نظرات اشتراک‌ها
خداحافظی با اندروید تا سه سال دیگر
از زمانی که اندروید اومده شرکت‌های زیادی سیستم عامل‌های موبایل مختلفی عرضه کردن اما هیچ کدام نتوانستن جایگزین اندروید بشوند.
مطالب
امکان استفاده از کتابخانه‌های native در Blazor WASM 6x
کتابخانه‌‌های بسیاری هستند که به زبان‌های C ، C++ ، Rust و امثال آن تهیه شده‌اند. دات نت 6، قابلیت جدید استفاده‌ی از این نوع کتابخانه‌ها را بدون نیاز به تبدیل کدهای آن‌ها به #C، به برنامه‌های سمت کلاینت Blazor Web Assembly اضافه کرده که در این مطلب، نمونه‌ای از آن‌را با استفاده از بانک اطلاعاتی SQLite در برنامه‌های Blazor WASM 6x، بررسی خواهیم کرد. یعنی یک برنامه‌ی SPA سمت کلاینت که بدون نیاز به سرور و Web API، تنها با استفاده از EF-Core و بانک اطلاعاتی بومی SQLite می‌تواند اطلاعات مورد نیاز خود را ثبت و یا بازیابی کند (همه چیز داخل مرورگر رخ می‌دهد).


ایجاد یک پروژه‌ی Blazor WASM جدید

یک پوشه‌ی جدید دلخواه را به نام BlazorWasmSQLite ایجاد کرده و با اجرای دستور dotnet new blazorwasm، یک پروژه‌ی Blazor Web Assembly خالی جدید را در آن آغاز می‌کنیم. همانطور که از دستور نیز مشخص است، این پروژه از نوع hosted که به همراه Web API هم هست، نمی‌باشد.


افزودن Context و مدل EF-Core به برنامه

مدل برنامه به صورت زیر در پوشه‌ی Models آن قرار می‌گیرد:
namespace BlazorWasmSQLite.Models;

public class Car
{
  public int Id { get; set; }

  public string Brand { get; set; }

  public  int Price { get; set; }
}
و Context ای که آن‌را در معرض دید قرار می‌دهد، به صورت زیر تعریف خواهد شد:
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using BlazorWasmSQLite.Models;

namespace BlazorWasmSQLite.Data;

public class ClientSideDbContext : DbContext
{
  public DbSet<Car> Cars { get; set; } = default!;

  public ClientSideDbContext(DbContextOptions<ClientSideDbContext> options) :
    base(options)
  {
  }
}
همچنین چون می‌خواهیم از بانک اطلاعاتی SQLite استفاده کنیم، وابستگی زیر را به فایل csproj برنامه اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.BlazorWebAssembly">
  <ItemGroup>
    <!-- EF Core and Sqlite -->
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.Sqlite" Version="6.0.1" />
  </ItemGroup>
</Project>
سپس این Context را به نحو زیر به فایل Program.cs معرفی می‌کنیم:
using Microsoft.AspNetCore.Components.Web;
using Microsoft.AspNetCore.Components.WebAssembly.Hosting;
using BlazorWasmSQLite;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using BlazorWasmSQLite.Data;

var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
builder.RootComponents.Add<App>("#app");
builder.RootComponents.Add<HeadOutlet>("head::after");

builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri(builder.HostEnvironment.BaseAddress) });

// Sets up EF Core with Sqlite
builder.Services.AddDbContextFactory<ClientSideDbContext>(options =>
      options
        .UseSqlite($"Filename=DemoData.db")
        .EnableSensitiveDataLogging());

await builder.Build().RunAsync();
در مورد علت استفاده‌ی از AddDbContextFactory و نکات مرتبط با آن، به مطلب «نکات ویژه‌ی کار با EF-Core در برنامه‌های Blazor Server» مراجعه نمائید.


ثبت تعدادی رکورد در بانک اطلاعاتی

در ادامه سعی می‌کنیم در فایل Index.razor، تعدادی رکورد را به بانک اطلاعاتی اضافه کنیم:
@page "/"

@using Microsoft.Data.Sqlite
@using Microsoft.EntityFrameworkCore
@using BlazorWasmSQLite.Data
@using BlazorWasmSQLite.Models


<PageTitle>Index</PageTitle>

<h1>Hello, world!</h1>

Welcome to your new app.

<SurveyPrompt Title="How is Blazor working for you?" />

@code {
  [Inject]
  private IDbContextFactory<ClientSideDbContext> _dbContextFactory { get; set; } = default!;

  protected override async Task OnInitializedAsync()
  {
    await using var db = await _dbContextFactory.CreateDbContextAsync();
    await db.Database.EnsureCreatedAsync();

    // create seed data
    if (!db.Cars.Any())
    {
      var cars = new[]
      {
        new Car { Brand = "Audi", Price = 21000 },
        new Car { Brand = "Volvo", Price = 11000 },
        new Car { Brand = "Range Rover", Price = 135000 },
        new Car { Brand = "Ford", Price = 8995 }
      };

      await db.Cars.AddRangeAsync(cars);
      await db.SaveChangesAsync();
    }

    await base.OnInitializedAsync();
  }
}
در این مثال سعی شده‌است ساده‌ترین حالت ممکن کار با EF-Core در پیش گرفته شود؛ چون هدف اصلی آن، دسترسی به SQLite است.


