نظرات مطالب
بررسی تفصیلی رابطه Many-to-Many در EF Code first
با توجه به مطالب بیان شده در پیاده سازی واحد کار در اینجا و مطالب بیان شده در این قسمت، آیا سرویس‌های ایجاد شده می‌توانند در لایه سرویس به یکدیگر دسترسی داشته باشند؟ به صورت زیر:
    public class EfTagService : ITagService
    {
        IUnitOfWork _uow;
        readonly IDbSet<Tag> _tags;

        public EfTagService(IUnitOfWork uow)
        {
            _uow = uow;
            _tags = _uow.Set<Tag>();
        }

        public bool CreateTag(Tag tag)
        {
            // ...
        }

        public List<Tag> GetTagsByName(string[] tagNames)
        {
            // return ...
        }

    }
و استفاده از آن در EfPostService به صورت زیر:
public class EfPostService : IPostService
{
        IUnitOfWork _uow;
        readonly IDbSet<Post> _posts;
      
         //این قسمت
        private EfTagService _tagService;


        public EfPostService(IUnitOfWork uow)
        {
            _uow = uow;
            _posts = uow.Set<Post>();

             //این قسمت
            _tagService = new EfTagService(_uow);
        }

        public void AddTagsToPost(Post post, string[] tagsList)
        {
            if (post.Tags != null && post.Tags.Any())
                post.Tags.Clear();

             //این قسمت
            var listOfActualTags = _tagService.GetTagsByName(tagsList);
            var listOfActualTagNames = listOfActualTags.Select(x => x.Name.ToLower()).ToList();

            foreach (var tag in tagsList)
            {
                if (!listOfActualTagNames.Contains(tag.ToLowerInvariant().Trim()))
                {
                    Tag newTag = new Tag() { Name = tag };
                 
                      //این قسمت
                    _tagService.CreateTag(newTag);

                    post.Tags.Add(newTag);
                }
            }
            // ...
         
        }
}
آیا پیاده سازی فوق صحیح است؟
نظرات مطالب
کار با کلیدهای اصلی و خارجی در EF Code first
من 3تا جدول زیر رو در بانک ساختم :

و کلاسها به صورت زیر تعریف کردم:
 public class Tb1 
    {
        public Tb1()
        {
            ListTb2 = new List<Tb2>();
        }
        public int Id { get; set; }
        public string NameTb1 { get; set; }

        public virtual ICollection<Tb2> ListTb2 { get; set; }
    }
    public class Tb2 
    {
        public Tb2()
        {
            ListTb1 = new List<Tb1>();
        }
        public int Id { get; set; }
        public string NameTb2 { get; set; }

        public virtual ICollection<Tb1> ListTb1 { get; set; }
    }
و همینطور mapping :
    public class Tb1Map : EntityTypeConfiguration<Tb1>
    {
        public Tb1Map()
        {
            this.HasKey(x => x.Id);

            this.HasMany(x => x.ListTb2)
                .WithMany(xx => xx.ListTb1)
                .Map
                (
                    x =>
                        {
                            x.MapLeftKey("Tb1Id");
                            x.MapRightKey("Tb2Id");
                            x.ToTable("Tb1Tb2");
                        }
                );

        }
    }

    public class Tb2Map : EntityTypeConfiguration<Tb2>
    {
        public Tb2Map()
        {
            this.HasKey(x => x.Id);
        }
    }
موقعی که در برنامه به صورت زیر استفاده می‌کنم:
            var sv1 = new TableService<Tb1>(_uow);
            var sv2 = new TableService<Tb2>(_uow);

            var t1 = new Tb1 { NameTb1 = "T111" };
            sv1.Add(t1);
            //var res1= _uow.SaveChanges();
            
            var t2 = new Tb2 { NameTb2 = "T222" };
            sv2.Add(t2);
            //var res2 = _uow.SaveChanges();

            t1.ListTb2.Add(t2);
            var result = _uow.SaveChanges();
 هنگام SaveChanges این خطا رو می‌ده: 
An error occurred while saving entities that do not expose foreign key properties for their relationships. The EntityEntries property will return null because a single entity cannot be identified as the source of the exception. Handling of exceptions while saving can be made easier by exposing foreign key properties in your entity types. See the InnerException for details.
همراه با innerException زیر:
{"The INSERT statement conflicted with the FOREIGN KEY constraint \"FK_Tb1Tb2_Tb2\". The conflict occurred in database \"dbTest\", table \"dbo.Tb2\", column 'Id'.\r\nThe statement has been terminated."}
در واقع همینطور که مشخصه من می‌خوام اون جدول رابطه رو در codeFirst حذف کنم یجورایی و رابطه رو بین 2 جدول اصلی بیارم. کجای کارم اشتباهه؟ و راهکارش چیه؟
من با پروفایلر هم نگاه کردم همه چی تا آخر داره پیش می‌ره!
(آیا ForeignKey رو باید طور دیگه ای تعریف کنم؟) 
با تشکر
مطالب
آموزش LightInject IoC Container - قسمت 1
LightInject در حال حاضر یکی از قدرتمند‌ترین IoC Container‌‌ها است که از لحاظ سرعت و کارآیی در بالاترین جایگاه در میان IoC Container‌‌های موجود قرار دارد. جهت بررسی کارایی IoC Container‌ها می‌توانید به این لینک مراجعه کنید . LightInject یک IoC Container فوق العاده سبک وزن می‌باشد که تمامی قابلیت‌های متداولی که از یک Service Container انتظار می‌رود را شامل می‌شود. تنها شامل یک فایل .cs می‌باشد که تمامی کدهای آن در همین یک فایل نوشته شده‌اند. در پروژه‌های کوچک تا بزرگ بدون از دست دادن کارآیی، با بالاترین سرعت ممکن عمل تزریق وابستگی را انجام می‌دهد. در این مجموعه مقالات به بررسی کامل این IoC Container می‌پردازیم و تمامی قابلیت‌های آن را آموزش می‌دهیم.

نحوه نصب و راه اندازی LightInject
در پنجره Package Manager Console می‌توانید با نوشتن دستور ذیل، نسخه باینری آن را نصب کنید که به فایل .dll آن Reference میدهد.

PM> Install-Package LightInject
 همچنین می‌توانید توسط دستور ذیل فایل .cs آن را به پروژه اضافه نمایید. 

PM> Install-Package LightInject.Source

 آماده سازی پروژه نمونه 
قبل از شروع کار با LightInject، یک پروژه Windows Forms Application را با ساختار کلاس‌های ذیل ایجاد نمایید. (در مقالات بعدی و پس از آموزش کامل LightInject نحوه استفاده از آن را در ASP.NET MVC نیز آموزش می‌دهیم)
    public class PersonModel
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Family { get; set; }
        public DateTime Birth { get; set; }
    }

    public interface IRepository<T> where T:class
    {
        void Insert(T entity);
        IEnumerable<T> FindAll();
    }

    public interface IPersonRepository:IRepository<PersonModel>
    {
    }

    public class PersonRepository:IPersonRepository
    {
        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }

    public interface IPersonService
    {
        void Insert(PersonModel entity);
        IEnumerable<PersonModel> FindAll();
    }

    public class PersonService:IPersonService
    {
        private readonly IPersonRepository _personRepository;

        public PersonService(IPersonRepository personRepository)
        {
            _personRepository = personRepository;
        }

