مطالب
آموزش MDX Query - قسمت اول

در طول این سری آموزش‌های MDX (البته هنوز نمی‌دانم چند قسمت خواهد بود) تلاش خواهم کرد تمامی موارد موجود در MDX‌ها را به طور کامل با شرح و توضیح مناسب پوشش دهم.

امیدوارم شما دوستان عزیز پس از مطالعه‌ی این مجموعه مقالات به دانش کافی در خصوص MDX Query‌ها دست پیدا کنید.

در قسمت اول این آموزش‌ها در نظر دارم در ابتدا مفاهیم اولیه OLAP و همچنین مفاهیم مورد نیاز در Multi Dimentional Data Base  ها برای شما عزیزان توضیح دهم و در قسمت‌های بعدی این مجموعه در خصوص MDX Query‌ها صحبت خواهم کرد.

انباره داده (Data Warehouse)

عملا یک یا چند پایگاه داده می‌باشد که اطلاعات تجمیع شده از دیگر پایگاه‌های داده را درخود نگه داری می‌کند. برای ارایه گزارشاتی که از پایگاه داده‌های OLTP نمی‌توانیم به راحتی بگیریم.

(OLTP (Online transaction processing

سیستم پردازش تراکنش بر‌خط می‌باشند . که عملا همان سیستم هایی می‌باشند که در طول روز دارای تغییرات بسیار زیادی می‌باشند (مانند سیستم‌های حسابداری، انبار داری و ... که در طول روز دایما دارای تغییرات در سطح داده می‌باشند.)

(OLAP (OnLine Analysis Processing 

این سیستم‌ها خدماتی در نقش تحلیل‌گر داده و تصمیم گیرنده ارائه می‌‌کند. چنین سیستمهایی می‌‌توانند، داده را در قالبهای مختلف برای هماهنگ کردن نیازهای مختلف کاربران مختلف، سازماندهی کنند.

تفاوت انبار داده (Data Warehouse) و پایگاه داده(Data Base)

وظیفه اصلی سیستم‌های پایگاه‌داده کاربردی OnLine ،پشتیبانی از تراکنش‌های بر‌خط و  پردازش کوئری است. این سیستم‌ها، سیستم پردازش تراکنش بر‌خط(OLTP)  نامیده می‌شوند و بیشتر عملیات روزمره یک سازمان را پوشش می‌‌دهند. از سوی دیگر انبار‌داده، خدماتی در نقش تحلیل‌گر داده و تصمیم گیرنده ارائه می‌‌کند. چنین سیستمهایی می‌‌توانند داده را در قالبهای مختلف برای هماهنگ کردن نیازهای مختلف کاربران مختلف، سازماندهی و ارائه می‌کند. این سیستم‌ها با نام سیستم‌های پردازش تحلیلی بر‌خط (OLAP) شناخته‌می‌شوند.

موارد تفاوت انبار داده (Data Warehouse) و پایگاه داده(Data Base)

• از لحاظ مدل‌های داده: پایگاه‌های داده برای مدل  OLTP بهینه سازی شده‌است. که بر اساس مدل داده رابطه‌ای امکان پردازش تعداد زیادی تراکنش همروند، که اغلب حاوی رکورد‌های اندکی هستند را دارد. اما در انبارهای داده که برای پردازش تحلیلی بر خط، طراحی شده‌اند امکان پردازش تعداد کمی کوئری پیچیده بر روی تعداد بسیار زیادی رکورد داده فراهم می‌شود. سرورهای OLAP می‌توانند از دو نوع رابطه‌ای  (ROLAP)  یا چند‌بعدی باشند (MOLAP).
• از لحاظ کاربران: کاربران پایگاه‌داده کارمندان دفتری و مسؤولان هستند در حالی‌که کاربران انبار‌داده مدیران و تصمیم‌گیرنده‌ها هستند.
• از لحاظ عملیات قابل اجرا بر روی آن‌ها: عملیات انجام شده برروی پایگاه‌های داده عمدتا عملیات (Select/Insert/Update/Delete) می‌باشد ، در حالی که عملیات روی انبار داده عمدتا Select  ها می‌باشند.
• از لحاظ مقدار داده‌ها: مقدار داده‌های یک پایگاه‌داده در حدود چند مگابایت تا چند گیگابایت است در حالی که این مقدار در انبار داده در حدود چند گیگابایت تا چند ترابایت است.
• از لحاظ زمان پرس و جو : به طور کلی سرعت پرس و جو  ها روی انباره‌ی داده بسیار بالاتر از کوئری مشابه آن روی پایگاه داده می‌باشد.
مراحل ساخت یک انباره‌ی داده (Data WareHouse) به شرح زیر می‌باشد 



• پاکسازی داده (Data Cleansing)

پاکسازی داده‌ها عبارت است از شناسایی و حذف خطاها و ناسازگاریهای داده ای به منظور دستیابی به داده‌ها‌یی با کیفیت بالاتر.

اگر داده‌ها  از منابع یکسان مثل فایل‌ها  یا پایگاه‌های داده ای گرفته شوند خطاهایی از قبیل اشتباهات تایپی، داده‌های نادرست و فیلدهای بدون مقدار را خواهیم داشت و چنانچه داده‌ها  از منابع مختلف مثل پایگاه داده‌های مختلف یا سیستم اطلاعاتی مبتنی بر وب گرفته شوند .با توجه به نمایش‌های دادهای مختلف خطاها بیشتر بوده و پاکسازی داده‌ها  اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد. برای دستیابی به دادههای دقیق و سازگار، بایستی داده‌ها  را یکپارچه نموده و تکرارهای آنها را حذف نمود.

وجود خطاهای نویزی، ناسازگاری در داده‌های انبار داده و ناقص بودن داده‌ها  امری طبیعی است. فیلدهای یک جدول ممکن است خالی باشند و یا دارای داده‌های خطا دار و ناسازگار باشند. برای هر کدام از این حالت‌ها  روشهایی جهت پاکسازی و اصلاح داده‌ها  ارایه می‌شود. 

در این بخش عملیات مختلفی برای پاکسازی داده‌ها  قابل انجام است:

• نادیده گرفتن تاپل‌های نادرست
• پرکردن فیلدهای نادرست به صورت دستی
• پرکردن فیلدهای نادرست با یک مقدار مشخص
• پرکردن فیلدها با توجه به نوع فیلد و داده‌ها ی موجود
• پرکردن فیلدها با نزدیکترین مقدار ممکن (مثلا میانگین فیلد تاپل‌های دیگر می‌تواند به عنوان یک مقدار مناسب در نظر گرفته شود)
• یکپارچه‌سازی (Integration)
این فاز شامل ترکیب داده‌های دریافتی از منابع اطلاعاتی مختلف، استفاده از متاداده‌ها  برای شناسایی و حذف افزونگی داده ها، تشخیص و رفع برخوردهای داده ای می‌باشد. 

یکپارچه سازی داده‌ها از سه فاز کلی تشکیل شده است:
• شناسایی فیلدهای یکسان: فیلدهای یکسان که در جدول‌ها ی مختلف دارای نامهای مختلف میباشند. 

