مطالب
طراحی تعاملی (Interaction Design)

تعریف Interaction Design در زبان طراحی، تعامل انسان و کامپیوتر و توسعه نرم‌افزار اینگونه بیان می‌شود:

« عمل طراحی تعاملی محصولات دیجیتالی، محیط‌ها، سیستم‌ها و سرویس‌ها. مانند سایر رشته‌های طراحی، Interaction Design دارای شاخه‌ها و توجهاتی است، اما به طور ساده می‌توان گفت که تمرکز اصلی این رشته برروی رفتارها است.»

طراحی تعاملی یا Interaction Design که به اختصار به آن IxD نیز گفته می‌شود، بر روی ایجاد واسط‌های کاربری جذاب با رفتار‌های خوب تمرکز دارد. فهم این نکته که کاربران و تکنولوژی چگونه با یکدیگر ارتباط دارند، در این شاخه بسیار مهم و ضروری است. با این درک، شما می‌توانید موارد زیر را پیش‌بینی نماید: اینکه چگونه یک فرد با سیستم تعامل دارد؟ چگونه مشکلات را با داشتن آن سیستم رفع می‌کند؟ و در نهایت با استفاده از این موارد راه‌های جدیدی برای توسعه سیستم، برای انجام کارها پیشنهاد دهید. در ادامه به بررسی Best Practice های Interaction Design خواهیم پرداخت.

بهترین روش‌های طراحی تعاملی ( Interaction Design )

در هنگام طراحی و توسعه یک محصول نرم‌افزاری با المان‌های تعاملی، ویژگی‌ها و سوالات مطرح شده‌ی زیر را در نظر بگیرید:

سوالات مهم در هنگام لحاظ کردن طراحی تعامل‌گرا


کاربران به چه صورت‌هایی می‌توانند با واسط کاربری در ارتباط باشند

- کاربر چه تعاملاتی را می‌تواند به طور مستقیم با ماوس، انگشت یا stylus با واسط کاربری داشته باشد؟

- چه دستوراتی را کاربر می‌تواند صادر کند و با آنها تعامل داشته باشد که به طور مستقیم جزء محصول نیست؟ به عنوان مثال Ctrl+C که درون مرورگرها فعال است و جزئی از خود محصول نیست.

دادن اطلاعاتی به کاربران، در مورد رفتار‌های سیستم، پیش از انجام یک عمل

- ظاهر المان‌های صفحه (رنگ، شکل، اندازه و ...) چه سرنخ‌هایی را در مورد عملکرد آنها به کاربر خواهد داد؟ این المان‌ها به کاربر می‌فهماند که چگونه باید از آنها استفاده کند.

- شما چه اطلاعاتی را می‌توانید در المان‌ها بگنجانید که کاربر پیش از انجام یک عملیات از عملکرد آن المان مطلع شود؟ این مفاهیم می‌توانند با گنجاندن label های با معنا در دکمه‌ها، یا دستورالعمل‌های بسیار کوتاه برای تاییدیه‌های نهایی کامل شود.

پیش‌بینی و کاهش خطاها

- آیا پیام‌های خطا، راه روشنی را برای کاربر باز می‌کند تا بتواند مشکل کار خود را پیدا کند و منشا خطا را کشف نماید؟

- آیا در برخی موارد فشار و اجبار ( Constraint ) برای تحمیل عملیاتی خاص به کاربر جهت جلوگیری از خطا وجود دارد؟ اصل Poka-Yoka می‌گوید برای جلوگیری از سردرگمی کاربر و همچنین جلوگیری از خطاهای ممکن، در برخی موارد لازم است که کاربر را در محدوده‌ای خاص و در یک مسیر مشخص (مانند مراحل تکمیل یک فرم) نگه داریم. این ایجاد فشار هم به کاربر کمک می‌کند و هم به تیم توسعه.

در نظر گرفتن فیدبک و زمان پاسخ سیستم

- چگونه قرار است که به کاربر بازخورد بدهیم که پروسه‌ای در حال اجرا است؟ هنگامیکه کاربر درگیر انجام عملیاتی است، سیستم باید متعاقبا یک پاسخ را برای کاربر نمایش دهد و چه بهتر که کاربر را در حین انجام پروسه (اگر پروسه طولانی باشد، مثلا بیش از 30 ثانیه) از آنچه که در سمت سرور صورت می‌گیرد آگاه سازد. این فرآیند‌ها را می‌توان با یک progress bar ساده مدل کرد.

- بین یک عمل و پاسخ آن چه مدت زمانی طول خواهد کشید؟ واکنش پاسخ را می‌توان در چهار سطح مشخص نمود: فوری یا immediate (کمتر از 0.1 ثانیه)، کند یا stammer (بین 0.1 تا 1 ثانیه)، وقفه یا interruption (بین 1 تا 10 ثانیه) و اختلال یا disruption  (بیش از 10 ثانیه).

نگاه استراتژیک درباره‌ی هر یک از عناصر درون صفحه

- آیا عناصر واسط کاربری اندازه‌ی معقولی برای تعامل با کاربر دارند؟ عناصری مانند دکمه‌ها، باید به اندازه کافی بزرگ باشند تا کاربر بتواند بر روی آنها کلیک کند. اما یک طراح نباید این نگاه را تنها به یک مرورگر منتهی کند. عمده‌ی مشکل در دستگاه‌های قابل حمل، مثل موبایل‌ها و تبلت‌ها رخ می‌دهد.

- آیا لبه‌ها و گوشه‌ها (فضاهای خالی) به خوبی برای گنجاندن عناصر تعاملی مانند منو‌ها استفاده شده‌اند؟ یک قانون مهم در این زمینه می‌گوید که لبه‌ها و گوشه‌ها و نواحی مرزی، نواحی خوبی برای قرارگیری عناصر هستند. زیرا این نواحی معمولا نواحی مرزی هستند و کاربر به راحتی می‌تواند بر روی آنها کلیک و یا آنها را لمس نماید.

- آیا شما از استاندارد‌ها پیروی می‌کنید؟ بالاخره کاربران آنقدرها هم بی‌اطلاع نیستند. آنها کمی هم درباره‌ی اینکه یک رابط کاربری چگونه است و عناصر آنها چگونه رفتار می‌کنند، اطلاعات دارد. پس، از این رو نیازی به خلق و بدعت‌گذاری نیست. تنها کافی‌است اندکی از آنچه که در UX متداول شده، بهتر باشید. اگر روش شما بتواند خلاقانه و در عین حال ساده باشد، شما نیز می‌توانید صاحب سبک شوید.

ساده‌سازی برای افزایش سرعت یادگیری

- آیا اطلاعات مورد نیاز کاربر درون نرم‌افزار به هفت (به علاوه منهای دو) تکه تقسیم شده‌اند؟ George Miller طی آزمایشاتی کشف کرد که افراد تنها قادرند پنج تا نه مورد را در حافظه‌ی کوتاه مدت خود قرار دهند.

- آیا واسط User End تا حد ممکن ساده شده است؟ قانون Tesler بیان میکند که شما باید سعی کنید که تمامی پیچیدگی‌ها را تا آنجا که ممکن است از واسط User End حذف کنید.

منابع:

مطالب
چک لیست امنیتی پروژه های نرم افزاری تحت وب
 مقدمه:

امروزه یکی از بزرگترین دغدغه‌های فعالان حوزه آی تی، برقراری امنیت اطلاعات می‌باشد. با پدید آمدن بانک‌های داده‌ای آماری و مالی، حساسیت مسئله صد چندان می‌شود. در ادامه چک لیستی را ارائه می‌نمایم که با کمک آن می‌توانید تا حدود بسیار خوبی امنیت نرم افزار تحت وب خود را برقرار نمایید. در برخی از موارد مثال‌هایی از تکنولوژی مایکروسافت آورده شده است که این بدلیل تخصص نویسنده در تکنولوژی‌های مایکروسافت می‌باشد. در صورتیکه شما از تکنولوژی‌ها و زبان‌های سورس باز بهره می‌برید، می‌بایست معادل مورد ذکر شده را در زبان مورد استفاده خود بیابید .
ابتدا اجازه دهید مقداری با حملات آشنا شویم و سپس راه مقابله را در کنار هم بررسی نماییم.
 

مهمترین و خطرناک‌ترین حملات سطح وب :

حمله XSS

این نوع حملات بدین صورت است که هکر با استفاده از فرم‌های عمومی یا خصوصی (پنل‌های سایت) اقدام به ثبت کدهای مخرب جاوااسکریپت درون دیتابیس شما می‌نماید. همانطور که می‌دانید پایه اصلی سیستم‌های احراز هویت، ساخت فایل کوکی بر روی کامپیوتر کاربران می‌باشد. زمانی که مطلب ثبت شده‌ی هکر برای کاربران شما نمایش داده می‌شود، کدهای جاوا اسکریپت هکر روی مرورگر کاربر، اجرا شده و اطلاعات کوکی‌های کاربر به راحتی برای سایت هکر ارسال می‌شود (معمولا هکر یک صفحه روی وب می‌سازد تا بتواند اطلاعات دریافتی از کدهای جاوا اسکریپت خود را دریافت و در جایی ذخیره کند).
حال هکر به راحتی کوکی را بر روی مرورگر خودش تنظیم می‌کند و بعد وارد سایت شما می‌شود. سیستم شما او را با کاربر شما اشتباه می‌گیرد و به راحتی هکر به اطلاعات پنل کاربری کاربر(ان) شما دست پیدا می‌کند.
 

حمله SQL Injection

این حمله معروفترین حمله است که تقریبا با قدرت می‌توانم بگویم که درتکنولوژی ASP.Net با امکانات فوق العاده‌ای که بصورت توکار در دات نت در نظر گرفته شده است، بصورت کامل به فراموشی سپرده شده است. فقط 2 تا نکته‌ی ریز هست که باید در کدهایتان رعایت کنید و تمام.
این حمله بدین صورت است که هکر یک سری دستورات SQL را در کوئری استرینگ، به صفحات تزریق می‌کند و بدین صورت می‌تواند در کدهای کوئری TSQL شما اختلال ایجاد کند و اطلاعات جداول شما را بدست بیاورد. در این نوع حمله، هکر از طریق باگ سطح کد نویسی کدهای نرم افزار، به دیتابیس حمله می‌کند و اطلاعاتی مثل نام کاربری و کلمه‌ی عبور ادمین یا کاربران را می‌دزد و بعد می‌رود داخل پنل و خرابکاری می‌کند.
 

حمله CSRF

این حمله یکی از جالب‌ترین و جذاب‌ترین نوع حملات است که هوش بالای دوستان هکر را نشون می‌دهد. عبارت CSRF مخفف Cross Site Request Forgery است (احتمالا دوستان ام وی سی کار، این عبارت برایشان آشناست).
در این نوع حمله هکر یک فایل برای کاربر شما از طریق ایمیل یا روش‌های دیگر ارسال می‌کند و کاربر را به این سمت سوق می‌دهد که فایل را باز کند. کاربر یک فایل به ظاهر معمولی مثل عکس یا ... را می‌بیند و فایل را باز می‌کند. وقتی فایل باز می‌شود دیتای خاصی دیده نمی‌شود و گاهی هم اروری مبنی بر ناقص بودن فایل یا ... به کاربر نمایش داده می‌شود و کاربر فکر می‌کند که فایل، ناقص برای ارسال شده ...
اما در حقیقت با کلیک بر روی فایل و باز کردن آن یک درخواست POST از کامپیوتر کاربر برای سایت شما ارسال می‌شود و در صورتیکه کاربر در آن زمان در سایت شما لاگین باشد، سایت درخواست را با روی باز می‌پذیرد و درخواست را اجرا می‌کند. بدین صورت هکر می‌تواند درخواست‌هایی را به سرویس‌های سایت شما که مثلا برای حذف یک سری داده است، ارسال کند و اطلاعات کاربر را حذف کند.
 

حمله Brute Force

در این حمله، هکر از یک سری برنامه برای ارسال درخواست‌های مکرر به فرم‌های سایت شما استفاده می‌کند و بدین صورت فرم‌های عمومی سایت شما مورد حجوم انبوهی از درخواست‌ها قرار می‌گیرد که این امر در بهترین حالت موجب ثبت کلی دیتای اسپم در دیتابیس شما و در بدترین حالت موجب داون شدن سایت شما می‌شود.
 

حمله DDOS

این نوع حمله مانند حمله Brute Force است؛ با این تفاوت که درخواست به همه‌ی صفحات شما ارسال می‌شود و معمولا درخواست‌ها از چندین سرور مختلف برای سایت شما ارسال می‌شوند و حجم درخواست‌ها به قدری زیاد است که عملا سرور شما هنگ می‌کند و کاملا از دسترس خارج می‌شود. این نوع حمله در سطح کد راه حل زیادی ندارد و در سطح سرور و فایروال باید حل شود و حل آن هم بدین صورت است که درخواست‌های بیش از حد طبیعی از یک آی پی خاص تشخیص داده شده و به سرعت، آی پی بلاک می‌شود و از آن به بعد درخواست‌های آن آی پی در فایروال از بین می‌رود و دیگه به سرور نمیرسد.


