نظرات مطالب
ممنون. فعلا تا آخر سال زمان زیادی هست ... ;)
چندی پیش یکی از دوستان درباره فریم ورک ExtJs سوالاتی را پرسیده بود که تصمیم گرفتم جوابهای مورد نظر را به صورت عمومی در قالب یک پست منتشر کنم.
پاسخ یک کلمه است: ExtJs. بله درست است در طراحی این CMS تنها از یک فریم ورک جاوااسکریپتی به نام ExtJs استفاده شده است. فریم ورکی که به عقیده بعضیها یک رویا برای توسعه دهندگان وب است و به عقیده سایرین شاید یک کابوس. در این پست قصد دارم به عنوان کسی که با این فریم ورک آشنایی دارم این موضوع را بررسی و مزایا و معایب این فریم ورک را عنوان کنم.
ExtJs یک فریم ورک جاوااسکریپ است بر مبنای Sencha و طراحی شده برای توسعه پروژههای وب در مقیاس بزرگ و به صورت cross-platform . مجوز استفاده از این فریم ورک به صورت GPLv3 است.(یعنی مجاز به استفاده رایگان از فایلهای این فریم ورک هستید به شرطی که قصد استفاده تجاری از پروژه تهیه شده را نداشته باشید! در غیر این صورت باید زحمت خرید نسخه تجاری این فریم ورک را متحمل شوید).
نسخه ای که درباره آن بحث میکنیم نسخه چهار این فریم ورک (ExtJs 4) که بر مبنای ExtJs 3 تولید شده است. تفاوت عمده آن با نسخه قبلی در تکمیل ابزار و کامپوننت هاست و از طرفی نسخه چهار این فریم ورک بر مبنای مدل MVC توسعه داده شده است. یعنی همانند Angular و BackBoneJs میتوانید مفاهیم کنترلر و مدل را به راحتی پیاده سازی کنید.
رویایی به نام ExtJs
اگر بخواهیم این فریم ورک را یک رویا برای توسعه دهندگان وب بنامیم میتوان عناوین زیر را به عنوان مزایا برشمرد:
اجرای کد بالا با استفاده از ExtJs به صورت زیر خواهد بود:
خروجی مورد نظر برای Ext.Net:
با توجه مواردی که ذکر شد میتوان به یک نکته مهم رسید و آن هم این است که هنگام انتخاب ExtJs یا Ext.Net (البته این شامل اکثر ابزارهای توسعه دیگر نیز خواهد شد) حتما شرایط موجود و حاکم برای توسعه محصول را مد نظر داشته باشید که این شرایط شامل محیط اجرای محصول، مدت زمان لازم برای توسعه، سطح دانش نیرویهای توسعه دهنده و ... نیز میباشد.
- ExtJs چیست؟
- چه زمانی کاربرد دارد؟
- تفاوت آن با سایر فریم ورکهای جاوااسکریپ در چیست؟
پاسخ یک کلمه است: ExtJs. بله درست است در طراحی این CMS تنها از یک فریم ورک جاوااسکریپتی به نام ExtJs استفاده شده است. فریم ورکی که به عقیده بعضیها یک رویا برای توسعه دهندگان وب است و به عقیده سایرین شاید یک کابوس. در این پست قصد دارم به عنوان کسی که با این فریم ورک آشنایی دارم این موضوع را بررسی و مزایا و معایب این فریم ورک را عنوان کنم.
ExtJs یک فریم ورک جاوااسکریپ است بر مبنای Sencha و طراحی شده برای توسعه پروژههای وب در مقیاس بزرگ و به صورت cross-platform . مجوز استفاده از این فریم ورک به صورت GPLv3 است.(یعنی مجاز به استفاده رایگان از فایلهای این فریم ورک هستید به شرطی که قصد استفاده تجاری از پروژه تهیه شده را نداشته باشید! در غیر این صورت باید زحمت خرید نسخه تجاری این فریم ورک را متحمل شوید).
نسخه ای که درباره آن بحث میکنیم نسخه چهار این فریم ورک (ExtJs 4) که بر مبنای ExtJs 3 تولید شده است. تفاوت عمده آن با نسخه قبلی در تکمیل ابزار و کامپوننت هاست و از طرفی نسخه چهار این فریم ورک بر مبنای مدل MVC توسعه داده شده است. یعنی همانند Angular و BackBoneJs میتوانید مفاهیم کنترلر و مدل را به راحتی پیاده سازی کنید.
رویایی به نام ExtJs
اگر بخواهیم این فریم ورک را یک رویا برای توسعه دهندگان وب بنامیم میتوان عناوین زیر را به عنوان مزایا برشمرد:
- در درجه اول قابلیتی که این فریم ورک را متفاوت از سایر فریم ورکهای جاوااسکریپتی میکند
این است که این فریم ورک انبوهی از کامپوننتها و ویجیتهای آماده را به
همراه خود دارد (با کارایی و انعطاف پذیری قابل قبول) و به نوعی شما را بی نیاز از هرگونه مجموعه کامپوننتهای دیگر خواهد
کرد.
- این فریم ورک به خوبی از مباحت OOP پشتیبانی میکند و به این صورت است که یک
سری مفاهیم و مدلهای پایه در این فریم ورک تعبیه شده و به راحتی شما میتوانید مدلهای مورد نظر خود را بر اساس این مفاهیم و مدلهای پایه توسعه
دهید.
- تمام مفاهیم و ابزار لازم جهت درخواستهای Ajax ای و اعتبار سنجی سفارشی و
دستکاری عناصر DOM و... به خوبی در این فریم ورک وجود دارد.
- به دلیل وجود کامپوننتهای یک دست و آماده به راحتی میتوانید امکان تغییر theme را در پروزههای خود بدون کوچکترین زحمت قرار دهید.
