مطالب
NOSQL قسمت دوم
در مطلب قبلی با تعاریف  سیستم‌های NoSQL آشنا شدیم و به طور کلی ویژگی‌های یک سیستم NoSQL را بررسی کردیم.

در این مطلب دسته‌بندی کلی و  نوع ساختار داده‌ای این سیستم‌ها و بررسی ساده‌ترین آنها را مرور می‌کنیم.

در حالت کلی پایگا‌های داده NoSQL به ۴ دسته تقسیم می‌شوند که به ترتیب پیچیدگی ذخیره‌سازی داده‌ها عبارتند از:
  • Key/Value Store Databases
  • Document Databases
  • Graph Databases
  • Column Family Databases
  در حالت کلی در  پایگاه‌‌های‌داده NoSQL داده‌ها در قالب KEY/VALUE (کلید/مقدار) نگه‌داری می‌شوند ، به این صورت که مقادیر توسط کلید یکتایی نگاشت شده و ذخیره می‌شوند، هر مقدار صرفا توسط همان کلید نگاشت شده قابل بازگردانی می‌باشد و راهی جهت دریافت مقدار بدون دانستن کلید وجود ندارد . در این ساختار‌داده منظور از مقادیر، داده‌های اصلی برنامه‌  هستند که نیاز به نگه‌داری دارند و کلید‌ها نیز رشته‌هایی هستند که توسط برنامه‌نویس ایجاد می‌شوند.
  به دلیل موجود بودن این نوع ساختار داده‌ای در اکثر کتابخانه‌های زبان‌های برنامه‌نویسی ( به عنوان مثال پیاده‌سازی‌های مختلف اینترفیس Map شامل HashTable ، HashMap و موارد دیگر در کتابخانه‌های JDK ) این نوع ساختار برای اکثر برنامه‌نویسان آشنا بوده و فراگیری آن نیز ساده می‌باشد.
  بدیهی است که اعمال فرهنگ داده‌ای ( درج ، حذف ، جستجو ) در این سیستم به دلیل اینکه داده‌ها به صورت کلید/مقدار ذخیره می‌شوند دارای پیچیدگی زمانی (1)O می‌باشد که بهینه‌ترین حالت ممکن به لحاظ طراحی می‌باشد. همان‌گونه که مستحضرید در الگوریتم‌هایی که دارای پیچیدگی زمانی با مقدار ثابت دارند کم یا زیاد بودن داده‌ها تاثیری در کارایی الگوریتم نداشته و همواره با هر حجم داده‌ای زمان ثابتی جهت پردازش نیاز می‌باشد.
 

Key/Value Store Databases:
این سیستم  ساده‌ترین حالت از دسته‌بندی‌های NoSQL می‌باشد ، به طور کلی جهت استفاده در سیستم‌هایی است که داده‌ها متمایز از یکدیگر هستند و اصولا Availability و یا در دسترس بودن داده‌ها نسبت به سایر موارد نظیر پایائی اهمیت بالاتری دارد.

از موارد استفاده این گونه سیستم‌ها به موارد زیر می‌توان اشاره کرد:
  • در پلتفرم‌های اشتراک گذاری داده‌ها . هدف کلی صرفا هندل کردن آپلود محتوی (باینری) و به صورت همزمان بروز کردن در سمت دیگر می‌باشد.( اپلیکیشنی مانند اینستاگرام را تصور کنید) در اینگونه نرم‌افزار‌ها با تعداد بسیار زیاد کاربر و تقاضا، استفاده از این نوع پایگاه داده به مراتب کارایی و سرعت را بالاتر می‌برد. و با توجه به عدم پیش‌بینی حجم داده‌ها یکی از ویژگی‌های این نوع پایگاه داده تحت عنوان Horizontal Scaling مطرح می‌شود که در صورت Overflow شدن سرور، داده‌ها را به سمت سرور دیگری می‌توان هدایت کرد وبدون مشکل پردازش را  ادامه داد ، این ویژگی یک وجه تمایز کارایی این سیستم با سیستم‌های RDBMS می‌باشد که جهت مقابله با چنین وضعیتی تنها راه پیش‌رو بالا بردن امکانات سرور می‌باشد و به طور کلی داده‌ها را در یک سرور می‌توان نگه‌داری کرد ( البته راه‌حل‌هایی نظیر پارتیشن کردن و غیره وجود دارد که به مراتب پیچیدگی و کارایی کمتری نسبت به Horizontal Scaling در پایگاه‌های داده NoSQL دارد.)
  • برای Cache کردن صقحات بسیار کارا می‌باشد ، به عنوان مثال می‌توان آدرس درخواست را به عنوان Key در نظر گرفت و مقدار آن را نیز معادل JSON نتیجه که توسط کلاینت پردازش خواهد شد قرار داد.
  • ‌یک نسخه کپی شده از توئیتر که کاملا توسط این نوع پایگاه داده پیاده شده است نیز از این آدرس قابل مشاهده است. این برنامه به زبان‌های php , ruby و java  نوشته شده است و سورس نیز در مخارن github می‌جود می‌باشد. (یک نمونه پیاده سازی اید‌ه‌آل جهت آشنایی با  نحوه‌ی مدیریت داده‌ها در این نوع پایگاه داده)
از پیاده‌سازی‌های این نوع پایگاه داده به موارد زیر می‌توان اشاره کرد:
  هر یک از پیاده‌سازی‌ها دارای ویژگی‌های مربوط به خود هستند به عنوان مثال Memcached داده‌ها را صرفا در DRAM ذخیره می‌کند که نتیجه‌ی آن Volatile بودن داده‌ها می‌باشد و به هیچ وجه از این سیستم جهت نگهداری دائمی داده‌ها نباید استفاده شود. از طرف دیگر Redis داده‌ها را علاوه بر حافظه اصلی در حافظه جانبی نیز ذخیره می‌کند که نتیجه‌ی آن سرعت بالا در کنار پایائی می‌باشد.
همان‌گونه که در تعریف کلی عنوان شد یکی از ویژگی‌های این سیستم‌ها متن‌باز بودن انها می‌باشد که نتیجه‌ی آن وجود پیاده‌سازی‌های متنوع از هر کدام می‌باشد ، لازم است قبل از انتخاب هر سیستم به خوبی با ویژگی‌های اکثر سیستم‌های محبوب و پراستفاده آشنا شویم و با توجه به نیاز سیستم را انتخاب کنیم.
در مطلب بعدی با نوع دوم یعنی Document Databases آشنا خواهیم شد.
 