حمله SHELL

شل فایلی است خطرناک که اگر بر روی سرور سایت شما آپلود و اجرا شود، هکر از طریق آن دسترسی کاملی به کل سرور سایت شما خواهد داشت. فایل‌های دیگری با نام بک‌دور [1] نیز وجود دارند که نویسنده تمایل دارد آنها را نیز از نوع حمله SHELL معرفی نماید. این نوع از فایل‌ها به مراتب بسیار خطرناک‌تر از فایل‌های شل می‌باشند؛ تا جایی که ممکن است سال‌ها هکر به سروی دسترسی داشته باشد و مدیر سرور کاملا از آن بی خبر باشد. اینجاست که باید شدیدا مراقب فایل‌هایی که روی سایت شما آپلود می‌شوند باشید. نویسنده به تمامی خوانندگان پیشنهاد می‌نماید، در صورتیکه نرم افزار حساسی دارند، حتما از سرور اختصاصی استفاده نمایند؛ چرا که در هاست‌های اشتراکی که در آنها فضا و امکانات یک سرور بصورت اشتراکی در اختیار چندین سایت قرار می‌گیرد، وجود باگ امنیتی در سایر سایت‌های موجود بر روی سرور اشتراکی می‌تواند امنیت سایت شما را نیز به مخاطره بیاندازد. نویسنده تهیه‌ی سرور اختصاصی را شدیدا به توسعه دهندگان سایت‌های دارای تراکنش‌های بانکی بالا (داخلی یا خارجی) پیشنهاد می‌نماید. زیرا درگاه تراکنش‌های بانکی بر روی آی پی هاست شما قفل می‌شوند و در صورتیکه سرور بصورت اختصاصی تهیه شده باشد، آی پی سرور شما فقط و فقط در اختیار شماست و هکر نمی‌تواند با تهیه هاستی بر روی سرور اشتراکی شما، به راحتی آی پی قفل شده در درگاه بانکی شما را در اختیار داشته باشد. بدیهی است تنها در اختیار داشتن آی پی سرور شما جهت انجام خرابکاری در درگاه بانکی شما کافی نیست. ولی به نظر نویسنده این مورد در بدترین حالت ممکن 30% کار هکر می‌باشد. البته بحث حمله شل به سطح مهارت متخصصان سرورها نیز بستگی دارد. نویسنده اظهار می‌دارد اطلاعات دقیقی از تنظیماتی که بتواند جلوی اجرای انواع شل و یا جلوی دسترسی فایل‌های شل را بگیرد، ندارد. بنابراین از متخصصان این حوزه دعویت می‌نماید اطلاعاتی درباره این موضوع ارائه نمایند.
 

حمله SNIFF

در این نوع حملات، هکر پکت‌های رد و بدل شده‌ی بین کاربران و سرور شما را شنود می‌نماید و به راحتی می‌تواند اطلاعات مهمی مثل نام کاربری و رمز عبور کاربران شما را بدست آورد.



چک لیست امنیتی پروژه‌های نرم افزاری تحت وب

- بررسی کامل ورودی‌های دریافتی از فرم‌های سایت؛ هم در سمت کلاینت و هم در سطح سرور .
- در تکنولوژی دات نت به منظور تمیز سازی ورودی‌ها و حذف تگهای خطرناکی همچون تگ script، کتابخانه‌ای با نام Microsoft.Security.Application وجود دارد. کتابخانه‌های سورس باز دیگری نیز وجود دارند که نمونه آن کتابخانه AntiXss [2] سایت نوگت [3] می‌باشد.
- بررسی کامل ورودی‌های دریافتی از کوئری استرینگ‌های [4] سایت. اگر از ASP.Net MVC استفاده می‌نمایید، تا حدی زیادی نیاز به نگرانی نخواهد داشت، زیرا تبدیلات [5] در سیستم Model Binding انجام می‌پذیرد و این موضوع تا حد زیادی شما را در برابر حملات SQL Injection مقاوم می‌نماید.
- حتما در فرم‌های عمومی سایتتان از تصویر کپچا با امنیت بالا استفاده نمایید. این موضوع جهت شناخت روبات‌ها از انسان‌ها می‌باشد و شما را در برابر حملات Brute Force مقاوم می‌نماید.
-  حتما سیستم شخصی سازی صفحات ارور را فعال نمایید و از نمایش صفحات ارور حاوی اطلاعات مهمی مانند صفحات ارور ASP.Net جلوگیری نمایید. این موضوع بسیار حساس می‌باشد و می‌تواند نقاط ضعف نرم افزار شما را برای هکر نمایان کند. حتی ممکن است اطلاعات حساسی مانند نام بانک اطلاعاتی، نام کاربری اتصال به بانک اطلاعاتی و نام جداول بانک اطلاعاتی شما را در اختیار هکر قرار دهد.
- استفاده از ORM ها یا استفاده از پروسیجرهای پارامتریک. این موضوع کاملا شما را در برابر حملات SQL Injection مقاوم می‌نماید. کما اینکه ORM ها، سطحی از کش را بصورت توکار دارا می‌باشند و این موضوع در سرعت دستیابی به داده‌ها نیز بسیار تاثیر گذار است. از طرف دیگر بانک اطلاعاتی SQL نیز امکانات توکاری جهت کش نمودن پرس و جو‌های [6] پارامتریک دارد.
- لاگ کردن ارورهای سطح کد و سطح روتینگ [7] . یکی از مهمترین خصیصه‌های پروژه‌های با کیفیت، لاگ شدن خطاهای سطح کد می‌باشد. این امر شما را با نقاط حساس و ضعف‌های نرم افزار آگاه می‌سازد و به شما اجازه می‌دهد به سرعت در جهت رفع آنها اقدام نمایید. لاگ نمودن خطاهای سطح روتینگ شما را از فعالیت‌های هکر‌ها جهت یافتن صفحات لاگین و صفحات مدیریتی پنل مدیریتی سایت اگاه می‌نماید، همچنین شما را از حملات SQL Injection نیز آگاه می‌نماید.
- جلوگیری از ایندکس شدن صفحات لاگین پنل مدیریت سایت در موتورهای جستجو. بخش مهمی از عملیات هکر ها، قرار دادن روبات‌های تشخیص رمز بر روی صفحات لاگین می‌باشد که به نوعی می‌توان این نوع حملات را در دسته حملات Brute Force قرار داد. موتورهای جستجو یکی از ابزارهای مهم هکرها می‌باشد. عملیات هایی مانند یافتن صفحات لاگین پنل مدیریتی یکی از کاربردهای موتورهای جستجو برای هکرها می‌باشد.
- لاگ کردن ورود و خروج افراد به همراه تاریخ، زمان، آی پی افراد و وضعیت لاگین. با کمک این موضوع شما می‌توانید ورود و خروج کاربران نرم افزار خود را کنترل نمایید و موارد غیر طبیعی و مشکوک را در سریعترین زمان مورد بررسی قرار دهید.
- استفاده از روال‌های استاندارد جهت بخش "فراموشی کلمه عبور". همیشه از استاندارهای نرم افزارهای بزرگ پیروی نمایید. بدیهی است استاندارهای استفاده شده در این نرم افزارها بارها و بارها تست شده و سپس بعنوان یک روال استاندارد در همه‌ی نرم افزارهای بزرگ بکار گرفته شده است. استاندارد جهانی بخش "فراموشی کلمه عبور" که در اغلب نرم افزارهای معروف جهان بکار گرفته شده است، عبارت است از دریافت آدرس ایمیل کاربر، احراز هویت ایمیل وارد شده، ارسال یک نامه‌ی الکترونیکی [8] حاوی نام کاربری و لینک تنظیم کلمه عبور جدید به ایمیل کاربر. بهتر است لینک ارسال شده به ایمیل کاربر بصورت یکبار مصرف باشد. کاربر پس از کلیک بر روی لینک تنظیم کلمه عبور جدید، وارد یکی از صفحات سایت شده و می‌تواند کلمه‌ی عبور جدیدی را برای خود ثبت نماید. در پایان، کاربر به صفحه‌ی ورود سایت هدایت شده و پیامی مبنی بر موفقیت آمیز بودن عملیات تغییر کلمه‌ی عبور به او نمایش داده می‌شود. البته روال ذکر شده حداقل رول استانداردی می‌باشد و می‌توان در کنار آن از روال‌های تکمیل کننده‌ای مانند پرسش‌های امنیتی و غیره نیز استفاده نمود.
- قراردادن امکاناتی جهت بلاک نمودن آی پی‌ها و غیر فعال نمودن حساب کاربری اعضای سایت. در نرم افزار باید این امکان وجود داشته باشد که آی پی هایی که بصورت غیر طبیعی در سایت فعالیت می‌نمایند و یا مکررا اقدام به ورود به پنل مدیریتی و پنل کاربران می‌نمایند را بلاک نماییم. همچنین در صورت تخلف کاربران باید بتوان حساب کاربری کاربر خاطی را مسدود نمود. این موضوع می‌تواند بسته به اندازه پروژه و یا سلیقه تیم توسعه بصورت خودکار، دستی و یا هر دو روش در نرم افزار در تعبیه شود.
- امن سازی سرویس‌های ای جکس و چک کردن ای جکس بودن درخواست ها. حتما جلوی اجرای سرویس‌های درون نرم افزاری از بیرون از نرم افزار را بگیرید. سرویس‌های ای جکس یکی از این نوع سرویس‌ها می‌باشند که در نرم افزار‌ها جهت استفاده‌های داخلی در نظر گرفته می‌شوند. در این نوع سرویس‌ها حتما نوع درخواست را بررسی نمایید و از پاسخگویی سرویس‌ها به درخواست‌های غیر ای جکسی جلوگیری نمایید. در ASP.Net MVC این امر توسط متد Request.IsAjaxRequest انجام می‌پذیرد .
- محدود کردن سرویس‌های حساس به درخواست‌های POST. حتما از دسترسی به سرویس هایی از نوع Insert,Update و Delete از طریق فعل GET جلوگیری نمایید. در ASP.Net MVC این سرویس‌ها را به فعل POST محدود نموده و در ASP.Net Web API این سرویس‌ها را به افعال POST,PUT و DELETE محدود نمایید.
- عدم استفاده از آی دی در پنل‌های کاربران بالاخص در آدرس صفحات (کوئری استرینگ) و استفاده از کد غیر قابل پیش بینی مثل GUID به جای آن. حتی الامکان بررسی مالکیت داده‌ها در همه بخش‌های پنل‌های کاربری سایت را جهت محکم کاری بیشتر انجام دهید تا خدای نکرده کاربر با تغییر اطلاعات کوئری استرینگ صفحات نتوانند به داده‌های یک کاربر دیگه دسترسی داشته باشند.
- حتی الامکان پنل مدیران را از کاربران بصورت فیزیکی جدا نمایید. این مورد جهت جلوگیری از خطاهایی است که ممکن است توسط توسعه دهنده در سطح سیستم مدیریت نقش رخ دهد و موجب دسترسی داشتن کاربران به بخش هایی از پنل مدیریتی شود.
- استفاده از الگوریتم‌های کدگذاری ترکیبی و کد کردن اطلاعات حساس قبل از ذخیره سازی در بانک اطلاعاتی. اطلاعات حساسی مانند کلمات عبور را حتما توسط چند الگوریتم کدگذاری، کدگذاری نمایید و سپس درون بانک اطلاعاتی ذخیره نمایید.
- تنظیمات حساس نرم افزار را درون فایل web.config قرار دهید و حتی الامکان آنها را نیز کدگذاری نمایید. بصورتی که اطلاعات قابلیت دیکد شدن را داشته باشند.
- ساخت پروژه بصورت چند لایه. این موضوع جهت جلوگیری از دستیابی هکر به ساختار لایه‌های پروژه‌های شما می‌باشد. به بیان دیگر اگر نهایتا هکر بتواند به اطلاعات FTP هاست شما دست یابد، استفاده از تکنولوژی چند لایه در بدترین حالت هکر را از دستیابی به اطاعات لایه‌های زیرین نرم افزار باز می‌دارد. البته این کار برای هکر‌ها غیر ممکن نیست، اما بسیار سخت و زمان بر می‌باشد.
- اشتراک گذاری اینترفیس در سرویس‌های خارج برنامه ای و عدم اشتراک گذاری کلاس اصلی. این موضوع از دستیابی هکر به بدنه سرویس‌ها و پیاده سازی‌های آنها جلوگیری می‌نماید.
- استفاده از تکنیک‌های مقابله با CSRF در همه سرویس‌های POST. در ASP.NET MVC اتریبیوتی با نام AntiForgery جهت مقاوم سازی سرویس‌ها از حملات CSRF وجود دارد. مکانیزم بدین صورت است که در تمامی فرم‌های سایت یک کد منحصر به فرد تولید می‌گردد که همراه درخواست GET به کامپیوتر کاربر ارسال می‌شود و در هنگام ارسال درخواست POST به سرور، صحت کد مورد نظر بررسی شده و در صورت صحت، اجازه‌ی اجرای سرویس به درخواست داده می‌شود. بدین صورت وقتی کاربر سایت شما فایل آلوده‌ای را باز می‌نماید، در خواست ارسالی هکر که توسط فایل باز شده، به سرور سایت ما ارسال می‌گردد، فاقد کد منحصر به فرد بوده و از اجرای سرویس جلو گیری می‌شود.
- استفاده از سیستم‌های مدیریت نقش امن مانند IDENTITY در ASP.Net MVC و یا استفاده از امکانات توکار دات نت در سیستم‌های مدیریت نقش شخصی سازی شده [9] . بدیهی است امنیت این سیستم‌ها بارها و بارها تست شده است.
- بررسی فرمت و پسوند فایل‌های آپلود شده. توجه نمایید که بررسی پسوند فایل‌ها کافی نبوده و فرمت فایل‌ها نیز می‌بایست بررسی شود. حتی نویسنده پیشنهاد می‌نماید فایل‌ها را به نوع‌های مرتبطشان تبدیل [10] نمایید. در حوزه هک بایند نمودن انواع ویروس، تروجان، شل و بک دور [11] به فایل‌های تصویری و متنی یک امر بسیار رایج است. بنابراین حساسیت زیادی روی این موضوع قرار دهید. نویسنده توصیه می‌نماید کتابخانه‌های کاملی برای این موضوع تدارک ببینید تا در تمامی پروژه‌ها نیاز به ایجاد مجدد آنها نداشته باشید و سعی نمایید در هر پروژه این کتابخانه‌ها را تکمیل‌تر و بهتر نمایید.
- تنظیم IIS  جهت جلوگیری از اجرای فایل‌های اجرایی در مسیر آپلود فایل‌ها. شاید جمله بیان شده به نظر ترسناک و یا سخت برسد، اما این کار با نوشتن چند تگ ساده در فایل Web.Config به راحتی قابل انجام است و نیاز به هیچ نوع کدنویسی ندارد.
- آپلود فایل‌ها در پوشه App_Data و دسترسی به فایل‌ها از طریق سرویس‌های خود شما. پوشه App_Data پوشه‌ای امن است و دسترسی مستقیم از طریق آدرس بار مرورگر به فایل‌های درون آن توسط IIS داده نمی‌شود و افراد فقط از طریق سرویس‌های خود شما می‌توانند به فایل‌های داخل این پوشه دسترسی داشته باشند. بدین صورت در سرویس‌های خود می‌توانید با تبدیل نمودن [12] فایل‌ها به نوع خودشان (تصویر. پی دی اف یا ...) هکر را نا امید نمایید. این موضوع شما را در مقابل حملات SHELL مقاوم می‌نماید.
- استفاده از تکنیک‌های لاگین چند سطحی برای پنل ادمین. در این روش شما حتی با داشتن نام کاربری و کلمه‌ی عبور ادمین، قادر نخواهید بود وارد پنل ادمین شوید. نویسنده ابزار می‌دارد که این روش، یک روش ابداعی می‌باشد که از ترکیبی از احرا هویت ساده توسط نام کاربری و کلمه‌ی عبور به همراه تکنیک‌های احراز هویت ایمیل و موبایل مدیریت سایت می‌باشد.
- استفاده از SSL بسیار اهمیت دارد. بالاخص اگر نرم افزار شما Service Oriented باشد و نرم افزار شما سرویس هایی جهت اتصال به اپلیکیشن‌های خارجی مثل اپلیکیشن اندروید دارد. این مورد در صفحات لاگین نیز بسیار مهم است و موجب می‌شود نام کاربری و کلمه عبور کاربران شما بصورت هش شده بین کامپیوتر کاربر و سرور شما رد و بدل شود و عملا شنود پکت‌ها فایده ای برای هکر نخواهد داشت، زیرا داده‌ها توسط الگوریتم‌های امنیتی که بین سرور و مرورگر کاربران توافق می‌شود کدگذاری شده و سپس رد و بدل می‌شوند.



