مطالب
ایجاد سرویس چندلایه‎ی WCF با Entity Framework در قالب پروژه - 7
خروجی پروژه‌ی WCF Service Library یک فایل DLL است که هنگامی که با کنسول WCF Test Client اجرا می‌شود در آدرسی که در Web.Config تنظیم کرده بودیم اجرا می‌شود. اگر یک پروژه‌ی ویندوزی در همین راه حل بسازیم؛ خواهیم توانست از این آدرس برای دسترسی به WCF بهره ببریم. ولی اگر بخواهیم در IIS سرور قرار دهیم؛ باید در وب‌سایت آن‌را میزبانی کنیم. برای این‌کار از Solution Explorer روی راه حل MyNews راست‌کلیک کنید و از منوی باز شده روی Add -> New Web Site کلیک کنید. سپس مراحل زیر را برابر با شکل‌های زیر انجام دهید:

سپس روی Web Site ایجادشده راست کلیک کنید و از منوی بازشده Property Pages را انتخاب کنید. روی گزینه‌ی Add Reference کلیک کنید، سپس پروژه‌ی MyNewsWCFLibrary را از قسمت Solution انتخاب کرده و دکمه‌ی OK را بفشارید. 

دکمه‌ی OK را بفشارید و از Solution Explorer فایل Web.Config را باز کنید. پیش از تغییرات مد نظر باید چنین محتوایی داشته باشد:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<!--
  For more information on how to configure your ASP.NET application, please visit
  http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkId=169433
  -->
<configuration>
  <system.web>
    <compilation debug="true" targetFramework="4.5" />
    <httpRuntime targetFramework="4.5" />
  </system.web>
</configuration>

متن آن‌را به این صورت تغییر دهید:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<!--
  For more information on how to configure your ASP.NET application, please visit
  http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkId=169433
  -->
<configuration>
  <system.web>
    <compilation debug="true" targetFramework="4.5" />
    <httpRuntime targetFramework="4.5" />
  </system.web>
  <system.serviceModel>
    <serviceHostingEnvironment>
      <serviceActivations>
        <add factory="System.ServiceModel.Activation.ServiceHostFactory" relativeAddress="./HamedService.svc" service="MyNewsWCFLibrary.MyNewsService"/>
      </serviceActivations>
    </serviceHostingEnvironment>
    <behaviors>
      <serviceBehaviors>
        <behavior>
          <serviceMetadata httpGetEnabled="true"/>
        </behavior>
      </serviceBehaviors>
    </behaviors>
  </system.serviceModel>
</configuration>

همان‌‌گونه که مشاهده می‌کنید به وسیله‌ی تگ add factory سرویس‌ها را به وب‌سایت معرفی می‌کنیم. با relativeAddress می‌توانیم هر نامی را به عنوان نام سرویس که در URL قرار می‌گیرد معرفی کنیم. چنان‌که من یه جای  MyNewsService از نام HamedService استفاده کردم. و در صفت  service فضای نام و نام کلاس سرویس را معرفی می‌کنیم. 

اکنون پروژه را اجرا کنید. در مرورگر باید صفحه را به این‌صورت مشاهده کنید:

نیازی به یادآوری نیست که شما می‌توانید این پروژه را در IIS سرور راه‌اندازی کنید تا کلیه‌ی مشتری‌ها به آن دسترسی داشته باشند. هرچند پیش از آن باید امنیت را نیز در WCF برقرار کنید.

توجه داشته باشید که روشی که در این بخش به عنوان میزبانی WCF مطرح کردم یکی از روش‌های میزبانی WCF است. مثلاً شما می‌توانستید به جای ایجاد یک WCFLibrary و یک Web Site به صورت جداگانه یک پروژه از نوع WCF Service و یا Web Site ایجاد می‌کردید و سرویس‌ها و مدل Entity Framework را به طور مستقیم در آن می‌افزودید. روشی که در این درس از آن بهره برده ایم البته مزایایی دارد از جمله این‌که خروجی پروژه فقط یک فایل DLL است و با هر بار تغییر فقط کافی است همان فایل را در پوشه Bin از وب‌سایتی که روی سرور می‌گذارید کپی کنید. 

در بخش هشتم با هم یک پروژه‌ی تحت ویندوز خواهیم ساخت و از سرویس WCF ای که ساخته ایم در آن استفاده خواهیم کرد.

مطالب
MVVM و امکان استفاده از یک وهله از ViewModel جهت چند View مرتبط

عموما هنگام طراحی یک View، خیلی زود به حجم انبوهی از کدهای XAML خواهیم رسید. در ادامه بررسی خواهیم کرد که چطور می‌توان یک View را به چندین View خرد کرد، بدون اینکه نیازی باشد تا از چندین ViewModel (یا همان code behind عاری از ارجاعات بصری سابق قرار گرفته در یک پروژه جدای دیگر) استفاده شود و تمام این View های خرد شده هم تنها از یک وهله از ViewModel ایی خاص استفاده کنند و با اطلاعاتی یکپارچه سروکار داشته باشند؛ یا در عمل یکپارچه کار کنند.
این مشکل از جایی شروع می‌شود که مثلا خرد کردن یک user control به چند یوزر کنترل، یعنی کار کردن با چند وهله از اشیایی متفاوت. هر چند نهایتا تمام این‌ها قرار است در یک صفحه در کنار هم قرار گیرند اما در عمل از هم کاملا مجزا هستند و اگر به ازای هر کدام یکبار ViewModel را وهله سازی کنیم، به مشکل برخواهیم خورد؛ چون هر وهله نسبت به وهله‌ای دیگر ایزوله است. اگر در یکی Name مثلا Test بود در دیگری ممکن است مقدار پیش فرض نال را داشته باشد؛ چون با چند وهله از یک کلاس، در یک فرم نهایی سروکار خواهیم داشت.

ابتدا Model و ViewModel ساده زیر را در نظر بگیرید:
using System.ComponentModel;

namespace SplittingViewsInMvvm.Models
{
public class GuiModel : INotifyPropertyChanged
{
string _name;
public string Name
{
get { return _name; }
set
{
_name = value;
raisePropertyChanged("Name");
}
}

string _lastName;
public string LastName
{
get { return _lastName; }
set
{
_lastName = value;
raisePropertyChanged("LastName");
}
}

#region INotifyPropertyChanged Members
public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;
void raisePropertyChanged(string propertyName)
{
var handler = PropertyChanged;
if (handler == null) return;
handler(this, new PropertyChangedEventArgs(propertyName));
}
#endregion
}
}

using SplittingViewsInMvvm.Models;

namespace SplittingViewsInMvvm.ViewModels
{
public class MainViewModel
{
public GuiModel GuiModelData { set; get; }

public MainViewModel()
{
GuiModelData = new GuiModel();
GuiModelData.Name = "Name";
GuiModelData.LastName = "LastName";
}
}
}

سپس View زیر هم از این اطلاعات استفاده خواهد کرد:

<UserControl x:Class="SplittingViewsInMvvm.Views.Main"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006"
xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
mc:Ignorable="d"
xmlns:VM="clr-namespace:SplittingViewsInMvvm.ViewModels"
d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="300">
<UserControl.Resources>
<VM:MainViewModel x:Key="vmMainViewModel" />
</UserControl.Resources>
<StackPanel DataContext="{Binding Source={StaticResource vmMainViewModel}}">
<GroupBox Margin="2" Header="Group 1">
<TextBlock Text="{Binding GuiModelData.Name}" />
</GroupBox>
<GroupBox Margin="2" Header="Group 2">
<TextBlock Text="{Binding GuiModelData.LastName}" />
</GroupBox>
</StackPanel>
</UserControl>

اکنون فرض کنید که می‌خواهیم Group 1 و Group 2 را جهت مدیریت ساده‌تر View اصلی در دو user control مجزا قرار دهیم؛ مثلا:

<UserControl x:Class="SplittingViewsInMvvm.Views.Group1"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006"
xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
mc:Ignorable="d"
d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="300">
<Grid>
<GroupBox Margin="2" Header="Group 1">
<TextBlock Text="{Binding GuiModelData.Name}" />
</GroupBox>
</Grid>
</UserControl>
و
<UserControl x:Class="SplittingViewsInMvvm.Views.Group2"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006"
xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
mc:Ignorable="d"
d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="300">
<Grid>
<GroupBox Margin="2" Header="Group 2">
<TextBlock Text="{Binding GuiModelData.LastName}" />
</GroupBox>
</Grid>
</UserControl>

اکنون اگر این دو را مجددا در همان View اصلی ساده شده قبلی قرار دهیم (بدون اینکه در هر user control به صورت جداگانه data context را تنظیم کنیم):
<UserControl x:Class="SplittingViewsInMvvm.Views.Main"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006"
xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
mc:Ignorable="d"
xmlns:V="clr-namespace:SplittingViewsInMvvm.Views"
xmlns:VM="clr-namespace:SplittingViewsInMvvm.ViewModels"
d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="300">
<UserControl.Resources>
<VM:MainViewModel x:Key="vmMainViewModel" />
</UserControl.Resources>
<StackPanel DataContext="{Binding Source={StaticResource vmMainViewModel}}">
<V:Group1 />
<V:Group2 />
</StackPanel>
</UserControl>

باز هم .... برنامه همانند سابق کار خواهد کرد و ViewModel وهله سازی شده در user control فوق به صورت یکسانی در اختیار هر دو View اضافه شده قرار می‌گیرد و نهایتا یک View یکپارچه را در زمان اجرا می‌توان مورد استفاده قرار داد. علت هم بر می‌گردد به مقدار دهی خودکار DataContext هر View اضافه شده به بالاترین DataContext موجود در Visual tree که ذکر آن الزامی نیست:

<UserControl x:Class="SplittingViewsInMvvm.Views.Main"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006"
xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
mc:Ignorable="d"
xmlns:V="clr-namespace:SplittingViewsInMvvm.Views"
xmlns:VM="clr-namespace:SplittingViewsInMvvm.ViewModels"
d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="300">
<UserControl.Resources>
<VM:MainViewModel x:Key="vmMainViewModel" />
</UserControl.Resources>
<StackPanel DataContext="{Binding Source={StaticResource vmMainViewModel}}">
<V:Group1 DataContext="{Binding}" />
<V:Group2 DataContext="{Binding}"/>
</StackPanel>
</UserControl>


بنابراین به صورت خلاصه زمانیکه از MVVM استفاده ‌می‌کنید لازم نیست کار خاصی را جهت خرد کردن یک View به چند Sub View انجام دهید! فقط این‌ها را در چند User control جدا کنید و بعد مجددا به کمک فضای نامی که تعریف خواهد (مثلا V در اینجا) در همان View اصلی تعریف کنید. بدون هیچ تغییر خاصی باز هم برنامه همانند سابق کار خواهد کرد.


