مطالب دوره‌ها
تولید پویای کد در زمان اجرا توسط Reflection.Emit
در ادامه قصد داریم توسط امکانات Reflection به همراه کدهای IL، اشیایی را در زمان اجرا ایجاد کنیم.


Reflection چیست؟

Reflection چیزهایی هستند که با نگاه در یک آینه قابل مشاهده‌اند. در این حالت شخص می‌تواند قسمت‌های مختلف ظاهر خود را برانداز کرده یا قسمتی را تغییر دهید. اما این مساله چه ربطی به دنیای دات نت دارد؟ در دات نت با استفاده از Reflection می‌توان به اطلاعات اشیاء یک برنامه‌ی در حال اجرا دسترسی یافت. برای مثال نام کلاس‌های مختلف آن چیست یا درون کلاسی خاص، چه متدهایی قرار دارند. همچنین با استفاده از Reflection می‌توان رفتارهای جدیدی را نیز به کلاس‌ها و اشیاء افزود یا آن‌ها را تغییر داد.
همواره عنوان می‌شود که از Reflection به دلیل سربار بالای آن پرهیز کنید و تنها از آن به عنوان آخرین راه حل موجود استفاده نمائید و این دقیقا موردی است که در مباحث جاری بیشتر از آن استفاده خواهد شد: ساخت اشیاء جدید در زمان اجرا به کمک کدهای IL و امکانات Reflection


نگاهی به امکانات متداول Reflection

در مثال بعد، نگاهی خواهیم داشت به امکانات متداول Reflection، مانند دسترسی به متدها و خواص یک کلاس و تعویض مقدار یا فراخوانی آن‌ها:
using System;

namespace FastReflectionTests
{
    class Person
    {
        public string Name { set; get; }

        public string Speak()
        {
            return string.Format("Hello, my name is {0}.", this.Name);
        }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            //روش متداول
            var vahid = new Person { Name = "Vahid" };
            Console.WriteLine(vahid.Speak());

            var type = vahid.GetType();

            //نمایش متدهای یک کلاس
            var methods = type.GetMethods();
            foreach (var method in methods)
            {
                Console.WriteLine(method.Name);
            }

            //تغییر مقدار یک خاصیت
            var setNameMethod = type.GetMethod("set_Name");
            setNameMethod.Invoke(obj: vahid, parameters: new[] { "Ali" });

            //فراخوانی یک متد
            var speakMethod = type.GetMethod("Speak");
            var result = speakMethod.Invoke(obj: vahid, parameters: null);
            Console.WriteLine(result);
        }
    }
}
با خروجی ذیل
 Hello, my name is Vahid.
set_Name
get_Name
Speak
ToString
Equals
GetHashCode
GetType
Hello, my name is Ali.
توضیحات:
در اینجا یک کلاس شخص با خاصیت نام او تعریف شده است؛ به همراه متدی که رشته‌ای را نمایش خواهد داد.
در متد Main برنامه، ابتدا یک وهله جدید از این شخص ایجاد شده و سپس به روش متداول، متد Speak آن فراخوانی گردیده است. در ادامه کار از امکانات Reflection برای انجام همین امور کمک گرفته شده است.
کار با دریافت نوع یک وهله شروع می‌شود. برای نمونه در اینجا توسط vahid.GetType به نوع وهله ساخته شده دسترسی یافته‌ایم. سپس با داشتن این type، می‌توان به کلیه امکانات Reflection دسترسی یافت. برای مثال توسط GetMethods، لیست کلیه متدهای موجود در کلاس شخص بازگشت داده می‌شود.
اگر به خروجی فوق دقت کنید، پس از سطر اول، 7 سطر بعدی نمایانگر متدهای موجود در کلاس شخص هستند. شاید عنوان کنید که این کلاس به نظر یک متد بیشتر ندارد. اما در دات نت اشیاء از شیء Object مشتق می‌شوند و چهار متد ToString، Equals، GetHashCode و GetType متعلق به آن هستند. همچنین خواص تعریف شده نیز در اصل به دو متد set و get به صورت خودکار در کدهای IL برنامه ترجمه خواهند شد. از همین متد set_Name در ادامه برای مقدار دهی خاصیت نام وهله ایجاد شده استفاده شده است.
همانطور که ملاحظه می‌کنید برای فراخوانی یک وهله از طریق Reflection، ابتدا توسط متد type.GetMethod می‌توان به آن دسترسی یافت و سپس با فراخوانی متد Invoke، می‌توان متد مدنظر را بر روی یک شیء مهیا با پارامترهایی که ذکر می‌کنیم، فراخوانی کرد. اگر این متد پارامتری ندارد، آن‌را نال قرار خواهیم داد.

تا اینجا مقدمه‌ای را ملاحظه نمودید که بیشتر جهت تکمیل بحث، حفظ روابط منطقی قسمت‌های مختلف آن و یادآوری مباحث مرتبط با Reflection ذکر شدند.


ایجاد اشیاء در زمان اجرای برنامه

یکی از کلاس‌های مهم Reflection که در منابع مختلف کمتر به آن پرداخته شده است، کلاس DynamicMethod آن است که از آن می‌توان برای ایجاد اشیاء و یا متدهایی پویا در زمان اجرا استفاده کرد. این کلاس قرار گرفته در فضای نام System.Reflection.Emit، دارای یک ILGenerator است که می‌توان به آن OpCodeهایی را اضافه کرد. زمانیکه کار ایجاد این متدپویا به پایان رسید، با استفاده از Delegates امکان دسترسی و اجرای این متد پویا وجود خواهد داشت.
یک مثال کامل را در این زمینه در ادامه ملاحظه می‌نمائید:
using System;
using System.Reflection.Emit;

namespace FastReflectionTests
{
    class Program
    {
        static double Divider(int a, int b)
        {
            return a / b;
        }

        delegate double DividerDelegate(int a, int b);
        static void Main(string[] args)
        {
            //روش متداول
            Console.WriteLine(Divider(10, 2));

            //تعریف امضای متد
            var myMethod = new DynamicMethod(
                                        name: "DividerMethod",
                                        returnType: typeof(double),
                                        parameterTypes: new[] { typeof(int), typeof(int) },
                                        m: typeof(Program).Module);
            //تعریف بدنه متد
            var il = myMethod.GetILGenerator();
            il.Emit(opcode: OpCodes.Ldarg_0); //بارگذاری پارامتر اول بر روی پشته ارزیابی
            il.Emit(opcode: OpCodes.Ldarg_1); //بارگذاری پارامتر دوم بر روی پشته ارزیابی
            il.Emit(opcode: OpCodes.Div); // دو پارامتر از پشته ارزیابی دریافت و تقسیم خواهند شد
            il.Emit(opcode: OpCodes.Ret); // دریافت نتیجه نهایی از پشته ارزیابی و بازگشت آن

            //فراخوانی متد پویا
            //روش اول
            var result = myMethod.Invoke(obj: null, parameters: new object[] { 10, 2 });
            Console.WriteLine(result);