مطالب
6# آموزش سیستم مدیریت کد Git : استفاده به صورت محلی (بخش دوم)
در قسمت قبل برخی از دستورات مورد نیاز برای کار با git به صورت محلی گفته شد. در اینجا به بخشی دیگر از این دستورات خواهیم پرداخت:

مشاهده تغییرات فایل‏ ها:

در بسیاری از موارد نیاز است تا بتوانیم تفاوت فایل‌های موجود در working tree و فایل‌های موجود در stage و repository را دریابیم. بدین منظور می‌توان از دستورات زیر استفاده کرد:
git log
برای مشاهده تغییرات فایل‌ها بین دو commit دلخواه از کد زیر استفاده می‌کنیم:
git diff

تذکر: در اغلب موارد می‌توانید تنها از چند مقدار اول SHA-1 برای آدرس‌دهی استفاده نمود. چون معمولا این کد به اندازه کافی دارای تغییرات است.البته کار کردن با کد‌های SHA-1 ممکن است مشکل باشد؛ به همین جهت می‌توان از دستور زیر نیز برای مشاهده تغییرات استفاده نمود:
git diff HEAD~[number]..HEAD~[number]

توجه کنید که کلمه HEAD اشاره به وضعیت جاری head دارد و عدد number اختلاف آن را با وضعیت جاری مشخص می‌نماید. به عنوان مثال در شکل زیر ما می‌خواهیم اختلاف فایل‌ها را بین ۲ دستور commit با مقادیر 9da  و  e0e را مشخص نماییم. همانطور که ملاحظه می‌کنید اولی اشاره به وضعیت جاری head و دومی وضعیت قبلی head است. بنابراین ما از دستور زیر استفاده می‌کنیم:
git diff HEAD~1..HEAD

همچنین اگر بخواهیم اختلاف فایلی را در working tree و stage ببینیم، کافی است که از دستور زیر استفاده کنیم:
git diff --staged [filename]
در صورتی‌که در تنظیمات git، نرم افزار پیش فرضی را برای نمایش اختلاف فایل‌ها تعیین نکرده باشید، git اختلاف فایل‌ها را خود نمایش می‌دهد. اما از آنجاییکه این نمایش چندان مطلوب نیست، بهتر است از دستور زیر برای تنظیم نمایش اختلاف فایل‌ها در نرم افزار دیگری استفاده کنید: 
git config --global diff.external <path_to_wrapper_script>
تنظیمات مورد نیاز برای این کار در اینجا گفته شده است.
تذکر: راه حل ساده برای این منظور نصب git extension است که در آموزش نصب گفته شد.

تنظمیم git برای صرفنظر کردن از برخی فایل‌ها:

اگراز دستوراتی نظیر . add استفاده کنید متوجه خواهید شد در بعضی موارد نیازی ندارید که تمامی فایل‌های موجود در working tree به repository اضافه شوند. فایل‌ها در git به دو دسته تقسیم می‌شوند؛ برخی که در حال حاضر دنبال شده و برخی که git تغییرات آنها را دنبال نمی‌کند. در صورتیکه بخواهید فایلی که تغییرات آن دنبال نمی‌شود را به طور کلی حذف کنید، می‌توانید از دستور clean استفاده کنید. دو اصلاح کننده معروف این دستور n- برای نمایش آنکه چه فایل هایی حذف خواهند شد و -f برای اجبار در حذف آنها:

git clean -n [filename]

git clean -f [filename]

اما در برخی موارد نیاز است که فایل‌ها وجود داشته باشند، اما تنها git تغییرات آن‌ها را دنبال نکند، نه آنکه مانند دستور بالا آنها را از working tree نیز حذف نماید. بدین منظور git از فایل بی‌نامی با پسوند gitignore. استفاده می‌کند این فایل از عبارات منظم به شکل بسیار محدودی پشتیبانی می‌کند. در ادامه برخی از دستوراتی را که می‌توان برای حذف برخی فایل‌ها در این فایل نوشت را مشاهده خواهید کرد:
۱ مجموعه: مثال [adgJHn]
۲ بازه: [9-0] یا [a-z]
۳ حذف یک دایرکتوری با نوشتن آدرس آن و قرار دادن / (البته توجه کنید که با این کار sub directory‌ها هنوز هم track خواهند شد)
می‌توان با استفاده از علامت !  برخی از فایل‌ها و یا دایرکتوری‌ها را مستثنی کرد
می‌توان این تنظیمات را در فایلی با نام دلخواه ذخیره کرد و سپس با استفاده از دستور زیر آن‌ها را به صورت global یا سراسری اعمال نمود:
git config global core.excludesfile [path and filename]
توجه کنید که git تغییرات پوشه‌های خالی را دنبال نمی‌کند بنابراین اگر قصد دارید پوشه‌ای در repository ذخیره شود یک فایل temp در آن ایجاد کنید
چند مثال:
اگر بخواهید فایل‌های باینری داخل فولدر bin در repository ذخیره نشوند این خط را در این فایل اضافه می‌کنیم:
bin/
هیچ فایلی با پسوند txt را در نظر نگیر:
*.txt
هیچ فایلی را با پسوند txt در فولدر bin در نظر نگیر
/bin/*.txt
هیچ فایلی با پسوند txt را در نظر نگیر به جز readme1.txt

 *.txt
!readme1.txt
توجه کنید که هر آنچه بین دو علامت # قرار گیرد به عنوان توضیح در نظر گرفته می‌شود 
مطالب
مقاومت اتصال و اتصالات بهبودپذیر در Entity framework 6
Timeouts، Deadlocks و قطعی‌های احتمالی و موقت اتصال به بانک اطلاعاتی در شبکه، جزئی از ساختار دنیای واقعی هستند. در EF 6 برای پیاده سازی سعی مجدد در اتصال و انجام مجدد عملیات، ویژگی خاصی تحت عنوان connection resiliency اضافه شده‌است که در ادامه مثالی از آن‌را بررسی خواهیم کرد.

