مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 5 - فعال سازی صفحات مخصوص توسعه دهنده‌ها
اولین Middleware موجود در بسته‌ی Microsoft.AspNetCore.Diagnostics را در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 3 - Middleware چیست؟» با نمایش welcome page آن، بررسی کردیم. در این مطلب سایر صفحات مخصوص توسعه دهنده‌های موجود در این بسته را مرور خواهیم کرد.



مشاهده‌ی جزئیات اطلاعات سرور و بسته‌های نصب شده‌ی بر روی آن

در نگارش‌های قبل از RTM، با فراخوانی app.UseRuntimeInfoPage در متد Configure کلاس Startup، ریز اطلاعاتی از وضعیت سرور و بسته‌های موجود در آن با مراجعه‌ی به آدرس http://site/runtimeinfo نمایش داده می‌شدند. این مورد خاص از نگارش RTM حذف شده‌است (احتمالا به دلایل امنیتی). البته اگر علاقمند به بررسی کدهای آن باشید، هنوز تاریخچه‌ی آن در GitHub موجود است .


مدیریت خطاها در برنامه‌های ASP.NET Core 1.0

به متد Configure کلاس Startup مراجعه کرد و یک سطر استثناء را به ابتدای کدهای Middleware انتهایی آن اضافه کنید:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
    app.Run(async context =>
    {
        throw new Exception("Generic Error");
        await context.Response.WriteAsync("Hello DNT!");
    });
}
هدف این است که بررسی کنیم اگر استثنایی در یک Middleware رخ داد، برنامه چه خروجی را نمایش می‌دهد.
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم، این خروجی را دریافت خواهیم کرد:


و اگر به وضعیت بازگشت داده شده‌ی از طرف سرور دقت کنیم، فقط internal server error است:


در اینجا برخلاف نگارش‌های قبلی ASP.NET، دیگر حتی صفحه‌ی زرد رنگ معروف نمایش خطاها (yellow screen of death) نیز فعال نیستند. برای فعال سازی آن نیاز است Middleware مرتبط با آن‌را به نحو ذیل به برنامه معرفی کنیم:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
   app.UseDeveloperExceptionPage();
پس از این فعال سازی، اگر مجددا برنامه را اجرا کنید، این خروجی را می‌توان در مرورگر مشاهده کرد:


به دلایل امنیتی و عدم نشت اطلاعات سمت سرور و خصوصا عدم امکان دیباگ از راه دور برنامه توسط مهاجمین، این Middleware به صورت پیش فرض فعال نیست.
بنابراین این سؤال مطرح می‌شود که چگونه می‌توان این صفحه را تنها در حین توسعه‌ی برنامه نمایش داد؟
پاسخ آن به نحوه‌ی طراحی متد Configure در کلاس Startup بر می‌گردد. این متد امضای ثابتی را ندارد. هر تعداد سرویسی را که نیاز داشتید، می‌توانید به عنوان پارامتر این متد معرفی کنید و کار تزریق وابستگی‌ها و نمونه سازی آن‌ها، توسط امکانات توکار ASP.NET Core به صورت خودکار انجام می‌شود. برای مثال سرویس IApplicationBuilder، یکی از سرویس‌های توکار ASP.NET Core است و برای تنظیم آن نیازی نیست تا کار خاصی را انجام دهیم. به همین جهت است که صرفا معرفی اینترفیس آن در این متد، وهله‌ای را از سازنده‌ی برنامه در اختیار ما قرار می‌دهد. سرویس‌ها را در مطلبی جداگانه مورد بررسی قرار خواهیم داد، اما فعلا جهت تکمیل بحث باید درنظر داشت که یکی دیگر از سرویس‌های توکار ASP.NET Core، به نام IHostingEnvironment، اطلاعاتی را در مورد محیطی که برنامه را در آن اجرا می‌کنیم در اختیار ما قرار می‌دهد:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
روش معرفی آن نیز همانند روش معرفی سرویس IApplicationBuilder است و تنها کافی است به عنوان یک پارامتر جدید متد Configure معرفی شود. وهله سازی و تنظیمات آن نیز به صورت خودکار توسط ASP.NET Core انجام خواهد شد. اکنون پس از تزریق این سرویس، می‌توان صفحه‌ی نمایش جزئیات خطاها را تنها محدود به محیط توسعه کرد:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
    if (env.IsDevelopment())
    {
        app.UseDeveloperExceptionPage();
    }
در مورد انواع محیط‌های توسعه، در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 2 - بررسی ساختار جدید Solution» در انتهای بحث به «نقش فایل launchsetting.json» اشاره شد. اگر بر روی پروژه کلیک راست کرده و به صفحه‌ی properties آن مراجعه کنید و یا دوبار کلیک بر روی گره properties، یک چنین تنظیمی را می‌توان مشاهده کرد:


این متغیر محیطی می‌تواند سه مقدار Development, Staging و Production را داشته باشد و بر اساس این متغیر و مقدار آن است که یکی از سه متد ذیل مفهوم پیدا می‌کنند و true یا false را باز می‌گردانند:
if(env.IsDevelopment()){ }
if(env.IsProduction()){ }
if(env.IsStaging()){ }


نمایش و مدیریت خطاها در حالت Production

از app.UseDeveloperExceptionPage صرفا در حالت توسعه استفاده کنید؛ چون اطلاعات نمایش داده شده‌ی توسط آن، بیش از اندازه برای مهاجمین مفید است. اما در حالت توزیع نهایی بر روی سرور چه باید کرد؟
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
    if (env.IsDevelopment())
    {
        app.UseDeveloperExceptionPage();
    }
    else
    {
        app.UseExceptionHandler(errorHandlingPath: "/MyControllerName/SomeActionMethodName");
    }
در این حالت از Middleware دیگری به نام ExceptionHandler با فراخوانی app.UseExceptionHandler می‌توان کمک گرفت. کار آن هدایت کاربر به صفحه‌ای خاص از برنامه، در صورت بروز استثنایی است. در اینجا شما می‌توانید یک صفحه‌ی عمومی «خطایی رخ داده‌است» را بدون ذکر هیچ نوع جزئیاتی، به کاربر نمایش دهید.
به علاوه در اینجا (در این قسمت خاص برنامه که توسط پارامتر errorHandlingPath مشخص شده‌است) با استفاده از قطعه کد ذیل، دسترسی کاملی را به اطلاعات خطای رخ داده، جهت ثبت و لاگ آن دارید:
 var feature = HttpContext.Features.Get<IExceptionHandlerFeature>();
var error = feature?.Error;


بررسی میان‌افزار StatusCode

این میان افزار برای مدیریت responseهایی که status code آن‌ها بین 400 تا 600 هستند، طراحی شده‌است. بر اساس این شماره‌ها، می‌توان خطای خاصی را بازگشت داده و یا کاربر را به یک صفحه یا کنترلر خاصی در برنامه، هدایت کرد.
در حالت عادی ثبت آن
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
    if (env.IsDevelopment())
    {
        app.UseStatusCodePages();
        app.UseDeveloperExceptionPage();
    }
    else
    {
        app.UseExceptionHandler(errorHandlingPath: "/MyControllerName/SomeActionMethodName");
    }
}
تنها یک خروجی متنی را نمایش می‌دهد.


برای نمونه در اینجا مسیری درخواست داده شده‌است که توسط برنامه پردازش نمی‌شود و وجود ندارد.
اگر خواستید تا status code واقعی، به کاربر بازگشت داده شود، اما خروجی نمایش داده شده را سفارشی سازی کنید، می‌توانید از متد UseStatusCodePagesWithReExecute استفاده نمائید:
 app.UseStatusCodePagesWithReExecute("/MyControllerName/SomeActionMethodName/{0}");
در اینجا کاربر هنوز status code مساوی 404 را دریافت می‌کند (مناسب برای موتورهای جستجو)، اما اکشن متد خاصی در برنامه، سبب بازگشت یک View سفارشی به کاربر خواهد شد (بجای نمایش یک متن ساده). پارامتر {0} آن نیز همان شماره status code بازگشتی است.
مطالب
معماری لایه بندی نرم افزار #2

Domain Model یا Business Layer

پیاده سازی را از منطق تجاری یا Business Logic آغاز می‌کنیم. در روش کد نویسی Smart UI، منطق تجاری در Code Behind قرار می‌گرفت اما در روش لایه بندی، منطق تجاری و روابط بین داده‌ها در Domain Model طراحی و پیاده سازی می‌شوند. در مطالب بعدی راجع به Domain Model و الگوهای پیاده سازی آن بیشتر صحبت خواهم کرد اما بصورت خلاصه این لایه یک مدل مفهومی از سیستم می‌باشد که شامل تمامی موجودیت‌ها و روابط بین آنهاست.

الگوی Domain Model جهت سازماندهی پیچیدگی‌های موجود در منطق تجاری و روابط بین موجودیت‌ها طراحی شده است.

شکل زیر مدلی را نشان می‌دهد که می‌خواهیم آن را پیاده سازی نماییم. کلاس Product موجودیتی برای ارائه محصولات یک فروشگاه می‌باشد. کلاس Price جهت تشخیص قیمت محصول، میزان سود و تخفیف محصول و همچنین استراتژی‌های تخفیف با توجه به منطق تجاری سیستم می‌باشد. در این استراتژی همکاران تجاری از مشتریان عادی تفکیک شده اند.

Domain Model را در پروژه SoCPatterns.Layered.Model پیاده سازی می‌کنیم. بنابراین به این پروژه یک Interface به نام IDiscountStrategy را با کد زیر اضافه نمایید:

public interface IDiscountStrategy
{
    decimal ApplyExtraDiscountsTo(decimal originalSalePrice);
}

علت این نوع نامگذاری Interface فوق، انطباق آن با الگوی Strategy Design Pattern می‌باشد که در مطالب بعدی در مورد این الگو بیشتر صحبت خواهم کرد. استفاده از این الگو نیز به این دلیل بود که این الگو مختص الگوریتم هایی است که در زمان اجرا قابل انتخاب و تغییر خواهند بود.