مطالب
Globalization در ASP.NET MVC
اگر بازار هدف یک محصول شامل چندین کشور، منطقه یا زبان مختلف باشد، طراحی و پیاده سازی آن برای پشتیبانی از ویژگی‌های چندزبانه یک فاکتور مهم به حساب می‌آید. یکی از بهترین روشهای پیاده سازی این ویژگی در دات نت استفاده از فایلهای Resource است. درواقع هدف اصلی استفاده از فایلهای Resource نیز Globalization است. Globalization برابر است با Internationalization + Localization که به اختصار به آن g11n میگویند. در تعریف، Internationalization (یا به اختصار i18n) به فرایند طراحی یک محصول برای پشتیبانی از فرهنگ(culture)‌ها و زبانهای مختلف و Localization (یا L10n) یا بومی‌سازی به شخصی‌سازی یک برنامه برای یک فرهنگ یا زبان خاص گفته میشود. (اطلاعات بیشتر در اینجا).
استفاده از این فایلها محدود به پیاده سازی ویژگی چندزبانه نیست. شما میتوانید از این فایلها برای نگهداری تمام رشته‌های موردنیاز خود استفاده کنید. نکته دیگری که باید بدان اشاره کرد این است که تقرببا تمامی منابع مورد استفاده در یک محصول را میتوان درون این فایلها ذخیره کرد. این منابع در حالت کلی شامل موارد زیر است:
- انواع رشته‌های مورد استفاده در برنامه چون لیبل‌ها و پیغام‌ها و یا مسیرها (مثلا نشانی تصاویر یا نام کنترلرها و اکشنها) و یا حتی برخی تنظیمات ویژه برنامه (که نمیخواهیم براحتی قابل نمایش یا تغییر باشد و یا اینکه بخواهیم با تغییر زبان تغییر کنند مثل direction و امثال آن)
- تصاویر و آیکونها و یا فایلهای صوتی و انواع دیگر فایل ها
- و ...
 نحوه بهره برداری از فایلهای Resource در دات نت، پیاده سازی نسبتا آسانی را در اختیار برنامه نویس قرار میدهد. برای استفاده از این فایلها نیز روشهای متنوعی وجود دارد که در مطلب جاری به چگونگی استفاده از آنها در پروژه‌های ASP.NET MVC پرداخته میشود.

Globalization در دات نت
فرمت نام یک culture دات نت (که در کلاس CultureInfo پیاده شده است) بر اساس استاندارد RFC 4646 (^ و ^) است. (در اینجا اطلاعاتی راجع به RFC یا Request for Comments آورده شده است). در این استاندارد نام یک فرهنگ (کالچر) ترکیبی از نام زبان به همراه نام کشور یا منطقه مربوطه است. نام زبان برپایه استاندارد ISO 639 که یک عبارت دوحرفی با حروف کوچک برای معرفی زبان است مثل fa برای فارسی و en برای انگلیسی و نام کشور یا منطقه نیز برپایه استاندارد ISO 3166 که یه عبارت دوحرفی با حروف بزرگ برای معرفی یک کشور یا یک منطقه است مثل IR برای ایران یا US برای آمریکاست. برای نمونه میتوان به fa-IR برای زبان فارسی کشور ایران و یا en-US برای زبان انگلیسی آمریکایی اشاره کرد. البته در این روش نامگذاری یکی دو مورد استثنا هم وجود دارد (اطلاعات کامل کلیه زبانها: National Language Support (NLS) API Reference). یک فرهنگ خنثی (Neutral Culture) نیز تنها با استفاده از دو حرف نام زبان و بدون نام کشور یا منطقه معرفی میشود. مثل fa برای فارسی یا de برای آلمانی. در این بخش نیز دو استثنا وجود دارد (^).
در دات نت دو نوع culture وجود دارد: Culture و UICulture. هر دوی این مقادیر در هر Thread مقداری منحصربه فرد دارند. مقدار Culture بر روی توابع وابسته به فرهنگ (مثل فرمت رشته‌های تاریخ و اعداد و پول) تاثیر میگذارد. اما مقدار UICulture تعیین میکند که سیستم مدیریت منابع دات نت (Resource Manager) از کدام فایل Resource برای بارگذاری داده‌ها استفاده کند. درواقع در دات نت با استفاده از پراپرتی‌های موجود در کلاس استاتیک Thread برای ثرد جاری (که عبارتند از CurrentCulture و CurrentUICulture) برای فرمت کردن و یا انتخاب Resource مناسب تصمیم گیری میشود. برای تعیین کالچر جاری به صورت دستی میتوان بصورت زیر عمل کرد:
Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = new CultureInfo("fa-IR");
Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture("fa-IR");
دراینجا باید اشاره کنم که کار انتخاب Resource مناسب با توجه به کالچر ثرد جاری توسط ResourceProviderFactory پیشفرض دات نت انجام میشود. در مطالب بعدی به نحوه تعریف یک پرووایدر شخصی سازی شده هم خواهم پرداخت.

پشتیبانی از زبانهای مختلف در MVC
برای استفاده از ویژگی چندزبانه در MVC دو روش کلی وجود دارد.
1. استفاده از فایلهای Resource برای تمامی رشته‌های موجود
2. استفاده از View‌های مختلف برای هر زبان
البته روش سومی هم که از ترکیب این دو روش استفاده میکند نیز وجود دارد. انتخاب روش مناسب کمی به سلیقه‌ها و عادات برنامه نویسی بستگی دارد. اگر فکر میکنید که استفاده از ویوهای مختلف به دلیل جداسازی مفاهیم درگیر در کالچرها (مثل جانمایی اجزای مختلف ویوها یا بحث Direction) باعث مدیریت بهتر و کاهش هزینه‌های پشتیبانی میشود بهتر است از روش دوم یا ترکیبی از این دو روش استفاده کنید. خودم به شخصه سعی میکنم از روش اول استفاده کنم. چون معتقدم استفاده از ویوهای مختلف باعث افزایش بیش از اندازه حجم کار میشود. اما در برخی موارد استفاده از روش دوم یا ترکیبی از دو روش میتواند بهتر باشد.

تولید فایلهای Resource
بهترین مکان برای نگهداری فایلهای Resource در یک پروژه جداگانه است. در پروژه‌های از نوع وب‌سایت پوشه‌هایی با نام App_GlobalResources یا App_LocalResources وجود دارد که میتوان از آنها برای نگهداری و مدیریت این نوع فایلها استفاده کرد. اما همانطور که در اینجا توضیح داده شده است این روش مناسب نیست. بنابراین ابتدا یک پروژه مخصوص نگهداری فایلهای Resource ایجاد کنید و سپس اقدام به تهیه این فایلها نمایید. سعی کنید که عنوان این پروژه به صورت زیر باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره نحوه نامگذاری اشیای مختلف در دات نت به این مطلب رجوع کنید.
<SolutionName>.Resources
برای افزودن فایلهای Resource به این پروژه ابتدا برای انتخاب زبان پیش فرض محصول خود تصمیم بگیرید. پیشنهاد میکنم که از زبان انگلیسی (en-US) برای اینکار استفاده کنید. ابتدا یک فایل Resource (با پسوند resx.) مثلا با نام Texts.resx به این پروژه اضافه کنید. با افزودن این فایل به پروژه، ویژوال استودیو به صورت خودکار یک فایل cs. حاوی کلاس متناظر با این فایل را به پروژه اضافه میکند. این کار توسط ابزار توکاری به نام ResXFileCodeGenerator انجام میشود. اگر به پراپرتی‌های این فایل resx. رجوع کنید میتوانید این عنوان را در پراپرتی Custom Tool ببینید. البته ابزار دیگری برای تولید این کلاسها نیز وجود دارد. این ابزارهای توکار برای سطوح دسترسی مخنلف استفاده میشوند. ابزار پیش فرض در ویژوال استودیو یعنی همان ResXFileCodeGenerator، این کلاسها را با دسترسی internal تولید میکند که مناسب کار ما نیست. ابزار دیگری که برای اینکار درون ویژوال استودیو وجود دارد PublicResXFileCodeGenerator است و همانطور که از نامش پیداست از سطح دسترسی public استفاده میکند. برای تغییر این ابزار کافی است تا عنوان آن را دقیقا در پراپرتی Custom Tool تایپ کنید.

نکته: درباره پراپرتی مهم Build Action این فایلها در مطالب بعدی بیشتر بحث میشود.
برای تعیین سطح دسترسی Resource موردنظر به روشی دیگر، میتوانید فایل Resource را باز کرده و Access Modifier آن را به Public تغییر دهید.

