مطالب
صفحه کلید مجازی برای ورود اطلاعات
همانگونه که اطلاع دارید یکی از روش‌های سرقت اطلاعات استفاده از نرم افزارهای جاسوس صفحه کلید (Key Logger) است، البته ثبت کلید‌های فشرده شده می‌تواند توسط سخت افزارهایی که سر راه سوکت صفحه کلید و کیس قرار می‌گیره، انجام بشه. در صورتی که چنین سخت افزاری (مخصوصا در کافی نت‌ها) روی کامپیوتر کاربر نصب باشه، یا توسط ویروس و بدافزارها اینگونه نرم‌افزارهایی روی سیستم کاربر قرار بگیره هر کلیدی که توسط کاربر روی صفحه کلید فشرده میشه توسط اینها ثبت شده و در موقع مناسب برای فرد سازنده به طریقی (ایمیل یا ارتباط از طریق برنامه‌های مبتنی بر سوکت) حتی بسیاری از این برنامه‌ها پا را فراتر گذاشته و عنوان پنجره ای که کلیدها در آن فشرده شده نیز ثبت می‌شود (توسط توابع API ویندوز- البته اگر دوستان مایل باشن و از نظر مدیریت سایت ایرادی نداشته باشه، نحوه طراحی این نوع برنامه‌های جاسوس سخت افزار، صفحه کلید، یا ماوس آموزش می‌دم توی همین سایت)، حال برای امنیت برنامه‌های تحت وب یا ویندوز چگونه می‌توان در زمان ورود اطلاعات حساس مانند کلمه عبور یا شماره کارت اعتباری این امنیت را برای کاربر ایجاد کرد که داده‌هایش توسط این سخت افزارها یا بدافزار‌ها جایی ثبت نشود؟
بله، حدس شما درست است استفاده از صفحه کلیدهای مجازی میشه گفت یکی از بهترین راه‌های ممکن هست، چون در این روش‌ها کلید به صورت سخت افزاری فشرده نمی‌شود (کلید فشرده شده به صف پیام‌های ویندوز نمی‌رود) در نتیجه نرم افزار‌ها یا سخت افزارهای جاسوس نمی‌توانند این اطلاعات را ثبت کنند. و کاربر با خیال راحت می‌تواند داده‌های خود را وارد نمایند (تاکید می‌کنم این روش فقط جلو این نرم افزارها یا سخت افزارها را می‌گیرد و تضمینی برای اینکه در زمان ارسال داده‌های شما لو نرود ندارد).
خوب حال چه باید کرد؟
یک راه می‌تواند پیاده‌سازی صفحه کلید مجازی با کدهای طرف کلاینت مانند جاوا اسکریپت و وی‌بی اسکریپت است، اما گروهی پلاگینی را توسعه داده‌اند که با چند خط کدنویسی ساده به راحتی می‌توانید یک صفحه کلید مجازی چندزبانه (با هر زبانی که دلتون می‌خواد) داشته باشید و از اون در برنامه‌های خودتون استفاده کنید.

نحوه‌ی نصب:
ایتدا فایل‌های مورد نیاز را از سایت سازنده که شامل فایل جاوا اسکریپت ، فایل استایل و یک تصویر (آخرین نسخه) یا از این آدرس به صورت کامل (در حال حاضر نسخه 1.49) دریافت کرده، پس از دریافت فایل‌ها آنها را در هاست خود بارگزاری (آپلود) نمائید. سپس کدهای زیر را در صفحه‌ای که می‌خواهید صفحه کلید نمایش یابد در بین تگ <head> ... و <head/> قرار دهید.
<script type="text/javascript" src="keyboard.js" charset="UTF-8"></script>
<link rel="stylesheet" type="text/css" href="keyboard.css">
حالا فقط کافی است به inputbox‌ها و یا هر ورودی دیگر خود class=keyboardInput بدهید.
مثال:
<input type="text" value="" class="keyboardInput">
در نهایت کد صفحه شما باید اینگونه باشد:
<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head>
    <title></title>
    <script type="text/javascript" src="keyboard.js" charset="UTF-8"></script>
    <link rel="stylesheet" type="text/css" href="keyboard.css"/>
</head>
<body>
    <input type="text" value="" class="keyboardInput"/>
</body>
</html>

با این کار پس از اجرای صفحه مورد نظر خروجی شما مانند تصویر زیر خواهد بود، جهت محدود کردن کلیدها و عملیات دلخواه و سفارشی سازی با پارامترهای دلخواه می‌تواند از دموهای موجود در سایت سازنده بهره بگیرید.

موفق وموید باشید.
مطالب
React 16x - قسمت 1 - معرفی و شروع به کار
React یک کتابخانه‌ی جاوا اسکریپتی، برای ساخت رابط‌های کاربری سریع و تعاملی است. توسعه‌ی آن از سال 2011 در فیسبوک شروع شد و در حال حاضر محبوب‌ترین کتابخانه‌ی جاوا اسکریپتی در این رده‌است:


به همین جهت اگر می‌خواهید رزومه‌ی غنی‌تری را ارائه دهید، فراگیری React می‌تواند موقعیت‌های شغلی بیشتری را نصیب شما کند.


ساختار کلی یک برنامه‌ی React

کامپوننت‌ها (جزئی از یک رابط کاربری) قلب هر برنامه‌ی React ای را تشکیل می‌دهند. برای ساخت یک برنامه‌ی React، تعدادی کامپوننت مستقل را تهیه و با هم ترکیب می‌کنیم تا به رابط کاربری نهایی برسیم.
هر برنامه‌ی React، حداقل از یک کامپوننت تشکیل می‌شود که به آن Root component هم می‌گویند. این کامپوننت بیانگر کل برنامه‌است و دربرگیرنده‌ی مابقی Child components برنامه است. بنابراین ساختار هر برنامه‌ی React، شبیه به درختی از کامپوننت‌ها است. اگر با Angular 2 به بعد کار کرده باشید، این مفهوم برای شما آشنا است.
یک مثال: فرض کنید می‌خواهیم UI برنامه‌ای را به مانند رابط کاربری Twitter، ایجاد کنیم. هر قسمت یک صفحه‌ی توئیتر، به کامپوننت‌هایی شکسته می‌شود؛ مانند منوی راهبری، نمایش پروفایل شخص، نمایش لیست آخرین اخبار مورد علاقه‌ی شخص و نمایش فید. اگر بخواهیم این ساختار را توسط یک برنامه‌ی React شبیه سازی کنیم، در بالاترین سطح، کامپوننت root را خواهیم داشت که کار ترکیب و نمایش سایر کامپوننت‌های برنامه مانند nav bar ، trends ، profile و feed را انجام می‌دهد. اکنون در این ساختار ایجاد شده، برای مثال کامپوننت feed نیز می‌تواند از چندین کامپوننت مجزا تشکیل شود؛ مانند کامپوننت‌های tweet و like.
بنابراین هر کامپوننت، قسمتی از UI را تشکیل می‌دهد. هر کدام از آن‌ها به صورت مجزای از دیگری ساخته شده و سپس در کنار هم قرار می‌گیرند تا UI نهایی را شکل دهند:



هر کامپوننت در React به صورت یک کلاس ES6، با ساختاری که دارای یک شیء state و متد render است، تشکیل می‌شود:
class Tweet {
 state = {};
 
 render() {
 } 
}
state در اینجا همان اطلاعاتی است که قرار است در زمان نمایش این کامپوننت، رندر شود. کار متد render نیز همانطور که از نام آن نیز مشخص است، بیان نحوه‌ی تشکیل و رندر UI است. خروجی این متد، یک React Element است که در حقیقت یک شیء جاوا اسکریپتی خالص است و در نهایت به المان‌های DOM، نگاشت می‌شود. یک React Element، یک DOM Element واقعی نیست؛ بلکه تنها یک شیء جاوا اسکریپتی بیانگر DOM Element، در حافظه‌است. بنابراین یک برنامه‌ی React تشکیل شده‌است از لیستی از React Elementها در حافظه که به آن Virtual DOM هم گفته می‌شود.
مزیت کارکردن با Virtual DOM، سادگی ایجاد، تغییر و به روز رسانی آن در مقایسه با DOM واقعی است که در نهایت کار رندر عناصر UI را در مرورگر انجام می‌دهد. زمانیکه در state کامپوننتی تغییری رخ می‌دهد، یک React Element جدید تولید می‌شود. سپس React این شیء جدید را با نمونه‌ی قبلی آن مقایسه کرده و تغییرات رخ‌داده را محاسبه می‌کند. در آخر این تغییرات را به DOM واقعی اعمال می‌کند تا با Virtual DOM موجود هماهنگ شود.
بنابراین در حین کار با React، دیگر همانند کار با جاوا اسکریپت خالص و یا jQuery، مستقیما عناصر UI و DOM واقعی را تغییر نمی‌دهیم. در اینجا فقط state یک کامپوننت را تغییر می‌دهیم و سپس React، کار ایجاد شیء UI درون حافظه‌ای متناظر با آن و سپس اعمال آن‌را به UI نهایی قابل مشاهده‌ی در مرورگر، انجام می‌دهد. به همین جهت به این کتابخانه React می‌گویند! چون به تغییرات state کامپوننت‌ها واکنش نشان می‌دهد و سپس DOM واقعی را به روز می‌کند.


Angular یا React؟!

هر دوی React و Angular از لحاظ طراحی کامپوننت‌ها بسیار شبیه به هم هستند؛ اما Angular یک فریم‌ورک است و React تنها یک کتابخانه. تنها کاری را که React انجام می‌دهد، رندر View است و هماهنگ نگه داشتن آن با state کامپوننت‌ها. این تمام کاری است که React انجام می‌دهد؛ نه بیشتر و نه کمتر! بنابراین یادگیری React، بسیار سریع‌تر و ساده‌تر از Angular است. بدیهی است یک برنامه‌ی تک صفحه‌ای وب، از اجزای دیگری مانند مسیریابی و یا کار با سرویس‌های HTTP نیز تشکیل می‌شود. در React شما مختار هستید که کتابخانه‌های جانبی فراهم شده‌ی برای آن‌را خودتان انتخاب کرده و استفاده کنید؛ برخلاف روشی که در Angular مرسوم است و به صورت مشخص و ثابتی به همراه این فریم‌ورک ارائه می‌شوند.