پیاده سازی‌های پیش فرض موجود

برای پیاده سازی منطق سعی مجدد در اتصال، باید اینترفیس IDbExecutionStrategy پیاده سازی شود. در EF 6 حداقل 4 نوع پیاده سازی پیش فرض از آن به صورت توکار ارائه شده‌است:
الف) DefaultExecutionStrategy : حالت پیش فرض است و در صورت بروز مشکل، سعی مجددی را در اتصال، به عمل نخواهد آورد.
ب) DefaultSqlExecutionStrategy : برای کارهای درونی EF از آن استفاده می‌شود. سعی مجددی در اتصال قطع شده نخواهد کرد؛ اما جزئیات خطاهای بهتری را در اختیار مصرف کننده قرار می‌دهد.
ج) DbExecutionStrategy : هدف از آن تهیه یک کلاس پایه است برای نوشتن استراتژی‌های سعی مجدد سفارشی.
د) SqlAzureExecutionStrategy : یک نمونه DbExecutionStrategy سفارشی تهیه شده برای ویندوز اژور است. برای فعال سازی و تعریف آن نیز باید به نحو ذیل عمل کرد:
public class MyConfiguration : DbConfiguration 
{ 
    public MyConfiguration() 
    { 
        SetExecutionStrategy("System.Data.SqlClient", () => new SqlAzureExecutionStrategy()); 
    } 
}


تهیه یک DbExecutionStrategy سفارشی برای SQL Server

همانطور که عنوان شد، هدف از کلاس DbExecutionStrategy، تهیه یک کلاس پایه، جهت نوشتن منطق سعی مجدد در اتصال به بانک اطلاعاتی است و این مورد از دیتابیسی به دیتابیس دیگر می‌تواند متفاوت باشد؛ زیرا خطاهایی را که ارائه می‌دهند، یکسان و یک دست نیستند. در ادامه یک پیاده سازی سفارشی را از DbExecutionStrategy، جهت SQL Server مرور خواهیم کرد:
    public class SqlServerExecutionStrategy : DbExecutionStrategy
    {
        public SqlServerExecutionStrategy()
        { }

        public SqlServerExecutionStrategy(int maxRetryCount, TimeSpan maxDelay)
            : base(maxRetryCount, maxDelay)
        { }

        protected override bool ShouldRetryOn(Exception ex)
        {
            var sqlException = ex as SqlException;
            if (sqlException == null)
                return false; // don't retry

            foreach (var error in sqlException.Errors.Cast<SqlError>())
            {
                switch (error.Number)
                {
                    case 1205: // Deadlock
                    case -1: // Timeout
                    case -2: // Timeout
                        return true; // retry
                }
            }

            return false;
        }
    }
در اینجا کار با بازنویسی متد ShouldRetryOn شروع می‌شود. این متد اگر پس از بررسی استثنای دریافتی، مقدار true را برگرداند، به معنای نیاز به سعی مجدد در اتصال است و برعکس. سازنده پیش فرض این کلاس طوری تنظیم شده‌است که 5 بار سعی مجدد کند؛ با فواصل زمانی 7 ثانیه. اگر می‌خواهید این زمان را صریحا تعیین کنید باید متد GetNextDelay کلاس پایه را نیز بازنویسی کرد:
   protected override TimeSpan? GetNextDelay(Exception lastException)
  {
        return base.GetNextDelay(lastException);
  }
در ادامه برای استفاده از آن خواهیم داشت:
    public class MyDbConfiguration : DbConfiguration
    {
        public MyDbConfiguration()
        {
            SetExecutionStrategy("System.Data.SqlClient", () => new SqlServerExecutionStrategy());
        }
    }
این کلاس به صورت خودکار توسط EF از اسمبلی جاری استخراج شده و استفاده خواهد شد. بنابراین نیازی نیست جایی معرفی شود. فقط باید در کدها حضور داشته باشد. همچنین ذکر System.Data.SqlClient نیز ضروری است؛ از این جهت که خطاهای بازگشت داده شده مانند 1205 و امثال آن، در بانک‌های اطلاعاتی مختلف، می‌توانند کاملا متفاوت باشند.
نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 11 - بررسی رابطه‌ی Self Referencing
- شما در هر دو حالت، دارای لیست منوهایی با 5 آیتم هستید. یعنی خروجی نهایی هر دو کوئری یکی هست و متد Cacheable درست عمل کرده‌است.
- اینکه در کوئری بعدی LINQ to Objects شما، در حالت بدون Cacheable، «امکانات debug visualizer ویژوال استودیو» موفق به تشکیل روابط شده‌است، صرفا به عدم فراخوانی متد AsNoTracking در کوئری غیر کش شده‌ی شما بر می‌گردد. متد AsNoTracking جهت کاهش سربار کوئری‌های EF و حذف پروکسی‌های آن به صورت خودکار توسط متد  Cacheable اعمال می‌شود؛ چون این نوع کوئری‌های کش شده صرفا مختص به گزارشگیری هستند.
- اگر AsNoTracking فراخوانی شود، برای تشکیل روابط صرفا باید از متدهای Include و ThenInclude برای واکشی سطوح دیگر به هم مرتبط استفاده کنید. همچنین هر Include یا ThenInclude فقط یک سطح را واکشی می‌کند.
«...
بدیهی است در اینجا هنوز روش‌های Include و ThenInclue هم جواب می‌دهند؛ اما چون Lazy loading فعال نیست، عملا نمی‌توان تمام زیر ریشه‌ها را یافت ...»

