مطالب
ارسال ایمیل در ASP.NET Core
فضای نام System.Net.Mail در NET Core 1.2. که پیاده سازی netstandard2.0 است، ارائه خواهد شد. بنابراین فعلا (در زمان NET Core 1.1.) راه حل توکار و رسمی برای ارسال ایمیل در برنامه‌های مبتنی بر NET Core. وجود ندارد. اما می‌توان کتابخانه‌ی ثالثی را به نام MailKit، به عنوان راه‌حلی که .NET 4.0, .NET 4.5, .NET Core, Xamarin.Android, و Xamarin.iOS را پشتیبانی می‌کند، درنظر گرفت و توانمندی‌ها و پروتکل‌های پشتیبانی شده‌ی توسط آن، از System.Net.Mail توکار نیز بسیار بیشتر است.


افزودن وابستگی‌های MailKit به برنامه

برای شروع به استفاده‌ی از MailKit، می‌توان بسته‌ی نیوگت آن‌را به فایل project.json برنامه معرفی کرد:
{
    "dependencies": {
        "MailKit": "1.10.0"
    }
}


استفاده از MailKit جهت تکمیل وابستگی‌های ASP.NET Core Identity

قسمتی از ASP.NET Core Identity، شامل ارسال ایمیل‌های «ایمیل خود را تائید کنید» است که آن‌را می‌توان توسط MailKit به نحو ذیل تکمیل کرد:
using System.Threading.Tasks;
using ASPNETCoreIdentitySample.Services.Contracts.Identity;
using MailKit.Net.Smtp;
using MailKit.Security;
using MimeKit;
 
namespace ASPNETCoreIdentitySample.Services.Identity
{
    public class AuthMessageSender : IEmailSender, ISmsSender
    {
        public async Task SendEmailAsync(string email, string subject, string message)
        {
            var emailMessage = new MimeMessage();
 
            emailMessage.From.Add(new MailboxAddress("DNT", "do-not-reply@dotnettips.info"));
            emailMessage.To.Add(new MailboxAddress("", email));
            emailMessage.Subject = subject;
            emailMessage.Body = new TextPart(TextFormat.Html)
            {
                Text = message
            };
 
            using (var client = new SmtpClient())
            {
                client.LocalDomain = "dotnettips.info";
                await client.ConnectAsync("smtp.relay.uri", 25, SecureSocketOptions.None).ConfigureAwait(false);
                await client.SendAsync(emailMessage).ConfigureAwait(false);
                await client.DisconnectAsync(true).ConfigureAwait(false);
            }
        }
 
        public Task SendSmsAsync(string number, string message)
        {
            // Plug in your SMS service here to send a text message.
            return Task.FromResult(0);
        }
    }
}
در اینجا MimeMessage بیانگر محتوا و تنظیمات ایمیلی است که قرار است ارسال شود. ابتدا قسمت‌های From و To آن تنظیم می‌شوند تا مشخص باشد که ایمیل ارسالی از کجا ارسال شده و قرار است به چه آدرسی ارسال شود. در ادامه موضوع و عنوان ایمیل تنظیم شده‌است. سپس متن ایمیل، به خاصیت Body شیء MimeMessage انتساب داده خواهد شد. فرمت ایمیل ارسالی را نیز می‌توان در اینجا تنظیم کرد. برای مثال TextFormat.Html جهت ارسال پیام‌هایی حاوی تگ‌های HTML مناسب است و اگر قرار است صرفا متن ارسال شود، می‌توان TextFormat.Plain را انتخاب کرد.
در آخر، این پیام به SmtpClient جهت ارسال نهایی، فرستاده می‌شود. این SmtpClient هرچند هم نام مشابه آن در System.Net.Mail است اما با آن یکی نیست و متعلق است به MailKit. در اینجا ابتدا LocalDomain تنظیم شده‌است. تنظیم این مورد اختیاری بوده و صرفا به SMTP سرور دریافت کننده‌ی ایمیل‌ها، مرتبط است که آیا قید آن‌را اجباری کرده‌است یا خیر. تنظیمات اصلی SMTP Server در متد ConnectAsync ذکر می‌شوند که شامل مقادیر host ،port و پروتکل ارسالی هستند.


ارسال ایمیل به SMTP pickup folder

روشی که تا به اینجا بررسی شد، جهت ارسال ایمیل‌ها به یک SMTP Server واقعی کاربرد دارد. اما در حین توسعه‌ی محلی برنامه می‌توان ایمیل‌ها را در داخل یک پوشه‌ی موقتی ذخیره و آن‌ها را توسط برنامه‌ی Outlook (و یا حتی مرورگر Firefox) بررسی و بازبینی کامل کرد.
در این حالت تنها کاری را که باید انجام داد، جایگزین کردن قسمت ارسال ایمیل واقعی توسط SmtpClient در کدهای فوق، با قطعه کد ذیل است:
using (var stream = new FileStream($@"c:\smtppickup\email-{Guid.NewGuid().ToString("N")}.eml", FileMode.CreateNew))
{
   emailMessage.WriteTo(stream);
}
تولید فایل‌های eml جهت «شبیه سازی ارسال ایمیل در ASP.Net» بسیار مفید هستند.


FAQ و منبع تکمیلی
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
نحوه سفارشی سازی ویو های این پروژه
با سلام مجدد 
من هنوز مشکل در سفارشی سازی ویوهای این پروژه رو دارم با این مقاله
و نکته زیر 
-اگر تغییری در فایل‌های View، در تعداد و نام آن‌ها صورت گرفت، روی فایل T4MVC.tt کلیک راست کرده و گزینه‌ی اجرای آن‌را انتخاب کنید. پس از این‌کار، مجددا کامپایل پروژه را فراموش نکنید. 
وقتی راست روی T4MVC.tt راست کلیک و run custom tool را می‌زنم اخطار زیر را دریافت می‌کنم 
[Security Warning]
 
Running this text template can potentially harm your computer. Do not run it if you
obtain if rtom an untrusted source.
 
