مطالب
افزودن خودکار کلاس‌های تنظیمات نگاشت‌ها در EF Code first
اگر از روش Fluent-API برای تنظیم و افزودن نگاشت‌های کلاس‌ها استفاده کنیم، با زیاد شدن آن‌ها ممکن است در این بین، افزودن یکی فراموش شود یا کلا اضافه کردن دستی آن‌ها در متد OnModelCreating آنچنان جالب نیست. می‌شود این‌کار را به کمک Reflection ساده‌تر و خودکار کرد:
        void loadEntityConfigurations(Assembly asm, DbModelBuilder modelBuilder, string nameSpace)
        {
            var configurations = asm.GetTypes()
                                    .Where(type => type.BaseType != null &&
                                           type.Namespace == nameSpace &&
                                           type.BaseType.IsGenericType &&
                                           type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(EntityTypeConfiguration<>))
                                    .ToList();

            configurations.ForEach(type =>
               {
                   dynamic instance = Activator.CreateInstance(type);
                   modelBuilder.Configurations.Add(instance);
               });
        }
در این متد، در یک اسمبلی مشخص و فضای نامی در آن، به دنبال کلاس‌هایی از نوع EntityTypeConfiguration خواهیم گشت. در ادامه این کلاس‌ها وهله سازی شده و به صورت خودکار به modelBuilder اضافه می‌شوند.

یک مثال کامل که بیانگر نحوه استفاده از متد فوق است:
using System;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Data.Entity.ModelConfiguration;
using System.Linq;
using System.Reflection;

namespace EFGeneral
{
    public class User
    {
        public int UserNumber { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }

    public class UserConfig : EntityTypeConfiguration<User>
    {
        public UserConfig()
        {
            this.HasKey(x => x.UserNumber);
            this.Property(x => x.Name).HasMaxLength(450).IsRequired();
        }
    }

    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<User> Users { get; set; }

        protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            // modelBuilder.Configurations.Add(new UserConfig());

            var asm = Assembly.GetExecutingAssembly();
            loadEntityConfigurations(asm, modelBuilder, "EFGeneral");
        }

        void loadEntityConfigurations(Assembly asm, DbModelBuilder modelBuilder, string nameSpace)
        {
            var configurations = asm.GetTypes()
                                    .Where(type => type.BaseType != null &&
                                           type.Namespace == nameSpace &&
                                           type.BaseType.IsGenericType &&
                                           type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(EntityTypeConfiguration<>))
                                    .ToList();

            configurations.ForEach(type =>
               {
                   dynamic instance = Activator.CreateInstance(type);
                   modelBuilder.Configurations.Add(instance);
               });
        }
    }

    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            context.Users.Add(new User { Name = "name-1" });
            context.Users.Add(new User { Name = "name-2" });
            context.Users.Add(new User { Name = "name-3" });
            base.Seed(context);
        }
    }

    public static class Test
    {
        public static void RunTests()
        {
            Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MyContext, Configuration>());
            using (var context = new MyContext())
            {
                var user1 = context.Users.Find(1);
                if (user1 != null)
                    Console.WriteLine(user1.Name);
            }
        }
    }
}
در این مثال، در متد OnModelCreating بجای اضافه کردن دستی تک تک تنظیمات تعریف شده، از متد loadEntityConfigurations جهت یافتن آن‌ها در اسمبلی جاری و فضای نام مشخصی به نام EFGeneral استفاده شده است.
مطالب
به روز رسانی مهم تمام برنامه‌های ASP.NET WebForms و همچنین SharePoint

این روزها توسعه دهندگان مرورگرها، شماره‌های نگارش‌های برنامه‌های خود را مرتبا و با اعداد نجومی بالا می‌برند. امروز فایرفاکس 5، تا چند وقت دیگر فایرفاکس 8 هم در راه خواهد بود؛ سایر مرورگرها نیز به همین ترتیب. به همراه نگارش‌های متفاوت دات نت، یک سری browser definition files نیز وجود دارد که تنها بازه‌ی محدودی از این شماره نگارش‌ها در آن‌ها تعریف شده است. در نتیجه زمانیکه مثلا مرورگر کاربر IE 10 باشد، آن‌را به عنوان unknown browser تشخیص داده و یک سری از قابلیت‌ها را به صورت خودکار حذف می‌کند. برای مثال جاوا اسکریپت برای این نوع مرورگرها خاموش می‌شود. منظور از خاموش کردن جاوا اسکریپت این است که موتور ASP.NET Webforms دیگر یک سری اسکریپت‌های تولیدی مخصوص خود را به صفحه تزریق نخواهد کرد؛ برای مثال تمام PostBackهای سایت شما از کار خواهند افتاد و مسایلی از این دست.

روش حل آن هم ساده است. باید فایل‌های firefox.browser و ie.browser به روز شده را در پوشه‌ی استاندارد App_Browsers کپی کنید و همین!
به زودی یک آپدیت دات نت نیز جهت به روز رسانی در سطح ماشین، ارائه خواهد شد. فعلا مجبور هستید به ازای تک تک برنامه‌های خود این پوشه‌ی به روز شده را کپی کنید.

جهت توضیحات بیشتر و دریافت فایل‌‌های ذکر شده به این مطلب مراجعه نمائید.


مطالب
آموزش نصب مک بر روی Virtual Box
پیرو مطالب آموزشی وب سایت در رابطه با توسعه برنامه‌های Cross Platform توسط Xamarin  که میتوانید در این قسمت آن‌ها را ببینید، نیاز به نصب سیستم عامل مک برای توسعه  اپلیکیشن‌های مخصوص iDevice‌ها داریم. از آنجا که سخت افزار‌های اپل فوق العاده گران می‌باشند، تهیه آن برای یادگیری این پلتفرم مقرون به صرفه نیست. لذا سعی کردم آموزش کاملی از نصب این سیستم عامل را بر روی مجازی ساز‌ها و کامپیوتر واقعی تهیه کنم و در اختیار دوستان قرار دهم تا بتوانند نیاز خود برای دسترسی به این سیستم عامل را مرتفع کنند.
روش‌های مختلفی برای این کار وجود دارند:
  • استفاده از شبیه ساز‌ها مانند Virtual Box یا VMWare
  • استفاده از نسخه دستکاری شده که بتوانید بر روی سیستم سخت افزاری خود نصب کنید

مرحله اول : Virtual Box چیست؟

VirtualBox، نرم افزاری برای شبیه سازی ماشین‌های سخت افزاری است که می‌توانید بر روی آن سیستم عامل‌های مختلفی را نصب کنید که توسط سیستم عامل فعلی شما کنترل می‌شوند. ما از واژه‌ی سیستم عامل «میهمان» برای سیستم عامل مجازی و از سیستم عامل «میزبان» برای سیستم جاری خود استفاده خواهیم کرد. در اینجا امکان کنترل منابع سیستم عامل میهمان به راحتی وجود خواهد داشت.
برای نصب این نرم افزار، آن را از این لینک از سایت سازنده، دریافت کنید.

مرحله دوم : ایمیج سیستم عامل مک

ما برای نصب سیستم عامل بر روی ماشین مجازی چند گزینه خواهیم داشت.  برای یافتن آخرین نسخه سیستم عامل مک این لینک می تواند راهنمای خوبی باشد.
  • استفاده از فایل ISO همانند ویندوز
  • استفاده از فایل VMDK آماده
  • ایجاد ایمیج از روی فایل DMG

فایل ISO سیستم عامل
استفاده از فایل ISO در واقع همانند نصب سایر سیستم عامل‌ها می‌باشد. نیاز است تا فایل ISO مربوط به سیستم عامل را دانلود کرده و از آن به عنوان نصاب استفاده کنید. دقت داشته باشید که فایل ISO به تنهایی و با تبدیل فایل DMG به ISO قابل استفاده نخواهد بود. زیرا بوت لودر این سیستم عامل با سیستم عامل‌های مرسوم مانند لینوکس و ویندوز متفاوت می‌باشد. برای پیدا کردن فایل ISO آخرین نسخه سیستم عامل میتوانید عبارتی مشابه با "Mac OS  iso download" را در گوگل جستجو کنید و یا سایتی مانند این میتواند گزینه خوبی برای دریافت این فایل باشد.

