مطالب
مدیریت کلیدهای کیبرد در جاوا اسکریپت
با پیشرفت بسترهای موجود در زمینه شبکه و اینترنت، گرایش به استفاده از اپلیکیشنهای تحت وب روز به روز بیشتر میشود. با گسترش این برنامه‌ها نیازها و درنتیجه ابزارهای موجود توسعه پیدا می‌کنند. درحال حاضر ابزارها و نیز محیطهای توسعه مختلفی برای تولید این اپلیکیشنها وجود دارد. به دلیل نوع رابط کاربری موجود در این برنامه‌ها (اکثراً مرورگرهای وب مثل اینترنت اکسپلورر، گوگل کروم، فایرفاکس و ...) استفاده از زبانهای سمت کلاینت (مثل جاوا اسکریپت که در تمامی مرورگرهای مدرن پشتیبانی کاملی از آن میشود) جایگاه ویژه ای در این نوع برنامه‌ها دارد. درضمن وقتی صحبت از اپلیکیشن به میان می‌آید استفاده از کلیدهای میانبر کیبرد برای راحتی کار کاربران کاربرد ویژه ای دارد. اما متاسفانه زبان جاوا اسکریپت به دلیل محدودیتهایی منطقی موجود، پشتیبانی مناسبی از رویدادهای کیبرد ندارد و مشکل تفاوتها و تناقضات میان سخت افزارها، سیستم عامل‌ها و مرورگرها هم به این مسئله بیشتر دامن میزند. در مطلب جاری هدف این است تا آشنایی مقدماتی با این مبحث فراهم شود.
رویدادهای کیبرد
در جاوا اسکریپت سه رویداد زیر برای کلیدهای کیبرد وجود دارد (به ترتیب زمان رخ دادن):
keydown: زمانی که یک کلید فشرده می‌شود.
keypress: زمانی که یک کلید کاراکتری فشرده می‌شود.
keyup: زمانی که یک کلیدِ فشرده شده، رها می‌شود.
یک تفاوت اساسی میان رویدادهای keydown و keypress در جاوا اسکریپت وجود دارد: رویداد keydown پس از فشردن هر کلیدی روی کیبرد رخ میدهد و یک کد مخصوص آن کلید (scan code ^) را ارائه میدهد. اما رویداد keypress که بعد از keydown رخ میدهد کد کاراکتر آن کلید (char code) را ارائه میدهد، بنابراین تنها برای کلیدهای کاراکتری بدرستی کار میکند. برای درک بهتر کد زیر را در یک فایل html ذخیره کرده و در مرورگرهای مختلف آزمایش کنید:
<html>
<body>
  <div>
    Prevent default:
    <input type="checkbox" id="keydownStop" value="1" />
    keydown&nbsp;&nbsp;&nbsp;
    <input type="checkbox" id="keypressStop" value="1" />
    keypress&nbsp;&nbsp;&nbsp;
    <input type="checkbox" id="keyupStop" value="1" />
    keyup
  </div>
  Ignore:
  <input type="checkbox" id="keydownIgnore" value="1" />
  keydown &nbsp;&nbsp;&nbsp;
  <input type="checkbox" id="keypressIgnore" value="1" />
  keypress &nbsp;&nbsp;&nbsp;
  <input type="checkbox" id="keyupIgnore" value="1" />
  keyup
  <div>
    Focus on the input below and press any key.
  </div>
  <div>
    <input type="text" style=" width: 600px" id="keyInput" />
  </div>
  Log:
  <div>
    <textarea id="keyLogger" rows="18" onfocus="this.blur()" style="width: 600px; border: 1px solid black"></textarea>
  </div>
  <input type="button" value="Clear" onclick="clearLog()" />
  <script type="text/javascript">
    document.getElementById('keyInput').onkeydown = keyHandler;
    document.getElementById('keyInput').onkeyup = keyHandler;
    document.getElementById('keyInput').onkeypress = keyHandler;
    document.getElementById('keyInput').focus();
    function keyHandler(e) {
      e = e || window.event;
      if (document.getElementById(e.type + 'Ignore').checked) return;
      var evt = e.type;
      while (evt.length < 10) evt += ' ' +
        log(evt +
          ' keyCode=' + e.keyCode +
          ' which=' + e.which +
          ' charCode=' + e.charCode +
          ' char=' + String.fromCharCode(e.keyCode || e.charCode) +
          (e.shiftKey ? ' +shift' : '') +
          (e.ctrlKey ? ' +ctrl' : '') +
          (e.altKey ? ' +alt' : '') +
          (e.metaKey ? ' +meta' : ''));
      if (document.getElementById(e.type + 'Stop').checked) {
        e.preventDefault ? e.preventDefault() : (e.returnValue = false);
      }
    }
    function clearLog() {
      document.getElementById('keyLogger').value = '';
      document.getElementById('keyInput').focus();
    }
    function log(text) {
      var area = document.getElementById('keyLogger');
      area.value += text + '\n';
      area.scrollTop = area.scrollHeight;
    }
  </script>
</body>
</html>
نکته: برای جلوگیری از اجرای مرورگرها در حالت Quirks حتما از تگ doctype در ابتدای فایلهای html خود استفاده کنید. درغیراینصورت رفتارهای غیرمنتظره ای (مخصوصا در IE) مشاهده خواهید کرد. برای اجرای مرورگرها در حالت استاندارد html5 (بهترین حالت در حال حاضر) میتوانید از تگ زیر استفاده کنید:
<!doctype html>
دقت کنید که قبل از این خط هیچ چیز دیگری نوشته نشود وگرنه در IE از آن صرفنظر میشود!
یا اینکه در IE با استفاده از developer tools (دکمه F12) برای Document Mode گزینه ای غیر از Quirks mode (بهتر است از حالت IE9 یا بالاتر استفاده کنید) را انتخاب کنید.

برای کسب اطلاعات بیشتر راجع به doctypeهای مختلف و نیز حالت quirks میتوانید به ^ و ^ و ^ و ^ رجوع کنید. پیشنهاد میکنم که این منابع را حتما مطالعه کنید.
نکته: در کد بالا متد preventDefault در  -8 IE تعریف نشده است (درواقع در IE تنها در نسخه 9 تعریف شده است). همچنین استفاده از پراپرتی returnValue در فایرفاکس و IE9 کار نمیکند! از این خط کد برای جلوگیری از رفتار پیشفرض رویداد استفاده شده است. همانطور که در ادامه میخوانید راه حل ساده‌تری نیز برای اینکار وجود دارد.
متد String.fromCharCode برای نمایش کاراکتر کلید فشرده شده استفاده شده است. البته اگر کلید غیرکاراکتری فشرده شود ممکن است با نتایج غیرمنتظره ای روبرو شوید.
با استفاده از html تولیدی در مرورگرهای مختلف سعی کنید موارد زیر را آزمایش کنید:
کلیدهای کاراکتری چون a / | { 6 را  بفشارید. در این حالت رویدادهای keydown و سپس keypress رخ خواهند داد. پس از رها کردن کلیدها نیز رویداد keyup رخ میدهد.
یکی از کلیدهای غیرکاراکتری مثل ctrl یا alt را بفشارید. در این حالت تنها رویدادهای keydown و keyup رخ خواهند داد و خبری از رویداد keypress نیست.
نکته: مرورگرهای FireFox و Opera در مورد بیشتر کلیدهای غیرکاراکتری نیز رویداد keypress را صدا خواهند زد! مرورگر IE این رفتار را تنها در مورد کلید Esc نشان میدهد. همچنین در IE و Opera کلید PrtScr هیچ رویدادی را فرا نمیخواند. ظاهرا تنها مرورگر Chrome بدرستی عمل میکند. 
درحالت کلی فشردن کلیدهای غیرکاراکتری نباید رویداد keypress را فراخوانی کند.
بنابراین:
keydown و keyup برای همه کلیدها
keypress برای کلیدهای کاراکتری

پراپرتی‌های رویدادهای کیبرد
برخلاف نسخه‌های قدیمی مرورگرها که هرکدام راه و روش خودشان را برای تعامل با این رویدادها برگزیده بودند، امروزه تمامی مرورگرها تقریبا از یک روش استاندارد و مشترک برای اینکار استفاده میکنند. در تصاویر زیر تمام اجزای آبجکت KeyboardEvent با استفاده از کد زیر در مرورگرهای اپرا و کروم نشان داده شده است. استفاده از کد زیر در مرورگرهای فایرفاکس و IE نتایج جالبی مانند تصاویر زیر فراهم نمیکند!
    document.onkeydown = function (e) {
      e = e || event;
      console.log(e);
    }