توجه داشته باشید که معمولا نام Design Pattern انتخاب شده برای پیاده سازی کلاس را بصورت پسوند در انتهای نام کلاس ذکر می‌کنند تا با یک نگاه، برنامه نویس بتواند الگوی مورد نظر را تشخیص دهد و مجبور به بررسی کد نباشد. البته به دلیل تشابه برخی از الگوها، امکان تشخیص الگو، در پاره ای از موارد وجود ندارد و یا به سختی امکان پذیر است.

الگوی Strategy یک الگوریتم را قادر می‌سازد تا در داخل یک کلاس کپسوله شود و در زمان اجرا به منظور تغییر رفتار شی، بین رفتارهای مختلف سوئیچ شود.

حال باید دو کلاس به منظور پیاده سازی روال تخفیف ایجاد کنیم. ابتدا کلاسی با نام TradeDiscountStrategy را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Model اضافه کنید:

public class TradeDiscountStrategy : IDiscountStrategy
{
    public decimal ApplyExtraDiscountsTo(decimal originalSalePrice)
    {
        return originalSalePrice * 0.95M;
    }
}

سپس با توجه به الگوی Null Object کلاسی با نام NullDiscountStrategy را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Model اضافه کنید:

public class NullDiscountStrategy : IDiscountStrategy
{
    public decimal ApplyExtraDiscountsTo(decimal originalSalePrice)
    {
        return originalSalePrice;
    }
}

از الگوی Null Object زمانی استفاده می‌شود که نمی‌خواهید و یا در برخی مواقع نمی‌توانید یک نمونه (Instance) معتبر را برای یک کلاس ایجاد نمایید و همچنین مایل نیستید که مقدار Null را برای یک نمونه از کلاس برگردانید. در مباحث بعدی با جزئیات بیشتری در مورد الگوها صحبت خواهم کرد.

با توجه به استراتژی‌های تخفیف کلاس Price را ایجاد کنید. کلاسی با نام Price را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Model اضافه کنید:

public class Price
{
    private IDiscountStrategy _discountStrategy = new NullDiscountStrategy();
    private decimal _rrp;
    private decimal _sellingPrice;
    public Price(decimal rrp, decimal sellingPrice)
    {
        _rrp = rrp;
        _sellingPrice = sellingPrice;
    }
    public void SetDiscountStrategyTo(IDiscountStrategy discountStrategy)
    {
        _discountStrategy = discountStrategy;
    }
    public decimal SellingPrice
    {
        get { return _discountStrategy.ApplyExtraDiscountsTo(_sellingPrice); }
    }
    public decimal Rrp
    {
        get { return _rrp; }
    }
    public decimal Discount
    {
        get {
            if (Rrp > SellingPrice)
                return (Rrp - SellingPrice);
            else
                return 0;
        }
    }
    public decimal Savings
    {
        get{
            if (Rrp > SellingPrice)
                return 1 - (SellingPrice / Rrp);
            else
                return 0;
        }
    }
}

کلاس Price از نوعی Dependency Injection به نام Setter Injection در متد SetDiscountStrategyTo استفاده نموده است که استراتژی تخفیف را برای کالا مشخص می‌نماید. نوع دیگری از Dependency Injection با نام Constructor Injection وجود دارد که در مباحث بعدی در مورد آن بیشتر صحبت خواهم کرد.

جهت تکمیل لایه Model، کلاس Product را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Model اضافه کنید:

public class Product
{
    public int Id {get; set;}
    public string Name { get; set; }
    public Price Price { get; set; }
}

موجودیت‌های تجاری ایجاد شدند اما باید روشی اتخاذ نمایید تا لایه Model نسبت به منبع داده ای بصورت مستقل عمل نماید. به سرویسی نیاز دارید که به کلاینت‌ها اجازه بدهد تا با لایه مدل در اتباط باشند و محصولات مورد نظر خود را با توجه به تخفیف اعمال شده برای رابط کاربری برگردانند. برای اینکه کلاینت‌ها قادر باشند تا نوع تخفیف را مشخص نمایند، باید یک نوع شمارشی ایجاد کنید که به عنوان پارامتر ورودی متد سرویس استفاده شود. بنابراین نوع شمارشی CustomerType را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Model اضافه کنید:

public enum CustomerType
{
    Standard = 0,
    Trade = 1
}

برای اینکه تشخیص دهیم کدام یک از استراتژی‌های تخفیف باید بر روی قیمت محصول اعمال گردد، نیاز داریم کلاسی را ایجاد کنیم تا با توجه به CustomerType تخفیف مورد نظر را اعمال نماید. کلاسی با نام DiscountFactory را با کد زیر ایجاد نمایید:

public static class DiscountFactory
{
    public static IDiscountStrategy GetDiscountStrategyFor
        (CustomerType customerType)
    {
        switch (customerType)
        {
            case CustomerType.Trade:
                return new TradeDiscountStrategy();
            default:
                return new NullDiscountStrategy();
        }
    }
}

در طراحی کلاس فوق از الگوی Factory استفاده شده است. این الگو یک کلاس را قادر می‌سازد تا با توجه به شرایط، یک شی معتبر را از یک کلاس ایجاد نماید. همانند الگوهای قبلی، در مورد این الگو نیز در مباحث بعدی بیشتر صحبت خواهم کرد.

لایه‌ی سرویس با برقراری ارتباط با منبع داده ای، داده‌های مورد نیاز خود را بر می‌گرداند. برای این منظور از الگوی Repository استفاده می‌کنیم. از آنجایی که لایه Model باید مستقل از منبع داده ای عمل کند و نیازی به شناسایی نوع منبع داده ای ندارد، جهت پیاده سازی الگوی Repository از Interface استفاده می‌شود. یک Interface به نام IProductRepository را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Model اضافه کنید:

public interface IProductRepository
{
    IList<Product> FindAll();
}

الگوی Repository به عنوان یک مجموعه‌ی در حافظه (In-Memory Collection) یا انباره ای از موجودیت‌های تجاری عمل می‌کند که نسبت به زیر بنای ساختاری منبع داده ای کاملا مستقل می‌باشد.

کلاس سرویس باید بتواند استراتژی تخفیف را بر روی مجموعه ای از محصولات اعمال نماید. برای این منظور باید یک Collection سفارشی ایجاد نماییم. اما من ترجیح می‌دهم از Extension Methods برای اعمال تخفیف بر روی محصولات استفاده کنم. بنابراین کلاسی به نام ProductListExtensionMethods را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Model اضافه کنید:

public static class ProductListExtensionMethods
{
    public static void Apply(this IList<Product> products,
                                        IDiscountStrategy discountStrategy)
    {
        foreach (Product p in products)
        {
            p.Price.SetDiscountStrategyTo(discountStrategy);
        }
    }
}

الگوی Separated Interface تضمین می‌کند که کلاینت از پیاده سازی واقعی کاملا نامطلع می‌باشد و می‌تواند برنامه نویس را به سمت Abstraction و Dependency Inversion به جای پیاده سازی واقعی سوق دهد.

حال باید کلاس Service را ایجاد کنیم تا از طریق این کلاس، کلاینت با لایه Model در ارتباط باشد. کلاسی به نام ProductService را با کد زیر به پروژه SoCPatterns.Layered.Model اضافه کنید:

public class ProductService
{
    private IProductRepository _productRepository;
    public ProductService(IProductRepository productRepository)
    {
        _productRepository = productRepository;
    }
    public IList<Product> GetAllProductsFor(CustomerType customerType)
    {
        IDiscountStrategy discountStrategy =
                                DiscountFactory.GetDiscountStrategyFor(customerType);
        IList<Product> products = _productRepository.FindAll();
        products.Apply(discountStrategy);
        return products;
    }
}

در اینجا کدنویسی منطق تجاری در Domain Model به پایان رسیده است. همانطور که گفته شد، لایه‌ی Business یا همان Domain Model به هیچ منبع داده ای خاصی وابسته نیست و به جای پیاده سازی کدهای منبع داده ای، از Interface‌ها به منظور برقراری ارتباط با پایگاه داده استفاده شده است. پیاده سازی کدهای منبع داده ای را به لایه‌ی Repository واگذار نمودیم که در بخش‌های بعدی نحوه پیاده سازی آن را مشاهده خواهید کرد. این امر موجب می‌شود تا لایه Model درگیر پیچیدگی‌ها و کد نویسی‌های منبع داده ای نشود و بتواند به صورت مستقل و فارغ از بخشهای مختلف برنامه تست شود. لایه بعدی که می‌خواهیم کد نویسی آن را آغاز کنیم، لایه‌ی Service می‌باشد.

در کد نویسی‌های فوق از الگوهای طراحی (Design Patterns) متعددی استفاده شده است که به صورت مختصر در مورد آنها صحبت کردم. اصلا جای نگرانی نیست، چون در مباحث بعدی به صورت مفصل در مورد آنها صحبت خواهم کرد. در ضمن، ممکن است روال یادگیری و آموزش بسیار نامفهوم باشد که برای فهم بیشتر موضوع، باید کدها را بصورت کامل تست نموده و مثالهایی را پیاده سازی نمایید. 

مطالب
راه‌اندازی Http Interceptor در Angular
ماژول Http در Angular، برای برقراری ارتباط بین کلاینت و سمت سرور، مورد استفاده قرار می‌گیرد. معمولا هنگام ساخت درخواست‌های Http، یکسری کدهای تکراری برای تنظیم هدر (برای اعتبارسنجی و همچنین تنظیمات دیگر) نوشته می‌شوند که در هر درخواست یکسان هستند. همچنین بعد از آمدن جواب (Response) از سمت سرور نیز یکسری کدهای تکراری جهت برسی کد response و یا تغییر فرمت اطلاعات رسیده، به ساختار مورد توافق نوشته خواهند شد.

