اشتراکها
مطالب
ASP.NET MVC #2
MVC چیست و اساس کار آن چگونه است؟
الگوی MVC در سالهای اول دهه 70 میلادی در شرکت زیراکس توسط خالقین زبان اسمالتاک که جزو اولین زبانهای شیءگرا محسوب میشود، ارائه گردید. نام MVC از الگوی Model-View-Controller گرفته شده و چندین دهه است که در صنعت تولید نرم افزار مورد استفاده میباشد. هدف اصلی آن جدا سازی مسئولیتهای اجزای تشکیل دهنده «لایه نمایشی» برنامه است.
این الگو در سال 2004 برای اولین بار در سکویی به نام Rails به کمک زبان روبی جهت ساخت یک فریم ورک وب MVC مورد استفاده قرار گرفت و پس از آن به سایر سکوها مانند جاوا، دات نت (در سال 2007)، PHP و غیره راه یافت.
تصاویری را از این تاریخچه در ادامه ملاحظه میکنید؛ از دکتر Trygve Reenskaug تا شرکت زیراکس و معرفی آن در Rails به عنوان اولین فریم ورک وب MVC.
C در MVC معادل Controller است. کنترلر قسمتی است که کار دریافت ورودیهای دنیای خارج را به عهده دارد؛ مانند پردازش یک درخواست HTTP ورودی.
زمانیکه کنترلر این درخواست را دریافت میکند، کار وهله سازی Model را عهده دار خواهد شد و حاوی اطلاعاتی است که نهایتا در اختیار کاربر قرار خواهد گرفت تا فرآیند پردازش درخواست رسیده را تکمیل نماید. برای مثال اگر کاربری جهت دریافت آخرین اخبار به سایت شما مراجعه کرده است، در اینجا کار تهیه لیست اخبار بر اساس مدل مرتبط به آن صورت خواهد گرفت. بنابراین کنترلرها، پایه اصلی و مدیر ارکستر الگوی MVC محسوب میشوند.
در ادامه، کنترلر یک View را جهت نمایش Model انتخاب خواهد کرد. View در الگوی MVC یک شیء ساده است. به آن میتوان به شکل یک قالب که اطلاعاتی را از Model دریافت نموده و سپس آنها را در مکانهای مناسبی در صفحه قرار میدهد، نگاه کرد.
نتیجه استفاده از این الگو، ایزوله سازی سه جزء یاد شده از یکدیگر است. برای مثال View نمیداند و نیازی ندارد که بداند چگونه باید از لایه دسترسی به اطلاعات کوئری بگیرد. یا برای مثال کنترلر نیازی ندارد بداند که چگونه و در کجا باید خطایی را با رنگی مشخص نمایش دهد. به این ترتیب انجام تغییرات در لایه رابط کاربری برنامه در طول توسعه کلی سیستم، سادهتر خواهد شد.
همچنین در اینجا باید اشاره کرد که این الگو مشخص نمیکند که از چه نوع فناوری دسترسی به اطلاعاتی باید استفاده شود. میتوان از بانکهای اطلاعاتی، وب سرویسها، صفها و یا هر نوع دیگری از اطلاعات استفاده کرد. به علاوه در اینجا در مورد نحوه طراحی Model نیز قیدی قرار داده نشده است. این الگو تنها جهت ساخت بهتر و اصولی «رابط کاربری» طراحی شده است و بس.
تفاوت مهم پردازشی ASP.NET MVC با ASP.NET Web forms
اگر پیشتر با ASP.NET Web forms کار کرده باشید اکنون شاید این سؤال برایتان وجود داشته باشد که این سیستم جدید در مقایسه با نمونه قبلی، چگونه درخواستها را پردازش میکند.
همانطور که مشاهده میکنید، در وب فرمها زمانیکه درخواستی دریافت میشود، این درخواست به یک فایل موجود در سیستم مثلا default.aspx ارسال میگردد. سپس ASP.NET یک کلاس وهله سازی شده معرف آن صفحه را ایجاد کرده و آنرا اجرا میکند. در اینجا چرخه طول عمر صفحه مانند page_load و غیره رخ خواهد داد. جهت انجام این وهله سازی، View به فایل code behind خود گره خورده است و جدا سازی خاصی بین این دو وجود ندارد. منطق صفحه به markup آن که معادل است با یک فایل فیزیکی بر روی سیستم، کاملا مقید است. در ادامه، این پردازش صورت گرفته و HTML نهایی تولیدی به مرورگر کاربر ارسال خواهد شد.
در ASP.NET MVC این نحوه پردازش تغییر کرده است. در اینجا ابتدا درخواست رسیده به یک کنترلر هدایت میشود و این کنترلر چیزی نیست جز یک کلاس مجزا و مستقل از هر نوع فایل ASPX ایی در سیستم. سپس این کنترلر کار پردازش درخواست رسیده را شروع کرده، اطلاعات مورد نیاز را جمع آوری و سپس به View ایی که انتخاب میکند، جهت نمایش نهایی ارسال خواهد کرد. در اینجا View این اطلاعات را دریافت کرده و نهایتا در اختیار کاربر قرار خواهد داد.
