نظرات مطالب
کتابخانه‌ی انواع و اقسام مدل‌های داده‌ای
سلام
کلا طراحی رابط کاربر صرفنظر از ایرانی و غیر ایرانی بودن یک سری اصول کلی دارد که فکر نمی‌کنم آنچنان تفاوتی کند و نسخه خاصی برای نمونه ایرانی داشته باشد و اگر نمونه ایرانی هم از اصول جهانی آنها پیروی کند به عنوان نمونه دارای اشکال در نظر گرفته شود.
یک وبلاگ ایرانی هم دیدم که در این زمینه فعالیت می‌کند. لطفا با ایشان هم مشورت کنید:
http://tweex.uxiran.com
مطالب
نکاتی توصیه ای برای برنامه نویسی اندروید : قسمت دوم
در ادامه‌ی قسمت اول، ده مورد دیگر از نکات کاربردی را بیان می‌کنیم.

  یازده. در جاوا رویدادها با استفاده از اینترفیس‌ها پیاده سازی می‌شوند. برای نامگذاری یک رویداد، قاعده آن در جاوا بدین شکل است که نام‌ها به صورت (+ ) Camel نوشته شده و آخرین عبارت هم Listener باشد و نیازی هم به حرف I در نامگذاری اینترفیس نیست؛ چون همه می‌دانند که این Listener آخری یعنی رویدادی که با اینترفیس پیاده سازی شده است و استفاده از I بی معنی است. هر چند بر خلاف دات نت، در اینجا استفاده از قاعده I چندان متداول نیست.
 public interface CopyFileListener
    {
        void PublishProgress(long fileSize,long copiedSize);
    }

دوازده. گوگل اینترفیس‌هایی را که برای رویدادها میسازد، داخل کلاس اصلی تعریف میکند. پس بهتر هست که شما هم همین روند را ادامه بدید و از این قاعده خارج نشوید. اگر خوب دقت کرده باشید، در برنامه نویسی اندروید تمام اینترفیس‌ها داخل کلاس اصلی هستند:
 textView.setOnClickListener(new View.OnClickListener() {
            @Override
            public void onClick(View v) {
                
            }
        });
در کد بالا رویداد OnclickListener در خود کلاس View تعریف شده است. پس ما هم بهتر هست همین کار را بکنیم:
public class MemoryWare {

    public interface CopyFileListener
    {
        void PublishProgress(long fileSize,long copiedSize);
    }
....
}
یک نکته دیگر اینکه موقعی که یک رویداد را به یک پراپرتی set انتساب می‌دهیم، رسم این است که نام آن پراپرتی با عبارت SetOn آغاز شود و با نام اینترفیس پایان یابد:
SetOnClickListener
البته اگر کلاس شما لیستی از رویدادها را درست میکند بهتر است از عبارت Add به جای SetOn استفاده کنید و برای آن یک Remove هم قرار دهید. نمونه آن را می‌توانید در کد زیر ببینید:
 editText.addTextChangedListener(new TextWatcher() {
            @Override
            public void beforeTextChanged(CharSequence s, int start, int count, int after) {

            }

            @Override
            public void onTextChanged(CharSequence s, int start, int before, int count) {

            }

            @Override
            public void afterTextChanged(Editable s) {

            }
        });

سیزده
. آداپتورها و آداپتور ویوها (چون لیست) قسمت مهمی از برنامه‌های اندرویدی به شمار می‌آیند؛ تا حدی که در بیشتر برنامه‌های ساده هم حضور پررنگی دارند. ولی برای استفاده از این آداپتورها باید بدانید که نحوه کار آن‌ها چگونه است. بسیاری از کاربران در این قسمت اشتباهات زیادی می‌کنند. اگر در stackOverflow هم در اینباره نگاه کنید، با حجم انبوهی از سوالات روبرو می‌شوید و فقط به خاطر اینکه نحوه کارکرد آن را نمی‌دانند، به مشکل برخورده‌اند.
کلاس BaseAdapter اصلی‌ترین کلاس آداپتور هاست که بقیه از آن مشتق شده‌اند و معروفترین مشتقات آن، کلاس‌های CursorAdapter و ArrayAdapter هستند که امکانات بیس آداپتور را افزایش داده‌اند.به عنوان مثال در کد پایین از ArrayAdapter استفاده شده است.


نحوه کار یک آداپتور بدین صورت است که متدی را به نام GetView با قابلیت override دارد که با هر تعداد آیتم موجود صدا زده می‌شود. ولی اگر تصور کنیم فقط چند صدهزار آیتم هم داشته باشیم، آیا واقعا اجرا می‌شود؟ جواب این سوال این است که با هر بار اسکرولی که شما میکنید آیتم‌های بعدی ایجاد می‌شوند ولی باز این سوال پیش می‌آید که هر آیتم برای خود جداگانه تشکیل می‌شود؟ مطمئنا جواب خیر است. آداپتورها از سیستمی به نام ViewRecycler برای کش کردن آیتم‌های ایجاد شده استفاده می‌کنند و با هر اسکرولی که انجام می‌شود آیتم‌های بعدی از روی آیتم‌های قبلی که قبلا از صفحه خارج شده‌اند، ساخته می‌شوند و آیتم‌های کش شده قبلی را با پارامتری با نام convertView به دست شما می‌رساند.
کد زیر را ببینید:
  @Override
    public View getView(int position, View rowView, ViewGroup parent) {

        ViewHolder viewHolder=null;
        if(rowView==null)
        {
            // 1. Create inflater
            LayoutInflater inflater = (LayoutInflater) context
                    .getSystemService(Context.LAYOUT_INFLATER_SERVICE);

            // 2. Get rowView from inflater
            rowView = inflater.inflate(R.layout.row_bank_group_list, parent, false);
            viewHolder=new ViewHolder();
            viewHolder.txtGroupName=(TextView) rowView.findViewById(R.id.text_groupName);
            rowView.setTag(viewHolder);
        }
        else
        {
            viewHolder=(ViewHolder)rowView.getTag();
        }
        viewHolder.txtGroupName.setText(getItem(position).getName());
        viewHolder.txtGroupName.setTypeface(new FontSystem().get_General_Font(context));
        viewHolder.txtGroupName.setTextColor(context.getResources().getColor(R.color.black));

        return rowView;
    }
کد بالا ابتدا بررسی میکند که آیا convertView نال است یا خیر. اگر نال بود به این معنا است که کش برای شما چیزی نداشته است و باید آیتم جدیدی را بسازید. پس اشیاء موجود در آن را در حافظه می‌آورید و مقداردهی می‌کنید. ولی اگر برابر نال نباشد، یعنی کش حاوی یک سری آیتم است که قبلا ایجاد شده‌اند. پس نیاز به inflate کردن مجدد ندارد و میتوانید  همان را مستقیما مورد استفاده قرار دهید و با مقادیر جدید آن را ست کنید.
کلاس داخلی ViewHolder هم یک الگو برای عدم بررسی Viewهای داخل آن است که نیازی به یافتن و تبدیل مجدد آن‌ها نداشته باشید. در این روش شیء، داخل خصوصیت tag آیتم قرار گرفته است و وقتی از کش برداشته شود، خاصیت تگ آن را می‌خوانیم و مستقیما مورد استفاده قرار می‌دهیم. در این حالت شما بهترین استفاده را از پردازش‌ها و حافظه، می‌کنید.

چهارده. یکی از کارهایی را که قبل از کار کردن در یک مسیر فیزیکی باید انجام دهید این است که مطمئن باشید اجازه نوشتن در آن ناحیه را دارید یا خیر. در غیر اینصورت برنامه شما با خطای FC روبرو می‌شود و اجرای آن خاتمه می‌یابد. به همین دلیل اکثر برنامه نویسان از متد CanWrite در کلاس File استفاده می‌کنند. ولی در هنگام استفاده از این متد باید دقت داشته باشید که کلاس File فقط باید حاوی مسیر باشد و اسمی از فایل مربوطه در آن نباشد. دلیل هم آن است که این احتمال می‌رود اگر فایلی هم وجود نداشته باشد، مقدار false را به شما برگرداند. مثال زیر قرار است فایلی را در کارت حافظه بنویسید، ولی بررسی اجازه نوشتن در مسیر، اشتباه است:
File file=new File(sdcardPath,fileName);

if(file.CanWrite())
{
  .....
}
کد بالا را به طور صحیح بازنویسی می‌کنیم:
File file=new File(sdcardPath);

if(file.CanWrite())
{
file=new File(sdcardPath,filePath);
  .....
}
اگر هنگام تست این کد مشکلی نداشتید، دلیل بر صحت کد نیست. بلکه بنابر تجربه شخصی من، زمانی این مشکل پیش آمده بود که روی چند گوشی تست شده و بعدها مشکل در گوشی پیش آمده بود که هم مدل و دقیقا مشابه یکی از گوشی‌های تستی بود.

پانزده. کارت حافظه خارجی: همه برنامه نویسان اندروید حداقل یکبار از کد زیر استفاده کرده اند:
Environment.getExternalStorageDirectory()
بررسی‌ها در استک اورفلو نشان می‌دهد که برنامه نویسان، گزارش عملکرد اشتباهی را از این متد دارند. ولی حقیقت این است که این متد به هیچ عنوان مقدار اشتباهی را بر نمی‌گرداند. بلکه منطق آن متفاوت از چیزی است که شما فکر می‌کنید. وقتی ما صحبت از حافظه خارجی برای یک گوشی میکنیم، منظور همان کارت حافظه‌ای است که به طور جداگانه داخل گوشی قرار داده‌ایم و انتظار داریم متد بالا آدرس و مدخل همین کارت را برای ما فراهم کند. ولی در کمال تعجب می‌بینیم که آدرس حافظه داخلی برگردانده می‌شود. پس باید ببینیم اندروید از  آن چه انتظاری دارد؟
هر برنامه‌ای که در اندروید نصب می‌شود در مسیر
/Data/Data
یک دایرکتوری با نام خود دارد مثل:
/Data/Data/Info.Dotnettips.MyApp
این دایرکتوری تنها متعلق به این برنامه بوده و کسی جز Root به آن دسترسی ندارد. اندروید این دایرکتوری را به عنوان حافظه داخلی در نظر میگیرد که برای کار با آن نیاز به هیچ آدرس دهی نیست. ولی در کنار این دایرکتوری حافظه داخلی خود گوشی که در آن انبوه فایل‌های خود را ذخیره می‌کنید هم هست که اندروید آن را حافظه خارجی می‌پندارد. حال آن حافظه‌ای را که شما جداگانه به صورت یک کارت یا USB OTG متصل میکنید، به عنوان حافظه خارجی در نظر نمیگیرد. در صورتی که شما چنین انتظاری را دارید، برای حل این مشکل بهتر است از کدهای موجود مثل کد زیر استفاده کنید:
    /**
     * it will returns sd path for you
     *  <p>
     *  <b>Required Permission: </b>android.permission.READ_EXTERNAL_STORAGE<br/>
     * </p>
     * @return
     */
    public  List<String> GetExternalMounts() {
        final List<String> out = new ArrayList<>();
        String reg = "(?i).*vold.*(vfat|ntfs|exfat|fat32|ext3|ext4).*rw.*";
        String s = "";
        try {
            final Process process = new ProcessBuilder().command("mount")
                    .redirectErrorStream(true).start();
            process.waitFor();
            final InputStream is = process.getInputStream();
            final byte[] buffer = new byte[1024];
            while (is.read(buffer) != -1) {
                s = s + new String(buffer);
            }
            is.close();
        } catch (final Exception e) {
            e.printStackTrace();
        }

        // parse output
        final String[] lines = s.split("\n");
        for (String line : lines) {
            if (!line.toLowerCase(Locale.US).contains("asec")) {
                if (line.matches(reg)) {
                    String[] parts = line.split(" ");
                    for (String part : parts) {
                        if (part.startsWith("/"))
                            if (!part.toLowerCase(Locale.US).contains("vold"))
                                if(new File(part).canWrite())
                                    out.add(part);
                    }
                }
            }
        }
        return out;
    }

شانزده.
یکی از روش‌های انتقال اطلاعات بین اکتیویتی‌ها مختلف استفاده از Extras هاست که شما با تعیین یک نام یا کلید، اطلاعات مربوطه را ارسال و توسط همان کلید؛ اطلاعات را در اکتیویتی مقصد دریافت میکنید:
notesIntent.putExtra("PartyId", PartyId);
startActivity(notesIntent);
و در مقصد:
PartyId=getIntent().getLongExtra("PartyId",0);
در این حالت بهتر است با این رشته‌ها نیز همانند مورد شماره دو در قسمت اول رفتار شود تا نیازی به نوشتن و تکرار این نام‌ها نباشد. ولی با یک نگاه به استانداردهای نوشته شده در خود اندروید و بسیاری از کتابخانه‌های ثالث در می‌یابیم که بهترین روش این است که این کلید‌ها را به صورت متغیرهای ایستا در خود اکتیویتی ذخیره کنیم؛ در این حالت هر کلید در جایگاه واقعی خودش قرار گرفته است. نمونه‌ای از این استفاده را می‌توانید در کتابخانه FilePicker مشاهده کنید:
i.putExtra(FilePickerActivity.EXTRA_ALLOW_MULTIPLE, false);
i.putExtra(FilePickerActivity.EXTRA_ALLOW_CREATE_DIR, false);
i.putExtra(FilePickerActivity.EXTRA_MODE, FilePickerActivity.MODE_FILE);

هفده.
قواعد نامگذاری: برای نامگذاری متغیرها از قانون CamelCase استفاده میکنیم. ولی برای حالات زیر از روش‌های دیگر استفاده می‌شود:
  • برای ثابت‌ها از حروف بزرگ و _ استفاده کنید.
  • برای متغیرهای خصوصی از حرف m در ابتدای نام متغیر استفاده کنید.
  • برای متغیرهای استاتیک از حرف s در ابتدای نام متغیر استفاده کنید.
نمونه ای از این نامگذاری که توسط مستندات گوگل سفارش شده است:
public class MyClass {
    public static final int SOME_CONSTANT = 42;
    public int publicField;
    private static MyClass sSingleton;
    int mPackagePrivate;
    private int mPrivate;
    protected int mProtected;
}

هجده:
قاعده نظم و ترتیب در import‌ها توسط مستندات گوگل بدین شکل تعریف شده است:
  1. نام پکیج‌های ارائه شده توسط گوگل
  2. نام پکیج‌های ثالث
  3. نام پکیج‌های موجود در java و javax
  4. پکیج‌های موجود در پکیج اصلی
البته رعایت این قاعده کمی سخت و عموما بدون اجراست ولی نگران نباشید. از آنجایی که ادیتور از طرف jet brains ارائه شده‌است و عمل import به طور خودکار صورت میگیرد و با ابزارهای دیگری که در دل این ادیتور قرار گرفته است، این عمل به طور خودکار انجام می‌گیرد.

نوزدهم. مرتب سازی متدهای دسترسی یک کلاس: بسیار خوب است که همیشه کدهای ما نظم خاصی را داشته باشد تا پیگیری‌های شخصی و تیمی در آن راحت‌تر صورت بگیرد. برای مثال در یک کلاس ابتدا متدهای public و سپس private قرار گیرند و الی آخر.
الگوی عمومی که برای کار با جاوا صورت گرفته است به شکل زیر می‌باشد:
public, protected, private,abstract, static, transient, volatile, synchronized, final, native.
البته این متدهای دسترسی بسته به فیلد بودن و متد بودن نیز تغییر میکند. به عنوان مثال ابتدا فیلدها در نظر گرفته می‌شوند و سپس متدها و ...
ادیتور intelij شامل تنظمیاتی برای مرتب سازی کدهاست که در این مورد بسیار سودمند است. با طی کردن مسیر زیر می‌توانید برای آن ترتیب اینگونه موارد را مشخص کنید.
Settings>Editor>Code Style>Arrangement
در اینجا شما امکان تعاریف این ترتیب‌ها را دارید. البته بهتر هست در حالت پیش فرض باشد تا حالتی عمومی بین افراد مختلف برقرار باشد.

در تصویر بالا متدها به ترتیب متدهای دستری بین بلوک‌های کامنت method start و method end قرار گرفته اند.

 همچنین شامل گزینه‌های دیگری نیز میباشد که به نظرم فعال کردنشان بسیار خوب است. گزینه keep overridden methods together به شما کمک می‌کند تا متدهایی را که رونویسی می‌شوند، در کنار یکدیگر قرار بگیرند که برای کلاس‌های اندرویدی مثل اکتیویتی‌ها و فرگمنت‌ها و ... بسیار خوب است. گزینه مفید دیگر Keep dependent methods together است که در دو حالت عمقی یا خطی متدهای وابسته (متدهایی که متدهای دیگر را در آن کلاس صدا میزنند) در کنار یکدیگر قرار میدهد و مابقی گزینه‌ها، که بسیار سودمند هست. به هر حال هر قاعده‌ای را که برای خود انتخاب میکنید اگر در حالت پیش فرض نیست بهتر است در مستندات پروژه ذکر شود تا افراد دیگر سریعتر به موضوع پی ببرند.

قسمت بیستم. این مورد برای افراد تازه کار می‌باشد که تازه اندروید استادیو را باز کرده‌اند و مشغول کدنویسی می‌باشند. یکی از مواردی که در همان مرحله اول به آن برمیخورید این است که intellisense  ادیتور به بزرگی و کوچکی حروف حساس است و تنها با حرف اول سازگاری دارد. برای تغییر این مسئله باید مسیر زیر را طی کنید:
Settings>Editor>Completion>Case-sensitive Completion>None
حالا با تایپ هر کلمه، دستورات و آبجکت‌هایی را که شامل آن کلمات باشند، به شما نمایش داده خواهند شد.

نظرات اشتراک‌ها
ویروس مخصوص سیستم های مالی با دیتابیس SQL Server
این روش متداولی است که اکثر برنامه نویس‌های ایرانی رعایت می‌کنند. برنامه‌‌های مدت داری که اگر هزینه برنامه و حق و حقوق برنامه نویس در طی مدت مشخصی پرداخت شد، کار می‌کنند یا اگر نه ... قسمت‌های اصلی سیستم حذف خواهند شد.
نه ربطی به ویندوز یا SQL Server داره، نه مسایل سیاسی و نه به شرق و غرب عالم! روشی است بومی، جهت استیفای حق و حقوق!
مطالب
تفاوت‌های پروژه‌های ما و پروژه‌های اونا!

چندی قبل پروژه‌ای دولتی در زمینه‌ی غلط یابی متون فارسی منتشر شد؛ اما ... آنچنان بازتابی در بین سایت‌های ایرانی پیدا نکرد. حداکثر بازتاب آن مقاله‌ی روزنامه همشهری در این حد بود که "مایکروسافت که یکی برامون درست کرده بود! تو چرا بی خود زحمت کشیدی!". البته روزنامه‌ی همشهری هم مقصر نیست؛ چون به طور قطع نویسنده‌ی آن با توانایی‌های این برنامه در مقایسه با غلط یاب ساده مایکروسافت اطلاعات آنچنانی ندارد.
از سایت‌های ایرانی هم نباید انتظار داشت که برای محصولات ایرانی تبلیغ کنند! اگر به سایت‌های ایرانی فعال در زمینه‌ی IT دقت کنید بیشتر ذوق کردن‌های آن‌ها ناشی از کارهای شرکت خارجی است؛ مثلا:
- گوگل امروز در صفحه‌ی اولش یک عکس جدید گذاشته! (2000 تا سایت این رو پوشش می‌دن!)
- رئیس جدید مایکروسافت دیروز که می‌خواست بره سخنرانی دوبار جیغ کشید، سه بار دور سالن دوید گفت اینجا عجب شرکت باحالیه!
- استیوجابز خیلی مرد نازنینی است چون فقط یک دست شلوار لی و پولیور مشکی دارد که 10 سالش است همین فقط تنشه (هم... از شما چه پنهون وضع خود من هم بهتر از این نیست:) )
- فیس بوک امروز عکس‌های شما رو در پروفایلتون هم نمایش می‌ده!
وب سایت‌های لینوکسی ایرانی هم که یک چیزی توی این مایه‌ها هستند:
این مایکروسافت سه تا نقطه (!) باز یک سیستم عامل جدید بیرون داد، ولی اوبونتوی ما 5 ثانیه زودتر میاد بالا؛ به همین جهت هفته بعد قراره پس از طی مراحل نصب سیستم عامل که از امروز شروع میشه به همراه کلیه دوستانی که در این امر مهم دخیل هستند جشن بگیریم! زنده باد آزادی!

و ... سؤال اصلی اینجا است: چرا مدل توسعه‌‌ای که از آن صحبت شد نمی‌فروشه؟! چرا کسی برای آن تبلیغ نکرد؟ چرا آنچنان کسی ذوق زده نشد؟! چرا زود فراموش شد؟

خوب؛ حالا بد نیست نگاهی هم داشته باشیم به مدل توسعه‌ی "اونا"

یکی از این "اونا" مثلا می‌تونه تیم سیلورلایت مایکروسافت باشه. بیائیم ببینیم "اونا" چکار می‌کنند تا محصولاتشون بفروشه؛ ملت از شنیدن اخبار اون‌ها ذوق زده بشن؛ هزار‌تا سایت کارشون رو به رایگان تبلیغ کنند و ...
- "اونا" یا کلا هر تیم توسعه‌ای تشکیل شده از یک سری آدم! هر کدام از این‌ها یا در سایت MSDN یا به طور جداگانه وبلاگ دارند و کاری رو که به طور منظم انجام می‌دن، ارسال جزئیاتی اندک از پیشرفت‌های حاصل شده است. مثلا آقای TimHeuer هر از چندگاهی این کار رو می‌کنه. به این صورت دیگه روزنامه همشهری چاپ نیویورک نمیاد بنویسه، Adobe که یکی برامون درست کرده بود! تو چرا بی‌خود زحمت کشیدی! چون الان روزنامه‌ی نیویورک تایمز می‌دونه جزئیات کاری که انجام شده به مرور زمان چی بوده.
- "اونا" قسمتی رو در سایت MSDN دارند به نام Silverlight TV . یک نفر رو هم استخدام کردن به نام آقای جان پاپا! تا بیاد براشون با اعضای مختلف تیم مصاحبه کنه و یک سری از جزئیات رو بیشتر برای عموم مردم توضیح بده.
- "اونا" هر از چندگاهی سمینار برگزار می‌کنند: (+). میان پز می‌دن ما اینکار رو کردیم اونکار رو کردیم؛ دنیا، بدونید ما چقدر عالی هستیم!
- "اونا" یک bug tracking system دارند. یک features suggestion system دارند: (+) . مردم الان می‌دونند اگر باگی رو در سیستم پیدا کردند، کجا باید گزارش بدن. اگر نیاز به ویژگی جدیدی داشتند باید چکار کنند. صرفا با یک صفحه‌ی ثابت که لینک دریافت دو تا فایل رو گذاشته مواجه نیستند.
- "اونا" یک فوروم مخصوص هم برای Silverlight درست کردند تا استفاده کننده‌ها بیان ابتدایی‌ترین تا پیشرفته‌ترین سوالات خودشون رو مطرح کنند. نرفتند اون پشت قایم بشن! یا بگن این ایمیل ما است؛ دوست داشتید ایمیل بزنید ما هم وقت کردیم جواب می‌دیم!
- "اونا" مستندات و راهنمای بسیار کامل، قوی و قابل مرور تحت وب دارند: (+).
- "اونا" اگر کارشون را رایگان و سورس باز می‌خواهند ارائه دهند از یک سورس کنترل استفاده می‌کنند: (+).به رها کردن یک تکه سورس کد در ملاء عام کار سورس باز نمی‌گن! هر کاری آداب و اصول خودش رو داره। شما که نمیای بچه‌ت رو بذاری سر راه و بری؟! به این امید که خودش patch میشه، خودش به روز میشه، یکی پیدا میشه تا دستی به سرش بکشه!
البته این مورد جدیدا جهت پروژه غلط یاب یاد شده راه اندازی شده: (+) ولی فکر نمی‌کنم کسی متوجه شده باشه، چرا؟! چون اخبار رو این روزها علاقمندان از طریق فیدهای RSS دنبال می‌کنند؛ نه با مراجعه‌ی هر روزه به یک سایت. انتظار بی‌موردی است که استفاده‌ کنندگان هر روز به سایت ما سر بزنند تا ببینند چه خبره! به همین جهت RSS اختراع شده. همچنین پروژه اختصاصی فارسی و سورس کنترل انگلیسی هم همخوانی ندارند.
- "اونا" اکانت توئیتر دارند: (+). "اونا" اکانت فیس بوک دارند: (+). "اونا" از این امکانات برای گزارش دادن رخدادهای داخلی خودشون استفاده می‌کنند. یکی از ابزارهای مهم تبلیغاتی اون‌ها است. کلا رسانه‌ها رو در دنیای غرب به عصر قبل و بعد از توئیتر تقسیم بندی می‌کنند. پیش از توئیتر اخبار تهیه می‌شد و تبدیل به خوراک اطلاعاتی عموم می‌شد؛ الان اطلاعات موجود در توئیتر، جمع آوری، آنالیز و تحلیل می‌شود و سپس تبدیل به خوراک خبرگزاری‌ها می‌گردد.
- "اونا" برای ارائه دانلود‌هاشون دیتاسنتر اختصاصی دارند. جایی خوندم مساحت دیتاسنتر‌های فعلی گوگل در حد یکی از ایالت‌های آمریکا شده ...؛ تصورش رو بکنید که با یک وب سایت هاست شده در یک کشور ثالث، بخواهید یک نرم افزار 200 مگی را به هزاران نفر عرضه کنید. یا مشکل پنهای باند پیدا می‌کنید یا کند شدن سرور یا ...
- "اونا" اگر وقت کنند هر از چندگاهی برای تبلیغ و توسعه کارشون کتاب هم منتشر می‌کنند: (+)، تعدادی از این‌ها هم رایگان است.

و ... و ... بدون رعایت این موارد پروژه‌های خوب ارائه شده در اینترنت نمی‌فروشند! حتی شما دوست عزیز!

مطالب
کار با Docker بر روی ویندوز - قسمت اول - Container چیست؟
نصب بسیاری از نرم افزارها، کاری مشکل است

فرض کنید می‌خواهید یک فایل ویدیویی با قالب m4v را بر روی تلویزیون خود نمایش دهید؛ اما تلویزیون شما تنها از فایل‌های mp4، پشتیبانی می‌کند. برای رفع این مشکل نیاز به یک نرم افزار تبدیل کننده‌ی فرمت‌های ویدیویی را داریم و یکی از قوی‌ترین‌های آن‌ها، FFmpeg است. اگر به سایت آن مراجعه کنید، لینک دانلود آن به یک فایل tar.bz2 ختم می‌شود که حاوی سورس آن است! هرچند در قسمتی از آن، فایل‌های نهایی کامپایل شده‌ی مخصوص سیستم عامل‌های مختلف را نیز می‌توانید پیدا کنید، اما باز هم با انبوهی از لینک‌ها مواجه خواهید شد که دقیقا مشخص نیست کدام را باید دریافت کرد و آیا نگارش دریافت شده، با سیستم عامل فعلی سازگار است یا خیر.
همانطور که مشاهده می‌کنید، هنوز هم شروع به کار با نرم افزارهای مختلف برای بسیاری از کاربران، کاری مشکل و طاقت‌فرسا است. در اینجا شاید این سؤال مطرح شود که این موضوع چه ربطی به Docker (Docker) و کانتینرها (Containers) دارد؟ تمام هیاهویی که پیرامون Docker ایجاد شده‌است، در اصل جهت ساده سازی نصب، راه اندازی و تعامل با نرم افزارهای مختلف است.


