مطالب
Blazor 5x - قسمت 21 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران Blazor Server - بخش 1 - افزودن قالب ابتدایی Identity
در ادامه‌ی مثال این سری، می‌خواهیم امکان ثبت و ویرایش اتاق‌ها را (و یا امکانات رفاهی یک هتل را که به صورت تمرینی دقیقا مشابه افزودن مشخصات اتاق‌ها، اضافه شده و کدهای آن از فایل پیوستی انتهای بحث قابل دریافت است) به کاربران اعتبارسنجی شده‌ی دارای نقش مدیریتی، محدودیت کنیم و نمی‌خواهیم عموم کاربران برنامه بتوانند در این قسمت‌ها، تغییری را ایجاد کنند. برای این منظور از امکانات توکار و استاندارد ASP.NET Core Identity استفاده خواهیم کرد و این کتابخانه را از صفر و بدون تغییری، به پروژه‌ی جاری از نوع Blazor Server، به همان نحوی که طراحی شده، اضافه می‌کنیم و در مراحل بعدی، بر اساس نیازهای برنامه، قسمت‌های مختلف آن‌را سفارشی سازی خواهیم کرد.


تغییر نوع DbContext برنامه

پیش از شروع به یکپارچه کردن ASP.NET Core Identity با برنامه‌ی جاری، نیاز است نوع DbContext آن‌را به صورت زیر تغییر داد:
using BlazorServer.Entities;
using Microsoft.AspNetCore.Identity.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;

namespace BlazorServer.DataAccess
{
    public class ApplicationDbContext : IdentityDbContext
    {
      // ...
- بنابراین به فایل BlazorServer\BlazorServer.DataAccess\ApplicationDbContext.cs مراجعه کرده و برای شروع، بجای DbContext، از IdentityDbContext استفاده می‌کنیم.
- این تغییر، نیاز به نصب بسته‌ی نیوگت Microsoft.AspNetCore.Identity.EntityFrameworkCore را نیز در پروژه‌ی جاری دارد تا IdentityDbContext آن شناسایی شده و قابل استفاده شود.


نصب ابزار تولید کدهای ASP.NET Core Identity

اگر از ویژوال استودیوی کامل استفاده می‌کنید، گزینه‌ی افزودن کدهای ASP.NET Core Identity به صورت زیر قابل دسترسی است:
project -> right-click > Add > New Scaffolded Item -> select Identity > Add
اما از آنجائیکه قصد داریم این مطلب، برای کاربران VSCode و همچنین سایر سیستم عامل‌ها نیز قابل استفاده باشد، از NET Core CLI. استفاده خواهیم کرد. برای این منظور، ابتدا ابزار سراسری dotnet-aspnet-codegenerator را نصب می‌کنیم:
dotnet tool install -g dotnet-aspnet-codegenerator
سپس به پروژه‌ی اصلی Blazor Server مراجعه کرده (BlazorServer.App.csproj در این مثال) و در پوشه‌ی آن، دستورات زیر را اجرا می‌کنیم تا بسته‌های نیوگت مورد نیاز ASP.NET Core Identity و UI آن، نصب شوند:
dotnet add package Microsoft.VisualStudio.Web.CodeGeneration.Design
dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.Design
dotnet add package Microsoft.AspNetCore.Identity.EntityFrameworkCore
dotnet add package Microsoft.AspNetCore.Identity.UI
dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer
dotnet add package Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools
پس از نصب این وابستگی‌ها، اکنون در همین ریشه‌ی پروژه‌ی اصلی، دستور زیر را اجرا می‌کنیم تا فایل‌های ASP.NET Core Identity اضافه شوند:
dotnet aspnet-codegenerator identity --dbContext BlazorServer.DataAccess.ApplicationDbContext --force
در اینجا ذکر فضای نام کامل کلاس ApplicationDbContext ضروری است.
حال اگر به پروژه دقت کنیم، پوشه‌ی جدید Areas که به همراه فایل‌های مدیریتی ASP.NET Core Identity است، اضافه شده و حاوی کدهای صفحات لاگین، ثبت نام کاربر و غیره است.


اعمال تغییرات ابتدایی مورد نیاز جهت استفاده از ASP.NET Core Identity

تا اینجا کدهای پیش‌فرض مدیریتی ASP.NET Core Identity را به پروژه اضافه کردیم. در ادامه نیاز است تغییرات ذیل را به پروژه‌ی اصلی Blazor Server اعمال کنیم تا بتوان از این فایل‌ها استفاده کرد:
- به فایل BlazorServer.App\Startup.cs مراجعه کرده و UseAuthentication و UseAuthorization را دقیقا در محلی که مشاهده می‌کنید، اضافه می‌کنیم. همچنین در اینجا نیاز است مسیریابی‌های razor pages را نیز فعال کرد.
namespace BlazorServer.App
{
    public class Startup
    {
        // ...
 
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
        {

            // ...

            app.UseRouting();

            app.UseAuthentication();
            app.UseAuthorization();

            app.UseEndpoints(endpoints =>
            {
                endpoints.MapRazorPages();
                // ...
            });
        }
    }
}
- سپس به پوشه‌ی BlazorServer.DataAccess برنامه وارد شده و دستورات Migrations را یکبار دیگر اجرا می‌کنیم، تا جداول پیش‌فرض Identity، بر اساس Context جدید آن ایجاد شوند:
dotnet tool update --global dotnet-ef --version 5.0.4
dotnet build
dotnet ef migrations --startup-project ../BlazorServer.App/ add AddIdentity --context ApplicationDbContext
dotnet ef --startup-project ../BlazorServer.App/ database update --context ApplicationDbContext
پس از اجرای این دستورات، جداول جدید زیر به بانک اطلاعاتی برنامه اضافه می‌شوند:



افزودن گزینه‌ی منوی لاگین به برنامه‌ی Blazor Server


پس از این تغییرات، به برنامه‌ای رسیده‌ایم که مدیریت قسمت Identity آن، توسط قالب استاندارد مایکروسافت که در پوشه‌ی Areas\Identity\Pages\Account نصب شده و بر اساس فناوری ASP.NET Core Razor Pages کار می‌کند، انجام می‌شود.
اکنون می‌خواهیم در منوی برنامه‌ی Blazor Server خود که با صفحات Identity یکی شده‌است، لینکی را به صفحه‌ی لاگین این Area اضافه کنیم. اگر به فایل Shared\MainLayout.razor آن مراجعه کنیم، به صورت پیش‌فرض، لینکی به صفحه‌ی About، قرار دارد. به همین جهت این مورد را به صورت زیر اصلاح می‌کنیم:
ابتدا کامپوننت جدید BlazorServer.App\Shared\LoginDisplay.razor را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
<a href="Identity/Account/Register">Register</a>
<a href="Identity/Account/Login">Login</a>

@code {

}
که لینک‌هایی را به صفحات لاگین و ثبت نام یک کاربر جدید، تعریف می‌کند.
سپس از این کامپوننت در فایل BlazorServer.App\Shared\MainLayout.razor استفاده می‌کنیم:
<div class="top-row px-4">
    <LoginDisplay></LoginDisplay>
    <a href="https://docs.microsoft.com/aspnet/" target="_blank">About</a>
</div>


ثبت و فعالسازی سرویس‌های کار با ASP.NET Core Identity

البته اگر در این حال برنامه را اجرا کنیم، با کلیک بر روی لینک‌های فوق، استثنائی را مانند یافت نشدن سرویس UserManager، مشاهده خواهیم کرد. برای رفع این مشکل، به فایل BlazorServer.App\Startup.cs مراجعه کرده و سرویس‌های Identity را ثبت می‌کنیم:
namespace BlazorServer.App
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
           // ...

            services.AddIdentity<IdentityUser, IdentityRole>()
                .AddEntityFrameworkStores<ApplicationDbContext>()
                .AddDefaultTokenProviders()
                .AddDefaultUI();

           // ...
اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، برای مثال صفحه‌ی ثبت یک کاربر جدید، بدون مشکل و خطایی نمایش داده می‌شود:


همانطور که مشاهده می‌کنید، قالب این قسمت Identity، با قالب قسمت Blazor Server یکی نیست؛ چون توسط Razor Pages و Area آن تامین می‌شود که master page خاص خودش را دارد. زمانیکه قالب Identity را اضافه می‌کنیم، علاوه بر Area خاص خودش، پوشه‌ی جدید Pages\Shared را نیز ایجاد می‌کند که قالب صفحات Identity را به کمک فایل Pages\Shared\_Layout.cshtml تامین می‌کند:


بنابراین سفارشی سازی قالب این قسمت، شبیه به قالبی که برای کامپوننت‌های Blazor مورد استفاده قرار می‌گیرد، باید در اینجا انجام شود و سفارشی سازی قالب کامپوننت‌های Blazor، در پوشه‌ی Shared ای که در ریشه‌ی پروژه‌است (BlazorServer.App\Shared\MainLayout.razor) انجام می‌شود.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-21.zip
نظرات مطالب
مدل EAV چیست؟
روش مفید و موثری است. ولی نمی‌دانم با داده‌های حجم بالا هم می‌توان خوب کار کند یا نه. علاوه بر این روش‌های متعارف query روی دیتابیس را به چالش می‌کشد. به عنوان مثال دیگر نمی‌توان با یک Query معمولی فهرست کالاها و مشخصات و گروه بندی بر اساس فلان Attribute را استخراج کرد.
اشتراک‌ها
نکاتی درباره استفاده از Automappers
Never use automappers to map DTOs to domain classes.
Use them only to map from domain classes to DTOs.
Automappers might not add much value in complex domain models. In such scenarios, you can as well just implement the mapping manually.
Automappers are still useful as scaffolding mechanism when you start your project out, or if your domain isn’t too complex. 
نکاتی درباره استفاده از Automappers
اشتراک‌ها
#C یا زبانهای دیگر !

