مطالب
خلاصه‌ای از آغاز به کار با NHibernate

اگر شش یا هفت قسمت قبل را بخواهیم به صورت سریع مرور کنیم می‌توان به ویدیوی زیر مراجعه کرد:


در طی یک ربع، خیلی سریع به دریافت فایل‌های لازم، ایجاد یک پروژه جدید، افزودن ارجاعات لازم، استفاده از fluent NHibernate برای ساخت نگاشت‌ها و سپس استفاده از LINQ to NHibernate برای کوئری گرفتن از اطلاعات دیتابیس اشاره کرده است (که از این لحاظ کاملا به روز است).


مطالب
فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular - قسمت سوم - Data binding
در قسمت قبل، ساختار فرم ثبت اطلاعات کارمندان را تکمیل کردیم. در این قسمت قصد داریم این اطلاعات را در کامپوننت آن توسط data binding دریافت کنیم.


نقش ngModel در data binding

ngModel دایرکتیوی است که وجود آن سبب می‌شود تا Angular آن المان ورودی خاص را تحت نظر قرار دهد:
<!--no binding -->
<input name="firstname" ngModel>
در حالت تعریفی فوق، هیچگونه عملیات data binding ایی صورت نمی‌گیرد؛ اما Angular به علت وجود ngModel، از وجود این فیلد مطلع شده‌است. اما کامپوننت برنامه اطلاعات خاصی را دریافت نخواهد کرد.
برای رفع این مشکل می‌توان با data binding یک طرفه شروع کرد:
<!--one way binding -->
<input name="firstname" [ngModel]="firstName">
در اینجا از syntax ویژه‌ی property binding استفاده شده و ngModel داخل [] قرار گرفته‌است و به firstName تنظیم شده‌است. در این حالت Angular در کامپوننت متناظر با این قالب HTML ایی، به دنبال یک خاصیت عمومی به نام firstName می‌گردد و مقدار اولیه‌ی این فیلد را از آن دریافت می‌کند.
در حالت data binding یک طرفه، اگر کاربر اطلاعات فیلد firstname را در فرم برنامه تغییر دهد، این اطلاعات به خاصیت عمومی firstName منعکس نخواهد شد.
برای رفع این مشکل (در صورت نیاز)، می‌توان از data binding دو طرفه استفاده کرد:
<!--two way binding -->
<input name="firstname" [ngModel]="firstName"
(ngModelChange)="firstName=$event">
این حالت شبیه به حالت data binding یک طرفه است؛ با این تفاوت که رویدادگردانی ngModelChange نیز به آن اضافه شده‌است. در اینجا event$ به مقدار فیلد تغییر یافته اشاره می‌کند و آن‌را به firstName انتساب می‌دهد.
البته این حالت دو طرفه، syntax ساده شده‌ی زیر را که به banana in the box نیز معروف شده‌است (موز همان () است و جعبه به [] اشاره می‌کند)، نیز می‌تواند داشته باشد که بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد:
<!--two way binding -->
<input name="firstname" [(ngModel)]="firstName">


تعریف مدل فرم ثبت اطلاعات کارمندان

برای نگهداری اطلاعات فرم کارمندان، کلاس Employee را به ماژول Employee اضافه می‌کنیم:
 > ng g cl Employee/Employee
با این خروجی:
 installing class
  create src\app\Employee\employee.ts
سپس ساختار این کلاس را به نحو ذیل تکمیل خواهیم کرد که هر کدام از خواص آن، معادل یکی از المان‌های فرم است:
export class Employee {
  constructor(
    public firstName: string,
    public lastName: string,
    public isFullTime: boolean,
    public paymentType: string,
    public primaryLanguage: string
  ) {}
}
TypeScript این امکان را می‌دهد تا بتوان خواص عمومی را مستقیما در سازنده‌ی کلاس تعریف کرد. بنابراین در اینجا برای نمونه firstName هم یکی از آرگومان‌های سازنده‌ی کلاس کارمند است و هم یک خاصیت عمومی تعریف شده‌ی در آن. به علاوه در اینجا می‌توان به این خواص، مقادیر پیش فرضی را نیز انتساب داد تا در حین وهله سازی آن بتوان از تعریف اجباری یک سری از پارامترها صرفنظر کرد.