- کنترل GridPanel،TreeView ، کنترلهای ورود اطلاعات، کنترل Tab با قابلیت درخواستهای لود صفحات به صورت Ajax و Async با کمترین زحمت در کد نویسی و هم چنین چارتهای بسیار گسترده و متنوع از دیگر مزایای این فریم ورک میتواند باشد.
- ارائه مکانیزمی مناسب برای کار با عملیات داده ای Json. به عنوان نمونه:
Ext.data.JsonP.request({ url: '@url', params: { apiKey: '1234' }, callbackKey: 'myCallbackFn', success: function(){ }, failure: function(){ }, scope: this });
- این فریم ورک ابزارهای جالب و کارآمدی برای توسعه به صورت SPA را داراست.
- کنترلهای داده ای این فریم ورک در هنگام کار با حجم داده بسیار زیاد، فراتر از انتظار عمل میکنند(برای مثال کنترل GridPanel و DataView)
- اگر قصد تولید و توسعه بک پروژه بزرگ درون سازمانی را دارید و سرعت تولید نیز برای شما مهم است ExtJs در این زمینه کمک شایانی به شما خواهد کرد.
- و...
حال با همه این تفاسیر آیا این فریم ورک یک رویا برای هر توسعه دهنده وب خواهد بود؟
به طور قطع نه. با توجه به اصل واقع بینی! همواره به خاطر داشته باشید که
اگر این فریم ورک یک ابزار بی نقص و همه منظوره بود الآن مطمئنا صدها کتاب و
مستندات درباره آن نوشته شده بود و شاید شهرتی بس فراتر از این داشت.
کابوسی به نام ExtJs
- اگر قصد ایجاد یک وب سایت کوچک و جمع و جور را دارید به طوری که مباحث مربوط به SEO نیز برای شما اهمیت دارد تجربه نشان داده است که انتخاب ExtJs میتواند یکی از بزرگترین اشتباهات در طول عمر کاری شما شود.
- ExtJs هیچ گونه کمکی برای تولید و توسعه اپلیکیشنهای موبایل یا پروژههای وب گرافیکی نمیتواند به شما کند.
- اگر سرعت یکی از فاکتور خیلی مهم برای شماست بهتر است به این فریم ورک علاقه نشان ندهید.(کتابخانه آن چیزی در حدود 500KB است! البته با فشرده سازی به 150KB خواهد رسید که باز هم قابل قبول نیست)
- مجوز استفاده برای پروژههای تجاری به صورت رایگان نیست.(^)
- به دلیل وجود ابزارهای متنوع و زیاد؛ زمان یادگیری برای آشنایی و کار کردن با ابزارها، نسبتا طولانی خواهد شد.
- کد نویسی برای استفاده از ابزارهای آن در مقایسه با Jquery و Angular بیشتر خواهد بود(البته این به نوعی مزیت هم است، به دلیل اینکه خوانایی کدها بسیار بالا میرود)
- در طراحی کامپوننتها آن از تگ div در حد غیر قابل قبول استفاده شده است به طوری که Debug صفحات حتی با Firebug هم در بعضی مواقع سخت میشود.
- و...
Ext.Net چیست؟
Ext.Net یک پیاده سازی خاص از فریم ورک ExtJs است که برای توسعه پروژههای Asp.Net Web Forms و Asp.Net MVC طراحی شده است. تفاوت اصلی بین این دو محصول در نوع کدنویسی برای استفاده در پروژههای Asp.Net است. برای مثال در هنگام کار با Ext.Net و پروژههای MVC از آنجا که این محصول سازگاری کامل با موتور Razor دارد به راحتی میتوانید به صورت سینتکس Razor صفحات خود را طراحی کنید.
مثال:
ExtJs
Ext.create('Ext.panel.Panel', { title: 'Fit Layout', width: 500, height: 200, items: { title: 'Inner Panel', html: 'Panel content', bodyPadding: 10, border: true }, renderTo: Ext.getBody() });
Ext.Net
@(X.Panel() .ID("ExpandablePanel") .Title("Panel") .Width(500) .Height(300) .Collapsible(true) .Loader(X.ComponentLoader() .Url(Url.Action("RenderChild")) .Mode(LoadMode.Frame) .DisableCaching(true) .Params(new { containerId = "ExpandablePanel" }) .LoadMask(lm => lm.ShowMask = true) ) .Listeners(l => { l.Expand.Handler = "this.reload();"; l.Collapse.Handler = "this.clearContent();"; }) )
جمع بندی:
با توجه مواردی که ذکر شد میتوان به یک نکته مهم رسید و آن هم این است که هنگام انتخاب ExtJs یا Ext.Net (البته این شامل اکثر ابزارهای توسعه دیگر نیز خواهد شد) حتما شرایط موجود و حاکم برای توسعه محصول را مد نظر داشته باشید که این شرایط شامل محیط اجرای محصول، مدت زمان لازم برای توسعه، سطح دانش نیرویهای توسعه دهنده و ... نیز میباشد.
نظرات اشتراکها
شرکت در وبینار شرکت تلریک
جهت یادآوری
این وبینار فردا ساعت 7:30 بعد از ظهر برگزار خواهد شد
این وبینار فردا ساعت 7:30 بعد از ظهر برگزار خواهد شد
اشتراکها
پخش زنده رویداد NET Conf. در یوتیوب
یه سوال:اختلاف زمانی ساعت گرینویچ با تهران همیشه 3:30 هست؟
نظرات مطالب
خلاصه اشتراکهای روز سه شنبه 17 آبان 1390
سلام؛ تنظیم کردم که از امشب ساعت 22:05 ارسال شود :)
TOTPیک الگوریتمی است که از ساعت برای تولید رمزهای یکبارمصرف استفاده میکند. به این صورت که در هر لحظه یک کد منحصر به فرد تولید خواهد شد. اگر با برنامه Google Authenticator کار کرده باشید این مفهوم برایتان اشناست.