Click OK. to run the template.
Click Cancel top stop the process.
 
[X] Do not show this message again
 
[OK]  [Cancel]
و با زدن ok کلی خطا میده . لطفا راهنمایی بفرمایید.
اشتراک‌ها
OpenSSH برای Windows

همکاری مایکروسافت با پروژه‌ی سورس باز OpenSSH جهت انتقال بهتر آن به ویندوز و همچنین یکپارچگی آن با PowerShell

OpenSSH برای Windows
اشتراک‌ها
مهاجرت از NHibernate به Entity Framework
NH Problems
With a couple big committers leaving the project, there’s a void in the leadership and direction of the project
Bugs that I’ve run into have been open for years with no fix in sight
مهاجرت از NHibernate به Entity Framework
مطالب
نکات کار با استثناءها در دات نت
استثناء چیست؟
واژه‌ی استثناء یا exception کوتاه شده‌ی عبارت exceptional event است. در واقع exception یک نوع رویداد است که در طول اجرای برنامه رخ می‌دهد و در نتیجه، جریان عادی برنامه را مختل می‌کند. زمانیکه خطایی درون یک متد رخ دهد، یک شیء (exception object) حاوی اطلاعاتی درباره‌ی خطا ایجاد خواهد شد. به فرآیند ایجاد یک exception object و تحویل دادن آن به سیستم runtime، اصطلاحاً throwing an exception یا صدور استثناء گفته می‌شود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
بعد از اینکه یک متد استثناءایی را صادر می‌کند، سیستم runtime سعی در یافتن روشی برای مدیریت آن خواهد کرد.
خوب اکنون که با مفهوم استثناء آشنا شدید اجازه دهید دو سناریو را با هم بررسی کنیم.
- سناریوی اول:
فرض کنید یک فایل XML از پیش تعریف شده (برای مثال یک لیست از محصولات) قرار است در کنار برنامه‌ی شما باشد و باید این لیست را درون برنامه‌ی خود نمایش دهید. در این حالت برای خواندن این فایل انتظار دارید که فایل وجود داشته باشد. اگر این فایل وجود نداشته باشد برنامه‌ی شما با اشکال روبرو خواهد شد.
- سناریوی دوم:
فرض کنید یک فایل XML از آخرین محصولات مشاهده شده توسط کاربران را به صورت cache در برنامه‌تان دارید. در این حالت در اولین بار اجرای برنامه توسط کاربر انتظار داریم که این فایل موجود نباشد و اگر فایل وجود نداشته باشد به سادگی می‌توانیم فایل مربوط را ایجاده کرده و محصولاتی را که توسط کاربر مشاهده شده، درون این فایل اضافه کنیم.
در واقع استثناء‌ها بستگی به حالت‌های مختلفی دارد. در مثال اول وجود فایل حیاتی است ولی در حالت دوم بدون وجود فایل نیز برنامه می‌تواند به کار خود ادامه داده و فایل مورد نظر را از نو ایجاد کند.
 استثناها مربوط به زمانی هستند که این احتمال وجود داشته باشد که برنامه طبق انتظار پیش نرود.
برای حالت اول کد زیر را داریم:
public IEnumerable<Product> GetProducts()
{
    using (var stream = File.Read(Path.Combine(Environment.CurrentDirectory, "products.xml")))
    {
        var serializer = new XmlSerializer();
        return (IEnumerable<Product>)serializer.Deserialize(stream);
    }
}
همانطور که عنوان شد در حالت اول انتظار داریم که فایلی بر روی دیسک موجود باشد. در نتیجه نیازی نیست هیچ استثناءایی را مدیریت کنیم (زیرا در واقع اگر فایل موجود نباشد هیچ روشی برای ایجاد آن نداریم).
در مثال دوم می‌دانیم که ممکن است فایل از قبل موجود نباشد. بنابراین می‌توانیم موجود بودن فایل را با یک شرط بررسی کنیم:
public IEnumerable<Product> GetCachedProducts()
{
    var fullPath = Path.Combine(Environment.CurrentDirectory, "ProductCache.xml");
    if (!File.Exists(fullPath))
        return new Product[0];
         
    using (var stream = File.Read(fullPath))
    {
        var serializer = new XmlSerializer();
        return (IEnumerable<Product>)serializer.Deserialize(stream);
    }
}

چه زمانی باید استثناءها را مدیریت کنیم؟
زمانیکه بتوان متدهایی که خروجی مورد انتظار را بر می‌گردانند ایجاد کرد.
اجازه دهید دوباره از مثال‌های فوق استفاده کنیم:
IEnumerable<Product> GetProducts()
همانطور که از نام آن پیداست این متد باید همیشه لیستی از محصولات را برگرداند. اگر می‌توانید اینکار را با استفاده از catch کردن یک استثنا انجام دهید در غیر اینصورت نباید درون متد اینکار را انجام داد.
IEnumerable<Product> GetCachedProducts()
در متد فوق می‌توانستیم از FileNotFoundException برای فایل موردنظر استفاده کنیم؛ اما مطمئن بودیم که فایل در ابتدا وجود ندارد.
در واقع استثنا‌ها حالت‌هایی هستند که غیرقابل پیش‌بینی هستند. این حالت‌ها می‌توانند یک خطای منطقی از طرف برنامه‌نویس و یا چیزی خارج کنترل برنامه‌نویس باشند (مانند خطاهای سیستم‌عامل، شبکه، دیسک). یعنی در بیشتر مواقع این نوع خطاها را نمی‌توان مدیریت کرد.

اگر می‌خواهید استثناء‌ها را catch کرده و آنها را لاگ کنید در بالاترین لایه اینکار را انجام دهید.