        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            _personRepository.Insert(entity);
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            return _personRepository.FindAll();
        }
    }
توضیحات
PersonModel: ساختار داده ای جدول Person در سمت Application، که در لایه Domain Model ایجاد می‌گردد.
توجه: جهت سهولت تست و تسریع کدنویسی از لایه بندی و از کلاس‌های ViewModel استفاده نکردیم.
IRepository: یک Interface عمومی برای تمامی Interface‌های مربوط به Repository که عملیات مربوط به پایگاه داده مثل بروزرسانی و واکشی اطلاعات را انجام می‌دهند.
IPersonRepository: واسط بین لایه Service و لایه Repository می‌باشد.
PersonRepository: پیاده سازی واقعی عملیات مربوط به پایگاه داده برای PersonModel می‌باشد. به کلاسهایی که حاوی پیاده سازی واقعی کد می‌باشند Concrete Class می‌گویند.
IPersonService: واسط بین رابط کاربری و لایه سرویس می‌باشد. رابط کاربری به جای دسترسی مستقیم به PersonService از IPersonService استفاده می‌کند.
PersonService: دریافت درخواست‌های رابط کاربری و بررسی قوانین تجاری، سپس ارسال درخواست به لایه Repository در صورت صحت درخواست، و در نهایت ارسال پاسخ دریافتی به رابط کاربری. در واقع واسطی بین Repository و UI می‌باشد.
پس از ایجاد ساختار فوق کد مربوط به Form1 را بصورت زیر تغییر دهید.
public partial class Form1 : Form
    {
        private readonly IPersonService _personService;
        public Form1(IPersonService personService)
        {
            _personService = personService;
            InitializeComponent();
        }
    }
توضیحات
در کد فوق به منظور ارتباط با سرویس از IPersonService استفاده نمودیم که به عنوان پارامتر ورودی برای سازنده Form1 تعریف شده است. حتما با Dependency Inversion و انواع Dependency Injection آشنا هستید که به سراغ مطالعه این مقاله آمدید و علت این نوع کدنویسی را هم می‌دانید. بنابراین توضیح بیشتری در این مورد نمی‌دهم.
حال اگر برنامه را اجرا کنید در Program.cs با خطای عدم وجود سازنده بدون پارامتر برای Form1 مواجه می‌شوید که کد آن را باید به صورت زیر تغییر می‌دهیم.
        static void Main()
        {
            Application.EnableVisualStyles();
            Application.SetCompatibleTextRenderingDefault(false);
            var container = new ServiceContainer();
            container.Register<IPersonService, PersonService>();
            container.Register<IPersonRepository, PersonRepository>();
            Application.Run(new Form1(container.GetInstance<IPersonService>()));
        }
توضیحات
کلاس ServiceContainer وظیفه‌ی Register کردن یک کلاس را برای یک Interface دارد. زمانی که می‌خواهیم Form1 را نمونه سازی نماییم و Application را راه اندازی کنیم، باید نمونه ای را از جنس IPersonService ایجاد نموده و به سازنده‌ی Form1 ارسال نماییم. با رعایت اصل DIP، نمونه سازی واقعی یک کلاس لایه دیگر، نباید در داخل کلاس‌های لایه جاری انجام شود. برای این منظور از شیء container استفاده نمودیم و توسط متد GetInstance، نمونه‌ای از جنس IPersonService را ایجاد نموده و به Form1 پاس دادیم. حال container از کجا متوجه می‌شود که چه کلاسی را برای IPersonService نمونه سازی نماید؟
در خطوط قبلی توسط متد Register، کلاس PersonService را برای IPersonService ثبت نمودیم. container نیز برای نمونه سازی به کلاس هایی که برایش Register نمودیم مراجعه می‌نماید و نمونه سازی را انجام می‌دهد. جهت استفاده از PersonService به پارامتر ورودی IPersonRepository برای سازنده‌ی آن نیاز داریم که کلاس PersonRepository را برای IPersonRepository ثبت کردیم.
حال اگر برنامه را اجرا کنید، به درستی اجرا خواهد شد. برنامه را متوقف کنید و به کد موجود در Program.cs مراجعه نموده و دو خط مربوط به Register را Comment نمایید. سپس برنامه را اجرا کنید و خطای تولید شده را ببینید. این خطا بیان می‌کند که امکان نمونه سازی برای IPersonService را ندارد. چون قبلا هیچ کلاسی را برای آن Register نکرده ایم.
Named Services
در برخی مواقع، بیش از یک کلاس وجود دارند که ممکن است از یک Interface ارث بری نمایند. در این حالت و در زمان Register، باید به ServiceContainer بگوییم که کدام کلاس را باید نمونه سازی نماید. برای بررسی این موضوع، کلاسهای زیر را به ساختار پروژه اضافه نمایید.
    public class WorkerModel:PersonModel
    {
        public ManagerModel Manager { get; set; }
    }

    public class ManagerModel:PersonModel
    {
        public IEnumerable<WorkerModel> Workers { get; set; }
    }

    public class WorkerRepository:IPersonRepository
    {
        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }

    public class ManagerRepository:IPersonRepository
    {
        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            throw new NotImplementedException();
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            throw new NotImplementedException();
        }
    }

    public class WorkerService:IPersonService
    {
        private readonly IPersonRepository _personRepository;

        public WorkerService(IPersonRepository personRepository)
        {
            _personRepository = personRepository;
        }

        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            var worker = entity as WorkerModel;
            _personRepository.Insert(worker);
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            return _personRepository.FindAll();
        }
    }

    public class ManagerService:IPersonService
    {
        private readonly IPersonRepository _personRepository;

        public ManagerService(IPersonRepository personRepository)
        {
            _personRepository = personRepository;
        }

        public void Insert(PersonModel entity)
        {
            var manager = entity as ManagerModel;
            _personRepository.Insert(manager);
        }

        public IEnumerable<PersonModel> FindAll()
        {
            return _personRepository.FindAll();
        }
    }
توضیحات
دو کلاس Manager و Worker به همراه سرویس‌ها و Repository هایشان اضافه شده اند که از IPersonService و IPersonRepository مشتق شده اند.
حال کد کلاس Program را به صورت زیر تغییر می‌دهیم
...
 var container = new ServiceContainer();
            container.Register<IPersonService, PersonService>();
            container.Register<IPersonService, WorkerService>();
            container.Register<IPersonRepository, PersonRepository>();
            container.Register<IPersonRepository, WorkerRepository>();
            Application.Run(new Form1(container.GetInstance<IPersonService>()));
توضیحات
در کد فوق، چون WorkerService بعد از PersonService ثبت یا Register شده است، LightInject در زمان ارسال پارامتر به Form1، نمونه ای از کلاس WorkerService را ایجاد میکند. اما اگر بخواهیم از کلاس PersonService نمونه سازی نماید باید کد را به صورت زیر تغییر دهیم.
...
            container.Register<IPersonService, PersonService>("PersonService");
            container.Register<IPersonService, WorkerService>();
            container.Register<IPersonRepository, PersonRepository>();
            container.Register<IPersonRepository, WorkerRepository>();
            Application.Run(new Form1(container.GetInstance<IPersonService>("PersonService")));
همانطور که مشاهده می‌نمایید، در زمان Register نامی را به آن اختصاص دادیم که در زمان نمونه سازی از این نام استفاده شده است.
اگر در زمان ثبت، نامی را به نمونه‌ی مورد نظر اختصاص داده باشیم، و فقط یک Register برای آن Interface معرفی نموده باشیم، در زمان نمونه سازی، LightInject آن نمونه را به عنوان سرویس پیش فرض در نظر می‌گیرد.
  container.Register<IPersonService, PersonService>("PersonService");
  Application.Run(new Form1(container.GetInstance<IPersonService>()));
در کد فوق، چون برای IPersonService فقط یک کلاس برای نمونه سازی معرفی شده است، با فراخوانی متد GetInstance، حتی بدون ذکر نام، نمونه ای را از کلاس PersonService ایجاد می‌کند.
IEnumerable<T>
زمانی که چند کلاس را که از یک Interface مشتق شده اند، با هم Register می‌نمایید، LightInject این قابلیت را دارد که این کلاس‌های Register شده را در قالب یک لیست شمارشی برگردانید.
            container.Register<IPersonService, PersonService>();
            container.Register<IPersonService, WorkerService>("WorkerService");
            var personList = container.GetInstance<IEnumerable<IPersonService>>();
در کد فوق لیستی با دو آیتم ایجاد می‌شود که یک آیتم از نوع PersonService و دیگری از نوع WorkerService می‌باشد. همچنین از کد زیر نیز می‌توانید استفاده کنید:
            container.Register<IPersonService, PersonService>();
            container.Register<IPersonService, WorkerService>("WorkerService");
            var personList = container.GetAllInstances<IPersonService>();
به جای متد GetInstance از متد GetAllInstances استفاده شده است.
LightInject از Collection‌های زیر نیز پشتیبانی می‌نماید:
  • Array
  • ICollection<T>
  • IList<T>
  • IReadOnlyCollection<T>
  • IReadOnlyList<T>
Values
توسط LightInject می‌توانید مقادیر ثابت را نیز تعریف کنید
            container.RegisterInstance<string>("SomeValue");
            var value = container.GetInstance<string>();
متغیر value با رشته "SomeValue" مقداردهی می‌گردد. اگر چندین ثابت رشته ای داشته باشید می‌توانید نام جداگانه ای را به هر کدام اختصاص دهید و در زمان فراخوانی مقدار به آن نام اشاره کنید.
            container.RegisterInstance<string>("SomeValue","String1");
            container.RegisterInstance<string>("OtherValue","String2");
            var value = container.GetInstance<string>("String2");
متغیر value با رشته "OtherValue" مقداردهی می‌گردد.
مطالب دوره‌ها
متدهای الحاقی و ترکیب کننده‌های اعمال غیرهمزمان
تعدادی متد جدید در دات نت 4.5 جهت ترکیب و کار با Taskها اضافه شده‌اند. نمونه‌ای از آن‌را در قسمت‌های قبل با معرفی متد WhenAll مشاهده کردید. در ادامه قصد داریم این متدها را  بیشتر بررسی کنیم.


متد WhenAll
کار آن ترکیب تعدادی Task است و اجرای آن‌ها. تنها زمانی خاتمه می‌یابد که کلیه‌ی Taskهای معرفی شده به آن خاتمه یافته باشند. هدف از آن اجرای همزمان و مستقل چندین Task است. برای مثال دریافت چندین فایل به صورت همزمان از اینترنت.
همچنین باید دقت داشت که در اینجا، هر Task کاری به نتایج Taskهای دیگر ندارد و کاملا مستقل اجرا می‌شود. اگر نیاز است Taskها مستقل اجرا شوند، از همان روش سریالی اجرای Taskها، توسط معرفی هر کدام به کمک await استفاده کنید.
به علاوه اگر در این بین استثنایی وجود داشته باشد، تنها پس از پایان عملیات تمام Taskها بازگشت داده می‌شود. این استثناء نیز از نوع Aggregate Exception است.
using System.Linq;
using System.Threading.Tasks;

namespace Async07
{
    public class EggBoiler
    {
        private const int BoilingTimeMs = 200;

        private static Task boilEgg()
        {
            var bolingTask = Task.Run(() =>
            {
                Task.Delay(BoilingTimeMs);
            });
            return bolingTask;
        }

        public async Task BoilEggsSequentialAsync(int count)
        {
            for (var i = 0; i < count; i++)
            {
                await boilEgg();
            }
        }

        public async Task BoilEggsSimultaneousAsync(int count)
        {
            var tasksList = from egg in new[] { 1, 2, 3, 4, 5 }
                            select boilEgg();
            await Task.WhenAll(tasksList);
            // ...
        }
    }
}
در این مثال عمل پختن تخم مرغ را در یک مدت زمان مشخصی ملاحظه می‌کنید. در متد BoilEggsSequentialAsync، پختن تخم مرغ‌ها، ترتیبی است. ابتدا مورد اول انجام می‌شود و پس از پایان آن، مورد دوم و الی آخر. در اینجا اگر نیاز باشد، می‌توان از نتیجه‌ی عملیات قبلی، در عملیات بعدی استفاده کرد.
 اما در متد BoilEggsSimultaneousAsync به علت بکارگیری Task.WhenAll پختن تمام تخم مرغ‌های مدنظر همزمان آغاز می‌شود و تا پایان عملیات (پخته شدن تمام تخم مرغ‌ها) صبر خواهد شد.


متد WhenAny

در حالت استفاده از متد WhenAny، هر کدام از Taskهای در حال پردازش که خاتمه یابند، کل عملیات خاتمه خواهد یافت. فرض کنید نیاز دارید تا دمای کنونی هوای منطقه‌ی خاصی را از چند وب سرویس مختلف دریافت کنید. می‌توان در این حالت تمام این‌ها را توسط WhenAny ترکیب کرد و هر کدام که زودتر خاتمه یابد، عملیات را پایان خواهد داد.
    public class Downloader
    {
        private Task<string> downloadTask(string url)
        {
            return new WebClient().DownloadStringTaskAsync(url);
        }

        public async Task<int> GetTemperature()
        {
            var sites = new[]
            {
                "http://www.site1.com/svc",
                "http://www.site2.com/svc",
                "http://www.site3.com/svc",
            };
            var tasksList = from site in sites
                            select downloadTask(site);
            try
            {
                var finishedTask = await Task.WhenAny(tasksList);
                var result = await finishedTask;

            }
            catch (Exception ex)
            {

            }

            // todo: process result, get temperature
            return 10; // for example.
        }
    }
در اینجا نحوه‌ی استفاده از WhenAny را مشاهده می‌کنید. نکته‌ی مهم این مثال، استفاده از await دوم بر روی Task بازگشت داده شده‌است. این مساله از این لحاظ مهم است که Task بازگشت داده شده الزامی ندارد که حتما با موفقیت پایان یافته باشد. فراخوانی await بر روی نتیجه‌ی آن سبب خواهد شد تا اگر استثنایی در این بین رخ داده باشد، قابل دریافت و پردازش شود.
در این حالت اگر نیاز بود وضعیت سایر Taskها، مثلا در صورت شکست آن‌ها، بررسی شوند، می‌توان از یکی از دو قطعه کد زیر استفاده کرد:
            foreach (var task in tasksList)
            {
                var ignored = task.ContinueWith(
                    t => Console.WriteLine(t.Exception), TaskContinuationOptions.OnlyOnFaulted);
            }

            // or
            foreach (var task in tasksList)
            {
                var ignored = task.ContinueWith(
                    t =>
                    {
                        if (t.IsFaulted)
                            Console.WriteLine(t.Exception);
                    });
            }

کاربرد دیگر WhenAny زمانی است که برای مثال می‌خواهید تعداد زیادی Url را پردازش کنید، اما نمی‌خواهید برای نمایش اطلاعات، تا پایان عملیات تمامی آن‌ها مانند WhenAll صبر کنید. می‌خواهید به محض پایان کار یکی از Taskها، عملیات نمایش نتیجه‌ی آن‌را انجام دهید:
        public async Task ShowTemperatures()
        {
            var sites = new[]
            {
                "http://www.site1.com/svc",
                "http://www.site2.com/svc",
                "http://www.site3.com/svc",
            };
            var tasksList = sites.Select(site => downloadTask(site)).ToList();

            while (tasksList.Any())
            {
                try
                {
                    var tempTask = await Task.WhenAny(tasksList);
                    tasksList.Remove(tempTask);

                    var result = await tempTask;
                    //todo: show result
                }
                catch(Exception ex) { }
            }
        }
در اینجا در یک حلقه، هر Taskایی که زودتر پایان یابد، نمایش داده شده و سپس از لیست وظایف حذف می‌شود. در ادامه مجددا یک await روی آن انجام خواهد شد تا استثنای احتمالی آن بروز کند. سپس اگر مشکلی نبود، می‌توان نتیجه را نمایش داد.

کاربرد سوم WhenAny کنترل تعداد وظایف همزمان است. برای مثال اگر قرار است هزاران تصویر از اینترنت دریافت شوند، نباید تمام وظایف را یکجا راه اندازی کرد. شاید نیاز باشد هربار فقط 15 وظیفه‌ی همزمان عمل کنند و نه بیشتر. در این حالت، مثال قبلی دارای یک حلقه‌ی کنترل کننده tasksList ارائه شده خواهد شد. هر بار تعداد معینی وظیفه به tasksList اضافه و پردازش می‌شوند و این روند تا پایان کار تعداد Urlها ادامه خواهد یافت (یک Take و Skip است؛ مانند صفحه بندی اطلاعات).


متدهای Run و FromResult

متد Task.Run اضافه شده در دات نت 4.5 به این معنا است که می‌خواهید Task ایجاد شده بر روی Thread pool اجرا شود. پارامتر آن می‌تواند یک delegate یا عبارت lambda و یا حتی یک Task باشد. خروجی آن نیز یک Task است و به همین جهت با async و await سی شارپ 5 سازگاری بهتری دارد.
استفاده از Task.Run نسبت به عملیات Threading متداول کارآیی بهتری دارد، زیرا ایجاد Threadهای جدید زمانبر بوده و زمانیکه به صورت خودکار از Thread pool استفاده می‌شود، تا حد امکان، استفاده‌ی مجدد از تردهای بیکار در حال حاضر، مدنظر است.

متد Task.FromResult کار بازگشت یک Task را از نتایج متدهای مختلف فراهم می‌کند. فرض کنید یک متد async تعریف کرده‌اید که خروجی آن Task of T است. در اینجا اگر داخل متد، از یک متد معمولی که یک عدد int را ارائه می‌دهد استفاده کنیم، با استفاده از Task.FromResult بلافاصله می‌توان یک Task of int را بازگشت داد.


متد Delay

پیشتر برای به خواب فرو بردن یک ترد از متد Thread.Sleep استفاده می‌شد. کار Thread.Sleep بلاک کردن ترد جاری است. در دات نت 4.5، بجای آن باید از Task.Delay استفاده شود که یک مکانیزم غیر قفل کننده را جهت صبر کردن به همراه بازگشت یک Task، ارائه می‌دهد.
یکی از کاربردهای Delay منهای صبر کردن تا مدت زمانی مشخص، ایجاد مکانیزم timeout است. برای مثال حالت Task.WhenAny را درنظر بگیرید. اگر در اینجا timeout مدنظر ما 3 ثانیه باشد، می‌توان یکی از Taskها را Task.Delay با آرگومان مساوی 3000 معرفی کرد. اگر هر کدام از taskهای تعریف شده زودتر از 3 ثانیه پایان یافتند که بسیار خوب؛ در غیر اینصورت Task.Delay معرفی شده کار را تمام می‌کند.


متد Yield
متد Task.Yield بسیار شبیه به متد قدیمی DoEvents است که از آن برای اجازه دادن به سایر اعمال جهت اجرا، در بین یک عمل طولانی، استفاده می‌شد.


متد ConfigureAwait

به صورت پیش فرض ادامه یک عملیات همزمان، بر روی ترد ایجاد کننده‌ی آن اجرا می‌شود. برای نمونه اگر یک عملیات async در ترد UI آغاز شود، نتیجه‌ی آن نیز در همان ترد UI بازگشت داده می‌شود. به این ترتیب دیگر نیازی نخواهد بود تا نگرانی در مورد نحوه‌ی دسترسی به مقدار آن توسط عناصر UI داشته باشیم.
اگر به این مساله اهمیت نمی‌دهید، برای مثال اگر اعمال در حال انجام، کاری به عناصر UI ندارند، از متد ConfigureAwait با پارامتر false بر روی یک task پیش از فراخوانی await بر روی آن، استفاده کنید.
 byte [] buffer = new byte[0x1000];
int numRead;
while((numRead = await source.ReadAsync(buffer, 0, buffer.Length).ConfigureAwait(false)) > 0)
{
  await source.WriteAsync(buffer, 0, numRead).ConfigureAwait(false);
}
این مثال در طی یک حلقه، هر بار مقدار کوچکی از منبع ارائه شده به آن را می‌خواند. در اینجا تعداد await cycles قابل توجهی وجود دارند. در هر سیکل نیز از دو فراخوانی async استفاده می‌شود؛ یکی برای انجام عملیات و دیگری برای بازگشت نتیجه به Synchronization Context آغاز کننده آن. با استفاده از ConfigureAwait false زمان اجرای این حلقه به شدت بهبود خواهد یافت و کوتاه‌تر خواهد شد؛ زیرا فاز هماهنگی آن با Synchronization Context حذف می‌شود.



به صورت خلاصه در سی شارپ 5

- بجای task.Wait قدیمی، از await task برای صبر کردن تا پایان یک task استفاده کنید.
- بجای task.Result جهت دریافت یک نتیجه‌ی یک task از await task کمک بگیرید.
- بجای Task.WaitAll از await Task.WhenAll و بجای Task.WaitAny از await Task.WhenAny استفاده نمائید.
- همچنین Thread.Sleep در اعمال async با await Task.Delay جایگزین شده‌است.
- در اعمال غیرهمزمان همیشه متد ConfigureAwait false را بکار بگیرید، مگر اینکه به Context نهایی آن واقعا نیاز داشته باشید.
و برای ایجاد یک Task جدید از Task.Run یا TaskFactory.StartNew استفاده نمائید.
مطالب
ارسال مستقیم یک فایل PDF به چاپگر
برنامه رایگان Adobe reader یک سری خط فرمان دارد که توسط آن‌ها می‌توان فایل‌های PDF را مستقیما به چاپگر ارسال کرد. در ادامه قطعه کدی را ملاحظه خواهید کرد که انجام اینکار را کپسوله می‌کند:
using System;
using System.Diagnostics;
using System.IO;
using System.Management;
using Microsoft.Win32;

namespace PdfFilePrinter
{
    /// <summary>
    /// Executes the Adobe Reader and prints a file while suppressing the Acrobat print
    /// dialog box, then terminating the Reader.
    /// </summary>
    public class AcroPrint
    {
        /// <summary>
        /// The Adobe Reader or Adobe Acrobat path such as 'C:\Program Files\Adobe\Adobe Reader X\AcroRd32.exe'.
        /// If it's not specified, the InstalledAdobeReaderPath property value will be used.
        /// </summary>
        public string AdobeReaderPath { set; get; }

        /// <summary>
        /// Returns the default printer name.
        /// </summary>
        public string DefaultPrinterName
        {
            get
            {
                var query = new ObjectQuery("SELECT * FROM Win32_Printer");
                using (var searcher = new ManagementObjectSearcher(query))
                {
                    foreach (var mo in searcher.Get())
                    {
                        if (((bool?)mo["Default"]) ?? false)
                            return mo["Name"] as string;
                    }
                }
                return string.Empty;
            }
        }

        /// <summary>
        /// The name and path of the PDF file to print.
        /// </summary>
        public string PdfFilePath { set; get; }

        /// <summary>
        /// Name of the printer such as '\\PrintServer\HP LaserJet'.
        /// If it's not specified, the DefaultPrinterName property value will be used.
        /// </summary>
        public string PrinterName { set; get; }

        /// <summary>
        /// Returns the HKEY_CLASSES_ROOT\Software\Adobe\Acrobat\Exe value.
        /// If AcroRd32.exe does not exist, returns string.Empty
        /// </summary>
        public string InstalledAdobeReaderPath
        {
            get
            {
                var acroRd32Exe = Registry.ClassesRoot.OpenSubKey(@"Software\Adobe\Acrobat\Exe", writable: false);
                if (acroRd32Exe == null)
                    return string.Empty;

                var exePath = acroRd32Exe.GetValue(string.Empty) as string;
                if (string.IsNullOrEmpty(exePath))
                    return string.Empty;

                exePath = exePath.Trim(new[] { '"' });
                return File.Exists(exePath) ? exePath : string.Empty;
            }
        }

        /// <summary>
        /// Executes the Adobe Reader and prints a file while suppressing the Acrobat print
        /// dialog box, then terminating the Reader.
        /// </summary>
        /// <param name="timeout">The amount of time, in milliseconds, to wait for the associated process to exit. The maximum is the largest possible value of a 32-bit integer, which represents infinity to the operating system.</param>
        public void PrintPdfFile(int timeout = Int32.MaxValue)
        {
            if (!File.Exists(PdfFilePath))
                throw new ArgumentException(PdfFilePath + " does not exist.");

            var args = string.Format("/N /T \"{0}\" \"{1}\"", PdfFilePath, getPrinterName());
            var process = startAdobeProcess(args);
            if (!process.WaitForExit(timeout))
                process.Kill();
        }

        private Process startAdobeProcess(string arguments = "")
        {
            var startInfo = new ProcessStartInfo
                {
                    FileName = this.getExePath(),
                    Arguments = arguments,
                    CreateNoWindow = true,
                    ErrorDialog = false,
                    UseShellExecute = false,
                    Verb = "print"
                };

            return Process.Start(startInfo);
        }

        private string getPrinterName()
        {
            var printer = PrinterName;
            if (string.IsNullOrEmpty(printer))
                printer = DefaultPrinterName;

            if (string.IsNullOrEmpty(printer))
                throw new ArgumentException("Please set the PrinterName.");

            return printer;
        }

        private string getExePath()
        {
            var exePath = AdobeReaderPath;
            if (string.IsNullOrEmpty(exePath) || !File.Exists(exePath))
                exePath = InstalledAdobeReaderPath;

            if (string.IsNullOrEmpty(exePath))
                throw new ArgumentException("Please set the full path of the AcroRd32.exe or Acrobat.exe.");

            return exePath;
        }
    }
}

توضیحات:
استفاده ابتدایی از کلاس فوق به نحو زیر است:
            new AcroPrint 
            {
                PdfFilePath = @"D:\path\test.pdf"
            }.PrintPdfFile();
به این ترتیب فایل PDF ذکر شده به چاپگر پیش فرض سیستم ارسال می‌شود.

ملاحظات:
- کدهای فوق نیاز به ارجاعی به اسمبلی استاندارد System.Management.dll نیز دارند.
- اگر علاقمند بودید که چاپگر خاصی را معرفی کنید (برای مثال یک چاپگر تعریف شده در شبکه)، می‌توانید خاصیت PrinterName را مقدار دهی نمائید.
- محل نصب Adobe reader از رجیستری ویندوز استخراج می‌شود. اما اگر محل نصب برنامه استاندارد نبود، نیاز است خاصیت AdobeReaderPath مقدار دهی گردد.
- تحت هر شرایطی برنامه Adobe reader ظاهر خواهد شد؛ حتی اگر در حین آغاز پروسه سعی در مخفی کردن پنجره آن نمائید. اینکار به عمد جهت مسایل امنیتی در این برنامه درنظر گرفته شده است تا کاربر بداند که پروسه چاپ آغاز شده است.
مطالب
مهاجرت از SQL Membership به ASP.NET Identity
در این مقاله مهاجرت یک اپلیکیشن وب که توسط SQL Membership ساخته شده است را به سیستم جدید ASP.NET Identity بررسی می‌کنیم. برای این مقاله از یک قالب اپلیکیشن وب (Web Forms) که توسط Visual Studio 2010 ساخته شده است برای ساختن کاربران و نقش‌ها استفاده می‌کنیم. سپس با استفاده از یک SQL Script دیتابیس موجود را به دیتابیسی که ASP.NET Identity نیاز دارد تبدیل می‌کنیم. در قدم بعدی پکیج‌های مورد نیاز را به پروژه اضافه می‌کنیم و صفحات جدیدی برای مدیریت حساب‌های کاربری خواهیم ساخت. بعنوان یک تست، کاربران قدیمی که توسط SQL Membership ساخته شده بودند باید قادر باشند به سایت وارد شوند. همچنین کاربران جدید باید بتوانند بدون هیچ مشکلی در سیستم ثبت نام کنند. سورس کد کامل این مقاله را می‌توانید از این لینک دریافت کنید.


