مطالب
اجرای Stored Procedure با چند نوع مقدار برگشتی توسط EF CodeFirst
فرض کنید Stored Procedure ی با چند مقدار برگشتی را می‌خواهیم در EF CodeFirst مورد استفاده قرار دهیم. برای مثال Stored Procedure زیر را در نظر بگیرید:
CREATE PROCEDURE [dbo].[GetAllBlogsAndPosts]
AS
    SELECT * FROM dbo.Blogs
    SELECT * FROM dbo.Posts
Stord Procedure  ی که توسط این دستور ساخته می‌شود تمام رکوردهای جدول Blogs و تمامی رکوردهای جدول Posts را واکشی کرده و به عنوان خروجی برمیگرداند (دو خروجی متفاوت). روش فراخوانی و استفاده از داده‌های این StoredProcedure در EF CodeFirst به صورت زیر است :
تعریف دو کلاس مدل Blog و Post به ترتیب  برای نگهداری اطلاعات وبلاگ‌ها و پست‌ها در زیر آمده است. در ادامه نیز تعریف کلاس BloggingContext را مشاهده می‌کنید.

public class Blog
    {
        public int BlogId { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        public virtual List<Post> Posts { get; set; }
    }

    public class Post
    {
        public int PostId { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Content { get; set; }

        public int BlogId { get; set; }
        public virtual Blog Blog { get; set; }
    }

    public class BloggingContext : DbContext
    {
        public DbSet<Blog> Blogs { get; set; }
        public DbSet<Post> Posts { get; set; }
    }


 
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Infrastructure;
using System.Data.Objects;

namespace Sproc.Demo
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (var db = new BloggingContext())
            {
                 db.Database.Initialize(force: false);
               
                var cmd = db.Database.Connection.CreateCommand();
                cmd.CommandText = "[dbo].[GetAllBlogsAndPosts]";

                try
                {
                    // اجرای پروسیجر
                    db.Database.Connection.Open();
                    var reader = cmd.ExecuteReader();

                    // خواند رکوردهای blogs
                    var blogs = ((IObjectContextAdapter)db)
                        .ObjectContext
                        .Translate<Blog>(reader, "Blogs", MergeOption.AppendOnly);

                    foreach (var item in blogs)
                    {
                        Console.WriteLine(item.Name);
                    }

                    // پرش به نتایج بعدی (همان Posts)
                    reader.NextResult();
                    var posts = ((IObjectContextAdapter)db)
                        .ObjectContext
                        .Translate<Post>(reader, "Posts", MergeOption.AppendOnly);

                    foreach (var item in posts)
                    {
                        Console.WriteLine(item.Title);
                    }
                }
                finally
                {
                    db.Database.Connection.Close();
                }
            }
        }
    }
در کدهای بالا ابتدا یک Connection به بانک اطلاعاتی باز می‌شود:
 db.Database.Connection.Open();
و پس از آن نوبت به اجرای Stored Procedure می‌رسد:
 
var reader = cmd.ExecuteReader();
در کد بالا پس از اجرای Stored Procudure نتایج بدست آمده در یک reader ذخیره می‌شود. شئ reader از نوع DBDataReader می‌باشد. پس از اجرای Stored Procedure و دریافت نتایج و ذخیره سازی در شئی reader ، نوبت به جداسازی رکوردها می‌رسد. همانطور که در تعریف Stored procedure مشخص است این Stored Procedure دارای دو نوع خروجی از نوع‌های Blog و Post می‌باشد و این دو نوع باید از هم جدا شوند.برای انجام این کار از متد Translate شئی Context استفاده می‌شود. این متد قابلیت کپی کردن نتایج موجود از یک شئی DBDataReader به یک شئی از نوع مدل را دارد. برای مثال :
 
var blogs = ((IObjectContextAdapter)db)             
           .ObjectContext
           .Translate<Blog>(reader, "Blogs", MergeOption.AppendOnly);
در کدهای بالا تمامی رکوردهایی از نوع Blog از شئی reader خوانده شده و پس از تبدیل به نوع Blog درون شئی Blogs ذخیره می‌شود.
پس از آن توسط حلقه foreach محتویات Blogs پیمایش شده و مقدار موجود در  فیلد  Name نمایش داده می‌شود.
  foreach (var item in blogs)
  {
             Console.WriteLine(item.Name);
  }
با توجه به اینکه حاصل اجرای این Stored Procedure دو خروجی متفاوت بوده است ، پس از پیمایش رکوردهای Blogs باید به سراغ نتایج بعدی که همان رکوردهای Post می‌باشد برویم. برای اینکار از متد NextResult شئی reader استفاده می‌شود:
 
reader.NextResult();
در ادامه برای خواندن رکوردهایی از نوع Post نیز به همان روشی که برای Blog انجام شد عمل می‌شود.
مطالب
معرفی کتابخانه PdfReport
مدتی هست که در حال تهیه کتابخانه‌ی گزارش سازی مبتنی بر iTextSharp هستم و عمده‌ی استفاده از آن برای من تاکنون، تهیه گزارشات باکیفیت PDF فارسی تحت وب بوده؛ هر چند این کتابخانه وابستگی خاصی به فناوری مورد استفاده ندارد و با WinForms، WPF، مشتقات ASP.NET ، سرویس‌های WCF و کلا هرجایی که دات نت فریم ورک کامل در دسترس باشد، قابل استفاده است. همچنین به منبع داده خاصی گره نخورده است و حتی می‌توانید از یک anonymously typed list عدم متصل به بانک اطلاعاتی خاصی نیز به عنوان منبع داده آن استفاده کنید.
کتابخانه PdfReport به عمد جهت دات نت 3.5 تهیه شده است تا بازه وسیعی از سیستم عامل‌ها را پوشش دهد.
این کتابخانه علاوه بر تبدیل اطلاعات شما به گزارشات مبتنی بر PDF، امکان تهیه خروجی خودکار اکسل (2007 به بعد) را نیز دارد. فایل خروجی آن، به صورت پیوست درون فایل PDF تهیه شده قرار می‌گیرد و جزئی از آن می‌شود.
بدیهی است اینبار با کتابخانه گزارش سازی روبرو هستید که با راست به چپ مشکلی ندارد!
کتابخانه PdfReport بر پایه کتابخانه‌های معروف سورس باز iTextSharp و EPPlus تهیه شده است. حداقل مزیت استفاده از آن، صرفه جویی در وقت شما جهت آموختن ریزه کاری‌های مرتبط با هر کدام از کتابخانه‌های یاده شده است. برای نمونه جهت فراگیری کار با iTextSharp نیاز است یک کتاب 600 صفحه‌ای به نام iText in action را مطالعه و تمرین کنید. این مورد منهای مسایل و نکات متعدد مرتبط با زبان فارسی است که در این کتاب به آن‌ها اشاره‌ای نشده است.
برای تهیه آن، مشکلات متداولی که کاربران مدام در انجمن‌های برنامه نویسی مطرح می‌کنند و ابزارهای موجود عاجز از ارائه راه حلی ساده برای حل آن‌ها هستند، مد نظر بوده و امید است نگارش یک این کتابخانه بتواند بسیاری از این دردها را کاهش دهد.
کار با این کتابخانه صرفا با کدنویسی میسر است (code first) و همین مساله انعطاف پذیری قابل توجهی را ایجاد کرده که در طی روزهای آینده با جزئیات بیشتر آن آشنا خواهید شد.


اما چرا PDF؟

استفاده از قالب PDF برای تهیه گزارشات، این مزایا را به همراه دارد:
- دقیقا همان چیزی که مشاهده می‌شود، در هر مکانی قابل چاپ است. با همان کیفیت، همان اندازه صفحه، همان فونت و غیره. به این ترتیب به صفحه بندی بسیار مناسب و بهینه‌ای می‌توان رسید و مشکلات گزارشات HTML ایی وب را ندارد.
- امکان استفاد از فونت‌های شکیل‌تر در آن بدون مشکل و بدون نیاز به نصب بر روی کامپیوتری میسر است؛ چون فونت را می‌توان در فایل PDF نیز قرار داد.
- این فایل در تمام سیستم عامل‌ها پشتیبانی می‌شود. خصوصا اینکه فایل نهایی در تمام کامپیوترها و در انواع و اقسام سیستم عامل‌ها به یک شکل و اندازه نمایش داده خواهد شد. برای مثال اینطور نیست که در ویندوز XP ،‌اعداد آن فارسی نمایش داده شوند و در ویندوز 7 با تنظیمات محلی خاصی، دیگر اینطور نباشد. حتی تحت لینوکس هم اعداد آن فارسی نمایش داده خواهد شد چون فونت مخصوص بکار رفته، در خود فایل PDF قابل قرار دادن است.
- برنامه معروف و رایگان Adobe reader برای خواندن و مشاهده آن کفایت می‌کند و البته کلاینت یکبار باید این برنامه را نصب کند. همچنین از این نوع برنامه‌های رایگان برای مشاهده فایل‌های PDF زیاد است.
- تمام صفحات گزارش را در یک فایل می‌توان داشت و به یکباره تمام آن نیز به سادگی قابل چاپ است. این مشکلی است که با گزارشات تحت وب وجود دارد که نمی‌شود مثلا یک گزارش 100 صفحه‌ای را به یکباره به چاپگر ارسال کرد. به همین جهت عموما کاربران درخواست می‌دهند تا کل گزارش را در یک صفحه HTML نمایش دهید تا ما راحت آن‌را چاپ کنیم یا راحت از آن خروجی بگیریم. اما زمانیکه فایل PDF تهیه می‌شود این مشکلات وجود نخواهد داشت و جهت Print بسیار بهینه سازی شده است. تا حدی که الان فرمت برگزیده تهیه کتاب‌های الکترونیکی نیز PDF است. مثلا سایت معروف آمازون امکان فروش نسخه PDF کتاب‌ها را هم پیش بینی کرده است.
-امکان صفحه بندی دقیق به همراه مشخص سازی landscape یا portrait بودن صفحه نهایی میسر است. چیزی که در گزارشات صفحات وب آنچنان معنایی ندارد.
- امکان رمزنگاری اطلاعات در آن پیش بینی شده است. همچنین می‌توان به فایل‌های PDF امضای دیجیتال نیز اضافه کرد. به این ترتیب هرگونه تغییری در محتوای فایل توسط برنامه‌های PDF خوان معتبر گزارش داده شده و می‌توان از صحت اطلاعات ارائه شده توسط آن اطمینان حاصل کرد.
- از فشرده سازی مطالب، فایل‌ها و تصاویر قرار داده شده در آن پشتیبانی می‌کند.
- از گرافیک برداری پشتیبانی می‌کند.