سپس برای پشتیبانی از زبانی دیگر، یک فایل دیگر Resource به پروژه اضافه کنید. نام این فایل باید همنام فایل اصلی به همراه نام کالچر موردنظر باشد. مثلا برای زبان فارسی عنوان فایل باید Texts.fa-IR.resx یا به صورت ساده‌تر برای کالچر خنثی (بدون نام کشور) Texts.fa.resx باشد. دقت کنید اگر نام فایل را در همان پنجره افزودن فایل وارد کنید ویژوال استودیو این همنامی را به صورت هوشمند تشخیص داده و تغییراتی را در پراپرتی‌های پیش فرض فایل Resource ایجاد میکند.
نکته: این هوشمندی مرتبه نسبتا بالایی دارد. بدین صورت که تنها درصورتیکه عبارت بعد از نام فایل اصلی Resource (رشته بعد از نقطه مثلا fa در اینجا) متعلق به یک کالچر معتبر باشد این تغییرات اعمال خواهد شد.
مهمترین این تغییرات این است که ابزاری را برای پراپرتی Custom Tool این فایلها انتخاب نمیکند! اگر به پراپرتی فایل Texts.fa.resx مراجعه کنید این مورد کاملا مشخص است. در نتیجه دیگر فایل cs. حاوی کلاسی جداگانه برای این فایل ساخته نمیشود. همچنین اگر فایل Resource جدید را باز کنید میبنید که برای Access Modifier آن گزینه No Code Generation انتخاب شده است.
در ادامه شروع به افزودن عناوین موردنظر در این دو فایل کنید. در اولی (بدون نام زبان) رشته‌های مربوط به زبان انگلیسی و در دومی رشته‌های مربوط به زبان فارسی را وارد کنید. سپس در هرجایی که یک لیبل یا یک رشته برای نمایش وجود دارد از این کلیدهای Resource استفاده کنید مثل:
<SolutionName>.Resources.Texts.Save
<SolutionName>.Resources.Texts.Cancel

استفاده از Resource در ویومدل ها
دو خاصیت معروفی که در ویومدلها استفاده میشوند عبارتند از: DisplayName و Required. پشتیبانی از کلیدهای Resource به صورت توکار در خاصیت Required وجود دارد. برای استفاده از آنها باید به صورت زیر عمل کرد:
[Required(ErrorMessageResourceName = "ResourceKeyName", ErrorMessageResourceType = typeof(<SolutionName>.Resources.<ResourceClassName>))]
در کد بالا باید از نام فایل Resource اصلی (فایل اول که بدون نام کالچر بوده و به عنوان منبع پیشفرض به همراه یک فایل cs. حاوی کلاس مربوطه نیز هست) برای معرفی ErrorMessageResourceType استفاده کرد. چون ابزار توکار ویژوال استودیو از نام این فایل برای تولید کلاس مربوطه استفاده میکند.
متاسفانه خاصیت DisplayName که در فضای نام System.ComponentModel (در فایل System.dll) قرار دارد قابلیت استفاده از کلیدهای Resource را به صورت توکار ندارد. در دات نت 4 خاصیت دیگری در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations به نام Display (در فایل System.ComponentModel.DataAnnotations.dll) وجود دارد که این امکان را به صورت توکار دارد. اما قابلیت استفاده از این خاصیت تنها در MVC 3 وجود دارد. برای نسخه‌های قدیمیتر MVC امکان استفاده از این خاصیت حتی اگر نسخه فریمورک هدف 4 باشد وجود ندارد، چون هسته این نسخه‌های قدیمی امکان استفاده از ویژگی‌های جدید فریمورک با نسخه بالاتر را ندارد. برای رفع این مشکل میتوان کلاس خاصیت DisplayName را برای استفاده از خاصیت Display به صورت زیر توسعه داد:
public class LocalizationDisplayNameAttribute : DisplayNameAttribute
  {
    private readonly DisplayAttribute _display;
    public LocalizationDisplayNameAttribute(string resourceName, Type resourceType)
    {
      _display = new DisplayAttribute { ResourceType = resourceType, Name = resourceName };
    }
    public override string DisplayName
    {
      get
      {
        try
        {
          return _display.GetName();
        }
        catch (Exception)
        {
          return _display.Name;
        }
      }
    }
  }
در این کلاس با ترکیب دو خاصیت نامبرده امکان استفاده از کلیدهای Resource فراهم شده است. در پیاده سازی این کلاس فرض شده است که نسخه فریمورک هدف حداقل برابر 4 است. اگر از نسخه‌های پایین‌تر استفاده میکنید در پیاده سازی این کلاس باید کاملا به صورت دستی کلید موردنظر را از Resource معرفی شده بدست آورید. مثلا به صورت زیر:
public class LocalizationDisplayNameAttribute : DisplayNameAttribute
{
    private readonly PropertyInfo nameProperty;
    public LocalizationDisplayNameAttribute(string displayNameKey, Type resourceType = null)
        : base(displayNameKey)
    {
        if (resourceType != null)
            nameProperty = resourceType.GetProperty(base.DisplayName, BindingFlags.Static | BindingFlags.Public);
    }
    public override string DisplayName
    {
        get
        {
            if (nameProperty == null) base.DisplayName;
            return (string)nameProperty.GetValue(nameProperty.DeclaringType, null);
        }
    }
}
برای استفاده از این خاصیت جدید میتوان به صورت زیر عمل کرد:
[LocalizationDisplayName("ResourceKeyName", typeof(<SolutionName>.Resources.<ResourceClassName>))]
البته بیشتر خواص متداول در ویومدلها از ویژگی موردبحث پشتیبانی میکنند.
نکته: به کار گیری این روش ممکن است در پروژه‌های بزرگ کمی گیج کننده و دردسرساز بوده و باعث پیچیدگی بی‌مورد کد و نیز افزایش بیش از حد حجم کدنویسی شود. در مقاله آقای فیل هک (Model Metadata and Validation Localization using Conventions) روش بهتر و تمیزتری برای مدیریت پیامهای این خاصیت‌ها آورده شده است.

پشتیبانی از ویژگی چند زبانه
مرحله بعدی برای چندزبانه کردن پروژه‌های MVC تغییراتی است که برای مدیریت Culture جاری برنامه باید پیاده شوند. برای اینکار باید خاصیت CurrentUICulture در ثرد جاری کنترل و مدیریت شود. یکی از مکانهایی که برای نگهداری زبان جاری استفاده میشود کوکی است. معمولا برای اینکار از کوکی‌های دارای تاریخ انقضای طولانی استفاده میشود. میتوان از تنظیمات موجود در فایل کانفیگ برای ذخیره زبان پیش فرض سیستم نیز استفاه کرد.
روشی که معمولا برای مدیریت زبان جاری میتوان از آن استفاده کرد پیاده سازی یک کلاس پایه برای تمام کنترلرها است. کد زیر راه حل نهایی را نشان میدهد:
public class BaseController : Controller
  {
    private const string LanguageCookieName = "MyLanguageCookieName";
    protected override void ExecuteCore()
    {
      var cookie = HttpContext.Request.Cookies[LanguageCookieName];
      string lang;
      if (cookie != null)
      {
        lang = cookie.Value;
      }
      else
      {
        lang = ConfigurationManager.AppSettings["DefaultCulture"] ?? "fa-IR";
        var httpCookie = new HttpCookie(LanguageCookieName, lang) { Expires = DateTime.Now.AddYears(1) };
        HttpContext.Response.SetCookie(httpCookie);
      }
      Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture(lang);
      base.ExecuteCore();
    }
  }
راه حل دیگر استفاده از یک ActionFilter است که نحوه پیاده سازی یک نمونه از آن در زیر آورده شده است:
public class LocalizationActionFilterAttribute : ActionFilterAttribute
  {
    private const string LanguageCookieName = "MyLanguageCookieName";
    public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
    {
      var cookie = filterContext.HttpContext.Request.Cookies[LanguageCookieName];
      string lang;
      if (cookie != null)
      {
        lang = cookie.Value;
      }
      else
      {
        lang = ConfigurationManager.AppSettings["DefaultCulture"] ?? "fa-IR";
        var httpCookie = new HttpCookie(LanguageCookieName, lang) { Expires = DateTime.Now.AddYears(1) };
        filterContext.HttpContext.Response.SetCookie(httpCookie);
      }
      Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture(lang);
      base.OnActionExecuting(filterContext);
    }
  }
نکته مهم: تعیین زبان جاری (یعنی همان مقداردهی پراپرتی CurrentCulture ثرد جاری) در یک اکشن فیلتر بدرستی عمل نمیکند. برای بررسی بیشتر این مسئله ابتدا به تصویر زیر که ترتیب رخ‌دادن رویدادهای مهم در ASP.NET MVC را نشان میدهد دقت کنید:

همانطور که در تصویر فوق مشاهده میکنید رویداد OnActionExecuting که در یک اکشن فیلتر به کار میرود بعد از عملیات مدل بایندینگ رخ میدهد. بنابراین قبل از تعیین کالچر جاری، عملیات validation و یافتن متن خطاها از فایلهای Resource انجام میشود که منجر به انتخاب کلیدهای مربوط به کالچر پیشفرض سرور (و نه آنچه که کاربر تنظیم کرده) خواهد شد. بنابراین استفاده از یک اکشن فیلتر برای تعیین کالچر جاری مناسب نیست. راه حل مناسب استفاده از همان کنترلر پایه است، زیرا متد ExecuteCore قبل از تمامی این عملیات صدا زده میشود. بنابرابن همیشه کالچر تنظیم شده توسط کاربر به عنوان مقدار جاری آن در ثرد ثبت میشود.