اولین سعی در اجرای برنامه

در ادامه سعی می‌کنیم تا برنامه را اجرا کنیم. با خطای زیر متوقف خواهیم شد:
crit: Microsoft.AspNetCore.Components.WebAssembly.Rendering.WebAssemblyRenderer[100] Unhandled exception rendering component:
The type initializer for 'Microsoft.Data.Sqlite.SqliteConnection' threw an exception. System.TypeInitializationException:
The type initializer for 'Microsoft.Data.Sqlite.SqliteConnection' threw an exception. ---> System.Reflection.TargetInvocationException:
Exception has been thrown by the target of an invocation. ---> System.DllNotFoundException: e_sqlite3 at
SQLitePCL.SQLite3Provider_e_sqlite3.SQLitePCL.ISQLite3Provider.sqlite3_libversion_number()
عنوان می‌کند که فایل‌های بانک اطلاعاتی SQLite به همراه EF-Core را نمی‌تواند پیدا کند. یا به عبارتی هر DLL بومی را نمی‌توان داخل مرورگر اجرا کرد.


رفع مشکل کار با SQLite با کامپایل ویژه‌ی آن

برای دسترسی به کدهای native در Blazor WASM و مرورگر، باید آن‌ها را توسط کامپایلر emcc به صورت زیر کامپایل کرد:
$ git clone https://github.com/cloudmeter/sqlite
$ cd sqlite
$ emcc sqlite3.c -shared -o e_sqlite3.o
در اینجا هر نوع فایل portable native code با فرمت‌های o. یا object files، .a و یا archive files و یا .bc یا bitcode و یا .wasm یا Standalone WebAssembly modules توسط Blazor wasm قابل استفاده هستند که در مثال فوق نمونه‌ی object files آن‌ها توسط کامپایلر تولید می‌شود.
مرحله‌ی بعد، معرفی این object file تولید شده به برنامه است. برای اینکار ابتدا باید dotnet workload install wasm-tools را نصب کرد (مهم). سپس به فایل csproj برنامه مراجعه کرده و فایل e_sqlite3.o را به آن معرفی می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.BlazorWebAssembly">
  <ItemGroup>
    <!-- EF Core and Sqlite -->
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.Sqlite" Version="6.0.1" />
    <NativeFileReference Include="Data\e_sqlite3.o" />
  </ItemGroup>
</Project>
در اینجا فرض شده‌است که فایل o. حاصل، در پوشه‌ی data قرار دارد. این نوع فایل‌ها توسط NativeFileReferenceها به برنامه معرفی می‌شوند.


سعی در اجرای مجدد برنامه

پس از نصب wasm-tools و ذکر NativeFileReference فوق، اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، برنامه بدون مشکل اجرا خواهد شد:



کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorWasmSQLite.zip
مطالب
Best practiceهای یک پروژه Blazor
Blazor، چارچوبی است ارائه شده توسط مایکروسافت که به ما اجازه می‌دهد برنامه‌های تعاملی وب را با CSharp و بدون JavaScript بنویسیم. ‌Blazor از اساس، Component based بوده و در برنامه‌هایی که Backend نیز با CSharp نوشته شده باشد ( مثلا با ASP.NET Core) امکان به اشتراک گذاری کد بین کلاینت و سرور را نیز فراهم می‌کند. معماری Blazor معماری‌ای مدرن است که در دل خود از امکانات CSharp نیز به خوبی بهره برده است تا بتوان پروژه را به‌صورتی که قابلیت نگهداری بالایی داشته باشد، توسعه داد. Blazor در ذات معماری خود امکان نوشتن برنامه‌های Native موبایل را نیز می‌دهد و برای اثبات این مهم چندین دمو برای Proof of concept ارائه شده است؛ اما تا به امروز امکانی که به صورت Production ready باشد، ارائه نشده است.
Blazor به دو شکل کار می‌کند. Blazor Server و Blazor Client
در Blazor Client با استفاده از پشتیبانی نزدیک به 90% ای مرورگرها از Web Assembly که اجازه اجرای کدهای غیر JavaScript ای را در مرورگر می‌دهد، ابتدا DLLها به همراه HTML-CSS و عکس‌ها و ... دانلود شده و برنامه به صورت Single Page App کار می‌کند. در این مدل شما می‌توانید از تکنیک Pre rendering یا SSR نیز استفاده کنید تا تجربه کاربری بهتری را نیز ارائه دهید و یا در بحث SEO بهتر عمل کنید.
‌Blazor در سمت کلاینت از NET Standard 2.1 پشتیبانی می‌کند که عملا به شما اجازه می‌دهد بازه‌ی گسترده‌ای از Nuget Packageها را استفاده کنید.

