مطالب
فعالسازی امکانات Refactoring افزونه‌ی Roslynator در VSCode
یکی از قابلیت‌های افزونه‌ی C# for Visual Studio Code پس از نگارش 1.10.0 آن، امکان بارگذاری افزونه‌های مخصوص Roslyn است که قابلیت‌های Refactoring را به همراه دارند؛ مانند افزونه‌ی معروف و جامع Roslynator. البته هنوز افزونه‌های Analyzers مبتنی بر Roslyn، با VSCode سازگاری ندارند که قرار است در نگارش‌های آتی افزوده شوند. در این مطلب، نحوه‌ی فعالسازی افزونه‌های Roslyn refactoring ثالث را بررسی خواهیم کرد.


فعالسازی قدم به قدم Roslyn refactoring افزونه‌ی Roslynator

الف) فایل VSIX آن‌را از اینجا دریافت کنید و سپس پسوند آن‌را به zip تغییر دهید.
ب) این فایل zip را در پوشه‌ای مشخص باز کنید.
ج) پس از باز کردن این فایل zip، دو فایل Roslynator.VisualStudio.Core.dll و Roslynator.VisualStudio.dll آن‌را حذف کنید. این فایل‌ها مخصوص نگارش کامل ویژوال استودیو هستند و در صورت وجود، با سیستم بارگذاری افزونه‌های OmniSharp تداخل می‌کنند.
د) در آخر مسیر زیر را گشوده:
%USERPROFILE%/.omnisharp
و سپس فایل جدید omnisharp.json را با محتوای ذیل، در آن مسیر ایجاد کنید:
{
  "RoslynExtensionsOptions": {
    "LocationPaths": [
      "C:\\lib\\roslynator"
    ]
  }
}
که در اینجا مسیر ذکر شده، به پوشه‌ای اشاره می‌کند که فایل zip افزونه را در آنجا گشوده‌اید (به ذکر \\ هم دقت داشته باشید؛ تا فایل json نهایی، به درستی تشکیل شود).

اکنون اگر VSCode را اجرا کنید، شاهد افزوده شدن امکانات Refactoring مخصوص افزونه‌ی Roslynator به لیست Refactoring پیش‌فرض OmniSharp خواهید بود:



خودکار سازی دریافت، نصب و فعالسازی Roslyn refactoring افزونه‌ی Roslynator

مراحل فوق را می‌توان تبدیل به یک اسکریپت پاورشل کرد که با هر بار اجرای آن، به صورت خودکار کار دریافت و نصب این افزونه صورت گیرد:
Write-Host "Download, unzip and enable Roslynator for Visual Studio Code"

$name = "josefpihrt.Roslynator2017"
$url = "https://marketplace.visualstudio.com/items?itemName=$name"
$currentDir = $PSScriptRoot
$file = "$currentDir\Roslynator.zip"

$pattern = "<script class=`"vss-extension`" defer=`"defer`" type=`"application\/json`">(.*?)<\/script>"
$regex = [regex]"(?m)$pattern"
Write-Host "Grab the home page of the $name."
$dom = (New-Object Net.WebClient).DownloadString($url); 
if($dom -and $dom -match $pattern) 
{
    $matches = $regex.Match($dom)
    $jsonText = $matches[0].Groups[1]

    $json = ConvertFrom-Json $jsonText

    $version = $Json.versions[0].version # Parse the json in the page for the latest version number
    $parts = $name.Split(".")
    $publisher = $parts[0]
    $package = $parts[1]

    # Assemble the url for the vsix package
    $packageUrl = "https://marketplace.visualstudio.com/_apis/public/gallery/publishers/$publisher/vsextensions/$package/$version/vspackage"
    Write-Host "Download the vsix package: $packageUrl"
    (New-Object Net.WebClient).DownloadFile($packageUrl, $file)

    Write-Host "Using $currentDir as the current dir."
    Write-Host "Unzip $file."
    $shellApp = new-object -com shell.application 
    $zipFile = $shellApp.namespace($file) 
    $destination = $shellApp.namespace($currentDir) 
    $destination.Copyhere($zipFile.items(), 0x14)# overwrite and be silent

    Write-Host "Delete VS specific files. Otherwise they will interfere with the MEF services inside OmniSharp."
    Remove-Item "$currentDir\Roslynator.VisualStudio.Core.dll","$currentDir\Roslynator.VisualStudio.dll", "$currentDir\Roslynator.VisualStudio.pkgdef"

    $omnisharpJsonFilePath = "$env:USERPROFILE\.omnisharp\omnisharp.json";
    Write-Host "Create $omnisharpJsonFilePath file."
    $omnisharpJson = @" 
{{
  "RoslynExtensionsOptions": {{
    "LocationPaths": [
      "{0}"
    ]
  }}
}}
"@ -f $currentDir -Replace "\\","\\"
    $omnisharpJson | Out-File "$omnisharpJsonFilePath" -Confirm

    Write-Host "Done!"
}
else
{
    Write-Host "Failed to find the packageUrl!"
}
کدهای فوق را با نام فرضی update.ps1 ذخیره کنید (و یا از اینجا دریافت کنید: update.zip ). سپس می‌توانید آن‌را با اجرای دستور update.ps1\.، اجرا کرده و به صورت خودکار شاهد این مراحل باشید:
PS D:\Prog\1396\RoslynatorVSCode> .\update.ps1
Download, unzip and enable Roslynator for Visual Studio Code
Grab the home page of the josefpihrt.Roslynator2017.
Download the vsix package: https://marketplace.visualstudio.com/_apis/public/gallery/publishers/josefpihrt/vsextensions/Roslynator2017/1.7.0/vspackage
Using D:\Prog\1396\RoslynatorVSCode as the current dir.
Unzip D:\Prog\1396\RoslynatorVSCode\Roslynator.zip.
Delete VS specific files. Otherwise they will interfere with the MEF services inside OmniSharp.
Create C:\Users\Vahid\.omnisharp\omnisharp.json file.

Confirm
Are you sure you want to perform this action?
Performing the operation "Output to File" on target "C:\Users\Vahid\.omnisharp\omnisharp.json".
[Y] Yes  [A] Yes to All  [N] No  [L] No to All  [S] Suspend  [?] Help (default is "Y"):
Done!
ابتدا صفحه‌ی اصلی این افزونه دریافت می‌شود. سپس از داخل آن، پارامترهای مخصوص دانلود افزونه استخراج و آدرس دریافت نهایی آن تشکیل می‌شود.
در ادامه این افزونه دریافت شده و در پوشه‌ی جاری باز خواهد شد. سپس فایل omnisharp.json نیز به صورت خودکار تشکیل و مقدار دهی می‌شود.
اکنون اگر VSCode را اجرا کنید، همه چیز آماده بوده و امکانات این افزونه در دسترس خواهند بود.
مطالب
تنظیمات امنیتی Glimpse
در مورد glimpse پیشتر مطالبی در سایت منتشر شده است :
 آشنایی و بررسی ابزار Glimpse 
بعد از آپلود سایت ما می‌توانیم دسترسی به تنظیمات خاص glimpse را تنها به کاربران عضو محدود کنیم:
<location path="Glimpse.axd" >
    <system.web>
        <authorization>
            <allow users="Administrator" />
            <deny users="*" />
        </authorization>
    </system.web>
</location>

یا می‌توانیم آنرا غیرفعال کنیم :
<glimpse defaultRuntimePolicy="Off" xdt:Transform="SetAttributes">
</glimpse>

همچنین می‌توانیم با پیاده سازی اینترفیس IRuntimePolicy سیاست‌های مختلف نمایش تب‌های glimpse را تعیین کنیم :
using Glimpse.AspNet.Extensions;
using Glimpse.Core.Extensibility;

namespace Test
{
    public class GlimpseSecurityPolicy:IRuntimePolicy
    {
        public RuntimePolicy Execute(IRuntimePolicyContext policyContext)
        {
            // You can perform a check like the one below to control Glimpse's permissions within your application.
// More information about RuntimePolicies can be found at http://getglimpse.com/Help/Custom-Runtime-Policy
var httpContext = policyContext.GetHttpContext();
            if (!httpContext.User.IsInRole("Administrator "))
            {
                return RuntimePolicy.Off;
            }

            return RuntimePolicy.On;
        }

        public RuntimeEvent ExecuteOn
        {
            get { return RuntimeEvent.EndRequest; }
        }
    }
}

زمانیکه glimpse را از طریق Nuget نصب می‌کنید کلاس فوق به صورت اتوماتیک به پروژه اضافه می‌شود با این تفاوت که به صورت کامنت شده است تنها کاری شما باید انجام بدید کدهای فوق را از حالت کامنت خارج کنید و Role مربوطه را جایگزین کنید. 

نکته : کلاس فوق نیاز به رجیستر شدن ندارد و تشخیص آن توسط Glimpse به صورت خودکار انجام می‌شود.  
مطالب
مقدمه‌ای بر یادگیری ماشین در #C با استفاده از ML.NET

هنگامی که درباره‌ی علم و یادگیری ماشینی فکر می‌کنیم، دو زبان برنامه‌نویسی بلافاصله به ذهن متبادر می‌شوند: پایتون و R. این دو زبان به شکل عمومی از بسیاری از الگوریتم‌های یادگیری ماشین رایج، تکنیکهای پیش‌پردازش داده‌ها و خیلی بیشتر از اینها پشتیبانی می‌کنند؛ بنابراین برای -تقریباً- هر مساله‌ی یادگیری ماشینی مورد استفاده قرار می‌گیرند. 
 با این‌حال، گاهی فرد یا شرکتی نمی‌تواند از پایتون یا R استفاده کند که می‌تواند به یکی از دلایل متعدد، از جمله وجود کد منبع در زبان دیگر یا نداشتن هیچ تجربه‌ای در پایتون یا R باشد. یکی از محبوب‌ترین زبان‌های امروزی، #C است که برای بسیاری از کاربردها مورد استفاده قرار می‌گیرد. مایکروسافت برای استفاده از قدرت یادگیری ماشین در #C، یک بسته را به نام ML.NET ایجاد کرده که همه‌ی قابلیت‌های یادگیری ماشین پایه را فراهم می‌کند. 
در این مقاله، به شما نشان خواهم داد که چگونه از ML.NET برای ایجاد یک مدل دسته‌بندی دوتایی بهره ببرید؛ قابلیت‌های AutoML را مورد استفاده قرار داده و از یک مدل Tensorflow با ML.NET استفاده کنید. کد کامل مخصوص مدل دسته‌بندی دوتایی را می‌توانید در GitHub بیابید.

افزودن ML.NET به پروژه‌ی #C
اضافه کردن ML.NET به یک پروژه‌ی #C یا #F آسان است. تنها کار لازم، اضافه کردن بسته‌ی Microsoft.ML یا در برخی موارد، -بسته به نیازمندی‌های پروژه- بسته‌های اضافی مانند: Microsoft.ML.ImageAnalytics, Microsoft.ML.TensorFlow یا Microsoft.ML.OnnxTransformer است. 