امکان تعیین/تغییر زبان توسط کاربر
برای تعیین یا تغییر زبان جاری سیستم نیز روشهای گوناگونی وجود دارد. استفاده از زبان تنظیم شده در مرورگر کاربر، استفاده از عنوان زبان در آدرس صفحات درخواستی و یا تعیین زبان توسط کاربر در تنظیمات برنامه/سایت و ذخیره آن در کوکی یا دیتابیس و مواردی از این دست روشهایی است که معمولا برای تعیین زبان جاری از آن استفاده میشود. در کدهای نمونه ای که در بخشهای قبل آورده شده است فرض شده است که زبان جاری سیستم درون یک کوکی ذخیره میشود بنابراین برای استفاده از این روش میتوان از قطعه کدی مشابه زیر (مثلا در فایل Layout.cshtml_) برای تعیین و تغییر زبان استفاه کرد:
<select id="langs" onchange="languageChanged()">
  <option value="fa-IR">فارسی</option>
  <option value="en-US">انگلیسی</option>
</select>
<script type="text/javascript">
  function languageChanged() {
    setCookie("MyLanguageCookieName", $('#langs').val(), 365);
    window.location.reload();
  }
  document.ready = function () {
    $('#langs').val(getCookie("MyLanguageCookieName"));
  };
  function setCookie(name, value, exdays, path) {
    var exdate = new Date();
    exdate.setDate(exdate.getDate() + exdays);
    var newValue = escape(value) + ((exdays == null) ? "" : "; expires=" + exdate.toUTCString()) + ((path == null) ? "" : "; path=" + path) ;
    document.cookie = name + "=" + newValue;
  }
  function getCookie(name) {
    var i, x, y, cookies = document.cookie.split(";");
    for (i = 0; i < cookies.length; i++) {
      x = cookies[i].substr(0, cookies[i].indexOf("="));
      y = cookies[i].substr(cookies[i].indexOf("=") + 1);
      x = x.replace(/^\s+|\s+$/g, "");
      if (x == name) {
        return unescape(y);
      }
    }
  }
</script> 
متدهای setCookie و getCookie جاوا اسکریپتی در کد بالا از اینجا گرفته شده اند البته پس از کمی تغییر.
نکته: مطلب Cookieها بحثی نسبتا مفصل است که در جای خودش باید به صورت کامل آورده شود. اما در اینجا تنها به همین نکته اشاره کنم که عدم توجه به پراپرتی path کوکی‌ها در این مورد خاص برای خود من بسیار گیج‌کننده و دردسرساز بود. 
به عنوان راهی دیگر میتوان به جای روش ساده استفاده از کوکی، تنظیماتی در اختیار کاربر قرار داد تا بتواند زبان تنظیم شده را درون یک فایل یا دیتابیس ذخیره کرد البته با درنظر گرفتن مسائل مربوط به کش کردن این تنظیمات.
راه حل بعدی میتواند استفاده از تنظیمات مرورگر کاربر برای دریافت زبان جاری تنظیم شده است. مرورگرها تنظیمات مربوط به زبان را در قسمت Accept-Languages در HTTP Header درخواست ارسالی به سمت سرور قرار میدهند. بصورت زیر:
GET https://www.dntips.ir HTTP/1.1
...
Accept-Language: fa-IR,en-US;q=0.5
...
این هم تصویر مربوط به Fiddler آن:

نکته: پارامتر q در عبارت مشخص شده در تصویر فوق relative quality factor نام دارد و به نوعی مشخص کننده اولویت زبان مربوطه است. مقدار آن بین 0 و 1 است و مقدار پیش فرض آن 1 است. هرچه مقدار این پارامتر بیشتر باشد زبان مربوطه اولویت بالاتری دارد. مثلا عبارت زیر را درنظر بگیرید:
Accept-Language: fa-IR,fa;q=0.8,en-US;q=0.5,ar-BH;q=0.3
در این حالت اولویت زبان fa-IR برابر 1 و fa برابر 0.8 (fa;q=0.8) است. اولویت دیگر زبانهای تنظیم شده نیز همانطور که نشان داده شده است در مراتب بعدی قرار دارند. در تنظیم نمایش داده شده برای تغییر این تنظیمات در IE میتوان همانند تصویر زیر اقدام کرد:

در تصویر بالا زبان فارسی اولویت بالاتری نسبت به انگلیسی دارد. برای اینکه سیستم g11n دات نت به صورت خودکار از این مقادیر جهت زبان ثرد جاری استفاده کند میتوان از تنظیم زیر در فایل کانفیگ استفاده کرد:
<system.web>
    <globalization enableClientBasedCulture="true" uiCulture="auto" culture="auto"></globalization>
</system.web>
در سمت سرور نیز برای دریافت این مقادیر تنظیم شده در مرورگر کاربر میتوان از کدهای زیر استفاه کرد. مثلا در یک اکشن فیلتر:
var langs = filterContext.HttpContext.Request.UserLanguages;
پراپرتی UserLanguages از کلاس Request حاوی آرایه‌ای از استرینگ است. این آرایه درواقع از Split کردن مقدار Accept-Languages با کاراکتر ',' بدست می‌آید. بنابراین اعضای این آرایه رشته‌ای از نام زبان به همراه پارامتر q مربوطه خواهند بود (مثل "fa;q=0.8").
راه دیگر مدیریت زبانها استفاده از عنوان زبان در مسیر درخواستی صفحات است. مثلا آدرسی شبیه به www.MySite.com/fa/Employees نشان میدهد کاربر درخواست نسخه فارسی از صفحه Employees را دارد. نحوه استفاده از این عناوین و نیز موقعیت فیزیکی این عناوین در مسیر صفحات درخواستی کاملا به سلیقه برنامه نویس و یا کارفرما بستگی دارد. روش کلی بهره برداری از این روش در تمام موارد تقریبا یکسان است.
برای پیاده سازی این روش ابتدا باید یک route جدید در فایل Global.asax.cs اضافه کرد:
routes.MapRoute(
    "Localization", // Route name
    "{lang}/{controller}/{action}/{id}", // URL with parameters
    new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional } // Parameter defaults
);
دقت کنید که این route باید قبل از تمام routeهای دیگر ثبت شود. سپس باید کلاس پایه کنترلر را به صورت زیر پیاده سازی کرد:
public class BaseController : Controller
{
  protected override void ExecuteCore()
  {
    var lang = RouteData.Values["lang"];
    if (lang != null && !string.IsNullOrWhiteSpace(lang.ToString()))
    {
      Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture(lang.ToString());
    }
    base.ExecuteCore();
  }
}
این کار را در یک اکشن فیلتر هم میتوان انجام داد اما با توجه به توضیحاتی که در قسمت قبل داده شد استفاده از اکشن فیلتر برای تعیین زبان جاری کار مناسبی نیست.
نکته: به دلیل آوردن عنوان زبان در مسیر درخواستها باید کتترل دقیقتری بر کلیه مسیرهای موجود داشت!

استفاده از ویوهای جداگانه برای زبانهای مختلف
برای اینکار ابتدا ساختار مناسبی را برای نگهداری از ویوهای مختلف خود درنظر بگیرید. مثلا میتوانید همانند نامگذاری فایلهای Resource از نام زبان یا کالچر به عنوان بخشی از نام فایلهای ویو استفاده کنید و تمام ویوها را در یک مسیر ذخیره کنید. همانند تصویر زیر:

البته اینکار ممکن است به مدیریت این فایلها را کمی مشکل کند چون به مرور زمان تعداد فایلهای ویو در یک فولدر زیاد خواهد شد. روش دیگری که برای نگهداری این ویوها میتوان به کار برد استفاده از فولدرهای جداگانه با عناوین زبانهای موردنظر است. مانند تصویر زیر:

روش دیگری که برای نگهداری و مدیریت بهتر ویوهای زبانهای مختلف از آن استفاده میشود به شکل زیر است:

استفاه از هرکدام از این روشها کاملا به سلیقه و راحتی مدیریت فایلها برای برنامه نویس بستگی دارد. درهر صورت پس از انتخاب یکی از این روشها باید اپلیکشن خود را طوری تنظیم کنیم که با توجه به زبان جاری سیستم، ویوی مربوطه را جهت نمایش انتخاب کند.
مثلا برای روش اول نامگذاری ویوها میتوان از روش دستکاری متد OnActionExecuted در کلاس پایه کنترلر استفاده کرد:
public class BaseController : Controller
{
  protected override void OnActionExecuted(ActionExecutedContext context)
  {
    var view = context.Result as ViewResultBase;
    if (view == null) return; // not a view
    var viewName = view.ViewName;
    view.ViewName = GetGlobalizationViewName(viewName, context);
    base.OnActionExecuted(context);
  }
  private static string GetGlobalizationViewName(string viewName, ControllerContext context)
  {
    var cultureName = Thread.CurrentThread.CurrentUICulture.Name;
    if (cultureName == "en-US") return viewName; // default culture
    if (string.IsNullOrEmpty(viewName))
      return context.RouteData.Values["action"] + "." + cultureName; // "Index.fa"
    int i;
    if ((i = viewName.IndexOf('.')) > 0) // ex: Index.cshtml
      return viewName.Substring(0, i + 1) + cultureName + viewName.Substring(i); // "Index.fa.cshtml"
    return viewName + "." + cultureName; // "Index" ==> "Index.fa"
  }
}
همانطور که قبلا نیز شرح داده شد، چون متد ExecuteCore قبل از OnActionExecuted صدا زده میشود بنابراین از تنظیم درست مقدار کالچر در ثرد جاری اطمینان داریم.
روش دیگری که برای مدیریت انتخاب ویوهای مناسب استفاده از یک ویوانجین شخصی سازی شده است. مثلا برای روش سوم نامگذاری ویوها میتوان از کد زیر استفاده کرد:
public sealed class RazorGlobalizationViewEngine : RazorViewEngine
  {
    protected override IView CreatePartialView(ControllerContext controllerContext, string partialPath)
    {
      return base.CreatePartialView(controllerContext, GetGlobalizationViewPath(controllerContext, partialPath));
    }
    protected override IView CreateView(ControllerContext controllerContext, string viewPath, string masterPath)
    {
      return base.CreateView(controllerContext, GetGlobalizationViewPath(controllerContext, viewPath), masterPath);
    }
    private static string GetGlobalizationViewPath(ControllerContext controllerContext, string viewPath)
    {
      //var controllerName = controllerContext.RouteData.GetRequiredString("controller");
      var request = controllerContext.HttpContext.Request;
      var lang = request.Cookies["MyLanguageCookie"];
      if (lang != null && !string.IsNullOrEmpty(lang.Value) && lang.Value != "en-US")
      {
        var localizedViewPath = Regex.Replace(viewPath, "^~/Views/", string.Format("~/Views/Globalization/{0}/", lang.Value));
        if (File.Exists(request.MapPath(localizedViewPath))) viewPath = localizedViewPath;
      }
      return viewPath;
    }
و برای ثبت این ViewEngine در فایل Global.asax.cs خواهیم داشت:
protected void Application_Start()
{
  ViewEngines.Engines.Clear();
  ViewEngines.Engines.Add(new RazorGlobalizationViewEngine());
}

محتوای یک فایل Resource
ساختار یک فایل resx. به صورت XML استاندارد است. در زیر محتوای یک نمونه فایل Resource با پسوند resx. را مشاهده میکنید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<root>
  <!-- 
    Microsoft ResX Schema ...
    -->
  <xsd:schema id="root" xmlns="" xmlns:xsd="http://www.w3.org/2001/XMLSchema" xmlns:msdata="urn:schemas-microsoft-com:xml-msdata">
   ...
  </xsd:schema>
  <resheader name="resmimetype">
    <value>text/microsoft-resx</value>
  </resheader>
  <resheader name="version">
    <value>2.0</value>
  </resheader>
  <resheader name="reader">
    <value>System.Resources.ResXResourceReader, System.Windows.Forms, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089</value>
  </resheader>
  <resheader name="writer">
    <value>System.Resources.ResXResourceWriter, System.Windows.Forms, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089</value>
  </resheader>
  <data name="RightToLeft" xml:space="preserve">
    <value>false</value>
    <comment>RightToleft is false in English!</comment>
  </data>
</root>
در قسمت ابتدایی تمام فایلهای resx. که توسط ویژوال استودیو تولید میشود کامنتی طولانی وجود دارد که به صورت خلاصه به شرح محتوا و ساختار یک فایل Resource میپردازد. در ادامه تگ نسبتا طولانی xsd:schema قرار دارد. از این قسمت برای معرفی ساختار داده ای فایلهای XML استفاده میشود. برای آشنایی بیشتر با XSD (یا XML Schema) به اینجا مراجعه کنید. به صورت خلاصه میتوان گفت که XSD برای تعیین ساختار داده‌ها یا تعیین نوع داده ای اطلاعات موجود در یک فایل XML به کار میرود. درواقع تگهای XSD به نوعی فایل XML ما را Strongly Typed میکند. با توجه به اطلاعات این قسمت، فایلهای resx. شامل 4 نوع گره اصلی هستند که عبارتند از: metadata و assembly و data و resheader. در تعریف هر یک از گره‌ها در این قسمت مشخصاتی چون نام زیر گره‌های قابل تعریف در هر گره و نام و نوع خاصیتهای هر یک معرفی شده است.
بخش موردنظر ما در این مطلب قسمت انتهایی این فایلهاست (تگهای resheader و data). همانطور در بالا مشاهده میکنید تگهای reheader شامل تنظیمات مربوط به فایل resx. با ساختاری ساده به صورت name/value است. یکی از این تنظیمات resmimetype فایل resource را معرفی میکند که درواقع مشخص کننده نوع محتوای (Content Type) فایل XML است(^). برای فایلهای resx این مقدار برابر text/microsoft-resx است. تنظیم بعدی نسخه مربوط به فایل resx (یا Microsoft ResX Schema) را نشان میدهد. در حال حاضر نسخه جاری (در VS 2010) برابر 2.0 است. تنظیم بعدی مربوط به کلاسهای reader و writer تعریف شده برای استفاده از این فایلهاست. به نوع این کلاسهای خواننده و نویسنده فایلهای resx. و مکان فیزیکی و فضای نام آنها دقت کنید که در مطالب بعدی از آنها برای ویرایش و بروزرسانی فایلهای resource در زمان اجرا استفاده خواهیم کرد.
در پایان نیز تگهای data که برای نگهداری داده‌ها از آنها استفاده میشود. هر گره data شامل یک خاصیت نام (name) و یک زیرگره مقدار (value) است. البته امکان تعیین یک کامنت در زیرگره comment نیز وجود دارد که اختیاری است. هر گره data مینواند شامل خاصیت type و یا mimetype نیز باشد. خاصیت type مشخص کننده نوعی است که تبدیل text/value را با استفاده از ساختار TypeConverter پشتیبانی میکند. البته اگر در نوع مشخص شده این پشتیبانی وجود نداشته باشد، داده موردنظر پس از سریالایز شدن با فرمت مشخص شده در خاصیت mimetype ذخیره میشود. این mimetype اطلاعات موردنیاز را برای کلاس خواننده این فایلها (ResXResourceReader به صورت پیشفرض) جهت چگونگی بازیابی آبجکت موردنظر فراهم میکند. مشخص کردن این دو خاصیت برای انواع رشته ای نیاز نیست. انواع mimetype قابل استفاده عبارتند از:
- application/x-microsoft.net.object.binary.base64: آبجکت موردنظر باید با استفاده از کلاس System.Runtime.Serialization.Formatters.Binary.BinaryFormatter سریالایز شده و سپس با فرمت base64 به یک رشته انکد شود (راجع به انکدینگ base64 ^ و ^).
- application/x-microsoft.net.object.soap.base64: آبجکت موردنظر باید با استفاده از کلاس System.Runtime.Serialization.Formatters.Soap.SoapFormatter سریالایز شده و سپس با فرمت base64 به یک رشته انکد شود.
- application/x-microsoft.net.object.bytearray.base64: آبجکت ابتدا باید با استفاده از یک System.ComponentModel.TypeConverter به آرایه ای از بایت سریالایز شده و سپس با فرمت base64 به یک رشته انکد شود.
نکته: امکان جاسازی کردن (embed) فایلهای resx. در یک اسمبلی یا کامپایل مستقیم آن به یک سَتِلایت اسمبلی (ترجمه مناسبی برای satellite assembly پیدا نکردم، چیزی شبیه به اسمبلی قمری یا وابسته و از این قبیل ...) وجود ندارد. ابتدا باید این فایلهای resx. به فایلهای resources. تبدیل شوند. اینکار با استفاده از ابزار Resource File Generator (نام فایل اجرایی آن resgen.exe است) انجام میشود (^ و ^). سپس میتوان با استفاده از Assembly Linker ستلایت اسمبلی مربوطه را تولید کرد (^). کل این عملیات در ویژوال استودیو با استفاده از ابزار msbuild به صورت خودکار انجام میشود!

نحوه یافتن کلیدهای Resource در بین فایلهای مختلف Resx توسط پرووایدر پیش فرض در دات نت
عملیات ابتدا با بررسی خاصیت CurrentUICulture از ثرد جاری آغاز میشود. سپس با استفاده از عنوان استاندارد کالچر جاری، فایل مناسب Resource یافته میشود. در نهایت بهترین گزینه موجود برای کلید درخواستی از منابع موجود انتخاب میشود. مثلا اگر کالچر جاری fa-IR و کلید درخواستی از کلاس Texts باشد ابتدا جستجو برای یافتن فایل Texts.fa-IR.resx آغاز میشود و اگر فایل موردنظر یا کلید درخواستی در این فایل یافته نشد جستجو در فایل Texts.fa.resx ادامه می‌یابد. اگر باز هم یافته نشد درنهایت این عملیات جستجو در فایل resource اصلی خاتمه می‌یابد و مقدار کلید منبع پیش فرض به عنوان نتیجه برگشت داده میشود. یعنی در تمامی حالات سعی میشود تا دقیقترین و بهترین و نزدیکترین نتیجه انتخاب شود. البته درصورتیکه از یک پرووایدر شخصی سازی شده برای کار خود استفاده میکنید باید چنین الگوریتمی را جهت یافتن کلیدهای منابع خود از فایلهای Resource (یا هرمنبع دیگر مثل دیتابیس یا حتی یک وب سرویس) درنظر بگیرید.

Globalization در کلاینت (javascript g11n)
یکی دیگر از موارد استفاده g11n در برنامه نویسی سمت کلاینت است. با وجود استفاده گسترده از جاوا اسکریپت در برنامه نویسی سمت کلاینت در وب اپلیکیشنها، متاسفانه تا همین اواخر عملا ابزار یا کتابخانه مناسبی برای مدیریت g11n در این زمینه وجود نداشته است. یکی از اولین کتابخانه‌های تولید شده در این زمینه کتابخانه jQuery Globalization است که توسط مایکروسافت توسعه داده شده است (برای آشنایی بیشتر با این کتابخانه به ^ و ^ مراجعه کنید). این کتابخانه بعدا تغییر نام داده و اکنون با عنوان Globalize شناخته میشود. Globalize یک کتابخانه کاملا مستقل است که وابستگی به هیچ کتابخانه دیگر ندارد (یعنی برای استفاده از آن نیازی به jQuery نیست). این کتابخانه حاوی کالچرهای بسیاری است که عملیات مختلفی چون فرمت و parse انواع داده‌ها را نیز در سمت کلاینت مدیریت میکند. همچنین با فراهم کردن منابعی حاوی جفتهای key/culture میتوان از مزایایی مشابه مواردی که در این مطلب بحث شد در سمت کلاینت نیز بهره برد. نشانی این کتابخانه در github اینجا است. با اینکه خود این کتابخانه ابزار کاملی است اما در بین کالچرهای موجود در فایلهای آن متاسفانه پشتیبانی کاملی از زبان فارسی نشده است. ابزار دیگری که برای اینکار وجود دارد پلاگین jquery localize است که برای بحث g11n رشته‌ها پیاده‌سازی بهتر و کاملتری دارد.

در مطالب بعدی به مباحث تغییر مقادیر کلیدهای فایلهای resource در هنگام اجرا با استفاده از روش مستقیم تغییر محتوای فایلها و کامپایل دوباره توسط ابزار msbuild و نیز استفاده از یک ResourceProvider شخصی سازی شده به عنوان یک راه حل بهتر برای اینکار میپردازم.
در تهیه این مطلب از منابع زیر استفاده شده است:

مطالب
زیر نویس فارسی ویدیوهای ساخت برنامه‌های مترو توسط سی شارپ و XAML - قسمت آخر

زیرنویس‌های فارسی قسمت آخر «Building Windows 8 Metro Apps in C# and XAML» را از اینجا می‌تونید دریافت کنید.

این قسمت برای کسانی که می‌خواهند مروری بر مفاهیم Binding موجود در WPF و سیلورلایت داشته باشند و همچنین تفاوت‌های آن‌را با نمونه موجود در WinRT بررسی کنند، بسیار مفید است. در کل سیستم Binding موجود در WinRT یک نمونه ساده شده آنچیزی است که در سیلورلایت موجود است (و البته سیلورلایت هم یک نمونه ساده شده WPF است!).
برای مثال خاصیت UpdateSourceTrigger موجود در عبارات Binding مرتبط با WPF و سیلورلایت فعلا در WinRT وجود ندارد.
تفاوت دیگر این است که هرچند اینترفیس INotifyPropertyChanged در WinRT هم وجود دارد اما نمونه مهیای در فضای نام جدیدی به نام windows.ui.xaml.data توسط WinRT شناسایی می‌شود و اگر کدهای سایر فناوری‌های مشابه را به سیستم مترو تبدیل کنید، کار نخواهند کرد! چون این اینترفیس پیشتر در فضای نام System.ComponentModel تعریف شده بود و هنوز هم حضور دارد (فقط در حد یک تغییر سطر تعاریف فضاهای نام کفایت می‌کند).
یک تله دیگر هم در WinRT وجود دارد. در اینجا هم کلاسی به نام DependencyObject وجود دارد که ... معادل نمونه مشابه WPF و Silverlight نیست و XAML امکان تشخیص خودکار تغییرات خواص آن‌را ندارد.
همچنین اینترفیس INotifyCollectionChanged مرتبط با ObservableCollection موجود در WPF و Silverlight در WinRT فعلا وجود خارجی ندارند (هرچند هنوز در خود دات نت فریم ورک وجود دارند، اما کار نمی‌کنند). به نظر قرار است تا قبل از ارائه نهایی ویندوز 8 در این مورد تصمیم گیری شود. اما در اینجا باید از IObservableVector استفاده کرد! (کلا این کلمه Vector ابراز وجود زاید طراحان سی++ مترو است! یعنی ما هنوز هم زنده‌ایم و سی++ هنوز هم مهم است!)
نحوه گروه بندی اطلاعات نیز تغییر کرده است و باید منبع داده‌ای، اینترفیس جدید IGroupInfo را پیاده سازی کند. به علاوه CollectionViewSource آن نیز فعلا قابلیت‌های جستجو و مرتب سازی موجود در WPF و سیلورلایت را ارائه نمی‌دهد.

مطالب
تهیه قالب برای ارسال ایمیل‌ها در ASP.NET Core توسط Razor Viewها
برای ارسال متن ایمیل‌ها، یا می‌توان یک سری رشته را با هم جمع زد و ارسال کرد و یا یک View را به همراه ViewModel آن، طراحی و سپس این View را تبدیل به یک رشته کرد. روش دوم هم قابلیت طراحی بهتری دارد و هم نگهداری و توسعه‌ی آن ساده‌تر است. در ادامه روش تبدیل Razor Viewهای ASP.NET Core را به یک رشته، بررسی می‌کنیم.


تهیه سرویسی برای رندر کردن Razor Viewها به صورت یک رشته

در ادامه کدهای کامل سرویسی را که توسط RazorViewEngine کار رندر کردن یک View و تبدیل آن‌را به رشته انجام می‌دهد، ملاحظه می‌کنید:
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Abstractions;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.ModelBinding;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Rendering;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.ViewFeatures;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.AspNetCore.Routing;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection.Extensions;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using System.IO;
using System.Threading.Tasks;
using System;
 
namespace WebToolkit
{
    public static class RazorViewToStringRendererExtensions
    {
        public static IServiceCollection AddRazorViewRenderer(this IServiceCollection services)
        {
            services.TryAddSingleton<IHttpContextAccessor, HttpContextAccessor>();
            services.AddScoped<IViewRendererService, ViewRendererService>();
            return services;
        }
    }
 
    public interface IViewRendererService
    {
        Task<string> RenderViewToStringAsync(string viewNameOrPath);
        Task<string> RenderViewToStringAsync<TModel>(string viewNameOrPath, TModel model);
    }
 
    /// <summary>
    /// Modified version of: https://github.com/aspnet/Entropy/blob/dev/samples/Mvc.RenderViewToString/RazorViewToStringRenderer.cs
    /// </summary>
    public class ViewRendererService : IViewRendererService
    {
        private readonly IRazorViewEngine _viewEngine;
        private readonly ITempDataProvider _tempDataProvider;
        private readonly IServiceProvider _serviceProvider;
        private readonly IHttpContextAccessor _httpContextAccessor;
 
        public ViewRendererService(
                    IRazorViewEngine viewEngine,
                    ITempDataProvider tempDataProvider,
                    IServiceProvider serviceProvider,
                    IHttpContextAccessor httpContextAccessor)
        {
            _viewEngine = viewEngine;
            _tempDataProvider = tempDataProvider;
            _serviceProvider = serviceProvider;
            _httpContextAccessor = httpContextAccessor;
        }
 
        public Task<string> RenderViewToStringAsync(string viewNameOrPath)
        {
            return RenderViewToStringAsync(viewNameOrPath, string.Empty);
        }
 
        public async Task<string> RenderViewToStringAsync<TModel>(string viewNameOrPath, TModel model)
        {
            var actionContext = getActionContext();
 
            var viewEngineResult = _viewEngine.FindView(actionContext, viewNameOrPath, isMainPage: false);
            if (!viewEngineResult.Success)
            {
                viewEngineResult = _viewEngine.GetView("~/", viewNameOrPath, isMainPage: false);
                if (!viewEngineResult.Success)
                {
                    throw new FileNotFoundException($"Couldn't find '{viewNameOrPath}'");
                }
            }
 
            var view = viewEngineResult.View;
            using (var output = new StringWriter())
            {
                var viewDataDictionary = new ViewDataDictionary<TModel>(new EmptyModelMetadataProvider(), new ModelStateDictionary())
                {
                    Model = model
                };
 
                var viewContext = new ViewContext(
                    actionContext,
                    view,
                    viewDataDictionary,
                    new TempDataDictionary(actionContext.HttpContext, _tempDataProvider),
                    output,
                    new HtmlHelperOptions());
                await view.RenderAsync(viewContext).ConfigureAwait(false);
                return output.ToString();
            }
        }
 
        private ActionContext getActionContext()
        {
            var httpContext = _httpContextAccessor?.HttpContext;
            if (httpContext != null)
            {
                return new ActionContext(httpContext, httpContext.GetRouteData(), new ActionDescriptor());
            }
 
            httpContext = new DefaultHttpContext { RequestServices = _serviceProvider };
            return new ActionContext(httpContext, new RouteData(), new ActionDescriptor());
        }
    }
}
توضیحات:
اصل این کد متعلق است به مایکروسافت در اینجا. اما در کدهای فوق سه قسمت آن بهبود یافته‌است:
الف) به سازنده‌ی کلاس، سرویس IHttpContextAccessor نیز تزریق شده‌است تا بتوان به HttpContext و اطلاعات آن دسترسی یافت. حالت پیش فرض آن، استفاده از new DefaultHttpContext است. در این حالت اگر در قالب‌های ایمیل‌های خود از Url.Action استفاده کنید، استثنای index out of range مربوط به یافت نشدن مسیریابی‌ها را دریافت خواهید کرد. علت اینجا است که new DefaultHttpContext حاوی اطلاعات مسیریابی درخواست جاری سیستم نیست. به همین جهت توسط IHttpContextAccessor در متد getActionContext، کار مقدار دهی قسمت مسیریابی صورت گرفته‌است.
ب) در کدهای مثال اصلی، فقط viewEngine.FindView ذکر شده‌است. این متد حالت‌های یافتن Viewهایی را به صورت FolderName/ViewName، پشتیبانی می‌کند. اگر بخواهیم یک مسیر کامل را مانند "Areas/Identity/Views/EmailTemplates/_RegisterEmailConfirmation.cshtml/~" ذکر کنیم، کار نمی‌کند. به همین جهت در ادامه، بررسی viewEngine.GetView نیز اضافه شده‌است تا این نقصان را پوشش دهد.
ج) یک overload اضافه‌تر هم جهت رندر یک View بدون مدل نیز به آن اضافه شده‌است.


روش استفاده‌ی از سرویس ViewRenderer

اسمبلی که این سرویس در آن تعریف می‌شود باید دارای وابستگی‌های ذیل باشد:
{ 
    "dependencies": {
        "Microsoft.AspNetCore.Mvc.ViewFeatures": "1.1.0",
        "Microsoft.AspNetCore.Mvc.Razor": "1.1.0"
    }
}
سپس در متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه، سرویس‌های مورد نیاز را اضافه کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
   services.AddRazorViewRenderer();
}
کار متد AddRazorViewRenderer، افزودن سرویس‌های IViewRendererService و همچنین IHttpContextAccessor است.
پس از ثبت سرویس‌های مورد نیاز، اکنون می‌توان سرویس IViewRendererService را به سازنده‌ی کنترلرها و یا کلاس‌های برنامه تزریق و از متدهای RenderViewToStringAsync آن استفاده کرد:
public class RenderController : Controller
{
    private readonly IViewRendererService _viewRenderService;
    public RenderController(IViewRendererService viewRenderService)
    {
        _viewRenderService = viewRenderService;
    }
 
    public async Task<IActionResult> RenderInviteView()
    {
        var viewModel = new InviteViewModel
        {
            UserId = "1",
            UserName = "Vahid"
        };
        var emailBody = await _viewRenderService.RenderViewToStringAsync("EmailTemplates/Invite", viewModel).ConfigureAwait(false);
        //todo: send emailBody
        return Content(emailBody);
    }
}
برای مثال در اینجا در قالب Invite (یا فایل invite.cshtml) واقع در پوشه‌ی EmailTemplates، جهت ساخت متن ایمیل استفاده شده‌است.


چند نکته‌ی تکمیلی در مورد قالب‌های ایمیل

- پیش فرض این سرویس، یافتن Viewها در پوشه‌ی Views است؛ مانند: Views\EmailTemplates\_EmailsLayout.cshtml
مگر اینکه مسیر آن‌را به صورت کامل توسط filename.cshtml/.../~ ذکر کنید و در این حالت ذکر پسوند فایل الزامی است.
- ایمیل‌ها می‌توانند دارای Layout هم باشند. برای مثال فایل Views\EmailTemplates\_EmailsLayout.cshtml را با محتوای ذیل ایجاد کنید:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta http-equiv="Content-Language" content="fa" />
    <meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=utf-8" />
    <style type='text/css'>
     .main {
            font-size: 9pt;
            font-family: Tahoma;
     }
    </style>
</head>
<body bgcolor="whitesmoke" style="font-size: 9pt; font-family: Tahoma; background-color: whitesmoke; direction: rtl;">
   <div class="main">@RenderBody()</div>
</body>
</html>
در اینجا RenderBody@ را مشاهده می‌کنید که محل رندر شدن ایمیل‌های برنامه است.
به علاوه در اینجا جهت ارسال ایمیل‌ها باید هر نوع شیوه نامه‌ای، به صورت صریح قید شود (inline css) و نباید فایل css ایی را لینک کنید.
- پس از اینکه فایل layout خاص ارسال ایمیل‌های خودتان را طراحی کردید، اکنون قالب یکی از ایمیل‌های برنامه، یک چنین فرمتی را پیدا می‌کند که Layout در ابتدای آن ذکر شده‌است:
 @using Sample.ViewModels
@model RegisterEmailConfirmationViewModel
@{
Layout = "~/Views/EmailTemplates/_EmailsLayout.cshtml";
}
با سلام
<br />
 اکانت شما با مشخصات ذیل ایجاد گردید:
....
- حتما تولید لینک‌ها را به صورت مطلق و نه نسبی انجام دهید. اینکار توسط قید صریح protocol صورت می‌گیرد:
 <a style="direction:ltr" href="@Url.Action("Index", "Home", values: new { area = "" }, protocol: this.Context.Request.Scheme)">@Model.EmailSignature</a>
مطالب
افزودن و اعتبارسنجی خودکار Anti-Forgery Tokens در برنامه‌های Angular مبتنی بر ASP.NET Core
Anti-forgery tokens یک مکانیزم امنیتی، جهت مقابله با حملات CSRF هستند. در برنامه‌های ASP.NET Core، فرم‌های دارای Tag Helper مانند asp-controller و asp-action به صورت خودکار دارای یک فیلد مخفی حاوی این token، به همراه تولید یک کوکی مخصوص جهت تعیین اعتبار آن خواهند بود. البته در برنامه‌های ASP.NET Core 2.0 تمام فرم‌ها، چه حاوی Tag Helpers باشند یا خیر، به همراه درج این توکن تولید می‌شوند.
برای مثال در برنامه‌های ASP.NET Core، یک چنین فرمی:
<form asp-controller="Manage" asp-action="ChangePassword" method="post">   
   <!-- Form details --> 
</form>
به صورت ذیل رندر می‌شود که حاوی قسمتی از Anti-forgery token است و قسمت دیگر آن در کوکی مرتبط درج می‌شود:
<form method="post" action="/Manage/ChangePassword">   
  <!-- Form details --> 
  <input name="__RequestVerificationToken" type="hidden" value="CfDJ8NrAkSldwD9CpLR...LongValueHere!" /> 
</form>
در این مطلب چگونگی شبیه سازی این عملیات را در برنامه‌های Angular که تمام تبادلات آن‌ها Ajax ایی است، بررسی خواهیم کرد.


تولید خودکار کوکی‌های Anti-forgery tokens برای برنامه‌های Angular

در سمت Angular، مطابق مستندات رسمی آن (^ و ^)، اگر کوکی تولید شده‌ی توسط برنامه، دارای نام مشخص «XSRF-TOKEN» باشد، کتابخانه‌ی HTTP آن به صورت خودکار مقدار آن‌را استخراج کرده و به درخواست بعدی ارسالی آن اضافه می‌کند. بنابراین در سمت ASP.NET Core تنها کافی است کوکی مخصوص فوق را تولید کرده و به Response اضافه کنیم. مابقی آن توسط Angular به صورت خودکار مدیریت می‌شود.
می‌توان اینکار را مستقیما داخل متد Configure کلاس آغازین برنامه انجام داد و یا بهتر است جهت حجیم نشدن این فایل و مدیریت مجزای این مسئولیت، یک میان‌افزار مخصوص آن‌را تهیه کرد:
using System;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Antiforgery;
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Utils
{
    public class AntiforgeryTokenMiddleware
    {
        private readonly RequestDelegate _next;
        private readonly IAntiforgery _antiforgery;

        public AntiforgeryTokenMiddleware(RequestDelegate next, IAntiforgery antiforgery)
        {
            _next = next;
            _antiforgery = antiforgery;
        }

        public Task Invoke(HttpContext context)
        {
            var path = context.Request.Path.Value;
            if (path != null && !path.StartsWith("/api/", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
            {
                var tokens = _antiforgery.GetAndStoreTokens(context);
                context.Response.Cookies.Append(
                      key: "XSRF-TOKEN",
                      value: tokens.RequestToken,
                      options: new CookieOptions
                      {
                          HttpOnly = false // Now JavaScript is able to read the cookie
                      });
            }
            return _next(context);
        }
    }

    public static class AntiforgeryTokenMiddlewareExtensions
    {
        public static IApplicationBuilder UseAntiforgeryToken(this IApplicationBuilder builder)
        {
            return builder.UseMiddleware<AntiforgeryTokenMiddleware>();
        }
    }
}
توضیحات تکمیلی:
- در اینجا ابتدا سرویس IAntiforgery به سازنده‌ی کلاس میان افزار تزریق شده‌است. به این ترتیب می‌توان به سرویس توکار تولید توکن‌های Antiforgery دسترسی یافت. سپس از این سرویس جهت دسترسی به متد GetAndStoreTokens آن برای دریافت محتوای رشته‌ای نهایی این توکن استفاده می‌شود.
- اکنون که به این توکن دسترسی پیدا کرده‌ایم، تنها کافی است آن‌را با کلید مخصوص XSRF-TOKEN که توسط Angular شناسایی می‌شود، به مجموعه‌ی کوکی‌های Response اضافه کنیم.
- علت تنظیم مقدار خاصیت HttpOnly به false، این است که کدهای جاوا اسکریپتی Angular بتوانند به مقدار این کوکی دسترسی پیدا کنند.

پس از تدارک این مقدمات، کافی است متد الحاقی کمکی UseAntiforgeryToken فوق را به نحو ذیل به متد Configure کلاس آغازین برنامه اضافه کنیم؛ تا کار نصب میان افزار AntiforgeryTokenMiddleware، تکمیل شود:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env, ILoggerFactory loggerFactory)
{
   app.UseAntiforgeryToken();


پردازش خودکار درخواست‌های ارسالی از طرف Angular

تا اینجا برنامه‌ی سمت سرور ما کوکی‌های مخصوص Angular را با کلیدی که توسط آن شناسایی می‌شود، تولید کرده‌است. در پاسخ، Angular این کوکی را در هدر مخصوصی به نام «X-XSRF-TOKEN» به سمت سرور ارسال می‌کند (ابتدای آن یک X اضافه‌تر دارد).
به همین جهت به متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و این هدر مخصوص را معرفی می‌کنیم تا دقیقا مشخص گردد، این توکن از چه قسمتی باید جهت پردازش استخراج شود:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
      services.AddAntiforgery(x => x.HeaderName = "X-XSRF-TOKEN");
      services.AddMvc();
}

یک نکته: اگر می‌خواهید این کلیدهای هدر پیش فرض Angular را تغییر دهید، باید یک CookieXSRFStrategy سفارشی را برای آن تهیه کنید.


