مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 11 - بررسی بهبودهای Razor
زبان Razor نیز در ASP.NET Core به همراه بهبودها و اضافات قابل توجهی است که در این قسمت تعدادی از آن‌ها را مانند امکان ارث بری و تزریق وابستگی‌ها، بررسی خواهیم کرد.

نحوه‌ی سفارشی سازی کلاس پایه‌ی تمام Viewهای برنامه و معرفی inherits@

در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC، امکان تعویض کلاس پایه‌ی Viewها، در فایل web.config واقع در پوشه‌ی ریشه‌ی Views وجود داشت. با حذف این فایل و ساده سازی و محول کردن مسئولیت‌های آن به فایل جدید view imports، اینبار برای تعریف کلاس پایه‌ی viewها می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.StartupCustomizations
{
    public abstract class MyCustomBaseView<TModel> : RazorPage<TModel>
    {
        public bool IsAuthenticated()
        {
            return Context.User.Identity.IsAuthenticated;
        }
 
#pragma warning disable 1998
        public override async Task ExecuteAsync()
        {
        }
#pragma warning restore 1998
    }
}
به صورت پیش فرض تمام viewهای برنامه از کلاس <RazorPage<T ارث بری می‌کنند؛ که در اینجا T، نوع مدلی است که توسط model@ تنظیم می‌شود. اگر نیاز به سفارشی سازی این کلاس وجود داشت، برای مثال بجای اینکه هربار در viewها مقدار Context.User.Identity.IsAuthenticated را جهت نمایش قسمتی از صفحه، به کاربران اعتبارسنجی شده بررسی کنیم، می‌توان این قطعه کد را به یک کلاس پایه‌ی سفارشی منتقل و از آن در تمام Viewها استفاده کرد که نمونه‌ای از آن‌را در کدهای فوق مشاهده می‌کنید.
پس از تعریف این کلاس، برای ثبت و معرفی آن به فایل ViewImports.cshtml_ مراجعه کنید و این یک سطر را به ابتدای آن اضافه نمائید:
@inherits Core1RtmEmptyTest.StartupCustomizations.MyCustomBaseView<TModel>
inherits@ از تازه‌های razor بوده و جهت تعریف ارث بری‌ها کاربرد دارد. البته ممکن است در حین تعریف فوق، TModel را قرمز رنگ مشاهده کنید که مهم نیست و بیشتر مشکل ReSharper است و برنامه بدون مشکل اجرا می‌شود.
برای نمونه پس از سفارشی سازی صفحه‌ی پایه‌ی تمام Viewها، اکنون یک سطر ذیل را در هر view ایی می‌توان تعریف و استفاده کرد:
 Is Current User Authenticated? @IsAuthenticated()


معرفی functions@

دایرکتیو جدید functions@، بسیار شبیه است به دایرکتیو قدیمی و حذف شده‌ی helper@، که در نگارش‌های پیشین Razor معرفی شده بود:
@functions
 {
    public string Test()
    {
        return message;
    }
 
    readonly string message = "test";
}
ASP.NET Core در حین پردازش یک View، کدهای آن‌را تبدیل به یک کلاس می‌کند و در اینجا تمام کدهای داخل بدنه‌ی functions@ را نیز به صورت اعضای این کلاس تعریف خواهد کرد. به این ترتیب یک چنین فراخوانی‌هایی در View میسر می‌شوند:
 @Test()
<br />
@message