مجوز استفاده از این کتابخانه:
کار من مبتنی بر LGPL است. به این معنا که به صورت باینری (فایل dll) در هر نوع پروژه‌ای قابل استفاده است.
اما ... PdfReport از دو کتابخانه دیگر نیز استفاده می‌کند:
- کتابخانه iTextSharp که دارای مجوز AGPL است. این مجوز رایگان نیست.
- کتابخانه EPPlus برای تولید فایل‌های اکسل با کیفیت. مجوز استفاده از این کتابخانه LGPL است و تا زمانیکه به صورت باینری از آن استفاده می‌کنید، محدودیتی را برای شما ایجاد نخواهد کرد.


کتابخانه PdfReport به صورت سورس باز در CodePlex قرار گرفته ؛ اما جهت پرسیدن سؤالات، پیشنهادات، ارائه بهبود و غیره می‌توانید (و بهتر است) از قسمت مدیریت پروژه مرتبط در سایت جاری نیز استفاده کنید.


نحوه تهیه اولین گزارش، با کتابخانه PdfReport

الف) یک پروژه Class library جدید را شروع کنید. از این جهت که گزارشات PdfReport در انواع و اقسام پروژه‌های VS.NET قابل استفاده است، می‌توان از این پروژه Class library به عنوان کلاس‌های پایه قابل استفاده در انواع و اقسام پروژه‌های مختلف، بدون نیاز به تغییری در کدهای آن استفاده کرد.

ب) آخرین نگارش فایل‌های مرتبط با PdfReport را از اینجا دریافت کنید و سپس ارجاعاتی را به اسمبلی‌های موجود در بسته آن به پروژه خود اضافه نمائید (ارجاعاتی به PdfReport، iTextSharp و EPPlus). فایل XML راهنمای کتابخانه نیز به همراه بسته آن می‌باشد که در حین استفاده از متدها و خواص PdfReport کمک بزرگی خواهد بود.

ج) کلاس‌های زیر را به آن اضافه کنید:
using System.Web;
using System.Windows.Forms;

namespace PdfReportSamples
{
    public static class AppPath
    {
        public static string ApplicationPath
        {
            get
            {
                if (isInWeb)
                    return HttpRuntime.AppDomainAppPath;

                return Application.StartupPath;
            }
        }

        private static bool isInWeb
        {
            get
            {
                return HttpContext.Current != null;
            }
        }
    }
}
از این کلاس برای مشخص سازی محل ذخیره سازی فایل‌های نهایی PDF تولیدی استفاده خواهیم کرد.
همانطور که مشاهده می‌کنید ارجاعاتی را به System.Windows.Forms.dll و System.Web.dll نیاز دارد.

در ادامه کلاس User را جهت ساخت یک منبع داده درون حافظه‌ای تعریف خواهیم کرد:
using System;

namespace PdfReportSamples.IList
{
    public class User
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Name { set; get; }
        public string LastName { set; get; }
        public long Balance { set; get; }
        public DateTime RegisterDate { set; get; }
    }
}
اکنون کلاس اصلی گزارش ما به صورت زیر خواهد بود:
using System;
using System.Collections.Generic;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.IList
{
    public class IListPdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
            .DefaultFonts(fonts =>
            {
                fonts.Path(Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf",
                                  Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\verdana.ttf");
            })
            .PagesFooter(footer =>
            {
                footer.DefaultFooter(DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
            })
            .PagesHeader(header =>
            {
                header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                {
                    defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                    defaultHeader.Message("گزارش جدید ما");
                });
            })
            .MainTableTemplate(template =>
            {
                template.BasicTemplate(BasicTemplate.ClassicTemplate);
            })
            .MainTablePreferences(table =>
            {
                table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
                table.NumberOfDataRowsPerPage(5);
            })
            .MainTableDataSource(dataSource =>
            {
                var listOfRows = new List<User>();
                for (int i = 0; i < 200; i++)
                {
                    listOfRows.Add(new User { Id = i, LastName = "نام خانوادگی " + i, Name = "نام " + i, Balance = i + 1000 });
                }
                dataSource.StronglyTypedList<User>(listOfRows);
            })
            .MainTableSummarySettings(summarySettings =>
            {
                summarySettings.OverallSummarySettings("جمع کل");
                summarySettings.PerviousPageSummarySettings("نقل از صفحه قبل");
                summarySettings.PageSummarySettings("جمع صفحه");
            })
            .MainTableColumns(columns =>
            {
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("rowNo");
                    column.IsRowNumber(true);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(0);
                    column.Width(1);
                    column.HeaderCell("#");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.Id);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(1);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("شماره");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.Name);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(2);
                    column.Width(3);
                    column.HeaderCell("نام");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.LastName);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(3);
                    column.Width(3);
                    column.HeaderCell("نام خانوادگی");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<User>(x => x.Balance);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(4);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("موجودی");
                    column.ColumnItemsTemplate(template =>
                    {
                        template.TextBlock();
                        template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                    });
                    column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                    {
                        aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                        aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                    });
                });

            })
            .MainTableEvents(events =>
            {
                events.DataSourceIsEmpty(message: "رکوردی یافت نشد.");
            })
            .Export(export =>
            {
                export.ToExcel();
                export.ToCsv();
                export.ToXml();
            })
            .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\RptIListSample.pdf"));
        }
    }
}
و برای استفاده از آن:
var rpt = new IListPdfReport().CreatePdfReport();
// rpt.FileName


برای نمونه، جهت مشاهده نمایش این خروجی در یک برنامه ویندوزی، به مثال‌های همراه سورس پروژه در مخزن کد آن مراجعه نمائید.

توضیحات بیشتر:

- در قسمت  DocumentPreferences، جهت راست به چپ (PdfRunDirection)، اندازه صفحه (PdfPageSize)، جهت صفحه (PageOrientation) و امثال آن تنظیم می‌شوند.
- سپس نیاز است قلم‌های مورد استفاده در گزارش مشخص شوند. در متد DefaultFonts باید دو  قلم را معرفی کنید. قلم اول، قلم پیش فرض خواهد بود و قلم دوم برای رفع نواقص قلم اول مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای مثال اگر قلم اول فاقد حروف انگلیسی است، به صورت خودکار به قلم دوم رجوع خواهد شد.
- در ادامه در متد PagesFooter، تاریخ درج شده در پایین تمام صفحات مشخص می‌شود. در مورد ساخت Footer سفارشی در قسمت‌های بعدی بحث خواهد شد.
- در متد PagesHeader، متن و تصویر قرار گرفته در Header تمام صفحات گزارش قابل تنظیم است. این مورد نیز قابل سفارشی سازی است که در قسمت‌های بعد به آن خواهیم پرداخت.
- توسط MainTableTemplate، قالب ظاهری ردیف‌های گزارش مشخص می‌شود. یک سری قالب پیش فرض در کتابخانه PdfReport موجود است که توسط متد BasicTemplate آن قابل دسترسی است. در مورد نحوه تعریف قالب‌‌های سفارشی به مرور در قسمت‌های بعد، بحث خواهد شد.
- در قسمت MainTablePreferences تنظیمات جدول اصلی گزارش تعیین می‌شود. برای مثال چه تعداد ردیف در صفحه نمایش داده شود. اگر این مورد را تنظیم نکنید، به صورت خودکار محاسبه خواهد شد. نحوه تعیین عرض ستون‌های گزارش به کمک متد ColumnsWidthsType مشخص می‌شود که در اینجا حالت نسبی درنظر گرفته شده است.
- منبع داده مورد استفاده توسط متد MainTableDataSource مشخص می‌شود که در اینجا یک لیست جنریک تعیین شده و سپس توسط متد StronglyTypedList در اختیار گزارش ساز جاری قرار می‌گیرد. تعدادی منبع داده پیش فرض در PdfReport وجود دارند که هر کدام را در قسمت‌های بعدی بررسی خواهیم کرد. همچنین امکان تعریف منابع داده سفارشی نیز وجود دارد.
- با کمک متد MainTableSummarySettings، برچسب‌های جمع‌های پایین صفحات مشخص می‌شود.
- در قسمت MainTableColumns، ستون‌هایی را که علاقمندیم در گزارش ظاهر شوند، قید می‌کنیم. هر ستون باید با یک فیلد یا خاصیت منبع داده متناظر باشد. همچنین همانطور که مشاهده می‌کنید امکان تعیین Visibility، عرض و غیره آن نیز مهیا است (قابلیت ساخت گزارشاتی که به انتخاب کاربر، ستون‌های آن ظاهر یا مخفی شوند). در اینجا توسط callbackهایی که در متد ColumnItemsTemplate قابل دسترسی هستند، می‌توان اطلاعات را پیش از نمایش فرمت کرد. برای مثال سه رقم جدا کننده به اعداد اضافه کرد (برای نمونه در خاصیت موجودی فوق) و یا توسط متد AggregateFunction، می‌توان متد تجمعی مناسبی را جهت ستون جاری مشخص کرد.
- توسط متد MainTableEvents به بسیاری از رخدادهای داخلی PdfReport دسترسی خواهیم یافت. برای مثال اگر در اینجا رکوردی موجود نباشد، رخداد DataSourceIsEmpty صادر خواهد شد.
- به کمک متد Export، خروجی‌های دلخواه مورد نظر را می‌توان مشخص کرد. تعدادی خروجی، مانند اکسل، XML و CSV در این کتابخانه موجود است. امکان سفارشی سازی آن‌ها نیز پیش بینی شده است.
- و نهایتا توسط متد Generate مشخص خواهیم کرد که فایل گزارش کجا ذخیره شود.