            //روش دوم
            var method = (DividerDelegate)myMethod.CreateDelegate(delegateType: typeof(DividerDelegate));
            Console.WriteLine(method(10, 2));
        }
    }
}
توضیحات
در ابتدای این مثال جدید یک متد متداول تقسیم کننده دو عدد را ملاحظه می‌کنید. در ادامه قصد داریم overload دیگری از این متد را توسط کدهای MSIL در زمان اجرا ایجاد کنیم که دو پارامتر int را قبول می‌کند.
کار با وهله سازی کلاس DynamicMethod موجود در فضای نام System.Reflection.Emit شروع می‌شود. در اینجا کار تعریف امضای متد جدید باید صورت گیرد. برای مثال نام آن چیست، نوع خروجی آن کدام است. نوع پارامترهای آن چیست و نهایتا این متدی که قرار است به صورت پویا به برنامه اضافه شود، باید در کجا قرار گیرد. برای اینکار از Module خود کلاس Program برنامه استفاده شده است.
پس از تعریف امضای متد پویا، نوبت به تعریف بدنه‌ی آن می‌رسد. کار با دریافت یک ILGenerator که می‌توان در آن کدهای IL را وارد کرد شروع می‌شود. مابقی آن تعریف کدهای IL توسط متد Emit است و پیشتر با مقدمات اسمبلی دات نت در قسمت‌های قبلی مبحث جاری آشنا شده‌ایم. ابتدا دو Ldarg فراخوانی شده‌اند تا دو پارامتر ورودی متد را دریافت کنند. سپس Div بر روی آن‌ها صورت گرفته و نهایتا نتیجه بازگشت داده شده است.
خوب؛ تا اینجا موفق شدیم اولین متد پویای خود را ایجاد نمائیم. برای اجرا آن حداقل دو روش وجود دارد:
الف) فراخوانی متد Invoke بر روی آن. با توجه به اینکه قرار نیست این متد بر روی وهله‌ی خاصی اجرا شود، اولین پارامتر آن null وارد شده است و سپس پارامترهای این متد پویا توسط آرگومان دوم متد Invoke وارد شده‌اند.
ب) می‌توان این عملیات را اندکی شکیل‌تر کرد. برای اینکار پیش از متد Main برنامه یک delegate به نام DividerDelegate تعریف شده است. سپس با استفاده از متد CreateDelegate، خروجی این متد پویا را تبدیل به یک delegate کرده‌ایم. اینبار فراخوانی متد پویا بسیار شبیه به متدهای معمولی می‌شود.
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 15 - بررسی تغییرات Caching
- پروژه‌ای برای کش کردن نتایج حاصل از کوئری‌های EF Core که می‌تواند سرعت آن‌ها را تا 3 برابر افزایش دهد: « EFSecondLevelCache.Core »
- کش کردن قسمت نمایش لیست کاربران آنلاین و منوهای کنار صفحه در پروژه‌ی DNT Identity.
+ پروژه‌های SPA، حتما نیاز به ارتباط با سرور را دارند و در این حالت برای گزارشگیری‌ها می‌توان از کش سمت سرور و یا پروژه‌ی اولی که نامبرده شد، استفاده کرد.
مطالب
پیاده سازی سیاست‌های دسترسی پویای سمت سرور و کلاینت در برنامه‌های Blazor WASM
فرض کنید در حال توسعه‌ی یک برنامه‌ی Blazor WASM هاست شده هستید و می‌خواهید که نیازی نباشد تا به ازای هر صفحه‌ای که به برنامه اضافه می‌کنید، یکبار منوی آن‌را به روز رسانی کنید و نمایش منو به صورت خودکار توسط برنامه صورت گیرد. همچنین در این حالت نیاز است در قسمت مدیریتی برنامه، بتوان به صورت پویا، به ازای هر کاربری، مشخص کرد که به کدامیک از صفحات برنامه دسترسی دارد و یا خیر و به علاوه اگر به صفحاتی دسترسی ندارد، مشخصات این صفحه، در منوی پویا برنامه ظاهر نشود و همچنین با تایپ آدرس آن در نوار آدرس مرورگر نیز قابل دسترسی نباشد. امن سازی پویای سمت کلاینت، یک قسمت از پروژه‌است؛ قسمت دیگر چنین پروژه‌ای، لیست کردن اکشن متدهای API سمت سرور پروژه و انتساب دسترسی‌های پویایی به این اکشن متدها، به کاربران مختلف برنامه‌است.


دریافت کدهای کامل این پروژه

کدهای کامل پروژه‌ای که نیازمندی‌های فوق را پیاده سازی می‌کند، در اینجا می‌توانید مشاهده و دریافت کنید. در این مطلب از قرار دادن مستقیم این کدها صرفنظر شده و سعی خواهد شد بجای آن، نقشه‌ی ذهنی درک کدهای آن توضیح داده شود.


پیشنیازها

در پروژه‌ی فوق برای شروع به کار، از اطلاعات مطرح شده‌ی در سلسله مطالب زیر استفاده شده‌است:

- «اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity»
- پیاده سازی اعتبارسنجی کاربران در برنامه‌های Blazor WASM؛ قسمت‌های 31 تا 33 .
- «غنی سازی کامپایلر C# 9.0 با افزونه‌ها»
- «مدیریت مرکزی شماره نگارش‌های بسته‌های NuGet در پروژه‌های NET Core.»
- «کاهش تعداد بار تعریف using‌ها در C# 10.0 و NET 6.0.»
- «روش یافتن لیست تمام کنترلرها و اکشن متدهای یک برنامه‌ی ASP.NET Core»


  نیاز به علامتگذاری صفحات امن شده‌ی سمت کلاینت، جهت نمایش خودکار آن‌ها 

صفحات امن سازی شده‌ی سمت کلاینت، با ویژگی Authorize مشخص می‌شوند. بنابراین قید آن الزامی است، تا صرفا جهت کاربران اعتبارسنجی شده، قابل دسترسی شوند. در اینجا می‌توان یک نمونه‌ی سفارشی سازی شده‌ی ویژگی Authorize را به نام ProtectedPageAttribute نیز مورد استفاده قرار داد. این ویژگی از AuthorizeAttribute ارث‌بری کرده و دقیقا مانند آن عمل می‌کند؛ اما این اضافات را نیز به همراه دارد:
- به همراه یک Policy از پیش تعیین شده به نام CustomPolicies.DynamicClientPermission است تا توسط قسمت‌های بررسی سطوح دسترسی پویا و همچنین منوساز برنامه، یافت شده و مورد استفاده قرار گیرد.
- به همراه خواص اضافه‌تری مانند GroupName و Title نیز هست. GroupName نام سرتیتر منوی dropdown نمایش داده شده‌ی در منوی اصلی برنامه‌است و Title همان عنوان صفحه که در این منو نمایش داده می‌شود. اگر صفحه‌ی محافظت شده‌ای به همراه GroupName نباشد، یعنی باید به صورت یک آیتم اصلی نمایش داده شود. همچنین در اینجا یک سری Order هم درنظر گرفته شده‌اند تا بتوان ترتیب نمایش صفحات را نیز به دلخواه تغییر داد.


نمونه‌ای از استفاده‌ی از ویژگی فوق را در مسیر src\Client\Pages\Feature1 می‌توانید مشاهده کنید که خلاصه‌ی آن به صورت زیر است:
 @attribute [ProtectedPage(GroupName = "Feature 1", Title = "Page 1", GlyphIcon = "bi bi-dot", GroupOrder = 1, ItemOrder = 1)]

ویژگی ProtectedPage را معادل یک ویژگی Authorize سفارشی، به همراه چند خاصیت بیشتر، جهت منوساز پویای برنامه درنظر بگیرید.


نیاز به لیست کردن صفحات علامتگذاری شده‌ی با ویژگی ProtectedPage

پس از اینکه صفحات مختلف برنامه را توسط ویژگی ProtectedPage علامتگذاری کردیم، اکنون نوبت به لیست کردن پویای آن‌ها است. اینکار توسط سرویس ProtectedPagesProvider صورت می‌گیرد. این سرویس با استفاده از Reflection، ابتدا تمام IComponentها یا همان کامپوننت‌های تعریف شده‌ی در برنامه را از اسمبلی جاری استخراج می‌کند. بنابراین اگر نیاز دارید که این جستجو در چندین اسمبلی صورت گیرد، فقط کافی است ابتدای این کدها را تغییر دهید. پس از یافت شدن IComponent ها، فقط آن‌هایی که دارای RouteAttribute هستند، پردازش می‌شوند؛ یعنی کامپوننت‌هایی که به همراه مسیریابی هستند. پس از آن بررسی می‌شود که آیا این کامپوننت دارای ProtectedPageAttribute هست یا خیر؟ اگر بله، این کامپوننت در لیست نهایی درج خواهد شد.


نیاز به یک منوساز پویا جهت نمایش خودکار صفحات امن سازی شده‌ی با ویژگی ProtectedPage

اکنون که لیست صفحات امن سازی شده‌ی توسط ویژگی ProtectedPage را در اختیار داریم، می‌توانیم آن‌ها را توسط کامپوننت سفارشی NavBarDynamicMenus به صورت خودکار نمایش دهیم. این کامپوننت لیست صفحات را توسط کامپوننت NavBarDropdownMenu نمایش می‌دهد.