چه استثناءهایی باید مدیریت شوند و کدام‌ها خیر؟ 
مدیریت صحیح استثناء‌ها می‌تواند خیلی مفید باشد. همانطور که عنوان شد یک استثناء زمانی رخ می‌دهد که یک حالت استثناء در برنامه اتفاق بیفتد. این مورد را بخاطر داشته باشید، زیرا به شما یادآوری می‌کند که در همه جا نیازی به استفاده از try/catch نیست. در اینجا ذکر این نکته خیلی مهم است:
تنها استثناء‌هایی را catch کنید که بتوانید برای آن راه‌حلی ارائه دهید.
به عنوان مثال اگر در لایه‌ی دسترسی به داده، خطایی رخ دهد و استثناءی SqlException صادر شود، می‌توانیم آن را catch کرده و درون یک استثناء عمومی‌تر قرار دهیم:
public class UserRepository : IUserRepository
{
    public IList<User> Search(string value)
    {
        try
        {
              return CreateConnectionAndACommandAndReturnAList("WHERE value=@value", Parameter.New("value", value));
        }
        catch (SqlException err)
        {
             var msg = String.Format("Ohh no!  Failed to search after users with '{0}' as search string", value);
             throw new DataSourceException(msg, err);
        }
    }
}
همانطور که در کد فوق مشاهده می‌کنید به محض صدور استثنای SqlException آن را درون قسمت catch به صورت یک استثنای عمومی‌تر همراه با افزودن یک سری اطلاعات جدید صادر می‌کنیم. اما همانطور که عنوان شد کار لاگ کردن استثناءها را بهتر است در لایه‌های بالاتر انجام دهیم.
اگر مطمئن نیستید که تمام استثناء‌ها توسط شما مدیریت شده‌اند، می‌توانید در حالت‌های زیر، دیگر استثناءها را مدیریت کنید:
ASP.NET: می‌توانید Aplication_Error را پیاده‌سازی کنید. در اینجا فرصت خواهید داشت تا تمامی خطاهای مدیریت نشده را هندل کنید.
WinForms: استفاده از رویدادهای Application.ThreadException و AppDomain.CurrentDomain.UnhandledException 
WCF: پیاده‌سازی اینترفیس IErrorHandler 
ASMX: ایجاد یک Soap Extension سفارشی
ASP.NET WebAPI


چه زمان‌هایی باید یک استثناء صادر شود؟ 
صادر کردن یک استثناء به تنهایی کار ساده‌ایی است. تنها کافی است throw را همراه شیء exception (exception object) فراخوانی کنیم. اما سوال اینجاست که چه زمانی باید یک استثناء را صادر کنیم؟ چه داده‌هایی را باید به استثناء اضافه کنیم؟ در ادامه به این سوالات خواهیم پرداخت.
همانطور که عنوان گردید استثناءها زمانی باید صادر شوند که یک استثناء اتفاق بیفتد.

اعتبارسنجی آرگومان‌ها
ساده‌ترین مثال، آرگومان‌های مورد انتظار یک متد است:
public void PrintName(string name)
{
     Console.WriteLine(name);
}
در حالت فوق انتظار داریم مقداری برای پارامتر name تعیین شود. متد فوق با آرگومان null نیز به خوبی کار خواهد کرد؛ یعنی مقدار خروجی یک خط خالی خواهد بود. از لحاظ کدنویسی متد فوق به خوبی کار خود را انجام می‌دهد اما خروجی مورد انتظار کاربر نمایش داده نمی‌شود. در این حالت نمی‌توانیم تشخیص دهیم مشکل از کجا ناشی می‌شود.
مشکل فوق را می‌توانیم با صدور استثنای ArgumentNullException رفع کنیم:
public void PrintName(string name)
{
    if (name == null) throw new ArgumentNullException("name");
     
     Console.WriteLine(name);
}
خوب، name باید دارای طول ثابت و همچنین ممکن است حاوی عدد و حروف باشد:
public void PrintName(string name)
{
    if (name == null) throw new ArgumentNullException("name");
    if (name.Length < 5 || name.Length > 10) throw new ArgumentOutOfRangeException("name", name, "Name must be between 5 or 10 characters long");
    if (name.Any(x => !char.IsAlphaNumeric(x)) throw new ArgumentOutOfRangeException("name", name, "May only contain alpha numerics");
     
     Console.WriteLine(name);
}
برای حالت فوق و همچنین جلوگیری از تکرار کدهای داخل متد PrintName می‌توانید یک متد Validator برای کلاسی با نام Person ایجاد کنید.
حالت دیگر صدور استثناء، زمانی است که متدی خروجی مورد انتظارمان را نتواند تحویل دهد. یک مثال بحث‌برانگیز متدی با امضای زیر است:
public User GetUser(int id)
{
}
کاملاً مشخص است که متدی همانند متد فوق زمانیکه کاربری را پیدا نکند، مقدار null را برمی‌گرداند. اما این روش درستی است؟ خیر؛ زیرا همانطور که از نام این متد پیداست باید یک کاربر به عنوان خروجی برگردانده شود.
با استفاده از بررسی null کدهایی شبیه به این را در همه جا خواهیم داشت:
var user = datasource.GetUser(userId);
if (user == null)
    throw new InvalidOperationException("Failed to find user: " + userId);
// actual logic here
به این چنین کدهایی معمولاً The null cancer گفته می‌شود (سرطان نال!) زیرا اجازه داده‌ایم متد، خروجی null را بازگشت دهد. به جای کد فوق می‌توانیم از این روش استفاده کنیم:
public User GetUser(int id)
{
    if (id <= 0) throw new ArgumentOutOfRangeException("id", id, "Valid ids are from 1 and above. Do you have a parsing error somewhere?");
    
    var user = db.Execute<User>("WHERE Id = ?", id);
    if (user == null)
        throw new EntityNotFoundException("Failed to find user with id " + id);
        
    return user;
}
نکته‌ایی که باید به آن توجه کنید این است که در هنگام صدور یک استثناء اطلاعات کافی را نیز به آن پاس دهید. به عنوان مثال در EntityNotFoundException مثال فوق پاس دادن "Failed to find user with id " + id کار دیباگ را برای مصرف کننده، راحتر خواهد کرد.