در این مطلب میخواهیم سناریویی را پیاده سازی کنیم که برای فراخوانی APIها باید یک رمز منحصر به فرد همراه توکن ارسال کنند. برای انجام این کار هر کاربر و یا کلاینتی که بخواهد از API استفاده کند در ابتدا باید لاگین کند و بعد از لاگین یک ClientSecret به طول 16 کاراکتر به همراه توکن به او ارسال میکنیم. از ClientSecret برای رمزنگاری کد ارسال شده ( TOTP ) استفاده میکنیم. مانند Public/Private key یک Key ثابت در سمت سرور و یک Key ثابت در برنامه موبایل وجود دارد و هنگام رمزنگاری TOTP علاوه بر Key موجود در موبایل و سرور از ClientSecret خود کاربر هم استفاده میکنیم تا TOTP بوجود آمده کاملا منحصر به فرد باشد. ( مقدار TOTP را با استفاده از دو کلید Key و ClientSecret رمزنگاری میکنیم ).
در این مثال تاریخ فعلی را ( UTC ) قبل از فراخوانی API در موبایل میگیریم و Ticks آن را در یک مدل ذخیره میکنیم. سپس مدل که شامل تایم فعلی میباشد را سریالایز میکنیم و به string تبدیل میکنیم سپس رشته بدست آمده را با استفاده از الگوریتم AES رمزنگاری میکنیم با استفاده از Key ثابت و ClientSecret. سپس این مقدار بدست آمده را در هدر Request-Key قرار میدهیم. توجه داشته باشید باید ClientSecret هم در یک هدر دیگر به سمت سرور ارسال شود زیرا با استفاده از این ClientSecret عملیات رمزگشایی مهیا میشود. به عنوان مثال ساعت فعلی به صورت Ticks به این صورت میباشد "637345971787256752 ". این عدد از نوع long است و با گذر زمان مقدار آن بیشتر میشود. در نهایت مدل نهایی سریالایز شده به این صورت است :
{"DateTimeUtcTicks":637345812872371593}
g/ibfD2M3uE1RhEGxt8/jKcmpW2zhU1kKjVRC7CyrHiCHkdaAmLOwziBATFnHyJ3
var dateTimeNow = DateTime.UtcNow; var expireTimeFrom = dateTimeNow.AddMinutes(-1).Ticks; var expireTimeTo = dateTimeNow.Ticks; string clientSecret = httpContext.Request.Headers["ClientSecret"].ToString(); string decryptedRequestHeader = AesProvider.Decrypt(requestKeyHeader, clientSecret); var requestKeyData = System.Text.Json.JsonSerializer.Deserialize<ApiLimiterDto>(decryptedRequestHeader); if (requestKeyData.DateTimeUtcTicks >= expireTimeFrom && requestKeyData.DateTimeUtcTicks <= expireTimeTo)
در ادامه اگر رشتهی رمزنگاری شده در کش موجود باشد، مجددا پیغام "Forbidden: You don't have permission to call this api" را به کاربر نمایش میدهیم؛ زیرا به این معناست که رشتهی رمزنگاری شده قبلا ارسال شده است. سپس رشته رمزنگاری شده را رمزگشایی میکنیم و به مدل ApiLimiterDto دیسریالایز میکنیم و بررسی میکنیم که مقدار Ticks ارسال شده از طرف موبایل، از یک دقیقه قبل بیشتر بوده و از زمان حال کمتر باشد. اگر در بین این دو بازه باشد، یعنی درخواست معتبر هست و اجازه فراخوانی API را دارد؛ در غیر این صورت پیغام 403 را به کاربر نمایش میدهیم.
مدل ApiLimiterDto :
public class ApiLimiterDto { public long DateTimeUtcTicks { get; set; } }
public class ApiLimiterMiddleware { private readonly RequestDelegate _next; private readonly IDistributedCache _cache; public ApiLimiterMiddleware(RequestDelegate next, IDistributedCache cache) { _next = next; _cache = cache; } private const string requestKey = "Request-Key"; private const string clientSecretHeader = "ClientSecret"; public async Task InvokeAsync(HttpContext httpContext) { if (!httpContext.Request.Headers.ContainsKey(requestKey) || !httpContext.Request.Headers.ContainsKey(clientSecretHeader)) { await WriteToReponseAsync(); return; } var requestKeyHeader = httpContext.Request.Headers[requestKey].ToString(); string clientSecret = httpContext.Request.Headers[clientSecretHeader].ToString(); if (string.IsNullOrEmpty(requestKeyHeader) || string.IsNullOrEmpty(clientSecret)) { await WriteToReponseAsync(); return; } //اگر کلید در کش موجود بود یعنی کاربر از کلید تکراری استفاده کرده است if (_cache.GetString(requestKeyHeader) != null) { await WriteToReponseAsync(); return; } var dateTimeNow = DateTime.UtcNow; var expireTimeFrom = dateTimeNow.AddMinutes(-1).Ticks; var expireTimeTo = dateTimeNow.Ticks; string decryptedRequestHeader = AesProvider.Decrypt(requestKeyHeader, clientSecret); var requestKeyData = System.Text.Json.JsonSerializer.Deserialize<ApiLimiterDto>(decryptedRequestHeader); if (requestKeyData.DateTimeUtcTicks >= expireTimeFrom && requestKeyData.DateTimeUtcTicks <= expireTimeTo) { //ذخیره کلید درخواست در کش برای جلوگیری از استفاده مجدد از کلید await _cache.SetAsync(requestKeyHeader, Encoding.UTF8.GetBytes("KeyExist"), new DistributedCacheEntryOptions { AbsoluteExpiration = DateTimeOffset.Now.AddMinutes(2) }); await _next(httpContext); } else { await WriteToReponseAsync(); return; } async Task WriteToReponseAsync() { httpContext.Response.StatusCode = (int)HttpStatusCode.Forbidden; await httpContext.Response.WriteAsync("Forbidden: You don't have permission to call this api"); } } }
برای رمزنگاری و رمزگشایی، یک کلاس را به نام AesProvider ایجاد کردهایم که عملیات رمزنگاری و رمزگشایی را فراهم میکند.