تهیه‌ی جداول و سرویس‌های ثبت دسترسی‌های پویای سمت کلاینت


جداول و فیلدهای مورد استفاده‌ی در این پروژه را در تصویر فوق ملاحظه می‌کنید که در پوشه‌ی src\Server\Entities نیز قابل دسترسی هستند. در این برنامه نیاز به ذخیره سازی اطلاعات نقش‌های کاربران مانند نقش Admin، ذخیره سازی سطوح دسترسی پویای سمت کلاینت و همچنین سمت سرور است. بنابراین بجای اینکه به ازای هر کدام، یک جدول جداگانه را تعریف کنیم، می‌توان از همان طراحی ASP.NET Core Identity مایکروسافت با استفاده از جدول UserClaimها ایده گرفت. یعنی هر کدام از این موارد، یک Claim خواهند شد:


در اینجا نقش‌ها با Claim استانداردی به نام http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/role که توسط خود مایکروسافت نامگذاری شده و سیستم‌های اعتبارسنجی آن بر همین اساس کار می‌کنند، قابل مشاهده‌است. همچنین دو Claim سفارشی دیگر ::DynamicClientPermission:: برای ذخیره سازی اطلاعات صفحات محافظت شده‌ی سمت کلاینت و ::DynamicServerPermission::  جهت ذخیره سازی اطلاعات اکشن متدهای محافظت شده‌ی سمت سرور نیز تعریف شده‌اند. رابطه‌ای این اطلاعات با جدول کاربران، many-to-many است.


به این ترتیب است که مشخص می‌شود کدام کاربر، به چه claimهایی دسترسی دارد.

برای کار با این جداول، سه سرویس UsersService، UserClaimsService و UserTokensService پیش بینی شده‌اند. UserTokens اطلاعات توکن‌های صادر شده‌ی توسط برنامه را ذخیره می‌کند و توسط آن می‌توان logout سمت سرور را پیاده سازی کرد؛ از این جهت که JWTها متکی به خود هستند و تا زمانیکه منقضی نشوند، در سمت سرور پردازش خواهند شد، نیاز است بتوان به نحوی اگر کاربری غیرفعال شد، از آن ثانیه به بعد، توکن‌های او در سمت سرور پردازش نشوند که به این نکات در مطلب «اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity» پیشتر پرداخته شده‌است.
اطلاعات این سرویس‌ها توسط اکشن متدهای UsersAccountManagerController، در اختیار برنامه‌ی کلاینت قرار می‌گیرند.


نیاز به قسمت مدیریتی ثبت دسترسی‌های پویای سمت کلاینت و سرور

قبل از اینکه بتوان قسمت‌های مختلف کامپوننت NavBarDynamicMenus را توضیح داد، نیاز است ابتدا یک قسمت مدیریتی را جهت استفاده‌ی از لیست ProtectedPageها نیز تهیه کرد:


در این برنامه، کامپوننت src\Client\Pages\Identity\UsersManager.razor کار لیست کردن کاربران، که اطلاعات آن‌را از کنترلر UsersAccountManagerController دریافت می‌کند، انجام می‌دهد. در مقابل نام هر کاربر، دو دکمه‌ی ثبت اطلاعات پویای دسترسی‌های سمت کلاینت و سمت سرور وجود دارد. سمت کلاینت آن توسط کامپوننت UserClientSidePermissions.razor مدیریت می‌شود و سمت سرور آن توسط UserServerSidePermissions.razor.
کامپوننت UserClientSidePermissions.razor، همان لیست صفحات محافظت شده‌ی توسط ویژگی ProtectedPage را به صورت گروه بندی شده و به همراه یک سری chekmark، ارائه می‌دهد. اگر در اینجا صفحه‌ای انتخاب شد، اطلاعات آن به سمت سرور ارسال می‌شود تا توسط Claim ای به نام ::DynamicClientPermission:: به کاربر انتخابی انتساب داده شود.


شبیه به همین عملکرد در مورد دسترسی سمت سرور نیز برقرار است. UserServerSidePermissions.razor، لیست اکشن متدهای محافظت شده را از کنترلر DynamicPermissionsManagerController دریافت کرده و نمایش می‌دهد. این اطلاعات توسط سرویس ApiActionsDiscoveryService جمع آوری می‌شود. همچنین این اکشن متدهای ویژه نیز باید با ویژگی Authorize(Policy = CustomPolicies.DynamicServerPermission) مزین شده باشند که نمونه مثال آن‌ها را در مسیر src\Server\Controllers\Tests می‌توانید مشاهده کنید. اگر در سمت کلاینت و قسمت مدیریتی آن، اکشن متدی جهت کاربر خاصی انتخاب شد، اطلاعات آن ذیل Claimای به نام ::DynamicServerPermission::  به کاربر انتخابی انتساب داده می‌شود.



بازگشت اطلاعات پویای دسترسی‌های سمت کلاینت از API

تا اینجا کامپوننت‌های امن سازی شده‌ی سمت کلاینت و اکشن متدهای امن سازی شده‌ی سمت سرور را توسط صفحات مدیریتی برنامه، به کاربران مدنظر خود انتساب دادیم و توسط سرویس‌های سمت سرور، اطلاعات آن‌ها را در بانک اطلاعاتی ذخیره کردیم. اکنون نوبت به استفاده‌ی از claims تعریف شده و مرتبط با هر کاربر است. پس از یک لاگین موفقیت آمیز توسط UsersAccountManagerController، سه توکن به سمت کاربر ارسال می‌شوند:
- توکن دسترسی: اطلاعات اعتبارسنجی کاربر به همراه نام و نقش‌های او در این توکن وجود دارند.
- توکن به روز رسانی: هدف از آن، دریافت یک توکن دسترسی جدید، بدون نیاز به لاگین مجدد است. به این ترتیب کاربر مدام نیاز به لاگین مجدد نخواهد داشت و تا زمانیکه refresh token منقضی نشده‌است، برنامه می‌تواند از آن جهت دریافت یک access token جدید استفاده کند.
- توکن سطوح دسترسی پویای سمت کلاینت: در اینجا لیست ::DynamicClientPermission::ها به صورت یک توکن مجزا به سمت کاربر ارسال می‌شود. این اطلاعات به توکن دسترسی اضافه نشده‌اند تا بی‌جهت حجم آن اضافه نشود؛ از این جهت که نیازی نیست تا به ازای هر درخواست HTTP به سمت سرور، این لیست حجیم claims پویای سمت کلاینت نیز به سمت سرور ارسال شود. چون سمت سرور از claims دیگری به نام ::DynamicServerPermission:: استفاده می‌کند.


اگر دقت کنید، هم refresh-token و هم DynamicPermissions هر دو به صورت JWT ارسال شده‌اند. می‌شد هر دو را به صورت plain و ساده نیز ارسال کرد. اما مزیت refresh token ارسال شده‌ی به صورت JWT، انجام اعتبارسنجی خودکار سمت سرور اطلاعات آن است که دستکاری سمت کلاینت آن‌را مشکل می‌کند.
این سه توکن توسط سرویس BearerTokensStore، در برنامه‌ی سمت کلاینت ذخیره و بازیابی می‌شوند. توکن دسترسی یا همان access token، توسط ClientHttpInterceptorService به صورت خودکار به تمام درخواست‌های ارسالی توسط برنامه الصاق خواهد شد.


مدیریت خودکار اجرای Refresh Token در برنامه‌های Blazor WASM

دریافت refresh token از سمت سرور تنها قسمتی از مدیریت دریافت مجدد یک access token معتبر است. قسمت مهم آن شامل دو مرحله‌ی زیر است:
الف) اگر خطاهای سمت سرور 401 و یا 403 رخ دادند، ممکن است نیاز به refresh token باشد؛ چون احتمالا یا کاربر جاری به این منبع دسترسی ندارد و یا access token دریافتی که طول عمر آن کمتر از refresh token است، منقضی شده و دیگر قابل استفاده نیست.
ب) پیش از منقضی شدن access token، بهتر است با استفاده از refresh token، یک access token جدید را دریافت کرد تا حالت الف رخ ندهد.

- برای مدیریت حالت الف، یک Policy ویژه‌ی Polly طراحی شده‌است که آن‌را در کلاس ClientRefreshTokenRetryPolicy مشاهده می‌کنید. در این Policy ویژه، هرگاه خطاهای 401 و یا 403 رخ دهند، با استفاده از سرویس جدید IClientRefreshTokenService، کار به روز رسانی توکن انجام خواهد شد. این Policy در کلاس program برنامه ثبت شده‌است. مزیت کار با Policyهای Polly، عدم نیاز به try/catch نوشتن‌های تکراری، در هر جائیکه از سرویس‌های HttpClient استفاده می‌شود، می‌باشد.

- برای مدیریت حالت ب، حتما نیاز به یک تایمر سمت کلاینت است که چند ثانیه پیش از منقضی شدن access token دریافتی پس از لاگین، کار دریافت access token جدیدی را به کمک refresh token موجود، انجام دهد. پیاده سازی این تایمر را در کلاس ClientRefreshTokenTimer مشاهده می‌کنید که محل فراخوانی و راه اندازی آن یا پس از لاگین موفق در سمت کلاینت و یا با ریفرش صفحه (فشرده شدن دکمه‌ی F5) و در کلاس آغازین ClientAuthenticationStateProvider می‌باشد.