یک اپلیکیشن با SQL Membership بسازید

برای شروع به اپلیکیشنی نیاز داریم که از SQL Membership استفاده می‌کند و دارای داده هایی از کاربران و نقش‌ها است. برای این مقاله، بگذارید پروژه جدیدی توسط VS 2010 بسازیم.

حال با استفاده از ابزار ASP.NET Configuration دو کاربر جدید بسازید: oldAdminUser و oldUser.

نقش جدیدی با نام Admin بسازید و کاربر oldAdminUser را به آن اضافه کنید.

بخش جدیدی با نام Admin در سایت خود بسازید و فرمی بنام Default.aspx به آن اضافه کنید. همچنین فایل web.config این قسمت را طوری پیکربندی کنید تا تنها کاربرانی که در نقش Admin هستند به آن دسترسی داشته باشند. برای اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه کنید.

پنجره Server Explorer را باز کنید و جداول ساخته شده توسط SQL Membership را بررسی کنید. اطلاعات اصلی کاربران که برای ورود به سایت استفاده می‌شوند، در جداول aspnet_Users و aspnet_Membership ذخیره می‌شوند. داده‌های مربوط به نقش‌ها نیز در جدول aspnet_Roles ذخیره خواهند شد. رابطه بین کاربران و نقش‌ها نیز در جدول aspnet_UsersInRoles ذخیره می‌شود، یعنی اینکه هر کاربری به چه نقش هایی تعلق دارد.

برای مدیریت اساسی سیستم عضویت، مهاجرت جداول ذکر شده به سیستم جدید ASP.NET Identity کفایت می‌کند.

مهاجرت به Visual Studio 2013

  • برای شروع ابتدا Visual Studio Express 2013 for Web یا Visual Studio 2013 را نصب کنید.
  • حال پروژه ایجاد شده را در نسخه جدید ویژوال استودیو باز کنید. اگر نسخه ای از SQL Server Express را روی سیستم خود نصب نکرده باشید، هنگام باز کردن پروژه پیغامی به شما نشان داده می‌شود. دلیل آن وجود رشته اتصالی است که از SQL Server Express استفاده می‌کند. برای رفع این مساله می‌توانید SQL Express را نصب کنید، و یا رشته اتصال را طوری تغییر دهید که از LocalDB استفاده کند.
  • فایل web.config را باز کرده و رشته اتصال را مانند تصویر زیر ویرایش کنید.

  • پنجره Server Explorer را باز کنید و مطمئن شوید که الگوی جداول و داده‌ها قابل رویت هستند.
  • سیستم ASP.NET Identity با نسخه 4.5 دات نت فریم ورک و بالا‌تر سازگار است. پس نسخه فریم ورک پروژه را به آخرین نسخه (4.5.1) تغییر دهید.

پروژه را Build کنید تا مطمئن شوید هیچ خطایی وجود ندارد.

نصب پکیج‌های NuGet

در پنجره Solution Explorer روی نام پروژه خود کلیک راست کرده، و گزینه Manage NuGet Packages را انتخاب کنید. در قسمت جستجوی دیالوگ باز شده، عبارت "Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework" را وارد کنید. این پکیج را در لیست نتایج انتخاب کرده و آن را نصب کنید. نصب این بسته، نیازمندهای موجود را بصورت خودکار دانلود و نصب می‌کند: EntityFramework و ASP.NET Identity Core. حال پکیج‌های زیر را هم نصب کنید (اگر نمی‌خواهید OAuth را فعال کنید، 4 پکیج آخر را نادیده بگیرید).
  • Microsoft.AspNet.Identity.Owin
  • Microsoft.Owin.Host.SystemWeb
  • Microsoft.Owin.Security.Facebook
  • Microsoft.Owin.Security.Google
  • Microsoft.Owin.Security.MicrosoftAccount
  • Microsoft.Owin.Security.Twitter

مهاجرت دیتابیس فعلی به سیستم ASP.NET Identity

قدم بعدی مهاجرت دیتابیس فعلی به الگویی است، که سیستم ASP.NET Identity به آن نیاز دارد. بدین منظور ما یک اسکریپت SQL را اجرا می‌کنیم تا جداول جدیدی بسازد و اطلاعات کاربران را به آنها انتقال دهد. فایل این اسکریپت را می‌توانید از لینک https://github.com/suhasj/SQLMembership-Identity-OWIN دریافت کنید.
این اسکریپت مختص این مقاله است. اگر الگوی استفاده شده برای جداول سیستم عضویت شما ویرایش/سفارشی-سازی شده باید این اسکریپت را هم بر اساس این تغییرات بروز رسانی کنید.
پنجره Server Explorer را باز کنید. گره اتصال ApplicationServices را باز کنید تا جداول را مشاهده کنید. روی گره Tables کلیک راست کرده و گزینه New Query را انتخاب کنید.

در پنجره کوئری باز شده، تمام محتویات فایل Migrations.sql را کپی کنید. سپس اسکریپت را با کلیک کردن دکمه Execute اجرا کنید.

ممکن است با اخطاری مواجه شوید مبنی بر آنکه امکان حذف (drop) بعضی از جداول وجود نداشت. دلیلش آن است که چهار عبارت اولیه در این اسکریپت، تمام جداول مربوط به Identity را در صورت وجود حذف می‌کنند. از آنجا که با اجرای اولیه این اسکریپت چنین جداولی وجود ندارند، می‌توانیم این خطاها را نادیده بگیریم. حال پنجره Server Explorer را تازه (refresh) کنید و خواهید دید که پنج جدول جدید ساخته شده اند.

لیست زیر نحوه Map کردن اطلاعات از جداول SQL Membership به سیستم Identity را نشان می‌دهد.

  • aspnet_Roles --> AspNetRoles
  • aspnet_Users, aspnet_Membership --> AspNetUsers
  • aspnet_UsersInRoles --> AspNetUserRoles

جداول AspNetUserClaims و AspNetUserLogins خالی هستند. فیلد تفکیک کننده (Discriminator) در جدول AspNetUsers باید مطابق نام کلاس مدل باشد، که در مرحله بعدی تعریف خواهد شد. همچنین ستون PasswordHash به فرم 'encrypted password|password salt|password format' می‌باشد. این شما را قادر می‌سازد تا از رمزنگاری برای ذخیره و بازیابی کلمه‌های عبور استفاده کنید. این مورد نیز در ادامه مقاله بررسی شده است.



ساختن مدل‌ها و صفحات عضویت

بصورت پیش فرض سیستم ASP.NET Identity برای دریافت و ذخیره اطلاعات در دیتابیس عضویت از Entity Framework استفاده می‌کند. برای آنکه بتوانیم با جداول موجود کار کنیم، می‌بایست ابتدا مدل هایی که الگوی دیتابیس را نمایندگی می‌کنند ایجاد کنیم. برای این کار مدل‌های ما یا باید اینترفیس‌های موجود در Identity.Core را پیاده سازی کنند، یا می‌توانند پیاده سازی‌های پیش فرض را توسعه دهند. پیاده سازی‌های پیش فرض در Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework وجود دارند.
در نمونه ما، جداول AspNetRoles, AspNetUserClaims, AspNetLogins و AspNetUserRole ستون هایی دارند که شباهت زیادی به پیاده سازی‌های پیش فرض سیستم Identity دارند. در نتیجه می‌توانیم از کلاس‌های موجود، برای Map کردن الگوی جدید استفاده کنیم. جدول AspNetUsers ستون‌های جدیدی نیز دارد. می‌توانیم کلاس جدیدی بسازیم که از IdentityUser ارث بری کند و آن را گسترش دهیم تا این فیلدهای جدید را پوشش دهد.
پوشه ای با نام Models بسازید (در صورتی که وجود ندارد) و کلاسی با نام User به آن اضافه کنید.

کلاس User باید کلاس IdentityUser را که در اسمبلی Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework وجود دارد گسترش دهد. خاصیت هایی را تعریف کنید که نماینده الگوی جدول AspNetUser هستند. خواص ID, Username, PasswordHash و SecurityStamp در کلاس IdentityUser تعریف شده اند، بنابراین این خواص را در لیست زیر نمی‌بینید.

  public class User : IdentityUser
    {
        public User()
        {
            CreateDate = DateTime.Now;
            IsApproved = false;
            LastLoginDate = DateTime.Now;
            LastActivityDate = DateTime.Now;
            LastPasswordChangedDate = DateTime.Now;
            LastLockoutDate = DateTime.Parse("1/1/1754");
            FailedPasswordAnswerAttemptWindowStart = DateTime.Parse("1/1/1754");
            FailedPasswordAttemptWindowStart = DateTime.Parse("1/1/1754");
        }

        public System.Guid ApplicationId { get; set; }
        public string MobileAlias { get; set; }
        public bool IsAnonymous { get; set; }
        public System.DateTime LastActivityDate { get; set; }
        public string MobilePIN { get; set; }
        public string Email { get; set; }
        public string LoweredEmail { get; set; }
        public string LoweredUserName { get; set; }
        public string PasswordQuestion { get; set; }
        public string PasswordAnswer { get; set; }
        public bool IsApproved { get; set; }
        public bool IsLockedOut { get; set; }
        public System.DateTime CreateDate { get; set; }
        public System.DateTime LastLoginDate { get; set; }
        public System.DateTime LastPasswordChangedDate { get; set; }
        public System.DateTime LastLockoutDate { get; set; }
        public int FailedPasswordAttemptCount { get; set; }
        public System.DateTime FailedPasswordAttemptWindowStart { get; set; }
        public int FailedPasswordAnswerAttemptCount { get; set; }
        public System.DateTime FailedPasswordAnswerAttemptWindowStart { get; set; }
        public string Comment { get; set; }
    }

حال برای دسترسی به دیتابیس مورد نظر، نیاز به یک DbContext داریم. اسمبلی Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework کلاسی با نام IdentityDbContext دارد که پیاده سازی پیش فرض برای دسترسی به دیتابیس ASP.NET Identity است. نکته قابل توجه این است که IdentityDbContext آبجکتی از نوع TUser را می‌پذیرد. TUser می‌تواند هر کلاسی باشد که از IdentityUser ارث بری کرده و آن را گسترش می‌دهد.

در پوشه Models کلاس جدیدی با نام ApplicationDbContext بسازید که از IdentityDbContext ارث بری کرده و از کلاس User استفاده می‌کند.

public class ApplicationDbContext : IdentityDbContext<User>
{
        
}

مدیریت کاربران در ASP.NET Identity توسط کلاسی با نام UserManager انجام می‌شود که در اسمبلی Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework قرار دارد. چیزی که ما در این مرحله نیاز داریم، کلاسی است که از UserManager ارث بری می‌کند و آن را طوری توسعه می‌دهد که از کلاس User استفاده کند.

در پوشه Models کلاس جدیدی با نام UserManager بسازید.

public class UserManager : UserManager<User>
{
        
}

کلمه عبور کاربران بصورت رمز نگاری شده در دیتابیس ذخیره می‌شوند. الگوریتم رمز نگاری SQL Membership با سیستم ASP.NET Identity تفاوت دارد. هنگامی که کاربران قدیمی به سایت وارد می‌شوند، کلمه عبورشان را توسط الگوریتم‌های قدیمی SQL Membership رمزگشایی می‌کنیم، اما کاربران جدید از الگوریتم‌های ASP.NET Identity استفاده خواهند کرد.

کلاس UserManager خاصیتی با نام PasswordHasher دارد. این خاصیت نمونه ای از یک کلاس را ذخیره می‌کند، که اینترفیس IPasswordHasher را پیاده سازی کرده است. این کلاس هنگام تراکنش‌های احراز هویت کاربران استفاده می‌شود تا کلمه‌های عبور را رمزنگاری/رمزگشایی شوند. در کلاس UserManager کلاس جدیدی بنام SQLPasswordHasher بسازید. کد کامل را در لیست زیر مشاهده می‌کنید.

public class SQLPasswordHasher : PasswordHasher
{
        public override string HashPassword(string password)
        {
            return base.HashPassword(password);
        }

        public override PasswordVerificationResult VerifyHashedPassword(string hashedPassword, string providedPassword)
        {
            string[] passwordProperties = hashedPassword.Split('|');
            if (passwordProperties.Length != 3)
            {
                return base.VerifyHashedPassword(hashedPassword, providedPassword);
            }
            else
            {
                string passwordHash = passwordProperties[0];
                int passwordformat = 1;
                string salt = passwordProperties[2];
                if (String.Equals(EncryptPassword(providedPassword, passwordformat, salt), passwordHash, StringComparison.CurrentCultureIgnoreCase))
                {
                    return PasswordVerificationResult.SuccessRehashNeeded;
                }
                else
                {
                    return PasswordVerificationResult.Failed;
                }
            }
        }

        //This is copied from the existing SQL providers and is provided only for back-compat.
        private string EncryptPassword(string pass, int passwordFormat, string salt)
        {
            if (passwordFormat == 0) // MembershipPasswordFormat.Clear
                return pass;

            byte[] bIn = Encoding.Unicode.GetBytes(pass);
            byte[] bSalt = Convert.FromBase64String(salt);
            byte[] bRet = null;

            if (passwordFormat == 1)
            { // MembershipPasswordFormat.Hashed 
                HashAlgorithm hm = HashAlgorithm.Create("SHA1");
                if (hm is KeyedHashAlgorithm)
                {
                    KeyedHashAlgorithm kha = (KeyedHashAlgorithm)hm;
                    if (kha.Key.Length == bSalt.Length)
                    {
                        kha.Key = bSalt;
                    }
                    else if (kha.Key.Length < bSalt.Length)
                    {
                        byte[] bKey = new byte[kha.Key.Length];
                        Buffer.BlockCopy(bSalt, 0, bKey, 0, bKey.Length);
                        kha.Key = bKey;
                    }
                    else
                    {
                        byte[] bKey = new byte[kha.Key.Length];
                        for (int iter = 0; iter < bKey.Length; )
                        {
                            int len = Math.Min(bSalt.Length, bKey.Length - iter);
                            Buffer.BlockCopy(bSalt, 0, bKey, iter, len);
                            iter += len;
                        }
                        kha.Key = bKey;
                    }
                    bRet = kha.ComputeHash(bIn);
                }
                else
                {
                    byte[] bAll = new byte[bSalt.Length + bIn.Length];
                    Buffer.BlockCopy(bSalt, 0, bAll, 0, bSalt.Length);
                    Buffer.BlockCopy(bIn, 0, bAll, bSalt.Length, bIn.Length);
                    bRet = hm.ComputeHash(bAll);
                }
            }

            return Convert.ToBase64String(bRet);
    }
}



دقت کنید تا فضاهای نام System.Text و System.Security.Cryptography را وارد کرده باشید.

متد EncodePassword کلمه عبور را بر اساس پیاده سازی پیش فرض SQL Membership رمزنگاری می‌کند. این الگوریتم از System.Web گرفته می‌شود. اگر اپلیکیشن قدیمی شما از الگوریتم خاصی استفاده می‌کرده است، همینجا باید آن را منعکس کنید. دو متد دیگر نیز بنام‌های HashPassword و VerifyHashedPassword نیاز داریم. این متدها از EncodePassword برای رمزنگاری کلمه‌های عبور و تایید آنها در دیتابیس استفاده می‌کنند.

سیستم SQL Membership برای رمزنگاری (Hash) کلمه‌های عبور هنگام ثبت نام و تغییر آنها توسط کاربران، از PasswordHash, PasswordSalt و PasswordFormat استفاده می‌کرد. در روند مهاجرت، این سه فیلد در ستون PasswordHash جدول AspNetUsers ذخیره شده و با کاراکتر '|' جدا شده اند. هنگام ورود کاربری به سایت، اگر کله عبور شامل این فیلدها باشد از الگوریتم SQL Membership برای بررسی آن استفاده می‌کنیم. در غیر اینصورت از پیاده سازی پیش فرض ASP.NET Identity استفاده خواهد شد. با این روش، کاربران قدیمی لازم نیست کلمه‌های عبور خود را صرفا بدلیل مهاجرت اپلیکیشن ما تغییر دهند.

کلاس UserManager را مانند قطعه کد زیر بروز رسانی کنید.

public UserManager()
            : base(new UserStore<User>(new ApplicationDbContext()))
        {
            this.PasswordHasher = new SQLPasswordHasher();
 }

ایجاد صفحات جدید مدیریت کاربران

قدم بعدی ایجاد صفحاتی است که به کاربران اجازه ثبت نام و ورود را می‌دهند. صفحات قدیمی SQL Membership از کنترل هایی استفاده می‌کنند که با ASP.NET Identity سازگار نیستند. برای ساختن این صفحات جدید به این مقاله مراجعه کنید. از آنجا که در این مقاله پروژه جدید را ساخته ایم و پکیج‌های لازم را هم نصب کرده ایم، می‌توانید مستقیما به قسمت Adding Web Forms for registering users to your application بروید.
چند تغییر که باید اعمال شوند:
  • فایل‌های Register.aspx.cs و Login.aspx.cs از کلاس UserManager استفاده می‌کنند. این ارجاعات را با کلاس UserManager جدیدی که در پوشه Models ساختید جایگزین کنید.
  • همچنین ارجاعات استفاده از کلاس IdentityUser را به کلاس User که در پوشه Models ساختید تغییر دهید.
  • لازم است توسعه دهنده مقدار ApplicationId را برای کاربران جدید طوری تنظیم کند که با شناسه اپلیکیشن جاری تطابق داشته باشد. برای این کار می‌توانید پیش از ساختن حساب‌های کاربری جدید در فایل Register.aspx.cs ابتدا شناسه اپلیکیشن را بدست آورید و اطلاعات کاربر را بدرستی تنظیم کنید.
مثال: در فایل Register.aspx.cs متد جدیدی تعریف کنید که جدول aspnet_Applications را بررسی میکند و شناسه اپلیکیشن را بر اساس نام اپلیکیشن بدست می‌آورد.
private Guid GetApplicationID()
{
    using (SqlConnection connection = new SqlConnection(ConfigurationManager.ConnectionStrings["ApplicationServices"].ConnectionString))
            {
                string queryString = "SELECT ApplicationId from aspnet_Applications WHERE ApplicationName = '/'"; //Set application name as in database

                SqlCommand command = new SqlCommand(queryString, connection);
                command.Connection.Open();

                var reader = command.ExecuteReader();
                while (reader.Read())
                {
                    return reader.GetGuid(0);
                }

            return Guid.NewGuid();
        }
}


  حال می‌توانید این مقدار را برای آبجکت کاربر تنظیم کنید.
var currentApplicationId = GetApplicationID();

User user = new User() { UserName = Username.Text,
ApplicationId=currentApplicationId, …};
در این مرحله می‌توانید با استفاده از اطلاعات پیشین وارد سایت شوید، یا کاربران جدیدی ثبت کنید. همچنین اطمینان حاصل کنید که کاربران پیشین در نقش‌های مورد نظر وجود دارند.
مهاجرت به ASP.NET Identity مزایا و قابلیت‌های جدیدی را به شما ارائه می‌کند. مثلا کاربران می‌توانند با استفاده از تامین کنندگان ثالثی مثل Facebook, Google, Microsoft, Twitter و غیره به سایت وارد شوند. اگر به سورس کد این مقاله مراجعه کنید خواهید دید که امکانات OAuth نیز فعال شده اند.
در این مقاله انتقال داده‌های پروفایل کاربران بررسی نشد. اما با استفاده از نکات ذکر شده می‌توانید پروفایل کاربران را هم بسادگی منتقل کنید. کافی است مدل‌های لازم را در پروژه خود تعریف کرده و با استفاده از اسکریپت‌های SQL داده‌ها را انتقال دهید.
مطالب
CoffeeScript #9

اصطلاحات عمومی CoffeeScript

Multiple arguments

همانطوری که در قسمت قبل در تابع Math.max مشاهده کردید، با استفاده از ... آرایه را به عنوان آرگومان چندگانه به تابع max ارسال کردیم. در پشت صحنه CoffeeScript برای اطمینان از ارسال کامل آرایه به تابع max، برای فراخوانی از تابع ()apply استفاده می‌کند. ما نیز می‌توانیم از این ویژگی در جای دیگری استفاده کنیم.

Log =
  log: ->
    console?.log(arguments...)
نتیجه‌ی کامپایل آن می‌شود:
var Log;

Log = {
  log: function() {
    return typeof console !== "undefined" && console !== null ? console.log.apply(console, arguments) : void 0;
  }
};
و یا می‌توان قبل از ارسال آرگومان‌ها در آنها تغییر ایجاد کرد.
Log =
  logPrefix: "(App)"

  log: (args...) ->
    args.unshift(@logPrefix) if @logPrefix
    console?.log(args...)
نتیجه‌ی کامپایل آن می‌شود:
var Log,
  slice = [].slice;

Log = {
  logPrefix: "(App)",
  log: function() {
    var args;
    args = 1 <= arguments.length ? slice.call(arguments, 0) : [];
    if (this.logPrefix) {
      args.unshift(this.logPrefix);
    }
    return typeof console !== "undefined" && console !== null ? console.log.apply(console, args) : void 0;
  }
};
همانطور که مشاهده می‌کنید آرگومان‌های ارسالی به تابع log پس از چک شدن متغیر logPrefix و در صورت داشتن مقدار توسط تابع unshift به ابتدای آنها اضافه می‌شود.

And/Or

طبق ساختار syntax ایی که در قسمت‌های قبل با آن آشنا شدیم، or به جای || و and به جای && استفاده شده و سبب خوانایی بیشتر کد نوشته می‌شوند؛ در صورتیکه هر دو روش نتایج یکسانی را تولید می‌کنند.

همچنین به جای استفاده از == از is و برای =! از isnt استفاده می‌شود.

string = "migrating coconuts"
string == string # true
string is string # true
یکی از ویژگی‌های فوق العاده خوب که به CoffeeScript افزوده شده 'or equals' است که با الگو گرفتن از Ruby پیاده سازی شده است.
hash or= {}
نتیجه‌ی کامپایل آن می‌شود:
hash || (hash = {});
در اینجا در صورتیکه ارزیابی hash برابر false شود، مقدار آن برابر یک شیء خالی می‌شود. نکته‌ی مهمی که وجود دارد در صورتیکه hash مقداری برابر 0 ، "" و یا null داشته باشد، ارزیابی آن برابر false می‌شود. در صورتی که چنین قصدی ندارید باید از عملگرهای وجودی CoffeeScript استفاده کنید که تنها در حالیکه hash برابر null و یا undefined باشد، فعال می‌شوند.
hash ?= {}
نتیجه‌ی کامپایل آن می‌شود:
if (typeof hash !== "undefined" && hash !== null) {
  hash;
} else {
  hash = {};
};
مطالب
بررسی علت CPU Usage بالای برنامه در حال اجرا

فرض کنید به یک سرور مراجعه کرده‌اید و شکایت از CPU Usage مربوط به پروسه w3wp.exe یا همان IIS Worker Process است که بالای 90 درصد می‌باشد. بر روی این سرور هم هیچ چیز دیگری نصب نیست و مطابق مقررات موجود، قرار هم نیست که برنامه‌ای نصب شود. اکنون سؤال این است که چطور تشخیص می‌دهید، کدام قسمت یکی از برنامه‌ها‌ی دات نتی در حال اجرا (در اینجا یکی از برنامه‌های ASP.NET هاست شده)، سبب بروز این مشکل شده است؟ کدام ترد بیشترین زمان CPU را به خود اختصاص داده است؟ چطور باید خطایابی کرد؟
اولین کاری که در این موارد توصیه می‌شود مراجعه به برنامه‌ی معروف process explorer و بررسی برگه‌ی threads آن است. در اینجا حتی می‌توان call stacks مرتبط با یک ترد را هم مشاهده کرد. اما ... این برگه در مورد پروسه‌ها و تردهای دات نتی، اطلاعات چندانی را در اختیار ما قرار نمی‌دهد.
خوشبختانه امکان دیباگ پروسه‌های دات نتی در حال اجرا توسط کتابخانه‌ی MdbgCore.dll پیش بینی شده است. این فایل را در یکی از مسیر‌های ذیل می‌توانید پیدا کنید:
C:\Program Files\Microsoft SDKs\Windows\vXYZ\bin\MdbgCore.dll
C:\Program Files\Microsoft SDKs\Windows\vXYZ\bin\NETFX 4.0 Tools\MdbgCore.dll

در ادامه می‌خواهیم توسط امکانات این کتابخانه، به stack trace تردهای در حال اجرای یک برنامه دات نتی دسترسی پیدا کرده و سپس نام متدهای مرتبط را نمایش دهیم:
using System;
using System.Collections;
using System.Diagnostics;
using Microsoft.Samples.Debugging.MdbgEngine;

namespace CpuAnalyzer
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
var engine = new MDbgEngine();

var processesByName = Process.GetProcessesByName("MyApp");
if (processesByName.Length == 0)
throw new InvalidOperationException("specified process not found.");
var processId = processesByName[0].Id;

var process = engine.Attach(processId);
process.Go().WaitOne();

foreach (MDbgThread thread in (IEnumerable)process.Threads)
{
foreach (MDbgFrame frame in thread.Frames)
{
if (frame == null || frame.Function == null) continue;
Console.WriteLine(frame.Function.FullName);
}
}

process.Detach().WaitOne();
}
}
}
در اینجا در ابتدا نیاز است تا pid یا process-id مرتبط با برنامه در حال اجرا یافت شود. سپس از این pid جهت اتصال (engine.Attach) به پروسه مورد نظر استفاده خواهیم کرد. در ادامه کلیه تردهای این پروسه در حال دیباگ لیست شده و سپس MDbgFrameهای این ترد بررسی می‌شوند و نام متدهای مرتبط در کنسول نمایش داده خواهند شد.
خوب در مرحله بعد شاید بد نباشد که این متدها را بر اساس CPU usage آن‌ها مرتب کنیم. به این ترتیب بهتر می‌توان تشخیص داد که کدام متد مشکل ساز بوده است. برای این منظور باید به API ویندوز و تابع GetThreadTimes مراجعه کرد و اولین پارامتر ورودی آن، همان thread.CorThread.Handle اولین حلقه مثال فوق می‌باشد. هر کدام که جمع KernelTime + UserTime بیشتری داشت، همان است که مشکل درست کرده است.
[DllImport("kernel32.dll", CharSet = CharSet.Auto, SetLastError = true)]
public static extern bool GetThreadTimes(IntPtr handle, out long creation, out long exit, out long kernel, out long user);
این مورد را به عنوان تمرین بررسی کرده و ادامه دهید! همچنین بهتر است جهت دستیابی به اطلاعاتی معتبر، اولین حلقه برنامه فوق، حداقل 10 بار اجرا شود تا اطلاعات آماری بهتری را بتوان ارائه داد. البته در این حالت نکته‌ی زیر باید رعایت شود:
for (int i = 0; i < 10; i++)
{
foreach (MDbgThread thread in (IEnumerable)process.Threads)
{
//...
}
process.Go();
Thread.Sleep(1000);
process.AsyncStop().WaitOne();
}

در کل این مثال جای کار زیاد دارد. برای مثال طراحی یک رابط کاربری برای آن و نمایش جزئیات بیشتر. به همین منظور حداقل سه پروژه مشابه را می‌توان نام برد:

مطالب
Symbols در ES 6
در مطلب Iterators به بررسی حلقه‌های for of پرداختیم. اما سؤال مهم اینجا است که for of چگونه یک iterator را پیدا می‌کند و چه چیزی سبب می‌شود تا بتواند این پیمایش را انجام دهد؟ پاسخ به این سؤال نیاز به آشنایی با مفهوم جدیدی در ES 6 به نام Symbols دارد.
Symbol یک primitive data type جدید در ES 6 است؛ دقیقا مانند اعداد، Boolean، رشته‌ها و امثال آن‌ها. دو نکته‌ی مهم در مورد Symbols وجود دارد:
الف) منحصربفرد و immutable (غیرقابل تغییر) هستند.
ب) می‌توان از آن‌ها به عنوان کلیدهایی جهت افزودن خواص جدید به اشیاء استفاده کرد.

ایجاد یک Symbol باید بدون استفاده از کلمه‌ی new انجام شود (چون یک primitive data type است):
 let s = Symbol();
همچنین در اینجا یک توضیح را نیز می‌توان ذکر کرد:
 let s1 = Symbol("some description");
سمبل ایجاد شده، منحصربفرد بوده و غیرقابل تغییر است. همین منحصربفرد بودن آن سبب شده‌است که در لایه‌های زیرین ES 6 از آن برای ساخت کلیدهای خواص اشیاء استفاده شود:
let firstName = Symbol();
 
let person = {
    lastName: "Vahid",
    [firstName]: "N",
};
 
// person.lastName = "Vahid"
// person[firstName] = "N"
در این مثال ابتدا یک سمبل جدید ایجاد شده و سپس از این سمبل به عنوان کلیدی منحصربفرد، جهت تعریف یک خاصیت جدید کمک گرفته شده‌است.  
در ES 5 (نگارش فعلی جاوا اسکریپت)، کتابخانه‌های مختلف از time stamp و یا اعداد اتفاقی برای شبیه سازی چنین قابلیتی استفاده می‌کنند اما در ES 6 یک راه حل استاندارد به نام Symbols برای این مساله ارائه شده‌است.

چند نکته
- زمانیکه خاصیتی با کلیدی از نوع Symbol تعریف می‌شود، دیگر در حلقه‌های for in قدیمی ظاهر نخواهد شد.
 let names = [];
for(var p in person) {
   names.push(p);
}
- همچنین این خواص سمبلی، توسط Object.getOwnPropertyNames نیز قابل دسترسی و یافت شدن نیستند. به عبارتی با امکانات ES 5 نمی‌توان آن‌‌ها را مشاهده کرد.


سؤال: ES 6 چگونه از Symbols جهت تعریف Iterators استفاده می‌کند؟

مطابق استاندارد ES 6 اگر متد خاصی با نام iterator@@ در شیءایی ظاهر شود، این شیء قابل پیمایش بوده و به عنوان منبع حلقه‌ی for of قابل استفاده‌است.
خوب، اکنون چگونه می‌توان بررسی کرد که آیا شیءایی دارای متد ویژه‌ی iterator@@ است؟ برای این منظور باید بررسی کرد که آیا این شیء دارای عضو Symbol.iterator هست یا خیر؟ خاصیت iterator متصل به متد Symbol، یکی از سمبل‌های پیش فرض ES 6 است.
برای مثال آرایه‌ی ذیل را درنظر بگیرید:
 var numbers = [1, 2, 3];
برای اینکه بررسی کنیم آیا قابل پیمایش هست یا خیر، می‌توان نوشت:
 numbers[Symbol.iterator];


همانطور که در تصویر مشاهده می‌کنید، آرایه و یا رشته‌ی تعریف شده، دارای Iterator هستند؛ اما عدد تعریف شده، خیر.

و یا اگر بخواهیم همان مثال while دار مطلب بررسی Iterators را با Symbol.iterator بازسازی کنیم، به مثال زیر خواهیم رسید:
 var numbersIterator = numbers[Symbol.iterator]();
numbersIterator.next();
// Result: Object {value: 1, done: false}
numbersIterator.next();
// Result: Object {value: 2, done: false}
numbersIterator.next();
// Result: Object {value: 3, done: false}
numbersIterator.next();
// Result: Object {value: undefined, done: true}
کاری که در اینجا انجام شده، دقیقا عملیاتی است که توسط حلقه‌ی for of در پشت صحنه انجام می‌شود. ابتدا بررسی می‌کند که آیا خاصیت Symbol.iterator در دسترس است یا خیر؟ اگر بله، متد next آن‌را تا زمان true شدن خاصیت done بازگشتی، فراخوانی می‌کند.


ایجاد یک Iterator سفارشی با استفاده از Symbol.iterator

در این مثال قصد داریم یک پیمایشگر سفارشی را بر روی یک رشته‌ی دریافتی، ایجاد کنیم. ابتدا ایجاد سازنده‌ی شیء:
 function Words(str) {
   this._str = str;
}
و سپس بدنه‌ی Iterator:
Words.prototype[Symbol.iterator] = function() {
  var re = /\S+/g;
  var str = this._str;
return {
    next: function() {
      var match = re.exec(str);
      if (match) {
        return {value: match[0], done: false};
      }
      return {value: undefined, done: true};
    }
  }
};
در اینجا شیءایی بازگشت داده می‌شود که دارای متد next است و هر بار {value: nextWordInTheString, done: false} را بازگشت می‌دهد تا دیگر کلمه‌‌ای در رشته باقی نماند. نمونه‌ای از نحوه‌ی استفاده‌ی از آن نیز به صورت زیر است:
 var helloWorld = new Words("Hello world");
for (var word of helloWorld) {
   console.log(word);
}
// Result: "Hello"
// Result: "world"
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #18
با سلام؛
User.Identity.Name  وقتی که RedirectToAction به همون کنترلی که هستیم انجام میدیم کار نمیکنه؟ 
تو این اکشن
public ActionResult DeleteMessage( int id )
        {
            _messageService.DeleteMessage(id , User.Identity.Name);
            return RedirectToAction(MVC.User.SendMessages());
        }
وقتی به اکشن مقصد میره
public virtual ActionResult SendMessages()
{
    string s = User.Identity.Name;// Error : Object reference not set to an instance of an object.
    return View(_messageService.SendMessageListUser(User.Identity.Name));
}
تو جایی که کامنت کردم ارور میده و  User.Identity.Name رو نال بر میگردونه! بقیه جاها از User.Identity.Name استفاده میکنم و هیچ مشکلی نیست!
با تشکر