 لطفا برای طرح مشکلات و سؤالات خود در رابطه با کتابخانه PdfReport از این قسمت سایت استفاده کنید.
بازخوردهای پروژه‌ها
پر نکردن فیلد های PDF با استفاده از iTextSharp
من با استفاده از این مثال   اینجا  یک  PDF درست کردم بعد  هر بار تلاش برای تغییر داده‌های Text Box میکنم یا خالی ذخیره میکند.

using System;
using System.Diagnostics;
using System.IO;
using iTextSharp.text;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace Delete
{
class Program
{
//روش صحیح ثبت و معرفی فونت در این کتابخانه
public static iTextSharp.text.Font GetTahoma()
{
var fontName = "Tahoma";
if (!FontFactory.IsRegistered(fontName))
{
var fontPath = Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\tahoma.ttf";
FontFactory.Register(fontPath);
}
return FontFactory.GetFont(fontName, BaseFont.IDENTITY_H, BaseFont.EMBEDDED);
}

static void Main(string[] args)
{
string fileNameExisting = @"name.pdf";
string fileNameNew = @"newform.pdf";

using (var existingFileStream = new FileStream(fileNameExisting, FileMode.Open))
using (var newFileStream = new FileStream(fileNameNew, FileMode.Create))
{
var pdfReader = new PdfReader(existingFileStream);
using (var stamper = new PdfStamper(pdfReader, newFileStream))
{
//نکته مهم جهت کار با اطلاعات فارسی
//در غیراینصورت شاهد ثبت اطلاعات نخواهید بود
stamper.AcroFields.AddSubstitutionFont(GetTahoma().BaseFont);

//form.Fields.Keys = تمام فیلدهای موجود در فرم
var form = stamper.AcroFields;

//مقدار دهی فیلدهای فرم
form.SetField("name3", "مقدار1");
form.SetField("name2", "مقدار2");

// "Yes" and "Off" are valid values here
//form.SetField("Check Box 1", "Yes");

// "" and "Off" are valid values here
//form.SetField("Option Button 1", "");

// نحوه مقدار دهی لیست
//form.SetListOption("ListBox1", new[] { "1مقدار یک", "مقدار دو1" }, null);
//form.SetField("ListBox1", null);

// به این ترتیب فرم دیگر توسط کاربر قابل ویرایش نخواهد بود
//stamper.PartialFormFlattening --> جهت غیرقابل ویرایش نمودن فیلدی مشخص
stamper.FormFlattening = true;

stamper.Close();
pdfReader.Close();
}
}

//Process.Start("newform.pdf");
}
}
}
با توجه به این کد خروجی که میدهد این است :

که اگر بخوام این مشکل را بر طرف بشه کافی:

به جای این کد

PdfStamper pdfStamper = new PdfStamper(pdfReader, stream);
این کد را وارد کنیم
PdfStamper stamper = new PdfStamper(pdfReader, stream, '\0', true);
که در این صورت این کد
pdfStamper.FormFlattening = false;
 این صورت باید بشود و در این حالت کاربر میتواند تغییر دهد.

من برای ایجاد هدر سفارشی میخواستم از این مثال استفاده کنم تا فیلد هایی را پر کند از مثال‌های مشابه اون نتیجه دلخواه رو نگرفتم


مطالب دوره‌ها
الگوی معکوس سازی کنترل چیست؟
معکوس سازی کنترل (Inversion of Control) الگویی است که نحوه پیاده سازی اصل معکوس سازی وابستگی‌ها (Dependency inversion principle) را بیان می‌کند. با معکوس سازی کنترل، کنترل چیزی را با تغییر کنترل کننده، معکوس می‌کنیم. برای نمونه کلاسی را داریم که ایجاد اشیاء را کنترل می‌کند؛ با معکوس سازی آن به کلاسی یا قسمتی دیگر از سیستم، این مسئولیت را واگذار خواهیم کرد.
IoC یک الگوی سطح بالا است و به روش‌های مختلفی به مسایل متفاوتی جهت معکوس سازی کنترل، قابل اعمال می‌باشد؛ مانند:
- کنترل اینترفیس‌های بین دو سیستم
- کنترل جریان کاری برنامه
- کنترل بر روی ایجاد وابستگی‌ها (جایی که تزریق وابستگی‌ها و DI ظاهر می‌شوند)


سؤال: بین IoC و DIP چه تفاوتی وجود دارد؟

در DIP (قسمت قبل) به این نتیجه رسیدیم که یک ماژول سطح بالاتر نباید به جزئیات پیاده سازی‌های ماژولی سطح پایین‌تر وابسته باشد. هر دوی این‌ها باید بر اساس Abstraction با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. IoC روشی است که این Abstraction را فراهم می‌کند. در DIP فقط نگران این هستیم که ماژول‌های موجود در لایه‌های مختلف برنامه به یکدیگر وابسته نباشند اما بیان نکردیم که چگونه.


معکوس سازی اینترفیس‌ها

هدف از معکوس سازی اینترفیس‌ها، استفاده صحیح و معنا دار از اینترفیس‌ها می‌باشد. به این معنا که صرفا تعریف اینترفیس‌ها به این معنا نیست که طراحی صحیحی در برنامه بکار گرفته شده است و در حالت کلی هیچ معنای خاصی ندارد و ارزشی را به برنامه و سیستم شما اضافه نخواهد کرد.
برای مثال یک مسابقه بوکس را درنظر بگیرید. در اینجا Ali یک بوکسور است. مطابق عادت معمول، یک اینترفیس را مخصوص این کلاس ایجاد کرده، به نام IAli و مسابقه بوکس از آن استفاده خواهد کرد. در اینجا تعریف یک اینترفیس برای Ali، هیچ ارزش افزوده‌ای را به همراه ندارد و متاسفانه عادتی است که در بین بسیاری از برنامه نویس‌ها متداول شده است؛ بدون اینکه علت واقعی آن‌را بدانند و تسلطی به الگوهای طراحی برنامه نویسی شیءگرا داشته باشند. صرف اینکه به آن‌ها گفته شده است تعریف اینترفیس خوب است، سعی می‌کنند برای همه چیز اینترفیس تعریف کنند!
تعریف یک اینترفیس تنها زمانی ارزش خواهد داشت که چندین پیاده سازی از آن ارائه شود. در مثال ما پیاده سازی‌های مختلفی از اینترفیس IAli بی‌مفهوم است. همچنین در دنیای واقعی، در یک مسابقه بوکس، چندین و چند شرکت کننده وجود خواهند داشت. آیا باید به ازای هر کدام یک اینترفیس جداگانه تعریف کرد؟ ضمنا ممکن است اینترفیس IAli متدی داشته باشد به نام ضربه، اینترفیس IVahid متد دیگری داشته باشد به نام دفاع.
کاری که در اینجا جهت طراحی صحیح باید صورت گیرد، معکوس سازی اینترفیس‌ها است. به این ترتیب که مسابقه بوکس است که باید اینترفیس مورد نیاز خود را تعریف کند و آن هم تنها یک اینترفیس است به نام IBoxer. اکنون Ali، Vahid و سایرین باید این اینترفیس را جهت شرکت در مسابقه بوکس پیاده سازی کنند. بنابراین دیگر صرف وجود یک کلاس، اینترفیس مجزایی برای آن تعریف نشده و بر اساس معکوس سازی کنترل است که تعریف اینترفیس IBoxer معنا پیدا کرده است. اکنون IBoxer دارای چندین و چند پیاده سازی خواهد بود. به این ترتیب، تعریف اینترفیس، ارزشی را به سیستم افزوده است.
به این نوع معکوس سازی اینترفیس‌ها، الگوی provider model نیز گفته می‌شود. برای مثال کلاسی که از چندین سرویس استفاده می‌کند، بهتر است یک IService را ایجاد کرده و تامین کننده‌هایی، این IService را پیاده سازی کنند. نمونه‌ای از آن در دنیای دات نت، Membership Provider موجود در ASP.NET است که پیاده سازی‌های بسیاری از آن تاکنون تهیه و ارائه شده‌اند.




