نظرات مطالب
ASP.NET MVC #19
ممکن هست در بین راه یک web cache proxy قرار داشته باشد (مثلا در ISP شما).
استفاده از ویژگی OutputCache به صورت زیر، کش مرورگر و کش سرورهای واسط را غیرفعال می‌کند:
[OutputCache(NoStore = true, Duration = 0, VaryByParam = "*")]
نظرات مطالب
EF Code First #1
ممنون از مطلب خوبتون.
برای جدول‌های زیاد که توی یک  DbContext اضافه شدند،برای اولین لود و ذخیره زمان خیلی زیادی گرفته میشه و البته pre-generating views هم فایده نداشته!و از طرف دیگه توی برنامه مجبورم برای اینکه دیتا رو از دیتابیس بگیرم یکبار DbEntityEntry<TEntity>(entityToRefresh).Reload()) Reload) کنم.من نمی‌فهمم یعنی همه‌ی دیتا یکبار توی شروع برنامه از دیتابیس دریافت میشن که دفعه‌های بعدی از Cash خونده میشن؟!ممنون میشم اگر یکم در این مورد توضیح بدید و جایی رو معرفی کنید که بشه مقدار بیشتر در مورد first level cache خوند.
مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت سوم
همانطور که در مطلب قبلی گفتم، در این مطلب قرار است به WAS بپردازیم؛ در دنباله متن قبلی گفتیم که دومین وظیفه WWW Service این است: موقعی‌که یک درخواست جدید در صف درخواست‌ها وارد شد، به اطلاع WAS برساند.

WAS یا Windows Process Activation Service
در نسخه 7 به بعد، WAS مدیریت پیکربندی application pool و پروسه‌های کارگر را به جای WWW Service به عهده گرفته است. این مورد شما را قادر می‌سازد تا همان پیکربندی که برای Http در نظر گرفته‌اید، بر روی درخواست هایی که Http نیستند هم اعمال کنید. همچنین موقعی که سایت شما نیازی به درخواست‌های Http ندارد می‌توانید WAS را بدون WWW Service راه اندازی کنید. به عنوان یک مثال فرض کنید شما یک وب سرویس WCF را از طریق WCF Listener Adapter مدیریت می‌کنید و احتیاجی به درخواست‌های نوع Http listener ندارید و http.sys کاری برای انجام ندارد پس نیازی هم به راه اندازی www service نیست.

پیکربندی مدیریتی در WAS
در زمان شروع کار IIS، سرویس WAS اطلاعاتی را از فایل ApplicationHost.config می‌خواند و آن‌ها را به دست listener adapter‌های مربوطه می‌رساند و lsitener adapter‌ها ارتباط بین WAS و listener‌های مختلف را در IIS، برقرار می‌کنند. آداپتورها اطلاعات لازم را از WAS می‌گیرند و به listener‌های مربوطه انتقال می‌دهند تا listener‌ها بر اساس آن تنظیمات یا پیکربرندی‌ها، به درخواست‌ها گوش فرا دهند.
در مورد WCF ، ابتدا WAS تنظیمات را برای آداپتور WCF که NetTcpActivator نام دارد ارسال کرده و این آداپتور بر اساس آن  listener مربوطه را پیکربندی کرده تا به درخواست هایی که از طریق پروتوکل net.tcp می‌رسد گوش فرا دهد.
لیست زیر تعدادی از اطلاعاتی را که از فایل پیکربندی می‌خواند و ارسال می‌کند را بیان کرده است:
  • Global configuration information 
  • Protocol configuration information for both HTTP and non-HTTP protocols
  • Application pool configuration, such as the process account information 
  • Site configuration, such as bindings and applications 
  • Application configuration, such as the enabled protocols and the application pools to which the applications belong 
نکته پایانی اینکه اگر فایل ApplicationHost.config  تغییری کند، WAS یک اعلان دریافت کرده و اطلاعات آداپتورها را به روز می‌کند.