فایل VMDK 
این فایل در واقع فایل هارد دیسک مربوط به مجازی ساز می‌باشد. نکته جالب این نوع فایل‌ها این است به صورت استاندارد میتوانند بین مجازی ساز‌های مختلف مانند VMWare Workstation نیز قابل اشتراک گذاری باشند.
برای سهولت در یافتن این فایل، من آخرین نسخه سیستم عامل مک را که در زمان نگارش این مطلب 10.14 با نام Mojave می‌باشد، بر روی اکانت گوگل درایو خودم آپلود کردم که میتوانید آن را در اینجا پیدا کنید:
فایل VMDK در واقع یک هارد دیسک شامل نسخه نصب شده و آماده استفاده سیستم عامل می‌باشد. در واقع راحت‌ترین و ساده‌ترین روش استفاده از این نوع فایل‌ها است که ما هم در این مقاله از آن استفاده خواهیم کرد.
ایجاد ایمیج از روی فایل DMG 
در این روش نیاز به یک سیستم عامل مک دارید که توسط آن بتوانید ایمیج مربوطه را بسازید. از آن جایی که احتمالا  خوانندگان این مطلب دسترسی به سیستم عامل مک را ندارند، در حال حاضر از توضیحات اضافی پرهیز میکنیم.
در آینده پیرو این مطالب سایر روش‌ها را نیز به صورت کامل توضیح خواهم داد. 
مرحله سوم: ایجاد ماشین مجازی

پس از دریافت فایل، آن را از حالت فشرده خارج میکنیم.
نرم افزار VirtualBox را که قبلا دانلود کرده‌ایم باز میکنیم. بالای نرم افزار بر روی گزینه New کلیک کرده، یک ویزارد نمایش داده خواهد شد که به ما کمک میکند یک ماشین مجازی جدید را بسازیم.

در مراحل مختلف، سوالات متعددی برای آماده سازی ماشین مجازی از شما پرسیده خواهد شد. نام آن را Mac قرار دهید. از کادر انتخابی Type، گزینه Mac OS را انتخاب کرده و نسخه 10.13 High Sierra را انتخاب کنید.

در صفحه بعدی شما میزان RAM ای را که به سیستم عامل میهمان اختصاص میدهید، باید مشخص کنید. حداقل 4 گیگابایت رم به سیستم عامل میهمان اختصاص دهید. دقت داشته باشید که میزان آن 50 الی 65 درصد از کل رم سیستم تان باشد.

در مرحله بعدی شما باید تنظیمات مربوط به هارد دیسک را انجام دهید. گزینه “use an existing virtual hard disk file”  را انتخاب کنید. سپس فایلی را که در مرحله قبلی با پسوند VMDK دانلود کرده‌اید، انتخاب کنید.

نهایتا بر روی Finish کلیک کنید تا ماشین میهمان ساخته شود.


مرحله چهارم: ویرایش تنظیمات مربوط به ماشین مجازی


ماشین مجازی را که در مرحله قبلی ایجاد کرده‌اید، باز کنید و بر روی دکمه‌ی Setting کلیک کنید. در دسته بندی System بر روی تب Motherboard  کلیک کنید. گزینه انتخابی Enable EFI را فعال کنید و Chipset را به IHC9 و یا PIIX3 تغییر دهید.


در تب Processor  گزینه Enable PAE/NX را فعال کرده و Core‌ها را به نصف Core‌های سیستم فعلی خود ارتقاء دهید.


در دسته Display، گزینه Video Memory را به 128 مگابایت ارتقا دهید.

شما میتوانید سایر گزینه‌ها را نیز بسته به نیاز خود تغییر دهید.


بر روی تب Storage کلیک کرده و گزینه Use Host I/O Cache را فعال کنید.



مرحله پنجم: استفاده از خط فرمان برای اضافه کردن دستورات خاص

خط فرمان (CMD) را به عنوان Administrator باز کنید.

دستورات زیر را وارد کنید. دقت داشته باشید که بجای Your VM Name؛ نام ماشین مجازی خود را وارد کنید؛ در مثال ما Mac

cd "C:\Program Files\Oracle\VirtualBox\"
VBoxManage.exe modifyvm "Your VM Name" --cpuidset 00000001 000106e5 00100800 0098e3fd bfebfbff
VBoxManage setextradata "Your VM Name" "VBoxInternal/Devices/efi/0/Config/DmiSystemProduct" "iMac11,3"
VBoxManage setextradata "Your VM Name" "VBoxInternal/Devices/efi/0/Config/DmiSystemVersion" "1.0"
VBoxManage setextradata "Your VM Name" "VBoxInternal/Devices/efi/0/Config/DmiBoardProduct" "Iloveapple"
VBoxManage setextradata "Your VM Name" "VBoxInternal/Devices/smc/0/Config/DeviceKey" "ourhardworkbythesewordsguardedpleasedontsteal(c)AppleComputerInc"
VBoxManage setextradata "Your VM Name" "VBoxInternal/Devices/smc/0/Config/GetKeyFromRealSMC" 1

VirtualBox را قبل از اجزای این دستورات ببندید و سپس این دستورات را اجرا کنید.


مرحله ششم: اجرای سیستم عامل مک نسخه 10.14 بر روی Virtual Box


ماشین مجازی را که ایجاد کرده اید، باز کنید و بر روی start کلیک کنید:


صفحه فوق را باید مشاهده کنید. در صورت بروز هر گونه مشکلی، سوال خود را ذیل این مطلب مطرح کنید.

تنظیمات اولیه و نام کاربری سیستم عامل را وارد کنید و تمام!


دقت داشته باشید که استفاده از این روش ممکن است با تجربه کاری یک مک بر روی سخت افزار اصلی به کلی متفاوت باشد. ما از این روش برای جبران محدودیت خود برای توسعه استفاده میکنیم.

خوشبختانه برای کار با Xamarin.iOS شما مجبور به کد نویسی بر روی مک نخواهید بود و تنها پروسه بیلد پروژه بر روی آن انجام خواهد شد. لذا مشکلات کارآیی آن بر روی روند کار شما تاثیر چندانی نخواهد داشت. البته برای نصب این سیستم عامل به صورت مجازی توصیه می‌شود از هارد SSD استفاده کنید.



نحوه‌ی رفع مشکلات سخت افزاری و درایوری


در صورتیکه در مراحل نصب و یا پس از نصب سیستم عامل، کیبرد و یا ماوس کار نمیکنند، میتوانید مراحل زیر را انجام دهید:

به سایت VirtualBox.org رفته و آخرین نسخه‌ی Extension Pack را دانلود کنید.

سپس VirtualBox را باز کنید و از منوی فایل، گزینه‌ی Preferences را انتخاب کنید: 

بر روی برگه‌ی Extensions کلیک کرده و گزینه‌ی Add را انتخاب کنید:

در مرورگر فایل باز شده، فایلی را که دانلود کرده‌اید، انتخاب کنید. سپس بر روی Install کلیک کنید. در صفحه‌ی توافقنامه نمایش داده شده، به پایین متن اسکرول کنید و I Agree  را انتخاب کنید.

در صورتی که بعد از اعمال تغییرات فوق، مشکل همچنان باقی بود، می‌توانید در تنظیمات VM خود در تب  USB، گزینه‌ی USB 3.0 (xHCI) Controller.  را انتخاب کنید.


در صورتیکه مشکلات دیگری نظیر شناسایی درایور‌ها و یا سایر موارد را داشتید، می‌توانید زیر همین مطلب، سؤالات خود و یا بازخورد خود در رابطه با این مقاله را مطرح کنید. 

مطالب
استفاده از GitHub Actions برای Build و توزیع خودکار پروژه‌های NET Core.
پیشتر مطلب « تولید و ارسال خودکار بسته‌های NuGet پروژه‌های NET Core. به کمک AppVeyor » را در این سایت مطالعه کرده‌اید. اخیرا GitHub نیز دقیقا همین امکانات یکپارچگی مداوم یا Continuous Integration را تحت عنوان GitHub Action، به مخازن کد خود اضافه کرده‌است. البته این قابلیت هنوز در مرحله‌ی بتا است و برای فعالسازی آن بر روی مخازن کد خود نیاز است در اینجا ثبت نام کنید. بعد از یکی دو روز صبر کردن، این برگه‌ی جدید، به مخازن کد شما اضافه خواهد شد:



فعالسازی GitHub Action مخصوص NET Core.

در ادامه قصد داریم از این قابلیت جدید، جهت Build خودکار پروژه‌های NET Core. و در آخر ارسال خودکار بسته‌های نیوگت متناظر آن‌ها به سایت nuget.org، استفاده کنیم. برای این منظور به برگه‌ی Actions مخزن کد خود مراجعه کنید (تصویر فوق). سپس در این صفحه، بر روی لینک Work flows for … more کلیک کنید:


تا امکان انتخاب گردش کاری متناظر با NET Core. ظاهر شود:


در اینجا بر روی دکمه‌ی «Set up this workflow» کلیک کنید تا صفحه‌ی ویرایشی این گردش کاری که با فرمت yml است، ظاهر شود.


 محتویات آن‌‌را برای نمونه می‌توانید به صورت زیر تغییر دهید:
name: .NET Core Build

on: [push]

jobs:
  build:

    runs-on: ubuntu-latest
    
    steps:
    - uses: actions/checkout@v1
    - name: Setup .NET Core
      uses: actions/setup-dotnet@v1
      with:
        dotnet-version: 3.0.100-preview9-014004        
    - name: Build DNTCaptcha.Core lib
      run: dotnet build ./src/DNTCaptcha.Core/DNTCaptcha.Core.csproj --configuration Release
در این گردش کاری، ابتدا SDK با شماره 3.0.100-preview9-014004 به صورت خودکار نصب خواهد شد. سپس دستور dotnet build بر روی یک فایل csproj خاص، اجرا می‌گردد. اگر نتیجه‌ی این Build موفقیت آمیز بود، یک علامت چک‌مارک سبز رنگ ظاهر می‌شود و در غیر اینصورت یک ایمیل شکست عملیات را نیز دریافت خواهید کرد.
پس از تکمیل محتوای فایل yml در این مرحله، در کنار صفحه بر روی لینک start commit کلیک کنید، تا این فایل را به صورت خودکار در مسیر github\workflows\aspnetcore.yml ذخیره کند. بدیهی است تغییرات آن‌را در قسمت commits مخزن کد نیز می‌توانید مشاهده کنید.


این فایل on: [push] کار می‌کند. یعنی اگر تغییری را به مخزن کد اعمال کردید، همانند یک تریگر عمل کرده و عملیات Build را به صورت خودکار آغاز می‌کند.



اضافه کردن نماد گردش کاری GitHub به پروژه

هر گردش کاری تعریف شده را می‌توان با یک نماد یا badge در فایل readme.md پروژه نیز نمایش داد:


فرمول آن نیز به صورت زیر است:
https://github.com/<OWNER>/<REPOSITORY>/workflows/<WORKFLOW_NAME>/badge.svg
یک مثال:
 ![Github tags](https://github.com/VahidN/DNTCaptcha.Core/workflows/.NET%20Core%20Build/badge.svg)
در اینجا نام گردش کاری، همان نامی است که داخل فایل yml درج شده‌است و نه نام فایل متناظر. بدیهی است این نام را باید به صورت encoded وارد کنید. برای مثال اگر دارای فاصله است، نیاز است 20%‌های فواصل را به این نام اضافه کنید تا URL نهایی درست کار کند.


تکمیل گردش کاری Build، جهت تولید خودکار و ارسال یک بسته‌ی نیوگت

برای ارسال خودکار حاصل Build به سایت نیوگت، نیاز است یک API Key داشته باشیم. به همین جهت به صفحه‌ی مخصوص آن در سایت nuget پس از ورود به سایت آن، مراجعه کرده و یک کلید API جدید را صرفا برای این پروژه تولید کنید (در قسمت Available Packages بسته‌ی پیشینی را که دستی آپلود کرده بودید انتخاب کنید).


پس از کپی کردن کلید تولید شده‌ی در سایت nuget:


به قسمت settings -> secrets مخزن کد خود مراجعه کرده و این کلید را به صورت زیر وارد کنید:


در ادامه برای دسترسی به این کلید با نام NUGET_API_KEY، می‌توان از روش {{ secrets.NUGET_API_KEY }}$ در اسکریپت گردش کاری استفاده کرد.

اکنون که مخزن کد به همراه کلید API نیوگت است، می‌توان مراحل dotnet pack (برای تولید فایل nupkg) و سپس dotnet nuget push (برای انتشار خودکار فایل nupkg) را به صورت زیر، به گردش کاری خود اضافه نمود:
name: .NET Core Build

on: [push]

jobs:
  build:

    runs-on: ubuntu-latest
    
    steps:
    - uses: actions/checkout@v1
    - name: Setup .NET Core
      uses: actions/setup-dotnet@v1
      with:
        dotnet-version: 3.0.100-preview9-014004        
    - name: Build DNTCaptcha.Core lib
      run: dotnet build ./src/DNTCaptcha.Core/DNTCaptcha.Core.csproj --configuration Release
    - name: Build NuGet Package
      run: dotnet pack ./src/DNTCaptcha.Core/DNTCaptcha.Core.csproj --configuration Release
    - name: Deploy NuGet Package
      run: dotnet nuget push ./src/DNTCaptcha.Core/bin/Release/*.nupkg -k ${{ secrets.NUGET_API_KEY }} -s https://api.nuget.org/v3/index.json
ویرایش یک گردش کاری، همانند ویرایش یک فایل متنی معمولی مخزن کد است. می‌توان آن‌را به صورت محلی در مسیر github\workflows\aspnetcore.yml. ویرایش کرد و سپس commit، تا سبب به روز رسانی گردش کاری پروژه شود.
مطالب
Image Annotations
می‌خواهیم با تغییر jQuery Image Annotation  این پلاگین و برای asp.net استفاده کنیم

ایجاد دیتابیس
ابتدا یک دیتابیس به نام Coordinates  ایجاد کنید و سپس جدول زیر رو ایجاد کنید
USE [Coordinates]
GO
CREATE TABLE [dbo].[Coords2](
[top] [int] NULL,
[left] [int] NULL,
[width] [int] NULL,
[height] [int] NULL,
[text] [nvarchar](50) NULL,
[id] [uniqueidentifier] NULL,
[editable] [bit] NULL
) ON [PRIMARY]
GO

ایجاد کلاس Coords برای خواندن و ذخیره اطلاعات
public class Coords
{
    public string top;
    public string left;
    public string width;
    public string height;
    public string text;
    public string id;
    public string editable;

    public Coords(string top, string left, string width, string height, string text, string id, string editable)
    {
        this.top = top;
        this.left = left;
        this.width = width;
        this.height = height;
        this.text = text;
        this.id = id;
        this.editable = editable;


    }
}
فرم اصلی برنامه شامل 3 وب سرویس به شرح زیر می‌باشد

1-GetDynamicContext 
این متد در زمان لود اطلاعات از دیتابیس استفاده می‌شود (وقتی که postback صورت می‌گیرد)
[WebMethod]
    public static List<Coords> GetDynamicContext(string entryId, string entryName)
    {
        List<Coords> CoordsList = new List<Coords>();

        string connect = "Connection String";
        using (SqlConnection conn = new SqlConnection(connect))
        {
            string query = "SELECT [top], [left], width, height, text, id, editable FROM  Coords2";
            using (SqlCommand cmd = new SqlCommand(query, conn))
            {
                conn.Open();
                using (SqlDataReader reader=cmd.ExecuteReader())
                {
                    while (reader.Read())
                    {
                        CoordsList.Add(new Coords(reader["top"].ToString(), reader["left"].ToString(),
                                                  reader["width"].ToString(), reader["height"].ToString(),
                                                  reader["text"].ToString(), reader["id"].ToString(),
                                                  reader["editable"].ToString()));
                    }
                }
               
               conn.Close();
            }
        }

         return CoordsList;


    }

2,3 -SaveCoordsو DeleteCoords 
این دو متد هم واسه ذخیره و حذف می‌باشند که نکته خاصی ندارند و خودتون بهینه اش کنید(در فایل ضمیمه موجودند)

تغییر فایل jquery.annotate.js  جهت فراخوانی وب سرویس ها
فقط لازمه که سه قسمت زیر رو در فایل اصلی تغییر بدید
$.fn.annotateImage.ajaxLoad = function (image) {
        ///<summary>
        ///Loads the annotations from the "getUrl" property passed in on the
        ///     options object.
        ///</summary>
      
        $.ajax({
            type: "POST",
            contentType: "application/json; charset=utf-8",
            url: "Default.aspx/GetDynamicContext",
            data: "{'entryId': '" + 1 + "','entryName': '" + 2 + "'}",
            dataType: "json",
            success: function (msg) {
                image.notes = msg.d;
                $.fn.annotateImage.load(image);
            }
        });
};

 $.fn.SaveCoords = function (note) {
        $.ajax({
            type: "POST",
            contentType: "application/json; charset=utf-8",
            url: "Default.aspx/SaveCoords",
            data: "{'top': '" + note.top + "','left': '" + note.left + "','width': '" + note.width + "','height': '" + note.height + "','text': '" + note.text + "','id': '" + note.id + "','editable': '" + note.editable + "'}",
            dataType: "json",
            success: function (msg) {
                note.id = msg.d;
             }
        });
 };
$.fn.annotateView.prototype.edit = function () {
///<summary>
///Edits the annotation.
///</summary>
if (this.image.mode == 'view') {
this.image.mode = 'edit';
var annotation = this;
// Create/prepare the editable note elements
var editable = new $.fn.annotateEdit(this.image, this.note);
$.fn.annotateImage.createSaveButton(editable, this.image, annotation);
// Add the delete button
var del = $('<a>حذف</a>');
del.click(function () {
var form = $('#image-annotate-edit-form form');
$.fn.annotateImage.appendPosition(form, editable)
if (annotation.image.useAjax) {
$.ajax({
type: "POST",
contentType: "application/json; charset=utf-8",
url: "Default.aspx/DeleteCoords",
// url: annotation.image.deleteUrl,
// data: form.serialize(),
data: "{'id': '" + editable.note.id + "'}",
dataType: "json",
success: function (msg) {
// image.notes = msg.d;
// $.fn.annotateImage.load(image);
},
error: function (e) { alert("An error occured deleting that note.") }
});
}
annotation.image.mode = 'view';
editable.destroy();
annotation.destroy();
});
editable.form.append(del);
$.fn.annotateImage.createCancelButton(editable, this.image);
}
};
این پروژه شامل یه سری فایل css هم هست که می‌تونید کل پروژه رو از  اینجا دانلود کنید
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایل‌های config
یکی دیگر از تغییرات ASP.NET Core با نگارش‌های قبلی آن، تغییرات اساسی در مورد نحوه‌ی کار با تنظیمات برنامه و فایل‌های مرتبط با آن‌ها است. در ASP.NET Core می‌توانید:
- تنظیمات برنامه را از چندین منبع مختلف خوانده و آن‌ها را یکی کنید.
- تنظیمات را بر اساس تنظیمات مختلف محیطی برنامه، بارگذاری کنید.
- امکان نگاشت اطلاعات خوانده شده‌ی از فایل‌های کانفیگ به کلاس‌ها پیش بینی شده‌است.
- امکان بارگذاری مجدد فایل‌های کانفیگ درصورت تغییر، بدون ری‌استارت کل برنامه وجود دارد.
- امکان تزریق وابستگی‌های تنظیمات برنامه، به قسمت‌های مختلف آن پیش بینی شده‌است.


نصب پیشنیاز خواندن تنظیمات برنامه از یک فایل JSON

برای شروع به کار با خواندن تنظیمات برنامه در ASP.NET Core، نیاز است ابتدا بسته‌ی نیوگت Microsoft.Extensions.Configuration.Json را نصب کنیم.
برای این منظور بر روی گره references کلیک راست کرده و گزینه‌ی manage nuget packages را انتخاب کنید. سپس در برگه‌ی browse آن Microsoft.Extensions.Configuration.Json را جستجو کرده و نصب نمائید:


البته همانطور که در تصویر مشاهده می‌کنید، اگر صرفا Microsoft.Extensions.Configuration را جستجو کنید (بدون ذکر JSON)، بسته‌های مرتبط با خواندن فایل‌های کانفیگ از نوع XML و یا حتی INI را هم خواهید یافت.
انجام این مراحل معادل هستند با افزودن یک سطر ذیل به فایل project.json برنامه:
{
    "dependencies": {
         //same as before  
         "Microsoft.Extensions.Configuration.Json": "1.0.0"
    },

 
افزودن یک فایل کانفیگ JSON دلخواه

بر روی پروژه کلیک راست کرده و از طریق منوی add->new item یک فایل خالی جدید را به نام appsettings.json ایجاد کنید (نام این فایل دلخواه است)؛ با این محتوا:
{
    "Key1": "Value1",
    "Auth": {
        "Users": [ "Test1", "Test2", "Test3" ]
    },
    "Logging": {
        "IncludeScopes": false,
        "LogLevel": {
            "Default": "Debug",
            "System": "Information",
            "Microsoft": "Information"
        }
    }
}
در نگارش‌های پیشین ASP.NET که از web.config برای تعریف تنظیمات برنامه استفاده می‌شد، حالت پیش فرض ذکر تنظیمات برنامه می‌توانست تنها یک سطحی و با ساختار ذیل باشد (البته امکان کدنویسی و نوشتن مداخل سفارشی هم وجود داشت؛ ولی حالت پیش فرض appSettings، تنها key/valueهای یک سطحی هستند):
<appSettings>
   <add key="Logging-IncludeScopes" value="false" />
   <add key="Logging-Level-Default" value="verbose" />
   <add key="Logging-Level-System" value="Information" />
   <add key="Logging-Level-Microsoft" value="Information" />
</appSettings>
اما اکنون یک فایل JSON را با هر تعداد سطح مورد نیاز می‌توان تعریف و استفاده کرد و برای اینکار نیازی به نوشتن کدهای سفارشی تعریف مداخل خاص، وجود ندارد.
در فایل JSON فوق، نمونه‌ای از key/valueها، آرایه‌ها و اطلاعات چندین سطحی را مشاهده می‌کنید.


خواندن فایل تنظیمات appsettings.json در برنامه

پس از نصب پیشنیاز خواندن فایل‌های کانفیگ از نوع JSON، به فایل آغازین برنامه مراجعه کرده و سازنده‌ی جدیدی را به آن اضافه کنید:
public class Startup
{
    public IConfigurationRoot Configuration { set; get; }
 
    public Startup(IHostingEnvironment env)
    {
        var builder = new ConfigurationBuilder()
                            .SetBasePath(env.ContentRootPath)
                            .AddJsonFile("appsettings.json");
        Configuration = builder.Build();
    }
در اینجا نحوه‌ی خواندن فایل کانفیگ جدید appsettings.json را مشاهده می‌کنید. چند نکته در اینجا حائز اهمیت هستند:
الف) این خواندن، در سازنده‌ی کلاس آغازین برنامه و پیش از تمام تنظیمات دیگر باید انجام شود.
ب) جهت در معرض دید قرار دادن اطلاعات خوانده شده، آن‌را به یک خاصیت عمومی انتساب داده‌ایم.
ج) متد SetBasePath جهت مشخص کردن محل یافتن فایل appsettings.json ذکر شده‌است. این اطلاعات را می‌توان از سرویس توکار IHostingEnvironment و خاصیت ContentRootPath آن دریافت کرد. همانطور که ملاحظه می‌کنید، این تزریق وابستگی نیز به صورت خودکار توسط ASP.NET Core مدیریت می‌شود.


دسترسی به تنظیمات خوانده شده توسط اینترفیس IConfigurationRoot

تا اینجا موفق شدیم تا تنظیمات خوانده شده را به خاصیت عمومی Configuration از نوع IConfigurationRoot انتساب دهیم. اما ساختار ذخیره شده‌ی در این اینترفیس به چه صورتی است؟


همانطور که مشاهده می‌کنید، هر سطح از سطح قبلی آن با : جدا شده‌است. همچنین اعضای آرایه، دارای ایندکس‌های 0: و 1: و 2: هستند. بنابراین برای خواندن این اطلاعات می‌توان نوشت:
var key1 = Configuration["Key1"];
var user1 = Configuration["Auth:Users:0"];
var authUsers = Configuration.GetSection("Auth:Users").GetChildren().Select(x => x.Value).ToArray();
var loggingIncludeScopes = Configuration["Logging:IncludeScopes"];
var loggingLoggingLogLevelDefault = Configuration["Logging:LogLevel:Default"];
خاصیت Configuration نیز در نهایت بر اساس key/valueها کار می‌کند و این keyها اگر چند سطحی بودند، با : از هم جدا می‌شوند و اگر نیاز به دسترسی اعضای خاصی از آرایه‌ها وجود داشت می‌توان آن ایندکس خاص را در انتهای زنجیره ذکر کرد. همچنین در اینجا نحوه‌ی استخراج تمام اعضای یک آرایه را نیز مشاهده می‌کنید.

یک نکته: خاصیت Configuration، دارای متد GetValue نیز هست که توسط آن می‌توان نوع مقدار دریافتی و یا حتی مقدار پیش فرضی را در صورت عدم وجود این key، مشخص کرد:
 var val = Configuration.GetValue<int>("key-name", defaultValue: 10);
در متد GetValue، آرگومان جنریک آن، یک کلاس را نیز می‌پذیرد. یعنی می‌توان خواص تو در توی مشخص شده‌ی با : را به یک کلاس نیز نگاشت کرد. در اینجا مقدار کلید معرفی شده، اولین سطحی خواهد بود که باید این اطلاعات از آن استخراج و نگاشت شوند.


سرویس IConfigurationRoot قابل تزریق است

در قسمت قبل، سرویس‌ها و تزریق وابستگی‌ها را بررسی کردیم. نکته‌ی جالبی را که می‌توان به آن اضافه کرد، قابلیت تزریق خاصیت عمومی
public class Startup
{
    public IConfigurationRoot Configuration { set; get; }
به تمام قسمت‌های برنامه است. برای نمونه در همان مثال قسمت قبل، قصد داریم تنظیمات برنامه را در لایه سرویس آن خوانده و مورد استفاده قرار دهیم. برای اینکار باید مراحل ذیل طی شوند:
الف) اعلام موجودیت IConfigurationRoot به IoC Container
اگر از استراکچرمپ استفاده می‌کنید، باید مشخص کنید، زمانیکه IConfigurationRoot درخواست شد، آن‌را چگونه باید از خاصیت مرتبط با آن دریافت کند:
var container = new Container();
container.Configure(config =>
{
    config.For<IConfigurationRoot>().Singleton().Use(() => Configuration);
و یا اگر از همان IoC Container توکار ASP.NET Core استفاده می‌کنید، روش انجام این‌کار در متد ConfigureServices به صورت زیر است:
public IServiceProvider ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddSingleton<IConfigurationRoot>(provider => { return Configuration; });
طول عمر آن هم singleton مشخص شده‌است تا تنها یکبار وهله سازی و سپس کش شود (مناسب برای کار با تنظیمات سراسری برنامه).

ب) فایل project.json کتابخانه‌ی Core1RtmEmptyTest.Services را گشوده و وابستگی Microsoft.Extensions.Configuration.Abstractions را به آن اضافه کنید:
{ 
    "dependencies": {
        //same as before 
        "Microsoft.Extensions.Configuration.Abstractions": "1.0.0"
    }
این وابستگی امکان دسترسی به اینترفیس IConfigurationRoot را در اسمبلی‌های دیگر میسر می‌کند.

ج) سپس فایل MessagesService.cs را گشوده و این اینترفیس را به سازنده‌ی سرویس MessagesService تزریق می‌کنیم:
public interface IMessagesService
{
    string GetSiteName();
}
 
public class MessagesService : IMessagesService
{
    private readonly IConfigurationRoot _configurationRoot;
 
    public MessagesService(IConfigurationRoot configurationRoot)
    {
        _configurationRoot = configurationRoot;
    }
 
    public string GetSiteName()
    {
        var key1 = _configurationRoot["Key1"];
        return $"DNT {key1}";
    }
}
در ادامه، نحوه‌ی استفاده‌ی از آن، همانند نکاتی است که در قسمت «دسترسی به تنظیمات خوانده شده توسط اینترفیس IConfigurationRoot» عنوان شد.
اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، با توجه به اینکه میان افزار Run از این سرویس سفارشی استفاده می‌کند:
public void Configure(
    IApplicationBuilder app,
    IHostingEnvironment env,
    IMessagesService messagesService)
{ 
    app.Run(async context =>
    {
        var siteName = messagesService.GetSiteName();
        await context.Response.WriteAsync($"Hello {siteName}");
    });
}
چنین خروجی را خواهیم داشت:



خواندن تنظیمات از حافظه

الزاما نیازی به استفاده از فایل‌های JSON و یا XML در اینجا وجود ندارد. ابتدایی‌ترین حالت کار با بسته‌ی Microsoft.Extensions.Configuration، متد AddInMemoryCollection آن است که در اینجا می‌توان لیستی از key/value‌ها را ذکر کرد:
var builder = new ConfigurationBuilder()
                    .AddInMemoryCollection(new[]
                                {
                                    new KeyValuePair<string,string>("the-key", "the-value"),
                                });
 و نحوه‌ی کار با آن نیز همانند قبل است:
 var theValue = Configuration["the-key"];


امکان بازنویسی تنظیمات انجام شده، بسته به شرایط محیطی

در اینجا محدود به یک فایل JSON و یک فایل تنظیمات برنامه، نیستیم. برای کار با ConfigurationBuilder می‌توان از Fluent interface آن استفاده کرد و به هر تعدادی که نیاز بود، متدهای خواندن از فایل‌های کانفیگ دیگر را اضافه کرد:
public class Startup
{
    public IConfigurationRoot Configuration { set; get; }
 
    public Startup(IHostingEnvironment env)
    {
        var builder = new ConfigurationBuilder()
                            .SetBasePath(env.ContentRootPath)
                            .AddInMemoryCollection(new[]
                                {
                                    new KeyValuePair<string,string>("the-key", "the-value"),
                                })
                            .AddJsonFile("appsettings.json", reloadOnChange: true, optional: false)
                            .AddJsonFile($"appsettings.{env}.json", optional: true);
        Configuration = builder.Build();
    }
و نکته‌ی مهم اینجا است که تنظیمات فایل دوم، تنظیمات مشابه فایل اول را بازنویسی می‌کند.
برای مثال در اینجا آخرین AddJsonFile تعریف شده، بنابر متغیر محیطی فعلی به appsettings.development.json تفسیر شده و در صورت وجود این فایل (با توجه به optional بودن آن) اطلاعات آن دریافت گردیده و اطلاعات مشابه فایل appsettings.json قبلی را بازنویسی می‌کند.


امکان دسترسی به متغیرهای محیطی سیستم عامل

در انتهای زنجیره‌ی ConfigurationBuilder می‌توان متد AddEnvironmentVariables را نیز ذکر کرد:
 var builder = new ConfigurationBuilder()
.SetBasePath(env.ContentRootPath)
.AddJsonFile("appsettings.json", optional: true, reloadOnChange: true)
.AddJsonFile($"appsettings.{env.EnvironmentName}.json", optional: true)
.AddEnvironmentVariables();
این متد سبب می‌شود تا تمام اطلاعات قسمت Environment سیستم عامل، به مجموعه‌ی تنظیمات جاری اضافه شوند (در صورت نیاز) که نمونه‌ای از آن‌را در تصویر ذیل مشاهده می‌کنید:



امکان نگاشت تنظیمات برنامه به کلاس‌‌های متناظر

کار کردن با key/valueهای رشته‌ای، هرچند روش پایه‌ای استفاده‌ی از تنظیمات برنامه است، اما آنچنان refactoring friendly نیست. در ASP.NET Core امکان تعریف تنظیمات strongly typed نیز پیش بینی شده‌است. برای این منظور باید مراحل زیر طی شوند:
به عنوان نمونه تنظیمات فرضی smtp ذیل را به انتهای فایل appsettings.json اضافه کنید:
{
    "Key1": "Value1",
    "Auth": {
        "Users": [ "Test1", "Test2", "Test3" ]
    },
    "Logging": {
        "IncludeScopes": false,
        "LogLevel": {
            "Default": "Debug",
            "System": "Information",
            "Microsoft": "Information"
        }
    },
    "Smtp": {
        "Server": "0.0.0.1",
        "User": "user@company.com",
        "Pass": "123456789",
        "Port": "25"
    }
}
مثال جاری که بر اساس ASP.NET Core Web Application و با قالب خالی آن ایجاد شده‌است، دارای نام فرضی Core1RtmEmptyTest است. در همین پروژه بر روی پوشه‌ی src کلیک راست کرده و گزینه‌ی Add new project را انتخاب کنید و سپس یک پروژه‌ی جدید از نوع NET Core -> Class library. را به آن با نام Core1RtmEmptyTest.ViewModels اضافه کنید (تصویر ذیل).


در این کتابخانه‌ی جدید که محل نگهداری ViewModelهای برنامه خواهد بود، کلاس معادل قسمت smtp فایل config فوق را اضافه کنید:
namespace Core1RtmEmptyTest.ViewModels
{
    public class SmtpConfig
    {
        public string Server { get; set; }
        public string User { get; set; }
        public string Pass { get; set; }
        public int Port { get; set; }
    }
}
از این جهت این کلاس را در یک library جداگانه قرار داده‌ایم تا بتوان از آن در لایه‌ی سرویس و همچنین خود برنامه استفاده کرد. اگر این کلاس را در برنامه‌ی اصلی قرار می‌دادیم، امکان دسترسی به آن در لایه‌ی سرویس میسر نمی‌شد.
سپس به پروژه‌ی Core1RtmEmptyTest مراجعه کرده و بر روی گره references آن کلیک راست کنید. در اینجا گزینه‌ی add reference را انتخاب کرده و سپس Core1RtmEmptyTest.ViewModels را انتخاب کنید، تا اسمبلی آن‌را بتوان در پروژه‌ی جاری استفاده کرد.
انجام اینکار معادل است با افزودن یک سطر ذیل به فایل project.json پروژه:
{
    "dependencies": {
        // same as before        
        "Core1RtmEmptyTest.ViewModels": "1.0.0-*"
    },
اکنون با فرض وجود تنظیمات خواندن فایل appsettings.json در سازنده‌ی کلاس آغازین برنامه، نیاز است بسته‌ی نیوگت Microsoft.Extensions.Configuration.Binder را نصب کنید:


و سپس در کلاس آغازین برنامه و متد ConfigureServices آن، نحوه‌ی نگاشت قسمت Smtp فایل کانفیگ را مشخص کنید:
public IServiceProvider ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.Configure<SmtpConfig>(options => Configuration.GetSection("Smtp").Bind(options));
در اینجا مشخص شده‌است که کار وهله سازی کلاس SmtpConfig بر اساس اطلاعات قسمت smtp فایل کانفیگ تامین می‌شود. متغیر Configuration ایی که در اینجا استفاده شده‌است همان خاصیت عمومی public IConfigurationRoot Configuration کلاس آغازین برنامه است.

سپس برای استفاده از این تنظیمات strongly typed (برای نمونه در لایه سرویس برنامه)، ابتدا ارجاعی را به پروژه‌ی Core1RtmEmptyTest.ViewModels به لایه‌ی سرویس برنامه اضافه می‌کنیم (بر روی گره references آن کلیک راست کنید. در اینجا گزینه‌ی add reference را انتخاب کرده و سپس Core1RtmEmptyTest.ViewModels را انتخاب کنید).
در ادامه نیاز است بسته‌ی نیوگت جدیدی را به نام Microsoft.Extensions.Options به لایه‌ی سرویس برنامه اضافه کنیم. به این ترتیب قسمت وابستگی‌های فایل project.json این لایه چنین شکلی را پیدا می‌کند:
    "dependencies": {
        "Core1RtmEmptyTest.ViewModels": "1.0.0-*",
        "Microsoft.Extensions.Configuration.Abstractions": "1.0.0",
        "Microsoft.Extensions.Options": "1.0.0",
        "NETStandard.Library": "1.6.0"
    }
پس از ذخیره سازی این کلاس و بازیابی خودکار وابستگی‌های آن، اکنون برای دسترسی به این تنظیم باید از اینترفیس ویژه‌ی IOptions استفاده کرد (به همین جهت بسته‌ی جدید نیوگت Microsoft.Extensions.Options را نصب کردیم):
public interface IMessagesService
{
    string GetSiteName();
}
 
public class MessagesService : IMessagesService
{
    private readonly IConfigurationRoot _configurationRoot;
    private readonly IOptions<SmtpConfig> _settings;
 
    public MessagesService(IConfigurationRoot configurationRoot, IOptions<SmtpConfig> settings)
    {
        _configurationRoot = configurationRoot;
        _settings = settings;
    }
 
    public string GetSiteName()
    {
        var key1 = _configurationRoot["Key1"];
        var server = _settings.Value.Server;
        return $"DNT {key1} - {server}";
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید <IOptions<SmtpConfig به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است و سپس از طریق خاصیت Value آن می‌توان به تمام اطلاعات کلاس SmtpConfig به شکل strongly typed دسترسی یافت.

اکنون اگر برنامه را جرا کنید، این خروجی را می‌توان مشاهده کرد (که در آن آدرس Server دریافت شده‌ی از فایل کانفیگ نیز مشخص است):


البته همانطور که در قسمت قبل نیز عنوان شد، این تزریق وابستگی‌ها در تمام قسمت‌های برنامه کار می‌کند. برای مثال در کنترلرها هم می‌توان <IOptions<SmtpConfig را به همین نحو تزریق کرد.


نحوه‌ی واکنش به تغییرات فایل‌های کانفیگ

در نگارش‌های قبلی ASP.NET، هر تغییری در فایل web.config، سبب ری‌استارت شدن کل برنامه می‌شد که این مساله نیز خود سبب بروز مشکلات زیادی مانند از دست رفتن سشن تمام کاربران می‌شد.
در ASP.NET Core، برنامه‌ی وب ما دیگر متکی به فایل web.config نبوده و همچنین می‌توان چندین و چند نوع فایل config داشت. به علاوه در اینجا متدهای مرتبط معرفی فایل‌های کانفیگ دارای پارامتر مخصوص reloadOnChange نیز هستند:
 .AddJsonFile("appsettings.json", optional: true, reloadOnChange: true)
این پارامتر در صورت true بودن، به صورت خودکار سبب بارگذاری مجدد اطلاعات فایل کانفیگ می‌شود (بدون ری‌استارت کل برنامه).
مطالب
معادل‌های چندسکویی اجزای فایل web.config در ASP.NET Core
هنوز هم اجزای مختلف فایل web.config در ASP.NET Core قابل تعریف و استفاده هستند؛ اما اگر صرفا بخواهیم از این نوع برنامه‌ها در ویندوز و به کمک وب سرور IIS استفاده کنیم. با انتقال برنامه‌های چندسکویی مبتنی بر NET Core. به سایر سیستم عامل‌ها، دیگر اجزایی مانند استفاده‌ی از ماژول فشرده سازی صفحات IIS و یا ماژول URL rewrite آن و یا تنظیمات static cache تعریف شده‌ی در فایل web.config، شناسایی نشده و تاثیری نخواهند داشت. به همین جهت تیم ASP.NET Core، معادل‌های توکار و چندسکویی را برای عناصری از فایل web.config که به IIS وابسته هستند، تهیه کرده‌است که در ادامه آن‌‌ها را مرور خواهیم کرد.


میان‌افزار چندسکویی فشرده سازی صفحات در ASP.NET Core

پیشتر مطلب «استفاده از GZip توکار IISهای جدید و تنظیمات مرتبط با آن‌ها» را در سایت جاری مطالعه کرده‌اید. این قابلیت صرفا وابسته‌است به IIS و همچنین در صورت نصب بودن ماژول httpCompression آن کار می‌کند. بنابراین قابلیت انتقال به سایر سیستم عامل‌ها را نخواهد داشت و هرچند تنظیمات فایل web.config آن هنوز هم در برنامه‌های ASP.NET Core معتبر هستند، اما چندسکویی نیستند. برای رفع این مشکل، تیم ASP.NET Core، میان‌افزار توکاری را برای فشرده سازی صفحات ارائه داده‌است که جزئی از تازه‌های ASP.NET Core 1.1 نیز به‌شمار می‌رود.
برای نصب آن دستور ذیل را در کنسول پاورشل نیوگت، اجرا کنید:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNetCore.ResponseCompression
که معادل است با افزودن وابستگی ذیل به فایل project.json پروژه:
{
    "dependencies": {
        "Microsoft.AspNetCore.ResponseCompression": "1.0.0"
    }
}

مرحله‌ی بعد، افزودن سرویس‌های و میان افزار مرتبط، به کلاس آغازین برنامه هستند. همیشه متدهای Add کار ثبت سرویس‌های میان‌افزار را انجام می‌دهند و متدهای Use کار افزودن خود میان‌افزار را به مجموعه‌ی موجود تکمیل می‌کنند.
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddResponseCompression(options =>
    {
        options.MimeTypes = Microsoft.AspNetCore.ResponseCompression.ResponseCompressionDefaults.MimeTypes;
    });
}
متد AddResponseCompression کار افزودن سرویس‌های مورد نیاز میان‌افزار ResponseCompression را انجام می‌دهد. در اینجا می‌توان تنظیماتی مانند MimeTypes فایل‌ها و صفحاتی را که باید فشرده سازی شوند، تنظیم کرد. ResponseCompressionDefaults.MimeTypes به این صورت تعریف شده‌است:
namespace Microsoft.AspNetCore.ResponseCompression
{
    /// <summary>
    /// Defaults for the ResponseCompressionMiddleware
    /// </summary>
    public class ResponseCompressionDefaults
    {
        /// <summary>
        /// Default MIME types to compress responses for.
        /// </summary>
        // This list is not intended to be exhaustive, it's a baseline for the 90% case.
        public static readonly IEnumerable<string> MimeTypes = new[]
        {
            // General
            "text/plain",
            // Static files
            "text/css",
            "application/javascript",
            // MVC
            "text/html",
            "application/xml",
            "text/xml",
            "application/json",
            "text/json",
        };
    }
}
اگر علاقمند بودیم تا عناصر دیگری را به این لیست اضافه کنیم، می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
services.AddResponseCompression(options =>
{
    options.MimeTypes = ResponseCompressionDefaults.MimeTypes.Concat(new[]
                                {
                                    "image/svg+xml",
                                    "application/font-woff2"
                                });
            });
در اینجا تصاویر از نوع svg و همچنین فایل‌های فونت woff2 نیز اضافه شده‌اند.

به علاوه options ذکر شده‌ی در اینجا دارای خاصیت options.Providers نیز می‌باشد که نوع و الگوریتم فشرده سازی را مشخص می‌کند. در صورتیکه مقدار دهی نشود، مقدار پیش فرض آن Gzip خواهد بود:
services.AddResponseCompression(options =>
{
  //If no compression providers are specified then GZip is used by default.
  //options.Providers.Add<GzipCompressionProvider>();

همچنین اگر علاقمند بودید تا میزان فشرده سازی تامین کننده‌ی Gzip را تغییر دهید، نحوه‌ی تنظیمات آن به صورت ذیل است:
services.Configure<GzipCompressionProviderOptions>(options =>
{
  options.Level = System.IO.Compression.CompressionLevel.Optimal;
});

به صورت پیش‌فرض، فشرده سازی صفحات Https انجام نمی‌شود. برای فعال سازی آن تنظیم ذیل را نیز باید قید کرد:
 options.EnableForHttps = true;

مرحله‌ی آخر این تنظیمات، افزودن میان افزار فشرده سازی خروجی به لیست میان افزارهای موجود است:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
   app.UseResponseCompression()  // Adds the response compression to the request pipeline
   .UseStaticFiles(); // Adds the static middleware to the request pipeline  
}
در اینجا باید دقت داشت که ترتیب تعریف میان‌افزارها مهم است و اگر UseResponseCompression پس از UseStaticFiles ذکر شود، فشرده سازی صورت نخواهد گرفت؛ چون UseStaticFiles کار ارائه‌ی فایل‌ها را تمام می‌کند و نوبت اجرا، به فشرده سازی اطلاعات نخواهد رسید.


تنظیمات کش کردن چندسکویی فایل‌های ایستا در ASP.NET Core

تنظیمات کش کردن فایل‌های ایستا در web.config مخصوص IIS به صورت ذیل است :
<staticContent>
   <clientCache httpExpires="Sun, 29 Mar 2020 00:00:00 GMT" cacheControlMode="UseExpires" />
</staticContent>
معادل چندسکویی این تنظیمات در ASP.NET Core با تنظیم Response.Headers میان افزار StaticFiles انجام می‌شود:
public void Configure(IApplicationBuilder app,
                      IHostingEnvironment env,
                      ILoggerFactory loggerFactory)
{
    app.UseResponseCompression()
       .UseStaticFiles(
           new StaticFileOptions
           {
               OnPrepareResponse =
                   _ => _.Context.Response.Headers[HeaderNames.CacheControl] = 
                        "public,max-age=604800" // A week in seconds
           })
       .UseMvc(routes => routes.MapRoute("default", "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}"));
}
در اینجا پیش از آماده شدن یک فایل استاتیک برای ارائه‌ی نهایی، می‌توان تنظیمات Response آن‌را تغییر داد و برای مثال هدر Cache-Control آن‌را به یک هفته تنظیم نمود.


معادل چندسکویی ماژول URL Rewrite در ASP.NET Core

مثال‌هایی از ماژول URL Rewrite را در مباحث بهینه سازی سایت برای بهبود SEO پیشتر بررسی کرده‌ایم (^ و ^ و ^). این ماژول نیز همچنان در ASP.NET Core هاست شده‌ی در ویندوز و IIS قابل استفاده است (البته به شرطی که ماژول مخصوص آن در IIS نصب و فعال شده باشد). معادل چندسکویی این ماژول به صورت یک میان‌افزار توکار به ASP.NET Core 1.1 اضافه شده‌است.
برای استفاده‌ی از آن، ابتدا نیاز است بسته‌ی نیوگت آن‌را به نحو ذیل نصب کرد:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNetCore.Rewrite
و یا افزودن آن به لیست وابستگی‌های فایل project.json:
{
    "dependencies": {
        "Microsoft.AspNetCore.Rewrite": "1.0.0"
    }
}

پس از نصب آن، نمونه‌ای از نحوه‌ی تعریف و استفاده‌ی آن در کلاس آغازین برنامه به صورت ذیل خواهد بود:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
    app.UseRewriter(new RewriteOptions()
                            .AddRedirectToHttps()
                            .AddRewrite(@"app/(\d+)", "app?id=$1", skipRemainingRules: false) // Rewrite based on a Regular expression
                            //.AddRedirectToHttps(302, 5001) // Redirect to a different port and use HTTPS
                            .AddRedirect("(.*)/$", "$1")  // remove trailing slash, Redirect using a regular expression
                            .AddRedirect(@"^section1/(.*)", "new/$1", (int)HttpStatusCode.Redirect)
                            .AddRedirect(@"^section2/(\\d+)/(.*)", "new/$1/$2", (int)HttpStatusCode.MovedPermanently)
                            .AddRewrite("^feed$", "/?format=rss", skipRemainingRules: false));
این میان‌افزار نیز باید پیش از میان افزار فایل‌های ایستا و همچنین MVC معرفی شود.

در اینجا مثال‌هایی را از اجبار به استفاده‌ی از HTTPS، تا حذف / از انتهای مسیرهای وب سایت و یا هدایت آدرس قدیمی فید سایت، به آدرسی جدید واقع در مسیر format=rss، توسط عبارات باقاعده مشاهده می‌کنید.
در این تنظیمات اگر پارامتر skipRemainingRules به true تنظیم شود، به محض برآورده شدن شرط انطباق مسیر (پارامتر اول ذکر شده)، بازنویسی مسیر بر اساس پارامتر دوم، صورت گرفته و دیگر شرط‌های ذکر شده، پردازش نخواهند شد.

این میان‌افزار قابلیت دریافت تعاریف خود را از فایل‌های web.config و یا htaccess (لینوکسی) نیز دارد:
 app.UseRewriter(new RewriteOptions()
.AddIISUrlRewrite(env.ContentRootFileProvider, "web.config")
.AddApacheModRewrite(env.ContentRootFileProvider, ".htaccess"));
بنابراین اگر می‌خواهید تعاریف قدیمی <system.webServer><rewrite><rules> وب کانفیگ خود را در اینجا import کنید، متد AddIISUrlRewrite چنین کاری را به صورت خودکار برای شما انجام خواهد داد و یا حتی می‌توان این تنظیمات را در یک فایل UrlRewrite.xml نیز قرار داد تا توسط IIS پردازش نشود و مستقیما توسط ASP.NET Core مورد استفاده قرار گیرد.

و یا اگر خواستید منطق پیچیده‌تری را نسبت به عبارات باقاعده اعمال کنید، می‌توان یک IRule سفارشی را نیز به نحو ذیل تدارک دید:
public class RedirectWwwRule : Microsoft.AspNetCore.Rewrite.IRule
{
    public int StatusCode { get; } = (int)HttpStatusCode.MovedPermanently;
    public bool ExcludeLocalhost { get; set; } = true;
    public void ApplyRule(RewriteContext context)
    {
        var request = context.HttpContext.Request;
        var host = request.Host;
        if (host.Host.StartsWith("www", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
        {
            context.Result = RuleResult.ContinueRules;
            return;
        }
        if (ExcludeLocalhost && string.Equals(host.Host, "localhost", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
        {
            context.Result = RuleResult.ContinueRules;
            return;
        }
        string newPath = request.Scheme + "://www." + host.Value + request.PathBase + request.Path + request.QueryString;
 
        var response = context.HttpContext.Response;
        response.StatusCode = StatusCode;
        response.Headers[HeaderNames.Location] = newPath;
        context.Result = RuleResult.EndResponse; // Do not continue processing the request
    }
}
در اینجا تنظیم context.Result به RuleResult.ContinueRules سبب ادامه‌ی پردازش درخواست جاری، بدون تغییری در نحوه‌ی پردازش آن خواهد شد. در آخر کار، با تغییر HeaderNames.Locatio به مسیر جدید و تنظیم Result = RuleResult.EndResponse، سبب اجبار به بازنویسی مسیر درخواستی، به مسیر جدید تنظیم شده، خواهیم شد.

و سپس می‌توان آن‌را به عنوان یک گزینه‌ی جدید Rewriter معرفی نمود:
 app.UseRewriter(new RewriteOptions().Add(new RedirectWwwRule()));
کار این IRule جدید، اجبار به درج www در آدرس‌های هدایت شده‌ی به سایت است؛ تا تعداد صفحات تکراری گزارش شده‌ی توسط گوگل به حداقل برسد (یک نگارش با www و دیگری بدون www).

یک نکته: در اینجا در صورت نیاز می‌توان از تزریق وابستگی‌های در سازنده‌ی کلاس Rule جدید تعریف شده نیز استفاده کرد. برای اینکار باید RedirectWwwRule را به لیست سرویس‌های متد ConfigureServices معرفی کرد و سپس نحوه‌ی دریافت وهله‌ای از آن جهت معرفی به میان‌افزار بازنویسی مسیرهای وب به صورت ذیل درخواهد آمد:
 var options = new RewriteOptions().Add(app.ApplicationServices.GetService<RedirectWwwRule>());
مطالب
آموزش MDX Query - قسمت پنجم – باز کردن یک پایگاه داده ی Multidimensional در محیط BIMS و ساخت یک پروژه ی جدید.

در این قسمت در ابتدا نحوه‌ی باز کردن یک پایگاه داه‌ی چند بعدی را در محیط BIMS بررسی کرده و سپس چگونگی ساخت یک MDB را از پایه بررسی می‌کنیم. برای ادامه دادن این قسمت نیاز می‌باشد که پایگاه داده‌ی AdventureWorkDW2008 را در SSAS نصب کرده باشید .

در ابتدا مطابق شکل زیر منوی File سپس زیر منوی Open و Analysis Service Database را انتخاب نمایید. 


  در ادامه می‌بایست نام Server را مشخص نمایید و دقت داشته باشید که در اینجا منظور از نام سرور، نام سرور SSAS می‌باشد (در صورتیکه بر روی خود سرور در حال کار می‌باشید از . به جای نام سرور استفاده کنید). سپس در قسمت Database، نام پایگاه داده‌ی چند بعدی را انتخاب نمایید. در صورتی که به جز   Adventure Work DW 2008 ، پایگاه داده‌های چند بعدی دیگری را در SSAS داشته باشید، یک لیست از آنها را مشاهده خواهید کرد و در صورتیکه لیست شما خالی می‌باشد، احتمال دارد نام سرور اشتباه باشد یا روی سرویس SSAS مربوط به آن سرور هیچ پایگاه داده‌ی چند بعدی نصب نباشد.

حال مسیری را برای ذخیره سازی پروژه‌ی جدید در نظر بگیرید:  


 

پس از کمی شکیبایی، واکشی اطلاعات از روی پایگاه داده‌ی چند بعدی انتخاب شده انجام می‌شود و یک پروژه در ارتباط با آن پایگاه داده ساخته می‌شود. 


 

همان طور که مشخص می‌باشد، یک شیء درون شاخه‌ی Data Source وجود دارد که مشخص کننده‌ی ارتباط این پروژه با پایگاه داده‌ی Data Warehouse  است. برای مشاهده‌ی این ارتباط، بر روی Adventure Work DW کلیک راست کنید و سپس گزینه‌ی Open را انتخاب نمایید. در ادامه گزینه‌ی Edit را بزنید. 


 

سپس در پنجره‌ی جدید، تنظیمات رشته‌ی ارتباطی با DW را مشاهده نمایید 


 

با زدن کلید Test Connection باید پیام Test Connection Succeeded را مشاهده نمایید. اکنون پنجره‌ها را با زدن کلید OK ببندید.

در قسمت Data Source View سه شی تعریف شده است؛ براساس دسته بندی مورد نظر و جاری در Business موجود در Adventure Work  .

با کلیک راست کردن بر روی Adventure Works DW  و انتخاب گزینه‌ی Open، اقدام به باز کردن DSV انتخاب شده کنید. در صفحه‌ی باز شده می‌توانید انواع دیاگرام تهیه شده را مشاهده نمایید و همچنین لیستی از جداول موجود در این DSV مشخص می‌باشد. 


 

با کلیک راست کردن در فضای خالی دیاگرام ، امکان Add/Remove کردن جداول را به دیاگرام دارید. 


 

در شکل بالا بعد از انتخاب یک جدول در سمت راست و انتقال آن به سمت چپ می‌توانید با زدن دکمه‌ی Add Related Table براساس کلید‌های خارجی، جداول مرتبط با جدول انتخاب شده را به صورت خودکار انتخاب نمایید و به قسمت چپ انتقال دهید.

شما در ساخت Cube مشخص می‌نمایید که Cube را از کدام DSV خواهید ساخت. بنابراین انتخاب جداول در DSV ‌ها می‌بایست براساس نوع Business شما باشد تا در ساخت Cube به مشکلی برخورد نکنید.

 

در ساختار درختی موجود در پنجره‌ی Solution در شاخه‌ی Cube، می‌توانید Adventure Works را باز کنید (کلیک راست و انتخاب Open ) . 

 

در شکل بالا در سمت چپ، می‌توانید Measure ‌ها و Dimension ‌های موجود در این Cube را مشاهده کنید. همچنین در قسمت بالا چندین Tab وجود دارند که در هر کدام تنظیمات بیشتری را بر روی Cube اعمال می‌کنیم. با توجه به اینکه طراحی Cube ‌ها کاری تخصصی می‌باشد و نیاز به اطلاعات زیادی دارد اجازه دهید مقاله ای در خصوص طراحی Cube در SSAS جداگانه انتشار داده شود و فعلا در همین حد بسنده کنیم. با این حال در صورت نیاز می‌توانید برای اطلاعات بیشتر در این خصوص کتاب Microsoft SQL Server Analysis Services 2008 With MDX از انتشارات Wrox را مطالعه نمایید.

در Solution Explorer در شاخه‌ی ،Dimensions می‌توانید تمامی بعدهایی که در تمامی Cube ‌های شما استفاده شده‌اند را مشاهده نمایید.

با انتخاب یک بعد  (ترجیحا بعد Date ) و با کلیک راست کردن و انتخاب گزینه‌ی Open آن را باز نمایید. 



در پنجره‌ی باز شده می‌توانید 4 Tab در بالا را مشاهد نمایید و در Tab نخست، Attribute  ها و همچنین ساختار Hierarchies و در آخر Data source View را مشاهده نمایید.

در Attribute relationships  می توانید ارتباط صفت‌های یک بعد را مشخص نمایید. 



در Browsing Tab می‌توانید محتوای Dimension را بررسی نمایید (البته اگر در پروژه‌ی جدید قرار دارید حتما می‌بایست پروژه را Deploy کرده باشید. در حالتیکه یک پایگاه داه‌ی چند بعدی را باز می‌کنید، نیازی به Deploy کردن نمی‌باشد؛ زیرا حتما قبلا این کار انجام شده است (زیرا شما پایگاه داده‌ی چند بعدی را بعد از Deploy کردن پروژه‌ی SSAS خواهید داشت )) 


 

در صورتیکه مانند روش بالا یک پایگاه داده‌ی چند بعدی را باز کنیم، دیگر نیازی به Deploy کردن نمی‌باشد و فقط برای اعمال تغییرات روی پایگاه داده‌ی چند بعدی باید پروژه را Process کنیم و برای این منظور روی نام پروژه کلیک راست کرده و گزینه‌ی Process را انتخاب کنید. با این کار تغییرات اعمال شده در BIMS روی پایگاه داده‌ی SSAS اعمال می‌گردند و داده‌ها با توجه به ساختار Cube ‌ها دوباره پردازش می‌شوند. 


 

  برای ساخت یک پروژه‌ی جدید به شکل زیر عمل می‌کنیم :

  در ابتدا BIMS را باز کرده و سپس به منوی File رفته و در قسمت New گزینه‌ی Project را انتخاب می‌کنیم. سپس در صفحه‌ی باز شده، مطابق شکل زیر عمل کرده و یک پروژه از نوع Analysis Service Multidimensional … می‌سازیم.


سپس برروی شاخه‌ی Data Source کلیک راست کرده و گزینه‌ی New Data Source را می‌زنیم و پنجره‌های ویزارد را به جلو می‌رویم. 


 

در ابتدا باید یک Connection به DW تولید کنیم. برای این منظور در پنجره‌ی فوق دکمه‌ی New را زده و اطلاعات را مطابق شکل زیر پر می‌کنیم. 


 

و سپس OK را میزنیم.

در صورتی که SSAS در یک سرور دیگر نصب شده است در پنجره‌ی بعدی نیاز می‌باشد نام کاربری را که به سرویس SSAS در آن سرور دسترسی دارد را وارد کنیم.

در صورتی که SSAS روی سیستم Local نصب شده است و کاربری که با آن Login هستیم دسترسی کافی به SSAS را دارد، گزینه‌ی Use the credentials of the current user را انتخاب می‌کنیم. 


 

در صفحه‌ی آخر یک نام برای DS انتخاب می‌کنیم.

سپس نیاز می‌باشد یک DSV بسازیم. برای این منظور روی شاخه‌ی Data Source View کلیک راست کرده و گزینه‌ی New را انتخاب کرده و سپس در پنجره‌ی Wizard باید Data Source ساخته شده در مرحله‌ی قبل را انتخاب کرده و سپس Next را بزنیم. در اینجا بر اساس بیزینس‌های مختلف، راه کار‌های گوناگونی را داریم. به عبارت دیگر می‌توان جداول Fact و Dimension ‌های مرتبط با آن‌را بر اساس زیر سیستم‌های مختلف انتخاب کرده و برای هر کدام از آنها یک DSV بسازیم. به نظر من می‌توانیم تمامی جداول را در این مرحله انتخاب کرده و سپس این تفکیک بندی را در سطح Cube ‌ها انجام داد. به طور کلی دقت داشته باشید به هیچ عنوان DSV و Cube ‌های سیستم را خیلی تفکیک نکنید. زیرا در نوشتن کوئری‌ها و Join بین Cube ‌ها با مشکل و سختی روبرو خواهید شد. (از لحاظ تجربی تفکیک بندی به شرطی صورت گیرد که نیازی به Join  کردن Cube ‌ها در MDX Query ‌ها نباشد.)


سپس یک نام برای DSV خود انتخاب کرده و Finish را بزنید.

خوب؛ آخرین مرحله ساخت Cube می‌باشد (البته در طراحی Cube مطالب بسیاری وجود دارند که در یک مقاله‌ی دیگر تلاش خواهم کرد تمامی آن موارد را توضیح دهم.)

برای ساخت Cube ، روی شاخه‌ی Cube کلیک راست کرده و گزینه‌ی New را بزنید.

سپس Use Existing Table را انتخاب کرده و Next را بزنید. 



در پنجره‌ی بعدی باید DSV را انتخاب کرد و بعد جداول مورد نیاز در طراحی Cube را انتخاب کنید. فراموش نکنید در صورت انتخاب یک Fact  تمامی Dimension ‌های مرتبط با آن را انتخاب نماید. دکمه Next  را بزنید. 



در پنجره‌ی بعدی باید جداول Fact را انتخاب کرده و دکمه‌ی Next را بزنید. 



سپس در پنجره‌ی بعدی دایمنشن را انتخاب نمایید. (ترجیحا اجازه بدهید خود BIMS برای شما Dimension ‌ها را بسازد، هرچند که خود شما می‌توانید بعدا به صورت دستی Dimension ‌ها را ایجاد کنید).



بعد از زدن دکمه‌ی Next نامی برای Cube خود انتخاب نمایید و سپس دکمه‌ی Finish را بزنید.

  بعد از ساخت Cube ، چندین دایمنشن به صورت خودکار ساخته می‌شوند . البته گاهی نیاز می‌باشد که اقدام به ساخت ساختار‌های سلسله مراتبی در Dimension ‌ها کنیم (این مورد را در یک مقاله جداگانه آموزش خواهم داد.)

  پروژه با کلید‌های ترکیبی Ctrl+Shift+B ساخته می‌شود و بعد از اطمینان از درست بودن ساخت پروژه، آن را باید Deploy کرد.

  برای Deploy کردن یک پروژه کافی است بعد از تنظیم کردن رشته‌ی ارتباطی در DS (قبلا توضیح داده شده است) روی پروژه کلیک راست کرده و گزینه‌ی Deploy را بزنیم.