برپایی محیط توسعه‌ی React

اولین برنامه‌ای را که برای کار با React باید نصب کنید، node.js است. البته ما در این سری قرار نیست با node.js کار کنیم؛ اما از یکی از اجزای آن به نام node package manager یا npm، برای نصب کتابخانه‌ی جاوا اسکریپتی ثالث، زیاد استفاده خواهیم کرد. پس از نصب آن، به خط فرمان مراجعه کرد و دستور زیر را صادر کنید:
> npm install -g npm@latest
این دستور npm قدیمی موجود بر روی سیستم را به روز رسانی می‌کند (اگر پیشتر یک node.js قدیمی را نصب و اکنون آن‌را به روز رسانی کرده‌اید).

اگر هم خیلی پیشترها node.js را نصب کرده‌اید (برای مثال چند سال قبل!)، نصب نگارش جدید آن احتمالا کار نخواهد کرد. حتی عزل و نصب مجدد آن نیز کارساز نیست. در این حالت باید پس از عزل آن، پوشه‌های قدیمی آن‌را یکی یکی یافته و دستی حذف کنید . سپس مجددا آن‌را نصب کنید.

در ادامه در خط فرمان و توسط npm، قالب create-react-app را نصب خواهیم کرد:
> npm i -g create-react-app
در اینجا سوئیچ i به معنای install است و g یعنی نصب global و سراسری بسته‌ی create-react-app. نصب سراسری یک بسته یعنی در هر پوشه‌ای می‌توان به امکانات آن دسترسی یافت و از آن استفاده کرد. اگر از سوئیچ g استفاده نمی‌شد، این بسته تنها در پوشه‌ی جاری و با سطح دید مختص به آن، نصب و قابل استفاده می‌شد.

ابزار دیگری که در این سری از آن استفاده خواهیم کرد، ادیتور بسیار معروف و محبوب VSCode است. پس از دریافت و نصب آن، چند افزونه‌ی زیر را نیز به آن اضافه خواهیم کرد:
برای نصب آن‌ها، پنل extensions را در VSCode، از نوار ابزار کنار صفحه‌ی آن، انتخاب کرده و نام‌های فوق را در آن جستجو و سپس نصب کنید.

و یا می‌توانید این فایل را اجرا کرده و تعدادی از افزونه‌های مفید VSCode را یکجا نصب کنید: install-addons.zip

همچنین قابلیت فرمت‌کردن پس از Save را نیز در VSCode فعال کنید تا پس از هربار Save، اعمال این افزونه‌ها به صورت خودکار صورت گیرد. برای این منظور گزینه‌ی file->preferences->settings را در VSCode انتخاب کرده و سپس save را جستجو کرده و Format On Save را انتخاب کنید:


علاوه بر این‌ها، جهت کار بهتر با VSCode، بهتر است بررسی کننده‌های کدهای جاوا اسکریپتی (static code analyzers) را نیز با اجرای دستور زیر نصب کنید:
> npm i -g typescript eslint tslint eslint-plugin-react-hooks

پس از این تغییرات، نیاز است یکبار VSCode را بسته و مجددا باز کنید. سپس مجددا گزینه‌ی file->preferences->settings را در VSCode انتخاب کرده و ابتدا eslint را در اینجا جستجو کنید. در صفحه‌ی نمایش تنظیمات آن، گزینه‌ی Auto fix on save آن‌را انتخاب نمائید. در آخر در همین قسمت settings، عبارت prettier را انتخاب کنید. در اینجا اگر گزینه‌ی قدیمی یکپارچگی با eslint آن هنوز وجود دارد، آن‌را از حالت انتخاب شده خارج کنید (به صورت قرمز و deprecated نمایش داده می‌شود) تا افزونه‌ی prettier بدون مشکل و خطا کار کند (disable Prettier ESLint integration).


ایجاد قالب اولین برنامه‌ی React

در ادامه برای ایجاد اولین برنامه‌ی React، از بسته‌ی create-react-app که پیشتر آن‌را نصب کردیم، استفاده می‌کنیم. برای این منظور در خط فرمان دستور زیر را صادر کنید:
> create-react-app sample-01
در اینجا sample-01 یک نام دلخواه است و در حین اجرای این دستور باید به اینترنت متصل باشید تا وابستگی‌های مرتبط با پروژه را نیز دریافت کند. برای بار اول، اجرای آن ممکن است کمی طول بکشد. اما از دفعات آتی، چون بسته‌های مرتبط را در npm-cache سیستم نیز ذخیره می‌کند، اجرای آن بسیار سریع خواهد بود.
این قالب نه تنها React را نصب می‌کند، بلکه یک development server را برای اجرا و مشاهده‌ی سریع برنامه، webpack را برای یکی کردن فایل‌ها (bundling & minification)، Babel را برای کامپایل کدهای فایل‌های JSX و ... نیز نصب می‌کند. بنابراین به این ترتیب، یک پروژه‌ی تنظیم شده و آماده‌ی استفاده و توسعه را شاهد خواهیم بود که نیازی به تنظیمات اولیه‌ی آن نیست.
پس ایجاد برنامه، وارد پوشه‌ی sample-01 شده و دستور npm start را صادر کنید:
> cd sample-01
> npm start
به این ترتیب برنامه بر روی پورت 3000، قابل دسترسی و مشاهده می‌شود:


development server آن، تغییرات فایل‌های برنامه را تحت نظر قرار می‌دهد و با هر تغییری، به صورت خودکار برنامه را در مرورگر بارگذاری مجدد خواهد کرد.


بررسی ساختار اولین پروژه‌ی React ایجاد شده

ساختار پوشه‌ها و فایل‌های مثال اولیه‌ی ایجاد شده توسط قالب create-react-app به صورت زیر است:


البته شما در این تصویر پوشه‌ی node_modules را که در کنار این پوشه‌ها قرار دارد، مشاهده نمی‌کنید. وجود یک چنین پوشه‌ی سنگینی با هزاران فایل داخل آن، کار نمایشی IDEها را با مشکل مواجه می‌کند (مصرف حافظه‌ی بالا، به همراه کند شدن شدید آن). اگر نمی‌خواهید این پوشه نمایش داده شود، در مسیر file->preferences->settings، عبارت npm را جستجو کرده و سپس در قسمت npm: exclude آن، بر روی لینک edit in settings.json کلیک کنید:


 و سپس در فایل باز شده، یک چنین تنظیمی را می‌توانید اضافه و یا ویرایش و تکمیل کنید:
  "files.exclude": {
    "**/.git": true,
    "**/.svn": true,
    "**/.hg": true,
    "**/CVS": true,
    "**/.DS_Store": true,
    "**/node_modules": true,
    "**/wwwroot": true,
    "**/bower_components": true,
    "**/**/bin": true,
    "**/**/obj": true,
    "**/packages": true
  },

در ادامه پوشه‌ی public این پروژه را مشاهده می‌کنید. تمام فایل‌هایی که قرار است به صورت عمومی توسط برنامه ارائه شوند، مانند favicon.ico و غیره، در این پوشه قرار می‌گیرند.
در این پوشه بر روی فایل index.html آن کلیک کنید تا بتوان محتوای آن‌را بهتر بررسی کرد. برای مثال در ابتدای آن، درج تعدادی متادیتا را که یکی از آن‌ها ذکر manifest.json است، مشاهده می‌کنید. کار فایل manifest.json، ارائه‌ی یک سری متادیتای خاص مخصوص دستگاه‌های موبایل است که در آن‌ها بجای favicon.ico، می‌توان از تصاویر و یا آیکن‌های بزرگتری مانند فایل‌های png موجود در پوشه‌ی public، استفاده کرد. در ادامه‌ی این فایل، به تنظیم زیر می‌رسیم:
  <body>
    <noscript>You need to enable JavaScript to run this app.</noscript>
    <div id="root"></div>
div با id مساوی root، محل ارائه‌ی کل برنامه‌ی React ما است.

در پوشه‌ی src و فایل App.js آن، شاهد یک کامپوننت ابتدایی هستید که کار رندر صفحه‌ی مشکی پیش‌فرض این قالب را انجام می‌دهد. در این فایل، شاهد بازگشت یک چنین تگ‌هایی هستیم:
  return (
    <div className="App">
      <header className="App-header">
       ... 
      </header>
    </div>
  );
احتمالا تابحال چنین return ای را در برنامه‌های جاوا اسکریپتی مشاهده نکرده‌اید؛ چون درج آن‌ها در فایل‌های js به این نحو، غیرمجاز است. این تگ‌ها نه رشته‌ای هستند و نه HTML خالص. به آن jsx گفته می‌شود که مخفف JavaScript XML می‌باشد. کار آن ارائه‌ی ساختار UI ای است که قرار است رندر شود. یک چنین کدی برای اینکه قابل تفسیر و اجرا باشد، از درون کامپایلر ویژه‌ای به نام Babel عبور می‌کند و تبدیل به کدهای جاوا اسکریپتی خالصی می‌شود که برای مرورگرها قابل درک و اجرا است.
برای درک بهتر آن به آدرس https://babeljs.io/repl مراجعه کنید. سپس در سمت چپ صفحه، یک قطعه کد jsx را به یک ثابت انتساب دهید:
const element = <h1>Hello World!</h1>;


همانطور که مشاهده می‌کنید، این قطعه کد jsx (که یک رشته‌ی معمولی نیست)، توسط Babel به یک قطعه کد کاملا جاوا اسکریپتی قابل درک برای مرورگر تبدیل شده‌است:
"use strict";

var element = React.createElement("h1", null, "Hello World!");

بدیهی است نوشتن کدهای jsx، ساده‌تر از نوشتن قطعه کد فوق است و درک آن نیز به علت شباهت آن به HTML، آسان‌تر است. به همین جهت در کدهای React، ما از jsx استفاده می‌کنیم و تفسیر آن‌را به Babel واگذار خواهیم کرد.

در پوشه‌ی src، فایل مهم دیگری که وجود دارد، index.js است. این فایل نقطه‌ی آغازین برنامه را مشخص می‌کند. در قسمت‌های بعدی، محتویات این فایل را بیشتر بررسی خواهیم کرد.
در اینجا فایل serviceWorker.js را نیز مشاهده می‌کنید. این فایل به صورت خودکار توسط قالب create-react-app ایجاد شده‌است و کار آن کمک به ارائه‌ی محلی برنامه، توسط development server آن است. بنابراین ما کاری با این فایل نخواهیم داشت.


نوشتن اولین برنامه‌ی React

به پوشه‌ی src ایجاد شده مراجعه کرده و تمام فایل‌های موجود و پیش‌فرض آن‌را حذف کنید. در ادامه خودمان آن‌ها را از صفر ایجاد خواهیم کرد. برای این منظور فایل جدید و خالی src\index.js را ایجاد می‌کنیم. در ابتدای کار نیاز است تعدادی ماژول React را import کنیم.
import React from "react";

const element = <h1>Hello World!</h1>;
console.log(element);
در اینجا شیء React از ماژول react دریافت شده و سپس یک ثابت را با یک عبارت jsx مقدار دهی کرده‌ایم. چون از jsx استفاده می‌کنیم، ذکر import ابتدای فایل الزامی است؛ از این جهت که Babel به کمک آن است که می‌تواند معادل React.createElement را تولید کند.
اگر هنوز برنامه توسط دستور npm start در حال اجرا است، هر بار که فایل index.js را ذخیره می‌کنیم، خروجی نهایی را در مرورگر نمایش می‌دهد (اگر هم آن‌را بسته‌اید، یکبار از طریق خط فرمان، دستور npm start را در ریشه‌ی پروژه، صادر کنید). به این قابلیت hot module reloading هم گفته می‌شود.
در این حالت اگر به مرورگر مراجعه کنید، یک صفحه‌ی سفید را مشاهده خواهید کرد. اکنون دکمه‌ی F12 را فشرده (و یا ctrl+shift+i) و developer console مرورگر را باز کنید.


شیءای را که در اینجا مشاهده می‌کنید، همان حاصل console.log کدهای فوق است؛ به عبارتی Babel، عبارت jsx ما را تبدیل به یک شیء جاوا اسکریپتی قابل فهم برای مرورگر کرده‌است که از دیدگاه React، جزئی از همان Virtual DOM ای است که پیشتر معرفی شد (نمایش درون حافظه‌ای DOM مختص React، جهت محاسبه‌ی تغییرات، با تغییر state هر کامپوننت و سپس اعمال آن‌ها به DOM اصلی در مرورگر).
اکنون می‌خواهیم این المان را در DOM اصلی، رندر کرده و نمایش دهیم:
import React from "react";
import ReactDOM from "react-dom";

const element = <h1>Hello World!</h1>;
console.log(element);

ReactDOM.render(element, document.getElementById("root"));
برای این منظور نیاز است از متد ReactDOM.render استفاده کرد. این شیء در ماژول react-dom قرار دارد؛ به همین جهت در ابتدای فایل import شده‌است. سپس در متد render آن، ابتدا المانی که قرار است رندر شود ذکر خواهد شد و سپس محل درج آن‌را مشخص می‌کنیم که دقیقا به همان div با id مساوی root در فایل public\index.html اشاره می‌کند.
اکنون پس از ذخیره سازی فایل index.js، اگر به مرورگر مراجعه کنید، عبارت Hello World! را مشاهده خواهید کرد:


همانطور که در این تصویر نیز مشخص است، المان h1 ما را داخل div ای با id مساوی root، درج کرده‌است.

هدف از این مثال ساده، نمایش نحوه‌ی کارکرد React، در پشت صحنه بود. در یک برنامه‌ی واقعی، بجای رندر یک المان ساده در DOM، کار رندر App component را انجام خواهیم داد. کامپوننت App، کامپوننت ریشه‌ای برنامه بوده و می‌تواند شامل درختی از کامپوننت‌ها که UI نهایی را تشکیل می‌دهند، شود.


نگاهی به تنظیمات پروژه‌ی ایجاد شده

اگر فایل package.json پروژه را باز کنید، یک چنین بسته‌هایی در آن درج شده‌است:
{
  "name": "sample-01",
  "version": "0.1.0",
  "private": true,
  "dependencies": {
    "react": "^16.11.0",
    "react-dom": "^16.11.0",
    "react-scripts": "3.2.0"
  },
  "scripts": {
    "start": "react-scripts start",
    "build": "react-scripts build",
    "test": "react-scripts test",
    "eject": "react-scripts eject"
  },
  "eslintConfig": {
    "extends": "react-app"
  },
  "browserslist": {
    "production": [
      ">0.2%",
      "not dead",
      "not op_mini all"
    ],
    "development": [
      "last 1 chrome version",
      "last 1 firefox version",
      "last 1 safari version"
    ]
  }
}
در اینجا صرفا سه بسته‌ی react، react-dom و react-scripts را در قسمت dependencies مشاهده می‌کنید که کل Importهای ما را تشکیل می‌دهند.
بسته‌ی react-scripts است که کار مدیریت چهار جزء قسمت scripts این فایل را انجام می‌دهد. برای نمونه دستور npm start ای که در اینجا تعریف شده، سبب اجرای react-scripts start می‌شود. در ادامه اگر دستور npm run build را اجرا کنیم، یک بسته‌ی نهایی بهینه سازی شده را تولید می‌کند.
آخرین دستور آن eject است. اگر دستور npm run eject را اجرا کنید، امکان سفارشی سازی پشت صحنه‌ی create-react-app را خواهید داشت؛ اما در نهایت به یک فایل package.json بسیار شلوغ خواهیم رسید (اینبار ارجاعات به Babel، Webpack و تمام ابزارهای دیگر نیز ظاهر می‌شوند). همچنین این عملیات نیز یک طرفه‌است. یعنی از این پس قرار است کنترل تمام این پشت صحنه، در اختیار ما باشد و به روز رسانی‌های بعدی create-react-app را با مشکل مواجه می‌کند. این گزینه صرفا مختص توسعه دهندگان پیشرفته‌ی React است.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-01.zip

در قسمت بعد، پیشنیازهای جاوا اسکریپتی شروع به کار با React را بررسی می‌کنیم.
مطالب
تعامل MATLAB (متلب) با دات نت - قسمت دوم
در قسمت قبل در مورد استفاده دات نت در متلب توضیح داده شد. در این قسمت به نحوه استفاده توابع متلب در دات نت بصورت ساده می‌پردازیم.
فرض کنید تیم برنامه‌نویس متلب و تیم برنامه‌نویس دات نت در تعامل با یکدیگر هستند. وظیفه تیم برنامه نویسی متلب به شرح زیر می‌باشد :

1- نوشتن توابع در متلب و تست کردن آنها جهت توسعه و ارائه مناسب به تیم مقابل
2- درست کردن کامپوننت دات نت در متلب با استفاده از محیط  Deployment Tool GUI  (با اجرای دستور deploytool در متلب)
3- استفاده از یک پکیج بسته‌بندی شده از فایل‌های قابل ارائه به تیم مقابل (اختیاری)
4- کپی پکیج در محل از قبل تعیین شده توسط دو تیم یا ارائه آن به تیم مقابل جهت استفاده

برای مثال M فایل (اصطلاح فایل‌ها در متلب همانند کلاس در دات نت) makesquare.m را که در مسیر
matlabroot\toolbox\dotnetbuilder\Examples\VS8\NET\MagicSquareExample\MagicSquareComp
است را در نظر بگیرید :  
function y = makesquare(x)
%MAKESQUARE Magic square of size x.
%   Y = MAKESQUARE(X) returns a magic square of size x.
%   This file is used as an example for the MATLAB 
%   Builder NE product.

%   Copyright 2001-2012 The MathWorks, Inc.

y = magic(x);
تابع majic یک ماتریس در ابعاد x در x درست می‌کند که درایه‌های آن اعداد صحیح از 1 تا X^2 بوده و مجموع سطر و ستون‌های آن با هم برابر است. X باید بزرگتر یا مساوی 3 باشد.
در صورتی که x  برابر 5 انتخاب شود خروجی متلب بصورت زیر خواهد بود :
17 24  1  8 15
23  5  7 14 16
 4  6 13 20 22
10 12 19 21  3
11 18 25  2  9
در قسمت تهیه یک کامپوننت دات نت اطلاعات زیر را در نظر بگیرید :
 
 makeSqr  
 Project Name 
 MLTestClass 
Class Name 
 makesquare.m  File to compile 
سپس برای درست کردن کامپوننت در محیط  Deployment Tool GUI برنامه متلب را اجرا کرده و در پنجره command دستور deploytool  را اجرا کنید تا پنجره زیر باز شود :

نام و مسیر پروژه را تعیین کنید سپس از منوی کشویی نوع پروژه، که دات نت اسمبلی باشد را انتخاب کنید. پنجره‌ای در به شکل زیر مشاهده خواهد شد : 

در تب build اگر قصد استفاده از اپلیکیشن COM را دارید و یا فایل‌هایی جهت تکمیل پروژه قصد پیوست دارید را در قسمت پایین Add files را انتخاب کنید. و اگر قصد استفاده از اپلیکیشن دات نت را دارید قسمت بالایی Add classes را انتخاب کنید و نام کلاس را وارد کنید.

سپس برای کلاس مورد نظر فایل‌های متلبی که قصد کامپایل کردن آنها را دارید از قسمت Add files پیوست کنید. در صورتیکه قصد اضافه کردن کلاس اضافی را داشتید مجددا مراحل را طی کنید. در انتها دکمه build را زده تا عملیات کامپایل آغاز شود. اما برای استفاده تیم برنامه‌نویسی دات نت احتیاج به کامپایلر متلب می‌باشد که این مهم در پکیجی که به این تیم ارائه خواهد شد مد نظر قرار خواهد گرفت.در قسمت تب Package گزینه Add MCR را انتخاب نمائید :

بعد از انتخاب، دو گزینه برای انتخاب وجود دارد که بطور خلاصه گزینه اول فایل‌های کامپایلر متلب در داخل پروژه جهت ارائه قرار می‌گیرد. همچنین این گزینه جهت استفاده در مواقع درون شبکه‌ای، مواردی که فضای دیسک و عملکرد و .... چندان اهمیت ندارد مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما گزینه دوم عکس قضیه بالا عمل می‌کند و برای تعداد یوزر بالا و شبکه‌ای و ... مورد استفاده می‌باشد.

در اینجا گزینه اول را انتخاب می‌کنیم. در صورتیکه فایل‌های دیگری جهت ضمیمه به پکیج احتیاج است به آن اضافه می‌کینم.

سپس کلید پکیج  را زده تا پکیج مورد نظر آماده شود. دقت داشته باشید که بعد از انتخاب کامپایلر متلب، حجم پکیج نزدیک به 400 مگابایت خواهد شد. پکیج مورد نظر بصورت یک فایل exe فشرده خواهد شد.
معمولا پکیج شامل فایل‌های زیر باید باشد :

 Documentation files   componentName.xml 
 Program Database File, which contains debugging information   componentName.pdb (if Debug optionis selected)
 Component assembly file   componentName.dll 
 MCR Installer (if not already installed on the target machine).   MCR Installer 

بعد از طی مراحل فوق نوبت به تیم برنامه‌نویسی دات نت می‌رسد. بعد از دریافت پکیج از تیم برنامه‌نویسی متلب در صورتیکه بر روی سیستم هدف کامپایلر متلب و یا خود متلب نصب نیست باید از داخل پکیج این کامپایلر نصب شود.
دقت داشته باشید که ورژن کامپایلر بر روی سیستم باید با ورژن پکیج دریافتی یکی باشد.
در VS یک پروژه کنسول ایجاد کنید و از فولدر پکیج پروژه دریافتی در زیرفولدر distrib فایل makeSqr.dll را به رفرنس برنامه VS اضافه کنید.
در ادامه از مسیر نصب کامپایلر فایل MWArray.dll را هم به رفرنس پروژه اضافه کنید. این فایل جهت تبادل داده اپلیکیشن با کامپایلر متلب مورد استفاده قرار می‌گیرد.

installation_folder\toolbox\dotnetbuilder\bin\architecture\framework_version
اسمبلی‌های زیر را به کلاس Program  برنامه اضافه کنید :
using System;
using MathWorks.MATLAB.NET.Arrays;
using MyComponentName;
سپس کدهای زیر را به کلاس فوق اضافه نمائید :
static void Main(string[] args)
        {
            MLTestClass obj = new MLTestClass();
            MWArray[] result = obj.makesquare(1, 5);

            MWNumericArray output = (MWNumericArray)result[0];
            Console.WriteLine(output);

        }
توضیحات کدهای فوق :
1- MWNumericArray یک اینترفیس جهت تعیین و نمایش نوع آرایه‌های عددی در متلب است.
2- MWArray یک کلاس abstract جهت دسترسی، فرمت‌دهی و مدیریت آرایه‌های متلب می‌باشد.
3- عدد 1 مشخص کننده تعداد خروجی تابع متلب و عدد 5 ورودی تابع می‌باشد.

خروجی برنامه همانند خروجی متلب بصورت زیر خواهد بود :

نکته:
ورژن فریمورک دات نت در هنگام کامپایل با ورژن Mwarray.dll باید یکی باشد.

مطالب
آموزش VC++ از مقدماتی تا پیشرفته
بحثی که بنده قصد آموزش آن را دارم آموزش  ++ C  در IDE  مایکروسافت  visual studio  می‌باشد . آموزش از پروژه‌های Win32 Console Application  شروع شده و قسمت پیشرفته آموزش در پروژه‌های Win32 Project ادامه می‌یابد .
...

اولین پروژه

معمولا برای شروع از تاریخچه و توضیحات دیگر استفاده میکنند اما روش آموزشی که در پیش خواهیم گرفت با انجام پروژه‌های عملی بوده و هر جا که نیاز به توضیح باشد ، بیان میکنیم ...

ایجاد اولین پروژه  Win32 Console Application

ویژوال استادیو را اجرا نمایید و از گزینه  File -> New -> Project و سپس طبق عکس زیر پروژه Win32 Console Application را انتخاب نمایید ، دقت کنید که زبان انتخاب شده ++Visual C باشد.

در این مرحله میتوانید محل ذخیره شده پروژه را در قسمت Location  تنظیم نمایید و از قسمت  Name  میتوانید نام دلخواه را وارد کنید در حالت پیش فرض اگر اولین پروژه Win32 Console  در مسیر تعین شده‌ی قسمت  Location  باشد ، نام  ConsoleApplication1  قرار گرفته است . پس از تنظیمات Ok کنید .

در این مرحله Next  را بزنید .

در این مرحله در قسمت Additional options  تیک Empty project را بزنید ، همانند عکس فوق تنظیمات را انجام دهید .

پس از انجام مراحل فوق پروژه بصورت شکل زیر ظاهر میشود .

برای کد نویسی روی نام پروژه که در اینجا ConsoleApplication1 می‌باشد ، راست کلیک میکنیم و گزینه Add و سپس New Item  را انتخاب میکنیم .

طبق عکس زیر فایل با پسوند cpp  را انتخاب و Add  میکنیم .

فایلی که اکنون به پروژه اضافه کردیم خالی و با نام پیش فرض Source.cpp  می‌باشد ، دستورات زیر را در آن تایپ کنید .حال پروژه به شکل زیر خواهد بود .

#include<iostream>

int  main()
{
   std::cout<<"Hello world ...\n";
   return 0;
}

برای اجرای پروژه کلید F5 را فشار دهید و اگر میخواهید نتیجه کار را مشاهده کنید کلید Ctrl + F5  را امتحان کنید .

شما اولین پروژه VC++  را اجرا نمودید ( آفرین ) .

اما توضیحات :

خط اول برنامه یک راهنمای پیش پردازنده است ، کاراکتر # که نشان میدهد این خط یک راهنمای پیش پردازنده است و بعد عبارت include  و نام یک فایل کتابخانه ای که بین علامت <> قرار داده شده ،  فایل سرآیند استفاده شده در اینجا  iostream  میباشد . (به فایل‌های کتابخانه ای ، فایلهای سرآیند (Header Files) نیز گفته میشود. ) راهنمای پیش پردازنده خطی است که به کامپایلر اطلاع میدهد در برنامه موجودیتی است که تعریف آن را در فایل سرآیند مذکور جستجو کند . در این برنامه از std::cout  استفاده شده ، که کامپایلر در مورد آن چیزی نمیداند لذا به فایل iostream  مراجعه نموده ، تعریف آن را می‌یابد و آن را اجرا میکند . 

خط 3 :

بخشی از هر برنامه تابع می‌باشد . پرانتزهای واقع پس از  آن  main نشان می‌دهند که main یک بلوک برنامه بنام تابع است. برنامه‌ها می‌توانند حاوی یک یا چندین تابع  باشند، اما main  تابع اصلی برنامه است که وجود آن الزامی میباشد . کلمه کلیدی  int  که در سمت چپ main   قرار گرفته، بر این نکته دلالت دارد که main  یک مقدار صحیح برمی‌گرداند.

خط 5 :

با استفاده از این دستور رشته ای را به خروجی استاندارد که معمولا صفحه نمایش باشد ارسال میکنیم .

خط 6 :

که ;0 return میباشد مقدار برگشتی تابع را مشخص میکند در حقیقت این خط که مقدار 0 را برمیگرادند نشان دهنده اتمام موفقیت آمیز برنامه می‌باشد .

به مرور زمان نسبت به موارد بالا بیشتر و مفصل صحبت خواهیم نمود .

مطالب
آموزش (jQuery) جی کوئری 1#
با سلام خدمت دوستان عزیز
تصمیم گرفتم در طی چندین پست در حد توانم به آموزش jQuery بپردازم. (مطالب نوشته شده برداشت ازادی از کتاب jQuery in action است)

جی کوئری (jQuery) چیست؟
jQuery یک کتابخانه بسیار مفید برای جاوا اسکریپت است. بسیار ساده و کارآمد است و مشکل جاوا اسکریپت را برای تطابق با مرورگرهای اینترنتی مختلف برطرف نموده است؛ یادگیریjQuery بسیار آسان است. در جی کوئری کد جاوا اسکریپت از فایل HTML جدا شده و بنابراین کنترل کدھا و بھینه‌سازی آنھا بسیار ساده‌تر خواھد شد. توابعی برای کار با AJAX فراھم نموده و در این زمینه نیز کار را بسیار ساده کرده است. در جی کوئری می‌توان از خصوصیت فراخوانی زنجیره‌ای متدھا استفاده نمود و این باعث می‌شود چندین کد فقط در یک سطر قرار گیرد و در نتیجه کد بسیار مختصر گردد. در مقایسه با سایر ابزارهایی که تاکید عمده‌ای بروی تکنیک‌های هوشمند جاوا اسکریپت دارند، هدف جی کوئری تغییر تفکر سازندگان وب سایت‌ها، به ایجاد صفحه‌هایی با کارکرد بالا می‌باشد. به جای صرف زمان برای مقابله با پیچیدگی‌های جاوا اسکریپت پیشرفته، طراحان می‌توانند با استفاده از زمان و دانش خود در زمینه‌ی CSS، HTML، XHTML و جاوا اسکریپت‌های ساده، عناصر صفحه را مستقیما دستکاری کنند و از همین طریق تغییرهای گشترده و سریعی انجام دهند.

نکته: برای استفاده از جی کوئری باید HTML و CSS و جاوا اسکریپت آشنایی داشته باشید.

چگونه از جی کوئری استفاده کنیم؟
برای استفاده از جی کوئری باید ابتدا فایل آن را از سایت آن دانلود کرده و در پروژه خود استفاده نمایید. البته روش‌های دیگری برای استفاده از این فایل وجود دارد که در آینده بیشتر با آن آشنا خواهیم شد. برای استفاده از این فایل در پروژه باید به شکل زیر آن را به صفحه HTML خود معرفی کنیم.
<html>
   <head>
       <script type="text/javascript" src="jquery-1.9.1.min.js"></script>
   </head>
   <body>
   </body>
</html>
سپس بعد از معرفی خط فوق در قسمت head صفحه باید کد‌های خود را در یک تگ script بنویسیم.

کوتاه کردن کد: هر زمان شما خواسته باشید کارکرد یک صفحه وب را پویا‌تر کنید، در اکثر مواقع به ناچار این کار از طریق عناصری بروی صفحه انجام داده اید که با توجه به انتخاب شدن آنها، صفحه کارکردی خاص خواهد داشت. مثلا در جاوا اسکریپت اگر بخواهیم عنصری را که در یک radioGroup انتخاب شده است را برگردانیم باید کد‌های زیر را بنویسیم:
var checkedValue;
var elements = document.getElementByTagName ('input');
for (var n = 0; n < elements.length; n++) {
       if (elements[n].type == 'radio' && elements[n].name == 'myRadioGroup' && elements[n].checked) {
               checkedValue = elements[n].value;
       }
}
اما اگر بخواهیم همین کد را با جی کوئری بنویسیم:
var checkedValue = $ ('[name="myRadioGroup"]:checked').val();
ممکن است مثال بالا کمی گنگ باشد نگران نباشید در آینده با این دستورات بیشتر آشنا خواهیم شد.
قدرت اصلی جی کوئری برگفته از انتخاب‌کننده‌ها (Selector) هاست، انتخاب‌کننده ، یک عبارت است که دسترسی به عنصری خاص بر روی صفحه را موجب می‌شود؛ انتخاب‌کننده این امکان را فراهم می‌سازد تا به سادگی عنصر مورد نظر را مشخص و به آن دسترسی پیدا کنیم که در مثال فوق، عنصر مورد نظر ما گزینه انتخاب شده از myRadioGroup بود.
Unobtrusive JavaScript: اگر پیش از پیدایش CSS در کار ایجاد صفحه‌های اینترنتی بوده‌اید حتما مشکلات و مشقات آن دوران را به خاطر می‌آورید. در آن زمان برای فرمت‌دهی به اجزای مختلف صفحه ، به ناچار علائم فرمت‌دهی را به همراه دستورات خود اجزا، در صفحه‌های HTML استفاده می‌کردیم. اکنون بسیار بعید به نظر می‌رسد کسی ترجیح دهد فرمت‌دهی اجزا را به همراه دستورهای HTML آن انجام دهد. اگر چه هنوز دستوری مانند زیر بسیار عادی به نظر می‌آید:
<button type="button" onclick="document.getElementById('xyz').style.color='red';">
        Click Me
</button>
نکته ای که در مثال فوق حائز اهمیت است، این است که خصوصیات ظاهری دکمه ایجاد شده از قبیل فونت و عنوان دکمه، از طریق تگ <font> و یا پارامترهای قابل استفاده در خود دستور دکمه تعیین نشده است، بلکه CSS وظیفه تعیین آنها را دارد. اما اگرچه در این مثال فرمت‌دهی و دستور خود دکمه از یکدیگر جدا شده‌اند؛ شاهد ترکیب این دکمه با رفتار آن هستیم. در جی کوئری می‌توانیم رفتار را از اجزا به آسانی جدا کنیم.

مجموعه عناصر در جی کوئری:

زمانی که CSS به عنوان یک تکنولوژی به منظور جداسازی طراحی از ساختار به دنیای صفحه‌های اینترنتی معرفی شد، می‌بایست راهی برای اشاره به اجزای صفحات از طرف فایل CSS نیز معرفی می‌شد. این امر از طریق انتخاب‌کننده‌ها (Selector) صورت پذیرفت.

برای مثال انتخاب‌کننده زیر، به تمام عناصر <a> اشاره دارد که در یک عنصر <p> قرار گرفته‌اند:

p a
جی کوئری نیز از چنین انتخاب‌کننده‌هایی استفاده می‌کند، الته نه تنها از انتخاب‌کننده‌هایی که هم اکنون در CSS موجود می‌باشند، بلکه برخی از انتخاب‌کننده‌هایی که هنوز در تمام مرورگرها پشتیبانی نمی‌شوند.
برای انتخاب مجموعه‌ای از عناصر از یکی از دو Syntax زیر استفاده می‌کنیم.
$(Selector)
یا
jQuery(Selector)
ممکن است در ابتدا ()$ کمی نا معمول به نظر آید، اما اکثر کسانی که با جی کوئری کار می‌کنند از اختصار و کوتاهی این ساختار استفاده می‌کنند.
مثال زیر نمونه‌ای دیگر است که در آن مجموعه‌ای از تمام لینک‌هایی که درون تگ <p> قرار دارند را انتخاب می‌کند:
$("p a")
تابع ()$ که در حقیقت نام خلاصه‌ای برای ()jQuery می‌باشد، نوع خروجی مخصوصی دارد که شامل یک آرایه از اشیایی می‌شود که انتخاب‌کننده آن را برگزیده است. این نوع خروجی این مزیت را دارد که شمار زیادی متد از پیش تعریف شده را داراست که به سادگی قابل اعمال می‌باشند.
در اصطلاح برنامه نویسی به چنین توابعی که گروهی از عناصر را جمع می‌کنند، Wrapper می‌گویند زیرا تمام عناصر مطلوب را تحت یک شی بسته‌بندی می‌کند. در جی‌کوئری به آنها Wrapped Set یا jQuery Wrapper می‌گویند و به متدهایی که قابل اعمال بروی اینها به نام jQuery Wrapper Methodes شناخته می‌شوند.
در مثال زیر می‌خواهیم تمام عناصر <div> در صورتی که دارای کلاس notLongForThisWorldباشند را مخفی (با فید شدن) کنیم.

$("div.notLongForThisWorld").fadeOut();
یکی از مزیت‌های اکثر متدهای قابل اجرا بروی مجموعه عناصر انتخاب شده آن است که خروجی خود آنها مجموعه‌ای دیگر است. به این معنا که خروجی این متد، آماده اعمال یک متد دیگر است.
فرض کنید در مثال بالا بخواهیم پس از مخفی کردن هر <div> بخواهیم یک کلاس به نام removedبه آن بیافزاییم. به این منظور می‌توان کدی مانند زیر نوشت:
$("div.notLongForThisWorld").fadeOut().addClass("removed");
این زنجیره متدها می‌توانند به هرتعداد ادامه پیدا کند.

چند نمونه  انتخاب کننده:

نتیجه
  انتخاب کننده
 تمام <p>‌های زوج را انتخاب می‌کند

$('p:even')
 سطر اول هر جدول را انتخاب می‌کند

$("tr:nth-child(1)");
 <div>هایی که مستقیما در <body> تعریف شده باشند را انتخاب می‌کند.

$("body > div");
 لینک هایی که به یک فایل pdf اشاره دارند را انتخاب می‌کند.

$("a[href$=pdf]");
 تمام <div> هایی که مستقیما در <body> معرفی شده اند و دارای لینک می‌باشند را انتخاب می‌کند.

$("body > div:has(a)")
   

ادامه مطالب در پست‌های بعدی تشریح خواهد شد.


جهت مطالعه بیشتر می‌توانید از این منابع ^  و  ^  و  ^  و  ^  و  ^ استفاده کنید.
موفق و موید باشید
مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت سیزدهم
در مبحث قبلی گفتیم که ویرایش تنظیمات لاگ‌ها از طریق IIS یا ویرایش مستقیم فایل‌های کانفیگ میسر است. در این مقاله که قسمت پایانی مبحث لاگ هاست، در مورد ویرایش فایلهای کانفیگ صحبت می‌کنیم؛ همچنین استفاده از دستورات appcmd برای ویرایش و نهایتا کد نویسی در زبان سی شارپ و جاوااسکریپت.
تنظیمات لاگ سایت‌ها در فایل applicationhost در آدرس زیر قرار دارد:
C:\Windows\System32\inetsrv\config\applicationHost.config
برای هر تگ سایت، یک تگ <logfile> وجود دارد که ویژگی‌های Attributes آن، نوع ثبت لاگ را مشخص می‌کنند و می‌توانید مستقیما در اینجا به ویرایش بپردازید. البته ویرایش فایل کانفیگ از طریق IIS به طور مستقیم هم امکان پذیر است. برای این منظور در IIS سرور را انتخاب و از بین ماژول‌های قسمت management گزینه‌ی Configuration Editor را انتخاب کنید. در قسمت Section گزینه‌ی System.applicationhost را باز کرده و از زیر مجموعه‌های آن گزینه‌ی Site را برگزینید. در تنظیمات باز شده، گزینه collection را انتخاب کنید تا در انتهای سطر، دکمه‌ی ... پدیدار گردد. روی آن کلیک کنید تا محیطی ویرایشی باز گردد که به شما اجازه‌ی افزودن و ویرایش خصوصیت‌ها را می‌دهد. برای ویرایش لاگ‌ها باید خصوصیت logfile را باز کنید. اگر قسمت قبلی را مطالعه کرده باشید، باید بسیاری از این خصوصیت‌ها و مقادیر را بشناسید.
خصوصیات دیگری را هم مشاهده خواهید کرد که شاید قبلا ندیده‌اید که البته بستگی به ورژن IIS  شما دارد؛ مثلا خصوصیت‌های maxLogLineLength و flushByEntryCountW3Clog از IIS8.5 اضافه شده اند.

جدول خصوصیت ها
 خصوصیت توضیح 
 customLogPluginClsid   یک پارامتر رشته‌ای اختیاری که در آن، آی دی کلاس یا کلاس‌هایی نوشته می‌شود که برای custom logging نوشته شده‌اند و این گزینه ترتیب اجرای آن‌ها را تعیین می‌کند.
 directory   اختیاری است. محل ذخیره‌ی لاگ فایل‌ها را مشخص می‌کند و در صورتیکه ذکر نشود، همان مسیر پیش فرض است.
 enabled   اختیاری است. فعال بودن سیستم لاگ برای آن سایت را مشخص می‌کند. مقدار پیش فرض آن true است.
 flushByEntryCountW3CLog   این مقدار مشخص می‌کند چند رخداد باید اتفاق بیفتد تا عمل ذخیره سازی لاگ صورت گیرد. اگر بعد از هر رخداد عمل ثبت لاگ انجام شود، سرعت ثبت لاگ‌ها بالا می‌رود؛ ولی باعث استفاده‌ی مداوم از منابع و همچنین درخواست ثبت اطلاعات را روی دیسک خواهد داد و تاوان آن با زیاد شدن عملیات روی دیسک، پرداخته خواهد شد. ولی در حالتیکه چند رخداد را نگهداری  سپس دسته‌ای ثبت کند، باعث افزایش کارآیی و راندمان سرور خواهد شد. در صورتیکه سرور به مشکلات لحظه‌ای برخورد می‌کند مقدار آن را کاهش دهید. مقدار پیش فرض 0 است. یعنی اینکه ثبت، بعد از 64000 لاگ خواهد بود.
 localTimeRollover   نحوه‌ی نامگذاری فایل‌های لاگ را مشخص می‌کند که مقدار بولین گرفته و اختیاری است. به طور پیش فرض مقدار false دارد.
 logExtFileFlags   این گزینه در حالتی به کارتان می‌آید که فرمت W3C را برای ثبت لاگ‌ها انتخاب کرده باشید و در اینجا مشخص می‌کنید که چه فیلدهایی باید در لاگ باشند و اگر بیش از یکی بود میتوان با ، (کاما) از هم جدایشان کرد.
 logFormat  نوع فرمت ذخیره سازی لاگ‌ها
 logSiteId  اختیاری است و مقدار پیش فرض آن true است. بدین معنا که کد یا شماره‌ی سایت هم در لاگ خواهد بود و این در حالتی است که گزارش در سطح سرور باشد. در غیر این صورت اگر هر سایت، جداگانه لاگی برای خود داشته باشد، ذکر نمی‌گردد.
 logTargetW3C   اختیاری است و و مقدار file و *ETW را می‌گیرد که به طور پیش فرض روی File تنظیم است. در این حالت فایل لاگ‌ها در یک فایل متنی توسط http.sys ذخیره می‌شود. ولی موقعیکه از ETW استفاده می‌شود، http.sys با استفاده از iislogprovider داده‌ها را به سمت ETW ارسال میکند که منجر به اجرای سرویس Logsvc شده که از داده‌ها کوئری گرفته و آن‌ها را مستقیما از پروسه‌های کارگر جمع آوری و به سمت فایل لاگ ارسال می‌کند. همچنین انتخاب این دو گزینه نیز ممکن است.
 maxLogLineLength  حداکثر تعداد خطی که یک لاگ میتواند داشته باشد تا اینکه بتوانید در مصرف دیسک سخت صرفه جویی کنید و بیشتر کاربرد آن برای لاگ‌های کاستوم است. این عدد باید از نوع Uint باشد و اختیاری است و از 2 تا 65536 مقدار میپذیرد که مقدار پیش فرض آن 65536 می‌باشد.
 period   همان مبحث زمان بندی در مورد ایجاد فایل‌های لاگ است که در مقاله‌ی پیشین برسی کردیم و مقادیر Dialy,Hourly,monthlyو weekly را می‌پذیرد. همچنین maxsize هم هست؛ موقعی که لاگ به نهایت حجمی که برای آن تعیین کردیم میرسد.
 truncateSize   اختیاری است و مقدار آن از نوع int64 است. حداکثر حجم یک فایل لاگ را مشخص می‌کند تا اگر period روی maxsize تنظیم شده بود، حداکثر حجم را میتوان از اینجا تعیین نمود. در مقاله پیشین در این باره صحبت کردیم؛ حداقل عدد برای آن 1,048,576 است و اگر کمتر از آن بنویسید، سیستم همین عدد 1,048,576 را در نظر خواهد گرفت. مقدار پیش فرض آن 20971520 می باشد.
* ETW یا  Event Tracing Windows، سیستم و یا نرم افزاری برای عیب یابی و نظارت برای کامپوننت‌های ویندوزی است و یکی از استفاده کننده‌هایش IIS است  که از ویندوز 2000 به بعد اضافه شده‌است. برای قطع کردن این ماژول در IIS هم میتوانید  قسمت هفتم  را بررسی نمایید و دنیال ماژول TracingModule  بگردید. این ماژول به صورت Real time به ثبت رخدادهای IIS می‌پردازد.

به غیر از خصوصات بالا، خصوصیت customFields نیز از IIS 8.5 (به بعد) در دسترس است. اگر قصد دارید به غیر از فیلدهای W3c فیلدهای اختصاصی دیگری نیز داشته باشید، میتوان از این گزینه استفاده کرد. این فیلدهای کاستوم می‌توانند اطلاعاتشان را از request header ، response header و server variables دریافت کنند. این ویژگی تنها در فرمت W3C و در سطح سایت قابل انجام است. موقعی که یک فایل لاگ شامل فیلدهای اختصاصی شود، به انتها نام فایل X_ اضافه میگردد تا نشان دهد شامل یک فیلد اختصاصی یا کاستوم است. نحوه تعریف آن در فایل applicationhost به شکل زیر است:
<system.applicationHost>
   <sites>
      <siteDefaults>
         <logFile logFormat="W3C"
            directory="%SystemDrive%\inetpub\logs\LogFiles"
            enabled="true">
            <customFields>
               <clear/>
               <add logFieldName="ContosoField" sourceName="ContosoSource"
                  sourceType="ServerVariable" />
            </customFields>
         </logFile>
      </siteDefaults>
   </sites>
</system.applicationHost>

تغییر تنظمیات لاگ با Appcmd
appcmd.exe set config -section:system.applicationHost/sites /siteDefaults.logFile.enabled:"True" /commit:apphost
appcmd.exe set config -section:system.applicationHost/sites /siteDefaults.logFile.logFormat:"W3C" /commit:apphost
appcmd.exe set config -section:system.applicationHost/sites /siteDefaults.logFile.directory:"%SystemDrive%\inetpub\logs\LogFiles" /commit:apphost

تنظمیات تگ لاگ با برنامه نویسی و اسکریپت نویسی
هچنین با رفرنس Microsoft.web.administration در پروژه‌های دات نتی خود میتوانید امکان ویرایش تنظیمات را در برنامه‌های خود نیز داشته باشید:
using System;
using System.Text;
using Microsoft.Web.Administration;

internal static class Sample
{
   private static void Main()
   {
      using (ServerManager serverManager = new ServerManager())
      {
         Configuration config = serverManager.GetApplicationHostConfiguration();
         ConfigurationSection sitesSection = config.GetSection("system.applicationHost/sites");
         ConfigurationElement siteDefaultsElement = sitesSection.GetChildElement("siteDefaults");

         ConfigurationElement logFileElement = siteDefaultsElement.GetChildElement("logFile");
         logFileElement["logFormat"] = @"W3C";
         logFileElement["directory"] = @"%SystemDrive%\inetpub\logs\LogFiles";
         logFileElement["enabled"] = true;

         serverManager.CommitChanges();
      }
   }
}

با استفاده از اسکریپت نویسی توسط جاوااسکریپت و وی بی اسکریپت هم نیز این امکان مهیاست:
var adminManager = new ActiveXObject('Microsoft.ApplicationHost.WritableAdminManager');
adminManager.CommitPath = "MACHINE/WEBROOT/APPHOST";
var sitesSection = adminManager.GetAdminSection("system.applicationHost/sites", "MACHINE/WEBROOT/APPHOST");
var siteDefaultsElement = sitesSection.ChildElements.Item("siteDefaults");

var logFileElement = siteDefaultsElement.ChildElements.Item("logFile");
logFileElement.Properties.Item("logFormat").Value = "W3C";
logFileElement.Properties.Item("directory").Value = "%SystemDrive%\\inetpub\\logs\\LogFiles";
logFileElement.Properties.Item("enabled").Value = true;

adminManager.CommitChanges();

FTP Logging
برای اطمینان از نصب Ftp logging موقع نصب، باید از مورد زیر مطمئن باشید:

IIS را باز کنید و در لیست درختی، سرور را انتخاب کنید. در قسمت FTP میتوانید گزینه‌ی Ftp logging را ببینید. تنظیمات این قسمت هم دقیقا همانند قسمت logging میباشد و همان موارد برای آن هم صدق می‌کند.


بررسی تگ آن در applicationhost

تگ این نوع لاگ در فایل applicationhost در زیر مجموعه‌ی تگ <site> به شکل زیر نوشته می‌شود:

<system.ftpServer>
   <log centralLogFileMode="Central">
      <centralLogFile enabled="true" />
   </log>
</system.ftpServer>

گزینه centralLogFileMode  دو مقدار central و site را می‌پذیرد. اگر گزینه‌ی central انتخاب شود، یعنی همه‌ی لاگ‌ها را داخل یک فایل در سطح سرور ثبت کن ولی اگر گزینه‌ی site انتخاب شده باشد، لاگ هر سایت در یک فایل ثبت خواهد شد.

گزینه‌ی logInUTF8  یک خصوصیت اختیاری است که مقدار پیش فرض آن true میباشد. در این حالت باید تمامی رشته‌ها به انکدینگ UTF-8 تبدیل شوند.

همانطور که می‌بینید تگ log در بالا یک تگ فرزند هم به اسم centralLogFile دارد که همان خصوصیات جدول بالا در آن مهیاست.


دسترسی به تنظیمات این قسمت توسط دستور Appcmd: 

appcmd.exe set config -section:system.ftpServer/log /centralLogFileMode:"Central" /commit:apphost

appcmd.exe set config -section:system.ftpServer/log /centralLogFile.enabled:"True" /commit:apphost


دسترسی به تنظیمات این قسمت توسط دات نت:

using System;
using System.Text;
using Microsoft.Web.Administration;

internal static class Sample
{
   private static void Main()
   {
      using (ServerManager serverManager = new ServerManager())
      {
         Configuration config = serverManager.GetApplicationHostConfiguration();

         ConfigurationSection logSection = config.GetSection("system.ftpServer/log");
         logSection["centralLogFileMode"] = @"Central";

         ConfigurationElement centralLogFileElement = logSection.GetChildElement("centralLogFile");
         centralLogFileElement["enabled"] = true;

         serverManager.CommitChanges();
      }
   }
}


دسترسی به تنظیمات این قسمت توسط Javascript: 

var adminManager = new ActiveXObject('Microsoft.ApplicationHost.WritableAdminManager');
adminManager.CommitPath = "MACHINE/WEBROOT/APPHOST";

var logSection = adminManager.GetAdminSection("system.ftpServer/log", "MACHINE/WEBROOT/APPHOST");
logSection.Properties.Item("centralLogFileMode").Value = "Central";

var centralLogFileElement = logSection.ChildElements.Item("centralLogFile");
centralLogFileElement.Properties.Item("enabled").Value = true;

adminManager.CommitChanges();
بازخوردهای دوره
ارتباطات بلادرنگ و SignalR
به نظر اسکریپت‌های آن بارگذاری نشده‌اند. در کروم روی دکمه F12 کلیک کنید تا کنسول آن ظاهر شود. بعد بررسی کنید آیا خطایی در برگه network آن گزارش شده یا حتی در کنسول لاگ‌های آن که خطاهای جاوا اسکریپتی را نمایش می‌دهد. با فایرباگ هم می‌شود این نوع برنامه‌ها را دیباگ کرد.
اطلاعات بیشتر: «عیب یابی و دیباگ برنامه‌های SignalR »
همچنین این مثال‌ها را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید: SignalRSamples.zip  
مطالب
CoffeeScript #1

مقدمه

CoffeeScript یک زبان برنامه نویسی برای تولید کدهای جاوااسکریپت است که Syntax آن الهام گرفته از Ruby و Python است و بسیاری از ویژگی‌هایش، از این دو زبان پیاده سازی شده است.
سوالی که ممکن است برای هر کسی پیش بیاید این است که چرا باید از CoffeeScript استفاده کرد و یا چرا نوشتن CoffeeScript بهتر از نوشتن مستقیم جاوااسکریپت است؟

از جمله دلایلی که می‌شود عنوان کرد:
حجم کد کمتری نوشته می‌شود (تجربه شخصی من: تقریبا کدنویسی شما به یک سوم تا نصف تبدیل می‌شود)، بسیار مختصر است و پیاده سازی prototype aliases و classes به سادگی و با حداقل کدنویسی انجام می‌گیرد.

CoffeeScript زیرمجموعه‌ای از جاوااسکریپت نیست، اگرچه از کتابخانه‌های خارجی جاوااسکریپت می‌توان در کدهای CoffeeScript استفاده کرد، اما برای اینکار باید کدهای مورد نیاز را به CoffeeScript تبدیل کرد تا از خطای زمان کامپایل جلوگیری شود.

پیش نیاز نوشتن کد به زبان CoffeeScript، شناخت جاوااسکریپت است تا بتوان خطاهای زمان اجرا را اصلاح کرد.

CoffeeScript محدودیتی در مرورگر ندارد و می‌توان در برنامه‌های جاوااسکریپتی تحت سرور مانند Node.js با کیفیت بالا نیز از آن استفاده کرد.
زمانی را که برای یادگیری CoffeeScript صرف می‌کنید در زمان نوشتن پروژه، نتیجه‌ی آن‌را متوجه خواهید شد.

راه اندازی اولیه

یکی از ساده‌ترین راه‌های نوشتن CoffeeScript استفاده از نسخه‌ی مرورگر این زبان است و برای اینکار باید وارد سایت CoffeeScript.Org شده و بر روی تب Try CoffeeScript کلیک کنید. این سایت از نسخه‌ی مرورگر CoffeeScript Compiler استفاده می‌کند و هر کدی CoffeeScript ایی که در پنل سمت چپ سایت بنویسید، تبدیل به جاوااسکریپت می‌شود و در پنل راست سایت، نمایش داده می‌شود.

همچنین می‌توانید با استفاده از پروژه‌ی js2coffee کدهای جاوااسکریپت را به کدهای CoffeeScript تبدیل کنید.

در صورتیکه بخواهید از نسخه‌ی درون مرورگری CoffeeScript Compiler استفاده کنید، باید یک تگ اسکریپت لینک به این اسکریپت و با اضافه کردن تگ اسکریپت با type coffeescript این کار را انجام دهید. برای نمونه:

<script src="http://jashkenas.github.com/coffee-script/extras/coffee-script.js" type="text/javascript" charset="utf-8"></script>
<script type="text/coffeescript">
  # Some CoffeeScript
</script>
بدیهی است که استفاده از چنین روشی برای تحویل پروژه به مشتری صحیح نیست چرا که به خاطر تفسیر کدهای CoffeeScript در زمان اجرا، سرعت اجرایی پایین خواهد بود. به جای این روش CoffeeScript پیشنهاد می‌کند که از Node.js compiler و تبدیل آن به فایل‌های pre-process coffeescript استفاده کنید.
برای نصب باید آخرین نسخه‌ی Node.js و (npm (Node Package Manager را نصب کرده باشید. برای نصب CoffeeScript با استفاده از npm از دستور زیر استفاده کنید.
npm install -g coffee-script
پس از نصب می‌توانید با استفاده از دستور coffee فایل‌های CoffeeScript خود را (بدون پارامتر) اجرا کنید و در صورتیکه بخواهید خروجی جاوااسکریپت داشته باشید، از پارامتر compile-- استفاده کنید.
coffee --compile my-script.coffee
در صورتیکه پارامتر output-- تعریف نشود CoffeeScript فایل خروجی را هم نام با فایل اصلی قرار می‌دهد که در مثال بالا فایل خروجی می‌شود my-script.js. در صورتیکه فایلی از قبل موجود باشد، بازنویسی انجام می‌شود.
مطالب
مدیریت هدایت خودکار صفحات در حین خطاهای عملیاتی ای‌جکسی در ASP.NET MVC
قطعه کد زیر را در نظر بگیرید :
     [HttpPost,AjaxOnly, ValidateAntiForgeryToken]
        public virtual JsonResult Create(AddDeviceGroupViewModel deviceGroupViewModel)
        {
        
            if (ModelState.IsNotValid())
            {
                Response.StatusCode = (int)HttpStatusCode.BadRequest;
                return Json(new { success = false, message = ModelState.FirstErrorMessage(), notificationType = NotificationType.Error }, JsonRequestBehavior.AllowGet);
            }
            var result = _deviceGroupService.Add(deviceGroupViewModel);

           // other codes

        }
اکشن متد فوق به صورت زیر فراخوانی می‌شود :
@using (Ajax.BeginForm(MVC.Admin.DeviceGroup.Create(), 
new AjaxOptions { HttpMethod = "POST", OnSuccess = "saveAjaxForm", OnFailure = "SaveFailure" }))
{
// form content
}
و تابع جاوا اسکریپت SaveFailure  به صورت زیر پیاده سازی شده بود :
function SaveFailure(data) {
  
    $("button[type=submit]").prop('disabled', false);
    var result = $.parseJSON(data.responseText);
    showMessage(result.message, result.notificationType);
}
کار تابع فوق، فعال کردن مجدد دکمه ثبت و نمایش پیغامی به کاربر می‌باشد. قطعه کد فوق بدون هیچ مشکلی اجرا می‌شد تا اینکه تمامی اکشن متد‌هایی که به صورت ای‌جکس به صورت اکشن متد فوق پیاده سازی شده بودند، از کار افتادند.
مشکل به وجود آمده حاصل اضافه شدن تگ‌های زیر به وب کانفیگ بود :
<httpErrors errorMode="Custom">
      <remove statusCode="404"/>
      <error statusCode="404" path="/Error/NotFound" responseMode="ExecuteURL"/>
</httpErrors>
بعد از افزودن کد‌های فوق وقتی برنامه به خط زیر می‌رسید، سعی در انتقال به کنترلر Error می‌کرد:
Response.StatusCode = (int)HttpStatusCode.BadRequest;

و در خروجی تنها مقداری که به سمت کاربر برگشت داده می‌شد، مقدار BadRequest بود و خط زیر باعث خطا و توقف برنامه می‌شد:
    var result = $.parseJSON(data.responseText);
با کامنت کامنت کردن کدهای اضافه شده در Web.config مشکل فوق رفع خواهد شد.
همچنین در صورتیکه قصد داشتید تگ‌های فوق را در web.config داشته باشید (جهت هندل کردن صفحات پیدا نشده) می‌توانید از مقدار دهی TrySkipIISCustomError با true این مشکل را رفع کنید.
  Response.TrySkipIisCustomErrors = true;

روشی دیگر:
<system.webServer>
    <httpErrors errorMode="DetailedLocalOnly" existingResponse="PassThrough" />
مطالب
توسعه برنامه های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت پنجم
همانطور که در قسمت‌های قبلی گفتیم، کد UI و Logic پروژه مابین Android-iOS-Windows مشترک بوده و از یک کد، سه بار استفاده مجدد می‌شود. تا این جا نیز می‌دانید که چطور کد را روی ویندوز و Android تست کرده و پابلیش بگیرید. این قسمت، نوبت به iOS می‌رسد.
برای دیباگ و تست پروژه‌ها بر روی iOS چه بر روی Simulator و چه بر روی Device، نیاز به وجود یک Mac در شبکه است. حال این می‌تواند یک Mac Book Pro فیزیکی باشد یا یک Virtual Mac روی VM Ware. ابتدا به آموزش راه اندازی Mac بر روی VM Ware می‌پردازیم، سپس ادامه راه برای Mac، روی یک سخت افزار واقعی و Virtual Mac یکی است.

برای شروع لازم است فایل iso مک را دانلود کنید. من "Mac OS 10.14 iso download" را جستجو کردم به این سایت رسیدم که فایل مناسب برای دانلود را در این لینک قرار داده بود.
سپس اقدام به دانلود VM Ware کنید و چون VM Ware به صورت پیش فرض از Mac پشتیبانی نمی‌کند، VM Ware Unlocker را نیز جستجو کرده، دانلود و نصب کنید. مطمئن شوید که نسخه‌های مورد استفاده شما قدیمی نباشند. نسخه مورد استفاده بر روی سیستم من 14.1 است.
برای این که VM Ware کار کند، باید اقدام به " فعال سازی intel virtualization" هم کرده باشید که  این سایت  یکی از آموزش‌های موجود بر روی بستر اینترنت، برای این کار است. همچنین برای نصب Mac احتیاج به Apple ID دارید که رایگان است.
علاوه بر نصب Mac، لازم است روی آن XCode نیز نصب شود. رابطه مستقیمی بین نسخه ویژوال استدیو، نسخه Mac و نسخه XCode برقرار است. مثلا برای استفاده از iOS SDK 12 که آخرین نسخه است، لازم است XCode 10 داشته باشید. خود XCode 10 بر روی Mac با نسخه 10.13.6 و بالاتر نصب می‌شود و در نهایت نیاز به Visual Studio 15.8.5 به بالا است. صرف به روز رسانی ویژوال استودیو از مثلا 15.7 به 15.8.5 دردی را دوا نمی‌کند و نیاز به بروز رسانی Mac و XCode نیز هست. (تمامی این موارد را خود ویژوال استودیو چک می‌کند و در صورت لزوم خطا می‌دهد)
پس از دانلود فایل iso برای Mac و نصب و Unlock کردن VM Ware، آماده راه اندازی Mac هستید. در VM Ware از منوی File روی New virtual machine کلیک کرده و در مراحل بعدی آن iso دانلود شده را معرفی و Virtual machine را ذخیره کنید.
بهتر است برای Mac خود حدود 40GB فضای هارد SSD در نظر بگیرید. در دادن CPU و رم، دست و دل باز باشید. توجه داشته باشید که لازم است Mac به اینترنت دسترسی داشته باشد. برای بهبود سرعت Virtual Machine تان، فولدر محل ذخیره سازی فایل‌های آن و Process ای با نام vmware-vmx.exe را  در آنتی ویروس ویندوزتان Exclude کنید.
قبل از این که Mac را روشن کنید، یک فایل با پسوند vmx را در فولدر Virtual Machine تان پیدا کنید و خط زیر را به آخر آن اضافه کرده و Save کنید:
smc.version = "0"
سپس روی Mac راست کلیک نموده و از Settings > Hardware > USB Controller مقدار USB Compatibility را روی 2.0 بگذارید و تیک Show all usb input devices را نیز بزنید.
Mac را روشن کنید تا مراحل نصب آغاز شود. ابتدا از macOS Utilities، گزینه Disk Utility هارد 40 گیگا بایتی مجازی را که ساخته بودید، انتخاب و Erase کنید و سپس برنامه را بسته و Install MacOS را انتخاب کنید. در واقع هاردی را که ساخته بودید، مثل یک هارد فیزیکی بوده که پارتشن بندی نشده و غیر قابل استفاده بوده‌است. با کمک Disk Utility این هارد آماده به استفاده می‌شود.
حال به قسمت تنظیمات Mac رفته و در قسمت Energy Saver، تیک گزینه Put hard disk to sleep را بردارید. همچنین Computer Sleep و Display Sleep را روی Never بگذارید. این یک Virtual Machine است و به این تمهیدات احتیاجی ندارد. سپس از قسمت Desktop & screen saver، تنظیم کنید که هیچ وقت Screen saver را نمایش ندهد. از قسمت Security & Privacy، تیک Require password را نیز بردارید.
در Mac ترمینال (Terminal) را باز کنید و عبارت زیر را در آن اجرا کنید تا فایل‌های مخفی را نیز بتوانید مشاهده کنید. در ادامه به آن احتیاج داریم.
defaults write com.apple.finder AppleShowAllFiles YES
همچنین برای بهبود عملکرد Simulator در virtual machine که فاقد کارت گرافیک است، دستور زیر را در ترمینال وارد کنید:
defaults write com.apple.CoreSimulator.IndigoFramebufferServices FramebufferEmulationHint 1
در تنظیمات Mac، قسمت Sharing، تیک Remote Login را بزنید تا فعال شود. File Sharing را نیز بر اساس  این آموزش  برقرار کنید. سپس Mac را Re Start کنید.

برای نصب XCode دو گزینه دارید:
۱- نصب از Apple Store که نیاز به Apple ID و ابزارهای دور زدن تحریم بر روی خود Mac را دارد.
۲- دانلود مستقیم فایل xip (فایل فشرده در Mac) از  اینجا که نیاز به Apple ID دارد، ولی نیازی به ابزارهای دور زدن تحریم را ندارد. در مقاله‌ای جداگانه به نحوه دانلود ویژوال استودیو 2017، برای نصب روی چندین سیستم خواهم پرداخت. در کنار آن اگر فایل iso مربوط به mac و xip مربوط به xcode را نیز داشته باشید، روی سیستم دوم به بعد، نیاز به دانلود چندانی ندارید.
اگر فایل xip مربوط به XCode را مستقیما درون Mac دانلود کنید یا از Apple Store بگیرید که هیچ، ولی اگر آن را در ویندوز دانلود کرده‌اید و یا از کسی گرفته‌اید، از طریق File Sharing، آن را به Mac انتقال دهید. برای به دست آوردن IP، از طریق System Preferences به Network بروید.
برای نصب فایل xip در mac، ابتدا روی آن دو بار کلیک کنید تا extract شود. سپس در Mac از منوی Go، به Applications رفته (یا Shift و آرم ویندوز و A را با هم بفشارید) و XCode را روی آن Drag & Drop کنید؛ به طوری که یکی از برنامه‌های قسمت Applications شود.  سپس آن را باز کرده و از منوی XCode، به Preferences رفته و در تب Locations، جلوی Command Line Tools، گزینه Xcode 10 را انتخاب کنید. حالا یک Mac را درون شبکه دارید که Remote Login دارد و Command Line Tools مربوط به XCode آن نیز تنظیم شده‌است.  به هیچ روی، نیازی به کد زدن در Mac یا XCode نیست.

برای اتصال ویژوال استودیو به Mac، ابتدا پروژه مثال XamApp را باز کرده و بعد به منوی Tools رفته و Options را باز کنید و به Xamarin بروید. در قسمت iOS Settings روی Pair Mac کلیک کنید و IP مربوط به Mac خود را وارد کنید. بعد از زدن نام کاربری و رمز عبور، ویژوال استودیو درخواست نصب Mono را می‌کند که روی Install کلیک کنید. پس از اتمام نصب Mono، ممکن است ویژوال استودیو گمان کند که موفق نبوده‌است! برای اطمینان، در Mac ترمینال را باز کرده و دستور mono --version را وارد نمایید. در صورتی که عبارتی شبیه به Mono JIT compiler version 5.12 را ببینید، عملا پروسه با موفقیت انجام شده است، وگرنه Mono را بر اساس  این آموزش  در Mac نصب کنید. سپس ویژوال استودیو، Xamarin.iOS را در Mac نصب می‌کند.
همچنین در صورت داشتن Apple Developer Account می‌توانید در ویژوال استودیو با آن لاگین کنید. ابتدا به منوی Tools رفته و Options را باز کنید و از قسمت Xamarin به  Apple Accounts بروید. روی Install fastlane کلیک کنید و بعد User/Pass خود را وارد کنید. بدون Apple Developer Account، تست برنامه روی گوشی کمی سخت می‌شود و پابلیش و گرفتن فایل ipa بدون آن غیر ممکن است. اینها تماما سیاست‌های Apple بوده و به Xamarin ارتباطی ندارند. در مقاله آموزش App Center، به نحوه پابلیش فایل‌های Android apk و iOS ipa برای تستر‌ها و عموم مردم خواهیم پرداخت.
حال می‌توانید پروژه‌های XamApp.Android و XamApp.UWP را Unload نموده و پروژه XamApp.iOS را Load کنید و پروژه XamApp.iOS را Set as start up project نموده و پس از اطمینان از انتخاب بودن iPhone Simulator و iPhone 6، برنامه را اجرا کنید.

امکان تست بر روی بر روی آخرین نسخه iOS یعنی 12 بر روی iPhone 5s تا iPhone XS Max وجود دارد. علاوه بر این می‌توانید iOS 12 را روی iPad نسل پنج و شش و iPad Air 1 و 2 و iPad Pro تست کنید. اگر قصد تست روی نسخه‌های قدیمی‌تر iOS، چون iOS 11 یا سایر دستگاه‌ها را دارید، باید ابتدا در XCode، از منوی Window به Devices and simulators بروید و در تب Simulators روی + کلیک کنید. در قسمت OS version می‌توانید نسخه‌های قدیمی‌تر را دانلود کنید یا برای Apple TV و Apple Watch نیز Simulator بسازید.

برنامه را روی iPhone 6 یا یک گوشی سبک و ساده دیگر گذاشته و برنامه را اجرا کنید و تست بگیرید. دقت کنید که Simulator روی ویندوز اجرا می‌شود و نیازی به سوئیچ مداوم بین ویندوز و Mac نیست. ولی اگر Simulator روی ویندوز از لحاظ UI ای عملکرد مناسبی را نداشت، در ویژوال استودیو به منوی Tools رفته و از Options > Xamarin > iOS settings تیک Remote simulator to Windows را بردارید که باعث می‌شود Simulator در Mac اجرا شود. در هر بار عوض کردن Simulator از گوشی ای به گوشی دیگر، پروژه را Clean - Rebuild کنید.

در سری‌های بعد که ویژوال استودیو را باز می‌کنید، از منوی Tools > iOS گزینه Pair Mac را بزنید و به Mac خود متصل شوید.


برای اینکه بتوانید روی گوشی تست بگیرید، در همین عکس بالا، به جای iPhoneSimulator، گزینه iPhone را انتخاب کنید. بهتر است گوشی به آخرین نسخه iOS آپدیت شده باشد. همچنین iTunes for windows را نصب کنید تا ابتدا ویندوز، گوشی شما را که با کابل به کامپیوتر وصل کرده‌اید بشناسد. سپس در VM Ware درخواست کنید که گوشی به جای ویندوز، به Virtual Machine مک شما وصل شود. در قسمت پایین - سمت راست VM Ware برای هر سخت افزار متصل به کامپیوتر، یک گزینه هست که آنهایی که پر رنگ هستند، سخت افزارهای متصل به Virtual Mac بوده و کمرنگ‌ها را Mac نمی‌بیند. روی سخت افزار گوشی خود کلیک کنید و Connect را بزنید. حال باید بتوانید در iTunes موجود در Mac، اطلاعات مربوط به گوشی خود را مشاهده کنید. 

به ویژوال استودیو برگشته و در قسمت Properties پروژه XamApp.iOS، به تب iOS Bundle signing رفته و ضمن انتخاب Automatic provisioning، در قسمت Team، تیم خود را انتخاب کنید. این Team را در زمان ساخت Apple Developer account ایجاد کرده‌اید و همانطور که قبلا در این آموزش گفته شد، اگر در ویژوال استودیو با آن لاگین کرده باشید، می‌توانید آن را ببینید. در صورتی که Apple Developer account ندارید، بر اساس این آموزش پیش بروید.

زمانیکه برنامه را روی گوشی اجرا می‌کنید، ممکن است در Mac دیالوگ گرفتن نام کاربری و رمز عبور کاربر Mac باز شود، پس نیم نگاهی به آن داشته باشید. پس از اولین اجرای موفق روی گوشی می‌توانید در XCode به منوی Window رفته و سپس Devices & simulators را باز کنید و گوشی خود را در قسمت Devices انتخاب کرده و تیک Connect via network را بزنید تا از این به بعد، بدون کابل نیز بتوانید روی گوشی خود تست کنید. البته گوشی، ویندوز و مک، باید در یک شبکه باشند.

نحوه پابلیش پروژه را در مقاله مربوط به App Center خواهیم نوشت. اما به صورت خلاصه حجم فایل ipa حدود 10 مگ است که شامل تمامی مواردی است که در قسمت Android توضیح دادیم و پروژه نهایی شما حجمی در همین حدود خواهد داشت و با اضافه کردن چندین فرم حجم اضافه نمی‌شود. همانطور که در قسمت توضیحات پیشرفته پروژه اندروید توضیح دادیم، اینجا نیز از AOT و LLVM برای دست‌یابی به بالاترین سرعت ممکن کدهای Native استفاده شده و کدهای اضافه از پروژه Link (حذف) می‌شوند. برای اینکار، در ویژوال استودیو iPhone - Release را انتخاب کنید و پروژه را بیلد کنید. فایل ipa درون Mac در فولدر 

Library⁩ ▸ ⁨Caches⁩ ▸ ⁨Xamarin⁩ ▸ ⁨mtbs⁩ ▸ ⁨builds⁩ ▸ ⁨XamApp.iOS⁩ ▸ ⁨e9979ba2348d1c5a87390643d62c4a1b⁩ ▸ ⁨bin⁩ ▸ ⁨iPhone⁩ ▸ Release ▸ XamApp.iOS.ipa 

ساخته می‌شود که Library فولدری در User شما بوده و مقدار Guid مربوطه، Random است. همچنین XamApp.iOS نام پروژه است.

حالت‌های متصور برای عکس بالا عبارتند از [Debug - iPhoneSimulator] و [Debug - iPhone] و [Release - iPhone] که دو تای اول برای تست روی Simulator و Device بوده و حالت سوم برای Release کردن فایل ipa. طبیعی است که تنظیم [Release - Simulator] معنی نمی‌دهد.

با توجه به اینکه محیط توسعه برنامه را آماده کرده‌ایم، از قسمت بعد، به آموزش کدنویسی خواهیم پرداخت.