مدیریت پروسه‌ها Process Managment
گفتیم که مدیریت پول و پروسه‌های کارگر جزء وظایف این سرویس به شمار می‌رود. موقعی که یک protocol listener درخواستی را دریافت می‌کند، WAS چک می‌کند که آیا یک پروسه کارگر در حال اجراست یا خیر. اگر application pool پروسه‌ای داشته باشد که در حال سرویس دهی به درخواست هاست، آداپتور درخواست را به پروسه کارگر ارسال می‌کند. در صورتی که پروسه‌ای در application pool در حال اجرا نباشد، WAS یک پروسه جدید را آغاز می‌کند و آداپتور درخواست را به آن پاس می‌کند.
نکته: از آنجایی که WAS هم پروسه‌های http و هم non-http را مدیریت می‌کند، پس میتوانید از یک applicatio pool برای چندین protocol استفاده کنید. به عنوان مثال شما یکی سرویس XML دارید که می‌توانید از آن برای سرویس دهی به پروتوکل‌های Http و net.tcp بهره بگیرید.

ماژول‌ها در IIS
قبلا مقاله ای در مورد module‌ها با نام "کمی در مورد httpmoduleها" قرار داده بودیم که بهتر است برای آشنایی بیشتر، به آن رجوع کنید. به غیر از وب کانفیگ که برای معرفی ماژول‌ها استفاده می‌کردیم ، میتوانید به صورت گرافیکی و دستی هم این کار را انجام بدهید. ابتدا یک پروژه class library ایجاد کرده و ماژول خود را بنویسید و سپس آن را به یک dll تبدیل کنید و dll را در شاخه bin که این شاخه در ریشه وب سایتتان قرار دارد کپی کنید. سپس در IIS قسمت module گزینه Add را انتخاب کنید و در قسمت اول نامی برای آن و در قسمت بعدی دقیقا همان قوانین type که در وب کانفیگ مشخص می‌کردید را مشخص کنید: Namespace.ClassName
گزینه invoke only for requests to asp.net and manage handlers را هم تیک بزنید. کار تمام است.

ماژول‌های کد ماشین یا  native
این ماژول‌ها به صورت پیش فرض به سیستم اضافه شده‌اند و در صورتی که میخواهید جایگزینی به منظور خصوصی سازی انجام دهید آن‌ها را پاک کنید و ماژول جدید را اضافه کنید.

جدول ماژول‌های HTTP
نام ماژول
توضیحات
نام فایل منبع
CustomErrorModule  موقعی که هنگام response، کد خطایی تولید می‌گردد، پیام خطا را پیکربندی و سپس ارسال می‌کند.  Inetsrv\Custerr.dll 
 HttpRedirectionModule   تنظمیات redirection برای درخواست‌های http را در دسترس قرار می‌دهد.  Inetsrv\Redirect.dll 
 ProtocolSupportModule   انجام عملیات مربوط به پروتوکل‌ها بر عهده این ماژول است؛ مثل تنظیم کردن قسمت هدر برای response.  Inetsrv\Protsup.dll 
 RequestFilteringModule   این ماژول از IIS 7.5 به بعد اضافه شد. درخواست‌ها را فیلتر می‌کند تا پروتوکل و رفتار محتوا را کنترل کند.  Inetsrv\modrqflt.dll 
 WebDAVModule   این ماژول از IIS 7.5 به بعد اضافه شد. امنیت بیشتر در هنگام انتشار محتوا روی HTTP SSL  Inetsrv\WebDAV.dll 

ماژول‌های امنیتی
نام ماژول  توضیحات  نام فایل منبع 
 AnonymousAuthenticationModule  موقعی که هیچ کدام از عملیات authentication  با موفقیت روبرو نشود، عملیات  Anonymous authentication انجام می‌شود.  Inetsrv\Authanon.dll 
 BasicAuthenticationModule   عمل ساده و اساسی authentication  را انجام می‌دهد.  Inetsrv\Authbas.dll 
 CertificateMappingAuthenticationModule   انجام عمل Certificate Mapping authentication  در Active Directory  Inetsrv\Authcert.dll
 
 DigestAuthenticationModule   Digest authentication   Inetsrv\Authmd5.dll 
 IISCertificateMappingAuthenticationModule  همان Certificate Mapping authentication  ولی اینبار با IIS Certificate .  Inetsrv\Authmap.dll 
 RequestFilteringModule   عملیات اسکن URL از قبیل نام صفحات و دایرکتوری‌ها ، توع verb و یا کاراکترهای مشکوک و خطرآفرین  Inetsrv\Modrqflt.dll 
 UrlAuthorizationModule   عمل URL authorization   Inetsrv\Urlauthz.dll 
 WindowsAuthenticationModule   عمل NTLM integrated authentication   Inetsrv\Authsspi.dll 
 IpRestrictionModule   محدود کردن IP‌های نسخه 4 لیست شده در IP Security در قسمت پیکربندی  Inetsrv\iprestr.dll 
 