آشنایی با قرارداد یافتن کنترلرهای مرتبط
تا اینجا دریافتیم که نحوه پردازش درخواستها در ASP.NET MVC بر مبنای کلاسها و متدها است و نه بر مبنای فایلهای فیزیکی موجود در سیستم. اگر درخواستی به سیستم ارسال میشود، در ابتدا، این درخواست جهت پردازش، به یک متد عمومی موجود در یک کلاس کنترلر هدایت خواهد شد و نه به یک فایل فیزیکی ASPX (برخلاف وب فرمها).
همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، در ابتدای پردازش یک درخواست، آدرسی به سیستم ارسال خواهد شد. بر مبنای این آدرس، نام کنترلر که در اینجا زیر آن خط قرمز کشیده شده است، استخراج میگردد (برای مثال در اینجا نام این کنترلرProducts است). سپس فریم ورک به دنبال کلاس این کنترلر خواهد گشت. اگر آنرا در اسمبلی پروژه بیابد، از آن خواهد خواست تا درخواست رسیده را پردازش کند؛ در غیراینصورت پیغام 404 یا یافت نشد، به کاربر نمایش داده میشود.
اما فریم ورک چگونه این کلاس کنترلر درخواستی را پیدا میکند؟
در زمان اجرا، اسمبلی اصلی پروژه به همراه تمام اسمبلیهایی که به آن ارجاعی دارند جهت یافتن کلاسی با این مشخصات اسکن خواهند شد:
1- این کلاس باید عمومی باشد.
2- این کلاس نباید abstract باشد (تا بتوان آنرا به صورت خودکار وهله سازی کرد).
3- این کلاس باید اینترفیس استاندارد IController را پیاده سازی کرده باشد.
4- و نام آن باید مختوم به کلمه Controller باشد (همان مبحث Convention over configuration یا کار کردن با یک سری قرار داد از پیش تعیین شده).
برای مثال در اینجا فریم ورک به دنبال کلاسی به نام ProductsController خواهد گشت.
شاید تعدادی از برنامه نویسهای ASP.NET MVC تصور کنند که فریم ورک در پوشهی استانداردی به نام Controllers به دنبال این کلاس خواهد گشت؛ اما در عمل زمانیکه برنامه کامپایل میشود، پوشهای در این اسمبلی وجود نخواهد داشت و همه چیز از طریق Reflection مدیریت خواهد شد.
نظرات اشتراکها
7 نکته کاربردی برای رعایت Clean code
کد جاوا است.
اشتراکها
نمایش بصری ساختارهای داده
پاسخ به بازخوردهای پروژهها
مشکل در نمایش notification با استفاده از noty
این کتابخانه ایراد بزرگی که داره نمیشه با callbackهای جاوا اسکریپتی کار کرد. با برنامه نویس آن هم مکاتبه داشتم گفتن نمیشه این کار رو از طریق server side انجام داد. آیا کتابخانهای مشابه این برای dot net core هست که قابلیت تنظیم callbackهای جاوا اسکریپتی رو داشته باشه؟
در قسمت اول در مورد ابزار انتخابی برای توسعه برنامههای Cross Platform صحبت کردیم. در این قسمت به آموزش نصب و راه اندازی محیط توسعه میپردازیم.
شما میتوانید در هر یک از سیستم عاملهای Mac - Windows - Linux و با هر یک از IDEهای Visual Studio - Visual Studio for mac - Rider کار کنید. برای این که بتوانیم آموزش را کاملا عملی پیش ببریم و وارد جزئیات شویم، در عمل باید یکی را انتخاب و آموزش دهیم و آن Windows - Visual Studio است؛ اگرچه باقی تفاوت خیلی زیادی ندارند.
با توجه به این که کد نوشته شده برای UI و Logic برای هر سه پلتفرم Windows - Android - iOS یکی است و کدهای منحصر به هر پلتفرم، سهم اندکی از پروژه را تشکیل میدهد و همچنین تست برنامه برای Windows آسانتر و سریعتر بوده و امکانات بیشتری را دارد، توصیه اکید میکنم برنامه را روی نسخه Windows توسعه دهید و تست کنید و پس از انجام کارهای اصلی پروژه، آن را بر روی Android و iOS نیز تست کنید. این مورد شباهت به برنامه نویسی وب برای مرورگرها را دارد. خیلی از افراد، سایت را بر روی یک مرورگر مثل Chrome یا Firefox توسعه میدهند و در نهایت کار را بر روی مرورگرهای موبایل و IE - Edge - Safari و ... تست میکنند. همانطور که میشود در مرورگر Chrome هم Touch را تست کرد و هم سایزهای مختلف را، همین کارها را در تست نسخه ویندوزی نیز میتوانید انجام دهید. در کنار این با توجه به رشد فروش تبلتهای ویندوزی، برای خیلی از برنامهها، ارائه نسخه ویندوزی میتواند مفید نیز باشد.
برای شروع بهتر است نسخهای به روز از ویندوز 10 را داشته باشید، یا Pro یا Enterprise. برای بررسی، ابتدا Command Line را باز کنید و دستور ver (مخفف version) را اجرا کنید. چیزی مشابه مقدار
Microsoft Windows Version 10.0.17134.345
را مشاهده خواهید نمود که باید عدد پنج رقمی آن (در این مثال 17134) از 16299 کمتر نباشد. اگر فرض کنیم که فقط یک سیستم داریم که بدون سیستم عامل است، تا این جا یک ISO نصب ویندوز دانلود کردهایم، به حجم 3.7 گیگ که بعد از نصب، 9.5 گیگ از فضای هارد را میگیرد. کمی حوصله به خرج دهید (!) و اگر میخواهید همه چیز را تمیز انجام دهید، با یک ویندوز تمیز شروع کنید!
آخرین نسخه پایدار ویژوال استودیو در زمان نگارش این مقاله، 2017 - 15.8.7 هست که ما نیاز به نصب Workload های زیر داریم:
Universal Windows Platform development
Mobile development with .NET
نصب این دو احتیاج به 5 گیگ دانلود و 14 گیگ فضای روی هارد را دارد که علاوه بر خود Visual Studio و محیط توسعه آن، موارد زیر را نیز برای شما نصب میکند:
Android SDK - Android NDK - JDK (Java) - Windows SDK - iOS SDK
نکات مهم:
۱- اگر قبلا یکی از SDKهای ذکر شده را دانلود کردهاید، لطفا بی خیال آن شوید! اجازه دهید تا ویژوال استودیو همه چیز را دانلود و نصب و کانفیگ کند. Android SDK، برای مثال، بالغ بر 70 گیگ فایل، برای 28 ورژن اندروید است که اگر یکی از آنها را داشتهاید که برای تست کد نویسی با Java و Android Studio جواب میداده، هیچ دلیلی ندارد دقیقا همان نسخه به درد Xamarin هم بخورد!
۲- ترجیحا نسخه Enterprise را نصب کنید.
۳- قسمتهای عمده فایلهای دانلودی از سرورهای مایکروسافت دانلود میشوند که محدودیتی برای کاربران ایرانی ندارد، ولی قسمت هایی نیز مستقیما از سرورهای گوگل دانلود میشوند که متاسفانه روی کاربرهای ایرانی بسته است. با توجه به این که ممکن است استفاده از روشهای دور زدن تحریم مانند VPN باعث کندی سرعت اینترنت و دانلود شوند، توصیه میکنم که ابتدا "Universal Windows Platform development" را نصب کنید (زیرا تماما از سرورهای مایکروسافت دانلود میشود) و سپس مجدد Installer را باز کرده و "Mobile development with .NET" را انتخاب کنید و این بار از ابزارهای دور زدن تحریم استفاده کنید.
۴- در سمت راست گزینههای قابل نصب، تیک موارد "Google Android Emulator API Level 27" و "Intel Hardware Accelerated Execution Manager (HAXM) global install" را بردارید. در پستی جداگانه آپشنهای متنوع Emulatorهای اندرویدی را بررسی خواهیم نمود.
۵- بهتر است Administrator سیستم خود باشید.
بعد از اتمام نصب باید Developer mode را فعال کنید که نحوه انجام آن در این لینک شرح داده شده است. به صورت خلاصه به Settings بروید، سپس Update & Security، سپس For developers و در نهایت انتخاب Developer mode از بین گزینههای موجود.
ضمن استفاده از ابزارهای دور زدن تحریم (فقط برای ساختن و بیلد کردن اولین پروژه)، ویژوال استودیو را به صورت Run as admin باز کنید و از منوی File > New > Project قسمت Cross-Platform برای CSharp، یک Mobile app Xamarin Forms بسازید که ضمن انگلیسی بودن نام پروژه و فاقد Space بودن آن، ترجیحا در فولدری باشد که مسیر آن فولدر نیز طولانی نباشد، Space و کارکترهای فارسی نیز نداشته باشد.
تنظیماتی که در پنجره New Cross Platform App هستند مناسب بوده و Ok را بزنید! اولین بیلد به علت نیاز به دانلود طول میکشد و در صورت بیلد شدن موفقیت آمیز پروژه شما دومین قسمت را با موفقیت طی کرده اید. در قسمت بعدی ساختار پروژههای Xamarin Forms را بررسی میکنیم و یک مثال ساده مینویسیم که لااقل روی ویندوز قابلیت تست را داشته باشد. دقت کنید که همان کد روی Android / iOS نیز کار میکند، ولی در پست هایی جداگانه باید در مورد راه اندازی Emulatorهای Android و iOS آموزش هایی را ببینید. در صورت وجود هر گونه مشکل یا سوال نیز در قسمت نظرات همین صفحه در خدمت شما عزیزان هستیم.
مطالب
ASP.NET MVC #14
آشنایی با نحوه معرفی تعاریف طرحبندی سایت به کمک Razor
ممکن است یک سری از اصطلاحات را در قسمتهای قبل مانند master page در لابلای توضیحات ارائه شده، مشاهده کرده باشید. این نوع مفاهیم برای برنامه نویسهای ASP.NET Web forms آشنا است (و اگر با Web forms view engine در ASP.NET MVC کار کنید، دقیقا یکی است؛ البته با این تفاوت که فایل code behind آنها حذف شده است). به همین جهت در این قسمت برای تکمیل بحث، مروری خواهیم داشت بر نحوهی معرفی جدید آنها توسط Razor.
در یک پروژه جدید ASP.NET MVC و در پوشه Views\Shared\_Layout.cshtml آن، فایل Layout آن، مفهوم master page را دارد. در این نوع فایلها، زیر ساخت مشترک تمام صفحات سایت قرار میگیرند:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
<title>@ViewBag.Title</title>
<link href="@Url.Content("~/Content/Site.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.5.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
</head>
<body>
@RenderBody()
</body>
</html>
اگر دقت کرده باشید، در هیچکدام از فایلهای Viewایی که تا این قسمت به پروژههای مختلف اضافه کردیم، تگهایی مانند body، title و امثال آن وجود نداشتند. در ASP.NET مرسوم است کلیه اطلاعات تکراری صفحات مختلف سایت را مانند تگهای یاد شده به همراه منویی که باید در تمام صفحات قرار گیرد یا footer مشترک بین تمام صفحات سایت، به یک فایل اصلی به نام master page که در اینجا layout نام گرفته، Refactor کنند. به این ترتیب حجم کدها و markup تکراری که باید در تمام Viewهای سایت قرار گیرند به حداقل خواهد رسید.
برای مثال محل قرار گیری تعاریف Content-Type تمام صفحات و همچنین favicon سایت، بهتر است در فایل layout باشد و نه در تک تک Viewهای تعریف شده:
<meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=utf-8" />
<link rel="shortcut icon" href="@Url.Content("~/favicon.ico")" type="image/x-icon" />
در کدهای فوق یک نمونه پیش فرض فایل layout را مشاهده میکنید. در اینجا توسط متد RenderBody، محتوای رندر شده یک View درخواستی، به داخل تگ body تزریق خواهد شد.
تا اینجا در تمام مثالهای قبلی این سری، فایل layout در Viewهای اضافه شده معرفی نشد. اما اگر برنامه را اجرا کنیم باز هم به نظر میرسد که فایل layout اعمال شده است. علت این است که در صورت عدم تعریف صریح layout در یک View، این تعریف از فایل Views\_ViewStart.cshtml دریافت میگردد:
@{
Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
}
فایل ViewStart، محل تعریف کدهای تکراری است که باید پیش از اجرای هر View مقدار دهی یا اجرا شوند. برای مثال در اینجا میشود بر اساس نوع مرورگر، layout خاصی را به تمام Viewها اعمال کرد. مثلا یک layout ویژه برای مرورگرهای موبایلها و layout ایی دیگر برای مرورگرهای معمولی. امکان دسترسی به متغیرهای تعریف شده در یک View در فایل ViewStart از طریق ViewContext.ViewData میسر است.
ضمن اینکه باید درنظر داشت که میتوان فایل ViewStart را در زیر پوشههای پوشه اصلی View نیز قرار داد. مثلا اگر فایل ViewStart ایی در پوشه Views/Home قرار گرفت، این فایل محتوای ViewStart اصلی قرار گرفته در ریشه پوشه Views را بازنویسی خواهد کرد.
برای معرفی صریح فایل layout، تنها کافی است مسیر کامل فایل layout را در یک View مشخص کنیم:
@{
ViewBag.Title = "Index";
Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
}
<h2>Index</h2>
اهمیت این مساله هم در اینجا است که یک سایت میتواند چندین layout یا master page داشته باشد. برای نمونه یک layout برای صفحات ورود اطلاعات؛ یک layout خاص هم مثلا برای صفحات گزارش گیری نهایی سایت.
همانطور که پیشتر نیز ذکر شد، در ASP.NET حرف ~ به معنای ریشه سایت است که در اینجا ابتدای محل جستجوی فایل layout را مشخص میکند.
به این ترتیب زمانیکه یک کنترلر، View خاصی را فراخوانی میکند، کار از فایل Views\Shared\_Layout.cshtml شروع خواهد شد. سپس View درخواستی پردازش شده و محتوای نهایی آن، جایی که متد RenderBody قرار دارد، تزریق خواهد شد.
همچنین مقدار ViewBag.Title ایی که در فایل View تعریف شده، در فایل layout جهت رندر مقدار تگ title استفاده میشود (انتقال یک متغیر از View به یک فایل master page؛ کلاس layout، مدل View ایی را که قرار است رندر کند به ارث میبرد).
یک نکته:
در نگارش سوم ASP.NET MVC امکان بکارگیری حرف ~ به صورت مستقیم در حین تعریف یک فایل js یا css وجود ندارد و حتما باید از متد سمت سرور Url.Content کمک گرفت. در نگارش چهارم ASP.NET MVC، این محدودیت برطرف شده و دقیقا همانند متغیر Layout ایی که در بالا مشاهده میکنید، میتوان بدون نیاز به متد Url.Content، مستقیما از حرف ~ کمک گرفت و به صورت خودکار پردازش خواهد شد.
تزریق نواحی ویژه یک View در فایل layout
توسط متد RenderBody، کل محتوای View درخواستی در موقعیت تعریف شده آن در فایل Layout، رندر میشود. این ویژگی به نحو یکسانی به تمام Viewها اعمال میشود. اما اگر نیاز باشد تا view بتواند محتوای markup قسمت ویژهای از master page را مقدار دهی کند، میتوان از مفهومی به نام Sections استفاده کرد:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
<title>@ViewBag.Title</title>
<link href="@Url.Content("~/Content/Site.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.5.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
</head>
<body>
<div id="menu">
@if (IsSectionDefined("Menu"))
{
RenderSection("Menu", required: false);
}
else
{
<span>This is the default ...!</span>
}
</div>
<div id="body">
@RenderBody()
</div>
</body>
</html>
در اینجا ابتدا بررسی میشود که آیا قسمتی به نام Menu در View جاری که باید رندر شود وجود دارد یا خیر. اگر بله، توسط متد RenderSection، آن قسمت نمایش داده خواهد شد. در غیراینصورت، محتوای پیش فرضی را در صفحه قرار میدهد. البته اگر از متد RenderSection با آرگومان required: false استفاده شود، درصورتیکه View جاری حاوی قسمتی به نام مثلا menu نباشد، تنها چیزی نمایش داده نخواهد شد. اگر این آرگومان را حذف کنیم، یک استثنای عدم یافت شدن ناحیه یا قسمت مورد نظر صادر میگردد.
نحوهی تعریف یک Section در Viewهای برنامه به شکل زیر است:
@{
ViewBag.Title = "Index";
//Layout = null;
Layout = "~/Views/Shared/_Layout.cshtml";
}
<h2>
Index</h2>
@section Menu{
<ul>
<li>item 1</li>
<li>item 2</li>
</ul>
}
برای مثال فرض کنید که یکی از Viewهای شما نیاز به دو فایل اضافی جاوا اسکریپت برای اجرای صحیح خود دارد. میتوان تعاریف الحاق این دو فایل را در قسمت header فایل layout قرار داد تا در تمام Viewها به صورت خودکار لحاظ شوند. یا اینکه یک section سفارشی را به نحو زیر در آن View خاص تعریف میکنیم:
@section JavaScript
{
<script type="text/javascript" src="@Url.Content("~/Scripts/SomeScript.js")" />;
<script type="text/javascript" src="@Url.Content("~/Scripts/AnotherScript.js")" />;
}
سپس کافی است جهت تزریق این کدها به header تعریف شده در master page مورد نظر، یک سطر زیر را اضافه کرد:
@RenderSection("JavaScript", required: false)
به این ترتیب، اگر view ایی حاوی تعریف قسمت JavaScript نبود، به صورت خودکار شامل تعاریف الحاق اسکریپتهای یاد شده نیز نخواهد گردید. در نتیجه دارای حجمی کمتر و سرعت بارگذاری بالاتری نیز خواهد بود.
مدیریت بهتر فایلها و پوشههای یک برنامه ASP.NET MVC به کمک Areas
به کمک قابلیتی به نام Areas میتوان یک برنامه بزرگ را به چندین قسمت کوچکتر تقسیم کرد. هر کدام از این نواحی، دارای تعاریف مسیریابی، کنترلرها و Viewهای خاص خودشان هستند. به این ترتیب دیگر به یک برنامهی از کنترل خارج شده ASP.NET MVC که دارای یک پوشه Views به همراه صدها زیر پوشه است، نخواهیم رسید و کنترل این نوع برنامههای بزرگ سادهتر خواهد شد.
برای مثال یک برنامه بزرگ را درنظر بگیرید که به کمک قابلیت Areas، به نواحی ویژهای مانند گزارشگیری، قسمت ویژه مدیریتی، قسمت کاربران، ناحیه بلاگ سایت، ناحیه انجمن سایت و غیره، تقسیم شده است. به علاوه هر کدام از این نواحی نیز هنوز میتوانند از اطلاعات ناحیه اصلی برنامه مانند master page آن استفاده کنند. البته باید درنظر داشت که فایل viewStart به پوشه جاری و زیر پوشههای آن اعمال میشود. اگر نیاز باشد تا اطلاعات این فایل به کل برنامه اعمال شود، فقط کافی است آنرا به یک سطح بالاتر، یعنی ریشه سایت منتقل کرد.
نحوه افزودن نواحی جدید
افزودن یک Area جدید هم بسیار ساده است. بر روی نام پروژه در VS.NET کلیک راست کرده و سپس گزینه Add|Area را انتخاب کنید. سپس در صفحه باز شده، نام دلخواهی را وارد نمائید. مثلا نام Reporting را وارد نمائید تا ناحیه گزارشگیری برنامه از قسمتهای دیگر آن مستقل شود. پس از افزودن یک Area جدید، به صورت خودکار پوشه جدیدی به نام Areas به ریشه سایت اضافه میشود. سپس داخل آن، پوشهی دیگری به نام Reporting اضافه خواهد شد. پوشه reporting اضافه شده هم دارای پوشههای Model، Views و Controllers خاص خود میباشد.
اکنون که پوشه Areas به ریشه سایت اضافه شده است، با کلیک راست بر روی این پوشه نیز گزینهی Add|Area در دسترس میباشد. برای نمونه یک ناحیه جدید دیگر را به نام Admin به سایت اضافه کنید تا بتوان امکانات مدیریتی سایت را از سایر قسمتهای آن مستقل کرد.
نحوه معرفی تعاریف مسیریابی نواحی تعریف شده
پس از اینکه کار با Areas را آغاز کردیم، نیاز است تا با نحوهی مسیریابی آنها نیز آشنا شویم. برای این منظور فایل Global.asax.cs قرار گرفته در ریشه اصلی برنامه را باز کنید. در متد Application_Start، متدی به نام AreaRegistration.RegisterAllAreas، کار ثبت و معرفی تمام نواحی ثبت شده را به فریم ورک، به عهده دارد. کاری که در پشت صحنه انجام خواهد شد این است که به کمک Reflection تمام کلاسهای مشتق شده از کلاس پایه AreaRegistration به صورت خودکار یافت شده و پردازش خواهند شد. این کلاسها هم به صورت پیش فرض به نام SomeNameAreaRegistration.cs در ریشه اصلی هر Area توسط VS.NET تولید میشوند. برای نمونه فایل ReportingAreaRegistration.cs تولید شده، حاوی اطلاعات زیر است:
using System.Web.Mvc;
namespace MvcApplication11.Areas.Reporting
{
public class ReportingAreaRegistration : AreaRegistration
{
public override string AreaName
{
get
{
return "Reporting";
}
}
public override void RegisterArea(AreaRegistrationContext context)
{
context.MapRoute(
"Reporting_default",
"Reporting/{controller}/{action}/{id}",
new { action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
);
}
}
}
توسط AreaName، یک نام منحصربفرد در اختیار فریم ورک قرار خواهد گرفت. همچنین از این نام برای ایجاد پیوند بین نواحی مختلف نیز استفاده میشود.
سپس در قسمت RegisterArea، یک مسیریابی ویژه خاص ناحیه جاری مشخص گردیده است. برای مثال تمام آدرسهای ناحیه گزارشگیری سایت باید با http://localhost/reporting آغاز شوند تا مورد پردازش قرارگیرند. سایر مباحث آن هم مانند قبل است. برای مثال در اینجا نام اکشن متد پیش فرض، index تعریف شده و همچنین ذکر قسمت id نیز اختیاری است.
همانطور که ملاحظه میکنید، تعاریف مسیریابی و اطلاعات پیش فرض آن منطقی هستند و آنچنان نیازی به دستکاری و تغییر ندارند. البته اگر دقت کرده باشید مقدار نام controller پیش فرض، مشخص نشده است. بنابراین بد نیست که مثلا نام Home یا هر نام مورد نظر دیگری را به عنوان نام کنترلر پیش فرض در اینجا اضافه کرد.
تعاریف کنترلرهای هم نام در نواحی مختلف
در ادامه مثال جاری که دو ناحیه Admin و Reporting به آن اضافه شده، به پوشههای Controllers هر کدام، یک کنترلر جدید را به نام HomeController اضافه کنید. همچنین این HomeController را در ناحیه اصلی و ریشه سایت نیز اضافه نمائید. سپس برای متد پیش فرض Index هر کدام هم یک View جدید را با کلیک راست بر روی نام متد و انتخاب گزینه Add view، اضافه کنید. اکنون برنامه را به همین نحو اجرا نمائید. اجرای برنامه با خطای زیر متوقف خواهد شد:
Multiple types were found that match the controller named 'Home'. This can happen if the route that services this
request ('{controller}/{action}/{id}') does not specify namespaces to search for a controller that matches the request.
If this is the case, register this route by calling an overload of the 'MapRoute' method that takes a 'namespaces' parameter.
The request for 'Home' has found the following matching controllers:
MvcApplication11.Areas.Admin.Controllers.HomeController
MvcApplication11.Controllers.HomeController
فوق العاده خطای کاملی است و راه حل را هم ارائه داده است! برای اینکه مشکل ابهام یافتن HomeController برطرف شود، باید این جستجو را به فضاهای نام هر قسمت از نواحی برنامه محدود کرد (چون به صورت پیش فرض فضای نامی برای آن مشخص نشده، کل ناحیه ریشه سایت و زیر مجموعههای آنرا جستجو خواهد کرد). به همین جهت فایل Global.asax.cs را گشوده و متد RegisterRoutes آنرا مثلا به نحو زیر اصلاح نمائید:
public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
{
routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
routes.MapRoute(
"Default", // Route name
"{controller}/{action}/{id}", // URL with parameters
new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional } // Parameter defaults
, namespaces: new[] { "MvcApplication11.Controllers" }
);
}
آرگومان چهارم معرفی شده، آرایهای از نامهای فضاهای نام مورد نظر را جهت یافتن کنترلرهایی که باید توسط این مسیریابی یافت شوند، تعریف میکند.
اکنون اگر مجددا برنامه را اجرا کنیم، بدون مشکل View متناظر با متد Index کنترلر Home نمایش داده خواهد شد.
البته این مشکل با نواحی ویژه و غیر اصلی سایت وجود ندارد؛ چون جستجوی پیش فرض کنترلرها بر اساس ناحیه است.
در ادامه مسیر http://localhost/Admin/Home را نیز در مرورگر وارد کنید. سپس بر روی صفحه در مروگر کلیک راست کرده و سورس صفحه را بررسی کنید. مشاهده خواهید کرد که master page یا فایل layout ایی به آن اعمال نشده است. علت را هم در ابتدای بحث Areas مطالعه کردید. فایل Views\_ViewStart.cshtml در سطحی که قرار دارد به ناحیه Admin اعمال نمیشود. آنرا به ریشه سایت منتقل کنید تا layout اصلی سایت نیز به این قسمت اعمال گردد. البته بدیهی است که هر ناحیه میتواند layout خاص خودش را داشته باشد یا حتی میتوان با مقدار دهی خاصیت Layout نیز در هر view، فایل master page ویژهای را انتخاب و معرفی کرد.
نحوه ایجاد پیوند بین نواحی مختلف سایت
زمانیکه پیوندی را به شکل زیر تعریف میکنیم:
@Html.ActionLink(linkText: "Home", actionName: "Index", controllerName: "Home")
یعنی ایجاد لینکی در ناحیه جاری. برای اینکه پیوند تعریف شده به ناحیهای خارج از ناحیه جاری اشاره کند باید نام Area را صریحا ذکر کرد:
@Html.ActionLink(linkText: "Home", actionName: "Index", controllerName: "Home",
routeValues: new { Area = "Admin" } , htmlAttributes: null)
همین نکته را باید حین کار با متد RedirectToAction نیز درنظر داشت:
public ActionResult Index()
{
return RedirectToAction("Index", "Home", new { Area = "Admin" });
}
مطلبی که در ذیل آورده شده صرفا یک برداشت شخصی است بر اساس نقل قولها و بررسی وضعیت اعضای تیمهای مرتبط با فناوریهای مختلف بکار گرفته شده در دات نت فریم ورک و ... نه رسمی!
ADO.NET ، DataSet ، DataTable و امثال آن: مرده! (مرده به معنای اینکه دیگر توسعهی جدی نخواهد یافت)
ADO.NET اولین فناوری دسترسی به دادهها در دات نت فریم ورک بود/است. مدل طراحی آن هم بر اساس امکانات زبانهای آن زمان (زمان شروع به کار دات نت) بود (و تا دات نت 4 هم تغییر عمدهای نکرده). برای مثال در زمان ارائه اولین نگارش آن خبری از Generics نبود (در دات نت 2 اضافه شد)؛ یا LINQ وجود نداشت (در دات نت سه و سه و نیم اضافه و تکمیل شد). به همین جهت طراحی آن در حال حاضر (با وجود دات نت 4) بوی ماندگی میدهد (مانند استفاده از دیتاست و دیتاتیبل) و با ORM های مایکروسافت جهت استفاده از امکانات Generics و LINQ جایگزین شده است.
البته این مورد تنها مورد مردهای است که "باید" یاد گرفت؛ مهم نیست که ORMs ارائه شدهاند. مهم این است که زیر ساخت تمام ORM های نوشته شده برای دات نت همین ADO.NET خام است.
LINQ to SQL : مرده!
مایکروسافت با این فناوری ORM های خودش را شروع کرد اما بعد از مدتی دید که بهتر است یک نسخهی عمومیتر با پشتیبانی از بانکهای اطلاعاتی دیگر مانند اوراکل، MySQL و غیره را نیز ارائه دهد. همینجا بود که آنرا خیلی ساده با Entity framework جایگزین کرد و در roadmap ارائه شده صراحتا EF به عنوان راه حل توصیه شده دسترسی به دادههای مایکروسافت اعلام شده است (+). حالا این وسط دیگر مهم نیست شما پروژه نوشته بودید یا هر چی. دیگر منتظر تغییرات خاصی در LINQ to SQL نباشید. فقط یک سری رفع باگ و نگهداری پروژه را شاهد خواهید بود. البته در همان زمان خیلی زود تکذیب کردند که LINQ to SQL مرده اما برای نمونه آقای Damien که عضو اصلی تیم LINQ to SQL بودند، اکنون در تیم XBOX مشغول به کار هستند! (+) تو خود شرح مفصل بخوان از این مجمل!
ضمنا این رو هم در نظر داشته باشید که LINQ != LINQ to SQL ؛ به عبارتی LINQ به خودی خود فقط یک language feature است.
Windows Forms یا به اختصار WinForms : مرده!
به نظر مظلومتر از این یکی در دات نت یافت نمیشود! همین چند وقت پیش یکی از اعضای مایکروسافت این نظر سنجی رو برگزار کرده بود که "ما چکار کنیم که شما راحتتر از WinForms به WPF مهاجرت کنید؟!" (+)
در قاموس WPF ، ویندوز فرمز یعنی Canvas panel ؛ به عبارتی صلبترین حالت طراحی رابط کاربری و این انتقال و مهاجرت هرچند برای کسانی که عمری را روی آن گذاشتهاند، دردناک خواهد بود اما با وجود تواناییهای WPF چیزی را از دست نخواهند داد. سیستم Layout (طرح بندی) در WinForms و همچنین دلفی، بر اساس قراردهی اشیاء در مختصات مطلقی در صفحه است. مثلا این دکمهی خاص در آن نقطهی معلوم قرار میگیرد و همین. این روش طرح بندی یکی از چندین روش طرح بندی در WPF است که اصطلاحا Canvas نام دارد. توصیه اکید و مطلق در WPF آن است که از Canvas فقط برای طراحی اشیاء گرافیکی پیچیده استفاده کنید و نه طراحی رابط کاربر. چرا؟ چون برای مثال در Silverlight که برادر کوچکتر WPF محسوب میشود، رابط کاربری آن باید بتواند همانند HTML انعطاف پذیر باشد و با اندازههای مختلف مرورگر یا اندازهی قلمهای بزرگتر هماهنگ شده و مقاومت کند، بدون اینکه از ریخت بیفتد و این مورد را سایر سیستمهای طرح بندی رابط کاربر (منهای Canvas یا همان سیستم طرح بندی WinForms) ارائه میدهند. مورد دیگری که در WPF و Silverlight بسیار حائز اهمیت است ، Content Controls میباشد. چقدر خوب میشد بتوان داخل یک کنترل، کلا یک سیستم طرح بندی را تعریف کرد و اشیاء دلخواهی را داخل آن قرار داد. مثلا ToolTip پیش فرض وجود دارد. بسیار هم خوب. بنده علاقه دارم، متن عنوان آن ضخیم باشد. کنار آن یک تصویر کوچک و در سمت چپ آن متن قرار گیرد. برای انجام اینکار در WPF لازم نیست تا شما منتظر نگارش بعدی دات نت باشید که دست اندرکاران مربوطه با افتخار در یک سند 50 صفحهای توضیح دهند که چگونه میتوان اینکار را انجام داد. یک سیستم طرح بندی را اضافه کنید. موارد ذکر شده را در آن تعریف کنید. بدون استفاده از هیچ نوع کامپوننتی یا بدون منتظر ماندن تا نگارش بعدی این محصولات، به مقصود خود رسیدهاید.
ASP.NET Web forms : داره نفسهای آخرش رو میکشه!
از زمانیکه ASP.NET MVC آمد نسخهی Web forms تقریبا فراموش شد. به وبلاگ اسکات گاتری یا Haacked و سایر اعضای اصلی دات نت که مراجعه کنید در سه سال اخیر در حد تعداد انگشتان یک دست هم در مورد Web forms مطلب ننوشتهاند. تمام تمرکز و نوآوریها بر روی MVC متمرکز شده و حتی در نسخهی 4 دات نت هم فقط یک سری صافکاری مختصر را در Web forms شاهد بودیم مثلا نام کنترلها را خودتان هم در زمان رندر نهایی میتوانید تعیین کنید! یا لطفا کردند و قسمتی از url routing موجود در ASP.NET MVC را به ASP.NET web forms 4 هم قرض دادند (این مورد شاید مهمترین تغییر قابل ذکر در ASP.Net web forms 4 است).
البته این رو هم اضافه کنم که ASP.NET MVC واقعا قابل احترام است؛ هدف از آن جدا سازی لایههای برنامه با الگوهای استاندارد صنعتی (و نه هر روش برنامه نویسی چند لایه من درآوردی)، ترویج کد نویسی بهتر، ترویج Unit testing ، رفع یک سری مشکلات ASP.NET Web forms (مثلا از ViewState های حجیم دیگر خبری نیست) و امثال آن است.
برای نمونه توجه شما را به مطلبی که آقای Dino Sposito در مورد ASP.NET Webforms نوشته جلب میکنم: (+)
به صورت خلاصه ایشان عنوان کرده زمان طراحی ASP.NET Webforms در 10 سال قبل، هدف ما انتقال سادهتر برنامه نویسهای VB به محیط وب بود. به همین جهت دست به اختراع postback ، viewState ، کنترلهای سمت سرور و غیره زدیم. (بنابراین تاکید تمام اینها این است که webforms فناوری دهه قبل "بود" و الان بنابر نیازهای جدید دست به طراحی مجدد زدهایم)
در مورد "پایان پروژه ASP.NET Ajax Control Toolkit" هم قبلا مطلب نوشته بودم و این یکی واقعا official است!
و در پایان باید متذکر شد که فلان فناوری مرده یا داره نفسهای آخرش رو میکشه اصلا مهم نیست. هنوز هم هستند سازمانهایی که برنامههای نوشته شده با ASP کلاسیک (نگارش قبل از ASP.NET Web forms) خود را دارند و خیلی هم از آن راضی هستند!
این موارد رو از این جهت نوشتم که اگر میخواهید تازه به این جمع وارد شوید دقیقا بدانید باید روی چه مواردی بیشتر وقت بگذارید و یادگیری کدامیک صرفا اتلاف وقت خواهند بود (مثلا EF بر LINQ to SQL ارجح است و اگر امروز میخواهید شروع کنید با EF شروع کنید، یا دیگر کم کم با وجود WPF ، بازار کاری برای WinForms نخواهد بود).