پس از آن، به فایل employee-register.component.ts مراجعه کرده و وهله‌ای از کلاس را به صورت یک خاصیت عمومی در اختیار قالب HTML ایی آن که فرم جاری را تشکیل می‌دهد، قرار می‌دهیم:
import { Employee } from "app/employee/employee";

export class EmployeeRegisterComponent implements OnInit {
  languages = ["Persian", "English", "Spanish", "Other"];
  model = new Employee("Vahid", "N", true, "FullTime", "Persian");
ابتدا کلاس کارمند import شده و سپس وهله‌ای از آن به نام model، به صورت یک خاصیت عمومی در اختیار قالب آن قرار گرفته‌است.


تغییر قالب فرم ثبت اطلاعات کارمندان برای اتصال به model

در ادامه، مرحله به مرحله قالب فرم جاری را جهت اتصال به شیء model فوق تغییر خواهیم داد:

اتصال به Text boxes

  <form #form="ngForm" novalidate>
    <div class="form-group">
      <label>First Name</label>
      <input type="text" class="form-control" name="firstName" [(ngModel)]="model.firstName">
    </div>

    <div class="form-group">
      <label>Last Name</label>
      <input type="text" class="form-control" name="lastName" [(ngModel)]="model.lastName">
    </div>
همانطور که مشاهده می‌کنید، اینبار ngModel خالی قسمت قبل را توسط syntax تکمیلی banana in the box به data binding دو طرفه تغییر داده‌ایم. به این ترتیب در ابتدای نمایش فرم، این دو فیلد، مقادیر اولیه نام و نام خانوادگی را از شیء model دریافت کرده و نمایش می‌دهند. به علاوه اگر فرم نیز تغییر کند، این اطلاعات به شیء model و خواص آن نیز منعکس می‌شوند.

برای بررسی این مورد، در پایان فرم جهت دیباگ data binding، اطلاعاتی را که در مدل داریم و همچنین اطلاعاتی را که Angular در حال نظارت بر آن‌ها است، به صورت json در صفحه درج می‌کنیم:
    <button class="btn btn-primary" type="submit">Ok</button>
  </form>
  Model: {{ model | json }}
  <br> Angular: {{ form.value | json }}
  <br> form.pristine: {{ form.pristine }}
برای مثال یکبار [()] را به [] تبدیل کنید و سپس سعی در تغییر مقادیر فرم نمائید. مشاهده می‌کنید هرچند این اطلاعات تحت نظارت Angular هستند، اما چون data binding به حالت یک طرفه تغییر کرده‌است، دیگر انعکاس آن‌ها، در Model مشاهده نمی‌شوند.


اتصال به Check boxes

    <div class="checkbox">
      <label>
            <input type="checkbox" name="is-full-time"
                   [(ngModel)]="model.isFullTime"> Full Time Employee
            </label>
    </div>
روش کار در اینجا نیز همانند قبل است. با استفاده از data binding دو طرفه، مقدار checkbox را به یک خاصیت عمومی boolean انتساب داده‌ایم و برعکس (زمانیکه فرم برای بار اول نمایش داده می‌شود، مقدار اولیه‌ی خود را از شیء model دریافت می‌کند).

اتصال به Radio buttons

    <label>Payment Type</label>
    <div class="radio">
      <label>
            <input type="radio" name="paymentType" value="FullTime" checked
                   [(ngModel)]="model.paymentType">
                Full Time
            </label>
    </div>
    <div class="radio">
      <label>
            <input type="radio" name="paymentType" value="PartTime"
                   [(ngModel)]="model.paymentType">
                Part Time
            </label>
    </div>
روش اتصال به radio buttons نیز بر اساس data binding دو طرفه‌است. فقط در اینجا دقیقا یک خاصیت مشخص، به چندین radio button متصل شده‌است و در نهایت در این گروه که بر اساس name هایی یکسان تشکیل شده‌است، یک مقدار انتخاب می‌شود و مقدار آن از ویژگی value المان متناظر دریافت می‌گردد.

اتصال به Drop downs

    <div class="form-group">
      <label>Primary Language</label>
      <select class="form-control" name="primaryLanguage" [(ngModel)]="model.primaryLanguage">
          <option *ngFor="let lang of languages">
             {{ lang }}
          </option>
      </select>
    </div>
در اینجا نیز ابتدا نامی به این المان انتساب داده شده‌است و سپس توسط data binding دو طرفه، خاصیت متناظری از مدل را به این المان متصل کرده‌ایم یا برعکس؛ زمانیکه این فرم برای اولین بار نمایش داده می‌شود، مقدار اولیه‌ی این فیلد بر اساس مقدار آن در شیء model تعیین می‌شود:



نحوه‌ی فراخوانی یک متد در حین data binding دو طرفه

همانطور که در ابتدای بحث نیز عنوان شد، data binding دو طرفه را به نحو دیگری نیز می‌توان تعریف کرد:

<div class="form-group">
            <label>First Name</label>
            <input type="text" class="form-control" name="firstName" 
                [ngModel]="model.firstName" 
                (ngModelChange)="firstNameToUpperCase($event)">
</div>
در اینجا بجای استفاده‌ی از syntax معروف banana in the box، از روش اتصال یک طرفه و سپس دریافت تغییرات از طریق یک رخدادگردان استفاده شده‌است. مزیت این روش امکان دسترسی همزمان به مقدار وارد شده‌ی توسط کاربر، در کامپوننت متناظر می‌باشد:
  firstNameToUpperCase(value: string) {
    if (value.length > 0)
      this.model.firstName = value.charAt(0).toUpperCase() + value.slice(1);
    else
      this.model.firstName = value;
  }
برای مثال در اینجا اگر کاربر حرف اول یک نام را با حروف کوچک وارد کند، توسط این متد به حرف بزرگ تبدیل شده و جایگزین می‌شود. این جایگزینی نیز بلافاصله در فرم منعکس خواهد شد.

در قسمت بعد مباحث اعتبارسنجی فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها را بررسی می‌کنیم.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-template-driven-forms-lab-03.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.
مطالب
راهکار لاگ متناسب با Cloud و On-Premise
Application Insights راهکار ارائه شده توسط Microsoft است که در سه بخش به ما کمک می‌کند تا سیستم لاگ مؤثر و کارآمدی داشته باشیم:

۱- متدهای پایه Log که به صورت دستی فراخوانی می‌شوند، مانند TrackEvent برای ثبت یک رویداد بیزینسی که این متدها فراتر از متدهای معمول loggerهای متداول هستند.

۲- به صورت خودکار، Application Insights خطاهای سیستم را لاگ نموده و همچنین در زمان کار کردن با Http Client، دیتابیس و سایر Dependencyها، میزان طول کشیدن آنها را به همراه آدرس Request یا متن Sql Command و سایر اطلاعات مفید را نیز ذخیره می‌کند که این خود منجر به جمع شدن دیتایی بسیار ارزشمند در سیستم می‌شود.
البته اگر یک Dependency به صورت خودکار شناسایی نشود، مانند Redis، شما می‌توانید خودتان با متد TrackDependency اطلاعات آن‌را به AppInsights بدهید.

۳- داشبورد App Insights در Azure این امکان را می‌دهد که به سریع‌ترین شکل ممکن در لاگ‌ها جستجو نمود و برای مثال تمامی کارهای انجام شده توسط یک کاربر خاص را به صورت یک‌جا مشاهده و بررسی کرد.
فرضا اگر کاربر درخواست گرفتن خروجی Excel از لیست محصولات را داشته و این ۱ ثانیه طول کشیده، چقدر آن در انتظار دیتابیس بوده و ...
به علاوه از Power BI نیز می‌توانید برای بیرون کشیدن نکات مهم استفاده کنید.

البته شاید App Insights برای کسانی که Azure Account نداشته باشند، مناسب به نظر نرسد، ولی اگر راهکاری برای ذخیره سازی On-Premise اطلاعات لاگ شده وجود داشته باشد چه؟ مثلا اطلاعات آن را در Elastic موجود در سرورهای شرکت، داخل ایران ذخیره نمود، بدون الزام به این‌که حتی آن سرور دسترسی به اینترنت داشته باشد.

بله، این امکان وجود دارد و با کمک  Microsoft Diagnostics EventFlow می‌توان اطلاعات App Insights را در هر جایی از جمله Elastic ذخیره نمود و بدین طریق از عمده مزایای App Insights بدون داشتن Azure Account بهره مند شد.

برای این منظور به شکل زیر عمل کنید: (آموزش برای ASP.NET Core 3.1 بوده، ولی برای سایر پروژه‌ها نیز قابل استفاده است)

۱- ابتدا Application Insights را به پروژه خود اضافه کنید.بدین منظور لازم است Packageهای Microsoft.Extensions.Logging.ApplicationInsights و Microsoft.ApplicationInsights.AspNetCore را نصب کنید. 