معرفی inject@

توسط دایرکتیو جدید inject@، یک خاصیت عمومی به ASP.NET Core اعلام می‌شود و سپس مقدار دهی آن بر اساس تنظیمات IoC Container برنامه به صورت خودکار صورت خواهد گرفت. برای مثال زمانیکه می‌خواهیم به سرویس توکار HostingEnvironment در یک  View دسترسی پیدا کنیم، می‌توان در ابتدای آن نوشت:
 @inject Microsoft.AspNetCore.Hosting.IHostingEnvironment Host;
در این حالت کد فوق از دیدگاه ASP.NET Core به صورت ذیل تفسیر می‌شود:
 [Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor.Internal.RazorInjectAttribute]
public Microsoft.AspNetCore.Hosting.IHostingEnvironment Host { get; private set; }
این خاصیت عمومی نیز با توجه به از پیش ثبت شده بودن سرویس IHostingEnvironment  و مشخص شدن توسط RazorInjectAttribute، توسط IoC Container آن شناسایی شده و تامین می‌شود.
اکنون برای استفاده‌ی از آن خواهیم داشت:
 <div>
 Running in @Host.EnvironmentName
</div>
البته استفاده‌ی از inject@ شاید به نوعی سؤ استفاده‌ی از الگوی MVC به شما رود؛ از این جهت که اطلاعات مورد نیاز یک View، باید از طریق کنترلر آن تامین شود و خود View نباید به صورت مستقیم درخواست تامین آ‌ن‌ها را بدهد. اما باید دقت داشت که در نهایت View نیاز دارد تا کدها را اجرا کرده و خروجی را تولید کند و برای این منظور، در پشت صحنه سرویس‌های زیادی مانند IUrlHelper ، IViewComponentHelper ، IHtmlHelper و غیره به همین ترتیب در اختیار آن قرار می‌گیرند. به علاوه استفاده‌ی از تزریق وابستگی‌ها بهتر است از روش ارث بری صفحات پایه، از این جهت که انتخاب composition همواره مقدم است بر inheritance و سبب انعطاف پذیری بیشتری نسبت به قبل می‌گردد. داشتن یک صفحه‌ی پایه که بتواند تمام نیازهای انواع و اقسام Viewها را تامین کند، دور از انتظار و گاهی از اوقات، سبب سنگینی بیش از حد پردازش تمام Viewها خواهد شد. اما تزریق سرویس‌هایی اینچنینی جهت تامین نیازهای اولیه و تکراری یک یا چند View خاص، کل برنامه را سنگین نکرده و همچنین انعطاف پذیری بیشتری را در جهت تامین آن‌ها فراهم می‌کند.
به علاوه باید دقت داشت اگر تعریف inject@ فوق را در فایل view import قرار دهیم، این سرویس در اختیار تمام Viewهای برنامه قرار خواهد گرفت و دیگر نیازی به قرار دادن آن در یک کلاس پایه‌ی سفارشی نیست.
یکی از مفیدترین استفاده‌های از قابلیت تزریق سرویس‌ها در Viewها می‌تواند دسترسی به سرویس تامین تنظیمات برنامه باشد (که در مورد نحوه‌ی تامین آن در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایل‌های config» بیشتر بحث شد):
 @inject IOptions<SmtpConfig> Settings;
نظرات مطالب
شرح حال ابزارهای گزارشگیری موجود
لبته این iTextSharp فقط یک Pdf Writer‌ خام هست. برای گزارشگیری و گزارش سازی ابزاری رو نداره ولی ... میشه برفراز آن خیلی کارها رو میسر کرد.
من منهای طراح گرافیکی DevExpress XtraReports که ذکر کردید، مابقی امکاناتش رو تا الان با iTextSharp پیاده سازی کردم. به نظرم نیازی هم به طراح ندارد. روش Code first هست. البته فقط خروجی PDF‌ داره. با پشتیبانی کامل فارسی و راست به چپ. اصلا برای راست به چپ درستش کردم!
این یک نمونه خروجی Dynamic crosstab ایی است که چند وقت قبل در اینجا (^) در موردش توضیح دادم. فکر نمی‌کنم هیچکدوم از ابزارهای موجود بتونند از یک کوئری LINQ و اون هم Dynamic یک خروجی به این شکل رو تولید کنند : (^)
مطالب دوره‌ها
فرآیند داده کاوی در Microsoft SQL Server (بخش یک)

مقدمه

بطور کلی داده کاوی به دو قسمت زیر تقسیم می‌شود:

1- اهداف توصیفی (Descriptive Goal): بدنبال یافتن الگوها و روابط بین داده‌ها هستیم، بدین ترتیب مدلی برای توصیف بهتر داده‌ها بدست خواهد آمد.

2- اهداف پیش بینانه (Predictive Goal): بدنبال انجام پیش بینی با استفاده از الگو‌ها و مدل‌های فوق هستیم.

همچنین مراحل اجرای یک پروژه داده کاوی شامل مراحل زیر است:
1- تحلیل: مهمترین فعالیت در این فاز، فهم عمیق مسئله و شناخت درست مسئله و شناسائی مفاهیم کلیدی (Key Concept) در مسئله است.
2- طراحی: مهمترین فعالیت این فاز، فرموله کردن مسئله با استفاده از مفاهیم کلیدی است.
3- پیاده سازی/ نگهداری و بهبود

مراحل کاری داده‏ کاوی بر اساس استاندارد CRISP-DM

محصول مشترک شرکت‌های SPSS, Teradata, NCR و دایملر- کرایسلر است و یک فرآیند استاندارد Cross-Industry برای داده کاوی است که به طور گسترده ای استفاده می‌شود. مراحل کاری در این مدل به شش فاز اصلی به شرح زیر تقسیم می‌شوند:

1. درک پروژه و فهم حوزه کاربرد (Business Understanding):
به طور صریح و آشکار اهداف و نیازمندی‌ها مشخص می‌شود. ترجمه اهداف و محدودیت آن در قاعده‏ سازی، تعریف مسئله داده‏ کاوی و مهیا کردن استراتژی اولیه برای نائل شدن به اهداف در این مرحله تعریف می‏ شود.

2. انتخاب داده‌ها (Data Understanding):
این مرحله شامل جمع آوری داده‌ها برای استفاده از تحلیل اکتشافی و مشخص کردن اطلاعات اولیه برای ارزیابی داده‏‌های با کیفیت و انتخاب داده‌های مفید و مورد نیاز می‌باشد.

3. آماده سازی داده‏‌ها (Data Preparation):
آماده کردن داده‏‌های اولیه خام به داده‏‌های نهایی، این دادها در کلیه مراحل بعدی استفاده می‌شود و از این نظر این مرحله تحلیل و تلاش بیشتری را می‌طلبد. انتخاب عناصر و شناسه‏‌های تحلیل شده را برای کاوش داده‏‌ها اختصاص می‌دهیم و با تمیز کردن داده‌های خام آن را برای ابزارهای مدل سازی آماده می‏ کنیم.

4. مدل سازی (Modeling):
با انتخاب و به ‏کار بستن تکنیک‌های مدل سازی مناسب و روش داده‏ کاوی معین نتایج مدل سازی را بهینه می‏ کنیم، که در صورت نیاز می‌توانیم با برگشت به عقب تحلیل مدل سازی را بهینه‌تر نماییم.

5. ارزیابی (Evaluation):
مشخص کردن اینکه آیا مدل انتخابی، ما را به اهدافمان که در اولین مرحله تعیین کردیم، می‏ رساند. اتخاذ تصمیم راجع به استفاده از نتایج داده‏ کاوی برای اعتبارسنجی نیز در این مرحله انجام می‏ شود.

