مطالب
Bundling and Minifying Inline Css and Js
افزایش Performance یک سایت از موارد بسیار مهمی است که هر برنامه نویسی باید به آن توجه ویژه‌ای داشته باشد و در این زمینه لینک Best Practices می‌تواند بسیار کاربردی باشد. 
حال در این پست قصد داریم Style‌ها و Js‌های نوشته شده در سطح هر View را با Bundling and Minifying در Asp.Net MVC 4 بهینه نماییم .
در ابتدا با استفاده از  Nuget پکیج BundleMinifyInlineJsCss  را به پروژه MVC خود مطابق شکل زیر اضافه می‌نماییم .  

در مرحله بعدی کلاسی را با نام BundleMinifyingInlineCssJSAttribute ایجاد کرده و با ارث بردن از کلاس ActionFilterAttribute متد OnActionExecuting را override می‌نماییم . اکنون کلاس ما به شکل زیر است :
using System.Web;
using System.Web.Mvc;
using BundlingAndMinifyingInlineCssJs.ResponseFilters;
namespace UILayer.Filters
{
    public class BundleMinifyingInlineCssJSAttribute : ActionFilterAttribute
    {
        public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
        {
            filterContext.HttpContext.Response.Filter = new BundleAndMinifyResponseFilter(filterContext.HttpContext.Response.Filter);
        }
    }
}
و برای استفاده می‌توانیم بالای کنترلر خود کد زیر را اضافه نماییم .
[BundleMinifyingInlineCssJS]
    public partial class HomeController : Controller
    {
}
در ادامه پروژه را اجرا می‌کنیم. Style‌ها و Js‌های نوشته شده در سطح هر View به صورت زیر در می‌آیند.

مطالب
راهبری در Silverlight به کمک الگوی MVVM

مقدمات راهبری (Navigation) در سیلورلایت را در اینجا می‌توانید مطالعه نمائید : +
مطلبی را که در فصل فوق نخواهید یافت در مورد نحوه‌ی بکارگیری الگوی MVVM جهت پیاده سازی Navigation در یک برنامه‌ی سیلورلایت است؛ علت آن هم به این بر می‌گردد که این فصل پیش از مباحث Binding مطرح شد.

صورت مساله:
یکی از اصول MVVM این است که در ViewModel‌ نباید ارجاعی از View وجود داشته باشد (ViewModel باید در بی‌خبری کامل از وجود اشیاء UI و ارجاع مستقیم به آن‌ها طراحی شود)، اما برای پیاده سازی مباحث Navigation نیاز است به نحوی به شیء Frame قرار داده شده در صفحه‌ی اصلی یا قالب اصلی برنامه دسترسی یافت تا بتوان درخواست رهنمون شدن به صفحات مختلف را صادر کرد. اکنون چکار باید کرد؟

راه حل:
یکی از راه حل‌های جالبی که برای این منظور وجود دارد استفاده از امکانات کلاس Messenger مجموعه‌ی MVVM Light toolkit است. از طریق ViewModel برنامه، آدرس صفحه‌ی مورد نظر را به صورت یک پیغام به View مورد نظر ارسال می‌کنیم و سپس View برنامه که به این پیغام‌ها گوش فرا می‌دهد، پس از دریافت آدرس مورد نظر، نسبت به فراخوانی تابع Navigate شیء Frame رابط کاربری برنامه اقدام خواهد کرد. به این صورت ViewModel برنامه به View خود جهت اعمال راهبری برنامه، گره نخواهد خورد.

روش پیاده سازی:
ابتدا ساختار پروژه را در نظر بگیرید (این شکل دگرگون شده‌ی Solution explorer مرتبط است با productivity tools نصب شده):



در پوشه‌ی Views ، دو صفحه اضافه شده‌اند که توسط user control ایی به نام menu لیست شده و راهبری خواهند شد. مونتاژ نهایی هم در MainPage.xaml صورت می‌گیرد.
کدهای XAML‌ مرتبط با منوی ساده برنامه به شرح زیر هستند (Menu.xaml) :

<UserControl x:Class="MvvmLight6.Views.Menu"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006"
xmlns:vm="clr-namespace:MvvmLight6.ViewModels" mc:Ignorable="d"
FlowDirection="RightToLeft" d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="400">
<UserControl.Resources>
<vm:MenuViewModel x:Key="vmMenuViewModel" />
</UserControl.Resources>
<StackPanel DataContext="{Binding Source={StaticResource vmMenuViewModel}}">
<HyperlinkButton Content="صفحه یک" Margin="5"
Command="{Binding DoNavigate}"
CommandParameter="/Views/Page1.xaml"
/>
<HyperlinkButton Content="صفحه دو" Margin="5"
Command="{Binding DoNavigate}"
CommandParameter="/Views/Page2.xaml"
/>
</StackPanel>
</UserControl>

کدهای ViewModel مرتبط با این View که کار Command گردانی را انجام خواهد داد به شرح زیر است:
using GalaSoft.MvvmLight.Command;
using GalaSoft.MvvmLight.Messaging;

namespace MvvmLight6.ViewModels
{
public class MenuViewModel
{
public RelayCommand<string> DoNavigate { set; get; }

public MenuViewModel()
{
DoNavigate = new RelayCommand<string>(doNavigate);
}

private static void doNavigate(string url)
{
Messenger.Default.Send(url, "MyNavigationService");
}
}
}

تمام آیتم‌های منوی فوق یک روال را صدا خواهند زد : DoNavigate . تنها تفاوت آن‌ها در CommandParameter ارسالی به RelayCommand ما است که حاوی آدرس قرارگیری فایل‌های صفحات تعریف شده است. این آدرس‌ها با کمک امکانات کلاس Messenger مجموعه‌ی MVVM light toolkit به View اصلی برنامه ارسال می‌گردند.
کدهای XAML مرتبط با MainPage.xaml به شرح زیر هستند:

<UserControl x:Class="MvvmLight6.MainPage"
xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008"
xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006"
xmlns:sdk="clr-namespace:System.Windows.Controls;assembly=System.Windows.Controls.Navigation"
xmlns:usr="clr-namespace:MvvmLight6.Views"
mc:Ignorable="d" d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="400">
<Grid x:Name="LayoutRoot" Background="White">
<Grid.ColumnDefinitions>
<ColumnDefinition Width="*" />
<ColumnDefinition Width="268" />
</Grid.ColumnDefinitions>
<usr:Menu Grid.Column="1" />
<sdk:Frame Margin="5"
Name="frame1"
HorizontalContentAlignment="Stretch"
VerticalContentAlignment="Stretch"
Grid.Column="0" />
</Grid>
</UserControl>

و کار دریافت پیغام‌ها (یا همان آدرس صفحات جهت انجام راهبری) و عکس العمل نشان دادن به آن‌ها توسط کدهای ذیل صورت خواهد گرفت:
using System;
using GalaSoft.MvvmLight.Messaging;

namespace MvvmLight6
{
public partial class MainPage
{
public MainPage()
{
registerMessenger();
InitializeComponent();
}

private void registerMessenger()
{
Messenger.Default.Register<string>(this, "MyNavigationService", doNavigate);
}

private void doNavigate(string uri)
{
frame1.Navigate(new Uri(uri, UriKind.Relative));
}
}
}

ابتدا یک Messenger در اینجا رجیستر می‌شود و سپس به ازای هر بار دریافت پیغامی با token مساوی MyNavigationService ، متد doNavigate فراخوانی خواهد گردید.
کدهای این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.

مطالب
Defensive Programming - بازگشت نتایج قابل پیش بینی توسط متدها
در این مطلب یکی از اهداف Defensive Programming تحت عنوان Predictability مرتبط با متدها را بررسی کرده و تمرکز اصلی، بر روی مقدار بازگشتی متدها خواهد بود. 
پیش نیازها
به طور کلی، نتیجه حاصل از اجرای یک متد می‌تواند یکی از حالت‌های زیر باشد:

متدی تحت عنوان ValidateEmail را تصور کنید. این متد از حیث بازگشت نتیجه به عنوان خروجی می‌تواند به اشکال مختلفی پیاده سازی شود که در ادامه مشاهده می‌کنیم:


متد ValidateEmail با خروجی Boolean

        public bool ValidateEmail(string email)
        {
            var valid = true;
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(email))
            {
                valid = false;
            }

            var isValidFormat = true;//todo: using RegularExpression
            if (!isValidFormat)
            {
                valid = false;
            }

            var isRealDoamin = true;//todo: Code here that confirms whether domain exists.
            if (!isRealDoamin)
            {
                valid = false;
            }

            return valid;
        }

همانطور که در تکه کد زیر مشخص می‌باشد، استفاده کننده از متد بالا، امکان بررسی خروجی آن را در قالب یک شرط خواهد داشت و علاوه بر اینکه پیاده سازی آن ساده می‌باشد، خوانایی کد را نیز بالا می‌برد؛ ولی با این حال نمی‌توان متوجه شد مشکل اصلی آدرس ایمیل ارسالی به عنوان آرگومان، دقیقا چیست.

var email = "email@example.com";
var isValid = ValidateEmail(email);
if(isValid)
{
    //do something
}


متد ValidateEmail با صدور استثناء

        public void ValidateEmail(string email)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(email)) throw new ArgumentNullException(nameof(email));

            var isValidFormat = true;//todo: using RegularExpression
            if (!isValidFormat) throw new ArgumentException("email is not in a correct format");

            var isRealDoamin = true;//todo: Code here that confirms whether domain exists.
            if (!isRealDoamin) throw new ArgumentException("email does not include a valid domain.")
        }

روش بالا هم جواب می‌دهد ولی بهتر است کلاس Exception سفارشی به عنوان مثال ValidationException برای این قضیه در نظر گرفته شود تا بتوان وهله‌های صادر شده از این نوع را در لایه‌های بالاتر مدیریت کرد.