• شناسایی افزونگی‌ها ی موجود در داده‌ها ی ورودی:  داده‌های ورودی گاهی دارای افزونگی است. مثلا بخشی از رکورد در جداول مختلف وجود دارد.

• مشخص کردن برخورد‌های داده ای: مثالی از  برخوردهای داده ای یکسان نبودن واحدهای نمایش داده ای است. مثلا فیلد وزن در یک جدول بر حسب کیلوگرم و در جدولی دیگر بر حسب گرم ذخیره شده است.


• تبدیل داده‌ها(Data Transformation)
در این فاز، داده‌های ورودی طی مراحل زیر به شکلی که مناسب عمل داده کاوی باشند، در می‌آیند:
• از بین بردن نویز داده¬ها(Smoothing)
• تجمیع داده¬ها(Aggregation)
• کلی¬سازی(Generalization)
• نرمال¬سازی(Normalization)
• افزودن فیلدهای جدید
در ادامه به شرح  هر یک می‌پردازیم:
1. از بین بردن نویزهای داده ای(Smoothing): منظور از  داده‌های نویزی، داده هایی هستند که در خارج از بازه مورد نظر قرار می‌گیرند. مثلا اگر بازه حقوقی کارمندان بین یک صد هزار تومان و یک میلیون تومان باشد، داده‌های خارج از این بازه به عنوان داده‌های نویزی شناخته شده و در این مرحله اصلاح می‌گردند. برای اصلاح داده‌های نویزی از روشهای زیر استفاده می‌شود:
• استفاده از مقادیر مجاور برای تعیین یک مقدار مناسب برای فیلدهای دارای نویز
• دسته بندی داده‌های موجود و مقداردهی فیلد دارای داده نویزی با استفاده از دسته نزدیکتر
• ترکیب روشهای فوق با ملاحظات انسانی، در این روش، اصلاح مقادیر نویزی با استفاده از یکی از روشهای فوق انجام می‌گیرد اما افرادی برای بررسی و اصلاح نیز وجود دارند
2. تجمیع داده ها(Aggregation): تجمیع داده‌ها به معنی بدست آوردن اطلاعات جدید از ترکیب داده‌های موجود می‌باشد. به عنوان مثال بدست فروش ماهانه از حساب فروش‌های روزانه.
3. کلی سازی(Generalization): کلی سازی به معنی دسته بندی داده‌های موجود براساس ماهیت و نوع آنها است. به عنوان مثال می‌توان اطلاع رده‌های سنی خاص (جوان، بزرگسال، سالخورده) را از فیلد سن استخراج کرد. 
4. نرمال سازی(Normalization): منظور از نرمال سازی، تغییر مقیاس داده‌ها است. به عنوان مثالی از نرمال سازی، می‌توان به تغییر بازه یک فیلد از مقادیر موجود به بازه 0 تا 1 اشاره کرد.

5. افزودن فیلدهای جدید: گاهی اوقات برای سهولت عمل داده کاوی می‌توان فیلدهایی به مجموعه فیلدهای موجود اضافه کرد. مثلا می‌توان فیلد میانگین حقوق کارمندان یک شعبه را به مجموعه فیلدهای موجود اضافه نمود.

• کاهش داده‌ها(Reduction)

در این مرحله، عملیات کاهش داده‌ها انجام می‌گیرد که شامل تکنیکهایی برای نمایش کمینه اطلاعات موجود است

. این فاز از سه بخش  تشکیل می‌شود:

• کاهش دامنه و بعد: فیلدهای نامربوط، نامناسب و تکراری حذف می‌شوند. برای تشخیص فیلدهای اضافی، روشهای آماری و تجربی وجود دارند ؛ یعنی  با اعمال الگوریتمهای آماری و یا تجربی بر روی داده‌های موجود در یک بازه زمانی مشخص، به این نتیجه می‌رسیم که فیلد یا فیلدهای خاصی کاربردی در انباره داده ای و داده کاوی نداشته و آنها را حذف می‌کنیم. 

• فشرده سازی داده ها: از تکنیکهای فشرده سازی برای کاهش اندازه داده‌ها استفاده می‌شود.
• کدکردن داده ها: داده‌ها در صورت امکان با پارامترها و اطلاعات کوچکتر جایگزین می‌شوند.

مدل داده‌ای رابطه‌ای (Relational) وچند بعدی (Multidimensional)  :

1. مدل داده رابطه‌ای (Relational data modeling)  بر اساس دو مفهوم اساسی موجودیت (entity)  و رابطه (relation) بنا نهاده شده است. از این رو آن را با نام مدل ER نیز می‌شناسند.

• موجودیت (entity) : نمایانگر همه چیزهایی که در پایگاه داده وجود خارجی دارند یا به تصور در می‌آیند. پدیده‌ها دارای مشخصاتی هستندکه به آن‌ها صفت (attribute) گفته می‌شود.

• رابطه (relation) : پدیده‌ها را به هم می‌پیوندد و چگونگی در ارتباط قرار گرفتن آن‌ها با یکدیگر را مشخص می‌کند.

2. مدل داده چند‌بعدی ( Multidimensional modeling ) یا MD بر پایه دو ساختار جدولی اصلی بنا نهاده شده است: 



• جدول حقایق (Fact Table)

• جداول ابعاد (Dimension Table)


این ساختار امکان داشتن یک نگرش مدیریتی و تصمیم‌گیری به داده‌های موجود در پایگاه داده را تسهیل می‌کند. 

جدول حقایق : قلب حجم داده‌ای ما را تشکیل می‌دهد و شامل دو سری فیلد است : کلیدهای خارجی به ابعاد و شاخص‌ها (Measure). 

شاخص‌ها (Measure) : معیارهایی هستند که بر روی آن‌ها تحلیل انجام می‌گیرد و درون جدول حقایق قرار دارند. شاخص‌ها قبل از شکل‌گیری انبار داده توسط مدیران و تحلیل‌گران به دقت مشخص می‌‌شوند. چون در مرحله کار با انبار اطلاعات اساسی هر تحلیل بر اساس همین شاخص‌ها شکل می‌گیرد. شاخص‌‌ها تقریباً همیشه مقادیر عددی را شامل می‌شوند. مثلا برای یک فروشگاه زنجیره‌ای این شاخص‌ها می‌توانند واحدهای فروخته‌شده کالاها و مبلغ فروش به تومان باشند.

بعد (Dimension) : هر موجودیت در این مدل می‌تواند با یک بعد تعریف شود. ولی بعدها با موجودیت‌های مدل ER متفاوتند زیرا آن‌ها سازمان شاخص‌ها را تعیین می‌کنند. علاوه بر این دارای یک ساختار سلسله مراتبی هستند و به طور کلی برای حمایت از سیستم‌های تصمیم گیری سازمان‌دهی شده‌اند.

اجزای بعدها member نام دارند و تقریباٌ همه بعدها، memberهای خود را در یک یا چند سطح سلسله مراتبی (hierarchies) سازمان‌دهی می‌نمایند، که این سلسله مراتب نمایانگر مسیر تجمیع (integration) و ارتباط بین سطوح پایین‌تر (مثل روز) و سطوح بالاتر (مثل ماه و سال) است. وقتی یک دسته از memberهای خاص با هم مفهوم جدیدی را ایجاد می‌‌کنند، به آنها یک سطح (Level) می‌گوییم. ( مثلاٌ هر سی روز را ماه می‌‌گوییم. در این حالت ماه یک سطح است. ) 

حجم‌های داده‌ای (Data Cube)

حجم‌های داده‌ای یا Cube از ارتباط تعدادی بعد با تعدادی شاخص تعریف می‌‌شود. ترکیب memberهای هر بعد از حجم داده‌ای فضای منطقی را تعریف می‌کند که در آن مقادیر شاخص‌ها  ظاهر می‌‌شوند. هر بخش مجزا که شامل یکی از memberهای بعد در حجم داده‌ای است ، سلول (cell) نامیده‌می‌شود. سلول‌ها شاخص‌های مربوط به تجمیع‌های مختلف را در خود نگهداری می‌نمایند. در واقع مقادیر مربوط به حقایق (Fact) که در جدول حقایق (Fact) تعریف می‌شوند در حجم داده‌ای (Data Cube) در سلول‌ها (Cell) نمایان می‌گردند.

     

شماهای داده‌ای (Data Schema)  : سه نوع Schema در طراحی Data Warehouse وجود دارد 

1. Stare
2. Snowflake
3. Galaxy
1. شمای ستاره‌ای (Star Schema) : متداولترین شما، همین شمای‌ستاره‌ای است. که در آن انبار‌داده با استفاده از اجزای زیر تعریف می‌شود:
• یک جدول مرکزی بزرگ به نام جدول حقایق که شامل حجم زیادی از داده‌های بدون تکرار است.

• مجموعه‌ای از جدول‌های کمکی کوچک‌تر به نام‏ جدول بعد ، که به ازای هر بعد یکی از این جداول موجود خواهد بود.

• شکل این شما به صورت یک ستاره است که جدول حقایق در مرکز آن قرار گرفته و هر یک از ‏ جداول بعد‏ به وسیله شعاع‌هایی به آن مربوط هستند.

مشکل این مدل احتمال پیشامد افزونگی در آن است.

2. شمای دانه‌برفی ( Snowflake Schema ) : در واقع شمای دانه‌برفی، نوعی از شمای ستاره‌ای است که در آن بعضی از ‏ جداول بعد نرمال شده‌اند. و به همین خاطر دارای تقسیمات بیشتری به شکل جداول اضافی می‌باشد که از ‏ جداول بعد‏ جدا شده‌اند. 

تفاوت این دو شما در این است که جداول شمای دانه برف نرمال هستند و افزونگی در آن‌ها  کاهش یافته است. که این برای کار کردن با داده‌ها و از لحاظ فضای ذخیره‌سازی مفید است. ولی در عوض کارایی را پایین می‌آورد، زیرا در محاسبه کوئری‌ها به joinهای بیشتری نیاز داریم. 

3. شمای کهکشانی (galaxy schema) : در کاربرد‌های پیچیده برای به اشتراک گذاشتن ابعاد نیاز به جداول حقایق چندگانه احساس می‌شود که یک یا چند ‏ جدول بعد‏ را در بین خود به اشتراک می‌گذارند. این نوع شما به صورت مجموعه‌ای از شماهای ستاره‌ای است و به همین دلیل شمای کهکشان یا شمای منظومه‌ای نامیده‌می‌شود. این شما به ما این امکان را می‌دهد که جداول بعد بین جداول حقایق مختلف به اشتراک گذاشته شوند.

عملیات بر روی حجم‌های داده‌ای :

• Roll Up  (یا Drill-up) : با بالا رفتن در ساختار سلسله مراتبی مفهومی یک حجم داده‌ای، یا با کاهش دادن بعد، یک مجموعه با جزئیات کمتر (خلاصه شده) ایجاد می‌نماید. بالا رفتن در ساختار سلسله مراتبی به معنای حذف قسمتی از جزئیات است. برای مثال اگر قبلاٌ بعد مکان بر حسب شهر بوده آن را با بالا رفتن در ساختار سلسله مراتبی بر حسب کشور درمی‌آوریم. ولی وقتی با کاهش دادن بعد سروکار داریم منظور حذف یکی از ابعاد و جایگزین کردن مقادیر کل است. در واقع همان عمل تجمیع (aggregation) است. 
• Drill Down : بر عکس عملRoll-up است و از موقعیتی با جزئیات داده‌ای کم به جزئیات زیاد می‌رود. این کار با پایین آمدن در ساختار سلسله مراتبی( به سمت جزئیات بیشتر) یا با ایجاد ابعاد اضافی انجام می‌گیرد.

نمونه‌ای از عملیات Drill Down و Roll Up

• Slice : با انتخاب و اعمال شرط بر روی یکی از ابعاد یک subcube به شکل یک برش دو بعدی ایجاد می‌کند. در واقع همان عمل انتخاب (select) است.

• Dice : با انتخاب قسمتی از ساختار سلسله مراتبی بر روی دو یا چند بعد یک subcube ایجاد می‌نماید.

نمونه‌ای از عملیات Dice و Slice

• Pivot (یا Rotate) : این عملیات بردارهای بعد را در ظاهر می‌چرخاند.

نمونه‌ای از عملیات pivot

• Drill-across : نتیجه اجرای کوئری‌هایی که نتیجه اجرای آنها حجم‌های داده‌ایهای مرکب با بیش از یک fact-table است.

• Ranking : سلول‌هایی را باز می‌گرداند که در بالا یا پایین شرط خاصی واقع هستند. مثلاٌ ده محصولی که بهترین فروش را داشته‌اند.

سرورهای OLAP :

در تکنولوژیOALP داده‌ها به دو صورت چند‌بعدی (Multidimensional OLAP) (MOLAP) و رابطه‌ای (Relational OLAP) (ROLAP) ذخیره می‌شوند. OLAP پیوندی(HOLAP) تکنولوژیی است که دو نوع قبل را با هم ترکیب می‌کند.

MOLAP : روشی است که معمولاٌ برای تحلیل‌های OLAP در تجارت مورد استفاده قرار می‌گیرد. در MOLAP، داده‌ها با ساختار یک حجم داده‌ای ( Data Cube ) چند بعدی ذخیره می‌شوند. ذخیره‌سازی در پایگاه‌داده‌های رابطه‌ای انجام نمی‌گیرد، بلکه با یک فرمت خاص انجام می‌شود. اغلب محصولات موفق MOLAP از یک روش چند‌بعدی استفاده می‌نمایند که در آن یک سری حجم‌های داده‌ای کوچک، انبوه و از پیش محاسبه‌شده، یک حجم داده‌ای بزرگ (hypercube  ) را می‌سازند. 

علاوه بر‌این MOLAP به شما امکان می‌دهد داده‌های دیدهای (View) تحلیل‌گران را دسته بندی کنید، که این در حذف اشتباهات و برخورد با ترجمه‌های پرغلط کمک بزرگی است.

گذشته از همه این‌ها از آن‌جا که داده‌ها به طور فیزیکی در حجم‌های داده‌ای بزرگ چند‌بعدی ذخیره می‌شوند، سرعت انجام فعالیت‌ها بسیار زیاد خواهد بود.

از آنجا که یک کپی از داده‌های منبع در کامپیوتر Analysis server ذخیره‌می‌شود، کوئری‌‌ها می‌توانند بدون مراجعه به منابع مجدداً محاسبه شوند. کامپیوتر Analysis server ممکن است کامپیوترسرور که تقسیم بندی‌ها در آن انجام شده یا کامپیوتر دیگری باشد. این امر بستگی به این دارد که تقسیم‌بندی‌ها در کجا تعریف شده‌اند. حتی اگر پاسخ کوئری‌ها از روی تقسیمات تجمیع (integration) شده قابل دستیابی نباشند، MOLAP سریع‌ترین پاسخ را فراهم می‌کند. سرعت انجام این کار به طراحی و درصد تجمیع تقسیم‌بندی‌ها بستگی دارد. 

مزایا : کارایی عالی-  حجم‌های داده‌ای MOLAP برای بازیابی سریع داده‌ها ساخته شده‌اند و در فعالیت‌های slice و dice به صورت بهینه پاسخ می‌دهند. ترکیب سادگی و سرعت مزیت اصلی MOLAP است.

در ضمنMOLAP  قابلیت محاسبه محاسبات پیچیده را فراهم می‌کند. همه محاسبات از پیش وقتی که حجم‌های داده‌ای ساخته می‌‌شود، ایجاد می‌شوند. بنابراین نه تنها محاسبات پیچیده انجام شدنی هستند بلکه بسیار سریع هم پاسخ می‌دهند.

معایب : عیب این روش این است که تنها برای داده‌هایی با مقدار محدود کارکرد خوبی دارد. از آنجا که همه محاسبات زمانی که حجم‌های داده‌ای ساخته می‌شود، محاسبه می‌گردند، امکان این که حجم‌های داده‌ای مقدار زیادی از داده‌ها را در خود جای دهد، وجود ندارد. ولی این به این معنا نیست که داده‌‌های حجم‌های داده‌ای نمی‌توانند از مقدار زیادی داده مشتق شده باشند. داده‌ها می‌توانند از مقدار زیادی داده مشتق شده‌باشند. اما در این صورت، فقط اطلاعات level خلاصه (level ای که دارای کمترین جزئیات است یعنی سطوح بالاتر) می‌‌توانند در حجم‌های داده‌ای  موجود باشند. 

ROLAP : محدودیت MOLAP در حجم داده‌های قابل پرس‌و‌جو و نیاز به روشی که از داده‌های ذخیره‌شده به روش رابطه‌ای حمایت کند، موجب پیشرفت ROLAP شد.

مبنای این روش کارکردن با داده‌هایی که در پایگاه‌داده‌های رابطه‌ای ذخیره‌شده‌اند، برای انجام اعمال slicing و dicing معمولی است. با استفاده از این مدل ذخیره‌سازی می‌توان داده‌ها را بدون ایجاد واقعی تجمیع در پایگاه‌داده‌های رابطه‌ای به هم مربوط کرد.

مزایا : با این روش می‌توان به حجم زیادی از داده‌ها را رسیدگی کرد. محدودیت حجم داده در تکنولوژی ROLAP مربوط به محدودیت حجم داده‌های قابل ذخیره‌سازی در پایگاه‌داده‌های رابطه‌ای است. به بیان دیگر، خود ROLAP هیچ محدودیتی بر روی حجم داده‌ها اعمال نمی‌کند.

معایب : ممکن است کارایی پایین بیاید. زیرا هر گزارش ROLAP در واقع یک کواِری SQL (یا چند کواِری SQL )در پایگاه داده‌های رابطه‌ای است و اگر حجم داده‌ها زیاد باشد ممکن است زمان پاسخ کواِری طولانی شود. در مجموع ROLAP سنگین است، نگهداری آن سخت است و کند هم هست. بخصوص زمانی که نیاز به آدرس دهی جدول‌های ذخیره شده در سیستم چند بعدی داریم.

این محدودیت ناشی از عملکرد SQL است. زیرا تکنولوژی ROLAP بر پایه عبارات مولد SQL برای پرسش و پاسخ بر روی پایگاه داده رابطه‌ای است و عبارات SQL به همه نیازها پاسخ نمی‌دهند (مثلاٌ محاسبه حساب‌های پیچیده در SQL مشکل است)، بنابراین فعالیت‌های ROLAP به آن چه SQL قادر به انجام آن است محدود می‌گردد. 

تفاوت ROALP و MOLAP : تفاوت اصلی این دو در معماری آن‌ها است. محصولات MOLAP داده‌های مورد نیاز را در یک حافظه نهان (cache) مخصوص می‌گذارد. ولی ROLAP تحلیل‌های خود را بدون استفاده از یک حافظه میانی انجام می‌دهد، بدون آن که از یک مرحله میانی برای گذاشتن داده‌ها در یک سرور خاص استفاده کند. 

با توجه به کند بودن ROLAP در مقایسه باMOLAP ، باید توجه داشت که کاربرد این روش بیشتر در پایگاه داده‌های بسیار بزرگی است که  گاه‌گاهی پرس و جویی بر روی آن‌ها شکل می‌گیرد، مثل داده‌های تاریخی و کمتر جدید سال‌‌های گذشته.

نکته: اگر از Analysis Services که به وسیله Microsoft OLE DB Provider مهیا شده استفاده می‌کنید، تجمیع‌ها نمی‌توانند برای تقسیم‌بندی از روش ROLAP استفاده نمایند.

HOLAP : با توجه به نیاز رو به رشدی که برای کارکردن با داده‌های بلادرنگ (real time) در بخش‌های مختلف در صنعت و تجارت احساس می‌شود، مدیران تجاری انتظار دارند بتوانند با دامنه وسیعی از اطلاعات که فوراً و بدون حتی لحظه‌ای تأخیر در دسترس باشند، کار کنند. در حال حاضر شبکه اینترنت و سایر کاربرد‌ها یی که به داده‌هایی از منابع مختلف مراجعه دارند و نیاز به فعالیت با یک سیستم بلادرنگ هم دارند، همگی از سیستم HOLAP بهره می‌گیرند.

named set :

Named Set مجموعه‌ای از memberهای بعد یا مجموعه‌ای از عبارات است که برای استفاده مجدد ایجاد می‌شود.

Calculated member 

Calculated Memberها memberهایی هستند که بر اساس داده‌ها نیستند بلکه بر اساس عبارات ارزیابی MDX هستند. آنها دقیقاَ به سبک سایر memberهای معمولی هستند. MDX یک مجموعه قوی از عملیاتی را تامین میکند که میتوانند برای ساختCalculated Memberها مورد استفاده قرار گیرند به طوری که به شما امکان داشتن انعطاف زیاد در کار کردن با داده‌های چند بعدی را بدهد. 

امیدوارم در این قسمت با مفاهیم نخستین OLAP آشنا شده باشید.

تلاش خواهم کرد در قسمت بعدی در خصوص نصب SQL Server Analysis Services و نصب پایگاه داده‌ی Adventure Work DW 2008 شرح کاملی را ارایه کنم.

 

مطالب
آپلود همزمان چندین فایل در Asp.Net Web Forms
تا قبل از آمدن html5 امکان آپلود چندین فایل در Asp.net web forms امکان پذیر نبود و کاربران می‌بایستی فایل‌های مورد نظر خود را یکی یکی انتخاب و آپلود می‌کردند که تا حد زیادی سخت و حوصله زیادی هم می‌خواست. اما با معرفی html5  یک attribute به تگ مربوط به آپلود فایل به اسم AllowMultiple افزودن شد که مقادیر قابل قبول این attribute مقادیر بولی true,false می‌باشند. اگر این attribute به تگ‌های مربوط به آپلود فایل اضافه نشود، به صورت پیش فرض قادر خواهید بود که هر بار فقط یک فایل را برای آپلود انتخاب کنید. با مقدار دهی این Attribute با مقدار true این اجازه به شما داده می‌شود که در هر بار بتوانید چندین فایل را به صورت همزمان آپلود نمایید.
کد زیر نمایشی از چگونگی بکاربردن این attribute در تگ input می‌باشد:
<input type="file" multiple="multiple" name="FileUpload1" id="FileUpload1" />
این Attribute از نسخه ASP.NET 4.5 Framework به Asp.net Web forms اضافه شده و برنامه نویسان می‌توانند در صورت نیاز از این امکان استفاده کنند.
کد زیر، نحوه افزودن این Attribute به تگ FileUpload  در ASP.Net Web Forms می‌باشد:
<asp:FileUpload runat="server" ID="FileUploadMultiple" AllowMultiple="true" />
 و اما به چه روشی می‌توانیم فایل یا فایل‌های انتخاب شده را در این حالت آپلود کرد؟
در صورتیکه از این روش در پروژه‌هایتان استفاده کنید فقط کافیست با یک حلقه تمامی کنترل‌های مورد نظر را پیمایش و هر کدام از فایل‌ها را آپلود و ذخیره نمایید.
برای درک بهتر مطلب، پروژه جدیدی در Asp.net web Forms ایجاد کرده و کنترل‌های زیر را به آن اضافه کنید:
 <asp:FileUpload runat="server" ID="FileUploadMultiple" AllowMultiple="true" />
        <asp:Button runat="server" ID="btnUlpad" Text="Upload" OnClick="btnUlpad_Click" />
       <asp:Label runat="server" ID="lblMessage"></asp:Label>
و در رویداد مربوط به دکمه آپلود، قطعه کد زیر را قرار دهید :
            int Count = 0;
            foreach (var item in FileUploadMultiple.PostedFiles)
            {
                string Extension = Path.GetExtension(item.FileName);
                string FileName = new Random().Next(1, 50).ToString()+Extension;
                item.SaveAs(Server.MapPath("~")+"//File//"+FileName);
                Count++;
            }
            if (Count == FileUploadMultiple.PostedFiles.Count)
                lblMessage.Text = string.Format("فایل‌های انتخابی با موفقیت آپلود شدند");
            else
                lblMessage.Text = string.Format("{0} از {1} فایل با موفقیت آپلود شد", Count, FileUploadMultiple.PostedFiles.Count);
کدهای پروژه ;Upload-multiple-.rar 
نظرات مطالب
کتابخانه‌ی انواع و اقسام مدل‌های داده‌ای
بله قبلا با UX-Booth آشنا شده بودم.
مدتی است که در فکر جمع‌آوری نمونه‌های GUI موفق در برنامه‌های فارسی و تهیه دستورالعمل مناسبی برای طراحی آن هستم.
راستش از آنجا که از گرافیک سررشته دارم، همیشه با دیدی انتقادی به نما و UI برنامه‌ها نگاه میکنم و متاسفانه فکر میکنم که اکثر GUIهای فارسی، نمونه‌های عینا "راست به چپ" شده GUI های خارجی هستند.
اصولا شکل قلم و تایپوگرافی حروف فارسی، ترکیب‌رنگ، اندازه و شکل متفاوتی را در طراحی رابط میطلبد.

با توجه به تجربه و سابقه شما، میخواستم خواهش کنم موفق‌ترین و مفیدترین UIهای فارسی که تا کنون دیده‌اید به بنده معرفی کنید. اگر تصاویری از آنها در اختیار داشته باشید که فبها.

با تشکر
نظرات مطالب
Resource Governor در 2008 SQL Server
در SQL Server 2012 به منظور تضمین عملکرد تعداد پشتیبانی از مخازن منابع از 20 عدد به 64 عدد افزایش یافته است. همچنین در SQL Server 2014 پشتیبانی از I/O نیز اضافه گردید.(تا پیش از ارائه نسخه 2014 محدودیت روی منابع تنها به CPU و حافظه خلاصه می‌شد)
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #22
یک پروژه نمونه که مدل آن به اسمبلی دیگری منتقل شده. همچنین منابع آن هم در اسمبلی جداگانه‌ای قرار دارند و نهایتا از تمام این‌ها در پروژه اصلی استفاده شده و بدون مشکل کار می‌کند: (^)
حدس من این است که از نکته تغییر «Access modifier» که در متن اشاره کردم، استفاده نکردید و هنوز سطح دسترسی منابع شما internal است که باید public شود.
مطالب
زیر نویس فارسی ویدیوهای ساخت برنامه‌های مترو توسط سی شارپ و XAML - قسمت پنجم

زیرنویس‌های فارسی قسمت پنجم «Building Windows 8 Metro Apps in C# and XAML» را از اینجا و یا اینجا می‌تونید دریافت کنید.

لیست سرفصل‌های قسمت پنجم به شرح زیر است:

Application Model  00:59:50 
Metro and WinRT introduce some significant changes to the world in which applications execute.
This module describes the implications for developers.
Introduction
Application Lifecycle
Demo: Application Lifecycle
Managing State
Demo: Saving State
Splash Screens
Launching Applications
Application Manifest
Packaging
Summary


این قسمت به جزئیات نحوه اجرای برنامه‌های مترو می‌پردازد. اگر با IIS کار کرده باشید، سیکل اجرایی برنامه‌های مترو ویندوز 8، همانند سیکل اجرایی برنامه‌های ASP.NET شده است! ویندوز مختار است برنامه شما را پس از مدتی بیکاری (البته این مدت در اینجا فقط 5 ثانیه است!)، معلق کرده یا حتی خاتمه دهد و تمام این‌ها هم از دید کاربر نهایی مخفی است. مانند زمانیکه یک برنامه ASP.NET پس از مدتی بیکاری، توسط IIS خاتمه می‌یابد (از حافظه خارج می‌شود) و پس از مدتی با رسیدن یک درخواست جدید، یک پروسه جدید برای اجرای آن ایجاد شده و مجددا سایت شروع به کار خواهد کرد؛ اینجا هم در دنیای مترو تقریبا به همین نحو با یک برنامه رفتار می‌شود.
یک نکته جالب دیگر هم در برنامه‌های مترو وجود دارد: ترد اصلی برنامه از ترد رابط کاربری جدا شده است. برای مثال سازنده کلاس App برنامه در یک ترد و رابط کاربری برنامه در ترد مجزای دیگری اجرا می‌شوند.
به علاوه روش‌های متفاوتی هم برای اجرای برنامه‌های مترو درنظر گرفته شده. دیگر فقط حالت کلیک بر روی یک برنامه سبب اجرای آن نمی‌شود. می‌توان بر اساس اتصال یک سخت افزار خاص به سیستم یا حتی یک جستجو هم سبب اجرای برنامه‌ای شد. برای مثال می‌توانید برنامه خود را طوری طراحی کنید که نتیجه‌ی جستجویی را در سیستم نمایش دهد.
سیستم بسته بندی برنامه‌های مترو نیز بسیار شبیه به فایل‌های XAP برنامه‌های سیلورلایت است که همه چیز داخل یک فایل قرار داده می‌شود؛ از فایل‌های تنظیمات برنامه تا فایل‌های کامپایل شده و منابع مورد نیاز. البته در اینجا نامش به appx تغییر یافته است به علاوه یک فایل cer که حاوی مجوز دیجیتال اجباری توزیع برنامه‌های مترو در فروشگاه ویندوز است.

مطالب
شروع به کار با Ember.js
Ember.js کتابخانه‌ای است جهت ساده سازی تولید برنامه‌های تک صفحه‌ای وب. برنامه‌هایی که شبیه به برنامه‌های دسکتاپ در مرورگر کاربر عمل می‌کنند. دو برنامه نویس اصلی آن Yehuda Katz که عضو اصلی تیم‌های jQuery و Ruby on Rails است و Tom Dale که ابتدا SproutCore را به وجود آورد و بعدها به Ember.js تغییر نام یافت، هستند.

منابع اصلی Ember.js

پیش از شروع به بحث نیاز است با تعدادی از سایت‌های اصلی مرتبط با Ember.js آشنا شد:
سایت اصلی: http://emberjs.com
مخزن کدهای آن: https://github.com/emberjs
انجمن اختصاصی پرسش و پاسخ: http://discuss.emberjs.com
موتور قالب‌های آن: http://handlebarsjs.com
لیست منابع مطالعاتی مرتبط مانند ویدیوهای آموزشی و لیست مقالات موجود: http://emberwatch.com
و بسته‌ی نیوگت آن: https://www.nuget.org/packages/EmberJS



مفاهیم پایه‌ای Ember.js

شیء Application
 App = Ember.Application.create();
یک برنامه‌ی Ember.js با تعریف وهله‌ای از شیء Application آن آغاز می‌شود. با اینکار به صورت خودکار رویدادگردان‌هایی به صفحه اضافه می‌شوند. کامپوننت‌های پیش فرض آن ایجاد شده و همچنین قالب اصلی برنامه رندر می‌شود.

مسیر یابی
با مرور قسمت‌های مختلف برنامه توسط کاربر، نیاز است حالات برنامه را مدیریت کرد؛ اینجا است که کار قسمت مسیریابی شروع می‌شود. مسیریابی، منابع مورد نیاز جهت آدرس‌های مشخصی را تامین می‌کند.
App.Router.map(function() {
    this.resource('accounts'); // takes us to /accounts
    this.resource('gallery'); // takes us to /gallery
});
در اینجا نحوه‌ی تعریف آغازین مسیریابی Ember.js را مشاهده می‌کنید که توسط متد resource آن مسیرهای قابل ارائه توسط برنامه مشخص می‌شوند.
به این ترتیب مسیرهای accounts/ و gallery/ قابل پردازش خواهند شد.

این مسیرها، تو در تو نیز می‌توانند باشند. برای مثال:
App.Router.map(function() {
    this.resource('news', function() {
        this.resource('images', function () { // takes us to /news/images
            this.route('add');// takes us to /news/images/add
        });
    });
});
به این ترتیب نحوه‌ی تعریف مسیریابی آدرس news/images/add را مشاهده می‌کنید. همچنین در این مثال از دو متد resource و route استفاده شده‌است. از متد resource برای حالت تعریف اسامی استفاده کنید و از متد route برای تعریف افعال و تغییر دهنده‌ها. برای نمونه در اینجا فعل افزودن تصاویر با متد route مشخص شده‌است.


مدل‌ها
مدل‌ها همان اشیایی هستند که برنامه مورد استفاده قرار می‌دهد و می‌توانند یک آرایه‌ی ساده و یا اشیاء JSON دریافتی از وب سرور باشند.
حداقل به دو روش می‌توان مدل‌ها را تعریف کرد:
الف) با استفاده از افزونه‌ی Ember Data
ب) با کمک شیء Ember.Object
App.SiteLink = Ember.Object.extend({});
App.SiteLink.reopenClass({
    findAll: function() {
        var links = [];
        //… $.getJSON …

        return links;
    }
});
ابتدا یک زیرکلاس از Ember.Object به کمک متد extend ایجاد خواهد شد. سپس از متد توکار reopenClass برای توسعه‌ی API کمک خواهیم گرفت.
در ادامه متد دلخواهی را ایجاد کرده و برای مثال آرایه‌ای از اشیاء دلخواه جاوا اسکریپتی را بازگشت خواهیم داد.
پس از تعریف مدل، نیاز است آن‌را به سیستم مسیریابی معرفی کرد:
App.GalleryRoute = Ember.Route.extend({
    model: function() {
        return App.SiteLink.findAll();
    }
});
به این ترتیب زمانیکه کاربر به آدرس gallery/ مراجعه می‌کند، دسترسی به model وجود خواهد داشت. در اینجا model یک واژه‌ی کلیدی است.


کنترلرها
کنترلرها جهت ارائه‌ی اطلاعات مدل‌ها به View و قالب برنامه تعریف می‌شوند. در اینجا همیشه باید بخاطر داشت که model تامین کننده‌ی اطلاعات است. کنترلر جهت در معرض دید قرار دادن این اطلاعات، به View برنامه کاربرد دارد و مدل‌ها هیچ اطلاعی از وجود کنترلرها ندارند.
کنترلرها علاوه بر اطلاعات model، می‌توانند حاوی یک سری خواص و اشیاء صرفا نمایشی که قرار نیست در بانک اطلاعاتی ذخیره شوند نیز باشند.
در Ember.js قالب‌ها (templates) اطلاعات خود را از کنترلر دریافت می‌کنند. کنترلرها اطلاعات مدل را به همراه سایر خواص نمایشی مورد نیاز در اختیار View و قالب‌های برنامه قرار می‌دهند.


برای تعریف یک کنترلر می‌توان درون شیء مسیریابی، با تعریف متد setupController شروع کرد:
App.GalleryRoute = Ember.Route.extend({
    setupController: function(controller) {
        controller.set('content', ['red', 'yellow', 'blue']);
    }
});
در این مثال یک خاصیت دلخواه به نام content تعریف و سپس آرایه‌ای به آن انتساب داده شده‌است.

روش دوم تعریف کنترلرها با ایجاد یک زیر کلاس از شیء Ember.Controller انجام می‌شود:
App.GalleryController = Ember.Controller.extend({
    search: '',
    content: ['red', 'yellow', 'blue'],
    query: function() {
        var data = this.get('search');
        this.transitionToRoute('search', { query: data });
    }
});


قالب‌ها یا templates
قالب‌ها قسمت‌های اصلی رابط کاربری را تشکیل خواهند داد. در اینجا از کتابخانه‌ای به نام handlebars برای تهیه قالب‌های سمت کاربر کمک گرفته می‌شود.
<script type="text/x-handlebars" data-template-name="sayhello">
    Hello,
    <strong>{{firstName}} {{lastName}}</strong>!
</script>
این قالب‌ها توسط تگ اسکریپت تعریف شده و نوع آن‌ها text/x-handlebars مشخص می‌شود. به این ترتیب Ember.js، این قسمت از صفحه را یافته و عبارات داخل {{}} را با مقادیر دریافتی از کنترلر جایگزین می‌کند.
<script type="text/x-handlebars" data-template-name="sayhello">
    Hello,
    <strong>{{firstName}} {{lastName}}</strong>!
 
    {{#if person}}
    Welcome back,
    <strong>{{person.firstName}} {{person.lastName}}</strong>!
    {{/if}}
 
    <ul>
        {{#each friend in friends}}
        <li>
            {{friend.name}}
        </li>
        {{/each}}
    </ul>
 
    <img {{bindAttr src="link.url" }} />
    {{#linkTo ''about}}About{{/linkTo}}
</script>
در این مثال نحوه‌ی تعریف عبارات شرطی و یا یک حلقه را نیز مشاهده می‌کنید. همچنین امکان اتصال به ویژگی‌هایی مانند src یک تصویر و یا ایجاد لینک‌ها را نیز دارا است.
بهترین مرجع آشنایی با ریز جزئیات کتابخانه‌ی handlebars، مراجعه به سایت اصلی آن است.


قواعد پیش فرض نامگذاری در Ember.js
اگر به مثال‌های فوق دقت کرده باشید، خواصی مانند GalleryController و یا GalleryRoute به شیء App اضافه شده‌اند. این نوع نامگذاری‌ها در ember.js بر اساس روش convention over configuration کار می‌کنند. برای نمونه اگر مسیریابی خاصی را به نحو ذیل تعریف کردید:
 this.resource('employees');
شیء مسیریابی آن App.EmployeesRoute
کنترلر آن App.EmployeesController
مدل آن App.Employee
View آن App.EmployeesView
و قالب آن employees
بهتر است تعریف شوند. به عبارتی اگر اینگونه تعریف شوند، به صورت خودکار توسط Ember.js یافت شده و هر کدام با مسئولیت‌های خاص مرتبط با آن‌ها پردازش می‌شوند و همچنین ارتباطات بین آن‌ها به صورت خودکار برقرار خواهد شد. به این ترتیب برنامه نظم بهتری خواهد یافت. با یک نگاه می‌توان قسمت‌های مختلف را تشخیص داد و همچنین کدنویسی پردازش و اتصال قسمت‌های مختلف برنامه نیز به شدت کاهش می‌یابد.


تهیه‌ی اولین برنامه‌ی Ember.js
تا اینجا نگاهی مقدماتی داشتیم به اجزای تشکیل دهنده‌ی هسته‌ی Ember.js. در ادامه مثال ساده‌ای را جهت نمایش ساختار ابتدایی یک برنامه‌ی Ember.js، بررسی خواهیم کرد.
بسته‌ی Ember.js را همانطور که در قسمت منابع اصلی آن در ابتدای بحث عنوان شد، می‌توانید از سایت و یا مخزن کد آن دریافت کنید و یا اگر از VS.NET استفاده می‌کنید، تنها کافی است دستور ذیل را صادر نمائید:
 PM> Install-Package EmberJS
پس از اضافه شدن فایل‌های js آن به پوشه‌ی Scripts برنامه، در همان پوشه‌، فایل جدید Scripts\app.js را نیز اضافه کنید. از آن برای افزودن تعاریف کدهای Ember.js استفاده خواهیم کرد.
در این حالت ترتیب تعریف اسکریپت‌های مورد نیاز صفحه به صورت ذیل خواهند بود:
<script src="Scripts/jquery-2.1.1.js" type="text/javascript"></script>
<script src="Scripts/handlebars.js" type="text/javascript"></script>
<script src="Scripts/ember.js" type="text/javascript"></script>
<script src="Scripts/app.js" type="text/javascript"></script>
کدهای ابتدایی فایل app.js جهت وهله سازی شیء Application و سپس تعریف مسیریابی صفحه‌ی index بر اساس روش convention over configuration به همراه تعریف یک کنترلر و افزودن متغیری به نام content به آن که با یک آرایه مقدار دهی شده‌است:
App = Ember.Application.create();
App.IndexRoute = Ember.Route.extend({
    setupController:function(controller) {
        controller.set('content', ['red', 'yellow', 'blue']);
    }
});
باید دقت داشت که تعریف مقدماتی Ember.Application.create به همراه یک سری تنظیمات پیش فرض نیز هست. برای مثال مسیریابی index به صورت خودکار به نحو ذیل توسط آن تعریف خواهد شد و نیازی به تعریف مجدد آن نیست:
App.Router.map(function() {
    this.resource('application'); 
    this.resource('index');
});
سپس برای اتصال این کنترلر به یک template خواهیم داشت:
<!DOCTYPE html>
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head>
    <title></title>
    <script src="Scripts/jquery-2.1.1.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/handlebars.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/ember.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/app.js" type="text/javascript"></script>
</head>
<body>
    <script type="text/x-handlebars" data-template-name="index">
        Hello,
        <strong>Welcome to Ember.js</strong>!
        <ul>
            {{#each item in content}}
            <li>
                {{item}}
            </li>
            {{/each}}
        </ul>
    </script>
</body>
</html>
توسط اسکریپتی از نوع text/x-handlebars، اطلاعات آرایه content دریافت و در طی یک حلقه در صفحه نمایش داده خواهد شد.
مقدار data-template-name در اینجا مهم است. اگر آن‌را به هر نام دیگری بجز index تنظیم کنید، منبع دریافت اطلاعات آن مشخص نخواهد بود. نام index در اینجا به معنای اتصال این قالب به اطلاعات ارائه شده توسط کنترلر index است.

تا همینجا اگر برنامه را اجرا کنید، به خوبی کار خواهد کرد. نکته‌ی دیگری که در مورد قالب‌های Ember.js قابل توجه هستند، قالب پیش فرض application است. با تعریف Ember.Application.create یک چنین قالبی نیز به ابتدای هر صفحه به صورت خودکار اضافه خواهد شد:
<body>
    <script type="text/x-handlebars" data-template-name="application">
        <h1>Header</h1>
        {{outlet}}
    </script>
outlet واژه‌‌ای است کلیدی که سبب رندر سایر قالب‌های تعریف شده در صفحه می‌گردد. مقدار data-template-name آن نیز به application تنظیم شده‌است (اگر این مقدار ذکر نگردد نیز به صورت خودکار از application استفاده می‌شود). برای مثال اگر بخواهید به تمام قالب‌های رندر شده در صفحات مختلف، مقدار ثابتی را اضافه کنید (مانند هدر یا منو)، می‌توان قالب application را به صورت دستی به نحو فوق اضافه کرد و آن‌را سفارشی سازی نمود.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
EmberJS01.zip
نظرات مطالب
لینک‌های هفته اول آذر
مطلبی با عنوان
استفاده از دستور DateDiff و کار با ساعت در SQL Server
در وبلاگ خودم گذاشتم و از شما خواستارم در صورت داشتن زمان و وقت کافی به پرسش مطرح شده در آنجا پاسخ مناسبی بدهید . لینک مستقیم مطلب
http://hajloo.wordpress.com/2008/11/27/sql-server-datetime-type-and-datediff-command/
مطالب
درخواست

لطفا مطالب و سؤالات غیر مرتبط با عناوین هر یک از مطالب ارسالی در سایت را مطرح نفرمائید. (در غیر اینصورت مطلب شما بدون تائید، یک ضرب حذف خواهد شد؛ حتی شما!)
کاربری این وبلاگ شخصی به فوروم تبدیل نخواهد شد.

برای پاسخ به سؤالات خودتون می‌تونید به فوروم‌های برنامه نویسی مانند دات نت سورس مراجعه نمائید.


با تشکر

مطالب
مروری بر کاربردهای Action و Func - قسمت اول
delegate‌ها، نوع‌هایی هستند که ارجاعی را به یک متد دارند؛ بسیار شبیه به function pointers در C و CPP هستند، اما برخلاف آن‌ها، delegates شی‌ء‌گرا بوده، به امضای متد اهمیت داده و همچنین کد مدیریت شده و امن به شمار می‌روند.
سیر تکاملی delegates را در مثال ساده زیر می‌توان ملاحظه کرد:
using System;

namespace ActionFuncSamples
{
    public delegate int AddMethodDelegate(int a);
    public class DelegateSample
    {
        public void UseDelegate(AddMethodDelegate addMethod)
        {
            Console.WriteLine(addMethod(5));
        }
    }

    public class Helper
    {
        public int CustomAdd(int a)
        {
            return ++a;
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            Helper helper = new Helper();

            // .NET 1            
            AddMethodDelegate addMethod = new AddMethodDelegate(helper.CustomAdd);
            new DelegateSample().UseDelegate(addMethod);

            // .NET 2, anonymous delegates
            new DelegateSample().UseDelegate(delegate(int a) { return helper.CustomAdd(a); });

            // .NET 3.5
            new DelegateSample().UseDelegate(a => helper.CustomAdd(a));
        }
    }
}
معنای کلمه delegate، واگذاری مسئولیت است. به این معنا که ما در متد UseDelegate، نمی‌دانیم addMethod به چه نحوی تعریف خواهد شد. فقط می‌دانیم که امضای آن چیست.
در دات نت یک، یک وهله از شیء AddMethodDelegate ساخته شده و سپس متدی که امضایی متناسب و متناظر با آن را داشت، به عنوان متد انجام دهنده مسئولیت معرفی می‌شد. در دات نت دو، اندکی نحوه تعریف delegates با ارائه delegates بی‌نام، ساده‌تر شد و در دات نت سه و نیم با ارائه lambda expressions ، تعریف و استفاده از delegates باز هم ساده‌تر و زیباتر گردید.
به علاوه در دات نت 3 و نیم، دو Generic delegate به نام‌های Action و Func نیز ارائه گردیده‌اند که به طور کامل جایگزین تعریف طولانی delegates در کدهای پس از دات نت سه و نیم شده‌اند. تفاوت‌های این دو نیز بسیار ساده است:
اگر قرار است واگذاری قسمتی از کد را به متدی محول کنید که مقداری را بازگشت می‌دهد، از Func و اگر این متد خروجی ندارد از Action استفاده نمائید:
Action<int> example1 = x => Console.WriteLine("Write {0}", x);
example1(5);

Func<int, string> example2 = x => string.Format("{0:n0}", x);
Console.WriteLine(example2(5000));
در دو مثال فوق، نحوه تعریف inline یک Action و یا Func را ملاحظه می‌کنید. Action به متدی اشاره می‌کند که خروجی ندارد و در اینجا تنها یک ورودی int را می‌پذیرد. Func در اینجا به تابعی اشاره می‌کند که یک ورودی int را دریافت کرده و یک خروجی string را باز می‌گرداند.

پس از این مقدمه، در ادامه قصد داریم مثال‌های دنیای واقعی Action و Func را که در سال‌های اخیر بسیار متداول شده‌اند، بررسی کنیم.


مثال یک) ساده سازی تعاریف API ارائه شده به استفاده کنندگان از کتابخانه‌های ما
عنوان شد که کار delegates، واگذاری مسئولیت انجام کاری به کلاس‌های دیگر است. این مورد شما را به یاد کاربردهای interfaceها نمی‌اندازد؟
در interfaceها نیز یک قرارداد کلی تعریف شده و سپس کدهای یک کتابخانه، تنها با امضای متدها و خواص تعریف شده در آن کار می‌کنند و کتابخانه ما نمی‌داند که این متدها قرار است چه پیاده سازی خاصی را داشته باشند.
برای نمونه طراحی API زیر را درنظر بگیرید که در آن یک interface جدید تعریف شده که تنها حاوی یک متد است. سپس کلاس Runner از این interface استفاده می‌کند:
using System;

namespace ActionFuncSamples
{
    public interface ISchedule
    {
        void Run();
    }

    public class Runner
    {
        public void Exceute(ISchedule schedule)
        {
            schedule.Run();
        }
    }

    public class HelloSchedule : ISchedule
    {
        public void Run()
        {
            Console.WriteLine("Just Run!");
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            new Runner().Exceute(new HelloSchedule());
        }
    }
}
در اینجا ابتدا باید این interface را در طی یک کلاس جدید (مثلا HelloSchedule) پیاده سازی کرد و سپس حاصل را در کلاس Runner استفاده نمود.
نظر شما در مورد این طراحی ساده شده چیست؟
using System;

namespace ActionFuncSamples
{
    public class Schedule
    {
        public void Exceute(Action run)
        {
            run();
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            new Schedule().Exceute(() => Console.WriteLine("Just Run!"));
        }
    }
}
با توجه به اینکه هدف از معرفی interface در طراحی اول، واگذاری مسئولیت نحوه تعریف متد Run به کلاسی دیگر است، به همین طراحی با استفاده از یک Action delegate نیز می‌توان رسید. مهم‌ترین مزیت آن، حجم بسیار کمتر کدنویسی استفاده کننده نهایی از API تعریف شده ما است. به علاوه امکان inline coding نیز فراهم گردیده است و در همان محل تعریف Action، بدنه آن‌را نیز می‌توان تعریف کرد.
بدیهی است delegates نمی‌توانند به طور کامل جای interfaceها را پر کنند. اگر نیاز است قرارداد تهیه شده بین ما و استفاده کنندگان از کتابخانه، حاوی بیش از یک متد باشد، استفاده از interfaceها بهتر هستند.
از دیدگاه بسیاری از طراحان API، اشیاء delegate معادل interface ایی با یک متد هستند و یک وهله از delegate معادل وهله‌ای از کلاسی است که یک interface را پیاده سازی کرده‌است.
علت استفاده بیش از حد interfaceها در سایر زبان‌ها برای ابتدایی‌ترین کارها، کمبود امکانات پایه‌ای آن زبان‌ها مانند نداشتن lambda expressions، anonymous methods و anonymous delegates هستند. به همین دلیل مجبورند همیشه و در همه‌جا از interfaceها استفاده کنند.

ادامه دارد ...