همانطور که مشاهده میکنید تفاوتهایی بین مرورگرها در این آبجکت به چشم میخورد. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این آبجکت و اجزای استاندارد آن در DOM Level 3 به اینجا مراجعه کنید. در ادامه به بررسی پراپرتی‌های مهم آرگومان این رویدادها (همان KeyboardEvent) میپردازیم.
keyCode
همان scan code کلید فشرده شده است. برای مثال اگر کلید a فشرده شود کاراکتر تولیدی ممکن است a یا A یا 'ش' (یا کاراکتری دیگر در زبانهای مختلف) باشد اما در تمامی حالات scan code مربوطه یا همان keyCode همیشه یکسان (65 برای کلید a) خواهد بود. این کد تنها به کلید فشرده شده بستگی دارد و نه به کاراکتر حاصله! البته در IE به هنگام رخ دادن رویداد keypress کد کاراکتر (همان char code) کلید فشرده شده در این پراپرتی قرار میگیرد!
در این بین میان مرورگرهای مختلف تفاوتهایی وجود دارد که با یک جستجو در اینترنت میتوان به تمامی این کدها دسترسی پیدا کرد. خواندن مقاله کامل JavaScript Madness: Keyboard Events نیز خالی از لطف نیست.
charCode
همان کد ASCII (یا کد UTF-16 برای کاراکترهای یونیکد. اطلاعات بیشتر ^ و ^) کاراکتر کلید فشرده شده است. ممکن است با keyCode برابر باشد. این پراپرتی در IE و Opera تعریف نشده است.
در عمل ممکن است keyCode و charCode در پلتفرمهای مختلف و حتی بین سیستم عامل‌های مختلف در یک سخت افزار نتایج متفاوتی ارائه دهند. بنابراین آزمودن هر مورد مشکوک قبل از ریلیز نهایی محصول میتواند مفید باشد.
which
یک پراپرتی نسبتا غیراستاندارد! است که ترکیبی از keyCode و charCode را برمیگرداند (اطلاعات بیشتر در ^ و ^). این پراپرتی در IE تعریف نشده است.
shiftKey, ctrlKey, altKey, metaKey 
پراپرتی هایی از نوع بولین که وضعیت کلیدهای Shift, Ctrl, Alt و Command (تنها در مک) را نشان میدهند. 
نکته: بدستن آوردن کد درست کاراکتر فشرده شده با توجه به وضعیت کلیدها و زبان انتخابی تنها با استفاده از رویداد keypress امکان پذیر است. با توجه به تفاوتهایی که بین مرورگرهای مختلف وجود دارد برای یافتن کاراکتر فشرده شده در رویداد keypress استفاده از متد زیر توصیه میشود:
function getCharacter(event) {
  if (event.which == null)
     return String.fromCharCode(event.keyCode);    // IE
  else if (event.which != 0 && event.charCode != 0)
     return String.fromCharCode(event.which);  // All others
  return null; // special key
}
توضیحات بیشتر و کاملتر این مبحث را میتوانید از Document Object Model (DOM) Level 3 Events Specification که آخرین نسخه آن در زمان تهیه این مطلب در تاریخ 14 June 2012 انتشار یافته تهیه کنید. بطور ویژه برای مبحث رویدادهای کیبرد (^) اطلاعات بسیار بیشتری در دسترس است.
نکته: با توجه به اطلاعاتی که در سند فوق وجود دارد، به دلیل ماهیت همزمانی (Sync) رویدادهای کیبرد تا زمانی که تمام عملیات موجود در متد تعیین شده برای این رویدادها انجام نشود، رویداد بعدی (با توجه به ترتیبی که در ابتدای این مطلب آورده شده است) رخ نخواهد داد. برای تست این موضوع قطعه کد زیر را آماده کردم:
<html>
<body>
  <input id="inputText" type="text"  />
  <script>
    document.onkeydown = keyDown;
    document.onkeypress = keyPress;
    document.onkeyup = keyUp;
    function keyDown(e) {
      var input = document.getElementById('inputText');
      input.value = 'keyDown started ...';
      input.disabled = true;
      var j = 0;
      for (var i = 0; i < 999999999; i++) {
        j = i - j;
      }
      console.log(j);
      //alert('keyDown');
      input.value = 'keyDown finished.';
      input.disabled = false;
    }
    function keyPress(e) {
      alert('keyPress');
      //console.log('keyPress');
    } function keyUp(e) {
      alert('keyUp');
      //console.log('keyUp');
    }
  </script>
</body>
</html>
اگر کد بالا در مرورگرهای مختلف امتحان کنید مشاهده میکنید که انجام عملیات سنگین در رویدادهای کیبرد موجب ایجاد وقفه در فراخوانی سایر رویدادها میشود.
با اجرای کد فوق در مرورگرهای مختلف نکات جالب زیر بدست آمد:
- در IE و کروم نمایش یک alert موجب از دست دادن فوکس document شده و بنابراین رویدادهای کیبرد بعد از نمایش alert کار نخواهند کرد! مثلا اگر در keydown یک alert نمایش داده شود چون رویداد keyup بر روی پنجره alert رخ میدهد بنابراین keyup فراخوانی نمیشود ولی چون رویداد keypress با keydown همزمان است این اتفاق برای keypress نمی‌افتد. این مشکل در فایرفاکس پیش نمی‌آید. در اپرا در این حالت رویداد keypress هم رخ نمیدهد! البته رفتار IE در اجرای کد فوق کمی غیرمنتظره‌تر است و ظاهرا رویداد keypress هم رخ نمیدهد.
- در اجرای کد فوق در FireFox ظاهرا alert مربوط به keyup قبل از keypress نمایش داده میشود. البته اگر به جای alert از console.log (البته نیاز به نصب Firebug است) استفاده شود این به هم خوردگی ترتیب رویدادها وجود ندارد.
- در مرورگر Opera پس از فشردن کلید enter در نوار آدرس و پس از بارگذاری صفحه، فوکس بلافاصله به عنصر document سپرده میشود طوریکه که رویداد keyup کلید enter در document بارگذاری شده فراخوانی میشود و درصورت سرعت بالای بارگذاری صفحه، کدهای مروبوط به این رویداد اجرا میشوند. در سایر مرورگرها این مورد مشاهده نشد. 
- ظاهرا در تمام مرورگرها به غیر Opera کدهای جاوا اسکریپ در ثرد UI اجرا شده و موجب قفل شدن document میشود. بنابراین وسط اجرای کدهای سنگین نمیتوان مثلا خواص عناصر UI را تغییر داد. درواقع مرورگر اپرا برخلاف سایر مرورگرها، رفتار ویژه ای در برخورد با جاوا اسکریپت و رویدادها و تغییرات عناصر DOM دارد. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه به اینجا مراجعه کنید. درضمن این مبحث کمی پیچیده‌تر از آن است که به نظر می‌آید(^). برای بررسی بیشتر میتوانید کد زیر را در مرورگرهای مختلف آزمایش کنید:
<html>
<head>
  <script type="text/javascript">
    function process() {
      var above = 0, below = 0;
      for (var i = 0; i < 200000; i++) {
        if (Math.random() * 2 > 1) {
          above++;
        }
        else {
          below++;
        }
      }
    }
    function test() {
      var result1 = document.getElementById('log');
      var start = new Date().getTime();
      console.log('start');
      for (var i = 0; i < 200; i++) {
        result1.value = 'time=' + (new Date().getTime() - start) + ' [i=' + i + ']';
        process();
      }
      result1.value = 'time=' + (new Date().getTime() - start) + ' [done]';
      console.log('end');
    }
    window.onload = test;
  </script>
</head>
<body>
  <input id='log' />
</body>
</html>
اگر کد فوق را در مرورگرهایی غیر از اپرا اجرا کنید میبینید که تنها نتیجه نهایی نمایش داده میشود و فرایندهای میانی درون حلقه نمیتوانند تغییری در محتوای UI ایجاد کنند. طبق انتظار کروم از بقیه بسیار سریعتر بوده و سپس IE و پس از آن فایرفاکس قرار دارد. اما در مورد Opera وضع کاملا فرق میکند و به دلیل به روز رسانی همزمان UI عملیات بسیار بسیار کندتر از بقیه مرورگرها به اتمام میرسد.
نکته: حالات استثنایی دیگری هم در اجرای کدهای مشابه در مرورگرهای مختلف پیش می‌آید که به دلیل پیچیده کردن بیش از حد بحث آورده نشده اند. فقط ذکر این نکته الزامی است که درحال حاضر میزان تفاوت رفتار مرورگرهای مختلف دربرخورد با کدهای یکسان قابل ملاحظه است. بنابراین در هنگام توسعه سعی کنید حداقل در این چهار مرورگر معروف آزمایشات خود را به سرانجام برسانید.
و در ادامه چند مثال ...

غیرفعال کردن ورودی کاربر
برای اینکار فقط کافی است در رویدادهای keydown یا keypress مقدار false برگشت داده شود. البته در مروگر Opera برخی از کلیدها از این رفتار پیروی نمیکنند. مثل کاراکترهای '`' و '+' و '=' که درصورت برگشت false در رویداد keydown باز هم رفتار پیش فرض را از خود نشان میدهد. اما برگرداندن مقدار false در رویداد keypress این مشکل را حل میکند(این موارد در نسخه 11.51 تست شدند). میتوانید با استفاده از کد زیر در تمام مرورگرها این موارد را آزمایش کنید:
<input onkeydown="return false" />
<input onkeypress="return false" /> 

تبدیل به حروف بزرگ
document.getElementById('myInputText').onkeypress = function (e) {
  var char = getCharacter(e || window.event);
  if (!char) return; // special key
  this.value += char.toUpperCase();
  return false; // برای اینکه کاراکتر اضافی نمایش داده نشود
}
در کد فوق متد getCharacter در بالا در قسمت پراپرتی‌های آرگومان رویداد نشان داده شده است. کد فوق چندان کامل نیست و همیشه کاراکتر فشرده شده را بدون توجه به موقعیت کرسر کیبرد در انتهای متن قرار میدهد.
نکته: استفاده از عبارتی چون e || window.event به این دلیل است که در مرورگر IE آرگومان رویداد (همان e که به آن implicit event object نیز میگویند) به متد مربوطه ارسال نمیشود (تا نسخه 9 که تست کردم مسئله به همین صورت است) در عوض پراپرتی‌های این آرگومان از طریق window.event (یا همان event که به آن explicit event object نیز میگویند) در دسترس هستند. این فیلد در واقع آرگومان آخرین رویداد رخ داده در پنجره جاری را در خود ذخیره میکند. اما در سایر مرورگرها به صورت استاندارد مقدار این آرگومان به عنوان پارامتر رویداد به متد مربوطه ارسال میشود. جالب است که بدانید مرورگرهای Opera و Chrome از هر دو روش پشتیبانی میکنند. مرورگر فایرفاکس تنها از ارسال آرگومان رویداد به متد مربوطه پشتیبانی میکند.
عبارت e ||window.event درواقع شکل دیگر عبارت زیر است:
e ? e : window.event;
در جاوا اسکریپت اگر عملگر مقایسه ای در عبارت مقایسه آورده نشود مقدار عبارت با false مقایسه میشود. این مقایسه از نوع abstract است (در ادامه این مطلب توضیح داده شده است). در جاوا اسکریپت 0 و رشته خالی و null و undefined و امثال اینها در مقایسه abstract برابر false درنظر گرفته میشوند. بنابراین در عبارت مقایسه بالا اگر مقدار e مثلا undefined (در IE) باشد مقدار window.event بازگشت داده میشود و درغیراینصورت خود e برگشت داده میشود.

تنها عدد
document.getElementById('numberInputText').onkeypress = function (e) {
  e = e || window.event;
  var chr = getCharacter(e);
  if (!isNumeric(chr) && chr !== null) return false;
}
function isNumeric(n) {
  return !isNaN(parseFloat(n)) && isFinite(n);
}
function isNumber(val) {
  return val !== "NaN" && (+val) + '' === val + ''
}
در کد بالا متد isNumeric از اینجا گرفته شده است. متد isNumeric جی کوئری (که از نسخه 1.7 اضافه شده است) هم دقیقا از این روش استفاده میکند.
متد دوم یعنی  isNumber (که در کد فوق از آن استفاده نشده است) روش دیگری را برای اطمینان از مقدار عددی بودن استفاده میکند. در این روش درصورتیکه val یک مقدار عددی نباشد val+ برابر NaN میشود که در نهایت عبارت مقایسه ای مقدار false را برمیگرداند. البته به غیر از خود مقدار NaN که در شرط اول مورد بررسی قرار گرفته است. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد رفتار نسبتا عجیب جاوا اسکریپت با NaN و متد isNaN به اینجا سر بزنید.
نکته: تفاوت == با === (یا =! و ==!) - در جاوا اسکریپت دو روش برای مقایسه مقادیر متغیرها وجود دارد. اولی (== یا =!) مقایسه را با تبدل نوع داده‌ها انجام میدهد (که اصطلاحا به آن type-converting equality comparison یا abstract comparison میگویند) و دومی (=== یا ==!) مقایسه را با مقادیر واقعی و بدون تبدیل نوع داده انجام میدهد (که به آن equality without type coercion یا strict equality comparison گفته میشود). در واقع در مقایسه strict تنها وقتی که دو متغیر از یک نوع باشند ممکن است مقدار true برگشت داده شود. برای روشنتر شدن مطلب به مثالهای زیر توجه کنید (^):
0==false   // true
0===false  // false, because they are of a different type
1=="1"     // true, auto type coercion
1==="1"    // false, because they are of a different type 
توضیحات بهتری در اینجا آورده شده است.
برای کسب اطلاعات کاملتر میتوانید به ECMAScript Language Specification و قسمت مقایسه strict و abstract مراجعه کنید. (رابطه‌ها و تفاوت‌های میان ECMAScript و JavaScript و JScript و ActionScript در اینجا آورده شده است.)

