نظرات مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت دوم - سرویس‌های پایه
در ASP.NET Core، برخلاف نگارش‌های قبلی ASP.NET که ASP.NET Web API مجزای از ASP.NET MVC و همچنین وب فرم‌ها ارائه شده بود، اکنون جزئی از ASP.NET MVC است و با آن یکپارچه می‌باشد. اطلاعات بیشتر
یعنی پروژه را ناقص نکنید. سرویس‌های آن‌را حذف نکنید. تمامش با هم هست و پایه کدهای آن یکی است. همچنین سعی در بازسازی مجدد این پروژه را هم نکنید؛ چندین ماه وقت صرف شده برای یافتن نکات و برقراری اتصالات آن.
مطالب دوره‌ها
به روز رسانی خواص راهبری و مجموعه‌های Entity Framework توسط AutoMapper
فرض کنید مدل‌های بانک اطلاعاتی ما چنین ساختاری را دارند:
public abstract class BaseEntity
{
    public int Id { set; get; }
}

public class User : BaseEntity
{
        public string Name { set; get; }
 
        public virtual ICollection<Advertisement> Advertisements { get; set; }
}

public class Advertisement : BaseEntity
{
    public string Title { get; set; }
    public string Description { get; set; }
 
    [ForeignKey("UserId")]
    public virtual User User { get; set; }
    public int UserId { get; set; }
}
و همچنین مدل‌های رابط کاربری یا ViewModel‌های برنامه نیز به صورت ذیل تعریف شده‌اند:
public class AdvertisementViewModel
{
    public int Id { get; set; }
    public string Title { get; set; }
    public int UserId { get; set; }
}
 
public class UserViewModel
{
    public int Id { set; get; }
    public string Name { set; get; }
    public List<AdvertisementViewModel> Advertisements { get; set; }
}


به روز رسانی خواص راهبری Entity framework توسط AutoMapper

در کلاس‌های فوق، یک کاربر، تعدادی تبلیغات را می‌تواند ثبت کند. در این حالت اگر بخواهیم خاصیت User کلاس Advertisement را توسط AutoMapper به روز کنیم، با رعایت دو نکته، اینکار به سادگی انجام خواهد شد:
الف) همانطور که در کلاس Advertisement جهت تعریف کلید خارجی مشخص است، UserId نیز علاوه بر User ذکر شده‌است. این مورد کار نگاشت UserId اطلاعات دریافتی از کاربر را ساده کرده و در این حالت نیازی به یافتن اصل User این UserId از بانک اطلاعاتی نخواهد بود.
ب) چون در اطلاعات دریافتی از کاربر تنها Id او را داریم و نه کل شیء مرتبط را، بنابراین باید به AutoMapper اعلام کنیم تا از این خاصیت صرفنظر کند که اینکار توسط متد Ignore به نحو ذیل قابل انجام است:
this.CreateMap<AdvertisementViewModel, Advertisement>()
      .ForMember(advertisement => advertisement.Description, opt => opt.Ignore())
      .ForMember(advertisement => advertisement.User, opt => opt.Ignore());


