نظرات مطالب
LocalDB FAQ
اتصال به LocalDB توسط Rider

در تنظیمات Data Source جهت اتصال به LocalDB در Rider این مراحل باید طی شوند:
- پیش از هر کاری دو دستور زیر را اجرا کنید:
C:\>"C:\Program Files\Microsoft SQL Server\140\Tools\Binn\SqlLocalDB.exe" i
MSSQLLocalDB
ProjectsV13
v12.0

C:\>"C:\Program Files\Microsoft SQL Server\140\Tools\Binn\SqlLocalDB.exe" s MSSQLLocalDB
LocalDB instance "MSSQLLocalDB" started.
دستور اول وهله‌های نصب شده را نمایش می‌دهد و دستور دوم اولین وهله را آغاز می‌کند.
خود Rider آغازگر این وهله‌ها نخواهد بود. به همین جهت نیاز است دستی آغاز شوند.


- سپس در صفحه تنظیمات Data Source، نوع Driver را بر روی SQL Server (jTds) قرار دهید.
- پایین صفحه، لینک download missing driver files ظاهر می‌شود. بر روی آن کلیک کنید تا به سرعت کار نصب و راه اندازی درایور کم حجم آن انجام شود.
- اکنون می‌توانید در قسمت URL، گزینه‌ی LocalDB و سپس وهله‌ی MSSQLLocalDB را از لیست Instance انتخاب کنید.
- در آخر بر روی دکمه‌ی Test Connection کلیک کنید. اگر درایور را نصب نکرده باشید، این دکمه قابل انتخاب نخواهد بود.
نظرات مطالب
Syntax highlighting در بلاگر!
مشکل در پوسته انتخابی شما است که قسمت ارسال مطالب دوبار در آن تکرار شده چون اگر به اچ تی ام ال صفحه نهایی رندر شده خودتون مراجعه کنید می‌بیند که دوبار این قسمت مطالب هست یعنی قالب ایراد دارد و یک قسمت تکراری دارد که باید حذف شود
مشکل از اسکریپت یا جای دیگر نیست. مشکل از قالب اصلی انتخابی است
مطالب
بخش اول - آشنایی و شروع کار با Svelte
 

svelte




معرفی : 
Svelte یک رویکرد جدید برای ایجاد رابط کاربری است که به ما کمک میکند صفحاتی پویا به صورت SPA با کارآیی و کیفیت بالا و همچنین کمترین حجم کد تولید کنیم. تفاوت اصلی svelte با رقبای سنتی خود مانند vue - React - angular  این است که Svelte تنها یک فریم ورک نیست، بلکه درواقع یک کامپایلر است که همین موضوع سبب شده توجه زیادی را اخیرا به خود جلب کند. در فریم ورک‌های سنتی، تمام عملیات در browser انجام میشود یا بهتر است بگوییم در run-time؛ ولی svelte تمام این عملیات را زمان build شدن برنامه شما انجام میدهد و کد جاوا اسکریپتی بدون هیچ وابستگی به هیچ پکیجی تولید میکند. نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که برخلاف سایر فریم ورک‌ها، svelte از virtual DOM استفاده نمیکند! در بخش‌های بعد در مورد virtual DOM و معایب آن بیشتر صحبت خواهیم کرد. 


مقایسه مختصر فریم ورک‌های معتبر :
مقایسه‌هایی که در ادامه قصد دارم به اشتراک بگذارم، بر مبنای سه بخش Performance - size - lines of code است که به صورت مختصر با هم بررسی خواهیم کرد و کاری با جزئیات این مقایسه نداریم؛ چرا که هدف از نشان دادن این مقایسه صرفا این است که شاید برای ما سوال شود چرا باید یا بهتر است به این فریم ورک اهمیت بدهیم. 

  • Performance : کارآیی - که در ارتباط با مدت زمان پاسخ گویی و قابل استفاده شدن برنامه میباشد. (مقایسه به درصد - هرچه بیشتر عملکرد بهتر)


در مقایسه اول، اکثر فریم ورک‌ها، امتیازی بالای 90 درصد دارند که در واقع نشان دهنده این است شما از هرکدام از این موارد استفاده کنید، چندان تفاوتی را احساس نخواهید کرد. 
با توجه به اینکه svelte به نسبت بقیه این فریم ورک‌ها که خیلی از آنها کاملا جا افتاده هستند، بسیار جدید است و جای بهبود دارد از نظر performance عملکرد قابل قبولی از خود نشان داده است.

  • Size : اندازه - که نشان دهنده حجم نهایی فایل‌های تولید شده ( Css-Html-JavaScript ) فریم ورک است. این مقایسه اندازه فریم ورک و تمام وابستگی‌های آن است که به bundle نهایی برنامه اضافه شده است (هر چه اندازه فایل کمتر باشد بهتر است چراکه توسط کاربر نهایی زودتر دانلود میشود).


در مقایسه size یکی از دلایل محبوبیت این کامپایلر را مشاهده میکنید که تفاوت قابل توجهی نسبت به سایر فریم ورک‌ها دارد.


  • Lines of Code : تعداد خطوط کد - نشان دهنده این است که یک نویسنده بر اساس این فریم ورک‌ها چند سطر کد را باید برای تهیه‌ی یک برنامه‌ی جدید بنویسد.


نکته دیگری که باید اینجا بهش اشاره کنم، ساده بودن svelte است. این سادگی سبب میشود میزان کدنویسی برای ساخت یک برنامه به مراتب کمتر از فریم ورک‌های دیگر باشد. که در نتیجه بازدهی استفاده از آن را بالاتر خواهد برد.
برای کسب اطلاعات بیشتر و مطالعه منبع این مقایسه میتوانید به این لینک مراجعه نمایید.

نتیجه گیری : ( مزایا  -  معایب  )
درمورد مزایای استفاده از svelte میتوان به راحتی کارکردن با آن، حجم بسیار کم کدهای نهایی برنامه و عملکرد مناسب آن و همینطور استفاده نکردن از virtualDom اشاره کرد؛ چرا که برای اولین بار کدهای تولید شده به معنای واقعی واکنش گرا خواهند بود.
هرچند معایبی هم شاید داشته باشد که قبل از هر چیز بهتر است به آنها اشاره کنم. بزرگترین و شاید تنها ایرادی که من میتوانم از این فناوری بگیرم این است که خالق این تکنولوژی یک نفر است! angular توسط شرکت google توسعه داده میشود. react  توسط فیسبوک توسعه داده میشود. vue درست است که شرکت بزرگی آن را توسعه نمیدهد ولی نتیجه یک کار تیمی و چند صد نفر برنامه نویس مختلف است که به صورت open source به توسعه آن میپردازند. شاید این تنها نکته منفی باشد که اعتماد به این تکنولوژی را سخت کرده است.



دانلود و نصب : 
پیش نیاز :
قبل از هرچیز برای نصب Svelte به Node.Js نیاز داریم. قبل از شروع کار، از نصب بودن آن اطمینان حاصل نمایید.
ساخت اولین برنامه : 
npx degit sveltejs/template my-svelte-project
cd my-svelte-project
npm install
npm run dev
با استفاده از degit در ابتدا اقدام به دریافت sveltejs/template میکنیم که قالب ساده‌ای برای شروع کار با svelte میباشد. سپس به فولدری که فایل‌ها در آن قرار گرفته‌اند، رفته و وابستگی‌های قالب را نصب میکنیم. در انتها با دستور npm run dev پروژه ساده HelloWorld ما به صورت پیش فرض بر روی پورت 5000 localhost قابل مشاهده است.
البته با استفاده از اسکریپت dev، کدهای ما برای زمان برنامه نویسی بهینه شده‌اند و چندان برای پابلیش و استفاده مناسب نیستند؛ لذا برای تولید کدهای مناسب برای محصول نهایی میتوانیم از دستور npm run build استفاده کنیم.
در بخش بعد به بررسی ساختار فایل‌ها و کدهای ایجاد شده Svelte میپردازیم.
نظرات مطالب
بررسی روش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core
- فقط Unobtrusive Ajax را بر روی فرم خود فعال کنید. در نسخه‌ی اخیر افزونه jquery-ajax-unobtrusive، ارسال فایل با استفاده از FormData نیز به صورت توکار پشتیبانی می‌شود و نیاز به تنظیمی خاص، یا کد نویسی اضافه‌تری ندارد.
- برای افزونه‌های دیگر هم از همان قطعه کد مایکروسافت برای تکمیل آن‌ها ایده بگیرید.
مطالب
ASP.NET MVC #10

آشنایی با روش‌های مختلف ارسال اطلاعات یک درخواست به کنترلر

تا اینجا با روش‌های مختلف ارسال اطلاعات از یک کنترلر به View متناظر آن آشنا شدیم. اما حالت عکس آن چطور؟ مثلا در ASP.NET Web forms، دوبار بر روی یک دکمه کلیک می‌کردیم و در روال رویدادگردان کلیک آن، همانند برنامه‌های ویندوزی، دسترسی به اطلاعات اشیاء قرار گرفته بر روی فرم را داشتیم. در ASP.NET MVC که کلا مفهوم Events را حذف کرده و وب را همانگونه که هست ارائه می‌دهد و به علاوه کنترلرهای آن، ارجاع مستقیمی را به هیچکدام از اشیاء بصری در خود ندارند (برای مثال کنترلر و متدی در آن نمی‌دانند که الان بر روی View آن، یک گرید قرار دارد یا یک دکمه یا اصلا هیچی)، چگونه می‌توان اطلاعاتی را از کاربر دریافت کرد؟
در اینجا حداقل سه روش برای دریافت اطلاعات از کاربر وجود دارد:
الف) استفاده از اشیاء Context مانند HttpContext، Request، RouteData و غیره
ب) به کمک پارامترهای اکشن متدها
ج) با استفاده از ویژگی جدیدی به نام Data Model Binding