برای مثال در صورتیکه در برنامه خود از اعتبار سنجی مبتنی بر توکن (Token Base Authentication) استفاده می‌کنید، قبل از ارسال هر درخواست (request)، کدهایی مشابه کد زیر باید نوشته شوند:
let headers = new Headers();
let token = localStorage.getItem('token');
headers.append('Authorization', 'bearer ' + token);
this.http.get('/api/controller/action', { headers: headers })

همچنین فرض کنید بعد از رسیدن جواب هر درخواست، می‌خواهید response code را چک کنید و خطاهای احتمالی را مدیریت کنید. مثلا درصورت دریافت کد 401، کاربر را به صفحه «ورود» و با دریافت کد 404 آنرا را به صفحه «یافت نشد» هدایت کنید و یا با دریافت کد 403 یا 500 پیغام مناسبی را نمایش دهید. بدیهی است در این صورت بعد از هر آمدن پاسخ از سمت سرور (response)، این کدها بایستی تکرار شوند.

جهت پرهیز از این کدهای تکراری، می‌توان برای ماژول Http، یک interceptor واحد درنظر گرفت که تمامی کدهای تکراری را تنها یکبار داخل آن پیاده سازی کرد. مزیت این روش، مدیریت راحت کد، کاهش پیچیدگی‌ها و همچنین حذف کدهای تکراری و یکسان سازی آنها است.
هرچند در Angular دیگر به مانند Angular 1.x مفهوم intercept بر روی Http را به صورت توکار نداریم، ولی به دلایل زیر ما نیاز به پیاده سازی interceptor برای ماژول Http را داریم:
- تنظیم هدرهای سفارشی و اصلاح آدرس، قبل از ارسال درخواست به سمت سرور
- تنظیم token در هدر درخواست، جهت اعتبار سنجی
- مدیریت سراسری خطاهای Http
- انجام هرگونه عملیات crosscutting

حالا که Angular مفهموم intercept را برای ماژول Http خود به صورت توکار درنظر نگرفته است، راه‌حل چیست؟ بهترین راه‌حل برای پیاده سازی موارد مطرح شده در بالا، ارث بری و یا گسترش (extend) مستقیم ماژول Http است:
import { Injectable } from "@angular/core";
import { ConnectionBackend, RequestOptions, Request, RequestOptionsArgs, Response, Http, Headers } from "@angular/http";
import { Observable } from "rxjs/Rx";
import 'rxjs/add/operator/catch';
import 'rxjs/add/observable/throw';

@Injectable()
export class InterceptedHttp extends Http {
    constructor(backend: ConnectionBackend, defaultOptions: RequestOptions) {
        super(backend, defaultOptions);
    }

    request(url: string | Request, options?: RequestOptionsArgs): Observable<Response> {
        // اصلاح url
        if (typeof (url) === 'string')
            url = this.updateUrl((url as string));
        else
            url.url = this.updateUrl((url as Request).url);

        return super.request(url, this.getRequestOptionArgs(options)).catch((err: Response) => {
            // Exception handling
            switch (err.status) {
                case 400:
                    console.log('interceptor: 400');
                    console.log(err);
                    break;
                case 404:
                    console.log('interceptor: 404');
                    console.log(err);
                    break;
                case 500:
                    console.log('interceptor: 500');
                    console.log(err);
                    break;
                case 401:
                    console.log('interceptor: 401');
                    console.log(err);
                    break;
                case 403:
                    console.log('interceptor: 403');
                    console.log(err);
                    break;
                default:
                    console.log('interceptor: ' + err.status);
                    console.log(err);
            }
            return Observable.throw(err);

        });
    }

    private updateUrl(req: string) {
        return `http://localhost:61366/api/${req}`
    }

    private getRequestOptionArgs(options?: RequestOptionsArgs): RequestOptionsArgs {
        if (options == null) {
            options = new RequestOptions();
        }
        if (options.headers == null) {
            options.headers = new Headers();
        }
        // هدر درخواست تنظیم
        let token = localStorage.getItem('token');
        options.headers.append('Authorization', 'bearer ' + token);


        return options;
    }
}
تمامی افعال Http، از جمله get ،post ،put ،delete ،patch ،head و options در نهایت از متد request موجود در ماژول http برای ارسال درخواست خود استفاده می‌کنند. به همین جهت تمامی عملیات crosscutting را در این متد پیاده سازی کرده‌ایم. به علاوه قبل از ارسال درخواست، توسط متد updateUrl آدرس url خود را اصلاح کرده‌ایم. همچنین توسط متد getRequestOptionArgs هدر درخواست را جهت اعتبار سنجی مقداردهی کرده‌ایم. در اینجا بعد از ارسال درخواست و آمدن response از سمت سرور، توسط catch خطاهای احتمالی را برسی کرده‌ایم.

نکته: به عنوان مثال، در صورتیکه قصد دارید، برای درخواست‌هایی از جنس get، هدر متفاوتی نسبت به دیگر درخواست‌ها داشته باشید، آنگاه پیاده سازی عملیات اصلاح هدر در متد request جواب کار را نخواهد داد. برای حل این موضوع می‌توانید به جای اصلاح header در متد request، تمامی متدهای get ،post، put ،delete ،patch ،head و options را باز نویسی کرده و در هرکدام از این متدها اینکار را انجام دهید.

حالا با تغییر قسمت providers در ماژول اصلی برنامه به شکل زیر، Angular را مجبور می‌کنیم بجای استفاده از ماژول Http توکار خود، از ماژول جدید InterceptedHttp استفاده کند:
//…
providers: [{
        provide: Http,
        useFactory: (backend: XHRBackend, options: RequestOptions) => {
            return new InterceptedHttp(backend, options);
        },
        deps: [XHRBackend, RequestOptions],
    }],
//…

همه چیز آماده است. اکنون کافی است ماژول Http را در سرویس یا کامپوننت‌های خود تزریق کرده و درخواست‌های Http را بدون هیچگونه نوشتن کد اضافی برای تنظیم هدر و غیره (با فرض اینکه تمامی آنها در متد request از ماژول http نوشته شده‌اند)، به مانند قبل صادر کنید. برای نمونه کد زیر را ببینید.
import { Http, URLSearchParams } from '@angular/http';

//…
constructor(private _http: Http) { }

ngOnInit() {
    let urlSearchParams: URLSearchParams = new URLSearchParams();
    urlSearchParams.append('page', page.toString());
    urlSearchParams.append('count', count.toString());
    let params = urlSearchParams.toString();
    this._http.get(`/cars`, { params: params })
        .subscribe(result => {
            console.log('service: Succ');
            this.cars = result.json();
        }, err => {
            console.log('service: error');
        });
}
//…
با اینکه Angular از interceptor پشتیبانی نمی‌کند، ولی کتابخانه‌هایی برای ایجاد قابلیت مشابه interceptor به وجود آمده‌اند که برخی از آنها عبارتند از:  angular2-cool-http ، ng2-http-interceptor ، ng2-interceptors . به جای extend مستقیم ماژول Http توسط خودتان، اینکار را می‌توانید به این کتابخانه‌ها بسپارید.
مطالب
اختصاصی کردن Razor برای #C در MVC با استفاده از Extension Method
در این مقاله ما میخواهیم RazorViewEngine را با استفاده از یک Extension Method  به گونه ای تنظیم کنیم که فقط به دنبال View‌هایی که مربوط به C# هستند بگردد. در ابتدای مقاله توضیح خلاصه ای درباره Extension Method خواهیم داشت و سپس نحوه اختصاصی کردن Razor برای C# را خواهیم دید.
Extension Method‌ها بسیار کارآمد هستند و  نحوه ایجاد و استفاده از آنها بسیار راحت است. به گونه ای که میتوان آنها را حتی برای کلاس‌های از قبل تعریف شده .Net نیز ایجاد کرد و در سرتاسر برنامه از آن استفاده کرد.
با مثالی ساده نحوه ایجاد و استفاده از Extension Method را میبینیم. در این مثال ما سعی داریم متدی برای کلاس string در .Net بنویسیم که دو رشته را به هم بچسباند.
1. ابتدا کلاسی در دایرکتوری دلخواه ایجاد میکنیم.
namespace ApplicationTest01.Utilities
{
    public class StringHelper
    {
    }
}
2. سپس متد مورد نظر را مینویسیم:
namespace ApplicationTest01.Utilities
{
    public class StringHelper
    {
        public string StringConcatenate(string firstPhrase, string secondPhrase)
        {
            return firstPhrase + secondPhrase;
        }
    }
}
3. کلاس و متدی که در آن تعریف میکنیم بایستی public و static باشند. namespace کلاس را نیز به namespace کلاس string در .Net (یعنی System) تغییر میدهیم.
namespace System
{
    public static class StringHelper
    {
        public static string StringConcatenate(string firstPhrase, string secondPhrase)
        {
            return firstPhrase + secondPhrase;
        }
    }
}
4. در Extension Method‌ها ورودی اول تابع به پارامتری اشاره دارد که قرار است هنگام استفاده از آن (یا صدا زدن آن) متد، عملیات مورد نظر را روی آن اجرا کند. به همین جهت عبارت this را به پارامتر ورودی اول تابع میدهیم.
namespace System
{
    public static class StringHelper
    {
        public static string StringConcatenate(this string firstPhrase, string secondPhrase)
        {
            return firstPhrase + secondPhrase;
        }
    }
}
برای استفاده از این متد کافیست پس از یک عبارت string متد را فراخوانی کنیم:
        public ActionResult Index()
        {
            "1234".StringConcatenate("567");
            string s1 = "dotnet";
            string s2 = "tips";
            s1.StringConcatenate(s2);
            return View();
        }
همانطور که میبینید در ظاهر تابع فقط یک ورودی دارد ولی ما دو ورودی برای آن در نظر گرفتیم. در واقع ورودی اول تابع قبل از "." (دات) آمده است و عبارت this به آن اشاره دارد.
برای اختصاصی کردن RazorViewEngine برای C#، مشابه روند فوق یک Extension Method ایجاد میکنیم که namespace کلاس آن با namespace کلاس RazorViewEngine (یعنی System.Web.Mvc ) یکی باشد. خروجی Extension Method ما از نوع  RazorViewEngine میباشد:
namespace System.Web.Mvc
{
    public static class EngineFilter
    {
        public static RazorViewEngine DisableVbhtml(this RazorViewEngine engine)
        {
            return engine;
        }
    }
}
از آن جایی که کلاس RazorViewEngine برای شناسایی view‌ها شامل Peroperty هایی از جنس []string می‌باشد، ابتدا متدی ساده به نام FilterOutVbhtml برای فیلتر کردن string‌های حاوی عبارت "vbhtml" مینویسیم.
namespace System.Web.Mvc
{
    public static class EngineFilter
    {
        public static RazorViewEngine DisableVbhtml(this RazorViewEngine engine)
        {
            return engine;
        }
 