به روز رسانی مجموعه‌های Entity Framework توسط AutoMapper

فرض کنید چنین اطلاعاتی از کاربر و رابط کاربری برنامه دریافت شده است:
var uiUser1 = new UserViewModel
{
    Id = 1,
    Name = "user 1",
    Advertisements = new List<AdvertisementViewModel>
    {
        new AdvertisementViewModel
        {
            Id = 1,
            Title = "Adv 1",
            UserId = 1
        },
        new AdvertisementViewModel
        {
            Id = 2,
            Title = "Adv 2",
            UserId = 1
        }
    }
};
اکنون می‌خواهیم معادل این رکورد را از بانک اطلاعاتی یافته و سپس اطلاعات آن‌را بر اساس اطلاعات UI به روز کنیم. شاید در نگاه اول چنین روشی پیشنهاد شود:
 var dbUser1 = ctx.Users.Include(user => user.Advertisements).First(x => x.Id == uiUser1.Id);
Mapper.Map(source: uiUser1, destination: dbUser1);
ابتدا کاربری را که Id آن مساوی uiUser1.Id است، یافته و سپس به AutoMapper اعلام می‌کنیم تا تمام اطلاعات آن‌را به صورت یکجا به روز کند. این نگاشت را نیز برای آن تعریف خواهیم کرد:
 this.CreateMap<UserViewModel, User>()
در یک چنین حالتی، ابتدا شیء user 1 از بانک اطلاعاتی دریافت شده (و با توجه به وجود Include، تمام تبلیغات او نیز دریافت می‌شوند)، سپس ... دو رکورد دریافتی از کاربر، کاملا جایگزین اطلاعات موجود می‌شوند. این جایگزینی سبب تخریب پروکسی‌های EF می‌گردند. برای مثال اگر پیشتر تبلیغی با Id=1 در بانک اطلاعاتی وجود داشته، اکنون با نمونه‌ی جدیدی جایگزین می‌شود که سیستم Tracking و ردیابی EF اطلاعاتی در مورد آن ندارد. به همین جهت اگر در این حالت ctx.SaveChanges فراخوانی شود، عملیات ثبت و یا به روز رسانی با شکست مواجه خواهد شد.

علت را در این دو تصویر بهتر می‌توان مشاهده کرد:



تصویر اول که مستقیما از بانک اطلاعاتی حاصل شده‌است، دارای پروکسی‌های EF است. اما در تصویر دوم، جایگزین شدن این پروکسی‌ها را مشاهده می‌کنید که سبب خواهد شد این اشیاء دیگر تحت نظارت EF نباشند.


راه حل:

در این مورد خاص باید به AutoMapper اعلام کنیم تا کاری با لیست تبلیغات کاربر دریافت شده‌ی از بانک اطلاعاتی نداشته باشد و آن‌را راسا جایگزین نکند:
this.CreateMap<UserViewModel, User>().ForMember(user => user.Advertisements, opt => opt.Ignore());
در اینجا متد Ignore را بر روی لیست تبلیغات کاربر بانک اطلاعاتی فراخوانی کرده‌ایم، تا اطلاعات آن پس از اولین نگاشت انجام شده‌ی توسط AutoMapper دست نخورده باقی بماند.
سپس کار ثبت یا به روز رسانی را به صورت نیمه خودکار مدیریت می‌کنیم:
using (var ctx = new MyContext())
{
    var dbUser1 = ctx.Users.Include(user => user.Advertisements).First(x => x.Id == uiUser1.Id);
    Mapper.Map(source: uiUser1, destination: dbUser1);
 
    foreach (var uiUserAdvertisement in uiUser1.Advertisements)
    {
        var dbUserAdvertisement = dbUser1.Advertisements.FirstOrDefault(ad => ad.Id == uiUserAdvertisement.Id);
        if (dbUserAdvertisement == null)
        {
            // Add new record
            var advertisement = Mapper.Map<AdvertisementViewModel, Advertisement>(uiUserAdvertisement);
            dbUser1.Advertisements.Add(advertisement);
        }
        else
        {
            // Update the existing record
            Mapper.Map(uiUserAdvertisement, dbUserAdvertisement);
        }
    }
 
    ctx.SaveChanges();
}
- در اینجا ابتدا db user معادل اطلاعات ui user از بانک اطلاعاتی، به همراه لیست تبلیغات او دریافت می‌شود و اطلاعات ابتدایی او نگاشت خواهند شد.
- سپس بر روی اطلاعات تبلیغات دریافتی از کاربر، یک حلقه را تشکیل خواهیم داد. در اینجا هربار بررسی می‌کنیم که آیا معادل این تبلیغ هم اکنون به شیء db user متصل است یا خیر؟ اگر متصل نبود، یعنی یک رکورد جدید است و باید Add شود. اگر متصل بود صرفا باید به روز رسانی صورت گیرد.
- برای حالت ایجاد شیء جدید بانک اطلاعاتی، بر اساس uiUserAdvertisement دریافتی، می‌توان از متد Mapper.Map استفاده کرد؛ خروجی این متد، یک شیء جدید تبلیغ است.
- برای حالت به روز رسانی اطلاعات db user موجود، بر اساس اطلاعات ارسالی کاربر نیز می‌توان از متد Mapper.Map کمک گرفت.


