مطالب
تهیه پردازنده‌های سفارشی برای HTMLWorker کتابخانه iTextSharp
پیشنیاز
«تبدیل HTML به PDF با استفاده از کتابخانه‌ی iTextSharp»

هرچند کلاس HTMLWorker دیگر توسعه نخواهد یافت (با کتابخانه XML Worker جایگزین شده‌است)، اما برای تبدیل یک سری از کارهای ابتدایی بسیار مناسب است. در این بین اگر تگ خاصی توسط کلاس HTMLWorker پشتیبانی نشود یا پیاده سازی آن ناقص باشد، امکان جایگزین کردن کامل آن با پیاده سازی اینترفیس IHTMLTagProcessor وجود دارد. در کدهای ذیل نحوه جایگزین کردن پردازش کننده تصاویر آن‌را ملاحظه می‌کنید. در اینجا پشتیبانی از تصاویر base64 مدفون شده در صفحات html به آن اضافه شده است:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Diagnostics;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.html;
using iTextSharp.text.html.simpleparser;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace CustomHtmlWorkerTag
{
    /// <summary>
    /// Our custom HTML Tag to add an IElement.
    /// </summary>
    public class CustomImageHTMLTagProcessor : IHTMLTagProcessor
    {
        /// <summary>
        /// Tells the HTMLWorker what to do when a close tag is encountered.
        /// </summary>
        public void EndElement(HTMLWorker worker, string tag)
        {
        }

        /// <summary>
        /// Tells the HTMLWorker what to do when an open tag is encountered.
        /// </summary>
        public void StartElement(HTMLWorker worker, string tag, IDictionary<string, string> attrs)
        {
            Image image;
            var src = attrs["src"];

            if (src.StartsWith("data:image/"))
            {
                // data:[<MIME-type>][;charset=<encoding>][;base64],<data>
                var base64Data = src.Substring(src.IndexOf(",") + 1);
                var imagedata = Convert.FromBase64String(base64Data);
                image = Image.GetInstance(imagedata);
            }
            else
            {
                image = Image.GetInstance(src);
            }

            worker.UpdateChain(tag, attrs);
            worker.ProcessImage(image, attrs);
            worker.UpdateChain(tag);
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (var pdfDoc = new Document(PageSize.A4))
            {
                PdfWriter.GetInstance(pdfDoc, new FileStream("Test.pdf", FileMode.Create));
                pdfDoc.Open();

                FontFactory.Register("c:\\windows\\fonts\\tahoma.ttf");

                var tags = new HTMLTagProcessors();
                // Replace the built-in image processor
                tags[HtmlTags.IMG] = new CustomImageHTMLTagProcessor();

                var html = "<img alt='' src='data:image/png;base64,iVBORw0KGgoAAAANSUhEUgAAABAAAAAQCAYAAAAf8/9hAAAAGXRFWHRTb2Z0d2FyZQBBZG9iZSBJbWFnZVJlYWR5ccllPAAAAodJREFUeNpsk0tME1EUhv87UwlCREhRFpi4cGMMRrTE4MaoxBhAsDyMssFHfCQu3BlXGuNKNy5NmqALoqEEMJWCgEUjYojllSpofIUNBNqmIKU6OnQennunUxvgJF86957z/+d27hkGigMlDJfOAmV7AcYsKGqIZljRSvhNE+CMTwEtXmBy2gQb7mCQJUBKkTIQYtfJYCNMAxO9hzq5CYmFiWFY6ISE9VFLRedc1SONeqwf+uJLuKreNPI9nltbLG0orhpqUCM90DRVoEbJ5MSLho1MMg1O0bHOuyoD9crCcxL+xa0HqwL+rEQHsb/CW89reO1aAyEuq+yp+zXvg66rgng8LrDXSmwYpUc8dZkmDsJNL+NCeVVXbWK+O32cpJ7E6OgkwuEwrl8phaHrVsfYD+x03XTPjN3nzZnD0HGxvPppTSLcLwo0I4lldRFK8jdCoZBlJquAbBnr0BD9GUTRvubahclW5qDukqkpIqlodGQ1At3UxZXaIUvauqsyjBV+jZJEJ3s83HO5j+UWI7E6C4mp2EQCTixyV2CvbbKzNmN2zNfHtbzPM3p4FOy/M5CXtwsOKZmmsOi2IHMvyyFhJhgY4BqutQ/aRRstocEngZzswnQnO+x1lqTjy8hIgNdyDc+x5nomxrKJhpcSp2lSrx48WlZhGArynG5hsLLoE7/jQ59f0aR7ZBkdbf7U6Ge+mKYaBvdx8wwZXjtWvfswfTrp3Over29J8NAXYO1t/v/7csZA5U5/Q35nH+aKt8OMR2POPSUFOyRmorvje3BiCt4b9zBANTmwGvP/aMoZRluJbURB8APmnPlQliNLzk8flxbeh9Du8eId5bYQ2SnxH36b/wQYABNFRsIaESsTAAAAAElFTkSuQmCC' />";

                var styles = new StyleSheet();
                styles.LoadTagStyle(HtmlTags.BODY, HtmlTags.FONTFAMILY, "tahoma");
                styles.LoadTagStyle(HtmlTags.BODY, HtmlTags.ENCODING, "Identity-H");

                PdfPCell pdfCell = new PdfPCell { Border = 0 };
                pdfCell.RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_LTR;

                using (var reader = new StringReader(html))
                {
                    var parsedHtmlElements = HTMLWorker.ParseToList(reader, styles, tags, null);

                    foreach (var htmlElement in parsedHtmlElements)
                    {
                        pdfCell.AddElement(htmlElement);
                    }
                }

                var table1 = new PdfPTable(1);
                table1.AddCell(pdfCell);
                pdfDoc.Add(table1);
            }

            Process.Start("Test.pdf");
        }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، پس از پیاده سازی اینترفیس IHTMLTagProcessor و تهیه یک پردازش کننده جدید که اینبار می‌تواند تصاویر شروع شده با data:image را مورد استفاده قرار دهد، برای معرفی آن به کتابخانه HTMLWorker فقط کافی است وهله‌ای از HTMLTagProcessors موجود را ایجاد نمائیم و سپس در این Dictionary، نمونه قدیمی را جایگزین کنیم:
var tags = new HTMLTagProcessors();
// Replace the built-in image processor
tags[HtmlTags.IMG] = new CustomImageHTMLTagProcessor();
در ادامه فقط کافی است لیست جدید پردازنده‌ها را به متد ParseToList ارسال نمائیم تا مورد استفاده قرار گیرد:
HTMLWorker.ParseToList(reader, styles, tags, null)

مطالب
CoffeeScript #4

Syntax

Loops

for name in ["Vahid", "Hamid", "Saeid"]
  alert "Hi #{name}"
نتیجه‌ی کامپایل کد بالا می‌شود:
var i, len, name, ref;

ref = ["Vahid", "Hamid", "Saeid"];
for (i = 0, len = ref.length; i < len; i++) {
  name = ref[i];
  alert("Hi " + name);
}
درصورتیکه نیاز به شمارنده‌ی حلقه داشته باشید، کافیست یک آرگومان اضافه را ارسال کنید. برای نمونه:
for name, i in ["Vahid", "Hamid", "Saeid"]
  alert "#{i} - Hi #{name}"
همچنین می‌توانید حلقه را به صورت یک خطی نیز بنویسید:
alert name for name in ["Vahid", "Hamid", "Saeid"]
همچنین مانند Python نیز می‌توانید از فیلتر کردن در حلقه، استفاده کنید.
names = ["Vahid", "Hamid", "Saeid"]
alert name for name in names when name[0] is "V"
و نتیجه کامپایل کد بالا می‌شود:
var i, len, name, names;

names = ["Vahid", "Hamid", "Saeid"];

for (i = 0, len = names.length; i < len; i++) {
  name = names[i];
  if (name[0] === "V") {
    alert(name);
  }
}
شما می‌توانید حلقه را برای یک object نیز استفاده کنید. به جای استفاده از کلمه‌ی کلیدی in، از کلمه کلیدی of استفاده کنید.
names = "Vahid": "Mohammad Taheri", "Ali": "Ahmadi"
alert("#{first} #{last}") for first, last of names
پس از کامپایل نتیجه می‌شود:
var first, last, names;

names = {
  "Vahid": "Mohammad Taheri",
  "Ali": "Ahmadi"
};

for (first in names) {
  last = names[first];
  alert(first + " " + last);
}
حلقه while در CoffeeScript به مانند جاوااسکریپت عمل می‌کند؛ ولی مزیتی نیز به آن اضافه شده است که آرایه‌ای از نتایج را بر می‌گرداند. به عنوان مثال مانند تابع ()Array.prototype.map .
num = 6
minstrel = while num -= 1
  num + " Hi"
نتیجه‌ی کامپایل آن می‌شود:
var minstrel, num;
num = 6;
minstrel = (function() {
  var _results;
  _results = [];
  while (num -= 1) {
    _results.push(num + " Hi");
  }
  return _results;
})();


Arrays

CoffeeScript با الهام گرفتن از Ruby، به وسیله تعیین محدوده، آرایه را ایجاد می‌کند. محدوده آرایه به وسیله دو عدد تعیین می‌شوند که با .. یا ... از هم جدا می‌شوند.
range = [1..5]
نتیجه‌ی کامپایل می‌شود:
var range;
range = [1, 2, 3, 4, 5];
در صورتی که محدوده‌ی آرایه بلافاصله بعد از یک متغیر بیاید CoffeeScript، کد نوشته شده را به تابع ()slice تبدیل می‌کند.
firstTwo = ["one", "two", "three"][0..1]
نتیجه کامپایل می‌شود:
var firstTwo;
firstTwo = ["one", "two", "three"].slice(0, 2);
در مثال بالا محدوده تعیین شده سبب می‌شود که یک آرایه جدید با دو عنصر "one" و "two" ایجاد شود. همچنین می‌توانید برای جایگزینی مقادیر جدید، در یک آرایه از قبل تعریف شده نیز از روش زیر استفاده کنید.
numbers = [0..9]
numbers[3..5] = [-3, -4, -5]
نکته: در صورتیکه متغیری قبل از تعریف محدوده آرایه قرار گیرد، اگر رشته باشد، نتیجه‌ی خروجی، آرایه‌ای از کاراکترهای آن می‌شود.
my = "my string"[0..2]
چک کردن وجود یک مقدار در آرایه، یکی از مشکلاتی است که در جاوااسکریپت وجود دارد (عدم پشتیبانی از ()indexOf در IE کمتر از 9). CoffeeScript با استفاده از کلمه‌ی کلیدی in این مشکل را برطرف کرده است.
words = ["Vahid", "Hamid", "Saeid", "Ali"]
alert "Stop" if "Hamid" in words
نکات مهم
  1. در صورت تعریف محدوده آرایه به صورت [..3]numbers (که آرایه numbers از قبل تعریف شده باشد)، خروجی، آرایه‌ای از مقادیر موجود در numbers را از خانه شماره 4 تا انتهای آن برمی گرداند.
  2. در صورت تعریف محدوده آرایه به صورت [..3-]numbers (که آرایه numbers از قبل تعریف شده باشد)، خروجی، آرایه‌ای از مقادیر موجود در numbers را از خانه انتهایی به میزان 3 خانه به سمت ابتدای آرایه برمیگرداند.
  3. در صورت عدم تعریف محدوده آرایه و فقط استفاده از [..] یا [...] (یک شکل عمل می‌کنند)، کل مقادیر آرایه اصلی (که از قبل تعریف شده باشد)، برگردانده می‌شود.
  4. تفاوت .. و ... در حالتی که دو عدد برای محدوده تعریف شود، در این است که ... آرایه به صورت عدد انتهایی - 1 تعریف می‌شود. مثلا [3...0] یعنی خانه‌های آرایه از 0 تا 2 را به عنوان خروجی برگردان.