        private static string[] FilterOutVbhtml(string[] source)
        {
            return source.Where(s => !s.Contains("vbhtml")).ToArray();
        }
    }
}
در ادامه، در بدنه متد DisableVbhtml پروپرتی‌های RazorViewEngine را فرا خوانی کرده و با استفاده از متد FilterOutVbhtml آنها را فیلتر میکنیم.
namespace System.Web.Mvc
{
    public static class EngineFilter
    {
        public static RazorViewEngine DisableVbhtml(this RazorViewEngine engine)
        {
            engine.AreaViewLocationFormats = FilterOutVbhtml(engine.AreaViewLocationFormats);
            engine.AreaMasterLocationFormats = FilterOutVbhtml(engine.AreaMasterLocationFormats);
            engine.AreaPartialViewLocationFormats = FilterOutVbhtml(engine.AreaPartialViewLocationFormats);
            engine.ViewLocationFormats = FilterOutVbhtml(engine.ViewLocationFormats);
            engine.MasterLocationFormats = FilterOutVbhtml(engine.MasterLocationFormats);
            engine.PartialViewLocationFormats = FilterOutVbhtml(engine.PartialViewLocationFormats);
            engine.FileExtensions = FilterOutVbhtml(engine.FileExtensions);
            return engine;
        }
 
        private static string[] FilterOutVbhtml(string[] source)
        {
            return source.Where(s => !s.Contains("vbhtml")).ToArray();
        }
    }
}
سپس در فایل Global.asax در Application_Start یکبار ViewEngine‌ها را حذف میکنیم -Engine مربوط به aspx به صورت پیش فرض فعال میباشد- و سپس RazorViewEngine را به همراه فراخوانی Extension Method خودمان به ViewEngine‌ها اضافه میکنیم.
ViewEngines.Engines.Clear();
ViewEngines.Engines.Add(new RazorViewEngine().DisableVbhtml());
امیدوارم مطالب فوق برای شما مفید و کارآمد باشد.
منبع: stackoverflow.com
مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت سوم - نرمال سازها و اعتبارسنج‌ها
چندی قبل مطلب «نرمال سازی اطلاعات کاربران در حین ثبت نام» را در سایت جاری مطالعه کردید. پیاده سازی یک چنین قابلیتی به صورت توکار در ASP.NET Core Identity پیش بینی شده‌است. همچنین تمام اعتبارسنج‌های نام‌های کاربران، کلمات عبور آن‌ها، ایمیل‌های آن‌ها و غیره را نیز می‌توان سفارشی سازی کرد و بجای سرویس‌های پیش‌فرض آن‌ها معرفی و جایگزین نمود.


سفارشی سازی نرمال سازها

اگر به طراحی جداول ASP.NET Core Identity دقت کنید، تعدادی فیلد اضافی حاوی کلمه‌ی Normalized را هم مشاهده خواهید کرد. برای مثال:


در جدول کاربران، فیلدهای Email و UserName به همراه دو فیلد اضافه‌ی NormalizedEmail و NormalizedUserName وجود دارند.
مقدار دهی و مدیریت این فیلدهای ویژه به صورت خودکار توسط کلاسی به نام UpperInvariantLookupNormalizer صورت می‌گیرد:
 public class UpperInvariantLookupNormalizer : ILookupNormalizer
این کلاس اینترفیس ILookupNormalizer را پیاده سازی کرده و تنها کاری را که انجام می‌دهد، تبدیل نام کاربر، نام نقش‌ها و یا ایمیل کاربر به حالت upper case آن است. اما هدف اصلی از آن چیست؟
همانطور که در مطلب «نرمال سازی اطلاعات کاربران در حین ثبت نام» نیز عنوان شد، برای مثال ایمیل‌های جی‌میل را می‌توان با چندین حالت مختلف ثبت کرد و یک کاربر به این صورت می‌تواند شرط یکتا بودن آدرس ایمیل‌های تنظیم شده‌ی در کلاس IdentityServicesRegistry را دور بزند:
 identityOptionsUser.RequireUniqueEmail = true;
به همین جهت برای سفارشی سازی آن کلاس CustomNormalizer با سفارشی سازی UpperInvariantLookupNormalizer پیاده سازی شده‌است.
چون تنها یک اینترفیس ILookupNormalizer وجود دارد، باید بر اساس محتوای کلیدی که به آن ارسال می‌شود:
   public override string Normalize(string key)
تصمیم‌گیری کرد که آیا ایمیل است یا خیر. چون از این نرمال کننده هم برای ایمیل‌ها و هم برای نام‌ها استفاده می‌شود. سپس می‌توان منطق‌های سفارشی خود مانند حذف نقطه‌های اضافی ایمیل‌ها و یا حذف کاراکترهای اضافی اعمالی به نام‌های کاربری را اعمال کرد.
پس از تدارک کلاس CustomNormalizer، تنها کاری را که باید در جهت معرفی و جایگرینی آن انجام داد، تغییر ذیل در کلاس IdentityServicesRegistry است:
services.AddScoped<ILookupNormalizer, CustomNormalizer>();
services.AddScoped<UpperInvariantLookupNormalizer, CustomNormalizer>();
یکبار CustomNormalizer را به عنوان پیاده سازی کننده‌ی ILookupNormalizer معرفی کرده‌ایم. همچنین یکبار هم سرویس توکار UpperInvariantLookupNormalizer را به سرویس سفارشی خودمان هدایت کرده‌ایم. به این ترتیب مطمئن خواهیم شد که همواره از CustomNormalizer ما استفاده خواهد شد.
بنابراین دیگر نیازی نیست تا در حین ثبت‌نام نسبت به تمیزسازی ایمیل‌ها و یا نام‌های کاربری اقدام کنیم. سرویس ILookupNormalizer در پشت صحنه به صورت خودکار در تمام مراحل ثبت نام و به روز رسانی‌ها توسط ASP.NET Core Identity استفاده می‌شود.


سفارشی سازی UserValidator

ASP.NET Core Identity به همراه یک سرویس توکار اعتبارسنج کاربران است که با پیاده سازی اینترفیس IUserValidator ارائه شده‌است:
 public class UserValidator<TUser> : IUserValidator<TUser> where TUser : class
این سرویس پیش‌فرض و توکار، تنظیمات Options.User.RequireUniqueEmail، Options.User.AllowedUserNameCharacters و امثال آن‌را در مورد نام‌های کاربری و ایمیل‌ها بررسی می‌کند (تنظیم شده‌ی در متد setUserOptions کلاس IdentityServicesRegistry).
بنابراین اگر قصد تهیه‌ی یک IUserValidator جدید را داشته باشیم، از تمام تنظیمات و بررسی‌های پیش فرض سرویس توکار UserValidator فوق محروم می‌شویم. به همین جهت برای سفارشی سازی این سرویس، از خود کلاس UserValidator ارث بری کرده و سپس base.ValidateAsync آن‌را فراخوانی می‌کنیم. با این‌کار سبب خواهیم شد تا تمام اعتبارسنجی‌های پیش‌فرض ASP.NET Core Identity اعمال شده و پس از آن منطق‌های سفارشی اعتبارسنجی خود را که در کلاس CustomUserValidator‌ قابل مشاهده هستند، اضافه می‌کنیم.
        public override async Task<IdentityResult> ValidateAsync(UserManager<User> manager, User user)
        {
            // First use the built-in validator
            var result = await base.ValidateAsync(manager, user).ConfigureAwait(false);
            var errors = result.Succeeded ? new List<IdentityError>() : result.Errors.ToList();

            // Extending the built-in validator
            validateEmail(user, errors);
            validateUserName(user, errors);

            return !errors.Any() ? IdentityResult.Success : IdentityResult.Failed(errors.ToArray());
        }
در اینجا برای مثال در متد validateEmail سفارشی تهیه شده، لیست یک سری fake email provider اضافه شده‌اند (مدخل EmailsBanList در فایل appsettings.json برنامه) تا کاربران نتوانند از آن‌ها جهت ثبت‌نام استفاده کنند و یا در متد validateUserName سفارشی، اگر نام کاربری برای مثال عددی وارد شده بود، یک new IdentityError بازگشت داده می‌شود.

پس از تدارک کلاس CustomUserValidator، تنها کاری را که باید در جهت معرفی و جایگرینی آن انجام داد، تغییر ذیل در کلاس IdentityServicesRegistry است:
 services.AddScoped<IUserValidator<User>, CustomUserValidator>();
services.AddScoped<UserValidator<User>, CustomUserValidator>();
یکبار CustomUserValidator را به عنوان پیاده سازی کننده‌ی IUserValidator معرفی کرده‌ایم. همچنین یکبار هم سرویس توکار UserValidator را به سرویس سفارشی خودمان هدایت کرده‌ایم. به این ترتیب مطمئن خواهیم شد که همواره از CustomUserValidator ما استفاده خواهد شد (حتی اگر UserValidator اصلی از سیستم تزریق وابستگی‌ها درخواست شود).