نیاز به پیاده سازی Security Trimming سمت کلاینت

از داخل DynamicPermissions دریافتی پس از لاگین، لیست claimهای دسترسی پویای سمت کلاینت کاربر لاگین شده استخراج می‌شود. بنابراین مرحله‌ی بعد، استخراج، پردازش و اعمال این سطوح دسترسی پویای دریافت شده‌ی از سرور است.
سرویس BearerTokensStore، کار ذخیره سازی توکن‌های دریافتی پس از لاگین را انجام می‌دهد و سپس با استفاده از سرویس DynamicClientPermissionsProvider، توکن سوم دریافت شده که مرتبط با لیست claims دسترسی کاربر جاری است را پردازش کرده و تبدیل به یک لیست قابل استفاده می‌کنیم تا توسط آن بتوان زمانیکه قرار است آیتم‌های منوها را به صورت پویا نمایش داد، مشخص کنیم که کاربر، به کدامیک دسترسی دارد و به کدامیک خیر. عدم نمایش قسمتی از صفحه که کاربر به آن دسترسی ندارد را security trimming گویند. برای نمونه کامپوننت ویژه‌ی SecurityTrim.razor، با استفاده از نقش‌ها و claims یک کاربر، می‌تواند تعیین کند که آیا قسمت محصور شده‌ی صفحه توسط آن قابل نمایش به کاربر است یا خیر. این کامپوننت از متدهای کمکی AuthenticationStateExtensions که کار با user claims دریافتی از طریق JWTها را ساده می‌کنند، استفاده می‌کند. یک نمونه از کاربرد کامپوننت SecurityTrim را در فایل src\Client\Shared\MainLayout.razor می‌توانید مشاهده کنید که توسط آن لینک Users Manager، فقط به کاربران دارای نقش Admin نمایش داده می‌شود.
نحوه‌ی مدیریت security trimming منوی پویای برنامه، اندکی متفاوت است. DynamicClientPermissionsProvider لیست claims متعلق به کاربر را بازگشت می‌دهد. این لیست پس از لاگین موفقیت آمیز دریافت شده‌است. سپس لیست کلی صفحاتی را که در ابتدای برنامه استخراج کردیم، در طی حلقه‌ای از سرویس ClientSecurityTrimmingService عبور می‌دهیم. یعنی مسیر صفحه و همچنین دسترسی‌های پویای کاربر، مشخص هستند. در این بین هر مسیری که در لیست claims پویای کاربر نبود، در لیست آیتم‌های منوی پویای برنامه، نمایش داده نمی‌شود.


نیاز به قطع دسترسی به مسیرهایی در سمت کلاینت که کاربر به صورت پویا به آن‌ها دسترسی ندارد

با استفاده از ClientSecurityTrimmingService، در حلقه‌ای که آیتم‌های منوی سایت را نمایش می‌دهد، موارد غیرمرتبط با کاربر جاری را حذف کردیم و نمایش ندادیم. اما این حذف، به این معنا نیست که اگر این آدرس‌ها را به صورت مستقیم در مرورگر وارد کند، به آن‌ها دسترسی نخواهد داشت. برای رفع این مشکل، نیاز به پیاده سازی یک سیاست دسترسی پویای سمت کلاینت است. روش ثبت این سیاست را در کلاس DynamicClientPermissionsPolicyExtensions مشاهده می‌کنید. کلید آن همان CustomPolicies.DynamicClientPermission که در حین تعریف ProtectedPageAttribute به عنوان مقدار Policy پیش‌فرض مقدار دهی شد. یعنی هرگاه ویژگی ProtectedPage به صفحه‌ای اعمال شد، از این سیاست دسترسی استفاده می‌کند که پردازشگر آن DynamicClientPermissionsAuthorizationHandler است. این هندلر نیز از ClientSecurityTrimmingService استفاده می‌کند. در هندلر context.User جاری مشخص است. این کاربر را به متد تعیین دسترسی مسیر جاری به سرویس ClientSecurityTrimming ارسال می‌کنیم تا مشخص شود که آیا به مسیر درخواستی دسترسی دارد یا خیر؟


نیاز به قطع دسترسی به منابعی در سمت سرور که کاربر به صورت پویا به آن‌ها دسترسی ندارد

شبیه به ClientSecurityTrimmingService سمت کلاینت را در سمت سرور نیز داریم؛ به نام ServerSecurityTrimmingService که کار آن، پردازش claimهایی از نوع ::DynamicServerPermission::  است که در صفحه‌ی مدیریتی مرتبطی در سمت کلاینت، به هر کاربر قابل انتساب است. هندلر سیاست دسترسی پویایی که از آن استفاده می‌کند نیز DynamicServerPermissionsAuthorizationHandler می‌باشد. این سیاست دسترسی پویا با کلید CustomPolicies.DynamicServerPermission در کلاس ConfigureServicesExtensions تعریف شده‌است. به همین جهت هر اکشن متدی که Policy آن با این کلید مقدار دهی شده باشد، از هندلر پویای فوق جهت تعیین دسترسی پویا عبور خواهد کرد. منطق پیاده سازی شده‌ی در اینجا، بسیار شبیه به مطلب «سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت پنجم - سیاست‌های دسترسی پویا» است؛ اما بدون استفاده‌ی از ASP.NET Core Identity.


روش اجرای برنامه

چون این برنامه از نوع Blazor WASM هاست شده‌است، نیاز است تا برنامه‌ی Server آن‌را در ابتدا اجرا کنید. با اجرای آن، بانک اطلاعاتی SQLite برنامه به صورت خودکار توسط EF-Core ساخته شده و مقدار دهی اولیه می‌شود. لیست کاربران پیش‌فرض آن‌را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید. ابتدا با کاربر ادمین وارد شده و سطوح دسترسی سایر کاربران را تغییر دهید. سپس بجای آن‌ها وارد سیستم شده و تغییرات منوها و سطوح دسترسی پویا را بررسی کنید.
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 19 - بومی سازی
هدف از زیر ساخت بومی سازی در ASP.NET Core، حذف عبارات و رشته‌های درج شده‌ی در کلاس‌ها و ویووهای مختلف برنامه و انتقال آن‌ها به فایل‌های منبع resx است و سپس استفاده‌ی از آن‌ها توسط تزریق وابستگی‌ها. به این ترتیب می‌توان بر اساس نوع فرهنگ درخواستی کاربر جاری، رشته‌های درج شده را به صورت پویا، در زمان اجرای برنامه، بر اساس ترجمه‌های آن‌ها به کاربر نمایش داد.


نحوه‌ی تعیین فرهنگ ترد جاری در ASP.NET Core

در نگارش‌های پیشین ASP.NET، برای تعیین فرهنگ ترد جاری، از یکی از دو روش ذیل استفاده می‌شود:
الف) افزودن مدخل بومی سازی به فایل web.config
<system.web>
    <globalization uiCulture="fa-IR" culture="fa-IR" />
</system.web>
ب) و یا تعیین فرهنگ ترد با کدنویسی مستقیم در فایل global.asax
protected void Application_BeginRequest()
{
   Thread.CurrentThread.CurrentCulture = new CultureInfo("fa-IR");
   Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = new CultureInfo("fa-IR");
}
در ASP.NET Core با حذف شدن System.Web و همچنین فایل global.asax، برای تعیین فرهنگ پیش فرض ترد جاری، به همراه فرهنگ‌هایی که برنامه از آن‌ها پشتیبانی می‌کند، به صورت ذیل عمل می‌شود:
public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
    app.UseRequestLocalization(new RequestLocalizationOptions
    {
        DefaultRequestCulture = new RequestCulture(new CultureInfo("fa-IR")),
        SupportedCultures = new[]
        {
            new CultureInfo("en-US"),
            new CultureInfo("fa-IR")
        },
        SupportedUICultures = new[]
        {
            new CultureInfo("en-US"),
            new CultureInfo("fa-IR")
        }
    });
در اینجا با مراجعه به کلاس آغازین برنامه و افزودن تنظیمات میان افزار RequestLocalization، می‌توان فرهنگ پیش فرض درخواست جاری و یا فرهنگ‌های پشتیبانی شده را مشخص کرد.
- تنظیمات SupportedCultures بر روی نمایش تاریخ، ساعت و واحد پولی تاثیر دارند. همچنین می‌توانند بر روی نحوه‌ی مقایسه‌ی حروف و مرتب سازی آن‌ها تاثیر داشته باشند.
- تنظیمات SupportedUICultures مشخص می‌کنند که کدامیک از فایل‌های resx برنامه که مداخل ترجمه‌های آن‌را به زبان‌های مختلف مشخص می‌کنند، باید بارگذاری شوند.
- تنظیم DefaultRequestCulture در صورت مشخص نشدن فرهنگ ترد جاری مورد استفاده قرار می‌گیرد.