کار با Scan Code و Char Code
همانطور که قبلا هم اشاره شد میان کد کاراکتر و کلید فشرده شده بر روی کیبرد تفاوت وجود دارد. برای بهره برداری از کلیدهای میانبر در صفحات وب به کد کلید فشرده شده (همان scan code) نیاز است و نه به کد کاراکتر آن. همچنین کلیدهای ویژه و غیرکاراکتری دارای کد کاراکتر نیستند. بیشتر مرورگرها رویداد Keypress را برای کلیدهای غیرکاراکتری فرا نمیخوانند. بنابراین برای این موارد رویدادهای keydown و keyup مفید هستند. امروز تمام مرورگرها از جدول کدهای یکسانی برای scan codeها استفاده میکنند که نمونه‌های آن را میتوانید در ^ و ^ و ^ مشاهده کنید. نکته ای که باید درباره پراپرتی keyCode یادآوری شود این است که جدای از وضعیت کیبرد (مثل زبان یا موقعیت کلید capsLock) در تمام حالات در ازای فشردن شده یک کلید خاص (یا ترکیبی از کلیدهای کنترلی با سایر کلیدها) همواره باید یک کد یکسان برگشت داده شود.
پس یک charCode کد یونیکد کاراکتر کلید فشرده شده است که تنها در رویداد keypress در دسترس است. یک keyCode کد خود کلید فشرده شده یا همان scan code است که در رویدادهای keydown و keyup در دسترس است.
نکته: برای تمام کلیدهای الفبایی-عددی scan code با char code یکی است. مثلا برای حروف الفبایی scan code یک کلید با کد ASCII حرف انگلیسی بزرگ آن کلید برابر است.
بنابراین برای بررسی کلید ترکیبی ctrl + a میتوان از کد زیر در رویداد keydown استفاده کرد:
e.ctrlKey && e.keyCode == 'A'.charCodeAt(0)
و فرقی نمیکند که کاراکتر حاصله 'a' یا 'A' یا 'ش' باشد. 
نکته: برای تمام کلیدهای کیبرد به غیر از ';' و '=' و '-' تمام مرورگرها از کدهای یکسانی استفاده میکنند. میتوانید این کلیدها را با استفاده از قطعه کد اول این مطلب در مرورگرهای مختلف آزمایش کنید.
نکته: با برگشت مقدار false در رویداد keydown یا keypress رفتار پیشفرض کلید یا ترکیب کلیدهای مربوطه غیرفعال میشود. البته به غیر از عملیاتهای سطح سیستم عامل (مثل alt+F4).
چند مثال دیگر در ادامه ...

جابجایی تصویر
کدهای زیر را در یک فایل html ذخیره کرده و توسط یک مرورگر فایل حاصله را باز کنید.
<html>
<body>
  <div id="dotnettips" style="width: 35px; height: 35px; background-image: url(https://www.dntips.ir/favicon.ico);
    position: absolute; left: 10px; top: 10px;" tabindex="0">
  </div>
  <script>
    document.getElementById('dotnettips').onkeydown = function (e) {
      e = e || event;
      switch (e.keyCode) {
        case 37: // left
          this.style.left = parseInt(this.style.left) - this.offsetWidth + 'px';
          return false;
        case 38: // up
          this.style.top = parseInt(this.style.top) - this.offsetHeight + 'px';
          return false;
        case 39: // right
          this.style.left = parseInt(this.style.left) + this.offsetWidth + 'px';
          return false;
        case 40: // down
          this.style.top = parseInt(this.style.top) + this.offsetHeight + 'px';
          return false;
      }
    }
  </script>
</body>
</html>
بر روی تصویر کلید کرده (یا با استفاده از Tab فوکس را روی تصویر قرار دهید) و با استفاده از کلیدهای مکان نما (Arrow keys) سعی کنید تصویر را در صفحه جابجا کنید.
در کد فوق برای جلوگیری از رفتار پیش فرض کلیدهای مکان نما (جابجایی محتوای صفحه در صورت وجود اسکرول) مقدار false برگشت داده شده است.
نکته: استفاده از خاصیت tabindex برای امکان فوکس بر روی div اجباری است.
نکته: استفاده از event به جای window.event تا زمانی که یک متغیر در اسکوپ جاری با نام event وجود نداشته باشد مشکلی ایجاد نمیکند.

Caps Lock
متاسفانه راه مستقیمی برای دریافت وضعیت کلید caps lock در جاوا اسکریپت وجود ندارد. ظاهرا تنها راه حل موجود برای این مسئله بررسی کد کاراکتر کلید فشرده شده در رویداد keypress و بررسی آن با توجه به وضعیت پراپرتی shift این رویداد است. بدین ترتیب که اگر کد کاراکتر مربوط به حروف بزرگ بوده درحالیکه کلید شیفت نگه داشته نشده است بنابراین کلید Caps Lock روشن است و بالعکس. البته با ترکیب این روش و نیز رصد scan code کلید Caps Lock (کد آن برابر 20 است) در رویداد keydown میتوان وضعیت بهتری پدید آورد. قطعه کد زیر برای اینکار است. در این کد از یک متغیر گلوبال برای نگهداری وضعیت دکمه caps lock استفاده میشود.
<html>
<body>
  <input id="inputText" type="text" />
  <div id="divCapsLock" style="color: Red; display: none;">Caps Lock is ON!</div>
  <script>
    var capsLock = null;
    document.onkeypress = keyPress;
    document.onkeydown = keyDown;
    function keyDown(e) {
      e = e || event;
      capsLock = (e.keyCode == 20 && capsLock !== null) ? !capsLock : capsLock;
      document.getElementById('divCapsLock').style.display = capsLock ? 'block' : 'none';
    }
    function keyPress(e) {
      if (capsLock != null) return;
      e = e || window.event;
      var charCode = e.charCode || e.keyCode;
      capsLock = (charCode >= 97 && charCode <= 122 && e.shiftKey) || (charCode >= 65 && charCode <= 90 && !e.shiftKey);
      document.getElementById('divCapsLock').style.display = capsLock ? 'block' : 'none';
    }
  </script>
</body>
</html>
در متد رویداد kepress تکست باکس ابتدا بررسی میشود که آیا قبلا متغیر گلوبال capsLock مقداری غیرنال دارد. اگر مقدار غیرنال داشته باشد دیگر نیازی نیست تا کد کاراکتر کلید بررسی شود زیرا وضعیت جاری کلید معلوم است. بنابراین در ادامه کار صرفه جویی میشود. دلیل استفاده از رویدادهای سطح docment به جای خود تکست باکس این است تا از کوچکترین فرصتها! برای تعیین وضعیت جاری کلید caps lock استفاده شود. یعنی بتوان پس از فشرده شدن اولین کلید کاراکتری بدون توجه به موقعیت فوکس در صفحه، این وضعیت را از حالت نامشخص خارج کرد.
نکته: در سلسله مراتب رویدادهای اجزای یک document همیشه ابتدا رویدادهای مربوط به عناصر فرزند فراخوانده میشود و رویدادهای مربوط به عناصر document و window در پایان صدا زده میشوند. برای آزمودن این مورد قطعه کد زیر را در مرورگرهای مختلف امتحان کنید:
<html>
<body>
  <div id='divInput'>
    <input id="inputText" type="text" />
  </div>
  <script>
    document.getElementById('inputText').onkeydown = inputKeyDown;
    document.getElementById('divInput').onkeydown = divKeyDown;
    document.onkeydown = documentKeyDown;
    window.onkeydown = windowKeyDown;
    function divKeyDown(e) {
      console.log('divKeyDown');
    }
    function inputKeyDown(e) {
      console.log('inputKeyDown');
    }
    function documentKeyDown(e) {
      console.log('documentKeyDown');
    }
    function windowKeyDown(e) {
      console.log('windowKeyDown');
    }
  </script>
</body>
</html>
نکته: اگر از تگ doctype استفاده نشود (همانطور که در ابتدای این مطلب اشاره شد)، در IE رویدادهای عنصر window فراخوانی نمیشوند.
درهرصورت برای مشخص کردن وضعیت کلید caps lock نیاز است تا کاربر ابتدا کلیدی را بفشارد و در حال حاضر روش و راه حل دیگری وجود ندارد! درضمن اگر صفحه کلیدی غیر از انگلیسی استفاده شود روش فوق جواب نخواهد داد و باید بررسی‌های بیشتری انجام شود. البته در مورد زیانهایی چون فارسی که روشن یا خاموش بودن caps lock تاثیری در کاراکتر حاصله ندارد کاری نمیتوان کرد و نمیتوان از وضعیت caps lock باخبر شد! هرچند در این موارد معمولا وضعیت این دکمه مهم نیست زیرا بیشترین کاربرد این گونه هشدارها در ورودی‌های رمز عبور است در صورتیکه زبان صفحه کلید انگلیسی (یا مشابه آن) باشد. برای اینکار کد زیر به عنوان راه حل بهتر پیشنهاد میشود:
<html>
<body>
  <input id="inputText" type="text" />
  <div id="divCapsLock" style="color: Red; display: none;">Caps Lock is ON!</div>
  <script>
    var capsLock = null;
    var hasFocus = false;
    document.onkeyup = keyUp;
    document.onkeypress = keyPress;
    document.getElementById('inputText').onfocus = focus;
    document.getElementById('inputText').onblur = focus;
    function warnCapsLock() {
      document.getElementById('divCapsLock').style.display = (capsLock != null && capsLock && hasFocus) ? 'block' : 'none';
    }
    function focus() {
      hasFocus = !hasFocus;
      warnCapsLock();
    }
    function keyUp(e) {
      e = e || event;
      capsLock = (e.keyCode == 20 && capsLock !== null) ? !capsLock : capsLock;
      warnCapsLock();
    }
    function keyPress(e) {
      if (capsLock != null) return;
      e = e || window.event;
      var charCode = e.charCode || e.keyCode;
      capsLock = (charCode >= 97 && charCode <= 122 && e.shiftKey) || (charCode >= 65 && charCode <= 90 && !e.shiftKey);
      warnCapsLock();
    }
  </script>
</body>
</html>
اگر دقت کنین میبیند که رویداد keydown در این کد نهایی با keyup جایگزین شده است. درصورت استفاده از رویداد keypress یک مشکل کوچک بوجود می‌آید و آن این است که اگر کاربر کلید caps lock را فشرده و سپس آن را در حالت فشرده نگه دارد اتفاق بدی خواهد افتاد! در این حال چون رویداد keydown مرتبا فراخوانده میشود وضعیت متغیر capsLock در این کد کاملا نامعتبر خواهد بود. بنابراین بهتر است تا از رویداد keyup که تنها یکبار فراخوانده میشود استفاده شود.
نکته: اگر کاربر پس از مشخص شدن وضعیت کلید Capa Lock در این کد، فوکس را به پنجره دیگری تغییر داده و سپس وضعیت این دکمه در آنجا تغییر دهد این کد دیگر درست کار نخواهد کرد. برای حل این مشکل هم راه حل زیر وجود دارد:
window.onblur = function () { capsLock = null; }
با این کار وضعیت متغیر capsLock ریست میشود.
نکته: در آزمایش این کد دقت کنید که زبان کیبرد حتما انگلیسی باشد.