Aliases

CoffeeScript شامل یک سری نام‌های مستعار است که برای خلاصه نویسی بیشتر بسیار مفید هستند. یکی از آن نام ها، @ است که به جای نوشتن this به کار می‌رود.
@name = "Vahid"
نتیجه کامپایل آن می‌شود:
this.name = "Vahid";
یکی دیگر از این نام ها، :: می‌باشد که به جای نوشتن prototype به کار می‌رود.
User::first = -> @records[0]
نتیجه کامپایل آن می‌شود:
User.prototype.first = function() {
  return this.records[0];
};
یکی از عمومی‌ترین شرط هایی که در جاوااسکریپت استفاده می‌شود، شرط چک کردن not null است. CoffeeScript این کار را با استفاده از ? انجام می‌دهد و در صورتی که متغیر برابر با null یا undefined نباشد، مقدار true را برمی گرداند. این ویژگی همانند ?nil در Ruby است.
alert "OK" if name?
نتیجه‌ی کامپایل آن می‌شود:
if (typeof name !== "undefined" && name !== null) {
  alert("OK");
}
از ? به جای || نیز می‌توانید استفاده کنید.
name = myName ? "-"
نتیجه‌ی کامپایل آن می‌شود:
var name;

name = typeof myName !== "undefined" && myName !== null ? myName : "-";
در صورتیکه بخواهید به یک property از یک شیء دسترسی داشته باشید و بخواهید null نبودن آن را قبل از دسترسی به آن چک کنید، می‌توانید از ? استفاده کنید.
user.getAddress()?.getStreetName()
نتیجه‌ی کامپایل آن می‌شود:
var ref;

if ((ref = user.getAddress()) != null) {
  ref.getStreetName();
}
همچنین در صورتیکه بخواهید چک کنید یک property در واقع یک تابع است یا نه (مثلا برای مواقعی که می‌خواهید callback بسازید) و سپس آن را فراخوانی کنید، نیز از ? می‌توانید استفاده کنید.
user.getAddress().getStreetName?()
و نتیجه‌ی کامپایل آن می‌شود:
var base;

if (typeof (base = user.getAddress()).getStreetName === "function") {
  base.getStreetName();
}
مطالب
ایجاد سرویس چندلایه‎ی WCF با Entity Framework در قالب پروژه - 10
بهره‌گیری از یک تابع پویا برای افزودن، ویرایش
در مثال‌های گذشته دیدید که برای هر کدام از عمل‌های درج، ویرایش و حذف، تابع‌های مختلفی نوشته بودیم که این‌کار هنگامی‌که یک پروژه‌ی بزرگ در دست داریم زمان‌بر خواهد بود. چه بسا یک جدول بزرگ داشته باشیم و بخواهیم در هر فرمی، ستون یا ستون‌های خاص به‌روزرسانی شوند. برای رفع این نگرانی افزودن تابع زیر به سرویس‌مان گره‌گشا خواهد بود.
        public bool AddOrUpdateOrDelete<TEntity>(TEntity newItem, bool updateIsNull) where TEntity : class
        {
            try
            {
                var dbMyNews = new dbMyNewsEntities();
                if (updateIsNull)
                    dbMyNews.Set<TEntity>().AddOrUpdate(newItem);
                else
                {
                    dbMyNews.Set<TEntity>().Attach(newItem);
                    var entry = dbMyNews.Entry(newItem);
                    foreach (
                        var pri in newItem.GetType().GetProperties()
                            .Where(pri => (pri.GetGetMethod(false).ReturnParameter.ParameterType.IsSerializable &&
                                           pri.GetValue(newItem, null) != null)))
                    {
                        entry.Property(pri.Name).IsModified = true;
                    }
                }
                dbMyNews.SaveChanges();
                return true;
            }
            catch (Exception)
            {
                return false;
            }
        }
این تابع دو پارامتر ورودی  newItem و updateIsNull دارد که نخستین، همان نمونه‌ای از Entity است که قصد افزودن، ویرایش یا حذف آن‌را داریم و با دومی مشخص می‌کنیم که آیا ستون‌هایی که دارای مقدار null هستند نیز در موجودیت اصلی به‌هنگام شوند یا خیر. این پارامتر جهت رفع این مشکل گذاشته شده است که هنگامی‌که قصد به‌هنگام‌کردن یک یا چند ستون خاص را داشتیم و تابع update را به گونه‌ی زیر صدا می‌زدیم، بقیه‌ی ستون‌ها مقدار null می‌گرفت.
var news = new tblNews();
news.tblCategoryId = 2;
news.tblNewsId = 1;
MyNews.EditNews(news);
توسط تکه کد بالا، ستون tblCategoryId از جدول   tblNews با شرط این‌که شناسه‌ی جدول آن برابر با 1 باشد، مقدار 2 خواهد گرفت. ولی بقیه‌ی ستون‌های آن به علت این‌که مقداری برای آن مشخص نکرده ایم، مقدار null خواهد گرفت.
راهی که برای حل آن استفاده می‌کردیم، به این صورت بود:
 var news = MyNews.GetNews(1);
 news.tblCategoryId = 2;
MyNews.EditNews(news)  
در این روش یک رفت و برگشت بی‌هوده به WCF انجام خواهد شد در حالتی که ما اصلاً نیازی به مقدار ستون‌های دیگر نداریم و اساساً کاری روی آن نمی‌خواهیم انجام دهیم.
در تابع AddOrUpdateOrDelete نخست بررسی می‌کنیم که آیا این‌که ستون‌هایی که مقدار ندارند، در جدول اصلی هم مقدار null بگیرند برای ما مهم است یا نه. برای نمونه هنگامی‌که می‌خواهیم سطری به جدول بیفزاییم یا این‌که واقعاً بخواهیم مقدار دیگر ستون‌ها برابر با null شود. در این صورت همان متد  AddOrUpdate از Entity Framework اجرا خواهد شد.
حالت دیگر که در حذف و ویرایش از آن بهره می‌بریم با یک دستور foreach همه‌ی پروپرتی‌هایی که Serializable باشد (که در این صورت پروپرتی‌های virtual حذف خواهد شد) و مقدار آن نامساوی با null باشد، در حالت ویرایش خواهند گرفت و در نتیجه دیگر ستون‌ها ویرایش نخواهد شد. این دستور دیدگاه جزء‌نگر دستور زیر است که کل موجودیت را در وضعیت ویرایش قرار می‌داد:
dbMyNews.Entry(news).State = EntityState.Modified;
با آن‌چه گفته شد، می‌توانید به جای سه تابع زیر:
   public int AddNews(tblNews News)
        {
            dbMyNews.tblNews.Add(News);
            dbMyNews.SaveChanges();
            return News.tblNewsId;
        }

        public bool EditNews(tblNews News)
        {
            try
            {
                dbMyNews.Entry(News).State = EntityState.Modified;
                dbMyNews.SaveChanges();
                return true;
            }
            catch (Exception exp)
            {
                return false;
            }
        }

        public bool DeleteNews(int tblNewsId)
        {
            try
            {
                tblNews News = dbMyNews.tblNews.FirstOrDefault(p => p.tblNewsId == tblNewsId);
                News.IsDeleted = true;
                dbMyNews.SaveChanges();
            return true;
            }
            catch (Exception exp)
            {
                return false;
            }
        }
تابع زیر را بنویسید:
       public bool AddOrEditNews(tblNews News)
        {
            return AddOrUpdateOrDelete(News, News.tblNewsId == 0);
        }
به همین سادگی. من در این‌جا شرط کردم فقط در حالت درج، از قسمت نخست تابع بهره گرفته شود.
در سمت برنامه از این تابع برای عمل درج، ویرایش و حذف به سادگی و بدون نگرانی استفاده می‌کنید. برای نمونه جهت حذف در یک خط به این صورت می‌نویسید:
MyNews.AddOrEditNews (new tblNews { tblNewsId = 1, IsDeleted =true });
در بخش پسین آموزش، پیرامون ایجاد امنیت در WCF خواهم نوشت.
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #12
- ابتدا نیاز است با مفهوم ViewModel آشنا باشید.
- اگر لیستی قرار است در تمام صفحات نمایش داده شود و محل آن هم باید در layout باشد، یعنی باید این لیست در هر بار نمایش و یا تولید هر View (تمام Viewهای سایت)، تولید شود. بنابراین در BaseViewModelایی که عنوان شد، تعریف خاصیت این لیست را قرار دهید و در layout از آن استفاده کنید.
// در پایه مدل‌ها
public abstract class BaseViewModel
{
    public IList<Post> Posts { get; set; } // خاصیت عمومی که قرار است در فایل مستر قابل دسترسی باشد
}

// در اکشن متد
 return View(model: new HomeViewModel { Posts = .... });

// در اینجا ویوومدل ارسالی از پایه مدل‌ها مشتق می‌شود
public class HomeViewModel : BaseViewModel
- و اگر نمی‌خواهید به ازای هر Viewایی که در سایت تولید می‌شود یکبار این لیست را مقدار دهی کنید، بهتر است از روش Html.RenderAction استفاده کنید (بحث «نمایش اطلاعات از کنترلر‌های مختلف در یک صفحه» در مطلب فوق). مباحث Caching را هم برای لیست‌های عمومی فراموش نکنید.
مطالب
ویژگی های کمتر استفاده شده در NET. - بخش دوم

Curry and Partial methods

Curry – در ریاضیات و علوم کامپیوتر، currying روشی است برای ترجمه تابعی که آرگومان‌های متعددی می‌گیرد و به صورت ارزیابی دنباله‌ای‌است از توابع که هر کدام یک آرگومان دارند.
برای پیاده سازی آن در #C، از extension methods استفاده می‌کنیم.
public static class CurryMethodExtensions
{
    public static Func< A, Func< B, Func< C, R > > > Curry< A, B, C, R >( this Func< A, B, C, R > f )
    {
        return a => b => c => f( a, b, c );
    }
}
مثالی برای استفاده از متد بالا:
Func< int, int, int, int > addNumbers = ( x, y, z ) => x + y + z;
var f1 = addNumbers.Curry();
Func< int, Func< int, int > > f2 = f1( 3 );
Func< int, int > f3 = f2( 4 );
Console.WriteLine( f3( 5 ) );
بعد از فراخوانی متد Curry می‌توان از کلمه کلیدی var در دستورات بعدی بجای تعریف نوع متغیرها استفاده کرد.
نحوه اجرای دستورات بالا را در تصویر زیر می‌توانید مشاهده کنید:


Partial – در علوم کامپیوتر، قسمتی از یک برنامه (یا قسمتی از یک تابع برنامه) است که اشاره به روند تثبیت تعدادی از آرگومان‌ها به یک تابع و تولید تعداد آرگومان‌های کمتر تابع دیگری را می‌گویند.
public static class CurryMethodExtensions
{
    public static Func< C, R > Partial< A, B, C, R >( this Func< A, B, C, R > f, A a, B b )
    {
        return c => f( a, b, c );
    }
}
مثالی برای استفاده از تابع بالا:
Func< int, int, int, int > sumNumbers = ( x, y, z ) => x + y + z;
Func< int, int > f4 = sumNumbers.Partial( 3, 4 );
Console.WriteLine( f4( 5 ) );
بعد از فراخوانی متد Curry می‌توان از کلمه کلیدی var در دستورات بعدی بجای تعریف نوع متغیرها استفاده کرد.
نحوه اجرای دستورات بالا را در تصویر زیر می‌توانید مشاهده کنید:

WeakReference

یک ارجاع ضعیف به GC اجازه می‌دهد که یک شیء را جمع آوری کند، در عین حالی که برنامه امکان دسترسی به آن را خواهد داشت. در صورتیکه نیاز به شیء‌ای داشته باشید، می‌توانید یک ارجاع قوی را از آن داشته باشید و از جمع آوری آن توسط GC جلوگیری کنید.
var obj = new WeakReferenceTest
            {
                FirstName = "Vahid"
            };
var w = new WeakReference(obj);
obj = null;
GC.Collect();
var weakReferenceTest = w.Target as WeakReferenceTest;
if ( weakReferenceTest != null )
    Console.WriteLine( weakReferenceTest.FirstName );

Lazy<T>

برای ایجاد یک شیء بزرگ، پردازش زیاد منابع و یا اجرای یک وظیفه (task) با پردازش زیاد منابع، به خصوص در زمانیکه ایجاد و یا اجرای این فرآیند در طول عمر یک برنامه، ممکن است هرگز رخ ندهد، از Lazy استفاده می‌شود.
public abstract class ThreadSafeLazyBaseSingleton< T > where T : new()
{
    static readonly Lazy< T > lazy = new Lazy< T >( () => new T() );

    public static T Instance => lazy.Value;
}

BigInteger

نوع داده BigInteger یک نوع تغییر ناپذیر (immutable type) و نمایانگر یک عدد صحیح بزرگ دلخواه است که مقدار آن در تئوری در هیچ حد و مرز حداقل و حداکثری نیست. این نوع، از دیگر انواع جدایی ناپذیر (integral types) در NET.، که دارای خصوصیت MinValue و  MaxValue هستند، متفاوت است.
var positiveString = "91389681247993671255433422114345532000000";
var negativeString = "-9031583741089631207100208803453423537140000";
var posBigInt = BigInteger.Parse( positiveString );
Console.WriteLine( posBigInt );
var negBigInt = BigInteger.Parse( negativeString );
Console.WriteLine( negBigInt );
نکته: از آنجایی که BigInteger یک نوع تغییر ناپذیر و بدون حد و مرز حداقل و حداکثر است، برای بعضی از عملیات‌، اگر مقدار آن را بسیار زیاد افزایش دهید خطای OutOfMemoryException رخ می‌دهد (البته من با 1024 بار ضرب متغیر positiveString در خودش هم نتوانستم این پیام خطا را ببینم).
مطالب
اعتبارسنجی از راه دور در فرم‌های مبتنی بر قالب‌های Angular
در پروژه angular2-validations، یک نمونه پیاده سازی اعتبارسنجی از راه دور یا RemoteValidation را می‌توانید مشاهده کنید. این پیاده سازی مبتنی بر Promiseها است. در مطلب جاری پیاده سازی دیگری را بر اساس Observableها مشاهده خواهید کرد و همچنین ساختار آن شبیه به ساختار remote validation در ASP.NET MVC و jQuery Validator طراحی شده‌است.


نگاهی به ساختار طراحی اعتبارسنجی از راه دور در ASP.NET MVC و jQuery Validator

در نگارش‌های مختلف ASP.NET MVC و ASP.NET Core، ویژگی Remote سمت سرور، سبب درج یک چنین ویژگی‌هایی در سمت کلاینت می‌شود:
data-val-remote="کلمه عبور وارد شده را راحت می&zwnj;توان حدس زد!" 
data-val-remote-additionalfields="*.Password1" 
data-val-remote-type="POST" 
data-val-remote-url="/register/checkpassword"
که شامل موارد ذیل است:
- متن نمایشی خطای اعتبارسنجی.
- تعدادی فیلد اضافی که در صورت نیز از فرم استخراج می‌شوند و به سمت سرور ارسال خواهند شد.
- نوع روش ارسال اطلاعات به سمت سرور.
- یک URL که مشخص می‌کند، این اطلاعات باید به کدام اکشن متد در سمت سرور ارسال شوند.

سمت سرور هم می‌تواند یک true یا false را بازگشت دهد و مشخص کند که آیا اطلاعات مدنظر معتبر نیستند یا هستند.
شبیه به یک چنین ساختاری را در ادامه با ایجاد یک دایرکتیو سفارشی اعتبارسنجی برنامه‌های Angular تدارک خواهیم دید.


ساختار اعتبارسنج‌های سفارشی async در Angular

در مطلب «نوشتن اعتبارسنج‌های سفارشی برای فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular» جزئیات نوشتن اعتبارسنج‌های متداول فرم‌های Angular را بررسی کردیم. این نوع اعتبارسنج‌ها چون اطلاعاتی را به صورت Ajax ایی به سمت سرور ارسال نمی‌کنند، با پیاده سازی اینترفیس Validator تهیه خواهند شد:
 export class EmailValidatorDirective implements Validator {
اما زمانیکه نیاز است اطلاعاتی مانند نام کاربری یا ایمیل او را به سرور ارسال کنیم و در سمت سرور، پس از جستجوی در بانک اطلاعاتی، منحصربفرد بودن آن‌ها مشخص شود یا خیر، دیگر این روش همزمان پاسخگو نخواهد بود. به همین جهت اینبار اینترفیس دیگری به نام AsyncValidator برای انجام اعمال async و Ajax ایی در Angular تدارک دیده شده‌است:
 export class RemoteValidatorDirective implements AsyncValidator {
در این حالت امضای متد validate این اینترفیس به صورت ذیل است:
validate(c: AbstractControl): Promise<ValidationErrors | null> | Observable<ValidationErrors | null>;
یعنی در اینجا هم می‌توان یک Promise را بازگشت داد (مانند پیاده سازی که در ابتدای بحث عنوان شد) و یا می‌توان یک Observable را بازگشت داد که در ادامه نمونه‌ای از پیاده سازی این روش دوم را بررسی می‌کنیم؛ چون امکانات بیشتری را نسبت به Promiseها به همراه دارد. برای مثال در اینجا می‌توان اندکی صبر کرد تا کاربر تعدادی حرف را وارد کند و سپس این اطلاعات را به سرور ارسال کرد. به این ترتیب ترافیک ارسالی به سمت سرور کاهش پیدا می‌کند.


پیاده سازی یک اعتبارسنج از راه دور مبتنی بر Observableها در Angular

ابتدا یک دایرکتیو جدید را به نام RemoteValidator به ماژول custom-validators اضافه کرده‌ایم:
 >ng g d CustomValidators/RemoteValidator -m custom-validators.module
در ادامه کدهای کامل این اعتبارسنج را مشاهده می‌کنید:
import { Directive, Input } from "@angular/core";
import {
  AsyncValidator,
  AbstractControl,
  NG_ASYNC_VALIDATORS
} from "@angular/forms";
import { Http, RequestOptions, Response, Headers } from "@angular/http";
import "rxjs/add/operator/map";
import "rxjs/add/operator/distinctUntilChanged";
import "rxjs/add/operator/takeUntil";
import "rxjs/add/operator/take";
import { Observable } from "rxjs/Observable";
import { Subject } from "rxjs/Subject";

@Directive({
  selector:
    "[appRemoteValidator][formControlName],[appRemoteValidator][formControl],[appRemoteValidator][ngModel]",
  providers: [
    {
      provide: NG_ASYNC_VALIDATORS,
      useExisting: RemoteValidatorDirective,
      multi: true
    }
  ]
})
export class RemoteValidatorDirective implements AsyncValidator {
  @Input("remote-url") remoteUrl: string;
  @Input("remote-field") remoteField: string;
  @Input("remote-additional-fields") remoteAdditionalFields: string;

  constructor(private http: Http) {}

  validate(control: AbstractControl): Observable<{ [key: string]: any }> {
    if (!this.remoteUrl || this.remoteUrl === undefined) {
      return Observable.throw("`remoteUrl` is undefined.");
    }

    if (!this.remoteField || this.remoteField === undefined) {
      return Observable.throw("`remoteField` is undefined.");
    }

    const dataObject = {};
    if (
      this.remoteAdditionalFields &&
      this.remoteAdditionalFields !== undefined
    ) {
      const otherFields = this.remoteAdditionalFields.split(",");
      otherFields.forEach(field => {
        const name = field.trim();
        const otherControl = control.root.get(name);
        if (otherControl) {
          dataObject[name] = otherControl.value;
        }
      });
    }

    // This is used to signal the streams to terminate.
    const changed$ = new Subject<any>();
    changed$.next(); // This will signal the previous stream (if any) to terminate.

    const debounceTime = 400;

    return new Observable((obs: any) => {
      control.valueChanges
        .takeUntil(changed$)
        .take(1)
        .debounceTime(debounceTime)
        .distinctUntilChanged()
        .flatMap(term => {
          dataObject[this.remoteField] = term;
          return this.doRemoteValidation(dataObject);
        })
        .subscribe(
          (result: IRemoteValidationResult) => {
            if (result.result) {
              obs.next(null);
            } else {
              obs.next({
                remoteValidation: {
                  remoteValidationMessage: result.message
                }
              });
            }

            obs.complete();
          },
          error => {
            obs.next(null);
            obs.complete();
          }
        );
    });
  }

  private doRemoteValidation(data: any): Observable<IRemoteValidationResult> {
    const headers = new Headers({ "Content-Type": "application/json" }); // for ASP.NET MVC
    const options = new RequestOptions({ headers: headers });

    return this.http
      .post(this.remoteUrl, JSON.stringify(data), options)
      .map(this.extractData)
      .do(result => console.log("remoteValidation result: ", result))
      .catch(this.handleError);
  }

  private extractData(res: Response): IRemoteValidationResult {
    const body = <IRemoteValidationResult>res.json();
    return body || (<IRemoteValidationResult>{});
  }

  private handleError(error: Response): Observable<any> {
    console.error("observable error: ", error);
    return Observable.throw(error.statusText);
  }
}

export interface IRemoteValidationResult {
  result: boolean;
  message: string;
}
توضیحات تکمیلی

ساختار Directive تهیه شده مانند همان مطلب «نوشتن اعتبارسنج‌های سفارشی برای فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular» است، تنها با یک تفاوت:
@Directive({
  selector:
    "[appRemoteValidator][formControlName],[appRemoteValidator][formControl],[appRemoteValidator][ngModel]",
  providers: [
    {
      provide: NG_ASYNC_VALIDATORS,
      useExisting: RemoteValidatorDirective,
      multi: true
    }
  ]
})
در اینجا بجای NG_VALIDATORS، از NG_ASYNC_VALIDATORS استفاده شده‌است.

سپس ورودی‌های این دایرکتیو را مشاهده می‌کنید:
export class RemoteValidatorDirective implements AsyncValidator {
  @Input("remote-url") remoteUrl: string;
  @Input("remote-field") remoteField: string;
  @Input("remote-additional-fields") remoteAdditionalFields: string;
به این ترتیب زمانیکه appRemoteValidator به المانی اضافه می‌شود (نام selector این دایرکتیو)، سبب فعالسازی این اعتبارسنج می‌گردد.
<input #username="ngModel" required maxlength="8" minlength="4" type="text"
        appRemoteValidator [remote-url]="remoteUsernameValidationUrl" remote-field="FirstName"
        remote-additional-fields="email,password" class="form-control" name="username"
        [(ngModel)]="model.username">
- در اینجا توسط ویژگی remote-url، آدرس اکشن متد سمت سرور دریافت می‌شود.
- ویژگی remote-field مشخص می‌کند که اطلاعات المان جاری با چه کلیدی به سمت سرور ارسال شود.
- ویژگی remote-additional-fields مشخص می‌کند که علاوه بر اطلاعات کنترل جاری، اطلاعات کدامیک از کنترل‌های دیگر را نیز می‌توان به سمت سرور ارسال کرد.

یک نکته:
ذکر "remote-field="FirstName به معنای انتساب مقدار رشته‌ای FirstName به خاصیت متناظر با ویژگی remote-field است.
انتساب ویژه‌ی "remoteUsernameValidationUrl" به [remote-url]، به معنای انتساب مقدار متغیر remoteUsernameValidationUrl که در کامپوننت متناظر این قالب مقدار دهی می‌شود، به خاصیت متصل به ویژگی remote-url است.
export class UserRegisterComponent implements OnInit {
   remoteUsernameValidationUrl = "api/Employee/CheckUser";
بنابراین اگر remote-field را نیز می‌خواستیم به همین نحو تعریف کنیم، ذکر '' جهت مشخص سازی انتساب یک رشته، ضروری می‌بود؛ یعنی درج آن به صورت:
 [remote-field]="'FirstName'"


ساختار مورد انتظار بازگشتی از سمت سرور

در کدهای فوق، یک چنین ساختاری باید از سمت سرور بازگشت داده شود:
export interface IRemoteValidationResult {
   result: boolean;
   message: string;
}
برای نمونه این ساختار را می‌توان توسط یک anonymous object ایجاد کرد و بازگشت داد:
namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    public class EmployeeController : Controller
    {
        [HttpPost("[action]")]
        [ResponseCache(Location = ResponseCacheLocation.None, NoStore = true)]
        public IActionResult CheckUser([FromBody] Employee model)
        {
            var remoteValidationResult = new { result = true, message = $"{model.FirstName} is fine!" };
            if (model.FirstName?.Equals("Vahid", StringComparison.OrdinalIgnoreCase) ?? false)
            {
                remoteValidationResult = new { result = false, message = "username:`Vahid` is already taken." };
            }

            return Json(remoteValidationResult);
        }
    }
}
در اینجا برای مثال بررسی می‌شود که آیا FirstName ارسالی از سمت کاربر، معادل Vahid است یا خیر؟ اگر بله، result به false تنظیم شده و همچنین پیام خطایی نیز بازگشت داده می‌شود.
همچنین اعتبارسنج سفارشی از راه دور فوق، پیام‌ها را تنها از طریق HttpPost ارسال می‌کند. علت اینجا است که در حالت POST، برخلاف حالت GET می‌توان اطلاعات بیشتری را بدون نگرانی از طول URL، ارسال کرد و همچنین کل درخواست، به علت وجود کاراکترهای غیرمجاز در URL (حالت GET، به درخواست یک URL از سرور تفسیر می‌شود)، برگشت نمی‌خورد.


تکمیل کامپوننت فرم ثبت نام کاربران

در ادامه تکمیل قالب user-register.component.html را مشاهده می‌کنید:
    <div class="form-group" [class.has-error]="username.invalid && username.touched">
      <label class="control-label">User Name</label>
      <input #username="ngModel" required maxlength="8" minlength="4" type="text"
        appRemoteValidator [remote-url]="remoteUsernameValidationUrl" remote-field="FirstName"
        remote-additional-fields="email,password" class="form-control" name="username"
        [(ngModel)]="model.username">
      <div *ngIf="username.pending" class="alert alert-warning">
        Checking server, Please wait ...
      </div>
      <div *ngIf="username.invalid && username.touched">
        <div class="alert alert-danger"  *ngIf="username.errors.remoteValidation">
          {{username.errors.remoteValidation.remoteValidationMessage}}
        </div>
      </div>
    </div>
در مورد ویژگی‌های appRemoteValidator پیشتر بحث شد. در اینجا تنها یک نکته‌ی جدید وجود دارد:
زمانیکه یک async validator مشغول به کار است و هنوز پاسخی را دریافت نکرده‌است، خاصیت pending را به true تنظیم می‌کند. به این ترتیب می‌توان پیام اتصال به سرور را نمایش داد:


همچنین چون در اینجا نحوه‌ی طراحی شکست اعتبارسنجی به صورت ذیل است:
obs.next({
                remoteValidation: {
                  remoteValidationMessage: result.message
                }
              });
وجود کلید remoteValidation در مجموعه‌ی username.errors، بیانگر وجود خطای اعتبارسنجی از راه دور است و به این ترتیب می‌توان پیام دریافتی از سمت سرور را نمایش داد:



مزایای استفاده از Observableها در حین طراحی async validators

در کدهای فوق چنین مواردی را هم مشاهده می‌کنید:
    // This is used to signal the streams to terminate.
    const changed$ = new Subject<any>();
    changed$.next(); // This will signal the previous stream (if any) to terminate.

    const debounceTime = 400;

    return new Observable((obs: any) => {
      control.valueChanges
        .takeUntil(changed$)
        .take(1)
        .debounceTime(debounceTime)
        .distinctUntilChanged()
در اینجا بجای کار مستقیم با control.value (روش متداول دسترسی به مقدار کنترل دریافتی در یک اعتبارسنج)، به رخ‌داد valueChanges آن متصل شده و سپس پس از 400 میلی‌ثانیه، جمع نهایی ورودی کاربر، در اختیار متد http.post برای ارسال به سمت سرور قرار می‌گیرد. به این ترتیب می‌توان تعداد رفت و برگشت‌های به سمت سرور را کاهش داد و به ازای هر یکبار فشرده شدن دکمه‌ای توسط کاربر، سبب بروز یکبار رفت و برگشت به سرور نشد.
همچنین وجود و تعریف new Subject، دراینجا ضروری است و از نشتی حافظه و همچنین رفت و برگشت‌های اضافه‌ی دیگری به سمت سرور، جلوگیری می‌کند. این subject سبب می‌شود تا کلیه اعمال ناتمام پیشین، لغو شده (takeUntil) و تنها آخرین درخواست جدید رسیده‌ی پس از 400 میلی‌ثانیه، به سمت سرور ارسال شود.

بنابراین همانطور که مشاهده می‌کنید، Observableها فراتر هستند از صرفا ارسال اطلاعات به سرور و بازگشت آن‌ها به سمت کلاینت (استفاده‌ی متداولی که از آن‌ها در برنامه‌های Angular وجود دارد).


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
مروری بر کدهای کلاس SqlHelper

قسمتی از یک پروژه به همراه کلاس SqlHelper آن در کامنت‌های مطلب «اهمیت Code review» توسط یکی از خوانندگان بلاگ جهت Code review مطرح شده که بهتر است در یک مطلب جدید و مجزا به آن پرداخته شود. قسمت مهم آن کلاس SqlHelper است و مابقی در اینجا ندید گرفته می‌شوند:

//It's only for code review purpose!  
using System.Data;
using System.Data.SqlClient;
using System.Web.Configuration;


public sealed class SqlHelper
{
private SqlHelper() { }


// Send Connection String
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static string GetCntString()
{
return WebConfigurationManager.ConnectionStrings["db_ConnectionString"].ConnectionString;
}


// Connect to Data Base SqlServer
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static SqlConnection Connect2Db(ref SqlConnection sqlCnt, string cntString)
{
try
{
if (sqlCnt == null) sqlCnt = new SqlConnection();
sqlCnt.ConnectionString = cntString;
if (sqlCnt.State != ConnectionState.Open) sqlCnt.Open();
return sqlCnt;
}
catch (SqlException)
{
return null;
}
}


// Run ExecuteScalar Command
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static string RunExecuteScalarCmd(ref SqlConnection sqlCnt, string strCmd, bool blnClose)
{
Connect2Db(ref sqlCnt, GetCntString());
using (sqlCnt)
{
using(SqlCommand sqlCmd = sqlCnt.CreateCommand())
{
sqlCmd.CommandText = strCmd;
object objResult = sqlCmd.ExecuteScalar();
if (blnClose) CloseCnt(ref sqlCnt, true);
return (objResult == null) ? string.Empty : objResult.ToString();
}
}
}

// Close SqlServer Connection
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static bool CloseCnt(ref SqlConnection sqlCnt, bool nullSqlCnt)
{
try
{
if (sqlCnt == null) return true;
if (sqlCnt.State == ConnectionState.Open)
{
sqlCnt.Close();
sqlCnt.Dispose();
}
if (nullSqlCnt) sqlCnt = null;
return true;
}
catch (SqlException)
{
return false;
}
}
}


مثالی از نحوه استفاده ارائه شده:

protected void BtnTest_Click(object sender, EventArgs e)
{
SqlConnection sqlCnt = new SqlConnection();
string strQuery = "SELECT COUNT(UnitPrice) AS PriceCount FROM [Order Details]";


// در این مرحله پارامتر سوم یعنی کانکشن باز نگه داشته شود
string strResult = SqlHelper.RunExecuteScalarCmd(ref sqlCnt, strQuery, false);



strQuery = "SELECT LastName + N'-' + FirstName AS FullName FROM Employees WHERE (EmployeeID = 9)";
// در این مرحله پارامتر سوم یعنی کانکشن بسته شود
strResult = SqlHelper.RunExecuteScalarCmd(ref sqlCnt, strQuery, true);
}


مروری بر این کد:

1) نحوه کامنت نوشتن
بین سی شارپ و زبان سی++ تفاوت وجود دارد. این نحوه کامنت نویسی بیشتر در سی++ متداول است. اگر از ویژوال استودیو استفاده می‌کنید، مکان نما را به سطر قبل از یک متد منتقل کرده و سه بار پشت سر هم forward slash را تایپ کنید. به صورت خودکار ساختار خالی زیر تشکیل خواهد شد:
/// <summary>
///
/// </summary>
/// <param name="sqlCnt"></param>
/// <param name="cntString"></param>
/// <returns></returns>
public static SqlConnection Connect2Db(ref SqlConnection sqlCnt, string cntString)

این روش مرسوم کامنت نویسی کدهای سی شارپ است. خصوصا اینکه ابزارهایی وجود دارند که به صورت خودکار از این نوع کامنت‌ها، فایل CHM‌ درست می‌کنند.

2) وجود سازنده private
احتمالا هدف این بوده که نه شخصی و نه حتی کامپایلر، وهله‌ای از این کلاس را ایجاد نکند. بنابراین بهتر است کلاسی را که تمام متدهای آن static است (که به این هم خواهیم رسید!) ، راسا static معرفی کنید. به این ترتیب نیازی به سازنده private نخواهد بود.

3) وجود try/catch
یک اصل کلی وجود دارد: اگر در حال طراحی یک کتابخانه پایه‌ای هستید، try/catch را در هیچ متدی از آن لحاظ نکنید. بله؛ درست خوندید! لطفا try/catch ننویسید! کرش کردن برنامه خوب است! لا‌یه‌های بالاتر برنامه که در حال استفاده از کدهای شما هستند متوجه خواهند شد که مشکلی رخ داده و این مشکل توسط کتابخانه مورد استفاده «خفه» نشده. برای مثال اگر هم اکنون SQL Server در دسترس نیست، لایه‌های بالاتر برنامه باید این مشکل را متوجه شوند. Exception اصلا چیز بدی نیست! کرش برنامه اصلا بد نیست!
فرض کنید که دچار بیماری شده‌اید. اگر مثلا تبی رخ ندهد، از کجا باید متوجه شد که نیاز به مراقبت پزشکی وجود دارد؟ اگر هیچ علامتی بروز داده نشود که تا الان نسل بشر منقرض شده بود!

4) وجود ref و out
دوستان گرامی! این ref و out فقط جهت سازگاری با زبان C در سی شارپ وجود دارد. لطفا تا حد ممکن از آن استفاده نکنید! مثلا استفاده از توابع API‌ ویندوز که با C نوشته شده‌اند.
یکی از مهم‌ترین کاربردهای pointers در زبان سی، دریافت بیش از یک خروجی از یک تابع است. برای مثال یک متد API ویندوز را فراخوانی می‌کنید؛ خروجی آن یک ساختار است که به کمک pointers به عنوان یکی از پارامترهای همان متد معرفی شده. این روش به وفور در طراحی ویندوز بکار رفته. ولی خوب در سی شارپ که از این نوع مشکلات وجود ندارد. یک کلاس ساده را طراحی کنید که چندین خاصیت دارد. هر کدام از این خاصیت‌ها می‌توانند نمایانگر یک خروجی باشند. خروجی متد را از نوع این کلاس تعریف کنید. یا برای مثال در دات نت 4، امکان دیگری به نام Tuples معرفی شده برای کسانی که سریع می‌خواهند چند خروجی از یک تابع دریافت کنند و نمی‌خواهند برای اینکار یک کلاس بنویسند.
ضمن اینکه برای مثال در متد Connect2Db، هم کانکشن یکبار به صورت ref معرفی شده و یکبار به صورت خروجی متد. اصلا نیازی به استفاده از ref در اینجا نبوده. حتی نیازی به خروجی کانکشن هم در این متد وجود نداشته. کلیه تغییرات شما در شیء کانکشنی که به عنوان پارامتر ارسال شده، در خارج از آن متد هم منعکس می‌شود (شبیه به همان بحث pointers در زبان سی). بنابراین وجود ref غیرضروری است؛ وجود خروجی متد هم به همین صورت.

5) استفاده از using در متد RunExecuteScalarCmd
استفاده از using خیلی خوب است؛ همیشه اینکار را انجام دهید!
اما اگر اینکار را انجام دادید، بدانید که شیء sqlCnt در پایان بدنه using ، توسط GC نابوده شده است. بنابراین اینجا bool blnClose دیگر چه کاربردی دارد؟! تصمیم شما دیگر اهمیتی نخواهد داشت؛ چون کار تخریبی پیشتر انجام شده.

6) متد CloseCnt
این متد زاید است؛ به دلیلی که در قسمت (5) عنوان شد. using های استفاده شده، کار را تمام کرده‌اند. بنابراین بستن اشیاء dispose شده معنا نخواهد داشت.

7) در مورد نحوه استفاده
اگر SqlHelper را در اینجا مثلا یک DAL ساده فرض کنیم (data access layer)، جای قسمت BLL (business logic layer) در اینجا خالی است. عموما هم چون توضیحات این موارد را خیلی بد ارائه داده‌اند، افراد از شنیدن اسم آن‌ها هم وحشت می‌کنند. BLL یعنی کمی دست به Refactoring بزنید و این پیاده سازی منطق تجاری ارائه شده در متد BtnTest_Click را به یک کلاس مجزا خارج از code behind پروژه منتقل کنید. Code behind فقط محل استفاده نهایی از آن باشد. همین! فعلا با همین مختصر شروع کنید.
مورد دیگری که در اینجا باز هم مشهود است، عدم استفاده از پارامتر در کوئری‌ها است. چون از پارامتر استفاده نکرده‌اید، SQL Server مجبور است برای حالت EmployeeID = 9 یکبار execution plan را محاسبه کند، برای کوئری بعدی مثلا EmployeeID = 19، اینکار را تکرار کند و الی آخر. این یعنی مصرف حافظه بالا و همچنین سرعت پایین انجام کوئری‌ها. بنابراین اینقدر در قید و بند باز نگه داشتن یک کانکشن نباشید؛ مشکل اصلی جای دیگری است!

8) برنامه وب و اطلاعات استاتیک!
این پروژه، یک پروژه ASP.NET است. دیدن تعاریف استاتیک در این نوع پروژه‌ها یک علامت خطر است! در این مورد قبلا مطلب نوشتم:
متغیرهای استاتیک و برنامه‌های ASP.NET


یک درخواست عمومی!
لطف کنید در پروژ‌های «جدید» خودتون این نوع کلاس‌های SqlHelper رو «دور بریزید». یاد گرفتن کار با یک ORM جدید اصلا سخت نیست. مثلا طراحی Entity framework مایکروسافت به حدی ساده است که هر شخصی با داشتن بهره هوشی در حد یک عنکبوت آبی یا حتی جلبک دریایی هم می‌تونه با اون کار کنه! فقط NHibernate هست که کمی مرد افکن است و گرنه مابقی به عمد ساده طراحی شده‌اند.
مزایای کار کردن با ORM ها این است:
- کوئری‌های حاصل از آن‌ها «پارامتری» است؛ که این دو مزیت عمده را به همراه دارد:
امنیت: مقاومت در برابر SQL Injection
سرعت و همچنین مصرف حافظه کمتر: با کوئری‌های پارامتری در SQL Server همانند رویه‌های ذخیره شده رفتار می‌شود.
- عدم نیاز به نوشتن DAL شخصی پر از باگ. چون ORM یعنی همان DAL که توسط یک سری حرفه‌ای طراحی شده.
- یک دست شدن کدها در یک تیم. چون همه بر اساس یک اینترفیس مشخص کار خواهند کرد.
- امکان استفاده از امکانات جدید زبان‌های دات نتی مانند LINQ و نوشتن کوئری‌های strongly typed تحت کنترل کامپایلر.
- پایین آوردن هزینه‌های آموزشی افراد در یک تیم. مثلا EF را می‌شود به عنوان یک پیشنیاز در نظر گرفت؛ عمومی است و همه گیر. کسی هم از شنیدن نام آن تعجب نخواهد کرد. کتاب(های) آموزشی هم در مورد آن زیاد هست.
و ...


مطالب
مهارت‌های تزریق وابستگی‌ها در برنامه‌های NET Core. - قسمت ششم - دخالت در مراحل وهله سازی اشیاء توسط IoC Container
روش متداول کار با تزریق وابستگی‌های برنامه‌های مبتنی بر NET Core.، عموما با ثبت و معرفی یک سرویس به صورت زیر، توسط متدهای AddTransient، AddSingleton و AddScoped است:
public class Startup 
{ 
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services) 
    { 
        // ... 
         
        services.AddTransient<ICustomerService, DefaultCustomerService>(); 
         
        // ... 
    } 
}
و سپس استفاده‌ی از این سرویس، با تزریق آن در سازنده‌ی یک کنترلر که نمونه‌های بیشتری از آن‌را در قسمت چهارم بررسی کردیم:
public class SupportController 
{ 
    // DefaultCustomerService will be injected here: 
    public SupportController(ICustomerService customerService) 
    { 
        // ... 
    } 
}
در اینجا کار وهله سازی DefaultCustomerService به صورت خودکار و راسا توسط IoC Container توکار برنامه صورت می‌گیرد و ما هیچگونه دخالتی را در آن نداریم. اما اگر در این بین نیاز باشد پس از وهله سازی DefaultCustomerService، یک خاصیت آن نیز بر اساس شرایط جاری مقدار دهی شود و حاصل نهایی در اختیار SupportController فوق قرار گیرد چه باید کرد؟
برای سفارشی سازی مراحل وهله سازی اشیاء توسط IoC Container توکار برنامه و امکان دخالت در آن، قابلیتی تحت عنوان «factory registration» نیز پیش بینی شده‌است که در ادامه آن‌را بررسی می‌کنیم.


Factory Registration چیست؟

اگر در اسمبلی Microsoft.Extensions.DependencyInjection.Abstractions و فضای نام Microsoft.Extensions.DependencyInjection آن به کلاس ServiceCollectionServiceExtensions که متدهای الحاقی مانند AddScoped را ارائه می‌کند، بیشتر دقت کنیم، تک تک این متدها امضاهای دیگری را نیز دارند:
namespace Microsoft.Extensions.DependencyInjection
{
    public static class ServiceCollectionServiceExtensions
    {
        public static IServiceCollection AddScoped<TService>(
     this IServiceCollection services) where TService : class;
        public static IServiceCollection AddScoped(
     this IServiceCollection services, Type serviceType, Type implementationType);
        public static IServiceCollection AddScoped(
     this IServiceCollection services, Type serviceType, 
 Func<IServiceProvider, object> implementationFactory);
        public static IServiceCollection AddScoped<TService, TImplementation>(this IServiceCollection services)
        public static IServiceCollection AddScoped(
     this IServiceCollection services, Type serviceType);
        public static IServiceCollection AddScoped<TService>(
     this IServiceCollection services, 
 Func<IServiceProvider, TService> implementationFactory) where TService : class;
        public static IServiceCollection AddScoped<TService, TImplementation>(
     this IServiceCollection services, 
 Func<IServiceProvider, TImplementation> implementationFactory)
// ...
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، امضای تعدادی از این overloadها، دارای پارامترهایی از نوع Func نیز هست و هدف آن‌ها فراهم آوردن روشی برای سفارشی سازی مراحل وهله سازی سرویسی‌های بازگشتی از طریق سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه است. توسط این پارامتر، پیش از وهله سازی سرویس درخواستی، IServiceProvider جاری یا همان root container را در اختیار شما قرار می‌دهد (اطلاعات بیشتر در مورد IServiceProvider را در قسمت دوم بررسی کردیم) و توسط آن می‌توان ابتدا وهله‌ای از سرویس یا سرویس‌های خاصی را دریافت کرد و پس از ترکیب و سفارشی سازی آن‌ها، در آخر یک object را بازگشت داد که در نهایت به عنوان وهله‌ی اصلی این سرویس درخواستی، در سراسر برنامه مورد استفاده قرار می‌گیرد. در ادامه با مثال‌هایی، کاربردهای این پارامتر از نوع Func، یا Implementation Factory را بررسی می‌کنیم.


مثال 1 : تزریق وابستگی‌ها در حالتیکه کلاس سرویس مدنظر دارای تعدادی پارامتر ثابت است

IoC Container توکار برنامه‌های NET Core.، به صورت خودکار وابستگی‌های تزریق شده‌ی در سازنده‌های سرویس‌های مختلف را تا هر چند سطح ممکن، به صورت خودکار وهله سازی می‌کند؛ به شرطی‌که این وابستگی‌های تزریق شده نیز خودشان سرویس بوده باشند و در تنظیمات ابتدایی آن ثبت و معرفی شده باشند. به عبارتی زمانیکه با سیستم تزریق وابستگی‌ها کار می‌کنیم، مهم نیست که نگران مقدار دهی پارامترهای سازنده‌ی تزریق شده‌ی در سازنده‌های سرویسی خاص باشیم. اما ... برای نمونه سرویس زیر را که یک رشته را در سازنده‌ی خود دریافت می‌کند درنظر بگیرید:
namespace CoreIocServices
{
    public interface IParameterizedService
    {
        string GetConstructorParameter();
    }

    public class ParameterizedService : IParameterizedService
    {
        private readonly string _connectionString;

        public ParameterizedService(string connectionString)
        {
            _connectionString = connectionString;
        }

        public string GetConstructorParameter()
        {
            return _connectionString;
        }
    }
}
اینبار دیگر نمی‌توان این سرویس را از طریق متداول زیر ثبت و معرفی کرد:
services.AddTransient<IParameterizedService, ParameterizedService>();
چون IoC Container نمی‌داند که چگونه و از کجا باید پارامتر رشته‌ای درخواستی در سازنده‌ی کلاس ParameterizedService را تامین کند. همچنین ثبت سرویس‌ها نیز در کلاس ServiceCollectionServiceExtensions معرفی شده‌ی در ابتدای بحث، به قید «where TService : class» محدود شده‌است. اینجا است که روش factory registration به کمک ما خواهد آمد تا بتوانیم مراحل وهله سازی این سرویس را سفارشی سازی کنیم:
services.AddTransient<IParameterizedService>(serviceProvider =>
{
   return new ParameterizedService("some value ....");
});
البته چون بدنه‌ی این Func، صرفا از یک return تشکیل شده‌است، معادل ساده شده‌ی زیر را هم می‌تواند داشته باشد:
services.AddTransient<IParameterizedService>(serviceProvider => new ParameterizedService("some value ...."));
اینبار در سراسر برنامه اگر سرویس IParameterizedService درخواست شود، وهله‌ای از کلاس ParameterizedService را با پارامتر سازنده‌ی "some value ...."، دریافت خواهد کرد.

در اینجا چون serviceProvider نیز در اختیار ما است، حتی می‌توان این مقدار را از سرویسی دیگر دریافت کرد و سپس مورد استفاده قرار داد:
services.AddTransient<IParameterizedService>(serviceProvider =>
{
   var config = serviceProvider.GetRequiredService<ITestService>().GetConfigValue();
   return new ParameterizedService(config);
});

نمونه‌ی دیگری از این دست، کار با IUrlHelper توکار ASP.NET Core است. این سرویس برای اینکه پاسخ درستی را ارائه دهد، نیاز به ActionContext جاری را دارد تا بتواند از طریق آن به تمام جزئیات اکشن متد یک کنترلر و درخواست رسیده دسترسی داشته باشد. در این حالت برای ساده سازی کار با آن، بهتر است تامین وابستگی‌های لحظه‌ای این سرویس را با سفارشی سازی نحوه‌ی وهله سازی آن، انجام دهیم، تا اینکه این قطعه کد تکراری را در هر جائیکه به IUrlHelper نیاز است، تکرار کنیم:
services.AddScoped<IUrlHelper>(serviceProvider =>
{
   var actionContext = serviceProvider.GetRequiredService<IActionContextAccessor>().ActionContext;
   var urlHelperFactory = serviceProvider.GetRequiredService<IUrlHelperFactory>();
   return urlHelperFactory.GetUrlHelper(actionContext);
});
اکنون اگر IUrlHelper را به سازنده‌ی یک کنترلر تزریق کنیم، دیگر نیازی به سه سطر نوشته‌ی تامین factory و action context آن نخواهد بود.


مثال 2: وهله سازی در صورت نیاز به وابستگی‌های یک سرویس، به کمک Lazy loading

فرض کنید دو سرویس را در سازنده‌ی سرویس دیگری تزریق کرده‌اید:
namespace Services
{
    public class OrderHandler : IOrderHandler
    {
        private readonly IAccounting _accounting;
        private readonly ISales _sales;
        public OrderHandler(IAccounting accounting, ISales sales)
        {
بعد در این کلاس، در یک متد، از سرویس accounting استفاده می‌شود و در متدی دیگر از سرویس sales. یعنی هرچند در زمان وهله سازی شیء OrderHandler هر دو وابستگی تزریق شده‌ی در سازنده‌ی آن نیز وهله سازی خواهند شد، اما در بسیاری از شرایط، بسته به متد مورد استفاده، فقط از یکی از آن‌ها استفاده می‌کنیم. اکنون این سؤال مطرح می‌شود که آیا می‌توان سربار وهله سازی تمام سازنده‌های این کلاس را به زمان استفاده‌ی از آن‌ها منتقل کرد؟ یعنی سرویس accounting تزریق شده فقط زمانی وهله سازی شود که واقعا قرار است از آن استفاده کنیم.
روش انجام یک چنین کارهایی با استفاده از کلاس Lazy اضافه شده‌ی به NET 4x. قابل انجام است:
   public class OrderHandlerLazy : IOrderHandler
    {
        public OrderHandlerLazy(Lazy<IAccounting> accounting, Lazy<ISales> sales)
        {
 و برای معرفی آن در اینجا می‌توان از روش factory registration استفاده کرد:
services.AddTransient<IOrderHandler, OrderHandlerLazy>();
services.AddTransient<IAccounting, Accounting>()
            .AddTransient(serviceProvider => new Lazy<IAccounting>(() => serviceProvider.GetRequiredService<IAccounting>()));
services.AddTransient<ISales, Sales>()
           .AddTransient(serviceProvider => new Lazy<ISales>(() => serviceProvider.GetRequiredService<ISales>()));
- در اینجا در ابتدا تمام سرویس‌ها (حتی آن‌هایی که قرار است به صورت Lazy استفاده شوند) یکبار به صورت متداولی معرفی می‌شوند.
- سپس سرویس‌هایی که قرار است به صورت Lazy نیز واکشی شوند، بار دیگر توسط روش factory registration با وهله سازی new Lazy از نوع سرویس مدنظر و فراهم آوردن پیاده سازی آن با استفاده از serviceProvider.GetRequiredService، مجددا معرفی خواهند شد.

پس از این تنظیمات، اگر سرویس IOrderHandler را از طریق سیستم تزریق وابستگی‌ها درخواست کنید، وابستگی‌های تزریق شده‌ی در سازنده‌ی آن فقط زمانی و در محلی وهله سازی می‌شوند که از طریق خاصیت Value شیء Lazy آن‌ها مورد استفاده قرار گرفته شده باشند.
مثال کامل IOrderHandler را از فایل پیوستی انتهای مطلب می‌توانید دریافت. اگر آن‌را اجرا کنید (برنامه‌ی کنسول آن‌را)، در خروجی آن، فقط اجرا شدن سازنده‌ی سرویسی را مشاهده می‌کنید که مورد استفاده قرار گرفته و نه وابستگی دومی که تزریق شده، اما استفاده نشده‌است.


مثال 3: چگونه بجای اینترفیس‌ها، یک وهله از کلاسی مشخص را از سیستم تزریق وابستگی‌ها درخواست کنیم؟

فرض کنید سرویسی را به صورت زیر به سیستم تزریق وابستگی‌ها معرفی کرده‌اید:
services.AddTransient<IMyDisposableService, MyDisposableService>();
در ادامه اگر سرویس IMyDisposableService را از این سیستم درخواست کنیم، برنامه بدون مشکل اجرا می‌شود؛ اما اگر خود MyDisposableService را تزریق کنیم چطور؟
public class AnotherController 
{ 
    public AnotherController(MyDisposableService customerService) 
    { 
        // ... 
    } 
}
در این حالت برنامه با استثنای زیر متوقف می‌شود و عنوان می‌کند که نمی‌داند چگونه باید این وابستگی تزریق شده را تامین کند:
An unhandled exception occurred while processing the request. 
InvalidOperationException: Unable to resolve service for type ‘MyDisposableService’ while attempting to activate ‘AnotherController’. 
Microsoft.Extensions.DependencyInjection.ActivatorUtilities.GetService(IServiceProvider sp, Type type, Type requiredBy, bool isDefaultParameterRequired)
این مورد را نیز می‌توان توسط factory registration به نحو زیر مدیریت کرد:
services.AddTransient<IMyDisposableService, MyDisposableService>();
services.AddTransient<MyDisposableService>(serviceProvider =>
serviceProvider.GetRequiredService<IMyDisposableService>() as MyDisposableService);
هر زمانیکه وهله‌ای از کلاس MyDisposableService درخواست شود، وهله‌ای از سرویس IMyDisposableService را بازگشت می‌دهیم.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: CoreDependencyInjectionSamples-06.zip
مطالب
حذف فضاهای خالی در خروجی صفحات ASP.NET MVC
صفحات خروجی وب سایت زمانی که رندر شده و در مرورگر نشان داده می‌شود شامل فواصل اضافی است که تاثیری در نمایش سایت نداشته و صرفا این کاراکترها فضای اضافی اشغال می‌کنند. با حذف این کاراکترهای اضافی می‌توان تا حد زیادی صفحه را کم حجم کرد. برای این کار در ASP.NET Webform کارهایی (^ ) انجام شده است.
روال کار به این صورت بوده که قبل از رندر شدن صفحه در سمت سرور خروجی نهایی بررسی شده و با استفاده از عبارات با قاعده الگوهای مورد نظر لیست شده و سپس حذف می‌شوند و در نهایت خروجی مورد نظر حاصل خواهد شد. برای راحتی کار و عدم نوشتن این روال در تمامی صفحات می‌تواند در مستر پیج این عمل را انجام داد. مثلا:
private static readonly Regex RegexBetweenTags = new Regex(@">\s+<", RegexOptions.Compiled);
        private static readonly Regex RegexLineBreaks = new Regex(@"\r\s+", RegexOptions.Compiled);

        protected override void Render(HtmlTextWriter writer)
        {
            using (var htmlwriter = new HtmlTextWriter(new System.IO.StringWriter()))
            {
                base.Render(htmlwriter);
                var html = htmlwriter.InnerWriter.ToString();

                html = RegexBetweenTags.Replace(html, "> <");
                html = RegexLineBreaks.Replace(html, string.Empty);
                html = html.Replace("//<![CDATA[", "").Replace("//]]>", "");
                html = html.Replace("// <![CDATA[", "").Replace("// ]]>", "");

                writer.Write(html.Trim());
            }
        }
در هر صفحه رویدادی به نام Render وجود دارد که خروجی نهایی را می‌توان در آن تغییر داد. همانگونه که مشاهده می‌شود عملیات یافتن و حذف فضاهای خالی در این متد انجام می‌شود.
این عمل در ASP.NET Webform به آسانی انجام شده و باعث حذف فضاهای خالی در خروجی صفحه می‌شود.
برای انجام این عمل در ASP.NET MVC روال کار به این صورت نیست و نمی‌توان مانند ASP.NET Webform عمل کرد.
چون در MVC از ViewPage استفاده می‌شود و ما مستقیما به خروجی آن دسترسی نداریم یک روش این است که می‌توانیم یک کلاس برای ViewPage تعریف کرده و رویداد Write آن را تحریف کرده و مانند مثال بالا فضای خالی را در خروجی حذف کرد. البته برای استفاده باید کلاس ایجاد شده را به عنوان فایل پایه جهت ایجاد صفحات در MVC فایل web.config معرفی کنیم. این روش در اینجا به وضوح شرح داده شده است.
اما هدف ما پیاده سازی با استفاده از اکشن فیلتر هاست. برای پیاده سازی ایتدا یک اکشن فیلتر به نام CompressAttribute تعریف می‌کنیم مانند زیر:
using System;
using System.IO;
using System.IO.Compression;
using System.Text;
using System.Text.RegularExpressions;
using System.Web;
using System.Web.Mvc;

namespace PWS.Common.ActionFilters
{
    public class CompressAttribute : ActionFilterAttribute
    {
         #region Methods (2) 