یک مثال: هر ترد در دات نت دارای اشیاء CurrentCulture و CurrentUICulture است. اگر فرهنگ ترد جاری به en-US تنظیم شده باشد، متد DateTime.Now.ToLongDateString، خروجی نمونه Thursday, February 18, 2016 را نمایش می‌دهد.


زمانیکه میان افزار RequestLocalization فعال می‌شود، سه تامین کننده‌ی پیش فرض (مقدار‌های پیش فرض خاصیت RequestCultureProviders شیء RequestLocalizationOptions فوق)، جهت مشخص ساختن فرهنگ ترد جاری بکار گرفته خواهند شد:
الف) از طریق کوئری استرینگ با فعال سازی QueryStringRequestCultureProvider
http://localhost:5000/?culture=es-MX&ui-culture=es-MX
http://localhost:5000/?culture=es-MX
برای مثال در اینجا QueryStringRequestCultureProvider به دنبال کوئری استرینگ‌های culture و یا ui-culture گشته و با رسیدن به es-MX، فرهنگ جاری را به اسپانیایی مکزیکی تنظیم می‌کند. در این حالت اگر فقط culture ذکر شود، ui-culture نیز به همان مقدار تنظیم خواهد شد.
ب) از طریق نام کوکی با فعال سازی CookieRequestCultureProvider
CookieRequestCultureProvider کوکی ویژه‌ای را با نام پیش فرض AspNetCore.Culture. ایجاد می‌کند. این کوکی برای ردیابی اطلاعات بومی سازی انتخابی کاربر بکار می‌رود. برای مثال اگر به مقدار ذیل تنظیم شود:
 c='en-UK'|uic='en-US'
c آن به معنای culture و uic آن به معنای ui-culture خواهد بود.
ج) از طریق هدر مخصوص Accept-Language با فعال سازی AcceptLanguageHeaderRequestCultureProvider که می‌تواند به همراه درخواست HTTP ارسال شود.

اگر تمام این حالت‌ها تنظیم نشده بودند، آنگاه از مقدارDefaultRequestCulture  استفاده می‌شود. برای مثال اگر مرورگر به صورت پیش فرض هدر Accept-Language را en-US ارسال می‌کند :


دیگر کار به پردازش مقدارDefaultRequestCulture  نخواهد رسید.

اکنون اگر علاقمند بودید تا به کاربر امکان انتخاب زبانی را بدهید، یک چنین اکشن متدی را طراحی کنید:
public IActionResult SetFaLanguage()
{
    Response.Cookies.Append(
        CookieRequestCultureProvider.DefaultCookieName,
        CookieRequestCultureProvider.MakeCookieValue(new RequestCulture(new CultureInfo("fa-IR"))),
        new CookieOptions { Expires = DateTimeOffset.UtcNow.AddYears(1) }
    );
 
    return RedirectToAction("GetTitle");
}
این اکشن متد بر اساس تامین کننده‌ی کوکی ردیابی زبان انتخاب شده‌ی توسط کاربر و یا CookieRequestCultureProvider کار می‌کند و توسط آن، فرهنگ جاری برنامه به زبان فارسی تنظیم می‌شود. هرگاه که این اکشن متد فراخوانی شود، کوکی AspNetCore.Culture. به مقدار c=fa-IR|uic=fa-IR تنظیم می‌شود:


از اینجا به بعد است که اگر نام کنترلر شما TestLocalController باشد، فایل منبع متناظر با آن یعنی Controllers.TestLocalController.fa.resx، به صورت خودکار بارگذاری و پردازش خواهد شد. در غیر اینصورت فایل نمونه‌ی ختم شده‌ی به en.resx پردازش می‌شود؛ چون این زبان به صورت پیش فرض در هدر Accept-Language قید شده‌است.


آماده سازی برنامه برای کار با فایل‌های منبع زبان‌های مختلف

ابتدا پوشه‌ی جدیدی را به نام Resources به ریشه‌ی پروژه اضافه کنید. سپس به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و محل یافت شدن این پوشه را معرفی کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddLocalization(options => options.ResourcesPath = "Resources");
    services.AddMvc()
        .AddViewLocalization(LanguageViewLocationExpanderFormat.Suffix)
        .AddDataAnnotationsLocalization();
در اینجا سرویس جدید Localization، به لیست سرویس‌های ثبت شده‌ی در IoC Container اضافه می‌شود. همچنین توسط خاصیت  ResourcesPath  آن مشخص شده‌است که فایل‌های resx را باید از کجا دریافت کند.
به علاوه به سرویس ASP.NET MVC، تنظیمات بومی سازی Viewها و DataAnnotations نیز اضافه شده‌اند. تنظیم suffix به معنای  view file suffix و یا مثلا fr در نام فایل Index.fr.cshtml است.


نحوه‌ی تعریف و پوشه بندی فایل‌های منبع زبان‌های مختلف

تا اینجا پوشه‌ی جدید Resources را به پروژه اضافه، معرفی و سرویس‌های مرتبط را نیز فعال کردیم. پس از آن نوبت به افزودن فایل‌های resx است. برای این منظور بر روی پوشه‌ی منابع کلیک راست کرده و گزینه‌ی add->new item را انتخاب کنید.


در اینجا با جستجوی resource، می‌توان فایل resx جدیدی را به پروژه اضافه کرد؛ اما ... انتخاب نام آن باید بر اساس نکات ذیل باشد:
الف) برای کنترلرها یکی از دو مسیر / دار و یا نقطه دار جستجو می‌شوند:
Resources/Controllers.HomeController.fr.resx
Resources/Controllers/HomeController.fr.resx

در اینجا fr ذکر شده، همان LanguageViewLocationExpanderFormat.Suffix است که پیشتر بحث شد. قسمت ابتدایی Controllers همیشه ثابت است (یا به صورت نام یک پوشه و یا به عنوان قسمت اول نام فایل). سپس نام کلاس کنترلر به همراه نام فرهنگ مدنظر باید ذکر شوند. قسمت نام پوشه‌ی Resources را نیز به services.AddLocalization معرفی کرده‌ایم.

ب) برای Viewها نیز همان حالت‌های / دار و یا نقطه دار بررسی می‌شوند:
Resources/Views.Home.About.fr.resx
Resources/Views/Home/About.fr.resx


برای تمام فایل‌ها و کلاس‌ها می‌توان فایل منبع ایجاد کرد

در این نگارش از ASP.NET، در حالت کلی، نام یک فایل منبع، همان نام کامل کلاس آن است؛ منهای فضای نام آن (اگر این فایل منبع در همان اسمبلی قرار گیرد). برای مثال اگر می‌خواهید برای کلاس Startup برنامه، فایل منبعی را درست کنید و نام کامل آن با درنظر گرفتن فضای نام، معادل LocalizationWebsite.Web.Startup است، ابتدای فضای نام آن‌را حذف کنید و سپس آن‌را ختم به fa.resx کنید؛ مثلا Startup.fa.resx
اگر محل واقع شدن فایل‌های resx در همان اسمبلی اصلی پروژه باشند، نیازی به ذکر فضای نام پیش فرض پروژه نیست. برای مثال اگر فضای نام پیش فرض پروژه‌ی وب جاری MyLocalizationWebsite.Web است، بجای نام فایل MyLocalizationWebsite.Web.Controllers.HomeController.fr.resx می‌توانید به صورت خلاصه بنویسید Controllers.HomeController.fr.resx. در غیراینصورت (استفاده از اسمبلی‌های دیگر)، ذکر کامل فضای نام مرتبط هم الزامی است.