مدیریت کلیدها
برای مدیریت کلیدهای کیبرد راههای متنوعی وجود دارد. مثلا میتوان از قطعه کد زیر استفاده کرد:
var Client = {};
Client.Keyboard = {};
Client.Keyboard.EnableKeyDown = true;
Client.Keyboard.EnableKeyUp = false;
Client.Keyboard.CurrentKeyEvent = null;

window.onkeydown = function (event) {
  if (!Client.Keyboard.EnableKeyDown) return true;
  return KeyboardEvents(event);
};

window.onkeyup = function (event) {
  if (!Client.Keyboard.EnableKeyUp) return true;
  return KeyboardEvents(event);
};

function Rise(event) {
  var e = Client.Keyboard.CurrentKeyEvent;
  if (event) {
    var data = { shift: e.shiftKey, ctrl: e.ctrlKey, alt: e.altKey };
    if (!event(data)) return false;
    return event(data);
  }
  return true;
}

function KeyboardEvents(e) {
  e = e || window.event;
  Client.Keyboard.CurrentKeyEvent = e;
  switch (e.keyCode) {
    case 8:
      return Rise(Client.Keyboard.Backspace);
    case 9:
      return Rise(Client.Keyboard.Tab);
    case 13:
      return Rise(Client.Keyboard.Enter);
    case 16:
      return Rise(Client.Keyboard.Shift);
    case 17:
      return Rise(Client.Keyboard.Ctrl);
    case 18:
      return Rise(Client.Keyboard.Alt);
    case 19:
      return Rise(Client.Keyboard.Pause);
    case 20:
      return Rise(Client.Keyboard.CapsLock);
    case 27:
      return Rise(Client.Keyboard.Esc);
    case 33:
      return Rise(Client.Keyboard.PageUp);
    case 34:
      return Rise(Client.Keyboard.PageDown);
    case 35:
      return Rise(Client.Keyboard.End);
    case 36:
      return Rise(Client.Keyboard.Home);
    case 37:
      return Rise(Client.Keyboard.Left);
    case 38:
      return Rise(Client.Keyboard.Up);
    case 39:
      return Rise(Client.Keyboard.Right);
    case 40:
      return Rise(Client.Keyboard.Down);
    case 44:
      return Rise(Client.Keyboard.PrtScr);
    case 45:
      return Rise(Client.Keyboard.Insert);
    case 46:
      return Rise(Client.Keyboard.Delete);
      //////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
    case 48:
      return Rise(Client.Keyboard.Num0);
    case 49:
      return Rise(Client.Keyboard.Num1);
    case 50:
      return Rise(Client.Keyboard.Num2);
    case 51:
      return Rise(Client.Keyboard.Num3);
    case 52:
      return Rise(Client.Keyboard.Num4);
    case 53:
      return Rise(Client.Keyboard.Num5);
    case 54:
      return Rise(Client.Keyboard.Num6);
    case 55:
      return Rise(Client.Keyboard.Num7);
    case 56:
      return Rise(Client.Keyboard.Num8);
    case 57:
      return Rise(Client.Keyboard.Num9);
      //////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
    case 65:
      return Rise(Client.Keyboard.A);
    case 66:
      return Rise(Client.Keyboard.B);
    case 67:
      return Rise(Client.Keyboard.C);
    case 68:
      return Rise(Client.Keyboard.D);
    case 69:
      return Rise(Client.Keyboard.E);
    case 70:
      return Rise(Client.Keyboard.F);
    case 71:
      return Rise(Client.Keyboard.G);
    case 72:
      return Rise(Client.Keyboard.H);
    case 73:
      return Rise(Client.Keyboard.I);
    case 74:
      return Rise(Client.Keyboard.J);
    case 75:
      return Rise(Client.Keyboard.K);
    case 76:
      return Rise(Client.Keyboard.L);
    case 77:
      return Rise(Client.Keyboard.M);
    case 78:
      return Rise(Client.Keyboard.N);
    case 79:
      return Rise(Client.Keyboard.O);
    case 80:
      return Rise(Client.Keyboard.P);
    case 81:
      return Rise(Client.Keyboard.Q);
    case 82:
      return Rise(Client.Keyboard.R);
    case 83:
      return Rise(Client.Keyboard.S);
    case 84:
      return Rise(Client.Keyboard.T);
    case 85:
      return Rise(Client.Keyboard.U);
    case 86:
      return Rise(Client.Keyboard.V);
    case 87:
      return Rise(Client.Keyboard.W);
    case 88:
      return Rise(Client.Keyboard.X);
    case 89:
      return Rise(Client.Keyboard.Y);
    case 90:
      return Rise(Client.Keyboard.Z);
      ////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
    case 91:
      //case 219: // opera
      return Rise(Client.Keyboard.LeftWindow);
    case 92:
      return Rise(Client.Keyboard.RightWindow);
    case 93:
      return Rise(Client.Keyboard.ContextMenu);
      ////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
    case 96:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad0);
    case 97:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad1);
    case 98:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad2);
    case 99:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad3);
    case 100:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad4);
    case 101:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad5);
    case 102:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad6);
    case 103:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad7);
    case 104:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad8);
    case 105:
      return Rise(Client.Keyboard.NumPad9);
      ////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
    case 106:
      return Rise(Client.Keyboard.Multiply);
    case 107:
      return Rise(Client.Keyboard.Add);
    case 109:
      return Rise(Client.Keyboard.Subtract);
    case 110:
      return Rise(Client.Keyboard.DecimalPoint);
    case 111:
      return Rise(Client.Keyboard.Divide);
      ////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
    case 112:
      return Rise(Client.Keyboard.F1);
    case 113:
      return Rise(Client.Keyboard.F2);
    case 114:
      return Rise(Client.Keyboard.F3);
    case 115:
      return Rise(Client.Keyboard.F4);
    case 116:
      return Rise(Client.Keyboard.F5);
    case 117:
      return Rise(Client.Keyboard.F6);
    case 118:
      return Rise(Client.Keyboard.F7);
    case 119:
      return Rise(Client.Keyboard.F8);
    case 120:
      return Rise(Client.Keyboard.F9);
    case 121:
      return Rise(Client.Keyboard.F10);
    case 122:
      return Rise(Client.Keyboard.F11);
    case 123:
      return Rise(Client.Keyboard.F12);
      ////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
    case 144:
      return Rise(Client.Keyboard.NumLock);
    case 145:
      return Rise(Client.Keyboard.ScrollLock);
    case 186:
    case 59: // opera & firefox
      return Rise(Client.Keyboard.SemiColon);
    case 187:
    case 61: // opera
      //case 107: //firefox
      return Rise(Client.Keyboard.Equal);
    case 188:
      return Rise(Client.Keyboard.Camma);
    case 189:
      return Rise(Client.Keyboard.Dash);
    case 190:
      return Rise(Client.Keyboard.Period);
    case 191:
      return Rise(Client.Keyboard.Slash);
    case 192:
      return Rise(Client.Keyboard.GraveAccent);
    case 219:
      return Rise(Client.Keyboard.OpenBracket);
    case 220:
      return Rise(Client.Keyboard.BackSlash);
    case 221:
      return Rise(Client.Keyboard.CloseBracket);
    case 222:
      return Rise(Client.Keyboard.SingleQuote);
  }
};
نحوه استفاده از این کد به صورت زیر است:
  // ctrl + s
  Client.Keyboard.S = function (e) {
    if (e.ctrl) {
      // انجام عملیات موردنظر
    }
    return true;
  }
اگر در متد الصاق شده به پراپرتیهای Client.Keyboard هیچ مقداری برگشت داده نشود، باتوجه به کد موجود در متد Rise، عملیات پیشفرض کلید مربوطه در پنجره مرورگر غیرفعال خواهد شد. بنابراین در کد بالا بعد از شرط، مقدار true برگشت داده شده است.
هرچند سعی کردم که تفاوت میان مرورگرهای مختلف را درنظر بگیرم ولی احتمال اینکه برخی از کدها به دلیل تفاوت میان مرورگرهای مختلف در کد بالا آورده نشده باشد وجود دارد!
نکته: کد فوق بیشتر برای روشن‌تر شدن موضوع ارائه شده است چون راه حل‌های بهتری هم برای مدیریت کلیدهای کیبرد وجود دارد. مثل استفاده از کتابخانه های Mousetrap یا HotKey یا jQuery Hotkeys یا KeyboardJS. البته در این میان بهترین کتابخانه موجود به نظر من همان Mousetrap است که تنها کتابخانه موجود است که علاوه بر پشتیبانی از ترکیب کلیدها با کلیدهای کنترلی، از توالی کلیدها (keys sequence) نیز پشتیبانی میکند که کار جالبی است.
در پایان این نکته را یادآور میشوم که امروزه توسعه اپلیکیشنهای تحت وب بدون استفاده مناسب از امکانات سمت کلاینت طرفداری ندارد. پس بهتر است هرچه بیشتر در مورد این زبان مرموز و پر از رمز و راز (JavaScript) بدانیم.
مطالب
آشنایی با Gridify
Gridify چیست ؟

به طور خلاصه Gridify یک کتابخانه ساده و سریع است که عملیات‌های Filtering , Pagination و Sorting را با استفاده از شرط‌های متنی (string based) امکان پذیر میکند.
به طور مثال فرض کنید که یک API را برای دریافت لیست کاربران با نام UsersList نوشته‌اید. مثال:
 [HttpGet("[action]")]
 public async Task<IActionResult> UsersList()
 {
    var users =  await _dbContext.Users.AsNoTracking().ToListAsync();
    return Ok(users);
 }
طبیعتا بخش FrontEnd نرم افزار شما نیاز دارد این اطلاعات را به کاربر نمایش دهد. به همین جهت در بیشتر مواقع از یک گرید برای نمایش این اطلاعات استفاده میشود.
پس از دریافت اطلاعات از سرور با مشکلات زیر مواجه خواهیم شد.
  1. عدم پشتیبانی از Pagination: چون API، تمامی کاربران را به سمت کلاینت ارسال میکند؛ به همین جهت، هم با مشکل کارآیی (performance) در آینده مواجه میشویم و هم امکان گذاشتن صفحه بندی (Pagination) وجود نخواهد داشت. 
  2. عدم پشتیبانی از Sorting: اگر در گرید نمایش داده شده کاربر بخواهد اطلاعات را Sort کند، چون چنین امکانی هنوز برای API ما تعریف نشده، این عملیات سمت سرور امکان پذیر نیست.
  3. عدم پشتیبانی از Filtering: همیشه نمایش تمامی اطلاعات مفید نیست. در اکثر مواقع ما نیاز داریم تا قسمتی از اطلاعات را با شرطی خاص، برگردانیم. به طور مثال لیست کاربران فعال در سامانه یا لیست کاربران غیرفعال. 
این مشکلات بدون استفاده از هیچ کتابخانه‌ای قابل حل است ولی نه به سادگی؛ به طور مثال یا باید چندین API مختلف با امکانات مختلف بنویسیم، یا یک API را برای پشتیبانی از این موارد تغییر بسیار دهیم. من برای اینکه از بحث دور نشویم، به پیاده سازی نمونه دستی پشتیبانی از این موارد در اینجا نمی‌پردازم، چرا که اگر یکبار تلاشی را برای اینکار انجام داده باشیم، طبیعتا  مشکلات و کد کثیفی که در نهایت تولید شده است، یادآوری خواهد شد. 
برای رفع این مشکلات میتوان از کتابخانه Gridify استفاده کرد. مثال :
 [HttpGet("[action]")]
 public async Task<IActionResult> UsersList(GridifyQuery filter)
 {
    var users =  await _dbContext.Users.AsNoTracking().GridifyAsync(filter);
    return Ok(users);
 }
در مثال بالا با استفاده از کلاس GridifyQuery میتوانیم به کنترل هر سه مشکل Sorting - Pagination - Filtering سمت کلاینت بپردازیم. (در ادامه با این کلاس بیشتر آشنا خواهیم شد).