public static class AesProvider { private static byte[] GetIV() { //این کد ثابتی است که باید در سمت سرور و موبایل موجود باشد return encoding.GetBytes("ThisIsASecretKey"); } public static string Encrypt(string plainText, string key) { try { var aes = GetRijndael(key); ICryptoTransform AESEncrypt = aes.CreateEncryptor(aes.Key, aes.IV); byte[] buffer = encoding.GetBytes(plainText); string encryptedText = Convert.ToBase64String(AESEncrypt.TransformFinalBlock(buffer, 0, buffer.Length)); return encryptedText; } catch (Exception) { throw new Exception("an error occurred when encrypting"); } } private static RijndaelManaged GetRijndael(string key) { return new RijndaelManaged { KeySize = 128, BlockSize = 128, Padding = PaddingMode.PKCS7, Mode = CipherMode.CBC, Key = encoding.GetBytes(key), IV = GetIV() }; } private static readonly Encoding encoding = Encoding.UTF8; public static string Decrypt(string plainText, string key) { try { var aes = GetRijndael(key); ICryptoTransform AESDecrypt = aes.CreateDecryptor(aes.Key, aes.IV); byte[] buffer = Convert.FromBase64String(plainText); return encoding.GetString(AESDecrypt.TransformFinalBlock(buffer, 0, buffer.Length)); } catch (Exception) { throw new Exception("an error occurred when decrypting"); } } }
متد Decrypt و Encrypt یک ورودی به نام key دریافت میکنند که از هدر ClientSecret دریافت میشود. در سمت سرور عملا عمل Decrypt انجام میشود و Encrypt برای این مثال در سمت سرور کاربردی ندارد.
برای رمزنگاری با استفاده از روش AES، چون از 128 بیت استفاده کردهایم، باید طول متغییر key برابر 16 کاراکتر باشد و IV هم باید کمتر یا برابر 16 کاراکتر باشد.
در نهایت برای استفاده از این میان افزار میتوانیم از MiddlewareFilter استفاده کنیم که برای برخی از apiهای مورد نظر از آن استفاده کنیم.
کلاس ApiLimiterPipeline :
public class ApiLimiterPipeline { public void Configure(IApplicationBuilder app) { app.UseMiddleware<ApiLimiterMiddleware>(); } }
نحوه استفاده از میان افزار برای یک اکشن خاص :
[Route("api/[controller]/[action]")] [ApiController] public class ValuesController : ControllerBase { [MiddlewareFilter(typeof(ApiLimiterPipeline))] public async Task<IActionResult> Get() { return Ok("Hi"); } }
من قصد دارم در قالب چند مطلب برخی از مفاهیم پایه و مهم برنامه نویسی را که پیش نیازی برای درک اکثر مطالب موجود در وب سایت است به زبان ساده بیان کنم تا دایره افرادی که میتوانند از مطالب ارزشمند این وب سایت استفاده کنند وسعت بیشتری پیدا کند. لازم به توضیح است از آنجا که علاقه ندارم اینجا تبدیل به نسخه فارسی MSDN یا کتاب آنلاین آموزش برنامه نویسی شود این سری آموزشها بیشتر شامل مفاهیم کلیدی خواهند بود.
این مطلب به عنوان اولین بخش از این سری مطالب منتشر میشود.
هدف این نوشته بررسی جزییات برنامه نویسی در رابطه با کلاس و شیء نیست. بلکه دریافتن چگونگی شکل گرفتن ایده شیء گرایی و علت مفید بودن آن است.
در سمت راست بخشی از نقشه یک ساختمان و در سمت چپ ساختمان ساخته شده بر اساس این نقشه را میبینید. ساختمان همان شیء است. و نقشه ساختمان کلاس آن است چراکه امکان ایجاد اشیائی که تحت عنوان ساختمان طبقه بندی (کلاس بندی) میشوند را فراهم میکند. به همین سادگی. کلاسها طرح اولیه، نقشه یا قالبی هستند که جزییات یک شی را توصیف میکنند.
حتماً با من موافق هستید اگر بگویم:
سوال: کلاس یا نقشه ایجاد گاو چیست؟ اگر از من بپرسید خواهم گفت طرح اولیه گاو هم ممکن است وجود داشته باشد البته در اختیار خداوند و با سطح دسترسی ملکوت!
اتومبیل، تلویزیون و ... همگی مثال هایی از اشیاء پیرامون ما در دنیای واقعی هستند که حتماً میتوانید کلاس یا نقشه ایجاد آنها را نیز بدست آورید و یا ویژگیها و کارکردهای آنها را برشمارید.
برای نوشتن برنامه جهت حل یک مسئله بزرگ باید بتوان آن مسئله را به بخشهای کوچکتری تقسیم نمود. در این رابطه مفهوم شیء و کلاس با همان کیفیتی که در محیط پیرامون ما وجود دارد به صورت مناسبی امکان تقسیم یه مسئله بزرگ به بخشهای کوچکتر را فراهم میکند. و سبب میشود هماهنگی و تقارن و تناظر خاصی بین اشیاء برنامه و دنیای واقعی بوجود آید که یکی از مزایای اصلی روش شیء گراست.
از آنجا که در یک برنامه اصولاً همه چیز و همه مفاهیم در قالب کدها و دستورات برنامه معنا دارد، کلاس و شیء نیز چیزی بیش از قطعاتی کد نیستند. قطعه کد هایی که بسته بندی شده اند تا تمام کار مربوط به هدفی که برای آنها در نظر گرفته شده است را انجام دهند.
همان طور که در هر زبان برنامه نویسی دستوراتی برای کارهای مختلف مانند تعریف یک متغیر یا ایجاد یک حلقه و ... در نظر گرفته شده است، در زبانهای برنامه نویسی شیء گرا نیز دستوراتی وجود دارد تا بتوان قطعه کدی را بر اساس مفهوم کلاس بسته بندی کرد.
به طور مثال قطعه کد زیر را در زبان برنامه نویسی سی شارپ در نظر بگیرید.
در این قطعه کد با استفاده از کلمه کلیدی class در زبان سی شارپ کلاسی ایجاد شده است که دارای دو ویژگی نام و سن و دو رفتار راه رفتن و دویدن است.
این کلاس به چه دردی میخورد؟ کجا میتوانیم از این کلاس استفاده کنیم؟
پاسخ این است که این کلاس ممکن است برای ما هیچ سودی نداشته باشد و هیچ کجا نتوانیم از آن استفاده کنیم. اما بیایید فرض کنیم برنامه نویسی هستیم که قصد داریم یک بازی فوتبال بنویسیم. به جای آنکه قطعات کد مجزایی برای هر یک از بازیکنان و کنترل رفتار و ویژگیهای آنان بنویسیم با اندکی تفکر به این نکته پی میبریم که همه بازیکنان مشترکات بسیاری دارند و به عبارتی در یک گروه یا کلاس قابل دسته بندی هستند. پس سعی میکنیم نقشه یا قالبی برای بازیکنها ایجاد کنیم که دربردارنده ویژگیها و رفتارهای آنها باشد.
همان طور که در نقشه ساختمان نمیتوانیم زندگی کنیم این کلاس هم هنوز آماده انجام کارهای واقعی نیست. چراکه برخی مقادیر هنوز برای آن تنظیم نشده است. مانند نام بازیکن و سن و ....
و همان طور که برای سکونت لازم است ابتدا یک ساختمان از روی نقشه ساختمان بسازیم برای استفاده واقعی از کلاس یاد شده نیز باید از روی آن شیء بسازیم. به این فرآیند وهله سازی یا نمونه سازی نیز میگویند. یک زبان برنامه نویسی شیء گرا دستوراتی را برای وهله سازی نیز در نظر گرفته است. در C# کلمه کلیدی new این وظیفه را به عهده دارد.
وقتی فرآیند وهله سازی صورت میگیرد یک نمونه یا شیء از آن کلاس در حافظه ساخته میشود که در حقیقت میتوانید آنرا همان کدهای کلاس تصور کنید با این تفاوت که مقداردهیهای لازم صورت گرفته است. به دلیل تعیین مقادیر لازم، حال شیء تولید شده میتواند به خوبی اعمال پیش بینی شده را انجام دهد. توجه نمایید در اینجا پیاده سازی داخلی رفتار دویدن و اینکه مثلاً در هنگام فراخوانی آن چه کدی باید اجرا شود تا تصویر یک بازیکن در حال دویدن در بازی نمایش یابد مد نظر و موضوع بحث ما نیست. بحث ما چگونگی سازماندهی کدها توسط مفهوم کلاس و شیء است. همان طور که مشاهده میکنید ما تمام جزییات بازیکنها را یکبار در کلاس پیاده سازی کرده ایم اما به تعداد دلخواه میتوانیم از روی آن بازیکنهای مختلف را ایجاد کنیم. همچنین به راحتی رفتار دویدن یک بازیکن را فراخوانی میکنیم بدون آنکه پیاده سازی کامل آن در اختیار و جلوی چشم ما باشد.
تمام آنچه که بازیکن برای انجام امور مربوط به خود نیاز دارد در کلاس بازیکن کپسوله میشود. بدیهی است در یک برنامه واقعی ویژگیها و رفتارهای بسیار بیشتری باید برای کلاس بازیکن در نظر گرفته شود. مانند پاس دادن، شوت زدن و غیره.
به این ترتیب ما برای هر برنامه میتوانیم مسئله اصلی را به تعدادی مسئله کوچکتر تقسیم کنیم و وظیفه حل هر یک از مسائل کوچک را به یک شیء واگذار کنیم. و بر اساس اشیاء تشخیص داده شده کلاسهای مربوطه را بنویسیم. برنامه نویسی شیء گرا سبب میشود تا مسئله توسط تعدادی شیء که دارای نمونههای متناظری در دنیای واقعی هستند حل شود که این امر زیبایی و خوانایی و قابلیت نگهداری و توسعه برنامه را بهبود میدهد.
احتمالاً تاکنون متوجه شده اید که برای نگهداری ویژگیهای اشیاء از متغیرها و برای پیاده سازی رفتارها یا کارکردهای اشیاء از توابع استفاده میکنیم.
با توجه به این که هدف این مطلب بررسی مفهوم شیء گرائی بود و نه جزییات برنامه نویسی، بنابراین بیان برخی مفاهیم در این رابطه را که بیشتر در مهندسی نرم افزار معنا دارند تا در دنیای واقعی در مطالب بعدی بررسی میکنیم.
این مطلب به عنوان اولین بخش از این سری مطالب منتشر میشود.
هدف این نوشته بررسی جزییات برنامه نویسی در رابطه با کلاس و شیء نیست. بلکه دریافتن چگونگی شکل گرفتن ایده شیء گرایی و علت مفید بودن آن است.
مشاهده مفاهیم شیء گرایی در پیرامون خود
حتماً در دنیای برنامه نویسی شیء گرا بارها با کلمات کلاس و شیء روبرو شده اید. درک صحیح از این مفاهیم بسیار مهم و البته بسیار ساده است. کار را با یک مثال شروع میکنیم. به تصویر زیر نگاه کنید.در سمت راست بخشی از نقشه یک ساختمان و در سمت چپ ساختمان ساخته شده بر اساس این نقشه را میبینید. ساختمان همان شیء است. و نقشه ساختمان کلاس آن است چراکه امکان ایجاد اشیائی که تحت عنوان ساختمان طبقه بندی (کلاس بندی) میشوند را فراهم میکند. به همین سادگی. کلاسها طرح اولیه، نقشه یا قالبی هستند که جزییات یک شی را توصیف میکنند.