چند نکته:
- اگر ResourcesPath را در services.AddLocalization معرفی نکنید، مسیر پیش فرض یافتن فایل‌های resx مربوط به کنترلرها، پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه است و برای Viewها، همان پوشه‌ی محل واقع شدن View متناظر خواهد بود.
- اینکه کدام فایل منبع در برنامه بارگذاری می‌شود، دقیقا مرتبط است با فرهنگ ترد جاری و این فرهنگ به صورت پیش فرض en-US است (چون همواره در هدر Accept-Language ارسالی توسط مرورگر وجود دارد). برای تغییر آن، از نکته‌ی اکشن متد public IActionResult SetFaLanguage ابتدای بحث استفاده کنید (در غیراینصورت در آزمایشات خود شاهد بارگذاری فایل‌های منبع دیگری بجز en.resx‌ها نخواهید بود).
- فایل‌های منبع را به صورت کامپایل شده در پوشه‌ی bin برنامه خواهید یافت:



خواندن اطلاعات منابع در کنترلرهای برنامه

فرض کنید کنترلری را به نام TestLocalController ایجاد کرده‌ایم. بنابراین فایل منبع فارسی متناظر با آن Controllers.TestLocalController.fa.resx خواهد بود؛ با این محتوای نمونه:


محتوای این کنترلر نیز به صورت ذیل است:
using System;
using System.Globalization;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Localization;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Localization;
using Microsoft.Extensions.Localization;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class TestLocalController : Controller
    {
        private readonly IStringLocalizer<TestLocalController> _stringLocalizer;
        private readonly IHtmlLocalizer<TestLocalController> _htmlLocalizer;
 
        public TestLocalController(
            IStringLocalizer<TestLocalController> stringLocalizer,
            IHtmlLocalizer<TestLocalController> htmlLocalizer)
        {
            _stringLocalizer = stringLocalizer;
            _htmlLocalizer = htmlLocalizer;
        }
 
        public IActionResult Index()
        {
            var name = "DNT";
            var message = _htmlLocalizer["<b>Hello</b><i> {0}</i>", name];
            ViewData["Message"] = message;
            return View();
        }
 
        [HttpGet]
        public string GetTitle()
        {
            var about = _stringLocalizer["About Title"];
            return about;
        }
 
        public IActionResult SetFaLanguage()
        {
            Response.Cookies.Append(
                CookieRequestCultureProvider.DefaultCookieName,
                CookieRequestCultureProvider.MakeCookieValue(new RequestCulture(new CultureInfo("fa-IR"))),
                new CookieOptions { Expires = DateTimeOffset.UtcNow.AddYears(1) }
            );
 
            return RedirectToAction("GetTitle");
        }
    }
}
در اینجا نحوه‌ی دسترسی به فایل‌های منبع را در کنترلرها مشاهده می‌کنید. سرویس IStringLocalizer برای خواندن key/valueهای معمولی طراحی شده‌است و سرویس IHtmlLocalizer برای خواندن key/valueهای تگ دار، بکار می‌رود. علت تنظیم شدن پارامتر جنریک آن‌ها به نام کنترلر جاری این است که این سرویس‌ها بدانند دقیقا چه نوعی را قرار است بارگذاری کنند و دقیقا باید به دنبال کدام فایل بگردند. این سرویس‌ها یک کلید را می‌گیرند و یک خروجی و مقدار را باز می‌گردانند.
اگر برنامه را در حالت معمولی اجرا کنید و سپس آدرس http://localhost:7742/testlocal/gettitle را درخواست کنید، عبارت About Title را مشاهده می‌کنید؛ به دو علت:
الف) هنوز فرهنگ پیش فرض ترد جاری همان en-US است که توسط مرورگر ارسال شده‌است.
ب) چون فایل resx متناظر با فرهنگ پیش فرض ترد جاری یافت نشده‌است، مقدار همان کلید درخواستی بازگشت داده می‌شود؛ یعنی همان About Title.

برای رفع این مشکل آدرس http://localhost:7742/testlocal/SetFaLanguage را درخواست کنید. به این صورت با تنظیم کوکی ردیابی فرهنگ ترد جاری به زبان فارسی، خروجی GetTile این‌بار «درباره» خواهد بود.


خواندن اطلاعات منابع در Viewهای برنامه

فرض کنید فایل Views.TestLocal.Index.fa.resx (فایل منبع کنترلر TestLocal و ویوو Index آن به زبان فارسی) دقیقا همان محتوای فایل Controllers.TestLocalController.fa.resx فوق را دارد (اگر نام پوشه‌ی Views را تغییر داده‌اید، قسمت ابتدایی نام فایل Views را هم باید تغییر دهید). برای دسترسی به اطلاعات آن در یک ویوو، می‌توان از سرویس IViewLocalizer  به نحو ذیل استفاده کرد:
@using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Localization
@inject IViewLocalizer Localizer
 
@{
}
Message @ViewData["Message"]
<br/>
@Localizer["<b>Hello</b><i> {0}</i>", "DNT"]
<br/>
@Localizer["About Title"]
در اینجا ViewData، از همان اطلاعات اکشن متد Index استفاده می‌کند.
Localizer از طریق تزریق سرویس IViewLocalizer  به View برنامه تامین می‌شود. این سرویس در پشت صحنه از همان IHtmlLocalizer استفاده می‌کند و در حین استفاده‌ی از آن، اطلاعات تگ‌ها انکد (encoded) نخواهند شد (به همین جهت برای کار با کلیدها و مقادیر تگ‌دار توصیه می‌شود).


استفاده از اطلاعات منابع در DataAnnotations

قسمت اول فعال سازی بومی سازی DataAnnotations با ذکر AddDataAnnotationsLocalization در متد ConfigureServices، در ابتدای بحث انجام شد و همانطور که پیشتر نیز عنوان گردید، در این نگارش از ASP.NET، برای تمام کلاس‌های برنامه می‌توان فایل منبع ایجاد کرد. برای مثال اگر کلاس RegisterViewModel در فضای نام ViewModels.Account قرار گرفته‌است، نام فایل منبع آن یکی از دو حالت / دار و یا نقطه دار ذیل می‌تواند باشد:
Resources/ViewModels.Account.RegisterViewModel.fr.resx
Resources/ViewModels/Account/RegisterViewModel.fr.resx

محتوای این کلاس را در ذیل مشاهده می‌کنید:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.ViewModels.Account
{
    public class RegisterViewModel
    {
        [Required(ErrorMessage = "EmailReq")]
        [EmailAddress(ErrorMessage = "EmailType")]
        [Display(Name = "Email")]
        public string Email { get; set; }
    }
}
در این حالت مقداری که برای ErrorMessage ذکر می‌شود، کلیدی است که باید در فایل منبع جستجو شود:


یک نکته: هیچ الزامی ندارد که کلیدها را به این شکل وارد کنید. از این جهت که اگر این کلید در فایل منبع یافت نشد و یا فرهنگ ترد جاری با فایل‌های منبع مهیا تطابقی نداشت، عبارتی را که کاربر مشاهده می‌کند، دقیقا معادل «EmailReq» خواهد بود. بنابراین در اینجا می‌توانید کلید را به صورت کامل، مثلا مساوی «The Email field is required» وارد کنید و همین عبارت را به عنوان کلید در فایل منبع ذکر کرده و مقدار آن‌را مساوی ترجمه‌ی آن قرار دهید. این نکته در تمام حالات کار با کنترلرها و ویووها نیز صادق است.


استفاده از یک منبع اشتراکی

اگر می‌خواهید تعدادی از منابع را در همه‌جا در اختیار داشته باشید، روش کار به این صورت است:
الف) یک کلاس خالی را به نام SharedResource دقیقا با فرمت ذیل در پوشه‌ی Resources ایجاد کنید:
// Dummy class to group shared resources
namespace Core1RtmEmptyTest
{
   public class SharedResource
   {
   }
}
ب) اکنون فایل‌های منبع خود را در پوشه‌ی Resources، دقیقا با این نام‌های خاص ایجاد کنید:
SharedResource.fa.resx
SharedResource.en-US.resx
و امثال آن