استفاده از Gridify به API‌ها محدود نمیشود. به طور کلی ما میتوانیم در هر نوع لیستی که امکان استفاده از IQueryable  را به ما میدهد از آن استفاده نماییم. 
فرض کنید در یک برنامه Console Application قصد داریم یک فیلتر را از کاربر دریافت کرده و آن را روی لیست خروجی خود اعمال کنیم. به دلیل اینکه امکان جستجوی متنی در دات نت وجود ندارد، برای انجام اینکار مجبور خواهیم شد که برای تک تک فیلدهایی که قرار است برای فیلترینگ پشتیبانی کنیم، یک query جداگانه بنویسیم؛ ولی این عملیات توسط کتابخانه Gridify امکان پذیر است. به طور مثال فرض کنید قصد داریم در لیست کاربران، کاربرانی را  با نام Ali، پیدا کنیم. 
var result = Users.AsQueryable().ApplyFiltering("name==Ali");
این کد دقیقا معادل کد زیر است.
var result = Users.AsQueryable().Where(q => q.Name == "Ali");
در اینجا با استفاده از کتابخانه Gridify ما توانستیم یک static Linq را به یک dynamic Linq که در runtime مقدار دهی خواهد شد، تغییر دهیم. به همین جهت استفاده از مورد اول در برنامه‌ی Console ما امکان پذیر است. تا اینجا ما با امکانات کلی این کتابخانه آشنا شدیم. در مقالات بعدی سعی میکنم به سایر امکانات این کتابخانه و بیشتر به جزئیات بپردازم. همینطور برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به لینک زیر مراجعه نمایید.
مطالب
ارسال ایمیل توسط PowerShell
امروز می‌خوام یکی از کاربرد‌های جالب PowerShell  رو براتون بگم. PowerShell و اجراش کنید.
- کد زیر را ابتدا ویرایش کرده و نام کاربری و رمز عبور خود را در آن وارد نمایید.(من در اینجا از سیستم Gmail برای ارسال ایمیل استفاده کرده ام)
- متن دلخواه خود را در بخش $body قرار دهید.
- در نهایت متن خود را کپی کرده و با کلیک راست بر روی PowerShell متن کپی شده در انجا قرار میگیرد.
- حالا کلید Enter را فشار دهید.
ایمیل در صورتی که اطلاعات درست وارد شده باشد به ایمیل مقصد ارسال گردیده است.  :)

    $EmailFrom = "test@gmail.com"

    $EmailTo = "info@dotnettips.info"

    $Subject = "The subject of your email"

    $Body = "What do you want your email to say"

    $SMTPServer = "smtp.gmail.com"

    $SMTPClient = New-Object Net.Mail.SmtpClient($SmtpServer, 587)

    $SMTPClient.EnableSsl = $true

    $SMTPClient.Credentials = New-Object System.Net.NetworkCredential("test", "123456");

    $SMTPClient.Send($EmailFrom, $EmailTo, $Subject, $Body)
مطالب
MongoDB #1

مروری بر MongoDB

MongoDB یک پایگاه داده سند-گرا (Document-Oriented) و مستقل از سکو است که کارائی بالا، دسترسی پذیری بالا و مقیاس پذیری آسانی را فراهم می‌کند. MongoDB بر اساس مفهوم مجموعه (Collection) و سند (Document) کار می‌کند.

پایگاه داده

پایگاه داده یک نگهدارنده‌ی فیزیکی برای مجموعه‌ها است. هر پایگاه داده مجموعه ای از فایل‌های خود را روی فایل سیستم دارد.  یک سرور MongoDB معمولا چندین پایگاه داده دارد. 

مجموعه

مجموعه یک گروه از سندهای MongoDB است. مجموعه معادل جدول در پایگاه داده‌های رابطه‌ای (Relational Database) است. یک مجموعه داخل یک پایگاه داده وجود دارد. مجموعه‌ها به شمای (Schema) تاکید ندارند. سندهای داخل مجموعه می‌توانند فیلدهای مختلفی داشته باشند. معمولا همه‌ی سندهای داخل یک مجموعه، شبیه یا مربوط به یک هدف هستند.

سند

یک سند مجموعه ای از جفت‌های کلید-مقدار (Key-Value Pairs) است. سند، شمای پویا دارد؛ یعنی سندها در مجموعه‌های مشابه نیازی به ساختار یا فیلدهای مشابه ندارند و فیلدهای مشترک در سند ممکن است نوع داده‌های متفاوتی را نگهداری کنند. جدول زیر مقایسه اصطلاحات پایگاه داده‌های رابطه‌ای و MongDB را نمایش می‌دهد:

  MongoDB   پایگاه داده رابطه ای
 پایگاه داده  پایگاه داده
 مجموعه    جدول
 سند  سطر
 فیلد  ستون
 سند توکار  ملحق کردن (Join)
کلید اصلی
(کلید پیش فرض  _id  توسط
MongoDB  فراهم شده)
 کلید اصلی
 پایگاه داده نسخه سرور و کلاینت  
Mongod Mysqld/Oracle 
mongo mysql/sqlplus 

مثالی از سند

در جدول زیر ساختار سند یک وبلاگ آمده است که جفت‌های کلید-مقدار بسادگی با کاما ازهم جدا شده اند.

{
   _id: ObjectId(7df78ad8902c)
   title: 'MongoDB Overview', 
   description: 'MongoDB is no sql database',
   by: 'tutorials point',
   url: 'http://www.tutorialspoint.com',
   tags: ['mongodb', 'database', 'NoSQL'],
   likes: 100, 
   comments: [
      {
         user:'user1',
         message: 'My first comment',
         dateCreated: new Date(2011,1,20,2,15),
         like: 0 
      },
      {
         user:'user2',
         message: 'My second comments',
         dateCreated: new Date(2011,1,25,7,45),
         like: 5
      }
   ]
}

_id یک 12بایتی هگزادسیمال است که یکتایی هر سند را اطمینان می‌دهد. شما می‌توانید یک _id را هنگام درج سند بسازید. اگر اینکار را نکنید، MongoDB یک شناسه‌ی یکتا را برای هر سند تهیه می‌کند. از این 12بایت، 4بایت اول آن مربوط به برچسب زمان جاری است، 3بایت بعدی برای شناسه‌ی ماشین، 2بایت بعدی برای شناسه‌ی پروسه MongoDB سرور و 3بایت باقیمانده یک مقدار صعودی ساده است. 

مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 15 - بررسی تغییرات Caching
در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC با استفاده از Output Cache، امکان کش کردن خروجی یک اکشن متد، وجود دارد. مکانیزم Output Cache از ASP.NET Core حذف شده‌است؛ اما جایگزین‌های قابل توجهی برای آن تدارک دیده شده‌اند.


معرفی Response Cache

جایگزین ویژگی حذف شده‌ی OutputCache در ASP.NET Core، ویژگی جدیدی است به نام ResponseCache و هدف آن تنظیم هدرهای مرتبط با caching مخصوص HTTP Response ارائه شده‌است. به همین جهت با مکانیزم OutputCache قدیمی ASP.NET MVC که اطلاعات را در حافظه‌ی سرور کش می‌کرد، کاملا متفاوت است.
البته قرار است میان افزار OutputCache را در نگارش‌های آتی ASP.NET Core نیز ارائه کنند.
[ResponseCache(Duration = 60)]
public IActionResult Contact()
{
   ViewData["Message"] = "Your contact page.";
   return View();
}
در اینجا مثالی را از نحوه‌ی تعریف این ویژگی جدید، ملاحظه می‌کنید که در آن مقدار خاصیت مدت زمان کش شدن، برحسب ثانیه است. استفاده‌ی از آن سبب خواهد شد تا هدر HTTP ذیل به خروجی از سرور اضافه شود:
 Cache-Control: public,max-age=60

یک نکته:
این ویژگی را هم می‌توان به کل کنترلر اعمال کرد و هم به یک اکشن متد خاص. اگر این ویژگی هم به کنترلر و هم به اکشن متدی در آن کنترلر اعمال شده باشد، تنظیمات در سطح متدها، تنظیمات در سطح کلاس را بازنویسی می‌کنند.


تعیین مکان کش شدن خروجی یک اکشن متد

در هدر فوق، عبارت public را مشاهده می‌کنید. این public بودن به این معنا است که امکان کش شدن این خروجی، توسط کش سرورهای اشتراکی بین راه هم وجود دارد.
اگر می‌خواهید این امکان را غیرفعال کنید، نیاز است این public به private تنظیم شود:
[ResponseCache(Duration = 60, Location = ResponseCacheLocation.Client)]
تنظیم Location فوق به Client به معنای private شدن هدر تنظیم شده و صرفا کش شدن خروجی، توسط کش مرورگر کاربر می‌باشد.


غیرفعال کردن کش شدن خروجی یک اکشن متد

اگر خواستید از کش شدن خروجی یک اکشن متد تحت هر حالتی جلوگیری کنید، مکان آن‌را به None و NoStore آن‌را به true تنظیم کنید:
[ResponseCache(Location = ResponseCacheLocation.None, NoStore = true)]
public IActionResult Error()
{
   return View();
}
این تنظیم سبب افزوده شدن یک چنین هدر HTTP ایی به خروجی از سرور می‌شود:
Cache-Control: no-store,no-cache
Pragma: no-cache


امکان تعریف پروفایل‌های کش

بجای اینکه تنظیمات کش کردن تکراری را به انواع و اقسام اکشن متدها اعمال کنیم، می‌توان برای آن‌ها پروفایل ایجاد کرده و از نام این پروفایل، جهت به اشتراک گذاری تنظیمات استفاده کنیم. برای این منظور به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و جایی که سرویس ASP.NET MVC را فعال سازی کرده‌اید، پروفایل کش جدیدی را تعریف کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc(options =>
    {
        options.CacheProfiles.Add("PrivateCache",
            new CacheProfile
            {
                Duration = 60,
                Location = ResponseCacheLocation.Client
            }); 
    });
پس از آن برای استفاده‌ی از این تنظیمات اشتراکی، فقط کافی است تا نام پروفایل مرتبطی را ذکر کنیم:
[ResponseCache(CacheProfileName = "PrivateCache")]


معرفی سرویس کش درون حافظه‌ای

در نگارش‌های پیشین ASP.NET، متدهایی برای کش کردن موقتی اطلاعات در حافظه و سپس بازیابی آن‌ها وجود داشتند. در ASP.NET Core، این متدها توسط سرویس ارائه کننده‌ی IMemoryCache در اختیار برنامه قرار می‌گیرند. برای فعال سازی این سرویس جدید باید مراحل ذیل طی شوند:
الف) ابتدا بسته‌ی Microsoft.Extensions.Caching.Memory را به لیست وابستگی‌های پروژه در فایل project.json اضافه کنید:
{
    "dependencies": {
      //same as before
      "Microsoft.Extensions.Caching.Memory": "1.0.0"
 },
ب) سپس به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و سرویس آ‌ن‌را معرفی و ثبت کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
  services.AddMemoryCache();
ج) پس از آن سرویس پیاده سازی کننده‌ی IMemoryCache،  در تمام اجزای برنامه در دسترس خواهد بود. برای مثال:
[Route("DNT/[controller]")]
public class AboutController : Controller
{
    private readonly IMemoryCache _memoryCache;
 
    public AboutController(IMemoryCache memoryCache)
    {
        _memoryCache = memoryCache;
    }
 
