مطالب
نکاتی توصیه ای برای برنامه نویسی اندروید : قسمت اول
اگر جدیدا قصد برنامه نویسی اندروید را کرده‌اید، یا هنوز روش‌های متدوالی را برای کار با این زبان انتخاب نکرده‌اید؛ به نظرم این مقاله می‌تواند کمک خوبی برای شما باشد. مسائلی که بیان میکنم در واقع از تجربیات شخصی و راه حل هایی است که برای خودم تعیین کرده‌ام و تعدادی از آن‌ها را در طول مدتی که در این زمینه فعالیت کرده‌ام، از جاهای مختلف دیده و در یک جا گردآوری کرده‌ام. برای نامگذاری اشیاء و متغیرها و دیگر موارد، من از این قاعده پیروی میکنم که به نظرم بسیار ایده آل می‌باشد. الگوی معماری هم که جدیدا مورد استفاده قرار داده‌ام، الگوی MVP است که نمونه‌ای از آن، در گیت هاب قرار گرفته است. البته این مثال ساده تر نیز وجود دارد. تشریح کامل این معماری را به همراه آزمون واحد آن، می‌توانید در این مقاله سه قسمتی ببینید.

در اینجا، یک سری نکات را در طول برنامه نویسی، متذکر می‌شوم تا مدیریت کدهای شما را در اندروید راحت‌تر کند.

یک نکته‌ی دیگر را که باید متذکر شوم این است که همه اصطلاحاتی که در این مقاله استفاده می‌شوند بر اساس اندروید استادیو و مستندات رسمی گوگل است است؛ به عنوان نمونه عبارت‌های ماژول و پروژه آن چیزی هستند که ما در اندروید استادیو به آن‌ها اشاره می‌کنیم، نه آنچه که کاربران Eclipse به آن اشاره می‌کنند.

یک. برای هر تکه کد و یا متدی که می‌نویسید مستندات کافی قرار دهید و اگر این متد نیاز به مجوز خاصی دارد مانند نمونه زیر، آن را حتما ذکر کنید:
/**
     *
     * <p>
     *   check network is available or not <br/>
     *   internet connection is not matter,for check internet connection refer to IsInternetConnected() Method in this class
     * </p>
       * <p>
     *   Required Permission : <b>android.permission.ACCESS_NETWORK_STATE</b>
     * </p>
     * @param context
     * @return returns true if a network is available
     */
    public boolean isNetworkAvailable(Context context) {

        ConnectivityManager connectivityManager
                = (ConnectivityManager) context.getSystemService(Context.CONNECTIVITY_SERVICE);
        NetworkInfo activeNetworkInfo = connectivityManager.getActiveNetworkInfo();
        return activeNetworkInfo != null && activeNetworkInfo.isConnected();
    }
همچنین اگر، مورد خاص دیگری مثل بالا بود، حتما آن را ذکر کنید. می‌توانید از تگ گذاری در کامنت ها نیز استفاده کنید. از ویژگی‌های کامنت todo در اندروید استادیو این است که میتوانید در حین کار با سیستم گیت نیز از آن بهره ببرید  و قبل از کامیت کردن کد، کدهای todo به شما یادآوری شوند و هر پیکربندی را که لازم دارید، روی آن انجام دهید.



دو. از یک کلاس واحد جهت استفاده از اطلاعات عمومی و یا ثابت‌ها استفاده نمایید. این اطلاعات می‌توانند شامل: مسیرها، آدرس‌های وب سرویس، شماره اختصاصی هر نوتیفیکیشن و .... باشند. برای اینکار میتوان هر کدام از اطلاعات را داخل یک کلاس قرار داد و همه این کلاس‌ها را به صورت استاتیک تعریف کنید تا بدین شکل در دسترس قرار بگیرند (از الگوی singleton هم می‌توان استفاده کرد).
public class ProjectSettings
{
       public static NotificationsId=new NotificationsId();
       public static UrlAddresss=new UrlAddresss();
       public static SdPath=new SdPath();
       ......
}
نحوه صدا زدن هم به همین شکل می‌شود:
ProjectSettings.NotificationsId.UpdateNotificationId
بدین شکل هم به طور ساده و مفهومی صدا زده می‌شود و هم اینکه در همه جای برنامه این ثابت‌ها و مقادیر قابل استفاده هستند. به عنوان مثال به شماره هر نوتیفیکیشن از همه جا دسترسی دارید و هم اینکه شماره‌ای تکراری اشتباها انتخاب نمی‌شود.

سه. حداکثر استفاده از اینترفیس را به خصوص برای UI انجام بدهید:
به عنوان نمونه، بسیاری نمایش یک toast را به شکل زیر انجام می‌دهند:
Toast.makeText(context, message, Toast.LENGTH_SHORT).show();
یا اینکه برای یک دیالوگ مستقیما و در جا همانجا به کدنویسی مشغول می‌شوند. این روش‌ها هیچ مشکلی ندارند ولی در آینده نگهداری کد را مشکل می‌کنند. مثلا تصور کنید شما بسیاری از جاهای برنامه، Toast زدید و حالا قصد دارید در نسخه بعدی برنامه، toast‌های دلخواه و یا custom ایی را ایجاد کنید. در این صورت مجبورید کل برنامه را رصد کرده و هر جا toast هست آن را تغییر دهید. در اینجا هم اصول DRY را نادیده گرفته‌اید و هم زحمت شما زیاد شده‌است و حتی ممکن است یک یا چندتایی از قلم بیفتند. برای دیالوگ‌ها هم بدین صورت خواهد بود و خیلی از مسائل دیگر. به همین جهت استفاده از اینترفیس‌ها توصیه می‌شود و فردا نیز اگر باز یک کلاس دیگر را نوشتید، خیلی راحت آن را با کلاس فعلی تعویض می‌کنید.
public interface IMessageUI
{
    void ShowToast(Context context,String message);
}

public class MessageUI impelement IMessageUI
{
      public void ShowToast(Context context,string message)
       {
              Toast.makeText(context, message, Toast.LENGTH_SHORT).show();
       }
}

چهار
. اگر برای اولین بار است وارد اندروید می‌شوید، خوب چرخه‌های یک شیء، چون اکتیویتی یا فراگمنت را یاد بگیرید تا در آینده با مشکلات خاصی روبرو نشوید.
به عنوان مثال درست است که اولین رویداد فراخوانی در onCreate رخ میدهد ولی همیشه محل مناسبی برای دریافت دیتاها در زمان اولیه نیست. به عنوان مثال تصور کنید که لیستی در اکتیویتی A دارید و به اکتیویتی B می‌روید و یک آیتم به اطلاعات اضافه می‌شود و موقعی که به اکتیویتی A بر می‌گردید، زیاد تعجب نکنید که لیست دقیقا به همان شکل قبلی است و خبری از آیتم جدید نیست.
  چون اکتیویتی در حالت stop بوده و بعد از آن به حالت Resume رفته و تا موقعی که این اکتیویتی از حافظه خارج نشود یا گوشی چرخش نداشته باشد، واکشی دیتاها صورت نخواهد گرفت. پس بهترین مکان در این حالت، رویداد OnStart است که در هر دو وضعیت صدا زده می‌شود؛ یا اینکه در OnRestatr روی آداپتور تغییرات جدید را اعمال کنید تا نیازی به واکشی مجدد داده‌ها نباشد. 



به طور خلاصه نحوه اجرای رویدادها بدین شکل است که ابتدای رویداد OnCreate اجرا می‌شود که هنوز هیچ UI ئی در آن پیاده سازی نشده‌است و شما در اینجا موظفید Layout خود را معرفی کنید. رویداد OnStart بعد از آن موقعی که UI آماده شده است، اجرا می‌گردد. سپس رویداد OnResume اجرا می‌شود.

 تا بدینجا اکتیویتی مشکلی ندارد و میتواند به عملیات پاسخ دهد ولی اگر قسمتی از اکتیویتی در زیر لایه‌ای از UI پنهان شود، به عنوان مثال دیالوگی باز شود که قسمتی از اکتیویتی را بپوشاند و یا منویی همانند تلگرام قسمتی از صفحه را بپوشاند، اکتیویتی اصطلاحا در حالت Pause قرار گرفته و بدین ترتیب رویداد OnPause اجرا می‌گردد. اگر همین دیالوگ بسته شود و مجددا اکتیویتی به طور کامل نمایان گردد مجددا رویداد OnResume اجرا می‌گردد.

از رویداد Onresume میتوانید برای کارهایی که بین زمان آغاز اکتیویتی و برگشت اکتیویتی مشترکند استفاده کرد. اگر به هر نحوی اکتیویتی به طور کامل پنهان شود٬، به این معناست که شما به اکتیویتی دیگری رفته‌اید رویداد OnStop اجرا شده‌است و در صورت بازگشت، رویداد OnRestart اجرا خواهد شد. ولی اگر مدت طولانی از رویداد OnStop بگذرد احتمال اینکه سیستم مدیریت منابع اندروید، اکتیویتی شما را از حافظه خارج کند زیاد است و رویداد OnDestroy صورت خواهد گرفت. در این حالت دفعه بعد، مجددا همه عملیات از ابتدا آغاز می‌گردند.

پنج. سرویس را با تردهای UI ترکیب نکنید. بعضا دیده می‌شود که کاربران AsyncTask را داخل سرویس استفاده می‌کنند ولی این را بدانید که سرویس یک ترد پردازشی جداگانه است و تضمینی برای ارتباط با UI به شما نمی‌دهند. هر چند گوگل جدیدا تمهیداتی را برای آن اندیشیده است که به شما اجازه اینکار را نمی‌دهد. ولی اگر باز هم اندروید استادیو به شما خورده‌ای نگرفت، خودتان این قانون را اجرا کنید. قرار نیست یک AsyncTask با سرویس ترکیب شود.

شش. اگر برنامه شما قرار است در چندین حالت مختلفی که اتفاق می‌افتد، یک کار خاصی را انجام دهد، برای برنامه‌تان یک Receiver بنویسید و در آن کدهای تکراری را نوشته و در محل‌های مختلف وقوع آن رویدادها، رسیور را صدا بزنید. برای نمونه برنامه تلگرام یک سرویس پیام رسان پشت صحنه دارد که در دو رویداد قرار است اجرا شوند. یکی موقعی که گوشی بوت خود را تکمیل کرده است و در حال آغاز فرایندهای سیستم عامل است و دیگر زمانی است که برنامه اجرا می‌شود. در اینجا تلگرام از یک رسیور سیستمی برای آگاهی از بوت شدن و یک رسیور داخل برنامه جهت آگاهی از اجرای برنامه استفاده میکند و هر دو به یک کلاس از جنس BroadcastReceiver متصلند:
      <receiver android:name=".AppStartReceiver" android:enabled="true">
            <intent-filter>
                <action android:name="org.telegram.start" />
                <action android:name="android.intent.action.BOOT_COMPLETED" />
            </intent-filter>
        </receiver>

public class AppStartReceiver extends BroadcastReceiver {
    public void onReceive(Context context, Intent intent) {
        AndroidUtilities.runOnUIThread(new Runnable() {
            @Override
            public void run() {
                ApplicationLoader.startPushService();
            }
        });
    }
}
برای نام رسیورهای داخلی هم میتوانید مورد شماره 2 را اجرا کنید.
برنامه تلگرام حتی برای حالت‌های پخش هم رسیورها استفاده کرده است که در همین رسیور وضعیت تغییر پلیر مشخص می‌شود:
    <receiver android:name=".MusicPlayerReceiver" >
            <intent-filter>
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.close" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.pause" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.next" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.play" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.previous" />
                <action android:name="android.intent.action.MEDIA_BUTTON" />
                <action android:name="android.media.AUDIO_BECOMING_NOISY" />
            </intent-filter>
        </receiver>
اینگونه تلگرام میتواند از همه جا سرویس را کنترل کند. مثلا موقعی که دانلود یک موزیک تمام شده، سریعا پخش آن موزیک دانلود شده را آغاز کند.

