بازخوردهای پروژه‌ها
تنظیمات پایه و گزارشات
1- زمانی که وارد سیستم میشم در بخش منوهای بالای برنامه زمانی که تنظیمات پایه رو انتخاب میکنم فقط در منو سمت راست گزینه مدیریت سوالات رو میبینم در حالی که در تصویری که خودتون قرار دادین گزینه‌های بیشتری باید برای نمایش باشه. دلیل این امر چیه؟
2- زمانی که بر روی گزینه مدیریت سوالات کلیک میکنم با خطای زیر مواجه میشم
 Unable to create a map expression fro
m Question.Weight (System.Int32) to QuestionViewModel.Weight (System.Byte) Unable to create a map expression from Question.Weight (System.Int32) to QuestionViewModel.Weight (System.Byte) Description: An unhandled exception occurred during the execution of the current web request. Please review the stack trace for more information about the error and where it originated in the code. Exception Details: AutoMapper.AutoMapperMappingException: Unable to create a map expression from Question.Weight (System.Int32) to QuestionViewModel.Weight (System.Byte) Unable to create a map expression from Question.Weight (System.Int32) to QuestionViewModel.Weight (System.Byte)
3- زمانی که بر روی منو گزارشات کلیک میکنم هیچ گونه اطلاعاتی در صفحه نمایش داده نمیشه؟
4- نکته آخر این که بر روی منو همبرگری سمت چپ گزینه تنظیمات کاربری رو که انتخاب میکنم هیچ اتفاقی رخ نمیده؟
نظرات مطالب
معرفی کتابخانه‌ی OxyPlot
- هسته‌ی آن هیچ وابستگی به کتابخانه‌ی خاصی ندارد.
- PdfSharp از زبان‌های راست به چپ پشتیبانی نمی‌کند. اما ...  یک مثال کامل export در اینجا دارد. خروجی تصویر، Xaml ،Svg و XPS و امثال آن، مشکلی با زبان فارسی ندارند.
مطالب
بررسی Bad code smell ها: کلاس بزرگ
این نوع کد بد بو در دسته بندی «کدهای متورم» قرار می‌گیرد. یکی از نتایج متورم شدن کدها، سخت شدن نگهداری آنهاست. بدیهی به نظر می‌رسد که نگهداری و اعمال تغییرات بر روی یک کلاس بزرگ، دشوار و زمان گیر خواهد بود. علارغم سادگی مفهوم این نوع کد بد بو، این مورد یکی از موارد پر تکرار درمحصول‌ها است.  
کلاس بزرگ کلاسی است که تعداد اعضای آن (فیلد، خصوصیت، متد) زیاد باشند و تعداد خطوط کد زیادی نیز داشته باشد. 

چرا چنین بویی به راه می‌افتد 

زمانیکه کلاسی ایجاد می‌شود، معمولا کوچک است. ولی با بزرگتر شدن نرم افزار و اضافه شدن امکانات مختلفی به آن ممکن است کلاس‌ها بزرگ و بزرگتر شوند. یکی از دلایلی که اندازه کلاس افزایش می‌یابد این است که معمولا اضافه کردن یک تکه کد به یک کلاس موجود از نظر ظاهری راحت‌تر از ایجاد یک کلاس جدید برای آن است. این مورد زمانیکه برنامه کوچک است اشکالی ایجاد نمی‌کند. اما زمانیکه تعداد این تغییرات کوچک در کلاس زیاد می‌شوند، کلاس شروع به متورم شدن می‌کند.

نشانه‌های این کد بد بو 

نشانه‌هایی که به تشخیص یک کلاس بزرگ کمک می‌کنند به صورت زیر هستند: 
  • تعداد خطوط زیاد: این معیار نسبت به فناوری و زبان برنامه نویسی مورد استفاده درمحصول متفاوت است؛ ولی در حالت کلی زمانیکه یک کلاس تعداد خطوط کدی بیشتر از 100 داشت، مشکلی بوجود آمده است. 
  • تعداد وضعیت‌های داخلی (در تعریف شیء گرایی) زیاد در یک کلاس، نشان دهنده بزرگی یک کلاس هستند.  
  • تعداد پارامترهای زیاد سازنده کلاس نشان دهنده متورم شدن کلاس هستند. معمولا مدیریت کردن تعداد وضعیت‌های داخلی زیاد منجر به دریافت تعداد زیاد پارامتر ورودی در سازنده می‌شوند. اگر قانون مربوط به تعداد پارامترهای یک متد را در نظر داشته باشیم و با فرض اینکه سازنده نیز یک متد است، حداکثر پارامترهای مناسب برای یک سازنده 4 خواهد بود. 
  • متغیرهایی وجود دارند که به صورت دسته‌ای پیشوند یا پسوند خاصی دارند. این پیشوندها یا پسوندها نشان دهنده مواردی هستند که احتمالا می‌توانند به کلاس مخصوص به خود انتقال داده شوند. زیرا از نظر منطقی ارتباطی بین آنها وجود دارد و مربوط به کلاس فعلی نمی‌شوند (زیرا اگر اینگونه بود نیازی به پیشوند یا پسوند نبود).


مشکل این کد بد بو چیست؟ 

نگهداری دشوار و زمان‌بر یکی از اولین و بارزترین مشکلات این نوع کد است. مشکلات دیگری که نسبتا ریز‌تر هستند و سخت‌تر تشخیص داده می‌شوند به صورت زیر هستند: 
  • عدم استفاده از مکانیزم‌های مشترک، به دلیل عدم تشکیل کلاس مربوط به آنها 
  • امکان ایجاد کدهای تکراری فراوان در کلاس 
  • دشواری تست نویسی برای کلاس‌ها به دلیل وظایف فراوانی که کلاس بر عهده دارد 
  • افزایش احتمال ایجاد مشکلات مربوط سورس کنترل‌ها و فعالیت همزمان چندین نفر بر روی یک فایل یا کلاس 
  • به دلیل انجام وظایف فراوان، تغییرات یک کلاس از جنبه‌های بسیار زیادی باید تست شود 


چگونه این بو را رفع کنیم؟  

دیدگاه کلی برای رفع چنین بویی تقسیم مسئولیت‌های موجود در یک کلاس بزرگ است. این تقسیم می‌تواند به صورت‌های زیر انجام شود:
  • ایجاد کلاسی مستقل برای هریک از مسئولیت‌های موجود در کلاس بزرگ 
  • ایجاد کلاسی پایه (Base class) برای انجام برخی از امور مشترک در کلاس 


جمع بندی 

یکی از نکات مهم در مورد انواع کد بد بو متعلق به دسته کدهای متورم، توجه دایمی به کدهای نوشته شده در محصول است. زیرا کدهای متورم به مرور زمان و به آرامی ایجاد می‌شوند و معمولا توجه کافی به آنها نمی‌شود.  
مطالب
آشنایی با قابلیت FileStream اس کیوال سرور 2008 - قسمت اول

مطلبی چندی قبل در مورد "ذخیره سازی فایل‌ها در دیتابیس یا استفاده از فایل سیستم متداول؟" منتشر گردید، جهت برشمردن فواید ذخیره سازی فایل‌ها در دیتابیس (+). اما معایب این نوع ذخیره سازی بررسی نشدند:

الف) اختصاص یافتن قسمتی از بافر SQL Server به این امر.
ب) با توجه به قرار گرفتن داده‌های BLOB‌ در دیتابیس ، transaction log قابل توجهی تولید خواهد شد. (+)
ج) بیش از 2GB را نمی‌توان در فیلدهایی از نوع varbinary(max) ذخیره کرد.
د) به روز رسانی BLOB ها سبب ایجاد fragmentation می‌شود.

مایکروسافت برای رفع این مشکلات در SQL Server 2008 قابلیت جدیدی را ارائه داده است به نام FileStream که در طی مقالاتی به بررسی آن خواهیم پرداخت.

FILESTREAM موتور دیتابیس اس کیوال سرور را با سیستم فایل NTFS یکپارچه می‌کند؛ به این صورت که داده‌های BLOB از نوع varbinary(max) را به صورت فایل بر روی سیستم ذخیره خواهد کرد. سپس با استفاده از دستورات T-SQL می‌توان این فایل‌ها را ثبت، حذف، به روز رسانی، جستجو و بک آپ گیری کرد. این قابلیت نیز از فیلدهای varbinary(max) استفاده می‌کند؛ اما اکنون ویژگی و برچسب FILESTREAM به این نوع فیلدها الصاق خواهد شد. FILESTREAM data باید در FILESTREAM filegroups ذخیره شوند. FILESTREAM filegroups در حقیقت همان پوشه‌های فایل سیستم می‌باشند. به آن‌ها data containers نیز گفته می‌شوند که مرزی هستند بین ذخیره سازی داده‌ها در فایل سیستم و در دیتابیس.

مزایای سیستم FileStream چیست؟
الف) سیستم transaction مختص به خود را داشته، به همین جهت سبب رشد غیر منطقی حجم فایل transaction log دیتابیس اصلی نمی‌شوند.
ب) هنگام به روز رسانی فیلدهایی از این دست، صرفا ایجاد یا حذف یک فایل مد نظر است؛ بنابراین fragmentation ایجاد شده در این حالت بسیار کمتر از روش استفاده از فیلدهایی از نوع varbinary(max) می‌باشد.
ج) استفاده از NT system cache جهت کش کردن اطلاعات که سبب بالا بردن بازدهی بانک اطلاعاتی خواهد شد.
د) از buffer pool اس کیوال سرور در این حالت استفاده نشده (مطابق قسمت ج) و این حافظه جهت امور روزمره‌ی اس کیوال سرور کاملا مهیا خواهد بود.
ه) محدودیت 2GB فیلدهایی از نوع varbinary(max) با توجه به ذخیره سازی این نوع BLOBs در فایل سیستم، دیگر وجود نخواهد داشت.

چه زمانی بهتر است از FileStream استفاده شود؟
الف) فایل‌هایی که ذخیره می‌شوند به طور متوسط بیش از یک مگابایت حجم داشته باشند. (برای کمتر از این مقدار varbinary(max) BLOBs کارآیی بهتری را ارائه می‌دهند). هر چند این مرز یک مگابایت مطابق اطلاعات books online است اما تجربیات کاری نشان می‌دهند که این سقف را باید 256 کیلوبایت درنظر گرفت.
ب) قابلیت خواندن سریع اطلاعات فایل‌ها مد نظر باشد (بررسی کارآیی مطابق تصویر زیر از MSDN). سیستم NTFS نسبت به SQL Server‌ در خواندن فایل‌های حجیم سریعتر عمل می‌کند.
ج) اگر از یک معماری middle tier در برنامه‌های خود در حال استفاده‌اید.
د) زمانیکه نیاز باشد تا اطلاعات relational و non-relational در یک تراکنش مورد استفاده قرار گیرند.



نکاتی را که باید هنگام ذخیره سازی اطلاعات در FileStream در نظر داشت
الف) هنگامی که یک جدول حاوی فیلدی از نوع FileStream می‌باشد، باید دارای فیلد ID منحصربفرد نیز باشد.
ب) data containers ایی که پیش از این در مورد آن‌ها صحبت شد، نباید تو در تو باشند.
ج) FILESTREAM filegroups بر روی درایوهای فشرده شده نیز می‌توانند قرار داشته باشند.

FileStream از دیدگاه امنیت
امنیت داده‌های FileStream در اس کیوال سرور دقیقا همانند امنیت سایر اطلاعات ذخیره شده در دیتابیس است (دسترسی در حد جدول و یا فیلد). اگر کاربری دسترسی به فیلد FileStream در یک جدول داشته باشد، می‌تواند آن‌ فایل را گشوده و استفاده کند. رمزنگاری بر روی این ستون‌ها پشتیبانی نمی‌شود. تنها اکانتی که اس کیوال سرور تحت آن در حال اجرا است دسترسی به FILESTREAM container دارد. همچنین توصیه شده است که به هیچ اکانت دیگری این دسترسی داده نشود. زمانیکه یک دیتابیس آغاز و مشغول به کار می‌شود، اس کیوال سرور دسترسی به FILESTREAM data container را محدود خواهد کرد و دسترسی به این اطلاعات تنها از طریق دستورات T-SQL و یا OpenSqlFilestream API میسر خواهد بود. بدیهی است زمانیکه اس کیوال سرور متوقف شود، این اطلاعات بدون هیچگونه محدودیتی قابل دسترسی بوده و تنها محدودیت‌های سیستمی به آن‌ها اعمال خواهند شد (که این مورد باید مد نظر باشد).

نگهداری FileStream
FileStream به صورت فیلدهای varbinary(max) یکپارچه با دیتابیس ذخیره می‌شود؛ بنابراین نحوه‌ی تهیه پشتیبان از آن‌ها همانند روش‌های متداول است بدون هیچگونه تغییری (و این اطلاعات در بک آپ دیتابیس لحاظ می‌شوند). اگر نیاز بود هنگام تهیه پشتیبان از این نوع داده‌ها بک آپ گرفته نشود، می‌توان از partial backup با پارامترهای مربوطه استفاده کرد.


ادامه دارد ...

مطالب
Microsoft SQL Server 2008 Management Objects

یک سرویس کوچک ویندوز ان اتی نوشته‌ام که کارش این است که در پایان هر هفته، تمام دیتابیس‌های اس کیوال سرور موجود را یافته و اسکریپت تمام اشیاء آن‌ها را به صورت خودکار تولید می‌کند (از جداول گرفته تا تریگرها، رویه‌های ذخیره شده و غیره)، سپس کل مجموعه را فشرده کرده و سپس ایمیل می‌زند. این‌کار برای نگهداری تغییرات انجام شده در طول یک هفته لازم است.
برنامه با استفاده از امکانات SMO تهیه شده است و اگر علاقمند بودید که این‌کار را انجام دهید، می‌توانید به مقاله‌های زیر رجوع کنید:

Making a database clone using SMO

Using the SqlServer.Management.Smo

SQL Server: SMO Scripting Basics


با آمدن اس کیوال سرور 2008، اشیاء SMO هم به روز شده‌اند و اگر با این اشیاء برنامه نویسی کرده باشید، برنامه بر روی سروری با اس کیوال سرور 2005 اجرا نخواهد شد و پیغام خطای زیر را دریافت خواهید کرد:

Could not load file or assembly 'Microsoft.SqlServer.Management.Sdk.Sfc, Version=10.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=89845dcd8080cc91' or one of its dependencies. The system cannot find the file specified.


خوشبختانه مایکروسافت این کتابخانه‌ها را به صورت مجزا هم برای دریافت قرار داده است و می‌توان آن‌ها را نصب نمود تا برنامه بدون اشکال اجرا شود. به صفحه زیر و قسمت Microsoft SQL Server 2008 Management Objects مراجعه نمائید:
اینجا کلیک نمائید

البته همانطور که در صفحه ذکر شده نیز عنوان گردیده است، به MSXML 6.0 هم نیاز می‌باشد که لینک دریافت آن در ابتدای صفحه فوق موجود است.

مطالب
React 16x - قسمت 16 - مسیریابی - بخش 2 - پارامترهای مسیریابی
در قسمت قبل، نحوه‌ی برپایی و تنظیمات اولیه‌ی کتابخانه‌ی مسیریابی react-router-dom را بررسی کردیم. در ادامه نحوه‌ی دریافت پارامترهای مسیریابی و سایر جزئیات این کتابخانه را مرور می‌کنیم.


دریافت پارامترهای مسیریابی

گاهی از اوقات نیاز به ارسال پارامترهایی به مسیریابی‌های تعریف شده‌است. برای مثال در لیست محصولات تعریف شده، بسته به انتخاب هر کدام، باید id متناظری نیز در URL نهایی ظاهر شود. به این Id، یک Route parameter گفته می‌شود. برای پیاده سازی این نیازمندی به صورت زیر عمل می‌کنیم:
در فایل app.js، یک مسیریابی جدید را برای نمایش جزئیات یک محصول اضافه می‌کنیم:
import ProductDetails from "./components/productDetails";
// ...
class App extends Component {
  render() {
    return (
      <div>
        <NavBar />
        <div className="container">
          <Switch>
            <Route path="/products/:id" component={ProductDetails} />
            <Route
              path="/products"
              render={props => (
                <Products param1="123" param2="456" {...props} />
              )}
            />
            <Route path="/posts/:year/:month" component={Posts} />
            <Route path="/admin" component={Dashboard} />
            <Route path="/" component={Home} />
          </Switch>
        </div>
      </div>
    );
  }
}
در اینجا برای تعریف یک پارامتر مسیریابی، آن‌را با : شروع می‌کنیم؛ مانند id:، در مسیریابی جدید فوق. البته امکان تعریف چندین پارامتر هم در اینجا وجود دارد؛ مانند تعریف پارامترهای سال و ماه برای مسیریابی مطالب. به علاوه چون این نوع مسیریابی‌ها ویژه‌تر هستند، باید در ابتدا قرارگیرند. برای مثال اگر مسیریابی products/ را در اول لیست قرار دهیم، دیگر کار به انتخاب products/:id/ نخواهد رسید.

کامپوننت جدید src\components\productDetails.jsx نیز به صورت زیر تعریف شده‌است:
import React, { Component } from "react";

class ProductDetails extends Component {
  handleSave = () => {
    // Navigate to /products
  };

  render() {
    return (
      <div>
        <h1>Product Details - </h1>
        <button className="btn btn-primary" onClick={this.handleSave}>
      </div>
    );
  }
}

export default ProductDetails;
پس از این تغییرات و ذخیره سازی برنامه، با بارگذاری مجدد برنامه در مرورگر، ابتدا صفحه‌ی products را از منوی راهبری سایت انتخاب کرده و سپس بر روی یکی از محصولات لیست شده کلیک می‌کنیم. سپس در افزونه‌ی react developer tools، کامپوننت نمایش داده شده‌ی ProductDetails را انتخاب می‌کنیم:


در اینجا با گشودن اطلاعات خاصیت match تزریق شده‌ی به کامپوننت ProductDetails، می‌توان اطلاعاتی مانند پارامترهای دریافتی مسیریابی را دقیقا مشاهده کرد. برای مثال در این تصویر id=1 از URL بالای صفحه که به http://localhost:3000/products/1 تنظیم شده‌است، دریافت می‌شود.
بنابراین امکان خواندن اطلاعات پارامترهای مسیریابی، توسط شیء match تزریق شده‌ی به یک کامپوننت وجود دارد. به همین جهت کامپوننت ProductDetails را ویرایش کرده و المان h1 آن‌را جهت نمایش id محصول به صورت زیر تغییر می‌دهیم که در آن شیء match.params، از props کامپوننت تامین می‌شود:
<h1>Product Details - {this.props.match.params.id} </h1>

برای آزمایش آن مجددا از صفحه‌ی products شروع کرده و بر روی لینک یکی از محصولات، کلیک کنید. در اینجا هرچند id محصول به درستی نمایش داده می‌شود، اما ... نمایش جزئیات آن به همراه بارگذاری کامل و مجدد صفحه‌ی آن است که از حالت SPA خارج شده‌است. برای رفع این مشکل به کامپوننت products مراجعه کرده و anchor‌های تعریف شده را همانطور که در قسمت قبل نیز بررسی کردیم، تبدیل به کامپوننت Link می‌کنیم.
از حالت قبلی:
{this.state.products.map(product => (
  <li key={product.id}>
    <a href={`/products/${product.id}`}>{product.name}</a>
  </li>
))}
به حالت جدید:
import { Link } from "react-router-dom";
// ...

<Link to={`/products/${product.id}`}>{product.name}</Link>
با این تغییر دیگر در حین نمایش یک کامپوننت، بارگذاری کامل صفحه رخ نمی‌دهد.


پارامترهای اختیاری مسیریابی

به تعریف مسیریابی زیر، دو پارامتر سال و ماه، اضافه شده‌اند:
<Route path="/posts/:year/:month" component={Posts} />
و برای مثال اگر بر روی لینک posts در منوی راهبری کلیک کنیم، آدرسی مانند http://localhost:3000/posts/2018/06 ایجاد شده و سپس کامپوننت Posts رندر می‌شود. حال اگر پارامتر ماه را حذف کنیم http://localhost:3000/posts/2018 چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ در این حالت برنامه کامپوننت Home را نمایش خواهد داد. علت اینجا است که پارامترهای تعریف شده‌ی در مسیریابی، به صورت پیش‌فرض اجباری هستند. به همین جهت URL وارد شده، چون با الگوی تعریفی Route فوق بدلیل نداشتن قسمت ماه، انطباق نیافته و تنها مسیریابی / که کامپوننت Home را نمایش می‌دهد، با آن تطابق یافته‌است.
برای رفع این مشکل می‌توان با اضافه کردن یک ? به هر پارامتر، پارامترهای تعریف شده را اختیاری کرد:
<Route path="/posts/:year?/:month?" component={Posts} />
در regexهای جاوا اسکریپتی زمانیکه یک ? را به یک عبارت باقاعده اضافه می‌کنیم، یعنی آن عبارت اختیاری است.

با این تغییرات اگر مجددا آدرس http://localhost:3000/posts/2018 را درخواست کنیم، کامپوننت Posts بجای کامپوننت Home نمایش داده می‌شود.

اکنون کامپوننت Posts را به صورت زیر تغییر می‌دهیم تا پارامترهای مسیریابی را نیز درج کند:
import React from "react";

const Posts = ({ match }) => {
  return (
    <div>
      <h1>Posts</h1>
      Year: {match.params.year} , Month: {match.params.month}
    </div>
  );
};

export default Posts;
پارامتر ({ match }) در اینجا به این معنا است که شیء props ارسالی به آن، توسط Object Destructuring تجزیه شده و خاصیت match آن در اینجا به صورت یک پارامتر در اختیار کامپوننت بدون حالت تابعی قرار گرفته‌است.

پس از ذخیره سازی این تغییرات و بارگذاری مجدد برنامه در مرورگر، اگر آدرس http://localhost:3000/posts/2018/1 را وارد کنیم، خروجی زیر حاصل می‌شود:



کار با پارامترهای کوئری استرینگ‌های مسیریابی

پارامترهای اختیاری، جزو قابلیت‌هایی هستند که باید تا حد ممکن از بکارگیری آن‌ها اجتناب و آن‌ها را با کوئری استرینگ‌ها تعریف کرد. کوئری استرینگ‌ها با یک ? در انتهای URL شروع می‌شوند و می‌توانند چندین پارامتر را داشته باشند؛ مانند: http://localhost:3000/posts?sortBy=newest&approved=true و یا حتی می‌توان آن‌ها را با پارامترهای اختیاری نیز ترکیب کرد مانند: http://localhost:3000/posts/2018/05?sortBy=newest&approved=true
برای استخراج کوئری استرینگ‌ها در برنامه‌های React باید از شیء location استفاده کرد:


در اینجا مقدار خاصیت search، کل قسمت کوئری استرینگ‌ها را به همراه دارد. البته ما قصد پردازش آن‌را به صورت دستی نداریم. به همین جهت از کتابخانه‌ی زیر برای انجام اینکار استفاده خواهیم کرد:
> npm i query-string --save
پس از نصب کتابخانه‌ی بسیار معروف query-string، به کامپوننت Posts مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
import queryString from "query-string";

const Posts = ({ match, location }) => {
  const result = queryString.parse(location.search);
  console.log(result);
  // ...
- پیشتر ذکر پارامتر ({ match }) را بررسی کردیم. در اینجا خاصیت location نیز به آن اضافه شده‌است تا پس از Object Destructuring شیء props ارسالی به کامپوننت، بتوان به مقدار شیء location نیز دسترسی یافت.
- سپس شیء queryString را از ماژول مرتبط، import می‌کنیم. در ادامه به کمک متد parse آن، می‌توان location.search را آنالیز کرد که خروجی آن، یک شیء جاوا اسکریپتی به صورت زیر است:
{approved: "true", sortBy: "newest"}
بنابراین در اینجا هم می‌توان توسط Object Destructuring، به این خواص دسترسی یافت:
 const { approved, sortBy } = queryString.parse(location.search);

یک نکته: باید دقت داشت که کتابخانه‌ی query-string، همیشه مقادیر خواص را رشته‌ای بازگشت می‌دهد؛ حتی اگر عدد باشند.


مدیریت مسیرهای نامعتبر درخواستی

فرض کنید کاربری آدرس غیرمعتبر http://localhost:3000/xyz را که هیچ نوع مسیریابی را برای آن تعریف نکرده‌ایم، درخواست می‌کند. در این حالت برنامه کامپوننت home را رندر می‌کند که مرتبط است با تعاریف مسیریابی برنامه در فایل app.js. تنها path تعریف شده‌ای که با این آدرس تطابق پیدا می‌کند، / متناظر با کامپوننت home است.
بجای این رفتار پیش‌فرض، مایل هستیم که کاربر به یک صفحه‌ی سفارشی «پیدا نشد» هدایت شود. به همین جهت ابتدا کامپوننت جدید تابعی بدون حالت src\components\notFound.jsx را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import React from "react";

const NotFound = () => {
  return <h1>Not Found</h1>;
};

export default NotFound;
سپس ابتدا به مسیریابی /، ویژگی exact را هم اضافه می‌کنیم تا دیگر بجز ریشه‌ی سایت، به مسیر دیگری پاسخ ندهد:
<Route path="/" exact component={Home} />
اکنون اگر مجددا مسیر xyz را درخواست کنیم، فقط کامپوننت NavBar در صفحه ظاهر می‌شود. برای بهبود این وضعیت و نمایش کامپوننت NotFound، مراحل زیر را طی می‌کنیم:
- ابتدا شیء Redirect را از react-router-dom باید import کنیم.
- همچنین import کامپوننت NotFound نیز باید ذکر شود.
- سپس پیش از مسیریابی کلی /، مسیریابی جدید not-found را که به کامپوننت NotFound اشاره می‌کند، اضافه می‌کنیم.
- اکنون در انتهای Switch تعریف شده (جائی که دیگر هیچ مسیریابی تعریف شده‌ای، با مسیر درخواستی کاربر، تطابق نداشته)، باید کامپوننت Redirect را جهت هدایت به این مسیریابی جدید، تعریف کرد:
import { Redirect, Route, Switch } from "react-router-dom";
//...
import NotFound from "./components/notFound";
//...

class App extends Component {
  render() {
    return (
      <div>
        <NavBar />
        <div className="container">
          <Switch>
            //...
            <Route path="/not-found" component={NotFound} />
            <Route path="/" exact component={Home} />
            <Redirect to="/not-found" />
          </Switch>
        </div>
      </div>
    );
  }
}
پس از این تغییرات، اگر آدرس نامعتبر http://localhost:3000/xyz درخواست شود، بلافاصله به آدرس http://localhost:3000/not-found هدایت می‌شویم.

کاربرد دیگر کامپوننت Redirect، هدایت کاربران از یک آدرس قدیمی، به یک آدرس جدید است که نحوه‌ی تعریف آن به صورت زیر می‌باشد:
<Redirect from="/messages" to="/posts" />
با این تنظیم اگر کاربری مسیر http://localhost:3000/messages را درخواست دهد، به صورت خودکار به http://localhost:3000/posts هدایت خواهد شد.


هدایت کاربران به آدرس‌های مختلف با برنامه نویسی

گاهی از اوقات پس از تکمیل فرمی و یا کلیک بر روی دکمه‌ای، می‌خواهیم کاربر را به آدرس خاصی هدایت کنیم. برای مثال در برنامه‌ی جاری می‌خواهیم زمانیکه کاربری صفحه‌ی جزئیات یک محصول را مشاهده و بر روی دکمه‌ی فرضی Save کلیک کرد، دوباره به همان صفحه‌ی لیست محصولات هدایت شود؛ برای این منظور از شیء history استفاده خواهیم کرد:


در اینجا متدها و خواص شیء history را مشاهده می‌کنید. برای نمونه توسط متد push آن می‌توان آدرس جدیدی را به تاریخچه‌ی آدرس‌های مرور شده‌ی توسط کاربر، اضافه کرد و کاربر را با برنامه نویسی، به صفحه‌ی جدیدی هدایت نمود:
class ProductDetails extends Component {
  handleSave = () => {
    // Navigate to /products
    this.props.history.push("/products");
  };

یک نکته: اگر به تصویر دقت کنید، متد replace هم در اینجا قابل استفاده است. متد push با افزودن رکوردی به تاریخچه‌ی آدرس‌های مرور شده‌ی در مرورگر، امکان بازگشت به محل قبلی را با کلیک بر روی دکمه‌ی back مرورگر، فراهم می‌کند؛ اما replace تنها رکورد آدرس جاری را در تاریخچه‌ی مرورگر به روز رسانی می‌کند. یعنی از داشتن تاریخچه محروم خواهیم شد. عمده‌ی کاربرد این متد، در صفحات لاگین است؛ زمانیکه کاربر به سیستم وارد می‌شود و به صفحه‌ی جدیدی مراجعه می‌کند، با کلیک بر روی دکمه‌ی back، دوباره نمی‌خواهیم او را به صفحه‌ی لاگین هدایت کنیم.


تعریف مسیریابی‌های تو در تو


قصد داریم به صفحه‌ی admin، دو لینک جدید به مطالب و کاربران ادمین را اضافه کنیم، به نحوی که با کلیک بر روی هر کدام، محتوای هر صفحه‌ی متناظر، در همینجا نمایش داده شود (تصویر فوق). به عبارتی در حال حاضر، مسیریابی تعریف شده، جهت مدیریت لینک‌های NavBar بالای صفحه کار می‌کند. اکنون می‌خواهیم مسیریابی دیگری را داخل آن برای پوشش منوی کنار صفحه‌ی ادمین اضافه کنیم. به اینکار، تعریف مسیریابی‌های تو در تو گفته می‌شود و پیاده سازی آن توسط کامپوننت react-router-dom بسیار ساده‌است و شامل این موارد می‌شود:
- ابتدا مسیریابی‌های جدید را همینجا داخل کامپوننت src\components\admin\dashboard.jsx تعریف می‌کنیم:
const Dashboard = ({ match }) => {
  return (
    <div>
      <h1>Admin Dashboard</h1>
      <div className="row">
        <div className="col-3">
          <SideBar />
        </div>
        <div className="col">
          <Route path="/admin/users" component={Users} />
          <Route path="/admin/posts" component={Posts} />
        </div>
      </div>
    </div>
  );
};
در اینجا محتوای کامپوننت بدون حالت تابعی Dashboard را ملاحظه می‌کنید که از یک کامپوننت منوی SideBar و سپس در ستونی دیگر، از 2 کامپوننت Route تشکیل شده‌است که بر اساس URL رسیده، سبب رندر کامپوننت‌های جدید Users و Posts خواهند شد.
تنها نکته‌ی جدید آن، امکان درج کامپوننت Route در قسمت‌های مختلف برنامه، خارج از app.js می‌باشد و این امکان محدود به app.js نیست. در این حالت اگر مسیر /admin/posts توسط کاربر وارد شد، دقیقا در همان محلی که کامپوننت Route درج شده‌است، کامپوننت متناظر با این مسیر یعنی کامپوننت Posts، رندر می‌شود.

در ادامه محتوای این کامپوننت‌های جدید را نیز ملاحظه می‌کنید:
محتوای کامپوننت src\components\admin\sidebar.jsx
import React from "react";
import { Link } from "react-router-dom";

const SideBar = () => {
  return (
    <ul className="list-group">
      <li className="list-group-item">
        <Link to="/admin/posts">Posts</Link>
      </li>
      <li className="list-group-item">
        <Link to="/admin/users">Users</Link>
      </li>
    </ul>
  );
};

export default SideBar;

محتوای کامپوننت src\components\admin\users.jsx
import React from "react";

const Users = () => {
  return <h1>Admin Users</h1>;
};

export default Users;

محتوای کامپوننت src\components\admin\posts.jsx
import React from "react";

const Posts = () => {
  return (
    <div>
      <h1>Admin Posts</h1>
    </div>
  );
};

export default Posts;


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-15-part-02.zip
مطالب
ExtJs! رویا یا کابوس؟
چندی پیش یکی از دوستان درباره فریم ورک ExtJs سوالاتی را پرسیده بود که تصمیم گرفتم جواب‌های مورد نظر را به صورت عمومی در قالب یک پست منتشر کنم.
  •  ExtJs چیست؟
  •  چه زمانی کاربرد دارد؟
  •  تفاوت آن با سایر فریم ورک‌های جاوااسکریپ در چیست؟
شاید خیلی از شما با MODX آشنایی داشته باشید یا حتی با این CMS کار کرده باشید. اگر این طور است پس حتما با پنجره‌های زیبا و کامپوننت‌های قوی و اعتبارسنجی‌های سفارشی و تعاملاتی Ajax ای آن آشنایی دارید و شاید این سوال به ذهنتان خطور کرده باشد که در طراحی این CMS که بر پایه زبان PHP است دقیقا از چه چیز استفاده شده است؟
پاسخ یک کلمه است: ExtJs. بله درست است در طراحی این CMS تنها از یک فریم ورک جاوااسکریپتی به نام ExtJs استفاده شده است. فریم ورکی که به عقیده بعضی‌ها یک رویا برای توسعه دهندگان وب است و به عقیده سایرین شاید یک کابوس. در این پست قصد دارم به عنوان کسی که با این فریم ورک آشنایی دارم این موضوع را بررسی و مزایا و معایب این فریم ورک را عنوان کنم.
ExtJs یک فریم ورک جاوااسکریپ است بر مبنای Sencha و طراحی شده برای توسعه پروژه‌های وب در مقیاس بزرگ و به صورت cross-platform . مجوز استفاده از این فریم ورک به صورت GPLv3 است.(یعنی مجاز به استفاده رایگان از فایل‌های این فریم ورک هستید به شرطی که قصد استفاده تجاری از پروژه تهیه شده را نداشته باشید! در غیر این صورت باید زحمت خرید نسخه تجاری این فریم ورک را متحمل شوید).
نسخه ای که درباره آن بحث می‌کنیم نسخه چهار این فریم ورک (ExtJs 4) که بر مبنای ExtJs 3 تولید شده است. تفاوت عمده آن با نسخه قبلی در تکمیل ابزار و کامپوننت هاست و از طرفی نسخه چهار این فریم ورک بر مبنای مدل MVC توسعه داده شده است. یعنی همانند Angular و BackBoneJs می‌توانید مفاهیم کنترلر و مدل را به راحتی پیاده سازی کنید.

رویایی به نام ExtJs

اگر بخواهیم این فریم ورک را یک رویا برای توسعه دهندگان وب بنامیم می‌توان عناوین زیر را به عنوان مزایا برشمرد:
  • در درجه اول قابلیتی که این فریم ورک را متفاوت از سایر فریم ورک‌های جاوااسکریپتی می‌کند این است که این فریم ورک انبوهی از کامپوننت‌ها و ویجیت‌های آماده را به همراه خود دارد (با کارایی و انعطاف پذیری قابل قبول) و به نوعی شما را بی نیاز از هرگونه مجموعه کامپوننت‌های دیگر خواهد کرد. 
  • این فریم ورک به خوبی از مباحت OOP پشتیبانی می‌کند و به این صورت است که یک سری مفاهیم و مدل‌های پایه در این فریم ورک تعبیه شده و به راحتی شما می‌توانید مدل‌های مورد نظر خود را بر اساس این مفاهیم و مدل‌های پایه توسعه دهید.
  • تمام مفاهیم و ابزار لازم جهت درخواست‌های Ajax ای و اعتبار سنجی سفارشی و دستکاری عناصر DOM و... به خوبی در این فریم ورک وجود دارد.
  • به دلیل وجود کامپوننت‌های یک دست و آماده به راحتی می‌توانید امکان تغییر theme را در پروزه‌های خود بدون کوچکترین زحمت قرار دهید. 
  • کنترل GridPanel،TreeView ، کنترل‌های ورود اطلاعات، کنترل Tab با قابلیت درخواست‌های لود صفحات به صورت Ajax و Async با کمترین زحمت در کد نویسی و هم چنین چارت‌های بسیار گسترده و متنوع از دیگر مزایای این فریم ورک می‌تواند باشد.
  • ارائه مکانیزمی مناسب برای کار با عملیات داده ای Json. به عنوان نمونه:
Ext.data.JsonP.request({
  url: '@url',
  params: {
  apiKey: '1234'
  },
  callbackKey: 'myCallbackFn',
  success: function(){
 },
  failure: function(){
},
scope: this
});
  • این فریم ورک ابزارهای جالب و کارآمدی برای توسعه به صورت SPA را داراست.
  • کنترل‌های داده ای این فریم ورک در هنگام کار با حجم داده بسیار زیاد، فراتر از انتظار عمل می‌کنند(برای مثال کنترل GridPanel و DataView)
  • اگر قصد تولید و توسعه بک پروژه بزرگ درون سازمانی را دارید و سرعت تولید نیز برای شما مهم است ExtJs در این زمینه کمک شایانی به شما خواهد کرد.
  • و...

حال با همه این تفاسیر آیا این فریم ورک یک رویا برای هر توسعه دهنده وب خواهد بود؟ 

به طور قطع نه. با توجه به اصل واقع بینی! همواره به خاطر داشته باشید که اگر این فریم ورک یک ابزار بی نقص و همه منظوره بود الآن مطمئنا صدها کتاب و مستندات درباره آن نوشته شده بود و شاید شهرتی بس فراتر از این داشت. 

کابوسی به نام ExtJs

  • اگر قصد ایجاد یک وب سایت کوچک و جمع و جور را دارید به طوری که مباحث مربوط به SEO نیز برای شما اهمیت دارد تجربه نشان داده است که انتخاب ExtJs می‌تواند یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات در طول عمر کاری شما شود.
  • ExtJs هیچ گونه کمکی برای تولید و توسعه اپلیکیشن‌های موبایل یا پروژه‌های وب گرافیکی نمی‌تواند به شما کند.
  • اگر سرعت یکی از فاکتور خیلی مهم برای شماست بهتر است به این فریم ورک علاقه نشان ندهید.(کتابخانه آن چیزی در حدود 500KB است! البته با فشرده سازی به 150KB خواهد رسید که باز هم قابل قبول نیست)
  • مجوز استفاده برای پروژه‌های تجاری به صورت رایگان نیست.(^)
  • به دلیل وجود ابزار‌های متنوع و زیاد؛ زمان یادگیری برای آشنایی و کار کردن با ابزارها، نسبتا طولانی خواهد شد.
  • کد نویسی برای استفاده از ابزار‌های آن در مقایسه با Jquery و Angular بیشتر خواهد بود(البته این به نوعی مزیت هم است، به دلیل اینکه خوانایی کد‌ها بسیار بالا می‌رود)
  • در طراحی کامپوننت‌ها آن از تگ div در حد غیر قابل قبول استفاده شده است به طوری که Debug صفحات حتی با Firebug هم در بعضی مواقع سخت می‌شود.
  • و...

Ext.Net چیست؟

Ext.Net یک پیاده سازی خاص از فریم ورک ExtJs است که برای توسعه پروژه‌های Asp.Net Web Forms و Asp.Net MVC طراحی شده است. تفاوت اصلی بین این دو محصول در نوع کدنویسی برای استفاده در پروژه‌های Asp.Net است. برای مثال در هنگام کار با Ext.Net و پروژه‌های MVC از آنجا که این محصول سازگاری کامل با موتور Razor دارد به راحتی می‌توانید به صورت سینتکس Razor صفحات خود را طراحی کنید. 

مثال:

ExtJs

Ext.create('Ext.panel.Panel', {
title: 'Fit Layout',
width: 500,
height: 200,
items: {
title: 'Inner Panel',
html: 'Panel content',
bodyPadding: 10,
border: true
},
renderTo: Ext.getBody()
});
اجرای کد بالا با استفاده از ExtJs به صورت زیر خواهد بود:

Ext.Net
@(X.Panel()
        .ID("ExpandablePanel")
        .Title("Panel")
        .Width(500)
        .Height(300)
        .Collapsible(true)
        .Loader(X.ComponentLoader()
            .Url(Url.Action("RenderChild"))
            .Mode(LoadMode.Frame)
            .DisableCaching(true)
            .Params(new { containerId = "ExpandablePanel" })
            .LoadMask(lm => lm.ShowMask = true)
        )
        .Listeners(l => {
            l.Expand.Handler = "this.reload();";
            l.Collapse.Handler = "this.clearContent();";
        })
    )  
خروجی مورد نظر برای Ext.Net:

جمع بندی:
با توجه مواردی که ذکر شد می‌توان به یک نکته مهم رسید و آن هم این است که هنگام انتخاب ExtJs یا Ext.Net (البته این شامل اکثر ابزارهای توسعه دیگر نیز خواهد شد) حتما شرایط موجود و حاکم برای توسعه محصول را مد نظر داشته باشید که این شرایط شامل محیط اجرای محصول، مدت زمان لازم برای توسعه، سطح دانش نیروی‌های توسعه دهنده و ... نیز می‌باشد.
مطالب
React 16x - قسمت 1 - معرفی و شروع به کار
React یک کتابخانه‌ی جاوا اسکریپتی، برای ساخت رابط‌های کاربری سریع و تعاملی است. توسعه‌ی آن از سال 2011 در فیسبوک شروع شد و در حال حاضر محبوب‌ترین کتابخانه‌ی جاوا اسکریپتی در این رده‌است:


به همین جهت اگر می‌خواهید رزومه‌ی غنی‌تری را ارائه دهید، فراگیری React می‌تواند موقعیت‌های شغلی بیشتری را نصیب شما کند.


ساختار کلی یک برنامه‌ی React

کامپوننت‌ها (جزئی از یک رابط کاربری) قلب هر برنامه‌ی React ای را تشکیل می‌دهند. برای ساخت یک برنامه‌ی React، تعدادی کامپوننت مستقل را تهیه و با هم ترکیب می‌کنیم تا به رابط کاربری نهایی برسیم.
هر برنامه‌ی React، حداقل از یک کامپوننت تشکیل می‌شود که به آن Root component هم می‌گویند. این کامپوننت بیانگر کل برنامه‌است و دربرگیرنده‌ی مابقی Child components برنامه است. بنابراین ساختار هر برنامه‌ی React، شبیه به درختی از کامپوننت‌ها است. اگر با Angular 2 به بعد کار کرده باشید، این مفهوم برای شما آشنا است.
یک مثال: فرض کنید می‌خواهیم UI برنامه‌ای را به مانند رابط کاربری Twitter، ایجاد کنیم. هر قسمت یک صفحه‌ی توئیتر، به کامپوننت‌هایی شکسته می‌شود؛ مانند منوی راهبری، نمایش پروفایل شخص، نمایش لیست آخرین اخبار مورد علاقه‌ی شخص و نمایش فید. اگر بخواهیم این ساختار را توسط یک برنامه‌ی React شبیه سازی کنیم، در بالاترین سطح، کامپوننت root را خواهیم داشت که کار ترکیب و نمایش سایر کامپوننت‌های برنامه مانند nav bar ، trends ، profile و feed را انجام می‌دهد. اکنون در این ساختار ایجاد شده، برای مثال کامپوننت feed نیز می‌تواند از چندین کامپوننت مجزا تشکیل شود؛ مانند کامپوننت‌های tweet و like.
بنابراین هر کامپوننت، قسمتی از UI را تشکیل می‌دهد. هر کدام از آن‌ها به صورت مجزای از دیگری ساخته شده و سپس در کنار هم قرار می‌گیرند تا UI نهایی را شکل دهند:



هر کامپوننت در React به صورت یک کلاس ES6، با ساختاری که دارای یک شیء state و متد render است، تشکیل می‌شود:
class Tweet {
 state = {};
 
 render() {
 } 
}
state در اینجا همان اطلاعاتی است که قرار است در زمان نمایش این کامپوننت، رندر شود. کار متد render نیز همانطور که از نام آن نیز مشخص است، بیان نحوه‌ی تشکیل و رندر UI است. خروجی این متد، یک React Element است که در حقیقت یک شیء جاوا اسکریپتی خالص است و در نهایت به المان‌های DOM، نگاشت می‌شود. یک React Element، یک DOM Element واقعی نیست؛ بلکه تنها یک شیء جاوا اسکریپتی بیانگر DOM Element، در حافظه‌است. بنابراین یک برنامه‌ی React تشکیل شده‌است از لیستی از React Elementها در حافظه که به آن Virtual DOM هم گفته می‌شود.
مزیت کارکردن با Virtual DOM، سادگی ایجاد، تغییر و به روز رسانی آن در مقایسه با DOM واقعی است که در نهایت کار رندر عناصر UI را در مرورگر انجام می‌دهد. زمانیکه در state کامپوننتی تغییری رخ می‌دهد، یک React Element جدید تولید می‌شود. سپس React این شیء جدید را با نمونه‌ی قبلی آن مقایسه کرده و تغییرات رخ‌داده را محاسبه می‌کند. در آخر این تغییرات را به DOM واقعی اعمال می‌کند تا با Virtual DOM موجود هماهنگ شود.
بنابراین در حین کار با React، دیگر همانند کار با جاوا اسکریپت خالص و یا jQuery، مستقیما عناصر UI و DOM واقعی را تغییر نمی‌دهیم. در اینجا فقط state یک کامپوننت را تغییر می‌دهیم و سپس React، کار ایجاد شیء UI درون حافظه‌ای متناظر با آن و سپس اعمال آن‌را به UI نهایی قابل مشاهده‌ی در مرورگر، انجام می‌دهد. به همین جهت به این کتابخانه React می‌گویند! چون به تغییرات state کامپوننت‌ها واکنش نشان می‌دهد و سپس DOM واقعی را به روز می‌کند.


Angular یا React؟!

هر دوی React و Angular از لحاظ طراحی کامپوننت‌ها بسیار شبیه به هم هستند؛ اما Angular یک فریم‌ورک است و React تنها یک کتابخانه. تنها کاری را که React انجام می‌دهد، رندر View است و هماهنگ نگه داشتن آن با state کامپوننت‌ها. این تمام کاری است که React انجام می‌دهد؛ نه بیشتر و نه کمتر! بنابراین یادگیری React، بسیار سریع‌تر و ساده‌تر از Angular است. بدیهی است یک برنامه‌ی تک صفحه‌ای وب، از اجزای دیگری مانند مسیریابی و یا کار با سرویس‌های HTTP نیز تشکیل می‌شود. در React شما مختار هستید که کتابخانه‌های جانبی فراهم شده‌ی برای آن‌را خودتان انتخاب کرده و استفاده کنید؛ برخلاف روشی که در Angular مرسوم است و به صورت مشخص و ثابتی به همراه این فریم‌ورک ارائه می‌شوند.


برپایی محیط توسعه‌ی React

اولین برنامه‌ای را که برای کار با React باید نصب کنید، node.js است. البته ما در این سری قرار نیست با node.js کار کنیم؛ اما از یکی از اجزای آن به نام node package manager یا npm، برای نصب کتابخانه‌ی جاوا اسکریپتی ثالث، زیاد استفاده خواهیم کرد. پس از نصب آن، به خط فرمان مراجعه کرد و دستور زیر را صادر کنید:
> npm install -g npm@latest
این دستور npm قدیمی موجود بر روی سیستم را به روز رسانی می‌کند (اگر پیشتر یک node.js قدیمی را نصب و اکنون آن‌را به روز رسانی کرده‌اید).

اگر هم خیلی پیشترها node.js را نصب کرده‌اید (برای مثال چند سال قبل!)، نصب نگارش جدید آن احتمالا کار نخواهد کرد. حتی عزل و نصب مجدد آن نیز کارساز نیست. در این حالت باید پس از عزل آن، پوشه‌های قدیمی آن‌را یکی یکی یافته و دستی حذف کنید . سپس مجددا آن‌را نصب کنید.

در ادامه در خط فرمان و توسط npm، قالب create-react-app را نصب خواهیم کرد:
> npm i -g create-react-app
در اینجا سوئیچ i به معنای install است و g یعنی نصب global و سراسری بسته‌ی create-react-app. نصب سراسری یک بسته یعنی در هر پوشه‌ای می‌توان به امکانات آن دسترسی یافت و از آن استفاده کرد. اگر از سوئیچ g استفاده نمی‌شد، این بسته تنها در پوشه‌ی جاری و با سطح دید مختص به آن، نصب و قابل استفاده می‌شد.

ابزار دیگری که در این سری از آن استفاده خواهیم کرد، ادیتور بسیار معروف و محبوب VSCode است. پس از دریافت و نصب آن، چند افزونه‌ی زیر را نیز به آن اضافه خواهیم کرد:
برای نصب آن‌ها، پنل extensions را در VSCode، از نوار ابزار کنار صفحه‌ی آن، انتخاب کرده و نام‌های فوق را در آن جستجو و سپس نصب کنید.

و یا می‌توانید این فایل را اجرا کرده و تعدادی از افزونه‌های مفید VSCode را یکجا نصب کنید: install-addons.zip

همچنین قابلیت فرمت‌کردن پس از Save را نیز در VSCode فعال کنید تا پس از هربار Save، اعمال این افزونه‌ها به صورت خودکار صورت گیرد. برای این منظور گزینه‌ی file->preferences->settings را در VSCode انتخاب کرده و سپس save را جستجو کرده و Format On Save را انتخاب کنید:


علاوه بر این‌ها، جهت کار بهتر با VSCode، بهتر است بررسی کننده‌های کدهای جاوا اسکریپتی (static code analyzers) را نیز با اجرای دستور زیر نصب کنید:
> npm i -g typescript eslint tslint eslint-plugin-react-hooks

پس از این تغییرات، نیاز است یکبار VSCode را بسته و مجددا باز کنید. سپس مجددا گزینه‌ی file->preferences->settings را در VSCode انتخاب کرده و ابتدا eslint را در اینجا جستجو کنید. در صفحه‌ی نمایش تنظیمات آن، گزینه‌ی Auto fix on save آن‌را انتخاب نمائید. در آخر در همین قسمت settings، عبارت prettier را انتخاب کنید. در اینجا اگر گزینه‌ی قدیمی یکپارچگی با eslint آن هنوز وجود دارد، آن‌را از حالت انتخاب شده خارج کنید (به صورت قرمز و deprecated نمایش داده می‌شود) تا افزونه‌ی prettier بدون مشکل و خطا کار کند (disable Prettier ESLint integration).


ایجاد قالب اولین برنامه‌ی React

در ادامه برای ایجاد اولین برنامه‌ی React، از بسته‌ی create-react-app که پیشتر آن‌را نصب کردیم، استفاده می‌کنیم. برای این منظور در خط فرمان دستور زیر را صادر کنید:
> create-react-app sample-01
در اینجا sample-01 یک نام دلخواه است و در حین اجرای این دستور باید به اینترنت متصل باشید تا وابستگی‌های مرتبط با پروژه را نیز دریافت کند. برای بار اول، اجرای آن ممکن است کمی طول بکشد. اما از دفعات آتی، چون بسته‌های مرتبط را در npm-cache سیستم نیز ذخیره می‌کند، اجرای آن بسیار سریع خواهد بود.
این قالب نه تنها React را نصب می‌کند، بلکه یک development server را برای اجرا و مشاهده‌ی سریع برنامه، webpack را برای یکی کردن فایل‌ها (bundling & minification)، Babel را برای کامپایل کدهای فایل‌های JSX و ... نیز نصب می‌کند. بنابراین به این ترتیب، یک پروژه‌ی تنظیم شده و آماده‌ی استفاده و توسعه را شاهد خواهیم بود که نیازی به تنظیمات اولیه‌ی آن نیست.
پس ایجاد برنامه، وارد پوشه‌ی sample-01 شده و دستور npm start را صادر کنید:
> cd sample-01
> npm start
به این ترتیب برنامه بر روی پورت 3000، قابل دسترسی و مشاهده می‌شود:


development server آن، تغییرات فایل‌های برنامه را تحت نظر قرار می‌دهد و با هر تغییری، به صورت خودکار برنامه را در مرورگر بارگذاری مجدد خواهد کرد.


بررسی ساختار اولین پروژه‌ی React ایجاد شده

ساختار پوشه‌ها و فایل‌های مثال اولیه‌ی ایجاد شده توسط قالب create-react-app به صورت زیر است:


البته شما در این تصویر پوشه‌ی node_modules را که در کنار این پوشه‌ها قرار دارد، مشاهده نمی‌کنید. وجود یک چنین پوشه‌ی سنگینی با هزاران فایل داخل آن، کار نمایشی IDEها را با مشکل مواجه می‌کند (مصرف حافظه‌ی بالا، به همراه کند شدن شدید آن). اگر نمی‌خواهید این پوشه نمایش داده شود، در مسیر file->preferences->settings، عبارت npm را جستجو کرده و سپس در قسمت npm: exclude آن، بر روی لینک edit in settings.json کلیک کنید:


 و سپس در فایل باز شده، یک چنین تنظیمی را می‌توانید اضافه و یا ویرایش و تکمیل کنید:
  "files.exclude": {
    "**/.git": true,
    "**/.svn": true,
    "**/.hg": true,
    "**/CVS": true,
    "**/.DS_Store": true,
    "**/node_modules": true,
    "**/wwwroot": true,
    "**/bower_components": true,
    "**/**/bin": true,
    "**/**/obj": true,
    "**/packages": true
  },

در ادامه پوشه‌ی public این پروژه را مشاهده می‌کنید. تمام فایل‌هایی که قرار است به صورت عمومی توسط برنامه ارائه شوند، مانند favicon.ico و غیره، در این پوشه قرار می‌گیرند.
در این پوشه بر روی فایل index.html آن کلیک کنید تا بتوان محتوای آن‌را بهتر بررسی کرد. برای مثال در ابتدای آن، درج تعدادی متادیتا را که یکی از آن‌ها ذکر manifest.json است، مشاهده می‌کنید. کار فایل manifest.json، ارائه‌ی یک سری متادیتای خاص مخصوص دستگاه‌های موبایل است که در آن‌ها بجای favicon.ico، می‌توان از تصاویر و یا آیکن‌های بزرگتری مانند فایل‌های png موجود در پوشه‌ی public، استفاده کرد. در ادامه‌ی این فایل، به تنظیم زیر می‌رسیم:
  <body>
    <noscript>You need to enable JavaScript to run this app.</noscript>
    <div id="root"></div>
div با id مساوی root، محل ارائه‌ی کل برنامه‌ی React ما است.

در پوشه‌ی src و فایل App.js آن، شاهد یک کامپوننت ابتدایی هستید که کار رندر صفحه‌ی مشکی پیش‌فرض این قالب را انجام می‌دهد. در این فایل، شاهد بازگشت یک چنین تگ‌هایی هستیم:
  return (
    <div className="App">
      <header className="App-header">
       ... 
      </header>
    </div>
  );
احتمالا تابحال چنین return ای را در برنامه‌های جاوا اسکریپتی مشاهده نکرده‌اید؛ چون درج آن‌ها در فایل‌های js به این نحو، غیرمجاز است. این تگ‌ها نه رشته‌ای هستند و نه HTML خالص. به آن jsx گفته می‌شود که مخفف JavaScript XML می‌باشد. کار آن ارائه‌ی ساختار UI ای است که قرار است رندر شود. یک چنین کدی برای اینکه قابل تفسیر و اجرا باشد، از درون کامپایلر ویژه‌ای به نام Babel عبور می‌کند و تبدیل به کدهای جاوا اسکریپتی خالصی می‌شود که برای مرورگرها قابل درک و اجرا است.
برای درک بهتر آن به آدرس https://babeljs.io/repl مراجعه کنید. سپس در سمت چپ صفحه، یک قطعه کد jsx را به یک ثابت انتساب دهید:
const element = <h1>Hello World!</h1>;


همانطور که مشاهده می‌کنید، این قطعه کد jsx (که یک رشته‌ی معمولی نیست)، توسط Babel به یک قطعه کد کاملا جاوا اسکریپتی قابل درک برای مرورگر تبدیل شده‌است:
"use strict";

var element = React.createElement("h1", null, "Hello World!");

بدیهی است نوشتن کدهای jsx، ساده‌تر از نوشتن قطعه کد فوق است و درک آن نیز به علت شباهت آن به HTML، آسان‌تر است. به همین جهت در کدهای React، ما از jsx استفاده می‌کنیم و تفسیر آن‌را به Babel واگذار خواهیم کرد.

در پوشه‌ی src، فایل مهم دیگری که وجود دارد، index.js است. این فایل نقطه‌ی آغازین برنامه را مشخص می‌کند. در قسمت‌های بعدی، محتویات این فایل را بیشتر بررسی خواهیم کرد.
در اینجا فایل serviceWorker.js را نیز مشاهده می‌کنید. این فایل به صورت خودکار توسط قالب create-react-app ایجاد شده‌است و کار آن کمک به ارائه‌ی محلی برنامه، توسط development server آن است. بنابراین ما کاری با این فایل نخواهیم داشت.


نوشتن اولین برنامه‌ی React

به پوشه‌ی src ایجاد شده مراجعه کرده و تمام فایل‌های موجود و پیش‌فرض آن‌را حذف کنید. در ادامه خودمان آن‌ها را از صفر ایجاد خواهیم کرد. برای این منظور فایل جدید و خالی src\index.js را ایجاد می‌کنیم. در ابتدای کار نیاز است تعدادی ماژول React را import کنیم.
import React from "react";

const element = <h1>Hello World!</h1>;
console.log(element);
در اینجا شیء React از ماژول react دریافت شده و سپس یک ثابت را با یک عبارت jsx مقدار دهی کرده‌ایم. چون از jsx استفاده می‌کنیم، ذکر import ابتدای فایل الزامی است؛ از این جهت که Babel به کمک آن است که می‌تواند معادل React.createElement را تولید کند.
اگر هنوز برنامه توسط دستور npm start در حال اجرا است، هر بار که فایل index.js را ذخیره می‌کنیم، خروجی نهایی را در مرورگر نمایش می‌دهد (اگر هم آن‌را بسته‌اید، یکبار از طریق خط فرمان، دستور npm start را در ریشه‌ی پروژه، صادر کنید). به این قابلیت hot module reloading هم گفته می‌شود.
در این حالت اگر به مرورگر مراجعه کنید، یک صفحه‌ی سفید را مشاهده خواهید کرد. اکنون دکمه‌ی F12 را فشرده (و یا ctrl+shift+i) و developer console مرورگر را باز کنید.


شیءای را که در اینجا مشاهده می‌کنید، همان حاصل console.log کدهای فوق است؛ به عبارتی Babel، عبارت jsx ما را تبدیل به یک شیء جاوا اسکریپتی قابل فهم برای مرورگر کرده‌است که از دیدگاه React، جزئی از همان Virtual DOM ای است که پیشتر معرفی شد (نمایش درون حافظه‌ای DOM مختص React، جهت محاسبه‌ی تغییرات، با تغییر state هر کامپوننت و سپس اعمال آن‌ها به DOM اصلی در مرورگر).
اکنون می‌خواهیم این المان را در DOM اصلی، رندر کرده و نمایش دهیم:
import React from "react";
import ReactDOM from "react-dom";

const element = <h1>Hello World!</h1>;
console.log(element);

ReactDOM.render(element, document.getElementById("root"));
برای این منظور نیاز است از متد ReactDOM.render استفاده کرد. این شیء در ماژول react-dom قرار دارد؛ به همین جهت در ابتدای فایل import شده‌است. سپس در متد render آن، ابتدا المانی که قرار است رندر شود ذکر خواهد شد و سپس محل درج آن‌را مشخص می‌کنیم که دقیقا به همان div با id مساوی root در فایل public\index.html اشاره می‌کند.
اکنون پس از ذخیره سازی فایل index.js، اگر به مرورگر مراجعه کنید، عبارت Hello World! را مشاهده خواهید کرد:


همانطور که در این تصویر نیز مشخص است، المان h1 ما را داخل div ای با id مساوی root، درج کرده‌است.

هدف از این مثال ساده، نمایش نحوه‌ی کارکرد React، در پشت صحنه بود. در یک برنامه‌ی واقعی، بجای رندر یک المان ساده در DOM، کار رندر App component را انجام خواهیم داد. کامپوننت App، کامپوننت ریشه‌ای برنامه بوده و می‌تواند شامل درختی از کامپوننت‌ها که UI نهایی را تشکیل می‌دهند، شود.


نگاهی به تنظیمات پروژه‌ی ایجاد شده

اگر فایل package.json پروژه را باز کنید، یک چنین بسته‌هایی در آن درج شده‌است:
{
  "name": "sample-01",
  "version": "0.1.0",
  "private": true,
  "dependencies": {
    "react": "^16.11.0",
    "react-dom": "^16.11.0",
    "react-scripts": "3.2.0"
  },
  "scripts": {
    "start": "react-scripts start",
    "build": "react-scripts build",
    "test": "react-scripts test",
    "eject": "react-scripts eject"
  },
  "eslintConfig": {
    "extends": "react-app"
  },
  "browserslist": {
    "production": [
      ">0.2%",
      "not dead",
      "not op_mini all"
    ],
    "development": [
      "last 1 chrome version",
      "last 1 firefox version",
      "last 1 safari version"
    ]
  }
}
در اینجا صرفا سه بسته‌ی react، react-dom و react-scripts را در قسمت dependencies مشاهده می‌کنید که کل Importهای ما را تشکیل می‌دهند.
بسته‌ی react-scripts است که کار مدیریت چهار جزء قسمت scripts این فایل را انجام می‌دهد. برای نمونه دستور npm start ای که در اینجا تعریف شده، سبب اجرای react-scripts start می‌شود. در ادامه اگر دستور npm run build را اجرا کنیم، یک بسته‌ی نهایی بهینه سازی شده را تولید می‌کند.
آخرین دستور آن eject است. اگر دستور npm run eject را اجرا کنید، امکان سفارشی سازی پشت صحنه‌ی create-react-app را خواهید داشت؛ اما در نهایت به یک فایل package.json بسیار شلوغ خواهیم رسید (اینبار ارجاعات به Babel، Webpack و تمام ابزارهای دیگر نیز ظاهر می‌شوند). همچنین این عملیات نیز یک طرفه‌است. یعنی از این پس قرار است کنترل تمام این پشت صحنه، در اختیار ما باشد و به روز رسانی‌های بعدی create-react-app را با مشکل مواجه می‌کند. این گزینه صرفا مختص توسعه دهندگان پیشرفته‌ی React است.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-01.zip

در قسمت بعد، پیشنیازهای جاوا اسکریپتی شروع به کار با React را بررسی می‌کنیم.
نظرات اشتراک‌ها
بررسی وضعیت فعلی پروژه Roslyn
کامپایلر فعلی سی‌شارپ یا csc.exe یک exe بومی (native) ویندوز است. آنچنان هم متدهای قابل توجهی را در اختیار برنامه نویس قرار نمی‌دهد. فقط با خط فرمان می‌شود با آن کار کرد. ضمن اینکه نوشتن محصور کننده هم برای آن نهایتا به کار تمیزی ختم نخواهد شد. نمونه‌اش API ویندوز است. به همین جهت بازنویسی آن با سی‌شارپ به کدی با کیفیت بالاتر و قابلیت نگهداری بهتر ختم شده‌است. همین مساله در آینده کمک خواهد کرد تا قابلیت‌های بیشتری را سریعتر بتوانند به زبان‌های دات نتی اضافه کنند.
نظرات نظرسنجی‌ها
شما برای کار با دیتا در اندروید، کدامیک از روش های زیر را استفاده میکنید یا ترجیح می دهید؟
یکی از اهداف ORM‌ها توانایی تغییر نوع بانک اطلاعاتی است در پروژه‌های بزرگ با روابط بین موجودیتی و ساختار کدنویسی پیچیده ORM ای مانند EF محدودیتهای فراوانی ایجاد می‌کند که این کار را عملا ناممکن یا حداقل طاقت فرسا می‌کند . 
یعنی اگر پروایدر بانک اطلاعاتی مورد استفاده را در آغاز برنامه تعویض کردید کار نمی‌کند؟ فقط به یک شرط کار نمی‌کند. از امکانات بومی آن بانک اطلاعاتی با SQL نویسی مستقیم کار کرده باشید. وگرنه تمام آن پیچیدگی‌ها برای این هستند که کدهای شما با تعویض پروایدر بانک اطلاعاتی به صورت خودکار جهت بانک اطلاعاتی جدید ترجمه شوند.