6. استقرار (Deployment):
استفاده کردن از مدل ایجاد شده، برای مثال می‌تواند تولید یک گزارش ساده از خروجی‌ها را نام برد، و برای یک مثال پیچیده تکمیل کردن پردازش داده‏ کاوی موازی در سایر حوزه‏‌ها می‌باشد، که این الگو‏ها به یک دانش مفید و قابل استفاده تبدیل می‌شوند و پس از بهبود آنها، الگوهایی که کارا محسوب می‏ شوند در یک سیستم اجرایی به کار گرفته خواهند شد.

مراحل کاری داده کاوی در بستر تکنولوژی Microsoft

داده­ کاوی غالباً به عنوان فرآیند استخراج اطلاعات، الگوها و روندهای موجود در مجموعه­ ی عظیمی از داده­‌ها یاد می­ شود. این الگوها و روندها را می­ توان به عنوان یک مدل کاوشی تعریف نمود. به بیانی دیگر ایجاد یک مدل کاوشی بخشی از فرآیند بزرگتری است که در برگیرنده­ ی همه مراحل؛ از تعریف مسئله که مدل حل خواهد نمود تا اجرای مدل در محیط­‌‌های کاری است. می­ توان این فرآیند را با استفاده از 6 مرحله اساسی زیر تعریف نمود:

باید در نظر داشت که تهیه یک مدل داده کاوی، فرآیندی چرخشی، پویا و تکرار پذیر می­ باشد و ممکن است هر یک از این مراحل آن قدر تکرار شود، تا مدل مناسبی تهیه گردد. 

  • تعریف مسئله (Defining the Problem):

تعریف روشنی از مشکل و مسئله کسب و کار است. این مرحله شامل تجزیه و تحلیل نیازمندی­‌‌های کسب و­کار، تعریف دامنه مشکل، تعریف معیارهایی که با آن مدل­‌ها ارزیابی خواهد شد و تعریف هدف نهایی پروژه­ ی داده­ کاوی است.

  • آماده­ سازی داده­‌ها (Preparing Data):

یکپارچه ­سازی و پالایش داده­ هایی است که در مرحله­ ی تعریف مسئله فرآیند معین شده است. SSIS حاوی تمامی ابزارهای ملزوم برای تکمیل این مرحله می‌­باشد.

  • بررسی داده­‌ها (Exploring Data):

به منظور تصمیم­ گیری­‌های مناسب در هنگام تهیه مدل، می­ بایست داده­‌ها را درک نمود و پس از آن می­ توان تصمیم گیری در مورد وجود داده­‌های مخدوش در مجموعه داده و در نهایت استراتژی مناسب برای رفع این مشکلات اتخاذ نمود. Data Source view Designer موجود در BIDS حاوی ابزارهای جامعی برای بررسی و شناخت داده‌ها شامل محاسبه ارقام حداقل و حداکثر، محاسبه میانگین و انحراف معیار و بررسی توزیع داده­‌ها می­ باشد.

  • تهیه مدل ­ها (Building Models):

پیش از تهیه مدل باید، داده­‌ها را به دو دسته­ ی داده­‌های آموزشی و اعتبارسنجی (آزمایشی) تقسیم نمود. از داده­‌های آموزشی برای تهیه مدل و از داده­‌های اعتبار­سنجی برای آزمایش صحت مدل با ایجاد سوالاتی در مورد صحت پیش­ بینی­‌ها استفاده نمود. پس از تعریف ساختار کاوشی، می­ بایست به پردازش مدل پرداخته شود و ساختارهای خالی با الگوهایی که مدل را توصیف می­ نمایند، پُر شوند. این مرحله با عنوان آموزش مدل شناخته می­ شود.

  • بررسی و ارزیابی مدل­‌ها (Exploring and Validating Models):

این مرحله شامل بررسی مدل­‌های ایجاد شده به منظور آزمودن کارایی آنهاست. می­ توان مدل­‌ها را با ابزار­های موجود در Designer از جمله نمودار صعود و یا ماتریس دسته­ بندی بررسی نمود.

  • اجرا و بروزرسانی مدل­‌ها (Deploying and Updating Models):

این مرحله شامل اجرای مدل­ هایی است که بهترین کارائی را در یک محیط عملیاتی داشته­ اند. پس از استقرار مدل­‌های کاوشی در یک محیط عملیاتی می­ توان از این مدل­ها برای پیش­ بینی­ هایی بهره گرفت.


مراحل سه گانه موجود در ساخت یک مدل کاوش   

  • ایجاد ساختار کاوشی (Mining Structures): تعریف یک ساختار کاوشی شامل، تعیین تعداد ستون­‌های ورودی، تعداد ستون­‌های قابل پیش ­بینی و الگوریتم وابسته به آن می‌­باشد. ساختار کاوشی یک ساختار داده­ ای است که محدوده­ ی داده­ هایی را که از روی آنها مدل­‌های کاوش ساخته می­ شود را تعریف می­ نماید. 
  • آموزش مدل (Model Training): یک مدل کاوشی، الگوریتم­‌های کاوش را به داده­ هایی که ساختار کاوش ارائه می­ نماید، اعمال می­ کند. به بیان دیگر استفاده و کاربرد هر ستون و الگوریتمی که برای ساخت مدل استفاده می­ شود را تعریف می­ کند، پس شامل داده منبع اصلی نیست، بلکه شامل اطلاعاتی است که توسط الگوریتم کشف می­ شود. به آموزش مدل، پردازش مدل نیز گفته می‌شود و زمانی که یک مدل پردازش می­ شود داده­ هایی که توسط ساختار کاوش تعریف شده­ اند، از طریق الگوریتم­‌های داده­ کاوی انتخابی منتقل می­ شوند، الگوریتم؛ الگوها و روندها را جستجو می­ کند و در ادامه این اطلاعات در مدل ذخیره می­ شوند. از این رو پس از یادگیری و آموزش مدل، الگوهای بدست آمده در مدل کاوش ذخیره می­ شوند.

  • پیش بینی مدل (Prediction): غالباً مهمترین مرحله و هدف نهایی در پروژه­‌های داده­ کاوی است. پیش­ بینی به کشف اطلاعات ناشناخته با استفاده از الگوهای یافته شده از سوابق داده­‌ها اشاره دارد. در پیش­ بینی به یک مدل کاوشی آموزش دیده و یک مجموعه داده­ ی جدید نیاز است. و در طول پیش­ بینی موتور داده­ کاوی، قواعد بدست آمده در مرحله یادگیری را در مورد مجموعه داده­ ی جدید بکار می­ برد و نتایج پیش­ بینی را به هر Case ورودی تخصیص می­ دهد.  
نظرات نظرسنجی‌ها
با توجه به آخرین نگارش‌های موجود Angular و React، انتخاب شما برای انجام یک پروژه بزرگ کدام است؟
همه فریمورک‌های ذکر شده جزو فریم ورک‌های پر طرفدار هستند (البته عمر کم Blazor رو باید در نظر گرفت). دلیلم برای انتخاب Blazor، یکپارچه بودن با فریم ورک دات نت، امکان اشتراک کد‌های برنامه با کد‌های کلاینت و پشتیبانی و سرمایه گذاری خوب مایکروسافت هستش. بنده در تیم توسعه دو پروژه بزرگ بیمه ای بودم که کل پروژه با Angular کار شد. Angular فریم ورک کاملی هستش ولی با وجود استفاده از Type Script  باز هم به علت ماهیت این زبان، نمی‌تونه ویژگی‌های زبانی مثل #C رو داشته باشه. مثلاً شما یک کلاس تعریف می‌کنید برای نگاشت داده ای که از سرور دریافت می‌کنید. شما می‌تونید هر داده ای رو با هر شکلی و هر فیلدی از سمت سرور ارسال کنید در هر صورت اون داده به کلاس شما نگاشت می‌شه بدون هیچ خطایی. اگر دیباگ هم انجام بدید متوجه میشید اون فیلدهایی که هم نام بودن مپ شدن ولی کلاس شما عملاً یک آبجکت دیگه هست که حتی نمی‌تونید به اون آبجکت دسترسی داشته باشید چون داده ارسالی بدون توجه به نوع کلاس شما، نگاشت شده. (احتمالاً نتونستم دقیق توضیح بدم) این مشکل یکی از مشکلاتی هستش که توی پروژه بزرگ دردسر ساز می‌شه و دلیلش هم بحثی هستش که مربوط به زبان فریم ورکه. هر چند حجم بالای برنامه Blazor رو نمیشه فراموش کرد ولی بنظرم فعلاً برای برنامه‌های داخلی یک سازمان یا برنامه ای که برای کاربران، ارزش انتظار و دانلود برنامه وجود داره، انتخاب خیلی خوبی هست.
مطالب
سرعت واکشی اطلاعات در List و Dictionary
دسترسی به داده‌ها پیش شرط انجام همه‌ی منطق‌های اکثر نرم افزار‌های تجاری می‌باشد. داده‌های ممکن در حافظه ، پایگاه داده ، فایل‌های فیزیکی و هر منبع دیگری قرار گرفته باشند.
هنگامی که حجم داده‌ها کم باشد شاید روش دسترسی و الگوریتم مورد استفاده اهمیتی نداشته باشد اما با افزایش حجم داده‌ها روش‌های بهینه‌تر تاثیر مستقیم در کارایی برنامه دارند.
در این مثال سعی بر این است که در یک سناریوی خاص تفاوت بین Dictionary و List را بررسی کنیم :
فرض کنید 2 کلاس Student  و Grade موجود است که وظیفه‌ی نگهداری اطلاعات دانش آموز و نمره را بر عهده دارند.
    public class Grade
    {
        public Guid StudentId { get; set; }
        public string Value { get; set; }

        public static IEnumerable<Grade> GetData()
        {
            for (int i = 0; i < 10000; i++)
            {
                yield return new Grade
                                 {
                                     StudentId = GuidHelper.ListOfIds[i], Value = "Value " + i
                                 };
            }
        }
    }

    public class Student
    {
        public Guid Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Grade { get; set; }

        public static IEnumerable<Student> GetStudents()
        {
            for (int i = 0; i < 10000; i++)
            {
                yield return new Student
                                 {
                                     Id = GuidHelper.ListOfIds[i],
                                     Name = "Name " + i
                                 };
            }
        }
    }
از کلاس GuidHelper برای تولید و نگهداری شناسه‌های یکتا برای دانش آموز کمک گرفته شده است :
    public class GuidHelper
    {
        public static List<Guid> ListOfIds=new List<Guid>();

        static GuidHelper()
        {
            for (int i = 0; i < 10000; i++)
            {
                ListOfIds.Add(Guid.NewGuid());
            }
        }
    }
سپس لیستی از دانش آموزان و نمرات را درون حافظه ایجاد کرده و با یک حلقه  نمره‌ی هر دانش آموز به Property مورد نظر مقدار داده می‌شود.

ابتدا از LINQ روی لیست برای پیدا کردن نمره‌ی مورد نظر استفاده کرده و در روش دوم برای پیدا کردن نمره‌ی هر دانش آموز از Dictionary  استفاده شده :
    internal class Program
    {
        private static void Main(string[] args)
        {
            var stopwatch = new Stopwatch();
            List<Grade> grades = Grade.GetData().ToList();
            List<Student> students = Student.GetStudents().ToList();

            stopwatch.Start();
            foreach (Student student in students)
            {
                student.Grade = grades.Single(x => x.StudentId == student.Id).Value;
            }
            stopwatch.Stop();
            Console.WriteLine("Using list {0}", stopwatch.Elapsed);
            stopwatch.Reset();
            students = Student.GetStudents().ToList();
            stopwatch.Start();
            Dictionary<Guid, string> dictionary = Grade.GetData().ToDictionary(x => x.StudentId, x => x.Value);

            foreach (Student student in students)
            {
                student.Grade = dictionary[student.Id];
            }
            stopwatch.Stop();
            Console.WriteLine("Using dictionary {0}", stopwatch.Elapsed);
            Console.ReadKey();
        }
    }
نتیجه‌ی مقایسه در سیستم من اینگونه می‌باشد :



همانگونه که مشاهده می‌شود در این سناریو خواندن نمره از روی Dictionary بر اساس 'کلید' بسیار سریع‌تر از انجام یک پرس و جوی LINQ روی لیست است.

زمانی که از LINQ on list
   student.Grade = grades.Single(x => x.StudentId == student.Id).Value;
برای پیدا کردن مقدار مورد نظر یک به یک روی اعضا لیست حرکت می‌کند تا به مقدار مورد نظر برسد در نتیجه پیچیدگی زمانی آن O n هست. پس هر چه میزان داده‌ها بیشتر باشد این روش کند‌تر می‌شود.

زمانی که از Dictonary
         student.Grade = dictionary[student.Id];
برای پیدا کردن مقدار استفاده می‌شود با اولین تلاش مقدار مورد نظر یافت می‌شود پس پیچیدگی زمانی آن O 1 می‌باشد.

در نتیجه اگر نیاز به پیدا کردن اطلاعات بر اساس یک مقدار یکتا یا کلید باشد تبدیل اطلاعات به Dictionary و خواندن از آن بسیار به صرفه‌تر است.

تفاوت این 2 روش وقتی مشخص می‌شود که میزان داده‌ها زیاد باشد.

در همین رابطه (1 ، 2

DictionaryVsList.zip
مطالب
نحوه اضافه کردن قابلیت غلط گیر املایی شبیه به جستجوی گوگل توسط لوسین
پیشنیاز:
چگونه با استفاده از لوسین مطالب را ایندکس کنیم؟


مقدمه

اگر به جستجوی سایت دقت کرده باشید، قابلیتی تحت عنوان پیشنهاد «عبارات مشابه» به آن اضافه شده است:


این مورد بر اساس ماژول غلط یاب املایی لوسین تهیه شده و بسیار شبیه به "did you mean" جستجوی گوگل است. در ادامه به نحوه پیاده سازی آن خواهیم پرداخت.


کتابخانه‌های مورد نیاز

علاوه بر کتابخانه لوسین، نیاز به دریافت پروژه Contrib آن نیز می‌باشد تا بتوان از اسمبلی Lucene.Net.Contrib.SpellChecker.dll موجود در آن استفاده کرد.


نحوه کار با غلط یاب املایی لوسین

خلاصه کار با غلط یاب املایی لوسین همین چند سطر ذیل است:
var indexReader = IndexReader.Open(FSDirectory.Open(indexPath), readOnly: true);

// Create the SpellChecker
var spellChecker = new SpellChecker.Net.Search.Spell.SpellChecker(FSDirectory.Open(indexPath + "\\Spell"));

// Create SpellChecker Index
spellChecker.ClearIndex();
spellChecker.IndexDictionary(new LuceneDictionary(indexReader, "Title"));
spellChecker.IndexDictionary(new LuceneDictionary(indexReader, "Body"));

//Suggest Similar Words
var results = spellChecker.SuggestSimilar(term, number, null, null, true);
کار بر اساس یک ایندکس از پیش موجود لوسین شروع می‌شود. در اینجا فرض شده است که این ایندکس در پوشه indexPath قرار دارد.
در ادامه شیء spellChecker را آغاز خواهیم کرد. بهتر است پوشه تولید فایل‌های آن با پوشه ایندکس اصلی یکسان نباشد. اگر یکسان درنظر گرفته شود، تمام مداخل جدید به ایندکس موجود اضافه خواهند شد که می‌تواند سرعت جستجوی معمولی را کاهش دهد.
سپس کار تهیه ایندکس جدید غلط یاب املایی، شروع خواهد شد. متد spellChecker.ClearIndex، اطلاعات موجود در ایندکسی قدیمی را حذف کرده و سپس spellChecker.IndexDictionary، فیلدهایی را که نیاز داریم در تهیه غلط یاب املایی حضور داشته باشند، مشخص می‌کند.
همانطور که ملاحظه می‌کنید ایندکس جدید تهیه شده، بر اساس بانک اطلاعاتی واژه‌های موجود در ایندکس اصلی برنامه که توسط indexReader معرفی شده، تهیه می‌شود. برای نمونه در تصویر ابتدای مطلب جاری، واژه‌های پیشنهادی، واژه‌هایی هستند که پیشتر یکبار تایپ شده و در بانک اطلاعاتی برنامه موجود بوده‌اند.
و در آخر برای استفاده از امکانات تهیه شده، تنها کافی است متد spellChecker.SuggestSimilar را فراخوانی کنیم (در زمانیکه جستجوی اصلی سایت نتیجه‌ای را ارائه نداده است). حاصل لیستی از واژه‌های مشابه است.
مطالب
بهینه‌سازی سایت برای شبکه‌های اجتماعی
چند سالی ست که شبکه‌های اجتماعی رشد چشمگیری در دنیای مجازی داشته‌اند و به حرف اول و پیشتاز آن بدل شده‌اند. این شبکه‌ها در همه‌ی زمینه‌ها از معرفی و فروش محصولات گرفته تا معرفی سایت و وبلاگ و ... بکار گرفته می‌شوند و لذا مقوله‌ی بهینه سازی یک وب سایت برای این شبکه‌های اجتماعی امری ناگزیر است. مباحث سئو که پیرامون بهینه سازی یک وب سایت برای موتورهای جستجو می‌باشند، امروزه با پدیده‌ی جدید دیگری آمیخته شده‌اند و به تعاریف قدیمی و معمول، گزینه‌هایی افزوده شده است. از این‌رو شناخت و بکارگیری روش‌های بهینه، برای این مباحث ضروری می‌باشند.
همانطور که می‌دانید هنگامیگه در ادیتور ارسال مطلب یکی از شبکه‌های اجتماعی (فیسبوک ، توییتر ، گوگل پلاس و ...) آدرس سایتی را وارد میکنید، بلافاصله لینک پردازش شده و پیش نمایشی از آن وبسایت در ادیتور نمایش داده می‌شود. برخی پیش نمایش‌ها حاوی عکس، عنوان لینک و خیلی منظم هستند و برخی دیگر فقط نام و عنوان سایت را در برمی‌گیرند.
برای نمونه به تصاویر زیر دقت کنید:

تصویر فوق مربوط به لینک یک سایت خبری در ادیتور فیسبوک می‌باشد. همانطور که می‌بینید عنوان خبر، عکس و توضیح مختصری در مورد خبر، با نظم و ترتیبی خاص نمایش داده شده است.

حال به تصویر زیر که مربوط به لینکی از همین سایت می‌باشد دقت کنید:


همانطور که می‌بینید، تنها لینکی ساده، بدون هیچ پیش نمایشی از وب سایت نشان داده شده است.
دلیل این اتفاق وجود یا عدم وجود متاتگ‌هایی که Social Media Metadata نامیده می‌شوند می‌باشند. چنانچه وب سایتی بوسیله‌ی این متاتگ‌ها برای شبکه‌های اجتماعی بهینه سازی شده باشد، با قرار دادن هر لینکی در ادیتور شبکه‌های اجتماعی، پیش نمایشی خوب از آن مطلب به نمایش گذاشته می‌شود. اهمیت این متاتگ‌ها در سایت‌های خبری، فروشگاه‌ها، سایت‌های آموزشی و ... بسیار بالا می‌باشد تا از مزایای جذب کاربر توسط شبکه‌های اجتماعی بهره‌مند شوند. با این مقدمه می‌رویم به سراغ معرفی و چگونگی بکارگیری این متاتگ ها.

بخش اول: متاتگ‌های موردنیاز برای لینک‌های حاوی مقالات:

ابتدا تگ html خود را به شکل زیر تغییر دهید:
<html itemscope itemtype="http://schema.org/Article">
برای شناخت و اهمیت بکارگیری خصوصیت itemscope میتوانید اینجا را ببینید. این خصوصیت زوج‌های کلید/مقداری را تعریف می‌کند که جزئی از سند می‌باشند. در ادامه itemtype به تشریح یک زوج کلید/مقدار می‌پردازد که به مرورگر می‌گوید کدام آیتم‌ها برای یک مقاله بهینه شده‌اند.
<title>عنوان صفحه ، حداکثر 60 تا 70 کارکتر باشد</title>
<meta name="description" content="شرح صفحه ، حداکثر 150 کارکتر باشد" /> 

<!-- Schema.org markup for Google+ -->
<meta itemprop="name" content="نام یا عنوان صفحه">
<meta itemprop="description" content="شرح صفحه">
<meta itemprop="image" content="نشانی اینترنتی عکسی که در پیشنمایش نشان داده میشود"> 

<!-- Twitter Card data -->
<meta name="twitter:card" content="summary_large_image">
<meta name="twitter:site" content="کپی رایت نام  سایت">
<meta name="twitter:title" content="نام یا عنوان صفحه">
<meta name="twitter:description" content="شرح صفحه">
<meta name="twitter:creator" content="نویسنده">
<!-- Picture size at least  280x150px -->عکس پیشنمایش با ابعاد حداقل   
<meta name="twitter:image:src" content="نشانی اینترنتی عکس مطلب"> 

<!-- Open Graph data -->
<meta property="og:title" content="عنوان صفحه" />
<meta property="og:type" content="article" />
<meta property="og:url" content="نشانی سایت" />
<meta property="og:image" content="نشانی عکس مطلب" />
<meta property="og:description" content="شرح مطلب" />
<meta property="og:site_name" content="نام سایت" />
<meta property="article:published_time" content="تاریخ انتشار" />
<meta property="article:modified_time" content="تاریخ بروزرسانی" />
<meta property="article:section" content="نام بخش محتوی متن مقاله" />
<meta property="article:tag" content="نام تگ محتوی متن مقاله" />
<meta property="fb:admins" content="شناسه عددی کاربری شما در فیسبوک" />

بخش دوم: متاتگ‌های موردنیاز برای لینک‌های حاوی محصولات:
ابتدا تگ html خود را به شکل زیر تغییر دهید:
<html itemscope itemtype="http://schema.org/Product">
و در نهایت متاتگ‌های زیر را به صفحه خود اضافه کنید:
<title>عنوان صفحه</title>
<meta name="description" content="شرح صفحه" />

<!-- Schema.org markup for Google+ -->
<meta itemprop="name" content="عنوان صفحه">
<meta itemprop="description" content="Tشرح صفحه">
<meta itemprop="image" content="نشانی عکس محصول یا کالا">

<!-- Twitter Card data -->
<meta name="twitter:card" content="product">
<meta name="twitter:site" content="کپی رایت سایت">
<meta name="twitter:title" content="عنوان صفحه">
<meta name="twitter:description" content="شرح محصول یا کالا">
<meta name="twitter:creator" content="نویسنده">
<meta name="twitter:image" content="نشانی عکس محصول یا کالا">
<meta name="twitter:data1" content="قیمت محصول یا کالا">
<meta name="twitter:label1" content="Price">
<meta name="twitter:data2" content="رنگ کالا یا محصحول">
<meta name="twitter:label2" content="Color">

<!-- Open Graph data -->
<meta property="og:title" content="عنوان صفحه" />
<meta property="og:type" content="article" />
<meta property="og:url" content="نشانی سایت" />
<meta property="og:image" content="عکس محصول یا کالا" />
<meta property="og:description" content="شرح مصحول" />
<meta property="og:site_name" content="نام سایت" />
<meta property="og:price:amount" content="قیمت محصول یا کالا" />
<meta property="og:price:currency" content="واحد ارزی قیمت" />

در پایان
برای مشاهده لیست کاملی از اسکیما اینجا را ببینید.
og مخفف Open Graph Protocol می‌باشد که می‌توانید مطالب کاملی را در مورد آن اینجا بخوانید.
و برای آشنایی بیشتر با TwitterCard هم این لینک را مشاهده کنید.
نظرات مطالب
اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity
درصورتی که نوع Id را به string تغییر دهید، در هنگام اجرای برنامه و ایجاد یک کاربر جدید با خطای اعتبار سنجی زیر مواجه خواهید شد : 
The Id field is required
به این دلیل که در حالت پیش فرض، هنگام ایجاد یک وهله از کلاس IdentityUser به صورت خودکار برای خصوصیت Id یک مقدار Guid تولید میشود اما چون نوع Id به string تغییر کرده دیگر این مقدار تولید نشده و فیلد Id با null مقدار دهی میشود.
برای رفع این مشکل کافی است تا داخل سازنده‌ی کلاس سفارشی ApplicationUser برای فیلد Id یک مقدار Guid تولید کنیم.
public class ApplicationUser : IdentityUser<string, CustomUserLogin, CustomUserRole, CustomUserClaim>
{
    public ApplicationUser()
    {
        Id = Guid.NewGuid().ToString();
    }
    
    // ...
}

مطالب
پیاده سازی یک سیستم دسترسی Role Based در Web API و AngularJs - بخش اول
در این مجموعه مقالات قصد دارم یک روش را برای پیاده سازی سیستم Role Based سفارشی شده، به صورت پروژه محور، در اختیار شما دوستان قرار دهم. این مجموعه مقالات در هر دو بخش سرور و کلاینت، در قالب یک پروژه‌ی واقعی ارائه خواهد شد. در سمت سرور از Web API و سیستم Identity 2.1 و در سوی کلاینت از تکنولوژی قدرتمند AngularJs کمک گرفته شده‌است. در این مجموعه قصد دارم تا مراحل کلی و اصلی این سیستم دسترسی را تشریح کنم.

مقدمه ای بر سیستم مبتنی بر نقش کاربران

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که برای وب سایت یا وب اپلیکیشن خود، به دنبال یک سیستم دسترسی بوده‌اید که بتوانید در آن نقش‌های گوناگونی را تعریف کنید و هر نقش شامل یک سری دسترسی خاص باشد و همچنین با اضافه شدن هر کاربر به این سیستم، بتوانید آنها را به یک نقش خاص انتساب دهید. برای اجرای این امر، روش‌های گوناگونی وجود دارد. یکی از این روش‌ها در سایت CodeProject توسط آقای Stefan Wloch تشریح شده است. در این مقاله کلیت و هدف یک سیستم Role Based، ساختار نقش‌ها و کاربران و دسترسی‌های آنها به خوبی بیان شده است.
 
و اما کمی درباره روشهای موجود حول توسعه یک سیستم مبتنی بر نقش (Role Based) صحبت کنیم. در ابتدا لازم است یک تعریف کلی از یک سیستم Role Based داشته باشیم:
یک سیستم مدیریت کاربر مبتنی بر نقش، سیستمی است که در آن نقش‌های گوناگونی تعریف می‌گردد. به گونه‌ای که هر نقش شامل یک سری دسترسی هایی است که به کاربر اجازه می‌دهد تا به بخشی از سیستم دسترسی داشته باشد. هر کاربر در این سیستم می‌تواند یک و یا چند نقش متفاوت داشته باشد و بر اساس آن نقش‌ها و دسترسی‌های تعریف شده، درون هر نقش به قسمتی از سیستم دسترسی داشته باشد.
بر اساس این تعریف ما در نهایت سه موجودیت نقش (Role)، دسترسی (Permission) و کاربر (User) را خواهیم داشت. در این سیستم دسترسی را اینگونه تعریف میکنیم:
دسترسی در یک سیستم، مجموعه‌ای از حوزه‌ها و یا ناحیه‌هایی است که در سیستم تعریف می‌شود. این حوزه‌ها می‌توانند شامل یک متد یا مجموعه‌ای از متدهای نوشته شده و یا فراتر از آن، شامل مجموعه‌ای از کنترلرها باشد که کاربر اجازه‌ی فراخوانی آنها را دارد.

بدیهی است کاربر برای ما موجودیتی مشخص است. یک کاربر ویژگی‌هایی مانند نام، نام کاربری، سن، رمز عبور و ... خاص خود را داراست که به واسطه این ویژگی‌ها از کاربری دیگر تمییز داده میشود. کاربر در سیستم طی دو مرحله جداگانه Authentication و Authorization مجاز است تا از بخش‌هایی از سیستم استفاده کند. مرحله Authentication به طور خلاصه شامل مرحله‌ای است که هویت کاربر (به عنوان مثال نام کاربری و رمز عبور) تایید صلاحیت میشود. این مرحله در واقع تایید کننده کاربر است و اما بخش بعدی که ما قصد داریم تا در این مورد راهکاری را ارائه دهیم بخش Authorization است. در این بخش به کاربر بر اساس نقش وی دسترسی‌هایی اعطا می‌گردد و کاربر را به استفاده از بخش‌هایی از سیستم مجاز میدارد.

دیاگرام زیر نمود سه موجودیت کاربر، نقش و دسترسی میباشد.

برای شرح دیاگرام فوق این چنین میتوان گفت که هر کاربر مجاز است چندین نقش داشته باشد و هر نقش نیز میتواند به چندین کاربر انتساب شود. در مورد دسترسی‌ها نیز به همین صورت، هر دسترسی نیز میتواند به چندین نقش انتساب شود.

ارائه یک سیستم مبتنی بر نقش کاربران با استفاده از تکنولوژی Web API و AngularJs

حال که از محتوا و عملکرد یک سیستم مبتنی بر نقش (Role Based) دانش کافی را کسب کردیم، قصد داریم تا به پیاده سازی کامل این سیستم بپردازیم. شاید برای شما سوال باشد که چرا ما قصد داریم تا این معماری را در Web API و AngularJs پیاده سازی کنیم. در جواب به این سوال باید بگوییم که پیاده سازی این روشها در تکنولوژی‌هایی مانند ASP.NET MVC و تکنولوژی‌ةای مشابه آن که صفحه را در سمت سرور می‌سازند، در بسیاری از منابع و مقالات اینترنتی موجود است. ما قصد داریم تا آنچه را که در یک Single Page Application پیاده سازی کرده‌ایم، به اشتراک بگذاریم. بنابراین قصد داریم تا علاوه بر تشریح کامل این سیستم که قسمت اعظم آن در سمت سرور انجام میشود، به تشریح نحوه تبادل اطلاعات و مدیریت دسترسی‌ها در سمت کلاینت نیز بپردازیم.
همانطور که میدانید ما در یک سیستم بر پایه SPA، برای ساخت یک صفحه ممکن است چندین API را فراخوانی کنیم. بنابراین APIهای نوشته شده به تعداد زیاد ولی با عملکرد اتمیک خواهند بود. به عنوان مثال در یک سیستم فروشگاه اینترنتی، برای ویرایش یک محصول، ممکن است دو یا چند متد API (فراخوانی آن محصول برای قرار دادن در فیلدهای ویرایش، ارسال اطلاعات پس از ویرایش به سرور و ...) فراخوانی گردند. با این حساب ما در تعریف و ایجاد دسترسی‌ها دو راه را خواهیم داشت.
  1. تعریف هر یک از متدهای اتمیک به عنوان یک مجوز دسترسی: در این روش نام کنترلر و نام متد به عنوان یک دسترسی تعریف خواهد شد. در این روش به ازای هر متد ما یک آیتم جدید را باید به جدول Permissions، اضافه نماییم و در نهایت برای تعریف یک نقش و انتساب دسترسی‌ها به یک کاربر، بایستی یک مجموعه چک باکس را که در نهایت به یک متد API ختم میشود، فعال یا غیر فعال کنیم.
  2. تعریف ناحیه‌های مختلف و کنترل‌های قابل انجام در آن ناحیه: در این روش ما قصد داریم تا مجموعه‌ای از متد‌ها را که هدف مشترکی را انجام خواهند داد، در یک ناحیه و یک کنترل بگنجانیم و از به وجود آمدن تعداد زیادی مجوز دسترسی جلوگیری نماییم. به عنوان مثال فرض کنید میخواهیم یک سطح دسترسی را با نام ویرایش کاربران تعریف کنیم. همانگونه که گفتیم ممکن است برای یک عملیات، دو و یا چندین متد درون یک کنترلر تعریف شوند. حال ما این متد‌ها را درون یک ناحیه دسترسی قرار خواهیم داد و آن را در یک حوزه و یک کنترل (Area & Control) میگنجانیم.
در بخش بعدی سعی میکنیم تا این مبحث را بازتر کنیم و به صورت عملی مراحل توسعه این مدل را تشریح نماییم.