ماژول‌های محتوا
 نام ماژول  توضیحات نام فایل منبع
 CgiModule   ایجاد پردازش‌های (Common Gateway Interface (CGI به منظور ایجاد خروجی response  Inetsrv\Cgi.dll 
 DefaultDocumentModule   تلاش برای ساخت یک سند پیش فرض برای درخواست هایی که دایرکتوری والد ارسال می‌شود  Inetsrv\Defdoc.dll 
 DirectoryListingModule   لیست کردن محتوای یک دایرکتوری  Inetsrv\dirlist.dll 
 IsapiModule   میزبانی فایل های ISAPI Inetsrv\Isapi.dll
 IsapiFilterModule   پشتیبانی از فیلتر های ISAPI  Inetsrv\Filter.dll 
 ServerSideIncludeModule   پردازش کدهای include شده سمت سرور  Inetsrv\Iis_ssi.dll 
 StaticFileModule   ارائه فایل‌های ایستا  Inetsrv\Static.dll 
 FastCgiModule   پشتبانی از CGI  Inetsrv\iisfcgi.dll 

ماژول‌های فشرده سازی
 DynamicCompressionModule  فشرده سازی پاسخ response با gzip  Inetsrv\Compdyn.dll   
 StaticCompressionModule   فشرده سازی محتوای ایستا  Inetsrv\Compstat.dll 

ماژول‌های کش کردن
 FileCacheModule  تهیه کش در مد کاربری برای فایل‌ها.    Inetsrv\Cachfile.dll 
 HTTPCacheModule   تهیه کش مد کاربری و مد کرنل برای http.sys  Inetsrv\Cachhttp.dll 
 TokenCacheModule   تهیه کش مد کاربری بر اساس جفت نام کاربری و یک token که توسط  Windows user principals تولید شده است.   Inetsrv\Cachtokn.dll 
 UriCacheModule   تهیه یک کش مد کاربری از اطلاعات URL  Inetsrv\Cachuri.dll 

ماژول‌های عیب یابی و لاگ کردن
 CustomLoggingModule  بارگزاری ماژول‌های خصوصی سازی شده جهت لاگ کردن  Inetsrv\Logcust.dll
 FailedRequestsTracingModule   برای ردیابی درخواست‌های ناموفق  Inetsrv\Iisfreb.dll 
 HttpLoggingModule   دریافت اطلاعات  و پردازش وضعیت http.sys برای لاگ کردن  Inetsrv\Loghttp.dll 
 RequestMonitorModule   ردیابی درخواست هایی که در حال حاضر در پروسه‌های کارگر در حال اجرا هستند و گزارش اطلاعاتی در مورد وضعیت اجرا و کنترل رابط برنامه نویسی کاربردی.  Inetsrv\Iisreqs.dll 
 TracingModule   گزارش رخدادهای Microsoft Event Tracing for Windows یا به اختصار ETW  Inetsrv\Iisetw.dll 

ماژول‌های مدیریتی و نظارتی بر کل ماژول‌ها
 ManagedEngine   مدیرتی بر ماژول‌های غیر native که در پایین قرار دارند. Microsoft.NET\Framework\v2.0.50727\webengine.dll
 ConfigurationValidationModule  اعتبارسنجی خطاها، مثل موقعی که برنامه در حالت integrated اجرا شده و ماژول‌ها یا هندلرها در system.web تعریف شده‌اند. Inetsrv\validcfg.dll 
از IIS6 به بعد در حالت integrated و ماقبل، در حالت کلاسیک می‌باشند. اگر مقاله ماژول ها را خوانده باشید می‌دانید که تعریف آن‌ها در وب کانفیگ در بین این دو نسخه متفاوت هست و رویداد سطر آخر در جدول بالا این موقعیت را چک می‌کند و اگر به خاطر داشته باشید با اضافه کردن یک خط اعتبارسنجی آن را قطع می‌کردیم. در مورد هندلرها هم به همین صورت می‌باشد.
به علاوه ماژول‌های native بالا، IIS این امکان را فراهم می‌آورند تا از ماژول‌های کد مدیریت شده (یعنی CLR) برای توسعه توابع و کارکرد IIS بهره مند شوید:
 ماژول توضیحات   منبع
 AnonymousIdentification   مدیریت منابع تعیین هویت برای کاربران ناشناس مانند asp.net profile System.Web.Security.AnonymousIdentificationModule  
 DefaultAuthentication   اطمینان از وجود شی Authentication در context مربوطه  System.Web.Security.DefaultAuthenticationModule 
 FileAuthorization   تایید هویت کاربر برای دسترسی به فایل درخواست  System.Web.Security.FileAuthorizationModule 
 FormsAuthentication   با این قسمت که باید کاملا آشنا باشید؛ برای تایید هویت کاربر  System.Web.Security.FormsAuthenticationModule 
OutputCache  مدیریت کش  System.Web.Caching.OutputCacheModule 
 Profile   مدیریت پروفایل کاربران که تنظیماتش را در یک منبع داده‌ای چون دیتابیس ذخیره و بازیابی می‌کند.  System.Web.Profile.ProfileModule 
 RoleManager   مدیریت نقش و سمت کاربران  System.Web.Security.RoleManagerModule 
 Session   مدیریت session ها  System.Web.SessionState.SessionStateModule 
 UrlAuthorization   آیا کاربر جاری حق دسترسی به URL درخواست را دارد؟  System.Web.Security.UrlAuthorizationModule 
 UrlMappingsModule   تبدیل یک Url واقعی به یک Url کاربرپسند  System.Web.UrlMappingsModule 
 WindowsAuthentication  شناسایی و تایید و هویت یک کاربر بر اساس لاگین او به ویندوز   System.Web.Security.WindowsAuthenticationModule 
مطالب
استفاده از افزونه‌های Owin مخصوص سایر نگارش‌های ASP.NET در ASP.NET Core
همانطور که اطلاع دارید یکسری از کتابخانه‌های کمکی و ثالث ASP.NET Core همچون OData و SignalR ، Thinktecture IdentityServer هنوز در حال تکمیل هستند و از آنجایی که هر روزه محبوبیت ASP.NET Core در بین برنامه نویسان در حال افزایش است و خیلی از پروژه‌های نرم افزاری که امروزه start میخورند، از این فریم ورک جدید استفاده میکنند، پس خیلی به اهمیت این مقوله افزوده میشود که بتوان از تکنولوژی‌های فوق در پروژه‌های جدید نیز استفاده کرد و یکی از معقول‌ترین راه‌های ممکن آن، پیاده سازی Owin  در کنار ASP.NET Core Pipeline میباشد. بدین معنا که ما قصد نداریم owin pipeline را جایگزین آن نماییم؛ همانطور که در ادامه‌ی این مقاله گفته خواهد شد، از هر دو معماری (افزونه‌های Owin مخصوص نگارش کامل دات نت و همچنین خود ASP.NET Core) در کنار هم استفاده خواهیم کرد.
پیشنیاز این مقاله آشنایی با ASP.NET Core و MiddleWare و همچنین آشنایی با Owin میباشد. همانطور که عرض کردم اگر مقاله‌ی پیاده سازی OData را مطالعه کرد‌ه‌اید و هم اکنون قصد و یا علاقه‌ی به استفاده‌ی از آن را در پروژه‌ی ASP.NET Core خود دارید، میتوانید این مقاله را دنبال نمایید.
پس تا کنون متوجه شدیم که هدف از این کار، توانایی استفاده از ابزارهایی است که با Owin سازگاری کامل را دارند و همچنین به نسخه‌ی پایدار خود رسیده‌اند. بطور مثال IdentityServer 4 در حال تهیه است که با ASP.NET Core سازگار است. اما هنوز چند نسخه‌ی beta از آن بیرون آمده و به پایداری کامل نرسیده است. همچنین زمان توزیع نهایی آن نیز دقیقا مشخص نیست.
شما برای استفاده از ASP.NET Core RTM 1.0 احتیاج به Visual studio 2015 update 3 دارید. ابتدا یک پروژه‌ی #C از نوع Asp.Net Core Web Application  را «به همراه full .Net Framework» به نام OwinCore میسازیم.
در حال حاضر بدلیل اینکه پکیج‌هایی مانند OData, SignalR هنوز به نسخه‌ی Net Coreی خود آماده نشده‌اند (در حال پیاده سازی هستند)، پس مجبور به استفاده از full .Net framework هستیم و خوب مسلما برنامه در این حالت چند سکویی نخواهد بود. اما به محض اینکه آن‌ها آماده شدند، میتوان full .Net را کنار گذاشته و از NET Core. استفاده نمود و از آنجایی که Owin فقط یک استاندارد هست، هیچ مشکلی با NET Core. نداشته و برنامه را میتوان بدان منتقل کرد و از مزایای چند سکویی بودن آن نیز بهره برد. پس مشکل در حال حاضر Owin نبوده و مجبور به منتظر بودن برای آماده شدن این پکیج‌ها خواهیم بود. مثال عملی این قضیه نیز Nancy است که نسخه‌ی NET Core.ی آن با استفاده از Owin در ASP.NET Core پیاده سازی شده است. در اینجا مثال عملی آن را میتوانید پیدا کنید.


در قسمت بعد، قالب را هم از نوع empty انتخاب مینماییم.


در ادامه فایل project.json را باز کرده و در قسمت dependencies، تغییرات زیر را اعمال نمایید.

قبل از اینکه شما را از این همه وابستگی نگران کنم، باید عرض کنم فقط Microsoft.Owin , Microsoft.AspNetCore.Owin، پکیج‌های اجباری هستند؛ باقی آن‌ها برای نشان دادن انعطاف پذیری بالای این روش میباشند:

"dependencies": {
    "Microsoft.AspNet.OData": "5.9.1",
    "Microsoft.AspNet.SignalR": "2.2.1",
    "Microsoft.AspNet.WebApi.Client": "5.2.3",
    "Microsoft.AspNet.WebApi.Core": "5.2.3",
    "Microsoft.AspNet.WebApi.Owin": "5.2.3",
    "Microsoft.AspNetCore.Diagnostics": "1.0.0",
    "Microsoft.AspNetCore.Hosting": "1.0.0",
    "Microsoft.AspNetCore.Mvc": "1.0.0",
    "Microsoft.AspNetCore.Owin": "1.0.0",
    "Microsoft.AspNetCore.Server.IISIntegration": "1.0.0",
    "Microsoft.AspNetCore.Server.Kestrel": "1.0.0",
    "Microsoft.Extensions.Logging.Console": "1.0.0",
    "Microsoft.Net.Http": "2.2.29",
    "Microsoft.Owin": "3.0.1",
    "Microsoft.Owin.Diagnostics": "3.0.1",
    "Microsoft.Owin.FileSystems": "3.0.1",
    "Microsoft.Owin.StaticFiles": "3.0.1",
    "Newtonsoft.Json": "9.0.1"
  },
//etc...

بعد از ذخیره کردن این فایل، در پنجره‌ی Output خود شاهد دانلود شدن این پکیج‌ها خواهید بود. در اینجا پکیج‌های مربوط به Owin, Odata, SignalR را مشاهد می‌کنید. ضمن اینکه در کنار آن، AspNetCore.Mvc را نیز مشاهده میفرمایید. دلیل این کار این است که این دو نوع متفاوت قرار است در کنار هم کار کنند و هیچ مشکلی با دیگری ندارند.

در مسیر اصلی پروژه‌ی خود کلاسی به نام OwinExtensions را با محتوای زیر بسازید:

namespace OwinCore
{
    public static class OwinExtensions
    {
        public static IApplicationBuilder UseOwinApp(
            this IApplicationBuilder aspNetCoreApp,
            Action<IAppBuilder> configuration)
        {
            return aspNetCoreApp.UseOwin(setup => setup(next =>
            {
                AppBuilder owinAppBuilder = new AppBuilder();

                IApplicationLifetime aspNetCoreLifetime = (IApplicationLifetime)aspNetCoreApp.ApplicationServices.GetService(typeof(IApplicationLifetime));

                AppProperties owinAppProperties = new AppProperties(owinAppBuilder.Properties);

                owinAppProperties.OnAppDisposing = aspNetCoreLifetime?.ApplicationStopping ?? CancellationToken.None;

                owinAppProperties.DefaultApp = next;

                configuration(owinAppBuilder);

                return owinAppBuilder.Build<Func<IDictionary<string, object>, Task>>();
            }));
        }
    }
}

یک Extension Method به نام UseOwinApp اضافه شده به IApplicationBuilder که مربوط به ASP.NET Core میباشد و درون آن نیز AppBuilder را که مربوط به Owin pipeline میباشد، نمونه سازی کرده‌ایم که باعث میشود Owin pipeline بر روی ASP.NET Core pipeline سوار شود.

حال میخواهیم یک Middleware سفارشی را با استفاده از Owin نوشته و در Startup پروژه، آن را فراخوانی نماییم. کلاسی به نام AddSampleHeaderToResponseHeadersOwinMiddleware را با محتوای زیر تولید مینماییم:

namespace OwinCore
{
    public class AddSampleHeaderToResponseHeadersOwinMiddleware : OwinMiddleware
    {
        public AddSampleHeaderToResponseHeadersOwinMiddleware(OwinMiddleware next)
            : base(next)
        {
        }
        public async override Task Invoke(IOwinContext context)
        {
            //throw new InvalidOperationException("ErrorTest");

            context.Response.Headers.Add("Test", new[] { context.Request.Uri.ToString() });

            await Next.Invoke(context);
        }
    }
}

کلاسی است که از owinMiddleware ارث بری کرده و در متد override شده‌ی Invoke نیز با استفاده از IOwinContext، به پیاده سازی Middleware خود میپردازیم. Exception مربوطه را comment کرده (بعدا در مرحله‌ی تست از آن نیز استفاده مینماییم) و در خط بعدی در هدر response هر request، یک شیء را به نام Test و با مقدار Uri آن request، میسازیم.

خط بعدی هم اعلام میدارد که به Middleware بعدی برود.

در ادامه فایل Startup.cs را باز کرده و اینگونه متد Configure را تغییر دهید:

public void Configure(IApplicationBuilder aspNetCoreApp, IHostingEnvironment env)
        {
            aspNetCoreApp.UseOwinApp(owinApp =>
            {
                if (env.IsDevelopment())
                {
                    owinApp.UseErrorPage(new ErrorPageOptions()
                    {
                        ShowCookies = true,
                        ShowEnvironment = true,
                        ShowExceptionDetails = true,
                        ShowHeaders = true,
                        ShowQuery = true,
                        ShowSourceCode = true
                    });
                }

                owinApp.Use<AddSampleHeaderToResponseHeadersOwinMiddleware>();
            });
        }

مشاهده میفرمایید با استفاده از UserOwinApp میتوانیم Middleware‌های Owinی خود را register نماییم و نکته‌ی قابل توجه این است که در کنار آن نیز می‌توانیم از IHostingEnviroment مربوط به ASP.NET core استفاده نماییم. owinApp.UseErrorPage از Microsoft.Owin.Diagnostics گرفته شده است و در خط بعدی نیز Middleware شخصی خود را register کرده‌ایم. پروژه را run کرده و در response این را مشاهد مینمایید.

اکنون اگر در Middleware سفارشی خود، آن Exception را از حالت comment در بیاوریم، در صورتیکه در حالت development باشیم، با این صفحه مواجه خواهیم شد:

Exception مربوطه را به حالت comment گذاشته و ادامه میدهیم.

برای اینکه نشان دهیم Owin و ASP.NET Core pipeline در کنار هم میتوانند کار کنند، یک Middleware را از نوع ASP.NET Core نوشته و آن را register مینماییم. کلاسی جدیدی را به نام AddSampleHeaderToResponseHeadersAspNetCoreMiddlware با محتوای زیر میسازیم:

namespace OwinCore
{
    public class AddSampleHeaderToResponseHeadersAspNetCoreMiddlware
    {
        private readonly RequestDelegate Next;

        public AddSampleHeaderToResponseHeadersAspNetCoreMiddlware(RequestDelegate next)
        {
            Next = next;
        }

        public async Task Invoke(HttpContext context)
        {
            //throw new InvalidOperationException("ErrorTest");

            context.Response.Headers.Add("Test2", new[] { "some text" });

            await Next.Invoke(context);
        }
    }
}

متد Configure در Startup.cs را نیز اینگونه تغییر میدهیم

public void Configure(IApplicationBuilder aspNetCoreApp, IHostingEnvironment env)
        {
            aspNetCoreApp.UseOwinApp(owinApp =>
            {
                if (env.IsDevelopment())
                {
                    owinApp.UseErrorPage(new ErrorPageOptions()
                    {
                        ShowCookies = true,
                        ShowEnvironment = true,
                        ShowExceptionDetails = true,
                        ShowHeaders = true,
                        ShowQuery = true,
                        ShowSourceCode = true
                    });
                }

                owinApp.Use<AddSampleHeaderToResponseHeadersOwinMiddleware>();
            });

            aspNetCoreApp.UseMiddleware<AddSampleHeaderToResponseHeadersAspNetCoreMiddlware>();
        }

اکنون AddSampleHeaderToResponseHeadersAspNetCoreMiddlware رجیستر شده است و بعد از run کردن پروژه و بررسی header response باید این را ببینیم

میبینید که به ترتیب اجرای Middleware‌ها، ابتدا Test مربوط به Owin و بعد آن Test2 مربوط به ASP.NET Core تولید شده است.

حال اجازه دهید Odata را با استفاده از Owin پیاده سازی نماییم. ابتدا کلاسی را به نام Product با محتوای زیر تولید نمایید:

namespace OwinCore
{
    public class Product
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public decimal Price { get; set; }
    }
}

حال کلاسی را به نام ProductsController با محتوای زیر میسازیم:

namespace OwinCore
{
    public class ProductsController : ODataController
    {
        [EnableQuery]
        public IQueryable<Product> Get()
        {
            return new List<Product>
            {
                 new Product { Id = 1, Name = "Test" , Price = 10 }
            }
            .AsQueryable();
        }
    }
}

اگر مقاله‌ی پیاده سازی Crud با استفاده از OData را مطالعه کرده باشید، قاعدتا با این کد‌ها آشنا خواهید بود. ضمن اینکه پرواضح است که OData هیچ وابستگی به entity framework ندارد.

برای config آن نیز در Startup.cs پروژه و متد Configure، تغییرات زیر را اعمال مینماییم.

public void Configure(IApplicationBuilder aspNetCoreApp, IHostingEnvironment env)
        {
            //aspNetCoreApp.UseMvc();

            aspNetCoreApp.UseOwinApp(owinApp =>
            {
                if (env.IsDevelopment())
                {
                    owinApp.UseErrorPage(new ErrorPageOptions()
                    {
                        ShowCookies = true,
                        ShowEnvironment = true,
                        ShowExceptionDetails = true,
                        ShowHeaders = true,
                        ShowQuery = true,
                        ShowSourceCode = true
                    });
                }
                // owinApp.UseFileServer(); as like as asp.net core static files middleware
                // owinApp.UseStaticFiles(); as like as asp.net core static files middleware
                // owinApp.UseWebApi(); asp.net web api / odata / web hooks

                HttpConfiguration webApiConfig = new HttpConfiguration();
                ODataModelBuilder odataMetadataBuilder = new ODataConventionModelBuilder();
                odataMetadataBuilder.EntitySet<Product>("Products");
                webApiConfig.MapODataServiceRoute(
                    routeName: "ODataRoute",
                    routePrefix: "odata",
                    model: odataMetadataBuilder.GetEdmModel());
                owinApp.UseWebApi(webApiConfig);

                owinApp.MapSignalR();

                //owinApp.Use<AddSampleHeaderToResponseHeadersOwinMiddleware>();
            });

            //aspNetCoreApp.UseMiddleware<AddSampleHeaderToResponseHeadersAspNetCoreMiddlware>();
        }

برای config مخصوص Odata، به HttpConfiguration نیاز داریم. بنابراین instanceی از آن گرفته و برای مسیریابی Odata از آن استفاده مینماییم.

با استفاده از پیاده سازی که از استاندارد Owin انجام دادیم، مشاهده کردید که Odata را همانند یک پروژه‌ی معمولی asp.netی، config نمودیم. در خط بعدی هم SignalR را مشاهده مینمایید.

اکنون اگر آدرس زیر را در مرورگر خود وارد نمایید، پاسخ زیر را از Odata دریافت خواهید کرد:

http://localhost:YourPort/odata/Products

بعد از فرستادن request فوق، باید response زیر را دریافت نمایید:

{ 
 "@odata.context":"http://localhost:4675/odata/$metadata#Products","value":[
    {
      "Id":1,"Name":"Test","Price":10
    }
  ]
}

تعداد زیادی Owin Middleware موجود همانند Thinktecture IdentityServer, NWebSec, Nancy, Facebook OAuth , ... هم با همان آموزش راه اندازی بر روی Owin که دارند میتوانند در ASP.NET Core نیز استفاده شوند و زمانی که نسخه‌ی ASP.NET Core اینها به آمادگی کامل رسید، با کمترین تغییری میتوان از آنها استفاده نمود.
اگر در پیاده سازی مقاله‌ی فوق با مشکل رو به رو شدید (اگر مراحل به ترتیب اجرا شوند، مشکلی نخواهید داشت) میتوانید از Github ، کل این پروژه را clone کرده و همچنین طبق commit‌های منظم از طریق history آن، مراحل جلو رفتن پروژه را دنبال نمایید.
مطالب
AOP و پردازش فراخوانی‌های تو در تو
هنگامی‌که از روش AOP استفاده می‌کنیم گاهی نیاز است متد تزیین‌شده را از متدی درون خود کلاس فراخوانی کنیم و می‌خواهیم aspectهای آن متد نیز فراخوانی شوند.

پیش‌نیازدوره‌ی AOP
(برای سادگی کار از تعریف attribute خودداری کردم. شما می‌توانید با توجه به آموزش، attributeهای دلخواه را به متدها بیافزایید).
Interface و کلاس پیاده‌سازی‌شده‌ی آن در لایه سرویس:
public interface IMyService 
{ 
  void foo();
  void bar();
}

public class MyService : IMyService
{
  public void foo()
  {
    Console.Write("foo");
    bar();
  }

  public void bar()
  {
    Console.Write("bar");
  }
}
نام متد در خروجی نوشته می‌شود. همچنین می‌خواهیم پیش از فراخوانی این متد‌ها، متنی در خروجی نوشته شود.

آماده‌سازی Interceptor
یک interceptor ساده که نام متد را در خروجی می‌نویسد.
//using Castle.DynamicProxy;

public class Interceptor : IInterceptor 
{
  public void Intercept(IInvocation invocation)
  {
    Console.WriteLine("Intercepted: " + invocation.Method.Name);
    invocation.Proceed();
  }
}

معرفی Interceptor به سیستم
همانند قبل:
//using System;
//using Castle.DynamicProxy;
//using StructureMap;

class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            ObjectFactory.Initialize(x =>
            {
                var dynamicProxy = new ProxyGenerator();
                x.For<IMyService>()
                 .EnrichAllWith(myTypeInterface => 
                                     dynamicProxy.CreateInterfaceProxyWithTarget(myTypeInterface, new Intercept()))
                 .Use<MyService>();
            });
 
            var myService = ObjectFactory.GetInstance<IMyService>();
            myService.foo();
        }
    }

انتظار ما این است که خروجی زیر تولید شود:
Intercepted foo
foo
Intercepted bar
bar
اما نتیجه این می‌شود که دلخواه ما نیست:
Intercepted foo
foo
bar

راه‌حل
برای حل این مشکل دو کار باید انجام داد:
1- متد تزیین‌شده باید virtual باشد.
public class MyService : IMyService
{
  public virtual void foo()
  {
    Console.Write("foo");
    bar();
  }

  public virtual void bar()
  {
    Console.Write("foo");
    bar();
  }
}
2- شیوه معرفی متد به سیستم باید به روش زیر باشد:
// جایگزین روش پیشین در متد Main
x.For<IMyService>()
                    .EnrichAllWith(myTypeInterface  => dynamicProxy.CreateClassProxy<MyService>(new Intercept()))                    
                    .Use<MyService>();

دلیل این مسئله به دو روش proxy برمی‌گردد که برای اطلاع بیشتر به مستندات پروژه Castle مراجعه کنید.
در این‌جا روش Inheritance-based به کار رفته است. در این روش، تنها متدهای virtual را می‌توان intercept کرد. در روش پیشین(Composition-based) برای همه‌ی متدها عملیات intercept انجام می‌شد (کلاس proxy پیاده‌سازی‌شده‌ی interface ما بود) که در این‌جا این‌گونه نیست و می‌تواند به سرعت برنامه کمک کند.