ج) برای استفاده‌ی از این منبع اشتراکی در کلاس‌های مختلف برنامه تنها کافی است در حین تزریق وابستگی‌ها، نوع آرگومان جنریک IStringLocalizer را به SharedResource تنظیم کنید:
 IStringLocalizer<SharedResource> sharedLocalizer
و یا حتی در ویووهای برنامه نیز می‌توان از آن استفاده کرد:
 @inject IHtmlLocalizer<SharedResource> SharedLocalizer
مطالب
یک نکته از ASP.NET 4.5 GridView
تا قبل از ASP.NET 4.5 ، هنگام کار با GridView رسم بر این بوده که به خاصیت DataSource ، یک منبع داده (مانند SqlDataSource و ...) را  Bind کرده و متد DataBind را صدا نموده و نتیجه نمایش داده می‌شد.
اما با استفاده از ویژگی‌های جدید اضافه شده(هر چند با تأخیر نسبت به Grid‌های پیشرفته دیگر ) کار با این کنترل راحت‌تر و خواناتر شده است. یکی از این ویژگی‌ها را با هم بررسی می‌کنیم:
با استفاده از ویژگی SelectMethod میتوان متدی را به GridView معرفی کرد که وظیفه منبع داده را انجام داده و هنگام Bind فراخوانی شده و گرید را پر کند:
مثال:
    <asp:GridView ID="gvCities"
                runat="server"
                AutoGenerateColumns="False"
                ItemType="WebApplication3.City"
                SelectMethod="GetAllCities">
                <Columns>
                    <asp:TemplateField HeaderText="نام">
                        <ItemTemplate><%#: Item.Name %></ItemTemplate>
                    </asp:TemplateField>
                </Columns>
     </asp:GridView>
نکته مهم در این کد ItemType است. با استفاده از این خاصیت به جای اینکه مانند قبل نام فیلدهایی که قرار است در گرید نمایش  داده شود را بصورت string معرفی کنیم (مثلا در اینجا ("Eval("Name ، اگر نام فیلد را غلط بنویسیم هنگام کامپایل خطایی صادر نمی‌شود)، آنرا بصورت  Strongly Type نوشته و از اشتباه جلوگیری می‌کنیم.( + )
کد متد:
 public IQueryable<City> GetAllCities()
        {
            var context = new EFContext();
            var q = from c in context.City
                    orderby c.Name
                    select c;
            return q;
        }
و سپس دستور زیر  را فراخوانی می‌کنیم:
 gvCities.DataBind();
اگر بخواهیم در گرید Paging داشته باشیم بصورت زیر عمل می‌کنیم:
   <asp:GridView ID="gvCities" 
                runat="server" 
                AutoGenerateColumns="False"
                AllowPaging="True" 
                PageSize="10" 
                ItemType="WebApplication3.City" 
                SelectMethod="GetAllCities">
                 <Columns>
                    <asp:TemplateField HeaderText="نام">
                        <ItemTemplate><%#: Item.Name %></ItemTemplate>
                    </asp:TemplateField>
                </Columns>
  </asp:GridView>
که در اینجا دو خصوصیت AllowPaging و PageSize را مقدار دهی کرده ایم. این خصوصیت‌ها اجازه صفحه بندی را به گرید می‌دهند.حال برای اینکه متد نیز برای صفحه بندی آماده شود باید سه آرگومان به آن اضافه کنیم:(نام پارامترها باید دقیقا موارد زیر باشد)
1- startRowIndex: نقطه شروع صفحه بندی را مشخص می‌کند.
2- maximumRows: تعداد سطرهایی که گرید باید نمایش دهد را مشخص می‌کند.
3- totalRowCount: این پارامتر  باید در تابع مقدار دهی شود (مانند مثال) تا مشخص شود نتیجه Query چند رکورد است و در نهایت گرید تعداد صفحات را بر این اساس نمایش می‌دهد.

 و برای اینکه صفحه بندی را در Query هم لحاظ کنیم از دو تا بع Skip و Take استفاده شده است.
 public IQueryable<City> GetAllCities(int startRowIndex, int maximumRows, out int totalRowCount)
 {
        var context = new EFContext();
        var q = from c in context.City
                    select c;

        totalRowCount = q.Count();

        return q.OrderBy(x=>x.Name).Skip(startRowIndex).Take(maximumRows);
 }

نکته مهم در این متد  IQueryable  بودن آن است که باعث واکشی داده‌ها بصورت صفحه به صفحه میشود.
دستورات SQL تولید شده در پروفایلر:

همانطور که مشاهده می‌کنید دو دستور SQL  تولید شده ، یکی برای بازگرداندن تعداد رکوردها و یکی هم برای واکشی داده‌ها به اندازه تعداد رکوردهای مجاز در هر صفحه.


مطالب
امکان تعریف ساده‌تر کلاس‌های Immutable در C# 9.0 با معرفی نوع جدید record
در مطلب معرفی خواص init-only، با روش معرفی خواص immutable آشنا شدیم. نوع جدیدی که به C# 9.0 به نام record اضافه شده‌است، قسمتی از آن بر اساس همان خواص init-only کار می‌کند. به همین جهت مطالعه‌ی آن مطلب، پیش از ادامه‌ی بحث جاری، ضروری است.


چرا در C# 9.0 تا این اندازه بر روی سادگی ایجاد اشیاء Immutable تمرکز شده‌است؟

به شیءای Immutable گفته می‌شود که پس از وهله سازی ابتدایی آن، وضعیت آن دیگر قابل تغییر نباشد. همچنین به کلاسی Immutable گفته می‌شود که تمام وهله‌های ساخته شده‌ی از آن نیز Immutable باشند. نمونه‌ی یک چنین شیءای را از نگارش 1 دات نت در حال استفاده هستیم: رشته‌ها. رشته‌ها در دات نت غیرقابل تغییر هستند و هرگونه تغییری بر روی آن‌ها، سبب ایجاد یک رشته‌ی جدید (یک شیء جدید) می‌شود. نوع جدید record نیز به همین صورت عمل می‌کند.

مزایای وجود Immutability:

- اشیاء Immutable یا غیرقابل تغییر، thread-safe هستند که در نتیجه، برنامه نویسی همزمان و موازی را بسیار ساده می‌کنند؛ چون چندین thread می‌توانند با شیءای کار کنند که دسترسی به آن، تنها read-only است.
- اشیاء Immutable از اثرات جانبی، مانند تغییرات آن‌ها در متدهای مختلف در امان هستند. می‌توانید آن‌ها را به هر متدی ارسال کنید و مطمئن باشید که پس از پایان کار، این شیء تغییری نکرده‌است.
- کار با اشیاء Immutable، امکان بهینه سازی حافظه را میسر می‌کنند. برای مثال NET runtime.، هش رشته‌های تعریف شده‌ی در برنامه را در پشت صحنه نگهداری می‌کند تا مطمئن شود که تخصیص حافظه‌ی اضافی، برای رشته‌های تکراری صورت نمی‌گیرد. نمونه‌ی دیگر آن نمایش حرف "a" در یک ادیتور یا نمایشگر است. زمانیکه یک شیء Immutable حاوی اطلاعات حرف "a"، ایجاد شود، به سادگی می‌توان این تک وهله را جهت نمایش هزاران حرف "a" مورد استفاده‌ی مجدد قرار داد، بدون اینکه نگران مصرف حافظه‌ی بالای برنامه باشیم.
- کار با اشیاء Immutable به باگ‌های کمتری ختم می‌شود؛ چون همواره امکان تغییر حالت درونی یک شیء، توسط قسمت‌های مختلف برنامه، می‌تواند به باگ‌های ناخواسته‌ای منتهی شوند.
- Hash list‌ها که در جهت بهبود کارآیی برنامه‌ها بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرند، بر اساس کلیدهایی Immutable قابل تشکیل هستند.


روش تعریف نوع‌های جدید record

کلاس ساده‌ی زیر را در نظر بگیرید:
public class User
{
   public string Name { set; get; }
}
برای تبدیل آن به یک نوع جدید record فقط کافی است واژه‌ی کلیدی class آن‌را با record جایگزین کنیم (به آن nominal record هم می‌گویند):
public record User
{
   public string Name { set; get; }
}
نحوه‌ی کار با آن و وهله سازی آن نیز دقیقا مانند کلاس‌ها است:
var user = new User();
user.Name = "User 1";
و ... در اینجا امکان انتساب مقداری به خاصیت Name وجود دارد؛ یعنی این خاصیت به صورت پیش‌فرض Immutable نیست.

روش تعریف دومی نیز در اینجا میسر است (به آن positional record هم می‌گویند):
public record User(string Name);
با این‌کار، به صورت خودکار یک record جدید تشکیل می‌شود که به همراه خاصیت Name است؛ چیزی شبیه به record قبلی که تعریف کردیم (به همین جهت نیاز است نام آن‌را شروع شده‌ی با حروف بزرگ درنظر بگیریم). با این تفاوت که این record، اینبار دارای سازنده است و همچنین خاصیت Name آن از نوع init-only است. در این حالت است که کل record به صورت immutable معرفی می‌شود؛ وگرنه روش تعریف یک خاصیت معمولی که از نوع init-only نیست (مانند مثال اول)، سبب بروز Immutability نخواهد شد.