[1] Back Door
[2] https://www.nuget.org/packages/AntiXss/
[3] www. Nuget.org
[4] Query String
[5] Casting
[6] Procedure
[7] Routing
[8] Email
[9] Custom Role Provider
[10] Cast
[11] Back Door
[12] Cast
مطالب
مقدار دهی کلیدهای خارجی در NHibernate و Entity framework

ORM های NHibernate و Entity framework روش‌های متفاوتی را برای به روز رسانی کلید خارجی با حداقل رفت و برگشت به دیتابیس ارائه می‌دهند که در ادامه معرفی خواهند شد.

صورت مساله:
فرض کنید می‌خواهیم برنامه‌ای را بنویسیم که ریز پرداخت‌های روزانه‌ی ما را ثبت کند. برای اینکار حداقل به یک جدول گروه‌های اقلام خریداری شده، یک جدول حساب‌های تامین کننده‌ی مخارج، یک جدول فروشنده‌ها و نهایتا یک جدول صورتحساب‌های پرداختی بر اساس جداول ذکر شده نیاز خواهد بود.

الف) بررسی مدل برنامه



در اینجا جهت تعریف ویژگی‌ها یا Attributes تعریف شده در این کلاس‌ها از NHibernate validator استفاده شده (+). مزیت اینکار هم علاوه بر اعتبارسنجی سمت کلاینت (پیش از تبادل اطلاعات با بانک اطلاعاتی)، تولید جداولی با همین مشخصات است. برای مثال Fluent NHibernate بر اساس ویژگی Length تعریف شده با طول حداکثر 120 ، یک فیلد nvarchar با همین طول را ایجاد می‌کند.

public class Account
{
public virtual int Id { get; set; }

[NotNullNotEmpty]
[Length(Min = 3, Max = 120, Message = "طول نام باید بین 3 و 120 کاراکتر باشد")]
public virtual string Name { get; set; }
}

public class Category
{
public virtual int Id { get; set; }

[NotNullNotEmpty]
[Length(Min = 3, Max = 130, Message = "طول نام باید بین 3 و 130 کاراکتر باشد")]
public virtual string Name { get; set; }
}

public class Payee
{
public virtual int Id { get; set; }

[NotNullNotEmpty]
[Length(Min = 3, Max = 120, Message = "طول نام باید بین 3 و 120 کاراکتر باشد")]
public virtual string Name { get; set; }
}

public class Bill
{
public virtual int Id { get; set; }

[NotNull]
public virtual Account Account { get; set; }

[NotNull]
public virtual Category Category { get; set; }

[NotNull]
public virtual Payee Payee { get; set; }

[NotNull]
public virtual decimal Amount { set; get; }

[NotNull]
public virtual DateTime BillDate { set; get; }

[NotNullNotEmpty]
[Length(Min = 1, Max = 500, Message = "طول توضیحات باید بین 1 و 500 کاراکتر باشد")]
public virtual string Description { get; set; }
}




ب) ساختار جداول متناظر (تولید شده به صورت خودکار توسط Fluent NHibernate در اینجا)


در مورد نحوه‌ی استفاده از ویژگی AutoMapping و همچنین تولید خودکار ساختار بانک اطلاعاتی از روی جداول در NHibernate قبلا توضیح داده شده است. البته بدیهی است که ترکیب مقاله‌ی Validation و آشنایی با AutoMapping در اینجا جهت اعمال ویژگی‌ها باید بکار گرفته شود که در همان مقاله‌ی Validation مفصل توضیح داده شده است.
نکته‌ی مهم database schema تولیدی، کلید‌های خارجی (foreign key) تعریف شده بر روی جدول Bills است (همان AccountId، CategoryId و PayeeId تعریف شده) که به primary key جداول متناظر اشاره می‌کند.
    create table Accounts (
AccountId INT IDENTITY NOT NULL,
Name NVARCHAR(120) not null,
primary key (AccountId)
)

create table Bills (
BillId INT IDENTITY NOT NULL,
Amount DECIMAL(19,5) not null,
BillDate DATETIME not null,
Description NVARCHAR(500) not null,
AccountId INT not null,
CategoryId INT not null,
PayeeId INT not null,
primary key (BillId)
)

create table Categories (
CategoryId INT IDENTITY NOT NULL,
Name NVARCHAR(130) not null,
primary key (CategoryId)
)

create table Payees (
PayeeId INT IDENTITY NOT NULL,
Name NVARCHAR(120) not null,
primary key (PayeeId)
)

alter table Bills
add constraint fk_Account_Bill
foreign key (AccountId)
references Accounts

alter table Bills
add constraint fk_Category_Bill
foreign key (CategoryId)
references Categories

alter table Bills
add constraint fk_Payee_Bill
foreign key (PayeeId)
references Payees

ج) صفحه‌ی ثبت صورتحساب‌ها

صفحات ثبت گروه‌های اقلام، حساب‌ها و فروشنده‌ها، نکته‌ی خاصی ندارند. چون این جداول وابستگی خاصی به جایی نداشته و به سادگی اطلاعات آن‌ها را می‌توان ثبت یا به روز کرد.
صفحه‌ی مشکل در این مثال، همان صفحه‌ی ثبت صورتحساب‌ها است که از سه کلید خارجی به سه جدول دیگر تشکیل شده است.
عموما برای طراحی این نوع صفحات، کلیدهای خارجی را با drop down list نمایش می‌دهند و اگر در جهت سهولت کار کاربر قدم برداشته شود، باید از یک Auto complete drop down list استفاده کرد تا کاربر برنامه جهت یافتن آیتم‌های از پیش تعریف شده کمتر سختی بکشد.



اگر از Silverlight یا WPF استفاده شود، امکان بایند یک لیست کامل از اشیاء با تمام خواص مرتبط به آن‌ها وجود دارد (هر رکورد نمایش داده شده در دراپ داون لیست، دقیقا معادل است با یک شیء متناظر با کلاس‌های تعریف شده است). اگر از ASP.NET استفاده شود (یعنی یک محیط بدون حالت که پس از نمایش یک صفحه دیگر خبری از لیست اشیاء بایند شده وجود نخواهد داشت و همگی توسط وب سرور جهت صرفه جویی در منابع تخریب شده‌اند)، بهتر است datatextfield را با فیلد نام و datavaluefield را با فیلد Id مقدار دهی کرد تا کاربر نهایی، نام را جهت ثبت اطلاعات مشاهده کند و برنامه از Id موجود در لیست جهت ثبت کلیدهای خارجی استفاده نماید.
و نکته‌ی اصلی هم همینجا است که چگونه؟! چون ما زمانیکه با یک ORM سر و کار داریم، برای ثبت یک رکورد در جدول Bills باید یک وهله از کلاس Bill را ایجاد کرده و خواص آن‌را مقدار دهی کنیم. اگر به تعریف کلاس Bill مراجعه کنید، سه خاصیت آن از نوع سه کلاس مجزا تعریف شده است. به به عبارتی با داشتن فقط یک id از رکوردهای این کلاس‌ها باید بتوان سه وهله‌ی متناظر آن‌ها را از بانک اطلاعاتی خواند و سپس به این خواص انتساب داد:

var newBill = new Bill
{
Account = accountRepository.GetByKey(1),
Amount = 1,
BillDate = DateTime.Now,
Category = categoryRepository.GetByKey(1),
Description = "testestest...",
Payee = payeeRepository.GetByKey(1)
};
یعنی برای ثبت یک رکورد در جدول Bills فوق، چهار بار رفت و برگشت به دیتابیس خواهیم داشت:
- یکبار برای دریافت رکورد متناظر با گروه‌ها بر اساس کلید اصلی آن (که از دراپ داون لیست مربوطه دریافت می‌شود)
- یکبار برای دریافت رکورد متناظر با فروشند‌ه‌ها بر اساس کلید اصلی آن (که از دراپ داون لیست مربوطه دریافت می‌شود)
- یکبار برای دریافت رکورد متناظر با حساب‌ها بر اساس کلید اصلی آن (که از دراپ داون لیست مربوطه دریافت می‌شود)
- یکبار هم ثبت نهایی اطلاعات در بانک اطلاعاتی

متد GetByKey فوق همان متد session.Get استاندارد NHibernate است (چون به primary key ها از طریق drop down list دسترسی داریم، به سادگی می‌توان بر اساس متد Get استاندارد ذکر شده عمل کرد).