خطاهای متداول حین کار با استثناءها  


  • صدور مجدد استثناء و از بین بردن stacktrace

کد زیر را در نظر بگیرید:

try
{
    FutileAttemptToResist();
}
catch (BorgException err)
{
     _myDearLog.Error("I'm in da cube! Ohh no!", err);
    throw err;
}
مشکل کد فوق قسمت throw err است. این خط کد، محتویات stacktrace را از بین برده و استثناء را مجدداً برای شما ایجاد خواهد کرد. در این حالت هرگز نمی‌توانیم تشخیص دهیم که منبع خطا از کجا آمده است. در این حالت پیشنهاد می‌شود که تنها از throw استفاده شود. در این حالت استثناء اصلی مجدداً صادر گردیده و مانع حذف شدن محتویات stacktrace خواهد شد(+).
  • اضافه نکردن اطلاعات استثناء اصلی به استثناء جدید

یکی دیگر از خطاهای رایج اضافه نکردن استثناء اصلی حین صدور استثناء جدید است:

try
{
    GreaseTinMan();
}
catch (InvalidOperationException err)
{
    throw new TooScaredLion("The Lion was not in the m00d", err); //<---- استثناء اصلی بهتر است به استثناء جدید پاس داده شود
}
  • ارائه ندادن context information

در هنگام صدور یک استثناء بهتر است اطلاعات دقیقی را به آن ارسال کنیم تا دیباگ کردن آن به راحتی انجام شود. به عنوان مثال کد زیر را در نظر داشته باشید:

try
{
   socket.Connect("somethingawful.com", 80);
}
catch (SocketException err)
{
    throw new InvalidOperationException("Socket failed", err);  
}
هنگامی که کد فوق با خطا مواجه شود نمی‌توان تنها با متن Socket failed تشخیص داد که مشکل از چه چیزی است. بنابراین پیشنهاد می‌شود اطلاعات کامل و در صورت امکان به صورت دقیق را به استثناء ارسال کنید. به عنوان مثال در کد زیر سعی شده است تا حد امکان context information کاملی برای استثناء ارائه شود:
void IncreaseStatusForUser(int userId, int newStatus)
{
    try
    {
         var user  = _repository.Get(userId);
         if (user == null)
             throw new UpdateException(string.Format("Failed to find user #{0} when trying to increase status to {1}", userId, newStatus));
    
         user.Status = newStatus;
         _repository.Save(user);
    }
   catch (DataSourceException err)
   {
       var errMsg = string.Format("Failed to find modify user #{0} when trying to increase status to {1}", userId, newStatus);
        throw new UpdateException(errMsg, err);
   }

نحوه‌ی طراحی استثناءها 
برای ایجاد یک استثناء سفارشی می‌توانید از کلاس Exception ارث‌بری کنید و چهار سازنده‌ی آن را اضافه کنید:
public NewException()
public NewException(string description )
public NewException(string description, Exception inner)
protected or private NewException(SerializationInfo info, StreamingContext context)
سازنده اول به عنوان default constructor شناخته می‌شود. اما پیشنهاد می‌شود که از آن استفاده نکنید، زیرا یک استثناء بدون context information از ارزش کمی برخوردار خواهد بود.
سازنده‌ی دوم برای تعیین description بوده و همانطور که عنوان شد ارائه دادن context information از اهمیت بالایی برخوردار است. به عنوان مثال فرض کنید استثناء KeyNotFoundException که توسط کلاس Dictionary صادر شده است را دریافت کرده‌اید. این استثناء زمانی صادر خواهد شد که بخواهید به عنصری که درون دیکشنری پیدا نشده است دسترسی داشته باشید. در این حالت پیام زیر را دریافت خواهید کرد:
“The given key was not present in the dictionary.”
حالا فرض کنید اگر پیام به صورت زیر باشد چقدر باعث خوانایی و عیب‌یابی ساده‌تر خطا خواهد شد:
“The key ‘abrakadabra’ was not present in the dictionary.”
در نتیجه تا حد امکان سعی کنید که context information شما کاملتر باشد.
سازنده‌ی سوم شبیه به سازنده‌ی قبلی عمل می‌کند با این تفاوت که توسط پارامتر دوم می‌توانیم یک استثناء دیگر را catch کرده یک استثناء جدید صادر کنیم.
سازنده‌ی سوم زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که بخواهید از Serialization پشتیبانی کنید (به عنوان مثال ذخیره‌ی استثناءها درون فایل و...)

خوب، برای یک استثناء سفارشی حداقل باید کدهای زیر را داشته باشیم:
public class SampleException : Exception
{
    public SampleException(string description)
        : base(description)
    {
        if (description == null) throw new ArgumentNullException("description");
    }
 
    public SampleException(string description, Exception inner)
        : base(description, inner)
    {
        if (description == null) throw new ArgumentNullException("description");
        if (inner == null) throw new ArgumentNullException("inner");
    }
 
    public SampleException(SerializationInfo info, StreamingContext context)
        : base(info, context)
    {
    }
}

اجباری کردن ارائه‌ی Context information:
برای اجباری کردن context information کافی است یک فیلد اجباری درون سازنده تعریف کنیم. برای مثال اگر بخواهیم کاربر HTTP status code را برای استثناء ارائه دهد باید سازنده‌ها را اینگونه تعریف کنیم:
public class HttpException : Exception
{
    System.Net.HttpStatusCode _statusCode;
     
    public HttpException(System.Net.HttpStatusCode statusCode, string description)
        : base(description)
    {
        if (description == null) throw new ArgumentNullException("description");
        _statusCode = statusCode;
    }
 
    public HttpException(System.Net.HttpStatusCode statusCode, string description, Exception inner)
        : base(description, inner)
    {
        if (description == null) throw new ArgumentNullException("description");
        if (inner == null) throw new ArgumentNullException("inner");
        _statusCode = statusCode;
    }
 
    public HttpException(SerializationInfo info, StreamingContext context)
        : base(info, context)
    {
    }
     
    public System.Net.HttpStatusCode StatusCode { get; private set; }
 
}
همچنین بهتر است پراپرتی Message را برای نمایش پیام مناسب بازنویسی کنید:
public override string Message
{
        get { return base.Message + "\r\nStatus code: " + StatusCode; }
}
مورد دیگری که باید در کد فوق مد نظر داشت این است که status code قابلیت سریالایز شدن را ندارد. بنابراین باید متد GetObjectData را برای سریالایز کردن بازنویسی کنیم:
public class HttpException : Exception
{
    // [...]
 
    public HttpException(SerializationInfo info, StreamingContext context)
        : base(info, context)
    {
        // this is new
        StatusCode = (HttpStatusCode) info.GetInt32("HttpStatusCode");
    }
 
    public HttpStatusCode StatusCode { get; private set; }
 
    public override string Message
    {
        get { return base.Message + "\r\nStatus code: " + StatusCode; }
    }
 
    // this is new
    public override void GetObjectData(SerializationInfo info, StreamingContext context)
    {
        base.GetObjectData(info, context);
        info.AddValue("HttpStatusCode", (int) StatusCode);
    }
}
در اینحالت فیلدهای اضافی در طول فرآیند Serialization به خوبی سریالایز خواهند شد.

در حین صدور استثناءها همیشه باید در نظر داشته باشیم که چه نوع context information را می‌توان ارائه داد، این مورد در یافتن راه‌حل خیلی کمک خواهد کرد.


طراحی پیام‌های مناسب 
پیام‌های exception مختص به توسعه‌دهندگان است نه کاربران نهایی.
نوشتن این نوع پیام‌ها برای برنامه‌نویس کار خسته‌کننده‌ایی است. برای مثال دو مورد زیر را در نظر داشته باشید:
throw new Exception("Unknown FaileType");
throw new Exception("Unecpected workingDirectory");
این نوع پیام‌ها حتی اگر از لحاظ نوشتاری مشکلی نداشته باشند یافتن راه‌حل را خیلی سخت خواهند کرد. اگر در زمان برنامه‌نویسی با این نوع خطاها روبرو شوید ممکن است با استفاده از debugger ورودی نامعتبر را پیدا کنید. اما در یک برنامه و خارج از محیط برنامه‌نویسی، یافتن علت بروز خطا خیلی سخت خواهد بود.
توسعه‌دهندگانی که exception message را در اولویت قرار می‌دهند، معتقد هستند که از لحاظ تجربه‌ی کاربری پیام‌ها تا حد امکان باید فاقد اطلاعات فنی باشد. همچنین همانطور که پیش‌تر عنوان گردید این نوع پیام‌ها همیشه باید در بالاترین سطح نمایش داده شوند نه در لایه‌های زیرین. همچنین پیام‌هایی مانند Unknown FaileType نه برای کاربر نهایی، بلکه برای برنامه‌نویس نیز ارزش چندانی ندارد زیرا فاقد اطلاعات کافی برای یافتن مشکل است.
در طراحی پیام‌ها باید موارد زیر را در نظر داشته باشیم:
- امنیت:
یکی از مواردی که از اهمیت بالایی برخوردار است مسئله امنیت است از این جهت که پیام‌ها باید فاقد مقادیر runtime باشند. زیرا ممکن است اطلاعاتی را در خصوص نحوه‌ی عملکرد سیستم آشکار سازند.
- زبان:
همانطور که عنوان گردید پیام‌های استثناء برای کاربران نهایی نیستند، زیرا کاربران نهایی ممکن است اشخاص فنی نباشند، یا ممکن است زبان آنها انگلیسی نباشد. اگر مخاطبین شما آلمانی باشند چطور؟ آیا تمامی پیام‌ها را با زبان آلمانی خواهید نوشت؟ اگر هم اینکار را انجام دهید تکلیف استثناء‌هایی که توسط Base Class Library و دیگر کتابخانه‌های thirt-party صادر می‌شوند چیست؟ اینها انگلیسی هستند.

در تمامی حالت‌هایی که عنوان شد فرض بر این است که شما در حال نوشتن این نوع پیام‌ها برای یک سیستم خاص هستید. اما اگر هدف نوشتن یک کتابخانه باشد چطور؟ در این حالت نمی‌دانید که کتابخانه‌ی شما در کجا استفاده می‌شود.
اگر هدف نوشتن یک کتابخانه نباشد این نوع پیام‌هایی که برای کاربران نهایی باشند، وابستگی‌ها را در سیستم افزایش خواهند داد، زیرا در این حالت پیام‌ها به یک رابط کاربری خاص گره خواهند خورد.

خب اگر پیام‌ها برای کاربران نهایی نیستند، پس برای کسانی مورد استفاده قرار خواهند گرفت؟ در واقع این نوع پیام می‌تواند به عنوان یک documentation برای سیستم شما باشند.
فرض کنید در حال استفاده از یک کتابخانه جدید هستید به نظر شما کدام یک از پیام‌های زیر مناسب هستند:
"Unecpected workingDirectory"
یا:
"You tried to provide a working directory string that doesn't represent a working directory. It's not your fault, because it wasn't possible to design the FileStore class in such a way that this is a statically typed pre-condition, but please supply a valid path to an existing directory.

"The invalid value was: "fllobdedy"."
یافتن مشکل در پیام اول خیلی سخت خواهد بود زیرا فاقد اطلاعات کافی برای یافتن مشکل است. اما پیام دوم مشکل را به صورت کامل توضیح داده است. در حالت اول شما قطعاً نیاز خواهید داشت تا از دیباگر برای یافتن مشکل استفاده کنید. اما در حالت دوم پیام به خوبی شما را برای یافتن راه‌حل راهنمایی می‌کند.
همیشه برای نوشتن پیام‌های مناسب سعی کنید از لحاظ نوشتاری متن شما مشکلی نداشته باشد، اطلاعات کافی را درون پیام اضافه کنید و تا حد امکان نحوه‌ی رفع مشکل را توضیح دهید
مطالب
شروع کار با webpack - قسمت دوم
در مطلب قبلی بیشتر از لحاظ تئوریک با وب‌پک آشنا شدیم و در آخر نیز یک تک اسکریپت را با استفاده از آن باندل کرده و در صفحه‌ی index.html اضافه کردیم.

توجه :
در مطلب قبلی برای استفاده و نصب وبپک دو راه پیشنهاد شد؛ یکی نصب وبپک به صورت سراسری و دیگری به صورت محلی در محیط کاری فعلی پروژه. استفاده‌ی نگارنده به صورت محلی می‌باشد و برای فراخوانی وبپک از دستور npm run webpack استفاده خواهد شد. در صورتی که از وبپک به صورت سراسری (گلوبال ) استفاده می‌کنید، به جای این دستور فقط کافی است در خط فرمان دستور webpack را نوشته و آن را اجرا کنید.

اضافه کردن فایل تنظیمات وبپک

وبپک دارای تنظیمات و حالت‌های مختلفی برای تولید خروجی نهایی می‌باشد که می‌توان این تنظیمات را به صورت پارامترهای ورودی، در هنگام فراخوانی برای آن مشخص کرد. ولی برای ساده کردن و همچنین عدم الزام به تکرار برای تنظیمات مورد نیاز می‌توانیم یک فایل پیکربندی را ایجاد کنیم و موارد مورد نیاز را در آن تعریف کرده و تنها با فراخوانی نام webpack در خط فرمان، به صورت خودکار این تنظیمات خوانده شده و دستورات ما اجرا شوند. TaskRunner‌های گالپ و گرانت نیز دارای یک فایل پیکربندی، برای مشخص کردن تنظیمات مورد نیاز کاربر می‌باشند.

ساخت فایل پیکربندی وبپک

در محیط کاری پروژه یک فایل جدید را با نام webpack.config.js ایجاد می‌کنیم، تا پیکر بندی مورد نظرمان را برای وبپک در آن مشخص کنیم (نام این فایل قراردادی است و امکان مشخص کردن فایلی با نام دیگر نیز وجود دارد که در آینده با آن برخورد خواهیم کرد).
این فایل به صورت یک ماژول در فرمت commonjs می‌باشد (در صورتی که با ماژول‌های مختلف آشنا نیستید، مطالعه‌ی این مقاله پیشنهاد می‌شود ماژول‌ها در es6).
پس از ایجاد فایل پیکربندی در محیط کاری پروژه، محتوای زیر را به آن اضافه خواهیم کرد. این حالت را می‌توان ساده‌ترین پیکربندی وبپک دانست و با دستور webpack ./main.js bundle.js که در پایان مطلب قبلی در خط فرمان اجرا کردیم، تفاوتی ندارد.
// webpack.config.js file
module.exports = {
    entry:'./main.js'
    ,output:{
        filename:'bundle.js'
    }
}
پروپرتی entry مشخص کننده‌ی فایل ورودی است که قصد پردازش آن را داریم و پروپرتی output نیز خود یک آبجکت می‌باشد که در ساده‌ترین حالت، احتیاج به تعریف یک پروپرتی با نام filename را در آن داریم که مشخص کننده‌ی نام فایل باندل شونده توسط وبپک می‌باشد.
حال با اجرای دستور npm run webpack، وبپک به صورت خودکار محتوای فایل پیکربندی را خوانده و تنظیمات تعریف شده را در فایل باندل نهایی ترتیب اثر می‌دهد.

حالت نظاره گر یا watch mode

اضافه کردن فایل پیکربندی می‌تواند مفید باشد و ما را از الزام به تکرار برای مشخص کردن پارامترهای مورد نیاز در هر بار اجرای وبپک بی‌نیاز می‌کند. ولی فرض کنید در حال توسعه‌ی پروژه‌ای هستید و مدام در حال تغییر فایل‌های پروژه می‌باشید. فایلی اضافه، حذف و یا دچار تغییر می‌شود و برای هر بار انجام شدن پروسه‌ی باندلینگ باید وبپک را فراخوانی کنیم. برای جلوگیری از این پروسه‌ی تکراری، وبپک دارای حالت نظاره‌گر یا watch mode می‌باشد. معنای این حالت این است که وبپک تغییرات محیط کاری شما را در نظر می‌گیرد و با انجام هر تغییری، دوباره باندل مربوطه را از نو می‌سازد.
برای وارد شدن به این حالت یک راه کار این می‌باشد که در هنگام فراخوانی وبپک در خط فرمان، پرچم زیر را به آن اضافه کنیم:
//for when webpack is installed globally 
webpack --watch
//for when webpack is installed locally in project 
npm run webpack -- --watch
(در فراخوانی بالا دو حالت نصب سراسری و محلی وبپک در نظر گرفته شده‌است. حالت اول نکته‌ای را ندارد. ولی در حالت دوم برای اینکه پارامترهای خط فرمان توسط npm به دست وبپک برسد، احتیاج به اضافه کردن -- می‌باشد. جهت عدم آشنایی با این مورد می‌توانید به اینجا مراجعه کنید: فرستادن پارامتر به اسکریپت‌های npm)
راه کار دوم جهت تنظیم کردن وبپک در حالت نظاره گر، اضافه کردن پروپرتی watch به فایل پیکربندی وبپک است. پس از انجام این تغییر، محتوای فایل پیکربندی به این صورت خواهد بود:
//webpack.config.js file
module.exports = {
    entry:'./main.js'
    ,output:{
        filename:'bundle.js'
    }
    ,watch :true
}
اینبار برای ورود وپ بک به حالت نظاره‌گر کافی است وبپک را یک بار از طریق خط فرمان با دستور npm run webpack، فراخوانی کنیم.
در صورتی که مشکلی وجود نداشته باشد، با اجرای این دستور، کنترل خط فرمان به شما برنخواهد گشت و وبپک در حالت اجرا باقی می‌ماند که در تصویر زیر قابل مشاهده‌است.