        // Public Methods (1) 

        /// <summary>
        /// Called by the ASP.NET MVC framework before the action method executes.
        /// </summary>
        /// <param name="filterContext">The filter context.</param>
        public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
        {
            var response = filterContext.HttpContext.Response;
            if (IsGZipSupported(filterContext.HttpContext.Request))
            {
                String acceptEncoding = filterContext.HttpContext.Request.Headers["Accept-Encoding"];
                if (acceptEncoding.Contains("gzip"))
                {
                    response.Filter = new GZipStream(response.Filter, CompressionMode.Compress);
                    response.AppendHeader("Content-Encoding", "gzip");
                }
                else
                {
                    response.Filter = new DeflateStream(response.Filter, CompressionMode.Compress);
                    response.AppendHeader("Content-Encoding", "deflate");
                }
            }
            // Allow proxy servers to cache encoded and unencoded versions separately
            response.AppendHeader("Vary", "Content-Encoding");
           //حذف فضاهای خالی
response.Filter = new WhitespaceFilter(response.Filter); } // Private Methods (1)  /// <summary> /// Determines whether [is G zip supported] [the specified request]. /// </summary> /// <param name="request">The request.</param> /// <returns></returns> private Boolean IsGZipSupported(HttpRequestBase request) { String acceptEncoding = request.Headers["Accept-Encoding"]; if (acceptEncoding == null) return false; return !String.IsNullOrEmpty(acceptEncoding) && acceptEncoding.Contains("gzip") || acceptEncoding.Contains("deflate"); } #endregion Methods  } /// <summary> /// Whitespace Filter /// </summary> public class WhitespaceFilter : Stream { #region Fields (3)  private readonly Stream _filter; /// <summary> /// /// </summary> private static readonly Regex RegexAll = new Regex(@"\s+|\t\s+|\n\s+|\r\s+", RegexOptions.Compiled); /// <summary> /// /// </summary> private static readonly Regex RegexTags = new Regex(@">\s+<", RegexOptions.Compiled); #endregion Fields  #region Constructors (1)  /// <summary> /// Initializes a new instance of the <see cref="WhitespaceFilter" /> class. /// </summary> /// <param name="filter">The filter.</param> public WhitespaceFilter(Stream filter) { _filter = filter; } #endregion Constructors  #region Properties (5)  //methods that need to be overridden from stream /// <summary> /// When overridden in a derived class, gets a value indicating whether the current stream supports reading. /// </summary> /// <returns>true if the stream supports reading; otherwise, false.</returns> public override bool CanRead { get { return true; } } /// <summary> /// When overridden in a derived class, gets a value indicating whether the current stream supports seeking. /// </summary> /// <returns>true if the stream supports seeking; otherwise, false.</returns> public override bool CanSeek { get { return true; } } /// <summary> /// When overridden in a derived class, gets a value indicating whether the current stream supports writing. /// </summary> /// <returns>true if the stream supports writing; otherwise, false.</returns> public override bool CanWrite { get { return true; } } /// <summary> /// When overridden in a derived class, gets the length in bytes of the stream. /// </summary> /// <returns>A long value representing the length of the stream in bytes.</returns> public override long Length { get { return 0; } } /// <summary> /// When overridden in a derived class, gets or sets the position within the current stream. /// </summary> /// <returns>The current position within the stream.</returns> public override long Position { get; set; } #endregion Properties  #region Methods (6)  // Public Methods (6)  /// <summary> /// Closes the current stream and releases any resources (such as sockets and file handles) associated with the current stream. Instead of calling this method, ensure that the stream is properly disposed. /// </summary> public override void Close() { _filter.Close(); } /// <summary> /// When overridden in a derived class, clears all buffers for this stream and causes any buffered data to be written to the underlying device. /// </summary> public override void Flush() { _filter.Flush(); } /// <summary> /// When overridden in a derived class, reads a sequence of bytes from the current stream and advances the position within the stream by the number of bytes read. /// </summary> /// <param name="buffer">An array of bytes. When this method returns, the buffer contains the specified byte array with the values between <paramref name="offset" /> and (<paramref name="offset" /> + <paramref name="count" /> - 1) replaced by the bytes read from the current source.</param> /// <param name="offset">The zero-based byte offset in <paramref name="buffer" /> at which to begin storing the data read from the current stream.</param> /// <param name="count">The maximum number of bytes to be read from the current stream.</param> /// <returns> /// The total number of bytes read into the buffer. This can be less than the number of bytes requested if that many bytes are not currently available, or zero (0) if the end of the stream has been reached. /// </returns> public override int Read(byte[] buffer, int offset, int count) { return _filter.Read(buffer, offset, count); } /// <summary> /// When overridden in a derived class, sets the position within the current stream. /// </summary> /// <param name="offset">A byte offset relative to the <paramref name="origin" /> parameter.</param> /// <param name="origin">A value of type <see cref="T:System.IO.SeekOrigin" /> indicating the reference point used to obtain the new position.</param> /// <returns> /// The new position within the current stream. /// </returns> public override long Seek(long offset, SeekOrigin origin) { return _filter.Seek(offset, origin); } /// <summary> /// When overridden in a derived class, sets the length of the current stream. /// </summary> /// <param name="value">The desired length of the current stream in bytes.</param> public override void SetLength(long value) { _filter.SetLength(value); } /// <summary> /// When overridden in a derived class, writes a sequence of bytes to the current stream and advances the current position within this stream by the number of bytes written. /// </summary> /// <param name="buffer">An array of bytes. This method copies <paramref name="count" /> bytes from <paramref name="buffer" /> to the current stream.</param> /// <param name="offset">The zero-based byte offset in <paramref name="buffer" /> at which to begin copying bytes to the current stream.</param> /// <param name="count">The number of bytes to be written to the current stream.</param> public override void Write(byte[] buffer, int offset, int count) { string html = Encoding.Default.GetString(buffer); //remove whitespace html = RegexTags.Replace(html, "> <"); html = RegexAll.Replace(html, " "); byte[] outdata = Encoding.Default.GetBytes(html); //write bytes to stream _filter.Write(outdata, 0, outdata.GetLength(0)); } #endregion Methods  } }
در این کلاس فشرده سازی (gzip و deflate نیز اعمال شده است) در متد OnActionExecuting ابتدا در خط 24 بررسی می‌شود که آیا درخواست رسیده gzip را پشتیبانی می‌کند یا خیر. در صورت پشتیبانی خروجی صفحه را با استفاده از gzip یا deflate فشرده سازی می‌کند. تا اینجای کار ممکن است مورد نیاز ما نباشد. اصل کار ما (حذف کردن فضاهای خالی) در خط 42 اعمال شده است. در واقع برای حذف فضاهای خالی باید یک کلاس که از Stream ارث بری دارد تعریف شده و خروجی کلاس مورد نظر به فیلتر درخواست ما اعمال شود.
در کلاس WhitespaceFilter با تحریف متد Write الگوهای فضای خالی موجود در درخواست یافت شده و آنها را حذف می‌کنیم. در نهایت خروجی این کلاس که از نوع استریم است به ویژگی فیلتر صفحه اعمال می‌شود.

برای معرفی فیلتر تعریف شده می‌توان در فایل Global.asax در رویداد Application_Start به صورت زیر فیلتر مورد نظر را به فیلترهای MVC اعمال کرد.
GlobalFilters.Filters.Add(new CompressAttribute());
برای آشنایی بیشتر فیلترها در ASP.NET MVC را مطالعه نمایید.
پ.ن: جهت سهولت، در این کلاس ها، صفحات فشرده سازی و همزمان فضاهای خالی آنها حذف شده است.
مطالب
تهیه‌ی کارت با فرمت PDF با استفاده از کتابخانه iTextSharp
فرض کنید که می‌خواهید برای کاربری پس از ثبت اطلاعاتش در سایت، کارتی به فرمت PDF صادر کنید تا آن را دریافت و سپس چاپ کند. حتما از این دست موارد زیاد مشاهده کرده اید؛ مانند دریافت کارت ورود به جلسات امتحانی، کارت ورود به همایش‌ها و کنسرت‌های موسیقی و ...

برای تهیه فایل PDF، به غیر از کتابخانه‌های گزارش گیری تجاری، می‌توان از کتابخانه‌ی iTextSharp که گزینه‌ای سورس باز، با کیفیت و محبوب است، استفاده کرد. متاسفانه این کتابخانه دارای محیط گرافیکی طراحی گزارش نیست و کار با آن فقط از طریق کدنویسی میسر است که صد البته انعطاف پذیری و پویایی قابل توجهی را برای تهیه‌ی گزارش نسبت به ابزار‌های طراحی گرافیکی، در اختیار برنامه نویس قرار می‌دهد. البته می‌توان از برنامه‌ی Open Office برای طراحی قالب گزارش نیز استفاده کرد، اما من پس از استفاده، به کیفیت و انعطاف پذیری و امکانات مورد نظرم نتوانستم دست یابم و تصمیم گرفتم برای تهیه‌ی کارت، مستقیما با iTextSharp کد نویسی انجام دهم.

در این مقاله به نحوه‌ی تهیه یک کارت به فرمت PDF با استفاده از کتابخانه iTextSharp خواهیم پرداخت که این کتابخانه به فناوری خاصی گره نخورده است و در تمامی برنامه‌های ASP.NET ، WPF، Windows Form و در کل هر کجا که دات نت فریمورک در دسترس است، قابل استفاده می‌باشد.

فرض کنید کارتی به شکل زیر می‌خواهیم بسازیم (تمامی تصاویر از سطح اینترنت جمع آوری شده‌اند):


طبق این عکس، طرح بندی کارت مورد نظر به این شکل است که در بالای کارت باید آرم سازمان، عنوان در وسط و عکس فرد در سمت چپ باشد و در ادامه نام و مشخصات فرد درج شده باشند. همچنین عکسی به صورت شفاف، تمام پس زمینه کارت را پوشانده است.

 فرقی نمی‌کند که تکنولوژی مورد استفاده شما چیست، برای سادگی کار این مثال را با یک Console Application آغاز کنید. برای نصب iTextSharp نیز فرمان زیر را در کنسول NuGet وارد کنید:
Install-Package iTextSharp


شروع کار با iTextSharp

معمولا برای کار با iText یک سری روال تکراری از قبیل انتخاب نام فایل نهایی، تعریف فونت، سایز کاغذ، حاشیه بندی و ... را باید طی کنید که کدهای آن را در ذیل مشاهده می‌کنید:

            var fileStream = new FileStream("card.pdf", FileMode.Create, FileAccess.Write, FileShare.None);

            var docFont = GetFont();

            var pageSize = PageSize.A6.Rotate(); // سایز کارت را اینجا باید مشخص کرد

            var doc = new Document(pageSize);

            doc.SetMargins(18f, 18f, 15f, 2f);

            var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(doc, fileStream);

            doc.Open();
-  در اینجا سایز کارت، بر روی کاغذ A6 در حالت افقی قرار داده شده است. بدیهی است که مطابق نیاز خودتان می‌توانید این سایز را تغییر دهید.
-  تابع GetFont یک تابع کمکی است که در سورس نهایی ارائه شده است و نکته تعریف فونت در iTextSharp  در آن رعایت شده است.
 - بقیه موارد نیز جزء الزامات کار با این کتابخانه است.


برای درج عکس به صورت شفاف در پس زمینه کارت باید از کد زیر استفاده کرد:

            //  درج لوگوی مسابقات به صورت شفاف در پس زمینه
            var canvas = pdfWriter.DirectContentUnder;
            var logoImg = Image.GetInstance(competitionImagePath);
            logoImg.SetAbsolutePosition(0, 0);
            logoImg.ScaleAbsolute(pageSize);
            var graphicsState = new PdfGState { FillOpacity = 0.2F };
            canvas.SetGState(graphicsState);
            canvas.AddImage(logoImg);
 

چیدمان و طرح بندی بندی عناصر در iTextSharp

برای طراحی کارت یا کلا کار طراحی، باید با نحوه‌ی قرار دادن و طرح بندی عناصر مثل تصاویر و نوشته‌ها و ابزارهای مورد نیاز برای این کار، آشنا شوید. خوشبختانه در iText برای این کار ابزارهای خوبی وجود دارد.

حتما با تگ Table در HTML آشنایی دارید. در سال‌های دور، حتی کل صفحه‌ی وب را به وسیله‌ی Table ساختار دهی می‌کردند. در iTextSharp نیز کلاسی به نام PdfPTable در دسترس است که می‌توان از آن به عنوان قالبی برای قرار دادن عناصر، در صفحه استفاده کرد. این Table همانند هر جدولی دارای یک سری سطر و ستون است که می‌توانیم عناصر مورد نظرمان مثل تصویر و نوشته و... را در آن قرار دهیم. 

همانطور که از تگ Table در HTML می‌توان برای رسم جدول و قرار دادن عناصر در سطر و ستون‌های آن استفاده کرد، در iText نیز می‌توان از کلاس PdfPTable برای ترسیم جدول و از متد AddCell آن برای افزودن سلول به آن استفاده کرد. کار با کلاس PdfPTable نیز ساده است. کافی هست به هنگام ساخت نمونه‌ای از آن، در سازنده‌اش تعداد ستون‌های جدول را ذکر کنید. سپس با استفاده از متد AddCell آن، پارامتری از جنس PdfPCell برای آن ارسال کنید تا به جدول، سلول جدیدی اضافه شود و در صورتیکه تعداد سلول‌های جدید، از تعداد ستون‌های تعریف شده بیشتر شود، iText به صورت خودکار سلول‌های اضافی را به ردیف جدیدی منتقل می‌کند. البته برای افزودن سطر و ستون، روش‌های دیگری نیز هست؛ ولی گویا  روش مرجح همین روش است.  کلاس PdfPCell که نقش سلول‌های جدول را بازی می‌کند، نیز می‌تواند شامل متن، تصویر و یا حتی یک جدول تودرتو باشد.
  
در ادامه کدهای جدول بالایی کارت شامل لوگوی دانشگاه، عنوان مسابقات و عکس فرد را مشاهده می‌کنید:
            // جدولی که برای چیدمان عناصر ارم دانشگاه و عنوان و عکس شخص استفاده می‌شود
            var topTable = new PdfPTable(3)
            {
                WidthPercentage = 100,
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                ExtendLastRow = false,
            };

            var universityLogoImage = Image.GetInstance(universityLogoPath);

            universityLogoImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(universityLogoImage)
            {
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            topTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("کارت مسابقات دانشگاه آزاد اسلامی", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_CENTER,
                Border = 0,
            });

            var userImage = Image.GetInstance(userModel.ImagePath);
            userImage.Border = Rectangle.TOP_BORDER | Rectangle.RIGHT_BORDER | Rectangle.BOTTOM_BORDER | Rectangle.LEFT_BORDER;
            userImage.BorderWidth = 1f;
            userImage.BorderColor = new BaseColor(204, 204, 204); // gray color
            userImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(userImage)
            {
                HorizontalAlignment = 2,
                Border = 0
            });

            int[] topTableColumnsWidth = { 10, 25, 10 };

            topTable.SetWidths(topTableColumnsWidth);

            doc.Add(topTable);
-  در ابتدا یک جدول سه ستونه تعریف شده است. تعداد ستون‌ها در هنگام نمونه سازی از کلاس PdfPTable، در سازنده‌ی آن ذکر شده است.
-  در iText برای کار با تصاویر، باید از کلاس Image و متد GetInstance فراهم شده توسط خود کتابخانه استفاده کرد. سپس این تصویر را باید به عنوان پارامتر به سلول جدول ارسال کرد.
-  به کمک متد AddCell، می‌توان به جدول، سلول اضافه کرد و به صورت خودکار سلول‌های جدیدی که از تعداد ستون‌ها بیشتر می‌شوند، به سطر جدید منتقل می‌شوند.
-  اگر می‌خواهید در سلولی متنی نمایش دهید، از کلاس Phrase و تعیین صریح فونت آن استفاده کنید؛ چرا که در غیر این صورت ممکن است متون فارسی نمایش داده نشود.
-  در انتها هم جدول مورد نظر را باید به شی doc از جنس کلاس Document تعریف شده اضافه کرد.
 
بدیهی هست که اطلاعات شخص مثل نام، نام خانوادگی و ... را نیز باید در یک جدول چهار ستونه قرار داد و نکته‌ی خاص اضافه‌تری ندارد. 

حال اگر بیاییم این تکه کدها را کنار هم قرار بدهیم به کدی قابل اجرا خواهیم رسید.
ابتدا کلاسی را که در برگیرنده‌ی اطلاعات فرد است، تعریف می‌کنیم:
    public class UserModel
    {
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
        public string StudentNumber { get; set; }
        public string NationalCode { get; set; }
        public string UniversityName { get; set; }
        public string ImagePath { get; set; }
    }
 
- سپس کلاس CardReport را که اصل و اساس بحث ما بود، تعریف می‌کنیم.
using System;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;
using Font = iTextSharp.text.Font;
using Image = iTextSharp.text.Image;
using Rectangle = iTextSharp.text.Rectangle;

namespace ITextSharpCardSample
{
    public class CardReport
    {
        public static void Generate(UserModel userModel, string competitionImagePath, string universityLogoPath)
        {
            var fileStream = new FileStream("card.pdf", FileMode.Create, FileAccess.Write, FileShare.None);

            var docFont = GetFont();

            var pageSize = PageSize.A6.Rotate(); // سایز کارت را اینجا باید مشخص کرد

            var doc = new Document(pageSize);

            doc.SetMargins(18f, 18f, 15f, 2f);

            var pdfWriter = PdfWriter.GetInstance(doc, fileStream);

            doc.Open();

            //  درج لوگوی مسابقات به صورت شفاف در پس زمینه
            var canvas = pdfWriter.DirectContentUnder;
            var logoImg = Image.GetInstance(competitionImagePath);
            logoImg.SetAbsolutePosition(0, 0);
            logoImg.ScaleAbsolute(pageSize);
            var graphicsState = new PdfGState { FillOpacity = 0.2F };
            canvas.SetGState(graphicsState);
            canvas.AddImage(logoImg);


            // جدولی که برای چیدمان عناصر ارم دانشگاه و عنوان و عکس شخص استفاده می‌شود
            var topTable = new PdfPTable(3)
            {
                WidthPercentage = 100,
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                ExtendLastRow = false,
            };

            var universityLogoImage = Image.GetInstance(universityLogoPath);

            universityLogoImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(universityLogoImage)
            {
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            topTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("کارت مسابقات دانشگاه آزاد اسلامی", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_CENTER,
                Border = 0,
            });

            var userImage = Image.GetInstance(userModel.ImagePath);
            userImage.Border = Rectangle.TOP_BORDER | Rectangle.RIGHT_BORDER | Rectangle.BOTTOM_BORDER | Rectangle.LEFT_BORDER;
            userImage.BorderWidth = 1f;
            userImage.BorderColor = new BaseColor(204, 204, 204); // gray color
            userImage.ScaleAbsolute(70, 100);

            topTable.AddCell(new PdfPCell(userImage)
            {
                HorizontalAlignment = 2,
                Border = 0
            });

            int[] topTableColumnsWidth = { 10, 25, 10 };

            topTable.SetWidths(topTableColumnsWidth);

            doc.Add(topTable);


            // جدول مشخصات شرکت کننده مثل نام و نام خانوادگی
            var infoTable = new PdfPTable(4)
            {
                WidthPercentage = 100,
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                ExtendLastRow = false,
                SpacingBefore = 15,
            };

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("نام:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0,
                PaddingBottom = 15
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.FirstName, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("نام خانوادگی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.LastName, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("شماره\nدانشجویی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0,
                PaddingBottom = 15
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.StudentNumber, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("کد ملی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.NationalCode, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("واحد دانشگاهی:", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase(userModel.UniversityName, docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });


            // دو سلول بعدی صرفا جهت تکمیل شدن یک ردیف است تا عملکرد صحیح خود را داشته باشد
            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });

            infoTable.AddCell(new PdfPCell(new Phrase("", docFont))
            {
                RunDirection = PdfWriter.RUN_DIRECTION_RTL,
                HorizontalAlignment = Element.ALIGN_LEFT,
                Border = 0
            });


            int[] infoTableColumnsWidth = { 20, 15, 20, 15 };

            infoTable.SetWidths(infoTableColumnsWidth);

            doc.Add(infoTable);

            doc.Close();
        }

        private static Font GetFont()
        {
            const string fontName = "Iranian Sans";

            if (FontFactory.IsRegistered(fontName))
                return FontFactory.GetFont(fontName, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);

            var fontPath = "Fonts/irsans.ttf"; // مسیر فونت

            FontFactory.Register(fontPath);

            return FontFactory.GetFont(fontName, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);
        }

    }

}
نکته: حتما به تعریف فونت در پوشه‌ی Fonts و عکس‌ها در پوشه Images توجه فرمایید.

و در انتها نحوه‌ی استفاده از کلاس CardReport در یک برنامه‌ی Console: 
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var userModel = new UserModel
            {
                FirstName = "علی",
                LastName = "احمدی",
                NationalCode = "1234567890",
                StudentNumber = "23242342",
                UniversityName = "آزاد",
                ImagePath = "Images/avatar.jpg"
            };

            CardReport.Generate(userModel, "Images/competition_logo.jpg", "Images/university_logo.png");

            System.Diagnostics.Process.Start("card.pdf");

        }
    }