نظرات مطالب
روش استفاده‌ی صحیح از HttpClient در برنامه‌های دات نت
اگر هدف ارائه دادن نکات مهم باشد که موارد زیادی را می‌توان گنجاند. مثل گرفتن Cancellation token درخواست جاری به عنوان ورودی action و پاس دادن آن به متدهای http client تا در صورتی که درخواست اصلی منتفی شد، الکی http client کلی کار اضافه انجام نده و ضمن کنسل شدن کار، از ادامه کار سرور مقصد http client هم جلوگیری بشه. اما اگر هدف ارائه دادن مهم‌ترین نکات نبوده بلکه تمرکز بر روی قطعه کد جاری و اصل این مطلب است نیز دو مهم وجود دارد:
۱- چرا بعد از await دوم در asp.net، مقدار System.Web.HttpContext.Current نال است، در صورتی که بدون ConfigureAwait این اتفاق نمی‌افتد؟
۲- آیا بنچمارک ای دارید که نشان دهد عملکرد این کد در asp.net core با و بدون configure await تفاوت می‌کند؟
اساسا جای configure await اگر هم قصد آموزش اش وجود داشته باشد، در mvc/web api actions & middlewares نیست، چون در بهترین حالت تفاوتی نمی‌کند و در بدترین حالت ایجاد مشکل می‌کند. در واقع وقتی کد در web api actions نوشته می‌شود، دیگر چند سکویی و ... معنی نمی‌دهد، بلکه مشخصا مثلا داریم برای asp.net core 2 mvc کد می‌زنیم. توصیه شده در جاهای دیگر مانند service‌ها و repository‌ها در صورتی که معلوم نباشد کجا قرار است استفاده شوند، مثلا asp.net باشد یا wpf، بد نیست configure await استفاده شود که اولا این کم رخ می‌دهد و دوما حتما باز باید در Web API/MVC action موقع فراخوانی آن متد Async از ConfigureAwait استفاده نشود. به همین علت فراخوانی Configure Await در اکثر پروژه‌های نرم افزاری عملا به دست فراموشی سپرده شده و در سطح فریمورک‌های مطرح مانند ASP.NET Core هم دیگر استفاده نمی‌شود.
با توجه به این که عموما استفاده از ConfigureAwait  به شکل صحیح Use case‌های کمی دارد، این قسمت از کد بیشتر مشکل زا و گمراه کننده می‌دانم تا مفید و آموزنده.
سپاس 
نظرات مطالب
بررسی روش دسترسی به HttpContext در ASP.NET Core
لایه سرویس، متن مدنظر را به صورت یک رشته، به کنترلر و اکشن متدی که آن‌را به صورت تزریق شده دریافت می‌کند، باز می‌گرداند. سپس این کنترلر می‌تواند از روش‌هایی مانند «نمایش اخطارها و پیام‌های بوت استرپ به کمک TempData در ASP.NET MVC» استفاده کند.
نظرات اشتراک‌ها
پلاگین حرفه‌ای جی کوئری برای جست و جو
زیاد کار نکردم با اون
در پروژه‌های در حال حاضر هم دارم با این کار میکنم
هر دو به نظرم قوی میرسن ولی این پلاگین توی سایت خودش داکیومنت جامع و قوی پیدا میشه که هر کدوم با یک مثال بررسی شده که کمک زیادی به تسریع ایجاد پروژه میکنه.
مطالب دوره‌ها
تغییرات صورت گرفته در المان‌های تایپوگرافی و شیوه‌ نامه‌های بوت استرپ 3
مبحث پیشین «استفاده از Twitter Bootstrap در کارهای روزمره طراحی وب» را احتمالا بخاطر دارید. آن مطلب برای بوت استرپ 2 تهیه شده بود و پس از مطالعه نکات «بررسی سیستم جدید گرید بوت استرپ 3» تفاوت‌های حاصل در سیستم طرحبندی آن‌را به خوبی می‌توان تشخیص داد. در ادامه مباحث دوره جاری، به تکمیل این نکات، جهت ارتقاء به بوت استرپ 3 پرداخته و تفاوت‌های مهم را برخواهیم شمرد.


تغییرات انجام شده در تعاریف ستون‌ها جهت سازگاری با اندازه‌های مختلف صفحه

علاوه بر نکات یاد شده در قسمت قبل مانند چهار اندازه جدید سیستم گریدهای بوت استرپ 3، یا امکان ترکیب این‌ها در ستون‌های مختلف، امکان مخفی کردن یا نمایش دادن مثلا یک پاراگراف یا حتی یک div ساده بر اساس اندازه صفحه نیز از بوت استرپ 2 میسر بوده است. برای به روز رسانی یک چنین کدهایی تنها کافی است به جدول ذیل دقت داشت. در این جدول نام کلاس‌های قدیمی بوت استرپ 2 و جدید بوت استرپ 3 را ملاحظه می‌کنید:
Bootstrap 2           Bootstrap 3
.visible-phone        .visible-sm
.visible-tablet       .visible-md
.visible-desktop      .visible-lg
.hidden-phone         .hidden-sm
.hidden-tablet        .hidden-md
.hidden-desktop       .hidden-lg


تغییرات صورت گرفته در تعاریف دکمه‌ها

تعاریف دکمه‌ها با نکات عنوان شده در مطلب «استفاده از Twitter Bootstrap در کارهای روزمره طراحی وب» آنچنان تفاوتی ندارند. تنها باید دقت داشت که اینبار اندازه دکمه‌ها نیز همانند اندازه ستون‌های گریدهای بوت استرپ باید مقدار دهی شوند. مثلا اگر در بوت استرپ 2، یک دکمه کوچک را به صورت btn btn-success btn-mini تعریف می‌کردیم، اینبار معادل btn-mini را باید همانند ستون‌ها، به btn-xs تغییر دهیم؛ یعنی باید نوشت btn btn-success btn-xs. خلاصه کاربردی این تغییرات را جهت به روز رسانی کدهای بوت استرپ 2 به 3 در جدول ذیل مشاهده می‌نمائید:
Bootstrap 2     Bootstrap 3
.btn.btn        .btn-default
.btn-mini       .btn-xs
.btn-small      .btn-sm
.btn-large      .btn-lg


واکنشگرا کردن تصاویر و جداول سایت‌های طراحی شده با بوت استرپ 3

اگر تصویری در یک div یا یک لینک محصور شده، یا حتی در حالت معمولی نمایش داده می‌شود، برای اینکه با تغییر اندازه صفحه به صورت خودکار بزرگ و کوچک شود، تنها کافی است کلاس img-responsive بوت استرپ 3 را به المان‌های یاد شده اضافه کنیم.
در مورد جداول HTML نیز مساله واکنشگرا بودن درنظر گرفته شده است. در اینجا تنها کافی است کل جدول را با یک div محصور کنیم و سپس به این div کلاس table-responsive را انتساب دهیم تا جداول بوت استرپ 3 نیز به اندازه‌های مختلف صفحه واکنش نشان دهند.


تغییرات لازم جهت تعاریف آیکن‌ها در بوت استرپ 3

همانطور که در قسمت‌های پیشین نیز ذکر شد، در بوت استرپ 3 دیگر از PNG image sprites استفاده نمی‌شود و بجای آن‌ها از قلم‌هایی که حاوی آیکن‌ها هستند، کمک گرفته شده است. به این ترتیب رنگ آمیزی این آیکن‌ها ساده‌تر شده و همچنین به علت نمایش برداری گلیف‌های یک قلم، در اندازه‌های مختلف، به خوبی رندر و بدون افت کیفیت نمایش داده خواهند شد. در این حالت نحوه تعریف آیکن‌ها به صورت زیر تغییر یافته است:
<span class="glyphicon glyphicon-pushpin"></span>
لیست کامل آیکن‌های پیش فرض بوت استرپ 3 را در اینجا می‌توانید ملاحظه نمائید.
مطالب
اهمیت ترتیب مقدار دهی فیلدهای استاتیک در زبان #C
فیلدهای استاتیکی که در سطح یک کلاس تعریف می‌شوند، برای نگهداری داده‌هایی به کار می‌روند که بین همه‌ی اشیاء ساخته شده‌ی از آن کلاس مشترک هستند. لذا برای دستیابی به آنها، نیاز به ساختن شیءای از آن کلاس نبوده و از طریق خود کلاس در دسترس خواهند بود. اما نکته‌ای در مورد فیلدهای استاتیک وجود دارد و آن هم ترتیب مقدار دهی به آنها است که در این مجال قصد دارم به آن بپردازم.

در یک کلاس همانطور که می‌توانیم متد استاتیک و یا پراپرتی استاتیک داشته باشیم، قادر هستیم فیلدهایی را نیز به صورت استاتیک تعریف نماییم. با نوشتن کلمه‌ی کلیدی Static قبل از فیلد یک کلاس، آن فیلد تبدیل به فیلدی استاتیک شده و از این پس این فیلد، متعلق به اشیاء ساخته شده‌ی از کلاس نیست و تنها از طریق خود کلاس می‌توان به آن دست یافت. اگر فیلد استاتیک به صورت خصوصی (private) تعریف شود، تنها اعضای داخلی آن کلاس می‌توانند به آن دسترسی داشته باشند و آن را تغییر دهند؛ ولی اگر به صورت عمومی‌تری تعریف شود، هر نوعی که بتواند به آن دسترسی داشته باشد، می‌تواند مقدار آن را ببیند و تغییر دهد.

زمانیکه شما یک کلاس با فیلد استاتیک را تعریف می‌کنید باید مراقب ترتیب مقدار دهی آنها نیز باشید. به عنوان مثال کلاس زیر را در نظر بگیرید:
class AttemptController
{
   internal static int Threshold = MaxAttempts - WarningAttempts;
   internal static int MaxAttempts = 5;
   internal static int WarningAttempts = 2;
}
در نگاه اول شاید کد بالا بدون مشکل به نظر برسد؛ یعنی اگر بخواهیم از مقادیر این فیلدهای استاتیک استفاده کنیم، انتظار داریم فیلد MaxAttempts به مقدار 5، فیلد WarningAttempts به مقدار 2 و فیلد Threshold به تفاضل آنها یعنی 3 مقداردهی شده باشند. ولی اگر کد زیر را اجرا کنید خروجی متفاوتی را مشاهده خواهید کرد:
Console.WriteLine("Maximum: {0}", AttemptController.MaxAttempts);
Console.WriteLine("Warning: {0}", AttemptController.WarningAttempts);
Console.WriteLine("Threshold: {0}", AttemptController.Threshold);

/* OUTPUT
Maximum: 5
Warning: 2
Threshold: 0
*/
همانطور که در این خروجی مشاهده می‌کنید، مقدار فیلد Threshold  به صفر مقداردهی شده است؛ در حالیکه ما انتظار عدد 2 را داشتیم.

دلیل این مقدار غیر منتظره را باید در سند مشخصات زبان سی شارپ ( C# Language Specification ) یافت. در سند مشخصات زبان سی شارپ، نحوه‌ی استفاده‌ی از این زبان و دستورات نحوی ( Syntax ) آن به صورت شفافی توضیح داده شده‌اند. این سند بیان می‌کند هیچ فیلد استاتیکی هرگز نباید بدون مقدار باشد؛ یعنی اگر قبل از مقدار دهی یک فیلد استاتیک بخواهیم به مقدار آن دسترسی داشته باشیم، به مقدار اولیه‌ی نوع آن فیلد، مقدار دهی خواهد شد. پس در مثال بالا چون فیلدهای MaxAttempts  و WarningAttempts  از نوع Integer هستند، مقدار پیش‌فرض صفر را خواهند گرفت. همچنین این سند بیان می‌کند که اگر در کلاسی چندین فیلد استاتیک تعریف شوند و آنها در چند سطر جداگانه مقداردهی شوند (همانند کاری که ما در مثال بالا انجام دادیم) بر طبق ترتیبی که عملیات مقداردهی به آنها انجام میگیرد، مقدار خواهند گرفت. یعنی وقتی که فیلد استاتیک Threshold مقدار دهی می‌شود، چون فیلدهای استاتیک MaxAttempts و WarningAttempts هنوز مقداردهی نشده‌اند، مقدار صفر می‌گیرند. پس در نتیجه‌ی فیلد Threshold هم مقدار صفر را می‌گیرد و چون ترتیب مقدار دهی نیز مهم است، مقدار آن  با تغییر مقدار فیلدهای MaxAttempts و WarningAttempts تغیر نکرده و کماکان صفر باقی خواهد ماند و پس از آن در خط‌های بعدی، فیلدهای MaxAttempts  و WarningAttempts مقدار می‌گیرند.

پس برای رفع این مشکل باید ترتیب مقداردهی فیلدها را به گونه‌ای تغییر داد که قبل از استفاده‌ی از آنها، مقدارشان معلوم باشد.
class AttemptController
{
   internal static int MaxAttempts = 5;
   internal static int WarningAttempts = 2;
   internal static int Threshold = MaxAttempts - WarningAttempts;
}
اینبار خروجی زیر حاصل می‌شود:
Maximum: 5
Warning: 2
Threshold: 3

مشکلی که این راه حل دارد این است که کد خوانایی نیست و قابلیت نگهداری خوبی هم ندارد. از آنجایی ما توسعه دهندگان عادت به تغییر کد‌های دیگران را داریم، قابل پیش بینی‌است که یک توسعه دهنده‌ی دیگر، ترتیب نوشتن فیلدهای استاتیک را مثلا به قصد اینکه بخواهد آنها را به ترتیب حروف الفبا مرتب کند، تغییر دهد که اینکار منجر به یک باگ خواهد شد. یک راه حل بهتر این است که مقداردهی آنها را از تعریف‌اشان جدا کرده و عملیات مقداردهی به آنها را در یک سازنده‌ی استاتیک قرار دهیم که در این صورت هم خروجی بالا را خواهیم داشت:
class AttemptController
{
    internal static int MaxAttempts;
    internal static int WarningAttempts;
    internal static int Threshold;
 
    static AttemptController()
    {
        MaxAttempts = 5;
        WarningAttempts = 2;
        Threshold = MaxAttempts - WarningAttempts;
    }
}
مطالب
شروع کار با webpack - قسمت اول
سیستم‌های مدیریت ماژول یا باندل کننده‌های جاوااسکریپتی، چندی است که دچار تنوع زیادی شده‌اند و هر از گاهی، چهره‌های جدیدی خود نمایی می‌کنند. اگر با انگولار 2 آشنا باشید قطعا با SystemJs که یکی دیگر از این گونه باندل کننده هاست آشنایید. در این سری قصد داریم که با یک باندل کننده‌ی تقریبا همه کاره با نام webpack آشنا شویم.


مقدمه و توضیحی بر اینکه چه لزومی بر باندل کننده‌های جاوااسکریپتی هست؟
زمانیکه جاوا اسکریپت پا به عرصه‌ی وجود گذاشت، در توسعه‌ی برنامه‌های کلاینت، از سیستم‌های بیلد استفاده‌ای نمیشد و شاید بتوان ساده‌ترین دلیل آن را عدم احتیاج جاوااسکریپت به کامپایل دانست. ولی با گذشت زمان و عوض شدن چهره‌ی برنامه‌های سمت کلاینت و بزرگ‌تر شدن آنها، برنامه نویسان با مشکلاتی از قبیل نگه داری و امنیت، در برنامه‌های بزرگ رو به رو بودند.
در پاسخ به بزرگ شدن پروژه‌ها قطعا شما این پیشنهاد را خواهید داد که بایستی برنامه را به قسمت‌ها و یا ماژول‌های کوچک‌تری بشکنیم، تا هم نگه داری از آن ساده‌تر شود و هم احتمال بروز خطا در حین انجام پروژه کاهش یابد. اما باید به یاد داشت که این قسمت‌های کوچک شده به معنای یک تگ اسکریپت جدا در صفحات وب برنامه می‌باشند و این مساله به این معنا خواهد بود که برای  هر یک از آنها، مرورگر بایستی به میزبان، درخواستی را ارسال کرده و فایل‌ها را جداگانه دریافت کند. قطعا پاسخ به این مشکل دوباره چسباندن این ماژول‌ها به یکدیگر است تا مرورگر فقط یک درخواست را برای این فایل‌ها ارسال کند. این مسئله همچنین برای فایل‌های css و تصاویر نیز صادق می‌باشد. 
دومین مشکلی که با ماژول سازی برنامه با آن روبه رو می‌شویم، بالا رفتن حجم  کد و درنتیجه بالا رفتن ترافیک مصرفی خواهد بود که این مسئله نیز بایستی توسط یک Minifier حل شود. مشکل بعدی، وابستگی ماژول‌ها به یکدیگر است .در صورتی که در اضافه کردن یک  ماژول به وابستگی‌های آن دقت نداشته باشیم، باعث بروز خطا در برنامه می‌شویم. با استفاده از یک باندلر می‌توانیم وابستگی‌های هر ماژول را تعریف کنیم تا این مسئله نیز حل شود. 
آخرین  مساله‌ای که به ذهن می‌آید نیز می‌توان قابلیت‌های جدید ES6 را نام برد که به صورت سراسری در تمامی مرورگرها ممکن است هنوز قابل استفاده نباشند و شما به عنوان برنامه نویس قصد بهره بردن از آنها را داشته باشید. درنتیجه راهکار، استفاده از یک ترانسپایلر است که می‌توان از معروف‌ترین آنها تایپ اسکریپت و babel را نام برد .

راه‌کارهای مختلف برای حل مشکلات ذکر شده
در صورتی که با فریمورک‌های سمت سرور آشنایی داشته باشید، حتما با سیستم‌های باندل کننده و Minify کننده‌ی آنها برخورد داشته اید. به طور مثال فریمورک Asp.Net Mvc دارای یک باندل کننده‌ی توکار است که مشکل بسته بندی کردن کل ماژول‌ها و همچنین Minify کردن آنها را حل می‌کند. ولی تا آخرین اطلاعی که دارم، مشکل وابستگی ماژول‌ها به جز اینکه برنامه نویس به صورت دستی ترتیب اضافه شدن را رعایت نماید، قابل حل نیست. همچنین در اینجا استفاده از یک ترانسپایلر نیز مقدور نمی‌باشد.
راه حل دیگر استفاده از Task Runner‌های جاوا اسکریپتی مانند گرانت و گالپ می‌باشد که تمامی مسائلی که پیش‌تر ذکر شد، به وسیله‌ی آنها قابل حل است؛ به جز مسئله‌ی وابستگی ماژول‌ها به یکدیگر که بایستی به صورت دستی توسط برنامه نویس ترتیب آنها رعایت شود یا از فریمورک هایی مانند browserify و ... استفاده شود.

راه حل webpack
تفاوت وب پک با TaskRunner‌های جاوا اسکریپتی را می‌توان در اینجا بیان کرد که وب پک در انجام یک وظیفه تخصص وافری دارد و آن وظیفه نیز پردازش فایل‌های ورودی و خروجی داده شده به آن است که با استفاده از کامپوننت‌هایی که با نام loader از آن نام می‌برد، این وظیفه را انجام می‌دهد. با استفاده از این لودرها شما نتیجه‌ای را که از یک TaskRunner انتظار دارید، خواهید گرفت؛ مانند ترنسپایل کردن ماژول‌ها، بسته بندی ماژول‌ها، Minify کردن آنها و در نهایت قابلیتی که معمولا در Task Runner‌ها موجود نیست و وب پک امکان انجام آن را دارد، ترکیب فایل‌های Css با فایل‌های جاوا اسکریپت برنامه است. این کار برای تصاویر و فونت‌های برنامه نیز قابل انجام است.

پیش فرض‌های کار با webpack
دو پیش فرض مهم در شروع به کار با وب پک از این قرارند:
1. وب پک برای نصب Asset‌‌های سمت کلاینت شما از NPM استفاده می‌کند و انتظار دارد که شما نیز این پکیج منیجر بهره ببرید و به طور مثال از bower استفاده نکنید.
2.استفاده از یک سیستم ماژولار ( اینکه از کدام یک استفاده می‌کنید مهم نیست Commonjs ، amd ، es6 و...)

نصب webpack و شروع کار
webpack یکی از صد‌ها ماژول‌های نوشته شده‌ی با استفاده از پلتفرم nodejs می‌باشد. پس اول از همه چیز در صورتیکه nodejs بر روی سیستم شما نصب نیست، آن را دریافت و نصب کنید.  
قبل از شروع به کار بهتر است که یک محیط کار تمیز ( یک فولدر خالی) را آماده کنید و سپس با اجرای دستور npm init، یک بستر برای کار با npm را داشته باشیم. می‌توانید به صورت دستی نیز یک فایل package.json را اضافه کنید و گزینه‌های مدنظرتان را به آن اضافه کنید.
من با اجرای این دستور و جواب دادن به سوالاتش یک خروجی فایل package.json با این محتوا را ایجاد کردم :
{
  "name": "dntwebpack",
  "version": "1.0.0",
  "description": "a webpack tutorial",
  "main": "main.js",
  "scripts": {
     
  },
  "author": "mehdi",
  "license": "MIT"
}
قدم دوم نصب webpack می‌باشد. برای نصب وب پک دو راه وجود دارد:
1. نصب وب پک به صورت گلوبال ( سراسری ) با استفاده از دستور :npm install -g webpack  ، با اجرای این دستور قابلیت استفاده از وب پک را در همه جا با استفاده از خط فرمان، خواهید داشت.
2. ایراد روش اول این است که ممکن است در آینده بخواهید در پروژه‌های گوناگون از دو نسخه‌ی متفاوت وب پک استفاده کنید و به خاطر نسخه‌ای که به طور سراسری نصب شده است به مشکل بر بخورید. پس با استفاده از دستور npm install -D webpack  یا npm install --save-dev webpack  وب پک را به صورت محلی برای پروژه نصب می‌کنیم ( کاربرد پرچم D- یا --save-dev این است که وب پک در قسمت وابستگی‌هایی که فقط جهت توسعه‌ی پروژه هستند، در فایل package.json اضافه می‌شود).
در ادامه در محیط کاری که ایجاد کردیم، دو فایل دیگر را ایجاد می‌کنیم. اولی یک فایل ساده‌ی html جهت اینکه اسکریپت‌های پروژه را به آن اضافه کنیم و دیگری یک فایل اسکریپت جهت اینکه آن را به وب پک بدهیم.
فایل html را index.html نام گذاری کردم و اسکریپت سمپل را نیز main.js. محتوای هر دوفایل به این صورت می‌باشد:
<html>
    <!-- index.html -->
    <head>
        first part of webpack tut!
    </head>
    <body>
        <h1>webpack is awesome !</h1>
        <script src="bundle.js"></script>
    </body>
</html>
//main.js

//start of the journey with webpack

console.log(`i'm bundled by webpack`);
اگر دقت کنید اسکریپتی با نام bundle.js در فایل html رجوع داده شده است که در پروژه وجود خارجی ندارد و قصد این است که این فایل را با استفاده از وب پک تولید کنیم.
حالا نوبت به این می‌رسد که تک فایل main.js را به وب پک بدهیم.
در صورتی که وب پک را به صورت سراسری نصب کرده باشید، این کار ساده است. در خط فرمان با فراخوانی وب پک با دستور webpack ./main.js bundle.js

فایل bundle.js را تولید می‌کنیم.
در صورتی که وب پک به صورت محلی در پروژه نصب شده باشد، فایل package.json را باز کرده و در قسمت scripts، یک ورودی جدید را به اسم webpack به همراه فرمان مورد نظر، به آن می‌دهیم. محتوای فایل package.json پس از این کار به صورت زیر خواهد بود:
{
  "name": "dntwebpack",
  "version": "1.0.0",
  "description": "",
  "main": "main.js",
  "scripts": {
    "test": "echo \"Error: no test specified\" && exit 1"
    ,"webpack":"webpack"
  },
  "author": "mehdi",
  "license": "ISC",
  "devDependencies": {
    "webpack": "^1.13.1"
  }
}
حال با استفاده از دستور npm run webpack ./main.js bundle.js  ، وب پک فراخوانی شده و تک فایل main.js را باندل می‌کند.
در صورتی که اجرای دستور بالا موفقیت آمیز باشد، پاسخی مشابه به زیر را باید دریافت کنید:

در قسمت بعدی با تنظیمات پیشرفته‌تر و loader‌های وب پک آشنا می‌شویم .
فایل‌های پروژه dntwebpack.zip  (جهت اجرای آنی احتیاج به نصب وب‌پک را دارید که این کار با استفاده از دستور npm install در فولدر پروژه قابل انجام است).
مطالب
توزیع کلاس های اندرویدی با استفاده از Gradle قسمت دوم
در مقاله قبل در مورد اینکه در پشت صحنه‌ی سیستم توزیع گریدل چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است، توضیح دادیم. در این نوشتار سعی داریم به عنوان مثال کلاسی به اسم AndroidBreadCrumb را به این سرورها آپلود کنیم.

سوال: چگونه این فایل را در Jcenter آپلود کنیم؟
فرآیندی که در این نوشتار قصد داریم دنبال شود شامل مراحل زیر است:
ابتدا کتابخانه‌ی خودمان را روی جی سنتر قرار داده و در صورتیکه علاقه داشته باشیم، آن را به mavenCentral هم انتقال می‌دهیم.

ابتدا نیاز است در سایت bintray ثبت نام کنید و با حساب جدید وارد شوید و گزینه‌ی maven را انتخاب کنید.

سپس روی گزینه‌ی Add New Package کلیک کنید تا یک پکیج جدید را ایجاد کنیم.

در صفحه‌ای که باز می‌شود، اطلاعات مربوط به این پکیج را وارد کنید که عموما شامل نام پکیج، مجوز آن، کلمات کلیدی، لینک گزارش باگ و .. می‌شود. در انتخاب نام پکیج، قانون اجباری یا خاصی وجود ندارد؛ ولی توصیه می‌شود که از حروف کوچک و - استفاده گردد. بعد از پرکردن فیلدهای الزامی، وارد صفحه‌ی جزئیات پکیج می‌شوید که در آن فیلدهای اضافه‌تری نیز وجود دارند که میتوانید در صورت تمایل آن‌ها را پر کنید. همچنین در بالای صفحه لینک به صفحه‌ی اختصاصی این پکیج نیز وجود دارد که در زیر عبارت Edit Package قرار گرفته است.

وارد صفحه‌ی اختصاصی پکیج شوید، می‌بینید که قسمت‌های مختلفی در اختیار شما قرار گرفته است و این مخزن الان آماده و پذیرای کتابخانه‌ی شماست. تا به اینجا، مرحله‌ی کار با jcenter تمام شد. حال به سایت SonaType می‌رویم و در آن هم ثبت نام می‌کنیم.


پی نوشت : اگر قصد آپلود کتابخانه‌ی خود را در این سایت ندارید، می‌توانید این سوال و مرحله‌ی امضای خودکار را از مراحل کاری خود حذف کنید.

سوال: چگونه این فایل را در SonaType آپلود کنیم؟ 
گام اول: ابتدا باید در سایت ثبت نام کنید. پس به این صفحه رفته و ثبت نام کنید. سپس در یک مرحله‌ی غیرمنطقی باید یک issue توسط سیستم JIRA ایجاد کنید. برای همین گزینه‌ی Creare را در بالای صفحه بزنید. اطلاعات زیر را به ترتیب پر کنید:
Project: Community Support - Open Source Project Repository Hosting

Issue Type: New Project

Summary: مثلا نام پروژه خودتان را بنویسید

یک نام پکیج که سعی کنید کتابخانه‌های هم خانواده این اشتراک را داشته باشند که در یک گروه قرار بگیرند
Group Id: AndroidBreadCrumb.Plus

آدرس جایی که پروژه قرار دارد
Project URL: https://github.com/yeganehaym/AndroidBreadCrumb

//آدرس سیستم کنترل نسخه
SCM url: https://github.com/yeganehaym/AndroidBreadCrumb
بقیه‌ی موارد الزامی نیست. کادر را تایید کنید. در این مرحله باید مدتی منتظر بمانید تا این مخزن را برای شما تایید کنند که طبق مستندات حدود یک هفته‌ای طول می‌کشد. بعد از اینکار باید نام کاربری اکانت خود را در پروفایل سایت Bintray  در برگه‌ی Accounts  قسمت sonatype oss account وارد کنید و پروفایل را آپدیت کنید.

فعال سازی امضای خودکار در Bintray

همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم، می‌خواهیم کتابخانه‌ی خود را از طریق jcenter به maven ارسال کنیم. برای همین نیاز داریم که ابتدا کتابخانه‌ی خود را امضا کنیم. برای اینکار باید از طریق GPG یک کلید بسازیم. ساخت کلید به این شیوه، قبلا در مقاله‌ی «ساخت کلیدهای امنیتی با GnuPG» توضیح داده شد و از تکرار آن خودداری می‌کنیم. تنها به ذکر این نکته بسنده می‌کنیم که شما باید یک کلید ساخته و آن را به سرور کلیدها ارسال کنید و سپس کلید متنی عمومی و خصوصی آن را در پروفایل bintray برگه‌ی GPG Signing درج کنید.


به عنوان آخرین کار باید امضای خودکار را فعال کنید. بنابراین نیاز است که به صفحه‌ی اصلی رفته و بر روی maven کلیک کنید و گزینه‌ی Edit را انتخاب کنید. در صفحه‌ی باز شده، تیک GPG sign uploaded files automatically را بزنید.

این تنظیم از این پس بر روی تمامی کتابخانه‌ها اعمال می‌شود.


سوال : چگونه پروژه‌ی اندرویدی خودم را کامپایل کنم؟


فایل  build.gradle پروژه را باز کنید و پلاگین bintray را به آن معرفی کنید:
 dependencies {
        classpath 'com.android.tools.build:gradle:1.2.2'
        classpath 'com.jfrog.bintray.gradle:gradle-bintray-plugin:1.2'
        classpath 'com.github.dcendents:android-maven-plugin:1.2'
    }
بسیار مهم است که نسخه‌ی gradle build tools از نسخه‌ی 1.1.2 به بعد باشد. چون که در نسخه‌های پایین‌تر، یک باگ بسیار حیاتی یافت شده، که از این نسخه به بعد رفع گردیده است. حال فایل local.properties را باز کنید و اطلاعات زیر را وارد کنید:
bintray.user=YOUR_BINTRAY_USERNAME
bintray.apikey=YOUR_BINTRAY_API_KEY
bintray.gpg.password=YOUR_GPG_PASSWORD
نام کاربری که برای اکانت bintray انتخاب کردید را بنویسید. برای ApiKey در قسمت Edit Profile برگه‌ی Api Key در خط دوم می‌توانید آن را ببینید و کلمه‌ی عبور GPG هم همان عبارتی است که در انتهای ساخت کلید دوبار از شما پرسیده شده است.  (در صورتی که اقدامات لازم برای mavenCentral را انجام داده اید خط سوم را  وارد کنید)

در مرحله‌ی بعدی خطوط زیر را بعد از 'Apply Plugin 'com.android.library اضافه کنید و اطلاعاتی که در bintray وارد کرده‌اید را در اینجا وارد کنید:
apply plugin: 'com.android.library'

ext {
    bintrayRepo = 'maven'
    bintrayName = 'AndroidBreadCrumb'

    publishedGroupId = 'com.plus'
    libraryName = 'AndroidBreadCrumb'
    artifact = 'AndroidBreadCrumb'

    libraryDescription = 'create breadcrumb on android to show a path to user and let user to jump on them'

    siteUrl = 'https://github.com/yeganehaym/AndroidBreadCrumb'
    gitUrl = 'https://github.com/yeganehaym/AndroidBreadCrumb'

    libraryVersion = '1.0'

    developerId = 'yeganehaym'
    developerName = 'ali yeganeh.m'
    developerEmail = 'yeganehaym@gmail.com'

    licenseName = 'The Apache Software License, Version 2.0'
    licenseUrl = 'http://www.apache.org/licenses/LICENSE-2.0.txt'
    allLicenses = ["Apache-2.0"]
}
بعد از آن هم در انتهای فایل گریدل ماژول، دو خط زیر را که شامل اسکریپت‌هایی برای راحتی کار است، معرفی کنید:
apply from: 'https://raw.githubusercontent.com/nuuneoi/JCenter/master/installv1.gradle'
apply from: 'https://raw.githubusercontent.com/nuuneoi/JCenter/master/bintrayv1.gradle'
با اطلاعاتی که بالا تعریف کردیم، کاربر باید شناسه‌ای به شکل زیر در گریدل به کار ببرد تا به کتابخانه‌ی ما دسترسی داشته باشد:
compile 'com.plus:AndroidBreadCrumb:1.0'

آپلود فایل‌ها به مخزن
برای آپلود فایل‌های ماژول به مخزن، ابتدا ترمینال اندروید استودیو را باز کنید و گام‌های زیر را به ترتیب انجام بدهید:
گام اول: با ارسال دستور زیر از صحت کدها و منابع مطمئن می‌شویم:
gradlew install
در صورتیکه خطایی نباشد، پیام موفقیت آمیزی را به شما نمایش می‌دهد:
BUILD SUCCESSFUL
حالا باید فایل‌ها را به سمت سرور ارسال کنیم:
gradlew bintrayUpload
در صورتی که عملیات موفقیت آمیز باشد پیام زیر نمایش می‌یابد:
SUCCESSFUL

حال صفحه‌ی اختصاصی پکیج‌تان را چک کنید. می‌بینید که قسمت‌هایی از آن تغییر کرده‌است و قسمت نسخه‌، به روز شده است:



و قسمت فایل‌ها هم دیگر خالی نیست:




با اینکه کتابخانه‌ی ما روی maven قرار گرفت، ولی هنوز نمی‌توان آن را توسط jcenter استفاده کرد و باید bintray maven را با jcenter هماهنگ نماییم. در حال حاضر استفاده از این کتابخانه بدون سینک به شکل زیر است:

گریدل پروژه
     maven{
            url 'https://dl.bintray.com/yeganehaym/maven'
        }

گریدل ماژول

dependencies {
    compile 'com.plus:AndroidbreadCrumb:1.0'
}
آدرس اولی را می‌توانید با نگاه در صفحه‌ی اختصاصی پکیج ببینید که لینک آن در جلوی نام پکیج وجود دارد و قابلیت کپی کردن لینک هم وجود دارد. اگر روی آن کلیک کنید، می‌توانید مسیر را در صفحه‌ی باز شده ببینید. البته راه مستقیم‌تر اینکه به جای yeganehaym در لینک بالا، نام کاربری خودتان را جایگزین کنید.

برای افزودن کتابخانه‌ی خود به سیستم jcenter با کلیک بر روی گزینه‌ی Add to jcenter می‌توانید به تیم jcenter درخواست دهید که آن را تایید کنند که بعد از درخواست حدود سه ساعت طول می‌کشد تا پاسخ شما را بدهند.




به این ترتیب دیگر نیازی به تعریف یک url به maven نخواهد بود.

برای دیدن این کتابخانه در صفحه jcenter به ترتیب شناسه‌های Group_ID.Artifact.version را دنبال کنید، یعنی برای ما می‌شود:

com/plus/androidbreadcrumb/1.0
نکته اول : این نکته را به یاد داشته باشید که عمل سینک تنها یکبار اتفاق می‌افتد و در زمان‌های بعد، هر تغییری مثل حذف، به روز آوری و ... مستقیما در jcenter بعد از چند دقیقه اعمال می‌شود.

نکته دوم: در صورتی که پکیج خودتان را حذف کنید، چیزی از روی jcenter حذف نمی‌شود. فقط به یاد داشته باشید که برای حذف آن باید ابتدا نسخه‌های مختلف آپلود شده را حذف کنید تا پکیج از جی سنتر هم حذف شود.


ارسال کتابخانه به mavenCentra
 در این مرحله قصد داریم که این کتابخانه را بر روی mavenCentral هم داشته باشیم. اگر قصدش را ندارید از اینجا به بعد را نیازی نیست انجام بدهید و برای اینکار لازم است همه‌ی مراحل بالا انجام گرفته باشد.
قبل از اینکه این عمل ارسال انجام گیرد، باید دو عمل زیر از قبل صورت گرفته باشند:
  1. پکیج شما در jcenter تایید شده باشد.
  2. با مخزن شما در sonatype موافقت شده باشد.

در صورتیکه دو مرحله‌ی بالا صورت گرفته باشند، در صفحه‌ی پکیج اختصاصی، بر روی گزینه‌ی mavenCentral کلیک کنید:

پس از آن باید نام کاربری و کلمه‌ی عبورتان را در SonaType، وارد کنید و گزینه‌ی sync را بفشارید:

در صورتیکه پیام موفقیت در سینک را بدهد، پکیج شما منتقل شده‌است. در غیر این صورت خطای آن را اعلام می‌کند و باید برای رفع آن تلاش کنید تا خطاها از بین بروند. برای اینکه بتوانید این پکیج را در لیست mavenCentral ببینید، مثل همان چیزی که در بالاتر گفته شد، شناسه‌ی گریدل را دنبال کنید.