بارگذاری در یک دیتاست و ایجاد pipeline داده‌ها
بارگذاری و پیش‌پردازش یک مجموعه داده در ML.NET کاملا ً متفاوت از زمانی است که با دیگر بسته‌ها / چارچوب‌های یادگیری ماشین کار می‌کنیم. چون ما نیاز داریم به طور واضح، ساختار داده‌ها را بیان کنیم. برای انجام این کار، فایلی به نام ModelInput.cs را درون یک پوشه به نام DataModels ایجاد کرده و داخل این فایل، همه‌ی ستون‌های مجموعه داده‌های خود را ثبت خواهیم کرد. برای این مقاله، ما از مجموعه داده‌های ردیابی کلاه‌برداری کارت اعتباری استفاده می‌کنیم که می‌تواند آزادانه از Kaggle بارگیری شود. این مجموعه‌داده‌ها شامل ۳۱ ستون است. کلاس تراکنش (۰ یا ۱)، مقدار تراکنش، زمان تراکنش و نیز ۲۸ ویژگی بی‌نام (anonymous). 


using Microsoft.ML.Data;

namespace CreditCardFraudDetection.DataModels
{
    public class ModelInput
    {
        [ColumnName("Time"), LoadColumn(0)]
        public float Time { get; set; }

        [ColumnName("V1"), LoadColumn(1)]
        public float V1 { get; set; }

        [ColumnName("V2"), LoadColumn(2)]
        public float V2 { get; set; }

        [ColumnName("V3"), LoadColumn(3)]
        public float V3 { get; set; }

        [ColumnName("V4"), LoadColumn(4)]
        public float V4 { get; set; }

        [ColumnName("V5"), LoadColumn(5)]
        public float V5 { get; set; }

        [ColumnName("V6"), LoadColumn(6)]
        public float V6 { get; set; }

        [ColumnName("V7"), LoadColumn(7)]
        public float V7 { get; set; }

        [ColumnName("V8"), LoadColumn(8)]
        public float V8 { get; set; }

        [ColumnName("V9"), LoadColumn(9)]
        public float V9 { get; set; }

        [ColumnName("V10"), LoadColumn(10)]
        public float V10 { get; set; }

        [ColumnName("V11"), LoadColumn(11)]
        public float V11 { get; set; }

        [ColumnName("V12"), LoadColumn(12)]
        public float V12 { get; set; }

        [ColumnName("V13"), LoadColumn(13)]
        public float V13 { get; set; }

        [ColumnName("V14"), LoadColumn(14)]
        public float V14 { get; set; }

        [ColumnName("V15"), LoadColumn(15)]
        public float V15 { get; set; }

        [ColumnName("V16"), LoadColumn(16)]
        public float V16 { get; set; }

        [ColumnName("V17"), LoadColumn(17)]
        public float V17 { get; set; }

        [ColumnName("V18"), LoadColumn(18)]
        public float V18 { get; set; }

        [ColumnName("V19"), LoadColumn(19)]
        public float V19 { get; set; }

        [ColumnName("V20"), LoadColumn(20)]
        public float V20 { get; set; }

        [ColumnName("V21"), LoadColumn(21)]
        public float V21 { get; set; }

        [ColumnName("V22"), LoadColumn(22)]
        public float V22 { get; set; }

        [ColumnName("V23"), LoadColumn(23)]
        public float V23 { get; set; }

        [ColumnName("V24"), LoadColumn(24)]
        public float V24 { get; set; }

        [ColumnName("V25"), LoadColumn(25)]
        public float V25 { get; set; }

        [ColumnName("V26"), LoadColumn(26)]
        public float V26 { get; set; }

        [ColumnName("V27"), LoadColumn(27)]
        public float V27 { get; set; }

        [ColumnName("V28"), LoadColumn(28)]
        public float V28 { get; set; }

        [ColumnName("Amount"), LoadColumn(29)]
        public float Amount { get; set; }

        [ColumnName("Class"), LoadColumn(30)]
        public bool Class { get; set; }
    }
} 
در اینجا یک فیلد را برای هر یک از ستون‌های داخل مجموعه داده‌مان ایجاد می‌کنیم. نکته‌ی مهم، تعیین شاخص (Index)، نوع و ستون، به شکل صحیح است. حالا که داده‌های ما مدل‌سازی شده‌اند، باید قالب و شکل داده‌های خروجی خود را مدل کنیم. این کار می‌تواند به روشی مشابه با کدهای بالا انجام شود. 
 using Microsoft.ML.Data;

namespace CreditCardFraudDetection.DataModels
{
    public class ModelOutput
    {
        [ColumnName("PredictedLabel")]
        public bool Prediction { get; set; }

        public float Score { get; set; }
    }
}  
ما در این‌جا ۲ فیلد داریم. فیلد score نشان‌دهنده‌ی خروجی به شکل درصد است؛ در حالیکه فیلد prediction از نوع بولی است. اکنون که هر دو داده ورودی و خروجی را مدل‌سازی کرده‌ایم، می‌توانیم داده‌های واقعی خود را با استفاده از روش مونت‌کارلو بارگذاری کنیم.
IDataView trainingDataView = mlContext.Data.LoadFromTextFile<ModelInput>(
                                            path: dataFilePath,
                                            hasHeader: true,
                                            separatorChar: ',',
                                            allowQuoting: true,
                                            allowSparse: false);

ساخت و آموزش مدل
برای ایجاد و آموزش مدل، نیاز به ایجاد یک pipeline داریم که شامل پیش‌پردازش داده‌های مورد نیاز و الگوریتم آموزش است. برای این مجموعه داده‌ی خاص، انجام هر پیش‌پردازش بسیار دشوار است زیرا ۲۸ ویژگی بی‌نام دارد. بنابراین تصمیم گرفتم که آن را ساده نگه دارم و تنها همه‌ی ویژگی‌ها را الحاق کنم (این کار باید در ML.NET انجام شود).
var dataProcessPipeline = mlContext.Transforms.Concatenate("Features", new[] { "Time", "V1", "V2", "V3", "V4", "V5", "V6", "V7", "V8", "V9", "V10", "V11", "V12", "V13", "V14", "V15", "V16", "V17", "V18", "V19", "V20", "V21", "V22", "V23", "V24", "V25", "V26", "V27", "V28", "Amount" });
برای مدل، الگوریتم LightGBM را انتخاب می‌کنم. این الگوریتم در واقع در Microsoft.ML از ابتدا وجود ندارد؛ بنابراین شما باید Microsoft.ML.LightGbm را نصب کنید تا قادر باشید از آن استفاده کنید.
// Choosing algorithm
var trainer = mlContext.BinaryClassification.Trainers.LightGbm(labelColumnName: "Class", featureColumnName: "Features");

// Appending algorithm to pipeline
var trainingPipeline = dataProcessPipeline.Append(trainer);
اکنون می‌توانیم مدل را با متد Fit، آموزش داده سپس با استفاده از mlContext.model.save ذخیره کنیم:
ITransformer model = trainingPipeline.Fit(trainingDataView);
mlContext.Model.Save(model , trainingDataView.Schema, <path>);

ارزیابی مدل
حالا که مدل ما آموزش دیده است، باید عملکرد آن را بررسی کنیم. ساده‌ترین راه برای انجام این کار، استفاده از اعتبارسنجی متقاطع (cross-validation) است. ML.Net به ما روش‌های اعتبارسنجی متقاطع را برای انواع مختلف داده‌های مختلف، ارایه می‌دهد. از آنجا که مجموعه داده‌های ما یک مجموعه داده دسته‌بندی دودویی است، ما از روش mlContext.BinaryClassification.CrossValidateNonCalibrated برای امتیازدهی به مدل خود استفاده خواهیم کرد:
var crossValidationResults = mlContext.BinaryClassification.CrossValidateNonCalibrated(trainingDataView, trainingPipeline, numberOfFolds: 5, labelColumnName: "Class");

انجام پیش‌بینی
پیش بینی داده‌های جدید با استفاده از ML.NET واقعاً سرراست و راحت است. ما فقط باید یک PredictionEngine، نمایشی دیگر را از مدل خود که به طور خاص، برای استنباط ساخته شده است، ایجاد کنیم و متد Predict آن را به عنوان یک شی ModelInput فراخوانی کنیم. 
var predEngine = mlContext.Model.CreatePredictionEngine<ModelInput, ModelOutput>(mlModel);

ModelInput sampleData = new ModelInput() {
    time = 0,
    V1 = -1.3598071336738,
    ...
};

ModelOutput predictionResult = predEngine.Predict(sampleData);

Console.WriteLine($"Actual value: {sampleData.Class} | Predicted value: {predictionResult.Prediction}"); 

Auto-ML 
نکته جالب دیگر در مورد ML.NET اجرای عالی Auto ML است. با استفاده از  Auto ML  فقط با مشخص کردن اینکه روی چه مشکلی کار می‌کنیم و ارائه داده‌های خود، می‌توانیم راه‌حل‌های اساسی و پایه‌ی یادگیری ماشین را بسازیم.
برای شروع کار با ML خودکار در ML.NET، باید  Visual Studio Extension - ML.NET Model Builder (Preview)  را بارگیری کنیم. این کار را می‌توان از طریق تب extensions انجام داد.
پس از نصب موفقیت آمیز افزونه، با کلیک راست روی پروژه‌ی خود در داخل Solution Ex می‌توانیم از Auto ML استفاده کنیم.

با این کار پنجره Model Builder باز می‌شود. سازنده‌ی مدل، ما را در روند ساخت یک مدل یادگیری ماشین راهنمایی می‌کند.
   
برای کسب اطلاعات در مورد چگونگی گذراندن مراحل مختلف، حتماً آموزش رسمی شروع کار را در سایت مایکروسافت، بررسی کنید. بعد از تمام مراحل، Model Builder به طور خودکار کد را تولید می‌کند.
 
استفاده از یک مدل پیش‌آموزش‌داده‌شده‌ی تنسورفلو (pre-trained) 
نکته‌ی جالب دیگر در مورد ML.NET این است که به ما امکان استفاده از مدل‌های Tensorflow و ONNX را برای استنباط ( inference ) می‌دهد. برای استفاده از مدل Tensorflow باید Microsoft.ML.TensorFlow را با استفاده از NuGet نصب کنیم. پس از نصب بسته‌های لازم، می‌توانیم با فراخوانی متد Model.LoadTensorFlowModel، یک مدل Tensorflow را بارگذاری کنیم. پس از آن، باید متد ScoreTensorFlowModel را فراخوانی کرده و نام لایه‌ی ورودی و خروجی را به آن ارسال کنیم.  
private ITransformer SetupMlnetModel(string tensorFlowModelFilePath)
{
    var pipeline = _mlContext.<preprocess-data>
           .Append(_mlContext.Model.LoadTensorFlowModel(tensorFlowModelFilePath)
                                               .ScoreTensorFlowModel(
                                                      outputColumnNames: new[]{TensorFlowModelSettings.outputTensorName },
                                                      inputColumnNames: new[] { TensorFlowModelSettings.inputTensorName },
                                                      addBatchDimensionInput: false));
 
    ITransformer mlModel = pipeline.Fit(CreateEmptyDataView());
 
    return mlModel;
}

اطلاعات بیشتر در مورد نحوه استفاده از مدل Tensorflow در ML.NET:
مطالب
توسعه سیستم مدیریت محتوای DNTCms - قسمت اول
قصد داریم طی یک سری مقالات به توسعه یک سیستم مدیریت محتوا بپردازیم. مسلما فاصله‌ی زمانی بین انتشار مقالات این سری، کمی زیاد خواهد بود. ولی سعی خواهیم کرد تا قدم به قدم و با تحلیل و توضیح کافی هر بخش به این هدف برسیم.
همکاران این قسمت:
پیشنیاز‌ها:
در زیر بخش هایی که برای این سیستم تا به امروز در نظر گرفتیم (مسلما با ارائه ایده‌ها و بازخورد‌های دوستان این امکانات دستخوش تغییر خواهند شد) ، به شرح زیر میباشد:
  • انجمن
  • ارتباط دوستی
  • سیستم ترفیع رتبه
  • Themeable
  • سیستم Following
  • صفحات داینامیک
  • سیستم پیام رسانی
  • امکان ساخت گروه‌های شخصی برای انتشار مطالب خود (توسط کاربران) با اعمال دسترسی مختلف
  • پیغام خصوصی
  • وبلاگ
  • نظرسنجی ها
  • مدیریت کاربران با دسترسی‌ها داینامیک
  • اخبار
  • آگهی ها
در این قسمت مدل‌های مربوط به بخش وبلاگ را بررسی میکنیم. ابتدا قصد داشتیم تا امکان نگارش یک پست توسط چندین کاربر را به طور همزمان، در سیستم قرار دهیم و ایده کار هم که توسط یکی دوستان (محمد شریفی) پیشنهاد شد به صورت زیر بود:
ابتدا کاربری به عنوان ایجاد کننده اصلی پست، بخش‌ها مختلفی را برای یک پست در نظر بگیرد و هر قسمت را به یک همکار نسبت دهد و با اتمام تمام بخش‌ها و اعلام آن توسط همکاران، کاربر اصلی ایجاد کننده پست بتواند بخش‌ها را باهم ادغام کند و برای آماده انتشار نهایی باشد.
ولی خب به نظر بنده الان سیستم‌های ارتباطی قدرتمندتری هم هست که همکاران در مورد نگارش یک پست به صورت مشارکتی بپردازند و صرفا در مرحله‌ی انتشار، این کاربران به عنوان کاربران همکار به پست منتشر شده نسبت داده شوند تا در زیر پست مشخصات کامل آنها قابل مشاهد باشد (راه حلی که پیاده سازی خواهیم کرد).
مدل‌های در نظر گرفته شده برای سیستم وبلاگ به صورت زیر می‌باشد:

مخزن برچسب ها
/// <summary>
    /// Represents the lable 
    /// </summary>
    public class Tag
    {
        #region Ctor
        /// <summary>
        /// Create one instance of <see cref="Tag"/>
        /// </summary>
        public Tag()
        {
            Id = SequentialGuidGenerator.NewSequentialGuid();
        }
        #endregion

        #region Properties
        /// <summary>
        /// sets or gets Tag's identifier
        /// </summary>
        public virtual Guid  Id { get; set; }
        /// <summary>
        /// sets or gets Tag's name
        /// </summary>
        public virtual string Name { get; set; }
        #endregion

        #region NavigationProperties
        /// <summary>
        /// sets or gets Tag's posts
        /// </summary>
        public virtual ICollection<BlogPost> BlogPosts { get; set; }
        #endregion
    }
کلاس بالا مشخص کننده‌ی مخزن برچسب‌های سیستم ما خواهد بود. جدول حاصل از این مدل با جداول سایر بخش‌ها که نیاز به داشتن برچسب خواهند داشت، ارتباط چند به چند خواهد داشت. برای این منظور همانطور که مشخص است در قسمت NavigationProperties یک لیست از BlogPost معرفی شده است و در ادامه خواهیم دید که لیستی از کلاس Tag هم در کلاس BlogPost معرفی خواهد شد.

مدل پیش نویس ها
  /// <summary>
    /// Represents the Post's Draft
    /// </summary>
    public  class BlogDraft
    {
        #region Ctor
        /// <summary>
        /// create one instance of <see cref="BlogDraft"/>
        /// </summary>
        public  BlogDraft()
        {
            Id = SequentialGuidGenerator.NewSequentialGuid();
        }
        #endregion

        #region Properties
        /// <summary>
        /// gets or sets Id of post's draft
        /// </summary>
        public virtual  Guid Id { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets body of post's draft
        /// </summary>
        public virtual  string Body { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or set title of post's draft
        /// </summary>
        public virtual  string Title { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets tags of post's draft that seperated using ','
        /// </summary>
        public virtual  string TagNames { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value indicating whether this draft is ready to publish
        /// </summary>
        public virtual  bool IsReadyForPublish { get; set; }
        /// <summary>
        /// ges ro sets DateTime that this draft added
        /// </summary>
        public virtual  DateTime CreatedOn { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets information of User-Agent
        /// </summary>
        public virtual string Agent { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets date that this draft publish as ready
        /// </summary>
        public virtual DateTime? ReadyForPublishOn { get; set; }
        #endregion

        #region NavigationProperties
        /// <summary>
        /// gets or sets Id of user that he is owner of this draft
        /// </summary>
        public virtual  long OwnerId { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets user that he is owner of this draft
        /// </summary>
        public virtual  User Owner { get; set; }
        #endregion
    }
کلاس فوق برای ذخیره سازی پست‌های پیشنویس کاربران در نظر گرفته شده است. شاید بهتر بود این پیش نویس‌ها هم در همان مدل پستی که در ادامه مشاهده می‌کنید ادغام شوند. ولی این یک تصمیم شخصی برای این کار بوده و برای سیستی بزرگی که امکان دارد حذف و درج پیشنویس‌ها زیاد باشد و فرض بر اینکه long هم برای آی دی جواب گو نخواهد بود و نیاز است از Guid ای که به صورت متوالی افزایش میابد به منظور جلوگیری از Fragmentation، استفاده کرد. بقیه فیلد‌ها هم مشخص هستند و نیازی به توضیح اضافی نخواهد بود. مسلما هر کاربر می‌تواند چندین پیشنویس داشته باشد. لذا ارتباط یک به چند مابین کاربر و پیشنویس پست، خواهیم داشت.
مدل امتیاز دهی کاربران
/// <summary>
    /// Section of Rating
    /// </summary>
    public enum RatingSection
    {
        News,
        Announcement,
        ForumTopic,
        BlogComment,
        NewsComment,
        PollComment,
        AnnouncementComment,
        ForumPost,
        ...
    }


    /// <summary>
    /// Represents Rating Record regard by section type for Rating System
    /// </summary>
    public class UserRating
    {
        #region Ctor
        /// <summary>
        /// Create one instance of <see cref="UserRating"/>
        /// </summary>
        public UserRating()
        {
            Id = SequentialGuidGenerator.NewSequentialGuid();
        }
        #endregion

        #region Properties
        /// <summary>
        /// gets or sets Id of Rating Record
        /// </summary>
        public virtual Guid Id { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value of rate
        /// </summary>
        public virtual double RatingValue { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Section's Id 
        /// </summary>
        public virtual long SectionId { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Section 
        /// </summary>
        public virtual RatingSection Section { get; set; }
        #endregion

        #region Navigation Properties
        /// <summary>
        /// gets or sets user that rate one section
        /// </summary>
        public virtual User Rater { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Rater Id that rate one section
        /// </summary>
        public virtual long RaterId { get; set; }

        #endregion
    }
نوع داده‌ی شمارشی RatingSection مشخص کننده‌ی بخش‌های مختلف سیستم می‌باشد که نیاز به امتیاز دهی دارند. چون سیستم ما یک سیستم بسته می‌باشد و برای امتیاز دهی نیاز به احراز هویت خواهد بود، لذا باید از امتیاز دادن بیش از یک بار برای هر بخش جلوگیری کنیم. برای این کار می‌توان بین تمام بخش‌های موجود ارتباط‌های چند به چند در نظر گرفت. برای مثال یک ارتباط چند به چند بین کاربر و نظرات که مشخص کننده‌ی این است که یک کاربر می‌تواند به چند نظر امتیاز دهد و هر نظر هم میتواند چندین امتیاز دهنده داشته باشد ولی تعداد جداول بالا خواهد رفت و کار آن هم زیاد خواهد شد. برای این منظور میتوان یک جدول به مانند UserRating در نظر گرفت که صرفا با جدول کاربر ما یک ارتباط یک به چند دارد و با استفاده از خصوصیت RatingSection موجود در این کلاس وخصوصیت SectionId و همچنین در نظر گرفتن یک کلید منحصر به فرد بر روی خصوصیت‌های RatingSection ، RaterId و SectionId، از امتیاز دادن چند باره‌ی کاربر به یک بخش جلوگیری کرد.
/// <summary>
    /// Represent the rating as ComplexType
    /// </summary>
    [ComplexType]
    public class Rating
    {
        /// <summary>
        /// sets or gets total of rating
        /// </summary>
        public virtual double? TotalRating { get; set; }
        /// <summary>
        /// sets or gets rater's count
        /// </summary>
        public virtual long? RatersCount { get; set; }
        /// <summary>
        /// sets or gets average of rating
        /// </summary>
        public virtual double? AverageRating { get; set; }
    }
کلاس بالا یک ComplexType می‌باشد که در نهایت به هیچ جدولی مپ نخواهد شد و صرفا به منظور کپسوله کردن یکسری فیلد مورد استفاده قرار گرفته است و از این کلاس می‌توان در هر بخش که لازم است امتیاز دهی داشته باشیم، به عنوان یک خصوصیت، استفاده کرد.

کلاس پایه‌ی محتوا
/// <summary>
    /// Represents a base class for every content in system
    /// </summary>
    public abstract class BaseContent
    {
        #region Properties

        /// <summary>
        /// get or set identifier of record
        /// </summary>
        public virtual long Id { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets date of publishing content
        /// </summary>
        public virtual DateTime PublishedOn { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Last Update's Date
        /// </summary>
        public virtual DateTime ModifiedOn { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets the blog pot body
        /// </summary>
        public virtual string Body { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets the content title
        /// </summary>
        public virtual string Title { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value  indicating Custom Slug
        /// </summary>
        public virtual string SlugUrl { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets meta title for seo
        /// </summary>
        public virtual string MetaTitle { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets meta keywords for seo
        /// </summary>
        public virtual string MetaKeywords { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets meta description of the content
        /// </summary>
        public virtual string MetaDescription { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets 
        /// </summary>
        public virtual string FocusKeyword { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value indicating whether the content use CanonicalUrl
        /// </summary>
        public virtual bool UseCanonicalUrl { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets CanonicalUrl That the Post Point to it
        /// </summary>
        public virtual string CanonicalUrl { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value indicating whether the content user no Follow for Seo
        /// </summary>
        public virtual bool UseNoFollow { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value indicating whether the content user no Index for Seo
        /// </summary>
        public virtual bool UseNoIndex { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value indicating whether the content in sitemap
        /// </summary>
        public virtual bool IsInSitemap { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets a value indicating whether the content comments are allowed 
        /// </summary>
        public virtual bool AllowComments { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets a value indicating whether the content comments are allowed for anonymouses 
        /// </summary>
        public virtual bool AllowCommentForAnonymous { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets  viewed count by rss
        /// </summary>
        public virtual long ViewCountByRss { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets viewed count 
        /// </summary>
        public virtual long ViewCount { get; set; }
        /// <summary>
        /// Gets or sets the total number of  comments
        /// <remarks>The same as if we run Item.Comments.where(a=>a.Status==Status.Approved).Count()
        /// We use this property for performance optimization (no SQL command executed)
        /// </remarks>
        /// </summary>
        public virtual int ApprovedCommentsCount { get; set; }
        /// <summary>
        /// Gets or sets the total number of  comments
        /// <remarks>The same as if we run Item.Comments.where(a=>a.Status==Status.UnApproved).Count()
        /// We use this property for performance optimization (no SQL command executed)</remarks></summary>
        public virtual int UnApprovedCommentsCount { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value  indicating whether the content is logical deleted or hidden
        /// </summary>
        public virtual bool IsDeleted { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets rating complex instance
        /// </summary>
        public virtual Rating Rating { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value indicating whether the content show with rssFeed
        /// </summary>
        public virtual bool ShowWithRss { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets value indicating maximum days count that users can send comment
        /// </summary>
        public virtual int DaysCountForSupportComment { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets information of User-Agent
        /// </summary>
        public virtual string Agent { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets icon name with size 200*200 px for snippet 
        /// </summary>
        public virtual string SocialSnippetIconName { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets title for snippet
        /// </summary>
        public virtual string SocialSnippetTitle { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets description for snippet
        /// </summary>
        public virtual string SocialSnippetDescription { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets body of content's comment
        /// </summary>
        public virtual byte[] RowVersion { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets name of tags seperated by comma that assosiated with this content fo increase performance
        /// </summary>
        public virtual string TagNames { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets counter for Content's report
        /// </summary>
        public virtual int ReportsCount { get; set; }
        #endregion

        #region NavigationProperties

        /// <summary>
        /// get or set user that create this record
        /// </summary>
        public virtual User Author { get; set; }

        /// <summary>
        /// gets or sets Id of user that create this record
        /// </summary>
        public virtual long AuthorId { get; set; }
        /// <summary>
        /// get or set  the tags integrated with content
        /// </summary>
        public virtual ICollection<Tag> Tags { get; set; }
        #endregion

    }

بخش‌های مختلفی که در ابتدای مقاله مطرح شدند، دارای یکسری خصوصیات مشترک می‌باشند و برای این منظور این خصوصیات را در یک کلاس پایه کپسوله کرده‌ایم. شاید تفکر شما این باشد که میخواهیم ارث بری TPH یا TPT را اعمال کنیم. ولی با توجه به سلیقه‌ی شخصی، در این بخش قصد استفاده از ارث بری را ندارم. 