یک مثال کاربردی
قصد داریم یک صفحه لاگین ساده را طراحی کنیم تا بتوانیم هر سه حالت ذکر شده فوق را در عمل بررسی نمائیم. بحث HTML Helpers استاندارد ASP.NET MVC را هم که در قسمت قبل شروع کردیم، لابلای توضیحات قسمت جاری و قسمت‌های بعدی با مثال‌های کاربردی دنبال خواهند شد.
بنابراین یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را شروع کرده و مدلی را به نام Account با محتوای زیر به پوشه Models برنامه اضافه کنید:

namespace MvcApplication6.Models
{
public class Account
{
public string Name { get; set; }
public string Password { get; set; }
}
}

یک کنترلر جدید را هم به نام LoginController به پوشه کنترلرهای برنامه اضافه کنید. بر روی متد Index پیش فرض آن کلیک راست نمائید و یک View خالی را اضافه نمائید.
در ادامه به فایل Global.asax.cs مراجعه کرده و نام کنترلر پیش‌فرض را به Login تغییر دهید تا به محض شروع برنامه در VS.NET، صفحه لاگین ظاهر شود.
کدهای کامل کنترلر لاگین را در ادامه ملاحظه می‌کنید:

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication6.Models;

namespace MvcApplication6.Controllers
{
public class LoginController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
return View(); //Shows the login page
}

[HttpPost]
public ActionResult LoginResult()
{
string name = Request.Form["name"];
string password = Request.Form["password"];

if (name == "Vahid" && password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

[HttpPost]
[ActionName("LoginResultWithParams")]
public ActionResult LoginResult(string name, string password)
{
if (name == "Vahid" && password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

[HttpPost]
public ActionResult Login(Account account)
{
if (account.Name == "Vahid" && account.Password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}
}
}

همچنین Viewهای متناظر با این کنترلر هم به شرح زیر هستند:
فایل index.cshtml به نحو زیر تعریف خواهد شد:

@model MvcApplication6.Models.Account
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Login</h2>
@using (Html.BeginForm(actionName: "LoginResult", controllerName: "Login"))
{
<fieldset>
<legend>Test LoginResult()</legend>
<p>
Name: @Html.TextBoxFor(m => m.Name)</p>
<p>
Password: @Html.PasswordFor(m => m.Password)</p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
}
@using (Html.BeginForm(actionName: "LoginResultWithParams", controllerName: "Login"))
{
<fieldset>
<legend>Test LoginResult(string name, string password)</legend>
<p>
Name: @Html.TextBoxFor(m => m.Name)</p>
<p>
Password: @Html.PasswordFor(m => m.Password)</p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
}
@using (Html.BeginForm(actionName: "Login", controllerName: "Login"))
{
<fieldset>
<legend>Test Login(Account acc)</legend>
<p>
Name: @Html.TextBoxFor(m => m.Name)</p>
<p>
Password: @Html.PasswordFor(m => m.Password)</p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
}

و فایل result.cshtml هم محتوای زیر را دارد:

@{
ViewBag.Title = "Result";
}
<fieldset>
<legend>Login Result</legend>
<p>
@ViewBag.Message</p>
</fieldset>

توضیحاتی در مورد View لاگین برنامه:
در View صفحه لاگین سه فرم را مشاهده می‌کنید. در برنامه‌های ASP.NET Web forms در هر صفحه، تنها یک فرم را می‌توان تعریف کرد؛ اما در ASP.NET MVC این محدودیت برداشته شده است.
تعریف یک فرم هم با متد کمکی Html.BeginForm انجام می‌شود. در اینجا برای مثال می‌شود یک فرم را به کنترلری خاص و متدی مشخص در آن نگاشت نمائیم.
از عبارت using هم برای درج خودکار تگ بسته شدن فرم، در حین dispose شیء MvcForm کمک گرفته شده است.
برای نمونه خروجی HTML اولین فرم تعریف شده به صورت زیر است:

<form action="/Login/LoginResult" method="post">   
<fieldset>
<legend>Test LoginResult()</legend>
<p>
Name: <input id="Name" name="Name" type="text" value="" /></p>
<p>
Password: <input id="Password" name="Password" type="password" /></p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
</form>

توسط متدهای کمکی Html.TextBoxFor و Html.PasswordFor یک TextBox و یک PasswordBox به صفحه اضافه می‌شوند، اما این For آن‌ها و همچنین lambda expression ایی که بکارگرفته شده برای چیست؟
متدهای کمکی Html.TextBox و Html.Password از نگارش‌های اولیه ASP.NET MVC وجود داشتند. این متدها نام خاصیت‌ها و پارامترهایی را که قرار است به آن‌ها بایند شوند، به صورت رشته می‌پذیرند. اما با توجه به اینکه در اینجا می‌توان یک strongly typed view را تعریف کرد،‌ تیم ASP.NET MVC بهتر دیده است که این رشته‌ها را حذف کرده و از قابلیتی به نام Static reflection استفاده کند (^ و ^).

با این توضیحات، اطلاعات سه فرم تعریف شده در View لاگین برنامه، به سه متد متفاوت قرار گرفته در کنترلری به نام Login ارسال خواهند شد. همچنین با توجه به مشخص بودن نوع model که در ابتدای فایل تعریف شده، خاصیت‌هایی را که قرار است اطلاعات ارسالی به آن‌ها بایند شوند نیز به نحو strongly typed تعریف شده‌اند و تحت نظر کامپایلر خواهند بود.


توضیحاتی در مورد نحوه عملکرد کنترلر لاگین برنامه:

در این کنترلر صرفنظر از محتوای متدهای آن‌ها، دو نکته جدید را می‌توان مشاهده کرد. استفاده از ویژگی‌های HttpPost، HttpGet و ActionName. در اینجا به کمک ویژگی‌های HttpGet و HttpPost در مورد نحوه دسترسی به این متدها، محدودیت قائل شده‌ایم. به این معنا که تنها در حالت Post است که متد LoginResult در دسترس خواهد بود و اگر شخصی نام این متدها را مستقیما در مرورگر وارد کند (یا همان HttpGet پیش فرض که نیازی هم به ذکر صریح آن نیست)، با پیغام «یافت نشد» مواجه می‌گردد.
البته در نگارش‌های اولیه ASP.NET MVC از ویژگی دیگری به نام AcceptVerbs برای مشخص سازی نوع محدودیت فراخوانی یک اکشن متد استفاده می‌شد که هنوز هم معتبر است. برای مثال:

[AcceptVerbs(HttpVerbs.Get)]

یک نکته امنیتی:
همیشه متدهای Delete خود را به HttpPost محدود کنید. به این علت که ممکن است در طی مثلا یک ایمیل، آدرسی به شکل http://localhost/blog/delete/10 برای شما ارسال شود و همچنین سشن کار با قسمت مدیریتی بلاگ شما نیز در همان حال فعال باشد. URL ایی به این شکل، در حالت پیش فرض، محدودیت اجرایی HttpGet را دارد. بنابراین احتمال اجرا شدن آن بالا است. اما زمانیکه متد delete را به HttpPost محدود کردید، دیگر این نوع حملات جواب نخواهند داد و حتما نیاز خواهد بود تا اطلاعاتی به سرور Post شود و نه یک Get ساده (مثلا کلیک بر روی یک لینک معمولی)، کار حذف را انجام دهد.


توسط ActionName می‌توان نام دیگری را صرفنظر از نام متد تعریف شده در کنترلر، به آن متد انتساب داد که توسط فریم ورک در حین پردازش نهایی مورد استفاده قرار خواهد گرفت. برای مثال در اینجا به متد LoginResult دوم، نام LoginResultWithParams را انتساب داده‌ایم که در فرم دوم تعریف شده در View لاگین برنامه مورد استفاده قرار گرفته است.
وجود این ActionName هم در مثال فوق ضروری است. از آنجائیکه دو متد هم نام را معرفی کرده‌ایم و فریم ورک نمی‌داند که کدامیک را باید پردازش کند. در این حالت (بدون وجود ActionName معرفی شده)، برنامه با خطای زیر مواجه می‌گردد:

The current request for action 'LoginResult' on controller type 'LoginController' is ambiguous between the following action methods:
System.Web.Mvc.ActionResult LoginResult() on type MvcApplication6.Controllers.LoginController
System.Web.Mvc.ActionResult LoginResult(System.String, System.String) on type MvcApplication6.Controllers.LoginController

برای اینکه بتوانید نحوه نگاشت فرم‌ها به متدها را بهتر درک کنید، بر روی چهار return View موجود در کنترلر لاگین برنامه، چهار breakpoint را تعریف کنید. سپس برنامه را در حالت دیباگ اجرا نمائید و تک تک فرم‌ها را یکبار با کلیک بر روی دکمه لاگین، به سرور ارسال نمائید.


بررسی سه روش دریافت اطلاعات از کاربر در ASP.NET MVC

الف) استفاده از اشیاء Context

در ویژوال استودیو، در کنترلر لاگین برنامه، بر روی کلمه Controller کلیک راست کرده و گزینه Go to definition را انتخاب کنید. در اینجا بهتر می‌توان به خواصی که در یک کنترلر به آن‌ها دسترسی داریم، نگاهی انداخت:

public HttpContextBase HttpContext { get; }
public HttpRequestBase Request { get; }
public HttpResponseBase Response { get; }
public RouteData RouteData { get; }

در بین این خواص و اشیاء مهیا، Request و RouteData بیشتر مد نظر ما هستند. در مورد RouteData در قسمت ششم این سری، توضیحاتی ارائه شد. اگر مجددا Go to definition مربوط به HttpRequestBase خاصیت Request را بررسی کنیم، موارد ذیل جالب توجه خواهند بود:

public virtual NameValueCollection QueryString { get; } // GET variables
public NameValueCollection Form { get; } // POST variables
public HttpCookieCollection Cookies { get; }
public NameValueCollection Headers { get; }
public string HttpMethod { get; }

توسط خاصیت Form شیء Request می‌توان به مقادیر ارسالی به سرور در یک کنترلر دسترسی یافت که نمونه‌ای از آن‌را در اولین متد LoginResult می‌توانید مشاهده کنید. این روش در ASP.NET Web forms هم کار می‌کند. جهت اطلاع این روش با ASP کلاسیک دهه نود هم سازگار است!
البته این روش آنچنان مرسوم نیست؛ چون NameValueCollection مورد استفاده، ایندکسی عددی یا رشته‌ای را می‌پذیرد که هر دو با پیشرفت‌هایی که در زبان‌های دات نتی صورت گرفته‌اند، دیگر آنچنان مطلوب و روش مرجح به حساب نمی‌آیند. اما ... هنوز هم قابل استفاده است.
به علاوه اگر دقت کرده باشید در اینجا HttpContextBase داریم بجای HttpContext. تمام این کلاس‌های پایه هم به جهت سهولت انجام آزمون‌های واحد در ASP.NET MVC ایجاد شده‌اند. کار کردن مستقیم با HttpContext مشکل بوده و نیاز به شبیه سازی فرآیندهای رخ داده در یک وب سرور را دارد. اما این کلاس‌های پایه جدید، مشکلات یاد شده را به همراه ندارند.


ب) استفاده از پارامترهای اکشن متدها

نکته‌ای در مورد نامگذاری پارامترهای یک اکشن متد به صورت توکار اعمال می‌شود که باید به آن دقت داشت:
اگر نام یک پارامتر، با نام کلید یکی از رکوردهای موجود در مجموعه‌های زیر یکی باشد، آنگاه به صورت خودکار اطلاعات دریافتی به این پارامتر نگاشت خواهد شد (پارامتر هم نام، به صورت خودکار مقدار دهی می‌شود). این مجموعه‌ها شامل موارد زیرهستند:

Request.Form
Request.QueryString
Request.Files
RouteData.Values

برای نمونه در متدی که با نام LoginResultWithParams مشخص شده، چون نام‌های دو پارامتر آن، با نام‌های بکارگرفته شده در Html.TextBoxFor و Html.PasswordFor یکی هستند، با مقادیر ارسالی آن‌ها مقدار دهی شده و سپس در متد قابل استفاده خواهند بود. در پشت صحنه هم از همان رکوردهای موجود در Request.Form (یا سایر موارد ذکر شده)، استفاده می‌شود. در اینجا هر رکورد مثلا مجموعه Request.Form، کلیدی مساوی نام ارسالی به سرور را داشته و مقدار آن هم، مقداری است که کاربر وارد کرده است.
اگر همانندی یافت نشد، آن پارامتر با نال مقدار دهی می‌گردد. بنابراین اگر برای مثال یک پارامتر از نوع int را معرفی کرده باشید و چون نوع int، نال نمی‌پذیرد، یک استثناء بروز خواهد کرد. برای حل این مشکل هم می‌توان از Nullable types استفاده نمود (مثلا بجای int id نوشت int? id تا مشکلی جهت انتساب مقدار نال وجود نداشته باشد).
همچنین باید دقت داشت که این بررسی تطابق‌های بین نام عناصر HTML و نام پارامترهای متدها، case insensitive است و به کوچکی و بزرگی حروف حساس نیست. برای مثال، پارامتر معرفی شده در متد LoginResult مساوی string name است، اما نام خاصیت تعریف شده در کلاس Account مساوی Name بود.


ج) استفاده از ویژگی جدیدی به نام Data Model Binding

در ASP.NET MVC چون می‌توان با یک Strongly typed view کار کرد، خود فریم ورک این قابلیت را دارد که اطلاعات ارسالی یکی فرم را به صورت خودکار به یک وهله از یک شیء نگاشت کند. در اینجا model binder وارد عمل می‌شود، مقادیر ارسالی را استخراج کرده (اطلاعات دریافتی از Form یا کوئری استرینگ‌ها یا اطلاعات مسیریابی و غیره) و به خاصیت‌های یک شیء نگاشت می‌کند. بدیهی است در اینجا این خواص باید عمومی باشند و هم نام عناصر HTML ارسالی به سرور. همچنین model binder پیش فرض ASP.NET MVC را نیز می‌توان کاملا تعویض کرد و محدود به استفاده از model binder توکار آن نیستیم.
وجود این Model binder، کار با ORMها را بسیار لذت بخش می‌کند؛ از آنجائیکه خود فریم ورک ASP.NET MVC می‌تواند عناصر شیءایی را که قرار است به بانک اطلاعاتی اضافه شود، یا در آن به روز شود، به صورت خودکار ایجاد کرده یا به روز رسانی نماید.
نحوه کار با model binder را در متد Login کنترلر فوق می‌توانید مشاهده کنید. بر روی return View آن یک breakpoint قرار دهید. فرم سوم را به سرور ارسال کنید و سپس در VS.NET خواص شیء ساخته شده را در حین دیباگ برنامه، بررسی نمائید.
بنابراین تفاوتی نمی‌کند که از چندین پارامتر استفاده کنید یا اینکه کلا یک شیء را به عنوان پارامتر معرفی نمائید. فریم ورک سعی می‌کند اندکی هوش به خرج داده و مقادیر ارسالی به سرور را به پارامترهای تعریفی، حتی به خواص اشیاء این پارامترهای تعریف شده، نگاشت کند.

در ASP.NET MVC سه نوع Model binder وجود دارند:
1) Model binder پیش فرض که توضیحات آن به همراه مثالی ارائه شد.
2) Form collection model binder که در ادامه توضیحات آن‌را مشاهده خواهید نمود.
3) HTTP posted file base model binder که توضیحات آن به قسمت بعدی موکول می‌شود.

یک نکته:
اولین متد LoginResult کنترلر را به نحو زیر نیز می‌توان بازنویسی کرد:
[HttpPost]
[ActionName("LoginResultWithFormCollection")]
public ActionResult LoginResult(FormCollection collection)
{
string name = collection["name"];
string password = collection["password"];

if (name == "Vahid" && password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

در اینجا FormCollection به صورت خودکار بر اساس مقادیر ارسالی به سرور توسط فریم ورک تشکیل می‌شود (FormCollection هم یک نوع model binder ساده است) و اساسا یک NameValueCollection می‌باشد.
بدیهی است در این حالت باید نگاشت مقادیر دریافتی، به متغیرهای متناظر با آن‌ها، دستی انجام شود (مانند مثال فوق) یا اینکه می‌توان از متد UpdateModel کلاس Controller هم استفاده کرد:

[HttpPost]
public ActionResult LoginResultUpdateFormCollection(FormCollection collection)
{
var account = new Account();
this.UpdateModel(account, collection.ToValueProvider());

if (account.Name == "Vahid" && account.Password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

متد توکار UpdateModel، به صورت خودکار اطلاعات FormCollection دریافتی را به شیء مورد نظر، نگاشت می‌کند.
همچنین باید عنوان کرد که متد UpdateModel، در پشت صحنه از اطلاعات Model binder پیش فرض و هر نوع Model binder سفارشی که ایجاد کنیم استفاده می‌کند. به این ترتیب زمانیکه از این متد استفاده می‌کنیم، اصلا نیازی به استفاده از FormCollection نیست و متد بدون آرگومان زیر هم به خوبی کار خواهد کرد:

[HttpPost]
public ActionResult LoginResultUpdateModel()
{
var account = new Account();
this.UpdateModel(account);

if (account.Name == "Vahid" && account.Password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

استفاده از model binderها همینجا به پایان نمی‌رسد. نکات تکمیلی آن‌ها در قسمت بعدی بررسی خواهند شد.

نظرات مطالب
بررسی وجود نام کاربر با استفاده از jQuery Ajax در ASP.Net
من یک پوشه ایجاد کردم و صفحه AjaxTest.aspx رو تو اون قرار دادم
بعد برای اینکه کسی نتونه با وارد کردن آدرس اون به صفحه دسترسی داشته باشه، توی اون پوشه یه web.config ایجاد کردم و تگ زیر رو به اون اضاف کردم
 <deny users="*"/> 
چون میخواستم هیچ کس نتونه اون صفحه رو ببینه. ولی خوب کدهای نوشته شده توسط من باید بتونن به اون صفحه دسترسی داشته باشن (فقط برنامه)
لطفا بفرمائید این رو چطور ادیت کنم تا این کار ممکن بشه؟
ممنونم از شما
مطالب
پیاده سازی یک تامین کننده MySQL برای ASP.NET Identity
در این مقاله جایگزینی پیاده سازی پیش فرض ASP.NET Identity را بررسی می‌کنیم. در ادامه خواهید خواند:

  • جزئیات نحوه پیاده سازی یک Storage Provider برای ASP.NET Identity
  • تشریح اینترفیس هایی که باید پیاده سازی شوند، و نحوه استفاده از آنها در ASP.NET Identity
  • ایجاد یک دیتابیس MySQL روی Windows Azure
  • نحوه استفاده از یک ابزار کلاینت (MySQL Workbench) برای مدیریت دیتابیس مذکور
  • نحوه جایگزینی پیاده سازی سفارشی با نسخه پیش فرض در یک اپلیکیشن ASP.NET MVC
در انتهای این مقاله یک اپلیکیشن ASP.NET MVC خواهیم داشت که از ASP.NET Identity و تامین کننده سفارشی جدید استفاده می‌کند. دیتابیس اپلیکیشن MySQL خواهد بود و روی Windows Azure میزبانی می‌شود. سورس کد کامل این مثال را هم می‌توانید از این لینک دریافت کنید.


پیاده سازی یک Storage Provider سفارشی برای ASP.NET Identity

ASP.NET Identity سیستم توسعه پذیری است که می‌توانید بخش‌های مختلف آن را جایگزین کنید.در این سیستم بناهای سطح بالایی مانند Managers و Stores وجود دارند.
Managers کلاس‌های سطح بالایی هستند که توسعه دهندگان از آنها برای اجرای عملیات مختلف روی ASP.NET Identity استفاده می‌کنند. مدیریت کننده‌های موجود عبارتند از UserManager و RoleManager. کلاس UserManager برای اجرای عملیات مختلف روی کاربران استفاده می‌شود، مثلا ایجاد کاربر جدید یا حذف آنها. کلاس RoleManager هم برای اجرای عملیات مختلف روی نقش‌ها استفاده می‌شود.

Stores کلاس‌های سطح پایین‌تری هستند که جزئیات پیاده سازی را در بر می‌گیرند، مثلا اینکه موجودیت‌های کاربران و نقش‌ها چگونه باید ذخیره و بازیابی شوند. این کلاس‌ها با مکانیزم ذخیره و بازیابی تلفیق شده اند. مثلا Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework کلاسی با نام UserStore دارد که برای ذخیره و بازیابی User‌ها و داده‌های مربوطه توسط EntityFramework استفاده می‌شود.

Managers از Stores تفکیک شده اند و هیچ وابستگی ای به یکدیگر ندارند. این تفکیک بدین منظور انجام شده که بتوانید مکانیزم ذخیره و بازیابی را جایگزین کنید، بدون اینکه اپلیکیشن شما از کار بیافتد یا نیاز به توسعه بیشتر داشته باشد. کلاس‌های Manager می‌توانند با هر Store ای ارتباط برقرار کنند. از آنجا که شما از API‌های سطح بالای UserManager برای انجام عملیات CRUD روی کاربران استفاده می‌کنید، اگر UserStore را با پیاده سازی دیگری جایگزین کنید، مثلا AzureTable Storage یا MySql، نیازی به بازنویسی اپلیکیشن نیست.

در مثال جاری پیاده سازی پیش فرض Entity Framework را با یک  تامین کننده MySQL جایگزین می‌کنیم.

پیاده سازی کلاس‌های Storage
برای پیاده سازی تامین کننده‌های سفارشی، باید کلاس هایی را پیاده سازی کنید که همتای آنها در Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework وجود دارند:
  • <UserStore<TUser
  • IdentityUser
  • <RoleStore<TRole
  • IdentityRole
پیاده سازی پیش فرض Entity Framework را در تصاویر زیر مشاهده می‌کنید.
Users

Roles

در مخزن پیش فرض ASP.NET Identity EntityFramework کلاس‌های بیشتری برای موجودیت‌ها مشاهده می‌کنید.

  • IdentityUserClaim
  • IdentityUserLogin
  • IdentityUserRole
همانطور که از نام این کلاس‌ها مشخص است، اختیارات، نقش‌ها و اطلاعات ورود کاربران توسط این کلاس‌ها معرفی می‌شوند. در مثال جاری این کلاس‌ها را پیاده سازی نخواهیم کرد، چرا که بارگذاری اینگونه رکوردها از دیتابیس به حافظه برای انجام عملیات پایه (مانند افزودن و حذف اختیارات کاربران) سنگین است. در عوض کلاس‌های backend store اینگونه عملیات را بصورت مستقیم روی دیتابیس اجرا خواهند کرد. بعنوان نمونه متد ()UserStore.GetClaimsAsync را در نظر بگیرید. این متد به نوبه خود متد (userClaimTable.FindByUserId(user.Id را فراخوانی می‌کند که یک کوئری روی جدول مربوطه اجرا می‌کند و لیستی از اختیارات کاربر را بر می‌گرداند.
public Task<IList<Claim>> GetClaimsAsync(IdentityUser user)
{
    ClaimsIdentity identity = userClaimsTable.FindByUserId(user.Id);
    return Task.FromResult<IList<Claim>>(identity.Claims.ToList());
}
برای پیاده سازی یک تامین کننده سفارشی MySQL مراحل زیر را دنبال کنید.
1. کلاس کاربر را ایجاد کنید، که اینترفیس IUser را پیاده سازی می‌کند.
public class IdentityUser : IUser
{
    public IdentityUser(){...}

    public IdentityUser(string userName) (){...}

    public string Id { get; set; }

    public string UserName { get; set; }

    public string PasswordHash { get; set; }

    public string SecurityStamp { get; set; }
}
2. کلاس User Store را ایجاد کنید، که اینترفیس‌های IUserStore, IUserClaimStore, IUserLoginStore, IUserRoleStore و IUserPasswordStore را پیاده سازی می‌کند. توجه کنید که تنها اینترفیس IUserStore را باید پیاده سازی کنید، مگر آنکه بخواهید از امکاناتی که دیگر اینترفیس‌ها ارائه می‌کنند هم استفاده کنید.
public class UserStore : IUserStore<IdentityUser>,
                         IUserClaimStore<IdentityUser>,
                         IUserLoginStore<IdentityUser>,
                         IUserRoleStore<IdentityUser>,
                         IUserPasswordStore<IdentityUser>
{
    public UserStore(){...}

    public Task CreateAsync(IdentityUser user){...}

    public Task<IdentityUser> FindByIdAsync(string userId){...}   
...
}
3. کلاس Role را ایجاد کنید که اینترفیس IRole را پیاده سازی می‌کند.
public class IdentityRole : IRole
{
    public IdentityRole(){...}

    public IdentityRole(string roleName) (){...}

    public string Id { get; set; }

    public string Name { get; set; }
}
4. کلاس Role Store را ایجاد کنید که اینترفیس IRoleStore را پیاده سازی می‌کند. توجه داشته باشید که پیاده سازی این مخزن اختیاری است و در صورتی لازم است که بخواهید از نقش‌ها در سیستم خود استفاده کنید.
public class RoleStore : IRoleStore<IdentityRole>                        
{
    public RoleStore(){...}

    public Task CreateAsync(IdentityRole role){...}

    public Task<IdentityRole> FindByIdAsync(string roleId){...}   
....
}
کلاس‌های بیشتری هم وجود دارند که مختص پیاده سازی مثال جاری هستند.
  • MySQLDatabase: این کلاس اتصال دیتابیس MySql و کوئری‌ها را کپسوله می‌کند. کلاس‌های UserStore و RoleStore توسط نمونه ای از این کلاس وهله سازی می‌شوند.
  • RoleTable: این کلاس جدول Roles و عملیات CRUD مربوط به آن را کپسوله می‌کند.
  • UserClaimsTable: این کلاس جدول UserClaims و عملیات CRUD مربوط به آن را کپسوله می‌کند.
  • UserLoginsTable: این کلاس جدول UserLogins و عملیات CRUD مربوط به آن را کپسوله می‌کند.
  • UserRolesTable: این کلاس جدول UserRoles و عملیات CRUD مربوطه به آن را کپسوله می‌کند.
  • UserTable: این کلاس جدول Users و عملیات CRUD مربوط به آن را کپسوله می‌کند.

ایجاد یک دیتابیس MySQL روی Windows Azure

1. به پورتال مدیریتی Windows Azure وارد شوید.
2. در پایین صفحه روی NEW+ کلیک کنید و گزینه STORE را انتخاب نمایید.

در ویزارد Choose Add-on به سمت پایین اسکرول کنید و گزینه ClearDB MySQL Database را انتخاب کنید. سپس به مرحله بعد بروید.

4. راهکار Free بصورت پیش فرض انتخاب شده، همین گزینه را انتخاب کنید و نام دیتابیس را به IdentityMySQLDatabase تغییر دهید. نزدیک‌ترین ناحیه (region) به خود را انتخاب کنید و به مرحله بعد بروید.

5. روی علامت checkmark کلیک کنید تا دیتابیس شما ایجاد شود. پس از آنکه دیتابیس شما ساخته شد می‌توانید از قسمت ADD-ONS آن را مدیریت کنید.

6. همانطور که در تصویر بالا می‌بینید، می‌توانید اطلاعات اتصال دیتابیس (connection info) را از پایین صفحه دریافت کنید.

7. اطلاعات اتصال را با کلیک کردن روی دکمه مجاور کپی کنید تا بعدا در اپلیکیشن MVC خود از آن استفاده کنیم.


ایجاد جداول ASP.NET Identity در یک دیتابیس MySQL

ابتدا ابزار MySQL Workbench را نصب کنید.
1. ابزار مذکور را از اینجا دانلود کنید.
2. هنگام نصب، گزینه Setup Type: Custom را انتخاب کنید.
3. در قسمت انتخاب قابلیت ها، گزینه‌های Applications و MySQLWorkbench را انتخاب کنید و مراحل نصب را به اتمام برسانید.
4. اپلیکیشن را اجرا کرده و روی MySQLConnection کلیک کنید تا رشته اتصال جدیدی تعریف کنید. رشته اتصالی که در مراحل قبل از Azure MySQL Database کپی کردید را اینجا استفاده کنید. بعنوان مثال:
 Connection Name: AzureDB; Host Name: us-cdbr-azure-west-b.cleardb.com; Username: <username>; Password: <password>; Default Schema: IdentityMySQLDatabase 
5. پس از برقراری ارتباط با دیتابیس، یک برگ Query جدید باز کنید. فرامین زیر را برای ایجاد جداول مورد نیاز کپی کنید.
CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`users` (
  `Id` VARCHAR(45) NOT NULL,
  `UserName` VARCHAR(45) NULL,
  `PasswordHash` VARCHAR(100) NULL,
  `SecurityStamp` VARCHAR(45) NULL,
  PRIMARY KEY (`id`));

CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`roles` (
  `Id` VARCHAR(45) NOT NULL,
  `Name` VARCHAR(45) NULL,
  PRIMARY KEY (`Id`));

CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`userclaims` (
  `Id` INT NOT NULL AUTO_INCREMENT,
  `UserId` VARCHAR(45) NULL,
  `ClaimType` VARCHAR(100) NULL,
  `ClaimValue` VARCHAR(100) NULL,
  PRIMARY KEY (`Id`),
  FOREIGN KEY (`UserId`)
    REFERENCES `IdentityMySQLDatabase`.`users` (`Id`) on delete cascade);

CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`userlogins` (
  `UserId` VARCHAR(45) NOT NULL,
  `ProviderKey` VARCHAR(100) NULL,
  `LoginProvider` VARCHAR(100) NULL,
  FOREIGN KEY (`UserId`)
    REFERENCES `IdentityMySQLDatabase`.`users` (`Id`) on delete cascade);

CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`userroles` (
  `UserId` VARCHAR(45) NOT NULL,
  `RoleId` VARCHAR(45) NOT NULL,
  PRIMARY KEY (`UserId`, `RoleId`),
  FOREIGN KEY (`UserId`)
    REFERENCES `IdentityMySQLDatabase`.`users` (`Id`) 
on delete cascade
on update cascade,
  FOREIGN KEY (`RoleId`)
    REFERENCES `IdentityMySQLDatabase`.`roles` (`Id`)
on delete cascade
on update cascade);
6. حالا تمام جداول لازم برای ASP.NET Identity را در اختیار دارید، دیتابیس ما MySQL است و روی Windows Azure میزبانی شده.


ایجاد یک اپلیکیشن ASP.NET MVC و پیکربندی آن برای استفاده از MySQL Provider

2. در گوشه سمت راست پایین صفحه روی دکمه Download Zip کلیک کنید تا کل پروژه را دریافت کنید.
3. محتوای فایل دریافتی را در یک پوشه محلی استخراج کنید.
4. پروژه AspNet.Identity.MySQL را باز کرده و آن را کامپایل (build) کنید.
5. روی نام پروژه کلیک راست کنید و گزینه Add, New Project را انتخاب نمایید. پروژه جدیدی از نوع ASP.NET Web Application بسازید و نام آن را به IdentityMySQLDemo تغییر دهید.

6. در پنجره New ASP.NET Project قالب MVC را انتخاب کنید و تنظیمات پیش فرض را بپذیرید.

7. در پنجره Solution Explorer روی پروژه IdentityMySQLDemo کلیک راست کرده و Manage NuGet Packages را انتخاب کنید. در قسمت جستجوی دیالوگ باز شده عبارت "Identity.EntityFramework" را وارد کنید. در لیست نتایج این پکیج را انتخاب کرده و آن را حذف (Uninstall) کنید. پیغامی مبنی بر حذف وابستگی‌ها باید دریافت کنید که مربوط به پکیج EntityFramework است، گزینه Yes را انتخاب کنید. از آنجا که کاری با پیاده سازی فرض نخواهیم داشت، این پکیج‌ها را حذف می‌کنیم.

8. روی پروژه IdentityMySQLDemo کلیک راست کرده و Add, Reference, Solution, Projects را انتخاب کنید. در دیالوگ باز شده پروژه AspNet.Identity.MySQL را انتخاب کرده و OK کنید.

9. در پروژه IdentityMySQLDemo پوشه Models را پیدا کرده و کلاس IdentityModels.cs را حذف کنید.

10. در پروژه IdentityMySQLDemo تمام ارجاعات ";using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework" را با ";using AspNet.Identity.MySQL" جایگزین کنید.

11. در پروژه IdentityMySQLDemo تمام ارجاعات به کلاس "ApplicationUser" را با "IdentityUser" جایگزین کنید.

12. کنترلر Account را باز کنید و متد سازنده آنرا مطابق لیست زیر تغییر دهید.

public AccountController() : this(new UserManager<IdentityUser>(new UserStore(new MySQLDatabase())))
{

}

13. فایل web.config را باز کنید و رشته اتصال DefaultConnection را مطابق لیست زیر تغییر دهید.

<add name="DefaultConnection" connectionString="Database=IdentityMySQLDatabase;Data Source=<DataSource>;User Id=<UserID>;Password=<Password>" providerName="MySql.Data.MySqlClient" />

مقادیر <DataSource>, <UserId> و <Password> را با اطلاعات دیتابیس خود جایگزین کنید.


اجرای اپلیکیشن و اتصال به دیتابیس MySQL

1. روی پروژه IdentityMySQLDemo کلیک راست کرده و Set as Startup Project را انتخاب کنید.
2. اپلیکیشن را با Ctrl + F5 کامپایل و اجرا کنید.
3. در بالای صفحه روی Register کلیک کنید.
4. حساب کاربری جدیدی بسازید.

5. در این مرحله کاربر جدید باید ایجاد شده و وارد سایت شود.

6. به ابزار MySQL Workbench بروید و محتوای جداول IdentityMySQLDatabase را بررسی کنید. جدول users را باز کنید و اطلاعات کاربر جدید را بررسی نمایید.

برای ساده نگاه داشتن این مقاله از بررسی تمام کدهای لازم خودداری شده، اما اگر مراحل را دنبال کنید و سورس کد نمونه را دریافت و بررسی کنید خواهید دید که پیاده سازی تامین کنندگان سفارشی برای ASP.NET Identity کار نسبتا ساده ای است.

مطالب
روش یکی کردن پروژه‌های React و ASP.NET Core
یک روش کار کردن با پروژه‌های SPA، توسعه‌ی مجزای قسمت‌های front-end و back-end است. برای مثال پروژه‌ی React را به صورت جداگانه‌ای توسعه می‌دهیم، پروژه‌ی ASP.NET Core را نیز به همین صورت. هنگام آزمایش برنامه، در یکی دستور npm start را اجرا می‌کنیم تا وب سرور آزمایشی React، آن‌را در آدرس http://localhost:3000 قابل دسترسی کند و در دیگری دستور dotnet watch run را صادر می‌کنیم تا برنامه‌ی وب ASP.NET Core را بر روی آدرس https://localhost:5001 مهیا کند. سپس برای اینکه از پورت 3000 بتوان با پورت 5001 کار کرد، نیاز خواهد بود تا CORS را در برنامه‌ی ASP.NET Core فعالسازی کنیم. در حین ارائه‌ی نهایی برنامه نیز هر کدام را به صورت مجزا publish کرده و بعد هم خروجی نهایی پروژه‌ی SPA را در پوشه‌ی wwwroot برنامه‌ی وب کپی می‌کنیم تا قابل دسترسی و استفاده شود. روش دیگری نیز برای یکی/ساده سازی این تجربه وجود دارد که در این مطلب به آن خواهیم پرداخت.


پیشنیاز: ایجاد یک برنامه‌ی خالی React و ASP.NET Core

یک پوشه‌ی خالی را ایجاد کرده و در آن دستور dotnet new react را صادر کنید، تا قالب خاص پروژه‌های React یکی سازی شده‌ی با پروژه‌های ASP.NET Core، یک پروژه‌ی جدید را ایجاد کند.


همانطور که در تصویر فوق نیز مشاهده می‌کنید، این پروژه از دو برنامه تشکیل شده‌است:
الف) برنامه‌ی SPA که در پوشه‌ی ClientApp قرار گرفته‌است و شامل کدهای کامل یک برنامه‌ی React است.
ب) برنامه‌ی سمت سرور ASP.NET Core که یک برنامه‌ی متداول وب، به همراه فایل Startup.cs و سایر فایل‌های مورد نیاز آن است.

در ادامه نکات ویژه‌ی ساختار این پروژه را بررسی خواهیم کرد.


تجربه‌ی توسعه‌ی برنامه‌ها توسط این قالب ویژه

اکنون اگر این پروژه‌ی وب را برای مثال با فشردن دکمه‌ی F5 و یا اجرای دستور dotnet run، اجرا کنیم، چه اتفاقی رخ می‌دهد؟
- به صورت خلاصه برنامه‌ی ASP.NET Core شروع به کار کرده و سبب ارائه همزمان برنامه‌ی SPA نیز خواهد شد.
- پورتی که برنامه‌ی وب بر روی آن قرار دارد، با پورتی که برنامه‌ی React بر روی روی آن ارائه می‌شود، یکی است. یعنی نیازی به تنظیمات CORS را ندارد.
- در این حالت اگر در برنامه‌ی React تغییری را ایجاد کنیم (در هر قسمتی از آن)، hot reloading آن هنوز هم برقرار است و سبب بارگذاری مجدد برنامه‌ی SPA در مرورگر خواهد شد و برای اینکار نیازی به توقف و راه اندازی مجدد برنامه‌ی ASP.NET Core نیست.

اما این تجربه‌ی روان کاربری و توسعه، چگونه حاصل شده‌است؟


بررسی ساختار فایل Startup.cs یک پروژه‌ی مبتنی بر dotnet new react

برای درک نحوه‌ی عملکرد این قالب ویژه، نیاز است از فایل Startup.cs آن شروع کرد.
// ...
using Microsoft.AspNetCore.SpaServices.ReactDevelopmentServer;

namespace dotnet_template_sample
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {

            services.AddControllersWithViews();

            // In production, the React files will be served from this directory
            services.AddSpaStaticFiles(configuration =>
            {
                configuration.RootPath = "ClientApp/build";
            });
        }
در ابتدا تعریف فضای نام SpaServices را مشاهده می‌کنید. بسته‌ی متناظر با آن در فایل csproj برنامه به صورت زیر ثبت شده‌است:
<ItemGroup>
   <PackageReference Include="Microsoft.AspNetCore.SpaServices.Extensions" Version="3.1.2" />
</ItemGroup>
این بسته، همان بسته‌ی جدید SpaServices است و در NET 5x. نیز پشتیبانی خواهد شد .

در متد ConfigureServices، ثبت سرویس‌های مرتبط با فایل‌های استاتیک پروژه‌ی SPA، توسط متد AddSpaStaticFiles صورت گرفته‌است. در اینجا RootPath آن، به پوشه‌ی ClientApp/build اشاره می‌کند. البته این پوشه هنوز در این ساختار، قابل مشاهده نیست؛ اما زمانیکه پروژه‌ی ASP.NET Core را برای ارائه‌ی نهایی، publish کردیم، به صورت خودکار ایجاد شده و حاوی فایل‌های قابل ارائه‌ی برنامه‌ی React نیز خواهد بود.

قسمت مهم دیگر کلاس آغازین برنامه، متد Configure آن است:
// ...
using Microsoft.AspNetCore.SpaServices.ReactDevelopmentServer;

namespace dotnet_template_sample
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
        {
            // ...
            app.UseStaticFiles();
            app.UseSpaStaticFiles();

            app.UseRouting();

            app.UseEndpoints(endpoints =>
            {
                endpoints.MapControllerRoute(
                    name: "default",
                    pattern: "{controller}/{action=Index}/{id?}");
            });

            app.UseSpa(spa =>
            {
                spa.Options.SourcePath = "ClientApp";

                if (env.IsDevelopment())
                {
                    spa.UseReactDevelopmentServer(npmScript: "start");
                }
            });
        }
    }
}
در اینجا ثبت سه میان افزار جدید را مشاهده می‌کنید:
- متد UseSpaStaticFiles، سبب ثبت میان‌افزاری می‌شود که امکان دسترسی به فایل‌های استاتیک پوشه‌ی ClientApp حاوی برنامه‌ی React را میسر می‌کند؛ مسیر این پوشه را در متد ConfigureServices تنظیم کردیم.
- متد UseSpa، سبب ثبت میان‌افزاری می‌شود که دو کار مهم را انجام می‌دهد:
1- کار اصلی آن، ثبت مسیریابی معروف catch all است تا مسیریابی‌هایی را که توسط کنترلرهای برنامه‌ی ASP.NET Core مدیریت نمی‌شوند، به سمت برنامه‌ی React هدایت کند. برای مثال مسیر https://localhost:5001/api/users به یک کنترلر API برنامه‌ی سمت سرور ختم می‌شود، اما سایر مسیرها مانند https://localhost:5001/login قرار است صفحه‌ی login برنامه‌ی سمت کلاینت SPA را نمایش دهند و متناظر با اکشن متد خاصی در کنترلرهای برنامه‌ی وب ما نیستند. در این حالت، کار این مسیریابی catch all، نمایش صفحه‌ی پیش‌فرض برنامه‌ی SPA است.
2- بررسی می‌کند که آیا شرایط IsDevelopment برقرار است؟ آیا در حال توسعه‌ی برنامه هستیم؟ اگر بله، میان‌افزار دیگری را به نام UseReactDevelopmentServer، اجرا و ثبت می‌کند.

برای درک عملکرد میان‌افزار ReactDevelopmentServer نیاز است به سورس آن مراجعه کرد. این میان‌افزار بر اساس پارامتر start ای که دریافت می‌کند، سبب اجرای npm run start خواهد شد. به این ترتیب دیگر نیازی به اجرای جداگانه‌ی این دستور نخواهد بود و همچنین این اجرا، به همراه تنظیمات proxy مخصوصی نیز هست تا پورت اجرایی برنامه‌ی React و برنامه‌ی ASP.NET Core یکی شده و دیگر نیازی به تنظیمات CORS مخصوص برنامه‌های React نباشد. بنابراین hot reloading ای که از آن صحبت شد، توسط ASP.NET Core مدیریت نمی‌شود. در پشت صحنه همان npm run start اصلی برنامه‌های React، در حال اجرای وب سرور آزمایشی React است که از hot reloading پشتیبانی می‌کند.

یک مشکل: با این تنظیم، هربار که برنامه‌ی ASP.NET Core اجرا می‌شود (به علت تغییرات در کدها و فایل‌های پروژه)، سبب اجرای مجدد و پشت صحنه‌ی react development server نیز خواهد شد که ... آغاز برنامه را در حالت توسعه، کند می‌کند. برای رفع این مشکل می‌توان این وب سرور توسعه‌ی برنامه‌های React را به صورت جداگانه‌ای اجرا کرد و فقط تنظیمات پروکسی آن‌را در اینجا ذکر نمود:
// replace
spa.UseReactDevelopmentServer(npmScript: "start");
// with
spa.UseProxyToSpaDevelopmentServer("http://localhost:3000");
در اینجا فقط کافی است سطر UseReactDevelopmentServer را با تنظیم UseProxyToSpaDevelopmentServer که به آدرس وب سرور توسعه‌ی برنامه‌های React اشاره می‌کند، تنظیم کنیم. بدیهی است در اینجا حالت باید از طریق خط فرمان به پوشه‌ی clientApp وارد شد و دستور npm start را یکبار به صورت دستی اجرا کرد، تا این وب سرور، راه اندازی شود.


تغییرات ویژه‌ی فایل csproj برنامه

اگر به فایل csproj برنامه دقت کنیم، دو تغییر جدید نیز در آن قابل مشاهده هستند:
الف) نصب خودکار وابستگی‌های برنامه‌ی client
  <Target Name="DebugEnsureNodeEnv"
     BeforeTargets="Build" 
     Condition=" '$(Configuration)' == 'Debug' And !Exists('$(SpaRoot)node_modules') ">
    <!-- Ensure Node.js is installed -->
    <Exec Command="node --version" ContinueOnError="true">
      <Output TaskParameter="ExitCode" PropertyName="ErrorCode" />
    </Exec>
    <Error Condition="'$(ErrorCode)' != '0'" Text="Node.js is required to build and run this project. To continue, please install Node.js from https://nodejs.org/, and then restart your command prompt or IDE." />
    <Message Importance="high" Text="Restoring dependencies using 'npm'. This may take several minutes..." />
    <Exec WorkingDirectory="$(SpaRoot)" Command="npm install" />
  </Target>
در این تنظیم، در حالت build و debug، ابتدا بررسی می‌کند که آیا پوشه‌ی node_modules برنامه‌ی SPA وجود دارد؟ اگر خیر، ابتدا مطمئن می‌شود که node.js بر روی سیستم نصب است و سپس دستور npm install را صادر می‌کند تا تمام وابستگی‌های برنامه‌ی client، دریافت و نصب شوند.

ب) یکی کردن تجربه‌ی publish برنامه‌ی ASP.NET Core با publish پروژه‌های React
  <Target Name="PublishRunWebpack" AfterTargets="ComputeFilesToPublish">
    <!-- As part of publishing, ensure the JS resources are freshly built in production mode -->
    <Exec WorkingDirectory="$(SpaRoot)" Command="npm install" />
    <Exec WorkingDirectory="$(SpaRoot)" Command="npm run build" />

    <!-- Include the newly-built files in the publish output -->
    <ItemGroup>
      <DistFiles Include="$(SpaRoot)build\**" />
      <ResolvedFileToPublish Include="@(DistFiles->'%(FullPath)')" Exclude="@(ResolvedFileToPublish)">
        <RelativePath>%(DistFiles.Identity)</RelativePath>
        <CopyToPublishDirectory>PreserveNewest</CopyToPublishDirectory>
        <ExcludeFromSingleFile>true</ExcludeFromSingleFile>
      </ResolvedFileToPublish>
    </ItemGroup>
  </Target>
میان‌افزار ReactDevelopmentServer کار اجرا و پروکسی دستور npm run start را در حالت توسعه انجام می‌دهد. اما در حالت ارائه‌ی نهایی چطور؟ در اینجا نیاز است دستور npm run build اجرا شده و فایل‌های مخصوص ارائه‌ی نهایی برنامه‌ی React تولید و سپس به پوشه‌ی wwwroot، کپی شوند. تنظیم فوق، دقیقا همین کار را در حین publish برنامه‌ی ASP.NET Core، به صورت خودکار انجام می‌دهد و شامل این مراحل است:
-  ابتدا npm install را جهت اطمینان از به روز بودن وابستگی‌های برنامه مجددا اجرا می‌کند.
- سپس npm run build را برای تولید فایل‌های قابل ارائه‌ی برنامه‌ی React اجرا می‌کند.
- در آخر تمام فایل‌های پوشه‌ی ClientApp/build تولیدی را به بسته‌ی نهایی توزیعی برنامه‌ی ASP.NET Core، اضافه می‌کند.
مطالب
داستانی از Unicode
یکی از مباحثی که به نظرم هر دانشجوی رشته کامپیوتر، فناوری اطلاعات و علاقمند به این حوزه باید بداند بحث کاراکترهاست؛ جدا از اینکه همه ما در مورد وجود ascii یا UTF-8 و ... و توضیحات مختصر آن اطلاع داریم ولی عده‌ای از دوستان مثل من هنوز اطلاعات پایه‌ای‌تر و جامع‌تری در این باره نداریم؛ در این مقاله که برداشتی از وب سایت smashing magazine  و W3 است به این مبحث می‌پردازیم.
کامپیوترها تنها با اعداد سر و کار دارند نه با حروف؛ پس این بسیار مهم هست که همه کامپیوترها بر روی یک سری اعداد مشخص به عنوان نماینده‌ای از حروف به توافق برسند. این توافق یکسان بین همه کامپیوترها بسیار مهم هست و باید طبق یک استاندارد مشترک استفاده شود تا در همه سیستم‌ها قابل استفاده و انتقال باشد؛ برای همین در سال 1960 اتحادیه استاندارهای آمریکا، یک سیستم رمزگذاری 7 بیتی را ایجاد کرد؛ به نام American Standard Code for Information Interchange یا کد استاندارد سازی شده آمریکایی برای تبادل اطلاعات یا همان ASCII. این هفت بیت به ما اجازه می‌داد تا 128 حرف را کدگذاری کنیم. این مقدار برای حروف کوچک و بزرگ انگلیسی و هم چنین حروف لاتین، همراه با کدگذاری ارقام و یک سری علائم نگارشی و کاراکترهایی از قبیل space ، tab و موارد مشابه و نهایتا کلیدهای کنترلی کافی بود. در سال 1968 این استاندارد توسط رییس جمهور وقت آمریکا لیندون جانسون به رسمیت شناخته شده و همه سیستم‌های کامپیوتری ملزم به رعایت و استفاده از این استاندارد شدند.
برای لیست کردن و دیدن این کدها و نمادهای حرفیشان می‌توان با یک زبان برنامه نویسی یا اسکریپتی آن‌ها را لیست کرد. کد زیر نمونه‌ای از کد نوشته شده در جاوااسکریپت است.
 <html> 

<body>
 <style type="text/css">p {float: left; padding: 0 15px; margin: 0;}</style> 

<script type="text/javascript">
 for (var i=0; i<128; i++) document.writeln ((i%32?'':'<p>') + i + ': ' + String.fromCharCode (i) + '<br>'); 

</script>
</body>
 </html>
در سال‌های بعدی، با قوی‌تر شدن پردازش‌گرها و 8 بیت شدن یک بایت به جای ذخیره 128 عدد توانستند 256 عدد را ذخیره کنند ولی استاندارد اسکی تا 128 کد ایجاد شده بود و مابقی را به عنوان ذخیره نگاه داشتند. در ابتدا کامپیوترهای IBM از آن‌ها برای ایجاد نمادهای اضافه‌تر و همچنین اشکال استفاده می‌کرد؛ مثلا کد 200 شکل  ╚ بود که احتمالا برنامه نویسان زمان داس، این شکل را به خوبی به خاطر میاورند یا مثلا حروف یونانی را اضافه کردند که با کد 224 شکل آلفا  α بود و بعد‌ها به عنوان  code page 437  نامگذاری شد. هر چند که هرگز مانند اسکی به یک استاندارد تبدیل نشد و بسیاری از کشورها از این فضای اضافی برای استانداردسازی حروف خودشان استفاده می‌کردند و در کشورها کدپیج‌های مختلفی ایجاد شد. برای مثال در روسیه کد پیچ 885 از کد 224 برای نمایش Я بهره می‌برد و در کد پیچ یونانی 737 برای نمایش حرف کوچک امگا ω استفاده می‌شد. این کار ادامه داشت تا زمانیکه مایکروسافت در سال 1980 کد پیچ Windows-1251 الفبای سریلیک را ارئه کرد. این تلاش تا سال 1990 ادامه پیدا کرد و تا آن زمان 15 کدپیج مختلف استاندارسازی شده برای الفبایی چون سیریلیک، عربی، عبری و ... ایجاد شد که این استانداردها از ISO-8859-1 شروع و تا  ISO-8859-16 ادامه داشت و موقعی که فرستنده پیامی را ارسال می‌کرد، گیرنده باید از کدپیج مورد نظر مطلع می‌بود تا بتواند پیام را صحیح بخواند.
بیایید با یک برنامه علائم را در این 15 استاندارد بررسی کنیم. تکه کدی که من در اینجا نوشتم یک لیست را که در آن اعداد یک تا 16 لیست شده است، نشان میدهد که با انتخاب هر کدام، کدها را از 0 تا 255 بر اساس هر استاندارد به ترتیب نمایش می‌دهد. این کار توسط تعیین استاندارد در تگ متا رخ میدهد.
در زمان بارگذاری، استانداردها با کد زیر به لیست اضافه می‌شوند.در مرحله بعد لیستی که  postback را در آن فعال کرده‌ایم، کد زیر را اجرا می‌کند. در این کد ابتدا charset انتخاب شده ایجاد شده و سپس یکی یکی کدها را به کاراکتر تبدیل می‌کنیم و رشته نهایی را درج می‌کنیم: ( دانلود فایل‌های زیر )
 private String ISO = "ISO-8859-";
        protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            if (!IsPostBack)
            {
                for (int i = 1; i < 16; i++)
                {
                    ListItem item = new ListItem();
                    item.Text = ISO + i.ToString();
                    item.Value = i.ToString();
                    DropDownList1.Items.Add(item);
                }
                ShowCodes(1);
            }
           
        }

     
        protected void DropDownList1_SelectedIndexChanged(object sender, EventArgs e)
        {
            if (DropDownList1.SelectedItem != null)
            {
                int value = int.Parse(DropDownList1.SelectedValue);
                ShowCodes(value);
            }
            
        }

        private void ShowCodes(int value)
        {
            Response.Charset = ISO + value;
            string s = "";
            for (int i = 0; i < 256; i++)
            {
                char ch = (char)i;
                s += i + "-" + ch;
                s += "<br/>";//br tag
            }
            Label1.Text = s;
        }

تقریبا سال 1990 بود که بسیاری از اسناد به همین شیوه‌ها نوشته و ذخیره شد. ولی باز برای بسیاری از زبان‌ها، حتی داشتن یکی دو حرف بیشتر مشکلاتی را به همراه داشت. مثلا حروف بعضی زبان‌ها مثل چینی و ژاپنی که 256 عدد، پاسخگو نبود و با آمدن شبکه‌ای چون اینترنت و بحث بین المللی شدن و انتقال اطلاعات، این مشکل بزرگتر از آنچه بود، شد.

یونیکد نجات بخش
اواخر سال 1980 بود که پیشنهاد یک استاندارد جدید داده شد و در آن به هر حرف و یا نماد در هر زبانی یک عدد یکتا نسبت داده میشد و باید بیشتر از 256 عدد می‌بود که آن را یونیکد نامیدند. در حال حاضر یونیکد نسخه 601 شامل 110 هزار کد می شود. 128 تای آن همانند اسکی است. از 128 تا 255 مربوط به علائم و علامت‌هاست که بیشتر آن‌ها از استاندارد ISO-8859-1 وام گرفته شده‌اند. از 256 به بعد هم بسیاری از علائم تلفظی و ... وجود دارد و از کد 880 زبان یونایی آغاز شده و پس از آن زبان‌های سیریلیک، عبری، عربی و الی آخر ادامه می‌یابند. برای نشان دادن یک کد یونیکد به شکل هگزادسیمال U+0048 نوشته می‌شود و برای تبدیل آن به دسیمال 4*16+8=72 استفاده می‌شود. به هر کد یونیکد، کد پوینت code point گفته میشود.
در ویکی پدیای فارسی، یونیکد اینگونه توضیح داده شده است: "نقش یونیکد در پردازش متن این است که به جای یک تصویر برای هر نویسه یک کد منحصر به فرد ارایه می‌کند. به عبارت دیگر، یونیکد یک نویسه را به صورت مجازی ارایه می‌کند و کار ساخت تصویر (شامل اندازه، شکل، قلم، یا سبک) نویسه را به عهده نرم‌افزار دیگری مانند مرورگر وب یا واژه‌پرداز می‌گذارد. "
یونیکد از 8 بیت یا 16 بیت استفاده نمی‌کند و با توجه به اینکه دقیقا 110 ،116 کد را حمایت می‌کند به 21 بیت نیاز دارد. هر چند که کامپیوترها امروزه از معمار‌های 32 بیتی و 64 بیتی استفاده می‌کنند، این سوال پیش می‌آید که ما چرا نمی‌توانیم کاراکترها را بر اساس این 32 بیت و 64 بیت قرار بدهیم؟ پاسخ این سوال این‌است که چنین کاری امکان پذیر است و بسیاری از نرم افزارهای نوشته شده در زبان سی و سی ++ از wide character حمایت می‌کنند. این مورد یک کاراکتر 32 بیتی به نام wchar_t است که نوعی داده char توسعه یافته هشت بیتی است و بسیاری از مرورگرهای امروزی از آن بهره مند هستند و تا 4 بیلیون کاراکتر را حمایت می‌کنند.
شکل زیر دسته بندی از انواع زبان‌های تحت حمایت خود را در نسخه 5.1 یونیکد نشان می‌دهد:


کد زیر در جاوااسکریپت کاراکترهای یونیکد را در مرز معینی که برایش مشخص کرده‌ایم نشان می‌دهد:
 <html> 

<body>
 <style type="text/css">p {float: left; padding: 0 15px; margin: 0;}</style> 

<script type="text/javascript">
for (var i=0; i<2096; i++)
   document.writeln ((i%256?'':'<p>') + i + ': ' + String.fromCharCode (i) + '<br>'); 

</script>
</body>
 </html>

CSS & Unicode
یکی از جذاب‌ترین خصوصیات در css، خصوصیت Unicode-range است. شما میتوانید برای هر کاراکتر یا حتی رنج خاصی از کاراکترها، فونت خاصی را اعمال کنید. به دو نمونه زیر دقت کنید:
/* cyrillic */
@font-face {
  font-style: normal;
  src: local('Roboto Regular'), local('Roboto-Regular'), url(http://fonts.gstatic.com/s/roboto/v14/mErvLBYg_cXG3rLvUsKT_fesZW2xOQ-xsNqO47m55DA.woff2) format('woff2');
  unicode-range: U+0400-045F, U+0490-0491, U+04B0-04B1, U+2116;
}
/* greek-ext */
@font-face {
  font-style: normal;
  src: local('Roboto Regular'), local('Roboto-Regular'), url(http://fonts.gstatic.com/s/roboto/v14/-2n2p-_Y08sg57CNWQfKNvesZW2xOQ-xsNqO47m55DA.woff2) format('woff2');
  unicode-range: U+1F00-1FFF;
}
/* greek */
@font-face {
  font-style: normal;
  src: local('Roboto Regular'), local('Roboto-Regular'), url(http://fonts.gstatic.com/s/roboto/v14/u0TOpm082MNkS5K0Q4rhqvesZW2xOQ-xsNqO47m55DA.woff2) format('woff2');
  unicode-range: U+0370-03FF;
}
/* vietnamese */
@font-face {
  font-style: normal;
  src: local('Roboto Regular'), local('Roboto-Regular'), url(http://fonts.gstatic.com/s/roboto/v14/NdF9MtnOpLzo-noMoG0miPesZW2xOQ-xsNqO47m55DA.woff2) format('woff2');
  unicode-range: U+0102-0103, U+1EA0-1EF1, U+20AB;
}
/* latin-ext */
@font-face {
  font-style: normal;
  src: local('Roboto Regular'), local('Roboto-Regular'), url(http://fonts.gstatic.com/s/roboto/v14/Fcx7Wwv8OzT71A3E1XOAjvesZW2xOQ-xsNqO47m55DA.woff2) format('woff2');
  unicode-range: U+0100-024F, U+1E00-1EFF, U+20A0-20AB, U+20AD-20CF, U+2C60-2C7F, U+A720-A7FF;
}
در صورتی که در Unicode-range، تنها یک کد مانند U+20AD نوشته شود، فونت مورد نظر فقط بر روی کاراکتری با همین کد اعمال می‌شود. ولی اگر بین دو کد از علامت - استفاده شود، فونت مورد نظر بر روی کاراکترهایی که بین این رنج هستند اعمال می‌شود U+0025-00FF و حتی می‌توان اینگونه نوشت ??U+4 روی کاراکترهایی در رنج U+400 تا U+4FF اعمال می‌شوند. برای اطلاعات بیش‌تر به اینجا و اینجا  مراجعه کنید.
به 65536 کد اول یونیکد Basic Multilingual Plan یا به اختصار BMP می‌گویند و شامل همه کاراکترهای رایجی است که مورد استفاده قرار می‌گیرند. همچنین یونیکد شامل یک فضای بسیار بزرگ خالی است که به شما اجازه توسعه دادن آن را تا میلیون‌ها کد می‌دهد. به کاراکترهایی که در این موقعیت قرار می‌گیرند supplementary characters یا کاراکترهای مکمل گویند. برای اطلاعات بیشتر می‌توانید به سایت رسمی یونیکد مراجعه کنید. در اینجا هم مباحث آموزشی خوبی برای یونیکد دارد، هر چند کامل‌تر آن در سایت رسمی برای نسخه‌های مختلف یونیکد وجود دارد.


UTF-8 نجات بخش می‌شود
بسیاری از مشکلات ما حل شد. همه حروف را داریم و مرورگر‌ها نیز همه حروف را میشناسند؛ ولی برای ما دو مشکل ایجاد کرده است:
  • بسیاری از نرم افزارها و پروتکل‌ها هنوز 8 بیتی کار می‌کنند.
  • اگر یک متن انگلیسی ارسال کنید، 8 بیت هم کافی است ولی در این حالت 32 بیت جابجا می‌شود؛ یعنی 4 برابر و در ارسال و دریافت و پهنای باند برایمان مشکل ایجاد می‌کند.
برای حل این مشکل استاندارهای زیادی چون USC-2 یا UTF-16 ایجاد شدند ولی در سال‌های اخیر برنده رقابت، UTF-8 بود که مخفف عبارت Universal Character Set Transformation Format 8 bit می‌باشد. این کدگذاری بسیار هوشمندانه عمل می‌کند. موقعی که شما کاراکتری را وارد می‌کنید که کدش بین 0 تا 255 است، 8 بیت به آن اختصاص می‌دهد و اگر در محدوده‌ای است که بتوان دو بایت را به آن اختصاص داد، دوبایت و اگر بیشتر بود، سه بایت و اگر باز بیشتر بود 4 بایت به آن اختصاص میدهد. پس با توجه به محدوده کد، تعداد بایت‌ها مشخص می‌شوند. بنابراین یک متن نوشته شده انگلیسی که مثلا از کدهای بین 0تا 128 استفاده می‌کند و فرمت ذخیره آن UTF-8 باشد به ازای هر کارکتر یک بایت ذخیره می‌کند.

مقایسه‌ای بین نسخه‌های مختلف :

همانطور که می‌بینید UTF-8 برای کاراکترهای اسکی، از یک بایت و برای دیگر حروف از دوبایت و برای بقیه BMP‌ها از سه بایت استفاده میکند و در صورتی که کاراکتری در ناحیه مکمل supplementary باشد، از چهار بایت استفاده خواهد کرد. UTF-16 از دو بایت برای نمایش کاراکترهای BMP و از 4 بایت برای نمایش کاراکترهای مکمل استفاده می‌کند و در UTF-32 از 4 بایت برای همه کاراکترها یا کد پوینت‌ها استفاده می‌شود.

مطالب
پر کردن مقادیر Enum در کلاینت

در برنامه‌های وب امروز نیازی به فراخوانی ثوابت که در طول حیات برنامه انگشت شمار تغیر میکنند نیست و با توجه به استفاده از فرامین و متدهای سمت کلاینت احتیاج هست تا این ثوابت بار اول لود صفحه به کلاینت پاس داده شوند.

میتوان در این گونه موارد از قابلیت‌های گوناگونی استفاده کرد که در اینجا ما با استفاده از یک فیلد مخفی و json مقدار را به کلاینت پاس میدهیم و در این مثال  در سمت کلاینت نیز دراپ دان را با این مقادیر پر میکنیم: 

    public enum PersistType
    {
        Persistable = 1,
        NotPersist = 2,
        AlwaysPersist = 3
    }

لیست را باید قبل از پر کردن در فیلد مخفی به json بصورت serialize شده تبدیل کرد، برای این منظور از JavaScriptSerializer موجود در اسمبلی‌های دات نت در متد زیر استفاده شده:

        public static string ConvertEnumToJavascript(Type t)
        {
            if (!t.IsEnum) throw new Exception("Type must be an enumeration");

            var values = System.Enum.GetValues(t);
            var dict = new Dictionary<int, string>();

            foreach (object obj in values)
            {
                string name = System.Enum.GetName(t, obj);
                dict.Add(Convert.ToInt32(System.Enum.Format(t, obj, "D")), name);
            }

            return new JavaScriptSerializer().Serialize(dict);
        }

با توجه به اینکه در سمت کلاینت مقدار json ذخیره شده در فیلد مخفی را میتوان به صورت آبجکت برخورد کرد پس یک متد در سمت کلاینت این آبجکت را در loop قراد داده و درمتغییری در فایل جاوا اسکریپت نگهداری میکنیم:

var Enum_PersistType = null;

function SetEnumTypes() {
    Enum_PersistType = JSON.parse($('#hfJsonEnum_PersistType').val());
}

و در هر قسمت که نیاز به مقدار enum بود با توجه به ایندکس مقدار را برای نمایش ازاین متغییر بیرون میکشیم:

function GetPersistTypeTitle_Concept(enumId) {
    return Enum_PersistType[enumId];
}

برای مثال در dropdown در سمت کلاینت این نوع استفاده شده و در حالتی از صفحه فقط برای نمایش عنوان آن احتیاج به دریافت آن از سمت سرور باشد میتوان از این روش کمک گرفت

و یا در سمت javascript میتوان با استفاده از jQuery مقادیر متغییر را در dropdown پر کرد.

function FillDropdown() {
    $("#ddlPersistType").html("");
    $.each(Enum_PersistType, function (key, value) {
        $("#ddlPersistType").append($("<option></option>").val(key).html(value));
    });
}

FillDropdownListOnClient.zip