    [Route("")]
    public ActionResult Hello()
    {
 
        string cacheKey = "my-cache-key";
        string greeting;
 
        if (!_memoryCache.TryGetValue(cacheKey, out greeting))
        {
             greeting = "Hello";
            // store in the cache
            _memoryCache.Set(cacheKey, greeting,
                new MemoryCacheEntryOptions()
                .SetAbsoluteExpiration(TimeSpan.FromMinutes(1)));
        }
 
        return Content($"{greeting} from DNT!");
    }
در مثال فوق، ابتدا وابستگی سرویس کش درون حافظه‌ای، به سازنده‌ی کنترلر تزریق شده‌است. تامین آن هم توسط سرویسی که در کلاس آغازین برنامه ثبت کردیم، انجام می‌شود. پس از آن در اکشن متد Hello، سعی کرده‌ایم بر اساس کلید کشی که مشخص کرده‌ایم، مقداری را بازیابی کنیم. اگر این مقدار وجود نداشته باشد، آن‌را توسط متد Set تنظیم خواهیم کرد تا برای دفعات آتی فراخوانی این متد، مورد استفاده قرار گیرد.
تنظیمات منقضی شدن کش نیز به حالت absolute تنظیم شده‌است. یعنی پس از یک دقیقه حتما منقضی می‌شود. اگر فراخوانی‌های این متد زیاد است، می‌توان حالت منقضی شدن sliding را تنظیم کرد:
 new MemoryCacheEntryOptions()
  .SetSlidingExpiration(TimeSpan.FromMinutes(5))
در این حالت اگر پیش از اتمام 5 دقیقه‌ی تنظیم شده، درخواستی به سرور رسید، این کش برای 5 دقیقه‌ی بعد نیز مجددا تمدید می‌شود.
اگر خواستیم تا این کش سر ساعت منقضی شود، اما در طی این یک ساعت به صورت sliding عمل کند، می‌توان از ترکیب دو حالت مطلق و لغزشی استفاده کرد:
 new MemoryCacheEntryOptions()
  .SetSlidingExpiration(TimeSpan.FromMinutes(5))
  .SetAbsoluteExpiration(TimeSpan.FromHours(1))

یک نکته: اگر فشار حافظه‌ی سرور زیاد شود، مدیر حافظه‌ی این کش، شروع به منقضی کردن آیتم‌هایی با حق تقدم پایین می‌کند. بالاترین حق تقدم را حالت NeverRemove ذیل دارد:
 new MemoryCacheEntryOptions()
  .SetPriority(CacheItemPriority.NeverRemove))


معرفی Tag Helpers مخصوص کش کردن قسمتی از صفحه

در ادامه‌ی مبحث معرفی Tag Helpers، تعدادی از آن‌ها جهت کش کردن محتوای قسمتی از صفحه، طراحی شده‌اند:
<cache expires-after="@TimeSpan.FromMinutes(10)">
    @Html.Partial("_WhatsNew")
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
تگ جدید cache محتوای دربرگیرنده‌ی آن‌را «در حافظه‌ی سرور» کش می‌کند (و در پشت صحنه از همان کش درون حافظه‌ای که پیشتر بحث شد، استفاده می‌کند). تگ cache در خروجی HTML نهایی مشاهده نمی‌شود و صرفا مفهومی سمت سرور است.
برای نمونه در مثال فوق، محتوای پارشال ویوو رندر شده و همچنین تاریخی که پس از آن نمایش داده شده‌است، به مدت 10 دقیقه در حافظه‌ی سرور کش می‌شوند. اگر این زمان تنظیم نشود، تا زمانیکه برنامه در سرور مشغول به کار است، این قسمت منقضی نخواهد شد.
در اینجا اگر expires-after ذکر شده بود، یعنی پس از این مدت زمان، کش منقضی می‌شود.
<cache expires-after="@TimeSpan.FromSeconds(5)">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
 اگر expires-on آن ذکر شود، می‌توان تاریخ و زمان مشخصی را در اینجا ذکر کرد (برای مثال فردا ساعت 10، با فراخوانی DateTime.Today.AddDays).
<cache expires-on="@DateTime.Today.AddDays(1).AddTicks(-1)">
  <!--View Component or something that gets data from the database-->
 *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
همچنین می‌توان از expires-sliding نیز استفاده کرد. به این معنا که اگر در طی مدتی خاص این صفحه درخواست نشد، آنگاه این کشی منقضی می‌شود.
<cache expires-sliding="@TimeSpan.FromMinutes(5)">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
همچنین در اینجا می‌توان کش کردن را به ازای کاربران مختلف، کوئری استرینگ‌های مختلف و امثال آن انجام داد (با ارائه‌ی محتوای متفاوتی به ازای پارامترهای مختلف):
<cache vary-by-user="true">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
در این حالت دیگر نیازی نیست تا نگران این باشیم که آیا محتوای قسمت کش شده‌ی از صفحه برای تمام کاربران در دسترس است یا خیر؟ در اینجا هر کاربر لاگین شده‌ی به سیستم، نگارش کش شده‌ی خاص خودش را دریافت می‌کند.

<cache vary-by-route="id">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
در اینجا به ازای پارامتر آی‌دی مسیریابی، نگارش‌های مختلف کش شده‌ای از صفحه تامین می‌شوند. در اینجا می‌توان لیستی از پارامترهای جدا شده‌ی با کاما را مشخص کرد.

<cache vary-by-query="search">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
امکان کش کردن محتوای صفحه به ازای کوئری استرینگ‌های مختلف تنظیم شده نیز وجود دارد.

<cache vary-by-cookie="MyAppCookie">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
در اینجا به ازای محتواهای مختلف کوکی خاصی به نام MyAppCookie، نگارش‌های مختلف کش شده‌ای از صفحه ذخیره می‌شوند.

 <cache vary-by-header="User-Agent">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
در اینجا می‌توان به ازای هدرهای مختلف پروتکل HTTP نگارش‌های کش شده‌ی متفاوتی را ارائه داد.

<cache vary-by="@ViewBag.ProductId">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
اگر خواستید کلید کش را خودتان تعیین کنید از vary-by استفاده کنید.

 <cache vary-by-user="true" vary-by-route="id">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
امکان ترکیب این موارد با هم نیز وجود دارد.

به علاوه چون زیر ساخت این Tag Helper همان Microsoft.Extensions.Caching.Memory است، امکان تنظیم حق تقدم حذف شدن آیتم‌های کش شده نیز وجود دارد:
<cache expires-sliding="@TimeSpan.FromMinutes(10)"
priority="@Microsoft.Extensions.Caching.Memory.CacheItemPriority.NeverRemove">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>


مبحث تکمیلی

امکان ذخیره سازی آیتم‌های کش شده در بانک اطلاعاتی (بجای حافظه‌ی فرار) نیز پیش بینی شده‌است که تحت عنوان «کش توزیع شده» در دسترس است.
Working with a Distributed Cache
نظرات مطالب
Angular CLI - قسمت پنجم - ساخت و توزیع برنامه
یک نکته‌ی تکمیلی
 دستور ng serve باعث اجرای برنامه می‌شود که پورت پیش فرض آن 4200 می‌باشد. در صورتیکه قصد تغییر پورت را داشته باشیم، همانطور که در بالا هم عنوان شده باید از سوئیچ port--  استفاده کنیم. در این شرایط در هر بار اجرای برنامه باید ng serve --port 4800 را وارد کنیم. برای اینکه پورت پیش فرض را به صورت دائمی تغییر دهیم، باید فایل angular.json را ویرایش کنیم. در اینجا آبجکت serve را یافته و کلید port را با value مثلا 4800 به options اضافه می‌کنیم: 
"serve": {
  "options": {
      "browserTarget": "AngularPort:build",
      "port": 4800
   }
} 
 در این حالت، بدون نیاز به ذکر شماره پورت، در هر بار اجرا ( ng serve --port 4800 )، تنها با دستور ng serve، برنامه بر روی پورت 4800 در دسترس خواهد بود.
مطالب
رمزنگاری خودکار فیلدهای مخفی در ASP.NET MVC

جهت نگهداری بعضی از اطلاعات در صفحات کاربر، از فیلد‌های مخفی ( Hidden Inputs ) استفاده می‌کنیم. مشکلی که در این روش وجود دارد این است که اگر این اطلاعات مهم باشند (مانند کلیدها) کاربر می‌تواند توسط ابزارهایی این اطلاعات را تغییر دهد و این مورد مسئله‌‌ای خطرناک می‌باشد.

راه حل رفع این مسئله‌ی امنیتی، استفاده از یک Html Helper جهت رمزنگاری این فیلد مخفی در مرورگر کاربر و رمز گشایی آن هنگام Post شدن سمت سرور می‌باشد.

برای رسیدن به این هدف یک Controller Factory   ( Understanding and Extending Controller Factory in MVC  ) سفارشی را جهت دستیابی به مقادیر فرم ارسالی، قبل از استفاده در Action‌ها و به همراه کلاس‌های زیر ایجاد کردیم.

  کلاس EncryptSettingsProvider :  
public interface IEncryptSettingsProvider
    {
        byte[] EncryptionKey { get; }
        string EncryptionPrefix { get; }
    }

 public class EncryptSettingsProvider : IEncryptSettingsProvider
    {
        private readonly string _encryptionPrefix;
        private readonly byte[] _encryptionKey;

        public EncryptSettingsProvider()
        {
            //read settings from configuration
            var useHashingString = ConfigurationManager.AppSettings["UseHashingForEncryption"];
            var useHashing = System.String.Compare(useHashingString, "false", System.StringComparison.OrdinalIgnoreCase) != 0;

            _encryptionPrefix = ConfigurationManager.AppSettings["EncryptionPrefix"];
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(_encryptionPrefix))
            {
                _encryptionPrefix = "encryptedHidden_";
            }

            var key = ConfigurationManager.AppSettings["EncryptionKey"];
            if (useHashing)
            {
                var hash = new SHA256Managed();
                _encryptionKey = hash.ComputeHash(Encoding.UTF8.GetBytes(key));
                hash.Clear();
                hash.Dispose();
            }
            else
            {
                _encryptionKey = Encoding.UTF8.GetBytes(key);
            }
        }

        #region ISettingsProvider Members

        public byte[] EncryptionKey
        {
            get
            {
                return _encryptionKey;
            }
        }

        public string EncryptionPrefix
        {
            get { return _encryptionPrefix; }
        }

        #endregion

    }
در این کلاس تنظیمات مربوط به Encryption را بازیابی مینماییم.

EncryptionKey : کلید رمز نگاری میباشد و در فایل Config برنامه ذخیره میباشد.

EncryptionPrefix : پیشوند نام Hidden فیلد‌ها میباشد، این پیشوند برای یافتن Hidden فیلد هایی که رمزنگاری شده اند استفاده میشود. میتوان این فیلد را در فایل Config برنامه ذخیره کرد.

  <appSettings>
    <add key="EncryptionKey" value="asdjahsdkhaksj dkashdkhak sdhkahsdkha kjsdhkasd"/>
  </appSettings>

کلاس RijndaelStringEncrypter :

  public interface IRijndaelStringEncrypter : IDisposable
    {
        string Encrypt(string value);
        string Decrypt(string value);
    }

 public class RijndaelStringEncrypter : IRijndaelStringEncrypter
    {
        private RijndaelManaged _encryptionProvider;
        private ICryptoTransform _cryptoTransform;
        private readonly byte[] _key;
        private readonly byte[] _iv;

        public RijndaelStringEncrypter(IEncryptSettingsProvider settings, string key)
        {
            _encryptionProvider = new RijndaelManaged();
            var keyBytes = Encoding.UTF8.GetBytes(key);
            var derivedbytes = new Rfc2898DeriveBytes(settings.EncryptionKey, keyBytes, 3);
            _key = derivedbytes.GetBytes(_encryptionProvider.KeySize / 8);
            _iv = derivedbytes.GetBytes(_encryptionProvider.BlockSize / 8);
        }

        #region IEncryptString Members

        public string Encrypt(string value)
        {
            var valueBytes = Encoding.UTF8.GetBytes(value);

            if (_cryptoTransform == null)
            {
                _cryptoTransform = _encryptionProvider.CreateEncryptor(_key, _iv);
            }

            var encryptedBytes = _cryptoTransform.TransformFinalBlock(valueBytes, 0, valueBytes.Length);
            var encrypted = Convert.ToBase64String(encryptedBytes);

            return encrypted;
        }

        public string Decrypt(string value)
        {
            var valueBytes = Convert.FromBase64String(value);

            if (_cryptoTransform == null)
            {
                _cryptoTransform = _encryptionProvider.CreateDecryptor(_key, _iv);
            }

            var decryptedBytes = _cryptoTransform.TransformFinalBlock(valueBytes, 0, valueBytes.Length);
            var decrypted = Encoding.UTF8.GetString(decryptedBytes);

            return decrypted;
        }

        #endregion

        #region IDisposable Members

        public void Dispose()
        {
            if (_cryptoTransform != null)
            {
                _cryptoTransform.Dispose();
                _cryptoTransform = null;
            }

            if (_encryptionProvider != null)
            {
                _encryptionProvider.Clear();
                _encryptionProvider.Dispose();
                _encryptionProvider = null;
            }
        }

        #endregion
    }
در این پروژه ، جهت رمزنگاری، از کلاس  RijndaelManaged استفاده میکنیم.
RijndaelManaged :Accesses the managed version of the Rijndael algorithm
Rijndael :Represents the base class from which all implementations of the Rijndael symmetric encryption algorithm must inherit

متغیر key در سازنده کلاس کلیدی جهت رمزنگاری و رمزگشایی میباشد. این کلید می‌تواند AntiForgeryToken تولیدی در View ‌ها و یا کلیدی باشد که در سیستم خودمان ذخیره سازی می‌کنیم.

در این پروژه از کلید سیستم خودمان استفاده میکنیم.

کلاس ActionKey :

 public class ActionKey
    {
        public string Area { get; set; }
        public string Controller { get; set; }
        public string Action { get; set; }
        public string ActionKeyValue { get; set; }
    }

در اینجا هر View که بخواهد از این فیلد رمزنگاری شده استفاده کند بایستی دارای کلیدی در سیستم باشد.مدل متناظر مورد استفاده را مشاهده می‌نمایید. در این مدل، ActionKeyValue کلیدی جهت رمزنگاری این فیلد مخفی میباشد.

کلاس ActionKeyService :

        /// <summary>
        /// پیدا کردن کلید متناظر هر ویو.ایجاد کلید جدید در صورت عدم وجود کلید در سیستم
        /// </summary>
        /// <param name="action"></param>
        /// <param name="controller"></param>
        /// <param name="area"></param>
        /// <returns></returns>
        string GetActionKey(string action, string controller, string area = "");

    }
 public class ActionKeyService : IActionKeyService
    {

        private static readonly IList<ActionKey> ActionKeys;

        static ActionKeyService()
        {
            ActionKeys = new List<ActionKey>
            {
                new ActionKey
                {
                    Area = "",
                    Controller = "Product",
                    Action = "dit",
                    ActionKeyValue = "E702E4C2-A3B9-446A-912F-8DAC6B0444BC",
                }
            };
        }

        /// <summary>
        /// پیدا کردن کلید متناظر هر ویو.ایجاد کلید جدید در صورت عدم وجود کلید در سیستم
        /// </summary>
        /// <param name="action"></param>
        /// <param name="controller"></param>
        /// <param name="area"></param>
        /// <returns></returns>
        public string GetActionKey(string action, string controller, string area = "")
        {
            area = area ?? "";
            var actionKey= ActionKeys.FirstOrDefault(a =>
                a.Action.ToLower() == action.ToLower() &&
                a.Controller.ToLower() == controller.ToLower() &&
                a.Area.ToLower() == area.ToLower());
            return actionKey != null ? actionKey.ActionKeyValue : AddActionKey(action, controller, area);
        }

        /// <summary>
        /// اضافه کردن کلید جدید به سیستم
        /// </summary>
        /// <param name="action"></param>
        /// <param name="controller"></param>
        /// <param name="area"></param>
        /// <returns></returns>
        private string AddActionKey(string action, string controller, string area = "")
        {
            var actionKey = new ActionKey
            {
                Action = action,
                Controller = controller,
                Area = area,
                ActionKeyValue = Guid.NewGuid().ToString()
            };
            ActionKeys.Add(actionKey);
            return actionKey.ActionKeyValue;
        }

    }

جهت بازیابی کلید هر View میباشد. در متد GetActionKey ابتدا بدنبال کلید View درخواستی در منبعی از ActionKey‌ها میگردیم. اگر این کلید یافت نشد کلیدی برای آن ایجاد میکنیم و نیازی به مقدار دهی آن نمیباشد.

کلاس MvcHtmlHelperExtentions :

 public static class MvcHtmlHelperExtentions
    {

        public static string GetActionKey(this System.Web.Routing.RequestContext requestContext)
        {
            IActionKeyService actionKeyService = new ActionKeyService();
            var action = requestContext.RouteData.Values["Action"].ToString();
            var controller = requestContext.RouteData.Values["Controller"].ToString();
            var area = requestContext.RouteData.Values["Area"];
            var actionKeyValue = actionKeyService.GetActionKey(
                            action, controller, area != null ? area.ToString() : null);

            return actionKeyValue;
        }

        public static string GetActionKey(this HtmlHelper helper)
        {
            IActionKeyService actionKeyService = new ActionKeyService();
            var action = helper.ViewContext.RouteData.Values["Action"].ToString();
            var controller = helper.ViewContext.RouteData.Values["Controller"].ToString();
            var area = helper.ViewContext.RouteData.Values["Area"];
            var actionKeyValue = actionKeyService.GetActionKey(
                            action, controller, area != null ? area.ToString() : null);

            return actionKeyValue;
        }

    }
از این متد‌های کمکی جهت بدست آوردن کلید‌ها استفاده میکنیم.

public static string GetActionKey(this System.Web.Routing.RequestContext requestContext)
این متد در DefaultControllerFactory  جهت بدست آوردن کلید  View در زمانیکه میخواهیم اطلاعات را بازیابی کنیم استفاده میشود.

public static string GetActionKey(this HtmlHelper helper)
از این متد در متدهای کمکی درنظر گرفته جهت ایجاد فیلدهای مخفی رمز نگاری شده، استفاده میکنیم.

کلاس InputExtensions :

 public static class InputExtensions
    {
        public static MvcHtmlString EncryptedHidden(this HtmlHelper helper, string name, object value)
        {
            if (value == null)
            {
                value = string.Empty;
            }
            var strValue = value.ToString();
            IEncryptSettingsProvider settings = new EncryptSettingsProvider();
            var encrypter = new RijndaelStringEncrypter(settings, helper.GetActionKey());
            var encryptedValue = encrypter.Encrypt(strValue);
            encrypter.Dispose();

            var encodedValue = helper.Encode(encryptedValue);
            var newName = string.Concat(settings.EncryptionPrefix, name);

            return helper.Hidden(newName, encodedValue);
        }

        public static MvcHtmlString EncryptedHiddenFor<TModel, TProperty>(this HtmlHelper<TModel> htmlHelper, Expression<Func<TModel, TProperty>> expression)
        {
            var name = ExpressionHelper.GetExpressionText(expression);
            var metadata = ModelMetadata.FromLambdaExpression(expression, htmlHelper.ViewData);
            return EncryptedHidden(htmlHelper, name, metadata.Model);
        }

    }

دو helper برای ایجاد فیلد مخفی رمزنگاری شده ایجاد شده است . در ادامه نحوه استفاده از این دو متد الحاقی را در View‌های برنامه، مشاهده مینمایید. 
   @Html.EncryptedHiddenFor(model => model.Id)
   @Html.EncryptedHidden("Id2","2")
کلاس DecryptingControllerFactory :
    public class DecryptingControllerFactory : DefaultControllerFactory
    {
        private readonly IEncryptSettingsProvider _settings;

        public DecryptingControllerFactory()
        {
            _settings = new EncryptSettingsProvider();
        }

        public override IController CreateController(System.Web.Routing.RequestContext requestContext, string controllerName)
        {
            var parameters = requestContext.HttpContext.Request.Params;
            var encryptedParamKeys = parameters.AllKeys.Where(x => x.StartsWith(_settings.EncryptionPrefix)).ToList();

            IRijndaelStringEncrypter decrypter = null;

            foreach (var key in encryptedParamKeys)
            {
                if (decrypter == null)
                {
                    decrypter = GetDecrypter(requestContext);
                }

                var oldKey = key.Replace(_settings.EncryptionPrefix, string.Empty);
                var oldValue = decrypter.Decrypt(parameters[key]);
                if (requestContext.RouteData.Values[oldKey] != null)
                {
                    if (requestContext.RouteData.Values[oldKey].ToString() != oldValue)
                        throw new ApplicationException("Form values is modified!");
                }
                requestContext.RouteData.Values[oldKey] = oldValue;
            }

            if (decrypter != null)
            {
                decrypter.Dispose();
            }

            return base.CreateController(requestContext, controllerName);
        }

        private IRijndaelStringEncrypter GetDecrypter(System.Web.Routing.RequestContext requestContext)
        {
            var decrypter = new RijndaelStringEncrypter(_settings, requestContext.GetActionKey());
            return decrypter;
        }

    }
از این DefaultControllerFactory جهت رمزگشایی داده‌هایی رمز نگاری شده و بازگرداندن آنها به مقادیر اولیه، در هنگام عملیات PostBack استفاده میشود. 
  این قسمت از کد
  if (requestContext.RouteData.Values[oldKey] != null)
                {
                    if (requestContext.RouteData.Values[oldKey].ToString() != oldValue)
                        throw new ApplicationException("Form values is modified!");
                }
زمانی استفاده میشود که کلید مد نظر ما در UrlParameter‌ها یافت شود و درصورت مغایرت این پارامتر و فیلد مخفی، یک Exception تولید میشود.
همچنین بایستی این Controller Factory را در Application_Start  فایل global.asax.cs برنامه اضافه نماییم.
 protected void Application_Start()
        {
            ....
            ControllerBuilder.Current.SetControllerFactory(typeof(DecryptingControllerFactory));
        }

کد‌های پروژه‌ی جاری
  TestHiddenEncrypt.7z

*در تکمیل این مقاله میتوان SessionId کاربر یا  AntyForgeryToken تولیدی در View را نیز در کلید دخالت داد و در هربار Post شدن اطلاعات این ActionKeyValue مربوط به کاربر جاری را تغییر داد و کلیدها را در بانکهای اطلاعاتی ذخیره نمود.


مراجع:
Automatic Encryption of Secure Form Field Data
Encrypted Hidden Redux : Let's Get Salty
مطالب
ویژگی های کمتر استفاده شده در NET. - بخش پنجم

Nullable<T>.GetValueOrDefault Method

با استفاده از متد GetValueOrDefault مقدار فعلی یک شیء Nullable و یا مقدار پیش فرض آن را می‌توان بدست آورد. این متد از عملگر ?? سریع‌تر است.
float? yourSingle = -1.0f;
Console.WriteLine( yourSingle.GetValueOrDefault() );

yourSingle = null;
Console.WriteLine( yourSingle.GetValueOrDefault() );

// assign different default value
Console.WriteLine( yourSingle.GetValueOrDefault( -2.4f ) );

// returns the same result as the above statement
Console.WriteLine( yourSingle ?? -2.4f );

در صورتیکه مقداری را به عنوان پیش فرض، به پارامتر این متد ارسال نکنید، مقدار پیش فرض آن از نوع استفاده شده بدست می‌آید.

شما می‌توانید برای دیکشنری نیز یک متد Get امن ایجاد کنید (در صورت عدم وجود کلید، بجای پرتاب استثناء، مقدار پیش فرض بازگشت داده شود).

public static class DictionaryExtensions
{
    public static TValue GetValueOrDefault< TKey, TValue >( this Dictionary< TKey, TValue > dic,
                                                            TKey key )
    {
        TValue result;
        return dic.TryGetValue( key,
                                out result )
            ? result
            : default(TValue);
    }
}

و روش استفاده

var names = new Dictionary< int, string >
            {
                { 0, "Vahid" }
            };
Console.WriteLine( names.GetValueOrDefault( 1 ) );


ZipFile in .NET

با استفاده از کلاس ZipFile ( رفرنس به اسمبلی System.IO.Compression.FileSystem ) می‌توان عملیات بازکردن، ایجاد و استخراج فایل‌های Zip را انجام داد.
var startPath = Path.Combine( Environment.GetFolderPath( Environment.SpecialFolder.Desktop ), "Start" );
var resultPath = Path.Combine( Environment.GetFolderPath( Environment.SpecialFolder.Desktop ), "Result" );
var extractPath = Path.Combine( Environment.GetFolderPath( Environment.SpecialFolder.Desktop ), "Extract" );
Directory.CreateDirectory( startPath );
Directory.CreateDirectory( resultPath );
Directory.CreateDirectory( extractPath );

var zipPath = Path.Combine( resultPath, Guid.NewGuid() + ".zip" );
ZipFile.CreateFromDirectory( startPath, zipPath );
ZipFile.ExtractToDirectory( zipPath, extractPath );

C# Preprocessor Directives

با استفاده از  warning#  می توان یک هشدار را در یک قسمت خاص از کد تولید کرد.
#if DEBUG
#warning DEBUG is defined
#endif
و خروجی آن

با استفاده از  error#  می توان یک خطا را در یک جای خاصی از کد تولید کرد.
#if DEBUG
#error DEBUG is defined
#endif
در صورتی که کد بالا را اجرا کنید (در حال دیباگ) کامپایلر با نمایش DEBUG is defined در پنجره Error List، جلوی اجرای برنامه را می‌گیرد. اما در حالت ریلیز، برنامه بدون هیچ مشکلی اجرا می‌شود.

با استفاده از  line#  می توانید شماره خط کامپایلر و نام فایل خروجی (اختیاری) را برای خطاها و هشدارها تغییر دهید.

در مثال زیر، در صورتیکه در خط اول break point قرار دهید و با کلید F10 برنامه را اجرا کنید، مشاهده می‌کنید که دیباگر، خطی را که بعد از دستور line hidden# نوشته شده است، در نظر نمی‌گیرد (برای دیباگ) اما اجرا می‌شود و دیباگر بر روی دستور بعد از line default# قرار می‌گیرد.

    Console.WriteLine("Normal line #1."); // Set break point here.
#line hidden
    Console.WriteLine("Hidden line.");
#line default
    Console.WriteLine("Normal line #2.");


Stackalloc

کلمه کلیدی stackalloc برای اختصاص یک بلاک از حافظه در stack، در زمینه کد غیرامن (unsafe code) استفاده می‌شود.
مثال زیر 20 عدد اول دنباله فیبوناچی را تولید می‌کند. هر عدد از مجموع دو عدد قبلی به دست می‌آید. در این مثال، یک بلاک از حافظه به اندازه 20 عدد از نوع int را در stack (نه heap) اختصاص می‌دهد. (تفاوت stack با heap)
static unsafe void Fibonacci()
{
    const int arraySize = 20;
    int* fib = stackalloc int[arraySize];
    var p = fib;
    *p++ = *p++ = 1;

    for ( var i = 2; i < arraySize; ++i, ++p )
    {
        *p = p[-1] + p[-2];
    }

    for ( var i = 0; i < arraySize; ++i )
    {
        System.Console.WriteLine( fib[i] );
    }
}
آدرس بلاک حافظه در اشاره گر fib ذخیره می‌شود. این متغیر توسط GC جمع آوری نمی‌شود و طول عمر آن محدود به متدی است که در آن تعریف شده است و شما نمی‌توانید قبل از بازگشت متد، حافظه را آزاد کنید.
تنها دلیل استفاده از stackalloc، عملکرد بهتر آن است (برای محاسبات و یا ردوبدل اطلاعات). با استفاده از stackalloc به جای اختصاص دادن آرایه (heap)، فشار کمتری را بر GC وارد می‌کنید (نیاز کمتری به اجرای GC وجود دارد). در نتیجه سرعت اجرای بالاتری خواهید داشت.
توجه: برای اجرای مثال بالا باید پنجره خصوصیات پروژه را باز کنید و در بخش Build، گزینه Allow unsafe code را تیک بزنید.
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 9 - بررسی رابطه‌ی One-to-One
بررسی رابطه‌ی One-to-Zero-or-One

زمانیکه نیاز است موجودیت A با هیچ و یا حداکثر یک وهله از موجودیت B در ارتباط باشد، به یک چنین رابطه‌ای One-to-Zero-or-One می‌گویند. برای اینکه یک چنین ارتباطی را تشکیل دهیم، نیاز است کلید اصلی یک جدول، در جدول مرتبط به آن، هم به عنوان کلید اصلی و هم به عنوان کلید خارجی معرفی شود؛ همانند شکل زیر که در آن CartableId، همزمان به صورت PK و FK تعریف شده‌است که به آن one-to-one association with shared primary key نیز می‌گویند:



الف) مدلسازی رابطه‌ی One-to-Zero-or-One توسط Fluent API

در اینجا دو موجودیت را ملاحظه می‌کنید که توسط دو navigation property به هم متصل شده‌اند:
    public class UserProfile
    {
        public int UserProfileId { get; set; }
        public string UserName { get; set; }

        public virtual Cartable Cartable { get; set; }
    }

    public class Cartable
    {
        public int CartableId { get; set; }

        public virtual UserProfile UserProfile { get; set; }
    }
برای اینکه بتوان CartableId را هم به عنوان PK و هم FK معرفی کرد، نیاز است از Fluent API به نحو ذیل استفاده کنیم:
    public class MyDBDataContext : DbContext
    {
        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            optionsBuilder.UseSqlServer(@"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2;Integrated Security = true");
        }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Entity<Cartable>(entity =>
            {
                entity.Property(e => e.CartableId).ValueGeneratedNever();

                entity.HasOne(d => d.UserProfile)
                    .WithOne(p => p.Cartable)
                    .HasForeignKey<Cartable>(d => d.CartableId);
            });
        }

        public virtual DbSet<Cartable> Cartables { get; set; }
        public virtual DbSet<UserProfile> UserProfiles { get; set; }
    }
در اینجا رابطه‌ی یک به یک، توسط متدهای HasOne و WithOne معرفی شده‌است. به علاوه FK بودن CartableId به صورت صریح توسط متد HasForeignKey نیز مشخص گردیده‌است.
همچنین بر روی CartableId، فراخوانی متد ValueGeneratedNever را مشاهده می‌کنید. این متد را در قسمت «روش‌های مختلف تولید خودکار مقادیر خواص» مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 5 - استراتژهای تعیین کلید اصلی جداول و ایندکس‌ها» پیشتر بررسی کردیم. هدف آن این است که به بانک اطلاعاتی اعلام کند، این فیلد یک کلید اصلی از نوع خود افزایش یابنده نیست و مقدار آن توسط برنامه به صورت صریح تنظیم می‌شود (چون کلید خارجی نیز هست و به کلید اصلی جدول سمت دیگر رابطه اشاره می‌کند).

ب) مدلسازی رابطه‌ی One-to-Zero-or-One توسط Data Annotations
برای تنظیم این رابطه توسط ویژگی‌ها نیاز است DatabaseGenerated به None تنظیم شود تا کلید اصلی CartableId به صورت خودکار توسط بانک اطلاعاتی تولید نشود. همچنین این کلید اصلی نیز باید به صورت کلید خارجی نیز معرفی شود. به علاوه توسط InversePropertyها، باید هر دو سطر به هم مرتبط، ذکر شوند:
    public class Cartable
    {
        [DatabaseGenerated(DatabaseGeneratedOption.None)]
        public int CartableId { get; set; }

        [ForeignKey("CartableId")]
        [InverseProperty("Cartable")]
        public virtual UserProfile UserProfile { get; set; }
    }

    public class UserProfile
    {
        public int UserProfileId { get; set; }
        public string UserName { get; set; }

        [InverseProperty("UserProfile")]
        public virtual Cartable Cartable { get; set; }
    }


بررسی رابطه‌ی One-to-One

تشکیل رابطه‌ی One-to-One که در آن برخلاف رابطه‌ی One-to-Zero-or-One، وجود هر دو سر رابطه اجباری هستند، در SQL Server میسر نیست (زیرا زمانیکه یک چنین رابطه‌ای تشکیل شود، نمی‌توان رکوردی را Insert کرد! چون زمانیکه هنوز یک سر رابطه ثبت نشده‌است، چگونه می‌توان Id آن‌را در سر دیگری به اجبار ثبت کرد؟!). SQL Server این رابطه را نیز به صورت همان One-to-Zero-or-One تشکیل می‌دهد. تنظیمات آن نیز با قبل تفاوتی ندارد. در این حالت اجباری بودن و یا نبودن یک سر رابطه همانند نکات قسمت «تعیین اجباری بودن یا نبودن ستون‌ها در EF Core» در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 6 - تعیین نوع‌های داده و ویژگی‌های آن‌ها» است و این تنظیمات در اینجا صرفا از دیدگاه EF Core مفهوم دارند.
جهت تکمیل بحث، روش تشکیل رابطه‌ی One-to-One بدون استفاده از روش به اشتراک گذاری کلید اصلی (one-to-one association with shared primary key) به صورت زیر است:


همانطور که مشاهده می‌کنید، در اینجا هر بلاگ حداکثر یک تصویر را می‌تواند داشته باشد. علت آن نیز به ذکر MyBlogForeignKey بر می‌گردد که یک کلید خارجی نال نپذیر است.
    public class MyBlog
    {
        public int MyBlogId { get; set; }
        public string Url { get; set; }

        public MyBlogImage MyBlogImage { get; set; }
    }

    public class MyBlogImage
    {
        public int MyBlogImageId { get; set; }
        public byte[] Image { get; set; }
        public string Caption { get; set; }

        public int MyBlogForeignKey { get; set; }
        public MyBlog MyBlog { get; set; }
    }
با این تنظیمات:
modelBuilder.Entity<MyBlog>()
   .HasOne(p => p.MyBlogImage)
   .WithOne(i => i.MyBlog)
   .HasForeignKey<MyBlogImage>(b => b.MyBlogForeignKey);
در اینجا جدول MyBlogImage هنوز Id خود افزاینده‌ی خود را دارد، اما ثبت رکورد آن بدون وجود کلید خارجی MyBlog میسر نیست.
نظرات مطالب
Strong Name
برای مشاهده Public Key Token یک اسمبلی با استفاه از فایل آن نیز میتوان از دستور زیر استفاده کرد:
sn  -T  MyAssembly.dll
پارامتر T حتما باید با حرف بزرگ وارد شود.