C# has been quietly taking the throne while other languages were busy tying their shoelaces. Let’s dive into why your next language of choice should probably be C#. 

#C یا زبانهای دیگر !
مطالب
یکپارچه سازی Angular CLI و ASP.NET Core در VS 2017
در این مطلب مثالی را در مورد نحوه‌ی تنظیمات یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core، جهت استفاده‌ی از یک پروژه‌ی Angular CLI قرار گرفته‌ی در پوشه‌ی آن‌را بررسی خواهیم کرد.

پیشنیازها

 - مطالعه‌ی سری کار با Angular CLI خصوصا قسمت نصب و قسمت ساخت برنامه‌های آن، پیش از مطالعه‌ی این مطلب ضروری است.
 - همچنین فرض بر این است که سری ASP.NET Core را نیز یکبار مرور کرده‌اید و با نحوه‌ی برپایی یک برنامه‌ی MVC آن و ارائه‌ی فایل‌های استاتیک توسط یک پروژه‌ی ASP.NET Core آشنایی دارید.


ایجاد یک پروژه‌ی جدید ASP.NET Core در VS 2017

در ابتدا یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core را در VS 2017 ایجاد خواهیم کرد. برای این منظور:
 - ابتدا از طریق منوی File -> New -> Project (Ctrl+Shift+N) گزینه‌ی ایجاد یک ASP.NET Core Web application را انتخاب کنید.
 - در صفحه‌ی بعدی آن هم گزینه‌ی «empty template» را انتخاب نمائید.


تنظیمات یک برنامه‌ی ASP.NET Core خالی برای اجرای یک برنامه‌ی Angular CLI

برای اجرای یک برنامه‌ی مبتنی بر Angular CLI، نیاز است بر روی فایل csproj برنامه‌ی ASP.NET Core کلیک راست کرده و گزینه‌ی Edit آن‌را انتخاب کنید.
سپس محتوای این فایل را به نحو ذیل تکمیل نمائید:

الف) درخواست عدم کامپایل فایل‌های TypeScript
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netcoreapp1.1</TargetFramework>
    <TypeScriptCompileBlocked>true</TypeScriptCompileBlocked>
  </PropertyGroup>
چون نحوه‌ی کامپایل پروژه‌های Angular CLI صرفا مبتنی بر کامپایل مستقیم فایل‌های TypeScript آن نیست و در اینجا از یک گردش کاری توکار مبتنی بر webpack، به صورت خودکار استفاده می‌کند، کامپایل فایل‌های TypeScript توسط ویژوال استودیو، مفید نبوده و صرفا سبب دریافت گزارش‌های خطای بیشماری به همراه کند کردن پروسه‌ی Build آن خواهد شد. بنابراین با افزودن تنظیم TypeScriptCompileBlocked به true، از VS 2017 خواهیم خواست تا در این زمینه دخالت نکند.

ب) مشخص کردن پوشه‌هایی که باید الحاق و یا حذف شوند
  <ItemGroup>
    <Folder Include="Controllers\" />
    <Folder Include="wwwroot\" />
  </ItemGroup>
 
  <ItemGroup>
    <Compile Remove="node_modules\**" />
    <Content Remove="node_modules\**" />
    <EmbeddedResource Remove="node_modules\**" />
    <None Remove="node_modules\**" />
  </ItemGroup>
 
  <ItemGroup>
    <Compile Remove="src\**" />
    <Content Remove="src\**" />
    <EmbeddedResource Remove="src\**" />    
  </ItemGroup>
در اینجا پوشه‌های کنترلرها و wwwroot به پروژه الحاق شده‌اند. پوشه‌ی wwwroot جایی است که فایل‌هایی خروجی را Angular CLI ارائه خواهد کرد.
سپس دو پوشه‌ی node_modules و src واقع در ریشه‌ی پروژه را نیز به طور کامل از سیستم ساخت و توزیع VS 2017 حذف کرده‌ایم. پوشه‌ی node_modules وابستگی‌های Angular را به همراه دارد و src همان پوشه‌ی برنامه‌ی Angular ما خواهد بود.

ج) افزودن وابستگی‌های سمت سرور مورد نیاز
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore" Version="1.1.1" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.Mvc" Version="1.1.2" />
    <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.StaticFiles" Version="1.1.1" />
  </ItemGroup>
 
  <ItemGroup>
    <DotNetCliToolReference Include="Microsoft.DotNet.Watcher.Tools" Version="1.0.0" />
  </ItemGroup>
 
  <ItemGroup>
    <!-- extends watching group to include *.js files -->
    <Watch Include="**\*.js" Exclude="node_modules\**\*;**\*.js.map;obj\**\*;bin\**\*" />
  </ItemGroup>
برای اجرای یک برنامه‌ی تک صفحه‌ای وب Angular، صرفا به وابستگی MVC و StaticFiles آن نیاز است.
در اینجا Watcher.Tools هم به همراه تنظیمات آن اضافه شده‌اند که در ادامه‌ی بحث به آن اشاره خواهد شد.


افزودن یک کنترلر Web API جدید

با توجه به اینکه دیگر در اینجا قرار نیست با فایل‌های cshtml و razor کار کنیم، کنترلرهای ما نیز از نوع Web API خواهند بود. البته در ASP.NET Core، کنترلرهای معمولی آن، توانایی ارائه‌ی Web API و همچنین فایل‌های Razor را دارند و از این لحاظ تفاوتی بین این دو نیست و یکپارچگی کاملی صورت گرفته‌است.
using System.Collections.Generic;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace ASPNETCoreIntegrationWithAngularCLI.Controllers
{
  [Route("api/[controller]")]
  public class ValuesController : Controller
  {
    // GET: api/values
    [HttpGet]
    [ResponseCache(NoStore = true, Location = ResponseCacheLocation.None)]
    public IEnumerable<string> Get()
    {
      return new string[] { "Hello", "DNT" };
    }
  }
}
در اینجا کدهای یک کنترلر نمونه را جهت بازگشت یک خروجی JSON ساده مشاهده می‌کنید که در ادامه، در برنامه‌ی Angular CLI تهیه شده از آن استفاده خواهیم کرد.


تنظیمات فایل آغازین یک برنامه‌ی ASP.NET Core جهت ارائه‌ی برنامه‌های Angular

در ادامه به فایل Startup.cs برنامه‌ی خالی جاری، مراجعه کرده و آن‌را به نحو ذیل تغییر دهید:
using System;
using System.IO;
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.Logging;
 
namespace ASPNETCoreIntegrationWithAngularCLI
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc();
        }
 
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env, ILoggerFactory loggerFactory)
        {
            loggerFactory.AddConsole();
 
            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }
 
            app.Use(async (context, next) => {
                await next();
                if (context.Response.StatusCode == 404 &&
                    !Path.HasExtension(context.Request.Path.Value) &&
                    !context.Request.Path.Value.StartsWith("/api/", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
                {
                    context.Request.Path = "/index.html";
                    await next();
                }
            });
 
            app.UseMvcWithDefaultRoute();
            app.UseDefaultFiles();
            app.UseStaticFiles();
        }
    }
}
در اینجا برای ارائه‌ی کنترلر Web API، نیاز به ثبت سرویس‌های MVC است. همچنین ارائه‌ی فایل‌های پیش فرض و فایل‌های استاتیک (همان پوشه‌ی wwwroot برنامه) نیز فعال شده‌اند.
در قسمت app.Use آن، تنظیمات URL Rewriting مورد نیاز جهت کار با مسیریابی برنامه‌های Angular را مشاهده می‌کنید. برای نمونه اگر کاربری در ابتدای کار آدرس /products را درخواست کند، این درخواست به سمت سرور ارسال می‌شود و چون چنین صفحه‌ای در سمت سرور وجود ندارد، خطای 404 بازگشت داده می‌شود و کار به پردازش برنامه‌ی Angular نخواهد رسید. اینجا است که تنظیم میان‌افزار فوق، کار مدیریت خروجی‌های 404 را بر عهده گرفته و کاربر را به فایل index.html برنامه‌ی تک صفحه‌ای وب، هدایت می‌کند. به علاوه در اینجا اگر درخواست وارد شده، دارای پسوند باشد (یک فایل باشد) و یا با api/ شروع شود (اشاره کننده‌ی به کنترلرهای Web API برنامه)، از این پردازش و هدایت به صفحه‌ی index.html معاف خواهد شد.


