بازخوردهای دوره
تزریق خودکار وابستگی‌ها در برنامه‌های ASP.NET MVC
مانند همان توضیحات انتهای بحث است. فقط در متد BeginScope باید this بازگشت داده شود:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web.Http.Dependencies;
using StructureMap;

    public class StructureMapDependencyResolver : IDependencyResolver
    {
        public IDependencyScope BeginScope()
        {
            return this;
        }

        public object GetService(Type serviceType)
        {
            if (serviceType.IsAbstract || serviceType.IsInterface || !serviceType.IsClass)
                return ObjectFactory.Container.TryGetInstance(serviceType);
            return ObjectFactory.GetInstance(serviceType);
        }

        public IEnumerable<object> GetServices(Type serviceType)
        {
            return ObjectFactory.GetAllInstances(serviceType).Cast<object>();
        }

        public void Dispose()
        { }
    }
مطالب
معرفی Decorator Design Pattern

فرض کنید که می‌خواهیم یک برنامه برای یک فروشگاه نوشیدنی (مانند coffee shop) بنویسیم ، این فروشگاه در ابتدای کار ممکن است ، منوی ساده‌ای جهت ارائه به مشتری داشته باشد. برای مثال ممکن است که فقط 3 یا 4 محصول داشته باشد. بنابراین ممکن است ما برنامه‌ای را که می‌خواهیم برای این مشتری بنویسیم به صورت زیر طراحی کنیم:

 


که بسیار طبیعی و درست می‌باشد. اما حالا در نظر بگیرید که این فروشگاه در آینده ممکن است محصولات خود را افزایش بدهد و یا حالاتی که ممکن است این محصولات با هم ادغام شوند را در نظر بگیرید. برای مثال ممکن است شما بخواهید که قهوه‌تان را با شیر نوش جان کنید و یا ....

بنابراین تعداد این حالات را در نظر بگیرید که در آینده ممکن است چقدر زیاد بشود:

 

خوب پس چه‌کاری ما می‌توانیم برای نگهداری این برنامه انجام بدهیم؟ یکی از راه‌هایی که ممکن است به فکر ما برسد این است که روش بالا روش احمقانه ای است‌. چرا ما باید به همه‌ی این کلاس‌ها نیاز داشته باشیم. ما می‌توانیم که چاشنی‌ها را در کلاس اصلی نگه‌داری کنیم و کلاس محصولاتمان را از کلاس اصلی به ارث ببریم اجازه دهید تا این کار را با هم انجام بدهیم

خوب با این روش ما n   کلاس تشکیل شده در رویکرد اول را فقط به 5 کلاس تبدیل کردیم. خوب این روشی بسیار ایده‌ال به نظر می‌رسد. اما ممکن است در آینده که تعداد چاشنی‌های ما بالا می‌رود و همچنین تعداد محصولاتمان نیز ممکن است بیشتر شود مجبور شویم که تعداد این کلاس‌ها را بیشتر کنیم،  و یا فکر کنید که ما می‌خواهیم هریک از چاشنی‌هایمان، یک قیمت را نسبت بدهیم. بنابراین مجبوریم که تمامی این‌ها را در کلاس پایه اضافه کنیم؛ بله درست است، ما با کلاس پایه‌ی حجیمی روبرو می‌شویم که بیشتر خواص و یا متدهای آن برای زیر کلاس‌های دیگر مناسبت نیستند. خوب آیا روش بهتری برای جلوگیری از این مشکل داریم؟ بلی.

خوب ما به این مسئله به این صورت نگاه می‌کنیم که شروع می‌کنیم با نوشیدنی‌ها و آن‌ها را با چاشنی‌ها در زمان اجرا تزیین (Decorate) می‌کنیم؛ نه کامپایل.

برای مثال اگر مشتری ما یک نوشیدنی DarkRoast با Mocha و Whip خواست، سپس ما :
1- یک شی از DarkRoast  ایجاد می‌کنیم .
2- آن را با یک شی از  Mocha  تزئین می‌کنیم.
3- آن را با یک شی از Whip - تزیین می‌کنیم.
4- متد Cost()  را صدا می‌زنیم و  یک Delegation  را برای اضافه کردن قیمت چاشنی‌ها در نظر می‌گیریم.

بسیار خوب؛ اما ما عملیات تزئین یک شی را چگونه انجام می‌دهیم و delegation ما چگونه عمل می‌کند .
یک اشاره : به شیء تزئین کننده، مانند یک Wrappers فکر کنید. اجاز بدهید ببینم که چه طور این کار را انجام می‌دهیم.
1- یک شی از DarkRoast  ایجاد می‌کنیم.
 
 

2- آن را با یک شی از  Mocha  تزئین می‌کنیم.

3- آن را با یک شی از Whip تزیین می‌کنیم 


 4- حالا زمان محاسبه قیمت محصول برای مشتری فرا رسیده است. ما این کار را را با صدا زدن بیرونی‌ترین Decorator(Whip)  انجام می‌دهیم و شی  whip به کمک  Delegate مابقی توابع cost را صدا می‌زند.



  در آخر شما می‌توانید پیاده سازی این برنامه را به زبان جاوا در زیر مشاهد نمایید.

public abstract class Beverage
{
     string description ="unknow beverage";
     public String getDescription(){
         return description;
     }
     public abstract double cost();
}

public abstract class CondimentDecorator extends Beverage {
    public abstract string getDescription();
}

public class Espersso extends Beverage{
   public Espersso()
   {
      description="Espersso";
   }
   public double cost(){
     return 1.99;
   }
}

public class HouseBelend extends Beverage {
   public HouseBelend()
   {
     description="HouseBelend";
   }
   public double cost()
   {
     return .89;
   }
}

public class mocha extends condimateDecorator {
  Beverage beverage;
  public mocha(Beverage beverage)
  {
     this.beverage=beverage;
  }
   public string getDescription(){
      return beverage.getdescription() + "Mocha";
   }
   public double cost(){
     return .20 +beverage.cost
   }
}


// Now Use These classes in Final form
Beverage beverage=new Espersso();
//Customers want a coffe with double milk and whip
beverage=new mocha(beverage);
beverage=new mocha(meverage);
beverage=new whip(beverage);

system.out.println(beverage.getDescription() + "$" +beverage.cost());
نظرات مطالب
EF Code First #12
سلام؛ من هم تقریبا همین کار رو انجام می‌دم.
public class MyDbContextBase : DbContext, IUnitOfWork
یک کلاس پایه MyDbContextBase دارم که پیاده سازی IUnitOfWork و DbContext اصلی خود EF رو داره. به این ترتیب حجم کدهای تکراری من کم میشه و از این کلاس پایه استفاده می‌کنم. داخلش در زمان Save تغییرات می‌شود DbEntityValidationException را هم بررسی کرد و مواردی از این دست.
البته اگر از MVC استفاده کنید این data annotation در سمت کلاینت هم به صورت خودکار اعمال می‌شود.  


مطالب
چند نکته‌ی کاربردی در #C
استفاده از Tuple‌ها جهت مقدار برگشتی یک متد

اکثر مواقع برنامه نویسان برای بازگشت چند مقدار توسط یک متد، به روش‌هایی مثل تعریف کلاس‌های POCO یا پارامترهایی از نوع out متوسل می‌شوند. به وسیله‌ی Tuple‌ها می‌توان چند مقدار مختلف را به عنوان خروجی متد بازگشت داد:
private Tuple<string, string, int> GetPersonInfo()
{
     return new Tuple<string, string, int>("Steve", "Jobs", 56);
}
همچنین از Tuple‌ها می‌توان برای پاس دادن یکباره پارامترها به متد استفاده کرد و در مواقعی مانند ارسال پارامتر به Thread‌ها که در حالت عادی یک پارامتر را به عنوان ورودی قبول می‌کنند، کاربردی خواهند بود.


عدم نیاز به استفاده از کالکشن‌های موقتی در متدها جهت نگهداری مقدار بازگشتی متد

اکثر برنامه نویسان، در متدهایی که لیستی از مقادیر را بازگشت می‌دهند، از یک متغییر موقتی استفاده می‌کنند:
private IEnumerable<int> GetNumbers()
{
   var result = new List<int>();

   for (int i = 0; i <= 100; i++)
      result.Add(i);

   return result;
}
اما باید دانست که الزاما نیازی به انجام این کار نیست و به وسیله‌ی کلیدواژه‌ی yield می‌توان مقادیر را همزمان با تولید آنها در بدنه متد به عنوان خروجی متد بازگشت داد و به این ترتیب به مصرف حافظه‌ی کمتری رسید:
private IEnumerable<int> GetNumbers()
{
   for (int i = 0; i <= 100; i++)
   {
        yield return i;
   }
}

ملزم کردن نوع پایه یک کلاس Generic به رعایت قوانین پیاده سازی خاص

Generic‌ها میتوانند عملکرد یکسانی را برای نوع‌های داده‌ای متفاوت، پیاده سازی کنند. با توجه به ماهیت Generic‌ها ممکن است در سناریوهایی لازم باشد تا نوع داده‌ی اولیه‌ای که قرار است Generic پیاده سازی شود، از قوانین پیاده سازی خاصی پیروی کند. به صورت زیر می‌توان نوع پایه‌ی یک Generic را ملزم به رعایت قوانین خاص پیاده سازی به واسطه یک Interface کرد:
public interface ICar
{
   string GetName();
   string GetManufacturerCompany();
}

private class GenricClass<T> where T : ICar
{
}
نمونه‌ی استفاده:
public class Audi : ICar
{
   public string GetName()
   {
      throw new NotImplementedException();
   }

   public string GetManufacturerCompany()
   {
      throw new NotImplementedException();
   }
}

private static void Main(string[] args)
{
   var invalidTest = new GenricClass<int>();
   var validTest = new GenricClass<Audi>();
}
نظرات مطالب
انجام کارهای زمانبندی شده در برنامه‌های ASP.NET توسط DNT Scheduler
می‌شود در Application_BeginRequest اطلاعات آدرس ریشه سایت را در یک متغیر استاتیک ذخیره کرد. مقدار آن در Application_End قابل استفاده است:
namespace TestApp
{
    public static class App
    {
        public static string SiteRootUrl;
    }

    public class TestApplication : HttpApplication
    {
        protected void Application_BeginRequest(object sender, EventArgs e)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(App.SiteRootUrl))
            {
                App.SiteRootUrl = Request.Url.GetLeftPart(UriPartial.Authority) + Request.ApplicationPath;
            }
        }

        protected void Application_End()
        {
            // use App.SiteRootUrl
        }
    }
}
مطالب
استفاده از لوسین برای انجام محاسبات آماری بر روی متون
احتمالا یک سری از کارهای اینفوگرافیک مانند tags cloud و words cloud را دیده‌اید. برای مثال در یک سخنرانی خاص، سخنران بیشتر از چه واژه‌هایی استفاده کرده است و سپس ترسیم درشت‌تر واژه‌هایی با تکرار بیشتر در یک تصویر نهایی. محاسبات آماری این نوع بررسی‌ها را توسط لوسین نیز می‌توان انجام داد که در ادامه به نحوه انجام آن خواهیم پرداخت.

بررسی آماری واژه‌های بکار رفته در شاهنامه

مرحله اول: ایجاد ایندکس

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using Lucene.Net.Analysis.Standard;
using Lucene.Net.Documents;
using Lucene.Net.Index;
using Lucene.Net.Store;

namespace ShaahnamehAnalysis
{
    public static class CreateIndex
    {
        static readonly Lucene.Net.Util.Version _version = Lucene.Net.Util.Version.LUCENE_CURRENT;

        static HashSet<string> getStopWords()
        {
            var result = new HashSet<string>();
            var stopWords = new[]
            {
                "به",
                "با",
                "از",
                "تا",
                "و",
                "است",
                "هست",
                "هستم",
                "هستیم",
                "هستید",
                "هستند",
                "نیست",
                "نیستم",
                "نیستیم",
                "نیستند",
                "اما",
                "یا",
                "این",
                "آن",
                "اینجا",
                "آنجا",
                "بود",
                "باد",
                "برای",
                "که",
                "دارم",
                "داری",
                "دارد",
                "داریم",
                "دارید",
                "دارند",
                "چند",
                "را",
                "ها",
                "های",
                "می",
                "هم",
                "در",
                "باشم",
                "باشی",
                "باشد",
                "باشیم",
                "باشید",
                "باشند",
                "اگر",
                "مگر",
                "بجز",
                "جز",
                "الا",
                "اینکه",
                "چرا",
                "کی",
                "چه",
                "چطور",
                "چی",
                "چیست",
                "آیا",
                "چنین",
                "اینچنین",
                "نخست",
                "اول",
                "آخر",
                "انتها",
                "صد",
                "هزار",
                "میلیون",
                "ملیون",
                "میلیارد",
                "ملیارد",
                "یکهزار",
                "تریلیون",
                "تریلیارد",
                "میان",
                "بین",
                "زیر",
                "بیش",
                "روی",
                "ضمن",
                "همانا",
                "ای",
                "بعد",
                "پس",
                "قبل",
                "پیش",
                "هیچ",
                "همه",
                "واما",
                "شد",
                "شده",
                "شدم",
                "شدی",
                "شدیم",
                "شدند",
                "یک",
                "یکی",
                "نبود",
                "میکند",
                "میکنم",                
                "میکنیم",
                "میکنید",
                "میکنند",
                "میکنی",
                "طور",
                "اینطور",
                "آنطور",
                "هر",
                "حال",
                "مثل",
                "خواهم",
                "خواهی",
                "خواهد",
                "خواهیم",
                "خواهید",
                "خواهند",
                "داشته",
                "داشت",
                "داشتی",
                "داشتم",
                "داشتیم",
                "داشتید",
                "داشتند",
                "آنکه",
                "مورد",
                "کنید",
                "کنم",
                "کنی",
                "کنند",
                "کنیم",
                "نکنم",
                "نکنی",
                "نکند",
                "نکنیم",
                "نکنید",
                "نکنند",
                "نکن",
                "بگو",
                "نگو",
                "مگو",
                "بنابراین",
                "بدین",
                "من",
                "تو",
                "او",
                "ما",
                "شما",
                "ایشان",
                "ی",
                "ـ",
                "هایی",
                "خیلی",
                "بسیار",
                "1",
                "بر",
                "l",
                "شود",
                "کرد",
                "کرده",
                "نیز",
                "خود",
                "شوند",
                "اند",
                "داد",
                "دهد",
                "گشت",
                "ز",
                "گفت",
                "آمد",
                "اندر",
                "چون",
                "بد",
                "چو",
                "همی",
                "پر",
                "سوی",
                "دو",
                "گر",
                "بی",
                "گرد",
                "زین",
                "کس",
                "زان",
                "جای",
                "آید"
            };

            foreach (var item in stopWords)
                result.Add(item);

            return result;
        }

        public static void CreateShaahnamehIndex(string file = "shaahnameh.txt")
        {
            var directory = FSDirectory.Open(new DirectoryInfo(Environment.CurrentDirectory + "\\LuceneIndex"));
            var analyzer = new StandardAnalyzer(_version, getStopWords());
            using (var writer = new IndexWriter(directory, analyzer, create: true, mfl: IndexWriter.MaxFieldLength.UNLIMITED))
            {
                var section = string.Empty;
                foreach (var line in File.ReadAllLines(file))
                {
                    int result;
                    if (int.TryParse(line, out result))
                    {
                        var postDocument = new Document();
                        postDocument.Add(new Field("Id", result.ToString(), Field.Store.YES, Field.Index.NOT_ANALYZED));
                        postDocument.Add(new Field("Body", section, Field.Store.YES, Field.Index.ANALYZED, Field.TermVector.WITH_POSITIONS_OFFSETS));
                        writer.AddDocument(postDocument);
                        section = string.Empty;
                    }
                    else
                        section += line;
                }

                writer.Optimize();
                writer.Commit();
                writer.Close();
                directory.Close();
            }
        }
    }
}

با ایجاد ایندکس‌های لوسین پیشتر در این سایت آشنا شده‌اید . روش کار نیز همانند سابق است. اطلاعات خود را، به هر فرمتی که تهیه شده باید تبدیل به اشیاء Document لوسین کرد. برای مثال در اینجا فقط یک فایل txt داریم که تشکیل شده است از تمام صفحات. به ازای هر صفحه، یک شیء Document تهیه و نوشته خواهد شد. همچنین در تهیه ایندکس از یک سری از واژه‌‌های بسیار متداول مانند «از»، «به»، «اندر»، (stopWords) صرفنظر شده است.


مرحله دوم: ایجاد ابر واژه‌ها

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Diagnostics;
using System.Linq;
using Lucene.Net.Index;
using Lucene.Net.Store;

namespace ShaahnamehAnalysis
{
    [DebuggerDisplay("{Frequency}, {Text}")]
    public class Tag
    {
        public string Text { set; get; }

        /// <summary>
        /// The frequency of a term is defined as the number of 
        /// documents in which a specific term appears.
        /// </summary>
        public int Frequency { set; get; }
    }

    public static class WordsCloud
    {
        /// <summary>
        /// Create Words Cloud
        /// </summary>
        /// <param name="threshold">every term that appears in more than x Body</param>
        public static IList<Tag> Create(int threshold = 200)
        {
            var path = Environment.CurrentDirectory + "\\LuceneIndex";

            var results = new List<Tag>();
            var field = "Body";

            IndexReader indexReader = IndexReader.Open(FSDirectory.Open(path ), true);

            var termFrequency = indexReader.Terms();
            while (termFrequency.Next())
            {
                if (termFrequency.DocFreq() >= threshold && termFrequency.Term.Field == field)
                {
                    results.Add(new Tag { Text = termFrequency.Term.Text, Frequency = termFrequency.DocFreq() });
                }
            }
            return results.OrderByDescending(x => x.Frequency).ToList();
        }
    }
}

پس از اینکه ایندکس لوسین تهیه شد، می‌توان به مداخل موجود در آن توسط متد indexReader.Terms دسترسی یافت.
نکته جالب آن فراهم بودن DocFreq هر واژه ایندکس شده است (فرکانس تکرار واژه؛ تعداد اشیاء Document ایی که واژه مورد نظر در آن‌ها تکرار شده است). برای مثال در اینجا اگر واژه‌ای 200 بار یا بیشتر در صفحات مختلف شاهنامه تکرار شده باشد، به عنوان یک واژه پر اهمیت انتخاب شده و به ابر واژه‌های نهایی اضافه می‌گردد.


مرحله سوم: استفاده از نتایج

using System;
using System.Diagnostics;
using System.IO;
using System.Linq;

namespace ShaahnamehAnalysis
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            CreateIndex.CreateShaahnamehIndex();
            var wordsCloudList = WordsCloud.Create();

            var data = wordsCloudList.Select(x => x.Text + ", " + x.Frequency)
                                     .Aggregate((s1, s2) => s1 + Environment.NewLine + s2);
            var output = "ShaahnamehAnalysis.txt";
            File.WriteAllText(output, data);
            Process.Start(output);
        }
    }
}

که نتیجه 15 مورد اول آن به صورت زیر است:
واژه |  فرکانس
شاه, 1191
دل, 1088
سر, 1070
کار, 840
لشکر, 801
تخت, 755
روز, 745
ایران, 740
جهان, 724
مرد, 660
دست, 630
تاج, 623
نزدیک, 623
گیتی, 585
راه, 584


فایل‌های کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
ShaahnamehAnalysis.zip

مطالب
Func یا Expression Func در EF
با بررسی کدهای مختلف Entity framework گاهی از اوقات در امضای توابع کمکی نوشته شده، <>Func مشاهده می‌شود و در بعضی از موارد <<>Expression<Func و ... به نظر استفاده کنندگان دقیقا نمی‌دانند که تفاوت این دو در چیست و کدامیک را باید/یا بهتر است بکار برد.

ابتدا مثال کامل ذیل را در نظر بگیرید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;

namespace Sample
{
    public abstract class BaseEntity
    {
        public int Id { set; get; }
    }

    public class Receipt : BaseEntity
    {
        public int TotalPrice { set; get; }
    }

    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<Receipt> Receipts { get; set; }
    }

    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            if (!context.Receipts.Any())
            {
                for (int i = 0; i < 20; i++)
                {
                    context.Receipts.Add(new Receipt { TotalPrice = i });
                }
            }
            base.Seed(context);
        }
    }

    public static class EFUtils
    {
        public static IList<T> LoadEntities<T>(this DbContext ctx, Expression<Func<T, bool>> predicate) where T : class
        {
            return ctx.Set<T>().Where(predicate).ToList();
        }

        public static IList<T> LoadData<T>(this DbContext ctx, Func<T, bool> predicate) where T : class
        {
            return ctx.Set<T>().Where(predicate).ToList();
        }
    }

    public static class Test
    {
        public static void RunTests()
        {
            startDB();

            using (var context = new MyContext())
            {
                var list1 = context.LoadEntities<Receipt>(x => x.TotalPrice == 10);
                var list2 = context.LoadData<Receipt>(x => x.TotalPrice == 20);
            }
        }

        private static void startDB()
        {
            Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MyContext, Configuration>());
            // Forces initialization of database on model changes.
            using (var context = new MyContext())
            {
                context.Database.Initialize(force: true);
            }
        }
    }
}
در این مثال ابتدا کلاس Receipt تعریف شده و سپس توسط کلاس MyContext در معرض دید EF قرار گرفته است. در ادامه توسط کلاس Configuration نحوه آغاز بانک اطلاعاتی مشخص گردیده است؛ به همراه ثبت تعدادی رکورد نمونه.
نکته اصلی مورد بحث، کلاس کمکی EFUtils است که در آن دو متد الحاقی LoadEntities و LoadData تعریف شده‌اند. در متد LoadEntities، امضای متد شامل Expression Func است و در متد LoadData فقط Func ذکر شده است.
در ادامه اگر برنامه را توسط فراخوانی متد RunTests اجرا کنیم، به نظر شما خروجی SQL حاصل از list1 و list2 چیست؟
احتمالا شاید عنوان کنید که هر دو یک خروجی SQL دارند (با توجه به اینکه بدنه متدهای LoadEntities و LoadData دقیقا/یا به نظر یکی هستند) اما یکی از پارامتر 10 استفاده می‌کند و دیگری از پارامتر 20. تفاوت دیگری ندارند.
اما ... اینطور نیست!
خروجی SQL متد LoadEntities در متد RunTests به صورت زیر است:
 SELECT
[Extent1].[Id] AS [Id],
[Extent1].[TotalPrice] AS [TotalPrice]
FROM [dbo].[Receipts] AS [Extent1]
WHERE 10 = [Extent1].[TotalPrice]
و ... خروجی متد LoadData به نحو زیر:
 SELECT
[Extent1].[Id] AS [Id],
[Extent1].[TotalPrice] AS [TotalPrice]
FROM [dbo].[Receipts] AS [Extent1]
بله. در لیست دوم هیچ فیلتری انجام نشده (در حالت استفاده از Func خالی) و کل اطلاعات موجود در جدول Receipts، بازگشت داده شده است.
چرا؟
Func اشاره‌گری است به یک متد و Expression Func بیانگر ساختار درختی عبارت lambda نوشته شده است. این ساختار درختی صرفا بیان می‌کند که عبارت lambda منتسب، چه کاری را قرار است یا می‌تواند انجام دهد؛ بجای انجام واقعی آن.
 public static IQueryable<TSource> Where<TSource>(this IQueryable<TSource> source, Expression<Func<TSource, bool>> predicate);
public static IEnumerable<TSource> Where<TSource>(this IEnumerable<TSource> source, Func<TSource, bool> predicate);
اگر از Expression Func استفاده شود، از متد Where ایی استفاده خواهد شد که خروجی IQueryable دارد. اگر از Func استفاده شود، از overload دیگری که خروجی و ورودی  IEnumerable دارد به صورت خودکار استفاده می‌گردد.
بنابراین هرچند بدنه دو متد LoadEntities و LoadData به ظاهر یکی هستند، اما بر اساس نوع ورودی Where ایی که دریافت می‌کنند، اگر Expression Func باشد، EF فرصت آنالیز و ترجمه عبارت ورودی را خواهد یافت اما اگر Func باشد، ابتدا باید کل اطلاعات را به صورت یک لیست IEnumerable دریافت و سپس سمت کلاینت، خروجی نهایی را فیلتر کند.
اگر برنامه را اجرا کنید نهایتا هر دو لیست یک و دو، بر اساس شرط عنوان شده عمل خواهند کرد و فیلتر خواهند شد. اما در حالت اول این فیلتر شدن سمت بانک اطلاعاتی است و در حالت دوم کل اطلاعات بارگذاری شده و سپس سمت کاربر فیلتر می‌شود (که کارآیی پایینی دارد).


نتیجه گیری
به امضای متد Where ایی که در حال استفاده است دقت کنید. همینطور در مورد Sum ، Count و یا موارد مشابه دیگری که predicate قبول می‌کنند.
مطالب
بازسازی کد: جایگزینی متد با شیء (Replace method with method object)
زیبایی متدهای کوچک، در قابل درک بودن آنها نهفته است. هدف نهایی بیشتر روش‌های بازسازی کد، تغییر تکه کدی بزرگ و در هم تنیده، به تکه‌های کوچک قابل درک‌تر است. مهمترین مانع در شکستن تکه کدهای طولانی، وجود متغیرهای موقتی در آن است. چند روش بازسازی کد مطرح شده به طور خاص به این موضوع توجه دارند. 
زمانیکه متد طولانی ای در کد وجود داشته باشد که نتوان (به راحتی) آن را به چند متد کوچکتر تقسیم کرد، معمولا از این روش بازسازی کد استفاده می‌شود. 
در این روش می‌توان کلاسی را تعریف کرد و متد مربوطه را به آن کلاس منتقل کرد. در نتیجه متغیرهای حاضر در متد را می‌توان در کلاس، به فیلدهای اطلاعاتی تبدیل کرد. پس از این تغییر حتی می‌توان فراتر رفت و متد ابتدایی را به راحتی به چند متد معنی دار در کلاس مقصد تبدیل کرد. 
فرض کنید در کلاس زیر متدی نسبتا طولانی برای محاسبه قیمت سفارش وجود دارد.  
public class Order { 
    public decimal Price() { 
        var primaryBasePrice = 10000; 
        var branchDiscountBasePrice = 9000; 
        var taxPercentage = 9; 
        // calculate price 
    } 
}
متدی مانند متد Price معمولا پیچیده‌تر از موردی است که در این مثال آورده شده است. علارغم این، متد ذکر شده با توجه به متغیرهای محلی موقتی ای که دارد و روالی که در آن نیاز به پیاده سازی است، ممکن است به اندازه‌ای به متغیرهای مربوطه وابسته باشد که نتوان آن را به متدهای کوچکتر در همین کلاس تقسیم کرد و یا تقسیم کردن آن در همین کلاس کمک چندانی به ما نکند. در چنین شرایطی بازسازی کد مورد نظر این نوشتار انجام می‌شود و کد، شکلی شبیه به تکه کد زیر را به خود می‌گیرد. 
public class Order 
{ 
    public decimal Price() { 
        return new PriceCalculator(this).Compute(); 
    } 
} 
public class PriceCalculator 
{ 
    private Order orderInstance ;
    public PriceCalculator(Order order) 
    { 
        orderInstance = order;
    } 
    public decimal Compute() 
    { 
        var primaryBasePrice = 10000; 
        var branchDiscountBasePrice = 9000; 
        var taxPercentage = 9; 
        // calculate price 
    } 
}

در بازسازی ذکر شده، کلاسی با نام PriceCalculator برای روال محاسبه قیمت ایجاد شده و متدی با نام Compute در آن ساخته شده است که محاسبه قیمت را انجام می‌دهد. به دلیل این که ممکن است در کد مربوط به محاسبه قیمت، از خصوصیات موجود در کلاس Order استفاده شود، شیء مربوطه نیز به صورت پارامتر به کلاس محاسبه قیمت پاس داده می‌شود. 
همانطور که در ابتدای مطلب ذکر شد، بعد از این بازسازی کد می‌توان متغیرهای محلی موقتی را به صورت فیلدهای کلاس PriceCalculator تغییر داد و حتی متد را با سادگی بیشتری به چند متد تقسیم کرد. به طور مثال همچنین می‌توان روالهایی مانند محاسبه تخفیف و مالیات را نیز با استفاده از الگوی طراحی decorator در PriceCalculator پیاده سازی نمود.  

مراحل انجام این بازسازی کد  

  1. کلاس جدیدی بسازید و نام آن را بر اساس نام متد مورد نظر خود انتخاب نمایید. 
  2. به کلاس ساخته شده فیلدی برای نگه داری شیء کلاس مرجع (در مثال ما Order) متد اصلی ایجاد کنید.
  3. به کلاس جدید سازنده‌ای برای پاس دادن شیء کلاس مرجع (در مثال ما Order) ایجاد کنید. 
  4. در کلاس جدید متدی با نام مناسب (در مثال ما Compute) ایجاد کنید. 
  5. بدنه متد مورد نظر را به بدنه متد ایجاد شده در کلاس جدید کپی کنید و تمامی رفرنسها به اعضای کلاس مرجع را با رفرنس به شیء موجود آن تغییر دهید. 
  6. کد را کامپایل کنید. 
  7. فراخوانی متد اصلی را با فراخوانی متد شیء کلاس جدید ایجاد شده تغییر دهید.  
یکی از فواید مهم این بازسازی کد، جداسازی منطقی از کد که به صورت متد بوده و تبدیل آن به کلاس است. زمانیکه روالی به کلاس مستقلی تبدیل می‌شود، می‌توان از الگوهای طراحی دیگری برای بهبود بیشتر آن استفاده نمود. همچنین انتقال و استفاده دوباره آن نیز بسیار آسان‌تر خواهد شد. 
مطالب
مدیریت پیشرفته‌ی حالت در React با Redux و Mobx - قسمت اول - Redux چیست؟
Redux و Mobx، کتابخانه‌های کمکی هستند برای مدیریت حالت برنامه‌های پیچیده‌ی React. هرچند React به صورت توکار به همراه امکانات مدیریت حالت است، اما این کتابخانه‌ها مزایای ویژه‌ای را به آن اضافه می‌کنند. در این سری ابتدا کتابخانه‌ی Redux را به صورت خالص و مجزای از React بررسی می‌کنیم. از این کتابخانه در برنامه‌های Angular و Ember هم می‌توان استفاده کرد و به صورت اختصاصی برای React طراحی نشده‌است. سپس آن‌را به برنامه‌های React متصل می‌کنیم. در آخر کتابخانه‌ی محبوب دیگری را به نام Mobx بررسی می‌کنیم که برای مدیریت حالت، اصول برنامه نویسی شیءگرا و همچنین Reactive را با هم ترکیب می‌کند و این روزها در برنامه‌های React، بیشتر از Redux مورد استفاده قرار می‌گیرد.


چرا به ابزارهای مدیریت حالت نیاز داریم؟

به محض رد شدن از مرز پیاده سازی امکانات اولیه‌ی یک برنامه، نیاز به ابزارهای مدیریت حالت نمایان می‌شوند؛ خصوصا زمانیکه نیاز است با اطلاعات قابل توجهی سر و کار داشت. مهم‌ترین دلیل استفاده‌ی از یک ابزار مدیریت حالت، مدیریت منطق تجاری برنامه است. منطق نمایشی برنامه مرتبط است به نحوه‌ی نمایش اجزای آن در صفحه؛ مانند نمایش یک صفحه‌ی مودال، تغییر رنگ عناصر با عبور کرسر ماوس از روی آن‌ها و در کل منطقی که مرتبط و یا وابسته‌ی به هدف اصلی برنامه نیست. از سوی دیگر منطق تجاری برنامه مرتبط است با مدیریت، تغییر و ذخیره سازی اشیاء تجاری مورد نیاز آن؛ مانند اطلاعات حساب کاربری شخص و دریافت اطلاعات برنامه از یک API که مختص به برنامه‌ی خاص ما است و به همین دلیل نیاز به ابزاری برای مدیریت بهینه‌ی آن وجود دارد. برای مثال اینکه در کجا باید منطق تجاری و نمایشی را به هم متصل کرد، می‌تواند چالش بر انگیر باشد. چگونه باید اطلاعات کاربر را ذخیره کرد؟ چگونه React باید متوجه شود که اطلاعات ما تغییر کرده‌است و در نتیجه‌ی آن کامپوننتی را مجددا رندر کند؟ یک ابزار مدیریت حالت، تمام این مسایل را به نحو یک‌دستی در سراسر برنامه، مدیریت می‌کند.
اگر از یک ابزار مدیریت حالت استفاده نکنیم، مجبور خواهیم شد تمام اطلاعات منطق تجاری را در داخل state کامپوننت‌ها ذخیره کنیم که توصیه نمی‌شود؛ چون مقیاس پذیر نیست. برای مثال فرض کنید قرار است تمام اطلاعات state را داخل یک کامپوننت ذخیره کنیم. هر زمانیکه بخواهیم این state را از طریق یک کامپوننت فرزند تغییر دهیم، نیاز خواهد بود این اطلاعات را به والد آن کامپوننت ارسال کنیم که اگر از تعداد زیادی کامپوننت تو در تو تشکیل شده باشد، زمانبر و به همراه کدهای تکراری زیادی خواهد بود. همچنین اینکار سبب رندر مجدد کل برنامه با هر تغییری در state آن می‌شود که غیرضروری بوده و کارآیی برنامه را کاهش می‌دهد. به علاوه در این بین مشخص نیست هر قسمت از state، از کدام کامپوننت تامین شده‌است. به همین جهت نیاز به روشی برای مدیریت حالت در بین کامپوننت‌های برنامه وجود دارد.


داشتن تنها یک محل برای ذخیره سازی state در برنامه

همانطور که در قسمت 8 ترکیب کامپوننت‌ها در سری React 16x بررسی کردیم، هر کامپوننت در React، دارای state خاص خودش است و این state از سایر کامپوننت‌ها کاملا مستقل و ایزوله‌است. این مورد با بزرگ‌تر شدن برنامه و برقراری ارتباط بین کامپوننت‌ها، مشکل ایجاد می‌کند. برای مثال اگر بخواهیم دکمه‌ای را در صفحه قرار داده و توسط این دکمه درخواست صفر شدن مقدار هر کدام از شمارشگرها را صادر کنیم، با صفر کردن value هر کدام از این کامپوننت‌ها، اتفاقی رخ نمی‌دهد. چون state محلی این کامپوننت‌ها، با سایر اجزای صفحه به اشتراک گذاشته نمی‌شود و باید آن‌را تبدیل به یک controlled component کرد، بطوریکه دارای local state خاص خودش نیست و تمام داده‌های دریافتی را از طریق this.props دریافت می‌کند و هر زمانیکه قرار است داده‌ای تغییر کند، رخ‌دادی را به والد خود صادر می‌کند. بنابراین این کامپوننت به طور کامل توسط والد آن کنترل می‌شود. تازه این روش در مورد کامپوننت‌هایی صدق می‌کند که رابطه‌ی والد و فرزندی بین آن‌ها وجود دارد. اگر چنین رابطه‌ای وجود نداشت، باید state را به یک سطح بالاتر انتقال داد. برای مثال باید state کامپوننت Counters را به والد آن که کامپوننت App است، منتقل کرد. پس از آن چون کامپوننت‌های ما، از کامپوننت App مشتق می‌شوند، اکنون می‌توان این state را به تمام فرزندان App توسط props منتقل کرد و به اشتراک گذاشت. این مورد هم مانند مثال انتقال اطلاعات کاربر لاگین شده‌ی به سیستم، به تمام زیر قسمت‌های برنامه، نیاز به ارسال اطلاعات از طریق props یک کامپوننت، به کامپوننت بعدی را دارد و به همین ترتیب برای مابقی که به props drilling مشهور است و روش پسندیده‌ای نیست.


Redux چیست؟ ذخیره سازی کل درخت state یک برنامه، در یک محل. به این ترتیب به یک شیء جاوا اسکریپتی بزرگ خواهیم رسید که در برگیرنده‌ی تمام state برنامه‌است. یکی از مزایای آن امکان serialize و deserialize کل این شیء، به سادگی است. برای مثال توسط متد JSON.stringify می‌توان آن‌را در جائی ذخیره کرد و سپس آن‌را به صورت یک شیء جاو اسکریپتی در زمانی دیگر بازیابی کرد. یکی از مزایای آن، امکان بازیابی دقیق شرایط کاربری است که دچار مشکل شده‌است و سپس دیباگ و رفع مشکل او، در زمانی دیگر.


تاریخچه‌ای از سیستم‌های مدیریت حالت

همه چیز با AngularJS 1x شروع شد که از data binding دو طرفه پشتیبانی می‌کرد. هرچند این روش برای همگام نگه داشتن View و مدل برنامه، مفید است، اما در Viewهای پیچیده، برنامه را کند می‌کند. در همین زمان فیس‌بوک، روش مدیریت حالتی را به نام Flux ارائه داد که از data binding یک طرفه پشتیبانی می‌کرد. به این معنا که در این روش، همواره اطلاعات از View به مدل، جریان پیدا می‌کند. کار کردن با آن ساده‌است؛ چون نیازی نیست حدس زده شود که اکنون جریان اطلاعات از کدام سمت است. اما مشکل آن عدم هماهنگی model و view، در بعضی از حالات است. Flux از این جهت به وجود آمد که مدیریت حالت در برنامه‌های React آن زمان، پیچیده بود و مقیاس پذیری کمی داشت (پیش از ارائه‌ی Context و Hooks). در کل Flux صرفا یکسری الگوی مدیریت حالت را بیان می‌کند و یک کتابخانه‌ی مجزا نیست. بر مبنای این الگوها و قراردادها، می‌توان کتابخانه‌های مختلفی را ایجاد کرد. از این رو در سال 2015، کتابخانه‌های زیادی مانند Reflux, Flummox, MartyJS, Alt, Redux و غیره برای پیاده سازی آن پدید آمدند. در این بین، کتابخانه‌ی Redux ماندگار شد و پیروز این نبرد بود!


توابع خالص و ناخالص (Pure & Impure Functions)

پیش از شروع بحث، نیاز است با یک‌سری از واژه‌ها مانند توابع خالص و ناخالص آشنا شد. این نکات از این جهت مهم هستند که Redux فقط با توابع خالص کار می‌کند.
توابع خالص: تعدادی آرگومان را دریافت کرده و بر اساس آن‌ها، مقداری را باز می‌گردانند.
// Pure
const add = (a, b) => {
  return a + b;
}
در اینجا یک تابع خالص را مشاهده می‌کنید که a و b را دریافت کرده و بر این اساس، یک خروجی کاملا مشخص را بازگشت می‌دهد.

توابع ناخالص: این نوع توابع سبب تغییراتی در متغیرهایی خارج از میدان دید خود می‌شوند و یا به همراه یک سری اثرات جانبی (side effects) مانند تعامل با دنیای خارج (وجود یک console.log در آن تابع و یا دریافت اطلاعاتی از یک API خارجی) هستند.
// Impure
const b;

const add = (a) => {
  return a + b;
}
تابع تعریف شده‌ی در اینجا ناخالص است؛ چون با اطلاعاتی خارج از میدان دید خود مانند متغیر b، تعامل دارد. این تعامل با دنیای خارج، حتی در حد نوشتن یک console.log:
// Impure
const add = (a, b) => {
  console.log('lolololol');
  return a + b;
}
یک تابع خالص را تبدیل به یک تابع ناخالص می‌کند و یا نمونه‌ی دیگر این تعاملات، فراخوانی سرویس‌های backend در برنامه هستند که یک تابع را ناخالص می‌کنند:
// Impure
const add = (a, b) => {
   Api.post('/add', { a, b }, (response) => {
    // Do something.
   });
};


روش‌هایی برای جلوگیری از تغییرات در اشیاء در جاوا اسکریپت

ایجاد تغییرات در آرایه‌ها و اشیاء (Mutating arrays and objects) نیز ناخالصی ایجاد می‌کند؛ از این جهت که سبب تغییراتی در دنیای خارج (خارج از میدان دید تابع) می‌شویم. به همین جهت نیاز به روش‌هایی وجود دارد که از این نوع تغییرات جلوگیری کرد:
// Copy object
const original = { a: 1, b: 2 };
const copy = Object.assign({}, original);
برای تغییری در یک شیء، تنها کافی است خاصیتی را به آن اضافه کنیم و یا با استفاده از واژه‌ی کلیدی delete، خاصیتی را از آن حذف کنیم. به همین جهت برای اینکه تغییرات ما بر روی شیء اصلی اثری را باقی نگذارند، یکی از روش‌ها، استفاده از متد Object.assign است. کار آن، یکی کردن اشیایی است که به آن ارسال می‌شوند. به همین جهت در اینجا با یک شیء خالی، از صفر شروع می‌کنیم. سپس دومین آرگومان آن را به همان شیء مدنظر، تنظیم می‌کنیم. به این ترتیب به یک کپی از شیء اصلی می‌رسیم که دیگر به آن، اتصالی را ندارد. به همین جهت اگر بر روی این شیء کپی تغییراتی را ایجاد کنیم، به شیء اصلی کپی نمی‌شود و سبب تغییرات در آن (mutation) نخواهد شد.
برای مثال در React، برای انجام رندر نهایی، در پشت صحنه کار مقایسه‌ی اشیاء صورت می‌گیرد. به همین جهت اگر همان شیءای را که ردیابی می‌کند تغییر دهیم، دیگر نمی‌تواند به صورت مؤثری فقط قسمت‌های تغییر کرده‌ی آن‌را تشخیص داده و کار رندر را فقط بر اساس آن‌ها انجام دهد و مجبور خواهد شد کل یک شیء را بارها و بارها رندر کند که اصلا بهینه نیست. به همین جهت، ایجاد تغییرات مستقیم در شیءای که به state آن انتساب داده می‌شود، مجاز نیست.

متد Object.assign، چندین شیء را نیز می‌تواند با هم یکی کند و شیء جدیدی را تشکیل دهد:
// Extend object
const original = { a: 1, b: 2 };
const extension = { c: 3 };
const extended = Object.assign({}, original, extension);
روش دیگر ایجاد یک کپی و یا clone از یک شیء را که پیشتر در سری «React 16x» بررسی کردیم، به کمک امکانات ES-6، به صورت زیر است:
// Copy object
const original = { a: 1, b: 2 };
const copy = { ...original };
در اینجا نیز ابتدا یک شیء خالی را ایجاد می‌کنیم و سپس توسط spread operator، خواص شیء قبلی را درون آن باز کرده و قرار می‌دهیم. به این ترتیب به یک clone از شیء اصلی می‌رسیم. این حالت نیز از ترکیب چندین شیء با هم، پشتیبانی می‌کند:
// Extend object
const original = { a: 1, b: 2 };
const extension = { c: 3 };
const extended = { ...original, ...extension };


روش‌هایی برای جلوگیری از تغییرات در آرایه‌ها در جاوا اسکریپت

متد slice آرایه‌ها نیز بدون ذکر آرگومانی، یک کپی از آرایه‌ی اصلی را ایجاد می‌کند:
// Copy array
const original = [1, 2, 3];
const copy = [1, 2, 3].slice();
همچنین معادل همین قطعه کد در ES-6 به همراه spread operator به صورت زیر است:
// Copy array
const original = [1, 2, 3];
const copy = [ ...original ];
و یا اگر بخواهیم یک کپی از چندین آرایه را ایجاد کنیم می‌توان از متد concat استفاده کرد:
// Extend array
const original = [1, 2, 3];
const extended = original.concat(4);
const moreExtended = original.concat([4, 5]);
متد Array.push، هرچند سبب افزوده شدن عنصری به یک آرایه می‌شود، اما یک mutation را نیز ایجاد می‌کند؛ یعنی تغییرات آن به دنیای خارج اعمال می‌گردد. اما Array.concat یک آرایه‌ی کاملا جدید را ایجاد می‌کند و همچنین امکان ترکیب آرایه‌ها را نیز به همراه دارد.
معادل قطعه کد فوق در ES-6 و به همراه spread operator آن به صورت زیر است:
// Extend array
const original = [1, 2, 3];
const extended = [ ...original, 4 ];
const moreExtended = [ ...original, ...extended, 5 ];


مفاهیم ابتدایی Redux


در Redux برای ایجاد تغییرات در شیء کلی state، از مفهومی به نام dispatch actions استفاده می‌شود. action در اینجا به معنای رخ‌دادن چیزی است؛ مانند کلیک بر روی یک دکمه و یا دریافت اطلاعاتی از یک API. در این حالت مقایسه‌ای بین وضعیت قبلی state و وضعیت فعلی آن صورت می‌گیرد و تغییرات مورد نیاز جهت اعمال به UI، محاسبه خواهند شد.
اصلی‌ترین جزء Redux، تابعی است به نام Reducer. این تابع، یک تابع خالص است و دو آرگومان را دریافت می‌کند:


تابع Reducer، بر اساس action و یا رخ‌دادی، ابتدا کل state برنامه را دریافت می‌کند و سپس خروجی آن بر اساس منطق این تابع، یک state جدید خواهد بود. اکنون که این state جدید را داریم، برنامه‌ی React ما می‌تواند به تغییرات آن گوش فرا داده و بر اساس آن، UI را به روز رسانی کند. به این ترتیب کار اصلی مدیریت state، به خارج از برنامه‌ی React منتقل می‌شود.

در این تصویر، تابع action creator را هم ملاحظه می‌کند که کاملا اختیاری است. یک action می‌تواند یک رشته و یا یک عدد باشد. با پیچیده شدن برنامه، نیاز به ارسال یک‌سری متادیتا و یا اطلاعات بیشتری از اکشن رسیده‌است. کار action creator، ایجاد شیء action، به صورت یک دست و یکنواخت است تا دیگر نیازی به ایجاد دستی آن نباشد.


مزایای کار با Redux

- داشتن یک مکان مرکزی برای ذخیره سازی کلی حالت برنامه (به آن «source of truth» و یا store هم گفته می‌شود): به این ترتیب مشکل ارسال خواص در بین کامپوننت‌های عمیق و چند سطحی، برطرف شده و هر زمانیکه نیاز بود، از آن اطلاعاتی را دریافت و یا با قالب خاصی، آن‌را به روز رسانی می‌کنند.
- رسیدن به به‌روز رسانی‌های قابل پیش بینی state: هرچند در حالت کار با Redux، یک شیء بزرگ جاوا اسکریپتی، کل state برنامه را تشکیل می‌دهد، اما امکان کار مستقیم با آن و تغییرش وجود ندارد. به همین جهت است که برای کار با آن، باید رویدادی را از طریق actionها به تابع Reducer آن تحویل داد. چون Reducer یک تابع خالص است، با دریافت یک سری ورودی مشخص، همواره یک خروجی مشخص را نیز تولید می‌کند. به همین جهت قابلیت ضبط و تکرار را پیدا می‌کند؛ همان بحث serialize و deseriliaze، توسط ابزاری مانند: logrocket. به علاوه قابلیت undo و redo را نیز می‌توان به این ترتیب پیاده سازی کرد (state جدید محاسبه شده، مشخص است، کل state قبلی را نیز داریم یا می‌توان ذخیره کرد و سپس برای undo، آن‌را جایگزین state جدید نمود). افزونه‌ی redux dev tools نیز قابلیت import و export کل state را به همراه دارد.
- چون تابع Reducer، یک تابع خالص است و همواره خروجی‌های مشخصی را به ازای ورودی‌های مشخصی، تولید می‌کند، آزمایش کردن، پیاده سازی و حتی logging آن نیز ساده‌تر است. در این بین حتی یک افزونه‌ی مخصوص نیز برای دیباگ آن تهیه شده‌است: redux-devtools-extension. تابع خالص، تابعی است که به همراه اثرات جانبی نیست (side effects)؛ به همین جهت عملکرد آن کاملا قابل پیش بینی بوده و آزمون پذیری آن به دلیل نداشتن وابستگی‌های خارجی، بسیار بالا است.


Context API خود React چطور؟

در قسمت 33 سری React 16x، مفهوم React Context را بررسی کردیم. پس از معرفی آن با React 16.3، مقالات زیادی منتشر شدند که ... Redux مرده‌است (!) و یا بجای Redux از React context استفاده کنید. اما واقعیت این است که React Redux در پشت صحنه از React context استفاده می‌کند و تابع connect آن دقیقا به همین زیر ساخت متصل می‌شود.
کار با Redux مزایایی مانند کارآیی بالاتر، با کاهش رندر‌های مجدد کامپوننت‌ها، دیباگ ساده‌تر با افزونه‌های اختصاصی و همچنین سفارشی سازی، مانند نوشتن میان‌افزارها را به همراه دارد. اما شاید واقعا نیازی به تمام این امکانات را هم نداشته باشید؛ اگر هدف، صرفا انتقال ساده‌تر اطلاعات بوده و برنامه‌ی مدنظر نیز کوچک است. React Context برخلاف Redux، نگهدارنده‌ی state نیست و بیشتر هدفش محلی برای ذخیره سازی اطلاعات مورد استفاده‌ی در چندین و چند کامپوننت تو در تو است. هرچند شبیه به Redux می‌توان اشاره‌گرهایی از متدها را به استفاده کنندگان از آن ارسال کرد تا سبب بروز رویدادها و اکشن‌هایی در کامپوننت تامین کننده‌ی Contrext شوند (یا یک کتابخانه‌ی ابتدایی شبیه به Redux را توسط آن تهیه کرد). بنابراین برای انتخاب بین React Context و Redux باید به اندازه‌ی برنامه، تعداد نفرات تیم، آشنایی آن‌ها با مفاهیم Redux دقت داشت.
مطالب
پیاده سازی authorization به روش AOP به کمک کتابخانه های SNAP و StructureMap
همانطور که پیشتر در این مقاله بحث شده است، بوسیله AOP می‌توان قابلیت‌هایی که قسمت عمده‌ای از برنامه را تحت پوشش قرار می‌دهند، کپسوله کرد. یکی از قابلیت‌هایی که در بخشهای مختلف یک سیستم نرم‌افزاری مورد نیاز است، Authorization یا اعتبارسنجی‌ست. در ادامه به بررسی یک پیاده‌سازی به این روش می‌پردازیم.
 
کتابخانه SNAP
کتابخانه SNAP به گفته سازنده آن، با یکپارچه‌سازی AOP با IoC Container‌های محبوب، برنامه‌نویسی به این سبک را ساده می‌کند. این کتابخانه هم اکنون علاوه بر structureMap از IoC Providerهای Autofac, Ninject, LinFu و Castle Windsor نیز پشتیبانی میکند. 
دریافت SNAP.StructureMap 
برای دریافت آن نیاز است دستور پاورشل ذیل را در کنسول نیوگت ویژوال استودیو اجرا کنید:
PM> Install-Package snap.structuremap
پس از اجرای دستور فوق، کتابخانه SNAP.StructureMap که در زمان نگارش این مطلب نسخه 1.8.0 آن موجود است به همراه کلیه نیازمندی‌های آن که شامل موارد زیر می‌باشد نصب خواهد شد.
StructureMap (≥ 2.6.4.1)
CommonServiceLocator.StructureMapAdapter (≥ 1.1.0.3)
SNAP (≥ 1.8)
fasterflect (≥ 2.1.2)
Castle.Core (≥ 3.1.0)
CommonServiceLocator (≥ 1.0)

تنظیمات SNAP 

از آنجا که تنظیمات SNAP همانند تنظیمات StructureMap تنها باید یک بار اجرا شود، بهترین جا برای آن در یک برنامه وب، Application_Start فایل Global.asax است.
namespace Framework.UI.Asp
{
    public class Global : HttpApplication
    {
        void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            initSnap();
            initStructureMap();
        }

        private static void initSnap()
        {
            SnapConfiguration.For<StructureMapAspectContainer>(c =>
            {
                // Tell Snap to intercept types under the "Framework.ServiceLayer..." namespace.
                c.IncludeNamespace("Framework.ServiceLayer.*");
                // Register a custom interceptor (a.k.a. an aspect).
                c.Bind<Framework.ServiceLayer.Aspects.AuthorizationInterceptor>()
                .To<Framework.ServiceLayer.Aspects.AuthorizationAttribute>();
            });
        }

        void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e)
        {
            ObjectFactory.ReleaseAndDisposeAllHttpScopedObjects();
        }

        private static void initStructureMap()
        {
            var thread = StructureMap.Pipeline.Lifecycles.GetLifecycle(InstanceScope.HttpSession);
            ObjectFactory.Configure(x =>
            {
                x.For<IUserManager>().Use<EFUserManager>();
                x.For<IAuthorizationManager>().LifecycleIs(thread)
                 .Use<EFAuthorizationManager>().Named("_AuthorizationManager");                
                x.For<Framework.DataLayer.IUnitOfWork>()
                 .Use<Framework.DataLayer.Context>();

                x.SetAllProperties(y =>
                {
                    y.OfType<IUserManager>();
                    y.OfType<Framework.DataLayer.IUnitOfWork>();
                    y.OfType<Framework.Common.Web.IPageHelpers>();
                });
            });
        }
    }
}


بخش اعظم کدهای فوق در مقاله‌های «استفاده از StructureMap به عنوان یک IoC Container» و «تزریق خودکار وابستگی‌ها در برنامه‌های ASP.NET Web forms» شرح داده شده‌اند، تنها بخش جدید متد ()initSnap است، که خط اول آن به snap می‌گوید همه کلاس‌هایی که در فضای نام Framework.ServiceLayer و زیرمجموعه‌های آن هستند را پوشش دهد. خط دوم نیز کلاس AuthorizationInterceptor را به عنوان مرجعی برای handle کردن AuthorizationAttribute معرفی می‌کند.
در ادامه به بررسی کلاس AuthorizationInterceptor می‌پردازیم.
namespace Framework.ServiceLayer.Aspects
{
    public class AuthorizationInterceptor : MethodInterceptor
    {
        public override void InterceptMethod(IInvocation invocation, MethodBase method, Attribute attribute)
        {
            var AuthManager = StructureMap.ObjectFactory
.GetInstance<Framework.ServiceLayer.UserManager.IAuthorizationManager>();
            var FullName = GetMethodFullName(method);
            if (!AuthManager.IsActionAuthorized(FullName))
                throw new Common.Exceptions.UnauthorizedAccessException("");

            invocation.Proceed(); // the underlying method call
        }

        private static string GetMethodFullName(MethodBase method)
        {
            var TypeName = (((System.Reflection.MemberInfo)(method)).DeclaringType).FullName;
            return TypeName + "." + method.Name;
        }
    }

    public class AuthorizationAttribute : MethodInterceptAttribute
    { }
کلاس مذکور از کلاس MethodInterceptor کتابخانه snap ارث بری کرده و متد InterceptMethod را تحریف میکند. این متد، کار اجرای متد اصلی ای که با این Aspect تزئین شده را بر عهده دارد. بنابراین می‌توان پیش از اجرای متد اصلی،  اعتبارسنجی را انجام داد.
 
کلاس MethodInterceptor   
کلاس MethodInterceptor  شامل چندین متد دیگر نیز هست که میتوان برای سایر مقاصد از جمله مدیریت خطا و Event logging از آنها استفاده کرد.
namespace Snap
{
    public abstract class MethodInterceptor : IAttributeInterceptor, IInterceptor, IHideBaseTypes
    {
        protected MethodInterceptor();

        public int Order { get; set; }
        public Type TargetAttribute { get; set; }

        public virtual void AfterInvocation();
        public virtual void BeforeInvocation();
        public void Intercept(IInvocation invocation);
        public abstract void InterceptMethod(IInvocation invocation, MethodBase method, Attribute attribute);
        public bool ShouldIntercept(IInvocation invocation);
    }
}
 

یک نکته  

نکته مهمی که در اینجا پیش می‌آید این است که برای اعتبارسنجی، کد کاربری شخصی که لاگین کرده، باید به طریقی در اختیار متد ()IsActionAuthorized قرار بگیرد. برای این کار می‌توان در یک HttpMudole به عنوان مثال همان ماژولی که برای تسهیل در کار تزریق خودکار وابستگی‌ها در سطح فرم‌ها استفاده می‌شود، با استفاده از امکانات structureMap به وهله‌ی ایجاد شده از AuthorizationManager (که با کمک structureMap با طول عمر InstanceScope.HttpSession ساخته شده است) دسترسی پیدا کرده و خاصیت مربوطه را مقداردهی کرد.
        private void Application_PreRequestHandlerExecute(object source, EventArgs e)
        {
            var page = HttpContext.Current.Handler as BasePage; // The Page handler
            if (page == null)
                return;

            WireUpThePage(page);
            WireUpAllUserControls(page);

            var UsrCod = HttpContext.Current.Session["UsrCod"];
            if (UsrCod != null)
            {
                var _AuthorizationManager = ObjectFactory
                    .GetNamedInstance<Framework.ServiceLayer.UserManager.IAuthorizationManager>("_AuthorizationManager");

                ((Framework.ServiceLayer.UserManager.EFAuthorizationManager)_AuthorizationManager)
                    .AuditUserId = UsrCod.ToString();
            }
        }
 
روش استفاده
نحوه استفاده از Aspect تعریف شده در کد زیر قابل مشاهده است:
namespace Framework.ServiceLayer.UserManager
{
    public class EFUserManager : IUserManager
    {
        IUnitOfWork _uow;
        IDbSet<User> _users;

        public EFUserManager(IUnitOfWork uow)
        {
            _uow = uow;
            _users = _uow.Set<User>();
        }

        [Framework.ServiceLayer.Aspects.Authorization]
        public List<User> GetAll()
        {
            return _users.ToList<User>();
        }
    }
}