البته Blazor Client به صورت Preview ارائه شده است و "فعلا" دو مشکل را دارد:
۱- امکان دیباگ خوبی ندارد.
۲- در عمل باید فایل‌های اجرایی برنامه به صورت wasm یا web assembly دانلود شوند که در این حالت سرعتی بسیار بالا و بیش از جاوااسکریپت خواهند داشت؛ اما تا این لحظه این فایلها به صورت DLL دانلود میشوند و در سمت مرورگر "تفسیر" میشوند که باعث میشود سرعت گاه تا 70 برابر کمتر شود.
البته این دو مشکل در زمان ارائه نسخه NET 5. حل خواهند شد و در پروژه نسخه نهایی خود این دو مشکل را نخواهد داشت.

Blazor مدل اجرای دومی نیز دارد که به آن Blazor Server نیز می‌گوییم. در این مدل کدها تماما سمت سرور اجرا می‌شوند و تعاملات UI به صورت Web Socket به کلاینت منتقل و یا از آن دریافت می‌شوند که در این مدل، امکان Debug بدون کوچک‌ترین مشکلی کار می‌کند و مشکلی از بابت کندی دانلود و اجرای DLLها ندارد. فقط چون کدها تماما سمت سرور اجرا می‌شوند، در زمانیکه ارتباط شبکه‌ای، مناسب نباشد، می‌توانیم در سناریوهای مختلف، شاهد لگ و کندی باشیم.

آینده‌ی Blazor در مدل اول آن تعریف شده‌است و در گذر زمان برای مدل Blazor Server، نمیتوان آینده‌ی زیادی را متصور بود. اما نکته‌ی مهم و جالب اینجاست که کد پروژه در هر دو مدل یکی است و فقط Configuration این دو از هم متفاوت است. پس اگر علاقمند به شروع به استفاده از Blazor هستید، یک راه این است که با مدل Blazor Server شروع و بعدا با تغییر Configuration، به Blazor Client سوئیچ کنید. البته در این میان باید به نکاتی دقت کنید:
۱- Blazor Server از NET Core 3.1. پشتیبانی می‌کند و Blazor Client از NET Standard 2.1. در مواقعی خاص ممکن است یک کلاس یا یک متد در NET Core 3.1. باشد و در NET Standard 2.1. نباشد.
۲- در Blazor Server شما حتی می‌توانید با Entity Framework Core مثلا به Sql Server وصل شوید؛ ولی طبیعتا Browser امکان اتصال مستقیم به Sql Server را در مدل Client به شما نخواهد داد.
این موارد باعث می‌شود که اگر پروژه را با Blazor Server شروع کنید، شاید در آن کارهایی را انجام دهید که در BlazorServer کار می‌کنند، ولی در BlazorClient کار نمی‌کنند و این باعث شود بعدا که نسخه نهایی و کامل BlazorClient آماده شد، شاید نتوانید به آن، به صورت ساده و آسانی سوئیچ کنید.

ایده آل این است که پروژه‌ای داشته باشید که به سادگی عوض کردن یک کلمه، بین این دو مدل سوئیچ کنید و بر صحت عملکرد پروژه در هر دو حالت نظارت داشته باشید. برای رسیدن به این مهم، پروژه‌ای را ساخته‌ام به نام BlazorDualMode که عمده‌ی بررسی‌ها را به صورت اتوماتیک انجام می‌دهد و عملا تضمینی بر مهاجرت آسان شما از BlazorServer به BlazorClient در آینده خواهد بود
اگر در نت جستجو کنید، پروژه‌هایی با این اسم را خواهید دید؛ اما این پروژه دو مزیت مهم را دارد که الباقی فاقد آن هستند:
۱- مدل Blazor Client آن دارای تکنیک Pre rendering یا SSR است.
۲- پروژه Api آن، از پروژه‌ی Blazor آن جداست. اگر پروژه‌ی Api را پروژه‌ای بدانیم که به همراه Model‌، Data و ... امکان دسترسی به DbContext و دیتابیس را دارد، جدا بودن پروژه‌ی Blazor باعث می‌شود که حتی در مدل Server آن نیز مجبور باشیم دیتا را از Api به صورت Rest Api call بگیریم و به واسطه پروژه Shared مابین Api و Blazor نهایت Dto‌ها و سایر کدهای مشترک را ببینیم.
البته در پروژه DualMode فقط پروژه Api درست شده‌است و ما کاری با جزئیات آن، اینکه مثلا CQRS می‌خواهیم یا نه، آیا میخواهیم لایه‌ای کار کنیم و ... نداریم و فقط روی موارد مرتبط با Blazor متمرکز شده‌ایم.
در پروژه یک فایل داریم به نام Directory.build.props. زمانیکه چنین فایلی در فولدری قرار بگیرد، تمامی موارد نوشته شده در آن به صورت ضمنی در تمامی فایل‌های csproj زیر مجموعه آن اعمال می‌شود.
در این فایل داریم:
<Project>
  <PropertyGroup>
    <BlazorMode>Client</BlazorMode>
    <DefineConstants Condition=" '$(BlazorMode)' == 'Client' ">$(DefineConstants);BlazorClient</DefineConstants>
    <DefineConstants Condition=" '$(BlazorMode)' == 'Server' ">$(DefineConstants);BlazorServer</DefineConstants>
    <LangVersion>8.0</LangVersion>
  </PropertyGroup>
</Project>
ابتدا یک متغیر را تعریف کرده‌ایم، به نام BlazorMode که می‌تواند یا Server باشدو یا Client، که فعلا Client است و به راحتی می‌توانید آن‌را عوض کنید.
در ادامه Define Constant کرده‌ایم که اجازه می‌دهد کدهای CSharp دخیل در Configuration پروژه Blazor را شرطی کنیم. برای مثال بنویسیم:
#if BlazorClient
...
#elif BlazorServer
...
#endif
این if‌ها که با # شروع می‌شوند، در هنگام Compile چک می‌شوند و کدی که در شرط با نتیجه true قرار بگیرد، Compile میشود و در خروجی برنامه قرار می‌گیرد و کدی که در شرط با نتیجه false قرار بگیرد، از اساس Compile نمیشود.
نسخه CSharp تمامی پروژه‌ها نیز 8.0 قرار داده شده است.

