مطالب
ساخت ربات تلگرامی با #C
 با رشد دنیای تکنولوژی، وسائل هوشمند همراه نیز به سرعت پیشرفته‌تر شدند. در این میان با گسترش زیرساخت اینترنت، رشد شبکه‌های اجتماعی نیز چشمگیر بوده است. یکی از بهترین این‌ها، شبکه‌های تلگرام می‌باشد که با بهره گیری از سرورهای ابری، امنیت و سرعت را برای کاربران به ارمغان آورده است.
چندی پیش موسسان تلگرام با معرفی API‌های کاربردی، به توسعه کنندگان اجازه دادند که با بهره گیری از بستر این شبکه، اقدام به تولید اینترفیسی به اسم بات کنند که با دریافت دستورات سفارشی، عملیات خاصی را انجام دهد.
در واقع تلگرام و متدهای ارائه شده، یک راه ارتباطی بین کاربران و برنامه‌های تولید شده را ایجاد کردند که با قدری ذوق و سلیقه، شاهد بات‌های جالب و کاربردی هستیم.
در این مقاله سعی شده طرز تهیه یک بات با زبان #C توضیح داده شود.
در ابتدا شما باید توسط یکی از بات‌های اصلی تلگرام اقدام به ثبت نام کاربری و تنظیمات بات مورد نظر خودتان نمایید. بات مورد نظر @BotFather می‌باشد که با شروع مکالمه می‌توان با فرستادن دستورات مختلف تنظیمات مختلفی را انجام داد. با شروع مکالمه با بات مورد نظر با دستور /start دستورات زیر قابل انجام می‌باشد:

 You can control me by sending these commands :

/ newbot - create a new bot

/ token - generate authorization token

/ revoke - revoke bot access token

/ setname - change a bot's name

/ setdescription - change bot description

/ setabouttext - change bot about info

/ setuserpic - change bot profile photo

/ setcommands - change bot commands list

/ setjoingroups - can your bot be added to groups ?

/ setprivacy - what messages does your bot see in groups ?

/ deletebot - delete a bot

/ cancel - cancel the current operation
با انجام دستور /newbot در ابتدا نام بات و یوزنیم (دقت کنید یوزرنیم می‌بایست حتما به کلمه‌ی bot ختم شود) را تنظیم کنید.
بعد از تایید نام و یوزر نیم، به شما یک توکن اختصاص داده می‌شود که توسط آن شما شناسایی می‌شوید.
در اینجا شما می‌توانید تنظیمات اضافه‌تری مانند عکس برای پروفایل و غیره را نیز تنظیم کنید.
در مرحله‌ی بعد می‌توانید در همین قسمت دستورات مورد نظر را جهت بات خود تنظیم کنید. برای این کار باید دستور /setcommands را وارد کنید و دستور مورد نظر خود را به فرمت command1 – Description وارد کنید.
مرحله‌ی بعد، تنظیمات برنامه‌ی شما جهت دریافت دستورات وارد شده و انجام عملیات مورد نظر و تولید و ارسال خروجی مورد نظر است.

دریافت دستورات به دو طریق انجام می‌شود:
1. توسط دستور getUpdates می‌توان تمامی کامندهای دریافتی را از سرور تلگرام دریافت کرد و با انجام پروسس‌های لازم، خروجی را به کاربر مورد نظر ارسال کرد.
2. توسط تابع webhook از تلگرام درخواست کرد در صورت دریافت دستور جدید به بات، این دستور را به یک آدرس خاص ارسال کرد.

قابل توجه است که می‌توان فقط از یکی از دو روش فوق استفاده کرد. همچنین در روش دوم حتما سرور مورد نظر باید گواهی ssl تایید شده داشته باشد.
کد زیر دریافت کامندهای یک بات به روش اول می‌باشد :
public class mydata
    {
        public result[] result;
    }
    public class result
    {
        public int update_id { get; set; }
        public message message { get; set; }
    }
    public class message
    {
        public int message_id { get; set; }
        public message_from from { get; set; }
        public message_chat chat { get; set; }
        public int date { get; set; }
        public string text { get; set; }
    }
    public class message_from
    {
        public int ind { get; set; }
        public string first_name { get; set; }
        public string username { get; set; }
    }
    public class message_chat
    {
        public int id { get; set; }
        public string first_name { get; set; }
        public string username { get; set; }
    }
 
public  Void GetUpdates()
        {
 
            WebRequest req = WebRequest.Create("https://api.telegram.org/bot" + yourToken + "/getUpdates");
            req.UseDefaultCredentials = true;
            WebResponse resp = req.GetResponse();
            Stream stream = resp.GetResponseStream();
            StreamReader sr = new StreamReader(stream);
            string s = sr.ReadToEnd();
            sr.Close();
            var jobject = Newtonsoft.Json.Linq.JObject.Parse(s);
            mydata gg = JsonConvert.DeserializeObject<mydata>(jobject.ToString());
            List<result> results = new List<result>();
            foreach (result rs in gg.result)
            {
                results.Add(rs); 
                SendMessage(rs.message.chat.id.ToString(), "hello"+" "+"Dear"+rs.message.chat.first_name); 
            }             
        }
و توسط تابع زیر می‌توان به کاربری که به بات کامند ارسال کرد، پاسخ داد:
public static void SendMessage(string chat_id, string message)
        {
            WebRequest req = WebRequest.Create("https://api.telegram.org/bot" + youToken + "/sendMessage?chat_id=" + chat_id + "&text=" + message);
            req.UseDefaultCredentials = true;
 
            var result = req.GetResponse();
            req.Abort();
        }

لازم به ذکر است خروجی توابع بات‌های تلگرام با فرمت JSON می‌باشد که با نصب پکیج NewTonsoft می‌توان آن را به لیست تبدیل کرد.
rs.message.chat.id، آی دی فردی است که به بات تلگرامی ما مسیج ارسال کرده است.
rs.message.chat.first_name نام فردی است که به بات تلگرام مسیج ارسال کرده است.
همچنین می‌توان در جواب کامند بات، علاوه بر متن، صدا و تصویر را نیز ارسال نمود .

در این لینک و این لینک می‌توان توضیحات بیشتری را در این زمینه مطالعه کرد.
در انتها خوشحال می‌شوم ذوق‌ها و ایده‌های شما را در ساخت بات‌ها با آیدی @iekhtiari مشاهده کنم.
مطالب
Blazor 5x - قسمت چهارم - مبانی Blazor - بخش 1 - Data Binding
عنوان می‌شود که HTML over Web socket آینده‌ی توسعه‌ی برنامه‌های وب است و این آینده هم اکنون توسط Blazor Server در دسترس است. در این مدل توسعه، ابتدا یک اتصال SignalR برقرار شده و سپس تمام تعاملات بین سرور و کلاینت، از طریق همین اتصال که عموما web socket است، مدیریت می‌شود. به همین جهت در ادامه قصد داریم یک پروژه‌ی Blazor Server را تکمیل کنیم. پس از آن یک پروژه‌ی Blazor WASM را نیز بررسی خواهیم کرد. بنابراین هر دو مدل توسعه‌ی برنامه‌های Blazor را پوشش خواهیم داد. برای این منظور در ابتدا مبانی Blazor را بررسی می‌کنیم که در هر دو مدل یکی است.


تعریف مدل برنامه

در همان پروژه‌ی خالی Blazor Server که در قسمت دوم با دستور dotnet new blazorserver ایجاد کردیم، پوشه‌ی Models را افزوده و کلاس BlazorRoom را در آن تعریف می‌کنیم:
namespace BlazorServerSample.Models
{
    public class BlazorRoom
    {
        public int Id { set; get; }

        public string Name { set; get; }

        public decimal Price { set; get; }

        public bool IsActive { set; get; }
    }
}
سپس برای اینکه مدام نیاز به تعریف فضای نام آن در فایل‌های مختلف razor. برنامه نباشد، به فایل Imports.razor_ مراجعه کرده و سطر زیر را به انتهای آن اضافه می‌کنیم:
@using BlazorServerSample.Models
برنامه را نیز توسط دستور dotnet watch run اجرا می‌کنیم.


Data binding یک طرفه

در ادامه به فایل Pages\Index.razor مراجعه کرده و منهای سطر اول مسیریابی آن، مابقی محتوای آن‌را حذف می‌کنیم. در اینجا می‌خواهیم مقادیر نمونه‌ای از شیء BlazorRoom را نمایش دهیم. به همین جهت این شیء را در قسمت code@ فایل razor جاری (همانند نکات قسمت قبل)، ایجاد می‌کنیم:
@page "/"

<h2 class="bg-light border p-2">
    First Room
</h2>
Room: @Room.Name
<br/>
Price: @Room.Price

@code
{
    BlazorRoom Room = new BlazorRoom
    {
        Id = 1,
        Name = "Room 1",
        IsActive = true,
        Price = 499
    };
}
در اینجا در ابتدا شیء Room را در قسمت قطعه کد فایل razor جاری ایجاد کرده و سپس اطلاعات آن‌را با استفاده از زبان Razor نمایش داده‌ایم.


 به این روش نمایش اطلاعات، one-way data-binding نیز گفته می‌شود. اما چطور می‌توان یک طرفه بودن آن‌را متوجه شد؟ برای این منظور یک text-box را نیز در ذیل تعاریف فوق، به صورت زیر اضافه می‌کنیم که مقدارش را از Room.Price دریافت می‌کند:
<input type="number" value="@Room.Price" />
اکنون اگر این مقدار را تغییر دهیم، عدد جدید قیمت اتاق، به خاصیت Room.Price منعکس نمی‌شود و تغییری نمی‌کند:



Data binding دو طرفه

اکنون می‌خواهیم اگر مقدار ورودی Room.Price توسط text-box فوق تغییر کرد، نتیجه‌ی نهایی، به خاصیت متناظر با آن نیز اعمال شود و تغییر کند. برای این منظور فقط کافی است ویژگی value را به bind-value@ تغییر دهیم:
<input type="number" @bind-value="@Room.Price" />
ویژگی bind-value@ سبب برقراری data-binding دو طرفه می‌شود. یعنی در ابتدا مقدار اولیه‌ی خاصیت Room.Price را نمایش می‌دهد. در ادامه‌ی اگر کاربر، مقدار این text-box را تغییر داد، نتیجه‌ی نهایی را به خاصیت Room.Price نیز اعمال می‌کند و همچنین این تغییر، سبب به روز رسانی UI نیز می‌شود؛ یعنی در جائیکه پیشتر مقدار اولیه‌ی Room.Price را نمایش داده بودیم، اکنون مقدار جدید آن نمایش داده خواهد شد:


البته اگر برنامه را اجرا کنیم، با تغییر مقدار text-box، بلافاصله تغییری را مشاهده نخواهیم کرد. برای اعمال تغییرات نیاز خواهد بود تا در جائی خارج از text-box کلیک و focus را به المانی دیگر منتقل کنیم. اگر می‌خواهیم همراه با تایپ اطلاعات درون text-box، رابط کاربری نیز به روز شود، می‌توان bind-value را به یک رخداد خاص، مانند oninput متصل کرد. حالت پیش‌فرض آن onchange است:
<input type="number" @bind-value="@Room.Price" @bind-value:event="oninput" />
اکنون اگر برنامه را اجرا کرده و درون text-box اطلاعاتی را وارد کنیم، بلافاصله UI نیز به روز رسانی خواهد شد.
لیست کامل رخ‌دادها را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید. برای مثال برای یک المان input، دو رخداد onchange و oninput قابل تعریف هستند.

یک نکته: در حین کار با bind-value@، نیازی نیست مقدار آن با @ شروع شود. یعنی ذکر "bind-value="Room.Price@ نیز کافی است.


تمرین 1 - خاصیت IsActive یک اتاق را به یک checkbox متصل کرده و همچنین وضعیت جاری آن‌را نیز در یک برچسب نمایش دهید.