SQL نهایی تولیدی هم به صورت واضحی این مشکل را نمایش می‌دهد (4 بار رفت و برگشت؛ سه بار select یکبار هم insert نهایی):
SELECT account0_.AccountId as AccountId0_0_, account0_.Name as Name0_0_
FROM Accounts account0_ WHERE account0_.AccountId=@p0;@p0 = 1 [Type: Int32 (0)]

SELECT category0_.CategoryId as CategoryId2_0_, category0_.Name as Name2_0_
FROM Categories category0_ WHERE category0_.CategoryId=@p0;@p0 = 1 [Type: Int32 (0)]

SELECT payee0_.PayeeId as PayeeId3_0_, payee0_.Name as Name3_0_
FROM Payees payee0_ WHERE payee0_.PayeeId=@p0;@p0 = 1 [Type: Int32 (0)]

INSERT INTO Bills (Amount, BillDate, Description, AccountId, CategoryId, PayeeId)
VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3, @p4, @p5);
select SCOPE_IDENTITY();
@p0 = 1 [Type: Decimal (0)],
@p1 = 2010/12/27 11:48:33 ق.ظ [Type: DateTime (0)],
@p2 = 'testestest...' [Type: String (500)],
@p3 = 1 [Type: Int32 (0)],
@p4 = 1 [Type: Int32 (0)],
@p5 = 1 [Type: Int32 (0)]

کسانی که قبلا با رویه‌های ذخیره شده کار کرده باشند (stored procedures) احتمالا الان خواهند گفت؛ ما که گفتیم این روش کند است! سربار زیادی دارد! فقط کافی است یک SP بنویسید و کل عملیات را با یک رفت و برگشت انجام دهید.
اما در ORMs نیز برای انجام این مورد در طی یک حرکت یک ضرب راه حل‌هایی وجود دارد که در ادامه بحث خواهد شد:

د) پیاده سازی با NHibernate
برای حل این مشکل در NHibernate با داشتن primary key (برای مثال از طریق datavaluefield ذکر شده)، بجای session.Get از session.Load استفاده کنید.
session.Get یعنی همین الان برو به بانک اطلاعاتی مراجعه کن و رکورد متناظر با کلید اصلی ذکر شده را بازگشت بده و یک شیء از آن را ایجاد کن (حالت‌های دیگر دسترسی به اطلاعات مانند استفاده از LINQ یا Criteria API یا هر روش مشابه دیگری نیز در اینجا به همین معنا خواهد بود).
session.Load یعنی فعلا دست نگه دار! مگر در جدول نهایی نگاشت شده، اصلا چیزی به نام شیء مثلا گروه وجود دارد؟ مگر این مورد واقعا یک فیلد عددی در جدول Bills بیشتر نیست؟ ما هم که الان این عدد را داریم (به کمک عناصر دراپ داون لیست)، پس لطفا در پشت صحنه یک پروکسی برای ایجاد شیء مورد نظر ایجاد کن (uninitialized proxy to the entity) و سپس عملیات مرتبط را در حین تشکیل SQL نهایی بر اساس این عدد موجود انجام بده. یعنی نیازی به رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی نیست. در این حالت اگر SQL نهایی را بررسی کنیم فقط یک سطر زیر خواهد بود (سه select ذکر شده حذف خواهند شد):
INSERT INTO Bills (Amount, BillDate, Description, AccountId, CategoryId, PayeeId)
VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3, @p4, @p5);
select SCOPE_IDENTITY();
@p0 = 1 [Type: Decimal (0)],
@p1 = 2010/12/27 11:58:22 ق.ظ [Type: DateTime (0)],
@p2 = 'testestest...' [Type: String (500)],
@p3 = 1 [Type: Int32 (0)],
@p4 = 1 [Type: Int32 (0)],
@p5 = 1 [Type: Int32 (0)]

ه) پیاده سازی با Entity framework

Entity framework زمانیکه بانک اطلاعاتی فوق را (به روش database first) به کلاس‌های متناظر تبدیل/نگاشت می‌کند، حاصل نهایی مثلا در مورد کلاس Bill به صورت خلاصه به شکل زیر خواهد بود:
public partial class Bill : EntityObject
{
public global::System.Int32 BillId {set;get;}
public global::System.Decimal Amount {set;get;}
public global::System.DateTime BillDate {set;get;}
public global::System.String Description {set;get;}
public global::System.Int32 AccountId {set;get;}
public global::System.Int32 CategoryId {set;get;}
public global::System.Int32 PayeeId {set;get;}
public Account Account {set;get;}
public Category Category {set;get;}
}
به عبارتی فیلدهای کلیدهای خارجی، در تعریف نهایی این کلاس هم مشاهده می‌شوند. در اینجا فقط کافی است سه کلید خارجی، از نوع int مقدار دهی شوند (و نیازی به مقدار دهی سه شیء متناظر نیست). در این حالت نیز برای ثبت اطلاعات، فقط یکبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی خواهیم داشت.

نظرات مطالب
LocalDB FAQ
اتصال به LocalDB توسط Rider

در تنظیمات Data Source جهت اتصال به LocalDB در Rider این مراحل باید طی شوند:
- پیش از هر کاری دو دستور زیر را اجرا کنید:
C:\>"C:\Program Files\Microsoft SQL Server\140\Tools\Binn\SqlLocalDB.exe" i
MSSQLLocalDB
ProjectsV13
v12.0

C:\>"C:\Program Files\Microsoft SQL Server\140\Tools\Binn\SqlLocalDB.exe" s MSSQLLocalDB
LocalDB instance "MSSQLLocalDB" started.
دستور اول وهله‌های نصب شده را نمایش می‌دهد و دستور دوم اولین وهله را آغاز می‌کند.
خود Rider آغازگر این وهله‌ها نخواهد بود. به همین جهت نیاز است دستی آغاز شوند.


- سپس در صفحه تنظیمات Data Source، نوع Driver را بر روی SQL Server (jTds) قرار دهید.
- پایین صفحه، لینک download missing driver files ظاهر می‌شود. بر روی آن کلیک کنید تا به سرعت کار نصب و راه اندازی درایور کم حجم آن انجام شود.
- اکنون می‌توانید در قسمت URL، گزینه‌ی LocalDB و سپس وهله‌ی MSSQLLocalDB را از لیست Instance انتخاب کنید.
- در آخر بر روی دکمه‌ی Test Connection کلیک کنید. اگر درایور را نصب نکرده باشید، این دکمه قابل انتخاب نخواهد بود.
نظرات مطالب
فعال سازی عملیات CRUD در Kendo UI Grid
- «Handling Server-Side Validation Errors In Your Kendo UI Grid»
خلاصه‌اش به این صورت است:
- ابتدا رخداد error مربوط به data source را باید مدیریت کرد:
 var dataSource = new kendo.data.DataSource({
            // ... 
            error: function (e) {
                window.SalesHub.OrderDetails_Error(e);
            },
            // ... 
        });
با این متد
window.SalesHub.OrderDetails_Error = function(args) {
    if (args.errors) {
        var grid = $("#orderDetailsGrid").data("kendoGrid");
        var validationTemplate = kendo.template($("#orderDetailsValidationMessageTemplate").html());
        grid.one("dataBinding", function(e) {
            e.preventDefault();

            $.each(args.errors, function(propertyName) {
                var renderedTemplate = validationTemplate({ field: propertyName, messages: this.errors });
                grid.editable.element.find(".errors").append(renderedTemplate);
            });
        });
    }
};
که از این قالب برای نمایش خطاها استفاده می‌کند:
<script type="text/x-kendo-template" id="orderDetailsValidationMessageTemplate">
    # if (messages.length) { #
        <li>#=field#
            <ul>
                # for (var i = 0; i < messages.length; ++i) { #
                    <li>#= messages[i] #</li>
                # } #
            </ul>
        </li>
    # } #
</script>
مطالب
تولید پویای ستون‌ها در PdfReport
همانطور که در نکته انتهای قسمت قبل «کار با بانک‌های اطلاعاتی مختلف در PdfReport» عنوان شد، ذکر قسمت MainTableColumns و تمام تعاریف مرتبط با آن در PdfReports اختیاری است. برای تهیه یک گزارش توسط PdfReport فقط کافی است تا منبع داده را جهت تولید ستون‌های گزارش مشخص کنید.
این مورد انعطاف پذیری زیادی را به همراه خواهد داشت؛ اما ... پس از مدتی این سؤالات مطرح می‌شوند: آیا می‌شود در این ستون‌های خودکار، فیلدهای DateTime، با تاریخ شمسی نمایش داده شوند؟ آیا امکانپذیر است که ستونهای عددی، جمع پایین صفحه داشته باشند؟ و مواردی از این دست که در مورد نحوه مدیریت این نوع ستون‌های خودکار در ادامه بحث خواهد شد.

ابتدا سورس کامل مثال جاری را در ادامه ملاحظه خواهید کرد. تقریبا همان مثال قسمت قبل است که تعاریف ستون‌های آن حذف شده است:
using System;
using PdfRpt;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.Core.Helper;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.AdHocColumns
{
    public class AdHocColumnsPdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
             .DefaultFonts(fonts =>
             {
                 fonts.Path(AppPath.ApplicationPath + "\\fonts\\irsans.ttf",
                            Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\verdana.ttf");
             })
             .PagesFooter(footer =>
             {
                 footer.DefaultFooter(printDate: DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
             })
             .PagesHeader(header =>
             {
                 header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                 {
                     defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                     defaultHeader.Message("گزارش جدید ما");
                 });
             })
             .MainTableTemplate(template =>
             {
                 template.BasicTemplate(BasicTemplate.SilverTemplate);
             })
             .MainTablePreferences(table =>
             {
                 table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
             })
             .MainTableDataSource(dataSource =>
             {
                 dataSource.GenericDataReader(
                    providerName: "System.Data.SQLite",
                    connectionString: "Data Source=" + AppPath.ApplicationPath + "\\data\\blogs.sqlite",
                    sql: @"SELECT [url] as 'آدرس', [name] as 'نام', [NumberOfPosts] as 'تعداد مطالب', [AddDate] as 'تاریخ ارسال'
                           FROM [tblBlogs]
                           WHERE [NumberOfPosts]>=@p1",
                    parametersValues: new object[] { 10 }
                );
             })
             .MainTableSummarySettings(summary =>
             {
                 summary.OverallSummarySettings("جمع کل");
                 summary.PreviousPageSummarySettings("نقل از صفحه قبل");
                 summary.PageSummarySettings("جمع صفحه");
             })
             .MainTableAdHocColumnsConventions(adHocColumns =>
             {
                 //We want sum of the int columns
                 adHocColumns.AddTypeAggregateFunction(
                     typeof(Int64),
                     new AggregateProvider(AggregateFunction.Sum)
                     {
                         DisplayFormatFormula = obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj)
                     });

                 //We want to dispaly all of the dateTimes as ShamsiDateTime
                 adHocColumns.AddTypeDisplayFormatFormula(
                     typeof(DateTime),
                     data => { return PersianDate.ToPersianDateTime((DateTime)data); }
                 );
                 adHocColumns.ShowRowNumberColumn(true);
                 adHocColumns.RowNumberColumnCaption("ردیف");
             })
             .MainTableEvents(events =>
             {
                 events.DataSourceIsEmpty(message: "There is no data available to display.");
             })
             .Export(export =>
             {
                 export.ToExcel();
                 export.ToXml();
             })
             .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\AdHocColumnsSampleRpt.pdf"));
        }
    }
}

توضیحات:

- با توجه به اینکه تعاریف ستون‌ها را حذف کرده‌ایم و به این ترتیب ستون‌ها به صورت خودکار بر اساس فیلدهای معرفی شده در منبع داده تشکیل می‌شوند، نیاز است سر ستون‌ها را بتوانیم فارسی نمایش دهیم. به همین جهت اینبار کوئری SQL ما با استفاده از aliasها، نامی فارسی را جهت فیلدها تدارک دیده است:
SELECT [url] as 'آدرس', [name] as 'نام', [NumberOfPosts] as 'تعداد مطالب', [AddDate] as 'تاریخ ارسال'
FROM [tblBlogs]
WHERE [NumberOfPosts]>=@p1
- در مرحله بعد توسط متد MainTableAdHocColumnsConventions، یک سری روال را جهت پردازش و نمایش این ستون‌های پویا مشخص می‌کنیم. برای مثال علاقمندیم در این نوع گزارشات هم ستون خودکار ردیف ظاهر شود:
adHocColumns.ShowRowNumberColumn(true);
adHocColumns.RowNumberColumnCaption("ردیف");
همچنین هر ستونی که نوع داده‌اش DateTime بود، از طریق فرمولی که مشخص می‌کنیم، به صورت شمسی نمایش داده شود:
adHocColumns.AddTypeDisplayFormatFormula(
                     typeof(DateTime),
                     data => { return PersianDate.ToPersianDateTime((DateTime)data); }
                 );
به علاوه می‌خواهیم تمام ستون‌هایی از نوع Int64، دارای جمع پایین صفحه هم باشند:
adHocColumns.AddTypeAggregateFunction(
                     typeof(Int64),
                     new AggregateProvider(AggregateFunction.Sum)
                     {
                         DisplayFormatFormula = obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj)
                     });
نوع int در بانک اطلاعاتی SQLite معادل نوع Int64 در دات نت است.
مطالب
آموزش ایجاد برنامه های چند زبانه در WPF
با گسترش استفاده از کامپیوتر در بسیاری از امور روزمره انسان‌ها سازگار بودن برنامه‌ها با سلیقه کاربران به یکی از نیاز‌های اصلی برنامه‌های کامپیوتری تبدیل شده است. بدون شک زبان و فرهنگ یکی از مهم‌ترین عوامل در ایجاد ارتباط نزدیک بین برنامه و کاربر به شمار می‌رود و نقشی غیر قابل انکار در میزان موفقیت یک برنامه به عهده دارد. از این رو در این نوشته تلاش بر آن است تا یکی از ساده‌ترین و در عین حال کارا‌ترین راه‌های ممکن برای ایجاد برنامه‌های چند زبانه با استفاده از تکنولوژی WPF آموزش داده شود.

مروری بر روش‌های موجود
همواره روش‌های مختلفی برای پیاده سازی یک ایده در دنیای نرم افزار وجود دارد که هر روش را می‌توان بر حسب نیاز مورد استفاده قرار داد. در برنامه‌های مبتنی بر WPF معمولا از دو روش عمده برای این منظور استفاده می‌شود:

1-استفاده از فایل‌های resx
در این روش که برای Win App نیز استفاده می‌شود، اطلاعات مورد نیاز برای هر زبان به شکل جدول هایی دارای کلید و مقدار در داخل یک فایل .resx نگهداری می‌شود و در زمان اجرای برنامه بر اساس انتخاب کاربر اطلاعات زبان مورد نظر از داخل فایل  resx خوانده شده و نمایش داده می‌شود. یکی از ضعف هایی که این روش در عین ساده بودن دارد این است که همه اطلاعات مورد نیاز داخل assembly اصلی برنامه قرار می‌گیرد و امکان افزودن زبان‌های جدید بدون تغییر دادن برنامه اصلی ممکن نخواهد بود.

2-استفاده از فایل‌های csv که به فایل‌های dll تبدیل می‌شوند
در این روش با استفاده از ابزار‌های موجود در کامپایلر WPF برای هر کنترل یک property به نام Uid ایجاد شده و مقدار دهی می‌شود. سپس با ابزار دیگری ( که جزو ابزار‌های کامپایلر محسوب نمی‌شود ) از فایل csproj پروژه یک خروجی اکسل با فرمت csv ایجاد می‌شود که شامل Uid‌های کنترل‌ها و مقادیر آن‌ها است. پس از ترجمه متون مورد نظر به زبان مقصد با کمک ابزار دیگری فایل اکسل مورد نظر به یک net assembly تبدیل می‌شود و داخل پوشه ای با نام culture استاندارد ذخیره می‌شود. ( مثلا برای زبان فارسی نام پوشه fa-IR خواهد بود ). زمانی که برنامه اجرا می‌شود بر اساس culture ای که در سیستم عامل انتخاب شده است و در صورتی که برای آن culture فایل dll ای موجود باشد، زبان مربوط به آن culture را load خواهد کرد. با وجود این که این روش مشکل روش قبلی را ندارد و بیشتر با ویژگی‌های WPF سازگار است اما پروسه ای طولانی برای انجام کار‌ها دارد و به ازای هر تغییری باید کل مراحل هر بار تکرار شوند. همچنین مشکلاتی در نمایش برخی زبان‌ها ( از جمله فارسی ) در این روش مشاهده شده است.

روش سوم!
روش سوم اما کاملا بر پایه WPF و در اصطلاح WPF-Native می‌باشد. ایده از آنجا ناشی شده است که برای ایجاد skin در برنامه‌های WPF استفاده می‌شود. در ایجاد برنامه‌های Skin-Based به این شیوه عمل می‌شود که skin‌های مورد نظر به صورت style هایی در داخل ResourceDictionary ‌ها قرار می‌گیرند. سپس آن ResourceDictionary به شکل dll کامپایل می‌شود. در برنامه اصلی نیز همه کنترل‌ها style هایشان را به شکل dynamic resource از داخل یک ResourceDictionary مشخص شده load می‌کنند. حال کافی است برای تغییر skin فعلی، ResourceDictionary  مورد نظر از dll مشخص load شود و ResourceDictionary ای که در حال حاضر در برنامه از آن استفاده می‌شود با ResourceDictionary ای که load شده جایگزین شود. کنترل‌ها مقادیر جدید را از ResourceDictionary جدید به شکل کاملا خودکار دریافت خواهند کرد.
به سادگی می‌توان از این روش برای تغییر زبان برنامه نیز استفاده کرد با این تفاوت که این بار، به جای Style ها، String‌های زبان‌های مختلف را درون resource‌ها نگهداری خواهیم کرد.

یک مثال ساده
در این قسمت نحوه پیاده سازی این روش با ایجاد یک نمونه برنامه ساده که دارای دو زبان انگلیسی و فارسی خواهد بود آموزش داده می‌شود.
ابتدا یک پروژه WPF Application در Visual Studio 2010 ایجاد کنید. در MainWindow سه کنترل Button قرار دهید و یک ComboBox که قرار است زبان‌های موجود را نمایش دهد و با انتخاب یک زبان، نوشته‌های درون Button‌ها متناسب با آن تغییر خواهند کرد.

توجه داشته باشید که برای Button‌ها نباید به صورت مستقیم مقداری به Content شان داده شود. زیرا مقدار مورد نظر از داخل ResourceDictionary که خواهیم ساخت به شکل dynamic گرفته خواهد شد. پس در این مرحله یک ResourceDictionary به پروژه اضافه کرده و در آن resource هایی به شکل string ایجاد می‌کنیم. هر resource دارای یک Key می‌باشد که بر اساس آن، Button مورد نظر، مقدار آن Resource را load خواهد کرد. فایل ResourceDictionary را
Culture_en-US.xaml نامگذاری کنید و مقادیر مورد نظر را به آن اضافه نمایید.  

<ResourceDictionary xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
                    xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
                    xmlns:system="clr-namespace:System;assembly=mscorlib">
    <system:String x:Key="button1">Hello!</system:String>
    <system:String x:Key="button2">How Are You?</system:String>
    <system:String x:Key="button3">Are You OK?</system:String>
 
</ResourceDictionary>

دقت کنید که namespace ای که کلاس string در آن قرار دارد به فایل xaml اضافه شده است و پیشوند system به آن نسبت داده شده است.

با افزودن یک ResourceDictionary به پروژه، آن ResourceDictionary به MergedDictionary کلاس App اضافه می‌شود. بنابراین فایل App.xaml به شکل زیر خواهد بود:

<Application x:Class="BeRMOoDA.WPF.LocalizationSample.App"
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
             StartupUri="MainWindow.xaml">
    <Application.Resources>
 
        <ResourceDictionary>
            <ResourceDictionary.MergedDictionaries>
                <ResourceDictionary Source="Culture_en-US.xaml"/>
            </ResourceDictionary.MergedDictionaries>
        </ResourceDictionary>
 
    </Application.Resources>
</Application>

برای اینکه بتوانیم محتوای Button‌های موجود را به صورت داینامیک و در زمان اجرای برنامه، از داخل Resource‌ها بگیریم، از DynamicResource استفاده می‌کنیم.

<Button Content="{DynamicResource ResourceKey=button1}" />
<Button Content="{DynamicResource ResourceKey=button2}" />
<Button Content="{DynamicResource ResourceKey=button3}" />

بسیار خوب! اکنون باید شروع به ایجاد یک ResourceDictionary برای زبان فارسی کنیم و آن را به صورت یک فایل dll کامپایل نماییم.
برای این کار یک پروژه جدید در قسمت WPF از نوع User control ایجاد می‌کنیم و نام آن را Culture_fa-IR_Farsi قرار می‌دهیم. لطفا شیوه نامگذاری را رعایت کنید چرا که در ادامه به آن نیاز خواهیم داشت.
پس از ایجاد پروژه فایل UserControl1.xaml را از پروژه حذف کنید و یک ResourceDictionary با نام Culture_fa-IR.xaml اضافه کنید. محتوای آن را پاک کنید و محتوای فایل Culture_en-US.xaml را از پروژه قبلی به صورت کامل در فایل جدید کپی کنید. دو فایل باید ساختار کاملا یکسانی از نظر key برای Resource‌های موجود داشته باشند. حالا زمان ترجمه فرا رسیده است! رشته‌های دلخواه را ترجمه کنید و پروژه را build نمایید. 
پس از ترجمه فایل Culture_fa-IR.xaml به شکل زیر خواهد بود:

<ResourceDictionary xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
                    xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
                    xmlns:system="clr-namespace:System;assembly=mscorlib">
    <ResourceDictionary.MergedDictionaries>
        <ResourceDictionary Source="Culture_fa-IR_Farsi.xaml"/>
    </ResourceDictionary.MergedDictionaries>
    <system:String x:Key="button1">سلام!</system:String>
    <system:String x:Key="button2">حالت چطوره؟</system:String>
    <system:String x:Key="button3">خوبی؟</system:String>
</ResourceDictionary>
خروجی این پروژه یک فایل با نام Culture_fa-IR_Farsi.dll خواهد بود که حاوی یک ResourceDictionary برای زبان فارسی می‌باشد.

در ادامه میخواهیم راهکاری ارئه دهیم تا بتوان فایل‌های dll مربوط به زبان‌ها را در زمان اجرای برنامه اصلی، load کرده و نام زبان‌ها را در داخل ComboBox ای که داریم نشان دهیم. سپس با انتخاب هر زبان در ComboBox، محتوای Button‌ها بر اساس زبان انتخاب شده تغییر کند.
برای سهولت کار، نام فایل‌ها را به گونه ای انتخاب کردیم که بتوانیم ساده‌تر به این هدف برسیم. نام هر فایل از سه بخش تشکیل شده است:
Culture_[standard culture notation]_[display name for this culture].dll
یعنی اگر فایل Culture_fa-IR_Farsi.dll را در نظر بگیریم، Culture نشان دهنده این است که این فایل مربوط به یک culture می‌باشد. fa-IR نمایش استاندارد culture برای کشور ایران و زبان فارسی است و Farsi هم مقداری است که می‌خواهیم در ComboBox برای این زبان نمایش داده شود.
پوشه ای با نام Languages در کنار فایل اجرایی برنامه اصلی ایجاد کنید و فایل Culture_fa-IR_Farsi.dll را درون آن کپی کنید. تصمیم داریم همه dll‌های مربوط به زبان‌ها را داخل این پوشه قرار دهیم تا مدیریت آن‌ها ساده‌تر شود. 
برای مدیریت بهتر فایل‌های مربوط به زبان‌ها یک کلاس با نام CultureAssemblyModel خواهیم ساخت که هر instance از آن نشانگر یک فایل زبان خواهد بود. یک کلاس با این نام به پروژه اضافه کنید و property‌های زیر را در آن تعریف نمایید:

public class CultureAssemblyModel
    {
        //the text will be displayed to user as language name (like Farsi)
        public string DisplayText { get; set; }
        //name of .dll file (like Culture_fa-IR_Farsi.dll)
        public string Name { get; set; }
        //standar notation of this culture (like fa-IR)
        public string Culture { get; set; }
        //name of resource dictionary file inside the loaded .dll (like Culture_fa-IR.xaml)
        public string XamlFileName { get; set; }
    }
اکنون باید لیست culture‌های موجود را از داخل پوشه languages خوانده و نام آنها را در ComboBox نمایش دهیم.
برای خواندن لیست culture‌های موجود، لیستی از CultureAssmeblyModel‌ها ایجاد کرده و با استفاده از متد LoadCultureAssmeblies، آن را پر می‌کنیم.

//will keep information about loaded assemblies
public List<CultureAssemblyModel> CultureAssemblies { get; set; }
 
//loads assmeblies in languages folder and adds their info to list
 void LoadCultureAssemblies()
 {
      //we should be sure that list is empty before adding info (do u want to add some cultures more than one? of course u dont!)
      CultureAssemblies.Clear();
      //creating a directory represents applications directory\languages
      DirectoryInfo dir = new DirectoryInfo(System.IO.Path.GetDirectoryName(Assembly.GetExecutingAssembly().Location) + "\\languages");
      //getting all .dll files in the language folder and its sub dirs. (who knows? maybe someone keeps each culture file in a seperate folder!)
      var assemblies = dir.GetFiles("*.dll", SearchOption.AllDirectories);
      //for each found .dll we will create a model and set its properties and then add to list  for (int i = 0; i < assemblies.Count(); i++)
      {
string name = assemblies[i].Name;
  CultureAssemblyModel model = new CultureAssemblyModel() { DisplayText = name.Split('.', '_')[2], Culture = name.Split('.', '_')[1], Name = name  , XamlFileName =name.Substring(0, name.LastIndexOf(".")) + ".xaml" }; CultureAssemblies.Add(model); } }
پس از دریافت اطلاعات culture‌های موجود، زمان نمایش آن‌ها در ComboBox است. این کار بسیار ساده است، تنها کافی است ItemsSource آن را با لیستی از CultureAssmeblyModel‌ها که ساختیم، مقدار دهی کنیم.

comboboxLanguages.ItemsSource = CultureAssemblies;
البته لازم به ذکر است که برای نمایش فقط نام هر CultureAssemblyModel در ComboBox، باید ItemTemplate مناسبی برای ComboBox ایجاد کنیم. در مثال ما ItemTemplate به شکل زیر خواهد بود:

<ComboBox HorizontalAlignment="Left" Margin="10" VerticalAlignment="Top" MinWidth="100" Name="comboboxLanguages">
            <ComboBox.ItemTemplate>
                <DataTemplate>
                    <Label Content="{Binding DisplayText}"/>
                </DataTemplate>
            </ComboBox.ItemTemplate>
</ComboBox>
توجه داشته باشید که با وجود اینکه فقط نام را در ComboBox نشان می‌دهیم، اما باز هم هر آیتم از ComboBox یک instance از نوع CultureAssemblyModel می‌باشد.

در مرحله بعد، قرار است متدی بنویسیم که اطلاعات زبان انتخاب شده را گرفته و با جابجایی ResourceDictionary ها، زبان برنامه را تغییر دهیم.
متدی با نام LoadCulture در کلاس App ایجاد می‌کنیم که یک CultureAssemblyModel به عنوان ورودی دریافت کرده و ResourceDictionary داخل آن را load می‌کند و آن را با ResourceDictionary فعلی موجود در App.xaml جابجا می‌نماید.
با این کار، Button هایی که قبلا مقدار Content خود را از Resource‌های موجود دریافت می‌کردند، اکنون از Resource‌های جابجا شده خواهند گرفت و به این ترتیب زبان انتخاب شده بر روی برنامه اعمال می‌شود.

//loads selected culture
 public void LoadCulture(CultureAssemblyModel culture)
 {
     //creating a FileInfo object represents .dll file of selected cultur
     FileInfo assemblyFile = new FileInfo("languages\\" + culture.Name);
     //loading .dll into memory as a .net assembly
     var assembly = Assembly.LoadFile(assemblyFile.FullName);
     //getting .dll file name
     var assemblyName = assemblyFile.Name.Substring(0, assemblyFile.Name.LastIndexOf("."));
     //creating string represents structure of a pack uri (something like this: /{myassemblyname;component/myresourcefile.xaml}
     string packUri = string.Format(@"/{0};component/{1}", assemblyName, culture.XamlFileName);
     //creating a pack uri
     Uri uri = new Uri(packUri, UriKind.Relative);
     //now we have created a pack uri that represents a resource object in loaded assembly
     //and its time to load that as a resource dictionary (do u remember that we had resource dictionary in culture assemblies? don't u?)
     var dic = Application.LoadComponent(uri) as ResourceDictionary;
     dic.Source = uri;
     //here we will remove current merged dictionaries in our resource dictionary and add recently-loaded resource dictionary as e merged dictionary
     var mergedDics = this.Resources.MergedDictionaries;
     if (mergedDics.Count > 0)
          mergedDics.Clear();
     mergedDics.Add(dic);
 }
برای ارسال زبان انتخاب شده به این متد، باید رویداد SelectionChanged را برای ComboBox مدیریت کنیم:

void comboboxLanguages_SelectionChanged(object sender, SelectionChangedEventArgs e)
 {
     var selectedCulture = (CultureAssemblyModel)comboboxLanguages.SelectedItem;
     App app = Application.Current as App;
     app.LoadCulture(selectedCulture);
 }

کار انجام شد!
از مزیت‌های این روش می‌توان به WPF-Native بودن، سادگی در پیاده سازی، قابلیت load کردن هر زبان جدیدی در زمان اجرا بدون نیاز به کوچک‌ترین تغییر در برنامه اصلی و همچنین پشتیبانی کامل از نمایش زبان‌های مختلف از جمله فارسی اشاره کرد. 





مطالب
پیاده سازی PWA در Angular
امروزه طراحی اپلیکیشن‌های موبایل بخش زیادی از جامعه را در برگرفته است و روز به روز در حال توسعه میباشند. موازی با رشد روز افزون و نیاز بیشتر به این اپلیکیشن‌ها فریمورک‌های زیادی نیز  ابداع شده اند. از جمله این فریم ورک‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

Ionic  , react native , flutter , xamarin ….

دیگر لازم نیست برای طراحی اپلیکیشن خود حتما از زبان‌های native  استفاده کنید. بیشتر فریم ورک‌های معرفی شده جاوا اسکریپتی میباشند.

 
مزایای نوشتن یک اپلیکیشن با  فریم ورک‌ها:

1-  نوشتن کد به مراتب آسانتر است.
۲- چون اکثر فریم ورک‌ها، فریم ورک‌های جاوا اسکریپتی هستند، سرعت بالایی هنگام run کردن برنامه دارند ولی در build آخر و خروجی نهایی بر روی پلتفرم، این سرعت کندتر می‌شود.
۳- cossplatform بودن. با طراحی یک اپلیکیشن برای یک پلتفرم می‌توان همزمان برای پلتفرم‌های دیگر خروجی گرفت.


معایب:

۱- برنامه نویس را محدود  میکند.
۲- سرعت اجرای پایینی دارد.
۳- حجم برنامه به مراتب بالاتر میباشد.
۴- از منابع سخت افزاری بیشتری استفاده می‌کند.

اگر شما هم میخواهید از فریم ورک‌ها برای طراحی اپلیکیشن استفاده کنید در اینجا  می‌توانید اطلاعات بیشتری را درباره هر کدام از فریم ورک‌ها ببینید. هر کدام از این فریم ورک‌ها دارای مزایا معایب و همچنین رزومه کاری خوب می‌باشند. بیشتر فریم ورک‌های بالا در رندر آخر، همان کد native را تولید می‌کنند؛ مثلا اگر برنامه‌ای را با react native بنویسید، میتوانید همان برنامه را بر روی اندروید استودیو و کد native بالا بیارید. توضیحات  بالا مقایسه فریم ورک‌های Cross Platform با زبان‌های native بود. اما در این مقاله قصد آشنایی با تکنولوژی جدیدی را داریم که شما را قادر می‌سازد یک وب اپلیکیشن را با آن طراحی کنید.


 pwa چیست؟

pwa مخفف Progressive Web Apps است و یک تکنولوژی برای طراحی وب اپلیکیشن‌های تحت مرورگر میباشد. شما با pwa میتوانید اپلیکیشن خود را بر روی پلتفرم‌های مختلفی اجرا کنید، طوری که کاربران متوجه نشوند با یک صفحه‌ی وبی دارند کار میکنند. شاید شما هم فکر کنید این کار را هم میتوان با html ,css و responsive کردن صفحه انجام داد! ولی اگر بخواهید کاربر متوجه استفاده‌ی از یک صفحه‌ی وبی نشود، باید حتما از pwa استفاده کنید! برای مثال یک صفحه‌ی وبی معمولی حتما باید در بستر اینترنت اجرا شود، ولی با pwa با یکبار وصل شدن به اینترنت و کش کردن داده‌ها، برای بار دوم دیگر نیازی به اینترنت ندارد و میتواند به صورت offline  کار کند. شما حتی با pwa می‌توانید اپلیکیشن را در background اجرا کنید و notification ارسال کنید.


مزیت pwa

۱- یکی از مزیت‌های مهم pwa، حالت offline آن میباشد که حتی با قطع اینترنت، شما میتوانید همچنان با اپلیکیشن کار کنید.
۲- با توجه به اینکه شما در حقیقت با یک صفحه‌ی وبی کار میکنید، دیگر نیازی به دانلود و نصب ندارید.
۳- امکان به‌روز رسانی کردن، بدون اعلام کردن نسخه جدید.
۴- از سرعت بسیار زیادی برخوردار است.
۵- چون pwa از پروتکل https استفاده می‌کند، دارای امنیت بالایی میباشد.


معایب

۱- محدود به مرورگر می‌باشد.
۲- هرچند امروزه اکثر مرورگر‌ها pwa را پشتیبانی میکنند، ولی در بعضی از مرورگر‌ها و مرورگر‌های با ورژن پایین، pwa پشتیبانی نمیشود.
3- نمیتوان یک برنامه‌ی مبتنی بر os را نوشت و محدود به مرورگر میباشد


چند نکته درباره pwa

1- برای pwa  لزومی ندارد حتما از فریم ورک‌های spa استفاده کنید. شما از هر فریم ورک Client Side ای می‌توانید استفاده کنید.
۲- چون صفحات شما در پلتفرم‌های مختلف و با صفحه نمایش‌های مختلفی اجرا می‌شود، باید صفحات به صورت کاملا responsive شده طراحی شوند.
۳- باید از پروتکل https استفاده کنید.

ما در این مقاله از فریم ورک angular  استفاده  خواهیم کرد.

قبل از شروع، با شیوه کار pwa آشنا خواهیم شد. یکی از قسمت‌های مهم  Service Worker ،pwa میباشد که از جمله کش کردن، notification فرستادن و اجرای پردازش‌ها در پس زمینه را بر عهده دارد.


با توجه به شکل بالا، Service Worker مانند یک لایه‌ی نرم افزاری مابین کلاینت و سرور قرار دارد که درخواست‌های داده شده از کلاینت را در صورت اتصال به اینترنت، ارسال کرده و مجددا response را برگشت میدهد‌. اگر به هر دلیلی اینترنت قطع باشد، درخواست به صورت آفلاین به کش مرورگر که توسط proxy ساخته شده است، فرستاده میشود و response را برگشت میدهد.


چند نکته  در رابطه با Service Worker

- نباید برای  نگهداری داده global از Service Worker استفاد کرد. برای استفاده از داده‌های Global میتوان از Local Storage یا IndexedDB استفاده کرد.
- service worker  به dom دسترسی ندارند.


 سناریو

 قبل از شروع، سناریوی پروژه را تشریح خواهیم کرد. رکن اصلی یک برنامه‌ی وب، UI آن میباشد و قصد داریم کاربران را متوجه کار با یک صفحه‌ی وبی نکنیم. قالبی که ما در این مثال در نظر گرفتیم خیلی شبیه به یک اپلیکیشن پلتفرم اندرویدی میباشد. یک کاربر با کشیدن منوی کشویی میتواند گزینه‌های خود را انتخاب نمایند. اولین گزینه‌ای که قصد پیاده سازی آن را داریم، ثبت کاربران میباشد. بعد از ثبت کاربران در یک Component جدا، کاربران را در یک جدول نمایش خواهیم داد.


 قبل از شروع لازم است به چند نکته زیر توجه کرد

1-  سرویس crud را به صورت کامل در پروژه قرار خواهیم داد، ولی چون از حوصله‌ی مقاله خارج است، فقط ثبت کاربران و نمایش کاربران را پیاده سازی خواهیم کرد.
2 - هر اپلیکیشنی قطعا نیاز به یک وب سرویس دارد که واسط بین دیتابیس و اپلیکیشن باشد. ولی ما چون در این مثال به عنوان front end کار قصد طراحی  اپلیکیشن را داریم، برای حذف back end از firebase استفاده خواهیم کرد و مستقیما از انگولار به دیتابیس firebase کوئری خواهیم زد.


 شروع به کار

پیش نیاز‌های یک پروژه‌ی انگیولاری را بر روی سیستم خود فراهم کنید. ما در این مثال از یک template آماده انگیولاری استفاده خواهیم کرد. پس برای اینکه با جزئیات و طراحی ui درگیر نشویم، از لینک github پروژه را دریافت کنید.
سپس وارد root پروژه شوید و با دستور زیر پکیج‌های پروژه را نصب کنید:
 npm install
پس از نصب پکیج‌ها، با دستور ng serve، پروژه را اجرا کنید.

پس از اجرا باید خروجی بالا را داشته باشید. می‌خواهیم یکی از قابلیت‌های pwa را بررسی کنیم. بر روی صفحه کلیک راست کرده و وارد inspect شوید. وارد تب Application  شوید و Service Worker را انتخاب کنید.
 


قبل از اینکه کاری را انجام دهید، چند بار صفحه را refresh کنید! صفحه بدون هیچ تغییری refresh میشود. اینبار گزینه‌ی offline را فعال کنید و مجددا صفحه را refresh کنید.
این بار صفحه No internet به معنی قطع بودن اینترنت نمایش داده میشود و شما دیگر نمی‌توانید بر روی اپلیکیشن خود فعالیتی داشته باشید! 


نصب pwa  بر روی پروژه

برای اضافه کردن pwa به پروژه وارد ریشه‌ی پروژه شوید و دستور زیر را وارد کنید:
 ng add @angular/PWA
پس از  اجرای دستور بالا، تغییراتی در پروژه لحاظ میشود از جمله در فایل‌هایindex.html,app-module,angular.json، همچنین یک پوشه‌ی جدید به نام icons در assets و دو فایل جیسونی زیر به روت پروژه اضافه شده‌اند:
 Manifest.json : اگر محتویات فایل را مشاهده کرده باشید، شامل تنظیمات فنی وب اپلیکیشن می‌باشد؛ از جمله Home Screen Icon و نام وب اپلیکیشن و سایر تنظیمات دیگر.
 Nsgw-config.json : این فایل نسبت به فایل manifest فنی‌تر میباشد و بیشتر به کانفیگ مد آفلاین و کش کردن مرتبط میشود. در ادامه با این فایل بیشتر کار داریم.

بعد از نصب pwa  بر روی پروژه، همه تنظیمات به صورت خودکار انجام می‌شود. البته می‌توانید تنظیمات مربوط به کش کردن داده‌ها را به صورت پیشرفته‌تر کانفیگ کنید.


  اجرا کردن وب اپلیکیشن

 برای اجرا کردن و نمایش خروجی از وب اپلیکیشن، ابتدا باید از پروژه build گرفت. با استفاده از دستور زیر از پروژه خود build بگیرید:
 ng build -- prod
سپس  با دستور زیر وارد پوشه‌ای که فایل‌های Build  شده در آن قرار دارند، شوید:
 cd dist/Web Application  Pwa
بعد با دستور زیر برنامه را اجرا کنید:
 Http-server -o
اگر چنانچه با دستور بالا به خطا برخوردید، با دستور زیر پکیج npm آن را نصب کنید:
 npm i http-server
اگر تا به اینجای کار درست پیش رفته باشید، پروژه را بدون هیچ تغییری مشاهده خواهیم کرد. inspect گرفته و وارد تب Application شوید. اینبار گزینه‌ی offline را فعال کنید و مجددا صفحه را refresh کنید! اینبار برنامه بدون هیچ مشکلی کار میکند. حتی شما میتوانید در کنسول، برنامه را به صورت کامل stop کنید.


برسی فایل Nsgw-config.json 

وارد فایل Nsgw-config.json شوید: 

"$schema": "./node_modules/@angular/service-worker/config/schema.json",
  "index": "/index.html",
  "assetGroups": [
    {
      "name": "app",
      "installMode": "prefetch",
      "resources": {
        "files": [
          "/favicon.ico",
          "/index.html",
          "/*.css",
          "/*.js"
        ]
      }
    }, {
      "name": "assets",
      "installMode": "lazy",
      "updateMode": "prefetch",
      "resources": {
        "files": [
          "/assets/**",
          "/*.(eot|svg|cur|jpg|png|webp|gif|otf|ttf|woff|woff2|ani)"
        ]
      }

    }
  ],
  "dataGroups": [
    {
      "name": "api-performance",
      "urls": [
        "https://api/**"
      ],
      "cacheConfig": {
        "strategy": "performance",
        "maxSize": 100,
        "maxAge": "3d"
      }
    }
  ]
}
 این فایل مربوط به کش کردن داده‌ها میباشند و میتواند شامل چند object زیر باشد. مهمترین آنها را بررسی خواهیم کرد:
  ۱- assetGroups : کش کردن اطلاعات مربوط به اپلیکیشن
  ۲- Index : کش کردن  فایل مربوط به index.html
  ۳-  assetGroups : کش کردن فایل‌های مربوط به asset، شامل فایل‌های js، css  و  غیره
  ۴- dataGroups : این object مربوط به وقتی است که برنامه در حال اجرا است. میتوان داده‌های در حال اجرای اپلیکیشن را کش کرد. داده‌ی در حال اجرا میتواند شامل فراخوانی apiها باشد. برای مثال فرض کنید شما در حالت کار کردن online با اپلیکیشن، لیستی از اسامی کاربران را از api گرفته و نمایش میدهید. وقتی دفعه‌ی بعد در حالت offline  اپلیکیشن را باز کنیم، اگر api را کش کرده باشیم، اپلیکیشن داده‌ها را از کش فراخوانی میکند. این عمل درباره post کردن داده‌ها هم صدق میکند.

خود dataGroups شامل چند object زیر میباشد:
  ۱- name :  یک نام انتخابی برای Groups  میباشد.
 ۲- urls  : شامل آرایه‌ای از آدرس‌ها میباشد. میتوان آدرس یک دومین را همراه با کل apiها به صورت زیر کش کرد:
"https://api/**"
۳- cacheConfig  : که شامل
  ۱- maxSize  : حداکثر تعداد کش‌های مربوط به Groups .
  ۲- maxAge  : حداکثر  lifetime مربوط به کش.
  ۳- strategy  : که میتواند یکی از مقادیر freshness به معنی Network-First یا performance  به معنی Cache-First باشد.


 پیاده سازی پیغام نمایش به‌روزرسانی جدید وب اپلیکیشن

در اپلیکیشن‌های native  وقتی به‌روزرسانی جدیدی برای app اعلام میشود، در فروشگاهای اینترنتی پیغامی مبنی بر به‌روزرسانی جدید app برای کاربران ارسال میشود که کاربران میتوانند app خود را به‌روزرسانی کنند. ولی در pwa تنها با یک رفرش صفحه میتوان اپلیکیشن را به جدیدترین امکانات به‌روزرسانی کرد! برای اینکه بتوانیم با هر تغییر، پیغامی را جهت به‌روزرسانی نسخه یا هر  پیغامی دیگری را نمایش دهیم، از کد زیر استفاده میکنم:
if(this.swUpdate.isEnabled)
    {
      this.swUpdate.available.subscribe(()=> {

        if(confirm("New Version available.Load New Version?")){
          window.location.reload();
        }
      })
    }


وصل شدن به دیتابیس

برای اینکه بتوانیم یک وب اپلیکیشن کامل را طراحی کنیم، قطعا نیاز به دیتابیس داریم. برای دیتابیس از firebase استفاده میکنیم. قبل از شروع، وارد سایت firebase  شوید. پس از لاگین، بر روی Add Project کلیک کنید. بعد از انتخاب نام مناسب، create Project را انتخاب کنید. ساختار دیتابیس‌های firebase  شبیه nosqlها می‌باشد و بر پایه‌ی json کار میکنند. پس از ساخت پروژه و دریافت کد جاواسکریپتی زیر شروع به طراحی فیلد‌های دیتابیس خواهیم کرد.


در منوی سمت چپ، بر روی database کلیک کنید و یک دیتابیس را در حالت test mode  ایجاد نماید. سپس یک collection را به نام user ایجاد کرده و فیلد‌های زیر را به آن اضافه کنید:
Age :number
Fullname :string
Mobile : string
مرحله‌ی بعد، config پروژه‌ی انگیولاری میباشد. وارد  vscode شوید و با دستور زیر پکیج firebase را اضافه کنید:
  npm install --save firebase @angular/fire
سپس وارد appmodule شوید و آن‌را به صورت زیر کانفیگ کنید:

@NgModule({
  declarations: [AppComponent, RegisterComponent,AboutComponent, UserListComponent],
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    HttpClientModule,
    HttpClientModule,
    SharedModule,
    AppRoutingModule,
    AngularFireModule.initializeApp(environmentFirebase.firebase),
    AngularFireDatabaseModule,
    ServiceWorkerModule.register('ngsw-worker.js', { enabled: environment.production }),
  ],
  providers: [FirebaseService],
  bootstrap: [AppComponent]
})
export class AppModule {}
خط ۱۰ مربوط به pwa است که هنگام نصب pwa اضافه شده‌است و خط ۸ و مربوط به apiKey فایربیس میباشد. می‌شود گفت environmentFirebase.firebase شبیه  connection string می‌باشد که به صورت زیر کانفیگ شده است:
export const environment ={
   production: true,
   firebase: {
     apiKey: "AIz×××××××××××××××××××××××××××××××××8",
     authDomain: "pwaangular-6c041.firebaseapp.com",
     databaseURL: "https://pwaangular-6c041.firebaseio.com",
     projectId: "pwaangular-6c041",
     storageBucket: "pwaangular-6c041.appspot.com",
     messagingSenderId: "545522081966"
   }

}

FirebaseService در قسمت providers مربوط به سرویس crud میباشد. اگر وارد فایل مربوطه شوید، چند عمل اصلی به صورت زیر در آن پیاده سازی شده است:

import { Injectable } from '@angular/core';
import { Observable } from 'rxjs';
import * as firebase from 'firebase';
import { AngularFireDatabase } from '@angular/fire/database';
import { HttpClient } from '@angular/common/http';
import { map } from 'rxjs/operators';
import { ThrowStmt } from '@angular/compiler';
@Injectable({
  providedIn: 'root'
})
export class FirebaseService {

  ref = firebase.firestore().collection('users');
  constructor(public db: AngularFireDatabase,public _http:HttpClient) { 
 
  }

  getUsers(): Observable<any> {
    return new Observable((observer) => {
      this.ref.onSnapshot((querySnapshot) => {
        let User = [];
        querySnapshot.forEach((doc) => {
          let data = doc.data();
          User.push({
            key: doc.id,
            fullname: data.fullname,
            age: data.age,
            mobile: data.mobile
          });
        });
        observer.next(User);
      });
    });
  }

  getUser(id: string): Observable<any> {
    return new Observable((observer) => {
      this.ref.doc(id).get().then((doc) => {
        let data = doc.data();
        observer.next({
          key: doc.id,
          title: data.title,
          description: data.description,
          author: data.author
        });
      });
    });
  }

  postUser(user): Observable<any> {
    return new Observable((observer) => {
      
      this.ref.add(user).then((doc) => {
        observer.next({
          key: doc.id,
        });
      });
    });
  }

  updateUser(id: string, data): Observable<any> {
    return new Observable((observer) => {
      this.ref.doc(id).set(data).then(() => {
        observer.next();
      });
    });
  }

  deleteUser(id: string): Observable<{}> {
    return new Observable((observer) => {
      this.ref.doc(id).delete().then(() => {
        observer.next();
      });
    });
  }

getDataOnApi(){
  return this._http.get('https://site.com/api/General/Getprovince')
  .pipe(
      map((res: Response) => {
return res;

      })
  );
}

getOnApi(){
  return  this._http.get("https://site.com/api/General/Getprovince",).pipe(
    map((response:any) => {
       
return  response
    } )
    );
}
}
اگر دقت کرده باشید، خیلی شبیه به کد نویسی سمت سرور میباشد.

با دستورات زیر میتوانید مجددا پروژه را اجرا کنید:
ng build --prod
cd dist/Pwa-WepApp
Http-server -o


تست وب اپلیکیشن بر روی پلتفرم‌های مختلف

برای اینکه بتوانیم خروجی وب اپلیکیشن را بر روی پلتفرم‌های مختلفی تست کنیم، میتوانیم آن را آپلود کرده و مثل یک سایت اینترنتی، با وارد کردن دومین، وارده پروژه شد. ولی کم هزینه‌ترین راه، استفاده از ابزار ngrok میباشد. میتوانید توسط این مقاله پروژه خودتان در لوکال بر روی https سوار کنید.

نکته! توجه کنید apiهای مربوط به firebase را نمیتوان کش کرد.


کد‌های مربوط به این قسمت را میتوانید از این repository دریافت کنید .
مطالب
مروری بر کتابخانه ReactJS - قسمت سوم - کامپوننت‌های React

همانطور که در قسمت اول گفته شد، اجزای رابط کاربری (تگ‌های HTML) در کتابخانه‌ی React به عنوان کامپوننت‌ها (مؤلفه‌های جزء)  شناخته میشوند. React تگ‌ها را به عنوان اجزایی مستقل و با وضعیتی مشخص در حافظه میشناسد. دلایل ارزشمند بودن این روش در ادامه بررسی میشود.


خوانایی بهتر (Readability) 

React میتواند تگ‌های یگانه یا مخلوطی از تگ‌های به هم مرتبط را در پس زمینه ساخته و با یک نام واحد (کامپوننت) به HTML DOM ارسال کند. یعنی اگر جایی یک کامپوننت صدا زده شود، تگ یا تگ‌های مرتبط به آن کامپوننت را به عنوان خروجی خواهیم داشت. همانطور که میشود تگ‌های مختلف را به صورت تو در تو استفاده کرد، کامپوننت‌ها را هم میشود به همین روش فراخوانی کرد. در مثال زیر روش صدا زدن چند کامپوننت و تگ‌هایی را که ارائه میدهد، داریم. 

     // Components in a JavaScript file.
    <clickableImage href="http://google.com" src="google.png" />
    <LinksContainer>
        <LinksList>
            <clickableImage href="http://yahoo.com" src="yahoo.png" />
        </LinksList>
    </LinksContainer>

    <!--Output in HTML DOM-->
    <a href="http://google.com">
        <img src="google.png" />
    </a>
    <div>
        <div>
            <ul>
                <li>
                    <a href="http://google.com">
                        <img src="google.png" />
                    </a>
                </li>
            </ul>
        </div>
    </div>

در قسمت کامپوننت‌ها می‌بینیم که چطور کامپوننت‌ها یکبار به صورت تکی و یک بار به صورت تو در تو اجرا میشوند. خروجی در قسمت Output واضح است که با نام کامپوننت‌ها هماهنگی دارد. با این مثال چند مورد مشخص میشود.

  1. به هر کامپوننت قبلا گفته شده چه تگ‌هایی را باید ایجاد کند. در نتیجه با هر بار فراخوانی در هر مکان، تگ یا تگ‌هایی که به آن معرفی شده را می‌سازد. 
  2. هر کامپوننت میتواند مقادیری را به عنوان ورودی دریافت کند و آنها را به تگ‌ها در خروجی اعمال کند. در مثال بالا href و src در فراخوانی‌های مختلف، مقادیر متفاوتی را به خروجی میفرستند.
  3. با انتخاب نام مناسب برای کامپوننت‌ها، بدون آنکه بدانیم چطور ساخته شده‌اند میتوانیم حدس بزنیم چه تگ‌هایی را خواهند ساخت و این دلیلی است که خوانایی برنامه افزایش میابد.
  4. دلیل دیگر که باعث خوانایی برنامه میشود، این است که هر یک از این کامپوننت‌ها میتوانند تگ‌های زیادی را یک جا بسازند که این کار منجر به کم شدن مقدار کد برنامه میشود. برنامه هر چه کم کدتر، با خوانایی بیشتر! 


قابلیت استفاده مجدد 

در ادامه وقتی با روش ساخت کامپوننت‌ها آشنا شدیم، متوجه میشویم که کامپوننت‌ها چیزی بیشتر از یک تابع نیستند. وقتی نام یک کامپوننت را فراخوانی کنیم در واقع یک تابع را اجرا میکنیم، به آن پارامتر ورودی را میدهیم و از آن خروجی میگیریم. میدانیم که توابع را میشود یکبار ساخت و چندبار استفاده کرد. بخصوص اگر این توابع به متغیرهای سراسری و سایر توابع وابسته نباشند و به صورت مستقل عمل کنند، میشود آنها را به برنامه‌های دیگر هم انتقال داد.  


نحوه ساخت یک کامپوننت در React 

در React به سه روش میشود کامپوننت‌ها را ایجاد کرد. در روش اول توضیحات زیاد خواهند بود، اما در دو روش بعدی فقط نکات کلیدی گفته خواهد شد.    


Stateless function components 

میخواهیم یک منو از نوشیدنی‌ها را با استفاده از کامپوننت‌ها نمایش دهیم. در یک فایل جاوااسکریپت کدهای زیر را وارد کنید. در ادامه هر بخش توضیح داده خواهد شد. 

var hotDrinks = [
    { item: "Tea", price: "7000" },
    { item: "Espresso", price: "10000" },
    { item: "Hot Chocolate", price: "12000" }
];
var MenuItem = function (props) {
    return (
        <li className="list-group-item">
            <span className="badge">{props.price}</span>
            <p>{props.item}</p>
        </li>
    )
};
var Menu = function (props) {
    return (
        <div className="row">
            <div className="col-md-4">
                <ul className="list-group">
                    {props.data.map(item => <MenuItem {...item} />)}
                </ul>
            </div>
        </div>
    )
};

ReactDOM.render(
    <Menu data={hotDrinks} />,
    document.getElementById("reactTestContainer")
)

  1. فرض میکنیم که لیست نوشیدنی‌ها و قیمت آنها را به فرمتی که می‌بینید از سرور دریافت کرده‌ایم. (hotDrinks)
  2. شیء MenuItem یک تابع بدون نام را اجرا میکند. از دیدگاه React این تابع یک کامپوننت است. کامپوننت با هر بار فراخوانی مقادیری را برای یک نوشیدنی و قیمت آن، دریافت میکند.کامپوننت به عنوان خروجی یک تگ <li>، پر شده با مقادیر ورودی را بازگشت میدهد. 
  3. شیء Menu یک تابع بدون نام را اجرا میکند. از دید React این تابع یک کامپوننت است. کامپوننت با هر بار فراخوانی، مجموعه‌ای از نوشیدنی‌ها و قیمت آنها را دریافت میکند. متد map به کمک یک Arrow Function آرایه‌ای از کامپوننت MenuItem ایجاد میکند که به ازای هر عضو ایجاد شده، یکبار MenuItem اجرا میشود. هر عضو (item) دارای یک نام نوشیدنی و قیمت آن است. سه نقطه در {…item} برای پر کردن جای خالی نیست! این عبارت یعنی اینکه مقادیر نام و قیمت را به صورت جداگانه (یعنی دو پارامتر مجزا) به کامپوننت MenuItem ارسال میکند. کامپوننت، به عنوان خروجی یک تگ <ul>، پر شده با آرایه‌ای از کامپوننت MenuItem را بازگشت میدهد.
  4. متد render از شیء ReactDOM وظیفه ساخت تگ‌های JSX واقع در کامپوننت‌ها را در HTML DOM به عهده دارد. پارامتر اول render، کامپوننت Menu است با ورودی داده‌های گرفته شده از سرور. همانطور که شرح داده شد، کامپوننت Menu با فراخوانی و به کمک داده‌های ورودی، کامپوننت MenuItem را پیاده‌سازی خواهد کرد. پارامتر دوم render، محلی است که تگ‌ها باید در آن ساخته شوند. مثلا یک تگ <div>
  5. در هر کدام از کامپوننت‌ها و در قسمت ReactDOM.render میشود از کامپوننت‌های دیگر به صورت تو در تو استفاده کرد. 


React.createClass 

React یک API درونی برای ایجاد کامپوننت‌ها، به نام createClass دارد. این تابع باید یک شیء پیکربندی درون خود داشته باشد که در آن و  بین دو آکولاد {} خواص و متدها تعریف می‌شوند. تابع createClass برای کار حداقل باید یک متد به نام render داشته باشد که در آن تگ‌های JSX را قرار میدهیم. کامپوننت MenuItem را که به صورت Stateless ساختیم، دوباره با createClass ایجاد میکنیم. 

var MenuItem = React.createClass({
    render: function () {
        return (
            <li className="list-group-item">
                <span className="badge">{this.props.price}</span>
                <p>{this.props.item}</p>
            </li>
        )
    }
});

برای خواندن مقادیر ورودی در این روش باید از this استفاده کنیم. بر اساس قواعد شیء گراییِ، MenuItem و Menu کلاس هستند و هر بار در ReactDOM.render کامپوننت Menu را به HTML DOM ارسال میکنیم. یک نمونه از این کلاس ساخته میشود و کلاس Menu، نمونه‌هایی از کلاس MenuItem را میسازد. this به نمونه‌ی ساخته شده از یک کلاس اشاره دارد. 


React.Component 

در روش آخر با استفاده از extend، از کلاس React.Component ارث بری میکنیم و کامپوننت را می‌سازیم. مفاهیم کلاس و ارث بری در جاوااسکریپ را میشود از اینجا یاد گرفت. مجددا MenuItem را با  این روش ایجاد میکنیم. 

class MenuItem extends React.Component {
    render() {
        return (
            <li className="list-group-item">
                <span className="badge">{this.props.price}</span>
                <p>{this.props.item}</p>
            </li>
        );
    }
}

همانطور که می‌بینید بین دو روش React.Component و React.createClass تفاوتی جز در syntax آنها نیست. در اینجا از سایر امکانات کلاس در جاوااسکریپت مثل سازنده کلاس میشود استفاده کرد. کامپوننت‌ها در React میتوانند کاری بیشتر از ساخت تگ‌ها در HTML DOM را انجام دهند. در قسمت بعد به قابلیت مهم حفظ و دنبال کردن تغییرات در وضعیت کامپوننت‌ها می‌پردازیم.

مطالب
بررسی خطاهای متداول عملیات Migration در حین به روز رسانی پروژه‌های EF Code First

1. شاید یکی از آزاردهنده‌ترین مشکلات، برخورد با پیغام‌های خطا، هنگام عملیات migration باشد. یکی از ده‌ها نوع خطا، زمانی رخ می‌دهد که متد seed در حال اجراست. در این حالت هیچ نوع break-point ایی به کمک ما نخواهد آمد.

سوال ایجاست که آیا می‌توان این بخش را دیباگ نمود؟ بهترین راه حل، اجرای آپدیت از طریق متدها(یا اکشن ها) است.

فراخوانی migration بسیار ساده است. باید یک نمونه از کلاس Configuration را ساخته و در جایی از پروژه قرار دهیم و صد البته مطمئن باشیم که migration  فعال است. 

var configuration = new Configuration();
var migrator = new DbMigrator(configuration);
migrator.Update();

اگر بخواهید این تغییرات بر روی دیتابیسی با اسم و رسم انجام شود، از کد زیر بهره بگیرید: 

var configuration = new Configuration();
configuration.TargetDatabase = new DbConnectionInfo(
    "Server=MyServer;Database=MyDatabase;Trusted_Connection=True;", 
    "System.Data.SqlClient");
var migrator = new DbMigrator(configuration);
migrator.Update();
می‌توانید این کد را در ابتدای اکشن index در کنترلر Home قرار دهید و با قرار دادن Break-Point در بخش‌های مختلف متد Seed ، آن را بررسی کنید. 

2. خطای :

Duplicate type name within an assembly.

 معمولا بخاطر وجود break-point این مشکل رخ میدهد. یا break-pointهای درون seed را حذف کنید یا جای آنها را تغییر دهید.  [اینجا]

3. خطای : 

Validation failed for one or more entities. See 'EntityValidationErrors' property for more details.

این مشکل میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. کد درون متد seed را داخلtry/catch قرا ر دهید و علت آن را بررسی کنید:

                try
                {
                    var user = new ApplicationUser { UserName = "Admin", Phone = "09120000000", Email = "m@gmail.com" };
                    usermanager.Create(user, "09120000000");                                
                    usermanager.AddToRole(user.Id, "admin");
                }
                catch (DbEntityValidationException dbEx)
                {
                    foreach (var validationErrors in dbEx.EntityValidationErrors)
                    {
                        foreach (var validationError in validationErrors.ValidationErrors)
                        {
                            Trace.TraceInformation("Property: {0} Error: {1}", validationError.PropertyName, validationError.ErrorMessage);
                        }
                    }
                }

فراموش نکنید، seed را به کمک حالتی که در شماره 1 گفته شد اجرا کنید تا بتوانید از BreakPoint استفاده کنید.

4.خطای : 

More than one context type was found in the assembly 'Ex1_CodeFirst'

این خطا وقتی ظاهر میشود که چندین Context برای پروژه جاری داشته باشیم و ویژوال استودیو نتواند Context مورد نظر ما را تشخیص دهد. بهتر است هنگام اجرای migration نام context مورد نظر را بنویسیم (مثلا MyConfiguration نام کانتکست شماست) :

Update-Database -ConfigurationTypeName MyConfiguration
5.خطای : 

There is already an object named 'UserProfile' in the database.

یعنی مدل شما پس از اینکه جدولی با همین نام (در این جا به عنوان مثال UserProfile) از پیش موجود بوده، تغییر کرده است؛ پس migration آپدیت شدنی نیست. ابتدا این دستور را می‌نویسیم (پیش از آنکه تغییراتمان را روی کلاس مربوط به جدول UserProfile اعمال کنیم): 

Add-Migration Initial –IgnoreChanges
اینکار باعث می‌شود یک فایل خالی به نام InitialMigration ایجاد شود. حالا تنظیمات مورد نظر، اعم از تغییر نام یا اضافه کردن ستون خاص را به کلاس UserProfile اعمال کرده و دیتابیس را آپدیت میکنیم :
update-database –verbose

گاهی این مشکل زمانی پیش می‌آید که واقعا تغییری در جدول نامبرده انجام نداده‌ایم. در این حالت روش پله‌ای زیر را به کار می‌بریم: 
        • پاک کردن یا ریست کردن migration (در شماره 9 همین مقاله این کار در چند مرحله توضیح داده شده است. در مرحله سوم حتما از Add-Migration Initial –IgnoreChanges استفاده کنید)  
        • بعد از آپدیت دیتابیس باید فایل زیر دارای محتویات باشد  

محتویات این فایل دقیقا شرایط فعلی جدول شماست.
        • اگر این فایل ایجاد نشده است مراحل را تکرار کنید تا محتویات درون آن را ببینید.
        • حالا تغییری را در یکی از مدل‌های خود انجام دهید. احتمالا با مشکل آپدیت شدن مواجه میشوید و پیغام زیر را دوباره خواهید دید: 
There is already an object named 'UserProfile' in the database
        • جدولی را که پیغام خطا به آن اشاره کرده، در فایل فوق بیابید و محدوده create آن را کامنت کنید تا ساخته نشود. 
        • دیتابیس را آپدیت کنید، احتمالا پیغام خطای فوق برای جدول دیگری نمایش داده می‌شود. آن را هم کامنت کنید و دیتابیس را آپدیت کنید و اگر باز هم خطا بود مکانیزم بالا را تا جایی تکرار کنید که خطایی نبینید .
        • حالا جدولی را که تغییراتی در آن داده بودید، در دیتابیس چک کنید که تغییرات اعمال شده باشد.
        • هر آنچه را در فایل initial کامنت کرده بودید، از کامنت خارج کنید و دیتابیس را آپدیت کنید .
        • برای آزمایش، یک آیتم به یکی از مدل‌ها اضافه کنید و ببینید که migration درست کار می‌کند یا خیر.
6.  خطای : 

Unable to update database to match the current model because there are pending changes 
and automatic migration is disabled. Either write the pending model changes to a code-based 
migration or enable automatic migration. 
Set DbMigrationsConfiguration.AutomaticMigrationsEnabled to true to enable automatic migration.
You can use the Add-Migration command to write the pending model changes to a code-based migration.
همانطور که از متن این پیغام پیداست، یعنی شما AutomaticMigration را true  نکرده‌اید و اینکار را باید در فایل  Configuration.cs  در فولدر Migration انجام داد. 

7.خطای : 
Automatic migration was not applied because it would result in data loss.
این خط را در سازنده‌ی کلاس Configuration اضافه میکنیم :

   AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
8.خطای : 

Introducing FOREIGN KEY constraint 'FK_dbo.ProductProductGroups_dbo.ProductGroups_ProductGroupId' on table 
'ProductProductGroups' may cause cycles or multiple cascade paths. 
Specify ON DELETE NO ACTION or ON UPDATE NO ACTION, or modify other FOREIGN KEY constraints.
Could not create constraint or index. See previous errors.
خطای فوق وقتی رخ میدهد که دو جدول از یک طرف به هم وصل باشند و از طرف دیگر مشخصات ذکر نشده باشد.
9. راه حل برای خطاهای عجیبی که شاید نیاز به صرف زمان بیشتر برای کشف و برطرف کردن داشته باشند : 
بهتر نیست مایگریشن خود را از نو بسازید؟
روش به روز رسانی و بازسازی migration [اینجا ]:
- پاک کردن فولدر Migrations در پروژه
- پاک کردن جدولی به نام MigrationHistory_  در دیتابیس (ممکن است زیر مجموعه جدول‌های system باشد)
- اجرای دستور زیر کنسول پکیچ منیجر ویژوال استودیو :
 Enable-Migrations -EnableAutomaticMigrations -Force
- اجرای دستور زیر :
 Add-Migration Initial