نکته‌ی مهم
چون در اینجا از متد Include استفاده شده‌است، فراخوانی‌های FirstOrDefault داخل حلقه، سبب رفت و برگشت اضافه‌تری به بانک اطلاعاتی نخواهند شد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
AM_Sample04.zip
مطالب
Span در C# 7.2
C# 7.2 به همراه تعداد کوچکی از بهبودهای کامپایلر است و با Visual Studio 2017 نگارش 15.5 ارائه شده و روش فعالسازی آن با نگارش 7.1 آن یکی است (انتخاب گزینه‌ی «C# latest minor version (latest)» در تنظیمات پیشرفته‌ی Build خواص پروژه). همچنین اگر از VSCode استفاده می‌کنید، نگارش 1.14 افزونه‌ی #C آن، پشتیبانی کاملی را از C# 7.2 به همراه دارد؛ در اینجا، افزودن خاصیت <LangVersion>latest</LangVersion> به فایل csproj برنامه برای استفاده‌ی از آخرین نگارش کامپایلر نصب شده، کفایت می‌کند. البته باید دقت داشت کامپایلر C# 7.2 به همراه NET Core SDK 2.1.2. ارائه شده‌است. بنابراین تنها نصب آخرین نگارش افزونه‌ی #C مخصوص VSCode برای کامپایل آن کافی نیست و باید حداقل SDK یاد شده (یا نگارش جدیدتر آن) را هم نصب کنید.
 

نوع‌های جدید <Span<T و  <ReadOnlySpan<T در C# 7.2

نوع‌های جدید <Span<T و <ReadOnlySpan<T جهت ارائه‌ی ناحیه‌های اختیاری پیوسته‌ای از حافظه، شبیه به آرایه‌ها تدارک دیده شده‌اند و هدف استفاده‌ی از آن‌ها، تولید برنامه‌های سمت سرور با کارآیی بالا است.
برای کار با این نوع‌ها، هم نیاز به کامپایلر C# 7.2 است و هم نصب بسته‌ی نیوگت System.Memory:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>netcoreapp2.0</TargetFramework>
    <LangVersion>latest</LangVersion>
  </PropertyGroup>
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="System.Memory" Version="4.4.0-preview1-25305-02" />
  </ItemGroup>
</Project>
این بسته از .NETStandard 1.0. به بعد را پشتیبانی می‌کند؛ یعنی با +NET 4.5+ ،Mono 4.6.  و +NET Core 1.0. سازگار است.


Spanها و امکان دسترسی به انواع حافظه

Spanها می‌توانند به حافظه‌ی مدیریت شده، حافظه‌ی بومی (native) و حافظه‌ی اختصاص داده شده‌ی در Stack اشاره کنند. به عبارتی Spanها یک لایه انتزاعی، برفراز تمام انواع و اقسام حافظه‌هایی هستند که می‌توانند در اختیار توسعه دهندگان NET. باشند.
- البته اکثر توسعه دهندگان دات نت از حافظه‌ی مدیریت شده استفاده می‌کنند. برای مثال Stack memory تنها از طریق کدهای unsafe و واژه‌ی کلیدی stackalloc قابل تخصیص است. این نوع حافظه بسیار سریع است و همچنین بسیار کوچک؛ کمتر از یک مگابایت که به خوبی در CPU cache جا می‌شود. اما اگر در این بین حجم حافظه‌ی تخصیصی بیشتر از یک مگابایت شود، بلافاصله استثنای StackOverflowException غیرقابل مدیریتی را به همراه خاتمه‌ی فوری برنامه به همراه خواهد داشت. برای نمونه از این نوع حافظه در جهت مدیریت رخ‌دادهای داخلی corefx زیاد استفاده می‌شود.
- حافظه‌ی مدیریت شده، همان حافظه‌ای است که توسط واژه‌ی کلیدی new در برنامه، جهت ایجاد اشیاء، تخصیص داده می‌شود و طول عمر آن تحت مدیریت GC است.
- حافظه‌ی مدیریت نشده یا بومی از دید GC مخفی است و توسط متدهایی مانند Marshal.AllocHGlobal و Marshal.AllocCoTaskMem در اختیار برنامه قرار می‌گیرند. این حافظه باید به صورت صریحی توسط توسعه دهنده به کمک متدهایی مانند Marshal.FreeHGlobal و Marshal.FreeCoTaskMem آزاد شود. وب سرور Kestrel مخصوص ASP.NET Core، از این روش جهت کار با آرایه‌های حجیم، جهت کاهش بار GC استفاده می‌کند.