حال اگر در اسکریپت main.js تغییری ایجاد کنید، خواهید دید که وبپک به صورت خودکار باندل را از اول خواهد ساخت.

وب سرور وبپک

تا اینجا از وبپک به عنوان یک باندل کننده بهره برده‌ایم و جهت میزبانی فایل‌های پروژه از فایل سیستم و سیستم عامل بهره بردیم. ولی می‌دانیم که در حین توسعه دادن برنامه‌های وب، استفاده از فایل سیستم و سیستم عامل مفید نیست و دچار مشکلات عدیده‌ای هم از سمت مرورگرها و هم از سمت کتابخانه‌های معروف جاوا اسکریپتی خواهیم شد( مانند مباحث cors و ...). جهت حذف این مشکلات می‌توانیم وب سرور مورد علاقه‌ی خود را اجرا کنیم یا از وب سرور فراهم شده توسط وبپک بهره ببریم.
جهت نصب وب سرور وبپک دستور زیر را در خط فرمان  اجرا خواهیم کرد ( به صورت سراسری یا محلی به انتخاب شما خواهد بود و قبلا توضیح داده شده است).
// to install globally :
npm install -g webpack-dev-server

//to install locally in project :
npm install -D webpack-dev-server
در حالتی که وبپک به صورت سراسری نصب شده باشد، با اجرای دستور webpack-dev-server در خط فرمان، وب سرور وبپک شروع به کار خواهد کرد و تنظیمات را نیز از فایل پیکربندی اعمال می‌کند.
در صورتی که وبپک به صورت محلی نصب شده باشد، بایستی یک مدخل به قسمت اسکریپت‌های package.json برای راهنمایی npm اضافه کنیم. محتویات این فایل پس از تغییرات، از این قرار است:
//package.json file
{
  "name": "dntwebpack",
  "version": "1.0.0",
  "description": "",
  "main": "main.js",
  "scripts": {
    "test": "echo \"Error: no test specified\" && exit 1",
    "webpack": "webpack",
    "webpackserver": "webpack-dev-server"
  },
  "author": "mehdi",
  "license": "ISC",
  "devDependencies": {
    "webpack": "^1.13.1",
    "webpack-dev-server": "^1.14.1"
  }
}
در اینجا پروپرتی جدیدی به قسمت scripts، با نام webpackserver اضافه شده‌است. حال با فراخوانی این اسکریپت با دستور زیر، وب سرور وبپک شروع به کار خواهد کرد:
npm run webpackserver
(دقت کنید که نام‌های قرار داده شده‌ی در قسمت scripts می‌توانند به صورت دلخواه باشند و شما می‌توانید نامی را که دلخواه خودتان است، برگزینید؛ به طور مثال به جای webpackserver نام دیگری را در فایل package.json برای آن مشخص کنید و در هنگام فراخوانی از آن استفاده کنید).
در صورتی که همه چیز بدون مشکل باشد، خروجی شبیه به تصویر زیر را مشاهده خواهید کرد که آدرسی که به صورت محلی، سرور بر روی آن میزبان شده است نیز قابل مشاهده است:


باندل کردن اسکریپت‌های گوناگون توسط وبپک

تا اینجای کار تنها از یک تک اسکریپت، با نام main.js استفاده کردیم. قطعا پروژه‌های واقعی از یک تک اسکریپت تشکیل نخواهند شد و اسکریپت‌های گوناگونی خواهیم داشت. جهت استفاده از چندین اسکریپت توسط وبپک، دو سناریوی مختلف رخ خواهند داد که هر دو را برسی خواهیم کرد:
اضافه کردن اسکریپت‌ها به صورت داینامیک یا پویا توسط وبپک 

در محیط کاری پروژه، یک فایل جدید user.js را اضافه می‌کنیم که از این فایل در فایل main.js استفاده خواهد شد.
محتوای فایل user.js یک تابع ساده‌ی جاوا اسکریپتی خواهد بود:
// user.js file 

function userLog() {
    console.log("ahooy from user module file");
}

module.exports={
    userLog:userLog
}  
حال جهت استفاده از این ماژول در فایل main.js تغییرات زیر را اعمال خواهیم کرد:
//main.js file

var user = require("./user");

user.userLog();

console.log(`i'm bundled by webpack`);
پس از ذخیره‌ی تغییرات خواهید دید که وب سرور وبپک از این تغییرات آگاه شده و باندل جدید را خواهد ساخت که در اینجا خروجی مانند تصویر زیر را خواهید دید:
در تصویر قابل مشاهده است که ماژول user.js نیز وارد باندل شده است.


در صورتی که به مسیری که وبپک در حال میزبانی بر روی آن است در مرورگر خود مراجعه کنید، پیغام‌های چاپ شده را در کنسول مشاهده خواهید کرد.