نکته‌ای که وجود دارد فیلد‌های ApprovedCommentsCount  UnApprovedCommentsCount و TagNames می‌باشند که هنگام درج نظر جدید باید تعداد نظرات ذخیره شده را  ویرایش کنیم و هنگام ویرایش خود پست یا خبر با ... و یا حتی ویرایش خود تگ یا حذف آن تگ باید TagNames که لیست برچسب‌های محتوا را به صورت جدا شده با (,) از هم دیگر می‌باشد، ویرایش کنیم (جای بحث دارد).

مشخص است که هر یک از مطالب منتشر شده در بخش‌های وبلاگ، اخبار، نظرسنجی و آگهی‌ها، یک کابر ایجاد کننده (Author نامیده‌ایم) خواهد داشت و هر کاربر هم می‌تواند چندین مطلب را ایجاد کند. لذا رابطه‌ی یک به چند بین تمام این بخش‌ها مذکور و کاربر ایجاد خواهد شد.

مدل  LinkBack

 /// <summary>
    /// Represents link for implemention linkback
    /// </summary>
    public class LinkBack
    {

        #region Ctor
        /// <summary>
        /// create one instance of <see cref="LinkBack"/>
        /// </summary>
        public LinkBack()
        {
            CreatedOn = DateTime.Now;
            Id = SequentialGuidGenerator.NewSequentialGuid();
        }
        #endregion

        #region Properties
        /// <summary>
        /// gets or sets link's Id
        /// </summary>
        public virtual Guid Id { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets text for show Link
        /// </summary>
        public virtual string Title { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets link's address 
        /// </summary>
        public virtual string Url { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or set value indicating whether this link is internal o external
        /// </summary>
        public virtual LinkBackType Type { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets date that this record is added
        /// </summary>
        public virtual DateTime CreatedOn { get; set; }
        #endregion

        #region NavigationProperties
        /// <summary>
        /// gets or sets Post that associated
        /// </summary>
        public virtual BlogPost Post { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets id of Post that associated
        /// </summary>
        public virtual long PostId { get; set; }
        #endregion
    }


 /// <summary>
    /// represents Type of ReferrerLinks
    /// </summary>
    public enum LinkBackType
    {
        /// <summary>
        /// Internal link
        /// </summary>
        Internal,
        /// <summary>
        /// External Link
        /// </summary>
        External
    }

مطمئنا در خیلی از وبلاگ‌ها مثل سایت جاری متوجه نمایش لینک‌ها ارجاع دهنده‌های خارجی و داخلی در زیر مطلب شده‌اید. کلاس LinkBack هم دقیقا برای این منظور در نظرگرفته شده است که عنوان صفحه‌ای که این پست در آنجا لینک داده شده است، به همراه آدرس آن صفحه، در جدول حاصل از این کلاس ذخیره خواهند شد. نوع داده LinkBackType هم برای متمایز کردن رکورد‌های درج شده به عنوان LinkBack در نظر گرفته شده است که بتوان آنها را متمایز کرد، به ارجاعات داخلی و خارجی.

مدل پست ها

  /// <summary> 
    /// Represents a blog post
    /// </summary>
    public  class BlogPost : BaseContent
    {
        #region Ctor
        /// <summary>
        /// Create one Instance of <see cref="BlogPost"/>
        /// </summary>
        public BlogPost()
        {
            Rating = new Rating();
            PublishedOn = DateTime.Now;
        }
        #endregion

       #region Properties
        /// <summary>
        /// gets or sets Status of LinkBack Notifications
        /// </summary>
        public virtual LinkBackStatus LinkBackStatus { get; set; }
        #endregion

        #region NavigationProperties

        /// <summary>
        /// get or set  blog post's Reviews
        /// </summary>
        public virtual ICollection<BlogComment> Comments { get; set; }
        /// <summary>
        /// get or set collection of links that reference to this blog post
        /// </summary>
        public virtual ICollection<LinkBack> LinkBacks { get; set; }
        /// <summary>
        /// get or set Collection of Users that Contribute on this post
        /// </summary>
        public virtual ICollection<User> Contributors  { get; set; }
        
        #endregion
    }


  /// <summary>
    /// Represents Status for ReferrerLinks
    /// </summary>
    public enum  LinkBackStatus
    {
        [Display(Name ="غیرفعال")]
        Disable,
        [Display(Name = "فعال")]
        Enable,
        [Display(Name = "لینک‌ها داخلی")]
        JustInternal,
        [Display(Name = "لینک‌ها خارجی")]
        JustExternal
    }
 کلاس بالا نشان دهنده‌ی مدل پست‌های ما در سیستم می‌باشد که بیشتر خصوصیات خود را از کلاس پایه‌ی BaseContent به ارث برده و لازم به تکرار آنها نیست. به علاوه یکسری خصوصیات دیگر، از جلمه‌ی آنها یک لیست از کلاس LinkBack، لیستی از کاربران مشارکت کننده به منظور نمایش مشخصات آنها در زیر پست و لیستی از کلاس BlogComment که نشان دهنده‌ی نظرات پست می‌باشد، هم خواهد داشت. خصوصیتی از نوع داده‌ی LinkBackStatus هم صرفا به منظور تنظیمات مدیریتی در نظر گرفته شده است. 

کلاس پایه نظرات
  /// <summary>
    /// Represents a base class for every comment in system 
    /// </summary>

    public abstract class BaseComment
    {
        #region Properties
        /// <summary>
        /// get or set identifier of record
        /// </summary>
        public virtual long Id { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets date of creation 
        /// </summary>
        public virtual DateTime CreatedOn { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets displayName of this comment's Creator if  he/she is Anonymous
        /// </summary>
        public virtual string CreatorDisplayName { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets body of blog post's comment
        /// </summary>
        public virtual string Body { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets body of blog post's comment
        /// </summary>
        public virtual Rating Rating { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets informations of agent
        /// </summary>
        public virtual string UserAgent { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets siteUrl of Creator if he/she is Anonymous
        /// </summary>
        public virtual string SiteUrl { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Email of Creator if he/she is anonymous
        /// </summary>
        public virtual string Email { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets status of comment
        /// </summary>
        public virtual CommentStatus Status { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets Ip Address of Creator
        /// </summary>
        public virtual string CreatorIp { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets datetime that is modified
        /// </summary>
        public virtual DateTime? ModifiedOn { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets counter for report this comment
        /// </summary>
        public virtual int ReportsCount { get; set; }
        #endregion

        #region NavigationProperties

        /// <summary>
        /// get or set user that create this record
        /// </summary>
        public virtual User Creator { get; set; }

        /// <summary>
        /// get or set Id of user that create this record
        /// </summary>
        public virtual long? CreatorId { get; set; }
        #endregion
    }

public enum CommentStatus
    {
        /* 0 - approved, 1 - pending, 2 - spam, -1 - trash */
        [Display(Name = "تأیید شده")]
        Approved = 0,
        [Display(Name = "در انتظار بررسی")]
        Pending = 1,
        [Display(Name = "جفنگ")]
        Spam = 2,
        [Display(Name = "زباله دان")]
        Trash = -1
    }
به مانند BaseContent که برای کپسوله کردن خصوصیات تکراری و نه برای اعمال ارث بری TPH یا TPT، کلاس BaseComment را در نظر گرفته‌ایم. نکته‌ی مهم این است که هر نظری یک درج کننده دارد. ولی اگر فیلد AllowCommentForAnonymous مربوط به مطلب True باشد، این امکان وجود خواهد داشت تا کاربران احراز هویت نشده نیز نظر ارسال کنند. لذا CreatorId در کلاس BaseComment به صورت Nullable در نظر گرفته شده است و یک سری خصوصیت‌ها از قبیل SiteUrl ، CreatorDisplayName ، Email برای کاربران احراز هویت نشده در نظر گرفته شده است. نوع شمارشی CommentStatus نیز برای اعمال مدیریتی در نظر گرفته شده است.
مدل نظرات پست ها
/// <summary>
    /// Represents a blog post's comment
    /// </summary>
    public class BlogComment : BaseComment
    {
        #region Ctor
        /// <summary>
        /// Create One Instance for <see cref="BlogComment"/>
        /// </summary>
        public BlogComment()
        {
            Rating = new Rating();
            CreatedOn = DateTime.Now;
        }
        #endregion

        #region NavigationProperties
        /// <summary>
        /// gets or sets BlogComment's identifier for Replying and impelemention self referencing
        /// </summary>
        public virtual long? ReplyId { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets blog's comment for Replying and impelemention self referencing
        /// </summary>
        public virtual BlogComment Reply { get; set; }
        /// <summary>
        /// get or set collection of blog's comment for Replying and impelemention self referencing
        /// </summary>
        public virtual ICollection<BlogComment> Children { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets post that this comment sent to it
        /// </summary>
        public virtual BlogPost Post { get; set; }
        /// <summary>
        /// gets or sets post'Id that this comment sent to it
        /// </summary>
        public virtual long PostId { get; set; }
        #endregion
    }
کلاس بالا مشخص کننده‌ی نظرات پست‌های وبلاگ می‌باشند که بیشتر خصوصیت‌های خود را از کلاس پایه‌ی BaseComment به ارث برده است و همچنین ساختار سلسله مراتبی آن نیز  قابل مشاهده است. 
برای سیستم Report یا همان گزارش خطا هم سیستمی شبیه به امتیاز دهی ستاره‌ای در نظر گرفته ایم. برای اینکه مقاله خیلی طولانی شد، بهتر است در مقاله‌ای جدا کار را ادامه داد.
نتیجه این قسمت

مطالب
نگاشت خودکار اشیاء توسط AutoMapper و Reflection - ایده شماره 2
پیش نیاز این مطلب، قسمت قبل آن است. در قسمت قبل، یک کلاس جنریک را به نام BaseDto ایجاد کردیم که با ارث بری Dto‌های پروژه از این کلاس، علاوه بر متد‌های ToEntity و FromEntity جهت ساده سازی عملیات نگاشت، Mapping‌های لازم بین Dto‌ها و Entity‌های مربوطه، توسط Reflection به صورت خودکار انجام می‌شد.
در این قسمت می‌خواهیم مکانیزم Mapping خودکار را کمی تغییر داده و قابلیت سفارشی سازی Mapping‌ها را فراهم کنیم. سورس کامل مثال را می‌توانید در این  ریپازیتوری  مشاهده کنید. 
ابتدا یک اینترفیس را به نام IHaveCustomMapping به نحو زیر ایجاد می‌کنیم.
public interface IHaveCustomMapping
{
    void CreateMappings(AutoMapper.Profile profile);
}
هر کلاسی که این اینترفیس را پیاده سازی کند، در متد CreateMappings آن، یک شیء از نوع Profile را دریافت می‌کند و می‌تواند تمامی کانفیگ Mapping‌های دلخواه را اعمال کند.
به عنوان مثال کلاس زیر، Mapping لازم برای PostDto و Post را درون متد CreateMappings خود اعمال می‌کند.
public class PostDtoMapping : IHaveCustomMapping
{
    public void CreateMappings(Profile profile)
    {
        profile.CreateMap<PostDto, Post>().ReverseMap();
    }
}
اکنون لازم است تدبیری بیاندیشیم تا کلاس‌هایی را که از اینترفیس IHaveCustomMapping مشتق شده‌اند، به AutoMapper معرفی کنیم. در واقع باید کلاس‌های مذکور (مانند PostDtoMapping) را یافته، یک وهله از آنها را ایجاد کنیم، سپس متد CreateMappings آنها فراخوانی کرده و شیء ای از نوع Profile را به عنوان ورودی به آن پاس دهیم.
بدین منظور کلاسی را به نام CustomMappingProfile به نحو زیر تعریف می‌کنیم.
public class CustomMappingProfile : Profile
{
    public CustomMappingProfile(IEnumerable<IHaveCustomMapping> haveCustomMappings)
    {
        foreach (var item in haveCustomMappings)
            item.CreateMappings(this);
    }
}
  • این کلاس از AutoMapper.Profile ارث بری کرده‌است.
  • درون سازنده‌ی خود لیستی از اشیاء اینترفیس IHaveCustomMapping را دریافت کرده و بر روی آنها گردش می‌کند.
  • و متد CreateMappings هرکدام را فراخوانی کرده و خودش (this : شی جاری) را (که از نوع Profile شده) به عنوان پارامتر ورودی پاس می‌دهد.
اکنون کلاس AutoMapperConfiguration قسمت قبل را به نحو زیر اصلاح می‌کنیم.
public static class AutoMapperConfiguration
{
    public static void InitializeAutoMapper()
    {
        Mapper.Initialize(config =>
        {
            config.AddCustomMappingProfile();
        });