مزیت کار با Spanها این است که دسترسی امن و type safeایی را به انواع حافظه‌های مهیا، جهت توسعه دهندگانی که عموما کدهای unsafe ایی را نمی‌نویسند و با اشاره‌گرها به صورت مستقیم کار نمی‌کنند، میسر می‌کند. برای مثال تا پیش از معرفی Spanها، برای دسترسی به 1000 عنصر یک آرایه‌ی 10 هزار عنصری و ارسال آن به یک متد، نیاز بود تا ابتدا یک کپی از این 1000 عنصر را تهیه کرد. این عملیات از لحاظ میزان مصرف حافظه و همچنین زمان انجام آن، بسیار هزینه‌بر است. با استفاده از <Span<T می‌توان یک دید مجازی از آن آرایه را بدون اختصاص آرایه‌ای و یا آرایه‌هایی جدید، ارائه کرد.


مثالی از کاربرد Spanها جهت کاهش تعداد بار تخصیص‌های حافظه

برای نمونه، متد IsValidName زیر، بررسی می‌کند که طول رشته‌ی دریافتی حداقل 2 باشد و حتما با یک حرف شروع شده باشد:
    static class NameValidatorUsingString
    {
        public static bool IsValidName(string name)
        {
            if (name.Length < 2)
                return false;

            if (char.IsLetter(name[0]))
                return true;

            return false;
        }
    }
در این حالت یک نمونه مثال از استفاده‌ی آن می‌تواند به صورت زیر باشد:
string fullName = "User 1";
string firstName = fullName.Substring(0, 4);
NameValidatorUsingString.IsValidName(firstName);
در اینجا زمانیکه از متد Substring استفاده می‌شود، در حقیقت تخصیص حافظه‌ی دومی جهت تولید firstName رخ می‌دهد.

همچنین اگر این اطلاعات را از طریق شبکه دریافت کرده باشیم، ممکن است به صورت آرایه‌ای از حروف دریافت شوند:
char[] anotherFullName = { 'A', 'B' };
که به صورت مستقیم در متد IsValidName قابل استفاده نیست و خطای عدم امکان تبدیل []char به string، از طرف کامپایلر صادر می‌شود:
NameValidatorUsingString.IsValidName(anotherFullName);
در این حالت برای استفاده‌ی از این آرایه، نیاز است یک تخصیص حافظه‌ی دیگر نیز صورت گیرد:
NameValidatorUsingString.IsValidName(new string(anotherFullName));

اکنون در C# 7.2، بازنویسی این متد توسط ReadOnlySpan، به صورت ذیل است:
    static class NameValidatorUsingSpan
    {
        public static bool IsValidName(ReadOnlySpan<char> name)
        {
            if (name.Length < 2)
                return false;

            if (char.IsLetter(name[0]))
                return true;

            return false;

        }
    }
که این مزایا را به همراه دارد:
ReadOnlySpan<char> fullName = "User 1".AsSpan();
ReadOnlySpan<char> firstName = fullName.Slice(0, 4);
NameValidatorUsingSpan.IsValidName(firstName);
کار با API مربوط به Spanها به همراه تخصیص حافظه‌ی جدیدی نیست. برای نمونه در اینجا متد Slice این API، سبب تخصیص حافظه‌ی جدیدی نمی‌شود (برخلاف متد Substring) و فقط به قسمتی از حافظه‌ی موجود اشاره می‌کند (بدون نیاز به کار مستقیم با اشاره‌گرها و کدهای unsafe).