سفارشی سازی PasswordValidator

مراحل سفارشی سازی اعتبارسنج کلمات عبور نیز همانند تهیه‌ی CustomUserValidator فوق است.
ASP.NET Core Identity به همراه یک سرویس توکار اعتبارسنج کلمات عبور کاربران است که با پیاده سازی اینترفیس IPasswordValidator ارائه شده‌است:
 public class PasswordValidator<TUser> : IPasswordValidator<TUser> where TUser : class
در این کلاس، از اطلاعات متد setPasswordOptions کلاس IdentityServicesRegistry
        private static void setPasswordOptions(PasswordOptions identityOptionsPassword, SiteSettings siteSettings)
        {
            identityOptionsPassword.RequireDigit = siteSettings.PasswordOptions.RequireDigit;
            identityOptionsPassword.RequireLowercase = siteSettings.PasswordOptions.RequireLowercase;
            identityOptionsPassword.RequireNonAlphanumeric = siteSettings.PasswordOptions.RequireNonAlphanumeric;
            identityOptionsPassword.RequireUppercase = siteSettings.PasswordOptions.RequireUppercase;
            identityOptionsPassword.RequiredLength = siteSettings.PasswordOptions.RequiredLength;
        }
که از فایل appsettings.json و مدخل PasswordOptions آن تامین می‌شود:
"PasswordOptions": {
   "RequireDigit": false,
   "RequiredLength": 6,
   "RequireLowercase": false,
   "RequireNonAlphanumeric": false,
   "RequireUppercase": false
},
جهت اعتبارسنجی کلمات عبور وارد شده‌ی توسط کاربران در حین ثبت نام و یا به روز رسانی اطلاعات خود، استفاده می‌شود.

بنابراین در اینجا نیز ارائه‌ی یک پیاده سازی خام از IPasswordValidator سبب خواهد شد تا تمام اعتبارسنجی‌های توکار کلاس PasswordValidator اصلی را از دست بدهیم. به همین جهت کار را با ارث بری از همین کلاس توکار شروع کرده و ابتدا متد base.ValidateAsync آن‌را فراخوانی می‌کنیم تا مطمئن شویم، مدخل PasswordOptions تنظیمات یاد شده، حتما پردازش خواهند شد. سپس منطق سفارشی خود را اعمال می‌کنیم.
برای مثال در کلاس CustomPasswordValidator تهیه شده، به مدخل PasswordsBanList فایل appsettings.json مراجعه شده و کاربران را از انتخاب کلمات عبوری به شدت ساده، منع می‌کند.

پس از تدارک کلاس CustomPasswordValidator‌، تنها کاری را که باید در جهت معرفی و جایگرینی آن انجام داد، تغییر ذیل در کلاس IdentityServicesRegistry است:
services.AddScoped<IPasswordValidator<User>, CustomPasswordValidator>();
services.AddScoped<PasswordValidator<User>, CustomPasswordValidator>();
یکبار CustomPasswordValidator را به عنوان پیاده سازی کننده‌ی IPasswordValidator معرفی کرده‌ایم. همچنین یکبار هم سرویس توکار PasswordValidator را به سرویس سفارشی خودمان هدایت کرده‌ایم. به این ترتیب مطمئن خواهیم شد که همواره از CustomPasswordValidator ما استفاده خواهد شد (حتی اگر PasswordValidator اصلی از سیستم تزریق وابستگی‌ها درخواست شود).


پردازش نتایج اعتبارسنج‌ها

این اعتبارسنج‌ها در خروجی‌های IdentityResult تمام متدهای ASP.NET Core Identity ظاهر می‌شوند. بنابراین فراخوانی ساده‌ی UpdateUserAsync اشتباه است و حتما باید خروجی آن‌را جهت پردازش IdentityResult آن بررسی کرد. به همین جهت تعدادی متد الحاقی به کلاس IdentityExtensions اضافه شده‌اند تا کارکردن با IdentityResult را ساده‌تر کنند.
   public static void AddErrorsFromResult(this ModelStateDictionary modelStat, IdentityResult result)
متد AddErrorsFromResult خطاهای حاصل از عملیات ASP.NET Core Identity را به ModelState جاری اضافه می‌کند. به این ترتیب می‌توان این خطاها را به کاربر در Viewهای برنامه و در قسمت اعتبارسنجی مدل آن نمایش داد.

   public static string DumpErrors(this IdentityResult result, bool useHtmlNewLine = false)
و یا متد DumpErrors تمام خطاهای موجود در IdentityResult  را تبدیل به یک رشته می‌کند. برای مثال می‌توان این رشته را در Remote validationها مورد استفاده قرار داد.
استفاده‌ی از این متدهای الحاقی را در کنترلرهای برنامه می‌توانید مشاهده کنید.


استفاده‌ی از اعتبارسنج‌ها جهت انجام Remote validation

اگر به RegisterController دقت کنید، اکشن متدهای ValidateUsername و ValidatePassword قابل مشاهده هستند:
  [AjaxOnly, HttpPost, ValidateAntiForgeryToken]
  [ResponseCache(Location = ResponseCacheLocation.None, NoStore = true)]
  public async Task<IActionResult> ValidateUsername(string username, string email)

  [AjaxOnly, HttpPost, ValidateAntiForgeryToken]
  [ResponseCache(Location = ResponseCacheLocation.None, NoStore = true)]
  public async Task<IActionResult> ValidatePassword(string password, string username)
این اکشن متدها توسط سرویس‌های
IPasswordValidator<User> passwordValidator,
IUserValidator<User> userValidator,
تزریق شده‌ی به سازنده‌ی کلاس، پیاده سازی شده‌اند. در مورد تامین آن‌ها و سفارشی سازی آن‌ها نیز پیشتر بحث شد. این اینترفیس‌ها دقیقا همان وهله‌های CustomUserValidator و CustomPasswordValidator را در اختیار ما قرار می‌دهند. تنها کاری را که باید انجام دهیم، فراخوانی متد ValidateAsync آن‌ها است. این متد یک خروجی از نوع IdentityResult را دارد. به همین جهت متد DumpErrors را برای پردازش این نتیجه تدارک دیدیم.
به این ترتیب کاربران در حین ثبت نام، راهنمای بهتری را جهت انتخاب کلمات عبور و نام کاربری مشاهده خواهند کرد و این بررسی‌ها نیز Ajax ایی هستند و پیش از ارسال فرم نهایی به سرور اتفاق می‌افتند.

برای فعالسازی Remote validation، علاوه بر ثبت اسکریپت‌های Ajax ایی، خواص کلاس RegisterViewModel نیز از ویژگی Remote استفاده می‌کنند:
  [Required(ErrorMessage = "(*)")]
  [Display(Name = "نام کاربری")]
  [Remote("ValidateUsername", "Register",
AdditionalFields = nameof(Email) + "," + ViewModelConstants.AntiForgeryToken, HttpMethod = "POST")]
  [RegularExpression("^[a-zA-Z_]*$", ErrorMessage = "لطفا تنها از حروف انگلیسی استفاده نمائید")]
  public string Username { get; set; }

یک نکته: برای اینکه Remote Validation را به همراه ValidateAntiForgeryToken استفاده کنیم، تنها کافی است نام فیلد مخفی آن‌را به لیست AdditionalFields به نحوی که مشاهده می‌کنید، اضافه کنیم.


کدهای کامل این سری را در مخزن کد DNT Identity می‌توانید ملاحظه کنید.
نظرات مطالب
DbContext pooling در EF Core 2.0
«... همچنین باید درنظر داشت که استفاده‌ی مجدد از یک Context به معنای حفظ مقادیر فیلدهای private کلاس Context سفارشی شما نیز می‌شود ... »
این مورد سبب می‌شود تا سایر پارامترهای تزریق شده‌ی به context، طول عمر singleton پیدا کنند؛ چون این context دیگر وهله سازی نخواهد شد و وابستگی‌های آن دوباره از IoC Container سیستم، درخواست مجدد نمی‌شوند. به همین جهت در این حالت، تزریق سایر پارامترها را در سازنده‌ی کلاس، ممنوع کرده‌اند تا این اشتباه را مرتکب نشوید.
اما ... می‌توان به وابستگی‌های سیستم در کلاس Context برنامه به نحو دیگری دسترسی یافت:
services.AddEntityFrameworkSqlServer();
services.AddDbContextPool<ApplicationDbContext>((serviceProvider, optionsBuilder) =>
{
   optionsBuilder.UseSqlServer("...");
   optionsBuilder.UseInternalServiceProvider(serviceProvider);
});
کار متد UseInternalServiceProvider افزودن serviceProvider برنامه به لیست سرویس‌های داخلی EF است. از این متد عموما استفاده نمی‌شود، مگر اینکه بخواهید به سرویس‌های برنامه درون context آن دسترسی پیدا کنید.
نکته‌ی مهم دیگر، ذکر صریح متد services.AddEntityFrameworkSqlServer است تا اینبار سرویس‌های EF به صورت مستقیم به serviceProvider برنامه اضافه شوند. زمانیکه UseInternalServiceProvider فراخوانی می‌شود، هنوز serviceProvider برنامه ساخته نشده‌است. به همین جهت نیاز است این متد را نیز دستی فراخوانی کنیم که در حالت متداول نیازی به آن نیست و توسط EF مدیریت می‌شود. 
پس از این تنظیمات ابتدایی، اکنون داخل context برنامه به شکل زیر می‌توان به سرویس‌های مختلف دسترسی یافت:
using Microsoft.EntityFrameworkCore.Infrastructure;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;

var siteSettings = this.GetService<IOptionsSnapshot<SiteSettings>>();
// Or
var siteSettings = this.GetInfrastructure().GetRequiredService<IOptionsSnapshot<SiteSettings>>();
مطالب
بررسی ساختار جدول MigrationHistory در Entity Framework 6.x
EF اطلاعات تمام migrations اجرا شده‌ی بر روی بانک اطلاعاتی را در جدولی به نام MigrationHistory__ ذخیره می‌کند:


اگر به تصویر دقت کنید، در ستون Model آن، اطلاعات باینری ذخیره شده‌اند. شاید در وهله‌ی اول اینطور به نظر برسد که این ستون حاوی هش نقل و انتقالات صورت گرفته‌است؛ اما ... خیر. اطلاعات این ستون، GZip شده‌ی یک رشته‌ی XML ایی یا همان EDMX معادل مدل‌ها و نگاشت‌های برنامه است.
در کدهای ذیل، نمونه مثالی را از نحوه‌ی خواندن این اطلاعات، مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.SqlClient;
using System.IO;
using System.IO.Compression;
using System.Xml.Linq;
 
namespace EF_General
{
    public static class InsideMigrations
    {
        public static void PrintFirstMigrationModel()
        {
            const string connectionString = "Data Source=(local);Initial Catalog=TestDbIdentity;Integrated Security = true";
            const string sqlToExecute = "select top 1 model from __MigrationHistory";
 
            using (var connection = new SqlConnection(connectionString))
            {
                connection.Open();
 
                using (var command = new SqlCommand(sqlToExecute, connection))
                {
                    using (var reader = command.ExecuteReader())
                    {
                        if (!reader.HasRows)
                        {
                            throw new KeyNotFoundException("Nothing to display.");
                        }
 
                        while (reader.Read())
                        {
                            var model = (byte[]) reader["model"];
                            var decompressed = decompressMigrationModel(model);
                            Console.WriteLine(decompressed);
                        }
                    }
                }
            }
        }
 
        private static XDocument decompressMigrationModel(byte[] bytes)
        {
            using (var memoryStream = new MemoryStream(bytes))
            {
                using (var gzipStream = new GZipStream(memoryStream, CompressionMode.Decompress))
                {
                    return XDocument.Load(gzipStream);
                }
            }
        }
    }
}
در اینجا، اولین مدل ثبت شده‌ی در جدول migrations واکشی شده‌است. سپس به متد decompressMigrationModel برای رمزگشایی نهایی ارسال گردیده‌است.
بر اساس این اطلاعات، EF کاری به ساختار فعلی بانک اطلاعاتی شما ندارد. زمانیکه Add-Migration را اجرا می‌کنید، به جدول migrations مراجعه کرده، آخرین رکورد آن‌را یافته و سپس اطلاعات آن‌را از حالت فشرده خارج و XML نهایی آن‌را استخراج می‌کند. در ادامه اطلاعات این فایل XML را با معادل مدل‌های فعلی برنامه مقایسه می‌کند. اگر این دو یکی نبودند، اسکریپت اعمال تغییرات را تولید خواهد کرد.
مورد دیگری که در این جدول حائز اهمیت است، ستون ContextKey آن است: «رفع مشکل Migration با تغییر NameSpace در EF»  
مطالب
آپلود فایل توسط فرم‌های پویای jqGrid
پیشنیازها
Ajax.BeginForm و ارسال فایل به سرور در ASP.NET MVC
فعال سازی و پردازش صفحات پویای افزودن، ویرایش و حذف رکوردهای jqGrid در ASP.NET MVC
فرمت کردن اطلاعات نمایش داده شده به کمک jqGrid در ASP.NET MVC
استفاده ازExpressionها جهت ایجاد Strongly typed view در ASP.NET MVC


فرم‌های پویای jqGrid نیز به صورت Ajax ایی به سرور ارسال می‌شوند و اگر نوع عناصر تشکیل دهنده‌ی آن‌ها file تعیین شوند، قادر به ارسال این فایل‌ها به سرور نخواهند بود. در ادامه نحوه‌ی یکپارچه سازی افزونه‌ی AjaxFileUpload را با فرم‌های jqGrid بررسی خواهیم کرد.


تغییرات فایل Layout برنامه

در اینجا دو فایل جدید ajaxfileupload.js و jquery.blockUI.js به مجموعه‌ی فایل‌های تعریف شده اضافه شده‌اند:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>@ViewBag.Title - My ASP.NET Application</title>

    <link href="~/Content/themes/base/jquery.ui.all.css" rel="stylesheet" />
    <link href="~/Content/jquery.jqGrid/ui.jqgrid.css" rel="stylesheet" />
    <link href="~/Content/Site.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
</head>
<body>
    <div>
        @RenderBody()
    </div>

    <script src="~/Scripts/jquery-1.7.2.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery-ui-1.8.11.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/i18n/grid.locale-fa.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery.jqGrid.src.js"></script>
    <script src="~/Scripts/ajaxfileupload.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery.blockUI.js"></script>

    @RenderSection("Scripts", required: false)
</body>
</html>
از فایل jquery.blockUI.js برای نمایش صفحه‌ی منتظر بمانید تا فایل آپلود شود، استفاده خواهیم کرد.
 PM> Install-Package jQuery.BlockUI



نکته‌ای در مورد واکنشگرا کردن jqGrid

اگر می‌خواهید عرض jqGrid به تغییرات اندازه‌ی مرورگر پاسخ دهد، تنها کافی است تغییرات ذیل را اعمال کنید:
<div dir="rtl" id="grid1" style="width:100%;" align="center">
    <div id="rsperror"></div>
    <table id="list" cellpadding="0" cellspacing="0"></table>
    <div id="pager" style="text-align:center;"></div>
</div>


    <script type="text/javascript">
        $(document).ready(function () {

            // Responsive jqGrid
            $(window).bind('resize', function () {
                var targetContainer = "#grid1";
                var targetGrid = "#list";

                $(targetGrid).setGridWidth($(targetContainer).width() - 2, true);
            }).trigger('resize');


            $('#list').jqGrid({
                caption: "آزمایش هفتم",
                /// .....
            }).navGrid(
                /// .....
            ).jqGrid('gridResize', { minWidth: 400, minHeight: 150 });
        });
    </script>
در اینجا به تغییرات resize صفحه گوش فرا داده شده و سپس به کمک متد توکار setGridWidth، به صورت پویا اندازه‌ی عرض jqGrid تغییر خواهد کرد.
همچنین اگر می‌خواهید کاربر بتواند اندازه‌ی گرید را دستی تغییر دهد، به انتهای تعاریف گرید، تعریف متد gridResize را نیز اضافه کنید.




نحوه‌ی تعریف ستونی که قرار است فایل آپلود کند

                colModel: [
                    {
                        name: '@(StronglyTyped.PropertyName<Product>(x=>x.ImageName))',
                        index: '@(StronglyTyped.PropertyName<Product>(x => x.ImageName))',
                        align: 'center', width: 220,
                        editable: true,
                        edittype: 'file',
                        formatter: function (cellvalue, options, rowObject) {
                            return "<img src='/images/" + cellvalue + "?rnd=" + new Date().getTime() + "' />";
                        },
                        unformat: function (cellvalue, options, cell) {
                            return $('img', cell).attr('src').replace('/images/', '');
                        }
                    }
                ],
edittype ستونی که قرار است فایل آپلود کند، باید به file تنظیم شود. همچنین چون در اینجا این فایل آپلودی، تصویر یک محصول است، از formatter برای تبدیل مسیر فایل به تصویر و از unformat برای بازگشت این مسیر به مقدر اصلی آن استفاده خواهیم کرد. از unformat برای حالت ویرایش اطلاعات استفاده می‌شود. از formatter برای تغییر اطلاعات دریافتی از سرور به فرمت دلخواهی در سمت کلاینت می‌توان کمک گرفت.
Rnd اضافه شده به انتهای آدرس تصویر، جهت جلوگیری از کش شدن آن تعریف شده‌است.



کتابخانه‌ی JqGridHelper

در قسمت‌های قبل مطالب بررسی jqGrid یک سری کلاس مانند JqGridData برای بازگشت اطلاعات مخصوص jqGrid و یا JqGridRequest برای دریافت پارامترهای ارسالی توسط آن به سرور، تهیه کردیم؛ به همراه کلاس‌هایی مانند جستجو و مرتب سازی پویای اطلاعات.
اگر این کلاس‌ها را از پروژه‌ها و مثال‌های ارائه شده خارج کنیم، می‌توان به کتابخانه‌ی JqGridHelper رسید که فایل‌های آن در پروژه‌ی پیوست موجود هستند.
همچنین در این پروژه، کلاسی به نام StronglyTyped با متد PropertyName جهت دریافت نام رشته‌ای یک خاصیت تعریف شده‌است. گاهی از اوقات این تنها چیزی است که کدهای سمت کلاینت، جهت سازگار شدن با Refactoring و Strongly typed تعریف شدن نیاز دارند و نه ... محصور کننده‌هایی طویل و عریض که هیچگاه نمی‌توانند تمام قابلیت‌های یک کتابخانه‌ی غنی جاوا اسکریپتی را به همراه داشته باشند.
با کمی جستجو، برای jqGrid نیز می‌توانید از این دست محصور کننده‌هارا پیدا کنید اما ... هیچکدام کامل نیستند و دست آخر مجبور خواهید شد در بسیاری از موارد مستقیما JavaScript نویسی کنید.



یکپارچه سازی افزونه‌ی AjaxFileUpload با فرم‌های jqGrid

پس از این مقدمات، ستون ویژه‌ی actions که inline edit را فعال می‌کند، چنین تعریفی را پیدا خواهد کرد:
                colModel: [
                    {
                        name: 'myac', width: 80, fixed: true, sortable: false,
                        resize: false, formatter: 'actions',
                        formatoptions: {
                            keys: true,
                            afterSave: function (rowid, response) {
                                doInlineUpload(response, rowid);
                            },
                            delbutton: true,
                            delOptions: {
                                url: "@Url.Action("DeleteProduct","Home")"
                            }
                        }
                    }
                ],
در اینجا afterSave اضافه شده‌است تا کار ارسال فایل به سرور را در حالت ویرایش inline فعال کند.
و ویژگی‌های قسمت‌های edit، add و delete فرم‌های پویای jqGrid باید به نحو ذیل تغییر کنند:
            $('#list').jqGrid({
                caption: "آزمایش هفتم",
                // ....
            }).navGrid(
                '#pager',
                //enabling buttons
                { add: true, del: true, edit: true, search: false },
                //edit option
                {
                    width: 'auto',
                    reloadAfterSubmit: true, checkOnUpdate: true, checkOnSubmit: true,
                    beforeShowForm: function (form) {
                        centerDialog(form, $('#list'));
                    },
                    afterSubmit: doFormUpload,
                    closeAfterEdit: true
                },
                //add options
                {
                    width: 'auto', url: '@Url.Action("AddProduct","Home")',
                    reloadAfterSubmit: true, checkOnUpdate: true, checkOnSubmit: true,
                    beforeShowForm: function (form) {
                        centerDialog(form, $('#list'));
                    },
                    afterSubmit: doFormUpload,
                    closeAfterAdd: true
                },
                //delete options
                {
                    url: '@Url.Action("DeleteProduct","Home")',
                    reloadAfterSubmit: true
                }).jqGrid('gridResize', { minWidth: 400, minHeight: 150 });
با اکثر این تنظیمات در مطلب «فعال سازی و پردازش صفحات پویای افزودن، ویرایش و حذف رکوردهای jqGrid در ASP.NET MVC» آشنا شده‌اید. تنها قسمت جدید آن شامل رویدادگردان afterSubmit است. در اینجا است که افزونه‌ی AjaxFileUpload فعال شده و سپس اطلاعات المان فایل را به سرور ارسال می‌کند.
افزونه‌ی AjaxFileUpload پس از ارسال اطلاعات عناصر غیر فایلی فرم، باید فعال شود. به همین جهت است که از رویداد afterSubmit در حالت نمایش فرم‌های پویا و رویداد afterSave در حالت ویرایش inline استفاده کرده‌ایم.
در ادامه تعاریف متدهای doInlineUpload و doUpload بکار گرفته شده در رویداد afterSubmit را مشاهده می‌کنید:
        function doInlineUpload(response, rowId) {
            return doUpload(response, null, rowId);
        }

        function doFormUpload(response, postdata) {
            return doUpload(response, postdata, null);
        }

        function doUpload(response, postdata, rowId) {
            // دریافت خروجی متد ثبت اطلاعات از سرور
            // و استفاده از آی دی رکورد ثبت شده برای انتساب فایل آپلودی به آن رکورد
            var result = $.parseJSON(response.responseText);
            if (result.success === false)
                return [false, "عملیات ثبت موفقیت آمیز نبود", result.id];

            var fileElementId = '@(StronglyTyped.PropertyName<Product>(x=>x.ImageName))';
            if (rowId) {
                fileElementId = rowId + "_" + fileElementId;
            }

            var val = $("#" + fileElementId).val();
            if (val == '' || val === undefined) {
                // فایلی انتخاب نشده
                return [false, "لطفا فایلی را انتخاب کنید", result.id];
            }

            $('#grid1').block({ message: '<h4>در حال ارسال فایل به سرور</h4>' });
            $.ajaxFileUpload({
                url: "@Url.Action("UploadFiles", "Home")", // مسیری که باید فایل به آن ارسال شود
                secureuri: false,
                fileElementId: fileElementId, // آی دی المان ورودی فایل
                dataType: 'json',
                data: { id: result.id }, // اطلاعات اضافی در صورت نیاز
                complete: function () {
                    $('#grid1').unblock();
                },
                success: function (data, status) {
                    $("#list").trigger("reloadGrid");
                },
                error: function (data, status, e) {
                    alert(e);
                }
            });

            return [true, "با تشکر!", result.id];
        }
امضای رویدادگردان‌های afterSubmit و afterSave یکی نیست. به همین جهت دو متد اضافی به جای یک متد doUpload مورد استفاده قرار گرفته‌اند.
متد doUpload توسط پارامتر response، اطلاعات بازگشتی پس از ذخیره سازی متداول اطلاعات فرم را دریافت می‌کند. برای مثال ابتدا اطلاعات معمولی یک محصول در بانک اطلاعاتی ذخیره شده و سپس id آن به همراه یک خاصیت به نام success از طرف سرور بازگشت داده می‌شوند.
اگر success مساوی true بود، ادامه‌ی کار آپلود فایل انجام خواهد شد. در اینجا ابتدا بررسی می‌شود که آیا فایلی از طرف کاربر انتخاب شده‌است یا خیر؟ اگر خیر، یک پیام اعتبارسنجی سفارشی به او نمایش داده خواهد شد.
خروجی متد doUpload حتما باید به شکل یک آرایه سه عضوی باشد. عضو اول آن true و false است؛ به معنای موفقیت یا عدم موفقیت عملیات. عضو دوم پیام اعتبارسنجی سفارشی است و عضو سوم، Id ردیف.
در ادامه افزونه‌ی jQuery.BlockUI فعال می‌شود تا ارسال فایل به سرور را به کاربر گوشزد کند.
سپس فراخوانی متداول افزونه‌ی ajaxFileUpload را مشاهده می‌کنید. تنها نکته‌ی مهم آن فراخوانی متد reloadGrid در حالت success است. به این ترتیب گرید را وادار می‌کنیم تا اطلاعات ذخیره شده در سمت سرور را دریافت کرده و سپس تصویر را به نحو صحیحی نمایش دهد.



کدهای سمت سرور آپلود فایل

        [HttpPost]
        public ActionResult AddProduct(Product postData)
        {
            // ...
            return Json(new { id = postData.Id, success = true }, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }

        [HttpPost]
        public ActionResult EditProduct(Product postData)
        {
            // ...
            return Json(new { id = postData.Id, success = true }, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }


        // todo: change `imageName` according to the form's file element name
        [HttpPost]
        public ActionResult UploadFiles(HttpPostedFileBase imageName, int id)
        {
            // ....
            return Json(new { FileName = product.ImageName }, "text/html", JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }
در اینجا تنها نکته‌ی مهم، خروجی‌های JSON این متدها هستند.
در حالت‌های Add و Edit، نیاز است id رکورد ثبت شده بازگشت داده شود. این id در سمت کلاینت توسط پارامتر response دریافت می‌شود. از آن در افزونه‌ی ارسال فایل به سرور استفاده خواهیم کرد. اگر به متد UploadFiles دقت کنید، این id را دریافت می‌کند. بنابراین می‌توان یک ربط منطقی را بین فایل ارسالی و رکورد متناظر با آن برقرار کرد.
Content type مقدار بازگشتی از متد UploadFiles حتما باید text/html باشد (افزونه‌ی ارسال فایل‌ها، اینگونه کار می‌کند).


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
jqGrid07.zip
مطالب
مسیریابی در AngularJs #بخش دوم
در قسمت قبل با نحوه پیاده سازی مسیریابی در AngularJs آشنا شدیم و در این پست میخواهیم نحوه تعریف و ارسال پارامترها به سیستم مسیریاب را فرا بگیریم.
فرض کنید که میخواهیم در لیست سفارشات قسمتی داشته باشیم برای مشاهده‌ی جزئیات هر سفارش. پس در صفحه نمایش جزئیات کالا نیاز به کد محصول برای واکشی آن داریم. در Angular زمانی که داریم مسیر‌ها را تعریف میکنیم این امکان را هم داریم که پارامترهایی را هم برای هر مسیر مشخص کنیم. برای این کار فایل app.js مثال قبل را باز کنید و مسیر ذیل را به آن اضافه کنید :
when('/showOrderDetails/:orderId', {
     templateUrl: 'templates/show_order.html',
     controller: 'ShowOrderController'
});
در بالا ما پارامتری به نام orderId وارد کرده ایم که میتوانیم توسط routeParams$ در کنترلر به آن دست پیدا کنیم :
myFirstRoute .controller('ShowOrderController', function($scope, $routeParams) {
    $scope.order_id = $routeParams.orderId;
});
فراموش نکنید که باید پارامتر routeParams$ را به کنترلر خود تزریق کنید.
محتوای فایل index.html را نیز به صورت زیر تغییر دهید :
<body ng-app="myFirstRoute" style="
 
    <div>
<div>
<div>
<table dir="rtl">
<thead>
  <tr>
<th>#</th><th>˜کد</th><th>نام محصول</th><th></th>
  </tr>
</thead>
<tbody>
  <tr>
<td>1</td><td>1234</td><td>15" Samsung Laptop</td>
<td><a href="#showOrderDetails/1234">جزئیات محصول</a></td>
  </tr>
  <tr>
<td>2</td><td>5412</td><td>2TB Seagate Hard drive</td>
<td><a href="#showOrderDetails/5412">جزئیات محصول</a></td>
  </tr>
  <tr>
<td>3</td><td>9874</td><td>D-link router</td>
<td><a href="#showOrderDetails/9874">جزئیات محصول</a></td>
  </tr>
</tbody>
  </table>
 
<div ng-view></div>
</div>
</div>
    </div>

<script src="js/bootstrap.js"></script>
    <script src="http://ajax.googleapis.com/ajax/libs/angularjs/1.0.7/angular.min.js"></script>
    <script src="app.js"></script>
  
</body>
نکته‌ی مهم در کد بالا قرار دادن کد کالا بعد از مسیر است،  مانند : showOrderDetails/5412 #  
و محتویات فایل templates/show_order.html :
<h2>سفارش شماره #{{order_id}}</h2>
 
محل قرار گیری جزئیات سفارش شماره : <b>#{{order_id}}</b>.
برنامه را اجرا کنید تا نتیجه را ببینید.