        //Compile mapping after configuration to boost map speed
        Mapper.Configuration.CompileMappings();
    }

    public static void AddCustomMappingProfile(this IMapperConfigurationExpression config)
    {
        config.AddCustomMappingProfile(Assembly.GetEntryAssembly());
    }

    public static void AddCustomMappingProfile(this IMapperConfigurationExpression config, params Assembly[] assemblies)
    {
        var allTypes = assemblies.SelectMany(a => a.ExportedTypes);

        //Find all classes that implement IHaveCustomMapping inteface and create new instance of each
        var list = allTypes.Where(type => type.IsClass && !type.IsAbstract &&
            type.GetInterfaces().Contains(typeof(IHaveCustomMapping)))
            .Select(type => (IHaveCustomMapping)Activator.CreateInstance(type));

        //Create a new automapper Profile for this list to create mapping then add to the config
        var profile = new CustomMappingProfile(list);
        config.AddProfile(profile);
    }
}
  • توضیحات متد های InitializeAutoMapper و AddCustomMappingProfile، مشابه مطلب قبل است و لازم به ذکر مجدد نیست.
  • متد AddCustomMappingProfile آرایه‌ای از اسمبلی‌ها را دریافت و سپس تمامی نوع‌های قابل دسترس آنها را (ExportedTypes) واکشی می‌کند.
  • سپس توسط شرط Where، نوع‌هایی که کلاس بوده، abstract نیستند و از اینترفیس IHaveCustomMapping مشتق شده‌اند فیلتر می‌شوند. 
  • سپس توسط متد Activator.CreateInstance، وهله‌ای از آنها ایجاد و به نوع IHaveCustomMapping تبدیل می‌شوند و نهایتا لیستی از اشیاء وهله سازی شده را باز می‌گرداند.
  • سپس وهله‌ای از نوع CustomMappingProfile (که مسئول اعمال Mapping‌های اشیاء دریافتی است و قبلا بررسی کردیم) ایجاد می‌کنیم و لیست مذکور را به سازنده آن پاس می‌دهیم.
  • نهایتا profile ساخته شده (حاوی تمامی Mapping‌های اعمال شده) را توسط متد config.AddProfile به AutoMapper معرفی می‌کنیم (در این لحظه تمامی Mapping‌های تعریف شده داخل profile، به AutoMapper اعمال می‌شوند).
توسط این مکانیزم، هر کلاسی که اینترفیس IHaveCustomMapping را پیاده سازی کرده باشد، به صورت خودکار یافت شده و Mapping به آنها اعمال می‌شود. حال می‌توان این مکانیزم را با BaseDto قسمت قبل ترکیب کرده و کلاس BaseDto را به نحو زیر اصلاح کنیم.
public abstract class BaseDto<TDto, TEntity, TKey> : IHaveCustomMapping
        where TEntity : BaseEntity<TKey>
{
    [Display(Name = "ردیف")]
    public TKey Id { get; set; }

    /// <summary>
    /// Maps this dto to a new entity object.
    /// </summary>
    public TEntity ToEntity()
    {
        return Mapper.Map<TEntity>(CastToDerivedClass(this));
    }

    /// <summary>
    /// Maps this dto to an exist entity object.
    /// </summary>
    public TEntity ToEntity(TEntity entity)
    {
        return Mapper.Map(CastToDerivedClass(this), entity);
    }

    /// <summary>
    /// Maps the specified entity to a new dto object.
    /// </summary>
    public static TDto FromEntity(TEntity model)
    {
        return Mapper.Map<TDto>(model);
    }

    protected TDto CastToDerivedClass(BaseDto<TDto, TEntity, TKey> baseInstance)
    {
        return Mapper.Map<TDto>(baseInstance);
    }

    //Get automapper Profile then create mapping and ignore unmapped properties
    public void CreateMappings(Profile profile)
    {
        var mappingExpression = profile.CreateMap<TDto, TEntity>();

        var dtoType = typeof(TDto);
        var entityType = typeof(TEntity);

        //Ignore mapping to any property of source (like Post.Categroy) that dose not contains in destination (like PostDto)
        //To prevent from wrong mapping. for example in mapping of "PostDto -> Post", automapper create a new instance for Category (with null catgeoryName) because we have CategoryName property that has null value
        foreach (var property in entityType.GetProperties())
        {
            if (dtoType.GetProperty(property.Name) == null)
                mappingExpression.ForMember(property.Name, opt => opt.Ignore());
        }

        //Pass mapping expressin to customize mapping in concrete class
        CustomMappings(mappingExpression.ReverseMap());
    }

    //Concrete class can override this method to customize mapping
    public virtual void CustomMappings(IMappingExpression<TEntity, TDto> mapping)
    {
    }
}
  • کلاس جنریک BaseDto، متدCreateMappings اینترفیس IHaveCustomMapping را پیاده سازی می‌کند.
  • درون این متد، Mapping بین دو نوع TDto و TEntity، توسط ()<profile.CreateMap<TDto, TEntity کانفیگ می‌شود.
  • مانند مطلب قبل، خواصی را که نباید نگاشت شوند، توسط Reflection یافته و Ignore می‌کنیم.
  • سپس Mapping برعکس را توسط ReverseMap اعمال کرده و به متد زیرین آن که virtual نیز است، پاس می‌دهیم.
متد CustomMappings ای که به صورت virtual تعریف شده‌است، این امکان را به ما می‌دهد که در کلاس‌هایی که از BaseDto ارث بری می‌کنند، در صورت لزوم آن را بازنویسی (override) کرده و سفارشی سازی دلخواه‌مان را بر روی Mapping دریافتی اعمال کنیم.
مثال: کلاس PostDto زیر از BaseDto ارث بری کرده و چون سفارشی سازی‌ای لازم دارد، متد CustomMappings والد خود را override کرده است.
public class PostDto : BaseDto<PostDto, Post, long>
{
    public string Title { get; set; }
    public string Text { get; set; }
    public int CategoryId { get; set; }

    public string CategoryName { get; set; } //=> Category.Name
    public string FullTitle { get; set; } //=> custom mapping for "Title (Category.Name)"
        
    public override void CustomMappings(IMappingExpression<Post, PostDto> mapping)
    {
        mapping.ForMember(
                dest => dest.FullTitle,
                config => config.MapFrom(src => $"{src.Title} ({src.Category.Name})"));
    }
}
  • این کلاس، خاصیتی به نام FullTitle دارد که معادلی (خاصیت همنامی) در کلاس Post برای آن وجود ندارد و قرار است مقدار ترکیبی حاصل از Title و Category.Name را نمایش دهد. 
  • به همین جهت متد CustomMappings را باز نویسی کرده، شیء mapping را دریافت و سفارشی سازی لازم را روی آن انجام داده‌ایم.
  • توسط متد ForMember مشخص کرده‌ایم که مقدار خاصیت FullTitle باید حاصلی از ترکیب Title و Category.Name به نحو مشخص شده باشد ( توسط متد MapFrom).
پس در این روش علاوه بر امکانات BaseDto و Mapping خودکار، امکان سفارشی سازی دلخواه را نیز خواهیم داشت.
برای کوئری گرفتن از دیتابیس نیز و تبدیل آنها به لیستی از Dto‌ها می‌توان از متد ProjectTo بر روی IQueryable استفاده کرد و حتی شرط Where را بر روی کوئری Dto‌ها اعمال کرد مانند زیر:
List<PostDto> list =
    //ProjectTo method select only needed properties (of PostDto) not all properties
    //Also select only needed property of navigations (like Post.Category.Name) not all unlike Include
    //This ability called "Projection"
    await _applicationDbContext.Posts.ProjectTo<PostDto>()
    //We can also use Where on IQuerable<PostDto>
    .Where(p => p.Title.Contains("test") || p.CategoryName.Contains("test"))
    .ToListAsync();
  • متد ProjectTo کوئری post را به IQueryable ای از postDto تبدیل می‌کند (این قابلیت Projection نامیده می‌شود).
  • نگاشت خودکار خواص موجود در postDto توسط AutoMapper به صورت خودکار انجام می‌شود و فقط خواص لازم برای postDto واکشی می‌شوند (نه همه خواص در جدول post، که این به لحاظ کارآیی بهتر است).
  • همچنین اگر خواصی را داخل Navigation Property‌ها مانند CategoryName داشته باشیم، موقع کوئری گرفتن از دیتابیس، آنها نیز اعمال شده و فقط خواص لازم از Category واکشی می‌شوند (فقط خاصیت Name، بر خلاف Include که همه ستون‌ها را واکشی می‌کند).
  • همچنین می‌توان بر روی خواص Dto شرط Where را قرار داد مانند p.CategoryName.Contains("test") و تماما به کوئری SQL معادل آن ترجمه و اجرا می‌شوند.
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت چهارم - معرفی فرم‌های جدید تعاملی
در قسمت قبل مشاهده کردیم که چگونه می‌توان کل برنامه را به صورت سراسری، تعاملی کرد تا بتوان توسط آن، Blazor Server سنتی را شبیه سازی نمود؛ اما ... آیا واقعا نیاز است چنین کاری را انجام دهیم؟! چون در این صورت از قابلیت‌‌های جدید SSR به همراه Blazor 8x محروم می‌شویم. اگر کل قابلیت‌های تعاملی مورد نیاز ما در حد یک فرم و ارسال اطلاعات آن به سمت سرور است، می‌توان در Blazor 8x هنوز هم در همان حالت SSR قرار گرفت و از فرم‌های جدید تعاملی آن استفاده کرد تا برای پردازش چنین مواردی، نیازی به برقراری اتصال دائم SignalR نباشد. جزئیات نحوه‌ی کار با اینگونه فرم‌ها را در ادامه بررسی می‌کنیم.


امکان تعریف HTML Forms استاندارد در Blazor 8x

فرم‌های استاندارد HTML، پیش از ظهور جاوااسکریپت و SPAها وجود داشتند (دقیقا همان زمانیکه که فقط مفهوم SSR وجود خارجی داشت) و هنوز هم جزء مهمی از اغلب برنامه‌های وب را تشکیل می‌دهند. با ارائه‌ی دات نت 8 و قابلیت server side rendering آن، کامپوننت‌های برنامه، فقط یکبار در سمت سرور رندر شده و HTML ساده‌ی آن‌ها به سمت مرورگر کاربر بازگشت داده می‌شود. در این حالت، فرم‌های استاندارد HTML، امکان دریافت ورودی‌های کاربر و ارسال داده‌های آن‌ها را به سمت سرور میسر می‌کنند (چون دیگر خبری از اتصال دائم SignalR نیست و باید اطلاعات را به همان نحو استاندارد پروتکل HTTP، به سمت سرور Post کرد). در دات نت 8، دو راه‌حل برای کار با فرم‌ها در برنامه‌های Blazor وجود دارد: استفاده از EditForm خود Blazor و یا استفاده از HTML forms استاندارد و ساده، به همان نحوی که بوده و هست.


روش کار با EditForm در برنامه‌های Blazor SSR

البته ما قصد استفاده از فرم‌های ساده‌ی HTML را در اینجا نداریم و ترجیح می‌دهیم که از همان EditForm استفاده کنیم. EditForms در Blazor بسیار مفید بوده و امکان بایند خواص یک مدل را به اجزای مختلف ورودی‌های تعریف شده‌ی در آن میسر می‌کند و همچنین قابلیت‌هایی مانند اعتبارسنجی و امثال آن‌را نیز به همراه دارد (اطلاعات بیشتر). اما چگونه می‌توان از این امکان در برنا‌مه‌های Blazor SSR نیز استفاده کرد؟
برای این منظور، ابتدا مثالی را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم (که بر اساس قالب dotnet new blazor --interactivity Server تهیه شده) و سپس توضیحات آن ارائه خواهد شد:

الف) تهیه یک مدل برای تعریف محل‌های مرتبط با یک سفارش در فایل Models/OrderPlace.cs

using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace Models;

public record OrderPlace
{
    public Address BillingAddress { get; set; } = new();
    public Address ShippingAddress { get; set; } = new();
}

public class Address
{
    [Required] public string Name { get; set; } = default!;
    public string? AddressLine1 { get; set; }
    public string? AddressLine2 { get; set; }
    public string? City { get; set; }
    [Required] public string PostCode { get; set; } = default!;
}

ب) تهیه‌ی یک کامپوننت Editor برای دریافت اطلاعات آدرس فوق در فایل Components\Pages\Chekout\AddressEntry.razor

@inherits Editor<Models.Address>

<div>
    <label>Name</label>
    <InputText @bind-Value="Value.Name"/>
</div>
<div>
    <label>Address 1</label>
    <InputText @bind-Value="Value.AddressLine1"/>
</div>
<div>
    <label>Address 2</label>
    <InputText @bind-Value="Value.AddressLine2"/>
</div>
<div>
    <label>City</label>
    <InputText @bind-Value="Value.City"/>
</div>
<div>
    <label>Post Code</label>
    <InputText @bind-Value="Value.PostCode"/>
</div>

ج) استفاده از مدل و ادیتور فوق در یک EditForm تغییر یافته برای کار با برنامه‌های Blazor SSR در فایل Components\Pages\Chekout\Checkout.razor

@page "/checkout"

@using Models
@if (!_submitted && PlaceModel != null)
{
    <EditForm Model="PlaceModel" method="post" OnValidSubmit="SubmitOrder" FormName="checkout">
        <DataAnnotationsValidator/>

        <h4>Bill To:</h4>
        <AddressEntry @bind-Value="PlaceModel.BillingAddress"/>

        <h4>Ship To:</h4>
        <AddressEntry @bind-Value="PlaceModel.ShippingAddress"/>

        <button type="submit">Submit</button>
        <ValidationSummary/>
    </EditForm>
}

@if (_submitted && PlaceModel != null)
{
    <div>
        <h2>Order Summary</h2>

        <h3>Shipping To:</h3>
        <dl>
            <dt>Name</dt>
            <dd>@PlaceModel.BillingAddress.Name</dd>
            <dt>Address 1</dt>
            <dd>@PlaceModel.BillingAddress.AddressLine1</dd>
            <dt>Address 2</dt>
            <dd>@PlaceModel.BillingAddress.AddressLine2</dd>
            <dt>City</dt>
            <dd>@PlaceModel.BillingAddress.City</dd>
            <dt>Post Code</dt>
            <dd>@PlaceModel.BillingAddress.PostCode</dd>
        </dl>
    </div>
}

@code {
    bool _submitted;

    [SupplyParameterFromForm]
    public OrderPlace? PlaceModel { get; set; }

    protected override void OnInitialized()
    {
        PlaceModel ??= GetOrderPlace();
    }

    private void SubmitOrder()
    {
        _submitted = true;
    }

    private static OrderPlace GetOrderPlace() =>
        new()
        {
            BillingAddress = new Address
                             {
                                 PostCode = "12345",
                                 Name = "Test 1",
                             },
            ShippingAddress = new Address
                              {
                                  PostCode = "67890",
                                  Name = "Test 2",
                              },
        };

}
توضیحات:
باید بخاطر داشت که این فرم بر اساس حالت Server Side Rendering در اختیار مرورگر کاربر قرار می‌گیرد. یعنی برای بار اول، یک HTML خالص، در سمت سرور بر اساس اطلاعات آن تهیه شده و بازگشت داده می‌شود و زمانیکه به کاربر نمایش داده شد، دیگر برخلاف Blazor Server پیشین، اتصال SignalR ای وجود ندارد تا قابلیت‌های تعاملی آن‌را مدیریت کند. در این حالت اگر به view source صفحه‌ی جاری رجوع کنیم، چنین خروجی قابل مشاهده‌است:
<form method="post">
   <input type="hidden" name="_handler" value="checkout" />
   <input type="hidden" name="__RequestVerificationToken" value="CfDxxx" />
.
.
.
   <button type="submit">Submit</button>
</form>
یعنی زمانیکه این فرم به سمت سرور ارسال می‌شود، همان HTTP POST استاندارد رخ می‌دهد و برای اینکار، نیازی به اتصال وب‌سوکت SignalR ندارد.
این EditForm تعریف شده، دو قسمت اضافه‌تر را نسبت به EditFormهای نگارش‌های قبلی Blazor دارد:
<EditForm Model="PlaceModel" method="post" OnValidSubmit="SubmitOrder" FormName="checkout">
در اینجا نوع HTTP Method ارسال فرم، مشخص شده و همچنین یک FormName نیز تعریف شده‌است. علت اینجا است که Blazor باید بتواند اطلاعات POST شده و دریافتی در سمت سرور را به کامپوننت متناظری نگاشت کند؛ به همین جهت این نامگذاری، ضروری است.
همانطور که در نحوه‌ی تعریف فرم HTML ای فوق مشخص است، فیلد مخفی handler_، کار متمایز ساختن این فرم را به عهده داشته و از مقدار آن در سمت سرور جهت یافتن کامپوننت متناظر، استفاده خواهد شد.

همچنین برای دریافت و پردازش این اطلاعات در سمت سرور، تنها کافی است خاصیت مرتبط با آن‌را با ویژگی SupplyParameterFromForm مزین کنیم:
[SupplyParameterFromForm]
public OrderPlace? PlaceModel { get; set; }

جریان کاری این فرم به صورت خلاصه به نحو زیر است (که در آن متد OnInitialized دوبار فراخوانی می‌شود و باید به آن دقت داشت):
- در بار اول نمایش این صفحه (با فراخوانی مسیر /checkout در مرورگر)، متد OnInitialized فراخوانی شده و در آن، مقدار شیء PlaceModel نال است.
- بنابراین به متد GetOrderPlace مراجعه کرده و اطلاعاتی را دریافت می‌کند؛ برای مثال، این اطلاعات را از سرویسی می‌خواند.
- پس از پایان هر روال رخدادگردانی در Blazor، در پشت صحنه به صورت خودکار، متد تغییر حالت جاری کامپوننت (متد StateHasChanged) هم فراخوانی می‌شود. این فراخوانی خودکار، باعث رندر مجدد UI آن بر اساس اطلاعات جدید خواهد شد. یعنی قسمت‌های نمایش فرم و نمایش اطلاعات ارسالی، یکبار ارزیابی شده و در صورت برقراری شرط‌ها، نمایش داده می‌شوند.
- در ادامه، کاربر فرم را پر کرده و به سمت سرور POST می‌کند.
- پیش از هر رخ‌دادی، خواص شیء PlaceModel به علت مزین بودن به ویژگی SupplyParameterFromForm، بر اساس اطلاعات ارسالی به سرور، مقدار دهی می‌شوند.
- سپس متد OnInitialized فراخوانی شده و چون اینبار مقدار PlaceModel نال نیست، به متد GetOrderPlace جهت دریافت مقادیر ابتدایی خود مراجعه نمی‌کند. سطر تعریف شده‌ی در متد OnInitialized فقط زمانی سبب مقدار دهی شیء PlaceModel می‌شود که مقدار این شیء، نال باشد (یعنی فقط در اولین بار نمایش صفحه)؛ اما اگر این مقدار توسط پارامتر مزین شده‌ی به SupplyParameterFromForm به علت ارسال داده‌های فرم به سرور، مقدار دهی شده باشد، دیگر به منبع داده‌ی ابتدایی رجوع نمی‌کند.
- چون متد رخ‌دادگردان OnInitialized فراخوانی شده، پس از پایان آن (و فراخوانی خودکار متد StateHasChanged در انتهای آن)، یکبار دیگر کار رندر UI فرم جاری بر اساس اطلاعات جدید، انجام خواهد شد.
- اکنون است که پس از طی این رخ‌دادها، متد رویدادگردان SubmitOrder فراخوانی می‌شود. یعنی زمانیکه این متد فراخوانی می‌شود، شیء PlaceModel بر اساس اطلاعات رسیده‌ی از طرف کاربر، مقدار دهی شده و آماده‌ی استفاده است (برای مثال آماده‌ی ذخیره سازی در بانک اطلاعاتی؛ با فراخوانی سرویسی در اینجا).
- پس از پایان فراخوانی متد رویدادگردان SubmitOrder، به علت تغییر حالت کامپوننت (و فراخوانی خودکار متد StateHasChanged در انتهای آن)، یکبار دیگر نیز کار رندر UI فرم جاری بر اساس اطلاعات جدید انجام خواهد شد. یعنی اینبار قسمت Order Summary نمایش داده می‌شود.


مدیریت تداخل نام‌های HTML Forms در Blazor 8x SSR

تمام فرم‌هایی که به این صورت در برنامه‌های Blazor SSR مدیریت می‌شوند، باید دارای نام منحصربفردی که توسط خاصیت FormName مشخص می‌شود، باشند. برای جلوگیری از این تداخل نام‌ها، کامپوننت جدیدی به نام FormMappingScope معرفی شده‌است که نمونه‌ای از آن‌را در فایل فرضی Components\Pages\Chekout\CheckoutForm.razor تعریف شده‌ی به صورت زیر مشاهده می‌کنید:

@page "/checkout"

<FormMappingScope Name="store-checkout">
    <CheckoutForm />
</FormMappingScope>
در اینجا ابتدا ویژگی page@ کامپوننت CheckoutForm را حذف کرده و آن‌را تبدیل به یک کامپوننت معمولی بدون قابلیت مسیریابی کرده‌ایم. سپس آن‌را توسط کامپوننت FormMappingScope در صفحه‌ای دیگر معرفی و محصور می‌کنیم.
اکنون اگر برنامه را اجرا کرده و خروجی HTML آن‌را بررسی کنیم، به فرم زیر خواهیم رسید:
<form method="post">
   <input type="hidden" name="_handler" value="[store-checkout]checkout" />
   <input type="hidden" name="__RequestVerificationToken" value="CfDxxxxx" />
.
.
.
   <button type="submit">Submit</button>
</form>
همانطور که ملاحظه می‌کنید، اینبار مقدار فیلد مخفی handler_ که کار متمایز ساختن این فرم را به عهده دارد و از آن در سمت سرور جهت یافتن کامپوننت متناظری استفاده می‌شود، با حالتی‌که از کامپوننت FormMappingScope استفاده نشده بود، متفاوت است و نام FormMappingScope را در ابتدای خود به همراه دارد تا به این نحو، از تداخل احتمالی نام‌های فرم‌ها جلوگیری شود.

یک نکته: اگر به تگ‌های فرم HTML ای فوق دقت کنید، به همراه یک anti-forgery token نیز هست که کار تولید و مدیریت آن، به صورت خودکار صورت می‌گیرد و میان‌افزاری نیز برای آن طراحی شده که در فایل Program.cs برنامه، به صورت app.UseAntiforgery بکارگرفته شده‌است.


یک نکته: در Blazor 8x SSR می‌توان بجای EditForm، از همان HTML form متداول هم استفاده کرد

اگر بخواهیم بجای استفاده از EditForm، از فرم‌های استاندارد HTML هم در حالت SSR استفاده کنیم، این کار میسر بوده و روش کار به صورت زیر است:
<form method="post" @onsubmit="SaveData" @formname="MyFormName">
    <AntiforgeryToken />

    <InputText @bind-Value="Name" />

    <button>Submit</button>
</form>
در اینجا ذکر دایرکتیوهای onsubmit@ و formname@ را (شبیه به خواص و رویدادگردان‌های مشابهی در EditForm) به همراه ذکر صریح کامپوننت AntiforgeryToken، مشاهده می‌کنید. در حین استفاده از EditForm، نیازی به درج این کامپوننت نیست و به صورت خودکار اضافه می‌شود.


پردازش فرم‌های GET در Blazor 8x

در حالتی‌که از فرم‌های استاندارد HTML ای استفاده می‌شود، ممکن است method فرم، بجای post، حالت get باشد که نتایج آن به صورت کوئری استرینگ در نوار آدرس مرورگر ظاهر می‌شوند؛ مانند جستجوی گوگل که اشخاص می‌توانند کوئری استرینگ و لینک نهایی را به اشتراک بگذارند. روش پردازش یک چنین فرم‌هایی به صورت زیر است:
@page "/"

<form method="GET">
    <input type="text" name="q"/>
    <button type="submit">Search</button>
</form>


@code {
    [SupplyParameterFromQuery(Name="q")]
    public string SearchTerm { get; set; }
    
    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
       // do something with the search term
    }
}
در اینجا از ویژگی SupplyParameterFromQuery برای دریافت کوئری استرینگ استفاده شده و چون نام پارامتر تعریف شده با نام input فرم یکی نیست، این نام به صورت صریحی توسط خاصیت Name آن مشخص شده‌است.


یک ابتکار! تعاملی کردن قسمتی از صفحه بدون فعالسازی کامل Blazor Server و یا Blazor WASM کامل

این دکمه‌ی قرار گرفته‌ی در یک صفحه‌ی SSR را ملاحظه کنید:
<button class="nav-link border-0" @onclick="BeginSignOut">Log out</button>
در اینجا می‌خواهیم، اگر کاربری بر روی آن کلیک کرد، روال رویدادگردان منتسب به onclick اجرا شود. اما ... اگر در این حالت برنامه را اجرا کرده و بر روی دکمه‌ی Log out کلیک کنیم، هیچ اتفاقی رخ نمی‌دهد! یعنی روال رویدادگران BeginSignOut اصلا اجرا نمی‌شود. علت اینجا است که صفحات SSR، در نهایت یک static HTML بیشتر نیستند و فاقد قابلیت‌های تعاملی، مانند واکنش نشان دادن به کلیک بر روی یک دکمه هستند. برای رفع این مشکل یا می‌توان این قسمت از صفحه را کاملا تعاملی کرد که روش انجام آن‌را در قسمت‌های بعدی با جزئیات کاملی بررسی می‌کنیم و یا ... می‌توان این دکمه را داخل یک فرم جدید تعاملی به صورت زیر محصور کرد:
<EditForm Context="ctx" FormName="LogoutForm" method="post" Model="@Foo" OnValidSubmit="BeginSignOut">
     <button type="submit" class="nav-link border-0">Log out</button>
</EditForm>

@code{
    [SupplyParameterFromForm(Name = "LogoutForm")]
    public string? Foo {  get; set; }

    protected override void OnInitialized() => Foo = "";

    async Task BeginSignOut()
    {
        // TODO: SignOutAsync();
        // TODO: NavigateTo("/authentication/logout");
    }
}
در این حالت چون این فرم، از نوع فرم‌های جدید تعاملی است، برای پردازش آن نیازی به اتصال دائم SignalR و یا فعالسازی یک وب‌اسمبلی نیست. پردازش آن بر اساس استاندارد HTTP Post و فرم‌های آن، صورت گرفته و به این ترتیب می‌توان عملکرد onclick@ کاملا تعاملی را با یک فرم تعاملی جدید، شبیه سازی کرد.


یک نکته: می‌توان حالت post-back مانند فرم‌های تعاملی Blazor 8x را تغییر داد.

به همراه ویژگی‌های جدید مرتبط با صفحات SSR، ویژگی هدایت بهبودیافته هم وجود دارد که جزئیات بیشتر آن‌را در قسمت‌های بعدی این سری بررسی می‌کنیم. برای نمونه اگر مثال این قسمت را اجرا کنید، فرم آن به همراه یک post-back مانند به سمت سرور است که کاملا قابل احساس است؛ این رفتار هرچند استاندارد است، اما بی‌شباهت به برنامه‌های MVC ، Razor pages و یا وب‌فرم‌ها نیست و با فرم‌های بی‌صدا و سریع نگارش‌های قبلی Blazor متفاوت است. در Blazor8x می‌توان این نوع ارسال اطلاعات را Ajax ای هم کرد که به آن enhanced navigation می‌گویند. برای اینکار فقط کافی است ویژگی Enhance را به تگ EditForm اضافه کرد و یا ویژگی جدید data-enhance را به تگ‌های فرم‌های استاندارد HTML ای افزود. پس از آن اگر برنامه را اجرا کنیم، دیگر یک post-back استاندارد وب‌فرم‌ها مشاهده نمی‌شود و رفتار این صفحه بسیار سریع، نرم و روان خواهد بود.
<EditForm Model="PlaceModel" method="post" OnValidSubmit="SubmitOrder" FormName="checkout" Enhance>
در اینجا تنها تغییری که حاصل شده، اضافه شدن ویژگی Enhance به المان EditForm است. این ویژگی به صورت پیش‌فرض غیرفعال است که جزئیات بیشتر آن‌را در قسمت‌های بعدی بررسی خواهیم کرد.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor8x-Server-Normal.zip
نظرات مطالب
استفاده از اسمبلی‌های دات نت 2 در یک پروژه دات نت 4
سلام جناب نصیری.
با اجازه بنده می خواهم برای بلاگفا همچنین کاری انجام بدهم.
در مور تبدیلش به CHM می خواستم راهنمایی بگیرم
با کسب اجازه از ایده شما
متشکرم
نظرات مطالب
مشکل امنیتی FreeTextBox‌ و روش رفع آن
با سلام و عرض خسته نباشید .
جناب نصیری،وبلاگ ( آموزشگاه) بسیار خوبی دارید.کارتون واقعا عالیه.مخصوصا ایده Chm مطالب وبلاگ.
انشالله همیشه موفق باشید
مطالب
بررسی Source Generators در #C - قسمت چهارم - روش دسترسی به تنظیمات برنامه
در حین توسعه‌ی Source Generators، نیاز می‌شود تا بتوان تنظیماتی را از استفاده کننده دریافت کرد؛ برای مثال تعیین فضای نام ویژه‌ای، فعال و غیرفعال کردن قابلیتی و یا حتی دریافت فایل‌های تکمیلی. این تنظیمات سفارشی از طریق تعریف آن‌ها در فایل‌های csproj. و خواص MSBuild قابل دسترسی هستند که روش کار با آن‌ها را در ادامه مرور خواهیم کرد.


روش تعریف خواص سفارشی MSBuild در پروژه‌ی Source Generator

در مثال همین سری، به پوشه‌ی NotifyPropertyChangedGenerator مراجعه کرده و فایل جدید NotifyPropertyChangedGenerator.props را با محتوای زیر به آن اضافه می‌کنیم:
<Project>
    <ItemGroup>
        <CompilerVisibleProperty Include="SourceGenerator_CustomRootNamespace"/>        
    </ItemGroup>
</Project>
هدف این است که خاصیت جدیدی به نام SourceGenerator_CustomRootNamespace، توسط استفاده کننده در فایل csproj. برنامه‌، قابل تعریف شود. علت قرار دادن این تعاریف در یک فایل props. مجزا، آماده کردن این پروژه جهت ارائه‌ی به صورت یک بسته‌ی نیوگت است که نیاز به تنظیمات ذیل را نیز دارد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">

    <PropertyGroup>
        <GeneratePackageOnBuild>true</GeneratePackageOnBuild> <!-- Generates a package at build -->
        <IncludeBuildOutput>false</IncludeBuildOutput> <!-- Do not include the generator as a lib dependency -->
    </PropertyGroup>

    <ItemGroup>
        <!-- Package the generator in the analyzer directory of the nuget package -->
        <None Include="$(OutputPath)\$(AssemblyName).dll" Pack="true" PackagePath="analyzers/dotnet/cs" Visible="false"/>

        <!-- Package the props file -->
        <None Include="NotifyPropertyChangedGenerator.props" Pack="true" PackagePath="build" Visible="true"/>
    </ItemGroup>
</Project>
با این تنظیمات، فایل props. یاد شده، در پوشه‌ی build بسته‌ی نیوگت قرار می‌گیرد و با سیستم build پروژه‌ی استفاده کننده یکی می‌شود. همچنین باید در تنظیمات دیگری، مقدار PackagePath را به analyzers/dotnet/cs و IncludeBuildOutput را به false تنظیم کرد تا تولید کننده‌ی کد، در پوشه‌ی مخصوص آنالایزرها قرار گیرد و نه در جای دیگری. اگر این موارد رعایت نشوند، بسته‌ی نیوگت نهایی، سبب تولید کدی نخواهد شد و کار نمی‌کند.

یک نکته‌ی مهم! اگر بخواهیم مستقیما از پروژه‌ی source generator خود مثلا در پروژه‌ی NotifyPropertyChangedGenerator.Demo این سری همانند قبل استفاده کنیم، تنظیمات ذکر شده‌ی در فایل props. فوق، در آن قابل دسترسی نخواهند بود و با پروسه‌ی build یکی نمی‌شوند. تنظیماتی که تا اینجا ذکر شدند، فقط مخصوص بسته‌ی نیوگت نهایی است. برای استفاده‌ی مستقیم از آن‌ها در پروژه‌ی Demo، نیاز است یکبار دیگر محتویات props. تولید کننده‌ی کد را داخل فایل csproj. پروژه‌ی Demo، تعریف کرد. یا می‌توان از روش استفاده از فایل ویژه‌ی Directory.Build.props و قابلیت‌های ارث‌بری آن استفاده کرد. یعنی یک فایل Directory.Build.props را در بالاترین سطح ممکن قرار داد و CompilerVisiblePropertyها را در آن تعریف کرد تا در تمام پروژه‌های برنامه قابل دسترسی شوند.


روش تعریف خواص سفارشی MSBuild در پروژه‌ی استفاده کننده از Source Generator

در مثال این سری چون از بسته‌ی نیوگت تولید کننده‌ی کد استفاده نمی‌کنیم، نیاز است خاصیت سفارشی تعریف شده را یکبار دیگر داخل فایل csproj. پروژه‌ی Demo تعریف کنیم. پس از آن می‌توان این خاصیت را در قسمت PropertyGroup مقدار دهی کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
    <PropertyGroup>
        <SourceGenerator_CustomRootNamespace>ThisIsTest</SourceGenerator_CustomRootNamespace>
    </PropertyGroup>


    <ItemGroup>
        <CompilerVisibleProperty Include="SourceGenerator_CustomRootNamespace"/>
    </ItemGroup>
</Project>
البته بدیهی است اگر از بسته‌ی نیوگت تولید کننده‌ی کد استفاده شود، نیازی به ذکر قسمت CompilerVisibleProperty نخواهد بود و آن‌را به صورت خودکار از فایل props. به همراه بسته‌ی نیوگت دریافت می‌کند.