پروژه‌ی BlazorDualMode.Api آن پروژه‌ای است که Api Controllerها در آن قرار می‌گیرند و همچنین در حالت Blazor Client، پروژه را برای مرورگرها ارائه یا Serve می‌کند. به واقع در این مدل، درخواستی که به هیچ Api Controller ای نرسد، به Blazor تحویل میشود. Blazor نیز ابتدا به دنبال Component ای می‌گردد که برای Route مربوطه نوشته شده باشد و آن را اجرا می‌کند و سپس Response آماده، به کلاینت ارسال می‌شود. در ادامه، مرورگر فایل‌های DLL را دانلود و برنامه به صورت Single Page App به کار خود ادامه می‌دهد.
پروژه BlazorDualMode.Shared  پروژه‌ای است که کد مشترک بین Api و Blazor در آن قرار می‌گیرد. برای مثال میتوانید Dtoها را در این قسمت قرار دهید.
پروژه BlazorDualMode.Web پروژه‌ای است که در آن Component‌های Blazor قرار دارند. در حالت Server این پروژه نیز قابلیت اجرا می‌یابد و باید با امکانات Visual Studio یا IDE دلخواه خود پروژه Web و Api را به صورت همزمان اجرا کنید تا به درستی کار کند.

فایلهای Program.cs، Startup.cs و همچنین خود csproj‌ها و در نهایت فایل Host.cshtml، نهایت تفاوت این دو حالت بوده و کدهای بیزینسی پروژه و حتی Componentها و Api Controllerها در هر دو حالت یکی هستند. Configuration با شرط if server یا if client هندل شده‌اند و درک جزئیات تنظیمات مربوطه نیاز به تسلط بر روی خود Blazor را دارد که از موضوع این پست خارج است؛ ولی در صورت داشتن هر گونه سوالی، می‌توانید از قسمت پرسش و پاسخ همین سایت استفاده کنید.
نظرات اشتراک‌ها
نکاتی که برنامه نویس‌های خوب باید بیشتر بر روی آن‌ها تمرکز کنند
مثل اینکه نویسنده مقاله با جاوا مشکل داره
تازه به جای یک بار هم یکی به عنوان پی نوشت درج کرده
الان که به خاطر اندروید توی بورس هم افتاده
یکی توی نظرات نوشته
Java is “so” dead that it is the second most demanding programming language in Europe at least. Obviously, this post was written by a newbie. 
مطالب
AngularJS #2
بهتر است قبل از این که به ادامه‌ی آموزش بپردازم، دو نکته را متذکر شوم:
1) روند آموزشی این فریمورک از کل به جز است؛ به این معنا که ابتدا تمامی قابلیت‌های اصلی فریمورک را به صورت کلی و بدون وارد شدن به جزئیات بیان می‌کنم و پس از آن، جزئیات را در قالب مثال‌هایی واقعی بیان خواهم کرد.
2) IDE مورد استفاده بنده Visual Studio 2012 است. همچنین از ابتدا پروژه را با ASP.NET MVC شروع می‌کنم. شاید بگویید که می‌شود Angular را بدون درگیر شدن با مباحث ASP.NET MVC بیان کرد؛ اما پاسخ من این است که این مثال‌ها باید قابل پیاده‌سازی در نرم‌افزارهای واقعی باشند و یکی از بسترهای مورد علاقه‌ی من ASP.NET MVC است. اگرچه باز هم تاکید می‌کنم که کلیه‌ی مباحث ذکرشده، برای کلیه‌ی زبان‌های سمت سرور دیگر هم قابل استفاده است و هدف من در اینجا بیان یک سری چالش‌ها در ASP.NET MVC است.

نحوه‌ی دریافت AngularJS
1) NuGet Package Manager
2) دریافت از وب‌سایت angularjs.org

دریافت از طریق Nuget Package Manager
روش ارجح افزودن کتابخانه‌های جانبی در یک پروژه‌ی واقعی، استفاده از NuGet Package Manager است. دلیل آن هم بارها بیان‌شده است از جمله: باخبر شدن از آخرین به‌روزرسانی کتابخانه‌ها، دریافت وابستگی‌های کتاب‌خانه‌ی مورد نظر و نبودن محدودیت تحریم برای دریافت فایل‌ها است.
روش کار هم بسیار ساده است، کافی است که بر روی پروژه کلیک راست کرده و گزینه‌ی Manage NuGet Packages را انتخاب کنید و با جست جو angularjs نسبت به نصب آن اقدام نمایید.
اگر هم با ابزارهای گرافیکی رابطه‌ی خوبی ندارید، می‌توانید از Package Manager Console فراهم‌شده توسط NuGet استفاده کنید. کافی است در کنسول پاورشل آن عبارت زیر را تایپ کنید:
Install-Package angularjs

پس از نصب angularjs، شاهد تغییراتی در پوشه‌ی Scripts پروژه‌ی خودخواهید بود. تعداد زیادی فایل جاوا اسکریپت که با عبارت angular شروع‌شده‌اند، به این پوشه اضافه شده است. در حال حاضر ما تنها به فایل angular.js نیاز داریم و احتیاجی به فایل‌های دیگر نیست.
همچنین یک پوشه به نام i18n نیز اضافه شده است که برای مباحث Globalization و Internationalization به کار گرفته می‌شود. 
 
دریافت از سایت angularjs.org
برای دریافت Angular از وب سایت رسمی‌اش، به angularjs.org مراجعه کنید؛ اما گویا به دلیل تحریم‌ها این سایت برای IP ایران مسدود شده است (البته افرادی نیز بدون مشکل به آن دسترسی دارند). دکمه‌ی Download را فشار داده و در نهایت کلید دریافت را بزنید. اگر نسخه‌ی کامل آن را دریافت کنید، لیستی از مستندات AngularJS را نیز در فایل دریافتی، خواهید داشت. در هر صورت این روش برای استفاده از angular دریک پروژه‌ی واقعی توصیه نمی‌شود.
پس به عنوان یک best practice، همیشه کتاب‌خانه‌های جانبی را با NuGet دریافت و نصب کنید. رفع موانع تحریم‌ها، یکی از مزایای مهم آن است.
   
پس از دریافت angular،  نوشتن برنامه‌ی معروف Hello, World به وسیله‌ی آن ، می‌تواند بهترین شروع باشد؛ اما اگر اجازه بدهید، نوشتن این برنامه را در قالب توضیح قالب‌های سمت کلاینت انجام دهیم.
   
قالب‌های سمت کلاینت (Client Side Templates)
در برنامه‌های وب چند صفحه‌ای و یا اکثر وب سایت‌های معمول، داده‌ها و کدهای HTML، در سمت سرور اصطلاحا سرهم و مونتاژ شده و خروجی نهایی که HTML خام است به مرورگر کاربر ارسال می‌شود. با یک مثال بیشتر توضیح می‌دهم: در ASP.NET MVC معمولا از لحظه‌ای که کاربر صفحه‌ای را درخواست می‌کند تا زمانی که پاسخ خود را در قالب HTML می‌بیند، این فرآیند طی می‌شود: ابتدا درخواست به Controller هدایت می‌شود و سپس اطلاعات مورد نیاز از پایگاه داده خوانده‌شده و در قالب یک Model به View که یک فایل HTML ساده است، منتقل می‌شود. سپس به کمک موتور نمایشی Razor، داده‌ها در جای مناسب خود قرار می‌گیرند و در نهایت، خروجی که HTML خام است به مرورگر کلاینت درخواست‌کننده ارسال می‌شود تا در مرورگر خود نتیجه را مشاهده نماید. روال کار نیز در اکثر SPA‌های معمول و یا اصطلاحا برنامه‌های AJAX، باکمی تغییر به همین شکل است.
 اما در Angular داستان به شکل دیگری اتفاق می‌افتد؛ Angular قالب HTML و داده‌ها را به صورت جداگانه از سرور دریافت می‌کند و در مرورگر کاربر آن‌ها را سرهم و مونتاژ می‌کند. بدیهی است که در اینجا قالب، یک فایل HTML ساده و داده‌ها می‌تواند به فرم JSON باشد. در نتیجه کار سرور دیگر فراهم کردن قالب و داده‌ها برای کلاینت است و بقیه‌ی ماجرا در سمت کلاینت رخ می‌دهد.
خیلی خوب، مزیت این کار نسبت به روش‌های معمول چیست؟ اگر اجازه بدهید این را با یک مثال شرح دهم:
در بسیاری از سایت ها، ویژگی ای به نام اسکرول نامحدود وجود دارد. در همین سایت نیز دکمه ای با عنوان بیشتر در انتهای لیستی از مطالب، برای مشاهده‌ی ادامه‌ی لیست قرار گرفته است. سعی کنید پس از فشردن دکمه‌ی بیشتر، داده‌های دریافتی از سرور را مشاهده کنید. پس از انجام این کار مشاهده خواهید کرد که پاسخ سرور HTML خام است. اگر تعداد 10 پست از سرور درخواست شود، 10 بار محتوای HTML تکراری نیز دریافت خواهد شد؛ در صورتی که ساختار HTML یک پست هم کفایت می‌کرد و تنها داده‌ها در آن 10 پست متفاوتند؛ چرا که قالب کار مشخص است و فقط به ازای هر پست باید آن داده‌ها در جای مناسب خود قرار داد.
دیدگاه‌های یک پست هم به خوبی با Angular قابل پیاده سازی است. قالب HTML یک دیدگاه را برای angular تعریف کرده و داده‌های مناسب که احتمالا JSON خام است از سرور دریافت شود. نتیجه‌ی این کار هم صرفه جوی در پهنای باند مصرفی و افزایش فوق العاده‌ی سرعت است، همچنین در صورت نیاز می‌توان داده‌ها و قالب‌ها راکش کرد تا مراجعه به سرور به حداقل برسد.
 چگونگی انجام این کار در AngularJs به صورت خلاصه به این صورت است که در angular یک directive به نام ng-repeat تعریف شده است که مانند یک حلقه‌ی foreach برای HTML عمل می‌کند. شما در داخل حلقه، قالب را مشخص می‌کنید و به ازای تعداد داده‌ها، آن حلقه تکرار می‌شود و بر روی داده‌ها پیمایش صورت می‌گیرد.
البته این مثال‌ها فقط دو نمونه از کاربرد این ویژگی در دنیای واقعی بود و مطمئن باشید که در مقالات آینده مثال‌های زیادی از این موضوع را پیاده‌سازی خواهیم کرد.
بهتر است که دیگر خیلی وارد جزئیات نشویم و اولین برنامه‌ی خود را به کمک angularjs بنویسیم. این برنامه، همان برنامه‌ی معروف Hello ,World است؛ اما در این برنامه به جای نوشتن یک Hello, World ساده در صفحه، آن را با ساختار angularjs پیاده‌سازی می‌کنیم.
در داخل ویژوال استادیو یک فایل HTML ساده ایجاد کنید و کد‌های زیر را داخل آن بنویسید.
<!DOCTYPE html>
<html ng-app>
<head>
    <title>Sample 1</title>
</head>
<body>
    <div ng-controller="GreetingController">
        <p>{{greeting.text}}, World!</p>
    </div>

    <script src="../Scripts/angular.js"></script>
    <script>
        function GreetingController($scope) {
            $scope.greeting = {
                text: "Hello"
            };
        }
    </script>
</body>
</html>
سپس فایل فوق را در مرورگر اجرا کنید. بله؛ عبارت Hello, World را مشاهده خواهید کرد. یک بار دیگر خاصیت text  را در scope.greeting$ به hi تغییر بدهید و باز هم نتیجه را مشاهده کنید.
این مثال در نگاه اول خیلی ساده است، اما دنیایی از مفاهیم angular را در بر دارد. شما خواص جدیدی را برای عناصر HTML مشاهده می‌کنید: ng-app، ng-controller، آکلود‌ها و عبارت درون آن و متغیر scope$ به عنوان پارامتر.
حال بیایید ویژگی‌ها و مفاهیم جالب کدهای نوشته شده را بررسی کنیم؛ چرا که فرصت برای بررسی ng-app و بقیه‌ی موارد نا آشنا زیاد است:

- هیچ id و یا class برای عناصر html در نظر گرفته نشده تا با استفاده از آنها، رویدادی را برای عناصر مورد نظر مشخص کنیم.

- وقتی در GreetingController مقدار greeting.text را مشخص کرده ایم، باز هم هیچ رویدادی را صدا نزده و یا مشخص نکرده ایم.

- GreetingController یک کلاس ساده‌ی جاوا اسکریپت (POJO) است و از هیچ چیزی که توسط angular فراهم شده باشد، ارث بری نکرده است.

- اگر به متد سازنده‌ی کلاس GreetingController دقت کنید، متغیر scope$ به عنوان پارامتر تعریف شده است. نکته‌ی جالب این است که ما هیچ گاه به صورت دستی سازنده‌ی کلاس GreetingController را صدا نزده ایم و حتی درون سازنده هم scope$ را ایجاد نکرده ایم؛ پس چگونه توانسته ایم خاصیتی را به آن نسبت داده و برنامه به خوبی کار کند. بهتر است برای پاسخ به این سوال خودتان دست به کار شوید؛ ابتدا نام متغیر scope$ را به نام دلخواه دیگری تغییر دهید و سپس برنامه را اجرا کنید. بله برنامه دیگر کار نمی‌کند. دلیل آن چیست؟ همان طور که گفتم Angular دارای یک سیستم تزریق وابستگی توکار است و در اینجا نیز scope$ به عنوان وابستگی در سازنده‌ی  این کلاس مشخص شده است تا نمونه‌ی مناسب آن توسط angular به کلاس GreetingController ما تزریق شود؛ اما چرا به نام آن یعنی scope$ حساس است؟ به این دلیل که زبان جاوا اسکریپت یک زبان پویا است و نوع در آن مطرح نیست؛ angular مجبور است که از نام پارامترها برای تزریق وابستگی استفاده می‌کند. در مقالات آینده چگونگی عملکرد سیستم تزریق وابستگی angular را به تشریح بیان می‌کنم.