ایجاد ساختار اولیه‌ی برنامه‌ی Angular CLI در داخل پروژه‌ی جاری

اکنون از طریق خط فرمان به پوشه‌ی ریشه‌ی برنامه‌ی ASP.NET Core‌، جائیکه فایل Startup.cs قرار دارد، وارد شده و دستور ذیل را اجرا کنید:
 >ng new ClientApp --routing --skip-install --skip-git --skip-commit
به این ترتیب پوشه‌ی جدید ClientApp، در داخل پوشه‌ی برنامه اضافه خواهد شد که در آن تنظیمات اولیه‌ی مسیریابی Angular نیز انجام شده‌است؛ از دریافت وابستگی‌های npm آن صرفنظر شده و همچنین کار تنظیمات git آن نیز صورت نگرفته‌است (تا از تنظیمات git پروژه‌ی اصلی استفاده شود).
پس از تولید ساختار برنامه‌ی Angular CLI، به پوشه‌ی آن وارد شده و تمام فایل‌های آن را Cut کنید. سپس به پوشه‌ی ریشه‌ی برنامه‌ی ASP.NET Core جاری، وارد شده و این فایل‌ها را در آنجا paste نمائید. به این ترتیب به حداکثر سازگاری ساختار پروژه‌های Angular CLI و VS 2017 خواهیم رسید. زیرا اکثر فایل‌های تنظیمات آن‌را می‌شناسد و قابلیت پردازش آن‌ها را دارد.
پس از این cut/paste، پوشه‌ی خالی ClientApp را نیز حذف کنید.


تنظیم محل خروجی نهایی Angular CLI به پوشه‌ی wwwroot

برای اینکه سیستم Build پروژه‌ی Angular CLI جاری، خروجی خود را در پوشه‌ی wwwroot قرار دهد، تنها کافی است فایل .angular-cli.json را گشوده و outDir آن‌را به wwwroot تنظیم کنیم:
"apps": [
    {
      "root": "src",
      "outDir": "wwwroot",
به این ترتیب پس از هر بار build آن، فایل‌های index.html و تمام فایل‌های js نهایی، در پوشه‌ی wwwroot که در فایل Startup.cs‌، کار عمومی کردن آن انجام شد، تولید می‌شوند.


فراخوانی کنترلر Web API برنامه در برنامه‌ی Angular CLI

در ادامه صرفا جهت آزمایش برنامه، فایل src\app\app.component.ts را گشوده و به نحو ذیل تکمیل کنید:
import { Component, OnInit } from '@angular/core';
import { Http } from '@angular/http'; 
 
@Component({
  selector: 'app-root',
  templateUrl: './app.component.html',
  styleUrls: ['./app.component.css']
})
export class AppComponent implements OnInit {
  constructor(private _httpService: Http) { }
 
  apiValues: string[] = [];
 
  ngOnInit() {
    this._httpService.get('/api/values').subscribe(values => {
      this.apiValues = values.json() as string[];
    });
  }
}
در اینجا خروجی JSON کنترلر Web API برنامه دریافت شده و به آرایه‌ی apiValues انتساب داده می‌شود.

سپس این آرایه را در فایل قالب این کامپوننت (src\app\app.component.html) استفاده خواهیم کرد:
<h1>Application says:</h1>
<ul *ngFor="let value of apiValues">
  <li>{{value}}</li>
</ul>
<router-outlet></router-outlet>
در اینجا یک حلقه ایجاد شده و عناصر آرایه‌ی apiValues به صورت یک لیست نمایش داده می‌شوند.


نصب وابستگی‌های برنامه‌ی Angular CLI

در ابتدای ایجاد پوشه‌ی ClientApp، از پرچم skip-install استفاده شد، تا صرفا ساختار پروژه، جهت cut/paste آن با سرعت هر چه تمام‌تر، ایجاد شود. اکنون برای نصب وابستگی‌های آن یا می‌توان در solution explorer به گره dependencies مراجعه کرده و npm را انتخاب کرد. در ادامه با کلیک راست بر روی آن، گزینه‌ی restore packages ظاهر می‌شود. و یا می‌توان به روش متداول این نوع پروژه‌ها، از طریق خط فرمان به پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه وارد شد و دستور npm install را صادر کرد. بهتر است اینکار را از طریق خط فرمان انجام دهید تا مطمئن شوید که از آخرین نگارش‌های این ابزار که بر روی سیستم نصب شده‌است، استفاده می‌کنید.


روش اول اجرای برنامه‌های مبتنی بر ASP.NET Core و Angular CLI

تا اینجا اگر برنامه را از طریق VS 2017 اجرا کنید، خروجی را مشاهده نخواهید کرد. چون هنوز فایل index.html آن تولید نشده‌است.
بنابراین روش اول اجرای این نوع برنامه‌ها، شامل مراحل ذیل است:
الف) ساخت پروژه‌ی Angular CLI در حالت watch
 > ng build --watch
برای اجرای آن از طریق خط فرمان، به پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور فوق را وارد کنید. به این ترتیب کار build پروژه انجام شده و همچنین فایل‌های نهایی آن در پوشه‌ی wwwroot قرار می‌گیرند. به علاوه چون از پرچم watch استفاده شده‌است، با هر تغییری در پوشه‌ی src برنامه، این فایل‌ها به صورت خودکار به روز رسانی می‌شوند. بنابراین این پنجره‌ی خط فرمان را باید باز نگه داشت تا watcher آن بتواند کارش را به صورت مداوم انجام دهد.

ب) اجرای برنامه از طریق ویژوال استودیو
اکنون که کار ایجاد محتوای پوشه‌ی wwwroot برنامه انجام شده‌است، می‌توان برنامه را از طریق VS 2017 به روش متداولی اجرا کرد:


یک نکته: می‌توان قسمت الف را تبدیل به یک Post Build Event هم کرد. برای این منظور باید فایل csproj را به نحو ذیل تکمیل کرد:
<Target Name="AngularBuild" AfterTargets="Build">
    <Exec Command="ng build" />
</Target>
به این ترتیب با هربار Build پروژه در VS 2017، کار تولید مجدد محتوای پوشه‌ی wwwroot نیز انجام خواهد شد.
تنها مشکل روش Post Build Event، کند بودن آن است. زمانیکه از روش ng build --watch به صورت مستقل استفاده می‌شود، برای بار اول اجرا، اندکی زمان خواهد برد؛ اما اعمال تغییرات بعدی به آن بسیار سریع هستند. چون صرفا نیاز دارد این تغییرات اندک و تدریجی را کامپایل کند و نه کامپایل کل پروژه را از ابتدا.


روش دوم اجرای برنامه‌های مبتنی بر ASP.NET Core و Angular CLI

روش دومی که در اینجا بررسی خواهد شد، مستقل است از قسمت «ب» روش اول که توضیح داده شد. برنامه‌های NET Core. نیز به همراه CLI خاص خودشان هستند و نیازی نیست تا حتما از VS 2017 برای اجرای آن‌ها استفاده کرد. به همین جهت وابستگی Microsoft.DotNet.Watcher.Tools را نیز در ابتدای کار به وابستگی‌های برنامه اضافه کردیم.

الف) در ادامه، VS 2017 را به طور کامل ببندید؛ چون نیازی به آن نیست. سپس دستور ذیل را در خط فرمان، در ریشه‌ی پروژه‌، صادر کنید:
> dotnet watch run
این دستور پروژه‌ی ASP.NET Core را کامپایل کرده و بر روی پورت 5000 ارائه می‌دهد:
>dotnet watch run
[90mwatch : [39mStarted
Hosting environment: Production
Now listening on: http://localhost:5000
Application started. Press Ctrl+C to shut down.
به علاوه پارامتر watch آن سبب خواهد شد تا هر تغییری که در کدهای پروژه‌ی ASP.NET Core صورت گیرند، بلافاصله کامپایل شده و قابل استفاده شوند.

ب) در اینجا چون برنامه بر روی پورت 5000 ارائه شده‌است، بهتر است دستور ng serve -o را صادر کرد تا بتوان به نحو ساده‌تری از سرور وب ASP.NET Core استفاده نمود. در این حالت برنامه‌ی Angular CLI بر روی پورت 4200 ارائه شده و بلافاصله در مرورگر نیز نمایش داده می‌شود.
مشکل! سرور وب ما بر روی پورت 5000 است و سرور آزمایشی Angular CLI بر روی پورت 4200. اکنون برنامه‌ی Angular ما، یک چنین درخواست‌هایی را به سمت سرور، جهت دریافت اطلاعات ارسال می‌کند: localhost:4200/api
برای رفع این مشکل می‌توان فایلی را به نام proxy.config.json با محتویات ذیل ایجاد کرد:
{
  "/api": {
    "target": "http://localhost:5000",
    "secure": false
  }
}
سپس دستور ng server صادر شده، اندکی متفاوت خواهد شد:
 >ng serve --proxy-config proxy.config.json -o
در اینجا به ng serve اعلام کرده‌ایم که تمامی درخواست‌های ارسالی به مسیر api/  (و یا همان localhost:4200/api جاری) را به سرور وب ASP.NET Core، بر روی پورت 5000 ارسال کن و نتیجه را در همینجا بازگشت بده. به این ترتیب مشکل عدم دسترسی به سرور وب، جهت تامین اطلاعات برطرف خواهد شد.
مزیت این روش، به روز رسانی خودکار مرورگر با انجام هر تغییری در کدهای قسمت Angular برنامه است.