هفت. اگر از یک ORM برای لایه داده‌ها استفاده می‌کنید (قبلا در سایت جاری در مورد ORM‌های اندروید صحبت کرده‌ایم و  ORM‌های خوش دستی که خودم از آن‌ها استفاده میکنم ActiveAndroid و CPORM هستند که هم کار کردن با آنها راحت است و هم اینکه امکانات خوبی را عرضه می‌کنند) در این نوع ORM‌ها شما نباید انتظار چیزی مانند EF را داشته باشید و در بعضی موارد باید کمی خودتان کمک کنید. به عنوان مثال در Active Android برای ایجاد یک inner join باید به شکل زیر بنویسید:
     From query= new Select()
               .from(Poem.class)
               .innerJoin(BankPoemsGroups.class)
               .on("poems.id=bank_poems_groups.poem")
               .where("BankGroup=?", String.valueOf(groupId));
        return query.execute();
همانطور که می‌بینید بخش‌هایی از آن مثل جوین‌ها و شرط‌ها را باید خودتان تکمیل کنید. از آنجا که ممکن است در آینده نام فیلد تغییر کند یا اینکه در حین انبوهی از کدها، عبارت رشته‌ای را اشتباه وارد کنید، بهتر است به این فرم کار کنید:
@Table(name="poems")
public class Poem extends Model {

    public static String tableName="poems";
    public static  String codeColumn="code";
    public static  String titleColumn="title";
    public static  String bookColumn="book";
    ......

    @Column(name="code",index = true)
    public int Code;

    @Column(name="title")
    public String Title;

    @Column(name="book")
    public Book Book;
.....}
در مدل بالا، نام فیلدها و جداول به صورت استاتیک تعریف شده‌اند. حالا می‌توانیم از این اسامی به راحتی در لایه سرویس استفاده کنیم:
    From query= new Select()
               .from(Poem.class)
               .innerJoin(BankPoemsGroups.class)
               .on(Poem.TableName+"."+ Poem.IdColumn+"="+ BankPoemsGroups.TableName+"."+ BankPoemsGroups.PoemColumn)
               .where(Poem.BankGroupColumn+"=?", String.valueOf(groupId));
        return query.execute();
حالا کمی بهتر شد. هم برای تغییر آینده بهتر شد و هم اینکه احتمال خطای تایپی کاهش یافت. ولی باز هم ایجاد کوئری هنوز سخت است و نوشتن مرتب یک رابطه جوین و شرطی و چسباندن مداوم رشته‌ها کار خسته کننده‌ای است و احتمال خطای سهوی و انسانی هم در آن بالاست. برای رفع این مشکل بهتر است یک کلاس جدید برای ساخت این کوئری‌ها داشته باشیم که یک نمونه از آن را در این پایین می‌بینید:
public class QueryConcater {
  public String GetInnerJoinQuery(String table1,String field1,String table2,String field2)
    {
        String query=table1 +"." +field1+"="+table2+"."+field2;
        return query;
    }
......
}
در ادامه برای مرتب سازی و شرط و ... هم می‌نویسیم:
   return new Select()
                .from(Color.class)
                .innerJoin(ProductItem.class)
                .on(queryConcater.GetInnerJoinQuery(ProductItem.TableName,
                        ProductItem.ColorColumn, Color.TableName))
                .where(queryConcater.WhereConditionQuery
                        (ProductItem.TableName, ProductItem.ProductColumn), productId)
                .execute();
در دستورات بالا از این کلاس دو متد برای کوئری جوین و یکی هم برای ساخت شرط ایجاد شده است و مقادیر به صورت پارامتر داده شده‌اند. این الگو کمک میکند که اگر هم این تکه کد اشتباه باشد، با تغییر یکجا بقیه کدها هم تغییر میکنند و اگر در آینده هم ORM تغییر یافت، نحوه کوئری نویسی‌ها در این کلاس تغییر کنند، نه اینکه در طول لایه سرویس پراکنده باشند.

هشت. سعی کنید همیشه از یک سیستم گزارش خطا در اپلیکیشن خود استفاده کنید. در حال حاضر معروفترین سیستم گزارش خطا Acra است که می‌توانید backend آن را هم از اینجا تهیه کنید و اگر هم نخواستید، سایت Tracepot امکانات خوبی را به رایگان برای شما فراهم می‌کند. از این پس با سیستم آکرا شما به یک سیستم گزارش خطا متصلید که خطاهای برنامه شما در گوشی کاربر به شما گزارش داده خواهد شد. این گزارش‌ها شامل:
  • وضعیت گوشی در حین باز شدن برنامه و در حین خطا چگونه بوده است.
  • مشخصات گوشی
  • این خطا به چه تعداد رخ داده است و برای چه تعداد کاربر
  • گزارش گیری بر اساس اولین تاریخ رخداد خطا و آخرین تاریخ، نسخه سیستم عامل اندروید، ورژن برنامه شما و...
و امکانات دیگر.

نه. آکرا همانند Elmah نمی‌تواند خطاهای catch شده را دریافت کند. برای حل این مشکل عبارت زیر را در catch‌ها بنویسید:
ACRA.getErrorReporter().handleException(caughtException);

ده. بر خلاف سیستم دات نت که شما اجباری به استفاده از Try Catch‌ها ندارید. در جاوا اینگونه نیست و هر متدی که Throw روی آن انجام شده باشد مستلزم  استفاده از catch است. به همین دلیل در شماره نه گفتیم که چگونه باید این مشکل را حل کنیم. ولی در بسیاری از اوقات پیش می‌آید که ما داریم از ماژول‌های متفاوتی استفاده میکنیم که جدا از ماژول اصلی برنامه هستند و این مورد باعث می‌شود که بعضی افراد یا Acra را در همه ماژول‌ها صدا بزنند یا اینکه بی خیال آن شوند. ولی کار راحت‌تر این است که شما هم همانند برنامه نویسان جاوا متد خود را به Throw مزین کنید تا در هنگام استفاده از آن در برنامه اصلی نیاز به catch شدن باشد. در واقع شما نباید catch‌ها را داخل یک کتابخانه جدا و مستقل قرار دهید و روش صحیح هم همین است حالا چه استفاده از آکرا نیاز باشد و چه نباشد.

نمونه اشتباه:
 public  void CopyFile(String source,String destination,CopyFileListener copyFileListener) {
        try {
        InputStream in = new FileInputStream(source);
        OutputStream out = new FileOutputStream(destination);

        long fileLength=new File(source).length();
        // Transfer bytes from in to out
        byte[] buf = new byte[64*1024];
        int len;
        long total=0;
        while ((len = in.read(buf)) > 0) {
            out.write(buf, 0, len);
            total+=len;
            copyFileListener.PublishProgress(fileLength,total);
        }
        in.close();

            out.close();
        } catch (IOException e) {
            e.printStackTrace();
        }
    }
نمونه صحیح:
    public  void CopyFile(String source,String destination,CopyFileListener copyFileListener) throws IOException {

        InputStream in = new FileInputStream(source);
        OutputStream out = new FileOutputStream(destination);

        long fileLength=new File(source).length();
        // Transfer bytes from in to out
        byte[] buf = new byte[64*1024];
        int len;
        long total=0;
        while ((len = in.read(buf)) > 0) {
            out.write(buf, 0, len);
            total+=len;
            copyFileListener.PublishProgress(fileLength,total);
        }
        in.close();

            out.close();
    }
  ادامه دارد...
مطالب
مدیریت سراسری خطاها در یک برنامه‌ی Angular
در این مطلب قصد داریم پیام‌ها و اخطارهای برنامه را توسط کامپوننت Angular2 Toasty نمایش داده و همچنین برای کاهش میزان تکرار قسمت‌های نمایش خطا در برنامه، کار مدیریت متمرکز و سراسری آن‌ها را نیز انجام دهیم.


نمایش پیام‌ها و اخطارهای یک برنامه‌ی Angular توسط ng2-toasty

در مطلب «ایجاد Drop Down List‌های آبشاری در Angular» در قسمت دریافت اطلاعات drop down دوم از سرور، اگر کاربر مجددا گروه را بر روی حالت «لطفا گروهی را انتخاب کنید ...» قرار دهد، مقدار categoryId به undefined تغییر می‌کند:
  fetchProducts(categoryId?: number) {
    console.log(categoryId);

    this.products = [];

    if (categoryId === undefined || categoryId.toString() === "undefined") {
      return;
    }
در اینجا می‌خواهیم توسط کامپوننت Angular2 Toasty، پیام متناسبی را نمایش دهیم:



پیشنیازهای کار با کامپوننت Angular2 Toasty توسط یک برنامه‌ی Angular CLI

برای کار با کامپوننت Angular2 Toasty، ابتدا از طریق خط فرمان به پوشه‌ی ریشه‌ی برنامه وارد شده و سپس دستور ذیل را صادر می‌کنیم:
> npm install ng2-toasty --save
اینکار سبب خواهد شد تا این کامپوننت در پوشه‌ی node_modules\ng2-toasty نصب شده و همچنین فایل package.json نیز جهت درج مدخل آن به روز رسانی شود:


یک نکته: اگر در حین اجرای این دستور به خطای ذیل برخوردید:
 npm ERR! Error: EPERM: operation not permitted, rename
چون VSCode پوشه‌ی node_modules را تحت نظر قرار می‌دهد، ممکن است یک سری اعمال npm مجوز اجرا را پیدا نکنند. بنابراین ابتدا VSCode را بسته و مجددا دستور npm را اجرا کنید.

پس از آن نیاز است یکی از شیوه‌نامه‌هایی را که در تصویر فوق ملاحظه می‌کنید، در فایل angular-cli.json. مشخص کنیم:
"styles": [
    "../node_modules/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css",
    "../node_modules/ng2-toasty/bundles/style-bootstrap.css",
    "styles.css"
],
که برای نمونه در اینجا، شیوه‌نامه‌ی بوت استرپ آن انتخاب شده‌است.

سپس باید به فایل src\app\app.module.ts مراجعه کرد و ماژول این کامپوننت را معرفی نمود:
import { ToastyModule } from "ng2-toasty";

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    ToastyModule.forRoot(),

همچنین در همین قسمت، به فایل قالب src\app\app.component.html مراجعه کرده و selector tag این کامپوننت را در ابتدای آن تعریف می‌کنیم:
 <ng2-toasty [position]="'top-right'"></ng2-toasty>
در اینجا با استفاده از property binding و تعیین مقدار رشته‌ای top-right، محل نمایش اعلانات برنامه را مشخص می‌کنیم. مقدارهای ممکن آن شامل bottom-right، bottom-left، top-right، top-left، top-center، bottom-center، center-center هستند. برای مثال اگر می‌خواهید آن‌را در میانه‌ی صفحه نمایش دهید، مقدار center-center را انتخاب کنید. همچنین باید دقت داشت که این مقدار باید درون '' قرار گیرد تا مشخص شود که رشته‌ای به خاصیت position انتساب داده شده‌است و این مقدار یک خاصیت عمومی تعریف شده‌ی در کامپوننت متناظر با قالب، نیست.