روش دسترسی به مقدار خاصیت سفارشی MSBuild در پروژه‌ی Source Generator

پس از این مقدمات، خواص عمومی MSBuild از طریق خاصیت AnalyzerConfigOptions.GlobalOptions و متد TryGetValue آن با فرمول زیر قابل دسترسی هستند. قسمت build_property ثابت بوده و جزو موارد توکار MSBuild است:
internal static class SourceGeneratorContextExtensions
{
    public static string GetMSBuildProperty(
        this GeneratorExecutionContext context,
        string property,
        string defaultValue = "")
    {
        return !context.AnalyzerConfigOptions.GlobalOptions.TryGetValue($"build_property.{property}", out var value)
            ? defaultValue
            : value;
    }
}
برای نمونه روش دسترسی به خاصیت SourceGenerator_CustomRootNamespace تعریف شده، در متد Execute به صورت زیر است:
[Generator]
public class NotifyPropertyChangedGenerator : ISourceGenerator
{
    public void Initialize(GeneratorInitializationContext context)
    {
    }

    public void Execute(GeneratorExecutionContext context)
    {
        var customRootNamespace = context.GetMSBuildProperty("SourceGenerator_CustomRootNamespace", "Test");


معرفی خاصیت ویژه‌ی AdditionalFiles

تا اینجا روش تعریف یک خاصیت جدید MSBuild و روش دسترسی به آن‌را بررسی کردیم. خاصیت توکاری به نام AdditionalFiles نیز در MSBuild تعریف شده‌است که در پروژه‌های Source Generator جهت دسترسی به فایل‌ها و محتوای آن‌ها قابل استفاده است. برای نمونه می‌توان در فایل csproj. پروژه‌ی Demo تعریف زیر را ارائه کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
    <ItemGroup>
        <AdditionalFiles Include="file1.txt" Visible="false"/> 
    </ItemGroup>
</Project>
که در اینجا file1.txt، مسیر فایلی است که در پروژه‌ی Source Generator از طریق خاصیت context.AdditionalFiles قابل دسترسی است. AdditionalFiles یک آرایه‌است؛ یعنی می‌توان در پروژه‌ی Demo، چندین AdditionalFiles را تعریف و استفاده کرد. هر AdditionalText که معرف اجزای AdditionalFiles است، به همراه مسیر فایل معرفی شده و همچنین متد GetText است.
خاصیت Visible در اینجا مشخص می‌کند که آیا file1.txt در IDE، در کنار لیست سایر فایل‌ها نمایش داده شود یا خیر.


امکان تعریف خواص سفارشی بر روی AdditionalFiles

فرض کنید علاقمندیم خاصیت ویژه‌ای را به AdditionalFiles اضافه کنیم؛ برای مثال به نام SourceGenerator_EnableLogging مانند مثال زیر:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
    <ItemGroup>
        <AdditionalFiles Include="file2.txt" SourceGenerator_EnableLogging="true" Visible="false"/> 
    </ItemGroup>
</Project>
روش انجام اینکار به صورت زیر است:
الف) فایل NotifyPropertyChangedGenerator.props تعریف شده را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
<Project>
    <ItemGroup>
        <CompilerVisibleProperty Include="SourceGenerator_CustomRootNamespace"/>
        
        <CompilerVisibleProperty Include="SourceGenerator_EnableLogging"/>
        <CompilerVisibleItemMetadata Include="AdditionalFiles" MetadataName="SourceGenerator_EnableLogging"/>
    </ItemGroup>
</Project>
یعنی در اینجا هم می‌توان خاصیت SourceGenerator_EnableLogging را به صورت سراسری در قسمت PropertyGroupهای استفاده کننده تعریف کرد و همچنین توسط CompilerVisibleItemMetadata و MetadataName آن، آن‌‌را به AdditionalFiles نیز انتساب داد. برای مثال اگر AdditionalFiles ای به همراه ویژگی SourceGenerator_EnableLogging نبود، اگر مقدار سراسری استفاده شود.

ب) در فایل csproj. پروژه‌ی Demo، از این خواص و متادیتاها استفاده می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
    <PropertyGroup>
        <SourceGenerator_EnableLogging>true</SourceGenerator_EnableLogging>
    </PropertyGroup>

    <ItemGroup>
        <CompilerVisibleProperty Include="SourceGenerator_EnableLogging"/>
        <CompilerVisibleItemMetadata Include="AdditionalFiles" MetadataName="SourceGenerator_EnableLogging"/>

        <AdditionalFiles Include="file1.txt" Visible="false"/>  <!-- logging will be controlled by default, or global value -->
        <AdditionalFiles Include="file2.txt" SourceGenerator_EnableLogging="true" Visible="false"/>  <!-- always enable logging for this file -->
        <AdditionalFiles Include="file3.txt" SourceGenerator_EnableLogging="false" Visible="false"/> <!-- never enable logging for this file -->
    </ItemGroup>
</Project>
همانطور که عنوان شد چون از بسته‌ی نیوگت تولید کننده‌ی کد استفاده نمی‌کنیم، نیاز است خواص جدید تعریف شده را یکبار دیگر هم در اینجا تکرار کنیم. پس از آن امکان مقدار دهی SourceGenerator_EnableLogging میسر می‌شود.

ج) برای خواندن این خواص در پروژه‌ی Source generator به صورت زیر عمل می‌شود:
internal static class SourceGeneratorContextExtensions
{
    public static string GetAdditionalFilesOption(
        this GeneratorExecutionContext context,
        AdditionalText additionalText,
        string property,
        string defaultValue = "")
    {
        return !context.AnalyzerConfigOptions.GetOptions(additionalText)
            .TryGetValue($"build_metadata.AdditionalFiles.{property}", out var value)
            ? defaultValue
            : value;
    }
}
- در اینجا build_metadata.AdditionalFiles ثابت بوده و جزو تنظیمات MSBuild است.
- روش تامین AdditionalText این متد را نیز در مثال زیر مشاهده می‌کنید که حاصل ایجاد حلقه‌ای بر روی context.AdditionalFiles‌های دریافتی است:
[Generator]
public class NotifyPropertyChangedGenerator : ISourceGenerator
{
    public void Initialize(GeneratorInitializationContext context)
    {
    }

    public void Execute(GeneratorExecutionContext context)
    {
        var customRootNamespace = context.GetMSBuildProperty("SourceGenerator_CustomRootNamespace", "Test");

        var globalLoggingSwitch = context.GetMSBuildProperty("SourceGenerator_EnableLogging", "false");
        var emitLoggingGlobal = globalLoggingSwitch.Equals("true", StringComparison.OrdinalIgnoreCase);

        foreach (var file in context.AdditionalFiles)
        {
            var perFileLoggingSwitch = context.GetAdditionalFilesOption(file, "SourceGenerator_EnableLogging");
            var emitLogging = string.IsNullOrWhiteSpace(perFileLoggingSwitch)
                ? emitLoggingGlobal // allow the user to override the global logging on a per-file basis
                : perFileLoggingSwitch.Equals("true", StringComparison.OrdinalIgnoreCase);

            // add the source with or without logging...
        }
در این مثال یکبار به مقدار سراسری SourceGenerator_EnableLogging ارجاع شده که در قسمت PropertyGroupها تعریف شده و سپس درون حلقه، به متادیتای تعریف شده‌ی بر روی AdditionalFiles اشاره می‌کند.
مطالب
نحوه‌ی مشارکت در پروژه‌های GitHub به کمک Visual Studio
فرض کنید برای رفع باگی در پروژه‌ای از GitHub، ایده‌ای دارید. روند کاری اعلام آن، روش‌های مختلفی می‌تواند داشته باشند؛ از باز کردن یک Issue جدید تا فرستادن یک فایل zip و غیره. اما روش استاندارد مشارکت در پروژه‌های Git، ارسال یک PR یا Pull Request است. در ادامه نحوه‌ی انجام این‌کار را به کمک امکانات توکار VS.NET بررسی خواهیم کرد.


ایجاد یک Fork جدید در GitHub

برای ارسال تغییرات انجام شده بر روی یک پروژه، نیاز است به صاحب یا مسئول آن مخزن در GitHub مراجعه و سپس درخواست دسترسی اعمال تغییرات را نمود. در این حالت، احتمال اینکه جواب منفی دریافت کنید، بسیار زیاد است. جهت مدیریت یک چنین مواردی، قابلیتی به نام ایجاد یک Fork پیش بینی شده‌است.


در بالای هر مخزن کد در GitHub، یک دکمه به نام Fork موجود است. بر روی آن که کلیک کنید، یک کپی از آن پروژه را به مجموعه‌ی مخزن‌های کد شما در GitHub اضافه می‌کند. بدیهی است در این حالت، مجوز ارسال تغییرات خود را به GitHub و در اکانت خود خواهید داشت. نحوه‌ی اطلاع رسانی این تغییرات به صاحب اصلی این مخزن کد، ارسال همان PR یا Pull Request است.


دریافت مخزن کد Fork شده از GitHub به کمک Visual Studio

پس از اینکه Fork جدیدی را از پروژه‌ای موجود ایجاد کردیم، نیاز است یک Clone یا کپی مطابق اصل آن‌را جهت اعمال تغییرات محلی، تهیه کنیم. برای اینکار VS.NET را گشوده و به برگه‌ی Team Explorer آن که در کنار Solution Explorer قرار دارد، مراجعه کنید.


در اینجا بر روی دکمه‌ی Connect در نوار ابزار آن، کلیک کرده و در صفحه‌ی باز شده، بر روی لینک Clone کلیک نمائید. در اینجا می‌توان آدرس مخزن کد Fork شده را جهت تهیه یک Clone مشخص کرد؛ به همراه محلی که قرار است این Clone در آن ذخیره شود.
آدرس HTTPS وارد شده، در کنار تمام مخازن کد GitHub قابل مشاهده هستند:


پس از تکمیل این دو آدرس، بر روی دکمه‌ی Clone کلیک نمائید. پس از پایان کار، اگر به آدرس محلی داده شده بر روی کامپیوتر خود مراجعه کنید، یک کپی از فایل‌های این مخزن، قابل مشاهده هستند.


اعمال تغییرات محلی و ارسال آن به سرور GitHub

در ادامه، این پروژه‌ی جدید را در VS.NET باز کرده و تغییرات خود را اعمال کنید. اکنون نوبت به ارسال این تغییرات به سرور GitHub است.  برای این منظور به برگه‌ی Team Explorer مراجعه کرده و بر روی دکمه‌ی Home آن کلیک کنید. سپس گزینه‌ی Changes را انتخاب نمائید:


در اینجا توضیحاتی را نوشته و سپس بر روی دکمه‌ی Commit کلیک کنید.


پس از هماهنگ سازی محلی، اکنون نوبت به هماهنگ سازی این تغییرات با مخزن کد GitHub است. بنابراین بر روی لینک Sync در پیام ظاهر شده کلیک کنید و در صفحه‌ی بعدی نیز بر روی دکمه‌ی Sync کلیک نمائید:



اکنون اگر به پروژه‌ی GitHub خود مراجعه کنید، این تغییر جدید قابل مشاهده‌است:



مطلع سازی صاحب اصلی مخزن کد از تغییرات انجام شده

تا اینجا کسی از تغییرات جدید انجام شده‌ی توسط ما باخبر نیست. برای اطلاع رسانی در مورد این تغییرات، به مخزن کد Fork شده که اکنون تغییرات جدید به آن ارسال شده‌اند، مراجعه کنید. سپس در کنار صفحه بر روی لینک Pull request کلیک نمائید:


در اینجا بر روی دکمه‌ی New pull request کلیک کنید:


در ادامه تغییرات ارسال شما نمایش داده خواهند شد. آن‌ها را بررسی کرده و مجددا بر روی دکمه‌ی Create pull request کلیک کنید:


در اینجا عنوان و توضیحاتی را وارد کرده و سپس بر روی دکمه‌ی Create pull request کلیک نمائید:



یکی سازی تغییرات با مخزن اصلی

اکنون صاحب اصلی مخزن کد یک ایمیل را دریافت خواهد کرد؛ همچنین اگر به مخزن کد خود مراجعه نماید، آمار Pull requests دریافتی قابل مشاهده است:


پس از انتخاب یکی از آن‌ها، لینکی برای بررسی تغییرات انجام شده و همچنین دکمه‌ای برای یکی سازی آن‌ها با پروژه‌ی اصلی وجود دارد:



دریافت این تغییرات در مخزن کد محلی توسط صاحب اصلی پروژه

اکنون که این تغییرات با پروژه‌ی اصلی Merge و یکی شده‌اند، صاحب اصلی پروژه جهت تهیه‌ی یک کپی محلی و بهبود یا تغییر آن‌ها می‌تواند به صورت ذیل عمل کند:


ابتدا به برگه‌ی Team explorer مراجعه کرده و بر روی دکمه‌ی Home آن کلیک کنید. سپس گزینه‌ی Unsynced commits را انتخاب نمائید. در صفحه‌ی باز شده بر روی دکمه‌ی Sync کلیک نمائید. به این ترتیب آخرین تغییرات را از مخزن کد GitHub به صورت خودکار دریافت خواهید کرد: