Minified.js جایگزین سبک وزن jQuery
بر روی ماشینهای ویندوزی و ویندوزهای سرور، استفادهی از IIS به عنوان پروکسی درخواستها و ارسال آنها به Kestrel، روش توصیه شدهاست؛ از این جهت که حداقل قابلیتهایی مانند «port 80/443 forwarding»، مدیریت طول عمر برنامه، مدیریت مجوزهای SLL آن و خیلی از موارد دیگر توسط Kestrel پشتیبانی نمیشود.
معماری پردازش نگارشهای پیشین ASP.NET در IIS
در نگارشهای پیشین ASP.NET، همه چیز داخل پروسهای به نام w3wp.exe و یا IIS Worker Process پردازش میشود که در اصل چیزی نیست بجز همان IIS Application Pool. این AppPoolها، برنامههای ASP.NET شما را هاست میکنند و همچنین سبب وهله سازی و اجرای آنها نیز خواهند شد.
در اینجا درایور http.sys ویندوز، درخواستهای رسیده را دریافت کرده و سپس آنها را به سمت سایتهایی نگاشت شدهی به AppPoolهای مشخص، هدایت میکند.
معماری پردازش برنامههای ASP.NET Core در IIS
روش اجرای برنامههای ASP.NET Core با نگارشهای پیشین آنها کاملا متفاوت هستند؛ از این جهت که داخل پروسهی w3wp.exe اجرا نمیشوند. این برنامهها در یک پروسهی مجزای کنسول خارج از پروسهی w3wp.exe اجرا میشوند و حاوی وب سرور توکاری به نام کسترل (Kestrel) هستند.
این وب سرور، وب سروری است تماما دات نتی و به شدت برای پردازش تعداد بالای درخواستها بهینه سازی شدهاست؛ تا جایی که کارآیی آن در این یک مورد چند 10 برابر IIS است. هرچند این وب سرور فوق العاده سریع است، اما «تنها» یک وب سرور خام است و به همراه سرویسهای مدیریت وب، مانند IIS نیست.
در تصویر فوق مفهوم «پروکسی» بودن IIS را در حین پردازش برنامههای ASP.NET Core بهتر میتوان درک کرد. ابتدا درخواستهای رسیده به IIS میرسند و سپس IIS آنها را به طرف Kestrel هدایت میکند.
برنامههای ASP.NET Core، برنامههای کنسول متکی به خودی هستند که توسط دستور خط فرمان dotnet اجرا میشوند. این اجرا توسط ماژولی ویژه به نام AspNetCoreModule در IIS انجام میشود.
همانطور که در تصویر نیز مشخص است، AspNetCoreModule یک ماژول بومی IIS است و هنوز برای اجرا نیاز به IIS Application Pool دارد؛ با این تفاوت که در تنظیم AppPoolهای برنامههای ASP.NET Core، باید NET CLR Version. را به No managed code تنظیم کرد.
اینکار از این جهت صورت میگیرد که IIS در اینجا تنها نقش یک پروکسی هدایت درخواستها را به پروسهی برنامهی حاوی وب سرور Kestrel، دارد و کار آن وهله سازی NET Runtime. نیست. کار AspNetCoreModule این است که با اولین درخواست رسیدهی به برنامهی شما، آنرا بارگذاری کند. سپس درخواستهای رسیده را دریافت و به سمت برنامهی ASP.NET Core شما هدایت میکند (به این عملیات reverse proxy هم میگویند).
اگر دقت کرده باشید، برنامههای ASP.NET Core، هنوز دارای فایل web.config ایی با محتوای ذیل هستند:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?> <configuration> <system.webServer> <handlers> <add name="aspNetCore" path="*" verb="*" modules="AspNetCoreModule" resourceType="Unspecified"/> </handlers> <aspNetCore processPath="%LAUNCHER_PATH%" arguments="%LAUNCHER_ARGS%" stdoutLogEnabled="false" stdoutLogFile=".\logs\stdout" forwardWindowsAuthToken="false"/> </system.webServer> </configuration>
یک نکته: در زمان publish برنامه، تنظیم و تبدیل مقادیر LAUNCHER_PATH و LAUNCHER_ARGS به معادلهای اصلی آنها صورت میگیرد (در ادامه مطلب بحث خواهد شد).
آیا واقعا هنوز نیازی به استفادهی از IIS وجود دارد؟
هرچند میتوان Kestrel را توسط یک IP و پورت مشخص، عمومی کرد و استفاده نمود، اما حداقل در ویندوز چنین توصیهای نمیشود و بهتر است از IIS به عنوان یک front end proxy استفاده کرد؛ به این دلایل:
- اگر میخواهید چندین برنامه را بر روی یک وب سرور که از طریق پورتهای 80 و 443 ارائه میشوند داشته باشید، نمیتوانید از Kestrel به صورت مستقیم استفاده کنید؛ زیرا از مفهوم host header routing که قابلیت ارائهی چندین برنامه را از طریق پورت 80 و توسط یک IP میسر میکند، پشتیبانی نمیکند. برای اینکار نیاز به IIS و یا در حقیقت درایور http.sys ویندوز است.
- IIS خدمات قابل توجهی را به برنامهی شما ارائه میکند. برای مثال با اولین درخواست رسیده، به صورت خودکار آنرا اجرا و بارگذاری میکند؛ به همراه تمام مدیریتهای پروسهای که در اختیار برنامههای ASP.NET در طی سالیان سال قرار داشتهاست. برای مثال اگر پروسهی برنامهی شما در اثر استثنایی کرش کرد، دوباره با درخواست بعدی رسیده، حتما برنامه را بارگذاری و آمادهی خدمات دهی مجدد میکند.
- در اینجا میتوان تنظیمات SSL را بر روی IIS انجام داد و سپس درخواستهای معمولی را به Kestrel ارسال کرد. به این ترتیب با یک مجوز میتوان چندین برنامهی Kestrel را مدیریت کرد.
- IISهای جدید به همراه ماژولهای بومی بسیار بهینه و کم مصرفی برای مواردی مانند gzip compression of static content, static file caching, Url Rewriting هستند که با فعال سازی آنها میتوان از این قابلیتها، در برنامههای ASP.NET Core نیز استفاده کرد.
نحوهی توزیع برنامههای ASP.NET Core به IIS
روش اول: استفاده از دستور خط فرمان dotnet publish
برای این منظور به ریشهی پروژهی خود وارد شده و دستور dotnet publish را با توجه به پارامترهای ذیل اجرا کنید:
dotnet publish --framework netcoreapp1.0 --output "c:\temp\mysite" --configuration Release
{ "publishOptions": { "include": [ "wwwroot", "Features", "appsettings.json", "web.config" ] }, "scripts": { "precompile": [ "dotnet bundle" ], "prepublish": [ //"bower install" ], "postpublish": [ "dotnet publish-iis --publish-folder %publish:OutputPath% --framework %publish:FullTargetFramework%" ] } }
پس از انتقال این فایلها به سرور، مابقی مراحل آن مانند قبل است. یک Application جدید تعریف شده و سپس ابتدا مسیر آن مشخص میشود و نکتهی اصلی، انتخاب AppPool ایی است که پیشتر شرح داده شد:
برنامههای ASP.NET Core باید به AppPool ایی تنظیم شوند که NET CLR Version. آنها No Managed Code است. همچنین بهتر است به ازای هر برنامهی جدید یک AppPool مجزا را ایجاد کنید تا کرش یک برنامه تاثیر منفی را بر روی برنامهی دیگری نگذارد.
روش دوم: استفاده از ابزار Publish خود ویژوال استودیو
اگر علاقمند هستید که روش خط فرمان فوق را توسط ابزار publish ویژوال استودیو انجام دهید، بر روی پروژه در solution explorer کلیک راست کرده و گزینهی publish را انتخاب کنید. در صفحهای که باز میشود، بر روی گزینهی custom کلیک کرده و نامی را وارد کنید. از این نام پروفایل، جهت ساده سازی مراحل publish، در دفعات آتی فراخوانی آن استفاده میشود.
در صفحهی بعدی اگر گزینهی file system را انتخاب کنید، دقیقا همان مراحل روش اول تکرار میشوند:
سپس میتوانید فریم ورک برنامه و نوع ارائه را مشخص کنید:
و در آخر کار، Publish به این پوشهی مشخص شده که به صورت پیش فرض در ذیل پوشهی bin برنامهاست، صورت میگیرد.
روش عیب یابی راه اندازی اولیهی برنامههای ASP.NET Core
در اولین سعی در اجرای برنامهی ASP.NET Core بر روی IIS به این خطا رسیدم:
در event viewer ویندوز چیزی ثبت نشده بود. اولین کاری را که در این موارد میتوان انجام داد به این صورت است. از طریق خط فرمان به پوشهی publish برنامه وارد شوید (همان پوشهای که توسط IIS عمومی شدهاست). سپس دستور dotnet prog.dll را صادر کنید. در اینجا prog.dll نام dll اصلی برنامه یا همان نام پروژه است:
همانطور که مشاهده میکنید، برنامه به دنبال پوشهی bower_components ایی میگردد که کار publish آن انجام نشدهاست (این پوشه در تنظیمات آغازین برنامه عمومی شدهاست و در لیست include قسمت publishOptions فایل project.json فراموش شدهاست).
روش دوم، فعال سازی stdoutLogEnabled موجود در فایل وب کانفیگ، به true است. در اینجا web.config نهایی تولیدی توسط عملیات publish را مشاهده میکنید که در آن پارامترهای processPath و arguments مقدار دهی شدهاند (همان قسمت postpublish فایل project.json). در اینجا مقدار stdoutLogEnabled به صورت پیش فرض false است. اگر true شود، همان خروجی تصویر فوق را در پوشهی logs خواهید یافت:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?> <configuration> <system.webServer> <handlers> <add name="aspNetCore" path="*" verb="*" modules="AspNetCoreModule" resourceType="Unspecified" /> </handlers> <aspNetCore processPath="dotnet" arguments=".\Core1RtmEmptyTest.dll" stdoutLogEnabled="true" stdoutLogFile=".\logs\stdout" forwardWindowsAuthToken="false" /> </system.webServer> </configuration>
Warning: Could not create stdoutLogFile \\?\D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest\bin\Release\PublishOutput\logs\stdout_10064_201672893654.log, ErrorCode = -2147024893.
حداقلهای یک هاست ویندوزی که میخواهد برنامههای ASP.NET Core را ارائه دهد
پس از نصب IIS، نیاز است ASP.NET Core Module نیز نصب گردد. برای اینکار اگر بستهی NET Core Windows Server Hosting. را نصب کنید، کافی است:
https://go.microsoft.com/fwlink/?LinkId=817246
این بسته به همراه NET Core Runtime, .NET Core Library. و ASP.NET Core Module است. همچنین همانطور که عنوان شد، برنامههای ASP.NET Core باید به AppPool ایی تنظیم شوند که NET CLR Version. آنها No Managed Code است. اینها حداقلهای راه اندازی یک برنامهی ASP.NET Core بر روی سرورهای ویندوزی هستند.
هنوز فایل app_offline.htm نیز در اینجا معتبر است
یکی از خواص ASP.NET Core Module، پردازش فایل خاصی است به نام app_offline.htm. اگر این فایل را در ریشهی سایت قرار دهید، برنامه پردازش تمام درخواستهای رسیده را قطع خواهد کرد و سپس پروسهی برنامه خاتمه مییابد. هر زمانیکه این فایل حذف شد، مجددا با درخواست بعدی رسیده، برنامه آمادهی پاسخگویی میشود.
- طراحی دیتابیس یا بانک اطلاعاتی بر پایه چند زبانه بودن و بررسی سناریوهای مختلف.
- نکاتی که باید در ساخت سایتهای چند زبانه به آنها دقت کرد.
- شیوهی تشخیص و تغییر زبان سایت
- معرفی چند کامپوننت وب، برای مباحث چند زبانه
طراحی مدل دیتابیس
اولین کار برای داشتن یک سایت چند زبانه، این است که یک مدل صحیح و مناسب را برای دیتابیس خود انتخاب کنید. یکی از اولین روشهایی که به ذهن هر فردی میرسد این است که برای هر ستون متنی که قرار است چند زبانه باشد، به تعداد زبانها برایش یک ستون در نظر بگیریم. یعنی برای جدول مقالات که قرار است در سه زبان فارسی و انگلیسی و عربی باشد، سه ستون برای عنوان مقاله و سه ستون نیز برای متن آن داشته باشیم. تصویر زیر نمونهای از این مدل را نشان میدهد.
مزایا:
- پیاده سازی آسان
معایب:
- در این روش با زیاد شدن هر زبان، تعداد ستونها افزایش مییابد که باعث میشود طراحی مناسبی نداشته باشد.
- در ضمن این مورد باید توسط برنامه نویس مرتبا اضافه گردد یا اینکه برنامه نویس این امکان را در سیستم قرار دهد که مدیر سایت بتواند در پشت صحنه کوئری افزودن ستون را ایجاد کند که باید جدول مرتبا مورد alter گرفتن قرار بگیرد.
- ممکن است همیشه برای هر زبانی مطلبی قرار نگیرد و این مورد باعث میشود بی جهت فضایی برای آن در نظر گرفته شود.
پی نوشت: با اینکه امروزه بحث فیلدهای sparse Column وجود دارد ولی این فیلدها در هر شرایطی مورد استفاده قرار نمیگیرند وبیشتر متعلق به زمانی است که میدانیم آن فیلد به شدت کم مورد استفاده قرار میگیرد.
پی نوشت دوم : در صورتی که فیلد شما مانند متن مقاله که عموما از نوع داده (varchar(max است استفاده میکنید و در صورتی که زبان مورد استفاده قرار نگیرد در خیلی از اوقات بی جهت فیلدهای Blob ساخته اید که بهینه سازی آن را نیز باید در نظر بگیرید.
ID | کد |
Language | زبان |
ISO | کد دو رقمی آن زبان |
Flag | پرچم آن کشور |
مزایا:
- پیاده سازی آسان
معایب:
- ایجاد رکوردهای تکراری، هر مقاله برای بعضی از اطلاعاتش که چند زبانه نیستند دادههای تکراری خواهد داشت.
- هر مقاله یک مقالهی جدا شناخته میشود و ارتباطی میان آنان نخواهد بود. بدین ترتیب توانایی ایجاد گزارشهایی چون هر گروه از مقاله و دسته بندی آنها از بین خواهد رفت. در ضمن مدیر عموما در یک سیستم مدیریتی میخواهد تنها یک لینک را به یک مقاله بدهد و سایت بنا به تشخیص در زبان مزبور، یکی از این مقالات را به کاربر نمایش دهد؛ نه اینکه مرتبا مدیر برای هر زبان، لینکی را مهیا کند و در این حالت چنین چیزی ممکن نخواهد بود.
- در یک سیستم فروشگاهی همانند تصویر بالا کار هم سختتر میشود و هر رکورد، یک محصول جدا شناخته میشود و ویرایشها هم برای هر کدام باید جداگانه صورت بگیرد که در عمل این طرح را رد میکند.
سومین راه حل این است که سه جدول ایجاد کنیم:
یک. جدول زبانها (که بالاتر ایجاد شده بود)
دو . جدول نام مقاله به همراه اطلاعات پایه و فیلدها بی نیاز به چند زبانه بودن
سه : یک جدول که هر دو ستون آن کدهای کلید دو جدول بالا را دارند و فیلدهای چند زبانه در آن وجود دارند.
جدول پایه
ID | کد |
Name | نام مقاله |
CreationDate | تاریخ ایجاد |
Writer | نویسنده |
Visibilty | وضعیت نمایش |
LanguageCode | کد زبان |
ArticleID | کد مقاله |
CreationDate | تاریخ ایجاد |
Visibility | وضعیت نمایش مقاله |
Title | عنوان مقاله |
ContentText | متن مقاله |
در جدول پایه یک مقاله ایجاد میشود که اطلاعات عمومی همه مقالات را دارد و حتی خصوصیت وضعیت نمایش آن، روی همهی مقالات با هر زبانی تاثیر میگذارد. در جدول دو، هر مقاله یک رکورد دارد که کد زبان و کد مقاله برای آن یک کلید ترکیبی به حساب میآیند. پس، از هر مقاله یک یا چند زبان خواهیم داشت. همچنین دارای فیلدهایی با وضعیت مخصوص به خود هم هستند؛ مثل فیلد وضعیت نمایش مقاله که فقط برای این مقاله با این زبان کاربرد دارد.
مزایا:
- گزارش گیری آسان برای هر دسته مقاله با زبانهای مختلف و ارتباط و یکپارچگی
- آسان در افزودن زبان.
معایب:
- ایجاد کوئریهای پیچیدهتر و جوین دار که به نسبت روشهای قبلی کوئریها پیچیدهتر شده اند.
- کدنویسی زیادتر.
استفاده از ساختارهای XML یا JSON برای ذخیره سازی اطلاعات چند زبانه مانند ساختارهای زیر:
XML<Articles> <Article> this is english text </Article> <Article> این یک متن فارسی است </Article> </Articles> یا <Articles> <en-us> this is english text </en-us> <fa-ir> این یک متن فارسی است </fa-ir> </Articles>
"Articles":["en-us':{"title":"this is english text","content":" english content"},"fa-ir":{"title":"متن فارسی","content":"محتوای فارسی"}]
از مزایای این روش ذخیرهی همه دادهها در یک ستون و یک جدول است و نیازی به ستونهای اضافه یا جداول اضافه نیست ولی معایب این روش استفاده از کوئریهای پیچیدهتر جهت ارتباط و خواندن است.
استفاده از بانکهای اطلاعاتی NO SQL
در این بانکها دیگر درگیر تعداد ستونها و جنس آنها نیستیم و میتوانیم برای هر مقاله یا محصول، هر تعداد زبان و یا فیلد را که میخواهیم، در نظر بگیریم و اضافه کنیم. برای آشنایی بیشتر با این نوع بانکها و انواع آن، مقالات مربوط به nosql را در سایت دنبال کنید.
نکاتی که در یک سایت چند زبانه باید به آنها توجه کرد.
یک . زبان آن صفحه را معرفی کنید: این کار هم به موتورهای جست و جو برای ثبت سایت شما کمک میکند و هم برای معلولین که از ابزارهای صفحه خوان استفاده میکنند، کمک بزرگی است. در این روش، صفحه خوانها و دستگاههای خط بریل که زبان صفحه را تشخیص نمیدهند با خواندن کد زبان میتوانند زبان صفحه را تشخیص دهند. با استفاده از خط زیر میتوانید زبان اصلی صفحهی خود را تنظیم نمایید:
<html lang="en">
اگر از XHTML استفاده میکنید خاصیت زیر را فراموش نکنید. دریافت W3C Validation بدون آن امکان پذیر نخواهد بود.
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml" xml:lang="en">
<blockquote lang=”fr”> <p>Le plus grand faible des hommes, c'est l'amour qu'ils ont de la vie.</p> </blockquote>
سه. لینک ها : اگر دارید در صفحهای لینک به جایی میدهید که متفاوت از زبان شماست، حتما باید زبان صفحه یا سایت مقصد را مشخص کنید. مثلا لینک زیر برای صفحهای است که از یک زبان غیر فرانسوی به یک صفحهی با زبان فرانسوی هدایت میشود:
<a href="" hreflang="fr">French</a>
همچنین اگر متن لینک شما هم به زبان فرانسوی باشد خیلی خوب میشود که آن را هم بیان کنید و از خاصیت lang و هم hreflang همزمان استفاده کنید:
<a href="" hreflang="fr">Francais</a>
پنج. انکودینگ صفحه را مشخص کنید: برای اینکه نحوهی رمزگذاری و رمزگشایی حروف و نمادها مشخص گردد، باید انکودینگ تنظیم شود و حتی برای بعضی از موتورهای جست و جو که ممکن است با وب سایت شما به مشکل بر بخورند. امروزه بیشتر از صفحات یونیکد استفاده میشود که سطح وسیعی از کاراکترها را پشتیبانی میکند.
<meta http-equiv="Content-Type" content="text/html;charset=UTF-8">
HTML5
<meta charset="UTF-8">
شش. اندازهی فونت: موقعی که یک سایت چند زبانه را طراحی میکنید این نکته خیلی مهم هست که بدانید اندازه فونتهای زبان پیش فرض، برای باقی زبانها مناسب نیستند. به عنوان مثال ممکن است اندازه فونتی برای زبانهای انگلیسی، فرانسوی و آلمانی مناسب باشد ولی برای زبانهای فارسی و عربی و چینی و ... مناسب نباشد و خواندن آن سخت شود. به همین جهت یکی از راههای حل این مشکل استفاده از قالب css است که وابسته به خصوصیت lang ای است که شما برای صفحه و هر المان یا تگی که از این خصوصیت استفاده میکند، تعیین کردهاید.
:lang(en) { font-size: 85%; font-family: arial, verdana, sans-serif; } :lang(zh) { font-size: 125%; font-family: helvetica, verdana, sans-serif; }
خط زیر تعیین میکند که از استایل اول استفاده شود:
<html lang="en">
<html lang="zh">
<body class="english"> or <body class="chinese">
و استایل:
.english { font-size: 85%; font-family: arial, verdana, sans-serif; } .chinese { font-size: 125%; font-family: helvetica, verdana, sans-serif; }
هشت : زمان را نیز تغییر دهید: یکی از مواردی که در کمتر سایت چند زبانهای به چشم میخورد و به نظر بنده میتواند بسیار مهم باشد این است که time zone منطقهی هر زبان را بدانید. به عنوان مثال برای مقالهی خود، تاریخ ایجاد را به صورت UTC ذخیره کنید و سپس نمایش را بر اساس زبان یا حتی بهتر و دقیقتر از طریق IP کشور مربوطه به دست آورید. برای کاربران ثبت نام شده این تاریخ میتواند دقیقتر باشد همانند انجمنهای وی بولتین.
شیوههای تشخیص زبان سایت
یکی از راههای تشخیص زبان این است که موقعی که برای اولین بار کاربری به سایت مراجعه میکند، زبان مورد نظرش را سوال کنید و این اطلاعات را در یک کوکی بدون تاریخ انقضاء ذخیره کنید تا در دفعات بعدی آن را بررسی نمایید.
دومین راه، استفاده از IP کاربر مراجعه کننده است تا بر اساس آن زبان مورد نظر را انتخاب کنید.
در سومین شیوه که اغلب استفاده میشود، زبان سایت به طور پیش فرض بر روی یک زبان خاص که بهتر است انگلیسی باشد تنظیم شده است و سپس کاربر از طریق یک منو یا ابزارهای موجود در سایت، زبان سایت را تغییر دهد.
پی نوشت: فراموش نگردد که امکان تغییر زبان همیشه برای کاربر مهیا باشد و طوری نباشد که کاربر در آینده نتواند زبان سایت را تغییر دهد؛ حتی اگر تشخیص خودکار سایت برای زبان فعال باشد.
پلاگینها و ابزارهای مدیریت زبانپی نوشت: در روشهای بالا بهتر است همان مرتبهی اول اطلاعات را در یک کوکی ذخیره کنید تا مراحل پیگیری راحتتر و آسانتر شود.
دومین ابزار که بیشتر برای انتخاب کشور میباشد و من خودم در بخش مدیریتی سیستمها از آن استفاده میکنم، ابزار CountrySelector است. این پلاگین قابلیت جست و جو زبان را همزمان با تایپ کاربر نیر داراست. اسامی کشورها به صورت انگلیسی شروع شده و به زبان آن کشور در داخل پرانتز خاتمه مییابند و پرچم هر کشور نیز در کنار آن قرار دارد. کار کردن با آن بسیار راحت بوده و مستنداتش به طور کامل کار با آن را توضیح میدهد.
پلاگین بعدی International Telephone Input است که پیاده سازی پلاگین بالا میباشد. برای مواردی مفید است که شما نیاز دارید کد تلفنی کشوری را انتخاب کنید.
در مقالههای زیر که در سایت جاری است در مورد Globalization و به خصوص استفاده از ریسورسها مطالب خوبی بیان شده است:
قسمت بیست و دوم آموزش MVC که مبحث Globalization را دنبال میکند.
قسمت اول از شش قسمت مباحث Globalization که دنبالهی آن را میتوانید در مقالهی خودش دنبال کنید.
الف) فعال سازی ارائهی فایلهای استاتیک
ب) فعال سازی ASP.NET MVC
ج) آشنایی با تغییرات مسیریابی
و مابقی آن صرفا یک سری نکات تکمیلی هستند که در ادامه آنها را بررسی خواهیم کرد.
تعریف مسیریابی کلی کنترلر
در اینجا همانند مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 9 - بررسی تغییرات مسیریابی»، میتوان در صورت نیاز، مسیریابی کلی کنترلر را توسط ویژگی Route بازنویسی کرد و برای مثال درخواستهای آنرا محدود به درخواستهایی کرد که با api/ شروع شوند:
[Route("api/[controller]")] // http://localhost:7742/api/test public class TestController : Controller { private readonly ILogger<TestController> _logger; public TestController(ILogger<TestController> logger) { _logger = logger; }
در مورد سرویس ثبت وقایع نیز در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 17 - بررسی فریم ورک Logging» بحث کردیم و از آن میتوان برای ثبت استثناءهای رخ داده استفاده کرد.
یک کنترلر ، اما با قابلیتهای متعدد
همانطور که ملاحظه میکنید، اینبار کلاس پایهی این کنترلر Test، همان Controller متداول ASP.NET MVC ذکر شدهاست و نه Api Controller سابق. تمام قابلیتهای موجود در ایندو توسط همان Controller ارائه میشوند.
هنوز پیش فرضهای سابق Web API برقرار هستند
در مثال ذیل که به نظر یک کنترلر ASP.NET MVC است،
- هنوز متد Get مربوط به Web API که به صورت پیش فرض به درخواستهای Get ختم شدهی به نام کنترلر پاسخ میدهد، برقرار است (متد IEnumerable<string> Get). برای مثال اگر شخصی در مرورگر، آدرس http://localhost:7742/api/test را درخواست دهد، متد Get اجرا میشود.
- در اینجا میتوان نوع خروجی متد را دقیقا از همان نوع اشیاء مدنظر، تعیین کرد؛ برای نمونه تعریف <IEnumerable<string در مثال زیر.
- مهم نیست که از return Json استفاده کنید و یا خروجی را مستقیما با فرمت <IEnumerable<string ارائه دهید.
- اگر نیاز به کنترل بیشتری بر روی HTTP Response Status بازگشتی داشتید، میتوانید از متدهایی مانند return Ok و یا return BadRequest در صورت بروز مشکلی استفاده نمائید. برای مثال در متد IActionResult GetEpisodes2، استثنای فرضی حاصل، ابتدا توسط سرویس ثبت وقایع ذخیره شده و در آخر یک BadRequest بازگشت داده میشود.
- تمام مسیریابیها را توسط ویژگی Route و یا نوعهای درخواستی مانند HttpGet، میتوان بازنویسی کرد؛ مانند مسیر /api/path1
- امکان محدود ساختن نوع پارامترهای دریافتی همانند متد Get(int page) ذیل، توسط ویژگیهای مسیریابی وجود دارد.
[Route("api/[controller]")] // http://localhost:7742/api/test public class TestController : Controller { private readonly ILogger<TestController> _logger; public TestController(ILogger<TestController> logger) { _logger = logger; } [HttpGet] public IEnumerable<string> Get() // http://localhost:7742/api/test { return new [] { "value1", "value2" }; } [HttpGet("{page:int}")] public IActionResult Get(int page) // http://localhost:7742/api/test/1 { return Json(new[] { "value3", "value4" }); } [HttpGet("/api/path1")] public IActionResult GetEpisodes1() // http://localhost:7742/api/path1 { return Json(new[] { "value5", "value6" }); } [HttpGet("/api/path2")] public IActionResult GetEpisodes2() // http://localhost:7742/api/path2 { try { // get data from the DB ... return Ok(new[] { "value7", "value8" }); } catch (Exception ex) { _logger.LogError("Failed to get data from the API", ex); return BadRequest(); } } }
[Route("api/[controller]")] public class ValuesController : Controller { // GET: api/values [HttpGet] public IEnumerable<string> Get() { return new string[] { "value1", "value2" }; } // GET api/values/5 [HttpGet("{id}")] public string Get(int id) { return "value"; } // POST api/values [HttpPost] public void Post([FromBody]string value) { } // PUT api/values/5 [HttpPut("{id}")] public void Put(int id, [FromBody]string value) { } // DELETE api/values/5 [HttpDelete("{id}")] public void Delete(int id) { } } }
یک نکته: اگر میخواهید خروجی Web API شما همواره JSON باشد، میتوانید ویژگی جدید Produces را به شکل ذیل به کلاس کنترلر اعمال کنید:
[Produces("application/json")] [Route("api/[controller]")] // http://localhost:7742/api/test public class TestController : Controller
تغییرات Model binding پیش فرض، برای پشتیبانی از ASP.NET MVC و ASP.NET Web API
فرض کنید مدل زیر را به برنامه اضافه کردهاید:
namespace Core1RtmEmptyTest.Models { public class Person { public string FirstName { get; set; } public string LastName { get; set; } public int Age { get; set; } } }
using Core1RtmEmptyTest.Models; using Microsoft.AspNetCore.Mvc; namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers { public class PersonController : Controller { public IActionResult Index() { return View(); } [HttpPost] public IActionResult Index(Person person) { return Json(person); } } }
@section scripts { <script type="text/javascript"> $(function () { $.ajax({ type: 'POST', url: '/Person/Index', dataType: 'json', contentType: 'application/json; charset=utf-8', data: JSON.stringify({ FirstName: 'F1', LastName: 'L1', Age: 23 }), success: function (result) { console.log('Data received: '); console.log(result); } }); }); </script> }
همانطور که مشاهده میکنید، اگر در ابتدای این متد یک break-point قرار دهیم، اطلاعاتی را از سمت کاربر دریافت نکردهاست و مقادیر دریافتی نال هستند.
این مورد یکی از مهمترین تغییرات Model binding این نگارش از ASP.NET MVC با نگارشهای قبلی آن است. در اینجا اشیاء پیچیده از request body دریافت و bind نمیشوند و باید به نحو ذیل، محل دریافت و تفسیر آنها را دقیقا مشخص کرد:
public IActionResult Index([FromBody]Person person)
نکتهی مهم: حتی اگر FromBody را ذکر کنید ولی از JSON.stringify در سمت کاربر استفاده نکنید، باز هم نال دریافت خواهید کرد. بنابراین در این نگارش ذکر JSON.stringify نیز الزامی است.
حالتهای دیگر تغییرات Model Binding در ASP.NET Core
تا اینجا مشخص شد که اگر یک درخواست Ajax ایی را به سمت سرور یک برنامهی ASP.NET Core ارسال کنیم، به صورت پیش فرض به اشیاء پیچیدهی سمت سرور bind نمیشود و باید حتما ویژگی FromBody را نیز مشخص کرد تا اطلاعات را از request body واکشی کند (محل دریافت اطلاعات پیش فرض آن نامشخص است).
یک سؤال: اگر به سمت یک چنین اکشن متدی، اطلاعات فرمی را به حالت معمول ارسال کنیم، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
ارسال اطلاعات فرمها به سرور، همواره شامل دو تغییر ذیل است:
var dataType = 'application/x-www-form-urlencoded; charset=utf-8'; var data = $('form').serialize();
[HttpPost] public IActionResult Index([FromForm]Person person)
علت این مساله نیز بالا رفتن میزان امنیت سیستم است. در نگارشهای قبلی، تمام مکانها و حالتهای میسر جستجو میشوند و اگر یکی از آنها قابلیت تطابق با خواص شیء مدنظر را داشته باشد، کار binding به پایان میرسد. اما در اینجا با مشخص شدن محل دقیق منبع اطلاعات، دیگر سایر حالات جستجو نشده و سطح حمله کاهش پیدا میکند.
در اینجا باید مشخص کرد که دقیقا اطلاعاتی که قرار است به یک شیء پیچیده Bind شوند، آیا از یک Form تامین میشوند، یا از Body و یا از هدر، کوئری استرینگ، مسیریابی و یا حتی از یک سرویس.
تمام این حالتها مشخص هستند (برای مثال دریافت اطلاعات از هدر درخواست HTTP و انتساب آنها به خواص متناظری در شیء مشخص شده)، منهای FromService آن که به نحو ذیل عمل میکند:
در این حالت میتوان در سازندهی کلاس مدل خود، سرویسی را تزریق کرد و توسط آن خاصیتی را مقدار دهی نمود:
public class ProductModel { public ProductModel(IProductService prodService) { Value = prodService.Get(productId); } public IProduct Value { get; private set; } }
public async Task<IActionResult> GetProduct([FromServices]ProductModel product) { }
تغییر تنظیمات اولیهی خروجیهای ASP.NET Web API
در اینجا حالت ارائهی خروجی XML به صورت پیش فرض فعال نیست. اگر علاقمند به افزودن آن نیز باشید، نحوهی کار را در متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه در کدهای ذیل مشاهده میکنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.AddMvc(options => { options.FormatterMappings.SetMediaTypeMappingForFormat("xml", new MediaTypeHeaderValue("application/xml")); }).AddJsonOptions(options => { options.SerializerSettings.ContractResolver = new CamelCasePropertyNamesContractResolver(); options.SerializerSettings.DefaultValueHandling = DefaultValueHandling.Include; options.SerializerSettings.NullValueHandling = NullValueHandling.Ignore; });
PM> Install-Package Postal
شروع به کار با Postal
using Postal; public class HomeController : Controller { public ActionResult Index() { dynamic email = new Email("Example"); email.To = "webninja@example.com"; email.FunnyLink = DB.GetRandomLolcatLink(); email.Send(); return View(); } }
To: @ViewBag.To From: lolcats@website.com Subject: Important Message Hello, You wanted important web links right? Check out this: @ViewBag.FunnyLink <3
پیکربندی SMTP
<configuration> ... <system.net> <mailSettings> <smtp deliveryMethod="network"> <network host="example.org" port="25" defaultCredentials="true"/> </smtp> </mailSettings> </system.net> ... </configuration>
ایمیلهای Strongly-typed
namespace App.Models { public class ExampleEmail : Email { public string To { get; set; } public string Message { get; set; } } }
public void Send() { var email = new ExampleEmail { To = "hello@world.com", Message = "Strong typed message" }; email.Send(); }
@model App.Models.ExampleEmail To: @Model.To From: postal@example.com Subject: Example Hello, @Model.Message Thanks!
آزمونهای واحد (Unit Testing)
public class ExampleController : Controller { public ExampleController(IEmailService emailService) { this.emailService = emailService; } readonly IEmailService emailService; public ActionResult Index() { dynamic email = new Email("Example"); // ... emailService.Send(email); return View(); } }
[Test] public void ItSendsEmail() { var emailService = A.Fake<IEmailService>(); var controller = new ExampleController(emailService); controller.Index(); A.CallTo(() => emailService.Send(A<Email>._)) .MustHaveHappened(); }
ایمیلهای ساده و HTML
To: test@test.com From: example@test.com Subject: Fancy email Views: Text, Html
Content-Type: text/plain; charset=utf-8 Hello @ViewBag.PersonName, This is a message
Content-Type: text/html; charset=utf-8 <html> <body> <p>Hello @ViewBag.PersonName,</p> <p>This is a message</p> </body> </html>
ضمیمه ها
dynamic email = new Email("Example"); email.Attach(new Attachment("c:\\attachment.txt")); email.Send();
جاسازی تصاویر در ایمیل ها
<configuration> <system.web.webPages.razor> <pages pageBaseType="System.Web.Mvc.WebViewPage"> <namespaces> <add namespace="Postal" /> </namespaces> </pages> </system.web.webPages.razor> </configuration>
To: john@example.org From: app@example.org Subject: Image @Html.EmbedImage("~/content/postal.jpg")
Postal بیرون از ASP.NET
using Postal; class Program { static void Main(string[] args) { // Get the path to the directory containing views var viewsPath = Path.GetFullPath(@"..\..\Views"); var engines = new ViewEngineCollection(); engines.Add(new FileSystemRazorViewEngine(viewsPath)); var service = new EmailService(engines); dynamic email = new Email("Test"); // Will look for Test.cshtml or Test.vbhtml in Views directory. email.Message = "Hello, non-asp.net world!"; service.Send(email); } }
Email Headers: برای در بر داشتن نام، در آدرس ایمیل از فرمت زیر استفاده کنید.
To: John Smith <john@example.org>
Bcc: john@smith.com, harry@green.com Subject: Example etc
Bcc: john@smith.com Bcc: harry@green.com Subject: Example etc
ساختن ایمیل بدون ارسال آن
public class ExampleController : Controller { public ExampleController(IEmailService emailService) { this.emailService = emailService; } readonly IEmailService emailService; public ActionResult Index() { dynamic email = new Email("Example"); // ... var message = emailService.CreateMailMessage(email); CustomProcessMailMessage(message); return View(); } }
Unobtrusive Ajax چیست؟
در حالت معمولی، با استفاده از متد ajax جیکوئری، کار ارسال غیرهمزمان اطلاعات، به سمت سرور صورت میگیرد. چون در این روش کدهای جیکوئری داخل صفحات برنامههای ما قرار میگیرند، به این روش، «روش چسبنده» میگویند. اما با استفاده از افزونهی «jquery.unobtrusive-ajax.min.js» مایکروسافت، میتوان این کدهای چسبنده را تبدیل به کدهای غیرچسنبده یا Unobtrusive کرد. در این حالت، پارامترهای متد ajax، به صورت ویژگیها (attributes) به شکل data-ajax به المانهای مختلف صفحه اضافه میشوند و به این ترتیب، افزونهی یاد شده به صورت خودکار با یافتن مقادیر ویژگیهای data-ajax، این المانها را تبدیل به المانهای ایجکسی میکند. در این حالت به کدهایی تمیزتر و عاری از متدهای چسبندهی ajax قرار گرفتهی در داخل صفحات وب خواهیم رسید.
روش طراحی Unobtrusive را در کتابخانههای معروفی مانند بوت استرپ هم میتوان مشاهده کرد.
پیشنیازهای فعال سازی Unobtrusive Ajax در ASP.NET Core 1.0
توزیع افزونهی «jquery.unobtrusive-ajax.min.js» مایکروسافت، از طریق bower صورت میگیرد که پیشتر در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 14 - فعال سازی اعتبارسنجی ورودیهای کاربران» با آن آشنا شدیم. در اینجا نیز برای دریافت آن، تنها کافی است فایل bower.json را به نحو ذیل تکمیل کرد:
{ "name": "asp.net", "private": true, "dependencies": { "bootstrap": "3.3.6", "jquery": "2.2.0", "jquery-validation": "1.14.0", "jquery-validation-unobtrusive": "3.2.6", "jquery-ajax-unobtrusive": "3.2.4" } }
[ { "outputFileName": "wwwroot/css/site.min.css", "inputFiles": [ "bower_components/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css", "content/site.css" ] }, { "outputFileName": "wwwroot/js/site.min.js", "inputFiles": [ "bower_components/jquery/dist/jquery.min.js", "bower_components/jquery-validation/dist/jquery.validate.min.js", "bower_components/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.min.js", "bower_components/jquery-ajax-unobtrusive/jquery.unobtrusive-ajax.min.js", "bower_components/bootstrap/dist/js/bootstrap.min.js" ], "minify": { "enabled": true, "renameLocals": true }, "sourceMap": false } ]
<!DOCTYPE html> <html> <head> <meta charset="utf-8" /> <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0"> <title>@ViewBag.Title - My ASP.NET Application</title> <link href="~/css/site.min.css" rel="stylesheet" /> </head> <body> <div> <div> @RenderBody() </div> </div> <script src="~/js/site.min.js" type="text/javascript" asp-append-version="true"></script> @RenderSection("Scripts", required: false) </body> </html>
استفاده از معادلهای واقعی Unobtrusive Ajax در ASP.NET Core 1.0
واقعیت این است که HTML Helper ایجکسی حذف شدهی از ASP.NET Core 1.0، کاری بجز افزودن ویژگیهای data-ajax را که توسط افزونهی jquery.unobtrusive-ajax.min.js پردازش میشوند، انجام نمیدهد و این افزونه مستقل است از مباحث سمت سرور و به نگارش خاصی از ASP.NET گره نخورده است. بنابراین در اینجا تنها کاری را که باید انجام داد، استفاده از همان ویژگیهای اصلی است که این افزونه قادر به شناسایی آنها است.
خلاصهی آنها را جهت انتقال کدهای قدیمی و یا تهیهی کدهای جدید، در جدول ذیل میتوانید مشاهده کنید:
HTML attribute | AjaxOptions |
data-ajax-confirm | Confirm |
data-ajax-method | HttpMethod |
data-ajax-mode | InsertionMode |
data-ajax-loading-duration | LoadingElementDuration |
data-ajax-loading | LoadingElementId |
data-ajax-begin | OnBegin |
data-ajax-complete | OnComplete |
data-ajax-failure | OnFailure |
data-ajax-success | OnSuccess |
data-ajax-update | UpdateTargetId |
data-ajax-url | Url |
در ASP.NET Core 1.0، به علت حذف متدهای کمکی Ajax دیگر خبری از AjaxOptions نیست. اما اگر علاقمند به انتقال کدهای قدیمی به ASP.NET Core 1.0 هستید، معادلهای اصلی این پارامترها را میتوانید در ستون HTML attribute مشاهده کنید.
چند نکته:
- اگر قصد استفادهی از این ویژگیها را دارید، باید ویژگی "data-ajax="true را نیز حتما قید کنید تا سیستم Unobtrusive Ajax فعال شود.
- ویژگی data-ajax-mode تنها با ذکر data-ajax-update (و یا همان UpdateTargetId پیشین) معنا پیدا میکند.
- ویژگی data-ajax-loading-duration نیاز به ذکر data-ajax-loading (و یا همان LoadingElementId پیشین) را دارد.
- ویژگی data-ajax-mode مقادیر before، after و replace-with را میپذیرد. اگر قید نشود، کل المان با data دریافتی جایگزین میشود.
- سه callback قابل تعریف data-ajax-complete، data-ajax-failure و data-ajax-success، یک چنین پارامترهایی را از سمت سرور در اختیار کلاینت قرار میدهند:
parameters | Callback |
xhr, status | data-ajax-complete |
data, status, xhr | data-ajax-success |
xhr, status, error | data-ajax-failure |
برای مثال میتوان ویژگی data-ajax-success را به نحو ذیل در سمت کلاینت مقدار دهی کرد:
data-ajax-success = "myJsMethod"
function myJsMethod(data, status, xhr) { }
return Json(new { param1 = 1, param2 = 2, ... });
مثالهایی از افزودن ویژگیهای data-ajax به المانهای مختلف
در حالت استفاده از Form Tag Helpers که در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 12 - معرفی Tag Helpers» بررسی شدند، یک فرم ایجکسی، چنین تعاریفی را پیدا خواهد کرد:
با این ViewModel فرضی
using System.ComponentModel.DataAnnotations; namespace Core1RtmEmptyTest.ViewModels.Account { public class RegisterViewModel { [Required] [EmailAddress] [Display(Name = "Email")] public string Email { get; set; } } }
@using Core1RtmEmptyTest.ViewModels.Account @model RegisterViewModel @{ } <form method="post" asp-controller="TestAjax" asp-action="Index" asp-route-returnurl="@ViewBag.ReturnUrl" class="form-horizontal" role="form" data-ajax="true" data-ajax-loading="#Progress" data-ajax-success="myJsMethod"> <input asp-for="Email" class="form-control" /> <span asp-validation-for="Email" class="text-danger"></span> <button type="submit">ارسال</button> <div id="Progress" style="display: none"> <img src="images/loading.gif" alt="loading..." /> </div> </form> @section scripts{ <script type="text/javascript"> function myJsMethod(data, status, xhr) { alert(data.param1); } </script> }
این View از کنترلر ذیل استفاده میکند:
using Core1RtmEmptyTest.ViewModels.Account; using Microsoft.AspNetCore.Mvc; namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers { public class TestAjaxController : Controller { public IActionResult Index() { return View(); } [HttpPost] public IActionResult Index([FromForm]RegisterViewModel vm) { var ajax = isAjax(); if (ajax) { // it's an ajax post } if (ModelState.IsValid) { //todo: save data return Json(new { param1 = 1, param2 = 2 }); } return View(); } private bool isAjax() { return Request?.Headers != null && Request.Headers["X-Requested-With"] == "XMLHttpRequest"; } } }
و یا Action Link ایجکسی نیز به صورت خلاصه به این نحو قابل تعریف است:
<div id="EmployeeInfo"> <a asp-controller="MyController" asp-action="MyAction" data-ajax="true" data-ajax-loading="#Progress" data-ajax-method="POST" data-ajax-mode="replace" data-ajax-update="#EmployeeInfo"> Get Employee-1 info </a> <div id="Progress" style="display: none"> <img src="images/loading.gif" alt="loading..." /> </div> </div>
نکتهای در مورد اکشن متدهای ایجکسی در ASP.NET Core 1.0
همانطور که در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 18 - کار با ASP.NET Web API»، قسمت «تغییرات Model binding پیش فرض، برای پشتیبانی از ASP.NET MVC و ASP.NET Web API» نیز ذکر شد:
public IActionResult Index([FromBody] MyViewModel vm) { return View(); }
قبل از استفاده از وب ورکر، بهتر هست مرورگر را بررسی کنیم که آیا از این قابلیت پشتیبانی میکند یا خیر؟ روش بررسی کردن این قابلیت، شیوههای مختلفی دارد که به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
typeof(Worker) !== "undefined"
<script src="/js/modernizr-1.5.min.js"></script> Modernizr.webworkers
نحوه پشتیبانی وب ورکرها در مروگرهای مختلف به شرح زیر است:
برای ایجاد یک وب ورکر ابتدا لازم است تا کدهای پردازشی را داخل یک فایل js جداگانه بنویسیم. در این مثال ما قصد داریم که شمارندهای را بنویسیم:
var i=0; function timedCount() { i=i+1; postMessage(i); setTimeout("timedCount()", 500); } timedCount();
سپس در فایل HTML به شکل زیر وب ورکر را مورد استفاده قرار میدهیم. در سازنده Worker، ما آدرس فایل js را وارد میکنیم و برای توقف آن نیز از متد terminate استفاده میکنیم:
<!DOCTYPE html> <html> <head> <script> var worker; function Start() { worker=new Worker("webwroker-even-numbers.js"); worker.onmessage=(event)=> { document.getElementById("output").value=event.data; } } function Stop() { worker.terminate(); } </script> <meta charset="utf-8"> <title></title> </head> <body> <input type="text" id="output"/> <button onclick="Start();">Start Worker</button> <button onclick="Stop();">Stop Worker</button> </body> </html>
worker.onerror = function (event) { console.log(event.message, event); };
همچنین برای ورکر هم میتوانید پیامی را ارسال کنید، برای همین کد زیر را به کد ورکر اضافه میکنیم:
self.onmessage=(event)=>{ i=event.data; };
worker.onmessage=(event)=> { document.getElementById("output").value=event.data; if(event.data==8) worker.postMessage(100); }
روشهای ارسال پیام
به این نوع ارسال پیام، Structure Cloning گویند و با استفاده از این شیوه، امکان ارسال نوعهای مختلفی امکان پذیر شده است؛ مثل فایلها، Blobها، آرایهها و کلاسها و ... ولی باید دقت داشته باشید که این ارسال پیامها به صورت کپی بوده و آدرسی ارجاع داده نمیشود و باید مدنظر داشته باشید که ارسال یک فایل، به فرض پنجاه مگابایتی، به خوبی قابل تشخیص است. طبق نظر گوگل، از حجم 32 مگابایت به بعد، این گفته به خوبی مشهود بوده و زمانبر میشود. به همین علت فناوری با نام Transferable Objects ایجاد شده است که "کپی صفر" Zero-Copy را پیاده سازی میکند و باعث بهبود عملگر کپی میشود:
worker.postMessage(arrayBuffer, [arrayBuffer]);
var ab = new ArrayBuffer(1); worker.postMessage(ab, [ab]); if (ab.byteLength) { alert('Transferables are not supported in your browser!'); } else { // Transferables are supported. }
worker.postMessage({data: ab1, moreData: ab2}, [ab1, ab2]);
نمودار زیر مقایسهای بین Structure Cloning و Transferable Objects است که توسط گوگل منتشر شده است:
RTT=Round Trip Time
نمودار
بالا برای یک فایل 32 مگابایتی است که زمان رفت به ورکر و پاسخ (برگشت از ورکر)
را اندازه گرفتهاند. در ستونهای اول، این موضوع برای فایرفاکس به روش
Structure Cloning به مدت 302 میلی ثانیه زمان برد که همین موضوع برای
Transferables حدود 6.6 میلی ثانیه زمان برد.
آقای اریک بایدلمن در بخش مهندسی کروم گوگل میگوید: همین سرعت به ما در انتقال تکسچرها و مشها در WebGL کمک میکند.
استفاده از اسکریپت خارجی
در صورتیکه قصد دارید از یک اسکرپیت خارجی، در ورکر استفاده کنید، تابع importScripts برای اینکار ایجاد شده است:
importScripts('script1.js'); importScripts('script2.js');
importScripts('script1.js', 'script2.js');
Inline Worker
اگر بخواهید در همان صفحه اصلی یک ورکر را ایجاد کنید و فایل جاوا اسکریپتی خارجی نداشته باشید، میتوانید از inline worker استفاده کنید. در این روش باید یک نوع blob را ایجاد کنید:
var blob = new Blob([ "onmessage = function(e) { postMessage('msg from worker'); }"]); // یک آدرس همانند آدرس ارجاع به فایل درست میکند var blobURL = window.URL.createObjectURL(blob); var worker = new Worker(blobURL); worker.onmessage = function(e) { // e.data... }; worker.postMessage(); // ورکر آغاز میشود
blob:http://localhost/c745ef73-ece9-46da-8f66-ebes574789b1
window.URL.revokeObjectURL(blobURL);
chrome://blob-internals
آموزش QUnit #2
<!doctype html> <html> <head> <meta charset="utf-8"> <title>Refactored date examples</title> <link rel="stylesheet" href="../qunit.css"> <script src="../qunit.js"></script> <script src="prettydate.js"></script> <script> test("prettydate basics", function() { var now = "2013/01/28 22:25:00"; equal(prettyDate(now, "2013/01/28 22:24:30"), "just now"); equal(prettyDate(now, "201308/01/28 22:23:30"), "1 minute ago"); equal(prettyDate(now, "2013/01/28 21:23:30"), "1 hour ago"); equal(prettyDate(now, "2013/01/27 22:23:30"), "Yesterday"); equal(prettyDate(now, "2013/01/26 22:23:30"), "2 days ago"); equal(prettyDate(now, "2012/01/26 22:23:30"), undefined); }); </script> </head> <body> <div id="qunit"></div> </body> </html>
test("prettydate basics", function() { function date(then, expected) { equal(prettyDate("2013/01/28 22:25:00", then), expected); } date("2013/01/28 22:24:30", "just now"); date("2013/01/28 22:23:30", "1 minute ago"); date("2013/01/28 21:23:30", "1 hour ago"); date("2013/01/27 22:23:30", "Yesterday"); date("2013/01/26 22:23:30", "2 days ago"); date("2012/01/26 22:23:30", undefined); });
var prettyDate = { format: function(now, time){ var date = new Date(time || ""), diff = (((new Date(now)).getTime() - date.getTime()) / 1000), day_diff = Math.floor(diff / 86400); if ( isNaN(day_diff) || day_diff < 0 || day_diff >= 31 ) return; return day_diff === 0 && ( diff < 60 && "just now" || diff < 120 && "1 minute ago" || diff < 3600 && Math.floor( diff / 60 ) + " minutes ago" || diff < 7200 && "1 hour ago" || diff < 86400 && Math.floor( diff / 3600 ) + " hours ago") || day_diff === 1 && "Yesterday" || day_diff < 7 && day_diff + " days ago" || day_diff < 31 && Math.ceil( day_diff / 7 ) + " weeks ago"; }, update: function(now) { var links = document.getElementsByTagName("a"); for ( var i = 0; i < links.length; i++ ) { if ( links[i].title ) { var date = prettyDate.format(now, links[i].title); if ( date ) { links[i].innerHTML = date; } } } } };
<!doctype html> <html> <head> <meta charset="utf-8"> <title>Refactored date examples</title> <link rel="stylesheet" href="../qunit.css"> <script src="../qunit.js"></script> <script src="prettydate2.js"></script> <script> test("prettydate.format", function() { function date(then, expected) { equal(prettyDate.format("2013/01/28 22:25:00", then), expected); } date("2013/01/28 22:24:30", "just now"); date("2013/01/28 22:23:30", "1 minute ago"); date("2013/01/28 21:23:30", "1 hour ago"); date("2013/01/27 22:23:30", "Yesterday"); date("2013/01/26 22:23:30", "2 days ago"); date("2012/01/26 22:23:30", undefined); }); function domtest(name, now, first, second) { test(name, function() { var links = document.getElementById("qunit-fixture") .getElementsByTagName("a"); equal(links[0].innerHTML, "January 28th, 2013"); equal(links[2].innerHTML, "January 27th, 2013"); prettyDate.update(now); equal(links[0].innerHTML, first); equal(links[2].innerHTML, second); }); } domtest("prettyDate.update", "2013-01-28T22:25:00Z", "2 hours ago", "Yesterday"); domtest("prettyDate.update, one day later", "2013/01/29 22:25:00", "Yesterday", "2 days ago"); </script> </head> <body> <div id="qunit"></div> <div id="qunit-fixture"> <ul> <li id="post57"> <p>blah blah blah...</p> <small> Posted <span> <a href="/2013/01/blah/57/" title="2013-01-28T20:24:17Z" >January 28th, 2013</a> </span> by <span><a href=""></a></span> </small> </li> <li id="post57"> <p>blah blah blah...</p> <small> Posted <span> <a href="/2013/01/blah/57/" title="2013-01-27T22:24:17Z" >January 27th, 2013</a> </span> by <span><a href=""></a></span> </small> </li> </ul> </div> </body> </html>