در اینجا می‌خواهیم مقدار خاصیت Room.IsActive را توسط یک اتصال دو طرفه، به یک checkbox متصل کنیم:
<input type="checkbox" @bind-value="Room.IsActive"  />
<br/>
This room is @(Room.IsActive? "Active" : "Inactive").
با استفاده از bind-value@، وضعیت جاری خاصیت Room.IsActive را به یک checkbox متصل کرده‌ایم. همچنین در ادامه توسط یک عبارت شرطی، این وضعیت را نمایش داده‌ایم.


بار اولی که برنامه نمایش داده می‌شود، هر چند مقدار IsActive بر اساس مقدار دهی آن در شیء Room، مساوی true است، اما chekbox، علامت نخورده باقی می‌ماند. برای رفع این مشکل نیاز است ویژگی checked این المان را نیز به صورت زیر مقدار دهی کرد:
<input type="checkbox" @bind-value="Room.IsActive"
   checked="@(Room.IsActive? "cheked" : null)" />
در این حالت اگر اتاقی فعال باشد، مقدار ویژگی checked، به checked و در غیراینصورت به null تنظیم می‌شود. به این ترتیب مشکل عدم نمایش checkbox انتخاب شده در بار اول نمایش کامپوننت جاری، برطرف می‌شود.


اتصال خواص مدل‌ها به dropdown‌ها

اکنون می‌خواهیم مدل این مثال را کمی توسعه داده و خواص تو در تویی را به آن اضافه کنیم:
using System.Collections.Generic;

namespace BlazorServerSample.Models
{
    public class BlazorRoom
    {
        // ...

        public List<BlazorRoomProp> RoomProps { set; get; }
    }

    public class BlazorRoomProp
    {
        public int Id { set; get; }

        public string Name { set; get; }

        public string Value { set; get; }
    }
}
برای مثال یک اتاق می‌تواند ویژگی‌هایی مانند مساحت، تعداد نفرات مجاز و غیره را داشته باشد. هدف از ویژگی جدید RoomProps، تعیین لیست این نوع موارد است.
پس از این تعاریف، فیلد Room را به صورت زیر به روز رسانی می‌کنیم تا تعدادی از خواص اتاق را به همراه داشته باشد:
@code
{
    BlazorRoom Room = new BlazorRoom
    {
        Id = 1,
        Name = "Room 1",
        IsActive = true,
        Price = 499,
        RoomProps = new List<BlazorRoomProp>
        {
            new BlazorRoomProp
            {
                Id = 1, Name = "Sq Ft", Value = "100"
            },
            new BlazorRoomProp
            {
                Id = 2, Name = "Occupancy", Value = "3"
            }
        }
    };
}
در ادامه می‌خواهیم این خواص را در یک dropdown نمایش دهیم. همچنین با انتخاب یک خاصیت از دراپ‌داون، مقدار خاصیت انتخابی را در یک برچسب نیز به صورت پویا نمایش خواهیم داد:
<select @bind="SelectedRoomPropValue">
    @foreach (var prop in Room.RoomProps)
    {
        <option value="@prop.Value">@prop.Name</option>
    }
</select>
<span>The value of the selected room prop is: @SelectedRoomPropValue</span>

@code
{
    string SelectedRoomPropValue = "";
    // ...
همانطور که مشاهده می‌کنید، انجام یک چنین کاری با Blazor بسیار ساده‌است و نیازی به استفاده از جاوا اسکریپت و یا جی‌کوئری ندارد.
در اینجا یک فیلد را در قطعه کد برنامه تعریف کرده و به المان select متصل کرده‌ایم. هرگاه آیتمی در این دراپ داون انتخاب شود، این فیلد، مقدار آن آیتم انتخابی را خواهد داشت. در ادامه توسط یک حلقه‌ی foreach، تمام خواص یک اتاق را دریافت کرده و به صورت options‌های یک select استاندارد، نمایش می‌دهیم. در آخر نیز مقدار SelectedRoomPropValue را نمایش داده‌ایم که این مقدار به صورت پویا تغییر می‌کند:



تعریف لیستی از اتاق‌ها

عموما در یک برنامه‌ی واقعی، با یک تک اتاق کار نمی‌کنیم. به همین جهت در ادامه لیستی از اتاق‌ها را تعریف و مقدار دهی اولیه خواهیم کرد:
@code
{
    string SelectedRoomPropValue = "";

    List<BlazorRoom> Rooms = new List<BlazorRoom>();

    protected override void OnInitialized()
    {
        base.OnInitialized();

        Rooms.Add(new BlazorRoom
        {
            Id = 1,
            Name = "Room 1",
            IsActive = true,
            Price = 499,
            RoomProps = new List<BlazorRoomProp>
            {
                new BlazorRoomProp
                {
                    Id = 1, Name = "Sq Ft", Value = "100"
                },
                new BlazorRoomProp
                {
                    Id = 2, Name = "Occupancy", Value = "3"
                }
            }
        });

        Rooms.Add(new BlazorRoom
        {
            Id = 2,
            Name = "Room 2",
            IsActive = true,
            Price = 399,
            RoomProps = new List<BlazorRoomProp>
            {
                new BlazorRoomProp
                {
                    Id = 1, Name = "Sq Ft", Value = "250"
                },
                new BlazorRoomProp
                {
                    Id = 2, Name = "Occupancy", Value = "4"
                }
            }
        });
    }
}
در ابتدا فیلد Rooms تعریف شده که لیستی از BlazorRoomها است. در ادامه بجای مقدار دهی مستقیم آن در همان سطح قطعه کد، آن‌را در یک متد life-cycle کامپوننت جاری به نام OnInitialized که مخصوص این نوع مقدار دهی‌های اولیه است، مقدار دهی کرده‌ایم.


نمایش لیست قابل ویرایش اتاق‌ها

اکنون می‌خواهیم به عنوان تمرین 2، لیست جزئیات اتاق‌های تعریف شده را نمایش دهیم؛ با این شرط که نام و قیمت هر اتاق، قابل ویرایش باشد. همچنین خواص تعریف شده نیز به صورت ستون‌هایی مجزا، نمایش داده شوند. برای مثال اگر دو خاصیت در اینجا تعریف شده، 2 ستون اضافه‌تر نیز برای نمایش آن‌ها وجود داشته باشد. به علاوه از آنجائیکه می‌خواهیم اتصال دوطرفه را نیز آزمایش کنیم، نام و قیمت هر اتاق را نیز در پایین جدول، مجددا به صورت برچسب‌هایی نمایش خواهیم داد.


برای رسیدن به تصویر فوق می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
<div class="border p-2 mt-3">
    <h2 class="text-info">Rooms List</h2>
    <table class="table table-dark">
        @foreach(var room in Rooms)
        {
            <tr>
                <td>
                    <input type="text" @bind-value="room.Name" @bind-value:event="oninput"/>
                </td>
                <td>
                    <input type="text" @bind-value="room.Price" @bind-value:event="oninput"/>
                </td>
                @foreach (var roomProp in room.RoomProps)
                {
                    <td>
                        @roomProp.Name, @roomProp.Value
                    </td>
                }
            </tr>
        }
    </table>

    @foreach(var room in Rooms)
    {
        <p>@room.Name's price is @room.Price.</p>
    }
</div>
در اینجا یک حلقه‌ی تو در تو را مشاهده می‌کنید. حلقه‌ی بیرونی، ردیف‌های جدول را که شامل نام و قیمت هر اتاق است، به صورت input-boxهای متصل به خواص متناظر با آن‌ها نمایش می‌دهد. سپس برای اینکه بتوانیم خواص هر ردیف را نیز نمایش دهیم، حلقه‌ی دومی را بر روی room.RoomProps تشکیل داده‌ایم.
هدف از foreach پس از جدول، نمایش تغییرات انجام شده‌ی در input-boxها است. برای مثال اگر نام یک ردیف را تغییر دادیم، چون یک اتصال دو طرفه برقرار است، خاصیت متناظر با آن به روز رسانی شده و بلافاصله در برچسب‌های ذیل جدول، منعکس می‌شود.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-04.zip
مطالب
React reconciliation
در پروژه‌های React، نقطه‌ی آغازین فرآیند rendering، قطعه کد زیر میباشد که درون فایل index.js قرار دارد:
ReactDOM.render(<App />, document.getElementById('root'));
 
توسط متد ReactDOM.render یک وهله از کامپوننت App ایجاد شده و منجر به فراخوانی متد render کامپوننت مربوطه خواهد شد. درون متد ذکر شده ممکن است چندین کامپوننت تعریف شده باشند. در نتیجه به ازای هر کامپوننت، متد render متناظر با آن فراخوانی خواهد شد. در نهایت یک ساختار سلسله مراتبی از عناصر HTML تشکیل شده و توسط آرگومان دوم متد فوق، درون عنصری با آی‌دی root درج خواهند شد. 
برای مثال کامپوننت‌های زیر را در نظر بگیرید که هر کدام درون فایل مربوط به خودشان هستند:
// List.js
import React, { Component } from 'react';
import { ActionButton } from './ActionButton';
export class List extends Component {
    constructor(props) {
        super(props);
        this.state = {
            items: [
                { id: 1, title: "Item 1" },
                { id: 2, title: "Item 2" },
                { id: 3, title: "Item 3" },
                { id: 4, title: "Item 4" },
                { id: 5, title: "Item 5" },
            ]
        };
    }

    reverse = () => {
        this.setState({ items: this.state.items.reverse() });
    }

    render() {
        console.log("Render List Component");
        return (
            <div className="list-container">
                <ActionButton callback={this.reverse} />
                <ul>
                    {this.state.items.map(item => {
                        return <li key={item.id}>
                            {item.title}
                        </li>
                    })}
                </ul>
            </div>
        );
    }
}

// ActionButton.js
import React, { Component } from 'react';
export class ActionButton extends Component {
    render() {
        console.log("Render ActionButton Component");
        return (
            <button onClick={this.props.callback}>Click me</button>
        );
    }
}
در نهایت درون کامپوننت App.js نیز همچین ساختاری خواهیم داشت:
import React from 'react';
import './App.css';
import { List } from './List';

function App() {
  console.log("Render App Component");
  return (
    <div className="App">
      <h1>Reconciliation Process</h1>
      <List />
    </div>
  );
}

export default App;

 
درون متد render هر کدام از کامپوننت‌های فوق یک console.log نوشته شده است. با اجرای برنامه خروجی زیر در کنسول مرورگر قابل مشاهده است:
Render App Component
Render List Component
Render ActionButton Component

دلیل آن نیز این است که با اجرای اپلیکیشن، React از تمامی کامپوننت‌ها درخواست فراخوانی متد renderشان را خواهد کرد. به محض اینکه محتوای HTML درون صفحه نمایش داده شد، اپلیکیشن در وضعیتی تحت عنوان reconciled قرار خواهد گرفت؛ در این مرحله، خروجی نمایش داده شده با state کامپوننت‌ها سازگار است. React منتظر خواهد بود تا تغییری رخ دهد که در بیشتر اپلیکیشن‌ها این تغییر توسط کاربر انجام خواهد گرفت که در نهایت منجر به فراخوانی متد setState میشود. متد setState در واقع state dataی یک کامپوننت را بروزرسانی میکند؛ اما اینکار کامپوننت را stale یا کهنه میکند. یعنی محتوای HTMLی نمایش داده شده به کاربر قدیمی خواهد شد و با تنها یک رخداد ممکن است چندین state data تغییر کنند. این کار باعث خواهد شد که متد render برای تمامی کامپوننت‌های تغییر کرده فراخوانی شود. اما از آنجائیکه بروزرسانی DOM عملی هزینه‌بر است، در نتیجه React محتوای قبلی (کش شده با عنوان Virtual DOM) را با محتوای جدید مقایسه میکند تا کمترین میزان بروزرسانی DOM را داشته باشد. به این فرآیند Reconciliation گفته میشود.
برای درک بهتر این فرآیند، درون کامپوننت List یک آی‌دی به عنصر ul اضافه خواهیم کرد:
<ul id="list">
    {this.state.items.map(item => {
        return <li key={item.id}>
            {item.title}
        </li>
    })}
</ul>

اکنون در حالیکه پروژه در حال اجرا است، کد زیر را درون کنسول مرورگر اجرا کنید:
document.getElementById("list").classList.add("message")

همانطور که مشخص است کد فوق کلاسی با نام message را به عنصر ul اضافه کرده است:

.message {
  border: 1px solid green;
  padding: 2rem;
}


اکنون وقتی بر روی دکمه Click me کلیک کنیم، محتوای درون کامپوننت فوق تغییر پیدا میکند، اما عنصر ul همچنان دارای کلاس message است؛ دلیل آن نیز همانطور که عنوان شد این است که React محتوای تولید شده توسط کامپوننت List را با Virtual DOM خودش مقایسه میکند و چون از لحاظ ساختار DOM با هم برابر هستند تغییری در ساختار خروجی کامپوننت ایجاد نمیکند و فقط قسمت‌هایی را که تغییر کرده‌اند، بروزرسانی خواهد کرد.