چالش‌های پیش روی یافتن نرم افزارهای مناسب


این روزها بیشتر نرم افزارهای مورد نیاز خود را از اینترنت تهیه می‌کنیم. اولین مرحله‌ی آن و اولین چالشی که در اینجا وجود دارد، یافتن نرم افزاری با مشخصات مدنظر است. برای نمونه حتی اگر با FFmpeg آشنا نیز باشید، به سادگی مشخص نیست که برای سیستم عامل و معماری خاص پردازنده‌ی آن، دقیقا کدام نگارش آن‌را از چه آدرسی می‌توان دریافت کرد. پس از یافتن نرم افزار و نگارش مدنظر، مرحله‌ی بعد، استخراج محتویات آن از یک فایل zip و یا اجرای برنامه‌ی نصاب آن است و مرحله‌ی آخر، اجرای این برنامه می‌باشد.
بنابراین اولین چالش، یافتن محلی برای دریافت نرم افزار است:
-  این روزها برای بعضی از سکوهای کاری، App Storeهایی وجود دارند که می‌توان از آنجا شروع کرد؛ اما چنین قابلیتی برای تمام سکوهای کاری پیش بینی نشده‌است.
- در لینوکس قابلیت دیگری به نام Package manager وجود دارد که کار یافتن و نصب نرم افزارها را ساده می‌کند؛ اما گاهی از اوقات اطلاعات آن، آنچنان به روز نیست. همچنین اگر بسته‌ای برای توزیع خاصی از لینوکس وجود داشته باشد، الزاما به این معنا نیست که این بسته، قابلیت استفاده‌ی در سایر توزیع‌های لینوکس را نیز به همراه دارد. در ویندوز نیز وضعیت مشخص است! فاقد یک Package manager توکار و استاندارد است. هرچند یک App Store برای آن از طرف مایکروسافت ارائه شده‌است، اما آنچنان محبوبیتی پیدا نکرده‌است.
- و روش متداول دیگری که وجود دارد، مراجعه‌ی مستقیم به سایت اصلی سازنده‌ی نرم افزار است.

- علاوه بر این‌ها داشتن یک سری متادیتا و آمار نیز در مورد نرم افزارها بسیار مفید هستند تا بتوانند در مورد تصمیم به استفاده‌، یا عدم استفاده‌ی از نرم افزار، راهنمای کاربران باشند؛ مانند میزان محبوبیت، تعداد بار دریافت، تعداد مشکلاتی که کاربران با آن داشته‌اند و آخرین باری که نرم افزار به روز شده‌است. اما با توجه به پراکندگی روش‌های دریافت نرم افزار که ذکر شدند، عموما یک چنین آمارهایی را مشاهده نمی‌کنیم.
- چالش دیگر، مشکل سخت اطمینان کردن به روش‌های مختلف توزیع نرم افزارها است. آیا سایتی که این نرم افزار را ارائه می‌دهد، واقعا مرتبط با نویسنده‌ی اصلی آن است؟ همچنین آیا خود نرم افزار مشکلات امنیتی را به همراه ندارد؟ چه کاری را انجام می‌دهد؟
- مشکل بعدی، در دسترس بودن سایت توزیع کننده‌ی نرم افزار است. آیا زمانیکه به برنامه‌ای نیاز داریم، پهنای باند سایت توزیع کننده‌ی آن تمام نشده‌است و می‌توان به آن دسترسی داشت؟
- چالش دیگر، چگونگی پرداخت مبلغی برای دسترسی به نرم افزار است. به نظر تا به اینجا تنها App Storeها موفق شده‌اند روشی یک دست را برای خرید برنامه‌ها و همچنین ارائه‌ی مجوزی برای استفاده‌ی از آن‌ها، ارائه دهند.


چالش‌های پیش روی نصب نرم افزارها

زمانیکه به مرحله‌ی نصب نرم افزار می‌رسیم، هر نرم افزار، روش نصب و تنظیمات آغازین خاص خودش را دارد.
- اولین چالش پس از دریافت نرم افزار، بررسی سازگاری آن با سیستم عامل و پردازنده‌ی فعلی است. شاید این مسایل برای توسعه دهندگان نرم افزارها پیش‌پا افتاده به نظر برسند، اما برای عموم کاربران، چالشی جدی به شما می‌روند.
- پس از مشخص شدن سازگاری یک نرم افزار با سیستم فعلی، قالب ارائه‌ی آن نرم افزار نیز می‌توان مشکل‌زا باشد. بعضی از برنامه‌ها صرفا از طریق سورس کد منتشر می‌شوند. بعضی از آن‌ها توسط یک فایل exe متکی به خود ارائه می‌شوند و بعضی دیگر به همراه یک فایل exe و تعدادی dll به همراه آن‌ها. گاهی از اوقات این برنامه‌ها نیاز به نصب جداگانه‌ی NET Runtime. و یا Java Runtime را برای اجرا دارند و یا وابستگی آن‌ها صرفا به نگارش خاصی از این کتابخانه‌ها و فریم ورک‌های ثالث است. هرچند اگر برنامه‌ای به همراه بسته‌ی نصاب آن باشد، به احتمال زیاد این وابستگی‌ها را نیز نصب می‌کند؛ اما تمام برنامه‌ها اینگونه ارائه نمی‌شوند. به علاوه خیلی‌ها علاقه‌ای به کار با برنامه‌های نصاب ندارند و از ایجاد تغییرات بسیاری که آن‌ها در سیستم ایجاد می‌کنند، خشنود نیستند.
- پس از نصب نرم افزار، مشکل بعدی، نحوه‌ی به روز رسانی آن‌ها است. چگونه باید اینکار انجام شود؟ (تمام مراحل و چالش‌هایی را که تاکنون بررسی کردیم، یکبار دیگر از ابتدا مرور کنید!)

بنابراین همانطور که مشاهده می‌کنید، نصب، راه اندازی و به روز رسانی نرم افزارها این روزها بسیار پیچیده شده‌اند و بسیاری از کاربران به سادگی از عهده‌ی آن‌ها بر نمی‌آیند.


چالش‌های پیش روی کار با نرم افزارها

مرحله‌ی بعد، نیاز به مستندات کافی برای کار با برنامه است. این مستندات را از کجا می‌توان تهیه کرد؟ آخرین باری که به روز شده، چه زمانی بوده‌است؟ بسیاری از اوقات بین مستندات تهیه شده و آخرین نگارش نرم افزار، ناسازگاری وجود دارد و به سختی قابل استفاده‌است. آیا نیاز است برنامه را به PATH اضافه کرد؟ آیا نیاز است به صورت سرویس نصب شود؟ اگر بله، چگونه باید این مراحل را انجام داد؟ مجوز کار کردن با آن‌ها چگونه است؟
مشکل مهم دیگری که حین کار با نرم افزارها، در حالت متداول آن‌ها وجود دارد، دسترسی کامل آن‌ها به تمام اجزای سیستم و شبکه است و درون یک sandbox (قرنطینه) امنیتی اجرا نمی‌شوند.
مشکل بعدی، به روز رسانی اجزای ثالث سیستم و یا حتی خود سیستم عامل، مانند به روز رسانی OpenSSL نصب شده و پس از آن، از کار افتادن برنامه‌ای خاص است که وابستگی به نگارشی خاص از این کتابخانه را دارد.


کانتینرها در مورد برنامه‌ها هستند و نه مجازی سازی

خوب، تا اینجا دریافتیم که مدیریت توزیع، نصب و استفاده‌ی از برنامه‌ها، کار ساده‌ای نیست. اما این‌ها چه ارتباطی با Docker دارند؟ در بسیاری از اوقات، زمانیکه صحبت از Docker می‌شود، تصور بسیاری از آن، ارائه‌ی جایگزینی برای ماشین‌های مجازی است. اما ... اینگونه نیست. کانتینرها در مورد نرم افزارها هستند. برای مثال در آینده در مورد ایمیج‌های (Images) کانتینرها بیشتر بحث خواهیم کرد. این ایمیج‌ها در اصل یک بسته‌ی حاوی برنامه‌ها هستند. بنابراین بیشتر شبیه به فایل zip ای است که از یک وب سایت دریافت می‌کنیم (در قسمت یافتن نرم افزار).


یک کانتینر (Container) چیست؟

برای درک بهتر مواردی که تاکنون بحث شدند و همچنین بررسی مفهوم Containers، ابتدا MonogoDB را به صورت معمول نصب می‌کنیم. سپس نحوه‌ی نصب آن‌را درون یک Container بررسی خواهیم کرد. البته هدف اصلی در اینجا، بررسی مفهومی این مراحل و مقایسه‌ی آن‌ها با هم هستند و در قسمت‌های بعدی کار نصب و استفاده‌ی از Docker را قدم به قدم بررسی خواهیم کرد.
 
مراحل نصب محلی MongoDB به صورت متداول:
- ابتدا برای مثال به سایت گوگل مراجعه کرده و mongodb را جستجو می‌کنیم تا بتوانیم به سایت اصلی و محل دریافت بسته‌ی آن، هدایت شویم.
- پس از ورود به سایت mongodb، در بالای صفحه اصلی آن، لینک به صفحه‌ی دریافت بسته‌ی mongodb را می‌توان مشاهده کرد.
- با انتخاب آن، به صفحه‌ی دریافت بسته‌ی mongodb بر اساس سیستم عامل‌های مختلفی هدایت می‌شویم. برای مثال در ویندوز، بسته‌ی msi آن‌را دریافت می‌کنیم.
- به نظر می‌رسد که بسته‌ی نصاب msi آن تمام کارهای لازم برای راه اندازی اولیه‌ی mongodb را انجام می‌دهد. به همین جهت آن‌را اجرا کرده و پس از چندبار انتخاب گزینه‌ی next، نصب آن به پایان می‌رسد.
- پس از پایان نصب، ابتدا به کنسول service.msc ویندوز مراجعه می‌کنیم تا مطمئن شویم که سرویس آن، توسط نصاب msi نصب شده‌است یا خیر؟ و ... خیر! این نصاب، سرویس آن‌را نصب نکرده‌است.
- به همین جهت به مستندات نصب آن در سایت mongodb مراجعه می‌کنیم (لینک Installation instructions در همان صفحه‌ی دریافت بسته‌ی msi وجود دارد). پس از پایان مراحل نصب، عنوان کرده‌است که باید دستور md \data\db را اجرا کنید تا مسیر پیش فرض اطلاعات آن به صورت دستی ایجاد شود. اما ... این مسیر دقیقا به کجا اشاره می‌کند؟ چون شبیه به مسیرهای ویندوزی نیست.
- در ادامه برای آزمایش، به پوشه‌ی program files ویندوز رفته، monogodb نصب شده را یافته و سپس فایل mongod.exe را از طریق خط فرمان اجرا می‌کنیم (برنامه‌ی سرور). اگر این کار را انجام دهیم، این پروسه با نمایش خطای یافت نشدن مسیر c:\data\db، بلافاصله خاتمه پیدا می‌کند. به همین جهت در همین مسیری که در خط فرمان قرار داریم (جائیکه فایل mongod.exe قرار دارد)، دستور md \data\db را اجرا می‌کنیم. اجرای این دستور در این حالت، همان پوشه‌ی c:\data\db را ایجاد می‌کند. نکته‌ای که شاید خیلی‌ها با آن آشنایی نداشته باشند.
- اکنون اگر مجددا فایل mongod.exe را اجرا کنیم، اجرای آن موفقیت آمیز خواهد بود و پیام منتظر دریافت اتصالات بودن از طریق پورت 27017 را نمایش می‌دهد.
- مرحله‌ی بعد، اجرای فایل mongo.exe است تا به این دیتابیس سرور در حال اجرا متصل شویم (برنامه‌ی کلاینت). در اینجا برای مثال می‌توان دستور show dbs را اجرا کرد تا لیست بانک‌های اطلاعاتی آن‌را نمایش دهد.
 

مراحل نصب MongoDB به صورت Container توسط Docker:
- ابتدا برای مثال به سایت گوگل مراجعه کرده و اینبار mongodb docker را جستجو می‌کنیم تا بتوانیم به محل دریافت image آن هدایت شویم. با ورود به آن، در بالای صفحه عنوان شده‌است که official repository است که سبب اطمینان از بسته‌ی ارائه شده‌ی توسط آن می‌شود. بنابراین در اینجا بجای مراجعه به سایت متکی به خود mongodb، به docker hub برای دریافت آن مراجعه کرده‌ایم. در اینجا با جستجوی یک برنامه، متادیتا و اطلاعات آماری بسیاری را نیز می‌توان در مورد برنامه‌های مختلف، مشاهده کرد که در سایت متکی به خود نرم افزارهای مختلف، در دسترس نیستند. همچنین در اینجا اگر بر روی برگه‌ی Tags یک مخزن کلیک کنید، مشاهده می‌کنید که تمام فایل‌های موجود در آن توسط docker hub از لحاظ مشکلات امنیتی پیشتر اسکن شده‌اند و گزارش آن‌ها قابل مشاهده‌است. علاوه بر این‌ها docker hub به همراه یک docker store برای برنامه‌های غیر رایگان نیز هست و این مورد فرآیند کار با نرم افزارهای تجاری را یک دست می‌کند.
- مرحله‌ی بعد، دریافت یک کپی از mongodb از docker hub است. اینبار بجای دریافت مستقیم یک فایل zip یا msi، از دستور docker pull mongo استفاده می‌شود که یک image را در نهایت دریافت می‌کند. این image، حاوی برنامه‌ی مدنظر و تمام وابستگی‌های آن است.
- پس از دریافت image، مرحله‌ی بعد، اجرای mongodb به همراه آن است. در حالت متداول، ابتدا نرم افزار داخل فایل zip یا msi استخراج شده و سپس بر روی سیستم اجرا می‌شوند، اما در اینجا مفهوم معادل نصب نرم افزار دریافت شده‌ی از بسته‌ی zip همراه آن، یک container است. یک container دقیقا مانند یک نرم افزار از پیش نصب شده، عمل می‌کند و معادل اجرای فایل exe مانگو دی بی در اینجا، اجرای container آن است. بنابراین docker، از image دریافت شده، یک container را ایجاد می‌کند که دقیقا معادل یک نرم افزار از پیش نصب شده، رفتار خواهد کرد.
- پس از دریافت image، جهت اجرای آن به عنوان یک container، برای استفاده از نرم افزاری که دریافت کرده‌ایم، تنها یک دستور است که باید با آن آشنا باشیم: docker run mongo. این دستور را در همان صفحه‌ی docker hub مربوطه نیز می‌توانید مشاهده کنید. پس از اجرای این دستور، دقیقا همان خروجی و پیام منتظر دریافت اتصالات بودن از طریق پورت 27017 را مشاهده خواهیم کرد. برای اجرای کلاینت آن نیز دستور docker exec -it 27 mongo را می‌توان اجرا کرد. docker exec کار اجرای چندباره‌ی یک نرم افزار نصب شده را انجام می‌دهد.
این فرآیند در مورد تمام containerها یکی است و به این ترتیب به ازای هر نرم افزار مختلف، شاهد روش نصب متفاوتی نخواهیم بود.
- اجرای دستور docker stop نیز سبب خاتمه‌ی تمام این‌ها می‌شود.


در این تصویر مقایسه‌ای را بین مراحل متداول یافتن، دریافت، نصب و اجرای برنامه‌ها را در دو حالت متداول و همچنین استفاده‌ی از docker، مشاهده می‌کنید.

همچنین نکته‌ی جالبی که در مورد docker وجود دارد این است که اگر به task manager ویندوز مراجعه کنیم:


تمام پروسه‌هایی که با job id مساوی 172 در اینجا اجرا شده‌اند، متعلق به docker بوده و آن‌ها دقیقا مانند یک پروسه‌ی معمولی سیستم عامل جاری، در کنار سایر پروسه‌های موجود، اجرا می‌شوند. بنابراین برنامه‌ای که از طریق docker اجرا می‌شود، هیچ تفاوتی با اجرای متداول آن بر روی سیستم عامل، از طریق روش مراجعه‌ی مستقیم به فایل exe مرتبط و اجرای مستقیم آن ندارد. همانطور که پیش‌تر نیز عنوان شد، containerها در مورد نرم افزارها هستند و نه مجازی سازی و یک container در حال اجرا، حاوی تعدادی برنامه‌ی در حال اجرای بر روی سیستم عامل جاری، در کنار سایر برنامه‌های آن می‌باشد.
البته containers به همراه ایزوله سازی‌های بسیاری اجرا می‌شوند. برای مثال به روز رسانی یک کتابخانه‌ی ثالث بر روی سیستم عامل، سبب از کار افتادن برنامه‌ی اجرای شده‌ی توسط یک container نمی‌شود.


در قسمت بعد، نحوه‌ی نصب Docker را بر روی ویندوز، بررسی می‌کنیم.
نظرات نظرسنجی‌ها
آیا با وجود سی‌ام‌اس فروشگاهی قدرتمندی مثل nopCommerce یا SmartStore آیا منطقی است که ما دوباره خودمان از صفر کد بزنیم؟
نکته بسیار مهم :
هر ابزاری برای هر کاری مناسب نیست. هر دو موردی که در نظر سنجی نام برده شده راه کارهای سطح متوسط در ecommerce محسوب می‌شوند. بهتر بود نظر سنجی را به صورت چند انتخابی طراحی می‌کردید.
طبیعتا هزینه تمام شده نقش مهمی در کسب موفقیت در این زمینه دارد. نوشتن یک بستر جامع ecommerce کاری بسیار پر هزینه است. نمونه‌های موجود ایرانی و خارجی که از صفر نوشته شده اند حداکثر در حد متوسط قرار می‌گیرند.
اگر قصد شما داشتن چیزی مثل دیجیکالا است و چنان برنامه و بودجه ای دارید نوشتن از صفر یا توسعه یک CMS پیشرفته گزینه مناسبی است. ولی اگر شمار فروشنده ecommerce هستید و خدمات آن را ارائه می‌دهید تعداد مشتریانی که از شما کار سفارشی بخواهند خیلی کم است و بیشتر کسب و کار‌ها نیاز به یک راه کار آماده ماژولار دارند و بودجه آنها در همین حد آنها را متوقف می‌کند.
با تجربه ای که در ecommerce‌های مختلف داشته ام (PHP و ASP.NET) در مقیاس‌های کوچک، متوسط ، بزرگ و خیلی بزرگ به شما پیشنهاد می‌کنم هر ابزاری را برای کاربرد مناسب انتخاب کنید. هیچ CMS همه کاره ای برای همه پروژه‌ها وجود ندارد.
کلمه قدرتمند! یک کلمه فنی نیست، بیشتر به درد بازاریابی می‌خورد. nopcommerce در حد برداشتن یک سنگ متوسط قدرتمند است. نه برای یک فروشگاه چند منظوره بین المللی با عملیات تجاری سنگین.
نظرات نظرسنجی‌ها
آیا با وجود سی‌ام‌اس فروشگاهی قدرتمندی مثل nopCommerce یا SmartStore آیا منطقی است که ما دوباره خودمان از صفر کد بزنیم؟
چند تا از نمونه هایی که عملا به صورت عمیق (درگیر شدن در کد‌های هسته و ماژول‌های آن و توسعه سیستم) با آنها کار کرده ایم:
برای PHP
  1. woocommerce (فروشگاه‌های تا متوسط و عملیات تجاری سبک) - سفارشی سازی در حد وردپرس - راحته ولی رو اعصابه
  2. prestashop (فروشگاه‌های تا متوسط و عملیات تجاری متوسط) - سفارشی سازی متوسط - زیرساخت‌های خیلی پیشرفته درش وجود ندارد
  3. magento (فروشگاه‌های تا سایز بزرگ و عملیات تجاری بزرگ) - سفارشی سازی پیشرفته 
برای .NET
  1. nopCommerce(فروشگاه‌های تا متوسط و عملیات تجاری متوسط) -سفارشی سازی متوسط
  2. VirtoCommerce(فروشگاه‌های تا سایز بزرگ و عملیات تجاری بزرگ) -سفارشی سازی پیشرفته، زمان بر است ولی برای کارهای بزرگ لازم است.
موارد سفارشی 
  1. با ASP.NET چند مورد توسعه داشتیم.
هر کدام از اینها سطح مختلفی از پیچیدگی دارند و بر اساس این پیچیدگی سطوح مختلفی از ماژول‌های تجاری پیشرفته درآنها وجود دارد.
بری مثال در nopCommerce شما C# و ASP.NET و jQuery بلد باشید عمده کار انجام می‌شود. و پروژه لایه بندی پیچیده ای ندارد. شما با یک اپلیکیشن طرف هستید
ولی در VirtoCommerce باید تسلط کافی به مفاهیم برنامه نویسی شی گرا، لایه بندی، معماری سرویس گرا، C# و AngularJs و liquid و چندین مورد دیگر داشته باشید تا پروژه جلو برود. اینجا با چند اپلیکیشن طرف هستید و این پروژه برای اجرا شدن روی shared hosting ساخته نشده است.
آن چیزی که مشتری از یک سیستم ecommerce می‌بیند با چیزی که مدیران و پرسنل مجموعه فروشگاه می‌بینند متفاوت است، در اغلب سیستم‌ها چیزی که مستری می‌بیند تقریبا مشابه است ولی پشت صحنه زمین تا آسمان تفاوت دارد.
پشت صحنه یک فروشگاه اتفاقات زیادی می‌تواند در جریان باشد، چیزی که در بخش مدیریت سفارش nopcommerce وجود دارد ساده است، مدیریت امور مالی، مدیریت تحویل کالا، مدیریت اسناد، مدیریت موجودی و ... می‌تواند بسیار پیچیده‌تر باشد و حتی به کمک نرم افزارهای دیگر یا سرویس‌های آنلاین دیگر مدیریت شود.
Delivery, Payment, Tax, Inventory, Warehouse, Localization, Globalization و موارد متعدد دیگری هر کدام در این فروشگاه‌های آماده در حد نیاز پیاده سازی شده اند، و این نیازی که توسط تیم توسعه آن تعریف شده مشتریان هدف آن را مشخص می‌کند. اگر کمی در marketplace هر کدام از این‌ها چرخی بزنید و ماژول‌های مشابه را بررسی کنید صرفا از تفاوت قیمت و سطح پشتیبانی کیفیت هر کدام مشخص می‌شود.
مثلا ما در یکی از پروژه‌ها VirtoCommerce را به عنوان پایه پروژه انتخاب کردیم ولی بر اساس منطق تجاری تعریف شده ماژول‌های زیادی برای آن توسعه داده شد، حتی تغییراتی در هسته آن ایجاد شد. این پروژه 6 ماه با یک تیم 5 (مدیر پروژه+2 نفر دات نت+ گرافیست+1 نفر آندروید+ 1 نفر IOS) نفره طول کشید. در صورتی که مشابه همین کار را با Prestashop برای یک پروژه 15 درصد کوچکتر با یک تیم 3 نفره در مدت 4 ماه انجام دادیم. تازه در virtocommerce هیچ گزارشی وجود ندارد، همه چیز با PowerBi باید انجام شود.
قیمت اولی تقریبا 4 برابر دومی بود. هر دو پروژه وب سایت و نسخه native موبایل داشته اند.
ما درگیر تکنولوژی وابزار نبودیم چون تیم مسلط به هر کدام را داریم، ولی اگر مثلا فقط به .net مسلط هستید در همان حوزه ادامه دهید. البته PHP هزینه‌های کمتری دارد. 
حرف آخر: حتی در مایکروسافت هم چند وقت یک بار میندازن دور از اول می‌نویسند، رسیدن به ebay کار زیادی می‌برد شاید در طول مسیر حتی چند بار تغییر جهت بدهید. دیجی کالا اصلا اندازه ebay نیست. با هم مقایسه نکنید. در حال حاظر متد‌های تجارت الکترونیک در حال پیشرفت و تحول هستند. دیجیکالا فقط چند متد را در خود دارد فروشگا هایی هستند که چندین متد فروش را همزمان پیاده سازی کرده اند و مدیریت آنها به صورت یکپارچه انجام می‌شود.
یک فروشگاه آنلاین فقط نمای کار است کار فیزیکی پشت صحنه بسیار پیچیده‌تر است.
نظرات مطالب
Embed کردن SQL Server Express 2008 در یک برنامه

بهترین کار برای نصب خودکار فایلهای مورد نیاز جهت اجرای برنامه‌های مبتنی بر دات نت ، استفاده از نرم افزارهای ساخت Setup می‌باشد. از قبیل

1- InstallShield

2- InstallAware

3- Advanced Installer

مورد اول ، از قدیمی‌ترین نرم افزارها و  حرفه ای می‌باشد. ولی متاسفانه در تهیه نسخه به روز آن کمی دچار مشکل خواهید شد.

مورد دوم ادعای مقایسه با اینستال شیلد را دارد .از عیوبی که من در استفاده از این نرم افزار دیدم میتوان به حجم بالای نرم افزار اصلی اشاره کرد که بیش از دو گیگابایت است و هر دفعه نسخه جدید اومد شما باید مجدداٌ این حجم را دانلود کنید.

مورد سوم که بهترین گزینه نیز می‌باشد ، بسیار خوش دست و سبک می‌باشد. و به راحتی تمام موارد مورد نیاز جهت اجرای برنامه‌های شما را نصب می‌نماید.

نظرات مطالب
MVVM و فراخوانی متدهای اشیاء View از طریق ViewModel
من امیدی به این جماعت ندارم! همین الان حداقل 2 دو شبکه مخصوص برنامه نویس‌ها در این دور و اطراف هست که ... دارند خاک می‌خورند. یک نمونه idevcenter.com است و نمونه دیگر pspcommunity.org . هر دو توسط تعدادی کمتر از 2 تا 3 نفر سرپا نگه داشته شدن. هر دو هم شاید هفته‌ای یک مطلب یا ماهی 4 تا 5 مطلب جدید داشته باشند. این جماعت خیر و برکت نداره! دست و باز و گشاده‌ای نداره.
اما ... تنها راهی رو که عده‌ای تجربه کردن و جواب داده فعالیت‌های محدود، بسته و غیرعمومی است. همین الان هم هست؛ شاید باور نکنید که لینک‌های referrer در کنترل پنل این وبلاگ به یک سری انجمن و سایت غیرعمومی برنامه نویسی ایرانی داره ختم میشه. حتی انجمن‌های عمومی که نمی‌خوام نام ببرم، قسمت‌های خصوصی دارند؛ و قسمت عمومی آن‌ها جهت بهره کشی از عموم کاربران است. مطالب به درد بخور، در قسمت‌های خصوصی و بسته مطرح می‌شود. آری! اینچنین است، بردار!