متد ValidateEmail با چندین خروجی


برای این منظور چندین راه حل پیش رو داریم.


با استفاده از پارامتر out:

        public bool ValidateEmail(string email, out string message)
        {
            var valid = true;
            message = string.Empty;

            if (string.IsNullOrWhiteSpace(email))
            {
                valid = false;
                message = "email is null.";
            }

            if (valid)
            {
                var isValidFormat = true;//todo: using RegularExpression
                if (!isValidFormat)
                {
                    valid = false;
                    message = "email is not in a correct format";
                }
            }

            if (valid)
            {
                var isRealDoamin = true;//todo: Code here that confirms whether domain exists.
                if (!isRealDoamin)
                {
                    valid = false;
                    message = "email does not include a valid domain.";
                }
            }

            return valid;
        }
و نحوه استفاده از آن:
var email = "email@example.com";
var isValid = ValidateEmail(email, out string message);
if (isValid)
{
    //do something
}
خب کمی بهتر شد؛ ولی امکان دریافت لیست خطاهای اعتبارسنجی را به صورت یکجا نداریم و یک تک پیغام را در اختیار ما قرار می‌دهد. برای بهبود آن می‌توان از یک Tuple به شکل زیر برای تولید خروجی متد بالا نیز استفاده کرد.
Tuple<bool, List<string>> result = Tuple.Create<bool, List<string>>(true, new List<string>());
یا بهتر است یک کلاس مشخصی برای این منظور در نظر گرفت؛ به عنوان مثال:
        public class OperationResult
        {
            public bool Success { get; set; }
            public IList<string> Messages { get; } = new List<string>();

            public void AddMessage(string message)
            {
                Messages.Add(message);
            }
        }
در این صورت بدنه متد ValidateEmail به شکل زیر تغییر خواهد کرد:
        public OperationResult ValidateEmail(string email)
        {
            var result = new OperationResult();

            if (string.IsNullOrWhiteSpace(email))
            {
                result.Success = false;
                result.AddMessage("email is null.");
            }

            if (result.Success)
            {
                var isValidFormat = true;//todo: using RegularExpression
                if (!isValidFormat)
                {
                    result.Success = false;
                    result.AddMessage("email is not in a correct format");
                }
            }

            if (result.Success)
            {
                var isRealDoamin = true;//todo: Code here that confirms whether domain exists.
                if (!isRealDoamin)
                {
                    result.Success = false;
                    result.AddMessage("email does not include a valid domain.");
                }
            }

            return result;
        }

این بار خروجی متد مذکور از نوع OperationResult ای می‌باشد که هم موفقیت آمیز بودن یا عدم آن را مشخص می‌کند و همچنین امکان دسترسی به لیست پیغام‌های مرتبط با اعتبارسنجی‌های انجام شده، وجود دارد.


استفاده از Exception برای نمایش پیغام برای کاربر نهایی

با صدور یک استثناء و مدیریت سراسری آن در بالاترین (خارجی ترین) لایه و نمایش پیغام مرتبط با آن به کاربر نهایی، می‌توان از آن به عنوان ابزاری برای ارسال هر نوع پیغامی به کاربر نهایی استفاده کرد. اگر قوانین تجاری با موفقیت برآورده نشده‌اند یا لازم است به هر دلیلی یک پیغام مرتبط با یک اعتبارسنجی تجاری را برای کاربر نمایش دهید، این روش بسیار کارساز می‌باشد و با یکبار وقت گذاشتن برای توسعه زیرساخت برای این موضوع به عنوان یک Cross Cutting Concern تحت عنوان Exception Management آزادی عمل زیادی در ادامه توسعه سیستم خود خواهید داشت.

به عنوان مثال داشتن یک کلاس Exception سفارشی تحت عنوان UserFriendlyException در این راستا یک الزام می‌باشد.

   [Serializable]
   public class UserFriendlyException : Exception
   {
       public string Details { get; private set; }
       public int Code { get; set; }

       public UserFriendlyException()
       {
       }

       public UserFriendlyException(SerializationInfo serializationInfo, StreamingContext context)
           : base(serializationInfo, context)
       {

       }

       public UserFriendlyException(string message)
           : base(message)
       {
       }

       public UserFriendlyException(int code, string message)
           : this(message)
       {
           Code = code;
       }

       public UserFriendlyException(string message, string details)
           : this(message)
       {
           Details = details;
       }

       public UserFriendlyException(int code, string message, string details)
           : this(message, details)
       {
           Code = code;
       }

       public UserFriendlyException(string message, Exception innerException)
           : base(message, innerException)
       {
       }

       public UserFriendlyException(string message, string details, Exception innerException)
           : this(message, innerException)
       {
           Details = details;
       }
   }

و همچنین لازم است در بالاترین لایه سیستم خود به عنوان مثال برای یک پروژه ASP.NET MVC یا ASP.NET Core MVC می‌توان یک ExceptionFilter سفارشی نیز تهیه کرد که هم به صورت سراسری استثنا‌ءهای سفارشی شما را مدیریت کند و همچنین خروجی مناسب Json برای استفاده در سمت کلاینت را نیز مهیا کند. به عنوان مثال برای درخواست‌های Ajax ای لازم است در سمت کلاینت نیز پاسخ‌های رسیده از سمت سرور به صورت سراسری مدیریت شوند و برای سایر درخواست‌ها همان نمایش صفحات خطای پیغام مرتبط با استثناء رخ داده شده کفایت می‌کند.


یک مدل پیشنهادی برای تهیه خروجی مناسب برای ارسال جزئیات استثنا رخ داده در درخواست‌های Ajax ای

    [Serializable]
    public class MvcAjaxResponse : MvcAjaxResponse<object>
    {
        public MvcAjaxResponse()
        {
        }

        public MvcAjaxResponse(bool success)
            : base(success)
        {
        }

        public MvcAjaxResponse(object result)
            : base(result)
        {
        }

        public MvcAjaxResponse(ErrorInfo error, bool unAuthorizedRequest = false)
            : base(error, unAuthorizedRequest)
        {
        }
    }
   

    [Serializable]
    public class MvcAjaxResponse<TResult> : MvcAjaxResponseBase
    {
        public MvcAjaxResponse(TResult result)
        {
            Result = result;
            Success = true;
        }

        public MvcAjaxResponse()
        {
            Success = true;
        }

        public MvcAjaxResponse(bool success)
        {
            Success = success;
        }

        public MvcAjaxResponse(ErrorInfo error, bool unAuthorizedRequest = false)
        {
            Error = error;
            UnAuthorizedRequest = unAuthorizedRequest;
            Success = false;
        }

        /// <summary>
        ///     The actual result object of AJAX request.
        ///     It is set if <see cref="MvcAjaxResponseBase.Success" /> is true.
        /// </summary>
        public TResult Result { get; set; }
    }

    public class MvcAjaxResponseBase
    {
        public string TargetUrl { get; set; }

        public bool Success { get; set; }

        public ErrorInfo Error { get; set; }

        public bool UnAuthorizedRequest { get; set; }

        public bool __mvc { get; } = true;
    }

و کلاس  ErrorInfo:
    [Serializable]
    public class ErrorInfo
    {
        public int Code { get; set; }
        public string Message { get; set; }
        public string Detail { get; set; }
        public Dictionary<string, string> ValidationErrors { get; set; }

        public ErrorInfo()
        {
        }
        public ErrorInfo(string message)
        {
            Message = message;
        }
        public ErrorInfo(int code)
        {
            Code = code;
        }

        public ErrorInfo(int code, string message)
            : this(message)
        {
            Code = code;
        }

        public ErrorInfo(string message, string details)
            : this(message)
        {
            Detail = details;
        }

        public ErrorInfo(int code, string message, string details)
            : this(message, details)
        {
            Code = code;
        }
    }

یک مثال واقعی
        public async Task CheckIsDeactiveAsync(long id)
        {
            if (await _organizationalUnits.AnyAsync(a => a.Id == id && !a.IsActive).ConfigureAwait(false))
                throw new UserFriendlyException("واحد سازمانی جاری غیرفعال می‌باشد.");
        }

روش نام گذاری متدهایی که امکان بازگشت خروجی Null را دارند

متد زیر را در نظر بگیرید:
public User GetById(long id);
وظیفه این متد یافت و بازگشت یک وهله از کلاس User می‌باشد و نباید خروجی Null تولید کند. در صورتیکه در پیاده سازی آن امکان یافت چنین کاربری نبود، بهتر است یک استثنای سفارشی دیگر شبیه به EntityNotFoundException زیر را صادر کنید:
    [Serializable]
    public class EntityNotFoundException : Exception
    {
        public Type EntityType { get; set; }
        public object Id { get; set; }
        public EntityNotFoundException()
        {
        }

        public EntityNotFoundException(string message)
            : base(message)
        {

        }

        public EntityNotFoundException(string message, Exception innerException)
            : base(message, innerException)
        {
        }

        public EntityNotFoundException(SerializationInfo serializationInfo, StreamingContext context)
            : base(serializationInfo, context)
        {

        }
        public EntityNotFoundException(Type entityType, object id)
            : this(entityType, id, null)
        {

        }
        public EntityNotFoundException(Type entityType, object id, Exception innerException)
            : base($"There is no such an entity. Entity type: {entityType.FullName}, id: {id}", innerException)
        {
            EntityType = entityType;
            Id = id;
        }

    }
یا اگر امکان بازگشت مقدار Null را داشته باشد، بهتر است نام آن به GetByIdOrNull تغییر یابد. در این صورت تکلیف استفاده کننده از این متد مشخص می‌باشد.

یک مثال واقعی 

        public async Task<UserOrganizationalUnitInfo> GetCurrentOrganizationalUnitInfoOrNullAsync(long userId)
        {
            return (await _setting.GetSettingValueForUserAsync(
                    UserSettingNames.CurrentOrganizationalUnitInfo, userId).ConfigureAwait(false))
                .FromJsonString<UserOrganizationalUnitInfo>();
        }

مطالب
EF Code First #10

حین کار با ORMهای پیشرفته، ویژگی‌های جالب توجهی در اختیار برنامه نویس‌ها قرار می‌گیرد که در زمان استفاده از کلاس‌های متداول SQLHelper از آن‌ها خبری نیست؛ مانند:
الف) Deferred execution
ب) Lazy loading
ج) Eager loading

نحوه بررسی SQL نهایی تولیدی توسط EF

برای توضیح موارد فوق، نیاز به مشاهده خروجی SQL نهایی حاصل از ORM است و همچنین شمارش تعداد بار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی. بهترین ابزاری را که برای این منظور می‌توان پیشنهاد داد، برنامه EF Profiler است. برای دریافت آن می‌توانید به این آدرس مراجعه کنید: (^) و (^)

پس از وارد کردن نام و آدرس ایمیل، یک مجوز یک ماهه آزمایشی، به آدرس ایمیل شما ارسال خواهد شد.
زمانیکه این فایل را در ابتدای اجرای برنامه به آن معرفی می‌کنید، محل ذخیره سازی نهایی آن جهت بازبینی بعدی، مسیر MyUserName\Local Settings\Application Data\EntityFramework Profiler خواهد بود.

استفاده از این برنامه هم بسیار ساده است:
الف) در برنامه خود، ارجاعی را به اسمبلی HibernatingRhinos.Profiler.Appender.dll که در پوشه برنامه EFProf موجود است، اضافه کنید.
ب) در نقطه آغاز برنامه، متد زیر را فراخوانی نمائید:
HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize();

نقطه آغاز برنامه می‌تواند متد Application_Start برنامه‌های وب، در متد Program.Main برنامه‌های ویندوزی کنسول و WinForms و در سازنده کلاس App برنامه‌های WPF باشد.
ج) برنامه EFProf را اجرا کنید.

مزایای استفاده از این برنامه
1) وابسته به بانک اطلاعاتی مورد استفاده نیست. (برخلاف برای مثال برنامه معروف SQL Server Profiler که فقط به همراه SQL Server ارائه می‌شود)
2) خروجی SQL نمایش داده شده را فرمت کرده و به همراه Syntax highlighting نیز هست.
3) کار این برنامه صرفا به لاگ کردن SQL تولیدی خلاصه نمی‌شود. یک سری از Best practices را نیز به شما گوشزد می‌کند. بنابراین اگر نیاز دارید سیستم خود را بر اساس دیدگاه یک متخصص بررسی کنید (یک Code review ارزشمند)، این ابزار می‌تواند بسیار مفید باشد.
4) می‌تواند کوئری‌های سنگین و سبک را به خوبی تشخیص داده و گزارشات آماری جالبی را به شما ارائه دهد.
5) می‌تواند دقیقا مشخص کند، کوئری را که مشاهده می‌کنید از طریق کدام متد در کدام کلاس صادر شده است و دقیقا از چه سطری.
6) امکان گروه بندی خودکار کوئری‌های صادر شده را بر اساس DbContext مورد استفاده به همراه دارد.
و ...

استفاده از این برنامه حین کار با EF «الزامی» است! (البته نسخه‌های NH و سایر ORMهای دیگر آن نیز موجود است و این مباحث در مورد تمام ORMهای پیشرفته صادق است)
مدام باید بررسی کرد که صفحه جاری چه تعداد کوئری را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده و به چه نحوی. همچنین آیا می‌توان با اعمال اصلاحاتی، این وضع را بهبود بخشید. بنابراین عدم استفاده از این برنامه حین کار با ORMs، همانند راه رفتن در خواب است! ممکن است تصور کنید برنامه دارد به خوبی کار می‌کند اما ... در پشت صحنه فقط صفحه جاری برنامه، 100 کوئری را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده، در حالیکه شما تنها نیاز به یک کوئری داشته‌اید.


کلاس‌های مدل مثال جاری

کلاس‌های مدل مثال جاری از یک دپارتمان که دارای تعدادی کارمند می‌باشد، تشکیل شده است. ضمنا هر کارمند تنها در یک دپارتمان می‌تواند مشغول به کار باشد و رابطه many-to-many نیست :

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample06.Models
{
public class Department
{
public int DepartmentId { get; set; }
public string Name { get; set; }

//Creates Employee navigation property for Lazy Loading (1:many)
public virtual ICollection<Employee> Employees { get; set; }
}
}

namespace EF_Sample06.Models
{
public class Employee
{
public int EmployeeId { get; set; }
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }

//Creates Department navigation property for Lazy Loading
public virtual Department Department { get; set; }
}
}

نگاشت دستی این کلاس‌ها هم ضرورتی ندارد، زیرا قراردادهای توکار EF Code first را رعایت کرده و EF در اینجا به سادگی می‌تواند primary key و روابط one-to-many را بر اساس navigation properties تعریف شده، تشخیص دهد.

در اینجا کلاس Context برنامه به شرح زیر است:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample06.Models;

namespace EF_Sample06.DataLayer
{
public class Sample06Context : DbContext
{
public DbSet<Department> Departments { set; get; }
public DbSet<Employee> Employees { set; get; }
}
}


و تنظیمات ابتدایی نحوه به روز رسانی و آغاز بانک اطلاعاتی نیز مطابق کدهای زیر می‌باشد:

using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity.Migrations;
using EF_Sample06.Models;

namespace EF_Sample06.DataLayer
{
public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<Sample06Context>
{
public Configuration()
{
AutomaticMigrationsEnabled = true;
AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}

protected override void Seed(Sample06Context context)
{
var employee1 = new Employee { FirstName = "f name1", LastName = "l name1" };
var employee2 = new Employee { FirstName = "f name2", LastName = "l name2" };
var employee3 = new Employee { FirstName = "f name3", LastName = "l name3" };
var employee4 = new Employee { FirstName = "f name4", LastName = "l name4" };

var dept1 = new Department { Name = "dept 1", Employees = new List<Employee> { employee1, employee2 } };
var dept2 = new Department { Name = "dept 2", Employees = new List<Employee> { employee3 } };
var dept3 = new Department { Name = "dept 3", Employees = new List<Employee> { employee4 } };

context.Departments.Add(dept1);
context.Departments.Add(dept2);
context.Departments.Add(dept3);
base.Seed(context);
}
}
}

نکته: تهیه خروجی XML از نگاشت‌های خودکار تهیه شده

اگر علاقمند باشید که پشت صحنه نگاشت‌های خودکار EF Code first را در یک فایل XML جهت بررسی بیشتر ذخیره کنید، می‌توان از متد کمکی زیر استفاده کرد:

void ExportMappings(DbContext context, string edmxFile)
{
var settings = new XmlWriterSettings { Indent = true };
using (XmlWriter writer = XmlWriter.Create(edmxFile, settings))
{
System.Data.Entity.Infrastructure.EdmxWriter.WriteEdmx(context, writer);
}
}

بهتر است پسوند فایل XML تولیدی را edmx قید کنید تا بتوان آن‌را با دوبار کلیک بر روی فایل، در ویژوال استودیو نیز مشاهده کرد:

using (var db = new Sample06Context())
{
ExportMappings(db, "mappings.edmx");
}



الف) بررسی Deferred execution یا بارگذاری به تاخیر افتاده

برای توضیح مفهوم Deferred loading/execution بهترین مثالی را که می‌توان ارائه داد، صفحات جستجوی ترکیبی در برنامه‌ها است. برای مثال یک صفحه جستجو را طراحی کرده‌اید که حاوی دو تکست باکس دریافت FirstName و LastName کاربر است. کنار هر کدام از این تکست باکس‌ها نیز یک چک‌باکس قرار دارد. به عبارتی کاربر می‌تواند جستجویی ترکیبی را در اینجا انجام دهد. نحوه پیاده سازی صحیح این نوع مثال‌ها در EF Code first به چه نحوی است؟

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Linq;
using EF_Sample06.DataLayer;
using EF_Sample06.Models;

namespace EF_Sample06
{
class Program
{
static IList<Employee> FindEmployees(string fName, string lName, bool byName, bool byLName)
{
using (var db = new Sample06Context())
{
IQueryable<Employee> query = db.Employees.AsQueryable();

if (byLName)
{
query = query.Where(x => x.LastName == lName);
}

if (byName)
{
query = query.Where(x => x.FirstName == fName);
}

return query.ToList();
}
}

static void Main(string[] args)
{
// note: remove this line if you received : create database is not supported by this provider.
HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize();

Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample06Context, Configuration>());

var list = FindEmployees("f name1", "l name1", true, true);
foreach (var item in list)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}
}

نحوه صحیح این نوع پیاده سازی ترکیبی را در متد FindEmployees مشاهده می‌کنید. نکته مهم آن، استفاده از نوع IQueryable و متد AsQueryable است و امکان ترکیب کوئری‌ها با هم.
به نظر شما با فراخوانی متد FindEmployees به نحو زیر که هر دو شرط آن توسط کاربر انتخاب شده است، چه تعداد کوئری به بانک اطلاعاتی ارسال می‌شود؟

var list = FindEmployees("f name1", "l name1", true, true);

شاید پاسخ دهید که سه بار : یکبار در متد db.Employees.AsQueryable و دوبار هم در حین ورود به بدنه شرط‌های یاد شده و اینجا است که کسانی که قبلا با رویه‌های ذخیره شده کار کرده باشند، شروع به فریاد و فغان می‌کنند که ما قبلا این مسایل رو با یک SP در یک رفت و برگشت مدیریت می‌کردیم!
پاسخ صحیح: «فقط یکبار»! آن‌هم تنها در زمان فراخوانی متد ToList و نه قبل از آن.
برای اثبات این مدعا نیاز است به خروجی SQL لاگ شده توسط EF Profiler مراجعه کرد:

SELECT [Extent1].[EmployeeId]              AS [EmployeeId],
[Extent1].[FirstName] AS [FirstName],
[Extent1].[LastName] AS [LastName],
[Extent1].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId]
FROM [dbo].[Employees] AS [Extent1]
WHERE ([Extent1].[LastName] = 'l name1' /* @p__linq__0 */)
AND ([Extent1].[FirstName] = 'f name1' /* @p__linq__1 */)


IQueryable قلب LINQ است و تنها بیانگر یک عبارت (expression) از رکوردهایی می‌باشد که مد نظر شما است و نه بیشتر. برای مثال زمانیکه یک IQueryable را همانند مثال فوق فیلتر می‌کنید، هنوز چیزی از بانک اطلاعاتی یا منبع داده‌ای دریافت نشده است. هنوز هیچ اتفاقی رخ نداده است و هنوز رفت و برگشتی به منبع داده‌ای صورت نگرفته است. به آن باید به شکل یک expression builder نگاه کرد و نه لیستی از اشیاء فیلتر شده‌ی ما. به این مفهوم، deferred execution (اجرای به تاخیر افتاده) نیز گفته می‌شود.
کوئری LINQ شما تنها زمانی بر روی بانک اطلاعاتی اجرا می‌شود که کاری بر روی آن صورت گیرد مانند فراخوانی متد ToList، فراخوانی متد First یا FirstOrDefault و امثال آن. تا پیش از این فقط به شکل یک عبارت در برنامه وجود دارد و نه بیشتر.
اطلاعات بیشتر: «تفاوت بین IQueryable و IEnumerable در حین کار با ORMs»



ب) بررسی Lazy Loading یا واکشی در صورت نیاز

در مطلب جاری اگر به کلاس‌های مدل برنامه دقت کنید، تعدادی از خواص به صورت virtual تعریف شده‌اند. چرا؟
تعریف یک خاصیت به صورت virtual، پایه و اساس lazy loading است و به کمک آن، تا به اطلاعات شیءایی نیاز نباشد، وهله سازی نخواهد شد. به این ترتیب می‌توان به کارآیی بیشتری در حین کار با ORMs رسید. برای مثال در کلاس‌های فوق، اگر تنها نیاز به دریافت نام یک دپارتمان هست، نباید حین وهله سازی از شیء دپارتمان، شیء لیست کارمندان مرتبط با آن نیز وهله سازی شده و از بانک اطلاعاتی دریافت شوند. به این وهله سازی با تاخیر، lazy loading گفته می‌شود.
Lazy loading پیاده سازی ساده‌ای نداشته و مبتنی است بر بکارگیری AOP frameworks یا کتابخانه‌هایی که امکان تشکیل اشیاء Proxy پویا را در پشت صحنه فراهم می‌کنند. علت virtual تعریف کردن خواص رابط نیز به همین مساله بر می‌گردد، تا این نوع کتابخانه‌ها بتوانند در نحوه تعریف اینگونه خواص virtual در زمان اجرا، در پشت صحنه دخل و تصرف کنند. البته حین استفاده از EF یا انواع و اقسام ORMs دیگر با این نوع پیچیدگی‌ها روبرو نخواهیم شد و تشکیل اشیاء Proxy در پشت صحنه انجام می‌شوند.

یک مثال: قصد داریم اولین دپارتمان ثبت شده در حین آغاز برنامه را یافته و سپس لیست کارمندان آن‌را نمایش دهیم:

using (var db = new Sample06Context())
{
var dept1 = db.Departments.Find(1);
if (dept1 != null)
{
Console.WriteLine(dept1.Name);
foreach (var item in dept1.Employees)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}



رفتار یک ORM جهت تعیین اینکه آیا نیاز است برای دریافت اطلاعات بین جداول Join صورت گیرد یا خیر، واکشی حریصانه و غیرحریصانه را مشخص می‌سازد.
در حالت واکشی حریصانه به ORM خواهیم گفت که لطفا جهت دریافت اطلاعات فیلدهای جداول مختلف، از همان ابتدای کار در پشت صحنه، Join های لازم را تدارک ببین. در حالت واکشی غیرحریصانه به ORM خواهیم گفت به هیچ عنوان حق نداری Join ایی را تشکیل دهی. هر زمانی که نیاز به اطلاعات فیلدی از جدولی دیگر بود باید به صورت مستقیم به آن مراجعه کرده و آن مقدار را دریافت کنی.
به صورت خلاصه برنامه نویس در حین کار با ORM های پیشرفته نیازی نیست Join بنویسد. تنها باید ORM را طوری تنظیم کند که آیا اینکار را حتما خودش در پشت صحنه انجام دهد (واکشی حریصانه)، یا اینکه خیر، به هیچ عنوان SQL های تولیدی در پشت صحنه نباید حاوی Join باشند (lazy loading).

در مثال فوق به صورت خودکار دو کوئری به بانک اطلاعاتی ارسال می‌گردد:

SELECT [Limit1].[DepartmentId] AS [DepartmentId],
[Limit1].[Name] AS [Name]
FROM (SELECT TOP (2) [Extent1].[DepartmentId] AS [DepartmentId],
[Extent1].[Name] AS [Name]
FROM [dbo].[Departments] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[DepartmentId] = 1 /* @p0 */) AS [Limit1]


SELECT [Extent1].[EmployeeId] AS [EmployeeId],
[Extent1].[FirstName] AS [FirstName],
[Extent1].[LastName] AS [LastName],
[Extent1].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId]
FROM [dbo].[Employees] AS [Extent1]
WHERE ([Extent1].[Department_DepartmentId] IS NOT NULL)
AND ([Extent1].[Department_DepartmentId] = 1 /* @EntityKeyValue1 */)

یکبار زمانیکه قرار است اطلاعات دپارتمان‌ یک (db.Departments.Find) دریافت شود. تا این لحظه خبری از جدول Employees نیست. چون lazy loading فعال است و فقط اطلاعاتی را که نیاز داشته‌ایم فراهم کرده است.
زمانیکه برنامه به حلقه می‌رسد، نیاز است اطلاعات dept1.Employees را دریافت کند. در اینجا است که کوئری دوم، به بانک اطلاعاتی صادر خواهد شد (بارگذاری در صورت نیاز).


ج) بررسی Eager Loading یا واکشی حریصانه

حالت lazy loading بسیار جذاب به نظر می‌رسد؛ برای مثال می‌توان خواص حجیم یک جدول را به جدول مرتبط دیگری منتقل کرد. مثلا فیلد‌های متنی طولانی یا اطلاعات باینری فایل‌های ذخیره شده، تصاویر و امثال آن. به این ترتیب تا زمانیکه نیازی به اینگونه اطلاعات نباشد، lazy loading از بارگذاری آن‌ها جلوگیری کرده و سبب افزایش کارآیی برنامه می‌شود.
اما ... همین lazy loading در صورت استفاده نا آگاهانه می‌تواند سرور بانک اطلاعاتی را در یک برنامه چندکاربره از پا درآورد! نیازی هم نیست تا شخصی به سایت شما حمله کند. مهاجم اصلی همان برنامه نویس کم اطلاع است!
اینبار مثال زیر را درنظر بگیرید که بجای دریافت اطلاعات یک شخص، مثلا قصد داریم، اطلاعات کلیه دپارتمان‌ها را توسط یک Grid نمایش دهیم (فرقی نمی‌کند برنامه وب یا ویندوز باشد؛ اصول یکی است):

using (var db = new Sample06Context())
{
foreach (var dept in db.Departments)
{
Console.WriteLine(dept.Name);
foreach (var item in dept.Employees)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}
یک نکته: اگر سعی کنیم کد فوق را اجرا کنیم به خطای زیر برخواهیم خورد:

There is already an open DataReader associated with this Command which must be closed first

برای رفع این مشکل نیاز است گزینه MultipleActiveResultSets=True را به کانکشن استرینگ اضافه کرد:

<connectionStrings>
<clear/>
<add
name="Sample06Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true;MultipleActiveResultSets=True;"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>

سؤال: به نظر شما در دو حلقه تو در توی فوق چندبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی صورت می‌گیرد؟ با توجه به اینکه در متد Seed ذکر شده در ابتدای مطلب، تعداد رکوردها مشخص است.
پاسخ: 7 بار!


و اینجا است که عنوان شد استفاده از EF Profiler در حین توسعه برنامه‌های مبتنی بر ORM «الزامی» است! اگر از این نکته اطلاعی نداشتید، بهتر است یکبار تمام صفحات گزارش‌گیری برنامه‌های خود را که حاوی یک Grid هستند، توسط EF Profiler بررسی کنید. اگر در این برنامه پیغام خطای n+1 select را دریافت کردید، یعنی در حال استفاده ناصحیح از امکانات lazy loading می‌باشید.

آیا می‌توان این وضعیت را بهبود بخشید؟ زمانیکه کار ما گزارشگیری از اطلاعات با تعداد رکوردهای بالا است، استفاده ناصحیح از ویژگی Lazy loading می‌تواند به شدت کارآیی بانک اطلاعاتی را پایین بیاورد. برای حل این مساله در زمان‌های قدیم (!) بین جداول join می‌نوشتند؛ الان چطور؟
در EF متدی به نام Include جهت Eager loading اطلاعات موجودیت‌های مرتبط به هم درنظر گرفته شده است که در پشت صحنه همینکار را انجام می‌دهد:

using (var db = new Sample06Context())
{
foreach (var dept in db.Departments.Include(x => x.Employees))
{
Console.WriteLine(dept.Name);
foreach (var item in dept.Employees)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید اینبار به کمک متد Include، نسبت به واکشی حریصانه Employees اقدام کرده‌ایم. اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، فقط یک رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی انجام خواهد شد و کار Join نویسی به صورت خودکار توسط EF مدیریت می‌گردد:

SELECT [Project1].[DepartmentId]            AS [DepartmentId],
[Project1].[Name] AS [Name],
[Project1].[C1] AS [C1],
[Project1].[EmployeeId] AS [EmployeeId],
[Project1].[FirstName] AS [FirstName],
[Project1].[LastName] AS [LastName],
[Project1].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId]
FROM (SELECT [Extent1].[DepartmentId] AS [DepartmentId],
[Extent1].[Name] AS [Name],
[Extent2].[EmployeeId] AS [EmployeeId],
[Extent2].[FirstName] AS [FirstName],
[Extent2].[LastName] AS [LastName],
[Extent2].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId],
CASE
WHEN ([Extent2].[EmployeeId] IS NULL) THEN CAST(NULL AS int)
ELSE 1
END AS [C1]
FROM [dbo].[Departments] AS [Extent1]
LEFT OUTER JOIN [dbo].[Employees] AS [Extent2]
ON [Extent1].[DepartmentId] = [Extent2].[Department_DepartmentId]) AS [Project1]
ORDER BY [Project1].[DepartmentId] ASC,
[Project1].[C1] ASC


متد Include در نگارش‌های اخیر EF پیشرفت کرده است و همانند مثال فوق، امکان کار با lambda expressions را جهت تعریف خواص مورد نظر به صورت strongly typed ارائه می‌دهد. در نگارش‌های قبلی این متد، تنها امکان استفاده از رشته‌ها برای معرفی خواص وجود داشت.
همچنین توسط متد Include امکان eager loading چندین سطح با هم نیز وجود دارد؛ مثلا x.Employees.Kids و همانند آن.


چند نکته در مورد نحوه خاموش کردن Lazy loading

امکان خاموش کردن Lazy loading در تمام کلاس‌های برنامه با تنظیم خاصیت Configuration.LazyLoadingEnabled کلاس Context برنامه به نحو زیر میسر است:

public class Sample06Context : DbContext
{
public Sample06Context()
{
this.Configuration.LazyLoadingEnabled = false;
}

یا اگر تنها در مورد یک کلاس نیاز است این خاموش سازی صورت گیرد، کلمه کلیدی virtual را حذف کنید. برای مثال با نوشتن public ICollection<Employee> Employees بجای public virtual ICollection<Employee> Employees در اولین بار وهله سازی کلاس دپارتمان، لیست کارمندان آن به نال تنظیم می‌شود. البته در این حالت null object pattern را نیز فراموش نکنید (وهله سازی پیش فرض Employees در سازنده کلاس):

public class Department
{
public int DepartmentId { get; set; }
public string Name { get; set; }

public ICollection<Employee> Employees { get; set; }
public Department()
{
Employees = new HashSet<Employee>();
}
}

به این ترتیب به خطای null reference object بر نخواهیم خورد. همچنین وهله سازی، با مقدار دهی لیست دریافتی از بانک اطلاعاتی متفاوت است. در اینجا نیز باید از متد Include استفاده کرد.

بنابراین در صورت خاموش کردن lazy loading، حتما نیاز است از متد Include استفاده شود. اگرlazy loading فعال است، جهت تبدیل آن به eager loading از متد Include استفاده کنید (اما اجباری نیست).
نظرات مطالب
تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core - بخش 4 - طول حیات سرویس ها یا Service Lifetime
آقای نصیری یک متن در این مورد دارند که لینکش رو ارسال کردند .
در مورد میان افزار‌ها ، قسمت 7 مقاله هست که به خاطر مشغله‌ی کاری هنوز اون رو ننوشتم ... اگر وقت بود در مورد واکشی سرویس‌ها و مکانیزم‌های واکشی سرویس‌ها هم در ادامه توضیح خواهم داد .

میان افزار / Middle ware‌ها :
این کلاس‌ها فقط و فقط در هنگام تعریف در متد Configure ساخته می‌شوند و  شی ایجاد شده از هر سرویسی که درون سازنده‌ی آن‌ها ثبت بشه ، تا پایان طول حیات برنامه ، در حافظه نگه داشته می‌شود و اصطلاحا Capture می‌شود .
مثلا اگر میان افزاری برای لاگ کردن آخرین فعالیت کاربر بنویسیم و UserRepository را در سازنده تعریف کنیم ، یک نمونه از این Repository تا در طول حیات برنامه در حافظه نگه داشته می‌شود که معمولا باعث  اشغال حافظه ، باز نگه داشتن Connection به پایگاه داده و ایجاد خطا می‌شود . برای جلوگیری از این مشکل ، در میان افزارها ، ما سرویس‌های Transient و Scoped را در خود متد‌های InvokeAsync و یا Invoke ثبت می‌کنیم تا با هر درخواست جدید یک نمونه‌ی جدید از آن‌ها ساخته شود و با پایان درخواست نمونه‌ی ساخته شده به درستی از بین برود .

در مورد Validation :
به صورت معمول ، Validation در هر صفحه به ازای هر درخواست ، از ابتدا انجام می‌شود و بنابراین روش منطقی ثبت و واکشی سرویس‌های Validation به صورت Scoped هست تا خطر به اشتراک گذاشتن وضعیت شی وجود نداشته باشد . توصیه‌ی من ثبت این سرویس به صورت Scoped و یا حتی برای امنیت بیشتر ، ثبت آن به صورت Transient هست تا مطمئن شوید که با هر بار فراخوانی این سرویس در طول یک درخواست ، یک نمونه‌ی جدید ساخته و استفاده می‌شود .

"سرویس‌های Scoped  در محدوده‌ی درخواست، مانند  Singleton عمل می‌کنند و شیء ساخته شده و وضعیت آن در  بین تمامی سرویس‌هایی  که به آن نیاز دارند، مشترک است. بنابراین باید به این نکته در هنگام تعریف سرویس به صورت  Scoped ، توجه داشته باشید."  »
یک مثال می‌زنیم فرض کنید IUserRepository را به عنوان یک سرویس Scoped ثبت کرده ایم ، و دو سرویس IUserAccountManager و IUserFinancialManager به این سرویس وابسته هستند و این سرویس درون سازنده‌ی دو سرویس Manager ثبت شده هست . حالا این دو سرویس خودشان درون UserController ثبت شده اند .

public class UserAccountManager  : IUserAccountManager 
{
     private I,serRepository _userRepository ; 
     // تزریق درون سازنده
}

public class UserFinancialManager  : IUserFinancialManager  
{
     private IUserRepository _userRepository ; 
     // تزریق درون سازنده
}


public class UserController 
{
     IUserFinancialManager  _userFinancialManager ;
     IUserAccountManager  _userAccountManager;

     // تزریق درون سازنده
}

در این حالت ، DI Container به ازای هر درخواست به این کنترلر ، یک نمونه از userRepository می‌سازد و این نمونه را در اختیار UserAccountManager و UserFinancialManager می‌گذارد و در طول درخواست ، هر تغییر وضعیتی درون userRepository بین دو سرویس Manager ، مشترک هست ... این معنای « "سرویس‌های Scoped  در محدوده‌ی درخواست، مانند  Singleton عمل می‌کنند و شیء ساخته شده و وضعیت آن در  بین تمامی سرویس‌هایی  که به آن نیاز دارند، مشترک است.  » می‌باشد ... به عبارت ساده‌تر ،در این مثال هر دو سرویس Manager به یک نمونه از DbContext درون UserRepository دسترسی دارند .

حالا فرض کنید در اینجا IUserRepository را به صورت Transient ثبت کرده باشیم ، در این حالت به ازای هر درخواست به کنترلر مورد بحث ، DI Container برای هر سرویس Manager ، یک نمونه‌ی اختصاصی از IUserRepository می‌سازد و در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد و هر سرویس یک نمونه‌ی منحصر به فرد از IUserRepository دارد . به عبارت ساده‌تر ، در این مثال هر سرویس Manager به یک نمونه‌ی اختصاصی از DbContet دسترسی دارد .

برای تست این موضوع می‌توانید از تکه کد زیر استفاده کنید :

using System;

namespace AspNetCoreDependencyInjection.Services
{
    public interface IUserRepository
    {
        public string GID { get; }
    }

    public class UserRepository : IUserRepository
    {
        public string GID { get; private set; }

        public UserRepository()
        {
            GID = Guid.NewGuid().GetHashCode().ToString("x");
        }
    }

    //---------------------------------------------

    public interface IUserAccountManager
    {
        public string DisplayGuid();
    }

    public class UserAccountManager : IUserAccountManager
    {
        private IUserRepository _userRepository;

        public UserAccountManager(IUserRepository userRepository)
        {
            _userRepository = userRepository;
        }

        public string DisplayGuid()
        {
            return "UserFinancialManager Guid : " + _userRepository.GID;
        }
    }

    //-------------------------------------------------

    public interface IUserFinancialManager
    {
        public string DisplayGuid();
    }

    public class UserFinancialManager : IUserFinancialManager
    {
        private IUserRepository _userRepository;

        public UserFinancialManager(IUserRepository userRepository)
        {
            _userRepository = userRepository;
        }

        public string DisplayGuid()
        {
            return "UserFinancialManager Guid : " + _userRepository.GID;
        }
    }
}

حالا در کنترلر

public class UserController : Controller
    {
       
        private readonly IUserFinancialManager _userFinancialManager;

        private readonly IUserAccountManager _userAccountManager;

        public UserController(IUserFinancialManager userFinancialManager,
            IUserAccountManager userAccountManager)
        {
            _userFinancialManager = userFinancialManager;
            _userAccountManager = userAccountManager;
        }

        public IActionResult Index()
        {
            ViewBag.FinancialManager = _userFinancialManager.DisplayGuid();
            ViewBag.AccountManager = _userAccountManager.DisplayGuid();
            return View();
        }
    }

و نمای ایندکس

@{
ViewData["Title"] = "User";
}

<div class="text-center">
<div class="row">
<div class="col-12">
<p class="alert alert-info text-left">
<b>User Finanacial Manager / UserRepository Guid  : </b><span>@ViewBag.FinancialManager </span> <br />
<b>User Account Manager / UserRepository Guid  : </b><span>@ViewBag.AccountManager</span> <br />
</p>
</div>
</div>
</div>

برای تست یکبار سرویس IUserRepository را به صورت Scoped و بار دیگر به صورت Transient ثبت کنید و با اجرا برنامه Guid‌های ایجاد شده را چک کنید .

 services.AddTransient<IUserRepository, UserRepository>();
 services.AddScoped<IUserAccountManager, UserAccountManager>();
services.AddScoped<IUserFinancialManager, UserFinancialManager>();


// اجرای دوم 
// services.AddScoped<IUserRepository, UserRepository>();
 //services.AddScoped<IUserAccountManager, UserAccountManager>();
//services.AddScoped<IUserFinancialManager, UserFinancialManager>();





مطالب
یافتن نام رشته‌ای کامل یک کلاس در دات نت

دو تنظیم زیر را در نظر بگیرید:
<add key="nhibernate-logger" value="NHibernate.Helper.Logging.LoggerFactory, NHibernate.Helper" />
و یا
<add name="StaticContentCacheModule" type="StaticContentCacheModule.StaticCache, StaticContentCacheModule"/>
این نوع موارد را در فایل‌های app.config و یا web.config زیاد می‌توان یافت.
الان فرض کنید کلاس StaticCache مربوط به StaticContentCacheModule فرضی فوق را به صورت دستی به برنامه‌ی خود اضافه کرده‌اید. همچنین سطر فوق را نیز بدون هیچ تغییری در قسمت http modules مربوط به web.config برنامه معرفی نموده‌اید. برنامه را اجرا می‌کنید، اما ماژول ذکر شده کار نمی‌کند! چرا؟
چون نام رشته‌ای متناظر با کلاس StaticCache ایی که اکنون به پروژه‌ی خود اضافه کرده‌اید، با توجه به فضاهای نام پروژه‌ی جدید، کاملا دگرگون شده است. بنابراین، سؤال مهم اینجا است که این نام را بر اساس تنظیمات پروژه‌ی جاری چگونه می‌توان یافت؟
خوشبختانه دات نت فریم ورک، ابزاری توکار را برای تولید این نام رشته‌ای، به همراه دارد:
class Test
{
static void Main()
{
string name = typeof(System.Data.DataView).AssemblyQualifiedName;
Console.WriteLine(name);
}
}
خاصیت AssemblyQualifiedName ذکر شده در مثال فوق، دقیق‌ترین نامی است که می‌توانید در پروژه‌ی خود استفاده نمائید.
خروجی این مثال جهت نمایش نام رشته‌ای معادل کلاس System.Data.DataView به صورت زیر است:
System.Data.DataView, System.Data, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089

سؤال: از کجا متوجه شوم که رشته‌ی فوق واقعا کار می‌کند؟
مقدار متغیر name مثال فوق باید پس از بکارگیری در متد Type.GetType ، حاصلی غیر null را بازگشت دهد.
var name = typeof(System.Data.DataView).AssemblyQualifiedName;
var type = Type.GetType(name);
اگر حاصل نال بود، یعنی همان مشکلی که در ابتدای مطلب ذکر شد: ماژول مشخص شده در web.config برنامه توسط رشته‌ی مورد نظر کار نخواهد کرد.

نکته: اگر قصد معرفی اسمبلی دیگری را به برنامه دارید و این اسمبلی امضای دیجیتال دارد (strong name signature)، باید تمام اطلاعات حاصل را ذکر کنید (مانند مثال فوق که شامل Version ، Public key token و غیره است). در غیر اینصورت (عدم وجود امضای دیجیتال) ذکر دو قسمت اول خروجی خاصیت AssemblyQualifiedName کافی خواهند بود.

مطالب
Blazor 5x - قسمت چهارم - مبانی Blazor - بخش 1 - Data Binding
عنوان می‌شود که HTML over Web socket آینده‌ی توسعه‌ی برنامه‌های وب است و این آینده هم اکنون توسط Blazor Server در دسترس است. در این مدل توسعه، ابتدا یک اتصال SignalR برقرار شده و سپس تمام تعاملات بین سرور و کلاینت، از طریق همین اتصال که عموما web socket است، مدیریت می‌شود. به همین جهت در ادامه قصد داریم یک پروژه‌ی Blazor Server را تکمیل کنیم. پس از آن یک پروژه‌ی Blazor WASM را نیز بررسی خواهیم کرد. بنابراین هر دو مدل توسعه‌ی برنامه‌های Blazor را پوشش خواهیم داد. برای این منظور در ابتدا مبانی Blazor را بررسی می‌کنیم که در هر دو مدل یکی است.


تعریف مدل برنامه

در همان پروژه‌ی خالی Blazor Server که در قسمت دوم با دستور dotnet new blazorserver ایجاد کردیم، پوشه‌ی Models را افزوده و کلاس BlazorRoom را در آن تعریف می‌کنیم:
namespace BlazorServerSample.Models
{
    public class BlazorRoom
    {
        public int Id { set; get; }

        public string Name { set; get; }

        public decimal Price { set; get; }

        public bool IsActive { set; get; }
    }
}
سپس برای اینکه مدام نیاز به تعریف فضای نام آن در فایل‌های مختلف razor. برنامه نباشد، به فایل Imports.razor_ مراجعه کرده و سطر زیر را به انتهای آن اضافه می‌کنیم:
@using BlazorServerSample.Models
برنامه را نیز توسط دستور dotnet watch run اجرا می‌کنیم.


Data binding یک طرفه

در ادامه به فایل Pages\Index.razor مراجعه کرده و منهای سطر اول مسیریابی آن، مابقی محتوای آن‌را حذف می‌کنیم. در اینجا می‌خواهیم مقادیر نمونه‌ای از شیء BlazorRoom را نمایش دهیم. به همین جهت این شیء را در قسمت code@ فایل razor جاری (همانند نکات قسمت قبل)، ایجاد می‌کنیم:
@page "/"

<h2 class="bg-light border p-2">
    First Room
</h2>
Room: @Room.Name
<br/>
Price: @Room.Price

@code
{
    BlazorRoom Room = new BlazorRoom
    {
        Id = 1,
        Name = "Room 1",
        IsActive = true,
        Price = 499
    };
}
در اینجا در ابتدا شیء Room را در قسمت قطعه کد فایل razor جاری ایجاد کرده و سپس اطلاعات آن‌را با استفاده از زبان Razor نمایش داده‌ایم.


 به این روش نمایش اطلاعات، one-way data-binding نیز گفته می‌شود. اما چطور می‌توان یک طرفه بودن آن‌را متوجه شد؟ برای این منظور یک text-box را نیز در ذیل تعاریف فوق، به صورت زیر اضافه می‌کنیم که مقدارش را از Room.Price دریافت می‌کند:
<input type="number" value="@Room.Price" />
اکنون اگر این مقدار را تغییر دهیم، عدد جدید قیمت اتاق، به خاصیت Room.Price منعکس نمی‌شود و تغییری نمی‌کند:



Data binding دو طرفه

اکنون می‌خواهیم اگر مقدار ورودی Room.Price توسط text-box فوق تغییر کرد، نتیجه‌ی نهایی، به خاصیت متناظر با آن نیز اعمال شود و تغییر کند. برای این منظور فقط کافی است ویژگی value را به bind-value@ تغییر دهیم:
<input type="number" @bind-value="@Room.Price" />
ویژگی bind-value@ سبب برقراری data-binding دو طرفه می‌شود. یعنی در ابتدا مقدار اولیه‌ی خاصیت Room.Price را نمایش می‌دهد. در ادامه‌ی اگر کاربر، مقدار این text-box را تغییر داد، نتیجه‌ی نهایی را به خاصیت Room.Price نیز اعمال می‌کند و همچنین این تغییر، سبب به روز رسانی UI نیز می‌شود؛ یعنی در جائیکه پیشتر مقدار اولیه‌ی Room.Price را نمایش داده بودیم، اکنون مقدار جدید آن نمایش داده خواهد شد:


البته اگر برنامه را اجرا کنیم، با تغییر مقدار text-box، بلافاصله تغییری را مشاهده نخواهیم کرد. برای اعمال تغییرات نیاز خواهد بود تا در جائی خارج از text-box کلیک و focus را به المانی دیگر منتقل کنیم. اگر می‌خواهیم همراه با تایپ اطلاعات درون text-box، رابط کاربری نیز به روز شود، می‌توان bind-value را به یک رخداد خاص، مانند oninput متصل کرد. حالت پیش‌فرض آن onchange است:
<input type="number" @bind-value="@Room.Price" @bind-value:event="oninput" />
اکنون اگر برنامه را اجرا کرده و درون text-box اطلاعاتی را وارد کنیم، بلافاصله UI نیز به روز رسانی خواهد شد.
لیست کامل رخ‌دادها را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید. برای مثال برای یک المان input، دو رخداد onchange و oninput قابل تعریف هستند.

یک نکته: در حین کار با bind-value@، نیازی نیست مقدار آن با @ شروع شود. یعنی ذکر "bind-value="Room.Price@ نیز کافی است.


تمرین 1 - خاصیت IsActive یک اتاق را به یک checkbox متصل کرده و همچنین وضعیت جاری آن‌را نیز در یک برچسب نمایش دهید.

در اینجا می‌خواهیم مقدار خاصیت Room.IsActive را توسط یک اتصال دو طرفه، به یک checkbox متصل کنیم:
<input type="checkbox" @bind-value="Room.IsActive"  />
<br/>
This room is @(Room.IsActive? "Active" : "Inactive").
با استفاده از bind-value@، وضعیت جاری خاصیت Room.IsActive را به یک checkbox متصل کرده‌ایم. همچنین در ادامه توسط یک عبارت شرطی، این وضعیت را نمایش داده‌ایم.


بار اولی که برنامه نمایش داده می‌شود، هر چند مقدار IsActive بر اساس مقدار دهی آن در شیء Room، مساوی true است، اما chekbox، علامت نخورده باقی می‌ماند. برای رفع این مشکل نیاز است ویژگی checked این المان را نیز به صورت زیر مقدار دهی کرد:
<input type="checkbox" @bind-value="Room.IsActive"
   checked="@(Room.IsActive? "cheked" : null)" />
در این حالت اگر اتاقی فعال باشد، مقدار ویژگی checked، به checked و در غیراینصورت به null تنظیم می‌شود. به این ترتیب مشکل عدم نمایش checkbox انتخاب شده در بار اول نمایش کامپوننت جاری، برطرف می‌شود.


اتصال خواص مدل‌ها به dropdown‌ها

اکنون می‌خواهیم مدل این مثال را کمی توسعه داده و خواص تو در تویی را به آن اضافه کنیم:
using System.Collections.Generic;

namespace BlazorServerSample.Models
{
    public class BlazorRoom
    {
        // ...

        public List<BlazorRoomProp> RoomProps { set; get; }
    }

    public class BlazorRoomProp
    {
        public int Id { set; get; }

        public string Name { set; get; }

        public string Value { set; get; }
    }
}
برای مثال یک اتاق می‌تواند ویژگی‌هایی مانند مساحت، تعداد نفرات مجاز و غیره را داشته باشد. هدف از ویژگی جدید RoomProps، تعیین لیست این نوع موارد است.
پس از این تعاریف، فیلد Room را به صورت زیر به روز رسانی می‌کنیم تا تعدادی از خواص اتاق را به همراه داشته باشد:
@code
{
    BlazorRoom Room = new BlazorRoom
    {
        Id = 1,
        Name = "Room 1",
        IsActive = true,
        Price = 499,
        RoomProps = new List<BlazorRoomProp>
        {
            new BlazorRoomProp
            {
                Id = 1, Name = "Sq Ft", Value = "100"
            },
            new BlazorRoomProp
            {
                Id = 2, Name = "Occupancy", Value = "3"
            }
        }
    };
}
در ادامه می‌خواهیم این خواص را در یک dropdown نمایش دهیم. همچنین با انتخاب یک خاصیت از دراپ‌داون، مقدار خاصیت انتخابی را در یک برچسب نیز به صورت پویا نمایش خواهیم داد:
<select @bind="SelectedRoomPropValue">
    @foreach (var prop in Room.RoomProps)
    {
        <option value="@prop.Value">@prop.Name</option>
    }
</select>
<span>The value of the selected room prop is: @SelectedRoomPropValue</span>

@code
{
    string SelectedRoomPropValue = "";
    // ...
همانطور که مشاهده می‌کنید، انجام یک چنین کاری با Blazor بسیار ساده‌است و نیازی به استفاده از جاوا اسکریپت و یا جی‌کوئری ندارد.
در اینجا یک فیلد را در قطعه کد برنامه تعریف کرده و به المان select متصل کرده‌ایم. هرگاه آیتمی در این دراپ داون انتخاب شود، این فیلد، مقدار آن آیتم انتخابی را خواهد داشت. در ادامه توسط یک حلقه‌ی foreach، تمام خواص یک اتاق را دریافت کرده و به صورت options‌های یک select استاندارد، نمایش می‌دهیم. در آخر نیز مقدار SelectedRoomPropValue را نمایش داده‌ایم که این مقدار به صورت پویا تغییر می‌کند:



تعریف لیستی از اتاق‌ها

عموما در یک برنامه‌ی واقعی، با یک تک اتاق کار نمی‌کنیم. به همین جهت در ادامه لیستی از اتاق‌ها را تعریف و مقدار دهی اولیه خواهیم کرد:
@code
{
    string SelectedRoomPropValue = "";

    List<BlazorRoom> Rooms = new List<BlazorRoom>();

    protected override void OnInitialized()
    {
        base.OnInitialized();

        Rooms.Add(new BlazorRoom
        {
            Id = 1,
            Name = "Room 1",
            IsActive = true,
            Price = 499,
            RoomProps = new List<BlazorRoomProp>
            {
                new BlazorRoomProp
                {
                    Id = 1, Name = "Sq Ft", Value = "100"
                },
                new BlazorRoomProp
                {
                    Id = 2, Name = "Occupancy", Value = "3"
                }
            }
        });

        Rooms.Add(new BlazorRoom
        {
            Id = 2,
            Name = "Room 2",
            IsActive = true,
            Price = 399,
            RoomProps = new List<BlazorRoomProp>
            {
                new BlazorRoomProp
                {
                    Id = 1, Name = "Sq Ft", Value = "250"
                },
                new BlazorRoomProp
                {
                    Id = 2, Name = "Occupancy", Value = "4"
                }
            }
        });
    }
}
در ابتدا فیلد Rooms تعریف شده که لیستی از BlazorRoomها است. در ادامه بجای مقدار دهی مستقیم آن در همان سطح قطعه کد، آن‌را در یک متد life-cycle کامپوننت جاری به نام OnInitialized که مخصوص این نوع مقدار دهی‌های اولیه است، مقدار دهی کرده‌ایم.


نمایش لیست قابل ویرایش اتاق‌ها

اکنون می‌خواهیم به عنوان تمرین 2، لیست جزئیات اتاق‌های تعریف شده را نمایش دهیم؛ با این شرط که نام و قیمت هر اتاق، قابل ویرایش باشد. همچنین خواص تعریف شده نیز به صورت ستون‌هایی مجزا، نمایش داده شوند. برای مثال اگر دو خاصیت در اینجا تعریف شده، 2 ستون اضافه‌تر نیز برای نمایش آن‌ها وجود داشته باشد. به علاوه از آنجائیکه می‌خواهیم اتصال دوطرفه را نیز آزمایش کنیم، نام و قیمت هر اتاق را نیز در پایین جدول، مجددا به صورت برچسب‌هایی نمایش خواهیم داد.


برای رسیدن به تصویر فوق می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
<div class="border p-2 mt-3">
    <h2 class="text-info">Rooms List</h2>
    <table class="table table-dark">
        @foreach(var room in Rooms)
        {
            <tr>
                <td>
                    <input type="text" @bind-value="room.Name" @bind-value:event="oninput"/>
                </td>
                <td>
                    <input type="text" @bind-value="room.Price" @bind-value:event="oninput"/>
                </td>
                @foreach (var roomProp in room.RoomProps)
                {
                    <td>
                        @roomProp.Name, @roomProp.Value
                    </td>
                }
            </tr>
        }
    </table>

    @foreach(var room in Rooms)
    {
        <p>@room.Name's price is @room.Price.</p>
    }
</div>
در اینجا یک حلقه‌ی تو در تو را مشاهده می‌کنید. حلقه‌ی بیرونی، ردیف‌های جدول را که شامل نام و قیمت هر اتاق است، به صورت input-boxهای متصل به خواص متناظر با آن‌ها نمایش می‌دهد. سپس برای اینکه بتوانیم خواص هر ردیف را نیز نمایش دهیم، حلقه‌ی دومی را بر روی room.RoomProps تشکیل داده‌ایم.
هدف از foreach پس از جدول، نمایش تغییرات انجام شده‌ی در input-boxها است. برای مثال اگر نام یک ردیف را تغییر دادیم، چون یک اتصال دو طرفه برقرار است، خاصیت متناظر با آن به روز رسانی شده و بلافاصله در برچسب‌های ذیل جدول، منعکس می‌شود.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-04.zip
نظرات مطالب
بررسی روش دسترسی به HttpContext در ASP.NET Core
با سلام،
اگر کلاس ما فقط دارای سازنده‌ای،constructor، باشد که هیچ پارامتری دریافت نکند، آن وقت چطور می‌توان از IHttpContextAccessor  استفاده کرد؟
به طور مثال:
public class BaseController : Controller
    {
        public CurrentUser CurrentUser;
        private readonly IHttpContextAccessor _httpContextAccessor;
        public BaseController() : base()
        {
            // در اینجا می‌خواهیم به مقدار HttpContext  دسترسی پیداکنیم
        }
   }

مطالب
غیرفعال کردن کش مرورگر در MVC
برای غیرفعال کردن کش یک صفحه در ASP.NET MVC و از کار انداختن دکمه back می‌توان از فیلترها جهت کپسوله کردن یک سری کدهای تکراری که باید در حین اجرای یک اکشن متد فراخوانی شوند استفاده کرد:
   public class NoBrowserCacheAttribute : ActionFilterAttribute
   {
        public override void OnResultExecuting(ResultExecutingContext filterContext)
        {
            filterContext.HttpContext.DisableBrowserCache();
            base.OnResultExecuting(filterContext);
        }
   }

    public static class CacheManager
    {
        public static void DisableBrowserCache(this HttpContextBase httpContext)
        {
            httpContext.Response.Cache.SetExpires(DateTime.UtcNow.AddDays(-1));
            httpContext.Response.Cache.SetValidUntilExpires(false);
            httpContext.Response.Cache.SetRevalidation(HttpCacheRevalidation.AllCaches);
            httpContext.Response.Cache.SetCacheability(HttpCacheability.NoCache);
            httpContext.Response.Cache.SetNoStore();
        }
    }
در اینجا یک فیلتر سفارشی را جهت تنظیم کش صفحه به حالتی که توسط مرورگر ذخیره نشود، طراحی کرده‌ایم.
از این پس، استفاده از آن در مواقع نیاز و تنها در صفحات و Viewهایی که باید اینگونه رفتار کنند، به نحو زیر خواهد بود:
    [HttpGet]
    [NoBrowserCache]
    public virtual ActionResult Index(string name)

نظرات مطالب
پشتیبانی توکار از انجام کارهای پس‌زمینه در ASP.NET Core 2x
ارتقاء به NET Core 3.0.: پشتیبانی از ایجاد سرویس‌های پس‌زمینه

یکی از تغییرات مهم قالب ایجاد پروژه‌های ASP.NET Core 3.0، تغییر فایل program.cs آن است که در آن از یک Generic Host بجای روش قبلی Web Host، استفاده شده‌است. علت آن فراهم آوردن امکان استفاده‌ی از قابلیت‌هایی مانند تزریق وابستگی‌ها، logging، تنظیمات برنامه و غیره، در برنامه‌های غیر وب نیز می‌باشد. یکی از این انواع برنامه‌ها، سرویس‌های پس‌زمینه‌ی غیر HTTP هستند. به این ترتیب می‌توان برنامه‌ای شبیه به یک برنامه‌ی وب ASP.NET Core را ایجاد کرد که تنها کارش اجرای سرویس‌های غیر وبی است؛ اما به تمام امکانات و زیر ساخت‌های ASP.NET Core دسترسی دارد.
برای ایجاد این نوع برنامه‌ها در NET Core 3x. می‌توانید دستور زیر را در پوشه‌ی خالی که ایجاد کرده‌اید، اجرا کنید:
dotnet new worker
ساختار برنامه‌ای که توسط این دستور تولید می‌شود به صورت زیر است که بسیار شبیه به ساختار یک برنامه‌ی ASP.NET Core است:
appsettings.Development.json
appsettings.json
MyWorkerServiceApp.csproj
Program.cs
Worker.cs

- فایل csproj آن دارای این محتوا است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Worker">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework>
    <UserSecretsId>dotnet-MyWorkerServiceApp-B76DB08E-FFBB-4AD1-89B5-93BF483D1BD0</UserSecretsId>
  </PropertyGroup>
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.Extensions.Hosting" Version="3.0.0-preview8.19405.4" />
  </ItemGroup>
</Project>
در آن ویژگی Sdk به Microsoft.NET.Sdk.Worker اشاره می‌کند و همچنین از بسته‌ی Microsoft.Extensions.Hosting استفاده شده‌است.

- محتوای فایل Program.cs آن بسیار آشنا است و دقیقا کپی همان فایلی است که در برنامه‌های ASP.NET Core 3x حضور دارد:
namespace MyWorkerServiceApp
{
    public class Program
    {
        public static void Main(string[] args)
        {
            CreateHostBuilder(args).Build().Run();
        }

        public static IHostBuilder CreateHostBuilder(string[] args) =>
            Host.CreateDefaultBuilder(args)
                .ConfigureServices((hostContext, services) =>
                {
                    services.AddHostedService<Worker>();
                });
    }
}
در اینجا یک Generic host را بجای Web host قالب‌های پیشین فایل Program.cs ملاحظه می‌کنید که هدف اصلی آن، عمومی کردن این قالب، برای استفاده‌ی از آن در برنامه‌های غیر وبی نیز می‌باشد.
در متد ConfigureServices، انواع اقسام سرویس‌ها را منجمله یک HostedService که در مطلب جاری به آن پرداخته شده، می‌توان افزود. سرویس Worker ای که در اینجا به آن ارجاعی وجود دارد، به صورت زیر تعریف شده‌است:
    public class Worker : BackgroundService
    {
        private readonly ILogger<Worker> _logger;

        public Worker(ILogger<Worker> logger)
        {
            _logger = logger;
        }

        protected override async Task ExecuteAsync(CancellationToken stoppingToken)
        {
            while (!stoppingToken.IsCancellationRequested)
            {
                _logger.LogInformation("Worker running at: {time}", DateTimeOffset.Now);
                await Task.Delay(1000, stoppingToken);
            }
        }
    }
با ساختار این کلاس نیز آشنا هستید و موضوع اصلی مطلب جاری است.


یک نکته‌ی تکمیلی: روش تبدیل کردن یک BackgroundService به یک Windows Service

اگر برنامه‌ی NET Core. شما در ویندوز اجرا می‌شود، می‌توانید این برنامه‌ی BackgroundService را به یک سرویس ویندوز NT نیز تبدیل کنید. برای اینکار ابتدا بسته‌ی نیوگت Microsoft.Extensions.Hosting.WindowsServices را به پروژه اضافه کنید. سپس جائیکه CreateHostBuilder صورت می‌گیرد، متد UseWindowsService را فراخوانی کنید:
public static IHostBuilder CreateHostBuilder(string[] args) => 
            Host.CreateDefaultBuilder(args) 
                .UseWindowsService() 
                .ConfigureServices((hostContext, services) => 
                { 
                   //services.AddHttpClient(); 
                   services.AddHostedService<Worker>(); 
                });
تا اینجا هنوز هم برنامه، شبیه به یک برنامه‌ی کنسول دات نت Core قابل اجرا و دیباگ است. اما اگر خواستید آن‌را به صورت یک سرویس ویندوز نیز نصب کنید، تنها کافی است از دستور زیر استفاده کنید:
 cs create WorkerServiceDemo binPath=C:\Path\To\WorkerServiceDemo.exe

البته برای لینوکس نیز می‌توان از UseSystemd استفاده کرد که نیاز به نصب بسته‌ی Microsoft.Extensions.Hosting.Systemd را دارد:
public static IHostBuilder CreateHostBuilder(string[] args) =>
    Host.CreateDefaultBuilder(args)
        .UseSystemd()
        .ConfigureServices((hostContext, services) =>
        {
            services.AddHostedService<Worker>();
        });