اکنون کامپوننت فوق را اینگونه تغییر خواهیم داد:

import React, { Component } from 'react';
import { ActionButton } from './ActionButton';
export class List extends Component {
    constructor(props) {
        // as before
    }

    reverse = () => {
        this.setState({ items: this.state.items.reverse(), wrapInDiv: true });
    }

    generateElement = () => {
        const list = <ul id="list">
            {this.state.items.map(item => {
                return <li key={item.id}>
                    {item.title}
                </li>
            })}
        </ul>;

        return this.state.wrapInDiv ? <div>{list}</div> : list;
    }

    render() {
        console.log("Render List Component");
        return (
            <div className="list-container">
                <ActionButton callback={this.reverse} />
                {this.generateElement()}
            </div>
        );
    }
}

  در اینجا اگر مجدداً کلاس ذکر شده را به عنصر ul اضافه کنیم و سپس بر روی دکمه کلیک کنیم، خواهیم دید که کلاس message از عنصر ul حذف خواهد شد. دلیل آن نیز این است که ساختار HTML با Virtual DOM یکی نیست و React کامپوننت موردنظر را با تغییرات جدید مجدداً رندر خواهد کرد. 

نکته: برای مشاهده تغییرات DOM می‌توانید قابلیت Paint flashing را در مرورگر Chrome از قسمت Developer Tool > More tools > Rendering فعال کنید و تغییرات را به صورت visual ببینید.
مطالب
معرفی Lex.Db
Lex.Db یک بانک اطلاعاتی درون پروسه‌ای (مدفون شده یا embedded) بسیار سریع نوشته شده با سی‌شارپ است. این بانک اطلاعاتی کم حجم، سورس باز بوده و مجوز استفاده از آن LGPL است. به این معنا که استفاده از اسمبلی‌های آن در هر نوع پروژه‌ای آزاد است.
نکته مهم آن سازگاری با برنامه‌های دات نت 4 به بعد، همچنین برنامه‌های ویندوز 8، سیلورلایت 5، ویندوز فون 8 و همچنین اندروید (از طریق Mono) است. به علاوه چون با دات نت تهیه شده است، دیگر نیازی نیست دو نگارش 32 بیتی و 64 بیتی آن توزیع شوند و به این ترتیب مشکلات توزیع بانک‌های اطلاعاتی native مانند SQLite را ندارد ( و مطابق ادعای نویسنده آلمانی آن، از SQLite سریعتر است).
API این بانک اطلاعاتی، هر دو نوع متدهای synchronous  و  asynchronous را شامل می‌شود؛ به همین جهت با برنامه‌های ویندوز 8 و سیلورلایت نیز سازگاری دارد.
Lex.Db از برنامه‌های چندریسمانی و همچنین استفاده از یک بانک اطلاعاتی آن توسط چندین پروسه همزمان نیز پشتیبانی می‌کند.
در ادامه مروری خواهیم داشت بر نحوه استفاده از آن در حالت طراحی رابطه‌ای؛ از این جهت که فعلا به ظاهر این بانک اطلاعاتی روابط را پشتیبانی نمی‌کند، اما در عمل پیاده سازی آن مشکل نیست.

دریافت Lex.Db

برای دریافت Lex.Db، دستور ذیل را در خط فرمان پاورشل نیوگت وارد نمائید:
 PM> Install-Package Lex.Db
بسته به نوع پروژه شما (دات نت یا WinRT یا ...)، اسمبلی متناسبی به پروژه اضافه خواهد شد.


مدل‌های برنامه

    public class Product
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }

    public class Customer
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string City { get; set; }
    }

    public class Order
    {
        public int Id { get; set; }
        public int? CustomerFK { get; set; }
        public int[] ProductsFK { get; set; }
    }
مدل‌های برنامه آزمایشی مطلب جاری را در اینجا ملاحظه می‌کنید. برای طراحی روابط یک به صفر یا یک و همچنین یک به چند، تنها کافی است کلیدهای اصلی یا آرایه‌ای از کلیدهای اصلی مرتبط را در اینجا ذخیره کنیم، که نمونه‌ای از آن‌را در کلاس Order ملاحظه می‌کنید.


آغاز بانک اطلاعاتی

    public static class Database
    {
        public static DbInstance Instance { get; private set; }

        public static DbTable<Product> Products { get; private set; }
        public static DbTable<Order> Orders { get; private set; }
        public static DbTable<Customer> Customers { get; private set; }

        /// <summary>
        /// سازنده استاتیکی که در طول عمر برنامه فقط یکبار اجرا می‌شود
        /// </summary>
        static Database()
        {
            createDb();
            getTables();
        }

        private static void getTables()
        {
            Products = Instance.Table<Product>();
            Customers = Instance.Table<Customer>();
            Orders = Instance.Table<Order>();
        }

        private static void createDb()
        {
            Instance = new DbInstance(Path.Combine(Environment.CurrentDirectory, "LexDbTests"));

            Instance.Map<Product>()
                    .WithIndex("NameIdx", x => x.Name)
                    .Automap(i => i.Id, true);

            Instance.Map<Order>()
                    .Automap(i => i.Id, true);

            Instance.Map<Customer>()
                    .WithIndex("NameIdx", x => x.Name)
                    .WithIndex("CityIdx", x => x.City)
                    .Automap(i => i.Id, true);

            Instance.Initialize();
        }
    }
کلاس دیتابیس و سازنده آن، استاتیک تعریف شده‌اند؛ تا در طول عمر برنامه تنها یکبار وهله سازی شوند. new DbInstance یک وهله جدید از بانک اطلاعاتی را آغاز می‌کند. سازنده آن، مسیر پوشه‌ای که فایل‌های این بانک اطلاعاتی در آن ذخیره خواهند شد را دریافت می‌کند. Lex.Db به ازای هر کلاس مدلی که به آن معرفی شود، دو فایل data و index را ایجاد می‌کند.
سپس توسط وهله‌ای از بانک اطلاعاتی که ایجاد کردیم، کار معرفی خواص مدل‌های برنامه توسط متد Map و Automap انجام می‌شود. متد Automap خاصیت primary key کلاس را دریافت کرده و همچنین پارامتر دوم آن مشخص می‌کند که آیا این کلید اصلی به صورت خودکار ایجاد شود یا خیر. به علاوه در همینجا می‌توان روی فیلدهای مختلف، ایندکس نیز ایجاد کرد. متد WithIndex یک نام دلخواه را دریافت کرده و سپس خاصیتی را که باید بر روی آن ایندکس ایجاد شود، دریافت می‌کند.
در نهایت متد Initialize باید فراخوانی گردد. البته اگر برنامه شما WinRT است، این متد Initialize Async خواهد بود.
جداول نیز بر اساس مدل‌های برنامه از طریق متد Instance.Table در دسترس قرار گرفته‌اند.

افزودن اطلاعات به بانک اطلاعاتی
        private static void addData()
        {
            var customer1 = new Customer { Name = "customer1", City = "City1" };
            var customer2 = new Customer { Name = "customer2", City = "City2" };
            Database.Instance.Save(customer1, customer2); // automatic Id assignment after Save

            var product1 = new Product { Name = "product1" };
            var product2 = new Product { Name = "product2" };
            Database.Instance.Save(product1, product2); // automatic Id assignment after Save

            var order1 = new Order { CustomerFK = customer1.Id, ProductsFK = new[] { product1.Id } };
            var order2 = new Order { CustomerFK = customer2.Id, ProductsFK = new[] { product1.Id, product2.Id } };
            Database.Instance.Save(order1, order2); // automatic Id assignment after Save
        }
اکنون که کار آغاز بانک اطلاعاتی صورت گرفت، برای افزودن اطلاعات از متد Database.Instance.Save می‌توان استفاده کرد (در برنامه‌های WinRT از  متد Save Async استفاده کنید).
در اینجا نیازی به ذکر Id نمونه‌های ساخته شده نیست؛ از این جهت که در حین عملیات Save، به صورت خودکار انتساب خواهند یافت.
همچنین نحوه مقدار دهی کلیدهای خارجی نیز با استفاده از همین کلیدهای اصلی آماده شده است.


واکشی تمام اطلاعات

        private static void loadAll()
        {
            var orders = Database.Orders.LoadAll();
            foreach (var order in orders)
            {
                // نحوه دریافت اطلاعات مشتری بر اساس کلید خارجی ثبت شده
                var orderCustomer = Database.Customers.LoadByKey(order.CustomerFK.Value);
                Console.WriteLine("Order Id: {0}, Customer: {1} ({2}) {3}", order.Id, orderCustomer.Name, orderCustomer.Id, orderCustomer.City);

                // نحوه بازیابی لیستی از اشیاء مرتبط از طریق آرایه‌ای از کلیدهای خارجی ثبت شده
                var orderProducts = Database.Products.LoadByKeys(order.ProductsFK);
                foreach (var product in orderProducts)
                {
                    Console.WriteLine("  Product Id: {0}, Name: {1}", product.Id, product.Name);
                }
            }
        }
بانک اطلاعاتی آغاز شد؛ تعدادی رکورد نیز در آن ثبت گردید. اکنون برای بازیابی اطلاعات می‌توان از متدهای در دسترس جداول کلاس Database استفاده کرد. برای مثال متد LoadAll تمام رکوردهای یک جدول را واکشی می‌کند (در برنامه‌های WinRT این متد LoadAll Async خواهد بود).
سپس با استفاده از متدهای LoadByKey و LoadByKeys، به سادگی می‌توان اشیاء مرتبط با هر سفارش را نیز واکشی کرد.


استفاده از ایندکس‌ها برای کوئری گرفتن

        private static void queryingByAnIndex()
        {
            var name = "customer1";
            var customersList = Database.Customers
                                        .IndexQueryByKey("NameIdx", name)
                                        .ToList();
            foreach (var person in customersList)
            {
                Console.WriteLine(person.Name);
            }
        }
در ابتدای بحث، توسط متد WithIndex، تعدادی ایندکس را نیز تعریف کردیم. اکنون توسط این ایندکس‌ها و متد IndexQueryByKey، می‌توان کوئری‌هایی بسیار سریع را تهیه کرد.
            // Using Take and Skip
            var list1 = Database.Orders.Query<int>() // primary idx
                                       .Take(1).Skip(2).ToList();

            // Querying Between Ranges 
            var list2 = Database.Customers
                                .IndexQuery<string>("NameIdx")
                                .GreaterThan("a", orEqual: true).LessThan("d").ToList();
همچنین در اینجا متدهایی مانند Take و Skip و یا جستجو در یک بازه توسط متدهای GreaterThan و LessThan نیز پشتیبانی می‌شوند.