نکته 1: بدیهی است می‌توان قسمت «ب» روش دوم را با قسمت «الف» روش اول نیز جایگزین کرد (ساخت پروژه‌ی Angular CLI در حالت watch). اینبار گشودن مرورگر بر روی پورت 5000 (و یا آدرس http://localhost:5000) را باید به صورت دستی انجام دهید. همچنین هربار تغییر در کدهای Angular، سبب refresh خودکار مرورگر نیز نمی‌شود که آن‌را نیز باید خودتان به صورت دستی انجام دهید (کلیک بر روی دکمه‌ی refresh پس از هر بار پایان کار ng build).
نکته 2: می‌توان قسمت «الف» روش دوم را حذف کرد (حذف dotnet run در حالت watch). یعنی می‌خواهیم هنوز هم ویژوال استودیو کار آغاز IIS Express را انجام دهد. به علاوه می‌خواهیم برنامه را توسط ng serve مشاهده کنیم (با همان پارامترهای قسمت «ب» روش دوم). در این حالت تنها موردی را که باید تغییر دهید، پورتی است که برای IIS Express تنظیم شده‌است. عدد این پورت را می‌توان در فایل Properties\launchSettings.json مشاهده کرد و سپس به تنظیمات فایل proxy.config.json اعمال نمود.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: ASPNETCoreIntegrationWithAngularCLI.zip
به همراه این کدها تعدادی فایل bat نیز وجود دارند که جهت ساده سازی عملیات یاد شده‌ی در این مطلب، می‌توان از آن‌ها استفاده کرد:
 - فایل restore.bat کار بازیابی و نصب وابستگی‌های پروژه‌ی دات نتی و همچنین Angular CLI را انجام می‌دهد.
 - دو فایل ng-build-dev.bat و ng-build-prod.bat بیانگر قسمت «الف» روش اول هستند. فایل dev مخصوص حالت توسعه است و فایل prod مخصوص ارائه‌ی نهایی.
 - دو فایل dotnet_run.bat و ng-serve-proxy.bat خلاصه کننده‌ی قسمت‌های «الف» و «ب» روش دوم هستند.
مطالب
تقویم شمسی کاملا Native برای Blazor
یکی از مزایای Blazor، استفاده از دانش C# / HTML / CSS (که خیلی از ما اینها را هم اکنون بلد هستیم) برای نوشتن برنامه‌های وب (SPA / PWA)، برنامه‌های Android / iOS / Windows و وب‌سایت‌هایی با قابلیت Pre Rendering و SEO Friendly است. با یک بار کدنویسی به کمک Blazor، ولی با Configuration‌های متفاوت می‌توان خروجی‌های مختلفی را برای پلتفرم‌های مختلف گرفت؛ برای مثال Blazor Hybrid خروجی Android / iOS / Windows و Blazor Web Assembly خروجی PWA / SPA و در نهایت Blazor Static خروجی وب سایت می‌دهد. به علاوه حالت Blazor Server نیز وجود دارد که امروزه بزرگ‌ترین مزیت آن، Development experience فوق‌العاده‌اش هست که در آن با استفاده از Hot Reload، می‌توان تغییرات در فایل‌های SCSS / C# / Razor را به صورت آنی، بدون نیاز به Build مجدد، رفرش کردن و از دست دادن State مشاهده نمود. امکان استفاده از Nuget Packageهای DotNet ای در Android / iOS / Windows / Web در کنار امکان استفاده از امکانات Native هر پلتفرم نیز از دیگر مزایای این روش است.

اما یکی از موانع استفاده‌ی جدی از Blazor در پروژه‌های داخلی، نبود تقویم شمسی است که سبک بوده و پیش نیاز خاصی جز خود Blazor نداشته باشد. یک راه حل جدید برای حل این مشکل، استفاده از Bit Components است که اخیرا به صورت Open Source ارائه شده است. شما می‌توانید Repository مربوطه را Fork نموده، Clone نمایید، به فولدر src بروید و با ویژال استودیو، Bit.Client.Web.BlazorUI.sln را باز کنید و سورس کامپوننت‌ها را به همراه تست‌های خودکار آن ببینید.
در سایت مربوطه نیز می‌توانید دمویی از بیش از ۲۷ کامپوننت را شامل File uploader، Drop Down، Date Picker، Color Picker، Tree list و... مشاهده کنید که هر کدام دارای Documentation کامل بوده و آماده به استفاده در پروژه‌های شما هستند.
برای استفاده از Bit Components در پروژه خود، ابتدا Package مربوطه را نصب نمایید و سپس فایل js و css مربوطه را نیز به index.html یا Host.cshtml یا Layout.cshtml اضافه کنید (بسته به تنظیمات پروژه‌تان).
در Bit Components جز معدود مواردی که چند خطی با JavaScript توسعه داده شده‌است، کمپوننت‌ها با C# / Razor / CSS توسعه داده شده‌اند. این روش نسبت به روش‌هایی که بر روی کمپوننت‌های کاملا JavaScript ای، اصطلاحا Wrapper ایجاد می‌کنند، دارای دو مزیت سرعت بالاتر و تضمین کار کردن آن در حالت‌های مختلف مانند Pre Rendering است.
<link href="_content/Bit.Client.Web.BlazorUI/styles/bit.blazorui.min.css" rel="stylesheet" />
<script src="_content/Bit.Client.Web.BlazorUI/scripts/bit.blazorui.min.js"></script>  
همچنین در فایل Imports.razor نیز using زیر را اضافه کنید
@using Bit.Client.Web.BlazorUI
به همین سادگی! حال برای تست، از Bit Button به صورت زیر استفاده کنید و اگر درست بود، می‌توانید سراغ کامپوننت‌های پیچیده‌تر همچون Date Picker بروید.
<BitButton>Hello!</BitButton>
برای Bit Date Picker نیز در razor خود یک Property یا Field برای نگه‌داری Date انتخاب شده داشته باشید (برای مثال به اسم BirthDate) که لازم است از جنس DateTimeOffset باشد (دقت کنید، نمایش و گرفتن تاریخ به شمسی یا میلادی می‌تواند باشد که این بر اساس Culture جاری سیستم است (توضیحات اضافه‌تر در قسمت پایانی مقاله)، ولی در نهایت شما DateTimeOffset میلادی انتخاب شده را خواهید داشت)
<BitDatePicker SelectedDate="@BirthDate"></BitDatePicker>
این کامپوننت دارای تنظیمات بسیاری است که می‌توانید در این صفحه آنها را مطالعه و در پروژه خود تست نمایید. اما بد نیست در مورد قسمت Culture Info که کمی پیچیده‌تر است، توضیحاتی داشته باشیم.
در C# .NET، کلاس CultureInfo، وظیفه نگهداری مواردی چون چند زبانگی، تقویم‌های مختلف (اعم از شمسی و...)، موارد مربوط به ارز (برای مثال علامت $ یا ریال و...) را به عهده دارد. از جمله مزایای BitDatePicker، سازگاری با CultureInfo است، به نحوی که CultureInfo.CurrentUICulture هر چه که باشد، بر اساس آن عمل می‌کند. بنابراین می‌توانید در Program.cs پروژه Blazor خود بنویسید:
CultureInfo.CurrentUICulture = new CultureInfo("fa-IR");
و وقتی BitDatePicker در یکی از صفحات باشد، چون fa-IR از Persian Calendar استفاده می‌کند، پس تقویم به صورت شمسی نمایش داده می‌شود.

سوال اول: اگر بخواهیم در کل سیستم، تقویم شمسی باشد، ولی در یکی از صفحات میلادی چه؟ خب می‌توانیم در آن صفحه، به شکل زیر از BitDatePicker استفاده کنیم:
<BitDatePicker Culture="@(new System.Globalization.CultureInfo("en-US"))" />

سوال دوم: تقویم شمسی نمایش داده شده، اسامی ماه‌ها را به صورت فینگلیش نمایش می‌دهد و یا اسامی خلاصه شده روزها صحیح نیست!
این به خود BitDatePicker ربطی ندارد، بلکه به CultureInfo فارسی خود dotnet مرتبط است، اما شما چگونه می‌توانید این مورد را بهبود بدید؟
شما می‌توانید ابتدا با
var cultureInfo = CultureInfo.CreateSpecificCulture("fa-IR")
یک CultureInfo فارسی قابل ویرایش بسازید، برای مثال بنویسید
cultureInfo.DateTimeFormat.MonthNames = new[] { "فروردین", "اردیبهشت", "خرداد", "تیر", "مرداد", "شهریور", "مهر", "آبان", "آذر", "دی", "بهمن", "اسفند", "" };  
یک نمونه پیاده‌سازی کامل در اینجا
در ادامه لازم هست چه Culture Info ای را که خودتان سفارشی سازی کرده‌اید، یا Culture Info‌های سیستمی را در CultureInfo.CurrentUICulture قرار بدهید تا BitDatePicker از آن پیروی کند.
در صورت بروز هر گونه مشکلی یا درخواست اضافه شدن امکانی، در repo مربوطه روی GitHub می‌توانید یک issue را ثبت کنید.
مطالب
کار با چندین نوع بانک اطلاعاتی متفاوت در Entity Framework Core
یکی از مزایای کار با ORMها، امکان تعویض نوع بانک اطلاعاتی برنامه، بدون نیازی به تغییری در کدهای برنامه است. برای مثال فرض کنید می‌خواهید با تغییر رشته‌ی اتصالی برنامه، یکبار از بانک اطلاعاتی SQL Server و بار دیگر از بانک اطلاعاتی کاملا متفاوتی مانند SQLite استفاده کنید. در این مطلب نکات استفاده‌ی از چندین نوع بانک اطلاعاتی متفاوت را در برنامه‌های مبتنی بر EF Core بررسی خواهیم کرد.