- همچنین همان طور که در مورد قبلی نیز به آن اشاره کردم، ما هیچ گاه خود دستی سازنده‌ی GreetingController را صدا نزدیم و جایی نیز نحوه‌ی صدا زدن آن را مشخص نکرده ایم.

 تا همین جا فکر کنم کاملا برای شما مشخص شده است که ساختار فریمورک Angular با تمامی کتاب خانه‌های مشابه متفاوت است و با ساختاری کاملا اصولی و حساب شده طرف هستیم. همچنین در مقالات آینده توجه شما را به قابلیت‌هایی بسیار قدرتمند‌تر جلب خواهم کرد.
   
MVC ،MVP ، MVVM و یا MVW
 در بخش اول این مقاله، الگوی طراحی پیشنهادی فریمورک Angular را MVC بیان کرده‌ام؛ اما همان طور که گفته بودم AngularJS از انقیاد داده دوطرفه (Two Way Data Binding) نیز به خوبی پشتیبانی می‌کند و به همین دلیل عده ای آن را یک MVVM Framework تلقی می‌کنند. حتی داستان به همین جا ختم نمی‌شود و عده ای آن را به چشم MVP  Framework  نیز نگاه می‌کنند. در ابتدا سایت رسمی AngularJS الگوی طراحی مورد استفاده را MVC بیان می‌نمود ولی در این چند وقت اخیر عنوانش را به MVW Framework تغییر داده است.
MVW مخفف عبارت Model View Whatever هست و کاملا مفهومش مشخص است. Model و View بخش‌های مشترک تمام الگو‌ها بودند و تنها بخش سوم مورد اختلاف توسعه دهندگان بود؛ در نتیجه انتخاب آن را بر عهده‌ی استفاده کننده قرار داده اند و تمام امکانات لازم برای پیاده‌سازی این الگو‌های طراحی را فراهم کرده اند. در طی این مقالات صرف نظر از تمام الگوهای طراحی فوق، من بیشتر بر روی MVC تمرکز خواهم کرد.
الگوی طراحی MVC در سال 1970 به عنوان بخشی از زبان برنامه نویسی Smalltalk معرفی شد و از همان ابتدا به سرعت محبوبیت زیادی در بین محیط‌های توسعه‌ی دسکتاپی از قبیل ++C و Java  که رابط کاربری گرافیکی به نوعی در آن‌ها دخیل است، پیدا کرد.
تفکر MVC این را بیان می‌کند که باید جداسازی واضح و روشنی بین مدیریت داده‌ها (Model)، منطق برنامه (Controller) و نمایش داده‌ها به کاربر (View) وجود داشته باشد و در اصل هدفش جداسازی اجزای رابط کاربری به بخش هایی مجزا است.
     
شاید این سوال برای شما پیش بیاید که چرا باید چنین الگویی را در برنامه‌ها پیاده کرد؟
احتمالا تا کنون از بین برنامه هایی که نوشته اید، رابط کاربری بیشتر از آن‌ها را نیز خودتان مجبور شده اید طراحی کنید؛ به این دلیل که برنامه‌ی شما بدون رابط کاربری قابل اجرا شدن نبوده است. اجرای برنامه‌ی شما منوط به وجود تعدادی دکمه و textbox و ... بوده است و به قولی منطق برنامه به رابط گرافیکی گره خورده بوده است. پس می‌توان گفت که پیاده‌سازی الگوی طراحی وقتی ضرورت پیدا می‌کند که رابط گرافیکی، قسمتی از برنامه‌ی شما را تشکیل دهد.
آیا با وجود زبان‌های طراحی ساده ای مثل HTML و XAML و ... احتیاجی است که برنامه نویس وقت خود را صرف طراحی رابط کاربری کند؟ مسلما خیر، چون دیگر با این امکانات یک طراح هم از پس این کار به خوبی و یا حتی بهتر بر می‌آید. دیگر وظیفه‌ی برنامه نویس نوشتن کد‌های مربوط به منطق برنامه است. کدهایی که بدون UI هم قابل تست شدن باشد و به راحتی بتوان برای آن‌ها آزمون‌های واحد نوشت. برنامه نویس باید این را در نظر بگیرد که UI وجود ندارد و حتی ممکن است هیچ گاه هم ایجاد نشود و  این کد‌ها تبدیل به یک کتابخانه شود و مورد استفاده قرار بگیرد تا در یک برنامه با رابط کاربری گرافیکی.
در MVC، روال عمومی کار به این شکل است که View داده‌ها را از Model دریافت می‌کند و به کاربر نمایش می‌دهد. وقتی که کاربر با کلیک کردن و تایپ کردن با برنامه ارتباط برقرار می‌نماید، Controller به این درخواست‌ها پاسخ می‌دهد و داده‌های موجود در Model را به روز رسانی می‌کند. در نهایت هم Model  تغییرات خود را به View منعکس می‌کند تا View آن چه را که پیش از آن نمایش می‌داده است، تغییر دهد و View را از تغییرات رخ داده آگاه نماید.
اما در برنامه‌های Angular قضیه از چه قرار است؟ در Angular، قالب HTML  یا اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم (Document Object Model(DOM معادل View است؛ کلاس‌های جاوا اسکریپتی نقش Controller را دارند؛ و خواص اشیای جاوا اسکریپتی و یا حتی خود اشیا نقش Model را بر عهده دارند.