حتماً با من موافق هستید اگر بگویم:
- در نقشه ساختمان نمیتوانید زندگی کنید اما در خود ساختمان میتوانید.
- از روی یک نقشه میتوان به تعداد دلخواه ساختمان ساخت.
- هنگامی که در یک ساختمان زندگی میکنید نیازی نیست تا دقیقاً بدانید چگونه ساخته شده و مثلاً سیم کشی یا لوله کشیهای آن چگونه است! تنها کافیست بدانید برای روشن شدن لامپ باید کلید آن را بزنید.
- ساختمان دارای ویژگی هایی مانند متراژ، ضخامت دیوار، تعداد پنجره و ابعاد هر یک و ... است که در هنگام ساخت و بر اساس اطلاعات موجود در نقشه تعیین شده اند.
- ساختمان دارای کارکرد هایی است. مانند بالا و پایین رفتن آسانسور و یا باز و بسته شدن درب پارکینگ. هر یک از این کارکردها نیز بر اساس اطلاعات موجود در نقشه پیاده سازی و ساخته شده اند.
- ساختمان تمام اجزای لازم برای اینکه از آن بتوانیم استفاده کنیم و به عبارتی در آن بتوانیم زندگی کنیم را در خود دارد.
سوال: کلاس یا نقشه ایجاد گاو چیست؟ اگر از من بپرسید خواهم گفت طرح اولیه گاو هم ممکن است وجود داشته باشد البته در اختیار خداوند و با سطح دسترسی ملکوت!
اتومبیل، تلویزیون و ... همگی مثال هایی از اشیاء پیرامون ما در دنیای واقعی هستند که حتماً میتوانید کلاس یا نقشه ایجاد آنها را نیز بدست آورید و یا ویژگیها و کارکردهای آنها را برشمارید.
مفاهیم شیء گرایی در مهندسی نرم افزار
مفاهیمی که تاکنون در مورد دنیای واقعی مرور کردیم همان چیزی است که در دنیای برنامه نویسی ـ به عقیده من دنیای واقعیتر از دنیای واقعی ـ با آن سر و کار داریم. علت این امر آن است که اصولاً ایده روش برنامه نویسی شیء گرا با مشاهده محیط پیرامون ما به وجود آمده است.برای نوشتن برنامه جهت حل یک مسئله بزرگ باید بتوان آن مسئله را به بخشهای کوچکتری تقسیم نمود. در این رابطه مفهوم شیء و کلاس با همان کیفیتی که در محیط پیرامون ما وجود دارد به صورت مناسبی امکان تقسیم یه مسئله بزرگ به بخشهای کوچکتر را فراهم میکند. و سبب میشود هماهنگی و تقارن و تناظر خاصی بین اشیاء برنامه و دنیای واقعی بوجود آید که یکی از مزایای اصلی روش شیء گراست.
از آنجا که در یک برنامه اصولاً همه چیز و همه مفاهیم در قالب کدها و دستورات برنامه معنا دارد، کلاس و شیء نیز چیزی بیش از قطعاتی کد نیستند. قطعه کد هایی که بسته بندی شده اند تا تمام کار مربوط به هدفی که برای آنها در نظر گرفته شده است را انجام دهند.
همان طور که در هر زبان برنامه نویسی دستوراتی برای کارهای مختلف مانند تعریف یک متغیر یا ایجاد یک حلقه و ... در نظر گرفته شده است، در زبانهای برنامه نویسی شیء گرا نیز دستوراتی وجود دارد تا بتوان قطعه کدی را بر اساس مفهوم کلاس بسته بندی کرد.
به طور مثال قطعه کد زیر را در زبان برنامه نویسی سی شارپ در نظر بگیرید.
class Player { public string Name; public int Age; public void Walk() { // کدهای مربوط به پیاده سازی راه رفتن } public void Run() { // کدهای مربوط به پیاده سازی دویدن } }
این کلاس به چه دردی میخورد؟ کجا میتوانیم از این کلاس استفاده کنیم؟
پاسخ این است که این کلاس ممکن است برای ما هیچ سودی نداشته باشد و هیچ کجا نتوانیم از آن استفاده کنیم. اما بیایید فرض کنیم برنامه نویسی هستیم که قصد داریم یک بازی فوتبال بنویسیم. به جای آنکه قطعات کد مجزایی برای هر یک از بازیکنان و کنترل رفتار و ویژگیهای آنان بنویسیم با اندکی تفکر به این نکته پی میبریم که همه بازیکنان مشترکات بسیاری دارند و به عبارتی در یک گروه یا کلاس قابل دسته بندی هستند. پس سعی میکنیم نقشه یا قالبی برای بازیکنها ایجاد کنیم که دربردارنده ویژگیها و رفتارهای آنها باشد.
همان طور که در نقشه ساختمان نمیتوانیم زندگی کنیم این کلاس هم هنوز آماده انجام کارهای واقعی نیست. چراکه برخی مقادیر هنوز برای آن تنظیم نشده است. مانند نام بازیکن و سن و ....
و همان طور که برای سکونت لازم است ابتدا یک ساختمان از روی نقشه ساختمان بسازیم برای استفاده واقعی از کلاس یاد شده نیز باید از روی آن شیء بسازیم. به این فرآیند وهله سازی یا نمونه سازی نیز میگویند. یک زبان برنامه نویسی شیء گرا دستوراتی را برای وهله سازی نیز در نظر گرفته است. در C# کلمه کلیدی new این وظیفه را به عهده دارد.
Player objPlayer = new Player(); objPlayer.Name = “Ali Karimi”; objPlayer.Age = 30; objPlayer.Run();
تمام آنچه که بازیکن برای انجام امور مربوط به خود نیاز دارد در کلاس بازیکن کپسوله میشود. بدیهی است در یک برنامه واقعی ویژگیها و رفتارهای بسیار بیشتری باید برای کلاس بازیکن در نظر گرفته شود. مانند پاس دادن، شوت زدن و غیره.
به این ترتیب ما برای هر برنامه میتوانیم مسئله اصلی را به تعدادی مسئله کوچکتر تقسیم کنیم و وظیفه حل هر یک از مسائل کوچک را به یک شیء واگذار کنیم. و بر اساس اشیاء تشخیص داده شده کلاسهای مربوطه را بنویسیم. برنامه نویسی شیء گرا سبب میشود تا مسئله توسط تعدادی شیء که دارای نمونههای متناظری در دنیای واقعی هستند حل شود که این امر زیبایی و خوانایی و قابلیت نگهداری و توسعه برنامه را بهبود میدهد.
احتمالاً تاکنون متوجه شده اید که برای نگهداری ویژگیهای اشیاء از متغیرها و برای پیاده سازی رفتارها یا کارکردهای اشیاء از توابع استفاده میکنیم.
با توجه به این که هدف این مطلب بررسی مفهوم شیء گرائی بود و نه جزییات برنامه نویسی، بنابراین بیان برخی مفاهیم در این رابطه را که بیشتر در مهندسی نرم افزار معنا دارند تا در دنیای واقعی در مطالب بعدی بررسی میکنیم.
در این مطلب قصد داریم نحوهی یکپارچه سازی افزونهی انتخاب تاریخ و زمان MD.BootstrapPersianDateTimePicker را با گریدهای Kendo UI، در دو حالت ویرایش به صورت popup و یا inline، بررسی کنیم:
پیشنیازها
برای این مطلب از دو کتابخانهی moment-jalaali، برای تبدیل تاریخ، از میلادی به شمسی و برعکس، استفاده خواهیم کرد. همچنین کنترل انتخاب تاریخ نیز از کتابخانهی MD.BootstrapPersianDateTimePicker تامین میشود.
moment-jalaali را میتوانید به صورت ذیل از طریق npm نصب کنید:
سپس دو مدخل ذیل را باید به مجموعهی مداخل اسکریپتهای صفحهی خود اضافه کنید:
MD.BootstrapPersianDateTimePicker را یا از طریق نیوگت نصب کنید و یا مخزن کد آنرا به صورت کامل دریافت کنید:
پس از دریافت این بسته، فایل jquery.Bootstrap-PersianDateTimePicker.css آنرا به مداخل cssهای خود اضافه کنید.
همچنین فایلهای jalaali.js و jquery.Bootstrap-PersianDateTimePicker.js آنرا نیز به مداخل اسکریپتهای صفحهی خود اضافه نمائید.
در کل اگر از ASP.NET Core استفاده میکنید، فایل bundleconfig.json یک چنین شکلی را پیدا خواهد کرد. در این حالت فایل layout برنامه تنها این دو مدخل نهایی را نیاز خواهد داشت:
فعالسازی کنترل انتخاب تاریخ شمسی بجای کامپوننت پیش فرض انتخاب تاریخ Kendo UI
پس از افزودن ارجاعات مورد نیاز، اکنون فرض ما بر این است که ستون تاریخ، دقیقا با فرمت میلادی از سمت سرور دریافت میشود و addDate نام دارد.
پس از آن، مرحلهی اول کار، نمایش این تاریخ میلادی به صورت شمسی است:
اینکار را با تعریف یک template و سپس ارسال مقدار addDate که همان نام خاصیت ستون جاری است به کتابخانهی moment-jalaali، انجام میدهیم. در این حالت همواره تاریخهای میلادی تنظیم شدهی در این ستون، در حالت نمایش معمولی با فرمت شمسی ظاهر میشوند.
در ادامهی تکمیل خواص ستون جاری، خاصیت editor را اضافه خواهیم کرد:
توسط پارامتر اول آن میتوان کار سفارشی سازی کنترل ویرایش این ستون را انجام داد و خاصیت دوم آن، نام فیلد جاری و همچنین مقادیر مدل آنرا در اختیار ما قرار میدهد.
در ادامه نیاز است یک input field سفارشی را در اینجا درج کنیم تا کار نمایش کنترل انتخاب تاریخ شمسی را انجام دهد:
کاری که در اینجا انجام شده، افزودن یک input مزین شده با ویژگیهای مخصوص MD.BootstrapPersianDateTimePicker است تا توسط آن شناسایی شود. همچنین چون مقدار options.model.addDate در اصل میلادی است، توسط کتابخانهی moment-jalaali به شمسی تبدیل و بجای value این کنترل ارائه میشود تا زمانیکه این ستون در حالت ویرایش قرار گرفت، این تاریخ شمسی توسط کنترل انتخاب تاریخ، به درستی پردازش شده و نمایش داده شود.
متد input.appendTo، کار افزودن این input جدید را به container یا همان محل نمایش ستون جاری، انجام میدهد.
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید، هرچند ظاهر Input جدید تغییر کردهاست، اما سبب نمایش کنترل انتخاب تاریخ نمیشود؛ چون این فیلد ویرایشی، پس از رندر صفحه، به صفحه اضافه شدهاست. به همین جهت نیاز است متد EnableMdDateTimePickers نیز فراخوانی شود. این متد کار فعالسازی input جدید را انجام خواهد داد:
تا اینجا موفق شدیم بجای کنترل انتخاب تاریخ میلادی، کنترل انتخاب تاریخ شمسی را نمایش دهیم. اما تاریخی که انتخاب میشود نیز شمسی است و تاریخی که به سمت سرور ارسال خواهد شد، میلادی میباشد. به همین جهت تغییرات این کنترل را تحت نظر قرار داده و هر زمانیکه کاربر تاریخی را انتخاب کرد، آنرا به میلادی تبدیل کرده و بجای فیلد addDate اصلی تنظیم میکنیم:
تنها مرحلهی باقیمانده، مخفی کردن این کنترل نمایش تاریخ، با از دست رفتن فوکوس است:
اگر این کار را انجام ندهیم، در حالت popup با بسته شدن آن، هنوز کنترل نمایش تاریخ نمایان خواهد بود و بسته نمیشود یا در حالت ویرایش inline، با کلیک بر روی دکمهی لغو ویرایش ردیف، باز هم شاهد باقی ماندن این کنترل در صفحه خواهیم بود که تجربهی کاربری مطلوبی به شمار نمیرود.