هر بانک اطلاعاتی باید Migration و Context خاص خودش را داشته باشد

تامین کننده‌ی بانک‌های اطلاعاتی مختلف، عموما تنظیمات خاص خودشان را داشته و همچنین دستورات SQL متفاوتی را نیز تولید می‌کنند. به همین جهت نمی‌توان از یک تک Context، هم برای SQLite و هم SQL Server استفاده کرد. به علاوه قصد داریم اطلاعات Migrations هر کدام را نیز در یک اسمبلی جداگانه قرار دهیم. در یک چنین حالتی EF نمی‌پذیرد که Context تولید کننده‌ی Migration، در اسمبلی دیگری قرار داشته باشد و باید حتما در همان اسمبلی Migration قرار گیرد. بنابراین ساختار پوشه بندی مثال جاری به صورت زیر خواهد بود:


- در پوشه‌ی EFCoreMultipleDb.DataLayer فقط اینترفیس IUnitOfWork را قرار می‌دهیم. از این جهت که وقتی قرار شد در برنامه چندین Context تعریف شوند، لایه‌ی سرویس برنامه قرار نیست بداند در حال حاضر با کدام Context کار می‌کند. به همین جهت است که تغییر بانک اطلاعاتی برنامه، تغییری را در کدهای اصلی آن ایجاد نخواهد کرد.
- در پوشه‌ی EFCoreMultipleDb.DataLayer.SQLite کدهای Context و همچنین IDesignTimeDbContextFactory مخصوص SQLite را قرار می‌دهیم.
- در پوشه‌ی EFCoreMultipleDb.DataLayer.SQLServer کدهای Context و همچنین IDesignTimeDbContextFactory مخصوص SQL Server را قرار می‌دهیم.

برای نمونه ابتدای Context مخصوص SQLite چنین شکلی را دارد:
    public class SQLiteDbContext : DbContext, IUnitOfWork
    {
        public SQLiteDbContext(DbContextOptions options) : base(options)
        { }

        public virtual DbSet<User> Users { set; get; }
و IDesignTimeDbContextFactory مخصوص آن که برای Migrations از آن استفاده می‌شود، به صورت زیر تهیه خواهد شد:
namespace EFCoreMultipleDb.DataLayer.SQLite.Context
{
    public class SQLiteDbContextFactory : IDesignTimeDbContextFactory<SQLiteDbContext>
    {
        public SQLiteDbContext CreateDbContext(string[] args)
        {
            var basePath = Directory.GetCurrentDirectory();
            Console.WriteLine($"Using `{basePath}` as the BasePath");
            var configuration = new ConfigurationBuilder()
                                    .SetBasePath(basePath)
                                    .AddJsonFile("appsettings.json")
                                    .Build();
            var builder = new DbContextOptionsBuilder<SQLiteDbContext>();
            var connectionString = configuration.GetConnectionString("SqliteConnection")
                                                .Replace("|DataDirectory|", Path.Combine(basePath, "wwwroot", "app_data"));
            builder.UseSqlite(connectionString);
            return new SQLiteDbContext(builder.Options);
        }
    }
}
هدف از این فایل، ساده سازی کار تولید اطلاعات Migrations برای EF Core است. به این صورت ساخت new SQLiteDbContext توسط ما صورت خواهد گرفت و دیگر EF Core درگیر جزئیات وهله سازی آن نمی‌شود.


تنظیمات رشته‌های اتصالی بانک‌های اطلاعاتی مختلف

در اینجا محتویات فایل appsettings.json را که در آن تنظیمات رشته‌های اتصالی دو بانک SQL Server LocalDB و همچنین SQLite در آن ذکر شده‌اند، مشاهده می‌کنید:
{
  "Logging": {
    "LogLevel": {
      "Default": "Warning"
    }
  },
  "AllowedHosts": "*",
  "ConnectionStrings": {
    "SqlServerConnection": "Data Source=(LocalDB)\\MSSQLLocalDB;Initial Catalog=ASPNETCoreSqlDB;AttachDbFilename=|DataDirectory|\\ASPNETCoreSqlDB.mdf;Integrated Security=True;MultipleActiveResultSets=True;",
    "SqliteConnection": "Data Source=|DataDirectory|\\ASPNETCoreSqliteDB.sqlite",
    "InUseKey": "SqliteConnection"
  }
}
همین رشته‌ی اتصالی است که در SQLiteDbContextFactory مورد استفاده قرار می‌گیرد.
یک کلید InUseKey را هم در اینجا تعریف کرده‌ایم تا مشخص باشد در ابتدای کار برنامه، کلید کدام رشته‌ی اتصالی مورد استفاده قرار گیرد. برای مثال در اینجا کلید رشته‌ی اتصالی SQLite تنظیم شده‌است.
در این تنظیمات یک DataDirectory را نیز مشاهده می‌کنید. مقدار آن در فایل Startup.cs برنامه به صورت زیر بر اساس پوشه‌ی جاری تعیین می‌شود و در نهایت به wwwroot\app_data اشاره خواهد کرد:
var connectionStringKey = Configuration.GetConnectionString("InUseKey");
var connectionString = Configuration.GetConnectionString(connectionStringKey)
                     .Replace("|DataDirectory|", Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), "wwwroot", "app_data"));


دستورات تولید Migrations و به روز رسانی بانک اطلاعاتی

چون تعداد Contextهای برنامه بیش از یک مورد شده‌است، دستورات متداولی را که تاکنون برای تولید Migrations و یا به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی اجرا می‌کردید، با پیام خطایی که این مساله را گوشزد می‌کند، متوقف خواهند شد. راه حل آن ذکر صریح Context مدنظر است:

برای تولید Migrations، از طریق خط فرمان، به پوشه‌ی اسمبلی مدنظر وارد شده و دستور زیر را اجرا کنید:
For /f "tokens=2-4 delims=/ " %%a in ('date /t') do (set mydate=%%c_%%a_%%b)
For /f "tokens=1-2 delims=/:" %%a in ("%TIME: =0%") do (set mytime=%%a%%b)
dotnet build
dotnet ef migrations --startup-project ../EFCoreMultipleDb.Web/ add V%mydate%_%mytime% --context SQLiteDbContext
در اینجا ذکر startup-project و همچنین context برای پروژه‌هایی که context آن‌ها خارج از startup-project است و همچنین بیش از یک context دارند، ضروری‌است. بدیهی است این دستورات را باید یکبار در پوشه‌ی EFCoreMultipleDb.DataLayer.SQLite و یکبار در پوشه‌ی EFCoreMultipleDb.DataLayer.SQLServer اجرا کنید.
دو سطر اول آن، زمان اجرای دستورات را به عنوان نام فایل‌ها تولید می‌کنند.

پس از تولید Migrations، اکنون نوبت به تولید بانک اطلاعاتی و یا به روز رسانی بانک اطلاعاتی موجود است:
dotnet build
dotnet ef --startup-project ../EFCoreMultipleDb.Web/ database update --context SQLServerDbContext
در این مورد نیز ذکر startup-project و همچنین context مدنظر ضروری است.


بدیهی است این رویه را پس از هربار تغییراتی در موجودیت‌های برنامه و یا تنظیمات آن‌ها در Contextهای متناظر، نیاز است مجددا اجرا کنید. البته اجرای اولین دستور اجباری است؛ اما می‌توان دومین دستور را به صورت زیر نیز اجرا کرد:
namespace EFCoreMultipleDb.Web
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            applyPendingMigrations(app);
// ...
        }

        private static void applyPendingMigrations(IApplicationBuilder app)
        {
            var scopeFactory = app.ApplicationServices.GetRequiredService<IServiceScopeFactory>();
            using (var scope = scopeFactory.CreateScope())
            {
                var uow = scope.ServiceProvider.GetService<IUnitOfWork>();
                uow.Migrate();
            }
        }
    }
}
متد applyPendingMigrations، کار وهله سازی IUnitOfWork را انجام می‌دهد. سپس متد Migrate آن‌را اجرا می‌کند، تا تمام Migrations تولید شده، اما اعمال نشده‌ی به بانک اطلاعاتی، به صورت خودکار به آن اعمال شوند. متد Migrate نیز به صورت زیر تعریف می‌شود:
namespace EFCoreMultipleDb.DataLayer.SQLite.Context
{
    public class SQLiteDbContext : DbContext, IUnitOfWork
    {
    // ... 

        public void Migrate()
        {
            this.Database.Migrate();
        }
    }
}

مرحله‌ی آخر: انتخاب بانک اطلاعاتی در برنامه‌ی آغازین

پس از این تنظیمات، قسمتی که کار تعریف IUnitOfWork و همچنین DbContext جاری برنامه را انجام می‌دهد، به صورت زیر پیاده سازی می‌شود:
namespace EFCoreMultipleDb.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddScoped<IUsersService, UsersService>();

            var connectionStringKey = Configuration.GetConnectionString("InUseKey");
            var connectionString = Configuration.GetConnectionString(connectionStringKey)
                     .Replace("|DataDirectory|", Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), "wwwroot", "app_data"));
            switch (connectionStringKey)
            {
                case "SqlServerConnection":
                    services.AddScoped<IUnitOfWork, SQLServerDbContext>();
                    services.AddDbContext<SQLServerDbContext>(options =>
                    {
                        options.UseSqlServer(
                            connectionString,
                            dbOptions =>
                                {
                                    var minutes = (int)TimeSpan.FromMinutes(3).TotalSeconds;
                                    dbOptions.CommandTimeout(minutes);
                                    dbOptions.EnableRetryOnFailure();
                                });
                    });
                    break;
                case "SqliteConnection":
                    services.AddScoped<IUnitOfWork, SQLiteDbContext>();
                    services.AddDbContext<SQLiteDbContext>(options =>
                    {
                        options.UseSqlite(
                            connectionString,
                            dbOptions =>
                                {
                                    var minutes = (int)TimeSpan.FromMinutes(3).TotalSeconds;
                                    dbOptions.CommandTimeout(minutes);
                                });
                    });
                    break;
                default:
                    throw new NotImplementedException($"`{connectionStringKey}` is not defined in `appsettings.json` file.");
            }

            services.AddMvc().SetCompatibilityVersion(CompatibilityVersion.Version_2_2);
        }
در اینجا ابتدا مقدار InUseKey از فایل تنظیمات برنامه دریافت می‌شود. بر اساس مقدار آن، رشته‌ی اتصالی مدنظر دریافت شده و سپس یکی از دو حالت SQLite و یا SQLServer انتخاب می‌شوند. برای مثال اگر Sqlite انتخاب شده باشد، IUnitOfWork به SQLiteDbContext تنظیم می‌شود. به این ترتیب لایه‌ی سرویس برنامه که با IUnitOfWork کار می‌کند، به صورت خودکار وهله‌ای از SQLiteDbContext را دریافت خواهد کرد.


آزمایش برنامه

ابتدا کدهای کامل این مطلب را از اینجا دریافت کنید: EFCoreMultipleDb.zip
سپس آن‌را اجرا نمائید. چنین تصویری را مشاهده خواهید کرد:


اکنون برنامه را بسته و سپس فایل appsettings.json را جهت تغییر مقدار InUseKey به کلید SqlServerConnection ویرایش کنید:
{
  "ConnectionStrings": {
    // …
    "InUseKey": "SqlServerConnection"
  }
}
اینبار اگر مجددا برنامه را اجرا کنید، چنین خروجی قابل مشاهده‌است:


مقدار username، در contextهای هر کدام از این بانک‌های اطلاعاتی، با مقدار متفاوتی به عنوان اطلاعات اولیه‌ی آن ثبت شده‌است. سرویسی هم که اطلاعات آن‌را تامین می‌کند، به صورت زیر تعریف شده‌است:
namespace EFCoreMultipleDb.Services
{
    public interface IUsersService
    {
        Task<User> FindUserAsync(int userId);
    }

    public class UsersService : IUsersService
    {
        private readonly IUnitOfWork _uow;
        private readonly DbSet<User> _users;

        public UsersService(IUnitOfWork uow)
        {
            _uow = uow;
            _users = _uow.Set<User>();
        }

        public Task<User> FindUserAsync(int userId)
        {
            return _users.FindAsync(userId);
        }
    }
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، با تغییر context برنامه، هیچ نیازی به تغییر کدهای UsersService نیست؛ چون اساسا این سرویس نمی‌داند که IUnitOfWork چگونه تامین می‌شود.
مطالب
مروری بر کاربردهای Action و Func - قسمت دوم
در قسمت قبل از  Func و Actionها برای ساده سازی طراحی‌های مبتنی بر اینترفیس‌هایی با یک متد استفاده کردیم. این مورد خصوصا در حالت‌هایی که قصد داریم به کاربر اجازه‌ی فرمول نویسی بر روی اطلاعات موجود را بدهیم، بسیار مفید است.

مثال دوم) به استفاده کننده از API کتابخانه خود، اجازه فرمول نویسی بدهید

برای نمونه مثال ساده زیر را درنظر بگیرید که در آن قرار است یک سری عدد که از منبع داده‌ای دریافت شده‌اند، بر روی صفحه نمایش داده شوند:
public static void PrintNumbers()
{
    var numbers = new[] { 1,2,3,5,7,90 }; // from a data source
    foreach(var item in numbers)
    {
        Console.WriteLine(item);
    }    
}
قصد داریم به برنامه نویس استفاده کننده از کتابخانه گزارش‌سازی خود، این اجازه را بدهیم که پیش از نمایش نهایی اطلاعات، بتواند توسط فرمولی که مشخص می‌کند، فرمت اعداد نمایش داده شده را تعیین کند.
روال کار اکثر ابزارهای گزارش‌سازی موجود، ارائه یک زبان اسکریپتی جدید برای حل این نوع مسایل است. اما با استفاده از Func و ... روش‌های Code first (بجای روش‌های Wizard first)، خیلی از این رنج و دردها را می‌توان ساده‌تر و بدون نیاز به اختراع و یا آموزش زبان جدیدی حل کرد:
public static void PrintNumbers(Func<int,string> formula)
{
    var numbers = new[] { 1,2,3,5,7,90 };  // from a data source
    foreach(var item in numbers)
    {
        var data = formula(item);
        Console.WriteLine(data);
    }    
}
اینبار با استفاده از Func، امکان فرمول نویسی را به کاربر استفاده کننده از API ساده گزارش ساز فرضی خود داده‌ایم. Func تعریف شده در اینجا یک عدد int را در اختیار استفاده کننده قرار می‌دهد. در این بین، برنامه نویس می‌تواند هر نوع تغییر یا هر نوع فرمولی را که مایل است بر روی این عدد به کمک دستور زبان جاری مورد استفاده، اعمال کند و در آخر تنها باید نتیجه این عملیات را به صورت یک string بازگشت دهد. برای مثال:
 PrintNumbers(number => string.Format("{0:n0}",number));
البته سطر فوق ساده شده فراخوانی زیر است:
 PrintNumbers((number) =>{ return string.Format("{0:n0}",number); });
به این ترتیب اعداد نهایی با جدا کننده سه رقمی نمایش داده خواهند شد.
از این نوع طراحی، در ابزارها و کتابخانه‌های جدید گزارش سازی مخصوص ASP.NET MVC زیاد مشاهده می‌شوند.


مثال سوم) حذف کدهای تکراری برنامه

فرض کنید قصد دارید در برنامه وب خود مباحث caching را پیاده سازی کنید:
using System;
using System.Web;
using System.Web.Caching;
using System.Collections.Generic;

namespace WebToolkit
{
    public static class CacheManager
    {
        public static void CacheInsert(this HttpContextBase httpContext, string key, object data, int durationMinutes)
        {
            if (data == null) return;
            httpContext.Cache.Add(
                key,
                data,
                null,
                DateTime.Now.AddMinutes(durationMinutes),
                TimeSpan.Zero,
                CacheItemPriority.AboveNormal,
                null);
        }
    }
}
در هر قسمتی از برنامه که قصد داشته باشیم اطلاعاتی را در کش ذخیره کنیم، الگوی تکراری زیر باید طی شود:
var item = httpContext.Cache[key];
if (item == null)
{
    item = ReadDataFromDataSource();
    if (item == null)
          return null;

    CacheInsert(httpContext, key, item, durationMinutes);
}
ابتدا باید وضعیت کش جاری بررسی شود؛ اگر اطلاعاتی در آن موجود نبود، ابتدا از منبع داده‌ای مورد نظر خوانده شده و سپس در کش درج شود.
می‌توان در این الگوی تکراری، خواندن اطلاعات را از منبع داده، به یک Func واگذار کرد و به این صورت کدهای ما به نحو زیر بازسازی خواهند شد:
using System;
using System.Web;
using System.Web.Caching;
using System.Collections.Generic;

namespace WebToolkit
{
    public static class CacheManager
    {
        public static void CacheInsert(this HttpContextBase httpContext, string key, object data, int durationMinutes)
        {
            if (data == null) return;
            httpContext.Cache.Add(
                key,
                data,
                null,
                DateTime.Now.AddMinutes(durationMinutes),
                TimeSpan.Zero,
                CacheItemPriority.AboveNormal,
                null);
        }

        public static T CacheRead<T>(this HttpContextBase httpContext, string key, int durationMinutes, Func<T> ifNullRetrievalMethod)
        {
            var item = httpContext.Cache[key];
            if (item == null)
            {
                item = ifNullRetrievalMethod();
                if (item == null)
                    return default(T);

                CacheInsert(httpContext, key, item, durationMinutes);
            }
            return (T)item;
        }
    }
}
و استفاده از آن نیز به نحو زیر خواهد بود:
var user = HttpContext.CacheRead(
                            "Key1",
                            15,
                            () => _usersService.FindUser(userId));
پارامتر سوم متد CacheRead به صورت خودکار تنها زمانیکه اطلاعات کش متناظری با کلید Key1 وجود نداشته باشند، اجرا شده و نتیجه در کش ثبت می‌گردد. در اینجا دیگر از if و else و کدهای تکراری بررسی وضعیت کش خبری نیست.
 
مطالب
معرفی Bit Platform
پلتفرم Bit یک پروژه تماما Open Source در GitHub میباشد که هدف آن تسهیل توسعه نرم افزار با کیفیت و پرفرمنس بالا بر بستر ASP.NET Core و زبان #C است که با آن بتوان فقط با یکبار کدنویسی و با کمک استانداردهای وب همچون HTML / CSS و Web Assembly ، خروجی‌هایی چون Android / iOS / Windows را با دسترسی کامل به امکانات سیستم‌عامل به همراه برنامه‌های تحت وب SPA و PWA (با یا بدون Pre-Rendering) گرفت.
پلتفرم Bit تا به اینجا از دو قسمت Bit Blazor Components (شامل بیش از ۳۰ کمپوننت کاربردی، کم حجم و High Performance مانند Tree / Multi Select / Data Grid / Date Picker / Color Picker و...) به همراه Bit Project Templates (قالب پروژه‌های حاوی امکانات پر استفاده) تشکیل شده است.
برخی مواردی که در رابطه با آنها صحبت شد، ممکن است برای شما آشنا نباشند، بنابراین قبل از بررسی مفصل‌‌تر Bit Platform، نگاهی به آن می‌اندازیم:


وب اسمبلی چیست؟

برای درک بهتر وب اسمبلی ابتدا باید بدانیم این تکنولوژی اصلا از کجا آمده و هدف آن چیست؟
میدانیم که مرورگر‌ها پروایدر صفحات وب هستند و ما برای اینکه بتوانیم اپلیکیشنی که ساختیم را در محیط وب برای کاربران به اشتراک بگذاریم باید از این مرورگر‌ها و زبان ارتباطی آن‌ها پیروی کنیم. این زبان‌های ارتباطی مشخصا سه چیز است: HTML CSS JavaScript
اما آیا راهی هست که بتوان بجای JavaScript از زبان‌های دیگر هم در سمت مرورگر استفاده کرد؟
وب اسمبلی یا همان WASM، آمده تا به ما اجازه دهد از هر زبانی که خروجی به Web Assembly دارد، برای تعاملات UI استفاده کنیم. یعنی با زبان هایی مثل #C / C++ / C و... میتوان کدی نوشت که مرورگر آن را اجرا کند. این یک تحول بزرگ است که امروزه تمامی مرورگرها (به جز مرورگرهایی که از دور خارج شده اند) از آن پشتیانی می‌کنند چرا که Web Assembly به یکی از اجزای استاندارد وب تبدیل شده است.
اطلاعات بیشتر در رابطه با وب اسمبلی را میتوانید از این مقاله بخوانید. 


تعریف SPA و PWA:
SPA: Single Page Application
PWA: Progressive Web Application
در گذشته برای رندر کردن صفحات وب با عوض شدن URL یا درخواست کاربر برای دریافت اطلاعات جدید از سرور و نمایش آن ، صفحه مرورگر ملزم به رفرش شدن مجدد و از سر گیری کل فرایند تولید HTML میشد. طبیعتا این تکرار برای کاربر هنگام استفاده از اپلیکیشن خیلی خوشایند نبود چرا که هربار میبایست زمانی بیشتر صرف تولید مجدد صفحات را منتظر میماند. اما در مقابل آن Single Page Application (SPA)‌‌ها این پروسه را تغیر داد.
در رویکرد SPA، کل CSS , HTML و JS ای که برای اجرای هر صفحه ای از اپلیکیشن نیاز هست در همان لود اولیه برنامه توسط مرورگر دانلود خواهد شد. با این روش هنگام تغییر URL صفحات مرورگر دیگر نیازی به لود دوباره اسکریپت‌ها ندارد. همچنین وقتی قرار است اطلاعات جدیدی از سرور آپدیت و نمایش داده شود این درخواست بصورت یک دستور Ajax به سرور ارسال شده و سرور با فرمت JSON اطلاعات درخواست شده را پاسخ میدهد. در نهایت مرورگر نیز اطلاعات برگشتی از سرور را مجدد جای گذاری میکند و کل این روند بدون هیچگونه رفرش دوباره صفحه انجام میشود.
در نتیجه‌ی این امر، کاربر تجربه خوشایند‌تری هنگام کار کردن با SPA‌ها خواهد داشت. اما همانقدر که این تجربه در طول زمان استفاده از برنامه بهبود یافت، لود اولیه اپلیکیشن را کند‌تر کرد، چرا که اپلیکیشن میبایست همه کدهای مورد نیاز خود برای صفحاتش را در همان ابتدا دانلود کند.(در ادامه با قابلیت Pre-Rendering این اشکال را تا حدود زیادی رفع میکنیم)
با استفاده از PWA میتوانید وبسایت‌های SPA را بصورت یک برنامه نصبی و تمام صفحه، با آیکن مجزایی همانند اپلیکیشن‌های دیگر در موبایل و دسکتاپ داشته باشید. همچنین وقتی از PWA استفاده میکنیم برنامه وب میتواند به صورت آفلاین نیز کار کند.
البته حتی در برنامه‌هایی که لازم نیست آفلاین کار کنند، در صورت قطعی ارتباط کاربر با شبکه، به جای دیدن دایناسور معروف، اینکه برنامه در هر حالتی باز شود و به صورتی کاربر پسند و قطعی نت به وی اعلام شود ایده خیلی بهتری است (": 


قابلیت Pre-Rendering:
هدف Pre-Rendering بهبود گشت گذار کاربر در سایت است. شیوه کارکرد آن به این صورت است که وقتی کاربر وارد وبسایت میشود، سرور در همان ابتدای کار و جلوتر از اتمام دانلود اسمبلی‌ها، فایلی حاوی HTML ، CSS‌های صفحه ای که کاربر درخواست کرده را در سمت سرور می‌سازد و به مرورگر ارسال میکند. در همین حین، اسمبلی‌ها نیز توسط مرورگر دانلود می‌شوند و برنامه از محتوای صرف خارج شده و حالت تعاملی می‌گیرد. اصطلاحا به این قابلیت Server-Side Rendering(SSR) نیز میگویند. در این حالت کاربر زودتر محتوایی از برنامه را میبیند و تجربه بهتری خواهد داشت. این امر در بررسی Search Engine‌‌ها و سئو وبسایت نیز تاثیر بسزایی دارد. 


نگاهی به Blazor:
تا اینجا هر آنچه که نیاز بود برای درک بهتر از Blazor بدانیم را فهمیدیم، اما خود Blazor چیست؟ در یک توضیح کوتاه، فریمورکی ارائه شده توسط مایکروسافت میباشد برای پیاده‌سازی UI و منطق برنامه‌ها شامل امکانات Routing ، Binding و...
بلیزر در انواع مختلفی ارائه شده که هرکدام کاربرد مشخصی دارد:

Blazor Server
در بلیزر سرور پردازش‌ها جهت تعامل UI درون سرور اجرا خواهد شد. برای مثال وقتی کاربر روی دکمه ای کلیک میکند و آن دکمه مقداری عددی را افزایش می‌دهد که از قضا متن یک Label به آن عدد وابسته است، رویداد کلیک شدن این دکمه توسط SignalR WebSocket به سرور ارسال شده و سرور تغیر متن Label را روی همان وب سوکت به کلاینت ارسال می‌کند.
با توجه به این که تعامل کاربر با صفحات برنامه، بسته به میزان کندی اینترنت کاربر، ممکن است کند شود و همچنین Blazor Server قابلیت PWA شدن ندارد و علاوه بر این بار پردازش زیادی روی سرور می‌اندازد (بسته به پیچیدگی پروژه) و در نهایت ممکن است در آن از Component هایی استفاده کنیم که چون در حالت Blazor Server پردازش سمت سرور بوده، متوجه حجم دانلود بالای آنها نشویم و کمی بعدتر که با Blazor Hybrid می‌خواهیم خروجی Android / iOS بگیریم متوجه حجم بالای آنها شویم، استفاده از Blazor Server را در Production توصیه نمی‌کنیم، ولی این حالت برای Debugging بهترین تجربه را ارائه می‌دهد، بالاخص با امکان Hot Reload و دیدن آنی تغییرات C# / HTML / CSS در ظاهر و رفتار برنامه موقع کدنویسی.

Blazor WebAssembly
در بلیزر وب اسمبلی منطق مثال قبلی که با C# .NET نوشته شده است، روی مرورگر و با کمک Web Assembly اجرا می‌شود و نیازی به ارتباط جاری با سرور توسط SignalR نیست. این باعث میشود که با بلیزر وب اسمبلی بتوان اپلیکیشن‌های PWA نیز نوشت.
یک برنامه Blazor Web Assembly می‌تواند چیزی در حدود دو الی سه مگ حجم داشته باشد که در دنیای امروزه حجم بالایی به حساب نمیاید، با این حال با کمک Pre Rendering و CDN می‌توان تجربه کاربر را تا حدود زیادی بهبود داد.
برای مثال سایت Component‌های Bit Platform جزو معدود دموهای Component‌های Blazor است که در حالت Blazor Web Assembly ارائه می‌شود و شما می‌توانید با باز کردن آن، تجربه حدودی کاربرانتان را در حین استفاده از Blazor Web Assembly ببینید. به علاوه، در dotnet 7 سرعت عملکرد Blazor Web Assembly بهبود قابل توجهی پیدا کرده است.

Blazor Hybrid
از Blazor Hybrid زمانی استفاده می‌کنیم که بخواهیم برنامه‌های موبایل را برای Android , iOS و برنامه‌های Desktop را برای ویندوز، با کمک HTML , CSS توسعه دهیم. نکته اصلی در Blazor Hybrid این است که اگر چه از Web View برای نمایش HTML / CSS استفاده شده، اما منطق سمت کلاینت برنامه که با C# .NET توسعه داده شده است، بیرون Web View و به صورت Native اجرا می‌شود که ضمن داشتن Performance بالا، به تمامی امکانات سیستم عامل دسترسی دارد. علاوه بر دسترسی به کل امکانات Android / iOS Sdk در همان C# .NET ، عمده کتابخانه‌های مطرح مانند Firebase، با ابزار Binding Library ارائه شده توسط مایکروسافت، دارای Wrapper قابل استفاده در C# .NET هستند و ساختن Wrapper برای هر کتابخانه Objective-C ، Kotlin، Java، Swift با این ابزار فراهم است.

اگر شما در حال حاضر فقط #HTML , CSS , C بدانید، اکنون با بلیزر میتوانید هر اپلیکیشنی که بخواهید توسعه دهید. از وبسایت‌های SPA گرفته تا اپ‌های موبایل Android ، IOS و برنامه‌های دسکتاپی برای Windows , Mac و بزودی نیز برای Linux
سری آموزش بلیزر را میتوانید از این لینک‌ها (1 ، 2) دنبال کنید. 


معرفی پکیج Bit Blazor UI:
پکیج Bit Blazor UI مجموعه ای از کامپوننت‌های مرسومی است که بر پایه بلیزر نوشته شده و به ما این امکان را میدهد تا المان‌های پیچیده ای مثل Date Picker , Grid , Color Picker , File Upload , DropDown و بسیاری از المان‌های دیگر را با شکلی بهینه، بدون نیاز به اینکه خودمان بخواهیم برای هر یک از اینها از نو کدنویسی کنیم، آن را در اختیار داشته باشیم.
عمده مشکل کامپوننت‌های ارائه شده برای بلیزر حجم نسبتا بالای آن است که باعث میشد بیشتر در مصارفی از قبیل ایجاد Admin Panel کارایی داشته باشد. اما این موضوع به خوبی در Bit Blazor UI مدیریت شده و در حال حاضر با بیش از 30 کامپوننت با حجم بسیار پایینی، چیزی حدود 200 کیلوبایت قابل نصب است. از لحاظ حجمی نسبت به رقبای خود برتری منحصر به فردی دارد که باعث میشود به راحتی حتی در اپلیکیشن‌های موبایل هم قابل استفاده باشد و کماکان پرفرمنس خوبی ارائه دهد.
این کامپوننت‌ها با ظاهر Fluent پیاده سازی شده و میتوانید لیست کامپوننت‌های بلیزر Bit را از این لینک ببینید. 


معرفی Bit TodoTemplate:
قبل از اینکه به معرفی Bit TodoTemplate بپردازیم باید بدانیم که اصلا پروژه‌های Template چه هستند. در واقع وقتی شما Visual Studio را باز میکنید و روی گزینه Create New Project کلیک میکنید با لیستی از پروژه‌های تمپلیت روبرو میشوید که هرکدام چهارچوب خاصی را با اهدافی متفاوت در اختیارتان قرار میدهند.
Bit Platform هم Project Template ای با نام TodoTemplate توسعه داده که میتوانید پروژه‌های خودتان را از روی آن بسازید، اما چه امکاناتی به ما میدهد؟
در یک جمله، هر آنچه تا به اینجا توضیح داده شد بصورت یکجا در TodoTemplate وجود دارد.
در واقع TodoTemplate چهارچوبی را فراهم کرده تا شما تنها با دانستن همین مفاهیمی که در این مقاله خواندید، از همان ابتدا امکاناتی چون صفحات SignUp، SignIn یا Email Confirmation و... را داشته باشید و در نهایت بتوانید تمامی خروجی‌های قابل تصور را بگیرید.
اما چگونه؟
در TodoTemplate همه این قابلیت‌ها تنها درون یک فایل و با کمترین تغیر ممکن نوع خروجی کدی که نوشته اید را مشخص میکند. این تنظیمات به شکل زیر است :
<BlazorMode> ... </BlazorMode>
<WebAppDeploymentType> ... </WebAppDeploymentType>
شما میتوانید با تنظیم <BlazorMode> بین انواع hosting model‌های بلیزر سوییچ کنید. مثلا برای زمانی که در محیط development هستید نوع بلیزر را Blazor Server قرار دهید تا از قابلیت‌های debugging بهتری برخوردار باشید ، وقتی میخواهید وبسایت تکمیل شده تان را بصورت SPA / PWA پابلیش کنید نوع بلیزر را به Blazor WebAssembly و برای پابلیش‌های Android ، IOS ، Windows ، Mac نوع بلیزر را به Blazor Hybrid تغیر دهید.
به علاوه، شما تنها با تغیر <WebAppDeploymentType> قادر خواهید بود بین SPA (پیش فرض)، SSR و PWA سوئیچ کنید.
قابلیت‌های TodoTemplate در اینجا به پایان نمیرسد و بخشی دیگر از این قابلیت‌ها به شرح زیر است :
  • وجود سیستم Exception handling در سرور و کلاینت (این موضوع به گونه ای بر اساس Best Practice‌‌ها پیاده سازی شده که اپلیکیشن را از بروز هر خطایی که بخواهد موجب Crash کردن برنامه شود ایزوله کرده)
  • وجود سیستم User Authentication بر اساس JWT که شما در همان ابتدا که از این تمپلیت پروژه جدیدی میسازید صفحات SignIn ، SignUp را خواهید داشت.
  • پکیج Bit Blazor UI که بالاتر درمورد آن صحبت کرده ایم از همان ابتدا در TodoTemplate نصب و تنظیم شده تا بتوانید به راحتی صفحات جدید با استفاده از آن بسازید.
  • کانفیگ استاندارد Swagger در سمت سرور.
  • ارسال ایمیل در روند SignUp.
  • وجود خاصیت AutoInject برای ساده‌سازی تزریق وابستگی ها.
  • و بسیاری موراد دیگر که در داکیومنت‌های پروژه میتوانید آنهارا ببینید.
با استفاده از TodoTemplate پروژه ای با نام Todo ساخته شده که میتوانید چندین مدل از خروجی‌های این پروژه را در لینکهای پایین ببینید و پرفرمنس آن را بررسی کنید.
توجه داشته باشید هدف TodoTemplate ارائه ساختار Clean Architecture نبوده ، بلکه هدف ارائه بیشترین امکانات با ساده‌ترین حالت کدنویسی ممکن بوده که قابل استفاده برای همگان باشد و شما میتوانید از هر پترنی که میخواهید براحتی در آن استفاده کنید.
پلتفرم Bit یک تیم توسعه کاملا فعال تشکیل داده که بطور مداوم در حال بررسی و آنالیز خطاهای احتمالی ، ایشو‌های ثبت شده و افزودن قابلیت‌های جدید میباشد که شما به محض استفاده از این محصولات میتوانید در صورت بروز هر اشکال فنی برای آن ایشو ثبت کنید تا تیم مربوطه آن را بررسی و در دستور کار قرار دهد. در ادامه پلتفرم Bit قصد دارد بزودی تمپلیت جدیدی با نام Admin Panel Template با امکاناتی مناسب برای Admin Panel مثل Dashboard و Chart و... با تمرکز بر Clean Architecture نیز ارائه کند. چیزی که مشخص است اوپن سورس بودن تقریبا %100 کارها میباشد از جلسات و گزارشات کاری گرفته تا جزئیات کارهایی که انجام میشود و مسیری که در آینده این پروژه طی خواهد کرد.
میتوانید اطلاعات بیشتر و مرحله به مرحله برای شروع استفاده از این ابزار‌ها را در منابعی که معرفی میشود دنبال کنید.

منابع:

مشارکت در پروژه:
  • شما میتوانید این پروژه را در گیتهاب مشاهده کنید.
  • برای اشکالات یا قابلیت هایی که میخواهید برطرف شود Issue ثبت کنید.
  • پروژه را Fork کنید و Star دهید.
  • ایشوهایی که وجود دارد را برطرف کنید و Pull Request ارسال کنید.
  • برای در جریان بودن از روند توسعه در جلسات برنامه ریزی (Planning Meeting) و گزارشات هفتگی (Standup Meeting ) که همه اینها در Microsoft Teams برگزار میشود شرکت کنید.