با توجه به وجود کار گروهی در شرکتهای نرم افزاری، بعضی مواقع انتظارهایی از هر نوع به شما میرسد که ممکن است چالشی برای کارهای در دست انجام شما بوجود آورد. در این متن سعی شده این موارد بررسی و راه حلهایی برای حل مسالمت آمیز آن پیشنهاد شود.
- در مواقعی که کار جدیدی به شما میرسد و برآوردی از زمان انجام آن ندارید قبل از دادن هر قولی زمان کوتاهی بین نیمروز تا 2 روز برای بررسی درخواست کنید که با توجه به اهمیت موضوع ممکن است در حد بیان شفاهی یک درخواست بماند و ادامه ای نداشته باشد.
- در زمانی که موارد زیاد کار جدید در پی هم به شما رسانده میشود قبل از انجام اگر اولویت بندی دارید طبق همان لیست کارتان را جلو ببرید و با توجه به اهمیت موضوعی، کار جدید بین کارها گنجانده شود البته برای پیشرفت بهتر کار وضعیتتان را به شخص درخواست کننده بطور اجمالی توضیح دهید و بنظر در این مواقع کمی هم چاشنی گرفتاری مناسب در توضیحتان بسیار کارآمد است.
- در بین توضیحات به شخص درخواست دهنده که معمولا رئیس قسمت و یا مدیر پروژه است حتما تصمیم گیری برای ترتیب و اهمیت کارها را به او بسپارید و لیست اولویت بندی جدید دریافتی را برای خودتان نگهدارید.
- هیچگاه خودتان را بیکار نشان ندهید، در خیلی از مواقع فرد مزاحم از کم کار بودن شما منظور تعداد کارهای در دست انجام به سراغ شما میاید. بگذارید مثالی برایتان بیاورم که در واقع خاطره ای از همکاران خودمان است. رئیس بخش به X میگوید که کارتان خیلی کم شده و Y را که نوع فعالیتش (شاید سخت افزاری که دائما بین میزها و اتاقها جابجا میشود و یا یک کیس کامپیوتر را هم ممکن است جابجا کند) با شما (خاص پشت میز بنشینید و شروع به خلق قسمهای مختلف نرم افزار کنید) سنخیتی ندارد را در کفه دیگر ترازو قرار میدهد، خوب X هم بعد از جابجایی بی مورد چند کیس به اتاقهای در دسترس از کسی بنقل از رئیس میشنود که شما یعنی X خیلی فعالیتتان زیاد است و دارید در این مجموعه سخت تلاش میکنید.
- همیشه دور و بر میز کارتان را از صندلیهای اضافه خالی کنید و برای گوش کردن به فرد مزاحم ترجیح بدهید که او ایستاده باشد. و اگر بحث به نقطههایی غیر از مسئولیت شما رسید و یا بی مورد ادامه دار شد بطوریکه مزاحم برنامه ریزی شما شد با عکس العملتان به فرد نشان بدهید که مزاحم شماست و کارتان در اهمیت بالاتری وجود دارد.
- همیشه در بیان و جواب درخواستها از مکالمه بصورت زنده استفاده کنید و نه از ایمیل و یا یادداشت.
- در هنگام طولانی شدن صحبت با فرد مزاحم با تغییر در چهره مانند مالیدن چشم و یا مرتب کردن کاغذهای روی میز و نگاه کردن مدام به ساعت مچی و یا به حاشیه بردن صورت فرد در بک گراند نگاهتان با توجه خیلی بیشتر به صفحه نمایش اعلام کنید که دیگر بس است.
- اگر تا پیش از این به خلوت بودن میز کارتان اهمیت میدادید. مطمئن باشید با ادامه این رفتار کاغذهای میز شما را دیگران افزایش میدهند نه شما، پس بهتر است که شما کاغذها را آنقدرها هم کاهش ندهید و هر از چندگاهی هم کاغذها را بور بزنید.
- ما بیکار ننشسته ایم، چطور؟ بگذارید خاطره ای برایتان تعریف کنم. یکی از دوستان مسئول قسمتی از نگهداری سرورهای اداره ای را بر عهده گرفته بود و تقریبا در یک سیکل بر اساس شیفت، کابل شبکه سرور را بیرون میکشید همکار دیگر مبهوت میشد که این کار چه سودی دارد. به تلفنهای زیادی که زده میشد جواب در حال بررسی و حل مشکل هستیم داده میشد و در آخر این سوال چرا را با این جواب میداد " ما بیکار ننشسته ایم ". یعنی این تفکر باید خلق شود که شما دور از چشم دیگران هم بیکار نیستید .
- بیشتر مواقع کاری که به شما ارجاع داده میشود بصورت باز است یعنی چه؟ کار بدون تعریف دامنه ارجاع میشود و بدین معناست که روی آن فکر نشده و فقط بیان یک نیاز(خیال) تبدیل به یک دستور کتبی شده است تا در حین کار باگها از بین برود و کار مناسب از آب بیرون بیاید. چکار باید کرد هیچوقت قول زمان را در حین توضیح و ارجاع کار به کسی ندهید زیرا با بررسی کار عمق فاجعه مشخص میشود و در آن زمان است که شما میتوانید با توجه به درکتان از مسئله حجم و زمانیکه به درخواست کننده میدهید او را نیز در نسبت به مسئله آگاه میکنید و با مشورت و مشارکت او تصمیم به انجام و یا ارائه زمانبندی بدهید.
- چرخ ساز نباشید، در حین دریافت نقش در تراژدی نرم افزار نویسی مواظب باشید که نقش گالیله و یا کریستف کلمب را بشما ندهند. ساخت سرویس و یا نوعی سند که مستنداتی غیر از چند سایت که فقط تعاریف را نشان میدهد و از توسعه خبری نباشد. چون بعد از زمانی که بر روی پروژه میگذارید شما قیم آن نرم افزار میشوید و شکست کار شکست شماست.
- توضیح فنی ممنوع، شاید برای شما مهم باشد که از چه تکنیک و یا کتابخانه هایی استفاده میکنید ولی بالاتر از شما به این موضوع اهمیت میدهند که چند ساعت باز هم میگویم چند ساعت وقت برای آن کار صرف کرده اید. یعنی هرچه بیشتر شیفتگی خود را به کتابخانههای تسهیل کننده مانند افزونه هایی مثل ریشارپر نشان بدهید برای فرد مقابل که ممکن است یک برنامه نویس ADO.NET باشد شما به چشم یک کلاهبردار و یا سوء استفاده گر بنظر میایید.
اگر دوستان هم مورادی مشابه را در نظر دارند لطفا برای
مشارکت در نظرات درج کنند.
پ.ن: با توجه به بعضی نظرات لازم میدونم اینو بگم که متن بالا در واقع تمثیل ادب از که آموختی بوده تا رواج بی ادبی. البته امیدوارم برداشت خواننده این نباشه که همه مجموعه رو باید سر کار گذاشت.