نظرات مطالب
نحوه نمایش فیلدهای تصویری و همچنین بارگذاری تصاویر از مسیری مشخص در PdfReport
سپاس
برای قراردادن رشته مرتبط با بارکد زیر عکس تولید شده راهی هست؟

یا اینکه میشه یک ستون از دیتابیس رو به عنوان 2 تا column برای ریپورت تعریف کرد (که در حالت تست من نپذیرفت). یکی مقدار رشته ای ودیگری عکس بارکد رو نمایش بده؟
نظرات مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت اول - نصب پیشنیازها
به روز رسانی: ارتقاء به نگارش «2.0.0rc.0 »

برای ارتقاء به نگارش RC0، این مراحل را باید طی کنید:
1) پیش از هر کاری، پوشه‌ی node_modules قدیمی خود را حذف کنید (با تمام محتوای آن).
2) به روز رسانی فایل package.json به صورت ذیل:
{
    "name": "asp-net-mvc5x-angular2x",
    "version": "1.0.0",
    "author": "DNT",
    "description": "",
    "scripts": {
        "postinstall": "typings install"
    },
    "license": "Apache-2.0",
    "dependencies": {
        "@angular/common": "^2.0.0-rc.0",
        "@angular/compiler": "^2.0.0-rc.0",
        "@angular/core": "^2.0.0-rc.0",
        "@angular/http": "2.0.0-rc.0",
        "@angular/router": "2.0.0-rc.0",
        "@angular/router-deprecated": "^2.0.0-rc.0",
        "@angular/platform-browser": "^2.0.0-rc.0",
        "@angular/platform-browser-dynamic": "^2.0.0-rc.0",
        "bootstrap": "^3.3.6",
        "es6-promise": "^3.1.2",
        "es6-shim": "^0.35.0",
        "jquery": "^2.2.3",
        "reflect-metadata": "^0.1.3",
        "rxjs": "^5.0.0-beta.6",
        "systemjs": "^0.19.27",
        "zone.js": "^0.6.12"
    },
    "devDependencies": {
        "typescript": "^1.8.9",
        "typings": "^0.8.1"
    },
    "repository": { }
}
به روز شده‌ی محتوای فوق، همیشه در آدرس مستندات npm packages موجود است.
3) افزودن فایلی به نام typings.json در ریشه‌ی پروژه؛ با این محتوا:
{
    "ambientDependencies": {
        "es6-shim": "github:DefinitelyTyped/DefinitelyTyped/es6-shim/es6-shim.d.ts#7de6c3dd94feaeb21f20054b9f30d5dabc5efabd"
    }
}
این فایل توسط قسمت «postinstall» اسکریپت package.json نصب می‌شود. اما چون مسیر https://raw.githubusercontent.com قابل دسترسی نیست (از این طرف البته!)، موفق به دریافت آن نخواهید شد. بنابراین یک پوشه را به نام typings به ریشه‌ی سایت اضافه کنید و سپس فایل ذیل را به آن اضافه نمائید:
es6-shim.d.ts
بدون این فایل، کامپایلر TypeScript تعاریف ES 6 را مانند Map و Promise و امثال آن‌، نمی‌شناسد و پروژه را کامپایل نخواهد کرد.

اکنون یکبار فایل package.json را ذخیره کنید تا کار به روز رسانی بسته‌ها انجام شود. البته اگر بر روی این فایل کلیک راست کنید، در منوی ظاهر شده، گزینه‌ی restore packages هم موجود است.

4) پس از آن، چند تغییر جزئی ذیل باید در کدهای این سری، اعمال شوند:
هر جایی angular2 تعریف شده، اینبار می‌شود angular@. مثلا:
import { PipeTransform, Pipe } from '@angular/core';
فایل مسیریابی آن قرار است تغییرات کلی داشته باشد. این مورد به صورت ذیل تغییر نام یافته است:
import { RouteParams, Router } from '@angular/router-deprecated';
5) فایل main.ts (قسمت دوم) به صورت ذیل تغییر کرده‌است:
/// <reference path="../typings/es6-shim.d.ts" />
import { bootstrap } from '@angular/platform-browser-dynamic';

// Our main component
import { AppComponent } from "./app.component";

bootstrap(AppComponent);
6) تعاریف اسکریپت‌های Index.html سایت، اینبار به نحو ذیل تغییر کرده‌اند:
یک نکته: اگر می‌خواهید این تعاریف را در یک فایل razor، وارد کنید، چون @ به ابتدای پوشه‌ی angular2 اضافه شده (node_modules\@angular)، مشکل پردازشی razor را ایجاد خواهد کرد و باید escape شود. به همین جهت بجای @ بهتر است معادل آن را یعنی ("@")Html.Raw@   وارد کنید.
سپس ابتدا فایل systemjs.config.js را از اینجا دریافت کنید.
در ادامه مداخل جدید را هم در فایل index.html مثال رسمی آغازین آن بررسی کنید.

بنابراین، فایل systemjs.config.js را  به ریشه‌ی سایت اضافه کنید (از این جهت که مسیر بسته‌های node_modules را از ریشه‌ی سایت می‌خواند). سپس فایل Views\Shared\_Layout.cshtml را به نحو ذیل تغییر دهید:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <base href="/">
    <meta charset="utf-8"/>
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>@ViewBag.Title - My ASP.NET Application</title>

    <link href="~/node_modules/bootstrap/dist/css/bootstrap.css" rel="stylesheet"/>
    <link href="~/app/app.component.css" rel="stylesheet"/>
    <link href="~/Content/Site.css" rel="stylesheet" type="text/css"/>

    <!-- 1. Load libraries -->
    <!-- IE required polyfills, in this exact order -->
    <script src="~/node_modules/es6-shim/es6-shim.min.js"></script>

    <script src="~/node_modules/zone.js/dist/zone.js"></script>
    <script src="~/node_modules/reflect-metadata/Reflect.js"></script>
    <script src="~/node_modules/systemjs/dist/system.src.js"></script>

    <script src="~/systemjs.config.js"></script>

    <!-- 2. Configure SystemJS -->
    <script>
        System.import('app/main').then(null, console.error.bind(console));
    </script>
</head>
<body>
    <div>
        @RenderBody()
        <pm-app>Loading App...</pm-app>
    </div>

    @RenderSection("Scripts", required: false)
</body>
</html>

خلاصه‌ی سریع این موارد
الف) تغییرات آخرین بسته‌های npm را از مستندات آن پیگیری و اعمال کنید. آخرین نگارش آن همیشه در اینجا قابل دسترسی است.
ب) تغییرات index.html، فایل main.ts و مداخل آغازین آن‌را از مثال آغازین رسمی آن پیگیری و اعمال کنید.
مطالب دوره‌ها
بررسی کارآیی و ایندکس گذاری بر روی اسناد XML در SQL Server - قسمت دوم
تا اینجا ملاحظه کردید که XQuery ایندکس نشده چگونه بر روی Query Plan تاثیر دارد. در ادامه، مباحث ایندکس گذاری بر روی اسناد XML ایی را مرور خواهیم کرد.


ایندکس‌های XML ایی

ایندکس‌های XML ایی، ایندکس‌های خاصی هستند که بر روی ستون‌هایی از نوع XML تعریف می‌شوند. هدف از تعریف آن‌ها، بهینه سازی اعمال مبتنی بر XQuery، بر روی داده‌های این نوع ستون‌ها است. چهار نوع XML Index قابل تعریف هستند؛ اما primary xml index باید ابتدا ایجاد شود. در این حالت جدولی که دارای ستون XML ایی است نیز باید دارای یک clustered index باشد. هدف از primary XML indexها، ارائه‌ی تخمین‌های بهتری است به بهینه ساز کوئری‌ها در SQL Server.


جزئیات primary XML indexها

زمانیکه یک primary xml index را ایجاد می‌کنیم، node table یاد شده در قسمت قبل را، بر روی سخت دیسک ذخیره خواهیم کرد (بجای هربار محاسبه در زمان اجرا). متادیتای این اطلاعات ذخیره شده را در جداول سیستمی sys.indexes و sys.columns می‌توان مشاهده کرد. باید دقت داشت که تهیه‌ی این ایندکس‌ها، فضای قابل توجهی را از سخت دیسک به خود اختصاص خواهند داد؛ چیزی حدود 2 تا 5 برابر حجم اطلاعات اولیه. بدیهی است تهیه‌ی این ایندکس‌ها که نتیجه‌ی تجزیه‌ی اطلاعات XML ایی است، بر روی سرعت insert تاثیر خواهند گذاشت. Node table دارای ستون‌هایی مانند نام تگ، آدرس تگ، نوع داده آن، مسیر و امثال آن است.
زمانیکه یک Primary XML Index تعریف می‌شود، اگر به Query Plan حاصل دقت کنید، دیگر خبری از XML Readerها مانند قبل نخواهد بود. در اینجا Clustered index seek قابل مشاهده‌است.


ایجاد primary XML indexها

همان مثال قسمت قبل را که دو جدول از آن به نام‌های xmlInvoice و xmlInvoice2 ایجاد کردیم، درنظر بگیرید. اینبار یک xmlInvoice3 را با همان ساختار و همان 6 رکوردی که معرفی شدند، ایجاد می‌کنیم. بنابراین برای آزمایش جاری، در مثال قبل، هرجایی xmlInvoice مشاهده می‌کنید، آن‌را به xmlInvoice3 تغییر داده و مجددا جدول مربوطه و داده‌های آن‌را ایجاد کنید.
اکنون برای ایجاد primary XML index بر روی ستون invoice آن می‌توان نوشت:
 CREATE PRIMARY XML INDEX invoice_idx ON xmlInvoice3(invoice)
 SELECT * FROM sys.internal_tables
کوئری دومی که بر روی sys.internal_tables انجام شده، محل ذخیره سازی این ایندکس را نمایش می‌دهد که دارای نامی مانند xml_index_nodes_325576198_256000 خواهد بود. دو عدد پس از آن table object id و column object id هستند.
در ادامه علاقمند هستیم که بدانیم داخل آن چه چیزی ذخیره شده‌است:
 SELECT * FROM sys.xml_index_nodes_325576198_256000
اگر این کوئری را اجرا کنید احتمالا به خطای Invalid object name برخواهید خورد. علت اینجا است که برای مشاهده‌ی اطلاعات جداول داخلی مانند این، نیاز است حین اتصال به SQL Server، در قسمت server name نوشت admin:(local) و حالت authentication نیز باید بر روی Windows authentication باشد. به آن اصطلاحا Dedicated administrator connection نیز می‌گویند. برای این منظور حتما نیاز است از طریق منوی File -> New -> Database Engine Query شروع کنید در غیراینصورت پیام Dedicated administrator connections are not supported را دریافت خواهید کرد.
اگر به این جدول دقت کنید، 6 ردیف اطلاعات XML ایی، به حدود 100 ردیف اطلاعات ایندکس شده، تبدیل گردیده‌است. با استفاده از دستور ذیل می‌توان حجم ایندکس تهیه شده را نیز مشاهده کرد:
 sp_spaceused 'xmlInvoice3'
در صورت نیاز برای حذف ایندکس ایجاد شده می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
 --DROP INDEX invoice_idx ON xmlInvoice3


تاثیر primary XML indexها بر روی سرعت اجرای کوئری‌ها

همان 10 کوئری قسمت قبل را درنظر بگیرید. اینبار برای مقایسه می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
 SELECT * FROM xmlInvoice
WHERE invoice.exist('/Invoice[@InvoiceId = "1003"]') = 1

SELECT * FROM xmlInvoice3
WHERE invoice.exist('/Invoice[@InvoiceId = "1003"]') = 1
دو کوئری یکی هستند اما اولی بر روی xmlInvoice اجرا می‌شود و دومی بر روی xmlInvoice3. هر دو کوئری را انتخاب کرده و با استفاده از منوی Query، گزینه‌ی Include actual execution plan را نیز انتخاب کنید (یا فشردن دکمه‌های Ctrl+M) تا پس از اجرای کوئری، بتوان Query Plan نهایی را نیز مشاهده نمود.


چند نکته در این تصویر حائز اهمیت است:
- Query plan کوئری انجام شده بر روی جدول دارای primary XML index، مانند قسمت قبل، حاوی XML Readerها نیست.
- هزینه‌ی انجام کوئری بر روی جدول دارای XML ایندکس نسبت به حالت بدون ایندکس، تقریبا نزدیک به صفر است. (بهبود کارآیی فوق العاده)
اگر کوئری‌های دیگر را نیز با هم مقایسه کنید، تقریبا به نتیجه‌ی کمتر از یک سوم تا یک چهارم حالت بدون ایندکس خواهید رسید.
همچنین اگر برای حالت دارای Schema collection نیز ایندکس ایجاد کنید، اینبار کوئری پلن آن اندکی (چند درصد) بهبود خواهد یافت ولی نه آنچنان.


ایندکس‌های XML‌ایی ثانویه یا secondary XML indexes

سه نوع ایندکس XML ایی ثانویه نیز قابل تعریف هستند:
- VALUE : کار آن بهینه سازی کوئری‌های content و wildcard است.
- PATH : بهینه سازی انتخاب‌های مبتنی بر XPath را انجام می‌دهد.
- Property: برای بهینه سازی انتخاب خواص و ویژگی‌ها بکار می‌رود.

این ایندکس‌ها یک سری non-clustered indexes بر روی node tables هستند. برای ایجاد سه نوع ایندکس یاد شده به نحو ذیل می‌توان عمل کرد:
 CREATE XML INDEX invoice_path_idx ON xmlInvoice3(invoice)
 USING XML INDEX invoice_idx FOR PATH
در اینجا یک path index جدید ایجاد شده‌است. ایندکس‌های ثانویه نیاز به ذکر ایندکس اولیه نیز دارند.
پس از ایجاد ایندکس ثانویه بر روی مسیرها، اگر اینبار کوئری دوم را اجرا کنیم، به Query Plan ذیل خواهیم رسید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، نسبت به حالت primary index، وضعیت clustered index seek به index seek تغییر کرده‌است و همچنین دقیقا مشخص است که از کدام ایندکس استفاده شده‌است.
در ادامه دو نوع ایندکس دیگر را نیز ایجاد می‌کنیم:
 CREATE XML INDEX invoice_value_idx ON xmlInvoice3(invoice)
 USING XML INDEX invoice_idx FOR VALUE
 
 CREATE XML INDEX invoice_prop_idx ON xmlInvoice3(invoice)
 USING XML INDEX invoice_idx FOR PROPERTY
 

سؤال: اکنون پس از تعریف 4 ایندکس یاد شده، کوئری دوم از کدام ایندکس استفاده خواهد کرد؟

در اینجا مجددا کوئری دوم را اجرا کرده و به قسمت Query Plan آن دقت خواهیم کرد:


برای مشاهده دقیق نام ایندکس مورد استفاده، کرسر ماوس را بر روی index seek قرار می‌دهیم. در اینجا اگر به قسمت object گزارش ارائه شده دقت کنیم، نام invoice_value_idx یا همان value index ایجاد شده، قابل مشاهده‌است؛ به این معنا که در کوئری دوم، اهمیت مقادیر بیشتر است از اهمیت مسیرها.

کوئری‌هایی مانند کوئری ذیل از property index استفاده می‌کنند:
 SELECT * FROM xmlInvoice3
WHERE invoice.exist('/Invoice//CustomerName[text() = "Vahid"]') = 1
در اینجا با بکارگیری // به دنبال CustomerName در تمام قسمت‌های سند Invoice خواهیم گشت. البته کوئری پلن آن نسبتا پیچیده‌است و شامل primary index اسکن و clusterd index اسکن نیز می‌شود. برای بهبود قابل ملاحظه‌ی آن می‌توان به نحو ذیل از عملگر self استفاده کرد:
 SELECT * FROM xmlInvoice3
WHERE invoice.exist('/Invoice//CustomerName[. = "Vahid"]') = 1


خلاصه نکات بهبود کارآیی برنامه‌های مبتنی بر فیلدهای XML

- در حین استفاده از XPath، ذکر  محور parent یا استفاده از .. (دو دات)، سبب ایجاد مراحل اضافه‌ای در Query Plan می‌شوند. تا حد امکان از آن اجتناب کنید و یا از روش‌هایی مانند cross apply و xml.nodes برای مدیریت اینگونه موارد تو در تو استفاده نمائید.
- ordinals را به انتهای Path منتقل کنید (مانند ذکر [1] جهت مشخص سازی نودی خاص).
- از ذکر predicates در وسط یک Path اجتناب کنید.
- اگر اسناد شما fragment با چند root elements نیستند، بهتر است document بودن آ‌ن‌ها را در حین ایجاد ستون XML مشخص کنید.
- xml.value را به xml.query ترجیح دهید.
- عملیات casting در XQuery سنگین بوده و استفاده از ایندکس‌ها را غیرممکن می‌کند. در اینجا استفاده از اسکیما می‌تواند مفید باشد.
- نوشتن sub queryها بهتر هستند از چندین XQuery در یک عبارت SQL.
- در ترکیب اطلاعات رابطه‌ای و XML، استفاده از متدهای xml.exist و sql:column نسبت به xml.value جهت استخراج و مقایسه اطلاعات، بهتر هستند.
- اگر قصد تهیه خروجی XML از جدولی رابطه‌ای را دارید، روش select for xml کارآیی بهتری را نسبت به روش FLOWR دارد. روش FLOWR برای کار با اسناد XML موجود طراحی و بهینه شده‌است؛ اما روش select for xml در اصل برای کار با اطلاعات رابطه‌ای بهینه سازی گردیده‌است.
مطالب
تغییر ابعاد یک TextArea با استفاده از jQuery