معکوس سازی جریان کاری برنامه

جریان کاری معمول یک برنامه یا Noraml flow، عموما رویه‌ای یا Procedural است؛ به این معنا که از یک مرحله به مرحله‌ای بعد هدایت خواهد شد. برای مثال یک برنامه خط فرمان را درنظر بگیرید که ابتدا می‌پرسد نام شما چیست؟ در مرحله بعد مثلا رنگ مورد علاقه شما را خواهد پرسید.
برای معکوس سازی این جریان کاری، از یک رابط کاربری گرافیکی یا GUI استفاده می‌شود. مثلا یک فرم را درنظر بگیرید که در آن دو جعبه متنی، کار دریافت نام و رنگ را به عهده دارند؛ به همراه یک دکمه ثبت اطلاعات. به این ترتیب بجای اینکه برنامه، مرحله به مرحله کاربر را جهت ثبت اطلاعات هدایت کند، کنترل به کاربر منتقل و معکوس شده است.


معکوس سازی تولید اشیاء

معکوس سازی تولید اشیاء، اصل بحث دوره و سری جاری را تشکیل می‌دهد و در ادامه مباحث، بیشتر و عمیق‌تر بررسی خواهد گردید.
روش متداول تعریف و استفاده از اشیاء دیگر درون یک کلاس، وهله سازی آن‌ها توسط کلمه کلیدی new است. به این ترتیب از یک وابستگی به صورت مستقیم درون کدهای کلاس استفاده خواهد شد. بنابراین در این حالت کلاس‌های سطح بالاتر به ماژول‌های سطح پایین، به صورت مستقیم وابسته می‌گردند.
برای اینکه این کنترل را معکوس کنیم، نیاز است ایجاد و وهله سازی این اشیاء وابستگی را در خارج از کلاس جاری انجام دهیم. شاید در اینجا بپرسید که چرا؟
اگر با الگوی طراحی شیءگرای Factory آشنا باشید، همان ایده در اینجا مدنظر است:
Button button;
switch (UserSettings.UserSkinType)
{
   case UserSkinTypes.Normal:
      button = new Button();
      break;
   case UserSkinTypes.Fancy:
      button = new FancyButton();
      break;
}
در این مثال بر اساس تنظیمات کاربر، قرار است شکل دکمه‌های نمایش داده شده در صفحه تغییر کنند.
حال در این برنامه اگر قرار باشد کار و کنترل محل وهله سازی این دکمه‌ها معکوس نشود، در هر قسمتی از برنامه نیاز است این سوئیچ تکرار گردد (برای مثال در چند ده فرم مختلف برنامه). بنابراین بهتر است محل ایجاد این دکمه‌ها به کلاس دیگری منتقل شود مانند ButtonFactory و سپس از این کلاس در مکان‌های مختلف برنامه استفاده گردد:
 Button button = ButtonFactory.CreateButton();
در این حالت علاوه بر کاهش کدهای تکراری، اگر حالت دکمه جدیدی نیز طراحی گردید، نیاز نخواهد بود تا بسیاری از نقاط برنامه بازنویسی شوند.
بنابراین در مثال فوق، کنترل ایجاد دکمه‌ها به یک کلاس پایه قرار گرفته در خارج از کلاس جاری، معکوس شده است.


انواع معکوس سازی تولید اشیاء

بسیاری شاید تصور کنند که تنها راه معکوس سازی تولید اشیاء، تزریق وابستگی‌ها است؛ اما روش‌های چندی برای انجام اینکار وجود دارد:
الف) استفاده از الگوی طراحی Factory (که نمونه‌ای از آن‌را در قسمت قبل مشاهده کردید)
ب) استفاده از الگوی Service Locator
 Button button = ServiceLocator.Create(IButton.Class)
در این الگو بر اساس یک سری تنظیمات اولیه، نوع خاصی از یک اینترفیس درخواست شده و نهایتا وهله‌ای که آن‌را پیاده سازی می‌کند، به برنامه بازگشت داده می‌شود.
ج) تزریق وابستگی‌ها
Button button = GetTheButton();
Form1 frm = new Form1(button);
در اینجا نوع وابستگی مورد نیاز کلاس Form1 در سازنده آن تعریف شده و کار تهیه وهله‌ای از آن وابستگی در خارج از کلاس صورت می‌گیرد.

به صورت خلاصه هر زمانیکه تولید و وهله سازی وابستگی‌های یک کلاس را به خارج از آن منتقل کردید، کار معکوس سازی تولید وابستگی‌ها انجام شده است.
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #5
سلام،
برای اینکار اصطلاحا از ViewModel استفاده می‌کنند. یک کلاس درست کنید مثلا به نام ReportViewModel که در پوشه Models قرار می‌گیره. بعد خواص عمومی این کلاس، شامل مدل‌هایی خواهد بود که مد نظر شما است. به این ترتیب می‌شود چندین و چند مدل رو به View انتقال داد.
مطالب دوره‌ها
ساخت یک Mini ORM با AutoMapper
Mini ORM‌ها برخلاف ORMهای کاملی مانند Entity framework یا NHibernate، کوئری‌های LINQ را تبدیل به SQL نمی‌کنند. در اینجا کار با SQL نویسی مستقیم شروع می‌شود و مهم‌ترین کار این کتابخانه‌ها، نگاشت نتیجه‌ی دریافتی از بانک اطلاعاتی به اشیاء دات نتی هستند. خوب ... AutoMapper هم دقیقا همین کار را انجام می‌دهد! بنابراین در ادامه قصد داریم یک Mini ORM را به کمک AutoMapper طراحی کنیم.


کلاس پایه AdoMapper

public abstract class AdoMapper<T> where T : class
{
    private readonly SqlConnection _connection;
 
    protected AdoMapper(string connectionString)
    {
        _connection = new SqlConnection(connectionString);
    }
 
    protected virtual IEnumerable<T> ExecuteCommand(SqlCommand command)
    {
        command.Connection = _connection;
        command.CommandType = CommandType.StoredProcedure;
        _connection.Open();
 
        try
        {
            var reader = command.ExecuteReader();
            try
            {
                return Mapper.Map<IDataReader, IEnumerable<T>>(reader);
            }
            finally
            {
                reader.Close();
            }
        }
        finally
        {
            _connection.Close();
        }
    }
 
    protected virtual T GetRecord(SqlCommand command)
    {
        command.Connection = _connection;
        _connection.Open();
        try
        {
            var reader = command.ExecuteReader();
            try
            {
                reader.Read();
                return Mapper.Map<IDataReader, T>(reader);
            }
            finally
            {
                reader.Close();
            }
        }
        finally
        {
            _connection.Close();
        }
    }
 
    protected virtual IEnumerable<T> GetRecords(SqlCommand command)
    {
        command.Connection = _connection;
        _connection.Open();
        try
        {
            var reader = command.ExecuteReader();
            try
            {
                return Mapper.Map<IDataReader, IEnumerable<T>>(reader);
            }
            finally
            {
                reader.Close();
            }
        }
        finally
        {
            _connection.Close();
        }
    }
}
در اینجا کلاس پایه Mini ORM طراحی شده را ملاحظه می‌کنید. برای نمونه قسمت GetRecords آن مانند مباحث استاندارد ADO.NET است. فقط کار خواندن و همچنین نگاشت رکوردهای دریافت شده از بانک اطلاعاتی به شیء‌ایی از نوع T توسط AutoMapper انجام خواهد شد.


نحوه‌ی استفاده از کلاس پایه AdoMapper

در کدهای ذیل نحوه‌ی ارث بری از کلاس پایه AdoMapper و سپس استفاده از متدهای آن‌را ملاحظه می‌کنید:
public class UsersService : AdoMapper<User>, IUsersService
{
    public UsersService(string connectionString)
        : base(connectionString)
    {
    }
 
    public IEnumerable<User> GetAll()
    {
        using (var command = new SqlCommand("SELECT * FROM Users"))
        {
            return GetRecords(command);
        }
    }
 
    public User GetById(int id)
    {
        using (var command = new SqlCommand("SELECT * FROM Users WHERE Id = @id"))
        {
            command.Parameters.Add(new SqlParameter("id", id));
            return GetRecord(command);
        }
    }
}
در این مثال نحوه‌ی تعریف کوئری‌های پارامتری نیز در متد GetById به نحو متداولی مشخص شده‌است. کار نگاشت حاصل این کوئری‌ها به اشیاء دات نتی را AutoMapper انجام خواهد داد. نحوه‌ی کار نیز، نگاشت فیلد f1 به خاصیت f1 است (هم نام‌ها به هم نگاشت می‌شوند).


تعریف پروفایل مخصوص AutoMapper

ORMهای تمام عیار، کار نگاشت فیلدهای بانک اطلاعاتی را به خواص اشیاء دات نتی، به صورت خودکار انجام می‌دهند. در اینجا همانند روش‌های متداول کار با AutoMapper نیاز است این نگاشت را به صورت دستی یکبار تعریف کرد:
public class UsersProfile : Profile
{
    protected override void Configure()
    {
        this.CreateMap<IDataRecord, User>();
    }
 
    public override string ProfileName
    {
        get { return this.GetType().Name; }
    }
}
و سپس در ابتدای برنامه آن‌را به AutoMapper معرفی نمود:
Mapper.Initialize(cfg => // In Application_Start()
{
    cfg.AddProfile<UsersProfile>();
});


سفارشی سازی نگاشت‌های AutoMapper

فرض کنید کلاس Advertisement زیر، معادل است با جدول Advertisements بانک اطلاعاتی؛ با این تفاوت که در کلاس تعریف شده، خاصیت TitleWithOtherName تطابقی با هیچکدام از فیلدهای بانک اطلاعاتی ندارد. بنابراین اطلاعاتی نیز به آن نگاشت نخواهد شد.
public class Advertisement
{
    public int Id { set; get; }
    public string Title { get; set; }
    public string Description { get; set; }
    public int UserId { get; set; }
 
    public string TitleWithOtherName { get; set; }
}
برای رفع این مشکل می‌توان حین تعریف پروفایل مخصوص Advertisement، آن‌را سفارشی سازی نیز نمود:
public class AdvertisementsProfile : Profile
{
    protected override void Configure()
    {
        this.CreateMap<IDataRecord, Advertisement>()
            .ForMember(dest => dest.TitleWithOtherName,
                       options => options.MapFrom(src =>
                            src.GetString(src.GetOrdinal("Title"))));
    }
 
    public override string ProfileName
    {
        get { return this.GetType().Name; }
    }
}
در اینجا پس از تعریف نگاشت مخصوص کار با IDataRecordها، عنوان شده‌است که هر زمانیکه به خاصیت TitleWithOtherName رسیدی، مقدارش را از فیلد Title دریافت و جایگزین کن.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 3 - Middleware چیست؟
پیشنیازها
- «با HttpHandler بیشتر آشنا شوید»
یکی از بزرگترین تغییرات ASP.NET Core نسبت به نگارش‌های قبلی آن، مدیریت HTTP pipeline آن است. به عنوان یک توسعه دهنده‌ی ASP.NET به طور قطع با مفاهیمی مانند HttpHandler و HttpModules آشنایی دارید و ... هر دوی این‌ها با نگارش جدید ASP.NET حذف و با مفهوم جدیدی به نام Middleware جایگزین شده‌اند.
 - HttpHandlerها عموما مبتنی بر پسوندهای فایل‌ها عمل می‌کنند. برای نمونه، رایج‌ترین آن‌ها ASP.NET page handler است که هرگاه درخواستی، ختم شده‌ی به پسوند aspx، به موتور ASP.NET Web forms وارد شد، به این page handler، جهت پردازش نهایی هدایت می‌شود. محل تنظیم آن‌ها نیز در فایل web.config است.
 - HttpModuleها مبتنی بر رخدادها عمل می‌کنند. HttpModuleها به عنوان جزئی از request pipeline عمل کرده و دسترسی کاملی دارند به رخدادهای طول عمر درخواست رسیده. آن‌ها را می‌توان توسط فایل‌های global.asax و یا web.config تنظیم کرد.
 - MiddleWareها را که جزئی از طراحی OWIN نیز هستند، می‌توان به عنوان کامپوننت‌های کوچکی از برنامه که قابلیت یکپارچه شدن با HTTP request pipeline را دارند، درنظر گرفت. عملکرد آن‌ها ترکیبی است از هر دوی HttpHandler و HttpModule‌ها که در نگارش‌های قبلی ASP.NET مورد استفاده بودند. از MiddleWareها می‌توان برای پیاده سازی اعمال مختلفی جهت پردازش درخواست‌های رسیده مانند اعتبارسنجی، کار با سشن‌ها، ثبت وقایع سیستم، مسیریابی و غیره استفاده کرد. OWIN یا Open Web Interface for .NET به توسعه دهنده‌ها امکان غیروابسته کردن برنامه‌ی ASP.NET خود را از وب سرور مورد استفاده می‌دهد. به علاوه OWIN امکان پلاگین نویسی اجزای مختلف برنامه را بدون وابسته کردن آن‌ها به یکدیگر فراهم می‌کند. برای مثال می‌توان یک پلاگین logger را تهیه کرد تا اطلاعات مختلفی را از درخواست‌های رسیده ثبت کند.



مواردی که با ارائه‌ی ASP.NET Core 1.0 حذف شده‌اند

- System.Web: یکی از اهداف اصلی OWIN، مستقل کردن برنامه‌ی وب، از هاست آن است تا بتوان از وب سرورهای بیشتری استفاده کرد. System.Web انحصارا برای IIS طراحی شده بود و در این نگارش دیگر وجود خارجی ندارد.
- HttpModules: با Middlewareها جایگزین شده‌اند.
- HttpHandlers: البته HttpHandlers از زمان ارائه‌ی اولین نگارش ASP.NET MVC، در چندین سال قبل منسوخ شدند. زیرا پردازش صفحات وب در ASP.NET MVC برخلاف وب فرم‌ها، از فایل‌هایی با پسوندهای خاص شروع نمی‌شوند و نقطه‌ی آغازین آن‌ها، اکشن متدهای کنترلرها است.
- فایل global.asax: با حذف شدن HttpModules، دیگر ضرورتی به وجود این فایل نیست.


شباهت‌های بینMiddleware و HttpModuleها

همانند HttpModuleها، Middlewareها نیز به ازای هر درخواست رسیده اجرا می‌شوند و از هر دو می‌توان جهت تولید response ایی خاص استفاده کرد.


تفاوت‌های بینMiddleware و HttpModuleها

- عموما HttpModule از طریق web.config و یا فایل global.asax تنظیم می‌شوند. اما Middlewareها تنها از طریق کد و در فایل Startup.cs برنامه‌های ASP.NET Core 1.0 قابل معرفی هستند.
- به عنوان یک توسعه دهنده، کنترلی را بر روی ترتیب اجرای انواع و اقسام HttpModuleها نداریم. این مشکل در Middlewareها برطرف شده و اکنون ترتیب اجرای آن‌ها، دقیقا مطابق ترتیب افزوده شدن و تعریف آن‌ها در فایل Startup.cs است.
- ترتیب اجرای HttpModuleها هرچه که باشد، برای حالت‌های request و response یکی است. اما ترتیب اجرای Middlewareهای مخصوص response، عکس ترتیب اجرای Middlewareهای مخصوص request هستند (تصویر ذیل).
- HttpModuleها را صرفا جهت اتصال کدهایی به رخدادهای طول عمر برنامه می‌توان طراحی کرد؛ اما Middleware مستقل هستند از این رخدادها.
- HttpModuleها به System.Web وابسته‌اند؛ برخلاف Middlewareها که وابستگی به هاست خود ندارند.



Middleware‌های توکار ASP.NET Core 1.0

ASP.NET Core 1.0 به همراه تعدادی Middleware توکار است؛ مانند:
- Authentication: جهت پشتیبانی از اعتبارسنجی
- CORS: برای فعال سازی Cross-Origin Resource Sharing
- Routing: جهت تعریف و محدود سازی مسیریابی‌های برنامه
- Session: برای پشتیبانی و مدیریت سشن‌های کاربران
- Diagnostics: پشتیبانی از صفحات خطا و اطلاعات زمان اجرای برنامه
و مواردی دیگر که برای توزیع فایل‌های استاتیک و یا مرور محتویات پوشه‌ها و امثال آن‌ها طراحی شده‌اند که در طی این مطلب و همچنین مطالب آتی، آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.

یک مثال: اگر یک پروژه‌ی خالی ASP.NET Core 1.0 را در ویژوال استودیو ایجاد کنید، این پروژه قادر نیست حتی فایل‌های استاتیک مانند تصاویر، فایل‌های پیش فرض مانند index.html و یا قابلیت مرور ساده‌ی فایل‌های موجود در یک پوشه را ارائه دهد (حتی اگر به آن‌ها نیازی نداشته باشید).
طراحی این نگارش از ASP.NET، مبتنی است بر سبک وزن بودن و ماژولار بودن. هر قابلیتی را که نیاز دارید، باید middleware آن‌را نیز خودتان به صورت صریح اضافه کنید و یا در غیر اینصورت فعال نیست. برخلاف نگارش‌های قبلی ASP.NET که HTTP Module‌های از سشن گرفته تا اعتبارسنجی و غیره، همگی به صورت پیش فرض در فایل Web.Config فعال بودند؛ مگر اینکه آن‌ها را به صورت دستی حذف می‌کردید.



ثبت و فعال سازی اولین Middleware

در ادامه‌ی تکمیل و معرفی برنامه‌ی خالی ASP.NET Core 1.0، قصد داریم یک Middleware توکار را به نام Welcome Page، بجای نمایش سطر Hello world پیش فرض این برنامه، ثبت و فعال سازی کنیم. این Middleware ویژه، در اسمبلی به نام Microsoft.AspNetCore.Diagnostics قرار دارد. اگر فایل project.json پیش فرض این پروژه را باز کنید، این اسمبلی به صورت پیش فرض در آن ثبت و معرفی شده‌است:
{
    "dependencies": {
        "Microsoft.NETCore.App": {
            "version": "1.0.0",
            "type": "platform"
        },
        "Microsoft.AspNetCore.Diagnostics": "1.0.0",
        "Microsoft.AspNetCore.Server.IISIntegration": "1.0.0",
        "Microsoft.AspNetCore.Server.Kestrel": "1.0.0",
        "Microsoft.Extensions.Logging.Console": "1.0.0"
    },
بنابراین هم اکنون بسته‌ی نیوگت آن نیز به پروژه‌ی جاری اضافه شده و قابل استفاده است. در غیراینصورت همانطور که در قسمت قبل در مطلب «نقش فایل project.json» عنوان شد، می‌توان بر روی گره references کلیک راست کرده و سپس از منوی ظاهر شده،‌گزینه‌ی manage nuget packages را انتخاب کرد. سپس، ابتدا برگه‌ی browse را انتخاب کنید و در اینجا نام Microsoft.AspNetCore.Diagnostics را جستجو کرده و در آخر آن‌را نصب کنید.
پس از اطمینان حاصل کردن از نصب بسته‌ی نیوگت Microsoft.AspNetCore.Diagnostics، اکنون جهت معرفی Middleware توکار Welcome Page ، فایل Startup.cs را گشوده و کدهای آن‌را به نحو ذیل تغییر  دهید:
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
 
namespace Core1RtmEmptyTest
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
        }
 
        public void Configure(IApplicationBuilder app)
        {
            app.UseWelcomePage();
 
            app.Run(async (context) =>
            {
                await context.Response.WriteAsync("Hello DNT!");
            });
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی ثبت این middleware را با افزودن آن به IApplicationBuilder تزریق شده‌ی توسط OWIN، به کمک متد الحاقی UseWelcomePage مشاهده می‌کنید.
به علاوه middleware دومی را نیز با متد الحاقی Run مشاهده می‌کنید. به این نوع middlewareهای خاص، اصطلاحا terminal middleware می‌گویند. از این جهت که درخواستی را دریافت و یک response را تولید می‌کنند و کار همینجا خاتمه می‌یابد و زنجیره‌ی پردازشی middlewareها ادامه نخواهد یافت. در اینجا پارامتر context آن از نوع HttpContext است و باید دقت داشت، زمانیکه کار نوشتن در Response، در اینجا انجام شد، اگر پس از متد Run یک Middleware دیگر را ثبت کنید، هیچگاه اجرا نخواهد شد.

در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید، خروجی ذیل را مشاهده خواهید کرد:


welcome page نیز یک terminal middleware است. به همین جهت middleware بعدی ثبت شده‌ی در اینجا یا همان متد Run، دیگر اجرا نخواهد شد.

در قسمت‌های بعدی، تعداد بیشتری از Middlewareهای توکار ASP.NET Core 1.0 را بررسی خواهیم کرد.
مطالب
درخت‌ها و گراف‌ها قسمت سوم
همانطور که در قسمت قبلی گفتیم، در این قسمت قرار است به پیاده سازی درخت جست و جوی دو دویی مرتب شده بپردازیم. در مطلب قبلی اشاره کردیم که ما متدهای افزودن، جستجو و حذف را قرار است به درخت اضافه کنیم و برای هر یک از این متدها توضیحاتی را ارائه خواهیم کرد. به این نکته دقت داشته باشید درختی که قصد پیاده سازی آن را داریم یک درخت متوازن نیست و ممکن است در بعضی شرایط کارآیی مطلوبی نداشته باشد.
همانند مثال‌ها و پیاده سازی‌های قبلی، دو کلاس داریم که یکی برای ساختار گره است <BinaryTreeNode<T و دیگری برای ساختار درخت اصلی <BinaryTree<T.
کلاس BinaryTreeNode که در پایین نوشته شده‌است بعدا داخل کلاس BinaryTree قرار خواهد گرفت:
internal class BinaryTreeNode<T> :
    IComparable<BinaryTreeNode<T>> where T : IComparable<T>
{
    // مقدار گره
    internal T value;
 
    // شامل گره پدر
    internal BinaryTreeNode<T> parent;
 
    // شامل گره سمت چپ
    internal BinaryTreeNode<T> leftChild;
 
    // شامل گره سمت راست
    internal BinaryTreeNode<T> rightChild;
 
    /// <summary>سازنده</summary>
    /// <param name="value">مقدار گره ریشه</param>
    public BinaryTreeNode(T value)
    {
        if (value == null)
        {
            // از آن جا که نال قابل مقایسه نیست اجازه افزودن را از آن سلب می‌کنیم
            throw new ArgumentNullException(
                "Cannot insert null value!");
        }
 
        this.value = value;
        this.parent = null;
        this.leftChild = null;
        this.rightChild = null;
    }
 
    public override string ToString()
    {
        return this.value.ToString();
    }
 
    public override int GetHashCode()
    {
        return this.value.GetHashCode();
    }
 
    public override bool Equals(object obj)
    {
        BinaryTreeNode<T> other = (BinaryTreeNode<T>)obj;
        return this.CompareTo(other) == 0;
    }
 
    public int CompareTo(BinaryTreeNode<T> other)
    {
        return this.value.CompareTo(other.value);
    }
}
تکلیف کدهای اولیه که کامنت دارند روشن است و قبلا چندین بار بررسی کردیم ولی کدها و متدهای جدیدتری نیز نوشته شده‌اند که آن‌ها را بررسی می‌کنیم:
ما در مورد این درخت می‌گوییم که همه چیز آن مرتب شده است و گره‌ها به ترتیب چیده شده اند و اینکار تنها با مقایسه کردن گره‌های درخت امکان پذیر است. این مقایسه برای برنامه نویسان از طریق یک ذخیره در یک ساختمان داده خاص یا اینکه آن را به یک نوع Type قابل مقایسه ارسال کنند امکان پذیر است. در سی شارپ نوع قابل مقایسه با کلمه‌های کلیدی زیر امکان پذیر است:
T : IComparable<T>
در اینجا T می‌تواند هر نوع داده‌ای مانند Byte و int و ... باشد؛ ولی علامت : این محدودیت را اعمال می‌کند که کلاس باید از اینترفیس IComparable ارث بری کرده باشد. این اینترفیس برای پیاده‌سازی تنها شامل تعریف یک متد است به نام (CompareTo(T obj که عمل مقایسه داخل آن انجام می‌گردد و در صورت بزرگ بودن شیء جاری از آرگومان داده شده، نتیجه‌ی برگردانده شده، مقداری مثبت، در حالت برابر بودن، مقدار 0 و کوچکتر بودن مقدارمنفی خواهد بود. شکل تعریف این اینترفیس تقریبا چنین چیزی باید باشد:
public interface IComparable<T>
{
    int CompareTo(T other);
}
نوشتن عبارت بالا در جلوی کلاس، به ما این اطمینان را می‌بخشد که که نوع یا کلاسی که به آن پاس می‌شود، یک نوع قابل مقایسه است و از طرف دیگر چون می‌خواهیم گره‌هایمان نوعی قابل مقایسه باشند <IComparable<T را هم برای آن ارث بری می‌کنیم.
همچنین چند متد دیگر را نیز override کرده‌ایم که اصلی‌ترین آن‌ها GetHashCode و Equal است. موقعی که متد CompareTo مقدار 0 بر می‌گرداند مقدار برگشتی Equals هم باید True باشد.
... و یک نکته مفید برای خاطرسپاری اینکه موقعیکه دو شیء با یکدیگر برابر باشند، کد هش تولید شده آن‌ها نیز با هم برابر هستند. به عبارتی اشیاء یکسان کد هش یکسانی دارند. این رفتار سبب می‌شود که که بتوانید مشکلات زیادی را که در رابطه با مقایسه کردن پیش می‌آید، حل نمایید. 

پیاده سازی کلاس اصلی BinarySearchTree
مهمترین نکته در کلاس زیر این مورد است که ما اصرار داشتیم، T باید از اینترفیس IComparable مشتق شده باشد. بر این حسب ما می‌توانیم با نوع داده‌هایی چون int یا string کار کنیم، چون قابل مقایسه هستند ولی نمی‌توانیم با  []int یا streamreader کار کنیم چرا که قابل مقایسه نیستند.
public class BinarySearchTree<T>    where T : IComparable<T>
{
    /// کلاسی که بالا تعریف کردیم
    internal class BinaryTreeNode<T> :
        IComparable<BinaryTreeNode<T>> where T : IComparable<T>
    {
        // …
    }
 
    /// <summary>
    /// ریشه درخت
    /// </summary>
    private BinaryTreeNode<T> root;
 
    /// <summary>
    /// سازنده کلاس
    /// </summary>
    public BinarySearchTree()
    {
        this.root = null;
    }
 
//پیاده سازی متدها مربوط به افزودن و حذف و جست و جو
}
در کد بالا ما کلاس اطلاعات گره را به کلاس اضافه می‌کنیم و یه سازنده و یک سری خصوصیت رابه آن اضافه کرده ایم.در این مرحله گام به گام هر یک از سه متد افزودن ، جست و جو و حذف را بررسی می‌کنیم و جزئیات آن را توضیح می‌دهیم.

افزودن یک عنصر جدید
افزودن یک عنصر جدید در این درخت مرتب شده، مشابه درخت‌های قبلی نیست و این افزودن باید طوری باشد که مرتب بودن درخت حفظ گردد. در این الگوریتم برای اضافه شدن عنصری جدید، دستور العمل چنین است: اگر درخت خالی بود عنصر را به عنوان ریشه اضافه کن؛ در غیر این صورت مراحل زیر را نجام بده:
  • اگر عنصر جدید کوچکتر از ریشه است، با یک تابع بازگشتی عنصر جدید را به زیر درخت چپ اضافه کن.
  • اگر عنصر جدید بزرگتر از ریشه است، با یک تابع بازگشتی عنصر جدید را به زیر درخت راست اضافه کن.
  • اگر عنصر جدید برابر ریشه هست، هیچ کاری نکن و خارج شو.

پیاده سازی الگوریتم بالا در کلاس اصلی:
public void Insert(T value)
{
    this.root = Insert(value, null, root);
}
 
/// <summary>
/// متدی برای افزودن عنصر به درخت
/// </summary>
/// <param name="value">مقدار جدید</param>
/// <param name="parentNode">والد گره جدید</param>
/// <param name="node">گره فعلی که همان ریشه است</param>
/// <returns>گره افزوده شده</returns>
private BinaryTreeNode<T> Insert(T value,
        BinaryTreeNode<T> parentNode, BinaryTreeNode<T> node)
{
    if (node == null)
    {
        node = new BinaryTreeNode<T>(value);
        node.parent = parentNode;
    }
    else
    {
        int compareTo = value.CompareTo(node.value);
        if (compareTo < 0)
        {
            node.leftChild =
                Insert(value, node, node.leftChild);
        }
        else if (compareTo > 0)
        {
            node.rightChild =
                Insert(value, node, node.rightChild);
        }
    }
 
    return node;
}
متد درج سه آرگومان دارد، یکی مقدار گره جدید است؛ دوم گره والد که با هر بار صدا زدن تابع بازگشتی، گره والد تغییر خواهد کرد و به گره‌های پایین‌تر خواهد رسید و سوم گره فعلی که با هر بار پاس شدن به تابع بازگشتی، گره ریشه‌ی آن زیر درخت است.
در مقاله قبلی اگر به یاد داشته باشید گفتیم که جستجو چگونه انجام می‌شود و برای نمونه به دنبال یک عنصر هم گشتیم و جستجوی یک عنصر در این درخت بسیار آسان است. ما این کد را بدون تابع بازگشتی و تنها با یک حلقه while پیاده خواهیم کرد. هر چند مشکلی با پیاده سازی آن به صورت بازگشتی وجود ندارد.
الگوریتم از ریشه بدین صورت آغاز می‌گردد و به ترتیب انجام می‌شود:
  • اگر عنصر جدید برابر با گره فعلی باشد، همان گره را بازگشت بده.
  • اگر عنصر جدید کوچکتر از گره فعلی است، گره سمت چپ را بردار و عملیات را از ابتدا آغاز کن (در کد زیر به ابتدای حلقه برو).
  • اگر عنصر جدید بزرگتر از گره فعلی است، گره سمت راست را بردار و عملیات را از ابتدا آغاز  کن.
در انتها اگر الگوریتم، گره را پیدا کند، گره پیدا شده را باز می‌گرداند؛ ولی اگر گره را پیدا نکند، یا درخت خالی باشد، مقدار برگشتی نال خواهد بود.

حذف یک عنصر
حذف کردن در این درخت نسبت به درخت دودودیی معمولی پیچیده‌تر است. اولین گام این عمل، جستجوی گره مدنظر است. وقتی گره‌ایی را مدنظر داشته باشیم، سه بررسی زیر انجام می‌گیرد:
  • اگر گره برگ هست و والد هیچ گره‌ای نیست، به راحتی گره مد نظر را حذف می‌کنیم و ارتباط گره والد با این گره را نال می‌کنیم.
  • اگر گره تنها یک فرزند دارد (هیچ فرقی نمی‌کند چپ یا راست) گره مدنظر حذف و فرزندش را جایگزینش می‌کنیم.
  • اگر گره دو فرزند دارد، کوچکترین گره در زیر درخت سمت راست را پیدا کرده و با گره مدنظر جابجا می‌کنیم. سپس یکی از دو عملیات بالا را روی گره انجام می‌دهیم.
اجازه دهید عملیات بالا را به طور عملی بررسی کنیم. در درخت زیر ما می‌خواهیم گره 11 را حذف کنیم. پس کوچکترین گره سمت راست، یعنی 13 را پیدا می‌کنیم و با گره 11 جابجا می‌کنیم.

بعد از جابجایی، یکی از دو عملیات اول بالا را روی گره 11 اعمال می‌کنیم و در این حالت گره 11 که یک گره برگ است، خیلی راحت حذف و ارتباطش را با والد، با یک نال جایگزین می‌کنیم.

/// عنصر مورد نظر را جست و جوی می‌کند و اگر مخالف نال بود گره برگشتی را به تابع حذف ارسال می‌کند
public void Remove(T value)
{
    BinaryTreeNode<T> nodeToDelete = Find(value);
    if (nodeToDelete != null)
    {
        Remove(nodeToDelete);
    }
}
 
private void Remove(BinaryTreeNode<T> node)
{
    //بررسی می‌کند که آیا دو فرزند دارد یا خیر
    // این خط باید اول همه باشد که مرحله یک و دو بعد از آن اجرا شود
    if (node.leftChild != null && node.rightChild != null)
    {
        BinaryTreeNode<T> replacement = node.rightChild;
        while (replacement.leftChild != null)
        {
            replacement = replacement.leftChild;
        }
        node.value = replacement.value;
        node = replacement;
    }
 
    // مرحله یک و دو اینجا بررسی میشه
    BinaryTreeNode<T> theChild = node.leftChild != null ?
            node.leftChild : node.rightChild;
 
    // اگر حداقل یک فرزند داشته باشد
    if (theChild != null)
    {
        theChild.parent = node.parent;
 
        // بررسی می‌کند گره ریشه است یا خیر
        if (node.parent == null)
        {
            root = theChild;
        }
        else
        {
            // جایگزینی عنصر با زیر درخت فرزندش
            if (node.parent.leftChild == node)
            {
                node.parent.leftChild = theChild;
            }
            else
            {
                node.parent.rightChild = theChild;
            }
        }
    }
    else
    {
        // کنترل وضعیت موقعی که عنصر ریشه است
        if (node.parent == null)
        {
            root = null;
        }
        else
        {
            // اگر گره برگ است آن را حذف کن
            if (node.parent.leftChild == node)
            {
                node.parent.leftChild = null;
            }
            else
            {
                node.parent.rightChild = null;
            }
        }
    }
}

در کد بالا ابتدا جستجو انجام می‌شود و اگر جواب غیر نال بود، گره برگشتی را به تابع حذف ارسال می‌کنیم. در تابع حذف اول از همه برسی می‌کنیم که آیا گره ما دو فرزند دارد یا خیر که اگر دو فرزنده بود، ابتدا گره‌ها را تعویض و سپس یکی از مراحل یک یا دو را که در بالاتر ذکر کردیم، انجام دهیم.


دو فرزندی

اگر گره ما دو فرزند داشته باشد، گره سمت راست را گرفته و از آن گره آن قدر به سمت چپ حرکت می‌کنیم تا به برگ یا گره تک فرزنده که صد در صد فرزندش سمت راست است، برسیم و سپس این دو گره را با هم تعویض می‌کنیم.


تک فرزندی

در مرحله بعد بررسی می‌کنیم که آیا گره یک فرزند دارد یا خیر؛ شرط بدین صورت است که اگر فرزند چپ داشت آن را در theChild قرار می‌دهیم، در غیر این صورت فرزند راست را قرار می‌دهیم. در خط بعدی باید چک کرد که theChild نال است یا خیر. اگر نال باشد به این معنی است که غیر از فرزند چپ، حتی فرزند راست هم نداشته، پس گره، یک برگ است ولی اگر مخالف نال باشد پس حداقل یک گره داشته است.

اگر نتیجه نال نباشد باید این گره حذف و گره فرزند ارتباطش را با والد گره حذفی برقرار کند. در صورتیکه گره حذفی ریشه باشد و والدی نداشته باشد، این نکته باید رعایت شود که گره فرزند بری متغیر root که در سطح کلاس تعریف شده است، نیز قابل شناسایی باشد.

در صورتی که خود گره ریشه نباشد و والد داشته باشد، غیر از اینکه فرزند باید با والد ارتباط داشته باشد، والد هم باید از طریق دو خاصیت فرزند چپ و راست با فرزند ارتباط برقرار کند. پس ابتدا برسی می‌کنیم که گره حذفی کدامین فرزند بوده: چپ یا راست؟ سپس فرزند گره حذفی در آن خاصیت جایگزین خواهد شد و دیگر هیچ نوع اشاره‌ای به گره حذفی نیست و از درخت حذف شده است.


بدون فرزند (برگ)

حال اگر گره ما برگ باشد مرحله دوم، کد داخل else اجرا خواهد شد و بررسی می‌کند این گره در والد فرزند چپ است یا راست و به این ترتیب با نال کردن آن فرزند در والد ارتباط قطع شده و گره از درخت حذف می‌شود.


پیمایش درخت به روش DFS یا LVR یا In-Order

public void PrintTreeDFS()
{
    PrintTreeDFS(this.root);
    Console.WriteLine();
}
 

private void PrintTreeDFS(BinaryTreeNode<T> node)
{
    if (node != null)
    {
        PrintTreeDFS(node.leftChild);
        Console.Write(node.value + " ");
        PrintTreeDFS(node.rightChild);
    }
}


در مقاله بعدی درخت دودویی متوازن را که پیچیده‌تر از این درخت است و از کارآیی بهتری برخوردار هست، بررسی می‌کنیم.

مطالب دوره‌ها
ویژگی StringLength و اعمال maxlength به صورت خودکار در ASP.NET MVC
خاصیت نام را که توسط ویژگی StringLength مزین شده است درنظر بگیرید:
[StringLength(10, ErrorMessage = "حداکثر 10 حرف")]
public string Name { set; get; }
قصد داریم در سمت کاربر، فیلد متناظر را طوری تنظیم کنیم که واقعا کاربر نتواند بیش از 10 حرف را وارد کند:
        $(function () {
            $("input[data-val-length-max]").each(function (i, e) {
                var input = $(e);
                var maxlength = input.attr("data-val-length-max");
                input.attr("maxlength", maxlength);
            });
        });
توضیحات این کدها به نحوه رندر ویژگی StringLength بر می‌گردد:
<input class="text-box single-line" data-val="true" data-val-length="حداکثر 10 حرف" 
data-val-length-max="10" data-val-required="(*)" id="Name" name="Name" type="text" value="" />
توسط قطعه کد جی‌کوئری نوشته شده، ابتدا کلیه inputهایی که دارای data-val-length-max هستند را می‌یابیم و در این بین مقدار data-val-length-max را یافته و سپس خاصیت maxlength آن‌ها را به صورت پویا تنظیم می‌کنیم. به این ترتیب کاربر دیگر نمی‌تواند رشته‌ای دلخواه را در ابتدای کار وارد نماید و به طول تنظیم شده محدود می‌گردد.
 
مطالب
تبدیل زیرنویس‌های خاص پلورال‌سایت به فرمت SRT
یک سری از دوره‌های پلورال‌سایت دارای زیرنویس هستند که تحت عنوان Transcript در کنار آن‌ها قرار گرفته‌اند:


این زیرنویس‌ها فرمت ویژه‌ای دارند:
                <li class="transcript-module">
                    Introduction to ASP.NET MVC 4
                    <ul>
                            <li class="transcript-clip" data-p="author=scott-allen&amp;name=mvc4-building-m1-intro&amp;mode=live&amp;clip=0&amp;course=mvc4-building"><a href="javascript:void(0)" onclick="LaunchPlayerWindow('http://pluralsight.com/training', 'author=scott-allen&amp;name=mvc4-building-m1-intro&amp;mode=live&amp;clip=0&amp;course=mvc4-building');">Introduction</a><br />
                                <div>
                                        <a href="javascript:void(0)" onclick="p(this);" data-s="1.636">Hi, this is Scott Allen and this is the first module in the course design</a>
                                </div>
                            </li>
                            <li class="transcript-clip" data-p="author=scott-allen&amp;name=mvc4-building-m1-intro&amp;mode=live&amp;clip=1&amp;course=mvc4-building"><a href="javascript:void(0)" onclick="LaunchPlayerWindow('http://pluralsight.com/training', 'author=scott-allen&amp;name=mvc4-building-m1-intro&amp;mode=live&amp;clip=1&amp;course=mvc4-building');">Web Platform Installer</a><br />
                                <div>
                                ...
در آن، هر li که دارای کلاسی به نام transcript-clip است، حاوی یک div می‌باشد و این div دارای تعدادی لینک است. این لینک‌ها توسط ویژگی datas آن‌ها که بیانگر زمان شروع گفتگو است، مشخص می‌شوند و همینطور الی آخر. بنابراین اگر بخواهیم برای آن‌ها ساختاری را تهیه کنیم، به کلاس‌های ذیل خواهیم رسید:
    public class TranscriptClip
    {
        public string Title { set; get; }
        public IList<TranscriptItem> TranscriptItems { set; get; }
    }

    public class TranscriptItem
    {
        public double StartTime { set; get; }
        public string Text { set; get; }
    }
هر li دارای کلاس transcript-clip، یک شیء TranscriptClip را تشکیل می‌دهد. هر شیء TranscriptClip می‌تواند داری چندین TranscriptItem باشد.
برای استخراج این اطلاعات، یکی از بهترین ابزارها، کتابخانه HTML Agility pack است که توسط آن می‌توان به liهای یاد شده دسترسی یافت:
 var nodes = doc.DocumentNode.SelectNodes("//li[@class='transcript-clip']/div");
و سپس اطلاعات آن‌ها را استخراج نمود.
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Globalization;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Text.RegularExpressions;
using System.Web;
using HtmlAgilityPack;

namespace PluralsightTranscripts
{
    public class TranscriptClip
    {
        public string Title { set; get; }
        public IList<TranscriptItem> TranscriptItems { set; get; }
    }

    public class TranscriptItem
    {
        public double StartTime { set; get; }
        public string Text { set; get; }
    }

    public class ExtractSubtitle
    {
        public static void ConvertToSrt(string fileName)
        {
            var transcriptClips = extractItems(fileName);
            var itemNumber = 1;
            foreach (var item in transcriptClips)
            {
                transcriptClipToSrt(item, itemNumber);
                itemNumber++;
            }
        }

        private static void transcriptClipToSrt(TranscriptClip item, int itemNumber)
        {                        
            var count = item.TranscriptItems.Count;
            var srtFileContent = transcriptItemsToSrt(item.TranscriptItems, count);
            var fileName = removeIllegalCharacters(string.Format("{0}-{1}.srt", itemNumber.ToString("00"), item.Title));            
            File.WriteAllText(fileName, srtFileContent);
        }

        private static string transcriptItemsToSrt(IList<TranscriptItem> items, int count)
        {
            var lineNumber = 1;
            var sb = new StringBuilder();
            for (int row = 0; row < count; row++)
            {
                sb.AppendLine(lineNumber.ToString(CultureInfo.InvariantCulture));
                sb.AppendLine(getTimeLine(items, count, row));
                sb.AppendLine(items[row].Text);
                sb.AppendLine(string.Empty);
                lineNumber++;
            }
            return sb.ToString();            
        }

        private static string getTimeLine(IList<TranscriptItem> items, int count, int row)
        {
            var startTs = TimeSpan.FromSeconds(items[row].StartTime);
            var endTs = row + 1 < count ? TimeSpan.FromSeconds(items[row + 1].StartTime) : TimeSpan.FromSeconds(items[row].StartTime + 5);
            return string.Format("{0} --> {1}", timeSpanToString(startTs), timeSpanToString(endTs));
        }

        private static string timeSpanToString(TimeSpan lineTs)
        {
            return string.Format("{0}:{1}:{2},{3}", lineTs.Hours.ToString("D2"), lineTs.Minutes.ToString("D2"), lineTs.Seconds.ToString("D2"), lineTs.Milliseconds.ToString("D3"));
        }

        private static string removeIllegalCharacters(string fileName)
        {
            string regexSearch = string.Format("{0}{1}",
                                               new string(Path.GetInvalidFileNameChars()),
                                               new string(Path.GetInvalidPathChars()));
            var r = new Regex(string.Format("[{0}]", Regex.Escape(regexSearch)));
            return r.Replace(fileName, ".");
        }

        private static IList<TranscriptClip> extractItems(string fileName)
        {
            var htmlContent = File.ReadAllText(fileName);
            var results = new List<TranscriptClip>();

            var doc = new HtmlDocument
            {
                OptionCheckSyntax = true,
                OptionFixNestedTags = true,
                OptionAutoCloseOnEnd = true,
                OptionDefaultStreamEncoding = Encoding.UTF8
            };
            doc.LoadHtml(htmlContent);

            var nodes = doc.DocumentNode.SelectNodes("//li[@class='transcript-clip']/div");

            foreach (var node in nodes)
            {
                var itemsList = new List<TranscriptItem>();
                var title = node.ParentNode.ChildNodes.First(x => x.Name == "a").InnerText;

                foreach (var childNode in node.ChildNodes)
                {
                    if (childNode.Name != "a") continue;

                    var dataS = childNode.Attributes.First(x => x.Name == "data-s");
                    itemsList.Add(new TranscriptItem
                    {
                        StartTime = double.Parse(dataS.Value),
                        Text = HttpUtility.HtmlDecode(childNode.InnerText.Trim())
                    });
                }

                results.Add(new TranscriptClip { TranscriptItems = itemsList, Title = title });
            }

            return results;
        }
    }
}
اگر این اطلاعات را کنار هم قرار دهیم، به کلاس کمکی فوق خواهیم رسید. کار با گره‌های li شروع می‌شود. سپس در این گره‌ها، کلیه گره‌های a یا لینک‌ها، یافت شده و سپس dataS و متن آن‌ها استخراج می‌شوند. اگر این‌ها را نهایتا کنار هم قرار دهیم، می‌توان به فرمت SRT متداول که اکثر پخش کننده‌های فایل‌های تصویری قادر به پردازش آن‌ها هستند، رسید.
فرمت SRT ساختار ساده‌ای دارد. هر گفتگوی آن حداقل از سه سطر تشکیل می‌شود. سطر اول یک شماره خود افزاینده است. سطر دوم زمان شروع و پایان گفتگو را مشخص می‌کند و سطر سوم بیانگر متن گفتگو است. برای مثال:
 1
00:00:01,636 --> 00:00:05,616
Hi, this is Scott Allen and this is the first module in the course design

دریافت پروژه کامل این مطلب
PluralsightTranscripts.zip