و یا اینبار امکان استفاده‌ی از آرایه‌ای از کاراکترها، بدون نیاز به تخصیص حافظه‌ای جدید، برای بررسی اعتبار مقادیر دریافتی میسر است:
char[] anotherFullName = { 'A', 'B' };
NameValidatorUsingSpan.IsValidName(anotherFullName);

برای نمونه از یک چنین APIایی در پشت صحنه‌ی کتابخانه‌هایی مانند SignalR و یا Roslyn، برای بالا بردن کارآیی برنامه، با کاهش تعداد بار تخصیص‌های حافظه‌ی مورد نیاز، بسیار استفاده شده‌است. برای نمونه در NET Core 2.1.، حجم رشته‌های تخصیص داده شده‌ی در فریم ورک‌های وابسته، به این ترتیب به شدت کاهش یافته‌است.


مثال‌هایی از کار با API نوع Span

امکان ایجاد یک Span از یک array
var arr = new byte[10];
Span<byte> bytes = arr; // Implicit cast from T[] to Span<T>
پس از آن کار با این span همانند کار با آرایه‌های معمولی است؛ با این تفاوت که این span تنها یک دید مجازی از قسمتی از این آرایه را ارائه می‌دهد؛ بدون سربار تخصیص حافظه‌ی اضافی و کپی اطلاعات:
Span<byte> slicedBytes = bytes.Slice(start: 5, length: 2);
slicedBytes[0] = 42;
slicedBytes[1] = 43;
slicedBytes[2] = 44; // Throws IndexOutOfRangeException
bytes[2] = 45; // OK
در اینجا slicedBytes یک دید مجازی از ایندکس 5 تا 7 آرایه‌ی arr را ارائه می‌دهد. کار کردن با آن نیز همانند آرایه‌ها، توسط ایندکس‌ها میسر است.
همچنین تغییرات بر روی Span (غیر read only) بر روی آرایه‌ی اصلی نیز تاثیر گذار است. برای مثال در اینجا با تغییر bytes[2]، مقدار arr[2] نیز تغییر می‌کند.

و یا روش دیگر ایجاد Span استفاده از متد AsSpan است:
var array = new byte[100];
Span<byte> interiorRef1 = array.AsSpan().Slice(start: 20);
همین عملیات را توسط new Span نیز می‌توان به صورت ساده‌تری ارائه داد:
Span<byte> interiorRef2 = new Span<byte>(array: array, start: 20, length: array.Length - 20);


محدودیت‌های کار با Spanها

- Span تنها یک نوع stack-only است.
- Spanها در بین تردها به اشتراک گذاشته نمی‌شوند. هر استک در یک زمان تنها توسط یک ترد قابل دسترسی است. بنابراین Spanها thread-safe هستند.
- طول عمر Spanها کوتاه است و قابلیت قرارگیری بر روی heap با طول عمر بیشتر را ندارند؛ یعنی:
  • به صورت فیلد در یک نوع non-stackonly قابل تعریف نیستند:
class Impossible
{
   Span<byte> field;
}
فیلدهای یک کلاس در heap ذخیره می‌شوند. بنابراین محل ذخیره سازی spanها نیستند.
  • به عنوان پارامترهای متدهای async قابل استفاده نیستند. چون در این بین در پشت صحنه یک AsyncMethodBuilder تشکیل می‌شود که در قسمتی از آن، پارامترها بر روی heap قرار می‌گیرند.
  • هرجائیکه عملیات boxing صورت گیرد، نتیجه‌ی عملیات بر روی heap قرار می‌گیرد. بنابراین در یک چنین مواردی نمی‌توان از Spanها استفاده کرد. برای مثال تعریف Func<T> valueProvider و سپس فراخوانی ()valueProvider.Invoke به همراه یک boxing است. بنابراین نمی‌توان از spanها به عنوان نوع آرگومان جنریک استفاده کرد. این مورد هرچند کامپایل می‌شود، اما در زمان اجرا سبب خاتمه‌ی برنامه خواهد شد و یا نمونه‌ی دیگر، عدم امکان دسترسی به آن‌ها توسط reflection invoke APIs است که سبب boxing می‌شود.


معرفی نوع <Memory<T

با توجه به محدودیت‌های Span و خصوصا اینکه به عنوان پارامتر متدهای async قابل استفاده نیست (چون بر روی stack ذخیره می‌شوند)، نوع دیگری به نام <Memory<T نیز به همراه C# 7.2 ارائه شده‌است. البته این نوع هنوز به بسته‌ی نیوگت فوق اضافه نشده‌است و به همراه ارائه نهایی NET Core 2.1. ارائه خواهد شد.
این نوع، محدودیت <Span<T را نداشته و قابلیت ذخیره سازی بر روی heap را دارا است.
static async Task<int> ChecksumReadAsync(Memory<byte> buffer, Stream stream)
{
   int bytesRead = await stream.ReadAsync(buffer);
   return Checksum(buffer.Span.Slice(0, bytesRead));
   // Or buffer.Slice(0, bytesRead).Span
}
در اینجا نیز می‌توان از یک آرایه، یک <Memory<T را ایجاد و سپس یک <Span<T را از آن دریافت و با Sliceهای آن کار کرد.
مطالب
روش Controller as در AngularJs
در پست‌های قبلی بیان شد که برای پیاده سازی عملیات مقید سازی عناصر View به مدل در کنترلر باید scope$ را به تابع سازنده کنترلر تزریق کرد. برای مثال:
var app = angular.module('myApp', []);

app.controller('myController', function ($scope) {
    $scope.name = 'Masoud';
    $scope.family = 'Pakdel';
})
View متناظر نیز به صورت می‌باشد:
<div ng-app="myApp">
    <div ng-controller="myController">       
        <div>
            {{name}} {{family}}
        </div>
    </div>
</div>
در Angular 1.2 روشی به نام controller as معرفی شده است که با توجه به نوع پیاده سازی آن نیازی به تزریق scope$ در توابع سازنده نیست. فقط در کنترلر به جای وابستگی مستقیم به scope$ ا زکلمه کلیدی this و در هنگام عملیات مقید سازی باید از نام مستعار تعیین شده برای کنترلر استفاده نمایید. برای مثال
var app = angular.module('myApp', []);

app.controller('myController', function () {
    this.name = 'Masoud';
    this.family = 'Pakdel';
})
و استفاده آن در View
<div ng-app="myApp">
    <div ng-controller="myController as myCtrl">       
        <div>
            {{myCtrl.name}} {{myCtrl.family}}
        </div>
    </div>
</div>
در هنگام عملیات routing نیز می‌توان این عناوین مستعار را برای کنترلر با استفاده از controllerAs مشخص نمود. به صورت زیر:
app.config(function($routeProvider){
    $routeProvider.when('/first', { 
            templateUrl: 'first.html', 
            controller: 'FirstCtrl', 
            controllerAs:'fc' })
        .when('/second', { 
            templateUrl: 'second.html' , 
            controller: 'ُSecondCtrl', 
            controllerAs:'sc' })
        .otherwise({ 
            redirectTo: '/first' 
       });
});
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 8 - فعال سازی ASP.NET MVC
پیشنیازهای بحث (از قسمت 8 به بعد این سری)
اگر پیشتر سابقه‌ی کار کردن با ASP.NET MVC را ندارید، نیاز است «15 مورد» ابتدایی مطالب ASP.NET MVC سایت را پیش از ادامه‌ی این سری مطالعه کنید؛ از این جهت که این سری از مطالب «ارتقاء» نام دارند و نه «بازنویسی مجدد». دراینجا بیشتر تفاوت‌ها و روش‌های تبدیل کدهای قدیمی، به جدید را بررسی خواهیم کرد؛ تا اینکه بخواهیم تمام مطالبی را که وجود دارند از صفر بازنویسی کنیم.


فعال سازی ASP.NET MVC

تا اینجا خروجی برنامه را صرفا توسط میان افزار app.Run نمایش دادیم. اما در نهایت می‌خواهیم یک برنامه‌ی ASP.NET MVC را برفراز ASP.NET Core 1.0 اجرا کنیم و این قابلیت نیز به صورت پیش فرض غیرفعال است. برای فعال سازی آن نیاز است ابتدا بسته‌ی نیوگت آن‌را نصب کرد. سپس سرویس‌های مرتبط با آن‌را ثبت و معرفی نمود و در آخر میان افزار خاص آن‌را فعال کرد.


نصب وابستگی‌های ASP.NET MVC

برای این منظور بر روی گره references کلیک راست کرده و گزینه‌ی manage nuget packages را انتخاب کنید. سپس در برگه‌ی browse آن Microsoft.AspNetCore.Mvc را جستجو کرده و نصب نمائید:


انجام این مراحل معادل هستند با افزودن یک سطر ذیل به فایل project.json برنامه:
 {
    "dependencies": {
      //same as before  
      "Microsoft.AspNetCore.Mvc": "1.0.0"
 },


تنظیم سرویس‌ها و میان افزارهای ASP.NET MVC

پس از نصب بسته‌ی نیوگت ASP.NET MVC، دو تنظیم ذیل در فایل آغازین برنامه، برای شروع به کار با ASP.NET MVC کفایت می‌کنند:
الف) ثبت یکجای سرویس‌های ASP.NET MVC
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc();

ب) معرفی میان افزار ASP.NET MVC
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
   app.UseFileServer();
   app.UseMvcWithDefaultRoute();
در مورد متد UseFileServer در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 4 - فعال سازی پردازش فایل‌های استاتیک» بیشتر بحث شد.
در اینجا دو متد UseMvc و UseMvcWithDefaultRoute را داریم. اولی، امکان تعریف مسیریابی‌های سفارشی را میسر می‌کند و دومی به همراه یک مسیریابی پیش فرض است.


افزودن اولین کنترلر برنامه و معرفی POCO Controllers


در ویژوال استودیو بر روی نام پروژه کلیک راست کرده و پوشه‌ی جدیدی را به نام کنترلر اضافه کنید (تصویر فوق). سپس به این پوشه کلاس جدید HomeController را با این محتوا اضافه کنید:
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class HomeController
    {
        public string Index()
        {
            return "Running a POCO controller!";
        }
    }
}
در ادامه برای اینکه فایل index.html موجود در پوشه‌ی wwwroot بجای محتوای اکشن متد Index ما نمایش داده نشود (با توجه به تقدم و تاخر میان افزارهای ثبت شده‌ی در کلاس آغازین برنامه)، این فایل را حذف کره و یا تغییر نام دهید.
سپس برنامه را اجرا کنید. این خروجی باید قابل مشاهده باشد:


اگر با نگارش‌های قبلی ASP.NET MVC کار کرده باشید، تفاوت این کنترلر با آن‌ها، در عدم ارث بری آن از کلاس پایه‌ی Controller است. به همین جهت به آن POCO Controller نیز می‌گویند (plain old C#/CLR object).
در ASP.NET Core، همینقدر که یک کلاس public غیر abstract را که نامش به Controller ختم شود، داشته باشید و این کلاس در اسمبلی باشد که ارجاعی را به وابستگی‌های ASP.NET MVC داشته باشد، به عنوان یک کنترلر معتبر شناخته شده و مورد استفاده قرار خواهد گرفت. در نگارش‌های قبلی، شرط ارث بری از کلاس پایه Controller نیز الزامی بود؛ اما در اینجا خیر. هدف از آن نیز کاهش سربارهای وهله سازی یک کنترلر است. اگر صرفا می‌خواهید یک شیء را به صورت JSON بازگشت دهید، شاید وهله سازی یک کلاس ساده، بسیار بسیار سریعتر از نمونه سازی یک کلاس مشتق شده‌ی از Controller، به همراه تمام وابستگی‌های آن باشد.

 البته هنوز هم مانند قبل، کنترلرهای مشتق شده‌ی از کلاس پایه‌ی Controller قابل تعریف هستند:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class AboutController : Controller
    {
        public IActionResult Index()
        {
            return Content("Hello from DNT!");
        }
    }
}
با این خروجی:


تفاوت دیگری را که ملاحظه می‌کنید، خروجی IActionResult بجای ActionResult نگارش‌های قبلی است. در اینجا هنوز هم ActionResult را می‌توان بکار برد و اینبار ActionResult، پیاده سازی پیش فرض اینترفیس IActionResult است.
و اگر بخواهیم در POCO Controllers شبیه به return Content فوق را پیاده سازی کنیم، نیاز است تا تمام جزئیات را از ابتدا پیاده سازی کنیم (چون کلاس پایه و ساده ساز Controller در اختیار ما نیست):
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class HomeController
    {
        [ActionContext]
        public ActionContext ActionContext { get; set; }
 
        public HttpContext HttpContext => ActionContext.HttpContext;
 
        public string Index()
        {
            return "Running a POCO controller!";
        }
 
        public IActionResult About()
        {
            return new ContentResult
            {
                Content = "Hello from DNT!",
                ContentType = "text/plain; charset=utf-8"
            };
        }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید اینبار بجای return Content ساده، باید وهله سازی شیء ContentResult از ابتدا صورت گیرد؛ به همراه تمام جزئیات آن.
به علاوه در اینجا نحوه‌ی دسترسی به HttpContext را هم مشاهده می‌کنید. ویژگی ActionContext سبب تزریق اطلاعات آن به کنترلر جاری شده و سپس از طریق آن می‌توان به HttpContext و تمام قابلیت‌های آن دسترسی یافت.
اینجا است که می‌توان میزان سبکی و سریعتر بودن POCO Controllers را احساس کرد. شاید در کنترلری نیاز به این وابستگی‌ها نداشته باشید. اما زمانیکه کنترلری از کلاس پایه‌ی Controller مشتق می‌شود، تمام این وابستگی‌ها را به صورت پیش فرض و حتی در صورت عدم استفاده، در اختیار خواهد داشت و این در اختیار داشتن یعنی وهله سازی شدن تمام وابستگی‌های مرتبط با شیء پایه‌ی Controller. به همین جهت است که POCO Controllers بسیار سبک‌تر و سریع‌تر از کنترلرهای متداول مشتق شده‌ی از کلاس پایه‌ی Controller عمل می‌کنند.
اشتراک‌ها
Second Level Cache برای EF 6.1
کش سطح دوم طراحی شده بر اساس معماری EF 6.1 (توسط یکی از اعضای فعال پروژه EF)
Second Level Cache برای EF 6.1
نظرات مطالب
React 16x - قسمت 1 - معرفی و شروع به کار
با IE هم کار می‌کند؛ با این تنظیمات:

- ابتدا پوشه‌ی node_modules/.cache را حذف کنید (مهم!).
- سپس دو بسته‌ی «npm install react-app-polyfill core-js» را نصب کنید.
- چند سطر زیر را به ابتدای فایل index.js اضافه کنید:
import "react-app-polyfill/ie11";
import "react-app-polyfill/stable";

import 'core-js/features/array/find';
import 'core-js/features/array/includes';
import 'core-js/features/number/is-nan';
- فایل package.json را ویرایش کنید و مدخل IE را به دو قسمت اضافه کنید:
  "browserslist": {
    "production": [
      ">0.2%",
      "not dead",
      "not op_mini all",
      "ie 10"
    ],
    "development": [
      "last 1 chrome version",
      "last 1 firefox version",
      "last 1 safari version",
      "ie 10"
    ]
  }

سپس برنامه را اجرا کنید: