مطالب
تقویم فارسی و سیلورلایت؛ لطفا رای بدهید!

سیلورلایت 4 با پشتیبانی رسمی از زبان‌های راست به چپ و همچنین ارائه‌ی کوهی از قابلیت‌های جدید، کاندید مناسبی برای توسعه‌ی نرم افزارهای تحت وب (و همچنین برنامه‌های Desktop چند سکویی) می‌باشد. اما باید درنظر داشت که تیم آن برای کوچک نگه داشتن حجم افزونه‌ی آن تمامی کلاس‌های موجود در دات نت فریم ورک را به آن اضافه نکرده‌اند و تقویم فارسی نیز از این دست است.
مایکروسافت مدتی است که قسمتی را جهت دریافت بازخورد برنامه نویس‌ها و دریافت نظرات و پیشنهادات آن‌ها در این مورد ایجاد کرده است:


در همین زمینه لطفا به آدرس ذیل مراجعه کرده و برای اضافه شدن تقویم فارسی به صورت رسمی به آن رای بدهید؛ با تشکر!



مطالب
EF Code First #1

در ادامه بحث ASP.NET MVC می‌شود به ابزاری به نام MVC Scaffolding اشاره کرد. کار این ابزار که توسط یکی از اعضای تیم ASP.NET MVC به نام استیو اندرسون تهیه شده، تولید کدهای اولیه یک برنامه کامل ASP.NET MVC از روی مدل‌های شما می‌باشد. حجم بالایی از کدهای تکراری آغازین برنامه را می‌شود توسط این ابزار تولید و بعد سفارشی کرد. MVC Scaffolding حتی قابلیت تولید کد بر اساس الگوی Repository و یا نوشتن Unit tests مرتبط را نیز دارد. بدیهی است این ابزار جای یک برنامه نویس را نمی‌تواند پر کند اما کدهای آغازین یک سری کارهای متداول و تکراری را به خوبی می‌تواند پیاده سازی و ارائه دهد. زیر ساخت این ابزار، علاوه بر ASP.NET MVC، آشنایی با Entity framework code first است.
در طی سری ASP.NET MVC که در این سایت تا به اینجا مطالعه کردید من به شدت سعی کردم از ابزارگرایی پرهیز کنم. چون شخصی که نمی‌داند مسیریابی چیست، اطلاعات چگونه به یک کنترلر منتقل یا به یک View ارسال می‌شوند، قراردادهای پیش فرض فریم ورک چیست یا زیر ساخت امنیتی یا فیلترهای ASP.NET MVC کدامند، چطور می‌تواند از ابزار پیشرفته Code generator ایی استفاده کند، یا حتی در ادامه کدهای تولیدی آن‌را سفارشی سازی کند؟ بنابراین برای استفاده از این ابزار و درک کدهای تولیدی آن، نیاز به یک پیشنیاز دیگر هم وجود دارد: «Entity framework code first»
امسال دو کتاب خوب در این زمینه منتشر شده‌اند به نام‌های:
Programming Entity Framework: DbContext, ISBN: 978-1-449-31296-1
Programming Entity Framework: Code First, ISBN: 978-1-449-31294-7
که هر دو به صورت اختصاصی به مقوله EF Code first پرداخته‌اند.


در طی روزهای بعدی EF Code first را با هم مرور خواهیم کرد و البته این مرور مستقل است از نوع فناوری میزبان آن؛ می‌خواهد یک برنامه کنسول باشد یا WPF یا یک سرویس ویندوز NT و یا ... یک برنامه وب.
البته از دیدگاه مایکروسافت، M در MVC به معنای EF Code first است. به همین جهت MVC3 به صورت پیش فرض ارجاعی را به اسمبلی‌های آن دارد و یا حتی به روز رسانی که برای آن ارائه داده نیز در جهت تکمیل همین بحث است.


مروری سریع بر تاریخچه Entity framework code first

ویژوال استودیو 2010 و دات نت 4، به همراه EF 4.0 ارائه شدند. با این نگارش امکان استفاده از حالت‌های طراحی database first و model first مهیا است. پس از آن، به روز رسانی‌های EF خارج از نوبت و به صورت منظم، هر از چندگاهی ارائه می‌شوند و در زمان نگارش این مطلب، آخرین نگارش پایدار در دسترس آن 4.3.1 می‌باشد. از زمان EF 4.1 به بعد، نوع جدیدی از مدل سازی به نام Code first به این فریم ورک اضافه شد و در نگارش‌های بعدی آن، مباحث DB migration جهت ساده سازی تطابق اطلاعات مدل‌ها با بانک اطلاعاتی، اضافه گردیدند. در روش Code first، کار با طراحی کلاس‌ها که در اینجا مدل داده‌ها نامیده می‌شوند، شروع گردیده و سپس بر اساس این اطلاعات، تولید یک بانک اطلاعاتی جدید و یا استفاده از نمونه‌ای موجود میسر می‌گردد.
پیشتر در روش database first ابتدا یک بانک اطلاعاتی موجود، مهندسی معکوس می‌شد و از روی آن فایل XML ایی با پسوند EDMX تولید می‌گشت. سپس به کمک entity data model designer ویژوال استودیو، این فایل نمایش داده شده و یا امکان اعمال تغییرات بر روی آن میسر می‌شد. همچنین در روش دیگری به نام model first نیز کار از entity data model designer جهت طراحی موجودیت‌ها آغاز می‌گشت.
اما با روش Code first دیگر در ابتدای امر مدل فیزیکی و یک بانک اطلاعاتی وجود خارجی ندارد. در اینجا EF تعاریف کلاس‌های شما را بررسی کرده و بر اساس آن، اطلاعات نگاشت‌های خواص کلاس‌ها به جداول و فیلدهای بانک اطلاعاتی را تشکیل می‌دهد. البته عموما تعاریف ساده کلاس‌ها بر این منظور کافی نیستند. به همین جهت از یک سری متادیتا به نام ویژگی‌ها یا اصطلاحا data annotations مهیا در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations برای افزودن اطلاعات لازم مانند نام فیلدها، جداول و یا تعاریف روابط ویژه نیز استفاده می‌گردد. به علاوه در روش Code first یک API جدید به نام Fluent API نیز جهت تعاریف این ویژگی‌ها و روابط، با کدنویسی مستقیم نیز درنظر گرفته شده است. نهایتا از این اطلاعات جهت نگاشت کلاس‌ها به بانک اطلاعاتی و یا برای تولید ساختار یک بانک اطلاعاتی خالی جدید نیز می‌توان کمک گرفت.



مزایای EF Code first

- مطلوب برنامه نویس‌ها! : برنامه نویس‌هایی که مدتی تجربه کار با ابزارهای طراح را داشته باشند به خوبی می‌دانند این نوع ابزارها عموما demo-ware هستند. چندجا کلیک می‌کنید، دوبار Next، سه بار OK و ... به نظر می‌رسد کار تمام شده. اما واقعیت این است که عمری را باید صرف نگهداری و یا پیاده سازی جزئیاتی کرد که انجام آن‌ها با کدنویسی مستقیم بسیار سریعتر، ساده‌تر و با کنترل بیشتری قابل انجام است.
- سرعت: برای کار با EF Code first نیازی نیست در ابتدای کار بانک اطلاعاتی خاصی وجود داشته باشد. کلا‌س‌های خود را طراحی و شروع به کدنویسی کنید.
- سادگی: در اینجا دیگر از فایل‌های EDMX خبری نیست و نیازی نیست مرتبا آن‌ها را به روز کرده یا نگهداری کرد. تمام کارها را با کدنویسی و کنترل بیشتری می‌توان انجام داد. به علاوه کنترل کاملی بر روی کد نهایی تهیه شده نیز وجود دارد و توسط ابزارهای تولید کد، ایجاد نمی‌شوند.
- طراحی بهتر بانک اطلاعاتی نهایی: اگر طرح دقیقی از مدل‌های برنامه داشته باشیم، می‌توان آن‌ها را به المان‌های کوچک و مشخصی، تقسیم و refactor کرد. همین مساله در نهایت مباحث database normalization را به نحوی مطلوب و با سرعت بیشتری میسر می‌کند.
- امکان استفاده مجدد از طراحی کلاس‌های انجام شده در سایر ORMهای دیگر. چون طراحی مدل‌های برنامه به بانک اطلاعاتی خاصی گره نمی‌خورند و همچنین الزاما هم قرار نیست جزئیات کاری EF در آن‌ها لحاظ شود، این کلاس‌ها در صورت نیاز در سایر پروژه‌ها نیز به سادگی قابل استفاده هستند.
- ردیابی ساده‌تر تغییرات: روش اصولی کار با پروژه‌های نرم افزاری همواره شامل استفاده از یک ابزار سورس کنترل مانند SVN، Git، مرکوریال و امثال آن است. به این ترتیب ردیابی تغییرات انجام شده به سادگی توسط این ابزارها میسر می‌شوند.
- ساده‌تر شدن طراحی‌های پیچیده‌تر: برای مثال پیاده سازی ارث بری،‌ ایجاد کلاس‌های خود ارجاع دهنده و امثال آن با کدنویسی ساده‌تر است.


دریافت آخرین نگارش EF


برای دریافت و نصب آخرین نگارش EF نیاز است از NuGet استفاده شود و این مزایا را به همراه دارد:
به کمک NuGet امکان با خبر شدن از به روز رسانی جدید صورت گرفته به صورت خودکار درنظر گرفته شده است و همچنین کار دریافت بسته‌های مرتبط و به روز رسانی ارجاعات نیز در این حالت خودکار است. به علاوه توسط NuGet امکان دسترسی به کتابخانه‌هایی که مثلا در گوگل‌کد قرار دارند و به صورت معمول امکان دریافت آن‌ها برای ما میسر نیست، نیز بدون مشکل فراهم است (برای نمونه ELMAH، که اصل آن از گوگل‌کد قابل دریافت است؛ اما بسته نیوگت آن نیز در دسترس می‌باشد).
پس از نصب NuGet، تنها کافی است بر روی گره References در Solution explorer ویژوال استودیو، کلیک راست کرده و به کمک NuGet آخرین نگارش EF را نصب کرد. در گالری آنلاین آن، عموما EF اولین گزینه است (به علت تعداد بالای دریافت آن).
حین استفاده از NuGet جهت نصب Ef، ابتدا ارجاعاتی به اسمبلی‌های زیر به برنامه اضافه خواهند شد:
System.ComponentModel.DataAnnotations.dll
System.Data.Entity.dll
EntityFramework.dll
بدیهی است بدون استفاده از NuGet، تمام این کارها را باید دستی انجام داد.
سپس در پوشه‌ای به نام packages، فایل‌های مرتبط با EF قرار خواهند گرفت که شامل اسمبلی آن به همراه ابزارهای DB Migration است. همچنین فایل packages.config که شامل تعاریف اسمبلی‌های نصب شده است به پروژه اضافه می‌شود. NuGet به کمک این فایل و شماره نگارش درج شده در آن، شما را از به روز رسانی‌های بعدی مطلع خواهد ساخت:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<packages>
<package id="EntityFramework" version="4.3.1" />
</packages>

همچنین اگر به فایل app.config یا web.config برنامه نیز مراجعه کنید، یک سری تنظیمات ابتدایی اتصال به بانک اطلاعاتی در آن ذکر شده است:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
<!-- For more information on Entity Framework configuration, visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=237468 -->
<section name="entityFramework" type="System.Data.Entity.Internal.ConfigFile.EntityFrameworkSection, EntityFramework, Version=4.3.1.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089" />
</configSections>
<entityFramework>
<defaultConnectionFactory type="System.Data.Entity.Infrastructure.SqlConnectionFactory, EntityFramework">
<parameters>
<parameter value="Data Source=(localdb)\v11.0; Integrated Security=True; MultipleActiveResultSets=True" />
</parameters>
</defaultConnectionFactory>
</entityFramework>
</configuration>

همانطور که ملاحظه می‌کنید بانک اطلاعاتی پیش فرضی که در اینجا ذکر شده است، LocalDB می‌باشد. این بانک اطلاعاتی را از این آدرس‌ نیز می‌توانید دریافت کنید.

البته ضرورتی هم به استفاده از آن نیست و از سایر نگارش‌های SQL Server نیز می‌توان استفاده کرد ولی خوب ... مزیت استفاده از آن برای کاربر نهایی این است که «نیازی به یک مهندس برای نصب، راه اندازی و نگهداری ندارد». تنها مشکل آن این است که از ویندوز XP پشتیبانی نمی‌کند. البته SQL Server CE 4.0 این محدودیت را ندارد.
ضمن اینکه باید درنظر داشت EF به فناوری میزبان خاصی گره نخورده است و مثال‌هایی که در اینجا بررسی می‌شوند صرفا تعدادی برنامه کنسول معمولی هستند و نکات عنوان شده در آن‌ها در تمام فناوری‌های میزبان موجود به یک نحو کاربرد دارند.


قراردادهای پیش فرض EF Code first

عنوان شد که اطلاعات کلاس‌های ساده تشکیل دهنده مدل‌های برنامه، برای تعریف جداول و فیلدهای یک بانک اطلاعات و همچنین مشخص سازی روابط بین آن‌ها کافی نیستند و مرسوم است برای پر کردن این خلاء از یک سری متادیتا و یا Fluent API مهیا نیز استفاده گردد. اما در EF Code first یک سری قرار داد توکار نیز وجود دارند که مطلع بودن از آن‌ها سبب خواهد شد تا حجم کدنویسی و تنظیمات جانبی این فریم ورک به حداقل برسند. برای نمونه مدل‌های معروف بلاگ و مطالب آن‌را درنظر بگیرید:

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Post
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string Content { set; get; }
public virtual Blog Blog { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string AuthorName { set; get; }
public IList<Post> Posts { set; get; }
}
}


یکی از قراردادهای EF Code first این است که کلاس‌های مدل شما را جهت یافتن خاصیتی به نام Id یا ClassId مانند BlogId، جستجو می‌کند و از آن به عنوان primary key و فیلد identity جدول بانک اطلاعاتی استفاده خواهد کرد.
همچنین در کلاس Blog، خاصیت لیستی از Posts و در کلاس Post خاصیت virtual ایی به نام Blog وجود دارند. به این ترتیب روابط بین دو کلاس و ایجاد کلید خارجی متناظر با آن‌را به صورت خودکار انجام خواهد داد.
نهایتا از این اطلاعات جهت تشکیل database schema یا ساختار بانک اطلاعاتی استفاده می‌گردد.
اگر به فضاهای نام دو کلاس فوق دقت کرده باشید، به کلمه Models ختم شده‌اند. به این معنا که در پوشه‌ای به همین نام در پروژه جاری قرار دارند. یا مرسوم است کلاس‌های مدل را در یک پروژه class library مجزا به نام DomainClasses نیز قرار دهند. این پروژه نیازی به ارجاعات اسمبلی‌های EF ندارد و تنها به اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll نیاز خواهد داشت.


EF Code first چگونه کلاس‌های مورد نظر را انتخاب می‌کند؟

ممکن است ده‌ها و صدها کلاس در یک پروژه وجود داشته باشند. EF Code first چگونه از بین این کلاس‌ها تشخیص خواهد داد که باید از کدامیک استفاده کند؟ اینجا است که مفهوم جدیدی به نام DbContext معرفی شده است. برای تعریف آن یک کلاس دیگر را به پروژه برای مثال به نام Context اضافه کنید. همچنین مرسوم است که این کلاس را در پروژه class library دیگری به نام DataLayer اضافه می‌کنند. این پروژه نیاز به ارجاعی به اسمبلی‌های EF خواهد داشت. در ادامه کلاس جدید اضافه شده باید از کلاس DbContext مشتق شود:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
public class Context : DbContext
{
public DbSet<Blog> Blogs { set; get; }
public DbSet<Post> Posts { set; get; }
}
}

سپس در اینجا به کمک نوع جنریکی به نام DbSet، کلاس‌های دومین برنامه را معرفی می‌کنیم. به این ترتیب، EF Code first ابتدا به دنبال کلاسی مشتق شده از DbContext خواهد گشت. پس از یافتن آن‌، خواصی از نوع DbSet را بررسی کرده و نوع‌های متناظر با آن‌را به عنوان کلاس‌های دومین درنظر می‌گیرد و از سایر کلاس‌های برنامه صرفنظر خواهد کرد. این کل کاری است که باید انجام شود.
اگر دقت کرده باشید، نام کلاس‌های موجودیت‌ها، مفرد هستند و نام خواص تعریف شده به کمک DbSet‌، جمع می‌باشند که نهایتا متناظر خواهند بود با نام جداول بانک اطلاعاتی تشکیل شده.


تشکیل خودکار بانک اطلاعاتی و افزودن اطلاعات به جداول

تا اینجا بدون تهیه یک بانک اطلاعاتی نیز می‌توان از کلاس Context تهیه شده استفاده کرد و کار کدنویسی را آغاز نمود. بدیهی است جهت اجرای نهایی کدها، نیاز به یک بانک اطلاعاتی خواهد بود. اگر تنظیمات پیش فرض فایل کانفیگ برنامه را تغییر ندهیم، از همان defaultConnectionFactory یاده شده استفاده خواهد کرد. در این حالت نام بانک اطلاعاتی به صورت خودکار تنظیم شده و مساوی «EF_Sample01.Context» خواهد بود.
برای سفارشی سازی آن نیاز است فایل app.config یا web.config برنامه را اندکی ویرایش نمود:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
...
</configSections>
<connectionStrings>
<clear/>
<add name="Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>
...
</configuration>

در اینجا به بانک اطلاعاتی testdb2012 در وهله پیش فرض SQL Server نصب شده، اشاره شده است. فقط باید دقت داشت که تگ configSections باید در ابتدای فایل قرار گیرد و مابقی تنظیمات پس از آن.
یا اگر علاقمند باشید که از SQL Server CE استفاده کنید، تنظیمات رشته اتصالی را به نحو زیر مقدار دهی نمائید:

<connectionStrings> 
              <add name="MyContextName"
                         connectionString="Data Source=|DataDirectory|\Store.sdf"
                         providerName="System.Data.SqlServerCe.4.0" />
</connectionStrings>

در هر دو حالت، name باید به نام کلاس مشتق شده از DbContext اشاره کند که در مثال جاری همان Context است.
یا اگر علاقمند بودید که این قرارداد توکار را تغییر داده و نام رشته اتصالی را با کدنویسی تعیین کنید، می‌توان به نحو زیر عمل کرد:

public class Context : DbContext
{
    public Context()
      : base("ConnectionStringName")
    {
    }


البته ضرورتی ندارد این بانک اطلاعاتی از پیش موجود باشد. در اولین بار اجرای کدهای زیر، به صورت خودکار بانک اطلاعاتی و جداول Blogs و Posts و روابط بین آن‌ها تشکیل می‌گردد:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}


در این تصویر چند نکته حائز اهمیت هستند:
الف) نام پیش فرض بانک اطلاعاتی که به آن اشاره شد (اگر تنظیمات رشته اتصالی قید نگردد).
ب) تشکیل خودکار primary key از روی خواصی به نام Id
ج) تشکیل خودکار روابط بین جداول و ایجاد کلید خارجی (به کمک خاصیت virtual تعریف شده)
د) تشکیل جدول سیستمی به نام dbo.__MigrationHistory که از آن برای نگهداری سابقه به روز رسانی‌های ساختار جداول کمک گرفته خواهد شد.
ه) نوع و طول فیلدهای متنی، nvarchar از نوع max است.

تمام این‌ها بر اساس پیش فرض‌ها و قراردادهای توکار EF Code first انجام شده است.

در کدهای تعریف شده نیز، ابتدا یک وهله از شیء Context ایجاد شده و سپس به کمک آن می‌توان به جدول Blogs اطلاعاتی را افزود و در آخر ذخیره نمود. استفاده از using هم دراینجا نباید فراموش شود، زیرا اگر استثنایی در این بین رخ دهد، کار پاکسازی منابع و بستن اتصال گشوده شده به بانک اطلاعاتی به صورت خودکار انجام خواهد شد.
در ادامه اگر بخواهیم مطلبی را به Blog ثبت شده اضافه کنیم، خواهیم داشت:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//addBlog();
addPost();
}

private static void addPost()
{
using (var db = new Context())
{
var blog = db.Blogs.Find(1);
db.Posts.Add(new Post
{
Blog = blog,
Content = "data",
Title = "EF"
});
db.SaveChanges();
}
}

private static void addBlog()
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}

متد db.Blogs.Find، بر اساس primary key بلاگ ثبت شده، یک وهله از آن‌را یافته و سپس از آن جهت تشکیل شیء Post و افزودن آن به جدول Posts استفاده می‌شود. متد Find ابتدا Contxet جاری را جهت یافتن شیءایی با id مساوی یک جستجو می‌کند (اصطلاحا به آن first level cache هم گفته می‌شود). اگر موفق به یافتن آن شد، بدون صدور کوئری اضافه‌ای به بانک اطلاعاتی از اطلاعات همان شیء استفاده خواهد کرد. در غیراینصورت نیاز خواهد داشت تا ابتدا کوئری لازم را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده و اطلاعات شیء Blog متناظر با id=1 را دریافت کند. همچنین اگر نیاز داشتیم تا تنها با سطح اول کش کار کنیم، در EF Code first می‌توان از خاصیتی به نام Local نیز استفاده کرد. برای مثال خاصیت db.Blogs.Local بیانگر اطلاعات موجود در سطح اول کش می‌باشد.
نهایتا کوئری Insert تولید شده توسط آن به شکل زیر خواهد بود (لاگ شده توسط برنامه SQL Server Profiler):

exec sp_executesql N'insert [dbo].[Posts]([Title], [Content], [Blog_Id])
values (@0, @1, @2)
select [Id]
from [dbo].[Posts]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()',
N'@0 nvarchar(max) ,@1 nvarchar(max) ,@2 int',
@0=N'EF',
@1=N'data',
@2=1


این نوع کوئرهای پارامتری چندین مزیت مهم را به همراه دارند:
الف) به صورت خودکار تشکیل می‌شوند. تمام کوئری‌های پشت صحنه EF پارامتری هستند و نیازی نیست مرتبا مزایای این امر را گوشزد کرد و باز هم عده‌ای با جمع زدن رشته‌ها نسبت به نوشتن کوئری‌های نا امن SQL اقدام کنند.
ب) کوئرهای پارامتری در مقابل حملات تزریق اس کیوال مقاوم هستند.
ج) SQL Server با کوئری‌های پارامتری همانند رویه‌های ذخیره شده رفتار می‌کند. یعنی query execution plan محاسبه شده آن‌ها را کش خواهد کرد. همین امر سبب بالا رفتن کارآیی برنامه در فراخوانی‌های بعدی می‌گردد. الگوی کلی مشخص است. فقط پارامترهای آن تغییر می‌کنند.
د) مصرف حافظه SQL Server کاهش می‌یابد. چون SQL Server مجبور نیست به ازای هر کوئری اصطلاحا Ad Hoc رسیده یکبار execution plan متفاوت آن‌ها را محاسبه و سپس کش کند. این مورد مشکل مهم تمام برنامه‌هایی است که از کوئری‌های پارامتری استفاده نمی‌کنند؛ تا حدی که گاهی تصور می‌کنند شاید SQL Server دچار نشتی حافظه شده، اما مشکل جای دیگری است.


مشکل! ساختار بانک اطلاعاتی تشکیل شده مطلوب کار ما نیست.

تا همینجا با حداقل کدنویسی و تنظیمات مرتبط با آن، پیشرفت خوبی داشته‌ایم؛ اما نتیجه حاصل آنچنان مطلوب نیست و نیاز به سفارشی سازی دارد. برای مثال طول فیلدها را نیاز داریم به مقدار دیگری تنظیم کنیم، تعدادی از فیلدها باید به صورت not null تعریف شوند یا نام پیش فرض بانک اطلاعاتی باید مشخص گردد و مواردی از این دست. با این موارد در قسمت‌های بعدی بیشتر آشنا خواهیم شد.
مطالب
انقیاد داده‌ها در WPF (بخش دوم)
در ادامه‌ی بخش اول از سری انقیاد داده‌ها در WPF، نحوه‌ی انقیاد داده‌ها در لیست را بررسی می‌کنیم.
• One Way Binding بخش اول
• INPC  بخش اول
• Tow Way Binding بخش اول
• List Binding  بخش دوم
• Element Binding بخش دوم
• Data Conversion بخش دوم

انقیاد در لیست List Binding
در ابتدا متدی با نام GetEmployees را با ساختار زیر، به کلاس Employee ایجاد شده‌ی در بخش اول این سری آموزشی، اضافه می‌کنیم: 
public static ObservableCollection<Employee> GetEmployees()
        {
            var employees = new ObservableCollection<Employee>();
            employees.Add(new Employee() { Name = "Mahdi", Title = "Manager" });
            employees.Add(new Employee() { Name = "Nima", Title = "Teacher" });
            employees.Add(new Employee() { Name = "Rahim", Title = "Assistant" });
            employees.Add(new Employee() { Name = "Saeed", Title = "Administrator" });
            return employees;
        }
در کد بالا از نوع داده‌ی جنریک ObservableCollection برای برگردان لیست کارمندان استفاده کردیم.
توجه ObservableCollection در فضای نام System.Collections.ObjectModel قرار دارد.

ObservableCollection  چیست؟
یک مجموعه‌ی پویا (Dynamic Collection) است که بر اثر عملیات‌هایی همچون به‌روز رسانی، حذف و ایجاد اشیاء در آن، یک اعلان صادر می‌شود و View از این اعلان مطلع می‌شود؛ شبیه به کاری که INotifyPropertyChanged انجام می‌دهد. 
در اینجا کلاس Employee با پیاده سازی اینترفیس INPC (معرفی شده در قسمت قبل) به یک کلاس Observable تبدیل شده است. بدین معنی که هر تغییری در وضعیت خصوصیات خود را اعلان می‌کند. با قرار دادن این شیء Observable در یک مجموعه که خود نیز از نوع Observable می‌باشد، از این پس هر تغییری در مجموعه نیز مستقیما View ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
برای درک بهتر این موضوع در بخش markup، یک Combobox را قرار می‌دهیم:
<ComboBox Name="President" ItemsSource="{Binding}" FontSize="30"
                  Height="50"
                  Width="550">
            <ComboBox.ItemTemplate>
                <DataTemplate>
                    <StackPanel Orientation="Horizontal">
                        <TextBlock Text="{Binding Name}"/>
                        <TextBlock Text="{Binding Title}" Margin="5,0,0,0"/>
                    </StackPanel>
                </DataTemplate>
            </ComboBox.ItemTemplate>
 </ComboBox>
در کد xaml بالا چند نکته اهمیت دارد:
• در Tag مربوط به تعریف Combobox از طریق خصوصیت ItemSource اعلام کردیم که عملیات DataBinding اتفاق خواهد افتاد. پس Combobox ما به منبع داده‌ی پیش فرض در WPF که همان DataContext است مرتبط می‌شود. برای پر کردن منبع داده نیز همانند بخش قبل از طریق سازنده اقدام می‌کنیم.
 private ObservableCollection<Employee> employees;
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
            employees = Employee.GetEmployees();
            DataContext = employees;
        }
• برای نمایش عناصر در ComboBox، کار کمی متفاوت‌تر از عملیات انقیاد در یک TextBlock است. در کنترل‌هایی که قرار است لیستی از داده‌ها را پس از عملیات انقیاد نمایش دهند، می‌بایستی قالب نمایش داده‌ها مشخص شود.
حال باید نحوه‌ی نمایش و اعضایی از مجموعه که قرار است، در کنترل به نمایش در آیند مشخص شوند. در اینجا از Combobox.ItemTemplate برای مشخص کردن قالب و همچنین از DataTemplate، برای مشخص کردن داده‌های منتخب ما از مجموعه، استفاده شده است.
بعد از اجرای برنامه اطلاعات نام و عنوان، در Combobox نمایش داده می‌شوند. برای تست ویژگی Observable بودن مجموعه هم کافی است یک دکمه را بر روی صفحه قرار دهید و یک آیتم جدید را به لیست employees واقع در بخش CodeBehind اضافه کنید. مشاهده خواهید کرد که View ما با تغییر منبع داده، بطور اتوماتیک به‌روز می‌شود.

 انقیاد عناصر Element Binding 
در این بخش قصد داریم از یک کنترل به‌عنوان منبع داده استفاده کنیم. کنترل منتخب ما در این مثال یک Slider می‌باشد. در بخش markup کد زیر را اضافه می‌کنیم:
<Grid>
        <StackPanel Orientation="Horizontal">
            <Slider Name="mySlider" Minimum="0" Maximum="100"
                    Width="300"/>
            <TextBlock Margin="5" Text="{Binding Value,ElementName=mySlider}"/>
        </StackPanel>
    </Grid>
Value خصوصیتی است که مقدار Slider را برمی گرداند. پس از اجرای برنامه و حرکت ولوم اسلایدر مشاهده می‌کنید که مقدار جاری اسلایدر در textblock نمایش داده می‌شود.

Data Conversion 
برای درک بهتر مفهوم تبدیل داده در Data Binding با یک مثال کار را شروع می‌کنیم. به کلاس Employee موجود در بخش قبل، یک خصوصیت جدید را به نام تاریخ تولد، اضافه می‌کنیم:
public DateTime BornDate
        {
            get { return _bornDate; }
            set
            {
                _bornDate = value;
                OnPropertyChanged();
            }
        }
و متدی که لیستی از پرسنل را برای ما تولید می‌کرد، به شکل زیر بازنویسی می‌کنیم:
public static ObservableCollection<Employee> GetEmployees()
        {
            var employees = new ObservableCollection<Employee>();
            employees.Add(new Employee()
            { Name = "Mahdi", Title = "Manager", BornDate = DateTime.Parse("2008/8/8") });
            employees.Add(new Employee()
            { Name = "Nima", Title = "Teacher", BornDate = DateTime.Parse("2012/3/14") });
            employees.Add(new Employee()
            { Name = "Rahim", Title = "Assistant", BornDate = DateTime.Parse("2009/11/18") });
            employees.Add(new Employee()
            { Name = "Saeed", Title = "Administrator", BornDate = DateTime.Parse("2014/7/28") });
            return employees;
        }
حال قصد داریم اطلاعات را در یک ListBox، در بخش Markup نمایش دهیم:
<ListBox ItemsSource="{Binding}"
                 BorderThickness="1" >
            <ListBox.ItemTemplate>
                <DataTemplate>
                    <StackPanel Orientation="Horizontal">
                        <TextBlock Text="{Binding Name}" Width="100"/>
                        <TextBlock Text="{Binding Title}" Width="100" Margin="5,0,0,0"/>
                        <TextBlock Text="{Binding BornDate}"  Margin="5,0,0,0"/>
                    </StackPanel>
                </DataTemplate>
            </ListBox.ItemTemplate>
        </ListBox>
 همانطور که قبلا اشاره شد، در نمایش لیست‌ها باید قالب و داده‌های مورد نظر برای نمایش، مشخص شوند.
پس از اجرا، خروجی برنامه به شکل زیر است:
 

 همه چیز همانطور که انتظار داشتیم به نمایش درآمد؛ اما اگر بخواهیم تاریخ میلادی، در زمان نمایش در View، بصورت شمسی نمایش داده شود، چطور؟
عملیات تبدیل داده یا همان Data Conversion در اینجا به کمک ما می‌آید.
به شکل زیر دقت کنید:

در زمانیکه در عملیات Data Binding نوع داده‌ی خصوصیت ما در Source (منبع داده) با نوع داده‌ی خصوصیت ما در target  (کنترل یا View) متفاوت است، به یک مبدل در حین Binding نیاز داریم. این کار را از طریق یک کلاس که اینترفیس IValueConvertor را پیاده سازی کرده است، انجام می‌دهیم.

  Converter به معنای مبدل است و اینجا وظیفه‌ی تبدیل مقدار گرفته شده‌ی از منبع داده را به نوع مورد نظر ما در View، دارد.
در مثال ذکر شده می‌خواهیم تاریخ میلادی موجود در منبع داده را به یک رشته (تاریخ شمسی) تبدیل کنیم و در View نمایش دهیم. (تبدیل نوع داده‌ی میلادی به رشته)
کلاسی را با نام DateConverter ایجاد می‌کنیم و اینترفیس IValueConverter را به شکل زیر پیاده سازی می‌کنیم:
public class DateConverter : IValueConverter
    {
        public object Convert(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            DateTime date = (DateTime)value;
            PersianCalendar pc = new PersianCalendar();
            var persianDate = string.Format
                ($"{pc.GetYear(date)}/{pc.GetMonth(date)}/{pc.GetDayOfMonth(date)}");
            return persianDate;
        }
        public object ConvertBack(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }
اینترفیس IValueConverter دو متد دارد:
• Convert جهت تبدیل اطلاعات از مبداء به مقصد 
• ConvertBack برای تبدیل اطلاعات از مقصد به مبداء
در متد Convert همانطور که می‌بینید مقدار تاریخ میلادی ارسال شده، به یک رشته تبدیل شده و بازگردانده می‌شود.

حال برای استفاده از این مبدل باید مراحل زیر انجام شود: 
• اضافه کردن فضای نام مبدل به بخش فضاهای نام در View؛ که در اینجا همان آدرس پروژه‌ی جاری است:
 xmlns:local="clr-namespace:DataConversion"
• ایجاد یک شیء از مبدل و اضافه کردن آن به بخش Resource‌ها در view جاری:
<Window.Resources>
        <local:DateConverter x:Key="MyConverter"/>
    </Window.Resources>
markup مربوط به Resource یک پارامتر می‌گیرد و آن هم Key  است. Key کلید آیتم موجود در دیکشنری Resource است. اینجا کلید را MyConverter تعریف کردیم تا در بخش بعدی به‌راحتی بتوانیم از طریق آن اطلاعات را از Resource بازیابی کنیم.
• ارجاع به Static Resource که در مرحله‌ی قبل مقدار دهی کردیم:
<TextBlock Text="{Binding BornDate,Converter={StaticResource MyConverter}}"  Margin="5,0,0,0"/>
پس از طی مراحل بالا، برنامه را مجددا اجرا کنید. اینبار خروجی به شکل زیر است:

مطالب
نکته ای برای استفاده راحت تر ECMA Scripts در توسعه تحت شیرپوینت
هنگام کدنویسی زبان‌های سمت کاربر (Client Side)  اگر به عنوان برنامه نویس و توسعه دهنده ، با کتابخانه‌های آن آشنا 
باشید و آنها را حفظ باشید خیلی خوب است ولی اگر همین کتابخانه‌ها و توابع به ابعاد شیرپوینت گسترش یابد چه؟ مسلما حفظ کردن تمام آنها کار دشواری است ؛ راه حلی که در اینجا ارائه می‌شود ،بار گذاری این توابع در Intellisense  ویژوال استودیو است . برای این کار در صورتی که در حال نوشتن Visual WebPart هستید ، می‌توانیدبه روش زیر عمل کنید :  

ابتدا بالای صفحه مورد نظر کد زیر را وارد کنید : 
<% #if SOME_UNDEFINED_CONSTANT %>
 <script type="text/javascript" src="/_layouts/MicrosoftAjax.js" ></script>
 <script type="text/javascript" src="/_layouts/SP.debug.js"></script>
<% #endif %>
در این لحظه ویژوال استودیو آغاز به روز رسانی متادیتای Intellisense  خود می‌کند که می‌توانید این پیغام را در زیر نوار وضعیت این برنامه مشاهده کنید . 



حال می‌توانید به راحتی از این امکانات لذت ببرید و به توسعه خود سرعت دهید.

اشتراک‌ها
شروع کار با OpenAI و ChatGPT با #C

در شروع کار با تکنولوژی‌های جدید ممکنه همیشه اولش کمی پیچیده بنظر بیاد و زمان بر باشه. توی این مخزن(Repository) گیت‌هاب سعی کردم چند مثال از کار با OpenAI API با دات نت و به زبان سی شارپ بزارم. 

از ساده‌ترین حالت فراخوانی API تا مدل‌های یکم پیچیده مثل یک ربات تلگرامی برای چت با ChatGPT و همچنین تولید عکس‌های خلاقانه بر اساس prompt‌های ورودی کاربر با استفاده از DALL-E.

به مرور سعی میکنم مثال‌های بیشتر و پیشرفته‌تری رو هم اضافه کنم تا برای اونایی که در شروع این راه هستند با حداقل اصطکاک یادگیری و در کمترین زمان بتوانند ایده‌های خود را بر اساس ChatGPT پیاده سازی کنند.

در تولید کدها و همچنین مستندسازی هم تا حد امکان سعی کردم از خود ChatGPT استفاده کنم!

شروع کار با OpenAI و ChatGPT با #C
مطالب
پیاده سازی Password Policy سفارشی توسط ASP.NET Identity
برای فراهم کردن یک تجربه کاربری ایمن‌تر و بهتر، ممکن است بخواهید پیچیدگی password policy را سفارشی سازی کنید. مثلا ممکن است بخواهید حداقل تعداد کاراکتر‌ها را تنظیم کنید، استفاده از چند حروف ویژه را اجباری کنید،  جلوگیری از استفاده نام کاربر در کلمه عبور و غیره. برای اطلاعات بیشتر درباره سیاست‌های کلمه عبور به این لینک مراجعه کنید. بصورت پیش فرض ASP.NET Identity کاربران را وادار می‌کند تا کلمه‌های عبوری بطول حداقل 6 کاراکتر وارد نمایند. در ادامه نحوه افزودن چند خط مشی دیگر را هم بررسی می‌کنیم.

با استفاده از ویژوال استودیو 2013 پروژه جدیدی خواهیم ساخت تا از ASP.NET Identity استفاده کند. مواردی که درباره کلمه‌های عبور می‌خواهیم اعمال کنیم در زیر لیست شده اند.

  • تنظیمات پیش فرض باید تغییر کنند تا کلمات عبور حداقل 10 کاراکتر باشند
  • کلمه عبور حداقل یک عدد و یک کاراکتر ویژه باید داشته باشد
  • امکان استفاده از 5 کلمه عبور اخیری که ثبت شده وجود ندارد
در آخر اپلیکیشن را اجرا می‌کنیم و عملکرد این قوانین جدید را بررسی خواهیم کرد.


ایجاد اپلیکیشن جدید

در Visual Studio 2013 اپلیکیشن جدیدی از نوع ASP.NET MVC 4.5 بسازید.

در پنجره Solution Explorer روی نام پروژه کلیک راست کنید و گزینه Manage NuGet Packages را انتخاب کنید. به قسمت Update بروید و تمام انتشارات جدید را در صورت وجود نصب کنید.

بگذارید تا به روند کلی ایجاد کاربران جدید در اپلیکیشن نگاهی بیاندازیم. این به ما در شناسایی نیازهای جدیدمان کمک می‌کند. در پوشه Controllers فایلی بنام AccountController.cs وجود دارد که حاوی متدهایی برای مدیریت کاربران است.

  • کنترلر Account از کلاس UserManager استفاده می‌کند که در فریم ورک Identity تعریف شده است. این کلاس به نوبه خود از کلاس دیگری بنام UserStore استفاده می‌کند که برای دسترسی و مدیریت داده‌های کاربران استفاده می‌شود. در مثال ما این کلاس از Entity Framework استفاده می‌کند که پیاده سازی پیش فرض است.
  • متد Register POST یک کاربر جدید می‌سازد. متد CreateAsync به طبع متد 'ValidateAsync' را روی خاصیت PasswordValidator فراخوانی می‌کند تا کلمه عبور دریافتی اعتبارسنجی شود.
var user = new ApplicationUser() { UserName = model.UserName };  
var result = await UserManager.CreateAsync(user, model.Password);
  
if (result.Succeeded)
{
    await SignInAsync(user, isPersistent: false);  
    return RedirectToAction("Index", "Home");
}

در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات ایجاد حساب کاربری، کاربر به سایت وارد می‌شود.


قانون 1: کلمه‌های عبور باید حداقل 10 کاراکتر باشند

بصورت پیش فرض خاصیت PasswordValidator در کلاس UserManager به کلاس MinimumLengthValidator تنظیم شده است، که اطمینان حاصل می‌کند کلمه عبور حداقل 6 کاراکتر باشد. هنگام وهله سازی UserManager می‌توانید این مقدار را تغییر دهید.
  • مقدار حداقل کاراکترهای کلمه عبور به دو شکل می‌تواند تعریف شود. راه اول، تغییر کنترلر Account است. در متد سازنده این کنترلر کلاس UserManager وهله سازی می‌شود، همینجا می‌توانید این تغییر را اعمال کنید. راه دوم، ساختن کلاس جدیدی است که از UserManager ارث بری می‌کند. سپس می‌توان این کلاس را در سطح global تعریف کرد. در پوشه IdentityExtensions کلاس جدیدی با نام ApplicationUserManager بسازید.
public class ApplicationUserManager : UserManager<ApplicationUser>
{
    public ApplicationUserManager(): base(new UserStore<ApplicationUser>(new ApplicationDbContext()))
    {
        PasswordValidator = new MinimumLengthValidator (10);
    }
}

  کلاس UserManager یک نمونه از کلاس IUserStore را دریافت می‌کند که پیاده سازی API‌های مدیریت کاربران است. از آنجا که کلاس UserStore مبتنی بر Entity Framework است، باید آبجکت DbContext را هم پاس دهیم. این کد در واقع همان کدی است که در متد سازنده کنترلر Account وجود دارد.

یک مزیت دیگر این روش این است که می‌توانیم متدهای UserManager را بازنویسی (overwrite) کنیم. برای پیاده سازی نیازمندهای بعدی دقیقا همین کار را خواهیم کرد.


  • حال باید کلاس ApplicationUserManager را در کنترلر Account استفاده کنیم. متد سازنده و خاصیت UserManager را مانند زیر تغییر دهید.
 public AccountController() : this(new ApplicationUserManager())
         {
         }
  
         public AccountController(ApplicationUserManager userManager)
         {
             UserManager = userManager;
         }
         public ApplicationUserManager UserManager { get; private set; }
حالا داریم از کلاس سفارشی جدیدمان استفاده می‌کنیم. این به ما اجازه می‌دهد مراحل بعدی سفارشی سازی را انجام دهیم، بدون آنکه کدهای موجود در کنترلر از کار بیافتند.
  • اپلیکیشن را اجرا کنید و سعی کنید کاربر محلی جدیدی ثبت نمایید. اگر کلمه عبور وارد شده کمتر از 10 کاراکتر باشد پیغام خطای زیر را دریافت می‌کنید.


قانون 2: کلمه‌های عبور باید حداقل یک عدد و یک کاراکتر ویژه داشته باشند

چیزی که در این مرحله نیاز داریم کلاس جدیدی است که اینترفیس IIdentityValidator را پیاده سازی می‌کند. چیزی که ما می‌خواهیم اعتبارسنجی کنیم، وجود اعداد و کاراکترهای ویژه در کلمه عبور است، همچنین طول مجاز هم بررسی می‌شود. نهایتا این قوانین اعتبارسنجی در متد 'ValidateAsync' بکار گرفته خواهند شد.
  • در پوشه IdentityExtensions کلاس جدیدی بنام CustomPasswordValidator بسازید و اینترفیس مذکور را پیاده سازی کنید. از آنجا که نوع کلمه عبور رشته (string) است از <IIdentityValidator<string استفاده می‌کنیم.
public class CustomPasswordValidator : IIdentityValidator<string> 
{  
    public int RequiredLength { get; set; }

    public CustomPasswordValidator(int length)
    {
        RequiredLength = length;
    }
  
    public Task<IdentityResult> ValidateAsync(string item)
    {
        if (String.IsNullOrEmpty(item) || item.Length < RequiredLength)
        {
            return Task.FromResult(IdentityResult.Failed(String.Format("Password should be of length {0}",RequiredLength)));
        }
  
    string pattern = @"^(?=.*[0-9])(?=.*[!@#$%^&*])[0-9a-zA-Z!@#$%^&*0-9]{10,}$";
   
    if (!Regex.IsMatch(item, pattern))  
    {
        return Task.FromResult(IdentityResult.Failed("Password should have one numeral and one special character"));
    }
  
    return Task.FromResult(IdentityResult.Success);
 }


  در متد ValidateAsync بررس می‌کنیم که طول کلمه عبور معتبر و مجاز است یا خیر. سپس با استفاده از یک RegEx وجود کاراکترهای ویژه و اعداد را بررسی می‌کنیم. دقت کنید که regex استفاده شده تست نشده و تنها بعنوان یک مثال باید در نظر گرفته شود.
  • قدم بعدی تعریف این اعتبارسنج سفارشی در کلاس UserManager است. باید مقدار خاصیت PasswordValidator را به این کلاس تنظیم کنیم. به کلاس ApplicationUserManager که پیشتر ساختید بروید و مقدار خاصیت PasswordValidator را به CustomPasswordValidator تغییر دهید.
public class ApplicationUserManager : UserManager<ApplicationUser>  
{  
    public ApplicationUserManager() : base(new UserStore<ApplicationUser(new ApplicationDbContext()))
    {
        PasswordValidator = new CustomPasswordValidator(10);
    }
 }

  هیچ تغییر دیگری در کلاس AccountController لازم نیست. حال سعی کنید کاربر جدید دیگری بسازید، اما اینبار کلمه عبوری وارد کنید که خطای اعتبارسنجی تولید کند. پیغام خطایی مشابه تصویر زیر باید دریافت کنید.


قانون 3: امکان استفاده از 5 کلمه عبور اخیر ثبت شده وجود ندارد

هنگامی که کاربران سیستم، کلمه عبور خود را بازنشانی (reset) می‌کنند یا تغییر می‌دهند، می‌توانیم بررسی کنیم که آیا مجددا از یک کلمه عبور پیشین استفاده کرده اند یا خیر. این بررسی بصورت پیش فرض انجام نمی‌شود، چرا که سیستم Identity تاریخچه کلمه‌های عبور کاربران را ذخیره نمی‌کند. می‌توانیم در اپلیکیشن خود جدول جدیدی بسازیم و تاریخچه کلمات عبور کاربران را در آن ذخیره کنیم. هربار که کاربر سعی در بازنشانی یا تغییر کلمه عبور خود دارد، مقدار Hash شده را در جدول تاریخچه بررسی میکنیم.
فایل IdentityModels.cs را باز کنید. مانند لیست زیر، کلاس جدیدی بنام 'PreviousPassword' بسازید.
public class PreviousPassword  
{
  
 public PreviousPassword()
 {
    CreateDate = DateTimeOffset.Now;
 }
  
 [Key, Column(Order = 0)]
  
 public string PasswordHash { get; set; }
  
 public DateTimeOffset CreateDate { get; set; }
  
 [Key, Column(Order = 1)]
  
 public string UserId { get; set; }
  
 public virtual ApplicationUser User { get; set; }
  
 }
در این کلاس، فیلد 'Password' مقدار Hash شده کلمه عبور را نگاه میدارد و توسط فیلد 'UserId' رفرنس می‌شود. فیلد 'CreateDate' یک مقدار timestamp ذخیره می‌کند که تاریخ ثبت کلمه عبور را مشخص می‌نماید. توسط این فیلد می‌توانیم تاریخچه کلمات عبور را فیلتر کنیم و مثلا 5 رکورد آخر را بگیریم.

Entity Framework Code First جدول 'PreviousPasswords' را می‌سازد و با استفاده از فیلدهای 'UserId' و 'Password' کلید اصلی (composite primary key) را ایجاد می‌کند. برای اطلاعات بیشتر درباره قرارداهای EF Code First به  این لینک  مراجعه کنید.

  • خاصیت جدیدی به کلاس ApplicationUser اضافه کنید تا لیست آخرین کلمات عبور استفاده شده را نگهداری کند.
public class ApplicationUser : IdentityUser
{
    public ApplicationUser() : base()
    {
        PreviousUserPasswords = new List<PreviousPassword>();
     }

     public virtual IList<PreviousPassword> PreviousUserPasswords { get; set; }
}

 همانطور که پیشتر گفته شد، کلاس UserStore پیاده سازی API‌های لازم برای مدیریت کاربران را در بر می‌گیرد. هنگامی که کاربر برای نخستین بار در سایت ثبت می‌شود باید مقدار Hash کلمه عبورش را در جدول تاریخچه کلمات عبور ذخیره کنیم. از آنجا که UserStore بصورت پیش فرض متدی برای چنین عملیاتی معرفی نمی‌کند، باید یک override تعریف کنیم تا این مراحل را انجام دهیم. پس ابتدا باید کلاس سفارشی جدیدی بسازیم که از UserStore ارث بری کرده و آن را توسعه می‌دهد. سپس از این کلاس سفارشی در ApplicationUserManager بعنوان پیاده سازی پیش فرض UserStore استفاده می‌کنیم. پس کلاس جدیدی در پوشه IdentityExtensions ایجاد کنید.
public class ApplicationUserStore : UserStore<ApplicationUser>
{ 
    public ApplicationUserStore(DbContext context) : base(context)  { }
  
    public override async Task CreateAsync(ApplicationUser user)
    {
        await base.CreateAsync(user);
        await AddToPreviousPasswordsAsync(user, user.PasswordHash);
    }
  
     public Task AddToPreviousPasswordsAsync(ApplicationUser user, string password)
     {
        user.PreviousUserPasswords.Add(new PreviousPassword() { UserId = user.Id, PasswordHash = password });
  
        return UpdateAsync(user);
     }
 }

 متد 'AddToPreviousPasswordsAsync' کلمه عبور را در جدول 'PreviousPasswords' ذخیره می‌کند.

هرگاه کاربر سعی در بازنشانی یا تغییر کلمه عبورش دارد باید این متد را فراخوانی کنیم. API‌های لازم برای این کار در کلاس UserManager تعریف شده اند. باید این متدها را override کنیم و فراخوانی متد مذکور را پیاده کنیم. برای این کار کلاس ApplicationUserManager را باز کنید و متدهای ChangePassword و ResetPassword را بازنویسی کنید.
public class ApplicationUserManager : UserManager<ApplicationUser>
    {
        private const int PASSWORD_HISTORY_LIMIT = 5;

        public ApplicationUserManager() : base(new ApplicationUserStore(new ApplicationDbContext()))
        {
            PasswordValidator = new CustomPasswordValidator(10);
        }

        public override async Task<IdentityResult> ChangePasswordAsync(string userId, string currentPassword, string newPassword)
        {
            if (await IsPreviousPassword(userId, newPassword))
            {
                return await Task.FromResult(IdentityResult.Failed("Cannot reuse old password"));
            }

            var result = await base.ChangePasswordAsync(userId, currentPassword, newPassword);

            if (result.Succeeded)
            {
                var store = Store as ApplicationUserStore;
                await store.AddToPreviousPasswordsAsync(await FindByIdAsync(userId), PasswordHasher.HashPassword(newPassword));
            }

            return result;
        }

        public override async Task<IdentityResult> ResetPasswordAsync(string userId, string token, string newPassword)
        {
            if (await IsPreviousPassword(userId, newPassword))
            {
                return await Task.FromResult(IdentityResult.Failed("Cannot reuse old password"));
            }

            var result = await base.ResetPasswordAsync(userId, token, newPassword);

            if (result.Succeeded)
            {
                var store = Store as ApplicationUserStore;
                await store.AddToPreviousPasswordsAsync(await FindByIdAsync(userId), PasswordHasher.HashPassword(newPassword));
            }

            return result;
        }

        private async Task<bool> IsPreviousPassword(string userId, string newPassword)
        {
            var user = await FindByIdAsync(userId);

            if (user.PreviousUserPasswords.OrderByDescending(x => x.CreateDate).
                Select(x => x.PasswordHash).Take(PASSWORD_HISTORY_LIMIT)
                .Where(x => PasswordHasher.VerifyHashedPassword(x, newPassword) != PasswordVerificationResult.Failed).Any())
            {
                return true;
            }

            return false;
        }
    }
فیلد 'PASSWORD_HISTORY_LIMIT' برای دریافت X رکورد از جدول تاریخچه کلمه عبور استفاده می‌شود. همانطور که می‌بینید از متد سازنده کلاس ApplicationUserStore برای گرفتن متد جدیدمان استفاده کرده ایم. هرگاه کاربری سعی می‌کند کلمه عبورش را بازنشانی کند یا تغییر دهد، کلمه عبورش را با 5 کلمه عبور قبلی استفاده شده مقایسه می‌کنیم و بر این اساس مقدار true/false بر می‌گردانیم.

کاربر جدیدی بسازید و به صفحه Manage  بروید. حال سعی کنید کلمه عبور را تغییر دهید و از کلمه عبور فعلی برای مقدار جدید استفاده کنید تا خطای اعتبارسنجی تولید شود. پیغامی مانند تصویر زیر باید دریافت کنید.

سورس کد این مثال را می‌توانید از این لینک دریافت کنید. نام پروژه Identity-PasswordPolicy است، و زیر قسمت Samples/Identity قرار دارد.

مطالب
طراحی ValidationAttribute دلخواه و هماهنگ سازی آن با ASP.NET MVC
در سری پست‌های آقای مهندس یوسف نژاد با عنوان Globalization در ASP.NET MVC روشی برای پیاده سازی کار با Resource‌ها در ASP.NET با استفاده از دیتابیس شرح داده شده است. یکی از کمبودهایی که در این روش وجود داشت عدم استفاده از این نوع Resourceها از طریق Attributeها در ASP.NET MVC بود. برای استفاده از این روش در یک پروژه به این مشکل برخورد کردم و پس از تحقیق و بررسی چند پست سرانجام در این پست  پاسخ خود را پیدا کرده و با ترکیب این روش با روش آقای یوسف نژاد موفق به پیاده سازی Attribute دلخواه شدم.
در این پست و با استفاده از سری پست‌های آقای مهندس یوسف نژاد  در این زمینه، یک Attribute جهت هماهنگ سازی با سیستم اعتبار سنجی ASP.NET MVC در سمت سرور و سمت کلاینت (با استفاده از jQuery Validation) بررسی خواهد شد.

قبل از شروع مطالعه سری پست‌های MVC و Entity Framework الزامی است.

برای انجام این کار ابتدا مدل زیر را در برنامه خود ایجاد می‌کنیم.

using System;

public class SampleModel
{
public DateTime StartDate { get; set; }
public string Data { get; set; }
public int Id { get; set; }
با استفاده از این مدل در برنامه در زمان ثبت داده‌ها هیچ گونه خطایی صادر نمی‌شود. برای اینکه بتوان از سیستم خطای پیش فرض ASP.NET MVC کمک گرفت می‌توان مدل را به صورت زیر تغییر داد.
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

public class SampleModel
{
    [Required(ErrorMessage = "Start date is required")]
    public DateTime StartDate { get; set; }

    [Required(ErrorMessage = "Data is required")]
    public string Data { get; set; }

    public int Id { get; set; }
}
حال ویو این مدل را طراحی می‌کنیم.
@model SampleModel
@{
    ViewBag.Title = "Index";
    Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
}

<section>
    <header>
        <h3>SampleModel</h3>
    </header>
    @Html.ValidationSummary(true, null, new { @class = "alert alert-error alert-block" })

    @using (Html.BeginForm("SaveData", "Sample", FormMethod.Post))
    {
        <p>
            @Html.LabelFor(x => x.StartDate)
            @Html.TextBoxFor(x => x.StartDate)
            @Html.ValidationMessageFor(x => x.StartDate)
        </p>
        <p>
            @Html.LabelFor(x => x.Data)
            @Html.TextBoxFor(x => x.Data)
            @Html.ValidationMessageFor(x => x.Data)
        </p>
        <input type="submit" value="Save"/>
    }
</section>
و بخش کنترلر آن را به صورت زیر پیاده سازی می‌کنیم.
 public class SampleController : Controller
    {
        //
        // GET: /Sample/

        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        public ActionResult SaveData(SampleModel item)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                //save data
            }
            else
            {
                ModelState.AddModelError("","لطفا خطاهای زیر را برطرف نمایید");
                RedirectToAction("Index", item);
            }
            return View("Index");
        }
    }
حال با اجرای این کد و زدن دکمه Save صفحه مانند شکل پایین خطاها را نمایش خواهد داد.

تا اینجای کار روال عادی همیشگی است. اما برای طراحی Attribute دلخواه جهت اعتبار سنجی (مثلا برای مجبور کردن کاربر به وارد کردن یک فیلد با پیام دلخواه و زبان دلخواه) باید یک کلاس جدید تعریف کرده و از کلاس RequiredAttribute ارث ببرد. در پارامتر ورودی این کلاس جهت کار با Resource‌های ثابت در نظر گرفته شده است اما برای اینکه فیلد دلخواه را از دیتابیس بخواند این روش جوابگو نیست. برای انجام آن باید کلاس RequiredAttribute بازنویسی شود.

کلاس طراحی شده باید به صورت زیر باشد:

public class VegaRequiredAttribute : RequiredAttribute, IClientValidatable
    {
#region Fields (2) 

        private readonly string _resourceId;
        private String _resourceString = String.Empty;

#endregion Fields 

#region Constructors (1) 

        public VegaRequiredAttribute(string resourceId)
        {
            _resourceId = resourceId;
            ErrorMessage = _resourceId;
            AllowEmptyStrings = true;
        }

#endregion Constructors 

#region Properties (1) 

        public new String ErrorMessage
        {
            get { return _resourceString; }
            set { _resourceString = GetMessageFromResource(value); }
        }

#endregion Properties 

#region Methods (2) 

// Public Methods (1) 

        public IEnumerable<ModelClientValidationRule> GetClientValidationRules(ModelMetadata metadata, ControllerContext context)
        {

            yield return new ModelClientValidationRule
            {
                ErrorMessage = GetMessageFromResource(_resourceId),
                ValidationType = "required"
            };
        }
// Private Methods (1) 

        private string GetMessageFromResource(string resourceId)
        {
            var errorMessage = HttpContext.GetGlobalResourceObject(_resourceId, "Yes") as string;
            return errorMessage ?? ErrorMessage;
        }

#endregion Methods 
    }
در این کلاس دو نکته وجود دارد.
1- ابتدا دستور
HttpContext.GetGlobalResourceObject(_resourceId, "Yes") as string;  

که عنوان کلید Resource را از سازنده کلاس گرفته (کد اقای یوسف نژاد) رشته معادل آن را از دیتابیس بازیابی میکند.

2- ارث بری از اینترفیس IClientValidatable، در صورتی که از این اینترفیس ارث بری نداشته باشیم. Validator طراحی شده در طرف کلاینت کار نمی‌کند. بلکه کاربر با کلیک بروی دکمه مورد نظر داده‌ها را به سمت سرور ارسال می‌کند. در صورت وجود خطا در پست بک خطا نمایش داده خواهد شد. اما با ارث بری از این اینترفیس و پیاده سازی متد GetClientValidationRules می‌توان تعریف کرد که در طرف کلاینت با استفاده از Unobtrusive jQuery  پیام خطای مورد نظر به کنترل ورودی مورد نظر (مانند تکست باکس) اعمال می‌شود. مثلا در این مثال خصوصیت data-val-required به input هایی که قبلا در مدل ما Reqired تعریف شده اند اعمال می‌شود.

حال در مدل تعریف شده می‌توان به جای Required می‌توان از VegaRequiredAttribute مانند زیر استفاده کرد. (همراه با نام کلید مورد نظر در دیتابیس)

public class SampleModel
{
    [VegaRequired("RequiredMessage")]
    public DateTime StartDate { get; set; }

    [VegaRequired("RequiredMessage")]
    public string Data { get; set; }

    public int Id { get; set; }
}
ورودی Validator مورد نظر نام کلیدی است به زبان دلخواه که عنوان آن RequiredMessage تعریف شده است و مقدار آن در دیتابیس مقداری مانند "تکمیل این فیلد الزامی است" است. با این کار در زمان اجرا با استفاده از این ولیدتور ابتدا کلید مورد نظر با توجه به زبان فعلی از دیتابیس بازیابی شده و در متادیتابی مدل ما قرار می‌گیرد. به جای استفاده از Resource‌ها می‌توان پیام‌های خطای دلخواه را در دیتابیس ذخیره کرد و در مواقع ضروری جهت جلوگیری از تکرار از آنها استفاده نمود.
با اجرای برنامه اینبار خروجی به شکل زیر خواهد بود.

جهت فعال ساری اعتبار سنجی سمت کلاینت ابتدا باید اسکریپت‌های زیر به صفحه اضافه شود.
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.9.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.min.js")" type="text/javascript"></script>
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js")" type="text/javascript"></script>
سپس در فایل web.config تنظیمات زیر باید اضافه شود
<appSettings>
    <add key="ClientValidationEnabled" value="true" />
    <add key="UnobtrusiveJavaScriptEnabled" value="true"/>
</appSettings>
سپس برای اعمال Validator طراحی شده باید توسط کدهای جاوا اسکریپت زیر داده‌های مورد نیاز سمت کلاینت رجیستر شوند.
<script type="text/javascript">
        jQuery.validator.addMethod('required', function (value, element, params) {
            if (value == null | value == "") {
                return false;
            } else {
                return true;
            }

        }, '');

        jQuery.validator.unobtrusive.adapters.add('required', {}, function (options) {
            options.rules['required'] = true;
            options.messages['required'] = options.message;
        });
    </script>
البته برای مثال ما قسمت بالا به صورت پیش فرض رجیستر شده است اما در صورتی که بخواهید یک ولیدتور دلخواه و غیر استاندارد بنویسید روال کار به همین شکل است.
موفق و موید باشید.
منابع ^ و ^ و ^ و ^
مطالب
استفاده از Workflow برای تغییر سطح دسترسی به یک سند پس از تایید آن
در این پست قصد دارم نحوه تغییر دسترسی یک سند را بیان کنم . مسئله : فرض کنید قرار است سندی در کتابخانه بارگذاری شود و پس از تغییرات و پالایش توسط فردی تایید (Approve) شود و پس از تایید ، دیگر تهیه کننده اولیه سند نمی‌تواند آن را ویرایش کند . با استفاده از workflow این روند را با هم پیش می‌گیریم .

یک کتابخانه به نام FinalApprovedLib در شیرپوینت ساخته و در شیرپوینت دیزاینر ان را انتخاب می‌کنیم : 

سپس وارد تنظیمات کتابخانه شده و روی List Workflow کلیک می‌کنیم : 

در پنجره نامی را برای چرخه کاری انتخاب می‌کنیم :  

درگام اول چرخه کاری ، یک Start Approval Process انتخاب می‌کنیم (از نوار action ریبون بالای پنجره قابل مشاهده است ؛ همچنین می‌توانید چند تا از حروف این گام را تایپ کنید تا به صورت خودکار لود شود) : 

سپس روی these users کلیک کرده تا تایید کننده را مشخص کنیم :

در این مرحله پنجره زیر باز شده و عنوان پیغام و محتوای آن را می‌نویسیم : 

سپس در بخش participants نام فرد ، گروه یا افرادی که می‌توانند این چرخه را تایید کنند را مشخص میکنیم :

 

در اینجا کاربری با نام usr1 باید بتواند این سند را تایید کند : 

روی add و سپس روی OK کلیک می‌کنیم : 

اگر در همین مرحله چرخه را publish کنیم می‌توانیم آن را در لیست چرخه‌های کاری لیست مشاهده کنیم :

 

در گام بعدی نیاز به یک impersonation Step داریم (اطلاعات بیشتر درباره این گام در اینجا و اینجا ) :

در ابتدا یک If current item field equals value انتخاب می‌کنیم و مانند زیر آن را تنظیم می‌کنیم :
 

سپس واژه equal که پیش فرض است و سپس عبارت سمت راست تساوی که وضعیت چرخه است :

 

حال می‌خواهیم زمانی که سند تایید شده (شرط true بود) ، عملیات تغییر دسترسی اعمال شود :

 

گزینه replace list item permission را انتخاب می‌کنیم و مانند زیر آن را تنظیم می‌کنیم :

 باید permission مورد نظر را اتتخاب کنیم و تعریف کنیم که این دسترسی برای چه کسی و به چه نوعی تغییر کند :
ابتدا فردی که باید دسترسی او تغییر کند (در اینجا سازنده سند جاری ) : 

سپس دسترسی جدید او : 

و تایید تنظیمات اعمال شده (می توانید تغییرات را در گام تعریف شده مشاهده کنید) :

 

حال چرخه کاری را ذخیره و publish می‌کنیم:

 

حال اگر workflow‌های کتابخانه را بررسی کنیم ، می‌توانیم ذخیره شدن این چرخه را در کتابخانه ببینیم :

 

فقط نکته ای که نباید فراموش شود ، نحوه start شدن workflow است که باید ان را نیز تنظیم کنیم :

در همان شیرپوینت دیزاینر روی چرخه کاری کلیک راست می‌کنیم و در تنظیمات چرخه کاری ، مانند زیر عمل می‌کنیم تا به محض افزودن یا اعمال تغییرات در سند ، چرخه کاری فراخوانی شود :

 

 (بعد از این تغییرات مجدد عمل publish را انجام دهید)

حال سندی را بارگذاری می‌کنیم تا این چرخه را تست کنیم : 

با نام کاربری usr2 این سند را بارگذاری می‌کنیم :

 

اگر به Task List سایت مراجعه کنیم می‌توانیم آغاز شدن چرخه کاری و پیغام فرستاده شده آن را ببینیم :

 

حال اگر کاربر usr1 که در بالا عملیات تایید به او انتساب داده شد ، آیتم Task list خود را باز کند ، پنجره زیر را خواهد دید :

 

و پس از تایید او دکمه ویرایش برای usr2 (که سند را ایجاد کرده بود) غیر فعال می‌شود :

- نکته اینکه در صورتی که usr2 مجدد سندی را با همان نوع و نام بارگذاری کند ، سیستم به او پیغام می‌دهد که دسترسی برای این کار را ندارد 

موفق باشید  

مطالب
Angular Material 6x - قسمت پنجم - کار با Data Tables
در این قسمت قصد داریم اطلاعات یادداشت‌های کاربران را توسط کامپوننت mat-table نمایش دهیم که به همراه قابلیت‌هایی مانند صفحه بندی، مرتب سازی و فیلتر کردن داده‌ها است.


کامپوننت mat-table

کار کامپوننت mat-table نمایش اطلاعات در ردیف‌ها و ستون‌ها است. به همراه آن mat-paginator برای نمایش UI صفحه بندی اطلاعات، دایرکتیو matSort و mat-sort-header برای افزودن رابط کاربری مرتب سازی اطلاعات و امکان تغییر منبع داده آن برای فیلتر کردن داده‌ها، نیز وجود دارند.


افزودن کامپوننت جدید notes برای نمایش یادداشت‌های کاربران

برای نمایش لیست یادداشت‌های هر شخص، کامپوننت جدید Notes را به صورت زیر در پوشه‌ی components ایجاد می‌کنیم:
 ng g c contact-manager/components/notes --no-spec
علت اینجا است که نمی‌خواهیم کامپوننت نمایش جزئیات شخص را بیش از اندازه شلوغ کنیم. بنابراین به قالب کامپوننت main-content (فایل main-content.component.html) مراجعه کرده و selector این کامپوننت را در آنجا درج می‌کنیم:
      <mat-tab-group>
        <mat-tab label="Bio">
          <p>
            {{user.bio}}
          </p>
        </mat-tab>
        <mat-tab label="Notes">
          <app-notes [notes]="user.userNotes"></app-notes>
        </mat-tab>
      </mat-tab-group>
همانطور که ملاحظه می‌کنید app-notes در برگه‌ی دوم کامپوننت mat-tab-group درج شده‌است. همچنین قصد داریم لیست userNotes جاری را به خاصیت notes آن نیز ارسال کنیم. به همین جهت به کامپوننت notes مراجعه کرده و این ورودی را ایجاد می‌کنیم:
import { Component, Input, OnInit } from "@angular/core";
import { UserNote } from "../../models/user-note";

@Component({
  selector: "app-notes",
  templateUrl: "./notes.component.html",
  styleUrls: ["./notes.component.css"]
})
export class NotesComponent implements OnInit {

  @Input() notes: UserNote[];
فعلا جهت بررسی صحت عملکرد آن به قالب این کامپوننت (فایل notes.component.html) مراجعه کرده و آن‌را به صورت json نمایش می‌دهیم:
 <p>
  {{notes | json}}
</p>



تکمیل کامپوننت Notes توسط یک data table

در ادامه قصد داریم این اطلاعات خام را توسط یک data table نمایش دهیم. به همین جهت ابتدا به مستندات mat-table مراجعه کرده و همانند قبل، مثالی را پیدا می‌کنیم که به منظور ما نزدیک‌تر باشد. سپس کدهای آن‌را به برنامه اضافه کرده و سفارشی سازی می‌کنیم. در ابتدا مثال basic آن‌را دقیقا به همان نحوی که هست کپی کرده و سپس آن‌را تغییر می‌دهیم:
محتوای فایل notes.component.ts
import { Component, Input, OnInit } from "@angular/core";
import { MatTableDataSource } from "@angular/material";

import { UserNote } from "../../models/user-note";

@Component({
  selector: "app-notes",
  templateUrl: "./notes.component.html",
  styleUrls: ["./notes.component.css"]
})
export class NotesComponent implements OnInit {

  @Input() notes: UserNote[];

  displayedColumns = ["position", "title", "date"];
  dataSource: MatTableDataSource<UserNote>;

  constructor() { }

  ngOnInit() {
    this.dataSource = new MatTableDataSource<UserNote>(this.notes);
  }

}
در اینجا برای نمایش یک mat-table، نیاز به یک منبع داده وجود دارد که روش تعریف آن‌را توسط MatTableDataSource از نوع UserNote مشاهده می‌کنید.
سپس این منبع داده در قسمت ngOnInit بر اساس ورودی آرایه‌ی notes که از کامپوننت main-content مقدار دهی می‌شود، تامین خواهد شد.
displayedColumns نیز لیست ستون‌ها را مشخص می‌کند.

محتوای فایل notes.component.html
<div class="example-container mat-elevation-z8" fxLayout="column">
  <mat-table #table [dataSource]="dataSource">
    <ng-container matColumnDef="position">
      <mat-header-cell *matHeaderCellDef> No. </mat-header-cell>
      <mat-cell *matCellDef="let note"> {{note.id}} </mat-cell>
    </ng-container>

    <ng-container matColumnDef="title">
      <mat-header-cell *matHeaderCellDef> Title </mat-header-cell>
      <mat-cell *matCellDef="let note"> {{note.title}} </mat-cell>
    </ng-container>

    <ng-container matColumnDef="date">
      <mat-header-cell *matHeaderCellDef> Date </mat-header-cell>
      <mat-cell *matCellDef="let note"> {{note.date | date:'yyyy-MM-dd'}} </mat-cell>
    </ng-container>

    <mat-header-row *matHeaderRowDef="displayedColumns"></mat-header-row>
    <mat-row *matRowDef="let row; columns: displayedColumns;"></mat-row>
  </mat-table>
</div>
در اینجا ترتیب ردیف‌ها بر اساس mat-row انتهای جدول مشخص می‌شود. بنابراین مهم نیست که ng-container matColumnDef‌ها چه ترتیبی دارند.
سپس به ازای هر ستون، یک ng-container اضافه شده‌است. matColumnDef معادل نام‌های displayedColumns خواهد بود. matCellDef نیز بر اساس متغیر حلقه‌ای که بر روی منبع داده تشکیل می‌شود، تعریف خواهد شد. این تعریف امکان دسترسی به مقدار آن‌را در ادامه میسر می‌کند.
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، خروجی زیر قابل مشاهده خواهد بود:


افزودن صفحه بندی به mat-table یادداشت‌های یک کاربر

اگر مجددا به مستندات mat-table مراجعه کنیم، مثالی در مورد mat-paginator نیز دارد که جهت نمایش رابط کاربری صفحه بندی مورد استفاده قرار می‌گیرد. بنابراین از مثال آن جهت تکمیل این قسمت ایده می‌گیریم:
  </mat-table>

  <mat-paginator #paginator [pageSize]="2" [pageSizeOptions]="[2, 4, 6]">
  </mat-paginator>
</div>
پس از بسته شدن تگ mat-table، کامپوننت mat-paginator به صفحه اضافه می‌شود که pageSize آن تعداد ردیف‌های در هر صفحه را مشخص می‌کند و pageSizeOptions سبب نمایش یک دراپ داون برای انتخاب تعداد ردیف‌های هر صفحه توسط کاربر خواهد شد.
در ادامه به کدهای کامپوننت مراجعه کرده و توسط ViewChild به template reference variable ایی به نام paginator دسترسی پیدا می‌کنیم:
export class NotesComponent implements OnInit, AfterViewInit {

  dataSource: MatTableDataSource<UserNote>;
  
  @ViewChild(MatPaginator) paginator: MatPaginator;

  ngAfterViewInit() {
    this.dataSource.paginator = this.paginator;
  }

}
سپس مطابق مستندات آن، این کامپوننت باید به خاصیت paginator منبع داده‌ی data table در رخ‌داد ngAfterViewInit، متصل شود.
اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، صفحه بندی فعال شده‌است:



افزودن جستجو و فیلتر کردن اطلاعات به mat-table یادداشت‌های یک کاربر

مستندات mat-table به همراه مثال filtering نیز هست که از آن جهت تکمیل این قسمت به نحو ذیل ایده خواهیم گرفت:
ابتدا فیلد ورود اطلاعات جستجو، پیش از Mat-table به قالب کامپوننت اضافه می‌شود:
<div class="example-container mat-elevation-z8" fxLayout="column">
  <div class="example-header">
    <mat-form-field>
      <input matInput (keyup)="applyFilter($event.target.value)" placeholder="Filter">
    </mat-form-field>
  </div>
سپس متد applyFilter که به ازای هر keyup فعال می‌شود، در کدهای کامپوننت به نحو زیر تکمیل خواهد شد:
  applyFilter(filterValue: string) {
    this.dataSource.filter = filterValue.trim().toLowerCase(); // MatTableDataSource defaults to lowercase matches
  }
همین اندازه تنظیم سبب فعالسازی جستجو بر روی جدول می‌شود:



افزودن مرتب سازی اطلاعات به mat-table یادداشت‌های یک کاربر

مستندات mat-table به همراه مثال sorting نیز هست که از آن جهت تکمیل این قسمت به نحو ذیل ایده خواهیم گرفت:
برای فعالسازی مرتب سازی اطلاعات، در قالب کامپوننت، به mat-table، دایرکتیو matSort و به هر ستونی که نیاز است مرتب سازی شود، دایرکتیو mat-sort-header را به mat-header‌ها اضافه می‌کنیم:
  <mat-table #table [dataSource]="dataSource" matSort>
    <ng-container matColumnDef="position">
      <mat-header-cell *matHeaderCellDef mat-sort-header> No. </mat-header-cell>
در کدهای کامپوننت نیز ابتدا توسط ViewChild به matSort دسترسی پیدا می‌کنیم و سپس آن‌را به خاصیت sort منبع داده در رخ‌داد ngAfterViewInit، متصل خواهیم کرد:
export class NotesComponent implements OnInit, AfterViewInit {

  dataSource: MatTableDataSource<UserNote>;
  
  @ViewChild(MatSort) sort: MatSort;

  ngAfterViewInit() {
    this.dataSource.sort = this.sort;
  }
}
نتیجه‌ی این تغییرات را در تصویر زیر با فعالسازی مرتب سازی بر روی ستون Title مشاهده می‌کنید:



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MaterialAngularClient-04.zip
برای اجرای آن:
الف) ابتدا به پوشه‌ی src\MaterialAngularClient وارد شده و فایل‌های restore.bat و ng-build-dev.bat را اجرا کنید.
ب) سپس به پوشه‌ی src\MaterialAspNetCoreBackend\MaterialAspNetCoreBackend.WebApp وارد شده و فایل‌های restore.bat و dotnet_run.bat را اجرا کنید.
اکنون برنامه در آدرس https://localhost:5001 قابل دسترسی است.
نظرات مطالب
زیر نویس فارسی ویدیوهای ساخت برنامه‌های مترو توسط سی شارپ و XAML - قسمت اول
- کار خیلی ارزشمندیه واقعا. و یه سبک نویی هست در تولید محتوا به زبان فارسی.
- توی support سایت گفتن که به زودی زیرنویس برا همه‌ی Course ها خواهیم گذاشت.
- اگر امکان براتون داشته باشه، یه پستی بزنین که نحوه‌ی تولید اسکریپت رو توش توضیح بدین. چون مشکل اصلی اینجاست.
- از اونجایی که فکر میکنم، این کار احتمالا دستی انجام میگیره(یعنی به راحتی نیست)
  یه پیشنهاد دارم: به دلیل تایم‌های کوتاه هر section و بعد از اون هر part از section ها که خیلی کوتاهند. میشه تا اقدام رسمی خود پلورال‌سایت به تولید زیرنویس، فقط حرفهایی که در کلیپ توسط مدرس زده شده نوشته شود(بدون توجه به زمانبدی).
که این میتونه دوجور باشه:
- یکی از الف تا ی.
 - یکی دیگه، صرفا اشاره و رساندن موضوع به صورت تیتر وار.
خب از مزیت‌های این کار:
 - کاهش شدید زمانبری تولید محتواست.
 - توان تولید محتوا(یا اصلاح محتوا) توسط افراد بیشتر.
 - با توجه به ادای شفاف کلمات مدرسان، و با وجود همچین چیزی احتمالا اکثر مطالب قابل فهم‌تر خواهد بود.
 - و شاید جالب‌تر از اینها، گزیده‌‌ نوشته‌هایی خواهند شد، که برای مرور کردن دوره‌ها در آینده بسیار مفید و کارا خواهد بود.