۲- در Program.cs بعد از
Host.CreateDefaultBuilder(args)
کد زیر را قرار دهید
.ConfigureLogging(loggingBuilder  =>
{
    loggingBuilder.ClearProviders();
    loggingBuilder.AddApplicationInsights(); 
})
این باعث می‌شود تا Loggerهای پیش فرض Console و Debug حذف شوند و البته اگر کتابخانه 3rd party ای از Microsoft.Extensions.Logging استفاده کرده باشد، اطلاعات لاگ آن به AppInsights نیز داده شود و در نهایت شما با کمک Microsoft Diagnostics EventFlow، آن اطلاعات را در Elastic و Console و سایر Outputها خواهید داشت.

۳- اگر جایی قصد لاگ کردن یک Event را دارید، یا در مثال استفاده از Redis میخواهید اطلاعات زمان طول کشیدن رفت و برگشت به Redis را لاگ کنید یا یک try/catch دارید که در catch آن خطا را مجدد throw نمی‌کنید، ولی قصد لاگ کردن exception را دارید، ابتدا TelemetryClient را inject نموده و از متدهای آن مانند TrackException استفاده کنید.
توجه داشته باشید که اگر از ILogger ارائه شده توسط MS.Ext.Logging استفاده کنید نیز کار خواهد کرد.

۴- پکیج Microsoft.Diagnostics.EventFlow.Inputs.ApplicationInsights را در پروژه نصب کنید و سپس از بین Output‌های معرفی شده نیز یکی را انتخاب و پکیج آن را نیز نصب کنید. شما می‌توانید دیتایی را که AppInsights به صورت خودکار جمع نموده را + دیتای ارائه شده توسط خودتان را به Elastic، Splunk و ... بفرستید.
ما در این مثال برای سادگی Std Out - Console Output را انتخاب می‌کنیم و پکیج Microsoft.Diagnostics.EventFlow.Outputs.StdOutput را نصب می‌کنیم.

۵- فایل eventFlowConfig.json را به پروژه اضافه کنید و موارد زیر را در آن قرار دهید:
 {
  "inputs": [
    {
      "type": "ApplicationInsights"
    }
  ],
  "outputs": [
    {
      "type": "StdOutput" // console output
    }
  ],
  "schemaVersion": "2016-08-11"
}  
در این فایل، inputs شامل ApplicationInsights بوده و البته موارد جالبی چون PerformanceCounters را نیز میتوانید در آن بگنجانید و outputs بسته به نیاز شما برابر با Elastic و ... است که در این صورت باید اطلاعات اتصال به Elastic شامل آدرس سرور و ... را نیز ارائه کنید. توجه داشته باشید که ما در حال استفاده از ApplicationInsights SDK هستیم، به عنوان کتابخانه Logging و در نهایت دیتا نه به ApplicationInsights در سرورهای Microsoft Azure، که به output یا outputهایی که در فایل eventFlowConfig.json می‌گوییم ارسال می‌شود.

۶- در Program.cs متد Main را به شکل زیر در بیاورید:
using (var pipeline = DiagnosticPipelineFactory.CreatePipeline("eventFlowConfig.json"))
{
    CreateHostBuilder(args, pipeline)
        .Build()
        .Run();
}  
و CreateHostBuilder نیز به شکل زیر باشد:
public static IHostBuilder CreateHostBuilder(string[] args, DiagnosticPipeline pipeline) =>
    Host.CreateDefaultBuilder(args)
        .ConfigureServices(services => services.AddSingleton<ITelemetryProcessorFactory>(sp => new EventFlowTelemetryProcessorFactory(pipeline)))
        .ConfigureLogging(logginBuilder =>
        {
            logginBuilder.ClearProviders();
            loggingBuilder.AddApplicationInsights(); 
        })
        .ConfigureWebHostDefaults(webBuilder =>
        {
            webBuilder.UseStartup<Startup>();
        });  

همه چیز آماده است. هم اکنون اگر Azure Account داشته باشید، می‌توانید با دادن instrumentationKey در appsetting.json از داشبورد فوق العاده ApplicationInsights استفاده کنید و اگر نه هم در سرورهای داخلی خودتان Splunk و ... را راه اندازی و در فایل eventFlowConfig.json، در قسمت outputs، اطلاعات آدرس آنها را بدهید و لاگ‌های مفصل و کاربردی ای که به صورت خودکار جمع آوری شده را به همراه اطلاعاتی که خودتان دستی ارائه کرده اید، یکجا تحویل بگیرید.

لینک پروژه در GitHub که حاوی مثال Elastic است.
مطالب
خلاصه اشتراک‌های روز سه شنبه 3 آبان 1390
مطالب دوره‌ها
نگاشت خواص محاسبه شده به کمک AutoMapper و DelegateDecompiler
فرض کنید مدل متناظر با جدول بانک اطلاعاتی دانشجویان، به صورت ذیل تعریف شده‌است و دارای یک فیلد محاسباتی است:
public class Student
{
    public int Id { get; set; }
 
    [Required]
    [StringLength(450)]
    public string LastName { get; set; }
 
    [Required]
    [StringLength(450)]
    public string FirstName { get; set; }
 
    [NotMapped]
    public string FullName
    {
        get
        {
            return LastName + ", " + FirstName;
        }
    }
}
فیلد محاسباتی FullName را نمی‌توان در کوئری‌های EF بکار برد؛ زیرا کوئری‌های LINQ نوشته شده در اینجا باید قابلیت ترجمه‌ی به SQL را داشته باشند و چون در بانک اطلاعاتی برنامه، فیلدی به نام FullName وجود ندارد، نمی‌توان FullName را مورد استفاده قرار داد.


تبدیل خواص محاسباتی به کوئری‌های SQL به کمک DelegateDecompiler

هر «نمی‌توانی» را می‌توان تبدیل به یک پروژه‌ی ابتکاری کرد! و اینکار توسط پروژه‌ای به نام DelegateDecompiler انجام شده‌‌است.
کوئری متداول ذیل، قابل اجرا نیست و با یک استثناء متوقف می‌شود؛ زیرا همانطور که عنوان شد، FullName قابل تبدیل به SQL نیست.
 var fullNames = context.Students.Select(x => x.FullName).ToList();
اما اگر همین کوئری را توسط  DelegateDecompiler بازنویسی کنیم:
 var fullNames = context.Students.Select(x => x.FullName).Decompile().ToList();
بدون مشکل اجرا می‌شود. اینبار FullName به صورت ذیل تبدیل به عبارت SQL معادلی خواهد شد:
SELECT
           [Extent1].[LastName] + N', ' + [Extent1].[FirstName] AS [C1]
FROM [dbo].[Students] AS [Extent1]

برای استفاده‌ی از DelegateDecompiler دو کار باید انجام شود:
الف) خاصیت محاسباتی مدنظر را با ویژگی Computed مزین کنید:
[NotMapped]
[Computed]
public string FullName
ب) از متد الحاقی Decompile در کوئری تهیه شده استفاده نمائید.


استفاده از DelegateDecompiler به همراه AutoMapper

فرض کنید ViewModel ایی که قرار است به کاربر نمایش داده شود، ساختار ذیل را دارد:
public class StudentViewModel
{
    public int Id { get; set; }
    public string FullName { get; set; }
}
کوئری ذیل که از Project To مخصوص AutoMapper جهت نگاشت اطلاعات دریافتی از بانک اطلاعاتی به StudentViewModel استفاده می‌کند، با توجه به اینکه کار نوشتن Select را به صورت خودکار بر اساس خاصیت FullName انجام می‌دهد، قابلیت اجرای بر روی بانک اطلاعاتی را نخواهد داشت:
 var students = context.Students.Project().To<StudentViewModel>().ToList();
برای رفع این مشکل تنها کافی است از متد Decompile کتابخانه‌ی DelegateDecompiler به نحو ذیل استفاده کنیم:
var students = context.Students
    .Project()
    .To<StudentViewModel>()
    .Decompile()
    .ToList();
اینبار کوئری ارسال شده‌ی به بانک اطلاعاتی، یک چنین شکلی را پیدا می‌کند:
SELECT
    [Extent1].[Id] AS [Id],
    [Extent1].[LastName] + N', ' + [Extent1].[FirstName] AS [C1]
FROM [dbo].[Students] AS [Extent1]

کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نظرات مطالب
نمایش فرم‌های مودال Ajax ایی در ASP.NET MVC به کمک Twitter Bootstrap
این مورد پیش بینی شده در این مثال. اگر به خروجی اکشن متد دقت کنید، چنین چیزی است:
return Json(new { success = true });
همین مورد یعنی بررسی مقدار success دریافتی، جایی که عملیات Ajax ایی ارسال اطلاعات پایان می‌یابد انجام شده:
if (result.success) {
                            $('#dialogDiv').modal('hide');
                            if (options.completeHandler)
                                options.completeHandler();
بنابراین تنها کاری که باید انجام بدید، قرار دادن کدهای نمایش اطلاعات نهایی در callbackهای completeHandler ویا errorHandler مربوط به افزونه  $.bootstrapModalAjaxForm است. اینجا دست شما باز است. اگر علاقمند بودید از یک alert ساده استفاده کنید یا از همین روش نمایش صفحات مودال به نحوی دیگر یا از صدها افزونه jQuery موجود برای نمایش پیام‌ها.

نظرات مطالب
آشنایی با Window Function ها در SQL Server بخش اول
سلام  
 سرعت و قابلیت اجرایی Over Clause به مراتب از Group by بهتر است. بطوریکه اگر یک عملیات یکسان را،بطور جداگانه،هم با Over Clause و هم با Group By انجام دهید. و در Execution Plan مشاهده نمایید، تفاوت را حس خواهید نمود. سایت زیر یک مثال ساده در این رابطه قرار داده است:
در مورد اینکه برای محیط های Transactional  مناسب است یا نه، عوامل زیادی در آن دخیل است و بسته به حجم داده ای مورد انتظار شما در خروجی دارد،بطور مثال اگر بخواهید یک گزارش 400 صفحه ای ایجاد نمایید، بطور حتم در چنین محیط هایی هیچ Scriptی مناسب، نیست، اما بطور قاطع می‌توان گفت که Window Function‌ها از کارایی بسیار خوبی برخوردار هستند، و انجام عملیات‌های پیچیده محاسباتی را برای ما آسانتر نموده اند.
مطالب
نگاشت خودکار اشیاء توسط AutoMapper و Reflection - ایده شماره 2
پیش نیاز این مطلب، قسمت قبل آن است. در قسمت قبل، یک کلاس جنریک را به نام BaseDto ایجاد کردیم که با ارث بری Dto‌های پروژه از این کلاس، علاوه بر متد‌های ToEntity و FromEntity جهت ساده سازی عملیات نگاشت، Mapping‌های لازم بین Dto‌ها و Entity‌های مربوطه، توسط Reflection به صورت خودکار انجام می‌شد.
در این قسمت می‌خواهیم مکانیزم Mapping خودکار را کمی تغییر داده و قابلیت سفارشی سازی Mapping‌ها را فراهم کنیم. سورس کامل مثال را می‌توانید در این  ریپازیتوری  مشاهده کنید. 
ابتدا یک اینترفیس را به نام IHaveCustomMapping به نحو زیر ایجاد می‌کنیم.
public interface IHaveCustomMapping
{
    void CreateMappings(AutoMapper.Profile profile);
}
هر کلاسی که این اینترفیس را پیاده سازی کند، در متد CreateMappings آن، یک شیء از نوع Profile را دریافت می‌کند و می‌تواند تمامی کانفیگ Mapping‌های دلخواه را اعمال کند.
به عنوان مثال کلاس زیر، Mapping لازم برای PostDto و Post را درون متد CreateMappings خود اعمال می‌کند.
public class PostDtoMapping : IHaveCustomMapping
{
    public void CreateMappings(Profile profile)
    {
        profile.CreateMap<PostDto, Post>().ReverseMap();
    }
}
اکنون لازم است تدبیری بیاندیشیم تا کلاس‌هایی را که از اینترفیس IHaveCustomMapping مشتق شده‌اند، به AutoMapper معرفی کنیم. در واقع باید کلاس‌های مذکور (مانند PostDtoMapping) را یافته، یک وهله از آنها را ایجاد کنیم، سپس متد CreateMappings آنها فراخوانی کرده و شیء ای از نوع Profile را به عنوان ورودی به آن پاس دهیم.
بدین منظور کلاسی را به نام CustomMappingProfile به نحو زیر تعریف می‌کنیم.
public class CustomMappingProfile : Profile
{
    public CustomMappingProfile(IEnumerable<IHaveCustomMapping> haveCustomMappings)
    {
        foreach (var item in haveCustomMappings)
            item.CreateMappings(this);
    }
}
  • این کلاس از AutoMapper.Profile ارث بری کرده‌است.
  • درون سازنده‌ی خود لیستی از اشیاء اینترفیس IHaveCustomMapping را دریافت کرده و بر روی آنها گردش می‌کند.
  • و متد CreateMappings هرکدام را فراخوانی کرده و خودش (this : شی جاری) را (که از نوع Profile شده) به عنوان پارامتر ورودی پاس می‌دهد.
اکنون کلاس AutoMapperConfiguration قسمت قبل را به نحو زیر اصلاح می‌کنیم.
public static class AutoMapperConfiguration
{
    public static void InitializeAutoMapper()
    {
        Mapper.Initialize(config =>
        {
            config.AddCustomMappingProfile();
        });

        //Compile mapping after configuration to boost map speed
        Mapper.Configuration.CompileMappings();
    }

    public static void AddCustomMappingProfile(this IMapperConfigurationExpression config)
    {
        config.AddCustomMappingProfile(Assembly.GetEntryAssembly());
    }

    public static void AddCustomMappingProfile(this IMapperConfigurationExpression config, params Assembly[] assemblies)
    {
        var allTypes = assemblies.SelectMany(a => a.ExportedTypes);

        //Find all classes that implement IHaveCustomMapping inteface and create new instance of each
        var list = allTypes.Where(type => type.IsClass && !type.IsAbstract &&
            type.GetInterfaces().Contains(typeof(IHaveCustomMapping)))
            .Select(type => (IHaveCustomMapping)Activator.CreateInstance(type));

        //Create a new automapper Profile for this list to create mapping then add to the config
        var profile = new CustomMappingProfile(list);
        config.AddProfile(profile);
    }
}
  • توضیحات متد های InitializeAutoMapper و AddCustomMappingProfile، مشابه مطلب قبل است و لازم به ذکر مجدد نیست.
  • متد AddCustomMappingProfile آرایه‌ای از اسمبلی‌ها را دریافت و سپس تمامی نوع‌های قابل دسترس آنها را (ExportedTypes) واکشی می‌کند.
  • سپس توسط شرط Where، نوع‌هایی که کلاس بوده، abstract نیستند و از اینترفیس IHaveCustomMapping مشتق شده‌اند فیلتر می‌شوند. 
  • سپس توسط متد Activator.CreateInstance، وهله‌ای از آنها ایجاد و به نوع IHaveCustomMapping تبدیل می‌شوند و نهایتا لیستی از اشیاء وهله سازی شده را باز می‌گرداند.
  • سپس وهله‌ای از نوع CustomMappingProfile (که مسئول اعمال Mapping‌های اشیاء دریافتی است و قبلا بررسی کردیم) ایجاد می‌کنیم و لیست مذکور را به سازنده آن پاس می‌دهیم.
  • نهایتا profile ساخته شده (حاوی تمامی Mapping‌های اعمال شده) را توسط متد config.AddProfile به AutoMapper معرفی می‌کنیم (در این لحظه تمامی Mapping‌های تعریف شده داخل profile، به AutoMapper اعمال می‌شوند).
توسط این مکانیزم، هر کلاسی که اینترفیس IHaveCustomMapping را پیاده سازی کرده باشد، به صورت خودکار یافت شده و Mapping به آنها اعمال می‌شود. حال می‌توان این مکانیزم را با BaseDto قسمت قبل ترکیب کرده و کلاس BaseDto را به نحو زیر اصلاح کنیم.
public abstract class BaseDto<TDto, TEntity, TKey> : IHaveCustomMapping
        where TEntity : BaseEntity<TKey>
{
    [Display(Name = "ردیف")]
    public TKey Id { get; set; }

    /// <summary>
    /// Maps this dto to a new entity object.
    /// </summary>
    public TEntity ToEntity()
    {
        return Mapper.Map<TEntity>(CastToDerivedClass(this));
    }

    /// <summary>
    /// Maps this dto to an exist entity object.
    /// </summary>
    public TEntity ToEntity(TEntity entity)
    {
        return Mapper.Map(CastToDerivedClass(this), entity);
    }

    /// <summary>
    /// Maps the specified entity to a new dto object.
    /// </summary>
    public static TDto FromEntity(TEntity model)
    {
        return Mapper.Map<TDto>(model);
    }

    protected TDto CastToDerivedClass(BaseDto<TDto, TEntity, TKey> baseInstance)
    {
        return Mapper.Map<TDto>(baseInstance);
    }

    //Get automapper Profile then create mapping and ignore unmapped properties
    public void CreateMappings(Profile profile)
    {
        var mappingExpression = profile.CreateMap<TDto, TEntity>();

        var dtoType = typeof(TDto);
        var entityType = typeof(TEntity);

        //Ignore mapping to any property of source (like Post.Categroy) that dose not contains in destination (like PostDto)
        //To prevent from wrong mapping. for example in mapping of "PostDto -> Post", automapper create a new instance for Category (with null catgeoryName) because we have CategoryName property that has null value
        foreach (var property in entityType.GetProperties())
        {
            if (dtoType.GetProperty(property.Name) == null)
                mappingExpression.ForMember(property.Name, opt => opt.Ignore());
        }

        //Pass mapping expressin to customize mapping in concrete class
        CustomMappings(mappingExpression.ReverseMap());
    }

    //Concrete class can override this method to customize mapping
    public virtual void CustomMappings(IMappingExpression<TEntity, TDto> mapping)
    {
    }
}
  • کلاس جنریک BaseDto، متدCreateMappings اینترفیس IHaveCustomMapping را پیاده سازی می‌کند.
  • درون این متد، Mapping بین دو نوع TDto و TEntity، توسط ()<profile.CreateMap<TDto, TEntity کانفیگ می‌شود.
  • مانند مطلب قبل، خواصی را که نباید نگاشت شوند، توسط Reflection یافته و Ignore می‌کنیم.
  • سپس Mapping برعکس را توسط ReverseMap اعمال کرده و به متد زیرین آن که virtual نیز است، پاس می‌دهیم.
متد CustomMappings ای که به صورت virtual تعریف شده‌است، این امکان را به ما می‌دهد که در کلاس‌هایی که از BaseDto ارث بری می‌کنند، در صورت لزوم آن را بازنویسی (override) کرده و سفارشی سازی دلخواه‌مان را بر روی Mapping دریافتی اعمال کنیم.
مثال: کلاس PostDto زیر از BaseDto ارث بری کرده و چون سفارشی سازی‌ای لازم دارد، متد CustomMappings والد خود را override کرده است.
public class PostDto : BaseDto<PostDto, Post, long>
{
    public string Title { get; set; }
    public string Text { get; set; }
    public int CategoryId { get; set; }

    public string CategoryName { get; set; } //=> Category.Name
    public string FullTitle { get; set; } //=> custom mapping for "Title (Category.Name)"
        
    public override void CustomMappings(IMappingExpression<Post, PostDto> mapping)
    {
        mapping.ForMember(
                dest => dest.FullTitle,
                config => config.MapFrom(src => $"{src.Title} ({src.Category.Name})"));
    }
}
  • این کلاس، خاصیتی به نام FullTitle دارد که معادلی (خاصیت همنامی) در کلاس Post برای آن وجود ندارد و قرار است مقدار ترکیبی حاصل از Title و Category.Name را نمایش دهد. 
  • به همین جهت متد CustomMappings را باز نویسی کرده، شیء mapping را دریافت و سفارشی سازی لازم را روی آن انجام داده‌ایم.
  • توسط متد ForMember مشخص کرده‌ایم که مقدار خاصیت FullTitle باید حاصلی از ترکیب Title و Category.Name به نحو مشخص شده باشد ( توسط متد MapFrom).
پس در این روش علاوه بر امکانات BaseDto و Mapping خودکار، امکان سفارشی سازی دلخواه را نیز خواهیم داشت.
برای کوئری گرفتن از دیتابیس نیز و تبدیل آنها به لیستی از Dto‌ها می‌توان از متد ProjectTo بر روی IQueryable استفاده کرد و حتی شرط Where را بر روی کوئری Dto‌ها اعمال کرد مانند زیر:
List<PostDto> list =
    //ProjectTo method select only needed properties (of PostDto) not all properties
    //Also select only needed property of navigations (like Post.Category.Name) not all unlike Include
    //This ability called "Projection"
    await _applicationDbContext.Posts.ProjectTo<PostDto>()
    //We can also use Where on IQuerable<PostDto>
    .Where(p => p.Title.Contains("test") || p.CategoryName.Contains("test"))
    .ToListAsync();
  • متد ProjectTo کوئری post را به IQueryable ای از postDto تبدیل می‌کند (این قابلیت Projection نامیده می‌شود).
  • نگاشت خودکار خواص موجود در postDto توسط AutoMapper به صورت خودکار انجام می‌شود و فقط خواص لازم برای postDto واکشی می‌شوند (نه همه خواص در جدول post، که این به لحاظ کارآیی بهتر است).
  • همچنین اگر خواصی را داخل Navigation Property‌ها مانند CategoryName داشته باشیم، موقع کوئری گرفتن از دیتابیس، آنها نیز اعمال شده و فقط خواص لازم از Category واکشی می‌شوند (فقط خاصیت Name، بر خلاف Include که همه ستون‌ها را واکشی می‌کند).
  • همچنین می‌توان بر روی خواص Dto شرط Where را قرار داد مانند p.CategoryName.Contains("test") و تماما به کوئری SQL معادل آن ترجمه و اجرا می‌شوند.