نمایش یک پیام خطا توسط ToastyService

اکنون که کار برپایی کامپوننت Angular2 Toasty به پایان رسید، کار کردن با آن به سادگی تزریق سرویس آن به سازنده‌ی یک کامپوننت و فراخوانی متدهای info، success ، wait ، error و warning آن است:
import { ToastyService, ToastOptions } from "ng2-toasty";

export class ProductGroupComponent implements OnInit {

  constructor(
    private productItemsService: ProductItemsService,
    private toastyService: ToastyService) { }

  fetchProducts(categoryId?: number) {
    console.log(categoryId);

    this.products = [];

    if (categoryId === undefined || categoryId.toString() === "undefined") {
      this.toastyService.error(<ToastOptions>{
        title: "Error!",
        msg: "Please select a category.",
        theme: "bootstrap",
        showClose: true,
        timeout: 5000
      });
      return;
    }
- در اینجا در ابتدا ماژول‌های مورد نیاز import شده‌اند.
- سپس ToastyService به سازنده‌ی کلاس کامپوننت مدنظر تزریق شده‌است تا بتوان از امکانات آن استفاده کرد.
- در ادامه، فراخوانی متد this.toastyService.error سبب نمایش اخطار قرمز رنگی می‌شود که تصویر آن‌را در ابتدای مطلب جاری مشاهده کردید.
- علت ذکر <ToastOptions> در اینجا این است که وجود آن سبب خواهد شد تا intellisense در VSCode فعال شود و پس از آن بتوان تمام گزینه‌های این متد و تنظیمات را بدون مراجعه‌ی به مستندات آن از طریق intellisense یافت و درج کرد:



مدیریت سراسری خطاهای مدیریت نشده، در یک برنامه‌ی Angular

در برنامه‌های Angular از این دست کدها بسیار مشاهده می‌شوند:
    this.productItemsService.getCategories().subscribe(
      data => {
        this.categories = data;
      },
      err => console.log("get error: ", err)
    );
تا اینجا قسمت err یا بروز خطا را با console.log مدیریت کرده‌ایم. در این حالت کاربر ممکن است 10 بار بر روی دکمه‌ای کلیک کند یا صفحه‌ای را بارگذاری کند و دست آخر متوجه نشود که مشکل کار چیست. به همین جهت می‌توان خطاها را نیز توسط ToastyService نمایش داد تا کاربران دقیقا متوجه بروز مشکل رخ داده شوند. اما ... به این ترتیب تکرار کد زیادی را خواهیم داشت و باید به ازای تمام این موارد، یکبار this.toastyService.error را فراخوانی کنیم. برای مدیریت بهتر یک چنین سناریویی در Angular، کلاس و سرویس توکاری به نام ErrorHandler وجود دارد. در هر قسمتی از برنامه‌ی Angular که استثنایی مدیریت نشده رخ دهد، ابتدا از این کلاس رد شده و سپس به برنامه انتشار پیدا می‌کند. بنابراین می‌توان یک ErrorHandler سفارشی را با ارث بری از آن تهیه کرد و سپس بجای سرویس توکار اصلی، به برنامه معرفی و از آن استفاده نمود. به این ترتیب می‌توان یک Global Error Interceptor را طراحی نمود.
به همین منظور کلاس جدیدی را به صورت ذیل در پوشه‌ی src\app اضافه می‌کنیم:
> ng g cl app.error-handler
با این خروجی
 installing class
  create src\app\app.error-handler.ts
سپس این کلاس را به نحو ذیل تکمیل خواهیم کرد:
import { ErrorHandler } from "@angular/core";

export class AppErrorHandler implements ErrorHandler {

  handleError(error: any): void {
    console.log("Error:", error);
  }
}
کلاس جدید AppErrorHandler از کلاس پایه ErrorHandler ارث بری می‌کند. بنابراین import آن‌را در ابتدای کار مشاهده می‌کنید. سپس باید متد handleError آن‌را با امضایی که مشاهده می‌کنید، پیاده سازی کنیم. فعلا با استفاده از console.log این خطا را در کنسول developer tools نمایش می‌دهیم.

اکنون نیاز است این ErrorHandler سفارشی را بجای نمونه‌ی اصلی به برنامه معرفی کنیم. برای این منظور به فایل src\app\app.module.ts مراجعه کرده و تغییرات ذیل را اعمال می‌کنیم:
import { NgModule, ErrorHandler } from "@angular/core";
import { AppErrorHandler } from "./app.error-handler";

@NgModule({
  providers: [
    { provide: ErrorHandler, useClass: AppErrorHandler }
  ]
ابتدا ErrorHandler به لیست imports اضافه شده‌است و همچنین محل تامین AppErrorHandler نیز مشخص گردیده‌است. سپس در قسمت providers ماژول جاری، از تعریف خاصی که ملاحظه می‌کنید، استفاده خواهد شد. به این ترتیب به Angular اعلام می‌کنیم، هرگاه نیازی به وهله‌ای از کلاس توکار ErrorHandler بود، وهله‌ای از کلاس سفارشی AppErrorHandler را مورد استفاده قرار بده.

اکنون برای آزمایش آن، در کدهای سمت سرور مطلب «ایجاد Drop Down List‌های آبشاری در Angular»، یک استثنای عمدی را قرار می‌دهیم:
[HttpGet("[action]/{categoryId:int}")]
public async Task<IActionResult> GetProducts(int categoryId)
{
   throw new Exception();
به این ترتیب هر زمانیکه گروهی انتخاب شد، دریافت محصولات آن گروه با خطا مواجه می‌شود.
برای اینکه AppErrorHandler، مورد استفاده قرار گیرد، قسمت err دریافت لیست محصولات را نیز حذف می‌کنیم (تا تبدیل به یک استثنای مدیریت نشده شود):
    this.productItemsService.getProducts(categoryId).subscribe(
      data => {
        this.products = data;
        this.isLoadingProducts = false;
      }// ,
      // err => {
      //   console.log("get error: ", err);
      //   this.isLoadingProducts = false;
      // }
    );
اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، چنین پیامی، در کنسول developer tools ظاهر می‌شود و مشخص است از فایل AppErrorHandler صادر شده‌است:



افزودن ToastyService به AppErrorHandler

در ادامه می‌خواهیم بجای console.log از ToastyService برای نمایش خطاهای مدیریت نشده‌ی برنامه در کلاس AppErrorHandler استفاده کنیم:
import { ToastyService, ToastOptions } from "ng2-toasty";
import { ErrorHandler } from "@angular/core";

export class AppErrorHandler implements ErrorHandler {

  constructor(private toastyService: ToastyService) {
  }

  handleError(error: any): void {
    // console.log("Error:", error);
    this.toastyService.error(<ToastOptions>{
      title: "Error!",
      msg: "Fatal error!",
      theme: "bootstrap",
      showClose: true,
      timeout: 5000
    });
  }
}
به همین منظور سرویس آن‌را به سازنده‌ی کلاس AppErrorHandler تزریق کرده و سپس از آن به نحو متداولی در متد handleError استفاده می‌کنیم. به این ترتیب بجای ده‌ها و یا صدها قسمت مدیریت err=>this.toastyService.error در برنامه، تنها یک مورد مدیریت مرکزی را خواهیم داشت.

مشکل اول! اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، در کنسول developer tools چنین خطایی ظاهر می‌شود:
 Uncaught Error: Can't resolve all parameters for AppErrorHandler: (?).
به این معنا که Angular قادر نیست وهله‌ای از AppErrorHandler را ایجاد کند؛ چون نمی‌داند که چگونه باید پارامتر سازنده‌ی ToastyService را وهله سازی و تزریق نماید. علت اینجا است که کار آغاز کلاس ویژه‌ی ErrorHandler سراسری، پیش از کار بارگذاری ماژول مرتبط با ToastyService انجام می‌شود. به همین جهت، این مورد جزو معدود مواردی است که باید به صورت دستی تزریق شود:
import { ErrorHandler, Inject } from "@angular/core";

export class AppErrorHandler implements ErrorHandler {

  constructor(
    @Inject(ToastyService) private toastyService: ToastyService
  ) {
  }
در اینجا توسط Inject decorator، کار تزریق دستی ToastyService انجام خواهد شد. اکنون اگر برنامه را مجدد اجرا کنیم، خطای قبلی برطرف شده‌؛ یعنی کلاس AppErrorHandler با موفقیت وهله سازی شده‌است.

مشکل دوم! اینبار برنامه را اجرا کنید. سپس گروهی را انتخاب نمائید. مشاهده می‌کنید که خطایی نمایش داده نشد؛ هرچند در کنسول developer tools می‌توان اثری از آن را مشاهده کرد. مجددا گروه دیگری را انتخاب کنید، در این بار دوم است که خطای ارائه شده‌ی توسط this.toastyService.error ظاهر می‌شود. توضیح آن نیاز به بررسی مفهومی به نام Zones در Angular دارد.


مفهوم Zones در Angular

زمانیکه متد this.toastyService.error در یک کامپوننت برنامه مورد استفاده قرار گرفت، به خوبی کار می‌کرد و در همان بار اول فراخوانی، پیام را نمایش می‌داد. اما با انتقال آن به کلاسAppErrorHandler ، این قابلیت از کار افتاد. علت اینجا است که زمینه‌ی اجرایی این قطعه کد، اکنون خارج از Zone یا ناحیه‌ی Angular است و به همین دلیل متوجه تغییرات آن نمی‌شود. Zone زمینه‌ی اجرایی اعمال async است و اگر به فایل package.json یک برنامه‌ی Angular دقت کنید، بسته‌ی zone.js، یکی از وابستگی‌های همراه آن است.
تغییرات حالت برنامه، توسط یکی از اعمال ذیل رخ می‌دهند:
الف) بروز رخ‌دادهایی مانند کلیک، ورود اطلاعات و یا ارسال فرم
ب) اعمال Ajax ایی
ج) استفاده از Timers مانند استفاده از setTimeout و  setInterval

هر سه مورد یاد شده از نوع async بوده و زمانیکه رخ می‌دهند، حالت برنامه را تغییر خواهند داد. Angular نیز تنها به این موارد علاقمند بوده و به آ‌ن‌ها در جهت به روز رسانی رابط کاربری برنامه واکنش نشان می‌دهد.
برای مثال this.toastyService.error دارای خاصیتی است به نام timeout: 5000 که در آن، مورد «ج» فوق رخ می‌دهد؛ یعنی یک Timer پس از 5 ثانیه سبب بسته شدن آن خواهد شد. به همین جهت است که اگر پیش از پایان این 5 ثانیه مجددا درخواست واکشی لیست محصولات یک گروه را بدهیم، خطای مربوطه مشاهده می‌شود. چون Angular زمینه‌ی اجرایی لازم را فراهم کرده (یا همان Zone در اینجا) و مجبور به واکنش به عملیات async از نوع Timer است.

برای دسترسی به امکانات کتابخانه‌ی zone.js، می‌توان از طریق تزریق سرویس آن به نام NgZone به سازنده‌ی کلاس شروع کرد:
import { ToastyService, ToastOptions } from "ng2-toasty";
import { ErrorHandler, Inject, NgZone } from "@angular/core";
import { LocationStrategy, PathLocationStrategy } from "@angular/common";

export class AppErrorHandler implements ErrorHandler {

  constructor(
    @Inject(NgZone) private ngZone: NgZone,
    @Inject(ToastyService) private toastyService: ToastyService,
    @Inject(LocationStrategy) private locationProvider: LocationStrategy
  ) {
  }

  handleError(error: any): void {
    // console.log("Error:", error);

    const url = this.locationProvider instanceof PathLocationStrategy ? this.locationProvider.path() : "";
    const message = error.message ? error.message : error.toString();
    this.ngZone.run(() => {
      this.toastyService.error(<ToastOptions>{
        title: "Error!",
        msg: `URL:${url} \n ERROR:${message}`,
        theme: "bootstrap",
        showClose: true,
        timeout: 5000
      });
    });

    // IMPORTANT: Rethrow the error otherwise it gets swallowed
    // throw error;
  }
}
در اینجا فراخوانی this.ngZone.run سبب می‌شود تا درخواست نمایش خطای رخ‌داده وارد Angular Zone شده و بلافاصله سبب نمایش آن گردد:
 


چند نکته
1- اگر می‌خواهید علاوه بر رخ‌دادگردانی سراسری خطاها، این خطاها را به محل اصلی آن‌ها نیز انتشار دهید، نیاز است سطر throw error را در انتهای متد handleError نیز ذکر کنید. در غیر اینصورت، کار در همینجا به پایان خواهد رسید و این خطاها دیگر منتشر نمی‌شوند.
2- روش دریافت URL جاری صفحه را نیز در اینجا مشاهده می‌کنید. این اطلاعات می‌توانند جهت ارسال به سرور برای ثبت و بررسی‌های بعدی مفید باشند.
3- مقدار new Error().stack معادل stack trace جاری است و تقریبا در تمام مرورگرهای جدید پشتیبانی می‌شود.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-template-driven-forms-lab-07.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دو پنجره‌ی کنسول مجزا را باز کنید. در اولی دستورات
>npm install
>ng build --watch
و در دومی دستورات ذیل را اجرا کنید:
>dotnet restore
>dotnet watch run
اکنون می‌توانید برنامه را در آدرس http://localhost:5000 مشاهده و اجرا کنید.
نظرات مطالب
نمایش یک فایل PDF پویا در یک iframe در ASP.NET
در حالت معمولی نوشتن در Response، برنامه‌های دانلود منیجر امکان باز کردن چندین ترد را نخواهند داشت؛ چون مفهوم Range: bytes را پیاده سازی نکرده‌اید (به همین جهت کند به نظر می‌رسد). یک نمونه پیاده سازی این مفهوم برای ASP.NET MVC در اینجا مطرح شده‌است (نکات آن عمومی است و سورس آن‌را بررسی کنید قابل استفاده‌ی در وب فرم‌ها هم هست).
مطالب
Roslyn #7
معرفی Workspace API

Workspace، در حقیقت نمایش اجزای یک Solution در ویژوال استودیو است و یک Solution متشکل است از تعدادی پروژه به همراه وابستگی‌های بین آن‌ها. هدف از وجود Workspace API در Roslyn، دسترسی به اطلاعات لازم جهت انجام امور Refactoring در سطح یک Solution است. برای مثال اگر قرار است نام خاصیتی تغییر کند و این خاصیت در چندین پروژه‌ی دیگر در حال استفاده است، این نام باید در سراسر Solution جاری یافت شده و تغییر یابد. همچنین برفراز Workspace API تعدادی سرویس زبان مانند فرمت کننده‌های کدها، تغییرنام دهنده‌های سیمبل‌ها و توصیه کننده‌ها نیز تهیه شده‌اند.
همچنین این سرویس‌ها و API تهیه شده، منحصر به ویژوال استودیو نیستند و VS 2015 تنها از آن‌ها استفاده می‌کند. برای مثال نگارش‌های جدیدتر mono-develop لینوکسی نیز شروع به استفاده‌ی از Roslyn کرده‌اند.


نمایش اجزای یک Solution

 در ادامه مثالی را مشاهده می‌کنید که توسط آن نام Solution و سپس تمام پروژه‌های موجود در آن‌ها به همراه نام فایل‌های مرتبط و همچنین ارجاعات آن‌ها در صفحه نمایش داده می‌شوند:
var ws = MSBuildWorkspace.Create();
var sln = ws.OpenSolutionAsync(@"..\..\..\Roslyn.sln").Result;


// Print the root of the solution.
Console.WriteLine(Path.GetFileName(sln.FilePath));
 
 
// Get dependency graph to perform a sort.
var g = sln.GetProjectDependencyGraph();
var ps = g.GetTopologicallySortedProjects();
 
 
// Print all projects, their documents, and references.
foreach (var p in ps)
{
    var proj = sln.GetProject(p);
 
    Console.WriteLine("> " + proj.Name);
 
    Console.WriteLine("  > References");
    foreach (var r in proj.ProjectReferences)
    {
        Console.WriteLine("    - " + sln.GetProject(r.ProjectId).Name);
    }
 
    foreach (var d in proj.Documents)
    {
        Console.WriteLine("  - " + d.Name);
    }
}
در ابتدا نیاز است یک وهله از MSBuildWorkspace را ایجاد کرد. اکنون با استفاده از این Workspace می‌توان solution خاصی را گشود و آنالیز کرد. قسمتی از خروجی آن چنین شکلی را دارد:
 Roslyn.sln
> Roslyn01
  > References
  - Program.cs
  - AssemblyInfo.cs
  - .NETFramework,Version=v4.6.AssemblyAttributes.cs


ایجاد یک Syntax highlighter با استفاده از Classification service

هدف از Classification service، رندر کردن فایل‌ها در ادیتور جاری است. برای این منظور نیاز است بتوان واژه‌های کلیدی، کامنت‌ها، نام‌های نوع‌ها و امثال آن‌ها را به صورت کلاسه شده در اختیار داشت و سپس برای مثال هرکدام را با رنگی مجزا نمایش داد و رندر کرد.
در ادامه مثالی از آن‌را ملاحظه می‌کنید:
var ws = MSBuildWorkspace.Create();
var sln = ws.OpenSolutionAsync(@"..\..\..\Roslyn.sln").Result;

// Get the Tests\Bar.cs document.
var proj = sln.Projects.Single(p => p.Name == "Roslyn04.Tests");
var test = proj.Documents.Single(d => d.Name == "Bar.cs");
 
var tree = test.GetSyntaxTreeAsync().Result;
var root = tree.GetRootAsync().Result;
 
// Get all the spans in the document that are classified as language elements.
var spans = Classifier.GetClassifiedSpansAsync(test, root.FullSpan).Result.ToDictionary(c => c.TextSpan.Start, c => c);
 
// Print the source text with appropriate colorization.
var txt = tree.GetText().ToString();
 
var i = 0;
foreach (var c in txt)
{
    var span = default(ClassifiedSpan);
    if (spans.TryGetValue(i, out span))
    {
        var color = ConsoleColor.Gray;
 
        switch (span.ClassificationType)
        {
            case ClassificationTypeNames.Keyword:
                color = ConsoleColor.Cyan;
                break;
            case ClassificationTypeNames.StringLiteral:
            case ClassificationTypeNames.VerbatimStringLiteral:
                color = ConsoleColor.Red;
                break;
            case ClassificationTypeNames.Comment:
                color = ConsoleColor.Green;
                break;
            case ClassificationTypeNames.ClassName:
            case ClassificationTypeNames.InterfaceName:
            case ClassificationTypeNames.StructName:
            case ClassificationTypeNames.EnumName:
            case ClassificationTypeNames.TypeParameterName:
            case ClassificationTypeNames.DelegateName:
                color = ConsoleColor.Yellow;
                break;
            case ClassificationTypeNames.Identifier:
                color = ConsoleColor.DarkGray;
                break;
        }
 
        Console.ForegroundColor = color;
    }
 
    Console.Write(c);
 
    i++;
}
با این خروجی:


توضیحات:
در اینجا نیز کار با ایجاد یک Workspace و سپس گشودن Solution ایی مشخص در آن آغاز می‌شود. سپس در آن به دنبال پروژه‌ای به نام Roslyn04.Tests می‌گردیم. این پروژه حاوی تعدادی کلاس، جهت بررسی و آزمایش هستند. برای مثال در اینجا فایل Bar.cs آن قرار است آنالیز شود. پس از یافتن آن، ابتدا syntax tree آن دریافت می‌گردد و سپس به سرویس Classifier.GetClassifiedSpansAsync ارسال خواهد شد. خروجی آن شامل لیستی از Classified Spans است؛ مانند کلمات کلیدی، رشته‌ها، کامنت‌ها و غیره. در ادامه این لیست تبدیل به یک دیکشنری می‌شود که کلید آن محل آغاز این span و مقدار آن، مقدار span است. سپس متن syntax tree دریافت شده و حرف به حرف آن در طی یک حلقه بررسی می‌شود. در این حلقه، مقدار i به محل حروف جاری مورد آنالیز اشاره می‌کند. اگر این محل در دیکشنری Classified Spans وجود داشت، یعنی یک span جدید شروع شده‌است و بر این اساس، نوع آن span را می‌توان استخراج کرد و سپس بر اساس این نوع، رنگ متفاوتی را در صفحه نمایش داد.


سرویس فرمت کردن کدها

این سرویس کار فرمت خودکار کدهای بهم ریخته را انجام می‌دهد؛ مانند تنظیم فاصله‌های خالی و یا ایجاد indentation و امثال آن. در حقیقت Ctlr K+D در ویژوال استودیو، دقیقا از همین سرویس زبان استفاده می‌کند.
کار کردن با این سرویس از طریق برنامه نویسی به نحو ذیل است:
var ws = MSBuildWorkspace.Create();
var sln = ws.OpenSolutionAsync(@"..\..\..\Roslyn.sln").Result;


// Get the Tests\Qux.cs document.
var proj = sln.Projects.Single(p => p.Name == "Roslyn04.Tests");
var qux = proj.Documents.Single(d => d.Name == "Qux.cs");
 
Console.WriteLine("Before:");
Console.WriteLine();
Console.WriteLine(qux.GetSyntaxTreeAsync().Result.GetText());
 
Console.WriteLine();
Console.WriteLine();
 
 
// Apply formatting and print the result.
var res = Formatter.FormatAsync(qux).Result;
 
Console.WriteLine("After:");
Console.WriteLine();
Console.WriteLine(res.GetSyntaxTreeAsync().Result.GetText());
Console.WriteLine();
با این خروجی:
Before:

using System;

namespace Roslyn04.Tests
{
    class Qux {
        public void Baz()
        { Console.WriteLine(42);
            return;  }
    }
}


After:

using System;

namespace Roslyn04.Tests
{
    class Qux
    {
        public void Baz()
        {
            Console.WriteLine(42);
            return;
        }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، فایل Qux.cs که فرمت مناسبی ندارد. بنابراین باز شده و syntax tree آن به سرویس Formatter.FormatAsync جهت فرمت شدن ارسال می‌شود.


سرویس یافتن سیمبل‌ها

یکی دیگر از قابلیت‌هایی که در ویژوال استودیو وجود دارد، امکان یافتن سیمبل‌ها است. برای مثال این نوع یا کلاس خاص، در کجاها استفاده شده‌است و به آن ارجاعاتی وجود دارد. مواردی مانند Find all references، Go to definition و نمایش Call hierarchy از این سرویس استفاده می‌کنند.
var ws = MSBuildWorkspace.Create();
var sln = ws.OpenSolutionAsync(@"..\..\..\Roslyn.sln").Result;


// Get the Tests project.
var proj = sln.Projects.Single(p => p.Name == "Roslyn04.Tests");
 
// Locate the symbol for the Bar.Foo method and the Bar.Qux property.
var comp = proj.GetCompilationAsync().Result;
 
var barType = comp.GetTypeByMetadataName("Roslyn04.Tests.Bar");
 
var fooMethod = barType.GetMembers().Single(m => m.Name == "Foo");
var quxProp = barType.GetMembers().Single(m => m.Name == "Qux");
 
 
// Find callers across the solution.
Console.WriteLine("Find callers of Foo");
Console.WriteLine();
 
var callers = SymbolFinder.FindCallersAsync(fooMethod, sln).Result;
foreach (var caller in callers)
{
    Console.WriteLine(caller.CallingSymbol);
    foreach (var location in caller.Locations)
    {
        Console.WriteLine("    " + location);
    }
}
 
Console.WriteLine();
Console.WriteLine();
 
// Find all references across the solution.
Console.WriteLine("Find all references to Qux");
Console.WriteLine();
 
var references = SymbolFinder.FindReferencesAsync(quxProp, sln).Result;
foreach (var reference in references)
{
    Console.WriteLine(reference.Definition);
    foreach (var location in reference.Locations)
    {
        Console.WriteLine("    " + location.Location);
    }
}
در این مثال، پروژه‌ی Roslyn04.Tests که حاوی کلاس‌های Foo و Qux است، جهت آنالیز باز شده‌است. در اینجا برای رسیدن به Symbols نیاز است ابتدا به Compilation API دسترسی یافت و سپس متادیتاها را بر اساس آن استخراج کرد. سپس متدهای Foo و خاصیت Qux آن یافت شده‌اند.
اکنون با استفاده از سرویس SymbolFinder.FindCallersAsync تمام فراخوان‌های متد Foo را در سراسر Solution جاری می‌یابیم.
سپس با استفاده از سرویس SymbolFinder.FindReferencesAsync تمام ارجاعات به خاصیت Qux را در Solution جاری نمایش می‌دهیم.


سرویس توصیه کننده

Intellisense در ویژوال استودیو از سرویس توصیه کننده‌ی Roslyn استفاده می‌کند.
var ws = MSBuildWorkspace.Create();
var sln = ws.OpenSolutionAsync(@"..\..\..\Roslyn.sln").Result;

// Get the Tests\Foo.cs document.
var proj = sln.Projects.Single(p => p.Name == "Roslyn04.Tests");
var foo = proj.Documents.Single(d => d.Name == "Foo.cs");
 
 
// Find the 'dot' token in the first Console.WriteLine member access expression.
var tree = foo.GetSyntaxTreeAsync().Result;
var model = proj.GetCompilationAsync().Result.GetSemanticModel(tree);
var consoleDot = tree.GetRoot().DescendantNodes().OfType<MemberAccessExpressionSyntax>().First().OperatorToken;
 
 
// Get recommendations at the indicated cursor position.
//
//   Console.WriteLine
//           ^
var res = Recommender.GetRecommendedSymbolsAtPosition(

                    model, consoleDot.GetLocation().SourceSpan.Start + 1, ws).ToList();
 
foreach (var rec in res)
{
    Console.WriteLine(rec);
}
در این مثال سعی شده‌است لیست توصیه‌های ارائه شده در حین تایپ دات، توسط سرویس Recommender.GetRecommendedSymbolsAtPosition دریافت و نمایش داده شوند. در ابتدای کار، کلاس Foo گشوده شده و سپس Syntax tree و Semantic model آن استخراج می‌شود. این model پارامتر اول متد سرویس توصیه کننده‌است. سپس نیاز است محل مکانی را به آن معرفی کنیم تا کار توصیه کردن را بر اساس آن شروع کند. برای نمونه در اینجا OperatorToken در حقیقت همان دات مربوط به Console.WriteLine است. پس از یافتن این توکن، امکان دسترسی به مکان آن وجود دارد.
تعدادی از خروجی‌های مثال فوق به صورت زیر هستند:
 System.Console.Beep()
System.Console.Beep(int, int)
System.Console.Clear()


سرویس تغییر نام دادن

هدف از سرویس Renamer.RenameSymbolAsync، تغییر نام یک identifier در کل Solution است. نمونه‌ای از نحوه‌ی کاربرد آن‌را در مثال ذیل مشاهده می‌کنید:
var ws = MSBuildWorkspace.Create();
var sln = ws.OpenSolutionAsync(@"..\..\..\Roslyn.sln").Result;


// Get Tests\Bar.cs before making changes.
var oldProj = sln.Projects.Single(p => p.Name == "Roslyn04.Tests");
var oldDoc = oldProj.Documents.Single(d => d.Name == "Bar.cs");
 
Console.WriteLine("Before:");
Console.WriteLine();
 
var oldTxt = oldDoc.GetTextAsync().Result;
Console.WriteLine(oldTxt);
 
Console.WriteLine();
Console.WriteLine();
 
 
// Get the symbol for the Bar.Foo method.
var comp = oldProj.GetCompilationAsync().Result;
 
var barType = comp.GetTypeByMetadataName("Roslyn04.Tests.Bar");
var fooMethod = barType.GetMembers().Single(m => m.Name == "Foo");
 
 
// Perform the rename.
var newSln = Renamer.RenameSymbolAsync(sln, fooMethod, "Foo2", ws.Options).Result;
 
 
// Get Tests\Bar.cs after making changes.
var newProj = newSln.Projects.Single(p => p.Name == "Roslyn04.Tests");
var newDoc = newProj.Documents.Single(d => d.Name == "Bar.cs");
 
Console.WriteLine("After:");
Console.WriteLine();
 
var newTxt = newDoc.GetTextAsync().Result;
Console.WriteLine(newTxt);
در این مثال، متد Foo کلاس Bar، قرار است به Foo2 تغییرنام یابد. به همین منظور ابتدا پروژه‌ی حاوی فایل Bar.cs باز شده و اطلاعات این کلاس استخراج می‌گردد. سپس اصل این کلاس تغییر نیافته نمایش داده می‌شود. در ادامه با استفاده از API کامپایل، به متادیتای متد Foo یا به عبارتی Symbol آن دسترسی پیدا می‌کنیم. سپس این Symbol به متد یا سرویس Renamer.RenameSymbolAsync ارسال می‌شود تا کار تغییر نام صورت گیرد. پس از اینکار مجددا متن کلاس تغییر یافته نمایش داده خواهد شد.


سرویس ساده کننده

هدف از سرویس ساده کننده، ساده‌کردن و کاهش کدهای ارائه شده، از دید Semantics است. برای مثال اگر فضای نامی در قسمت using ذکر شده‌است، دیگر نیازی نیست تا این فضای نام به ابتدای فراخوانی یک متد آن اضافه شود و می‌توان این قطعه از کد را ساده‌تر کرد و کاهش داد.
var ws = MSBuildWorkspace.Create();
var sln = ws.OpenSolutionAsync(@"..\..\..\Roslyn.sln").Result;


// Get the Tests\Baz.cs document.
var proj = sln.Projects.Single(p => p.Name == "Roslyn04.Tests");
var baz = proj.Documents.Single(d => d.Name == "Baz.cs");
 
Console.WriteLine("Before:");
Console.WriteLine();
Console.WriteLine(baz.GetSyntaxTreeAsync().Result.GetText());
 
Console.WriteLine();
Console.WriteLine();
 
var oldRoot = baz.GetSyntaxRootAsync().Result;

 
var memberAccesses = oldRoot.DescendantNodes().OfType<CastExpressionSyntax>();
var newRoot = oldRoot.ReplaceNodes(memberAccesses, (_, m) => m.WithAdditionalAnnotations(Simplifier.Annotation));
 
var newDoc = baz.WithSyntaxRoot(newRoot);
 
 
// Invoke the simplifier and print the result.
var res = Simplifier.ReduceAsync(newDoc).Result;
 
Console.WriteLine("After:");
Console.WriteLine();
Console.WriteLine(res.GetSyntaxTreeAsync().Result.GetText());
Console.WriteLine();
در این مثال نحوه‌ی ساده سازی cast‌های اضافی را ملاحظه می‌کنید. برای مثال اگر نوع متغیری int است، دیگر نیازی نیست در سراسر کد در کنار این متغیر، cast به int را هم ذکر کرد و می‌توان این کد را ساده‌تر نمود.


کدهای کامل این سری را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
Roslyn-Samples.zip
نظرات مطالب
تولید SiteMap استاندارد و ایجاد یک ActionResult اختصاصی برای Return کردن SiteMap تولید شده
و البته سوال دیگه هم که داشتم اینکه: 
من از همین Routing  که شما توی کامنت اول بیان کردید استفاده کردم. ( که طبیعتا درسته ) ولی توی پروژه بنده IIS  ایرور می‌ده که این فایل (sitemap.xml)رو پیدا نکرده! فکر می‌کنم عمل routing  به درستی انجام نمی‌شه.
من از mvc4 در vs2102 استفاده می‌کنم.
مطالب
آموزش Prism #2
در پست قبلی توضیح کلی درباره فریم ورک Prism داده شد. در این بخش قصد داریم آموزش‌های داده شده در پست قبلی را با هم در یک مثال مشاهده کنیم. در پروژه‌های ماژولار طراحی و ایجاد زیر ساخت قوی برای مدیریت ماژول‌ها بسیار مهم است. Prism فریم ورکی است که فقط چارچوب و قواعد اصول طراحی این گونه پروژه‌ها را در اختیار ما قرار می‌دهد. در پروژه‌های ماژولار هر ماژول باید در یک اسمبلی جدا قرار داشته باشد که ساختار پیاده سازی آن می‌تواند کاملا متفاوت با پیاده سازی سایر ماژول‌ها باشد.
 برای شروع  باید فایل‌های اسمبلی Prism رو دانلود کنید(لینک دانلود).
تشریح پروژه:
می‌خواهیم برنامه ای بنویسیم که دارای سه ماژول زیر است.:
  1. ماژول Navigator : برای انتخاب و Switch کردن بین ماژول‌ها استفاده می‌شود؛
  2. ماژول طبقه بندی کتاب‌ها : لیست طبقه بندی کتاب‌ها را به ما نمایش می‌دهد؛
  3. ماژول لیست کتاب‌ها : عناوین کتاب‌ها به همراه نویسنده و کد کتاب را به ما نمایش می‌دهد.

*در این پروژه از UnityContainer برای مباحث Dependency Injection استفاده شده است.
ابتدا یک پروژه WPF در Vs.Net ایجاد کنید(در اینجا من نام آن را  FirstPrismSample گذاشتم). قصد داریم یک صفحه طراحی کنیم که دو ماژول مختلف در آن لود شود. ابتدا باید Shell پروژه رو طراحی کنیم. یک Window جدید به نام Shell بسازید و کد زیر را در آن کپی کنید.
<Window x:Class="FirstPrismSample.Shell"
    xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
    xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
    xmlns:com="http://www.codeplex.com/CompositeWPF"
    Title="Prism Sample By Masoud Pakdel" Height="400" Width="600" WindowStartupLocation="CenterScreen">
    <DockPanel>
      <ContentControl com:RegionManager.RegionName="WorkspaceRegion" Width="400"/>
      <ContentControl com:RegionManager.RegionName="NavigatorRegion"  DockPanel.Dock="Left" Width="200" />     
    </DockPanel>
</Window>
در این صفحه دو ContentControl تعریف کردم یکی به نام Navigator و دیگری به نام Workspace. به وسیله RegionName که یک AttachedProperty است هر کدوم از این نواحی را برای Prism تعریف کردیم. حال باید یک ماژول برای Navigator و دو ماژول دیگر یکی برای طبقه بندی کتاب‌ها و دیگری برای لیست کتاب‌ها بسازیم.

#پروژه Common
قبل از هر چیز یک پروژه Common می‌سازیم و مشترکات بین ماژول‌ها رو در آن قرار می‌دهیم(این پروژه باید به تمام ماژول‌ها رفرنس داده شود).  این مشترکات شامل :
  • کلاس پایه ViewModel
  • کلاس ViewRequestEvent
  • کلاس ModuleService

کد کلاس ViewModelBase که فقط اینترفیس INotifyPropertyChanged رو پیاده سازی کرده است:

using System.ComponentModel;

namespace FirstPrismSample.Common
{
    public abstract class ViewModelBase : INotifyPropertyChanged
    {
        public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;
        protected void RaisePropertyChangedEvent( string propertyName )
        {
            if ( PropertyChanged != null )
            {
                PropertyChangedEventArgs e = new PropertyChangedEventArgs( propertyName );
                PropertyChanged( this, e );
            }
        }
    }
}
کلاس ViewRequestEvent که به صورت زیر است:
using Microsoft.Practices.Composite.Presentation.Events;

namespace FirstPrismSample.Common.Events
{
    public class ViewRequestedEvent : CompositePresentationEvent<string>
    {
    }
}
توضیح درباره CompositePresentationEvent :
در طراحی و توسعه پروژه‌های ماژولار نکته ای که باید به آن دقت کنید این است که ماژول‌های پروژه نباید به هم وابستگی مستقیم داشته باشند در عین حال ماژول‌ها باید بتوانند با هم در ارتباط باشند. CPE یا CompositePresentationEventدقیقا برای این منظور به وجود آمده است. CPE که در این جا طراحی کردم فقط کلاسی است که از CompositePresentationEventارث برده است و دلیل آن که به صورت string generic استفاده شده است این است که می‌خواهیم در هر درخواست نام ماژول درخواستی را داشته باشیم و به همین دلیل نام آن را ViewRequestedEvent گذاشتم.

توضیح درباره EventAggregator

EventAggregator یا به اختصار EA مکانیزمی است در پروژهای ماژولار برای اینکه در Composite UI‌ها بتوانیم بین کامپوننت‌ها ارتباط برقرار کنیم. استفاده از EA وابستگی بین ماژول‌ها را  از بین خواهد برد. برنامه نویسانی که با MVVM Light آشنایی دارند از قابلیت Messaging موجود در این فریم ورک برای ارتباط بین View و  ViewModel استفاده می‌کنند. در Prism این عملیات توسط EA انجام می‌شود. یعنی برای ارتباط با View‌ها باید از EA تعبیه شده در Prism استفاده کنیم. در ادامه مطلب، چگونگی استفاده از EA را خواهید آموخت.
اینترفیس IModuleService که فقط شامل یک متد است:
namespace FirstPrismSample .Common
{
    public interface IModuleServices
    {     
        void ActivateView(string viewName);
    }
}
کلاس ModuleService که اینترفیس بالا را پیاده سازی کرده است:
using Microsoft.Practices.Composite.Regions;
using Microsoft.Practices.Unity;

namespace FirstPrismSample.Common
{
    public class ModuleServices : IModuleServices
    {     
        private readonly IUnityContainer m_Container;  
     
        public ModuleServices(IUnityContainer container)
        {
            m_Container = container;
        }      
   
        public void ActivateView(string viewName)
        {        
            var regionManager = m_Container.Resolve<IRegionManager>();

            // غیر فعال کردن ویو
            IRegion workspaceRegion = regionManager.Regions["WorkspaceRegion"];
            var views = workspaceRegion.Views;
            foreach (var view in views)
            {
                workspaceRegion.Deactivate(view);
            }

            //فعال کردن ویو انتخاب شده 
            var viewToActivate = regionManager.Regions["WorkspaceRegion"].GetView(viewName);
            regionManager.Regions["WorkspaceRegion"].Activate(viewToActivate);
        }
    }
}
متد ActivateView نام view مورد نظر برای فعال سازی را دریافت می‌کند. برای فعال کردن View ابتدا باید سایر view‌های فعال در RegionManager را غیر فعال کنیم. سپس فقط view مورد نظر در RegionManager انتخاب و فعال می‌شود.

*نکته: در هر ماژول ارجاع به اسمبلی‌های Prism مورد نیاز است.

#ماژول طبقه بندی کتاب ها:
برای شروع یک Class Library جدید به نام ModuleCategory به پروژه اضافه کنید. یک UserControl به نام CategoryView بسازید و کد‌های زیر را در آن کپی کنید.
<UserControl x:Class="FirstPrismSample.ModuleCategory.CategoryView "
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml" 
             Background="LightGray" FlowDirection="RightToLeft" FontFamily="Tahoma">
    <Grid>
        <Grid.RowDefinitions>
            <RowDefinition Height="Auto"/>
            <RowDefinition Height="*"/>
        </Grid.RowDefinitions>
        <TextBlock Text=" طبقه بندی ها"/>
        <ListView Grid.Row="1"  Margin="10" Name="lvCategory">
            <ListView.View>
                <GridView>
                    <GridViewColumn Header="کد" Width="50" />
                    <GridViewColumn Header="عنوان" Width="200"  />                  
                </GridView>
            </ListView.View>
        </ListView>
    </Grid>
</UserControl>
یک کلاس به نام CategoryModule بسازید که اینترفیس IModule رو پیاده سازی کند.
using Microsoft.Practices.Composite.Events;
using Microsoft.Practices.Composite.Modularity;
using Microsoft.Practices.Composite.Regions;
using Microsoft.Practices.Unity;
using FirstPrismSample.Common;
using FirstPrismSample.Common.Events;
using Microsoft.Practices.Composite.Presentation.Events;

namespace FirstPrismSample.ModuleCategory
{
    [Module(ModuleName = "ModuleCategory")]
    public class CategoryModule : IModule
    {      
        private readonly IUnityContainer m_Container;
        private readonly string moduleName = "ModuleCategory";
            
        public CategoryModule(IUnityContainer container)
        {
            m_Container = container;
        }   
      
        ~CategoryModule()
        {
            var eventAggregator = m_Container.Resolve<IEventAggregator>();
            var viewRequestedEvent = eventAggregator.GetEvent<ViewRequestedEvent>();       
            viewRequestedEvent.Unsubscribe(ViewRequestedEventHandler);
        }
     
        public void Initialize()
        {           
            var regionManager = m_Container.Resolve<IRegionManager>();
            regionManager.Regions["WorkspaceRegion"].Add(new CategoryView(), moduleName);
         
            var eventAggregator = m_Container.Resolve<IEventAggregator>();
            var viewRequestedEvent = eventAggregator.GetEvent<ViewRequestedEvent>();
            viewRequestedEvent.Subscribe(this.ViewRequestedEventHandler, true);
        }
       
        public void ViewRequestedEventHandler(string moduleName)
        {
            if (this.moduleName != moduleName) return;
          
            var moduleServices = m_Container.Resolve<IModuleServices>();
            moduleServices.ActivateView(moduleName);
        }      
    }
}
چند نکته :
*ModuleAttribute استفاده شده در بالای کلاس برای تعیین نام ماژول استفاده می‌شود. این Attribute دارای دو خاصیت دیگر هم است :
  1. OnDemand : برای تعیین اینکه ماژول باید به صورت OnDemand (بنا به درخواست) لود شود.
  2. StartupLoaded : برای تعیین اینکه ماژول به عنوان ماژول اول پروزه لود شود.(البته این گزینه Obsolute شده است)

*برای تعریف ماژول کلاس مورد نظر حتما باید اینترفیس IModule را پیاده سازی کند. این اینترفیس فقط شامل یک متد است به نام Initialize.

*در این پروژه چون View‌های برنامه صرفا جهت نمایش هستند در نتیجه نیاز به ایجاد ViewModel برای آن‌ها نیست. در پروژه‌های اجرایی حتما برای هر View باید ViewModel متناظر با آن تهیه شود.

توضیح درباره متد Initialize

در این متد ابتدا با استفاده از Container موجود RegionManager را به دست می‌آوریم. با استفاده از RegionManager می‌تونیم یک CompositeUI طراحی کنیم. در فایل Shell مشاهده کردید که یک صفحه به دو ناحیه تقسیم شد و به هر ناحیه هم یک نام اختصاص دادیم. دستور زیر به یک ناحیه اشاره خواهد داشت:

regionManager.Regions["WorkspaceRegion"]
در خط بعد با استفاده از EA یا Event Aggregator توانستیم CPE را بدست بیاوریم. متد Subscribe در کلاس CPE  یک ارجاع قوی به delegate مورد نظر ایجاد می‌کند(پارامتر دوم این متد که از نوع boolean است) که به این معنی است که این delegate هیچ گاه توسط GC جمع آوری نخواهد شد. در نتیجه، قبل از اینکه ماژول بسته شود باید به صورت دستی این کار را انجام دهیم که مخرب را برای همین ایجاد کردیم. اگر به کد‌های مخرب دقت کنید می‌بینید که با استفاده از EA توانستیم ViewRequestEventHandler را Unsubscribe کنیم به دلیل اینکه از ارجاع قوی با strong Reference در متد Subscribe استفاده شده است.
دستور moduleService.ActiveateView ماژول مورد نظر را در region مورد نظر هاست خواهد کرد.

#ماژول لیست کتاب ها:
ابتدا یک Class Library به نام ModuleBook بسازید  و همانند ماژول قبلی نیاز به یک Window و یک کلاس داریم:
BookWindow که کاملا مشابه به CategoryView است.
<UserControl x:Class="FirstPrismSample.ModuleBook.BookView"
    xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
    xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
    Background="LightGray" FontFamily="Tahoma" FlowDirection="RightToLeft">
    <Grid>
        <Grid.RowDefinitions>
            <RowDefinition Height="Auto"/>
            <RowDefinition Height="*"/>
        </Grid.RowDefinitions>
        <TextBlock Text="لیست کتاب ها"/>
        <ListView Grid.Row="1" Margin="10" Name="lvBook">
            <ListView.View>
                <GridView>
                    <GridViewColumn Header="کد" Width="50"  />
                    <GridViewColumn Header="عنوان" Width="200" />
                    <GridViewColumn Header="نویسنده" Width="150" />
                </GridView>
            </ListView.View>
        </ListView>
    </Grid>
</UserControl>

کلاس BookModule که پیاده سازی  و توضیحات آن کاملا مشابه به CategoryModule می‌باشد.
using Microsoft.Practices.Composite.Events;
using Microsoft.Practices.Composite.Modularity;
using Microsoft.Practices.Composite.Presentation.Events;
using Microsoft.Practices.Composite.Regions;
using Microsoft.Practices.Unity;
using FirstPrismSample.Common;
using FirstPrismSample.Common.Events;

namespace FirstPrismSample.ModuleBook
{
    [Module(ModuleName = "moduleBook")]
    public class BookModule : IModule
    {      
        private readonly IUnityContainer m_Container;
        private readonly string moduleName = "ModuleBook";     
    
        public BookModule(IUnityContainer container)
        {
            m_Container = container;          
        }     
       
        ~BookModule()
        {           
            var eventAggregator = m_Container.Resolve<IEventAggregator>();
            var viewRequestedEvent = eventAggregator.GetEvent<ViewRequestedEvent>();
          
            viewRequestedEvent.Unsubscribe(ViewRequestedEventHandler);
        }     
     
        public void Initialize()
        {           
            var regionManager = m_Container.Resolve<IRegionManager>();
            var view = new BookView();
            regionManager.Regions["WorkspaceRegion"].Add(view, moduleName);
            regionManager.Regions["WorkspaceRegion"].Deactivate(view);
      
            var eventAggregator = m_Container.Resolve<IEventAggregator>();
            var viewRequestedEvent = eventAggregator.GetEvent<ViewRequestedEvent>();
            viewRequestedEvent.Subscribe(this.ViewRequestedEventHandler, true);
        }     
      
        public void ViewRequestedEventHandler(string moduleName)
        {           
            if (this.moduleName != moduleName) return;
         
            var moduleServices = m_Container.Resolve<IModuleServices>();
            moduleServices.ActivateView(m_WorkspaceBName);
        }
    }
}
#ماژول Navigator
برای این ماژول هم ابتدا View مورد نظر را ایجاد می‌کنیم:
<UserControl x:Class="FirstPrismSample.ModuleNavigator.NavigatorView"
    xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
    xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml" >
    <Grid>
        <StackPanel VerticalAlignment="Center">
            <TextBlock Text="انتخاب ماژول" Foreground="Green" HorizontalAlignment="Center"
                VerticalAlignment="Center" FontFamily="Tahoma" FontSize="24" FontWeight="Bold" />
        <Button Command="{Binding ShowModuleCategory}" Margin="5" Width="125">طبقه بندی کتاب ها</Button>
        <Button Command="{Binding ShowModuleBook}" Margin="5" Width="125">لیست کتاب ها</Button>
        </StackPanel>
        </Grid>
</UserControl>
حال قصد داریم برای این View یک ViewModel بسازیم. نام آن را INavigatorViewModel خواهیم گذاشت:
public interface INavigatorViewModel
    {    
        ICommand ShowModuleCategory { get; set; }       
        ICommand ShowModuleBook { get; set; }

        string ActiveWorkspace { get; set; }       

        IUnityContainer Container { get; set; }

        event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;
    }
 *در اینترفیس بالا دو Command داریم که هر کدام وظیفه لود یک ماژول را بر عهده دارند.
 *خاصیت ActiveWorkspace برای تعیین workspace فعال تعریف شده است.

حال به پیاده سازی مثال بالا می‌پردازیم:
public class NavigatorViewModel : ViewModelBase, INavigatorViewModel
    {        
        public NavigatorViewModel(IUnityContainer container)
        {
            this.Initialize(container);
        }   
       
        public ICommand ShowModuleCategory { get; set; }
      
        public ICommand ShowModuleBook { get; set; }      
              
        public string ActiveWorkspace { get; set; }       

        public IUnityContainer Container { get; set; }        
     
        private void Initialize(IUnityContainer container)
        {
            this.Container = container;
            this.ShowModuleCategory = new ShowModuleCategoryCommand(this);
            this.ShowModuleBook = new ShowModuleBookCommand(this);
            this.ActiveWorkspace = "ModuleCategory";
        }        
    }
تنها نکته مهم در کلاس بالا متد Initialize است که دو Command مورد نظر را پیاده سازی کرده است. ماژول پیش فرض هم ماژول طبقه بندی کتاب‌ها یا ModuleCategory در نظر گرفته شده است.  همان طور که می‌بینید پیاده سازی Command‌ها بالا توسط دو کلاس ShowModuleCategoryCommand و ShowModuleBookCommand انجام شده که در زیر کد‌های آن‌ها را می‌بینید.
#کد کلاس ShowModuleCategoryCommand  
public class ShowModuleCategoryCommand : ICommand
    {      
        private readonly NavigatorViewModel viewModel;
        private const string workspaceName = "ModuleCategory";         

        public ShowModuleCategoryCommand(NavigatorViewModel viewModel)
        {
            this.viewModel = viewModel;
        }          

        public bool CanExecute(object parameter)
        {
            return viewModel.ActiveWorkspace != workspaceName;
        }

        public event EventHandler CanExecuteChanged
        {
            add { CommandManager.RequerySuggested += value; }
            remove { CommandManager.RequerySuggested -= value; }
        }
     
        public void Execute(object parameter)
        {
            CommandServices.ShowWorkspace(workspaceName, viewModel);
        }      
    }
#کد کلاس ShowModuleBookCommand  
public class ShowModuleBookCommand : ICommand
    {
        private readonly NavigatorViewModel viewModel;
        private readonly string workspaceName = "ModuleBook";

        public ShowModuleBookCommand( NavigatorViewModel viewModel )
        {
            this.viewModel = viewModel;
        }

        public bool CanExecute( object parameter )
        {
            return viewModel.ActiveWorkspace != workspaceName;
        }

        public event EventHandler CanExecuteChanged
        {
            add { CommandManager.RequerySuggested += value; }
            remove { CommandManager.RequerySuggested -= value; }
        }

        public void Execute( object parameter )
        {
            CommandServices.ShowWorkspace( workspaceName , viewModel );
        }
    }
با توجه به این که فرض است با متد‌های Execute و CanExecute و CanExecuteChanged آشنایی دارید از توضیح این مطالب خودداری خواهم کرد. فقط کلاس CommandServices  در متد Execute دارای متدی به نام ShowWorkspace است که کد‌های زیر را شامل می‌شود:
public static void ShowWorkspace(string workspaceName, INavigatorViewModel viewModel)
  {           
            var eventAggregator = viewModel.Container.Resolve<IEventAggregator>();
            var viewRequestedEvent = eventAggregator.GetEvent<ViewRequestedEvent>();
            viewRequestedEvent.Publish(workspaceName);
        
            viewModel.ActiveWorkspace = workspaceName;
 }
در این متد با استفاده از CPE که در پروژه Common ایجاد کردیم ماژول مورد نظر را لود خواهیم کرد. و بعد از آن مقدار ActiveWorkspace جاری در ViewModel به نام ماژول تغییر پیدا می‌کند. متد Publish در CPE این کار را انجام خواهد دارد.

عدم وابستگی ماژول ها
همان طور که می‌بینید ماژول‌های پروژه به هم Reference داده نشده اند حتی هیچ Reference هم به پروژه اصلی یعنی جایی که فایل App.xaml قرار دارد، داده نشده است ولی در عین حال باید با هم در ارتباط باشند. برای حل این مسئله این ماژول‌ها باید در فولدر bin پروژه اصلی خود را کپی کنند. بهترین روش استفاده از Pre-Post Build Event خود VS.Net است. برای این کار از پنجره Project Properties وارد برگه Build Events شوید و از قسمت Post Build Event Command Line  استفاده کنید و کد زیر را در آن کپی نمایید:
xcopy "$(TargetDir)FirstPrismSample.ModuleBook.dll" "$(SolutionDir)FirstPrismSample\bin\$(ConfigurationName)\Modules\" /Y
قطعا باید به جای FirstPrismSample نام Solution خود و به جای ModuleBook نام ماژول را وارد نمایید.

مانند:


مراحل بالا برای هر ماژول باید تکرار شود(ModuleNavigation , ModuleBook , ModuleCategory). بعد از Rebuild  پروژه در فولدر bin پروژه اصلی یک فولدر به نام Module ایجاد می‌شود که اسمبلی هر ماژول در آن کپی خواهد شد.

ایجاد Bootstrapper
حال نوبت به Bootstrapper میرسد(در پست قبلی در باره مفهوم Bootstrapper شرح داده شد). در پروژه اصلی یعنی جایی که فایل App.xaml قرار دارد کلاس زیر را ایجاد کنید.
    public class Bootstrapper : UnityBootstrapper
    {     
        protected override void ConfigureContainer()
        {
            base.ConfigureContainer();
            Container.RegisterType<IModuleServices, ModuleServices>();
        }
   
        protected override DependencyObject CreateShell()
        {
            var shell = new Shell();
            shell.Show();
            return shell;
        }
   
        protected override IModuleCatalog GetModuleCatalog()
        {           
            var catalog = new DirectoryModuleCatalog();
            catalog.ModulePath = @".\Modules";
            return catalog;
        }
    }
متد ConfigureContainer برای تزریق وابستگی به وسیله UnityContainer استفاده می‌شود. در این متد باید تمامی Registration‌های مورد نیاز برای DI را انجام دهید. نکته مهم این است که عملیات وهله سازی و Initialization برای  Container  در متد base کلاس UnityBootstrapper انجام خواهد شد پس همیشه باید متد base این کلاس در ابتدای این متد فراخوانی شود در غیر این صورت با خطا متوقف خواهید شد.
متد CreateShell برای ایجاد و وهله سازی از Shell پروژه استفاده می‌شود. در این جا یک وهله از Shell Window برگشت داده می‌شود.
متد GetModuleCatalog برای تعیین مسیر ماژول‌ها در پروژه کاربرد دارد. در این متد با استفاده از خاصیت ModulePath کلاس DirectoryModuleCatalog تعیین کرده ایم که ماژول‌های پروژه در فولدر Modules موجود در bin اصلی پروژه قرار دارد. اگر به دستورات کپی در Post Build Event قسمت قبل توجه کنید می‌بینید که دستور ساخت فولدر وجود دارد.
"$(SolutionDir)FirstPrismSample\bin\$(ConfigurationName)\Modules\" /Y
*نکته: اگر استفاده از این روش برای شناسایی ماژول‌ها توسط Bootstrapper را چندان جالب نمی‌دانید می‌تونید از MEF استفاده کنید که اسمبلی ماژول‌های پروژه را به راحتی شناسایی می‌کند و در اختیار Bootsrtapper قرار می‌دهد(از آن جا در مستندات مربوط به Prism، بیشتر به استفاده از MEF تاکید شده است من هم در پست‌های بعدی، مثال‌ها را با MEF پیاده سازی خواهم کرد)

در پایان باید فایل App.xaml را تغییر دهید به گونه ای که متد Run در کلاس Bootstapper ابتدا اجرا شود.
public partial class App : Application
    {
        protected override void OnStartup(StartupEventArgs e)
        {
            base.OnStartup(e);
            var bootstrapper = new Bootstrapper();
            bootstrapper.Run();
        }
    }


اجرای پروژه:
بعد از اجرا، با انتخاب ماژول مورد نظر اطلاعات ماژول در Workspace Content Control لود خواهد شد.

ادامه دارد...


نظرات مطالب
React 16x - قسمت 29 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران - بخش 4 - محافظت از مسیرها
با توجه به تغییرات اخیر  در سیست مسیریابی React-router-dom نسخه 6 ، جهت محافظت از مسیرها میتوان کد زیر را مورد بررسی قرار داد.

const ProtectedRoute = ( {children,roles }) => {

    const isLoggedIn=authService.isLoggedIn();

    if (!isLoggedIn) {
        return <Navigate to="/login" replace />;
    }
    if(roles)
    {
        //checkRoles

        if(result_roles===false)
            return <Navigate to="/login" replace />;
    }
    return children;
};
export default ProtectedRoute
نحوه استفاده
 <Routes>
<Route path="/product/new" element={
            <ProtectedRoute roles={["hesabdar", "anbardar"]}>
              <AdminTemplate>
                <NewProduct/>
              </AdminTemplate>
            </ProtectedRoute>
          }/>
 </Routes>

با توجه به اینکه در نسخه اخیر امکان استفاده از هیچ تگی جز Route در زیر مجموعه تگ Routes نیست. باید این کامپوننت در داخل خصوصیت element تعریف گردد. در این حالت نیز به راحتی امکان تعریف قالب پدر یا مستر نیز وجود دارد.
در sfc مربوط به ProtctedRoute ابتدا دو فیلد به نام‌های children و roles از props دریافت میگردد. children یک خصوصیتی است که توسط خود rect فراهم شده و شامل کامپوننت‌های فرزند میباشد و roles نیز یک فیلد تعریف شده توسط کاربر باید باشد که مشخص میکند چه نقش یا نقش هایی به این آدرس دسترسی دارند. در این کامپوننت ابتدا بررسی میشود که اگر کاربر لاگین نکرده است باید به صفحه لاگین هدایت شود و در صورتی که roles مورد نظر نیز وارد شده است مقادیر آن بررسی میگردد و اگر شامل هیچ یک از نقش‌های تعریف شده نبود مجددا به صفحه لاگین هدایت میشود و در صورتی که شروط بالا تایید شد مقدار children بازگردانده میشود.
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 15 - بررسی تغییرات Caching
در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC با استفاده از Output Cache، امکان کش کردن خروجی یک اکشن متد، وجود دارد. مکانیزم Output Cache از ASP.NET Core حذف شده‌است؛ اما جایگزین‌های قابل توجهی برای آن تدارک دیده شده‌اند.


معرفی Response Cache

جایگزین ویژگی حذف شده‌ی OutputCache در ASP.NET Core، ویژگی جدیدی است به نام ResponseCache و هدف آن تنظیم هدرهای مرتبط با caching مخصوص HTTP Response ارائه شده‌است. به همین جهت با مکانیزم OutputCache قدیمی ASP.NET MVC که اطلاعات را در حافظه‌ی سرور کش می‌کرد، کاملا متفاوت است.
البته قرار است میان افزار OutputCache را در نگارش‌های آتی ASP.NET Core نیز ارائه کنند.
[ResponseCache(Duration = 60)]
public IActionResult Contact()
{
   ViewData["Message"] = "Your contact page.";
   return View();
}
در اینجا مثالی را از نحوه‌ی تعریف این ویژگی جدید، ملاحظه می‌کنید که در آن مقدار خاصیت مدت زمان کش شدن، برحسب ثانیه است. استفاده‌ی از آن سبب خواهد شد تا هدر HTTP ذیل به خروجی از سرور اضافه شود:
 Cache-Control: public,max-age=60

یک نکته:
این ویژگی را هم می‌توان به کل کنترلر اعمال کرد و هم به یک اکشن متد خاص. اگر این ویژگی هم به کنترلر و هم به اکشن متدی در آن کنترلر اعمال شده باشد، تنظیمات در سطح متدها، تنظیمات در سطح کلاس را بازنویسی می‌کنند.


تعیین مکان کش شدن خروجی یک اکشن متد

در هدر فوق، عبارت public را مشاهده می‌کنید. این public بودن به این معنا است که امکان کش شدن این خروجی، توسط کش سرورهای اشتراکی بین راه هم وجود دارد.
اگر می‌خواهید این امکان را غیرفعال کنید، نیاز است این public به private تنظیم شود:
[ResponseCache(Duration = 60, Location = ResponseCacheLocation.Client)]
تنظیم Location فوق به Client به معنای private شدن هدر تنظیم شده و صرفا کش شدن خروجی، توسط کش مرورگر کاربر می‌باشد.


غیرفعال کردن کش شدن خروجی یک اکشن متد

اگر خواستید از کش شدن خروجی یک اکشن متد تحت هر حالتی جلوگیری کنید، مکان آن‌را به None و NoStore آن‌را به true تنظیم کنید:
[ResponseCache(Location = ResponseCacheLocation.None, NoStore = true)]
public IActionResult Error()
{
   return View();
}
این تنظیم سبب افزوده شدن یک چنین هدر HTTP ایی به خروجی از سرور می‌شود:
Cache-Control: no-store,no-cache
Pragma: no-cache


امکان تعریف پروفایل‌های کش

بجای اینکه تنظیمات کش کردن تکراری را به انواع و اقسام اکشن متدها اعمال کنیم، می‌توان برای آن‌ها پروفایل ایجاد کرده و از نام این پروفایل، جهت به اشتراک گذاری تنظیمات استفاده کنیم. برای این منظور به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و جایی که سرویس ASP.NET MVC را فعال سازی کرده‌اید، پروفایل کش جدیدی را تعریف کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc(options =>
    {
        options.CacheProfiles.Add("PrivateCache",
            new CacheProfile
            {
                Duration = 60,
                Location = ResponseCacheLocation.Client
            }); 
    });
پس از آن برای استفاده‌ی از این تنظیمات اشتراکی، فقط کافی است تا نام پروفایل مرتبطی را ذکر کنیم:
[ResponseCache(CacheProfileName = "PrivateCache")]


معرفی سرویس کش درون حافظه‌ای

در نگارش‌های پیشین ASP.NET، متدهایی برای کش کردن موقتی اطلاعات در حافظه و سپس بازیابی آن‌ها وجود داشتند. در ASP.NET Core، این متدها توسط سرویس ارائه کننده‌ی IMemoryCache در اختیار برنامه قرار می‌گیرند. برای فعال سازی این سرویس جدید باید مراحل ذیل طی شوند:
الف) ابتدا بسته‌ی Microsoft.Extensions.Caching.Memory را به لیست وابستگی‌های پروژه در فایل project.json اضافه کنید:
{
    "dependencies": {
      //same as before
      "Microsoft.Extensions.Caching.Memory": "1.0.0"
 },
ب) سپس به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و سرویس آ‌ن‌را معرفی و ثبت کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
  services.AddMemoryCache();
ج) پس از آن سرویس پیاده سازی کننده‌ی IMemoryCache،  در تمام اجزای برنامه در دسترس خواهد بود. برای مثال:
[Route("DNT/[controller]")]
public class AboutController : Controller
{
    private readonly IMemoryCache _memoryCache;
 
    public AboutController(IMemoryCache memoryCache)
    {
        _memoryCache = memoryCache;
    }
 
    [Route("")]
    public ActionResult Hello()
    {
 
        string cacheKey = "my-cache-key";
        string greeting;
 
        if (!_memoryCache.TryGetValue(cacheKey, out greeting))
        {
             greeting = "Hello";
            // store in the cache
            _memoryCache.Set(cacheKey, greeting,
                new MemoryCacheEntryOptions()
                .SetAbsoluteExpiration(TimeSpan.FromMinutes(1)));
        }
 
        return Content($"{greeting} from DNT!");
    }
در مثال فوق، ابتدا وابستگی سرویس کش درون حافظه‌ای، به سازنده‌ی کنترلر تزریق شده‌است. تامین آن هم توسط سرویسی که در کلاس آغازین برنامه ثبت کردیم، انجام می‌شود. پس از آن در اکشن متد Hello، سعی کرده‌ایم بر اساس کلید کشی که مشخص کرده‌ایم، مقداری را بازیابی کنیم. اگر این مقدار وجود نداشته باشد، آن‌را توسط متد Set تنظیم خواهیم کرد تا برای دفعات آتی فراخوانی این متد، مورد استفاده قرار گیرد.
تنظیمات منقضی شدن کش نیز به حالت absolute تنظیم شده‌است. یعنی پس از یک دقیقه حتما منقضی می‌شود. اگر فراخوانی‌های این متد زیاد است، می‌توان حالت منقضی شدن sliding را تنظیم کرد:
 new MemoryCacheEntryOptions()
  .SetSlidingExpiration(TimeSpan.FromMinutes(5))
در این حالت اگر پیش از اتمام 5 دقیقه‌ی تنظیم شده، درخواستی به سرور رسید، این کش برای 5 دقیقه‌ی بعد نیز مجددا تمدید می‌شود.
اگر خواستیم تا این کش سر ساعت منقضی شود، اما در طی این یک ساعت به صورت sliding عمل کند، می‌توان از ترکیب دو حالت مطلق و لغزشی استفاده کرد:
 new MemoryCacheEntryOptions()
  .SetSlidingExpiration(TimeSpan.FromMinutes(5))
  .SetAbsoluteExpiration(TimeSpan.FromHours(1))

یک نکته: اگر فشار حافظه‌ی سرور زیاد شود، مدیر حافظه‌ی این کش، شروع به منقضی کردن آیتم‌هایی با حق تقدم پایین می‌کند. بالاترین حق تقدم را حالت NeverRemove ذیل دارد:
 new MemoryCacheEntryOptions()
  .SetPriority(CacheItemPriority.NeverRemove))


معرفی Tag Helpers مخصوص کش کردن قسمتی از صفحه

در ادامه‌ی مبحث معرفی Tag Helpers، تعدادی از آن‌ها جهت کش کردن محتوای قسمتی از صفحه، طراحی شده‌اند:
<cache expires-after="@TimeSpan.FromMinutes(10)">
    @Html.Partial("_WhatsNew")
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
تگ جدید cache محتوای دربرگیرنده‌ی آن‌را «در حافظه‌ی سرور» کش می‌کند (و در پشت صحنه از همان کش درون حافظه‌ای که پیشتر بحث شد، استفاده می‌کند). تگ cache در خروجی HTML نهایی مشاهده نمی‌شود و صرفا مفهومی سمت سرور است.
برای نمونه در مثال فوق، محتوای پارشال ویوو رندر شده و همچنین تاریخی که پس از آن نمایش داده شده‌است، به مدت 10 دقیقه در حافظه‌ی سرور کش می‌شوند. اگر این زمان تنظیم نشود، تا زمانیکه برنامه در سرور مشغول به کار است، این قسمت منقضی نخواهد شد.
در اینجا اگر expires-after ذکر شده بود، یعنی پس از این مدت زمان، کش منقضی می‌شود.
<cache expires-after="@TimeSpan.FromSeconds(5)">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
 اگر expires-on آن ذکر شود، می‌توان تاریخ و زمان مشخصی را در اینجا ذکر کرد (برای مثال فردا ساعت 10، با فراخوانی DateTime.Today.AddDays).
<cache expires-on="@DateTime.Today.AddDays(1).AddTicks(-1)">
  <!--View Component or something that gets data from the database-->
 *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
همچنین می‌توان از expires-sliding نیز استفاده کرد. به این معنا که اگر در طی مدتی خاص این صفحه درخواست نشد، آنگاه این کشی منقضی می‌شود.
<cache expires-sliding="@TimeSpan.FromMinutes(5)">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
همچنین در اینجا می‌توان کش کردن را به ازای کاربران مختلف، کوئری استرینگ‌های مختلف و امثال آن انجام داد (با ارائه‌ی محتوای متفاوتی به ازای پارامترهای مختلف):
<cache vary-by-user="true">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
در این حالت دیگر نیازی نیست تا نگران این باشیم که آیا محتوای قسمت کش شده‌ی از صفحه برای تمام کاربران در دسترس است یا خیر؟ در اینجا هر کاربر لاگین شده‌ی به سیستم، نگارش کش شده‌ی خاص خودش را دریافت می‌کند.

<cache vary-by-route="id">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
در اینجا به ازای پارامتر آی‌دی مسیریابی، نگارش‌های مختلف کش شده‌ای از صفحه تامین می‌شوند. در اینجا می‌توان لیستی از پارامترهای جدا شده‌ی با کاما را مشخص کرد.

<cache vary-by-query="search">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
امکان کش کردن محتوای صفحه به ازای کوئری استرینگ‌های مختلف تنظیم شده نیز وجود دارد.

<cache vary-by-cookie="MyAppCookie">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
در اینجا به ازای محتواهای مختلف کوکی خاصی به نام MyAppCookie، نگارش‌های مختلف کش شده‌ای از صفحه ذخیره می‌شوند.

 <cache vary-by-header="User-Agent">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
در اینجا می‌توان به ازای هدرهای مختلف پروتکل HTTP نگارش‌های کش شده‌ی متفاوتی را ارائه داد.

<cache vary-by="@ViewBag.ProductId">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
اگر خواستید کلید کش را خودتان تعیین کنید از vary-by استفاده کنید.

 <cache vary-by-user="true" vary-by-route="id">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
امکان ترکیب این موارد با هم نیز وجود دارد.

به علاوه چون زیر ساخت این Tag Helper همان Microsoft.Extensions.Caching.Memory است، امکان تنظیم حق تقدم حذف شدن آیتم‌های کش شده نیز وجود دارد:
<cache expires-sliding="@TimeSpan.FromMinutes(10)"
priority="@Microsoft.Extensions.Caching.Memory.CacheItemPriority.NeverRemove">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>


مبحث تکمیلی

امکان ذخیره سازی آیتم‌های کش شده در بانک اطلاعاتی (بجای حافظه‌ی فرار) نیز پیش بینی شده‌است که تحت عنوان «کش توزیع شده» در دسترس است.
Working with a Distributed Cache
نظرات مطالب
قابلیت Attribute Routing در ASP.NET MVC 5
مطابق مقاله‌ای که ابتدای بحث لینک داده شده، امکان ترکیب هر دو حالت attribute routing و convention-based routing با هم وجود دارد و اگر در حالت قدیمی یعنی convention-based routing، شما مثل قبل یک default route تعریف کرده باشید، دیگر نیازی به ذکر و تکرار default route هم نام یک کنترلر در حالت attribute routing نخواهید داشت و فقط جایی که واقعا نیاز است باید از آن استفاده کرد. attribute routing کار رو برای تعریف قیدها یا constraints خیلی ساده و طبیعی کرده.