اعتبارسنجی خودکار Anti-forgery tokens در برنامه‌های ASP.NET Core

ارسال کوکی اطلاعات Anti-forgery tokens و سپس دریافت آن توسط برنامه، تنها یک قسمت از کار است. قسمت بعدی، بررسی معتبر بودن آن‌ها در سمت سرور است. روش متداول انجام اینکار‌، افزودن ویژگی [ValidateAntiForgeryToken]  به هر اکشن متد مزین به [HttpPost] است:
  [HttpPost] 
  [ValidateAntiForgeryToken] 
  public IActionResult ChangePassword() 
  { 
    // ... 
    return Json(…); 
  }
هرچند این روش کار می‌کند، اما در ASP.NET Core، فیلتر توکار دیگری به نام AutoValidateAntiForgeryToken نیز وجود دارد. کار آن دقیقا همانند فیلتر ValidateAntiForgeryToken است؛ با این تفاوت که از حالت‌های امنی مانند GET و HEAD صرفنظر می‌کند. بنابراین تنها کاری را که باید انجام داد، معرفی این فیلتر توکار به صورت یک فیلتر سراسری است، تا به تمام اکشن متدهای HttpPost برنامه به صورت خودکار اعمال شود:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
       services.AddAntiforgery(x => x.HeaderName = "X-XSRF-TOKEN");
       services.AddMvc(options =>
       {
           options.Filters.Add(new AutoValidateAntiforgeryTokenAttribute());
       });
}
به این ترتیب دیگر نیازی نیست تا ویژگی ValidateAntiForgeryToken را به تک تک اکشن متدهای از نوع HttpPost برنامه به صورت دستی اعمال کرد.

یک نکته: در این حالت بررسی سراسری، اگر در موارد خاصی نیاز به این اعتبارسنجی خودکار نبود، می‌توان از ویژگی [IgnoreAntiforgeryToken] استفاده کرد.


آزمایش برنامه

برای آزمایش مواردی را که تا کنون بررسی کردیم، همان مثال «فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular - قسمت پنجم - ارسال اطلاعات به سرور» را بر اساس نکات متدهای ConfigureServices و Configure مطلب جاری تکمیل می‌کنیم. سپس برنامه را اجرا می‌کنیم:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، در اولین بار درخواست برنامه، کوکی مخصوص Angular تولید شده‌است.
در ادامه اگر فرم را تکمیل کرده و ارسال کنیم، وجود هدر ارسالی از طرف Angular مشخص است و همچنین خروجی هم با موفقیت دریافت شده‌است:



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-template-driven-forms-lab-09.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دو پنجره‌ی کنسول مجزا را باز کنید. در اولی دستورات
>npm install
>ng build --watch
و در دومی دستورات ذیل را اجرا کنید:
>dotnet restore
>dotnet watch run
اکنون می‌توانید برنامه را در آدرس http://localhost:5000 مشاهده و اجرا کنید.
مطالب
بازسازی جدول MigrationHistory با کد نویسی در EF Code first
فرض کنید با استفاده از ابزار EF Power tools معادل Code first یک بانک اطلاعاتی موجود را تهیه کرده‌اید. اکنون برای استفاده از آن با گردش کاری متداول EF Code first نیاز است تا جدولی را به نام MigrationHistory نیز به این بانک اطلاعاتی اضافه کنیم. از این جدول برای نگهداری سوابق به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی بر اساس مدل‌های برنامه و سپس مقایسه آن‌ها استفاده می‌شود. یا حتی ممکن است به اشتباه در حین کار با بانک اطلاعاتی این جدول حذف شده باشد. روش باز تولید آن توسط دستورهای پاور شل به سادگی اجرای سه دستور ذیل است:
enable-migrations
add-migration Initial -IgnoreChanges
update-database
IgnoreChanges سبب می‌شود تا EF فرض کند، تطابق یک به یکی بین مدل‌های برنامه و ساختار جداول بانک اطلاعاتی وجود دارد. سپس بر این اساس، جدول MigrationHistory جدیدی را آغاز می‌کند.

سؤال: چگونه می‌توان همین عملیات را با کدنویسی انجام داد؟

متد UpdateDatabase کلاس ذیل، دقیقا معادل است با اجرای سه دستور فوق :
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Data.Entity.Migrations.Design;

namespace EFTests
{
    /// <summary>
    /// Using Entity Framework Code First with an existing database.
    /// </summary>
    public static class CreateMigrationHistory
    {
        /// <summary>
        /// Creates a new '__MigrationHistory' table.
        /// Enables migrations using Entity Framework Code First on an existing database.
        /// </summary>        
        public static void UpdateDatabase(DbMigrationsConfiguration configuration)
        {            
            var scaffolder = new MigrationScaffolder(configuration);
            // Creates an empty migration, so that the future migrations will start from the current state of your database.
            var scaffoldedMigration = scaffolder.Scaffold("IgnoreChanges", ignoreChanges: true);

            // enable-migrations
            // add-migration Initial -IgnoreChanges
            configuration.MigrationsAssembly = new MigrationCompiler(ProgrammingLanguage.CSharp.ToString())
                                                .Compile(configuration.MigrationsNamespace, scaffoldedMigration);

            // update-database  
            var dbMigrator = new DbMigrator(configuration);            
            dbMigrator.Update();
        }
    }
}
توضیحات
MigrationScaffolder کار تولید خودکار کلاس‌های cs مهاجرت‌های EF را انجام می‌دهد. زمانیکه به متد Scaffold آن پارامتر ignoreChanges: true ارسال شود، کلاس مهاجرتی را ایجاد می‌کند که خالی است (متدهای up و down آن خالی تشکیل می‌شوند). سپس این کلاس‌ها کامپایل شده و در حین اجرای برنامه مورد استفاده قرار می‌گیرند.

برای استفاده از آن، نیاز به کلاس MigrationCompiler خواهید داشت. این کلاس در مجموعه آزمون‌های واحد EF به عنوان یک کلاس کمکی وجود دارد: MigrationCompiler.cs
صرفا جهت تکمیل بحث و همچنین سهولت ارجاعات آتی، کدهای آن در ذیل نیز ذکر خواهد شد:
using System;
using System.CodeDom.Compiler;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel;
using System.Data.Common;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Data.Entity.Migrations.Design;
using System.Data.Entity.Spatial;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;
using System.Reflection;
using System.Resources;
using System.Text;

namespace EF_General.Models.Ex22
{
    public enum ProgrammingLanguage
    {
        CSharp,
        VB
    }

    public class MigrationCompiler
    {
        private readonly CodeDomProvider _codeProvider;

        public MigrationCompiler(string language)
        {
            _codeProvider = CodeDomProvider.CreateProvider(language);
        }

        public Assembly Compile(string @namespace, params ScaffoldedMigration[] scaffoldedMigrations)
        {
            var options = new CompilerParameters
            {
                GenerateExecutable = false,
                GenerateInMemory = true
            };

            options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(string).Assembly.Location);
            options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(Expression).Assembly.Location);
            options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(DbMigrator).Assembly.Location);
            options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(DbContext).Assembly.Location);
            options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(DbConnection).Assembly.Location);
            options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(Component).Assembly.Location);
            options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(MigrationCompiler).Assembly.Location);
            options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(DbGeography).Assembly.Location);

            var embededResources = GenerateEmbeddedResources(scaffoldedMigrations, @namespace);
            foreach (var resource in embededResources)
                options.EmbeddedResources.Add(resource);

            var sources = scaffoldedMigrations.SelectMany(g => new[] { g.UserCode, g.DesignerCode });

            var compilerResults = _codeProvider.CompileAssemblyFromSource(options, sources.ToArray());
            foreach (var resource in embededResources)
                File.Delete(resource);

            if (compilerResults.Errors.Count > 0)
            {
                throw new InvalidOperationException(BuildCompileErrorMessage(compilerResults.Errors));
            }

            return compilerResults.CompiledAssembly;
        }

        private static string BuildCompileErrorMessage(CompilerErrorCollection errors)
        {
            var stringBuilder = new StringBuilder();

            foreach (CompilerError error in errors)
            {
                stringBuilder.AppendLine(error.ToString());
            }

            return stringBuilder.ToString();
        }

        private static IEnumerable<string> GenerateEmbeddedResources(IEnumerable<ScaffoldedMigration> scaffoldedMigrations, string @namespace)
        {
            foreach (var scaffoldedMigration in scaffoldedMigrations)
            {
                var className = GetClassName(scaffoldedMigration.MigrationId);
                var embededResource = Path.Combine(
                    Path.GetTempPath(),
                    @namespace + "." + className + ".resources");

                using (var writer = new ResourceWriter(embededResource))
                {
                    foreach (var resource in scaffoldedMigration.Resources)
                        writer.AddResource(resource.Key, resource.Value);
                }

                yield return embededResource;
            }
        }

        private static string GetClassName(string migrationId)
        {
            return migrationId
                .Split(new[] { '_' }, 2)
                .Last()
                .Replace(" ", string.Empty);
        }
    }
}
جهت مطالعه توضیحات بیشتری در مورد CodeDom می‌توان به مطلب «کامپایل پویای کد در دات نت» مراجعه کرد.
استفاده از این کلاس‌ها نیز بسیار ساده است. یکبار دستور ذیل را در ابتدای کار برنامه فراخوانی کنید تا جدول MigrationHistory دوباره ساخته شود:
 CreateMigrationHistory.UpdateDatabase(new Configuration());
با این فرض که کلاس Configuration شما چنین شکلی را دارد:
    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }
    }

پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
آموزش
این کار انجام شده. جمع دوره‌های MVC و EF این سایت برای نوشتن یک CMS کافی است. به علاوه کلی نکته جانبی هم در طی این مدت مطرح شده در سایت.
همچنین خود مایکروسافت یک پروژه به نام MVC Music store داره که به همراه یک فایل pdf توضیحات و مثال‌های آن است. این پروژه برای تکمیل مبحث می‌تونه مفید باشه؛ البته بعد از طی پیشنیازهای عنوان شده.
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #11
در قسمت آپلود فایل به سرور 
public ActionResult Upload(System.Web.HttpPostedFileBase file)
مقدار پارامتر file برابر با null می‌باشد و خطا ایجاد می‌شود چرا؟