مطالب
استفاده از Razor در فایل Css
در مقاله «استفاده از Razor در فایل‌های JavaScript و CSS» با نحوه‌ی استفاده از Razor در فایل‌های Js و Css آشنا شدید. در مقاله‌ی جاری با روش دیگری، با نحوه‌ی استفاده از Syntax Razor در فایل‌های Css آشنا خواهید شد.

در ابتدا بعد از ایجاد یک پروژه‌ی جدید، نیاز دارید تا اسمبلی RazorEngin را توسط Package Manager Console به پروژه اضافه نماید.
Install-Package RazorEngine -Version 3.7.0



در گام بعدی نیاز است در کنترلری، یک اکشن متد را تعریف نماید که خروجی آن از نوع رشته خواهد بود و دستورات زیر در آن تعریف می‌شوند:
using System.Web.Mvc;
using RazorEngine;

namespace dynamicCSS.Controllers
{
    public class StyleController : Controller
    {
        /// <summary>
        /// نام متد ارجاعی به فایل سی اس اس 
        /// </summary>
        /// <returns></returns>
        public string Index()
        {
            //The ContentType property specifies the HTTP content type for the response. If no ContentType is specified, the default is text/HTML.  
            Response.ContentType = "text/css";
            //با استفاه از متد           
            //ReadAllText
            //فایل رو خوانده و سپس از متد 
            //Parse in Razor Class
            //به صورت رشته برگشت خواهیم داد
             return Razor.Parse(System.IO.File.ReadAllText(Server.MapPath("/Content/Site.css")));
        }
    }
}
در خط 21، فایل Css موجود در پوشه‌ی Content واقع در ریشه‌ی پروژه، خوانده شده و با متد Parse در کلاس Razor پردازش و بازگشت داده می‌شود. در کد زیر تمامی متدهای موجود در کلاس Razor را می‌توانید ملاحظه کنید:
#region Assembly RazorEngine.dll, v2.1.4039.23635
// Your Address\dynamicCSS\packages\RazorEngine.2.1\lib\.NetFramework 4.0\RazorEngine.dll
#endregion

using RazorEngine.Templating;
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace RazorEngine
{
    public static class Razor
    {
        public static TemplateService DefaultTemplateService { get; }
        public static IDictionary<string, TemplateService> Services { get; }

        public static void AddResolver(Func<string, string> resolverDelegate);
        public static void AddResolver(ITemplateResolver resolver);
        public static void Compile(string template, string name);
        public static void Compile(string template, Type modelType, string name);
        public static void CompileWithAnonymous(string template, string name);
        public static string Parse(string template, string name = null);
        public static string Parse<T>(string template, T model, string name = null);
        public static string Run(string name);
        public static string Run<T>(T model, string name);
        public static void SetActivator(Func<Type, ITemplate> activator);
        public static void SetActivator(IActivator activator);
        public static void SetTemplateBase(Type type);
    }
}


در این حالت می‌توان از دستورات Razor در فایل Css نیز استفاده کرد:
@{
    // در اینجا دو متغییر با کلمه کلیدی 
    // var
    // ساخته و به صورت پیش فرض مقدار دهی نمودیم
    var  redColor = "red";
    var sizeMode = "100px";
}

h1 {
 // روش استفاده از متغییر‌ها 
  color: @redColor !important;
  font-size : @sizeModel !impotant;
 }
و در انتها می‌بایست در Layout پروژه، آدرس فایل Css را مشخص کرد:
//تغییر ادرس فایل به اکشن متد در  کنترلر
//Home
//<link href="/Content/Site.Css" rel="stylesheet" />
//شکل صحیح آدرس دهی
<link href="@Url.Action("Style", "Home")" rel="stylesheet" />

نکته: در صورتیکه متغیری بعد از دستورات استفاده شده تعریف گردد، با خطای زیر روبرو خواهید شد:




در خروجی نهایی تگ h1  با فونت 100 پیکسل و رنگ قرمز به نمایش در می‌آید:


Image

 

 :در صورتیکه خروجی نهایی به شکل صحیح اجرا نگردید، برای تست صحیح بودن گام‌های قبلی می‌توانید اکشن متد را در مرورگر اجرا کنید
 localhost:1599/Home/Style
مطالب
بررسی Environment در Angular
در بین توسعه دهندگان، خیلی رایج است، چند نسخه از Application خود را داشته باشند که Environment‌‌های مختلفی را مورد هدف قرار می‌دهد؛ مثل development که مربوط به حالت توسعه می‌باشد و production که مربوط به حالت ارائه نهایی است. هر Environment تعدادی متغیر منحصر بفرد خود را خواهد داشت؛ مثلAPI Endpoint ،  app version  و ... . انگیولار تنظیمات Environment  را فراهم کرده است تا بتوانیم متغیر‌های منحصر بفردی را برای هر Environment، تعریف کنیم. 
اگر شما می‌خواهید به صورت خودکار یک flag را اعمال کنید، اجازه بدهید بگوییم prod-- ، در این حالت angular compiler متغیر API endpoint را با API endpoint مربوط به حالت ارائه نهایی برای شما جایگزین می‌کند. چیزی که شما نمی‌خواهید این است که به صورت دستی endpoint را قبل از build پروژه، تغییر دهید. این موضوع شانس دچار اشتباه شدن را کاهش می‌دهد.

Dealing with only 2 Environments  

به صورت پیش فرض انگیولار از دو Environment پشتیبانی می‌کند. فایل‌های Environment در دایرکتوری environment  آن قرار دارند که در مسیر زیر می‌باشد:
داخل دایرکتوری src، در ریشه WorkSpace یا پوشه پروژه شما( آشنایی با مفهوم WorkSpace  در انگیولار ). 
در داخل دایرکتوری environment، دو فایل با نام‌های environment.ts و environment.prod.ts وجود دارند. همانطور که ممکن است حدس زده باشید، فایل دوم برای حالت ارائه نهایی می‌باشد؛ در حالیکه فایل اول برای حالت توسعه است و همچنین به عنوان Environment پیش فرض نیز می‌باشد. Angular CLI compiler ، به صورت خودکار فایل اول را با فایل دوم،  هر زمان که شما build را با prod--  انجام میدهید، جایگزین می‌کند:
ng build --prod

اگر فایل environment.ts را باز کنید، خصوصیت production  به false تنظیم شده است؛ درحالیکه در environment.prod.ts خصویت production به true تنظیم شده‌است. همه متغیرها بر اساس Environment مشخصی، تفاوت ایجاد می‌کنند که به صورت مناسب باید در دو فایل قرار داده شوند:
// environment.ts environment variables
export const environment = {
  production: false,
  APIEndpoint: 'https://dev.endpoint.com'
};

// environment.prod.ts environment variables
export const environment = {
  production: true,
  APIEndpoint: 'https://prod.endpoint.com'
};
در اینجا خصوصیت APIEndpoint را داریم. در صورتیکه در حالت توسعه باشد، از آدرس https://dev.endpoint.com و در حالت ارائه نهایی از https://prod.endpoint.com استفاده خواهد کرد.

برای دستیابی به این متغیر‌ها، environment را import کرده و از آن همانند زیر استفاده می‌کنیم:
import { environment } from './../environments/environment';
که به صورت زیر از آن استفاده می‌شود:
const APIEndpoint = environment.APIEndpoint;
در ادامه، هر زمان که شما پروژه خود را بدون build , --prod کنید در متغیر APIEndpoint تعریف شده در بالا، مقدار https://dev.endpoint.com قرار خواهد گرفت که در این حالت از Environment پیش فرض استفاده می‌شود؛ در حالیکه، وقتی از prod-- استفاده می‌کنید، در متغیر APIEndpoint، مقدار https://prod.endpoint.com قرار خواهد گرفت که در این حالت از environment.prod.ts  استفاده می‌شود.

Dealing with 3 or More Environment 

این موضوع خیلی رایج است که برای Application ‌های خود، بیش از دو Environment داشته باشیم. ممکن است که شما نیاز داشته باشید به:
staging environment ،  beta environment ، production environment ، development environment  و ...  . انگیولار یک راه را برای ما فراهم کرده است که به صورت دستی Environment‌‌‌های بیشتری را که ممکن است نیاز داشته باشیم، اضافه کنیم. در اینجا ما نیاز به دو Environment دیگر به نام‌های staging و beta داریم. کار را با ایجاد کردن دو فایل دیگر در کنار environment ‌های موجود شروع می‌کنیم:
1-environment.staging.ts
2-environment.beta.ts
سپس هر کدام از آن‌ها را به صورت زیر ویرایش می‌کنیم: 
// environment.staging.ts environment variables
export const environment = {
  production: true
  APIEndpoint: "https://staging.endpoint.com"
};

// environment.beta.ts environment variables
export const environment = {
  production: true,
  APIEndpoint: "https://beta.endpoint.com"
};

در ادامه نیاز است در فایل angular.json، تنظیمات را تغییر دهیم ( که در ریشه Workspace  می‌باشد) . با انجام این‌کار، این امکان به Angular CLI داده خواهد شد که دو environment جدید ایجاد شده را شناسایی و در صورت نیاز از آن‌ها استفاده کند.

در ابتدا فایل angular.json را باز می‌کنیم و کلید configurations را می‌یابیم که در مسیر زیر می‌باشد:
projects -> yourappname -> architect -> build -> configurations
در اینجا به صورت پیش فرض یک کلید با نام production و تنظیمات زیر وجود دارد:
"configurations": {
   "production": {
       "fileReplacements": [
           {
              "replace": "src/environments/environment.ts",
               "with": "src/environments/environment.prod.ts"
           }
        ],
        "optimization": true,
        "outputHashing": "all",
        "sourceMap": false,
        "extractCss": true,
        "namedChunks": false,
        "aot": true,
        "extractLicenses": true,
        "vendorChunk": false,
        "buildOptimizer": true,
        "serviceWorker": true
   }
}

سپس از کلید production  و تنظمیات درون آن، یک نمونه تهیه می‌کنیم و در زیر کلید production  قرار می‌دهیم. سپس کلید production را به staging تغیر می‌دهیم. در قسمت fileReplacements مقدار کلید with را از
"with":"src/environments/environment.prod.ts"
به
"with":"src/environments/environment.staging.ts"
تغیر می‌دهیم. 
اکنون تنظیمات جدید شما برای staging environment باید به صورت زیر باشد: 
"configurations": {
   "production": {
        // ...
    },
    "staging": {
    "fileReplacements": [
     {
         "replace": "src/environments/environment.ts",
         "with": "src/environments/environment.staging.ts"
     }],
     "optimization": true,
     "outputHashing": "all",
     "sourceMap": true,
     "extractCss": false,
     "namedChunks": false,
     "aot": false,
     "extractLicenses": true,
     "vendorChunk": false,
     "buildOptimizer": true,
     "serviceWorker": true
   }
}

در ادامه همین روال را برای beta environment هم تکرار کنید.

نکته 
ممکن است شما نیاز داشته باشید تا تنظیمات بالا را به حالتی دقیق‌تر نسبت به environment مورد نظر اصلاح کنید. مثلا ممکن است نیاز داشته باشید، Service worker را در حالت staging فعال نگه دارید و در حالت beta آن را غیر فعال کنید که این تضمین می‌کند وقتی ریفرش انجام می‌شود، app ، Service worker  و منابع مربوط به آن را در مرورگر کش نکرده باشد.

Building your App 

در نهایت برای build کردن application خود با environment‌‌‌های سفارشی ایجاد شده، می‌توانید از پرچم configurations-- استفاده کنید؛ همانند زیر:
//for staging environment
ng build --configuration=staging

//for beta environment
ng build --configuration=beta

و در نهایت برای استفاده کردن از environment پیش فرض، استفاده از دستور زیر به تنهایی کافی می‌باشد:
//for production environment
ng build --prod

//for dev environment
ng build

مطالعه بیشتر جهت توزیع برنامه  : Angular CLI - ساخت و توزیع برنامه 
اکنون شما می‌توانید پروژه انگیولار خود را با هر تعداد environment ای که دوست دارید، configure کنید. 
مطالب
تازه‌های سرویس پک یک VS 2010 - پشتیبانی از HTML5 و CSS3

یکی دیگر از قابلیت‌های جدیدی که پس از نصب سرویس پک یک VS 2010 در اختیار علاقمندان خواهد بود، پشتیبانی از HTML5 و CSS3 است.
ابتدا باید آن‌را فعال کرد. برای این منظور به مسیر ذیل مراجعه کنید:
Tools -> Option -> Text Editor -> HTML -> Validation


و یا اینکار را از طریق نوار ابزار HTML Source Editing نیز می‌توان انجام داد:


به این صورت Intellisense ویرایشگر VS.NET امکان شناسایی و کار ساده‌تر با عناصر HTML 5 را نیز فراهم کرده؛ همچنین استفاده از مواردی مانند موارد ذیل هم مجاز و بدون مشکل خواهد بود:
<input type="email" runat="server" />
<asp:TextBox type="datetime" runat="server" ID="txtDateTime" />

در مورد CSS3 ...
اگر به منوها مراجعه کنید حتی پس از نصب SP1 نیز به ظاهر خبری از آن نیست! به نظر مدخل رجیستری آن فراموش شده و باید به صورت دستی اینکار صورت گیرد (+):
HKEY_LOCAL_MACHINE\SOFTWARE\Microsoft\VisualStudio\9.0\Packages\{A764E895-518D-11d2-9A89-00C04F79EFC3}\Schemas
From there add a Key: Schema 5
Add two string values:
Keyname: File
Value: css30.xml

Keyname: Friendly Name

Value: CSS 3.0

و یا افزونه‌ی CSS 3 Intellisense Schema نیز چنین امکانی را فراهم می‌سازد (+).
علاوه بر این، سرویس پک یک برنامه Expression Web نیز قابلیت‌های ذکر شده را به همراه دارد (+).

مطالب
ایجاد کپچایی (captcha) سریع و ساده در ASP.NET MVC 5

در این مثال به کمک MVC5، یک کپچای ساده و قابل فهم را تولید و استفاده خواهیم کرد. این نوشته بر اساس این مقاله  ایجاد شده و جزئیات زیادی برای درک افراد مبتدی به آن افزوده شده است که امیدوارم راهنمای مفیدی برای علاقمندان باشد.

با کلیک راست بر روی پوشه کنترلر، یک کنترلر به منظور ایجاد کپچا بسازید و اکشن متد زیر را در آن کنترلر ایجاد کنید: 

public class CaptchaController : Controller
    {
        public ActionResult CaptchaImage(string prefix, bool noisy = true)
        {
            var rand = new Random((int)DateTime.Now.Ticks);
            //generate new question
            int a = rand.Next(10, 99);
            int b = rand.Next(0, 9);
            var captcha = string.Format("{0} + {1} = ?", a, b);

            //store answer
            Session["Captcha" + prefix] = a + b;

            //image stream
            FileContentResult img = null;

            using (var mem = new MemoryStream())
            using (var bmp = new Bitmap(130, 30))
            using (var gfx = Graphics.FromImage((Image)bmp))
            {
                gfx.TextRenderingHint = TextRenderingHint.ClearTypeGridFit;
                gfx.SmoothingMode = SmoothingMode.AntiAlias;
                gfx.FillRectangle(Brushes.White, new Rectangle(0, 0, bmp.Width, bmp.Height));

                //add noise
                if (noisy)
                {
                    int i, r, x, y;
                    var pen = new Pen(Color.Yellow);
                    for (i = 1; i < 10; i++)
                    {
                        pen.Color = Color.FromArgb(
                        (rand.Next(0, 255)),
                        (rand.Next(0, 255)),
                        (rand.Next(0, 255)));

                        r = rand.Next(0, (130 / 3));
                        x = rand.Next(0, 130);
                        y = rand.Next(0, 30);

                        gfx.DrawEllipse(pen, x - r, y - r, r, r);
                    }
                }

                //add question
                gfx.DrawString(captcha, new Font("Tahoma", 15), Brushes.Gray, 2, 3);

                //render as Jpeg
                bmp.Save(mem, System.Drawing.Imaging.ImageFormat.Jpeg);
                img = this.File(mem.GetBuffer(), "image/Jpeg");
            }

            return img;
        }

همانطور که از کد فوق پیداست، دو مقدار a و b، به شکل اتفاقی ایجاد می‌شوند و حاصل جمع آنها در یک Session نگهداری خواهد شد. سپس تصویری بر اساس تصویر a+b ایجاد می‌شود (مثل 3+4). این تصویر خروجی این اکشن متد است. به سادگی می‌توانید این اکشن را بر اساس خواسته خود اصلاح کنید؛ مثلا به جای حاصل جمع دو عدد، از کاربرد چند حرف یا عدد که بصورت اتفاقی تولید کرده‌اید، استفاده نمائید.

فرض کنید می‌خواهیم کپچا را هنگام ثبت نام استفاده کنیم.

در فایل AccountViewModels.cs در پوشه مدل‌ها در کلاس RegisterViewModel  خاصیت زیر را اضافه کنید:

[Required(ErrorMessage = "لطفا {0} را وارد کنید")]
         [Display(Name = "حاصل جمع")]
         public string Captcha { get; set; }

حالا در پوشه View/Account به فایل Register.Cshtml خاصیت فوق را اضافه کنید:

<div class="form-group">
                        <input type="button" value="" id="refresh" />

                        @Html.LabelFor(model => model.Captcha)

                        <img alt="Captcha" id="imgcpatcha" src="@Url.Action("CaptchaImage","Captcha")" style="" />
                    </div>

وظیفه این بخش، نمایش کپچاست. تگ img دارای آدرسی است که توسط اکشن متدی که در ابتدای این مقاله ایجاد نموده‌ایم تولید می‌شود. این آدرس تصویر کپچاست.  یک دکمه هم با شناسه refresh برای به روز رسانی مجدد تصویر در نظر گرفته‌ایم. 

حالا کد ایجکسی برای آپدیت کپچا توسط دکمه refresh را  به شکل زیر بنویسید (من در پایین ویوی Register، اسکریپت زیر را قرار دادم): 

<script type="text/javascript">
    $(function () {
        $('#refresh').click(function () {


            $.ajax({
                url: '@Url.Action("CaptchaImage","Captcha")',
                type: "GET",
                data: null
            })
            .done(function (functionResult) {
                $("#imgcpatcha").attr("src", "/Captcha/CaptchaImage?" + functionResult);
            });

        });
    });
</script>

آنچه در url نوشته شده است، شاید اصولی‌ترین شکل فراخوانی یک اکشن متد باشد. این اکشن در ابتدای مقاله تحت کنترلری به نام Captcha معرفی شده بود و خروجی آن آدرس یک فایل تصویری است. نوع ارتباط، Get است و هیچ اطلاعاتی به اکشن متد فرستاده نمیشود، اما اکشن متد ما آدرسی را به ما برمی‌گرداند که تحت نام FunctionResult آن را دریافت کرده و به کمک کد جی کوئری، مقدارش را در ویژگی src تصویر موجود در صفحه جاری جایگزین می‌کنیم. دقت کنید که برای دسترسی به تصویر، لازم است جایگزینی آدرس، در ویژگی src به شکل فوق صورت پذیرد.*

تنها کار باقیمانده اضافه کردن کد زیر به ابتدای اکشن متد Register درون کنترلر Account است. 

if (Session["Captcha"] == null || Session["Captcha"].ToString() != model.Captcha)
            {
                ModelState.AddModelError("Captcha", "مجموع اشتباه است");
            }

واضح است که اینکار پیش از شرط if(ModelState.IsValidate) صورت میگیرد و وظیفه شرط فوق، بررسی ِ برابریِ مقدار Session تولید شده در اکشن CaptchaImage  (ابتدای این مقاله) با مقدار ورودی کاربر است. (مقداری که از طریق خاصیت تولیدی خودمان  به آن دسترسی داریم) . بدیهی‌است اگر این دو مقدار نابرابر باشند، یک خطا به ModelState اضافه می‌شود و شرط ModelState.IsValid که در اولین خط بعد از کد فوق وجود دارد، برقرار نخواهد بود و پیغام خطا در صفحه ثبت نام نمایش داده خواهد شد.

تصویر زیر نمونه‌ی نتیجه‌ای است که حاصل خواهد شد  :


* اصلاح : دقت کنید بدون استفاده از ایجکس هم میتوانید تصویر فوق را آپدیت کنید:

  $('#refresh').click(function () {
         
            var d = new Date();
            $("#imgcpatcha").attr("src", "Captcha/CaptchaImage?" + d.getTime());

        });

رویداد کلیک را با کد فوق جایگزین کنید؛ دو نکته در اینجا وجود دارد :

یک. استفاده از زمان در انتهای آدرس به خاطر مشکلاتیست که فایرفاکس یا IE با اینگونه آپدیت‌های تصویری دارند. این دو مرورگر (بر خلاف کروم) تصاویر را نگهداری میکنند و آپدیت به روش فوق به مشکل برخورد میکند مگر آنکه آدرس را به کمک اضافه کردن زمان آپدیت کنید تا مرورگر متوجه داستان شود

دو. همانطور که میبینید آدرس تصویر در حقیقت خروجی یک اکشن است. پس نیازی نیست هر بار این اکشن را به کمک ایجکس صدا بزنیم و روش فوق در مرورگرهای مختلف جواب خواهد داد.

نظرات مطالب
ASP.NET MVC #15
در فایل کانفیگ اصلی برنامه (در ریشه اصلی سایت) می‌تونید با مقدار دهی تگ location اینکار رو انجام بدید. ولی روش توصیه شده‌ای برای ASP.NET MVC نیست. استفاده از فیلتر Authorize روش امن‌تری است چون مستقل از تعاریف مسیریابی عمل می‌کند و امکان فراموشی آن پس از تغییرات در مسیریابی نیست.
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 22 - توزیع برنامه توسط IIS
یک نکته: experimentalEnableShadowCopy دات نت 6، در دات نت 7، دیگر experimental نیست و دات نت 7 از shadow copy جهت توزیع ساده‌تر برنامه‌های ASP.NET Core، بدون نیاز به offline کردن آن‌ها پشتیبانی می‌کند.
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
  <system.webServer>
    <handlers>
      <remove name="aspNetCore"/>
      <add name="aspNetCore" path="*" verb="*" modules="AspNetCoreModuleV2" resourceType="Unspecified"/>
    </handlers>
    <aspNetCore processPath="%LAUNCHER_PATH%" arguments="%LAUNCHER_ARGS%" stdoutLogEnabled="false" stdoutLogFile=".logsstdout">
      <handlerSettings>
        <handlerSetting name="enableShadowCopy" value="true" />
        <!-- Ensure that the IIS ApplicationPool identity has permission to this directory -->
        <handlerSetting name="shadowCopyDirectory" value="../ShadowCopyDirectory/" />
      </handlerSettings>
    </aspNetCore>
  </system.webServer>
</configuration>
مطالب
Functional Programming - قسمت چهارم - برخورد با Exception ها
چنانچه قسمت‌های قبلی سری آموزش برنامه نویسی تابعی Functional Programming را مطالعه نکرده‌اید، پیشنهاد میکنم قبلا آن‌ها را  (+  و  +  و  +) قبل از شروع بخوانید. در این قسمت قرار است تاثیر استثناءها (exception) را بر روی کدها بررسی کرده و راهکاری را از جنس functional برایش ارائه کنیم. 



Exception و خوانایی کد

تکه کد زیر را در نظر بگیرید: یک Action معمولی در Asp.Net MVC که یک نام را دریافت کرده و یک کارمندرا ایجاد میکند:

public ActionResult CreateEmployee(string name) { 
    try { 
        ValidateName(name);
        // ادامه کد‌ها return View("با موفقیت ثبت شد");
        }
    catch (ValidationException ex) 
    { 
        return View("خطا", ex.Message);
    }
}

private void ValidateName(string name) { 
    if (string.IsNullOrWhiteSpace(name)) 
        throw new ValidationException("نام نمی‌تواند خالی باشد");

    if (name.Length > 100) 
        throw new ValidationException("نام نمی‌تواند طولانی باشد");
}

در این قطعه کد، در متد ValidateName، در صورت معتبر نبودن ورودی، یک Exception رخ میدهد و بلاک کد try/catch، این exception را دریافت کرده و خطای مناسبی را به کاربر نشان خواهد داد. تا اینجا ظاهرا همه چیز مرتب است و مشکلی ندارد! احتمالا کد‌های مشابه به این کد را زیاد دیده‌اید. در اینجا متد ValidateName، صادق نیست. در قسمت اول، در مورد Honesty صحبت کردیم. به عبارت ساده‌تر شما از امضای این متد نمی‌توانید به نوع خروجی و کاری که قرار است انجام دهد، پی ببرید. در واقع شما همیشه باید پیاده سازی متد را گوشه‌ای، در ذهن خود داشته باشید و برای اطمینان از کاری که متد انجام میدهد، همیشه باید به بدنه‌ی متد برگردیم. اگر به‌خاطر داشته باشید، توابع برنامه نویسی را به توابع ریاضی تشبیه کردیم. پس میتوانیم بگوییم: 

به عبارت دیگر وقتی از exception‌ها برای کنترل flow برنامه استفاده میکنید، مشابه کاری را انجام می‌دهید که دستور GOTO انجام می‌داد. این دستور در روش‌های قبل از برنامه نویسی ساخت یافته وجود داشت و توسط یک دانشمند هلندی به نام آقای دیکسترا حذف شد. وقتی از دستور GOTO یا JUMP استفاده میکنیم، فهمیدن flow برنامه پیچیدگی‌های زیادی را خواهد داشت. چراکه فراخوانی قطعه‌های کد و متد‌ها، وابستگی شدیدی خواهند داشت و البته میتوان گفت استفاده از exception‌ها برای کنترل جریان برنامه، می‌توانند از GOTO هم بد‌تر باشند؛ چرا که exception میتواند از لایه‌های مختلف کد نیز عبور کند.

امیدوارم تا اینجا به یک عقیده‌ی مشترک رسیده باشیم. خوب راهکار چیست؟ تصور کنید که تکه کد بالا را به صورت زیر تبدیل کنیم: 

public ActionResult CreateEmployee(string name) { 
    string error = ValidateName(name);

 if (error != string.Empty) 
        return View("خطا", error);
    // ادامه کد‌ها return View("با موفقیت ثبت شد");
}

private string ValidateName(string name) { 

    if (string.IsNullOrWhiteSpace(name)) 
        return "نام نمی‌تواند خالی باشد";

    if (name.Length > 100) 
        return "طول نام نمی‌تواند بیشتر از 100 کاراکتر باشد";

    return string.Empty;
}

با refactor ای که انجام دادیم، متد ValidateName را به یک تابع ریاضی تبدیل کردیم. به این معنا که هر آنچه را که از امضای متد، مشخص است، انجام می‌دهد و در این حالت چیزی مخفی نیست. توجه داشته باشید که این راهکار نهایی ما نیست و لطفا مقاله را تا انتها بخوانید!  



موارد استفاده Exception

با همه‌ی بدی‌هایی که از Exception‌ها گفتیم، با این حساب پس چه زمانی از آن استفاده کنیم؟

  1. Exception‌ها واقعا برای موارد استثنائی هستند.
  2. Exception‌ها برای شرایطی هستند که به معنای واقعی یک باگ باشند.
  3. منتظر رخ دادن Exception نباشیم! 

در توضیح مورد سوم، در اعتبار سنجی داده‌های کاربر (Validation) انتظار داده‌ی نادرستی را می‌توان داشت، پس نمی‌توانیم آن را یک حالت استثنایی بدانیم. معماری زیر را در نظر بگیرید


دیتایی که به API ما ارسال خواهد شد، همیشه شامل عملیات Filter یا به عبارتی Validation است و از آنجایی که می‌توان انتظار استفاده‌ی نادرست یا دیتای نادرست را داشت، نمیتوانیم این را حالتی از استثنائات در نظر بگیریم؛ ولی بر خلاف آن، وقتی در دامین پروژه و ارتباط بین دامین‌های مختلف، دیتایی رد و بدل می‌شود که معتبر نیست، میتوانیم آن را جزء استثناء‌ها در نظر بگیریم. به مثال زیر دقت کنید:

public ActionResult UpdateEmployee(int employeeId, string name) { 
    string error = ValidateName(name);
    
    if (error != string.Empty) 
        return View("Error", error);
    
    Employee employee = GetEmployee(employeeId); 
    employee.UpdateName(name);
}

public class Employee { 

    public void UpdateName(string name){

        if (name == null) 
            throw new ArgumentNullException();
        
        // ادامه کد‌ها }
}

در قطعه کد بالا تصور این است که کلاس Employee و متد UpdateName خارج از دامین می‌باشند. همانطورکه مشاهده میکنید، ما در action controller، از خالی نبودن نام اطمینان حاصل کردیم و سپس آن را به متد UpdateName ارجاع دادیم. ولی اگه به بدنه‌ی متد UpdateName دقت کنید، می‌بینید که مجددا از خالی نبودن نام اطمینان حاصل کرده‌ایم و در صورت خالی بودن، یک Exception را صادر میکنیم! به این مدل چک کردن‌ها در دامین‌های مختلف، معمولا guard clause گفته می‌شود و یک نوع قرارداد بین برنامه نویس هاست. اگر طبق تعریفی که بالاتر ارائه کردیم هم چک کنیم، میتوانیم حدس بزنیم که خالی بودن نام، نشان یک باگ در نرم افزار است! 



مفهوم fail fast

تا اینجا متوجه شدیم که از exception‌ها باید در شرایط استثنائی استفاده کنیم. خوب با توجه به این مساله، چه طور میتوانیم آن‌ها را Handle کنیم؟ این سؤال ما را به مفهومی به نام fail fast می‌رساند. این مفهوم به ما میگوید:

  • کار جاری را به محض یک اتفاق استثنائی باید متوقف کنیم.
  • رعایت این نکته در نهایت ما را به یک نرم افزار پایدار خواهد رساند.


برای درک هر چه بهتر این موضوع، بیایید به عکس این حالت نگاه کنیم؛ اصطلاحا Fail Silently.

متد زیر را ببینید: 

public void ProcessItems(List<Item> items) { 

    foreach (Item item in items) { 
        try { 
            Process(item);
 } 
        catch (Exception ex) 
        { 
            Logger.Log(ex);
 }
 }
 }

در قطعه کد بالا، در نگاه اول احتمالا حس نرم افزار پایدار‌تر و بدون خطا را خواهیم داشت. اما در واقع اینطور نیست. احتمال اینکه خطا از چشم برنامه نویس به دور باشد و بعد از اجرا باعث شود که یکپارچگی داده‌ها را به هم بریزد وجود دارد. در واقع هیچ راهی برای زمانیکه این عملیات نباید انجام شود، در نظر گرفته نشده‌است. طبق صحبت‌هایی که بالا‌تر داشتیم، شرایط غیر منتظره، در واقع یک باگ در نرم افزار است و هیچ مزیتی در جلوگیری از وقوع این باگ بدون حل مشکل نیست!

به صور خلاصه مهم‌ترین مزیت Fail Fast را میتوانیم به صورت زیر خلاصه کنیم:

  • مسیر رسیدن به خطا‌ها سر راست‌تر می‌شود.
  • نرم افزار به پایداری مناسبی خواهد رسید.
  • از اعتبار دیتای ذخیره شده اطمینان خواهیم داشت.


کجا exception‌ها را به دام بیندازیم؟

در یکی از حالت‌های زیر:

  • لاگ کردن
  • متوقف کردن عملیات
  • هیچ گاه در بلاک catch هیچ منطقی را پیاده نکنید.


حالت دیگر در استفاه از کتابخانه‌های دیگران (3rd parties) است. به طور مثال در استفاده از EF ممکن است به دلیل عدم برقراری ارتباط با دیتابیس، خطایی را دریافت کنید. در این حالت با توجه به نکات فوق، با این استثنائات برخورد کنید:

  • جلوی این نوع استثنائات را در پایین‌ترین حد ممکن در کد خود بگیرید.
  • Exception هایی را catch کنید که میدانید در حالت استثناء، چه کاری را می‌توانید انجام دهید.


این به این معنی میباشد که به صورت کلی همه نوع Exception ای را به صورت کلی نگیرید و نوع Exception اختصاصی را در بلاک catch قرار دهید. الان که قرار شد در بعضی از حالت‌ها جلوی استثنائات را بگیریم، خوب است ببینیم چطور باید اینکار را انجام بدیم.

قطعه کد زیر را در نظر بگیرید:

public void CreateCustomer(string name) { 
    Customer customer = new Customer(name); 
    bool result = SaveCustomer(customer);
    if (!result) { 
        MessageBox.Show("Error connecting to the database. Please try again later.");
    }
}

private bool SaveCustomer(Customer customer) { 
    try { 
        using (MyContext context = new MyContext()) { 
            context.Customers.Add(customer);
         context.SaveChanges();
        } 
        return true;
    }
    catch (DbUpdateException ex) { 
        if (ex.Message == "Unable to open the DB connection") 
            return false; 
        else 
            throw;
    }
}

همانطور که مشاهده میکنید، در حالتیکه خطایی از نوع DbUpdateException رخ میدهد، مقدار بازگشتی متد را برابر با false میکنیم. اما مشکلی که وجود دارد این است که این‌کار به اندازه‌ی کافی خوانا نیست. همچنین honest بودن متد را نقض کرده‌ایم. به علاوه مشکل بزرگتر دیگر این است که ما با بازگرداندن یک مقدار bool، میتوانیم به متد بالاتر اطلاع بدهیم که کار مورد نظر انجام شده یا نه، اما در مورد دلیل انجام نشدن آن، هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم. پیشنهاد من برای مقدار بازگشتی متد‌هایی که احتمال انجام نشدن کاری در آن‌ها می‌رود، استفاده از یک نوع اختصاصی می‌باشد.

در اینجا من این نوع را با نام کلاس Result معرفی میکنم. انتظاری که از این نوع اختصاصی داریم:

  • Honest بودن متد را نگه دارد.
  • خروجی متد را به همراه وضعیت اجرا شدن برگرداند.
  • شکل یکسانی را برای خطا‌ها داشته باشد.
  • فقط جلوی خطا‌های غیر منتظره را بگیرد.


برای مثال کد بالا را به شکل زیر refactor می‌کنیم:

private Result SaveCustomer(Customer customer) { 
    try { 

        using (var context = new MyContext()) { 

            context.Customers.Add(customer); 
            context.SaveChanges();
 } 

        return Result.Ok();
    } 
    catch (DbUpdateException ex) { 
        if (ex.Message == "Unable to open the DB connection") 
            Result.Fail(ErrorType.DatabaseIsOffline);

        if (ex.Message.Contains("IX_Customer_Name")) 
            return Result.Fail(ErrorType.CustomerAlreadyExists);

        throw;
    }
}

به عبارتی با این روش میتوانیم از انجام شدن/نشدن عملیات اطمینان حاصل کنیم و خروجی/دلیل انجام نشدن را نیز میتوانیم برگردانیم.

اگر به امضای متد‌های زیر نگاه کنیم، می‌توانیم آن‌ها را طبق الگوی CQS دسته‌بندی کنیم: 

به عنوان نمونه یک پیاده سازی از این کلاس را در اینجا  قرار داده‌ام. قطعا میتوانیم پیاده سازی‌های بهتری را از این کلاس داشته باشیم. خوشحال می‌شوم که نظرات خود رو با ما به اشتراک بگذارید. امیدوارم که این قسمت و صحبت‌هایی که در مورد استثنائات داشتیم، توانسته باشد دیدگاه جدیدی را به کدهایتان بدهد. در ادامه‌ی این سری مطالب، مفاهیم پارادایم برنامه نویسی تابعی را بیشتر مورد بررسی قرار خواهیم داد. 

نظرات مطالب
بررسی روش آپلود فایل‌ها از طریق یک برنامه‌ی Angular به یک برنامه‌ی ASP.NET Core
یک نکته‌ی تکمیلی: به روز رسانی مثال مطلب جاری جهت گزارش درصد پیشرفت آپلود فایل‌ها توسط HTTP Client جدید Angular

در اینجا می‌خواهیم بدون استفاده از هیچگونه کامپوننت ثالثی، صرفا بر اساس قابلیت‌های جدید ماژول HttpClient ارائه شده‌ی در Angular 4.3، درصد پیشرفت آپلود را نیز نمایش دهیم. تغییرات مورد نیاز برای این منظور به شرح زیر هستند:

1) تغییر سرویس برنامه جهت استفاده از HTTP Client و گزارش درصد پیشرفت

  postTicket(ticket: Ticket, filesList: FileList): Observable<HttpEvent<any>> {

    //… the same as before

    const headers = new HttpHeaders().set("Accept", "application/json");
    return this.http
      .post(`${this.baseUrl}/SaveTicket`, formData, {
        headers: headers,
        reportProgress: true,
        observe: "events"
      })
      .map(response => response || {})
      .catch((error: HttpErrorResponse) => {
        console.error("observable error: ", error);
        return Observable.throw(error.statusText);
      });
  }
در اینجا متد postTicket، به این صورت تغییر کرده‌است:
الف) خروجی متد آن یک Observable از نوع HttpEvent تعیین شده‌است. به این ترتیب مشترکین به آن قادر خواهند شد به رخ‌دادهای HTTP Client گوش فرا دهند:
 postTicket(ticket: Ticket, filesList: FileList): Observable<HttpEvent<any>> {

ب) به قسمت options متد post، گزینه‌ها‌ی "observe: "events و reportProgress: true اضافه شده‌اند:
{
  headers: headers,
  reportProgress: true,
  observe: "events"
}
به این ترتیب، رخ‌دادها به همراه گزارش درصد پیشرفت آپلود و دانلود، به مشترکین این متد ارسال خواهند شد.

2) تغییر متد submitForm کامپوننت جهت گزارش و اعمال تغییرات به قالب برنامه

  queueProgress: number;
  isUploading: boolean;
  uploadTimeRemaining: number;
  uploadTimeElapsed: number;
  uploadSpeed: number;

  submitForm(form: NgForm) {
    const fileInput: HTMLInputElement = this.screenshotInput.nativeElement;
    this.queueProgress = 0;
    this.isUploading = true;
    let startTime = Date.now();

    this.uploadService.postTicket(this.model, fileInput.files).subscribe(
      (event: HttpEvent<any>) => {
        switch (event.type) {
          case HttpEventType.Sent:
            startTime = Date.now();
            console.log("Request sent!");
            break;
          case HttpEventType.DownloadProgress:
          case HttpEventType.UploadProgress:
            if (event.total) {
              this.queueProgress = Math.round(event.loaded / event.total * 100);

              const timeElapsed = Date.now() - startTime;
              const uploadSpeed = event.loaded / (timeElapsed / 1000);
              this.uploadTimeRemaining = Math.ceil(
                (event.total - event.loaded) / uploadSpeed
              );
              this.uploadTimeElapsed = Math.ceil(timeElapsed / 1000);
              this.uploadSpeed = uploadSpeed / 1024 / 1024;
            }
            break;
          case HttpEventType.Response:
            this.queueProgress = 100;
            this.isUploading = false;
            console.log("Done! ResponseBody:", event.body);
            break;
        }
      },
      (error: HttpErrorResponse) => {
        this.isUploading = false;
        console.log(error);
      }
    );
  }
پس از اینکه خروجی متد سرویس ارسال فایل‌ها را از نوع <<Observable<HttpEvent<any تعیین کردیم، اکنون پس از subscribe به آن، اینبار event: HttpEvent را بجای data متداول دریافت می‌کنیم. سپس بر اساس event.type می‌توان در مورد رخ‌داد گزارش داده شده، تصمیم‌گیری کرد:
- HttpEventType.Sent شروع عملیات است. برای مثال از آن می‌توان جهت تعیین زمان شروع به آپلود استفاده کرد. سپس این زمان را با زمان جاری، در رخ‌داد آپلود به سرور مقایسه و گزارش سرعت آپلود، زمان‌های صرف شده و باقیمانده را محاسبه کرد.
- HttpEventType.DownloadProgress و HttpEventType.UploadProgress گزارش درصد آپلود را مشخص می‌کنند. در اینجا event.total حجم کلی است و event.loaded حجم ارسالی کلی به سمت سرور می‌باشد. به همین جهت از این اطلاعات می‌توان برای نمایش درصد کل آپلود استفاده کرد.
- HttpEventType.Response در پایان عملیات رخ‌خواهد داد. در اینجا event.body همان بدنه‌ی response دریافتی از سمت سرور است.

3) تغییر رابط کاربری برنامه (قالب کامپوننت) جهت گزارش درصد پیشرفت کلی آپلود
    <div *ngIf="queueProgress > 0">
      <table class="table">
        <thead>
          <tr>
            <th width="15%">Event</th>
            <th>Status</th>
          </tr>
        </thead>
        <tbody>
          <tr>
            <td><strong>Elapsed time</strong></td>
            <td nowrap>{{uploadTimeElapsed | number:'.1'}} second(s)</td>
          </tr>
          <tr>
            <td><strong>Remaining time</strong></td>
            <td nowrap>{{uploadTimeRemaining | number:'.1'}} second(s)</td>
          </tr>
          <tr>
            <td><strong>Upload speed</strong></td>
            <td nowrap>{{uploadSpeed | number:'.3'}} MB/s</td>
          </tr>
          <tr>
            <td><strong>Queue progress</strong></td>
            <td>
              <div class="progress-bar progress-bar-info progress-bar-striped" role="progressbar"
                aria-valuemin="0" aria-valuemax="100" [attr.aria-valuenow]="queueProgress"
                [ngStyle]="{ 'width': queueProgress + '%' }">
                {{queueProgress}}%
              </div>
            </td>
          </tr>
        </tbody>
      </table>
    </div>

    <button class="btn btn-primary" [disabled]="form.invalid || isUploading" type="submit">Submit</button>
در اینجا کار نمایش زمان صرف شده، زمان باقیمانده، سرعت آپلود و همچنین درصد میزان پیشرفت آپلود انجام شده‌اند. درصد محاسبه شده به ngStyle متصل شده‌است تا سبب حرکت progressbar بوت استرپ شود.
همچنین در طی مدت آپلود، خاصیت isUploading به true تنظیم می‌شود تا دکمه‌ی ارسال را غیرفعال کند. این خاصیت در صورت بروز خطایی و یا تکمیل شدن عملیات، false می‌شود.



یک نکته: اگر می‌خواهید درصد پیشرفت آپلود را در حالت آزمایش local بهتر مشاهده کنید، دربرگه‌ی network، سرعت را بر روی 3G تنظیم کنید:



کدهای کامل این تغییرات را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 15 - نوشتن آزمون‌های واحد
یک نکته‌ی تکمیلی: روش کپی کردن فایل appsettings.json جهت دسترسی به آن در آزمون‌های واحد

ابتدا پس از build، فایل appsettings.json را در کنار خروجی برنامه کپی می‌کنیم (از پوشه‌ی وب، به پوشه‌ی bin\Debug\netcoreapp2.0 تست جاری)
<Target Name="CopyConfig" AfterTargets="AfterBuild">
    <Copy SourceFiles="..\MyWebApp\appsettings.json" DestinationFolder="$(OutDir)" />
</Target>
روش دیگر CopyToOutputDirectory زیر زمانیکه از SDK استفاده می‌شود، کار نمی‌کند:
  <ItemGroup>
    <None Update="..\MyWebApp\appsettings.json">
      <CopyToOutputDirectory>PreserveNewest</CopyToOutputDirectory>
    </None>
  </ItemGroup>

سپس جائیکه ServiceCollection اولیه آزمون‌ها ساخته می‌شود، محل این فایل کپی شده را معرفی می‌کنیم:
var services = new ServiceCollection();
var configuration = new Microsoft.Extensions.Configuration.ConfigurationBuilder()
   .AddJsonFile("appsettings.json", reloadOnChange: true, optional: false)
   .AddInMemoryCollection(new[]
     {
       new KeyValuePair<string,string>("UseInMemoryDatabase", "true"),
     })
   .Build();
services.AddSingleton<IConfigurationRoot>(provider => configuration);