اضافه کردن اسکریپت‌ها به باندل به صورت استاتیک توسط وبپک

قطعا در پروژه‌های خود از کتابخانه‌هایی که توسط برنامه نویسان دیگر تولید شده‌اند مانند جی کوئری و ... استفاده خواهیم کرد. استفاده از این اسکریپت‌ها به صورت داینامیک و ایمپورت کردن آنها در هر ماژول جالب نخواهد بود و یا ممکن است ماژولی که خود شما نوشته اید به صورت اشتراکی بین تمام برنامه اجرا شود. در این گونه از موارد می‌توانیم این اسکریپت‌ها را در فایل پیکربندی به وبپک معرفی کنیم تا در هنگام باندلینگ، به باندل وارد شوند.
اسکریپت جدیدی را در پروژه اضافه می‌کنیم و نامش را shared.js می‌گذاریم که دارای محتوای زیر است :
// shared.js file
console.log('log message from shared module !');
حال برای اینکه این اسکریپت را به وبپک معرفی کنیم، فایل پیکربندی وبپک را باز کرده و تغییرات زیر را در آن اعمال می‌کنیم :
//webpack.config.js file
module.exports = {
    entry:['./shared.js','./main.js']
    ,output:{
        filename:'bundle.js'
    }
    ,watch :true
}
قابل مشاهده است که قسمت entry، به جای این که یک تک فایل را معرفی کند، تبدیل به یک آرایه شده‌است که هم فایل shared.js را در بر می‌گیرد و هم فایل main.js را دارد.
در مواقعی که فایل پیکربندی دچار تغییر می‌شود، بایستی وبپک را متوقف و دوباره اجرا کنید تا تنظیمات جدید، اعمال شوند. پس از راه اندازی دوباره وبپک، در صورت موفقیت آمیز بودن تغییراتتان، خروجی را شبیه تصویر رو به رو خواهید گرفت و مشخص است که فایل shared.js نیز در باندل وارد شده است.


استفاده از Loader‌ها در وبپک

به صورت پیش فرض وبپک قابلیت باندل کردن ماژول‌های جاوا اسکریپت را دارد و همچنین می‌تواند این فایل‌ها را Minify  کند (در مطالب بعدی خواهیم دید). ولی به طور مثال استفاده از تایپ اسکریپت از توانایی‌های وبپک به صورت توکار خارج است. اینجاست که Loader‌ها وارد کار می‌شوند.
اگر بخواهیم به زبان ساده Loader‌‌ها را تعریف کنیم می‌توان  آنها را کامپوننت هایی دانست که به وبپک فوت و فن کار جدیدی را یاد می‌دهند.
در ادامه Loader تایپ اسکریپت را نصب خواهیم کرد و به کمک آن فایل‌های پروژه را تبدیل به تایپ اسکریپت کرده و در هنگام باندل کردن از وبپک می‌خواهیم که این فایل‌ها را ترنسپایل کند و سپس باندل را از روی آنها بسازد ( برای مطالعه‌ی ادامه‌ی این مطلب احتیاجی به آشنایی به تایپ اسکریپت نیست و هدف استفاده از یک loader است. ولی در صورت علاقه می‌توانید به اینجا مراجعه کنید سری آموزش تایپ اسکریپت)

نصب Loader تایپ اسکریپت 

به خط فرمان برگشته و با استفاده از npm، لودر تایپ اسکریپت مورد نیاز وبپک را نصب می‌کنیم. دستور مورد نیاز این قرار است :
npm install -D ts-loader

( توجه :
در ادامه این مطلب از پیکربندی ساده‌ی یک پروژه‌ی تایپ اسکریپتی استفاده شده است که اعم از ایجاد فایل tsconfig.json و اضافه کردن پوشه‌ی typings به پروژه می‌باشد.)
فایل main.ts را که یک فایل تایپ اسکریپتی می‌باشد، به پروژه اضافه می‌کنیم. محتوای آن به صورت زیر خواهد بود. قابل مشاهده است که از ویژگی‌های ES6 در این فایل استفاده شده و این انتظار را از لودر تایپ اسکریپت داریم که این فایل را در هنگام باندلینگ برای ما ترنسپایل کند.
// main.ts file
let user = require("./user");

user.userLog();
let mainlogger = () => {
    console.log(`i'm bundled by webpack in an arrow function`);
}

mainlogger();
برای اینکه به وبپک خبر دهیم که در پروژه در حال استفاده از تایپ اسکریپت هستیم، فایل پیکربندی وبپک را باز کرده و پروپرتی جدیدی را با نام module به آن معرفی می‌کنیم که خود یک آبجکت می‌باشد. حال در آبجکت module یک پروپرتی جدید را با نام loaders که جنس آرایه‌ای دارد، اضافه می‌کنیم. آرایه‌ی loaders شامل همه‌ی loader هایی خواهد بود که شما قصد استفاده‌ی آنها را به همراه وبپک دارید. هر عضو از این آرایه خود نیز یک آبجکت می‌باشد که دارای سه پروپرتی زیر می‌باشد:
test : یک رجکس می‌باشد که به loader می‌گوید به دنبال چه فایل‌هایی بگردد.
exclude : از جنس رجکس و مشخص کننده‌ی مسیرهایی است که از پروژه باید جدا شوند و توسط loader پردازش نشوند (مانند فایل‌های از قبل کامپایل شده‌ی کتابخانه‌ها).
loader : مشخص کننده‌ی نام loader مورد نظر .
محتوای فایل پیکربندی وبپک، پس از معرفی loader تایپ اسکریپت، به این صورت خواهد بود:
//webpack.config.js
module.exports = {
    entry:['./shared.js','./main.js']
    ,output:{
        filename:'bundle.js'
    }
    ,watch :true
    ,module:{
        loaders:[
            {
                test:/\.ts$/
                ,exclude:/node_modules/
                ,loader:'ts-loader'
            }
        ]
    }
}
حال با اجرای دوباره‌ی وبپک، loader تایپ اسکریپت ابتدا اجرا شده، سپس وبپک وارد کار می‌شود و فایل‌ها را باندل خواهد کرد. در صورتی که بدون مشکل همه چیز اجرا شود، خروجی مانند تصویر زیر را خواهید داشت:

در این مطلب تنظیمات مختلف وبپک، فایل پیکربندی، استفاده از چندین فایل به همراه وبپک، وب سرور وبپک و همچنین با loader‌های وبپک آشنا شدیم.
دریافت فایل‌ها dntwebpack-part2.zip