کدهای کامل این مثال را از اینجا میتوانید دریافت کنید: با این کنترلر و این View
پیشنیازها
برای این مطلب از دو کتابخانهی moment-jalaali، برای تبدیل تاریخ، از میلادی به شمسی و برعکس، استفاده خواهیم کرد. همچنین کنترل انتخاب تاریخ نیز از کتابخانهی MD.BootstrapPersianDateTimePicker تامین میشود.
moment-jalaali را میتوانید به صورت ذیل از طریق npm نصب کنید:
npm install moment-jalaali --save
node_modules/moment/min/moment.min.js node_modules/moment-jalaali/build/moment-jalaali.js
MD.BootstrapPersianDateTimePicker را یا از طریق نیوگت نصب کنید و یا مخزن کد آنرا به صورت کامل دریافت کنید:
Install-Package MD.BootstrapPersianDateTimePicker
همچنین فایلهای jalaali.js و jquery.Bootstrap-PersianDateTimePicker.js آنرا نیز به مداخل اسکریپتهای صفحهی خود اضافه نمائید.
در کل اگر از ASP.NET Core استفاده میکنید، فایل bundleconfig.json یک چنین شکلی را پیدا خواهد کرد. در این حالت فایل layout برنامه تنها این دو مدخل نهایی را نیاز خواهد داشت:
<link href="~/css/site.min.css" rel="stylesheet" asp-append-version="true" /> <script src="~/js/site.min.js" type="text/javascript" asp-append-version="true"></script>
فعالسازی کنترل انتخاب تاریخ شمسی بجای کامپوننت پیش فرض انتخاب تاریخ Kendo UI
پس از افزودن ارجاعات مورد نیاز، اکنون فرض ما بر این است که ستون تاریخ، دقیقا با فرمت میلادی از سمت سرور دریافت میشود و addDate نام دارد.
پس از آن، مرحلهی اول کار، نمایش این تاریخ میلادی به صورت شمسی است:
{ field: "addDate", title: "تاریخ ثبت", template: "#=moment(addDate).format('jYYYY/jMM/jDD')#",
در ادامهی تکمیل خواص ستون جاری، خاصیت editor را اضافه خواهیم کرد:
editor: function(container, options) { }
در ادامه نیاز است یک input field سفارشی را در اینجا درج کنیم تا کار نمایش کنترل انتخاب تاریخ شمسی را انجام دهد:
// دریافت تاریخ میلادی و تبدیل آن به شمسی جهت نمایش در تکست باکس var persianAddDate = moment(options.model.addDate).format('jYYYY/jMM/jDD'); // ایجاد کنترل انتخاب تاریخ سفارشی با مقدار تاریخ شمسی دریف جاری var input = $('<div dir="ltr" class="input-group">'+ '<div class="input-group-addon" data-name="datepicker1" data-mddatetimepicker="true" data-trigger="click" data-targetselector="#' + options.field + '" data-fromdate="false" data-enabletimepicker="false" data-englishnumber="true" data-placement="left">'+ '<span class="glyphicon glyphicon-calendar"></span>'+ '</div>'+ '<input type="text" value="'+ persianAddDate +'" class="form-control" id="' + options.field + '" placeholder="از تاریخ" data-mddatetimepicker="true" data-trigger="click" data-targetselector="#' + options.field + '" data-englishnumber="true" data-fromdate="true" data-enabletimepicker="false" data-placement="right" />'+ '</div>'); // افزودن کنترل جدید به صفحه input.appendTo(container);
متد input.appendTo، کار افزودن این input جدید را به container یا همان محل نمایش ستون جاری، انجام میدهد.
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید، هرچند ظاهر Input جدید تغییر کردهاست، اما سبب نمایش کنترل انتخاب تاریخ نمیشود؛ چون این فیلد ویرایشی، پس از رندر صفحه، به صفحه اضافه شدهاست. به همین جهت نیاز است متد EnableMdDateTimePickers نیز فراخوانی شود. این متد کار فعالسازی input جدید را انجام خواهد داد:
// با خبر سازی کتابخانه انتخاب تاریخ از تکست باکس جدید EnableMdDateTimePickers();
تا اینجا موفق شدیم بجای کنترل انتخاب تاریخ میلادی، کنترل انتخاب تاریخ شمسی را نمایش دهیم. اما تاریخی که انتخاب میشود نیز شمسی است و تاریخی که به سمت سرور ارسال خواهد شد، میلادی میباشد. به همین جهت تغییرات این کنترل را تحت نظر قرار داده و هر زمانیکه کاربر تاریخی را انتخاب کرد، آنرا به میلادی تبدیل کرده و بجای فیلد addDate اصلی تنظیم میکنیم:
// هر زمانیکه کاربر تاریخ جدیدی را وارد کرد، آنرا به میلادی تبدیل کرده و در مدل ردیف جاری ثبت میکنیم // در نهایت این مقدار میلادی است که به سمت سرور ارسال خواهد شد $('#' + options.field).change(function(){ var selectedPersianDate = $(this)[0].value; var gregorianAddDate = moment(selectedPersianDate, 'jYYYY/jMM/jDD').format('YYYY-MM-DD'); options.model.set('addDate', gregorianAddDate); });
تنها مرحلهی باقیمانده، مخفی کردن این کنترل نمایش تاریخ، با از دست رفتن فوکوس است:
// با از دست رفتن فوکوس نیاز است این کنترل مخفی شود $('#' + options.field).blur(function(){ $('[data-name="datepicker1"]').MdPersianDateTimePicker('hide'); });
کدهای کامل این مثال را از اینجا میتوانید دریافت کنید: با این کنترلر و این View