ساختار بخشیدن به برنامه با استفاده MVC یک مزیت مهم دیگر نیز دارد: ساختار کار کاملا مشخص است و هر کسی نمی‌تواند به صورت سلیقه ای آن را پیاده سازی کند. با یک مثال این موضوع را تشریح می‌کنم: اگر کسی پروژه‌ی بنده را که با ASP.NET MVC نوشتم، بررسی کند، اصلا احساس غریبی نمی‌کند و به راحتی می‌تواند آن را توسعه دهد. دلیل این موضوع این است که ASP.NET MVC یک ساختار مشخص را به توسعه دهندگان اجبار کرده است و هر کسی این ساختار را رعایت کند و با آن آشنا باشد، به راحتی می‌تواند با آن کار کند. توسعه دهنده می‌داندکه من Model را کجا تعریف کرده ام، Controller مربوط به هر View کجاست و در کدام قسمت با پایگاه داده ارتباط برقرار کرده‌ام؛ اما در مورد کد‌های JavaScript و سمت کلاینت چه طور؟ توسعه دهنده ای که می‌خواهد کار من را ادامه بدهد دچار وحشت می‌شود! الگوی مشخصی وجود ندارد؛ معلوم نیست که کجا DOM را دستکاری کرده‌ام، در کدام قسمت با سرور ارتباط برقرار شده و... به قول معروف با یک اسپاگتی کد تمام عیار طرف می‌شود. AngularJS این مشکل را حل نموده و ساختار خاصی را سعی کرده به شما دیکته کند و تا حد ممکن دست شما را نیز باز گذاشته است. جدا از همه‌ی اینها، برنامه‌های مبتنی بر Angular به راحتی نگه داری  و تست می‌شوند و بدون هیچ دغدغه ای آن‌ها را می‌توان توسعه داد.
   
در حاشیه
شاید در هنگام دریافت فایل angularjs و افزودن آن به پروژه‌ی خود شروع به اعتراض کرده اید که نسخه‌ی فشرده شده‌ی آن 87 کیلو بایت حجم دارد در صورتی که این حجم در کتابخانه‌های مشابه ممکن است حتی به 10 کیلوبایت هم نرسد. اگر دقت کرده باشید من در بیان AngularJS از واژه‌ی کتاب خانه استفاده نکردم و فقط از واژه‌ی فریمورک استفاده کردم. بله نمی‌شود angular را با کتاب خانه هایی مقایسه کرد که مهمترین ویژگی خود را Data Binding می‌دانند. AngularJS یک بستر کاری قدرتمند است که تمام راه حل‌های موجود را در خود جمع کرده است. تیم توسعه دهنده‌ی آن هم هیچ ادعایی ندارد و می‌گویند که ما هیچ چیزی را خودمان اختراع نکرده ایم، بلکه راه حل‌های عالی را برگزیدیم، تفکرهای خوب را ارتقا بخشیده و در فریمورک خود استفاده کردیم و حتی از ایده‌های خوب دیگر کتاب خانه‌ها هم استفاده کرده ایم. بنابر این نباید به حجم آن در مقابل توانایی هایی که دارد اعتراض کرد.
   
همچنین به نظر می‌آید که AngularJS یک فریمورک پیچیده است. ولی من همیشه بین پیچیده و پیچیده شده تفاوت قائل می‌شوم. به نظر شخصی خودم Angular به دلیل مشکلات خاص و پیچیده ای که حل می‌کند پیچیده است و پیچیده شده نیست. اگر آن را پیچیده شده حس می‌کنید، تنها دلیلش، نحوه‌ی آموزش دادن بنده است، تمام سعی خود را می‌کنم که مفاهیم را تا حد ممکن ساده بیان کنم و امیدوارم در آینده که با مثال‌های بیشتری روبرو می‌شوید، این مفاهیم به کارتان بیاید.
     
در مقاله‌ی بعدی به مفاهیم انقیاد داده، تزریق وابستگی، هدایت گر‌ها (Directives) و سرویس‌ها در AngularJS می‌پردازم.
  
اشتراک‌ها
پشتیبانی از افزونه های کروم و فایرفاکس در Microsoft Edge
اخباری مبنی بر پشتیبانی از افزونه‌های کروم و فایرفاکس در Microsoft Edge پخش شده. همانند اینکه ویندوز 10 از کدهای اندروید و IOS پشتیبانی می‌کند. مرورگر اج هم به همین گونه از افزونه‌های گفته شده پشتیبانی می‌کند. البته اطلاعات دقیق‌تری از اینکه به چه صورت می‌توان آن‌ها را نصب کرد در اختیار نیست.
پشتیبانی از افزونه های کروم و فایرفاکس در Microsoft Edge