حذف رکوردها
        private static void deletingRecords()
        {
            Database.Customers.DeleteByKey(key: 1);

            var customers = Database.Customers.LoadByKeys(new[] { 1, 2 });
            Database.Customers.Delete(customers);
        }
برای حذف رکوردها از متدهای DeleteByKey و یا Delete می‌توان استفاده کرد. متد Delete می‌تواند آرایه‌ای از اشیاء را نیز قبول کند.
و اگر خواستید کل بانک اطلاعاتی را خالی کنید، متد Database.Instance.Purge اینکار را انجام خواهد داد.


کدهای کامل این مثال را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید:
Program-LexDb.cs
 
مطالب
آشنایی با KnownTypeAttribute در WCF
تشریح مسئله : KnownTypeAttribute چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
پیش نیاز : آشنایی اولیه با مفاهیم WCF برای فهم بهتر مطالب
در ابتدا یک WCf Service Application ایجاد کنید  و مدل زیر را بسازید:
 [DataContract] 
    public abstract class Person
    {
        [DataMember]
        public int Code { get; set; }

        [DataMember]
        public string Name { get; set; }     
}
یک کلاس پایه برای Person ایجاد کردیم به صورت abstract که وهله سازی از آن میسر نباشد و 2 کلاس دیگر می‌سازیم که از کلاس بالا ارث ببرند:
کلاس #1
 [DataContract]  
    public class Student : Person
    {
        [DataMember]
        public int StudentId { get; set; }
    }
کلاس #2
[DataContract]
    public class Teacher : Person
    {
        public int TeacherId { get; set; }
    }
فرض کنید قصد داریم سرویسی ایجاد کنیم که لیست تمام اشخاص موجود در سیستم را در اختیار ما قرار دهد. (هم Student و هم Teacher). ابتدا Contract مربوطه را به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
[ServiceContract]
    public interface IStudentService
    {
        [OperationContract]
        IEnumerable<Person> GetAll();
    }
همان طور که می‌بینید خروجی متد GetAll  از نوع Person است (نوع پایه کلاس Student , Teacher) . سرویس مربوطه بدین شکل خواهد شد.
 public class StudentService : IStudentService
    {
        public IEnumerable<Person> GetAll()
        {
            List<Person> listOfPerson = new List<Person>();

            listOfPerson.Add( new Student() { Code = 1, StudentId = 123, Name = "Masoud Pakdel" } );
            listOfPerson.Add( new Student() { Code = 1, StudentId = 123, Name = "Mostafa Asgari"} );
            listOfPerson.Add( new Student() { Code = 1, StudentId = 123, Name = "Saeed Alizadeh"} );          
listOfPerson.Add( new Teacher() { Code = 1, TeacherId = 321, Name = "Mahdi Rad"} ); listOfPerson.Add( new Teacher() { Code = 1, TeacherId = 321, Name = "Mohammad Heydari" } ); listOfPerson.Add( new Teacher() { Code = 1, TeacherId = 321, Name = "Saeed Khatami"} ); return listOfPerson; }
در این سرویس در متد GetAll لیستی از تمام اشخاص رو ایجاد می‌کنیم . 3 تا Student و 3 تا Teacher رو به این لیست اضافه میکنیم. برای نمایش اطلاعات در خروجی یک پروژه Console Application ایجاد کنید و سرویس بالا رو از روش AddServiceReference به پروژه اضافه کنید سپس در کلاس Program کد‌های زیر رو کپی کنید.
 class Program
    {
        static void Main( string[] args )
        {
            StudentService.StudentServiceClient client = new StudentService.StudentServiceClient();

            client.GetAll().ToList().ForEach( _record => 
            {
                Console.Write( "Name : {0}", _record.Name );
                Console.WriteLine( "Code : {0}", _record.Code );
            } );

            Console.ReadLine();
        }
    }
پروژه رو کامپایل کنید. تا اینجا هیچ گونه مشکلی مشاهده نشد و انتظار داریم که خروجی مورد نظر رو مشاهده کنیم. بعد از اجرای پروژه با خطای زیر متوقف می‌شویم:

مشکل از اینجا ناشی می‌شود که هنگام عمل سریالایز ، WCF Runtime با توجه به وهله سازی از کلاس Person می‌دونه که باید کلاس Student یا Teacher رو سریالایز کنه ولی در هنگام عمل دی سریالایز، WCF Runtime این موضوع رو درک نمی‌کنه به همین دلیل یک Communication Exception پرتاب می‌کنه. برای حل این مشکل و برای اینکه WCF Deserialize Engine  رو متوجه نوع وهله سازی کلاس‌های مشتق شده از کلاس پایه کنیم باید از KnownTypeAttribute استفاده کنیم. فقط کافیست که این Attribute رو بالای کلاس Person به ازای تمام کلاس‌های مشتق شده از اون قرار بدید.بدین صورت:

   [DataContract]
    [KnownType( typeof( Student ) )]
    [KnownType( typeof(Teacher) )]
    public abstract class Person
    {
        [DataMember]
        public int Code { get; set; }

        [DataMember]
        public string Name { get; set; }
    }
حالا پروژه سمت سرور رو دوباره کامپایل کنید و سرویس سمت کلاینت رو Update کنید. بعد پروژه رو دوباره اجرا کرده تا خروجی زیر رو مشاهده کنید.


با وجود KnownType دیگه WCF Deserialize Engine میدونه که باید از کدام DataContact برای عمل دی سریالاز نمونه ساخته شده از کلاس Person استفاده کنه. دانستن این مطلب هنگام پیاده سازی مفاهیم ارث بری در ORM ها زمانی که از WCF استفاده می‌کنیم ضروری است.
مطالب
ایده‌ی ثبت خودکار سرویس‌ها، به همراه تنظیمات؛ بدون نوشتن هیچ کدی در ConfigureServices با روش Installer
خودکارسازی، در قسمت‌های مختلف یک پروژه می‌تواند انجام شود. نمونه‌های مختلف این خودکارسازی‌ها که اکثرا توسط رفلکشن انجام می‌شوند شامل نگاشت خودکار Dto به Entity و بالعکس (توسط AutoMapper)، ثبت خودکار تمام Entityها در DbContext بدون نیاز به ثبت تک تک آن‌ها به صورت  public DbSet<Person> People { get; set; }  (که در این روش خودکار، اسم جداول می‌تواند به صورت جمع ثبت شود)، ثبت خودکار EntityTypeConfigurationها، ثبت خودکار کلیه‌ی کلاس‌های Profile برای کانفیگ AutoMapper و رجیستر خودکار DI سرویس‌ها، تا نیازی به نوشتن کدهای تکراری و مشابه   ;()<services.AddTransient<IUserService, UserService نداشته باشیم. 
 برای مشاهده‌ی عملی پیاده‌سازی این نمونه‌ها می‌توانید به پروژه‌ی ASP.NET Core WebAPI مراجعه کنید. در این مقاله می‌خواهیم همین سناریو را برای ثبت سرویس‌هایمان در متد ConfigureServices انجام دهیم، تا نیازی به نوشتن هیچ کدی برای آن‌ها نداشته باشیم. 

ثبت سرویس‌های مختلف، به همراه تنظیمات آن‌ها (مانند Authentication، Swagger، DbContext، ApiVersioning و ...) در استارتاپ می‌تواند به چندین صورت انجام شود.
روش اول اینکه به صورت دستی تمام کدهای مربوط به رجیستر کردن سرویس‌ها و تنظیمات آن‌ها، در متد ConfigureServices نوشته شود که خیلی جالب نیست و موجب شلوغ شدن سریع این متد می‌شود. نمونه‌ی این شیوه را برای ثبت سرویس مربوط به DbContext می‌بینیم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) {
      // DbContext Service
      services.AddDbContext<AppDbContext>(options =>
            {
                options
             .UseSqlServer(appSettings.ConnectionStrings.MyConnectionString, sqlServerOptionsBuilder =>
                {     sqlServerOptionsBuilder.CommandTimeout((int)TimeSpan.FromMinutes(1).TotalSeconds); //Default is 30 seconds
                    sqlServerOptionsBuilder.EnableRetryOnFailure();
                    sqlServerOptionsBuilder.MigrationsAssembly(typeof(AppDbContext).Assembly.FullName);
                })
                    //Tips
                    .ConfigureWarnings(warning => warning.Throw(RelationalEventId
                        .QueryPossibleExceptionWithAggregateOperatorWarning));

                // Activate EF Second Level Cache
                options.AddInterceptors(new SecondLevelCacheInterceptor());
            });

      // register other services ....

}


راه دوم روش استفاده از متدهای الحاقی است؛ طوریکه برای هر سرویس، یک متد الحاقی را تعریف کنیم و از آن، در این متد استفاده کنیم که حجم کدها را تا حد زیادی کم می‌کند. برای مثال ثبت سرویس بالا را می‌توانیم در کلاس دیگری با نام DbContextServiceCollectionExtensions.cs ثبت کنیم:
public static class DbContextServiceCollectionExtensions
    {
        public static void AddDbContext(this IServiceCollection services)
        {
              services.AddDbContext<AppDbContext>(options =>
            {
                options
                    .UseSqlServer(appSettings.ConnectionStrings.MyConnectionString, sqlServerOptionsBuilder =>
                {
                    sqlServerOptionsBuilder.CommandTimeout((int)TimeSpan.FromMinutes(1).TotalSeconds); //Default is 30 seconds
                    sqlServerOptionsBuilder.EnableRetryOnFailure();
                    sqlServerOptionsBuilder.MigrationsAssembly(typeof(AppDbContext).Assembly.FullName);
                })
                    //Tips
                    .ConfigureWarnings(warning => warning.Throw(RelationalEventId
                        .QueryPossibleExceptionWithAggregateOperatorWarning));

                // Activate EF Second Level Cache
                options.AddInterceptors(new SecondLevelCacheInterceptor());
            });
        }
    }
و سپس در متد ConfigureServices می‌توان آن را به صورت زیر استفاده کرد:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) {
// Add DbContext
 services.AddDbContext();

//.... Register other services
}

ولی اگه پروژه‌ی ما متوسط به بالا باشد، کم‌کم تعداد سرویس‌های ما زیاد می‌شود (برای مثال چند نمونه از سرویس‌های رایج مورد استفاده، شامل سرویس‌های لاگ خطاها مثل Elmah و سرویس HttpClientFactory و AutoRegisterDi (توضیح در ادامه مقاله) و AutoMapper و Cache و EFSecondLevelCache و Hangfire و ....) می‌بینیم که تعداد این سرویس‌ها هم زیاد است و حتی به صورت اکستنشن هم به مرور زمان باعث شلوغ شدن استارتاپ می‌شوند. ضمن اینکه یک کار تکراری است که باید هر بار انجام شود.