در کل، کوئری دوم شما (حاصل نهایی واکشی تمام عناصر یک جدول) متصل به Context نیست و LINQ to Objects است. بنابراین زمانیکه لیست کامل عناصر را در حافظه‌ی سمت کلاینت دارید (و در اینجا هر عملی بر روی این لیست دوم، نیازی به رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی را ندارد)، تشکیل درخت آن‌ها کار مشکلی نیست؛ چون هر آیتم، توسط خاصیت MenuId، به قبلی متصل است و یا خیر. در مثال زیر، لیست نهایی، بر اساس ReplyIdها (دقیقا همان اطلاعات اصلی که در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌شود)، حاوی لیست Children چند سطحی خواهد شد. زمانی هم که این لیست را داشتید، از کلاس TreeViewHelper برای نمایش آن استفاده کنید.
        void buildTreeLinqToObjects()
        {
            var comment1 = new BlogComment { Id = 1, Body = "نظر من این است که" };
            var comment12 = new BlogComment { Id = 2, Body = "پاسخی به نظر اول", ReplyId = 1 };
            var comment121 = new BlogComment { Id = 3, Body = "پاسخی به پاسخ به نظر اول", ReplyId = 2 };

            var comment2 = new BlogComment { Id = 4, Body = "نظر من این بود که" };
            var comment22 = new BlogComment { Id = 5, Body = "پاسخی به نظر قبلی", ReplyId = 4 };
            var comment221 = new BlogComment { Id = 6, Body = "پاسخی به پاسخ به نظر من اول", ReplyId = 5 };

            var list = new List<BlogComment>
            {
                comment1, comment12, comment121,
                comment2, comment22, comment221
            };

            foreach (var item in list)
            {
                if (item.ReplyId == null)
                {
                    continue;
                }

                var parent = list.First(x => x.Id == item.ReplyId.Value);
                parent.Children.Add(item);
            }

        }
بازخوردهای پروژه‌ها
نحوه پیاده سازی متد savechange در کلاس unitofwork
جناب ربال با توجه به اینکه کلاس ApplicationDbContext شما از اینترفیس  IUnitOfWork ارث بری کرده است اما دو متد زیر
int SaveAllChanges(bool invalidateCacheDependencies = true, Guid? auditUserId = null);
Task<int> SaveAllChangesAsync(bool invalidateCacheDependencies = true, Guid? auditUserId = null);
در پیاده سازی‌های کلاس ApplicationDbContext دیده نمی‌شود و پیاده سازی این متد‌ها در کلاس BaseDbContext نوشته شده . کمی برای من مبهم بود نحوه این پیاده سازی ، اگر ممکنه این بخش از کد رو توضیح بدهید.
مطالب
آشنایی با سورس AndroidBreadCrumb

زمانی که سیستم عامل های GUI مثل ویندوز به بازار آمدند، یکی از قسمت‌های گرافیکی آن‌ها AddressBar   نام داشت که مسیر حرکت آن‌ها را در فایل سیستم نشان میداد و در سیستم عامل‌های متنی  CLI با دستور  cd یا pwd انجام می‌شد. بعدها در وب هم همین حرکت با نام BreadCrumb صورت گرفت که به عنوان مثال مسیر رسیدن به صفحه‌ی یک محصول یا یک مقاله را نشان می‌داد. در یک پروژه‌ی اندرویدی نیاز بود تا یک ساختار درختی را پیاده سازی کنم، ولی در برنامه‌های اندروید ایجاد یک درخت، کار هوشمندانه و مطلوبی نیست و روش کار به این صورت است که یک لیست از گروه‌های والد را نمایش داده و با انتخاب هر آیتم لیست به آیتم‌های فرزند تغییر میکند. حالا مسئله این بود که کاربر باید مسیر حرکت خودش را بشناسد. به همین علت مجبور شدم یک BreadCrumb را برای آن طراحی کنم که در زیر تصویر آن را مشاهده می‌کنید.


 از نکات جالب توجه در مورد این ماژول می‌توان گفت که قابلیت این را دارد تا تصمیمات خود را بر اساس اندازه‌های مختلف صفحه نمایش بگیرد. به عنوان مثال اگر آیتم‌های بالا بیشتر از سه عدد باشد و در صفحه جا نشود از یک مسیر جعلی استفاده می‌کند و همه‌ی آیتم‌ها با اندیس شماره 1 تا index-3 را درون یک آیتم با عنوان (...) قرار می‌دهد که من به آن می‌گویم مسیر جعلی. به عنوان نمونه مسیر تصویر بالا در صفحه جا شده است و نیازی به این کار دیده نشده است. ولی تصویر زیر از آن جا که مسیر، طول width صفحه نمایش رد کرده است، نیاز است تا چنین کاری انجام شود. موقعی‌که کاربر آیتم ... را کلیک کند، مسیر باز شده و به محل index-3 حرکت می‌کند. یعنی دو مرحله به عقب باز می‌گردد.


نگاهی به کارکرد ماژول 

قبل از توضیح در مورد سورس، اجازه دهید نحوه‌ی استفاده از آن را ببینیم.

این سورس شامل دو کلاس است که ساده‌ترین کلاس آن AndBreadCrumbItem می‌باشد که مشابه کلاس ListItem در بخش وب دات نت است و دو مقدار، یکی متن و دیگری Id را می‌گیرد:

سورس:

public class AndBreadCrumbItem {

    private int Id;
    private String diplayText;

    public AndBreadCrumbItem(int Id, String displayText)
    {
        this.Id=Id;
        this.diplayText=displayText;
    }
    public String getDiplayText() {
        return diplayText;
    }
    public void setDiplayText(String diplayText) {
        this.diplayText = diplayText;
    }
    public int getId() {
        return Id;
    }
    public void setId(int id) {
        Id = id;
    }
}

به عنوان مثال می‌خواهیم یک breadcrumb را با مشخصات زیر بسازیم:

AndBreadCrumbItem itemhome=new AndBreadCrumbItem(0,"Home");
AndBreadCrumbItem itemproducts=new AndBreadCrumbItem(12,"Products");
 AndBreadCrumbItem itemdigital=new AndBreadCrumbItem(15,"Digital");
AndBreadCrumbItem itemhdd=new AndBreadCrumbItem(56,"Hard Disk Drive");
حال از کلاس اصلی یعنی AndBreadCrumb استفاده می‌کنیم و آیتم‌ها را به آن اضافه می‌کنیم:
AndBreadCrumb breadCrumb=new AndBreadCrumb(this);

        breadCrumb.AddNewItem(itemhome);
        breadCrumb.AddNewItem(itemproducts);
        breadCrumb.AddNewItem(itemdigital);
        breadCrumb.AddNewItem(itemhdd);
به این نکته دقت داشته باشید که با هر شروع مجدد چرخه‌ی Activity، حتما شیء Context این کلاس را به روز نمایید تا در رسم المان‌ها به مشکل برنخورد. می‌توانید از طریق متد زیر context را مقداردهی نمایید:
breadCumb.setContext(this);
هر چند راه حل پیشنهادی این است که این کلاس را نگهداری ننماید و از یک لیست ایستا جهت نگهداری AndBreadCrumbItem‌ها استفاده کنید تا باهر بار  فراخوانی رویدادهای اولیه چون oncreate یا onstart و.. شی BreadCrumb را پر نمایید.

پس از افزودن آیتم ها، تنظیمات زیر را اعمال نمایید:

        LinearLayout layout=(LinearLayout)getActivity().findViewById(R.id.breadcumblayout);
        layout.setPadding(8, 8, 8, 8);
        breadCrumb.setLayout(layout);
        breadCrumb.SetTinyNextNodeImage(R.drawable.arrow);
        breadCrumb.setTextSize(25);
        breadCrumb.SetViewStyleId(R.drawable.list_item_style);
در سه خط اول، یک layout  از نوع Linear جهت رسم اشیاء به شیء breadcrumb معرفی می‌شود. سپس در صورت تمایل می‌توانید از یک شیء تصویر گرافیکی کوچک هم استفاده کنید که در تصاویر بالا می‌بینید از تصویر یک فلش جهت دار استفاده شده است تا بین هر المان ایجاد شده از آیتم‌ها قرار بگیرد. سپس در صورت تمایل اندازه‌ی قلم متون را مشخص می‌کنید و در آخر هم متد SetViewStyleId هم برای نسبت دادن یک استایل یا selector و ... استفاده می‌شود.
حال برای رسم آن متد UpdatePath را صدا می‌زنیم:
        breadCrumb.UpdatePath();

الان اگر برنامه اجرا شود باید breadcrumb از چپ به راست رسم گردد. برای استفاده‌های فارسی، راست به چپ می‌توانید از متد زیر استفاده کنید:
breadCrumb.setRTL(true);
در صورت هر گونه تغییری در تنظیمات، مجددا متد UpdatePath را فراخوانی کنید تا عملیات رسم، با تنظمیات جدید آغاز گردد.

در صورتیکه قصد دارید تنظیمات بیشتری چون رنگ متن، فونت متن و ... را روی هر المان اعمال کنید، از رویداد زیر استفاده کنید:

breadCrumb.setOnTextViewUpdate(new ITextViewUpdate() {
            @Override
            public TextView UpdateTextView(Context context, TextView tv) {
                tv.setTextColor(...);
                tv.setTypeface(...);
                return tv;
            }
        });
با هر بار ایجاد المان که از نوع TextView است، این رویداد فراخوانی شده و تنظیمات شما را روی آن اجرا می‌کند.
همچنین در صورتیکه می‌خواهید بدانید کاربر بر روی چه عنصری کلیک کرده است، از رویداد زیر استفاده کنید:
breadCumb.setOnClickListener(new IClickListener() {
            @Override
            public void onClick(int position, int Id) {
                  //...
            }
        });
کد بالا دو آرگومان را ارسال میکند که اولی position یا اندیس مکانی عنصر کلیک شده را بر می‌گرداند و دومی id هست که با استفاده ازکلاس AndBreadCrumbItem به آن پاس کرده‌اید. هنگام کلیک کاربر روی عنصر مورد نظر، برگشت به عقب به طور خودکار صورت گرفته و عناصر بعد از آن موقعیت، به طور خودکار حذف خواهند شد.

آخرین متد موجود که کمترین استفاده را دارد، متد SetNoResize است. در صورتیکه این متد با True مقداردهی گردد، عملیات تنظیم بر اساس صفحه‌ی نمایش لغو می‌شود. این متد برای زمانی مناسب است که به عنوان مثال شما از یک HorozinalScrollView استفاده کرده باشید. در این حالت layout شما هیچ گاه به پایان نمی‌رسد و بهتر هست عملیات اضافه را لغو کنید.

نگاهی به سورس

  کلاس زیر شامل بخش‌های زیر است:
فیلدهای خصوصی
 //=-=--=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=- Private Properties -=-=-=-=-=-=-=--=-=-=
    private List<AndBreadCrumbItem> items=null;
    private List<TextView> textViews;
    private int tinyNextNodeImage;
    private int viewStyleId;
    private Context context;
    private boolean RTL;
    private float textSize=20;
    private boolean noResize=false;

    LinearLayout layout;
    IClickListener clickListener;
    ITextViewUpdate textViewUpdate;
    LinearLayout.LayoutParams params ;

با نگاهی به نام آن‌ها میتوان حدس زد که برای چه کاری استفاده می‌شوند. به عنوان نمونه از اصلی‌ترین‌ها، متغیر items جهت نگهداری آیتم‌های پاس شده استفاده می‌شود و textviews هم برای نگهداری هر breadcrumb یا همان المان TextView که روی صفحه رسم می‌شود.
اینترفیس‌ها هم با حرف I شروع و برای تعریف رویدادها ایجاد شده‌اند. در ادامه از تعدادی متد get و Set برای مقدار دهی بعضی از فیلدهای خصوصی بالا استفاده شده است:
    //=-=---=-=-=-=-- Constructor =--=-=-=-=-=--=-=-

    public AndBreadCrumb(Context context)
    {
        this.context=context;
        params = new LinearLayout.LayoutParams
                (LinearLayout.LayoutParams.WRAP_CONTENT, LinearLayout.LayoutParams.WRAP_CONTENT);
    }

    //=-=-=--=--=-=-=-=-=-=-=-=-  Public Properties --=-=-=-=-=-=--=-=-=-=-=-=-

    //each category would be added to create path
    public void AddNewItem(AndBreadCrumbItem item)
    {
        if(items==null)
            items=new ArrayList<>();
        items.add(item);
    }

    // if you want a pointer or next node between categories or textviews
    public void SetTinyNextNodeImage(int resId) {this.tinyNextNodeImage=resId;}

    public void SetViewStyleId(int resId) {this.viewStyleId=resId;}

    public void setTextSize(float textSize) {this.textSize = textSize;}

    public boolean isRTL() {
        return RTL;
    }

    public void setRTL(boolean RTL) {
        this.RTL = RTL;
    }

    public void setLayout(LinearLayout layout) {

        this.layout = layout;
    }

    public void setContext(Context context) {
        this.context = context;
    }

    public boolean isNoResize() {
        return noResize;
    }

    public void setNoResize(boolean noResize) {
        this.noResize = noResize;
    }

بعد از آن به متدهای خصوصی می‌رسیم که متد زیر، متد اصلی ما برای ساخت breadcrumb است:
 //primary method for render objects on layout
    private void DrawPath() {


        //stop here if essentail elements aren't present
        if (items == null) return ;
        if (layout == null) return;
        if (items.size() == 0) return;


//we need to get size of layout,so we use the post method to run this thread when ui is ready
        layout.post(new Runnable() {
            @Override
            public void run() {


                //textviews created here one by one
                int position = 0;
                textViews = new ArrayList<>();
                for (AndBreadCrumbItem item : items) {
                    TextView tv = MakeTextView(position, item.getId());
                    tv.setText(item.getDiplayText());
                    textViews.add(tv);
                    position++;
                }


                //add textviews on layout
                AddTextViewsOnLayout();

                //we dont manage resizing anymore
                if(isNoResize()) return;

                //run this code after textviews Added to get widths of them
                TextView last_tv=textViews.get(textViews.size()-1);
                last_tv.post(new Runnable() {
                    @Override
                    public void run() {
                        //define width of each textview depend on screen width
                        BatchSizeOperation();
                    }
                });

            }
        });


    }
متد DrawPath برای ترسیم breadcumb است و می‌توان گفت اصلی‌ترین متد این کلاس است. در سه خط اول، عناصر الزامی را که باید مقداردهی شده باشند، بررسی می‌کند. این موارد وجود آیتم‌ها و layout است. اگر هیچ یک از اینها مقدار دهی نشده باشند، عملیات رسم خاتمه می‌یابد. بعد از آن یک پروسه‌ی UI جدید را در متد post شیء Layout معرفی می‌کنیم. این متد زمانی این پروسه را صدا می‌زند که layout در UI برنامه جا گرفته باشد. دلیل اینکار این است که تا زمانی که ویوها در UI تنظیم نشوند، نمی‌توانند اطلاعاتی چون پهنا و ارتفاع را برگردانند و همیشه مقدار 0 را باز می‌گردانند. پس ما بامتد post اعلام می‌کنیم زمانی این پروسه را اجرا کن که وضعیت UI خود را مشخص کرده‌ای.
به عنوان نمونه کد زیر را ببینید:
TextView tv=new TextView(this);
tv.getWidth(); //return 0
layout.add(tv);
tv.getWidth(); //return 0
در این حالت کنترل در هر صورتی عدد ۰ را به شما باز می‌گرداند و نمی‌توانید اندازه‌ی آن را بگیرید مگر اینکه درخواست یک callback بعد از رسم را داشته باشید که این کار از طریق متد post انجام می‌گیرد:
TextView tv=new TextView(this);
tv.post(new Runnable() {
                    @Override
                    public void run() {
                        tv.getWidth(); //return x
                    }
                });
در اینجا مقدار واقعی x بازگردانده می‌شود.

باز می‌گردیم به متد DrawPath و داخل متد post
 در اولین خط این پروسه به ازای هر آیتم، یک TextView توسط متد MakeTextView ساخته می‌شود که شامل کد زیر است:
  private TextView MakeTextView(final int position, final int Id)
    {
        //settings for cumbs
        TextView tv=new TextView(this.context);
        tv.setEllipsize(TextUtils.TruncateAt.END);
        tv.setSingleLine(true);
        tv.setTextSize(TypedValue.COMPLEX_UNIT_PX, textSize);
        tv.setBackgroundResource(viewStyleId);

        /*call custom event - this event will be fired when user click on one of
         textviews and returns position of textview and value that user sat as id
         */
        tv.setOnClickListener(new View.OnClickListener() {
            @Override
            public void onClick(View v) {

                SetPosition(position);
                clickListener.onClick(position, Id);
            }
        });

        //if user wants to update each textviews
        if(textViewUpdate!=null)
            tv=textViewUpdate.UpdateTextView(context,tv);

        if(isRTL())
            tv.setRotationY(180);

        return tv;
    }

در خطوط اولیه، یک Textview ساخته و متد Ellipsize را با Truncate.END مقداردهی می‌نماید. این مقدار دهی باعث می‌شود اگر متن، در Textview جا نشد، ادامه‌ی آن با ... مشخص شود. در خط بعدی Textview را تک خطه معرفی می‌کنیم. در خط بعدی اندازه‌ی قلم را بر اساس آنچه کاربر مشخص کرده است، تغییر می‌دهیم و بعد هم استایل را برای آن مقداردهی می‌کنیم. بعد از آن رویداد کلیک را برای آن مشخص می‌کنیم تا اگر کاربر بر روی آن کلیک کرد، رویداد اختصاصی خودمان را فراخوانی کنیم.
در خط بعدی اگر rtl با true مقدار دهی شده باشد، textview را حول محور Y چرخش می‌دهد تا برای زبان‌های راست به چپ چون فارسی آماده گردد و در نهایت Textview ساخته شده و به سمت متد DrawPath باز می‌گرداند.

بعد از ساخته شدن TextViewها، وقت آن است که به Layout اضافه شوند که وظیفه‌ی اینکار بر عهده‌ی متد AddTextViewOnLayout است:
 //this method calling by everywhere to needs add textviews on the layout like master method :drawpath
    private void AddTextViewsOnLayout()
    {
        //prepare layout
        //remove everything on layout for recreate it
        layout.removeAllViews();
        layout.setOrientation(LinearLayout.HORIZONTAL);
        layout.setVerticalGravity(Gravity.CENTER_VERTICAL);
        if(isRTL())
            layout.setRotationY(180);



        //add textviews one by one

        int position=0;
        for (TextView tv:textViews)
        {
            layout.addView(tv,params);

            //add next node image between textviews if user defined a next node image
            if(tinyNextNodeImage>0)
                if(position<(textViews.size()-1)) {
                    layout.addView(GetNodeImage(), params);
                    position++;
                }
        }

    }

در چند خط اول، Layout آماده سازی می‌شود. این آماده سازی شامل پاکسازی اولیه Layout یا خالی کردن ویوهای درون آن است که می‌تواند از رندر قبلی باشد. افقی بودن جهت چینش Layout، در مرکز نگاه داشتن ویوها و نهایتا چرخش حول محور Y در صورت true بودن خاصیت RTL است. در خطوط بعدی یک حلقه وجود دارد که Textview‌های ایجاد شده را یک به یک در Layout می‌چیند و اگر کاربر تصویر گرافیکی را هم به (همان فلش‌های اشاره‌گر) متغیر tinyNextNodeImage نسبت داده باشد، آن‌ها را هم بین TextView‌ها می‌چیند و بعد از پایان یافتن کار، مجددا به متد DrawPath باز می‌گردد.
تا به اینجا کار چیدمان به ترتیب انجام شده است ولی از آنجا که اندازه‌ی Layout در هر گوشی و  در دو حالت حالت افقی یا عمودی نگه داشتن گوشی متفاوت است، نمی‌توان به این چینش اعتماد کرد که به چه نحوی عناصر نمایش داده خواهند شد و این مشکل توسط متد BatchSizeOperation (تغییر اندازه دسته جمعی) حل می‌گردد. در اینجا هم باز متد post به آخرین textview اضافه شده است. به این علت که موقعی‌که همه‌ی textview‌ها در ui جا خوش کردند، بتوانیم به خاصیت‌های ui آن‌ها دستیابی داشته باشیم. حالا بعد از ترسیم باید اندازه آن‌ها را اصلاح کنیم. قدم به قدم متد BatchSizeOperation را بررسی می‌کنیم:
//set textview width depend on screen width
private void BatchSizeOperation()
{
//get width of next node between cumbs
Bitmap tinyBmap = BitmapFactory.decodeResource(context.getResources(), tinyNextNodeImage);
int tinysize=tinyBmap.getWidth();
//get sum of nodes
tinysize*=(textViews.size()-1);
...
}
ابتدا لازم است ‍‍‍‍‍طول مسیری که همه ویوها یا المان‌های ما را دارند، به دست آوریم. اول از تصویر کوچک شروع می‌کنیم و پهنای آن را می‌گیریم. سپس عدد به دست آمده را در تعداد آن ضرب می‌کنیم تا جمع پهناها را داشته باشیم. سپس نوبت به TextView‌ها می‌رسد.

  //get width size of screen(layout is screen here)
        int screenWidth=GetLayoutWidthSize();

        //get sum of arrows and cumbs width
        int sumtvs=tinysize;
        for (TextView tv : textViews) {

            int width=tv.getWidth();
            sumtvs += width;
        }
در ادامه‌ی این متد، متد GetLayoutWidthSize را صدا می‌زنیم که وظیفه‌ی آن برگرداندن پهنای layout است و کد آن به شرح زیر است:
    private int GetLayoutWidthSize()
    {
        int width=layout.getWidth();
        int padding=layout.getPaddingLeft()+layout.getPaddingRight();
        width-=padding;
        return width;
    }
در این متد پهنا به احتساب padding‌های چپ و راست به دست می‌آید و مقدار آن را به عنوان اندازه‌ی صفحه نمایش، تحویل متد والد می‌دهد. در ادامه هم پهنای هر Textview محاسبه شده و جمع کل آن‌ها را با اندازه‌ی صفحه مقایسه می‌کند. اگر کوچکتر بود، کار این متد در اینجا تمام می‌شود و نیازی به تغییر اندازه نیست. ولی اگر نبود کد ادامه می‌یابد:
    private void  BatchSizeOperation()
    {
        ....

    //if sum of cumbs is less than screen size the state is good so return same old textviews
        if(sumtvs<screenWidth)
            return ;


        if(textViews.size()>3)
        {
            //make fake path
            MakeFakePath();

            //clear layout and add textviews again
            AddTextViewsOnLayout();
        }

        //get free space without next nodes -> and spilt rest of space to textviews count to get space for each textview
        int freespace =screenWidth-tinysize;
        int each_width=freespace/textViews.size();

        //some elements have less than each_width,so we should leave size them and calculate more space again
        int view_count=0;
        for (TextView tv:textViews)
        {
            if (tv.getWidth()<=each_width)
                freespace=freespace-tv.getWidth();
            else
                view_count++;
        }
        if (view_count==0) return;

        each_width=freespace/view_count;
        for (TextView tv:textViews)
        {
            if (tv.getWidth()>each_width)
                tv.setWidth(each_width);
        }


    }

اگر آیتم‌ها بیشتر از سه عدد باشند، می‌توانیم از حالت مسیر جعلی استفاده کنیم که توسط متد MakeFakePath انجام می‌شود. البته بعد از آن هم باید دوباره view‌ها را چینش کنیم تا مسیر جدید ترسیم گردد، چون ممکن است بعد از آن باز هم جا نباشد یا آیتم‌ها بیشتر از سه عدد نیستند. در این حالت، حداقل کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که فضای موجود را بین آن‌ها تقسیم کنیم تا همه‌ی کاسه، کوزه‌ها سر آیتم آخر نشکند و متنش به ... تغییر یابد و حداقل از هر آیتم، مقداری از متن اصلی نمایش داده شود. پس میانگین فضای موجود را گرفته و بر تعداد المان‌ها تقسیم می‌کنیم. البته این را هم باید در نظر گرفت که در تقسیم بندی، بعضی آیتم‌ها آن مقدار پهنا را نیاز ندارند و با پهنای کمتر هم می‌شود کل متنشان را نشان داد. پس یک کار اضافه‌تر این است که مقدار پهنای اضافی آن‌ها را هم حساب کنیم و فقط آیتم‌هایی را پهنا دهیم که به مقدار بیشتری از این میانگین احتیاج دارند. در اینجا کار به پایان می‌رسد و مسیر نمایش داده می‌شود.

نحوه‌ی کارکرد متد MakeFakePath بدین صورت است که 4 عدد TextView را ایجاد کرده که المان‌های با اندیس 0 و 2 و 3 به صورت نرمال و عادی ایجاد شده و همان کارکرد سابق را دارند. ولی المان شماره دو با اندیس 1 با متن ... نماینده‌ی آیتم‌های میانی است و رویدادکلیک  آن به شکل زیر تحریف یافته است:

 //if elements are so much(mor than 3),we make a fake path to decrease elements
    private void MakeFakePath()
    {
        //we make 4 new elements that index 1 is fake element and has a rest of real path in its heart
        //when user click on it,path would be opened
        textViews=new ArrayList<>(4);
        TextView[] tvs=new TextView[4];
        int[] positions= {0,items.size()-3,items.size()-2,items.size()-1};

        for (int i=0;i<4;i++)
        {
            //request for new textviews
            tvs[i]=MakeTextView(positions[i],items.get(positions[i]).getId());

            if(i!=1)
                tvs[i].setText(items.get(positions[i]).getDiplayText());
            else {
                tvs[i].setText("...");
                //override click event and change it to part of code to open real path by call setposition method and redraw path
                tvs[i].setOnClickListener(new View.OnClickListener() {
                    @Override
                    public void onClick(View v) {
                        int pos = items.size() - 3;
                        int id = items.get(pos).getId();
                        SetPosition(items.size() - 3);
                        clickListener.onClick(pos, id);
                    }
                });
            }
            textViews.add(tvs[i]);
        }
    }
این رویداد با استفاده از setPosition به آیتم index-3 بازگشته و مجددا المان‌ها رسم می‌گردند و سپس رویداد کلیک این آیتم را هم اجرا می‌کند و المان‌های با اندیس 2 و 3 را به ترتیب به رویدادهای index-1 و index-2 متصل می‌کنیم.
نظرات مطالب
EF Code First #12
تزریق مستقیم یک concrete class در سازنده‌ی یک کلاس، تزریق وابستگی‌ها نام ندارد. اطلاعات بیشتر
برای نمونه نوشتن ( public UnitOfWork(DbContext context به معنای استفاده مستقیم از DbContext در سازنده‌ی کلاس است. در اینجا یک concrete class (یک کلاس معمولی دات نتی) در سازنده‌ی کلاس تزریق شده و عملیات معکوس سازی وابستگی‌ها رخ نداده‌است. این کلاس کاملا وابسته‌است به جزئیات کامل پیاده سازی کلاس DbContext
نظرات مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت پنجم - سیاست‌های دسترسی پویا
مواردی که اشاره کردید کاملا صحیح است.
موردی را در نظر بگیرید که کاربران به صورت سلسله مراتبی تعریف می‌شوند (تعریف کاربر و محل قرارگیری کاربر در درخت کاربران پویا است)
ما صفحه ای داریم که در آن لاگ رفتار کاربران در آن مشاهده می‌شود، با این قید که هر کاربر می‌تواند فقط لاگ کاربران زیر مجوعه خود را مشاهده کند (یعنی فیلد‌های سطوح دسترسی هست و ما می‌توانیم رکورد‌های مورد نظر را استخراج کنیم) ما به کاربران اجازه مشاهده صفحه (مشاهده لاگ) را می‌دهیم، طبیعتا چون کاربران پویا هستند امکان ایجاد صفحه به ازای هر کاربر وجود ندارد. در این شرایط ایده ای غیر از اعمال دستی فیلتر‌های برای واکشی، هست؟