بارگزاری View‌های محلی توسط تگ <script> :
در بعضی موارد لزومی ندارد که اطلاعات View را از یک فایل دیگر بخوانید و یا حتی اینقدر View شما کوچک است که تمایل دارید آن را به همراه فایل اصلی index.html حمل کنید به جای اینکه آن را در یک فایل جدا نگهداری کنید.
دایرکتیوی به نام ng-template وجود دارد که این امکان را به ما میدهد تا بتوانیم View template‌های کوچکمان را در داخل فایل اصلی قرار دهیم. با استفاده از تگ <script> به شکل زیر میشود این کار را انجام داد :
<script type="text/ng-template" id="add_order.html">
    <h2> ثبت سفارش </h2>
    {{message}}
</script>
برای درک بهتر مثالی را تهیه میکنیم .
فایل app.js مثال قبل را باز کنید و مسیر‌های زیر را نیز به آن اضافه کنید :
when('/AddNewOrder', {
    templateUrl: 'add_order.html',
    controller: 'AddOrderController'
}).
when('/ShowOrders', {
    templateUrl: 'show_orders.html',
    controller: 'ShowOrdersController'
});
سپس دو کنترلر زیر را نیز به آن اضافه کنید :
myFirstRoute.controller('AddOrderController', function($scope) {
$scope.message = 'صفحه نمایش ثبت سفارش جدید';
});


myFirstRoute.controller('ShowOrdersController', function($scope) {
$scope.message = 'صفحه نمایش لیست سفارشات';
});
فایلی به نام index2.html برای صفحه اصلی برنامه با محتوای زیر تعریف کنید :
<body ng-app="myFirstRoute" style="
 
    <div>
        <div>
        <div>
           <ul>
            <li><a href="#AddNewOrder"> ثبت سفارش جدید </a></li>
            <li><a href="#ShowOrders"> نمایش شفارشات </a></li>
            </ul>
        </div>
        <div>
            <div ng-view></div>
        </div>
        </div>
    </div>
    
    <script type="text/ng-template" id="add_order.html">
 
        <h2> ثبت سفارش </h2>
        {{message}}
 
    </script>
 
    <script type="text/ng-template" id="show_orders.html">
 
        <h2> نمایش سفارشات </h2>
        {{message}}
 
    </script>

<script src="js/bootstrap.js"></script>
    <script src="http://ajax.googleapis.com/ajax/libs/angularjs/1.0.7/angular.min.js"></script>
    <script src="app.js"></script>
  
</body>
همانطور که مشاهده میکنید در کد بالا از 2 تگ اسکریپت برای قرار دادن محتوای View استفاده کرده ایم که خاصیت type آن برابر با text/ng-template و خاصیت id آن نام View template است و دیگر فایل مجزایی برای View‌ها ایجاد نکردیم. Angular به صورت خودکار محتوای داخل تگ‌های Script را به محض فراخوانی آدرس‌های موجود در ویژگی id هر تگ به وسیله‌ی سیستم مسیر یابی، در داخل دایرکتیو ng-view قرار میدهد.
پروژه را اجرا کنید تا نتیجه را مشاهده کنید.

افزودن داده‌های سفارشی به سیستم مسیریابی : 

بیشتر اوقات ممکن است نیاز داشته باشید تا داده‌های خاصی را در مسیر‌های معینی ارسال کنید. برای مثال ممکن است شما بخواهید از یک کنترلر در مسیرهای مختلف استفاده کنید و برای هر مسیر یک داده‌ی خاص را نیز ارسال میکنید. به مثال زیر توجه کنید :
when('/AddNewOrder', {
    templateUrl: 'templates/add_order.html',
    controller: 'CommonController',
    foodata: 'addorder'
}).
when('/ShowOrders', {
    templateUrl: 'templates/show_orders.html',
    controller: 'CommonController',
    foodata: 'showorders'
});
 
sampleApp.controller('CommonController', function($scope, $route) {
    //access the foodata property using $route.current
    var foo = $route.current.foodata;
     
    alert(foo);
     
});
در هر دو مسیر از کنترلر CommonController استفاده کرده ایم با این تفاوت که در مسیر اول یعنی AddNewOrder/ یک خاصیت با نام foodata با مقدار addorder تعریف شده است و در مسیر دوم با مقدار showorder.
ما میتوانیم با تزریق route$ به کنترلرمان، توسط دستور :
$route.current.foodata
مقدار موجود در آن را بخوانیم.
مطالب
طراحی شیء گرا: OO Design Heuristics - قسمت پنجم

(The God Class Problem (Behavioral Form 

یکی از مخاطراتی که ممکن است موجب عدم بروز مزایای شیء گرایی در طرح شما شود، بحث God Class می‌باشد. شکل رفتاری آن (Behavioral Form) بیشتر در اثر یک خطای مشترک بین توسعه دهندگان پارادایم action-oriented و در جریان مهاجرت به سمت پارادایم شیء گرا، رخ می‌دهد.

این توسعه دهندگان بیشتر سعی در تسخیر و دستیابی به یک مکانیزم کنترل مرکزی شبیه به آنچه در پارادایم action-oriented داشته‌اند، در طراحی شیء گرای خود دارند. حاصل این کار تشکیل کلاسی خواهد بود که همه کارها را انجام می‌دهد، درحالیکه جزئیات ناچیزی هم به عهده مجموعه‌ای از کلاس‌ها سپرده شده است.

قاعده شهودی 3.1

تا حد ممکن هوشمندی سیستم را به صورت افقی و به طور یکنواخت توزیع کنید. به این معنی که کلاس‌های سطح بالای موجود در طراحی، باید کار را به طور یکسان مابین خود به اشتراک بگذارند. (Distribute system intelligence horizontally as uniformly as possible, that is, the top-level classes in a design should share the work uniformly)
منظور اینکه Businessای را که سیستم قرار است پیاده سازی کند، بین کلاس‌های سطح بالا تقسیم کنید. در حالت vertical یا عمودی می‌توان در نظر گرفت که کلاسی این Business را توسط یکسری متد در دل خود پیاده سازی کند و این متدها یکدیگر را فراخوانی خواهند کرد. 
قاعده شهودی 3.2
در سیستم خود God Class ایجاد نکنید. به کلاس هایی که نام آنها شامل Driver، Manager و یا Subsystem می‌باشد، مشکوک باشید. (Do not create god classes/objects in your system. Be very suspicious of a class whose name contains Driver, Manager, System, or Subsystem)

مانند: BlahBlahSystem یا BlahManager

قاعده شهودی 3.3
مراقب کلاس هایی باشید که در واسط عمومی آنها تعداد زیادی Accessor Method تعریف شده است؛ وجود آنها نشان از این دارد که داده و رفتار، در یکجا نگه داشته نشده اند. (Beware of classes that have many accessor methods defined in their public interface. Having many implies that related data and behavior are not being kept in one place)
ازدیاد عملیات get و set در واسط عمومی کلاس‌ها که Accessor Method نامیده می‌شوند، نشان دهنده ایجاد شکل رفتاری God Class می‌باشند. منظور این است که یک کلاس، رفتارهایی برای کار کردن با داده‌های خود در نظر نگرفته است و این داده‌ها را از طریق accessor method‌ها در اختیار کلاس دیگری قرار می‌دهد تا عملیات روی داده‌ها را انجام دهد. در اینجا هم مقصود God Class شدن کلاسی است که از این accessor method‌ها استفاده می‌کند و نشان از این دارد که تعداد رفتارهای آن زیاد خواهد شد. 
قاعده شهودی 3.4
مراقب کلاس هایی باشید که تعداد خیلی زیادی رفتار نامرتبط دارند؛ یعنی رفتارهایی که فقط برروی زیر مجموعه ای از داده‌های کلاس کار می‌کنند. God Class‌ها اغلب دارای اینگونه رفتارهای نامرتبط به هم هستند. (Beware of classes that have too much noncommunicating behavior, that is, methods that operate on a proper subset of the data members of a class. God classes often exhibit much noncommunicating behavior)
منظور اینکه کلاس مورد نظر را می‌توان شکست و تبدیل به دو کلاس مختلف کرد. به عنوان اولین مثال، دامنه مربوط به سیستم برنامه ریزی دوره‌های آموزشی را در نظر بگیرید. در این دامنه، ما با وهله هایی از «Student» ،«Course» و «CourseOffering» سروکار خواهیم داشت. 
قصد داریم با فراخوانی متد ()add_student مربوط به CourseOffering، یک دانشجو را به لیست شرکت کنندگان یک دوره اضافه کنیم. همچنین در این زمان لازم است مطمئن شویم که دانشجوی مورد نظر تمام پیش نیاز‌های دوره انتخاب شده را گذرانده باشد. به نظر شما کدام کلاس می‌بایست عملیات چک کردن پیش نیازها را انجام دهد؟
کلاس دانشجو از دوره‌هایی که گذرانده است آگاه است و کلاس دوره هم از پیش نیاز‌های خود. در بهترین حالت شاید یکی از طراحی‌های زیر را ارائه دهید. به شکلی که یا کلاس دوره با استفاده از متد get_courses مربوط به کلاس دانشجو، داده مورد نیاز را بدست آورده و عملیات چک کردن را در دل خود بگنجاند یا برعکس.

در هر دو طراحی بالا، بخشی از اطلاعات مربوط به policy (سیاست) در کلاس هایی قرار دارد که موضوع تصمیمات سیاست‌ها هستند. این کار از آن جهت که کلاس‌های مورد نظر ما را به دامنه خاصی که این policy در آن دامنه معنا دارد وابسته می‌کند و امکان استفاده مجدد از آن کلاس‌ها را از دست خواهید داد.

راه حل‌های پیشنهادی برای مشکل مطرح شده به شکل زیر می‌باشند:

با توجه به طراحی شکل بالا، یا خود کلاس CourseOffering با استفاده از لیست دوره‌های گذرانده شده توسط دانشجو و لیست دوره‌های پیش نیاز دوره انتخابی، چک کردن را انجام دهد و یا کلاسی با عنوان PrereqChecker که یک Controller Class (کلاسی که فقط رفتار دارد و داده مورد نظر خود را توسط سایر کلاس‌ها و از طریق accessor methodهای آنها تأمین می‌کند) می‌باشد، وظیفه چک کردن را برعهده بگیرد.


علاوه بر اینکهaccessor method ها، داده را برای کلاس‌های کنترلر مهیا می‌کنند (مانند مثال بالا)، وظیفه‌ی مهیا کردن داده برای UI (رابط کاربری) را نیاز بر عهده خواهند داشت. به این صورت که رابط کاربری، با استفاده از این متدها، مشخصات درونی مدل را نمایش دهد و یا این امکان را به کاربر می‌دهد که این مشخصات درونی مدل را ویرایش کرده و به سمت مدل ارسال نماید.

قاعده شهودی 3.5

در برنامه‌هایی که شامل یک مدل شی گرایی می‌باشند که با رابط کاربری تعامل دارند، مدل نباید به رابط کاربری وابسته باشد. رابط کاربری می‌بایست وابسته به مدل باشد. (In applications that consist of an object-oriented model interacting with a user interface, the model should never be dependent on the interface. The interface should be dependent on the model)

برای عدم نقض این قاعده شهودی، لازم است در مدل یکسری accessor method در نظر گرفته شود تا رابط کاربری از آن استفاده کند؛ ولی باید مراقب بود که این accessor method‌ها صرفا توسط رابط کاربری استفاده شود و عدم توجه به این قضیه، احتمالا شما را به سمت نقض قاعده 3.3 متمایل خواهد کرد.