مطالب
ایجاد رشته Alphanumeric تصادفی در سی شارپ
برای ایجاد یک رشته تصادفی Alphanumeric (شامل حرف و عدد) روشهای زیادی وجود دارد ولی در اینجا به تشریح 2 روش آن اکتفا می‌کنیم.

روش کلی: ابتدا بازه رشته تصادفی مورد نظر را تعیین می‌کنیم. سپس به اندازه طول رشته، اندیس تصادفی ایجاد می‌کنیم و بوسیله آنها کاراکتر تصادفی را از بازه بدست می‌آورم و در انتها کاراکترهای تصادفی را با هم ادغام کرده تا رشته نهایی حاصل شود.
  • روش اول:

ابتدا بازه (char) رشته را مشخص می‌کنیم.

var chars = "ABCDEFGHIJKLMNOPQRSTUVWXYZabcdefghijklmnopqrstuvwxyz0123456789";
سپس بوسیله LINQ آن را به اندازه طول رشته دلخواه (در این مثال 8کاراکتر) تکرار می‌کنیم و برای انتخاب تصادفی یک کاراکتر در هر بازه (char) تکرار شده از کلاس Random  جهت بدست آوردن اندیس تصادفی بازه استفاده می‌کنیم.
var random = new Random();
var result = new string(
Enumerable.Repeat(chars, 8)
          .Select(s => s[random.Next(s.Length)])
          .ToArray());
توجه: از این روش برای هیچ کدام از موارد مهم و کلیدی مانند ساخت کلمه عبور و توکن استفاده نکنید.
  • روش دوم:

همانند روش اول ابتدا بازه رشته را تعیین می‌کنیم.

char[] chars = new char[62];
chars="abcdefghijklmnopqrstuvwxyzABCDEFGHIJKLMNOPQRSTUVWXYZ1234567890".ToCharArray();
بعد از تعریف بازه، یک سری اعداد تصادفی غیر صفر را بوسیله کلاس RNGCryptoServiceProvider و متد GetNonZeroBytes آن، در متغیری که قرار است بعدا در ایجاد رشته‌ی تصادفی نیاز است پر می‌کنیم.
byte[] data = new byte[maxSize];
RNGCryptoServiceProvider crypto = new RNGCryptoServiceProvider();
crypto.GetNonZeroBytes(data);
در این مرحله به تعداد طول رشته تصادفی مورد نظر عدد تصادفی بین 0 تا 255 ذخیره شده در متغیر data داریم، برای ایجاد اندیس تصادفی از باقیمانده عدد تصادفی ایجاد شده در مرحله قبل  (byte) به طول بازه (chars.Length) استفاده می‌کنیم سپس کاراکترهای تصادفی را کنار یکدیگر قرار می‌دهیم.
StringBuilder result = new StringBuilder(maxSize);
foreach (byte b in data)
{
  result.Append(chars[b % (chars.Length)]);
}
و در نهایت متد ما جهت ایجاد رشته Alphanumeric در روش دوم به شکل زیر خواهد بود:
public static string GetRandomAlphaNumeric (int maxSize)
{
      char[] chars = new char[62];
      chars ="abcdefghijklmnopqrstuvwxyzABCDEFGHIJKLMNOPQRSTUVWXYZ1234567890".ToCharArray();            
      RNGCryptoServiceProvider crypto = new RNGCryptoServiceProvider();            
      byte[] data = new byte[maxSize];
      crypto.GetNonZeroBytes(data);
      StringBuilder result = new StringBuilder(maxSize);
      foreach (byte b in data)
      {
           result.Append(chars[b % (chars.Length)]);
      }
      return result.ToString();
}
لازم به یادآوری است که رشته ایجاد شده در 2روش بیان شده منحصر بفرد نیست بلکه تصادفی است، درواقع تصادفی بودن با منحصر بودن متفاوت است، برای ایجاد رشته‌های منحصر بفرد روشهایی (البته این روشها 100 درصد نیستند ولی از قابلیت اطمینان بالایی برخوردار هستند) وجود دارد که پست‌های بعدی به آنها اشاره خواهم کرد.
مطالب
ارتقاء پروژه‌های MSTest به نگارش 2 آن
زمانیکه در ویژوال استودیو 2015، یک Unit Test Project جدید را ایجاد می‌کنید:


پروژه‌ای را مبتنی بر نگارش قدیمی فریم ورک آزمون‌های واحد مایکروسافت و یا همان MSTest، ایجاد می‌کند. در ادامه روش ارتقاء این نوع پروژه‌ها را به نگارش 2 آن بررسی خواهیم کرد.


پیشنیازهای کار با MSTest 2.x

فریم ورک MSTest برای پشتیبانی از دات نت فریم ورک کامل و همچنین NET Core. ارتقاء یافته‌است و اینبار به صورت بسته‌های نیوگت ارائه می‌شود. بنابراین پس از ایجاد این نوع پروژه‌ها در یک پروژه‌ی از نوع دات نت فریم ورک کامل (NET 4.x.)، ابتدا نیاز است به ارجاعات پروژه مراجعه و سپس ارجاع به اسمبلی Microsoft.VisualStudio.QualityTools.UnitTestFramework را به صورت دستی حذف کرد.
پس از آن باید از طریق نیوگت، دو بسته‌ی جدید ذیل را نصب کرد:
PM> install-package MSTest.TestFramework -Pre
PM> install-package MSTest.TestAdapter -Pre
در اینجا ذکر سوئیچ pre، برای دریافت آخرین نگارش آن، الزامی است.


پشتیبانی از DataRow در MSTest 2.x

سایر فریم ورک‌های آزمون واحد، این امکان را فراهم می‌کنند تا بتوان بجای نوشتن چندین متد آزمون واحد برای بررسی پارامترهای مختلف ارسال شده‌ی به یک متد خاص، از طریق ویژگی‌ها بتوان این پارامترها را اعمال کرد. این قابلیت در MSTest 2.x با پشتیبانی از ویژگی جدید DataRow اضافه شده‌است:
[TestClass]
public class TestFrameworkTest
{
    [TestMethod]
    public void SimpleTest()
    {
        Assert.IsTrue(false);
    }

    [DataTestMethod]
    [DataRow(1, 2, 3)]
    [DataRow(2, 2, 4)]
    [DataRow(3, 2, 6)]
    [DataRow(5, 2, 7)]
    public void RowTest(int a, int b, int result)
    {
        Assert.AreEqual(result, a + b);
    }
}
- حالت پیش فرض آزمون‌های واحد MSTest را در متد SimpleTest آن مشاهده می‌کنید. متدی که دارای پارامتر نیست و با ویژگی TestMethod مزین شده‌است.
- در متد RowTest نوشته شده، نحوه‌ی بکارگیری ویژگی جدید DataRow را ملاحظه می‌کنید. در اینجا عملیات مدنظر، جمع زدن دو مقدار است. بجای اینکه 4 متد مختلف را برای بررسی اینکار تهیه کنیم، در اینجا می‌توان پارامترهای مورد نیاز را از طریق DataRow به متد RowTest ارسال کرد.


نحوه‌ی اجرای آزمون‌های MSTest

هرچند ReSharper قابلیت اجرای آزمون‌های MSTest را دارد، اما تا نگارش 2016.3 آن، از ویژگی جدید DataRow پشتیبانی نکرده و قادر به شناسایی آن‌ها نیست. بنابراین تنها روش اجرای این نوع آزمون‌ها، استفاده از همان روش استاندارد توکار ویژوال استودیو است و بسته‌ی MSTest.TestAdapter اضافه شده، آن‌را به روز رسانی می‌کند:
 Test Menu -> Windows -> Test Explorer


همانطور که ملاحظه می‌کنید، به ازای هربار قید ویژگی DataRow، یکبار آزمون واحد را به صورت جداگانه تکرار کرده‌است.
مطالب
برش تصاویر قبل از آپلود (Crop)
چند روز پیش در یکی از سیستم‌های مدیریتی که امکان آپلود چند تصویر وجود داشت، مسئله‌ای پیش آمد که نیاز بود تصاویر وارد شده، اندازه‌ای به یک نسبت را داشته باشند و کاربران مرتبا تصاویری با اندازه‌های مختلف را وارد میکردند که باعث میشد UI در حین نمایش تصاویر، از شکل اصلی خود دور شود. به همین دلیل امکان برش تصاویر یا Crop برای این امر احساس میشد. کتابخانه‌های مختلف و زیادی برای برش تصاویر و کار بر روی تصاویر وجود دارند، ولی این کتابخانه باید چند خصوصیت زیر را دارا باشد:

یک. قبل از آپلود امکان برش وجود داشته باشد.
دو. سیستم برش قابلیت پشتیبانی از تناسب بین پهنا و ارتفاع را داشته باشد.
سه. قابلیت استفاده خارج از قواعد Ajax را داشته باشد و بتوان ارسال آن را به طور دستی کنترل کرد.
چهار. پشتیبانی برش تصاویر به صورت تاچ برای گوشی‌های همراه را نیز دارا باشد.

کتابخانه jcrop کتابخانه‌ای است که این امکانات را برای شما فراهم می‌کند. این کتابخانه بدین صورت است که در حین برش به شما 4 عدد x1,x2,y1,y2 را داده و شما با ارسال آن به سمت سرور میتوانید بر اساس این اعداد، عکس اصلی را برش بزنید. بدین صورت شما هم عکس اصلی را دارید و هم مختصات برش را دارید و اگر دوست دارید در جاهای مختلف از عکس اصلی برش داشته باشید، بسیار مفید خواهد بود.

مرحله اول:
ابتدا فایل jcrop را دانلود نمایید.

مرحله دوم:
 کد Html زیر را به صفحه اضافه کنید:
<div>
    <!-- upload form -->
    <!-- hidden crop params -->
    <input type="hidden" id="x1" name="x1" />
    <input type="hidden" id="y1" name="y1" />
    <input type="hidden" id="x2" name="x2" />
    <input type="hidden" id="y2" name="y2" />
    <h2>ابتدا تصویر خود را انتخاب کنید</h2>
    <div><input type="file" name="postedFileBase" data-buttonText="انتخاب تصویر" id="image_file" onchange="fileSelectHandler()" /></div>
    <div></div>
    <div>
        <h2>قسمتی از تصویر را انتخاب نمایید</h2>
        <img id="preview" />
        <div>
            <label>حجم فایل </label> <input type="text" id="filesize" name="filesize" />
            <label>نوع فایل</label> <input type="text" id="filetype" name="filetype" />
            <label>ابعاد فایل</label> <input style="direction: ltr;" type="text" id="filedim" name="filedim" />

        </div>
    </div>

</div>
در اینجا 4 عدد input به صورت مخفی قرار گرفته‌اند که مختصات برش به ترتیب در آن‌ها ذخیره می‌شوند و هنگام post یا قرار دادن در formData جهت ارسال ایجکسی نیز می‌توانند مورد استفاده قرار بگیرند. جهت input file مورد نظر برای زیبایی و پشتیبانی از عبارت فارسی دلخواه به جای «Browse» از کتابخانه  Bootstrap FileStyle استفاده شده است و رویداد Onchange آن نیز به یک تابع جاوا اسکریپتی بایند شده تا بعد از تایید تصویر، باقی عملیات برش تصویر انجام شوند.

 تگ step2 نیز بعد از نمایش موفقیت آمیز تصویر نشان داده میشود که کاربر میتواند در آن تصویر را برش دهد و شامل بخش info نیز می‌باشد تا بتوان اندازه اصلی تصویر، نوع فایل تصویر Content Type و حجم آن را نمایش داد.

مرحله سوم:
سپس برای استایل دهی کدهای بالا از کد Css زیر استفاده میکنیم:
.bheader {
background-color: #DDDDDD;
border-radius: 10px 10px 0 0;
padding: 10px 0;
text-align: center;
}
.bbody {
color: #000;
overflow: hidden;
padding-bottom: 20px;
text-align: center;
background: -moz-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
background: -ms-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
background: -webkit-gradient(linear, left top, left bottom, color-stop(0%, #ffffff), color-stop(100%, #f2f2f2));
background: -webkit-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
background: -o-linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
filter: progid:DXImageTransform.Microsoft.gradient(startColorstr='#ffffff', endColorstr='#f2f2f2');
-ms-filter: "progid:DXImageTransform.Microsoft.gradient(startColorstr='#ffffff', endColorstr='#f2f2f2')";
background: linear-gradient(#ffffff, #f2f2f2);
}
.bbody h2, .info, .error {
margin: 10px 0;
}
.step2, .error {
display: none;
}
.error {
color: red;
}
.info {
}
label {
margin: 0 5px;
}
.roundinput {
border: 1px solid #CCCCCC;
border-radius: 10px;
padding: 4px 8px;
text-align: center;
width: 150px;
}
.jcrop-holder {
display: inline-block;
}
input[type=submit] {
background: #e3e3e3;
border: 1px solid #bbb;
border-radius: 3px;
-webkit-box-shadow: inset 0 0 1px 1px #f6f6f6;
box-shadow: inset 0 0 1px 1px #f6f6f6;
color: #333;
padding: 8px 0 9px;
text-align: center;
text-shadow: 0 1px 0 #fff;
width: 150px;
}
input[type=submit]:hover {
background: #d9d9d9;
-webkit-box-shadow: inset 0 0 1px 1px #eaeaea;
box-shadow: inset 0 0 1px 1px #eaeaea;
color: #222;
cursor: pointer;
}
input[type=submit]:active {
background: #d0d0d0;
-webkit-box-shadow: inset 0 0 1px 1px #e3e3e3;
box-shadow: inset 0 0 1px 1px #e3e3e3;
color: #000;
}

مرحله چهارم:
افزودن کد جاوااسکریپتی زیر برای کار کردن با کتابخانه Jcrop می‌باشد:
function bytesToSize(bytes) {
    var sizes = ['بایت', 'کیلو بایت', 'مگابایت'];
    if (bytes == 0) return 'n/a';
    var i = parseInt(Math.floor(Math.log(bytes) / Math.log(1024)));
    return (bytes / Math.pow(1024, i)).toFixed(1) + ' ' + sizes[i];
};

function updateInfo(e) {
    $('#x1').val(e.x);
    $('#y1').val(e.y);
    $('#x2').val(e.x2);
    $('#y2').val(e.y2);
};

var jcrop_api, boundx, boundy;
function fileSelectHandler() {

    var oFile = $('#image_file')[0].files[0];

    $('.error').hide();
    var rFilter = /^(image\/jpeg|image\/png)$/i;
    if (!rFilter.test(oFile.type)) {
        $('.error').html('فقط تصویر معتبر انتخاب نمایید').show();
        return;
    }

   
    var oImage = document.getElementById('preview');

    var oReader = new FileReader();
    oReader.onload = function (e) {

        oImage.src = e.target.result;
        

        oImage.onload = function () { 
          

            $('.step2').fadeIn(500);

            var sResultFileSize = bytesToSize(oFile.size);
            $('#filesize').val(sResultFileSize);
            $('#filetype').val(oFile.type);
            $('#filedim').val(oImage.naturalWidth + ' x ' + oImage.naturalHeight);
     
            if (typeof jcrop_api != 'undefined') {
                jcrop_api.destroy();
                jcrop_api = null;
                $('#preview').width(oImage.naturalWidth);
                $('#preview').height(oImage.naturalHeight);
            }
  
                $('#preview').Jcrop({

                    aspectRatio: 2,
                    bgFade: true,
                    bgOpacity: .3, 
                    onChange: updateInfo,
                    onSelect: updateInfo
                }, function () {
 
                    //var bounds = this.getBounds();
                    //var boundx = bounds[0];
                    //var boundy = bounds[1];

                    // Store the Jcrop API in the jcrop_api variable
                    jcrop_api = this;
                });
        };
    };
    oReader.readAsDataURL(oFile);
}

تابع fileSelectHandler

function fileSelectHandler() {
    var oFile = $('#image_file')[0].files[0];
    $('.error').hide();
    var rFilter = /^(image\/jpeg|image\/png)$/i;
    if (!rFilter.test(oFile.type)) {
        $('.error').html('فقط تصویر معتبر انتخاب نمایید').show();
        return;
    }
این تابع که مستقیما به input file رویداد Onchange متصل است. فایل انتخابی آن را خوانده و نوع تصویر را بررسی میکند. اگر تصویر از نوع Jpeg یا Png نباشد، یک خطا را به کاربر نشان میدهد و با return شدن از ادامه کد جلوگیری میکنیم.
در ادامه همین تابع بالا، کدهای زیر را اضافه می‌کنیم:
   var oImage = document.getElementById('preview');
    var oReader = new FileReader();
    oReader.onload = function (e) {

        oImage.src = e.target.result;
        oImage.onload = function () {
       
            $('.step2').fadeIn(500);

            var sResultFileSize = bytesToSize(oFile.size);
            $('#filesize').val(sResultFileSize);
            $('#filetype').val(oFile.type);
            $('#filedim').val(oImage.naturalWidth + ' x ' + oImage.naturalHeight);
   
            if (typeof jcrop_api != 'undefined') {
                jcrop_api.destroy();
                jcrop_api = null;
                $('#preview').width(oImage.naturalWidth);
                $('#preview').height(oImage.naturalHeight);
            }
            $('#preview').Jcrop({

                aspectRatio: 2,
                bgFade: true, 
                bgOpacity: .3, 
                onChange: updateInfo,
                onSelect: updateInfo,
                onRelease: clearInfo
            }, function () {

                //var bounds = this.getBounds();
                //var boundx = bounds[0];
                //var boundy = bounds[1];

                jcrop_api = this;
            });
        };
    };
    oReader.readAsDataURL(oFile);

FileReader یکی از توابع موجود در HTML است که مستندات آن در سایت موزیلا موجود است و قابلیت خواندن غیرهمزمان فایلها و اشیا Blob را دارد. در خط آخر به عنوان پارامتر ما فایلی را که در آپلودر خوانده ایم و در مرحله قبل نوع فایل آن را بررسی کردیم، پاس میکنیم و باعث می‌شود که رویداد Load شیء FileReader صدا زده شود.
در این رویداد ابتدا اطلاعات این فایل را از قبیل سایز و ابعاد و نوع فایل، خوانده و در همان تگ Div که با کلاس info تعیین شده بود، نمایش می‌دهیم. سپس متغیر jcrop_api  را که به صورت global در بالای تابع صدا زدیم، بررسی میکنم که آیا از قبل پر شده‌است یا خیر؟ اگر از قبل پرشده‌است باید شیء Jcrop را که به آن اعمال شده است، نابود و آن را نال کنیم تا برای تصویر جدید آماده شود. این کد زمانی کاربرد دارد که کاربر از تصویر قبلی انصراف داده‌است و تصویر جدیدی را انتخاب نموده است یا اینکه عملیات دارد به صورت ایجکسی پیاده می‌شود. اگر عملیات نابودی روی این پلاگین صورت نگیرد، برای مرتبه دوم کار نخواهد کرد.


سپس پلاگین جی‌کوئری Jcrop را بر روی آن اعمال می‌کنیم. در پرامتر اول یک سری تنظیمات اولیه را انجام می‌دهیم که در ادامه با آن آشنا می‌شویم و در پارامتر دوم یک callback را به آن پاس میکنیم تا بعد از آماده شدن پلاگین اجرا شود که در آن شیء جدید ایجاد شده یعنی this را در متغیری به اسم jcrop_api دخیره میکنیم تا در بررسی‌های آتی که در بند بالا توضیح داده شد، در دسترس داشته باشیم. همچنین در این تابع شما می‌توانید اندازه تصویر انتخابی را نیز داشته باشید.

این پلاگین شامل option‌های متفاوتی در پارامتر اول است که آن‌ها را بررسی می‌کنیم:
MinSize : شما میتوانید حداقل پهنا و ارتفاعی را برای برش زدن تصویر در نظر بگیرید.
minSize:[40,20]
پارامتر دوم aspectRatio جهت نگهداری تناسب بین پهنا و ارتفاع می‌باشد. تنظیم زیر برای تناسب 3 به دو می‌باشد.
aspectRatio:1.5
bgFade اگر با true مقدار دهی شود عملیات برش در حین تاریک شدن صفحه (محلی که جزء برش نیست) و یا بالعکس آن با یک Fade صورت خواهد گرفت.
bgOpacity از 0 تا یک مقدار میگیرد و میزان opacity محل‌های تاریک را تعیین می‌کند. همچنین شامل سه رویداد onSelect,onChange,onrelease هم می‌باشد که به ترتیب در موارد زیر رخ میدهند:
ناحیه مورد نظر انتخاب شد.
ناحیه مورد نظر در حالت انتخاب است و ماوس در حال درگ شدن است و با هر حرکتی ماوس اجرا می‌گردد.
ناحیه انتخابی از حالت انتخاب خارج شد.


دو رویداد اول یعنی onchange و onSelect را برای به روزسانی فیلدهای مخفی و مختصات استفاده میکنیم:

function updateInfo(e) {
    $('#x1').val(e.x);
    $('#y1').val(e.y);
    $('#x2').val(e.x2);
    $('#y2').val(e.y2);
};

این مختصات از طریق یک پارامتر به آن‌ها پاس می‌شود. به غیر از این چهار عدد مختصات می‌توانید با استفاده از متغیرهای w و h هم اندازه پهنا و ارتفاع محل برش خورده را نیز به دست آورید. هر چند که این اعداد، از تفریق خود مختصات هم به دست می‌آیند.
یک تابع جزئی دیگر هم در این فایل وجود دارد که حین نمایش اندازه تصویر، واحد نمایش مناسب آن را برای ما انتخاب میکند:
function bytesToSize(bytes) {
    var sizes = ['بایت', 'کیلو بایت', 'مگابایت'];
    if (bytes == 0) return 'n/a';
    var i = parseInt(Math.floor(Math.log(bytes) / Math.log(1024)));
    return (bytes / Math.pow(1024, i)).toFixed(1) + ' ' + sizes[i];
};

بعد از اینکه کدهای سمت کلاینت را تمام کردیم لازم است با نحوه برش تصویر در سمت سرور هم آشنا شویم:
public static byte[] Resize(this byte[] byteImageIn, int x1,int y1,int x2,int y2)
        {

            ImageConverter ic = new ImageConverter();
            Image src = (Image)(ic.ConvertFrom(byteImageIn)); 

            Bitmap target = new Bitmap(x2 - x1, y2 - y1);
            using (Graphics graphics = Graphics.FromImage(target))
                graphics.DrawImage(src, new Rectangle(0, 0, target.Width, target.Height),
                    new Rectangle(x1,y1,x2-x1,y2-y1), 
                    GraphicsUnit.Pixel);
            src = target;
            using (var ms = new MemoryStream())
            {
                src.Save(ms, System.Drawing.Imaging.ImageFormat.Jpeg);
                return ms.ToArray();
            }

 }

از آنجا که ما تصاویر را در دیتابیس به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها ذخیره میکنیم، extension method ذکر شده در بالا تصویر را در حالت آرایه‌ای از بایت‌ها برش می‌دهد. بدیهی که بسته به نیاز شما کد بالا دست خوش تغییراتی خواهد شد. ابتدا تصویر باینری را به شی Image تبدیل میکنیم و یک شیء Bitmap جدید را به عنوان بوم خالی و به اندازه کادر برش ایجاد می‌کنیم تا تصویر برش خورده در آن قرار بگیرد و سپس توسط متد DrawImage میخواهیم که تصویر مبدا را با مختصات شیء Rectangle از نقطه 0 و 0 بوم آغاز کرده و تا انتهای آن شروع به ترسیم کند. سپس آن را ذخیره و مجددا در قالب همان آرایه‌ای از بایت‌ها بر می‌گردانیم.

تنها یک نکته را به خاطر داشته باشید که مقادیر مختصاتی که پلاگین جی کوئری ارسال میکند در قالب اعداد اعشاری هستند و برای ارسال و دریافت آن‌ها در سرور این نکته را به خاطر داشته باشید.

نظرات مطالب
خواندن اطلاعات از فایل اکسل با استفاده از LinqToExcel
با استفاده از متد WorksheetNoHeader و با وارد کردن شماره اندیس می‌توانید به اطلاعات سلولها دست پیدا کنید. در مثال زیر تمام سطرهایی که ستون دوم آنها شهر مشهد است انتخاب می‌شوند و سپس سلولهای آن سطرها نمایش داده می‌شوند.  
         var excel = new ExcelQueryFactory(pathToExcelFile);
            string sheetName = "Sheet1";
            var persons = from a in excel.WorksheetNoHeader(sheetName)
                          where a[1] == "Mashhad" //مقدار در ستون دوم 
                          select a;
            foreach (var a in persons)
              {
                  for(int i=0;i<a.Count;i++)
                        MessageBox.Show(a[i]); 
              }
به اسمبلی Microsoft.Office.Interop.Excel نیازی نیست و
LinqToExcel.dll  و  Remotion.Data.Linq.dll مورد نیاز است. 
 
مطالب
C# 7 - Out variables
در زبان برنامه نویسی #C، هر متد، توانایی برگرداندن یک مقدار را دارد و در مواقعی نیاز داریم بیشتر از یک مقدار را از یک متد به عنوان خروجی دریافت کنیم که استفاده از پارامتر‌های out و  ref و یا Tuple راه حل‌هایی برای رسیدن به این مقصود می‌باشند.
یکی از تازه‌های 7 #C، ساده شدن تعریف out parameter‌ها نسبت به قبل می‌باشد که باعث مرتب شدن کدها نیز می‌شود که در ادامه به آن می‌پردازیم.
تا قبل از ارائه 7 #C، برای ارسال یک پارامتر به صورت out می‌بایستی قبل از استفاده و ارسال آن به متد مورد نظر، ابتدا متغیر مربوطه را تعریف می‌کردیم که نمونه‌ای از تعریف مذکور، قطعه کدهایی شبیه به زیر است:
int numericResult;
if (int.TryParse(input, out numericResult))
    WriteLine(numericResult);
else
    WriteLine("Could not parse input");
خروجی متد TryParse  به صورت boolean می‌باشد و در صورتیکه نتواند مقدار input را به int تبدیل کند، مقدار false برگردانده می‌شود؛ در غیر اینصورت مقدار true برگردانده خواهد شد و مقدار input در numericResult قرار می‌گیرد. همانطور که مشاهده می‌کنید برای اینکه بتوان مقدار تبدیل شده را داشته باشیم، ابتدا اقدام به تعریف یک متغیر کرده و بعد با استفاده از پارامتر out، آن را ارسال کرده‌ایم.
قطعه کد فوق در 7 #C به صورت زیر در خواهد آمد:
if (int.TryParse(input, out int result))
    WriteLine(result);
else
    WriteLine("Could not parse input");
در 7 #C امکان ترکیب تعریف پارمتر، به صورت inline در محل ارسال آرگومان وجود دارد و دیگر نیازی به تعریف متغیر، قبل از ارسال آن به تابع  نیست.

در مثال فوق نوع متغیر را به صورت صریح مشخص کرده‌ایم؛ همچنین امکان تعریف متغیر به صورت ضمنی را هم داریم:
if (int.TryParse(input, out var answer))
    WriteLine(answer);
else
    WriteLine("Could not parse input");

اولین سوالی که ممکن است با دیدن نمونه کد فوق پیش بیاید، محدوده‌ی متغیر‌های out که به صورت inline تعریف می‌شوند، می‌باشد و احتمالا تصور کرده‌اید که محدوده دید آنها  محدود به بلاک if می‌باشد؛ اما در عمل دامنه‌ی دید متغیر result برابر است با بلاک بیرونی شرط، که می‌توان از متغیر مورد نظر بعد از دستور if نیز استفاده نمود. قطعه کد زیر بیان کننده‌ی این موضوع می‌باشد:
if (!int.TryParse(input, out int result))
{    
    return null;
}

return result;


out variables را می‌توان یکی از ساده‌ترین تازه‌های 7 #C دانست که باعث خوانا‌تر شدن کدها می‌شود. در واقع دقیقا در جائیکه نیاز به متغیر است، تعریف می‌شود و اطمینان داریم که متغییر مربوطه قبل از ارسال به تابع، به صورت ناخواسته یا تصادفی مقداری اشتباه به آن انتساب داده نشده است.
 قبل از 7#C:
class Program
{
  static void Main(string[] args)
  {
    string firstName;
    string lastName;
    
    CreateName(out firstName, out lastName);
    Console.WriteLine($"Hello {firstName} {lastName}");
  }
  
  private static void CreateName(out string firstName, out string lastName)
  {
    firstName = "Kevin";
    lastName = "Griffin";
  }
}

و کد فوق در 7 #C  :
class Program
{
  static void Main(string[] args)
  {   
    CreateName(out string firstName, out string lastName);
    Console.WriteLine($"Hello {firstName} {lastName}");
  }
  
  private static void CreateName(out string firstName, out string lastName)
  {
    firstName = "Kevin";
    lastName = "Griffin";
  }
}
نظرات مطالب
مروری بر کاربردهای Action و Func - قسمت دوم
یک نکته‌ی تکمیلی: امضای نگارش‌های Task دار و Async این متدها

در حالت اول، Task فراخوانی شده یک خروجی را باز می‌گرداند و در حالت دوم، خروجی آن void است:
    private async Task<T> doSomethingAsync<T>(Func<Task<T>> task)
    {
        var result = default(T);
        try
        {
            result = await task();
        }
        catch (Exception ex)
        {
            // todo: log
        }
        return result;
    }

    private async Task doSomethingAsync(Func<Task> task)
    {
        await task();
    }
با یک چنین کاربردهای نمونه‌ای
    public async Task ExampleAsync()
    {
        await doSomethingAsync<string>(() => Task.FromResult("...."));
        await doSomethingAsync(() => Task.Delay(1000));
    }
مطالب
سفارشی کردن صفحه بندی WebGrid در ASP.NET MVC
بعد از استفاده از گرید‌های Grid.mvc , JQGrid, Kendo و مشکلاتی که با هر کدام از آنها داشتم، در نهایت به WebGrid که به صورت توکار وجود دارد، برای استفاده جهت نمایش اطلاعات رسیدم؛ از این جهت که به کتابخانه‌ی جانبی نیازی ندارد و از نظر سرعت و لود شدن بهینه می‌باشد، البته با اضافه کردن یکسری کدهای css.
برای آشنایی بیشتر با این helper توصیه میکنم ابتدا این مقاله را مطالعه نمایید.
به صورت پیش فرش WbebGrid صفحه بندی را به صورت خیلی ساده فقط با نمایش اعداد و جهت نماهای جلو و عقب، نشان می‌دهد که برای پروژه‌های رسمی تا حدودی جالب نیست.

در این مطلب قصد داریم از کتابخانه‌ی bootstrap جهت صفحه بندی استفاده کنیم و در نهایت به صفحه بندی زیر برسیم:


برای اینکار، ابتدا قبل از هر چیزی به یک متد الحاقی برای انجام صفحه بندی سفارشی سازی شده، نیاز داریم که کدهای این متد به صورت زیر خواهد بود:

public static class WebGridExtensions
{
    public static HelperResult PagerList(
        this WebGrid webGrid,
        WebGridPagerModes mode = WebGridPagerModes.NextPrevious | WebGridPagerModes.Numeric,
        string firstText = null,
        string previousText = null,
        string nextText = null,
        string lastText = null,
        int numericLinksCount = 5)
    {
        return PagerList(webGrid, mode, firstText, previousText, nextText, lastText, numericLinksCount, explicitlyCalled: true);
    }

    private static HelperResult PagerList(
        WebGrid webGrid,
        WebGridPagerModes mode,
        string firstText,
        string previousText,
        string nextText,
        string lastText,
        int numericLinksCount,
        bool explicitlyCalled)
    {
        
        int currentPage = webGrid.PageIndex;
        int totalPages = webGrid.PageCount;
        int lastPage = totalPages - 1;

        var ul = new TagBuilder("ul");
        var li = new List<TagBuilder>();

        
        if (ModeEnabled(mode, WebGridPagerModes.FirstLast)) {
            if (String.IsNullOrEmpty(firstText)) {
                firstText = "اولین";
            }

            var part = new TagBuilder("li") {
                InnerHtml = GridLink(webGrid, webGrid.GetPageUrl(0), firstText)
            };

            if (currentPage == 0) {
                part.MergeAttribute("class", "disabled");
            }

            li.Add(part);

        }
        
        if (ModeEnabled(mode, WebGridPagerModes.NextPrevious)) {
            if (String.IsNullOrEmpty(previousText)) {
                previousText = "قبلی";
            }

            int page = currentPage == 0 ? 0: currentPage - 1;

            var part = new TagBuilder("li") {
                InnerHtml = GridLink(webGrid, webGrid.GetPageUrl(page), previousText)
            };
            
            if (currentPage == 0) {
                part.MergeAttribute("class", "disabled");
            }

            li.Add(part);

        }


       if (ModeEnabled(mode, WebGridPagerModes.Numeric) && (totalPages > 1)) {
            int last = currentPage + (numericLinksCount / 2);
            int first = last - numericLinksCount + 1;
            if (last > lastPage) {
                first -= last - lastPage;
                last = lastPage;
            }
            if (first < 0) {
                last = Math.Min(last + (0 - first), lastPage);
                first = 0;
            }
            for (int i = first; i <= last; i++) {

                var pageText = (i + 1).ToString(CultureInfo.InvariantCulture);
                var part = new TagBuilder("li") {
                    InnerHtml = GridLink(webGrid, webGrid.GetPageUrl(i), pageText)
                };

                if (i == currentPage) {
                    part.MergeAttribute("class", "active");
                }
                
                li.Add(part);

            }
        }
        
        if (ModeEnabled(mode, WebGridPagerModes.NextPrevious)) {
            if (String.IsNullOrEmpty(nextText)) {
                nextText = "بعدی";
            }
            
            int page = currentPage == lastPage ? lastPage: currentPage + 1;

            var part = new TagBuilder("li") {
                InnerHtml = GridLink(webGrid, webGrid.GetPageUrl(page), nextText)
            };
            
            if (currentPage == lastPage) {
                part.MergeAttribute("class", "disabled");
            }

            li.Add(part);

        }
        
        if (ModeEnabled(mode, WebGridPagerModes.FirstLast)) {
            if (String.IsNullOrEmpty(lastText)) {
                lastText = "آخرین";
            }

            var part = new TagBuilder("li") {
                InnerHtml = GridLink(webGrid, webGrid.GetPageUrl(lastPage), lastText)
            };
            
            if (currentPage == lastPage) {
                part.MergeAttribute("class", "disabled");
            }

            li.Add(part);

        }

        ul.InnerHtml = string.Join("", li);

        var html = "";
        if (explicitlyCalled && webGrid.IsAjaxEnabled) {
            var span = new TagBuilder("span");
            span.MergeAttribute("data-swhgajax", "true");
            span.MergeAttribute("data-swhgcontainer", webGrid.AjaxUpdateContainerId);
            span.MergeAttribute("data-swhgcallback", webGrid.AjaxUpdateCallback);

            span.InnerHtml = ul.ToString();
            html = span.ToString();

        } else {
            html = ul.ToString();
        }

        return new HelperResult(writer => {
            writer.Write(html);         
        });
    }

    private static String GridLink(WebGrid webGrid, string url, string text) 
    {
        TagBuilder builder = new TagBuilder("a");
        builder.SetInnerText(text);
        builder.MergeAttribute("href", url);
        if (webGrid.IsAjaxEnabled) {
            builder.MergeAttribute("data-swhglnk", "true");
        }
        return builder.ToString(TagRenderMode.Normal);
    }


    private static bool ModeEnabled(WebGridPagerModes mode, WebGridPagerModes modeCheck)
    {
        return (mode & modeCheck) == modeCheck;
    }

}
کلاس فوق باید در پوشه‌ی App_Code قرار گیرد.
پس از آن در View یی که اطلاعات را نمایش می‌دهید، فقط لازم است کد زیر را اضافه نمایید:
<div>
@grid.PagerList(mode: WebGridPagerModes.All)
</div>
تا اینجا متد مورد نظر برای انجام صفحه بندی گرید پیاده سازی شد. ادامه‌ی کار هم مشخص است؛ داشتن یک PartialView جهت نمایش لیست اطلاعات، پاس دادن دیتا به Partial و تمام.

در ادامه برای تکمیل بحث مثالی را از نحوه‌ی نمایش اطلاعات و صفحه بندی سفارشی نشان خواهیم داد:

PartialView لازم برای نمایش اطلاعات
تنظیمات لازم گرید :
@{  
    WebGrid grid = new WebGrid(Model,
                               rowsPerPage: 10,
                               ajaxUpdateContainerId: "grid");
    
    var rowIndex = ((grid.PageIndex + 1) * grid.RowsPerPage) - (grid.RowsPerPage - 1);
}
تعیین فیلد‌های گرید :
    @grid.Table(
                            tableStyle: "table table-striped table-hover",
                    headerStyle: "webgrid-header",
          
            alternatingRowStyle: "webgrid-alternating-row",
            selectedRowStyle: "webgrid-selected-row",
            rowStyle: "webgrid-row-style",
            columns: grid.Columns(
                
                  grid.Column(columnName: "Name", header: "نام استان", style: "myfont"),
                  grid.Column(columnName: "NameEn", header: "نام استان ( انگلیسی )", style: "myfont"),
                  grid.Column(header: "", format: item => @Html.ActionLink("مدیریت شهرها", actionName: MVC.Admin.City.ActionNames.Index, controllerName: MVC.Admin.City.Name, routeValues: new {Code=item.Code },htmlAttributes:null)),
                 grid.Column(header: "",
                 style: "text-align-center-col smallcell",
                             format: item => @Html.ActionLink(linkText: "ویرایش", actionName: "Edit",
                             controllerName: "Province", routeValues: new { area = "Admin", code = item.Code },
                             htmlAttributes: new { @class = "btn-sm btn-info vertical-center" }))
                 ) )

<div>
    @grid.PagerList(mode: WebGridPagerModes.All)
</div>

خروجی حاصل به صورت زیر خواهد بود :


اگر طبق توضیحات بالا عمل کرده باشید، در نهایت صفحه بندی شما به صورت عمودی نمایش داده می‌شود؛ یعنی هر کدام از شماره صفحات در یک سطر. دلیل آن هم این است که تگ ul، کلاس .pagination  را ندارد. در کدهای بوت استراپ تعریف شده است که تمام li هایی که به صورت مستقیم داخل کلاس .pagination هستند خصوصیات مورد نظر را بگیرند.

برای این کار دو راه حل وجود دارد :

راه حل اول: تغییر کدهای css

کدهای  نوشته شده برای صفحه بندی در بوت استراپ را از حالت زیر:

.pagination > li
به حالت زیر تغییر دهید:
.pagination li

یادآوری : علامت < در CSS یعنی به صورت مستقیم و در شاخه‌ی اول.

راه حل دوم - افزودن کلاس .pagination  به تگ ul:
ابتدا کلاس .pagination  را از تگ div حذف نمایید:
<div >
    @grid.PagerList(mode: WebGridPagerModes.All)
</div>

و در کدهایی کلاس WebGridExtensions،  در قسمتی که تگ ul اصافه می‌شود، کلاس مورد نظر را به آن اضافه می‌کنیم:
  var ul = new TagBuilder("ul");
        ul.AddCssClass("pagination");


دانلود کدهای این مثال


نکته‌ای در مورد Webgrid
اگر نیاز داشتید به یکباره تمام اطلاعات را در گرید لود نکنید و به صورت n تاn تا رکورد‌ها را نمایش دهید، در این حالت پس از پاس دادن لیستی از اطلاعات به View مورد نظر لازم است تعداد کل رکورد‌ها را در یک متغییر به سمت View بفرستید. این کار به این دلیل می‌باشد که بتوان صفحه بندی را تولید کرد. برای این کار در بخش تنظیمات Webgrid مقدار source را برابر null قرار دهید و از قطعه کد زیر جهت بایند کردن گرید، بعد از کدهای تنظیمات WebGrid استفاده نمایید:
grid.Bind(Model, rowCount: (int)ViewBag.PageCount);
مطالب
FluentValidation #1
FluentValidation یک پروژه سورس باز برای اعتبارسنجی Business Object‌ها با استفاده از Fluent Interface و Lambada Expressions می‌باشد.
جهت نصب این کتابخانه دستور زیر را در Package Manager Console وارد نمایید:
PM> Install-Package FluentValidation

ایجاد یک Validator
برای تعریف مجموعه قوانین اعتبارسنجی برای یک موجودیت ابتدا بایستی یک کلاس ایجاد کرد که از AbstractValidator<T> مشتق می‌شود که T در اینجا برابر موجودیتی است که می‌خواهیم اعتبارسنجی کنیم. به عنوان مثال کلاس مشتری به صورت زیر را در نظر بگیرید:
public class Customer
{
      public int Id { get; set; }
      public string Surname { get; set; }
      public string Forename { get; set; }
      public decimal Discount { get; set; }
      public string Address { get; set; }
}
مجموعه قوانین اعتبارسنجی با استفاده از متد RuleFor و داخل متد سازنده کلاس Validator تعریف می‌شوند. به عنوان مثال برای اطمینان از اینکه مقدار خاصیت Surname برابر Null نباشد باید به صورت زیر عمل کرد:
using FluentValidation;

public class CustomerValidator : AbstractValidator<Customer>
{
      public CustomerValidator
      {
           RuleFor(customer => customer.Surname).NotNull();
      }
}


اعتبارسنجی زنجیره ای برای یک خاصیت

برای اعتبارسنجی یک خاصیت، می‌توان از چندین Validator باهم نیز استفاده کرد:
RuleFor(customer => customer.Surname).NotNull().NotEqual("foo");
در اینجا خاصیت Surname نباید Null باشد و همچنین مقدار آن نباید برابر "Foo" باشد.
برای اجراکردن اعتبارسنجی، ابتدا یک نمونه از کلاس Validator مان را ساخته و شیء ای را که می‌خواهیم اعتبارسنجی کنیم به متد Validate آن میفرستیم:
Customer customer = new Customer();
CustomerValidator validator = new CustomerValidator();
ValidationResult results = validator.Validate(customer);

خروجی متد Validate، یک ValidationResult است که شامل دو خاصیت زیر می‌باشد:

  • IsValid: از نوع bool برای تعیین اینکه اعتبارسنجی موفقیت آمیز بوده یا خیر.
  • Errors: یک مجموعه از ValidationFailure که جزئیات تمام اعتبارسنجی‌های ناموفق را شامل می‌شود.
به عنوان مثال قطعه کد زیر، جزئیات اعتبارسنجی‌های ناموفق را نمایش می‌دهد:
Customer customer = new Customer();
CustomerValidator validator = new CustomerValidator();

ValidationResult results = validator.Validate(customer);

if(! results.IsValid) 
{
     foreach(var failure in results.Errors)
     {
          Console.WriteLine("Property " + failure.PropertyName + " failed validation. Error was: " +      failure.ErrorMessage);
     }
}


پرتاب استثناها (Throwing Exceptions)

به جای برگرداندن ValidationResult شما میتوانید با کمک متد ValidateAndThrow به FluentValidation بگویید که هنگام اعتبارسنجی ناموفق یک استثنا پرتاب کند:
Customer customer = new Customer();
CustomerValidator validator = new CustomerValidator();
validator.ValidateAndThrow(customer);
در این صورت Validator یک ValidationException را پرتاب خواهد کرد که دربردارنده‌ی پیام‌های خطا در خاصیت Errors خود می‌باشد.

استفاده از Validator‌ها برای Complex Properties

جهت درک این ویژگی تصور کنید که کلاس‌های مشتری و آدرس و همچنین کلاس‌های مربوط به اعتبارسنجی آن‌ها را به صورت زیر داریم:
public class Customer
{
     public string Name { get; set; }
     public Address Address { get; set; }
}

public class Address 
{
     public string Line1 { get; set; }
     public string Line2 { get; set; }
     public string Town { get; set; }
     public string County { get; set; }
     public string Postcode { get; set; }
}

public class AddressValidator : AbstractValidator<Address>
{
     public AddressValidator() 
     {
          RuleFor(address => address.Postcode).NotNull();
          //etc
     }
}

public class CustomerValidator : AbstractValidator<Customer> 
{
     public CustomerValidator()
     {
          RuleFor(customer => customer.Name).NotNull();
          RuleFor(customer => customer.Address).SetValidator(new AddressValidator())
      }
}
در این صورت وقتی متد Validate کلاس CustomerValidator را فراخوانی نمایید AddressValidator نیز فراخوانی خواهد شد و نتیجه این اعتبارسنجی به صورت یکجا در یک ValidationResult برگشت داده خواهد شد.


استفاده از Validator‌ها برای مجموعه‌ها (Collections)

Validator‌ها همچنین می‌توانند بر روی خاصیت هایی که شامل مجموعه ای از یک شیء دیگر هستند نیز استفاده شوند. به عنوان مثال یک مشتری که دارای لیستی از سفارشات است را در نظر بگیرید:
public class Customer
{
     public IList<Order> Orders { get; set; }
}

public class Order 
{
     public string ProductName { get; set; }
     public decimal? Cost { get; set; }
}

var customer = new Customer();
customer.Orders = new List<Order> 
{
     new Order { ProductName = "Foo" },
     new Order { Cost = 5 } 
};
کلاس OrderValidator نیز به صورت زیر خواهد بود:
public class OrderValidator : AbstractValidator<Order>
{
     public OrderValidator() 
     {
          RuleFor(x => x.ProductName).NotNull();
          RuleFor(x => x.Cost).GreaterThan(0);
     }
}

این Validator می‌تواند داخل CustomerValidator مورد استفاده قرار بگیرد (با استفاده از متد SetCollectionValidator):

public class CustomerValidator : AbstractValidator<Customer>
{
     public CustomerValidator()
     {
          RuleFor(x => x.Orders).SetCollectionValidator(new OrderValidator());
     }
}

می توان با استفاده از متد Where یا Unless روی اعتبارسنجی شرط گذاشت:

RuleFor(x => x.Orders).SetCollectionValidator(new OrderValidator()).Where(x => x.Cost != null);


گروه بندی قوانین اعتبارسنجی

RuleSet‌‌ها به شما این امکان را می‌دهند تا بعضی از قوانین اعتبارسنجی را داخل یک گروه قرار دهید تا با یکدیگر اجرا شوند. در حالی که دیگر قوانین نادیده گرفته می‌شوند.
برای مثال تصور کنید شما سه خاصیت در کلاس Person دارید که شامل (Id, Surname, Forename) می‌باشند و همچنین یک قانون برای هرکدام از آن ها. میتوان قوانین مربوط به Surname و Forename را در یک RuleSet مجزا به نام Names قرار داد:
public class PersonValidator : AbstractValidator<Person>
{
     public PersonValidator() 
     {
          RuleSet("Names", () =>
          {
               RuleFor(x => x.Surname).NotNull();
               RuleFor(x => x.Forename).NotNull();
          });
 
          RuleFor(x => x.Id).NotEqual(0);
      }
}
در اینجا دو خاصیت Surname و Forename با یکدیگر داخل یک RuleSet به نام Names گروه شده اند. برای اعتبارسنجی جداگانه این گروه نیز به صورت زیر می‌توان عمل کرد:
var validator = new PersonValidator();
var person = new Person();
var result = validator.Validate(person, ruleSet: "Names");
این ویژگی به شما این امکان را می‌دهد تا یک Validator پیچیده را به چندین قسمت کوچکتر تقسیم کرده و توانایی اعتبارسنجی این قسمت‌ها را به صورت جداگانه داشته باشید.
مطالب
Span در C# 7.2
C# 7.2 به همراه تعداد کوچکی از بهبودهای کامپایلر است و با Visual Studio 2017 نگارش 15.5 ارائه شده و روش فعالسازی آن با نگارش 7.1 آن یکی است (انتخاب گزینه‌ی «C# latest minor version (latest)» در تنظیمات پیشرفته‌ی Build خواص پروژه). همچنین اگر از VSCode استفاده می‌کنید، نگارش 1.14 افزونه‌ی #C آن، پشتیبانی کاملی را از C# 7.2 به همراه دارد؛ در اینجا، افزودن خاصیت <LangVersion>latest</LangVersion> به فایل csproj برنامه برای استفاده‌ی از آخرین نگارش کامپایلر نصب شده، کفایت می‌کند. البته باید دقت داشت کامپایلر C# 7.2 به همراه NET Core SDK 2.1.2. ارائه شده‌است. بنابراین تنها نصب آخرین نگارش افزونه‌ی #C مخصوص VSCode برای کامپایل آن کافی نیست و باید حداقل SDK یاد شده (یا نگارش جدیدتر آن) را هم نصب کنید.
 

نوع‌های جدید <Span<T و  <ReadOnlySpan<T در C# 7.2

نوع‌های جدید <Span<T و <ReadOnlySpan<T جهت ارائه‌ی ناحیه‌های اختیاری پیوسته‌ای از حافظه، شبیه به آرایه‌ها تدارک دیده شده‌اند و هدف استفاده‌ی از آن‌ها، تولید برنامه‌های سمت سرور با کارآیی بالا است.
برای کار با این نوع‌ها، هم نیاز به کامپایلر C# 7.2 است و هم نصب بسته‌ی نیوگت System.Memory:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>netcoreapp2.0</TargetFramework>
    <LangVersion>latest</LangVersion>
  </PropertyGroup>
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="System.Memory" Version="4.4.0-preview1-25305-02" />
  </ItemGroup>
</Project>
این بسته از .NETStandard 1.0. به بعد را پشتیبانی می‌کند؛ یعنی با +NET 4.5+ ،Mono 4.6.  و +NET Core 1.0. سازگار است.


Spanها و امکان دسترسی به انواع حافظه

Spanها می‌توانند به حافظه‌ی مدیریت شده، حافظه‌ی بومی (native) و حافظه‌ی اختصاص داده شده‌ی در Stack اشاره کنند. به عبارتی Spanها یک لایه انتزاعی، برفراز تمام انواع و اقسام حافظه‌هایی هستند که می‌توانند در اختیار توسعه دهندگان NET. باشند.
- البته اکثر توسعه دهندگان دات نت از حافظه‌ی مدیریت شده استفاده می‌کنند. برای مثال Stack memory تنها از طریق کدهای unsafe و واژه‌ی کلیدی stackalloc قابل تخصیص است. این نوع حافظه بسیار سریع است و همچنین بسیار کوچک؛ کمتر از یک مگابایت که به خوبی در CPU cache جا می‌شود. اما اگر در این بین حجم حافظه‌ی تخصیصی بیشتر از یک مگابایت شود، بلافاصله استثنای StackOverflowException غیرقابل مدیریتی را به همراه خاتمه‌ی فوری برنامه به همراه خواهد داشت. برای نمونه از این نوع حافظه در جهت مدیریت رخ‌دادهای داخلی corefx زیاد استفاده می‌شود.
- حافظه‌ی مدیریت شده، همان حافظه‌ای است که توسط واژه‌ی کلیدی new در برنامه، جهت ایجاد اشیاء، تخصیص داده می‌شود و طول عمر آن تحت مدیریت GC است.
- حافظه‌ی مدیریت نشده یا بومی از دید GC مخفی است و توسط متدهایی مانند Marshal.AllocHGlobal و Marshal.AllocCoTaskMem در اختیار برنامه قرار می‌گیرند. این حافظه باید به صورت صریحی توسط توسعه دهنده به کمک متدهایی مانند Marshal.FreeHGlobal و Marshal.FreeCoTaskMem آزاد شود. وب سرور Kestrel مخصوص ASP.NET Core، از این روش جهت کار با آرایه‌های حجیم، جهت کاهش بار GC استفاده می‌کند.

مزیت کار با Spanها این است که دسترسی امن و type safeایی را به انواع حافظه‌های مهیا، جهت توسعه دهندگانی که عموما کدهای unsafe ایی را نمی‌نویسند و با اشاره‌گرها به صورت مستقیم کار نمی‌کنند، میسر می‌کند. برای مثال تا پیش از معرفی Spanها، برای دسترسی به 1000 عنصر یک آرایه‌ی 10 هزار عنصری و ارسال آن به یک متد، نیاز بود تا ابتدا یک کپی از این 1000 عنصر را تهیه کرد. این عملیات از لحاظ میزان مصرف حافظه و همچنین زمان انجام آن، بسیار هزینه‌بر است. با استفاده از <Span<T می‌توان یک دید مجازی از آن آرایه را بدون اختصاص آرایه‌ای و یا آرایه‌هایی جدید، ارائه کرد.


مثالی از کاربرد Spanها جهت کاهش تعداد بار تخصیص‌های حافظه

برای نمونه، متد IsValidName زیر، بررسی می‌کند که طول رشته‌ی دریافتی حداقل 2 باشد و حتما با یک حرف شروع شده باشد:
    static class NameValidatorUsingString
    {
        public static bool IsValidName(string name)
        {
            if (name.Length < 2)
                return false;

            if (char.IsLetter(name[0]))
                return true;

            return false;
        }
    }
در این حالت یک نمونه مثال از استفاده‌ی آن می‌تواند به صورت زیر باشد:
string fullName = "User 1";
string firstName = fullName.Substring(0, 4);
NameValidatorUsingString.IsValidName(firstName);
در اینجا زمانیکه از متد Substring استفاده می‌شود، در حقیقت تخصیص حافظه‌ی دومی جهت تولید firstName رخ می‌دهد.

همچنین اگر این اطلاعات را از طریق شبکه دریافت کرده باشیم، ممکن است به صورت آرایه‌ای از حروف دریافت شوند:
char[] anotherFullName = { 'A', 'B' };
که به صورت مستقیم در متد IsValidName قابل استفاده نیست و خطای عدم امکان تبدیل []char به string، از طرف کامپایلر صادر می‌شود:
NameValidatorUsingString.IsValidName(anotherFullName);
در این حالت برای استفاده‌ی از این آرایه، نیاز است یک تخصیص حافظه‌ی دیگر نیز صورت گیرد:
NameValidatorUsingString.IsValidName(new string(anotherFullName));

اکنون در C# 7.2، بازنویسی این متد توسط ReadOnlySpan، به صورت ذیل است:
    static class NameValidatorUsingSpan
    {
        public static bool IsValidName(ReadOnlySpan<char> name)
        {
            if (name.Length < 2)
                return false;

            if (char.IsLetter(name[0]))
                return true;

            return false;

        }
    }
که این مزایا را به همراه دارد:
ReadOnlySpan<char> fullName = "User 1".AsSpan();
ReadOnlySpan<char> firstName = fullName.Slice(0, 4);
NameValidatorUsingSpan.IsValidName(firstName);
کار با API مربوط به Spanها به همراه تخصیص حافظه‌ی جدیدی نیست. برای نمونه در اینجا متد Slice این API، سبب تخصیص حافظه‌ی جدیدی نمی‌شود (برخلاف متد Substring) و فقط به قسمتی از حافظه‌ی موجود اشاره می‌کند (بدون نیاز به کار مستقیم با اشاره‌گرها و کدهای unsafe).

و یا اینبار امکان استفاده‌ی از آرایه‌ای از کاراکترها، بدون نیاز به تخصیص حافظه‌ای جدید، برای بررسی اعتبار مقادیر دریافتی میسر است:
char[] anotherFullName = { 'A', 'B' };
NameValidatorUsingSpan.IsValidName(anotherFullName);

برای نمونه از یک چنین APIایی در پشت صحنه‌ی کتابخانه‌هایی مانند SignalR و یا Roslyn، برای بالا بردن کارآیی برنامه، با کاهش تعداد بار تخصیص‌های حافظه‌ی مورد نیاز، بسیار استفاده شده‌است. برای نمونه در NET Core 2.1.، حجم رشته‌های تخصیص داده شده‌ی در فریم ورک‌های وابسته، به این ترتیب به شدت کاهش یافته‌است.


مثال‌هایی از کار با API نوع Span

امکان ایجاد یک Span از یک array
var arr = new byte[10];
Span<byte> bytes = arr; // Implicit cast from T[] to Span<T>
پس از آن کار با این span همانند کار با آرایه‌های معمولی است؛ با این تفاوت که این span تنها یک دید مجازی از قسمتی از این آرایه را ارائه می‌دهد؛ بدون سربار تخصیص حافظه‌ی اضافی و کپی اطلاعات:
Span<byte> slicedBytes = bytes.Slice(start: 5, length: 2);
slicedBytes[0] = 42;
slicedBytes[1] = 43;
slicedBytes[2] = 44; // Throws IndexOutOfRangeException
bytes[2] = 45; // OK
در اینجا slicedBytes یک دید مجازی از ایندکس 5 تا 7 آرایه‌ی arr را ارائه می‌دهد. کار کردن با آن نیز همانند آرایه‌ها، توسط ایندکس‌ها میسر است.
همچنین تغییرات بر روی Span (غیر read only) بر روی آرایه‌ی اصلی نیز تاثیر گذار است. برای مثال در اینجا با تغییر bytes[2]، مقدار arr[2] نیز تغییر می‌کند.

و یا روش دیگر ایجاد Span استفاده از متد AsSpan است:
var array = new byte[100];
Span<byte> interiorRef1 = array.AsSpan().Slice(start: 20);
همین عملیات را توسط new Span نیز می‌توان به صورت ساده‌تری ارائه داد:
Span<byte> interiorRef2 = new Span<byte>(array: array, start: 20, length: array.Length - 20);


محدودیت‌های کار با Spanها

- Span تنها یک نوع stack-only است.
- Spanها در بین تردها به اشتراک گذاشته نمی‌شوند. هر استک در یک زمان تنها توسط یک ترد قابل دسترسی است. بنابراین Spanها thread-safe هستند.
- طول عمر Spanها کوتاه است و قابلیت قرارگیری بر روی heap با طول عمر بیشتر را ندارند؛ یعنی:
  • به صورت فیلد در یک نوع non-stackonly قابل تعریف نیستند:
class Impossible
{
   Span<byte> field;
}
فیلدهای یک کلاس در heap ذخیره می‌شوند. بنابراین محل ذخیره سازی spanها نیستند.
  • به عنوان پارامترهای متدهای async قابل استفاده نیستند. چون در این بین در پشت صحنه یک AsyncMethodBuilder تشکیل می‌شود که در قسمتی از آن، پارامترها بر روی heap قرار می‌گیرند.
  • هرجائیکه عملیات boxing صورت گیرد، نتیجه‌ی عملیات بر روی heap قرار می‌گیرد. بنابراین در یک چنین مواردی نمی‌توان از Spanها استفاده کرد. برای مثال تعریف Func<T> valueProvider و سپس فراخوانی ()valueProvider.Invoke به همراه یک boxing است. بنابراین نمی‌توان از spanها به عنوان نوع آرگومان جنریک استفاده کرد. این مورد هرچند کامپایل می‌شود، اما در زمان اجرا سبب خاتمه‌ی برنامه خواهد شد و یا نمونه‌ی دیگر، عدم امکان دسترسی به آن‌ها توسط reflection invoke APIs است که سبب boxing می‌شود.


معرفی نوع <Memory<T

با توجه به محدودیت‌های Span و خصوصا اینکه به عنوان پارامتر متدهای async قابل استفاده نیست (چون بر روی stack ذخیره می‌شوند)، نوع دیگری به نام <Memory<T نیز به همراه C# 7.2 ارائه شده‌است. البته این نوع هنوز به بسته‌ی نیوگت فوق اضافه نشده‌است و به همراه ارائه نهایی NET Core 2.1. ارائه خواهد شد.
این نوع، محدودیت <Span<T را نداشته و قابلیت ذخیره سازی بر روی heap را دارا است.
static async Task<int> ChecksumReadAsync(Memory<byte> buffer, Stream stream)
{
   int bytesRead = await stream.ReadAsync(buffer);
   return Checksum(buffer.Span.Slice(0, bytesRead));
   // Or buffer.Slice(0, bytesRead).Span
}
در اینجا نیز می‌توان از یک آرایه، یک <Memory<T را ایجاد و سپس یک <Span<T را از آن دریافت و با Sliceهای آن کار کرد.
مطالب
تحلیل و بررسی ده روش آسیب پذیری نرم افزار بر اساس متدولوژی OWASP - قسمت اول SQL Injection
در این سری از مقالات، ده روش برتر آسیب پذیری نرم افزار بر اساس متدولوژی OWASP مورد بررسی قرار میگیرد. یادگیری این روش‌ها منحصر به زبان برنامه نویسی خاصی نیست و رعایت این نکات برای برنامه نویسانی که قصد نوشتن کدی امن دارند، توصیه میشود. کلمه‌ی OWASP مخفف عبارت Open Web Application Security Protocol Project می‌باشد. در واقع OWASP یک متدولوژی و پروژه‌ی متن باز است که معیارهایی را برای ایمن سازی نرم افزار مورد بررسی قرار میدهد.



آسیب پذیری SQL Injection یا به اختصار SQLi

تزریق SQL، یکی از قدیمی ترین، شایع‌ترین و مخرب‌ترین آسیب پذیری‌ها، برای برنامه‌ها می‌باشد و در صورت برقراری شرایط مناسب جهت حمله و با اعمال نفوذ، از طریق تزریق SQL ، مهاجم میتواند با دور زدن فرآیندهای اعتبارسنجی و احراز هویت یک برنامه، به تمامی محتوای پایگاه داده‌ی آن و گاها کنترل سرور، دسترسی پیدا کند. این حمله برای افزودن، ویرایش و حذف رکوردهای یک پایگاه داده مبتنی بر SQL انجام میشود.


عملکرد SQL Injection

برای اجرای SQLهای مخرب در برنامه‌هایی که از پایگاه‌های داده‌ی مبتنی بر SQL مانند (SQL Server ،MySQL ،PostgreSQL ،Oracle و ...) استفاده میکنند، هکر یا مهاجم در اولین گام باید به دنبال ورودی‌هایی در برنامه باشد که درون یک درخواست SQL قرار گرفته باشند (مانند صفحات لاگین، ثبت نام، جستجو و ...).

کد زیر را در نظر بگیرید:

# Define POST variables
uname = request.POST['username']
passwd = request.POST['password']

# SQL query vulnerable to SQLi
sql = "SELECT id FROM users WHERE username='" + uname + "' AND password='" + passwd + "'"

# Execute the SQL statement
database.execute(sql)
در این کد، موارد امنیتی برای جلوگیری از تزریق SQL تعبیه نشده‌است و هکر با اندکی دستکاری پارامترهای ارسالی میتواند نتایج دلخواهی را برای نفوذ، بدست بیاورد. قسمتی از کد که دستور SQL را اجرا میکند و پارامترهای ورودی از کاربر را در خود جای میدهد، بصورت نا امنی کدنویسی شده‌است.

اکنون ورودی password را برای نفوذ، تست میکنیم. مهاجم بدون داشتن نام کاربری، قصد دور زدن احراز هویت را دارد. بجای password عبارت زیر را قرار میدهد:

password' OR 1=1  

در نهایت در بانک اطلاعاتی دستور زیر اجرا میشود:

 SELECT id FROM users WHERE username='username' AND password=  'password' OR 1=1'

میدانیم که 1=1 است. پس بدون در نظر گرفتن اینکه شما برای username و password چه چیزی را وارد نمودید، عبارت درست در نظر گرفته میشود:

شرط اول   and   شرط دوم =
نتیجه  or 1=1
چون 1=1 است 
همیشه شرط کوئری درست خواهد بود


معمولا در بانک اطلاعاتی، اولین کاربری که وارد میکنند Administrator برنامه می‌باشد. پس به احتمال قوی شما میتوانید با مجوز ادمین به برنامه وارد شوید. البته میتوان با دانستن تنها نام کاربری هم به‌راحتی با گذاشتن در قسمت username بدون دانستن password، به برنامه وارد شد؛ زیرا میتوان شرط چک کردن password را کامنت نمود:

-- MySQL, MSSQL, Oracle, PostgreSQL, SQLite
' OR '1'='1' --
' OR '1'='1' /*
-- MySQL
' OR '1'='1' #
-- Access (using null characters)
' OR '1'='1' %00
' OR '1'='1' %16




ابزارهایی برای تست آسیب پذیری SQLi

1) برنامه‌ی DNTProfiler

2) اسکنر اکانتیکس

3) sqlmap
4) روش دستی که بهترین نتیجه را دارد و نیاز به تخصص دارد.


چگونه از SQL Injection جلوگیری کنیم

1) روی داده‌هایی که از کاربر دریافت میگردد، اعتبار سنجی سمت کلاینت و سرور انجام شود. اگر فقط به اعتبارسنجی سمت کلاینت اکتفا کنید، هکر به‌راحتی با استفاده از  پروکسی، داده‌ها را تغییر می‌دهد. ورودی‌ها را فیلتر و پاکسازی و با لیست سفید یا سیاه بررسی کنید ( ^^^^ ).

2) از کوئری‌هایی که بدون استفاده از پارامتر از کاربر ورودی گرفته و درون یک درخواستSQL قرار میگیرند، اجتناب کنید:

[HttpGet]
        [Route("nonsensitive")]
        public string GetNonSensitiveDataById()
        {
            using (SqlConnection connection = new SqlConnection(_configuration.GetValue<string>("ConnectionString")))
            {
                connection.Open();
                SqlCommand command = new SqlCommand($"SELECT * FROM NonSensitiveDataTable WHERE Id = {Request.Query["id"]}", connection);
                using (var reader = command.ExecuteReader())
                {
                    if (reader.Read())
                    {
                        string returnString = string.Empty;
                        returnString += $"Name : {reader["Name"]}. ";
                        returnString += $"Description : {reader["Description"]}";
                        return returnString;
                    }
                    else
                    {
                        return string.Empty;
                    }
                }
            }
        }


با استفاده از پارامتر: (بهتر است نوع دیتا تایپ پارامتر و طول آن ذکر شود)

[HttpGet]
        [Route("nonsensitivewithparam")]
        public string GetNonSensitiveDataByNameWithParam()
        {
            using (SqlConnection connection = new SqlConnection(_configuration.GetValue<string>("ConnectionString")))
            {
                connection.Open();
                SqlCommand command = new SqlCommand($"SELECT * FROM NonSensitiveDataTable WHERE Name = @name", connection);
                command.Parameters.AddWithValue("@name", Request.Query["name"].ToString());
                using (var reader = command.ExecuteReader())
                {
                    if (reader.Read())
                    {
                        string returnString = string.Empty;
                        returnString += $"Name : {reader["Name"]}. ";
                        returnString += $"Description : {reader["Description"]}";
                        return returnString;
                    }
                    else
                    {
                        return string.Empty;
                    }
                }
            }
        }


3) از Stored Procedureها استفاده کنید و بصورت پارامتری داده‌های مورد نیاز را به آن‌ها پاس دهید: (بهتر است نوع دیتا تایپ پارامتر و طول آن ذکر شود)  

 [HttpGet]
        [Route("nonsensitivewithsp")]
        public string GetNonSensitiveDataByNameWithSP()
        {
            using (SqlConnection connection = new SqlConnection(_configuration.GetValue<string>("ConnectionString")))
            {
                connection.Open();
                SqlCommand command = new SqlCommand("SP_GetNonSensitiveDataByName", connection);
                command.CommandType = System.Data.CommandType.StoredProcedure;
                command.Parameters.AddWithValue("@name", Request.Query["name"].ToString());
                using (var reader = command.ExecuteReader())
                {
                    if (reader.Read())
                    {
                        string returnString = string.Empty;
                        returnString += $"Name : {reader["Name"]}. ";
                        returnString += $"Description : {reader["Description"]}";
                        return returnString;
                    }
                    else
                    {
                        return string.Empty;
                    }
                }
            }
        }


4) اگر از داینامیک کوئری استفاده میکنید، داده‌های مورد استفاده‌ی در کوئری را بصورت پارامتری ارسال کنید:

فرض کنید چنین جدولی دارید

CREATE TABLE tbl_Product
(
Name NVARCHAR(50),
Qty INT,
Price FLOAT
)

GO

INSERT INTO tbl_Product (Name, Qty, Price) VALUES (N'Shampoo', 200, 10.0);
INSERT INTO tbl_Product (Name, Qty, Price) VALUES (N'Hair Clay', 400, 20.0);
INSERT INTO tbl_Product (Name, Qty, Price) VALUES (N'Hair Tonic', 300, 30.0);

یک پروسیجر را دارید که عملیات جستجو را انجام میدهد و از داینامیک کوئری استفاده میکند.

ALTER PROCEDURE sp_GetProduct(@Name NVARCHAR(50))
AS
BEGIN
    DECLARE @sqlcmd NVARCHAR(MAX);
    SET @sqlcmd = N'SELECT * FROM tbl_Product WHERE Name = ''' + @Name + '''';
    EXECUTE(@sqlcmd)
END

با اینکه از Stored Procedure استفاده میکنید، باز هم در معرض خطر SQLi می‌باشید. فرض کنید هکر چنین درخواستی را ارسال میکند:

Shampoo'; DROP TABLE tbl_Product; --

نتیجه، تبدیل به دستور زیر میشود:

SELECT * FROM tbl_Product WHERE Name = 'Shampoo'; DROP TABLE tbl_Product; --'

برای جلوگیری از SQLi در کوئریهای داینامیک SP بشکل زیر عمل میکنیم:

ALTER PROCEDURE sp_GetProduct(@Name NVARCHAR(50))
AS
BEGIN
    DECLARE @sqlcmd NVARCHAR(MAX);
    DECLARE @params NVARCHAR(MAX);
    SET @sqlcmd = N'SELECT * FROM tbl_Product WHERE Name = @Name';
    SET @params = N'@Name NVARCHAR(50)';
    EXECUTE sp_executesql @sqlcmd, @params, @Name;
END
در اینجا در پارامتر params@ نوع دیتاتایپ و طول آن را مشخص میکنید و کارکتر quote به صورت خودکار حذف میشود و از SQLi جلوگیری میکند. 


5) میتوان از تنظیمات IIS یا وب سرورهای دیگر برای جلوگیری از SQLi استفاده نمود.

6) استفاده از چند کاربرِ دیتابیس در برنامه و بکارگیری سطح دسترسی محدود و مناسب( ^ , ^ ).

7) از  ORM استفاده کنید و اگر نیاز به سرعت بیشتری دارید از یک Micro ORM استفاده کنید؛ با در نظر داشتن نکات لازم