راه سوم ثبت سرویس، استفاده از یک اینترفیس به نام IServiceInstaller و استفاده از آن در کلاس‌های مختلف مربوط به ثبت سرویس و بعد خواندن خودکار این تنظیمات با یک خط کد ساده‌ی رفلکشن است که در ادامه می‌بینیم: 
اینترفیس IServiceInstaller را تعریف می‌کنیم: 
public interface IServiceInstaller
    {
        void InstallServices(IServiceCollection services, AppSettings appSettings, Assembly startupProjectAssembly);
    }
توضیح: پارامتر appSettings کلاسی شامل کلیه‌ی مقادیر فایل appsettings.json است. شما می‌توانید بجای آن از IConfiguration استفاده کنید و مقدار آن را در Startup پاس دهید. پارامتر آخر برای حالتی است که این فایل‌ها را در لایه‌ی دیگری به غیر از لایه‌ی اصلی Api (مثل لایه‌ی WebFamewrk) پیاده سازی می‌کنید.
سپس کلاس‌های ثبت سرویس‌هایمان را با ارث بری از این اینترفیس می‌سازیم. برای نمونه رجیستر DbContext را با ایجاد کلاسی به نام DbContextInstaller انجام می‌دهیم:
public class DbContextInstaller : IServiceInstaller
    {
        public void InstallServices(IServiceCollection services, AppSettings appSettings, Assembly startupProjectAssembly)
        {
            services.AddDbContext<AppDbContext>(options =>
            {
                options
               .UseSqlServer(appSettings.ConnectionStrings.MyConnectionString, sqlServerOptionsBuilder =>
                {
                    sqlServerOptionsBuilder.CommandTimeout((int)TimeSpan.FromMinutes(1).TotalSeconds); //Default is 30 seconds
                    sqlServerOptionsBuilder.EnableRetryOnFailure();
                    sqlServerOptionsBuilder.MigrationsAssembly(typeof(AppDbContext).Assembly.FullName);
                })
                    //Tips
                    .ConfigureWarnings(warning => warning.Throw(RelationalEventId
                        .QueryPossibleExceptionWithAggregateOperatorWarning));

                // Activate EF Second Level Cache
                options.AddInterceptors(new SecondLevelCacheInterceptor());
            });
        }
    }

حالا برای ثبت این کلاس و کلاس‌های مشابه Installer، می‌آییم یک متد الحاقی را برای متد ConfigureServices می‌نویسیم که در آن از رفلکشن استفاده می‌کنیم: 
public static class ServiceInstallerExtensions
    {
        public static void InstallServicesInAssemblies(this IServiceCollection services, AppSettings appSettings)
        {
            var startupProjectAssembly = Assembly.GetCallingAssembly();
            var assemblies = new[] { startupProjectAssembly, Assembly.GetExecutingAssembly() };
            var installers = assemblies.SelectMany(a => a.GetExportedTypes())
                .Where(c => c.IsClass && !c.IsAbstract && c.IsPublic && typeof(IServiceInstaller).IsAssignableFrom(c))
                .Select(Activator.CreateInstance).Cast<IServiceInstaller>().ToList();
            installers.ForEach(i => i.InstallServices(services, appSettings, startupProjectAssembly));
        }
    }

در نهایت متد ConfigureServices ما به صورت زیر خواهد بود (بعد از اضافه کردن تمام سرویس‌ها!):
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            //* HttpContextAccessor
            // services.AddHttpContextAccessor();

            //* Controllers
            services.AddControllers(options => { options.Filters.Add(new AuthorizeFilter()); })
                .AddNewtonsoftJson();

            //* Installers
            services.InstallServicesInAssemblies(_appSettings);
        }
کار تمام شد. حالا تمام سرویس‌های ما با ایجاد کلاس مرتبط و implement شدن از اینترفیس IServiceInstaller، به طور خودکار در استارتاپ و متد ConfigureServies ثبت خواهند شد.

فقط یک نکته آخر اینکه برای رجیستر خودکار DI سرویس‌ها (و ننوشتن کدهایی مانند   ()<services.AddTransient<IUserService, UserService برای رجیستر هر سرویس) می‌توانیم از Autofac استفاده کنیم (در پروژه‌ی بالا آمده است) و یا از پکیج AutoRegisterDi استفاده کنیم (متعلق به Jon P Smith) که از خود Container داخلی Core استفاده می‌کند و از Autofac سبکتر است. کلاسی می‌سازیم به نام RegisterServicesUsingAutoRegisterDiInstaller: 
public class RegisterServicesUsingAutoRegisterDiInstaller : IServiceInstaller
    {
        public void InstallServices(IServiceCollection services, AppSettings appSettings, Assembly startupProjectAssembly)
        {
            var dataAssembly = typeof(SomeRepository).Assembly;
            var serviceAssembly = typeof(SomeService).Assembly;
            var webFrameworkAssembly = Assembly.GetExecutingAssembly();
            var startupAssembly = startupProjectAssembly;
            var assembliesToScan = new[] { dataAssembly, serviceAssembly, webFrameworkAssembly, startupAssembly };

            #region Generic Type Dependencies
            services.AddScoped(typeof(IRepository<>), typeof(Repository<>));
            #endregion

            #region Scoped Dependency Interface
            services.RegisterAssemblyPublicNonGenericClasses(assembliesToScan)
                .Where(c => c.GetInterfaces().Contains(typeof(IScopedDependency)))
                .AsPublicImplementedInterfaces(ServiceLifetime.Scoped);
            #endregion

            #region Singleton Dependency Interface
            services.RegisterAssemblyPublicNonGenericClasses(assembliesToScan)
                .Where(c => c.GetInterfaces().Contains(typeof(ISingletonDependency)))
                .AsPublicImplementedInterfaces(ServiceLifetime.Singleton);
            #endregion

            #region Transient Dependency Interface
            services.RegisterAssemblyPublicNonGenericClasses(assembliesToScan)
                .Where(c => c.GetInterfaces().Contains(typeof(ITransientDependency)))
                .AsPublicImplementedInterfaces(); // Default is Transient
            #endregion

            #region Register DIs By Name
            services.RegisterAssemblyPublicNonGenericClasses(dataAssembly)
                .Where(c => c.Name.EndsWith("Repository")
                            && !c.GetInterfaces().Contains(typeof(ITransientDependency))
                            && !c.GetInterfaces().Contains(typeof(IScopedDependency))
                            && !c.GetInterfaces().Contains(typeof(ISingletonDependency)))
                .AsPublicImplementedInterfaces(ServiceLifetime.Scoped);

            services.RegisterAssemblyPublicNonGenericClasses(serviceAssembly)
                .Where(c => c.Name.EndsWith("Service")
                            && !c.GetInterfaces().Contains(typeof(ITransientDependency))
                            && !c.GetInterfaces().Contains(typeof(IScopedDependency))
                            && !c.GetInterfaces().Contains(typeof(ISingletonDependency)))
                .AsPublicImplementedInterfaces();
            #endregion
        }
    }
 (رجیستر در اینجا با اولویت اینترفیس‌های ITransiantDependency، IScopedDependency، ISingletonDependency و سپس اتمام نام سرویس با کلمه‌های Repository و Service انجام می‌شود که شما می‌توانید با منطق و نیاز خودتان آن‌ها را تغییر دهید)
مطالب
C# 8.0 - Ranges & Indices
نوع Span به همراه NET Core 2.1. ارائه شد. یکی از مهم‌ترین مزایای آن امکان دسترسی به قسمتی از حافظه (توسط متد Split آن)، بدون ایجاد سربار کپی یا تخصیص مجدد حافظه‌ای برای دسترسی به آن است. قدم بعدی، بسط این قابلیت به امکانات ذاتی زبان #C است؛ تحت عنوان ویژگی Ranges که امکان دسترسی مستقیم به بازه‌ای/قسمتی از آرایه‌ها، رشته‌ها و یا Spanها را میسر می‌کند.


معرفی عملگر Hat

برای دسترسی به آخرین عضو یک آرایه عموما از روش زیر استفاده می‌شود:
var integerArray = new int[3];
var lastItem = integerArray[integerArray.Length - 1];
یعنی از آخر شروع به شمارش کرده و 1 واحد از آن کم می‌کنیم (این عدد 1 را به‌خاطر داشته باشید) و یا اگر بخواهیم از LINQ استفاده کنیم می‌توان از متد Last آن استفاده کرد:
var integerList = integerArray.ToList();
integerList.Last();
همچنین اگر بخواهیم دومین عنصر از آخر آن‌را دریافت کنیم:
var secondToLast = integerArray[integerArray.Length - 2];
نیز مجددا از آخر شروع به شمارش کرده و 2 واحد، از آن کم می‌کنیم (این عدد 2 را نیز به‌خاطر داشته باشید).

این شمردن‌های از آخر در C# 8.0 توسط ارائه‌ی عملگر hat یا همان ^ که پیشتر کار xor را انجام می‌داد (و البته هنوز هم در جای خودش همین مفهوم را دارد)، میسر شده‌است:
var lastItem = integerArray[^1];
این قطعه کد یعنی به دنبال ایندکس X، از آخر آرایه هستیم.

نکته‌ی مهم: کسانیکه شروع به آموزش برنامه نویسی می‌کنند، مدتی طول می‌کشد تا عادت کنند که اولین ایندکس یک آرایه از صفر شروع می‌شود. در اینجا باید درنظر داشت که با بکارگیری «عملگر کلاه»، آخرین ایندکس یک آرایه از «یک» شروع می‌شود و نه از صفر. برای نمونه در مثال زیر به خوبی تفاوت بین ایندکس از ابتدا و ایندکس از انتها را می‌توانید مشاهده کنید:
var words = new string[]
{
                // index from start    index from end
    "The",      // 0                   ^9
    "quick",    // 1                   ^8
    "brown",    // 2                   ^7
    "fox",      // 3                   ^6
    "jumped",   // 4                   ^5
    "over",     // 5                   ^4
    "the",      // 6                   ^3
    "lazy",     // 7                   ^2
    "dog"       // 8                   ^1
};              // 9 (or words.Length) ^0
آرایه‌ی فوق، 9 عضو دارد. در این حالت اولین عنصر آن با ایندکس صفر قابل دسترسی است. در همین حالت همین ایندکس را اگر از آخر محاسبه کنیم، 9 خواهد بود و همینطور برای مابقی.
در حالت کلی ایندکس n^ معادل sequence.Length - n است. بنابراین sequence[^0] به معنای sequence[sequence.Length] است و هر دو مورد یک index out of range exception را صادر می‌کنند.

IDE نیز با فعال سازی C# 8.0، زمانیکه به قطعه کد زیر می‌رسد، زیر words.Length - 1 خط کشیده و پیشنهاد می‌دهد که بهتر است از 1^ استفاده کنید:
Console.WriteLine($"The last word is {words[words.Length - 1]}");



معرفی نوع جدید Index

در C# 8.0 زمانیکه می‌نویسم 1^، در حقیقت قطعه کد زیر را ایجاد کرده‌ایم:
var index = new Index(value: 1, fromEnd: true);
Index indexStruct = ^1;
var indexShortHand = ^1;
Index یک struct و نوع جدید در C# 8.0 می‌باشد که در فضای نام System قرار گرفته‌است. سه سطر فوق دقیقا به یک معنا هستند و هر کدام خلاصه شده و ساده شده‌ی سطر قبلی است.
در سطر اول، پارامتر fromEnd نیز قابل تعریف است. این fromEnd با مقدار true، همان عملگر ^ در اینجا است و عدم ذکر این عملگر به معنای false بودن آن است:
int[] a = { 0, 1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, 8, 9 };
Console.WriteLine(a[a.Length – 2]); // will write 8 on console.
Console.WriteLine(a[^2]); // will write 8 on console.

Index i5 = 5;
Console.WriteLine(a[i5]);        //will write 5 on console.

Index i2fromEnd = ^2;
Console.WriteLine(a[i2fromEnd]); // will write 8 on console.
در این مثال دو نمونه کاربرد fromEnd با مقدار false و سپس true را ملاحظه می‌کنید. در حالتیکه Index i5 = 5 تعریف شده‌است، دسترسی به عناصر آرایه همانند قبل از ایندکس صفر و از آغاز شروع می‌شود و نه از ایندکس یک.


روش دسترسی به بازه‌ای از اعضای یک آرایه تا پیش از C# 8.0

فرض کنید آرایه‌ای از اعداد بین 1 تا 10 را به صورت زیر ایجاد کرده‌اید:
var numbers = Enumerable.Range(1, 10).ToArray();
اکنون اگر بخواهیم به بازه‌ی مشخصی درون این آرایه دسترسی پیدا کنیم، می‌توان حداقل به یکی از دو روش زیر عمل کرد:
var (start, end) = (1, 7); 
var length = end - start; 

// Using LINQ 
var subset1 = numbers.Skip(start).Take(length);
 
// Or using Array.Copy 
var subset2 = new int[length];
Array.Copy(numbers, start, subset2, 0, length);
یا می‌توان برای مثال توسط LINQ، از متدهای Skip و Take آن برای جدا کردن بازه‌ای از آرایه‌ی numbers استفاده کرد و یا حتی می‌توان از روش کپی کردن آرایه‌ها به آرایه‌ای جدید نیز کمک گرفت که در هر دو حالت، مراحلی که باید طی شوند قابل توجه است. با ارائه‌ی C# 8.0، این نوع دسترسی‌ها جزئی از قابلیت‌های زبان شده‌اند.


روش دسترسی به بازه‌ای از اعضای یک آرایه در C# 8.0

در C# 8.0 برای دسترسی به بازه‌ای از عناصر یک آرایه می‌توان از range expression که به صورت x..y نوشته می‌شود، استفاده کرد. در ادامه، مثال‌هایی را از کاربردهای عبارت .. ملاحظه می‌کنید:
var myArray = new string[] { "Item1", "Item2", "Item3", "Item4", "Item5" };
3..1 به معنای انتخاب بازه‌ای از المان 2 تا المان 3 است. در اینجا به واژه‌ی «المان» دقت کنید که معادل ایندکس آن در آرایه نیست. یعنی عدد ابتدای یک بازه دقیقا به ایندکس آن در آرایه اشاره می‌کند و عدد انتهای بازه، به ایندکس ماقبل آن (از این جهت که بتوان توسط 0^، انتهای بازه را مشخص کرد؛ بدون دریافت استثنای index out of range). به همین جهت به ابتدای بازه می‌گویند inclusive و به انتهای آن exclusive:
 var fromIndexToX = myArray[1..3]; // = [Item2, Item3]
1^..1 به معنای انتخاب بازه‌ای از المان 2، تا المان یکی مانده به آخر است:
var fromIndexToXFromTheEnd = myArray[1..^1]; // = [ "Item2", "Item3", "Item4" ]

ذکر انتهای بازه اجباری نیست و اگر ذکر نشود به معنای 0^ است. برای مثال ..1 به معنای انتخاب بازه‌ای از المان 2، تا آخرین المان است:
var fromAnIndexToTheEnd = myArray[1..]; // = [ "Item2", "Item3", "Item4", "Item5" ]

ذکر ابتدای بازه نیز اجباری نیست و اگر ذکر نشود به معنای عدد صفر است. برای مثال 3.. به معنای انتخاب بازه‌ای از اولین المان، تا سومین المان است:
 var fromTheStartToAnIndex = myArray[..3]; // = [ "Item1", "Item2", "Item3" ]

اگر ابتدا و انتهای بازه ذکر نشوند، کل بازه و تمام عناصر آن بازگشت داده می‌شوند:
 var entireRange = myArray[..]; // = [ "Item1", "Item2", "Item3", "Item4", "Item5" ]
همچنین [0^..0] نیز به معنای کل بازه است.

مثالی دیگر: بازنویسی یک حلقه‌ی for با foreach
حلقه‌ی for زیر را
var myArray = new string[] { "Item1", "Item2", "Item3", "Item4", "Item5" };
for (int i = 1; i <= 3; i++)
{
  Console.WriteLine(myArray[i]);
}
توسط range expression می‌توان به صورت زیر بازنویسی کرد:
foreach (var item in myArray[1..4]) // = [ "Item2", "Item3", "Item4" ]
{
  Console.WriteLine(item);
}
بنابراین همانطور که مشاهده می‌کنید، ذکر بازه‌ی 4..1 به صورت حلقه‌ی for (int i = 1; i < 4; i++) تفسیر می‌شود و نه حلقه‌ی for (int i = 1; i <= 4; i++)
یعنی ابتدای آن inclusive است و انتهای آن exclusive


چند مثال کاربردی و متداول از بازه‌ها

using System;
using System.Linq;

namespace ConsoleApp
{
    class Program
    {
        private static readonly int[] _numbers = Enumerable.Range(1, 10).ToArray();

        static void Main()
        {
            var skip2CharactersAndTake2Characters = _numbers[2..4]; // صرفنظر کردن از دو عنصر اول و سپس انتخاب دو عنصر
            var skipFirstAndLastCharacter = _numbers[1..^1]; // صرفنظر کردن از دو عنصر اول و آخر
            var last3Characters = _numbers[^3..]; // انتخاب بازه‌ای شامل سه عنصر آخر
            var first4Characters = _numbers[0..4]; // دریافت بازه‌ای از 4 عنصر اول
            var rangeStartFrom2 = _numbers[2..]; // دریافت بازه‌ای شروع شده از المان دوم تا آخر
            var skipLast3Characters = _numbers[..^3]; // صرفنظر کردن از سه المان آخر
            var rangeAll = _numbers[..]; // انتخاب کل بازه
        }
    }
}


معرفی نوع جدید Range

در C# 8.0 زمانیکه می‌نویسم 4..1، در حقیقت قطعه کد زیر را ایجاد کرده‌ایم:
var range = new Range(1, 4);
Range rangeStruct = 1..4;
var rangeShortHand = 1..4;
Range نیز یک struct و نوع جدید در C# 8.0 می‌باشد که در فضای نام System قرار گرفته‌است. سه سطر فوق دقیقا به یک معنا هستند و هر کدام خلاصه شده و ساده شده‌ی سطر قبلی است.

یک مثال: استفاده از نوع جدید Range به عنوان پارامتر یک متد
using System;
using System.Linq;

namespace ConsoleApp
{
    class Program
    {
        private static readonly int[] _numbers = Enumerable.Range(1, 10).ToArray();
        static void Print(Range range) => Console.WriteLine($"{range} => {string.Join(", ", _numbers[range])}");

        static void Main()
        {
            Print(1..3); // 1..3 => 2, 3
            Print(..3);      // 0..3 => 1, 2, 3
            Print(3..);      // 3..^0 => 4, 5, 6, 7, 8, 9, 10
            Print(1..^1);    // 1..^1 => 2, 3, 4, 5, 6, 7, 8, 9
            Print(^2..^1);   // ^2..^1 => 9
        }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، Range را می‌توان به عنوان پارامتر متدها نیز استفاده و بر روی آرایه‌ها اعمال کرد؛ اما با <List<T سازگار نیست.

مثالی دیگر: استفاده از Range به عنوان جایگزینی برای متد String.Substring

از Range می‌توان برای کار بر روی رشته‌ها و انتخاب قسمتی از آن‌ها نیز استفاده کرد:
Console.WriteLine("123456789"[1..4]); // Would output 234
چند مثال دیگر:
var helloWorldStr = "Hello, World!";

var hello = helloWorldStr[..5];
Console.WriteLine(hello); // Output: Hello

var world = helloWorldStr[7..];
Console.WriteLine(world); // Output: World!

var world2 = helloWorldStr[^6..]; // Take the last 6 characters
Console.WriteLine(world); // Output: World!


سؤال: زمانیکه بازه‌ای از یک آرایه را انتخاب می‌کنیم، آیا یک آرایه‌ی جدید ایجاد می‌شود، یا هنوز به همان آرایه‌ی قبلی اشاره می‌کند؟

پاسخ: یک آرایه‌ی جدید ایجاد می‌شود؛ اما می‌توان با فراخوانی متد ()array.AsSpan پیش از انتخاب یک بازه، بازه‌ای را تولید کرد که دقیقا به همان آرایه‌ی اصلی اشاره می‌کند و یک کپی جدید نیست:
var arr = (new[] { 1, 4, 8, 11, 19, 31 }).AsSpan();
var range = arr[2..5];

ref int elt1 = ref range[1];
elt1 = -1;

int copiedElement = range[2];
copiedElement = -2;

Console.WriteLine($"range[1]: {range[1]}, range[2]: {range[2]}"); // output: range[1]: -1, range[2]: 19
Console.WriteLine($"arr[3]: {arr[3]}, arr[4]: {arr[4]}"); // output: arr[3]: -1, arr[4]: 19
در این مثال، آرایه‌ی اصلی را ابتدا تبدیل به یک Span کرده‌ایم و سپس بازه‌ای از روی آن انتخاب شده‌است. به همین جهت است که زمانیکه از ref locals برای تغییر عضوی از این بازه استفاده می‌شود، این تغییر بر روی آرایه‌ی اصلی نیز تاثیر می‌گذارد.
نظرات مطالب
بررسی معادل‌های LINQ to Objects در TypeScript
ویرایش یک آیتم از آرایه ای از آبجکت ها
const item = { id: 2, name: 'New AbolfazlR' };
const items = [{ id: 2, name: 'AbolfazlR' }, { id: 3, name: 'AndyM' }, { id: 4, name: 'DarushE' }];

const foundIndex = items.findIndex(x => x.id === item.id);
items[foundIndex] = item;

// خروجی
// 0:{id: 2, name: "New AbolfazlR"}
// 1:{id: 3, name: "AndyM"}
// 2:{id: 4, name: "DarushE"}

مطالب
شیوه‌نامه‌های مقدماتی بوت استرپ 4
وقتی صفحه‌ی وبی را باز می‌کنید، تنظیمات بسیاری بر روی ظاهر آن تاثیرگذار هستند. برای مثال خود مرورگر دارای تنظیماتی است که بر روی ظاهر پیش‌فرض عناوین و عناصر مختلف قرار گرفته شده‌ی بر روی صفحه تاثیر گذار است. به این موارد Browser Styles گفته می‌شود که با Custom Styles ما قابلیت بازنویسی را دارند. در این بین، شیوه‌نامه‌های بوت استرپ، بین Browser Styles و شیوه‌نامه‌های سفارشی ما قرار می‌گیرند تا ظاهر بهتری را برای عناصر مختلف صفحه ارائه دهند.


تایپوگرافی مقدماتی بوت استرپ 4

شیوه‌نامه‌های همراه با بوت استرپ، رفتار و تنظیمات پیش‌فرض مرورگر را بازنویسی می‌کنند. این بازنویسی با فایل node_modules\bootstrap\scss\_reboot.scss شروع می‌شود. اگر مجموعه‌ی بوت استرپ را توسط روش معرفی شده‌ی در مطلب «روش‌های مختلف دریافت و نصب بوت استرپ 4» دریافت کرده باشید، کدهای کامل SASS آن، در پوشه‌ی scss این مجموعه، موجود هستند که یکی از آن‌ها فایل reboot است. کار آن نرمال سازی شیوه‌نامه‌ها، به نحوی است که در مرورگرها مختلف و همچنین وسایل نمایشی متفاوت، یکسان به نظر برسند:
 - برای مثال در این فایل از روش اندازه گیری rem استفاده شده‌است تا مدیریت اندازه‌های آن در سکوهای کاری مختلف قابل کنترل شود.
 - در اینجا از margin-top به طور کامل صرفنظر شده‌است، تا بتوان اندازه‌گیری فواصل بین عناصر را بهتر محاسبه کرد. بوت استرپ 4 تنها یک margin را در پایین تمام عناصر صفحه، تنظیم می‌کند. بنابراین آگاهی از وجود این پیش‌فرض، تنظیم فواصل بین عناصر را نیز ساده‌تر می‌کند.
 - در این فایل در همه‌جا از خاصیت inherit استفاده شده‌است تا امکان بازنویسی شیوه‌نامه‌های آن توسط custom styles ما ساده‌تر شود.
 - پیش‌فرض دیگری که در این نگارش از بوت استرپ تنظیم شده‌است، border-box می‌باشد. به این ترتیب اندازه گیری عرض عناصر ساده‌تر می‌شوند. برای مثال اگر عرض یک div را مساوی 200px قرار دهید، یک padding پیش‌فرض نیز برای آن درنظر گرفته شده‌است و padding سفارشی تنظیم شده‌ی برای آن بی‌اثر خواهد بود.
 - در این نگارش، فونت پیش‌فرض صفحه، به فونت پیش‌فرض سیستم تنظیم شده‌است و نه فونت از پیش تعیین شده‌ی خاصی. از این جهت که این قلم‌های سیستمی، دارای ویژگی‌های خاصی هستند که آن‌ها را برای سکوهای کاری مختلف، منحصربفرد می‌کنند.

مثال: نمایش تاثیر بوت استرپ 4 بر روی تایپوگرافی پیش‌فرض مرورگر
<body>
    <div class="container">
        <section class="content" id="mission">
            <h1>Our Commitment <small>to you</small></h1>
            <p>Wisdom Pet Medicine strives to blend the best in traditional and
                <em>alternative medicine</em> in the <strong>diagnosis and
                    treatment</strong> of companion animals including dogs,
                cats, birds, reptiles, rodents, and fish. We apply the wisdom
                garnered in the <mark>centuries old tradition</mark> of
                veterinary medicine, to find the safest treatments
                and&nbsp;cures.</p>
            <p>We strive to be your pet's medical <del>staff</del> experts from
                youth through the senior years. <small>We build preventative
                    health care plans for each and every one of our patients,
                    based on breed, age, and sex, so that your pet receives the
                    most appropriate care at crucial milestones.</small> We
                want to give your pet a long and healthy&nbsp;life.</p>
        </section>

        <section class="content" id="services">
            <h2>Exotic Pets</h2>
            <p>We offer <strong>specialized</strong> care for <em>reptiles,
                    rodents, birds,</em> and other exotic pets.</p>

            <h3>Grooming</h3>
            <p>Our therapeutic <span>grooming</span> treatments help battle
                fleas, allergic dermatitis, and other challenging skin
                conditions.</p>

            <h4>General Health</h4>
            <p>Wellness and senior exams, ultrasound, x-ray, and dental
                cleanings are just a few of our general health services.</p>

            <h5>Nutrition</h5>
            <p>Let our nutrition experts review your pet's diet and prescribe a
                custom nutrition plan for optimum health and disease
                prevention.</p>

            <h6>Pest Control</h6>
            <p>We offer the latest advances in safe and effective prevention
                and treatment of fleas, ticks, worms, heart worm, and other
                parasites.</p>

            <h2>Vaccinations</h2>
            <p>Our veterinarians are experienced in modern vaccination
                protocols that prevent many of the deadliest diseases in pets.</p>
        </section>
    </div>
</body>
با این خروجی:

با اعمال بوت استرپ


بدون اعمال بوت استرپ


در اینجا دو تصویر راملاحظه می‌کنید؛ یکی با اعمال bootstrap.min.css به صفحه‌است و دیگری با حذف آن از صفحه. به این ترتیب مشاهده می‌کنید که صرفا اعمال بوت استرپ به یک صفحه‌ی متداول، کیفیت نمایش آن‌را با بازنویسی شیوه‌نامه‌ی پیش‌فرض مرورگر، به نحو قابل ملاحظه‌ای بهبود بخشیده‌است و آن‌را زیباتر کرده‌است.
در اینجا تنها المان بوت استرپی که به صفحه اضافه شده‌است و جزو استانداردهای HTML نیست، یک div با کلاس container است:
<body>
    <div class="container">
کل محتوای صفحه جهت اعمال شیوه‌نامه‌های بوت استرپ، داخل این div قرار می‌گیرند. اولین تاثیر آن واکنشگرا کردن صفحه‌است و همچنین یک padding را نیز به قسمت‌های چپ و راست صفحه اضافه کرده‌است.
در این مثال تاثیر بوت استرپ را بر روی شیوه‌نامه‌های پیش‌فرض خصوصا  h1 تا h6، مشاهده می‌کنید.
روش دیگر تعریف headings در اینجا، استفاده از کلاس‌هایی با نام‌های مشابه است:
<div class="h1">Test div class H1</div>
علاوه بر آن، کلاس display نیز در اینجا برای تعیین اندازه‌ی headings سفارشی پیش بینی شده‌است که می‌توان از عدد 1 تا 4 را توسط آن تنظیم کرد:
<div class="display-1">Test div class display-1</div>
با این خروجی و اندازه در مقایسه با headings استاندارد که امکان تعریف تیترهایی بزرگ‌تر از اندازه‌های متداول را میسر می‌کنند:


همچنین اگر نیاز به بزرگتر نمایش دادن متن قسمت ابتدایی صفحه وجود داشت، می‌توان از کلاس Lead استفاده کرد:
<p class="lead">Testing a lead class</p>



کلاس‌های کمکی کار با متون در بوت استرپ 4

بوت استرپ 4 به همراه تعدادی کلاس کمکی کار با متون است که نیازهای متداول تایپوگرافی را برآورده می‌کنند:

1) کلاس‌های کمکی محل قرارگیری متون
- کلاس text-justify کار کشیدن و متناسب کردن یک پاراگراف را با گوشه‌های سمت چپ و راست صفحه انجام می‌دهد.
- کلاس text-nowrap از شکسته شدن متن به چندین سطر جلوگیری می‌کند. برای مثال می‌تواند برای نمایش کدها مناسب باشد.
- کلاس متغیر text-xx-pos برای تعیین محل قرارگیری متن کاربرد دارد:
در اینجا ذکر xx اختیاری است و می‌تواند sm، برای اندازه‌های صفحه‌ی بیشتر از 576px و یا md، برای اندازه‌های صفحه‌ی بیشتر از 768px و یا lg، برای اندازه‌های صفحه‌ی بیشتر از 992px و یا xl، برای اندازه‌های صفحه‌ی بیشتر از 1200px باشد. این اندازه‌های یاد شده را در ادامه بیشتر مشاهده خواهید کرد.
همچنین pos می‌تواند left ،center و یا right باشد.
برای مثال کلاس text-sm-center به این معنا است که متن مدنظر در break-point ایی به نام sm، یعنی با اندازه‌ی صفحه‌ی بیشتر از 576px، در وسط صفحه نمایش داده خواهد شد.

2) کلاس‌های نمایش upper-case و lower-case حروف
- کلاس text-lowercase کار نمایش lower-case کل یک پاراگراف اعمالی را انجام می‌دهد.
- کلاس text-uppercase کار نمایش upper-case کل یک پاراگراف اعمالی را انجام می‌دهد.
- کلاس text-capitalize، اولین حرف هر واژه را به صورت بزرگ نمایش می‌دهد.

3) کلاس‌های شیوه‌ی نمایش متون
کلاس font-weight-bold، کلاس font-weight-normal و کلاس font-italic نمایش ضخیم، عادی و یا italic متن را سبب می‌شوند.

مثال: بررسی تاثیر کلاس‌های کمکی کار با متون در بوت استرپ 4
<body>
    <div class="container">
        <section class="content" id="mission">
            <h1 class="text-center text-sm-right text-md-left text-uppercase">Our
                Commitment</h1>
            <p class="lead text-justify">Wisdom Pet Medicine strives to blend
                the best in
                traditional and <em>alternative medicine</em> in the <strong>diagnosis
                    and treatment</strong> of companion animals including dogs,
                cats, birds, reptiles, rodents, and fish. We apply the wisdom
                garnered in the <mark>centuries old tradition</mark> of
                veterinary medicine, to find the safest treatments
                and&nbsp;cures.</p>
            <p class="text-nowrap text-capitalize">We strive to be your pet's
                medical <del>staff</del>
                experts from
                youth through the senior years. <small>We build preventative
                    health care plans for each and every one of our patients,
                    based on breed, age, and sex, so that your pet receives the
                    most appropriate care at crucial milestones.</small> We
                want to give your pet a long and healthy&nbsp;life.</p>
        </section>

        <section class="content" id="services">
            <div class="display-4">Exotic Pets</div>
            <p>We <span class="font-weight-bold">offer</span> <strong class="font-weight-normal">specialized</strong>
                care for <em>reptiles,
                    rodents, birds,</em> and other exotic pets.</p>

            <h3 class="text-left text-md-center text-sm-right">Grooming</h3>
            <p>Our therapeutic <span>grooming</span> treatments help battle
                fleas, allergic dermatitis, and other challenging skin
                conditions.</p>

            <h4>General Health</h4>
            <p>Wellness and senior exams, ultrasound, x-ray, and dental
                cleanings are just a few of our general health services.</p>

            <h5>Nutrition</h5>
            <p>Let our nutrition experts review your pet's diet and prescribe a
                custom nutrition plan for optimum health and disease
                prevention.</p>

            <h6>Pest Control</h6>
            <p>We offer the latest advances in safe and effective prevention
                and treatment of fleas, ticks, worms, heart worm, and other
                parasites.</p>

            <h2>Vaccinations</h2>
            <p>Our veterinarians are experienced in modern vaccination
                protocols that prevent many of the deadliest diseases in pets.</p>
        </section>
    </div>
</body>
با این خروجی


در اینجا اگر کلاس text-right را به heading اضافه کنیم:
<h1 class="text-right">Our Commitment <small>to you</small></h1>
چنین خروجی حاصل می‌شود:


و یا می‌توان این کلاس‌ها را با هم ترکیب کرد:
<h1 class="text-center text-sm-right">Our Commitment <small>to you</small></h1>
این ترکیب به این معنا است:
- متن h1 در حالت عادی در وسط صفحه نمایش داده شود.


- اما متن مدنظر در break-point ایی به نام sm، یعنی با اندازه‌ی صفحه‌ی بیشتر از 576px، در سمت راست صفحه نمایش داده خواهد شد.


این اعداد توسط افزونه‌ی ViewPort نمایش داده شده‌اند.


همچنین تاثیر text-justify را نیز به اولین پاراگراف
<p class="lead text-justify">
به صورت ذیل مشاهده می‌کنید که در مقایسه با تصویر قبلی، سبب کشیده شدن متن و تنظیم آن با سمت راست و چپ صفحه شده‌است:


و یا اگر text-nowrap را به پاراگرافی اعمال کنیم:
<p class="text-nowrap">


سبب نمایش یک سطری آن خواهد شد که در اینجا با پدید آمدن یک اسکرول بار افقی، قابل ملاحظه‌است.


کلاس‌های کمکی کار با لیست‌ها و نقل قول‌ها در بوت استرپ 4

بوت استرپ 4 به همراه کلاس‌هایی کمکی برای کار با لیست‌ها و نقل قول‌ها است؛ مانند:
- کلاس list-unstyled سبب حذف bullets از یک لیست می‌شود.
- برای ایجاد لیست‌های Inline می‌توان از کلاس list-inline بر روی المان UL و سپس list-inline-item بر روی هر LI آن، کمک گرفت.
<body>
    <div class="container">
        <section class="content" id="services">
            <h2>Exotic Pets</h2>
            <p>We offer <strong>specialized</strong> care for <em>reptiles,
                    rodents, birds,</em> and other exotic pets.</p>
            <ul class="list-unstyled">
                <li>Grooming</li>
                <li>General Health</li>
                <li>Nutrition</li>
                <li>Pest Control</li>
                <li>Vaccinations</li>
            </ul>

            <ul class="list-inline">
                <li class="list-inline-item">Grooming</li>
                <li class="list-inline-item">General Health</li>
                <li class="list-inline-item">Nutrition</li>
                <li class="list-inline-item">Pest Control</li>
                <li class="list-inline-item">Vaccinations</li>
            </ul>
        </section>
    </div>
</body>
در این مثال نحوه‌ی حذف bullets و همچنین inline تعریف کردن دو لیست را مشاهده می‌کنید؛ با این خروجی:


در حالت لیست inline، آیتم‌های لیست از چپ به راست در یک سطر نمایش داده می‌شوند. برای مثال می‌تواند برای نمایش breadcrumbs در یک سایت مناسب باشد.
همچنین برای نمایش نقل قول‌ها می‌توان از کلاس blockquote و برای نمایش بهتر امضای آن از کلاس blockquote-footer استفاده کرد:
<body>
    <div class="container">
        <section class="content" id="testimonials">
            <h2>Testimonials</h2>

            <blockquote>
                During the summer, our rabbit, Tonto, began to have severe
                redness and itching on his belly and feet. I'm very thankful to
                the veterinarians and staff at Wisdom for the excellent care
                Tonto received, and for nipping his allergies in the bud, so to
                speak.
                Jane
            </blockquote>

            <blockquote class="blockquote text-right">
                When Samantha, our Siamese cat, began sleeping all the time and
                urinating excessively, we brought her to see the specialists at
                Wisdom. Now, two years later, Samantha is still free from any
                complications of diabetes, and her blood sugar regularly tests
                normal.
                <div class="blockquote-footer">
                    The McPhersons
                </div>
            </blockquote>
        </section>
    </div>
</body>


در اینجا دو blockquote را مشاهده می‌کنید. مورد اول بدون کلاس blockquote است و دومی به همراه این کلاس و یک footer تعریف شده‌است. همچنین می‌توان کلاس‌هایی مانند text-right را نیز به blockquote اضافه کرد.
البته در نگارش 4، حاشیه‌ی خاکستری blockquote که در نگارش سوم آن وجود داشت، حذف شده‌است.


کار با رنگ‌ها در بوت استرپ 4

بوت استرپ، به همراه تعدادی کلاس مخصوص رنگ‌ها است که از آن در همه جا استفاده می‌کند؛ مانند رنگ‌های دکمه‌ها، پس زمینه‌ها و متون.
1) کلاس‌های تعیین رنگ متون:


برای مثال در اینجا بجای Color می‌توان یکی از ثوابت ذیل آن‌را قید کرد؛ مانند text-primary و یا text-danger
این کلاس‌ها برای تعیین رنگ متون و همچنین لینک‌ها کاربرد دارند.


2) کلاس‌های تعیین رنگ پس زمینه:


در اینجا برای نمونه بجای Color می‌توان یکی از ثوابت ذیل آن‌را قید کرد؛ مانند bg-primary و یا bg-danger

مثال: اعمال رنگ‌های زمینه‌ای بوت استرپ
<body>
    <div class="container">
        <section class="content" id="services">
            <h2 class="text-danger">Our Mission</h2>
            <p class="bg-danger text-white">Wisdom Pet Medicine strives to
                blend the best in
                traditional and
                alternative medicine in the diagnosis and treatment of
                companion animals including dogs, cats, birds, reptiles,
                rodents, and fish. We apply the wisdom garnered in the
                centuries old tradition of veterinary medicine, to find the
                safest treatments and cures.</p>

            <ul>
                <li><a class="text-warning" href="#">Grooming</a></li>
                <li><a href="#">General Health</a></li>
                <li><a href="#">Nutrition</a></li>
                <li><a href="#">Pest Control</a></li>
                <li><a href="#">Vaccinations</a></li>
            </ul>

        </section>

        <section class="content" id="testimonials">
            <h2>Testimonials</h2>

            <blockquote class="blockquote bg-faded text-info">
                During the summer, our rabbit, Tonto, began to have severe
                redness and itching on his belly and feet. I'm very thankful to
                the veterinarians and staff at Wisdom for the excellent care
                Tonto received, and for nipping his allergies in the bud, so to
                speak.
                <div class="blockquote-footer">
                    Jane
                </div>
            </blockquote>
        </section>
    </div>
</body>
با این خروجی


در اینجا مثال‌هایی را از اعمال کلاس‌های رنگ‌های بوت استرپ مشاهده می‌کنید. همچنین امکان ترکیب آن‌ها مانند مثال زیر نیز وجود دارد:
<p class="bg-danger text-white">



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Bootstrap4_02.zip
مطالب
بهبود کارآیی نمایش لیست‌ها در Blazor با استفاده از دایرکتیو key@
اگر پیشتر با React کار کرده باشید، احتمالا چنین پیام خطایی را دریافت کرده‌اید:


در اینجا React عنوان می‌کند که هر عنصر از لیستی را که در حال نمایش آن هستید، باید به همراه یک key، ارائه دهید. اما ... این key چیست؟
زمانیکه حالت کامپوننتی تغییر می‌کند (شیء یا اشیایی که به عناصر UI متصل هستند، تغییر می‌کنند)، React، درخت جدیدی از اشیایی را که باید رندر شوند، تولید می‌کند. اکنون React باید محاسبه کند که چه عناصری نسبت به درخت فعلی که در حال نمایش است، تغییر کرده‌اند تا فقط آن‌ها را به DOM اصلی اعمال کند؛ تا این تغییرات به کاربر نمایش داده شوند و ... این کار را هم به خوبی انجام می‌دهد. پس مشکل با لیست‌ها چیست که نیاز به key دارند؟
فرض کنید رندر لیستی، خروجی زیر را تولید می‌کند:
<li>Item 1</li>
<li>Item 2</li>
اکنون یک المان را به انتهای این لیست اضافه می‌کنیم:
<li>Item 1</li>
<li>Item 2</li>
<li>Item 3</li>
در این حالت React به خوبی تشخیص می‌دهد که المان سومی به لیست اضافه شده‌است و فقط آن‌را رندر می‌کند؛ بجای اینکه کل لیست را مجددا رندر کند. اما اگر نحوه‌ی اضافه شدن المان چهارمی به لیست جدید، به صورت زیر باشد:
<li>Item 0</li> // <= New item
<li>Item 1</li>
<li>Item 2</li>
<li>Item 3</li>
یعنی این المان در ابتدای لیست، اضافه شده باشد، اینبار المان اول لیست سه‌تایی قبلی را با المان اول لیست چهارتایی جدید مقایسه می‌کند (مقایسه‌ی بر اساس ایندکس). چون این دو یکی نیستند، کل لیست جدید را مجددا رندر خواهد کرد؛ و در این حالت دیگر نمی‌تواند تشخیص دهد که المان‌هایی در این لیست هستند که با قبل تفاوتی ندارند.
راه‌حل React برای تشخیص منحصربفرد بودن المان‌های یک لیست و یا آرایه، استفاده از خاصیت key است:
<li key={0}>Item 0</li> // <= New item
<li key={1}>Item 1</li>
<li key={2}>Item 2</li>
<li key={3}>Item 3</li>
در اینجا هر آیتم لیست را با یک key منحصربفرد مشخص می‌کنیم. در این حالت React دقیقا می‌تواند محاسبه کند، عنصری که در آرایه‌ی در حال رندر تغییر کرده‌است، کدام است و فقط آن‌را در DOM نهایی به روز رسانی می‌کند؛ و نه اینکه کل لیست را مجددا رندر کند.

این نکات چه ربطی به Blazor دارند؟!
واقعیت این است که Blazor، همان نسخه‌ی مایکروسافتی React است (!) و این خاصیت key، در Blazor نیز تحت عنوان key directive@ وجود دارد و دقیقا مفهوم آن نیز با توضیحاتی که در مورد React داده شد، یکی است.
زمانیکه Blazor صفحه‌ای را رندر می‌کند، ابتدا یک DOM مشخصی را تولید خواهد کد. سپس با تغییر State یک کامپوننت، DOM جدیدی را محاسبه کرده و آن‌را با DOM فعلی مقایسه می‌کند و در نهایت diff تولیدی را به DOM موجود، در جهت نمایش تغییرات، اعمال خواهد کرد.
بنابراین الگوریتم diff باید اضافات، به روز رسانی‌ها و حذف‌های صورت گرفته‌ی در UI را تشخیص داده و فقط قسمت‌های تغییر یافته را جهت به روز رسانی بهینه‌ی UI، به آن اعمال کند. این الگوریتم diff به صورت پیش‌فرض از ایندکس المان‌ها برای مقایسه‌ی آن‌ها استفاده می‌کند. هرچند این روش در بسیاری از حالات، بهینه‌ترین روش است، اما در مورد لیست‌ها خیر؛ که توضیحات آن‌را با مثالی در مورد React، در ابتدای بحث بررسی کردیم. برای مثال اگر شیءای به انتهای لیست اضافه شود، هر المانی را که پس از این ایندکس قرار گرفته باشد، تغییر یافته درنظر گرفته و آن‌را مجددا رندر می‌کند. به همین جهت است که اگر المانی به ابتدای یک لیست اضافه شود، اینبار کل لیست را مجددا رندر می‌کند (چون تمام ایندکس‌های اشیاء موجود در لیست، تغییر کرده‌اند)؛ صرفنظر از اینکه عناصری از این لیست، پیشتر در UI رندر شده‌اند و نیازی به رندر مجدد، ندارند.


یک مثال: بررسی نحوه‌ی رندر لیستی از اشیاء در Blazor

در اینجا کدهای کامل کامپوننتی را مشاهده می‌کنید که یک لیست ساده را در ابتدا رندر کرده و هر بار که بر روی دکمه‌ی افزودن یک شخص کلیک می‌شود، شخص جدیدی را به ابتدای لیست اضافه می‌کند:
@page "/"

<button class="btn btn-primary" @onclick="addPerson">Add Person</button>

<ul class="mt-5">
    @foreach (var person in People)
    {
        <li>@person.Id, @person.Name</li>
    }
</ul>

@code{

    List<Person> People = new()
    {
        new() { Id = 1, Name = "User 1" },
        new() { Id = 2, Name = "User 2" },
    };
    int LastId = 2;

    void addPerson()
    {
        People.Insert(0, new() { Id = ++LastId, Name = $"User {LastId}" });
    }

    class Person
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
    }
}
در این حالت اگر به لیست المان‌های نمایش داده شده‌ی در ابزار‌های توسعه دهندگان مرورگر مراجعه کنیم، با هر بار کلیک بر روی دکمه افزودن یک شخص جدید، محتوای li‌های نمایش داده شده، ابتدا به رنگ صورتی در آمده و سپس عادی می‌شوند. این تغییر رنگ، به معنای عناصری هستند که هم اکنون مجددا رندر شده‌اند و در UI نهایی تغییر کرده‌اند:


همانطور که مشاهده می‌کنید، در مثال فوق هر بار کلیک بر روی دکمه‌ی افزودن یک شخص جدید، به همراه رندر تمام المان‌های لیست است (محتوای تمام li‌ها یکبار صورتی شده و بعد به حالت عادی در می‌آیند).


تغییر الگوریتم diff محاسبه‌ی تغییرات UI

الگوریتم پیش‌فرض diff، از ایندکس‌های عناصر برای یافتن تغییرات، استفاده می‌کند. با استفاده از دایرکتیو ویژه‌ی key@ می‌توان ایندکس‌های پیش‌فرض را با مقادیری منحصربفرد، بازنویسی کرد، تا اینبار Blazor دقیقا بداند که کدام آیتم، جدید است و کدام‌ها نیازی به رندر مجدد ندارند:
<ul class="mt-5">
    @foreach (var person in People)
    {
        <li @key="person.Id">@person.Id, @person.Name</li>
    }
</ul>
در اینجا تنها تغییر صورت گرفته، اضافه کردن دایرکتیو key@ به هر li در حال رندر است که اینبار مقدار آن، دیگر ایندکس پیش‌فرض عناصر نبوده، بلکه کلید منحصربفرد آن‌ها است.


اگر به تصویر فوق دقت کنید، اینبار فقط li جدیدی که اضافه شده‌است، ابتدا با رنگ صورتی نمایش داده می‌شود و محتوای داخل سایر li ها، دست نخورده باقی مانده‌است؛ یعنی مجددا رندر نشده‌اند.