اگر به سایت stackoverflow دقت کنید، اندازه textarea ایی که کاربران امکان ارسال مطلب دارند، قابل تغییر است:



شاید برای شما جالب باشد که بدانید به چه صورتی اینکار را انجام داده‌اند. اینکار با استفاده از افزونه TextArea Resizer صورت گرفته است. (دریافت کتابخانه به همراه مثال)

البته حالت عمومی‌تری نیز توسط jQuery-UI استاندارد پشتیبانی می‌شود (امکان تغییر اندازه یک المان با قابلیت تغییر اندازه در حالت کلی). برای مثال به صفحه‌ی ساده‌ی ASP.Net زیر دقت بفرمائید:

<%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="WebForm5.aspx.cs" Inherits="testWebForms87.WebForm5" %>
<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title></title>
<script src="http://ajax.googleapis.com/ajax/libs/jquery/1.2.6/jquery.min.js" type="text/javascript"></script>
<script src="http://ajax.googleapis.com/ajax/libs/jqueryui/1.5.3/jquery-ui.min.js" type="text/javascript"></script>

<script type="text/javascript">
$(function() {
$("#resizableArea").resizable({
handles: "s"
})
.find("textarea").height("100%").width("100%");
});
</script>

</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<div id="resizableArea" style="width:300px; height:200px" >
<asp:TextBox ID="TextBox1" runat="server" TextMode="MultiLine" ></asp:TextBox>
</div>
</form>
</body>
</html>

در اینجا با استفاده از jQuery-UI ابتدا div ایی با id مساوی resizableArea پیدا می‌شود و تابع resizable به آن اعمال می‌گردد. سپس در این div ، تمامی عناصر textarea موجود یافت شده و طول و عرض آن‌ها به اندازه‌ی جدید تغییر یافته div تنظیم خواهد شد. در مورد تنظیم‌های دیگری مانند نمایش ناحیه تغییر یافته به صورت animation می‌توان به راهنمای آن مراجعه نمود.
برای مثال با استفاده از این روش می‌توان یک GridView با قابلیت تغییر اندازه ایجاد کرد و امثال آن. یا برای نمونه شاید با مثال‌هایی که به گرید نمایش داده شده اسکرول بار اضافه می‌کنند برخورده باشید:

<div id="resizableArea" style="overflow:auto;height:200px;">
My Grid view ...
</div>

و یا استفاده از یک پنل:

<asp:Panel ID="pnlScroll" runat="server" Width="391px" Height="282px" ScrollBars="Vertical">
My Grid view ...
</asp:Panel>

با استفاده از روش عمومی فوق، می‌توان به این div امکان تغییر اندازه را نیز اضافه کرد و آن‌را از حالت غیرقابل تغییر بودن خارج نمود.

مطالب
3# آموزش سیستم مدیریت کد Git

شاید از دید بسیاری از برنامه‏ نویسان بررسی نحوه عملکرد Git چندان اهمیتی نداشته باشد، زیرا آن‏ها سیستمی کارا برای مدیریت کد‏های خود لازم دارند و نیازی نمی‏‌بینند که به جزئیات رفتار Git توجه کنند؛ به همین دلیل در بسیاری از منابع آموزشی این مفاهیم به این شکل گردآوری نشده است. اما من ترجیح دادم برای مدیریت و استفاده بهتر از Git حتی الامکان مطالب کاربردی را از پشت صحنه عملکرد Git در این بخش قرار دهم.

(Working Tree (Directory: پوشه‏‌ی روتی است که فایل‏های پروژه در آن نگه‏داری می‏‌شود. این پوشه باید حاوی پوشه‌ای به نام git. باشد که محتویات این پوشه، در اصل Repository ما را تشکیل می‏دهند.

اشیا در Git:

برای درک بهتر عملکرد سیستم مدیریت کد Git بهتر است نگاهی به اجزای تشکیل دهنده آن داشته باشیم. به طور کلی Git دارای 4 نوع object است، که هر کدام وظیفه خاصی را به عهده دارند:

1)Tree: شیئ Tree دقیقا مانند دایرکتوری‏‌ها در یک سیستم مدیریت فایل است. در واقع tree‌ها ساختاری درختی را ایجاد می‏‌کنند تا وضیعت فایل‏ها و پوشه‌ها را در Repository حفظ نمایند. هر tree توسط یک کد منحصر به فرد SHA-1 نام گذاری می‌شود.

2)(BLOB(Binary large object: اگر با سیستم‏های مدیریت داده نظیر SQL Server کار کرده باشید قطعا با BLOB آشنایی دارید. BLOB‌ها در واقع چیزی نیستند جز یک مجموعه از بایت‏‏ها که می‏توانند حاوی هر چیزی باشند (نظیر عکس، فایل متنی،  فایلهای اجرایی و...) در Git فایل‏ها به صورت BLOB و به شکل کامل ذخیره می‏‌شوند. همچنین مقدار هش شده محتویات فایل‏ها با استفاده از SHA-1 در خود فایل ذخیره می‏‌شود. به این ترتیب در صورت تغییر در فایل، مقدار هش جدید با مقدار موجود در فایل فرق کرده و Git متوجه می‏‌شود که فایل دچار تغییر شده است. نکته قابل توجه این است که بر خلاف بسیاری از سیستم‏های مدیریت کد، در هر بار تغییر فایل، Git تنها تغییرات را ذخیره نمی‏‌کند بلکه از کل محتوا یک snapshot می‏‌گیرد. شاید به نظر بسیاری تهیه این ‏snapshotهای فراوان باعث زیاد شدن حجم Repository شود، اما Git هوشمندانه تنها فایل‏‌هایی را مجددا ذخیره می‌نماید که مقدار آن‏ها تغییر کرده است. در غیر این صورت یک نشانگر به فایل موجود در snapshot جدید ایجاد می‏کند.

3)Commit: این شئ، یک  snapshot از وضعیت فعلی Working Tree است. در واقع با هر با دستور commit این object ایجاد شده و حداقل حاوی اطلاعات زیر است:

مقدار هش درختی که به آن اشاره می‏کند

نام ثبت کننده دستور commit

توضیحی درباره علت ایجاد commit

خود commit نیز توسط یک کد منحصر به فرد SHA-1 شناخته می‏‌شود.

4)Tag: چون کار کردن با کد‏های هش commit ممکن مشکل باشد، می‌توان از تگ‏ها به عنوان نامی برای commit استفاده نمود. خود تگ می‏‌تواند حاوی توضیحاتی باشد.

آشنایی با (Stage(Index:

هر فایل قبل از آنکه بخواهد در Repository توسط دستور commit ذخیره شود باید ابتدا به Stage آورده شود. در این حالت Git تغیرات فایل را دنبال کرده و سپس می‏‌توان توسط دستور commit فایل را در Repository وارد کرد. بنابراین ذخیره یک فایل در Git دارای سه مرحله است:

Modified : یعنی فایل تغییر کرده اما به stage اضافه نشده است

Staged: فایل تغییر کرده به stage اضافه شده است.

Commited: فایل در Repository ذخیره شده است.

head:

اشاره‏‌گری است که به آخرین شئ commit اشاره می‏‌کند. هر Repository می‏تواند یک head برای هر شاخه‏‏‌ی مختلف داشته باشد؛ اما در هر لحظه تنها یک head به عنوان head جاری شناخته می‏‌شود که معمولا آن را با حروف بزرگ یعنی HEAD مشخص می‏‌کنند.

تا این مرحله شما تقریبا تمامی آنچه که برای شروع کار با Git را لازم دارید آموخته‏‌اید. البته همان‏طور که در ابتدا اشاره کردم این مباحث دارای جزئیات بسیاری است اما تا این اندازه برای کار با Git کفایت می‏‌کند. در صورتیکه به نکات خاصی احتیاج پیدا کنیم، در طول بیان دستورات Git  به آن‏ها اشاره خواهد شد. در قسمت بعد نحوه‏‌ی نصب و پیکره‌بندی Git را بررسی می‏‌کنیم.

مطالب
تغییر اندازه تصاویر #1
برای برنامه نویسان همیشه این امکان هست که تصاویری را که از کاربر دریافت می‌کنند تغییر اندازه دهند، مثلا در همین سایت تصاویری از کاربران جهت نمایش در پروفایل آنها دریافت می‌شود، در همین سایت نیز این اتفاق می‌افتد مثلا تصاویر پروفایل کاربران با اندازه‌های متفاوتی نشان داده می‌شود.

برای انجام این کارها میتوان به دو طریق عمل کرد:
  1. تغییر اندازه تصویر در زمان ذخیره‌سازی
  2. در زمانی که می‌خواهیم تصویر را به بازدید کننده نشان دهیم
در حالت 1 زمانی که تصویری را از کاربر دریافت می‌کنیم با توجه به اینکه تصویر را با چه اندازه‌هایی در نرم افزار نیاز داریم تغییر اندازه داده و تک تک ذخیره می‌کنیم، این روش کل عملیات در زمان ثبت و تنها یکبار اتفاق می‌افتد، این روش جای بیشتری از منابع (مانند هارد دیسک یا دیتابیس) سرور را اشغال می‌کند اما در عوض می‌توان گفت سرعت بالاتری دارد، در روش دوم زمانی که بازدید کننده از سایت (نرم افزار) بازدید می‌کند تصویر اصلی با توجه به نیاز تغییر اندازه داده شده و برای کاربر ارسال می‌شود (در واقع کاربر آن را مشاهده می‌کند)، این روش فضای کمتری از منابع را اشغال می‌کند اما در زمان اجرا عملیات اضافی برای هر کاربری (البته با کش کردن این عملیات کم می‌شود) انجام می‌شود.
در هر دو روش گفته شده در هر صورت ما باید متد (توابعی) برای تغییر اندازه تصویر داشته باشیم که در زیر نحوه نوشتن آن را شرح خواهیم داد.
using System;
using System.Drawing;
using System.Drawing.Drawing2D;
using System.Drawing.Imaging;
using System.IO;

namespace PWS
{
    public static class Helpers
    {
        /// <summary>
        /// تغییر اندازه تصویر
        /// </summary>
        /// <param name="imageFile">آرایه بایتی از تصویر مورد نظر</param>
        /// <param name="targetSize">اندازه تصویر خروجی</param>
        /// <param name="format">فرمت تصویر خروجی</param>
        /// <returns></returns>
        public static byte[] ResizeImageFile(this byte[] imageFile, Int32 targetSize, ImageFormat format)
        {
            if (imageFile == null)
                throw new Exception("لطفا تصویر اصلی را مشخص نمایید");
            //باز کردن تصویر اصلی به عنوان یک جریان
            using (var oldImage = Image.FromStream(new MemoryStream(imageFile)))
            {
                //محاسبه اندازه تصویر خروجی با توجه به اندازه داده شده
                var newSize = CalculateDimensions(oldImage.Size, targetSize);
                //ایجاد تصویر جدید
                using (var newImage = new Bitmap(newSize.Width, newSize.Height, PixelFormat.Format24bppRgb))
                {
                    using (var canvas = Graphics.FromImage(newImage))
                    {
                        canvas.SmoothingMode = SmoothingMode.AntiAlias;
                        canvas.InterpolationMode = InterpolationMode.HighQualityBicubic;
                        canvas.PixelOffsetMode = PixelOffsetMode.HighQuality;
                        //تغییر اندازه تصویر اصلی و قرار دادن آن در تصویر جدید
                        canvas.DrawImage(oldImage, new Rectangle(new Point(0, 0), newSize));
                        var m = new MemoryStream();
                        //ذخیره تصویر جدید با فرمت وارد شده
                        newImage.Save(m, format);
                        return m.GetBuffer();
                    }
                }
            }
        }

        /// <summary>
        /// محاسبه ابعاد تصویر خروجی
        /// </summary>
        /// <param name="oldSize">اندازه تصویر اصلی</param>
        /// <param name="targetSize">اندازه تصویر خروجی</param>
        /// <returns></returns>
        private static Size CalculateDimensions(Size oldSize, Int32 targetSize)
        {
            var newSize = new Size();
            if (oldSize.Height > oldSize.Width)
            {
                newSize.Width = Convert.ToInt32(oldSize.Width * (targetSize / (float)oldSize.Height));
                newSize.Height = targetSize;
            }
            else
            {
                newSize.Width = targetSize;
                newSize.Height = Convert.ToInt32(oldSize.Height * (targetSize / (float)oldSize.Width));
            }
            return newSize;
        }
    }
}

  1. در متد ResizeImageFileتصویر اصلی به عنوان یک جریان باز می‌شود. (سطر 23)
  2. اندازه تصویر خروجی با توجه به اندازه وارد شده توسط متد CalculateDimensions تعیین می‌شود؛ روال کار متد CalculateDimensions اینگونه است که اندازه عرض و ارتفاع تصویر اصلی بررسی می‌شود و با توجه به اینکه کدام یک از اینها بزرگتر است تغییر اندازه در آن صورت می‌گیرد، مثلا در صورتی که عکس ارتفاع بیشتری نسبت به عرض تصویر داشته باشد تصویر تغییر اندازه داده شده نیز با توجه به تناسب ارتفاع تغییر داده می‌شود و بالعکس. (سطر 26)
  3. پس از تغییر اندازه تصویر جدیدی در حافظه ایجاد می‌شود. (سطر 28)
  4. سپس تنظیمات گرافیکی لازم بروی تصویر جدید اعمال می‌شود. (سطر 30 تا 34)
  5. تصویر اصلی با توجه به اندازه جدید تغییر کرده و در تصویر جدید قرار می‌گیرد. (سطر 36)
  6. در نهایت تصویر جدید با فرمت وارد شده در متد ذخیره شده و به عنوان خروجی متد برگشت داده می‌شود. (سطر 37 تا 40)
خروجی این متد نیز آرایه بایتی می‌باشد که به سادگی می‌توانید از آن برای ذخیره تصاویر در دیتابیس استفاده نمایید.

نحوه استفاده از این تابع در ASP.NET می‌تواند به صورت زیر باشد :
byte[] oldImage = FileUploadImage.FileBytes;
byte[] target = oldImage.ResizeImageFile(100, ImageFormat.Jpeg);
در واقع فراخوانی مذکور تصویر ورودی را به اندازه 100 پیکسل تغییر داده و در ارایه بایتی به نام target ذخیره می‌کند.
در بخش بعد در زمان نمایش تصویر به کاربر آن را تغییر اندازه خواهیم داد.
لازم به ذکر است که کد‌های تغییر اندازه از StarterKit‌های میکروسافت کپی‌برداری شده است.
مطالب
کار با SignalR Core از طریق یک کلاینت Angular
نگارش AspNetCore.SignalR 1.0.0-alpha1-final چند روزی هست که منتشر شده‌است. در این مطلب قصد داریم یک برنامه‌ی وب ASP.NET Core 2.0 را به همراه یک Hub ایجاد کرده و سپس این Hub را در یک کلاینت Angular (2+) مورد استفاده قرار دهیم.


پیشنیازها

برای دنبال کردن این مثال فرض بر این است که NET Core 2.0 SDK. و همچنین Angular CLI را نیز پیشتر نصب کرده‌اید. مابقی بحث توسط خط فرمان و ابزارهای dotnet cli و angular cli ادامه داده خواهند شد و الزامی به نصب هیچگونه IDE نیست و این مثال تنها توسط VSCode پیگیری شده‌است.


تدارک ساختار ابتدایی مثال جاری


ساخت برنامه‌ی وب، توسط dotnet cli
ابتدا یک پوشه‌ی جدید را به نام SignalRCore2Sample ایجاد می‌کنیم. سپس داخل این پوشه، پوشه‌ی دیگری را به نام SignalRCore2WebApp ایجاد خواهیم کرد (تصویر فوق). از طریق خط فرمان به این پوشه وارد شده (در ویندوز، در نوار آدرس، دستور cmd.exe را تایپ و enter کنید) و سپس فرمان ذیل را صادر می‌کنیم:
 dotnet new mvc
این دستور، یک برنامه‌ی جدید ASP.NET Core 2.0 را تولید خواهد کرد.

ساخت برنامه‌ی کلاینت، توسط angular cli
سپس از طریق خط فرمان به پوشه‌ی SignalRCore2Sample بازگشته و دستور ذیل را صادر می‌کنیم:
 ng new SignalRCore2Client
این دستور، یک برنامه‌ی Angular را در پوشه‌ی SignalRCore2Client تولید می‌کند (تصویر فوق).

اکنون که در پوشه‌ی ریشه‌ی SignalRCore2Sample قرار داریم، اگر در خط فرمان، دستور . code را صادر کنیم، VSCode هر دو پوشه‌ی وب و client را با هم در اختیار ما قرار می‌دهد:


تکمیل پیشنیازهای برنامه‌ی وب

پس از ایجاد ساختار اولیه‌ی برنامه‌های وب ASP.NET Core و کلاینت Angular، اکنون نیاز است وابستگی جدید AspNetCore.SignalR را به آن معرفی کنیم. به همین جهت به فایل SignalRCore2WebApp.csproj مراجعه کرده و تغییرات ذیل را به آن اعمال می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netcoreapp2.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.All" Version="2.0.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.SignalR" Version="1.0.0-alpha1-final" />
  </ItemGroup>
  <ItemGroup>
    <DotNetCliToolReference Include="Microsoft.VisualStudio.Web.CodeGeneration.Tools" Version="2.0.0" />
    <DotNetCliToolReference Include="Microsoft.DotNet.Watcher.Tools" Version="2.0.0" />
  </ItemGroup>
</Project>
در اینجا ابتدا بسته‌ی Microsoft.AspNetCore.SignalR اضافه شده‌است. همچنین Microsoft.DotNet.Watcher.Tools را نیز اضافه کرده‌ایم تا بتوان از مزیت build تدریجی پروژه، به ازای هر تغییر صورت گرفته، استفاده کنیم.
پس از این تغییرات، دستور ذیل را در خط فرمان صادر می‌کنیم تا وابستگی‌های پروژه نصب شوند:
 dotnet restore
البته اگر افزونه‌ی #C مخصوص VSCode را نصب کرده باشید، تغییرات فایل csproj را دنبال کرده و پیام restore را نیز ظاهر می‌کند؛ تا همین دستور فوق را به صورت خودکار اجرا کند.
یک نکته: نگارش فعلی افزونه‌ی #C مخصوص VSCode، با تغییر فایل csproj و restore وابستگی‌های آن نیاز دارد یکبار آن‌را بسته و سپس مجددا اجرا کنید، تا اطلاعات intellisense خود را به روز رسانی کند. بنابراین اگر VSCode بلافاصله کلاس‌های مرتبط با بسته‌های جدید را تشخیص نمی‌دهد، علت صرفا این موضوع است.

پس از بازیابی وابستگی‌ها، به ریشه‌ی پروژه‌ی برنامه‌ی وب وارد شده و دستور ذیل را صادر کنید:
 dotnet watch run
این دستور، پروژه را build کرده و سپس بر روی پورت 5000 ارائه می‌دهد. همچنین به ازای هر تغییری در فایل‌های کدهای برنامه، به صورت خودکار برنامه را build کرده و مجددا ارائه می‌دهد.


تکمیل برنامه‌ی وب جهت ارسال پیام‌هایی به کلاینت‌های متصل به آن

پس از افزودن وابستگی‌های مورد نیاز، بازیابی و build برنامه، اکنون نوبت به تعریف یک Hub است، تا از طریق آن بتوان پیام‌هایی را به کلاینت‌های متصل ارسال کرد. به همین جهت یک پوشه‌ی جدید را به نام Hubs به پروژه‌ی وب افزوده و سپس کلاس جدید MessageHub را به صورت ذیل به آن اضافه می‌کنیم:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.SignalR;

namespace SignalRCore2WebApp.Hubs
{
    public class MessageHub : Hub
    {
        public Task Send(string message)
        {
            return Clients.All.InvokeAsync("Send", message);
        }
    }
}
این کلاس از کلاس پایه Hub مشتق می‌شود. سپس در متد Send آن می‌توان پیام‌هایی را به کلاینت‌های متصل به برنامه ارسال کرد.

پس از تعریف این Hub، نیاز است به کلاس Startup مراجعه کرده و دو تغییر ذیل را اعمال کنیم:
الف) ثبت و معرفی سرویس SignalR
ابتدا باید SignalR را فعالسازی کرد. به همین جهت نیاز است سرویس‌های آن‌را به صورت یکجا توسط متد الحاقی AddSignalR در متد ConfigureServices به نحو ذیل معرفی کرد:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddSignalR();
   services.AddMvc();
}

ب) ثبت مسیریابی دسترسی به Hub
پس از تعریف Hub، مرحله‌ی بعدی، مشخص سازی نحوه‌ی دسترسی به آن است. به همین جهت در متد Configure، به نحو ذیل Hub را معرفی کرده و سپس یک path را برای آن مشخص می‌کنیم:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
   app.UseSignalR(routes =>
   {
      routes.MapHub<MessageHub>(path: "message");
    });
یعنی اکنون این Hub در آدرس ذیل قابل دسترسی است:
  http://localhost:5000/message
این آدرسی است که در کلاینت Angular، از آن برای اتصال به هاب، استفاده خواهیم کرد.


انتشار پیام‌هایی به تمام کاربران متصل به برنامه

آدرس فوق به تنهایی کار خاصی را انجام نمی‌دهد. از آن جهت اتصال کلاینت‌های برنامه استفاده می‌شود و این کلاینت‌ها پیام‌های رسیده‌ی از طرف برنامه را از این آدرس دریافت خواهند کرد. بنابراین مرحله‌ی بعد، ارسال تعدادی پیام به سمت کلاینت‌ها است. برای این منظور به HomeController برنامه‌ی وب مراجعه کرده و آن‌را به نحو ذیل تغییر می‌دهیم:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.AspNetCore.SignalR;
using SignalRCore2WebApp.Hubs;

namespace SignalRCore2WebApp.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IHubContext<MessageHub> _messageHubContext;
        public HomeController(IHubContext<MessageHub> messageHubContext)
        {
            _messageHubContext = messageHubContext;
        }

        public IActionResult Index()
        {
            return View(); // show the view
        }

        [HttpPost]
        public async Task<IActionResult> Index(string message)
        {
            await _messageHubContext.Clients.All.InvokeAsync("Send", message);
            return View();
        }
    }
}
برای دسترسی به Hubهای تعریف شده می‌توان از سیستم تزریق وابستگی‌ها استفاده کرد. برای این منظور تنها کافی است Hub مدنظر را به عنوان آرگومان جنریک IHubContext تعریف کرد. سپس از طریق آن می‌توان به این context‌، در قسمت‌های مختلف برنامه دسترسی یافت و برای مثال پیام‌هایی را به کاربران ارائه داد.
در این مثال ابتدا View ذیل نمایش داده می‌شود:
@{
    ViewData["Title"] = "Home Page";
}

<form method="post"
      asp-action="Index"
      asp-controller="Home"
      role="form">
  <div class="form-group">
     <label label-for="message">Message: </label>
     <input id="message" name="message" class="form-control"/>
  </div>
  <button class="btn btn-primary" type="submit">Send</button>
</form>
کار آن فرستادن یک پیام به متد Index است. سپس این متد، به کمک context تزریق شده‌ی Hub پیام‌ها، این پیام را به تمام کلاینت‌های متصل ارسال می‌کند.


تکمیل برنامه‌ی کلاینت Angular جهت نمایش پیام‌های رسیده‌ی از طرف سرور

تا اینجا ساختار ابتدایی برنامه‌ی Angular را توسط Angular CLI ایجاد کردیم. اکنون نیاز است وابستگی سمت کلاینت SignalR Core را نصب کنیم. به همین جهت از طریق خط فرمان به پوشه‌ی SignalRCore2Client وارد شده و دستور ذیل را صادر کنید:
 npm install @aspnet/signalr-client --save
پرچم save آن سبب خواهد شد تا این وابستگی علاوه بر نصب، در فایل package.json نیز درج شود.
کلاینت رسمی signalr، هم جاوا اسکریپتی است و هم تایپ‌اسکریپتی. به همین جهت به سادگی توسط یک برنامه‌ی تایپ اسکریپتی Angular قابل استفاده است. کلاس‌های آن‌را در مسیر node_modules\@aspnet\signalr-client\dist\src می‌توانید مشاهده کنید.
در ابتدا، فایل app.component.ts را به نحو ذیل تغییر می‌دهیم:
import { Component, OnInit } from "@angular/core";
import { HubConnection } from "@aspnet/signalr-client";

@Component({
  selector: "app-root",
  templateUrl: "./app.component.html",
  styleUrls: ["./app.component.css"]
})
export class AppComponent implements OnInit {
  hubPath = "http://localhost:5000/message";
  messages: string[] = [];

  ngOnInit(): void {
    const connection = new HubConnection(this.hubPath);
    connection.on("send", data => {
      this.messages.push(data);
    });
    connection.start().then(() => {
      // connection.invoke("send", "Hello");
      console.log("connected.");
    });
  }
}
در اینجا در ابتدا، کلاس HubConnection از ماژول aspnet/signalr-client@ دریافت شده‌است. سپس بر این اساس در ngOnInit، یک وهله از آن که به مسیر Hub تعریف شده‌ی برنامه اشاره می‌کند، ایجاد خواهد شد. هر زمانیکه پیامی از سمت سرور دریافت گردید، این پیام را به لیست messages، که یک آرایه است اضافه می‌کنیم. در آخر برای راه اندازی این اتصال، متد start آ‌ن‌را فراخوانی خواهیم کرد. در اینجا می‌توان یک متد سمت سرور را فراخوانی کرد و یا برقراری اتصال را در کنسول developers مرورگر نمایش داد.
آرایه‌ی messages را به نحو ذیل توسط یک حلقه در قالب این کامپوننت نمایش خواهیم داد:
<div>
  <h1>
    The messages from the server:
  </h1>
  <ul>
    <li *ngFor="let message of messages">
      {{message}}
    </li>
  </ul>
</div>
پس از آن به ریشه‌ی پروژه‌ی کلاینت مراجعه کرده و دستور ذیل را صادر می‌کنیم تا برنامه‌ی Angular ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده شود:
  ng serve -o
در این حالت برنامه در آدرس  http://localhost:4200/ قابل دسترسی خواهد بود.


همانطور که مشاهده می‌کنید، پیام خطای ذیل را صادر کرده‌است:
 Failed to load http://localhost:5000/message: Response to preflight request doesn't pass access control check: No 'Access-Control-Allow-Origin' header is present on the requested resource. Origin 'http://localhost:4200' is therefore not allowed access.
علت اینجا است که برنامه‌ی Angular بر روی پورت 4200 کار می‌کند و برنامه‌ی وب ما بر روی پورت 5000 تنظیم شده‌است. به همین جهت نیاز است CORS را در برنامه‌ی وب تنظیم کرد تا امکان یک چنین دسترسی صادر شود.
برای این منظور به فایل آغازین برنامه‌ی وب مراجعه کرده و سرویس‌های AddCors را به مجموعه‌ی سرویس‌های برنامه اضافه می‌کنیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddSignalR();
    services.AddCors(options =>
            {
                options.AddPolicy("CorsPolicy",
                    builder => builder
                        .AllowAnyOrigin()
                        .AllowAnyMethod()
                        .AllowAnyHeader()
                        .AllowCredentials());
            });
    services.AddMvc();
}
پس از آن در متد Configure، این سیاست دسترسی باید مورد استفاده قرار گیرد؛ و گرنه این تنظیمات کار نخواهد کرد. محل قرارگیری آن نیز باید پیش از سایر تنظیمات باشد:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
   app.UseCors(policyName: "CorsPolicy");
اکنون اگر مجددا برنامه‌ی Angular را Refresh کنیم، در console توسعه دهندگان مرورگر، مشاهده خواهیم کرد که اتصال برقرار شده‌است:


در آخر برای آزمایش برنامه، به آدرس http://localhost:5000 یا همان برنامه‌ی وب، مراجعه کرده و پیامی را ارسال کنید. بلافاصله مشاهده خواهید کرد که این پیام توسط کلاینت Angular دریافت شده و نمایش داده می‌شود:



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: SignalRCore2Sample.zip
برای اجرا آن، ابتدا به پوشه‌ی SignalRCore2WebApp مراجعه کرده و دو فایل bat آن‌را به ترتیب اجرا کنید. اولی وابستگی‌ها‌ی برنامه را بازیابی می‌کند و دومی برنامه را بر روی پورت 5000 ارائه می‌دهد.
سپس به پوشه‌ی SignalRCore2Client مراجعه کرده و در آنجا نیز دو فایل bat ابتدایی آن‌را به ترتیب اجرا کنید. اولی وابستگی‌های برنامه‌ی Angular را بازیابی می‌کند و دومی برنامه‌ی Angular را بر روی پورت 4200 اجرا خواهد کرد.