برای کار با رکورد دومی که تعریف کردیم باید سازند‌ه‌ی این record را مقدار دهی کرد:
var user = new User("User 1");
// Error: Init-only property or indexer 'User.Name' can only be assigned
// in an object initializer, or on 'this' or 'base' in an instance constructor
// or an 'init' accessor. [CS9Features]csharp(CS8852)
user.Name = "User 1";
و همانطور که ملاحظه می‌کنید، چون خاصیت Name از نوع init-only است و در سازنده‌ی record تعریف شده مقدار دهی شده‌است، دیگر نمی‌توان آن‌را مقدار دهی مجدد کرد. همچنین در اینجا امکان استفاده‌ی از object initializers مانند new User { Name = "User 1" } نیز وجود ندارد؛ چون به همراه یک سازنده‌ی به صورت خودکار تولید شده‌است که خاصیتی init-only را مقدار دهی کرده‌است.


نوع جدید record چه اطلاعاتی را به صورت خودکار تولید می‌کند؟

روش دوم تعریف recordها اگر در نظر بگیریم:
public record User(string Name);
و در این حالت برنامه را کامپایل کنیم، به کدهای زیر که حاصل از دی‌کامپایل است، می‌رسیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Runtime.CompilerServices;
using System.Text;
using CS9Features;

public class User : IEquatable<User>
{
 protected virtual Type EqualityContract
 {
  [System.Runtime.CompilerServices.NullableContext(1)]
  [CompilerGenerated]
  get
  {
   return typeof(User);
  }
 }

 public string Name
 {
  get;
  set/*init*/;
 }

 public User(string Name)
 {
  this.Name = Name;
  base..ctor();
 }

 public override string ToString()
 {
  StringBuilder stringBuilder = new StringBuilder();
  stringBuilder.Append("User");
  stringBuilder.Append(" { ");
  if (PrintMembers(stringBuilder))
  {
   stringBuilder.Append(" ");
  }
  stringBuilder.Append("}");
  return stringBuilder.ToString();
 }

 protected virtual bool PrintMembers(StringBuilder builder)
 {
  builder.Append("Name");
  builder.Append(" = ");
  builder.Append((object?)Name);
  return true;
 }

 [System.Runtime.CompilerServices.NullableContext(2)]
 public static bool operator !=(User? r1, User? r2)
 {
  return !(r1 == r2);
 }

 [System.Runtime.CompilerServices.NullableContext(2)]
 public static bool operator ==(User? r1, User? r2)
 {
  return (object)r1 == r2 || (r1?.Equals(r2) ?? false);
 }

 public override int GetHashCode()
 {
  return EqualityComparer<Type>.Default.GetHashCode(EqualityContract) * -1521134295 + EqualityComparer<string>.Default.GetHashCode(Name);
 }

 public override bool Equals(object? obj)
 {
  return Equals(obj as User);
 }

 public virtual bool Equals(User? other)
 {
  return (object)other != null && EqualityContract == other!.EqualityContract && EqualityComparer<string>.Default.Equals(Name, other!.Name);
 }

 public virtual User <Clone>$()
 {
  return new User(this);
 }

 protected User(User original)
 {
  Name = original.Name;
 }

 public void Deconstruct(out string Name)
 {
  Name = this.Name;
 }
}
این خروجی به صورت خودکار تولید شده‌ی توسط کامپایلر، چنین نکاتی را به همراه دارد:
- record‌ها هنوز هم در اصل همان class‌های استاندارد #C هستند (یعنی در اصل reference type هستند).
- این کلاس به همراه یک سازنده و یک خاصیت init-only است (بر اساس تعاریف ما).
- متد ToString آن بازنویسی شده‌است تا اگر آن‌را بر روی شیء حاصل، فراخوانی کردیم، به صورت خودکار نمایش زیبایی را از محتوای آن ارائه دهد.
- این کلاس از نوع  <IEquatable<User است که امکان مقایسه‌ی اشیاء record را به سادگی میسر می‌کند. برای این منظور متدهای GetHashCode و Equals آن به صورت خودکار بازنویسی و تکمیل شده‌اند (یعنی مقایسه‌ی آن شبیه به value-type است).
- این کلاس امکان clone کردن اطلاعات جاری را مهیا می‌کند.
- همچنین به همراه یک متد Deconstruct هم هست که جهت انتساب خواص تعریف شده‌ی در آن، به یک tuple مفید است.

بنابراین یک رکورد به همراه قابلیت‌هایی است که سال‌ها در زبان #C وجود داشته‌اند و شاید ما به سادگی حاضر به تشکیل و تکمیل آن‌ها نمی‌شدیم؛ اما اکنون کامپایلر زحمت کدنویسی خودکار آن‌ها را متقبل می‌شود!


ساخت یک وهله‌ی جدید از یک record با clone کردن آن

اگر به کدهای حاصل از دی‌کامپایل فوق دقت کنید، یک قسمت جدید clone هم با syntax خاصی در آن ظاهر شده‌است:
public virtual User <Clone>$()
{
  return new User(this);
}
زمانیکه یک شیء Immutable است، دیگر نمی‌توان مقادیر خواص آن‌را در ادامه تغییر داد. اما اگر نیاز به اینکار وجود داشت، باید چکار کنیم؟ در C# 9.0 برای ایجاد وهله‌ی جدید معادلی از یک record، واژه‌ی کلیدی جدیدی را به نام with، اضافه کرده‌اند. برای نمونه اگر record زیر را در نظر بگیریم که دارای دو خاصیت نام و سن است:
public record User(string Name, int Age);
وهله سازی متداول آن به صورت زیر خواهد بود:
var user1 = new User("User 1", 21);
اما اگر خواستیم خاصیت سن آن‌را تغییر دهیم، می‌توان با استفاده از واژه‌ی کلیدی with، به صورت زیر عمل کرد:
var user2 = user1 with { Age = 31 };
کاری که در اصل در اینجا انجام می‌شود، ابتدا clone کردن شیء user1 است (یعنی دقیقا یک وهله‌ی جدید از user1 را با تمام اطلاعات قبلی آن در اختیار ما قرار می‌دهد که این وهله، ارجاعی را به شیء قبلی ندارد و از آن منقطع است). بنابراین نام user2، دقیقا همان "User 1" است که پیشتر تنظیم کردیم؛ با این تفاوت که اینبار مقدار سن آن متفاوت است. با استفاده از cloning، هنوز شیء user1 که immutable است، دست نخورده باقی مانده‌است و توسط with می‌توان خواص آن‌را تغییر داد و حاصل کار، یک شیء کاملا جدید است که مکان آن در حافظه، با مکان شیء user1 در حافظه، یکی نیست.


مقایسه‌ی نوع‌های record

در کدهای حاصل از دی‌کامپایل فوق، قسمت عمده‌ای از آن به تکمیل اینترفیس <IEquatable<User پرداخته شده بود. به همین جهت اکنون دو رکورد با مقادیر خواص یکسانی را ایجاد می‌کنیم:
var user1 = new User("User 1", 21);
var user2 = new User("User 1", 21);
سپس یکبار آن‌ها را از طریق عملگر == و بار دیگر به کمک متد Equals، مقایسه می‌کنیم:
Console.WriteLine("user1.Equals(user2) -> {0}", user1.Equals(user2));
Console.WriteLine("user1 == user2 -> {0}", user1 == user2);
خروجی هر دو حالت، True است:
user1.Equals(user2) -> True
user1 == user2 -> True
این مورد، یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های recordها با classها هستند.
- زمانیکه عملگر == را بر روی شیء user1 و user2 اعمال می‌کنیم، اگر User، از نوع کلاس معمولی باشد، حاصل آن false خواهد بود؛ چون این دو، به یک مکان از حافظه اشاره نمی‌کنند، حتی با اینکه مقادیر خواص هر دو شیء یکی است.
- اما اگر به قطعه کد دی‌کامپایل شده دقت کنید، در یک رکورد که هر چند در اصل یک کلاس است، حتی عملگر == نیز بازنویسی شده‌است تا در پشت صحنه همان متد Equals را فراخوانی کند و این متد با توجه به پیاده سازی اینترفیس <IEquatable<User، اینبار دقیقا مقادیر خواص رکورد را یک به یک مقایسه کرده و نتیجه‌ی حاصل را باز می‌گرداند:
public virtual bool Equals(User? other)
{
   return (object)other != null &&
 EqualityContract == other!.EqualityContract &&
 EqualityComparer<string>.Default.Equals(Name, other!.Name) && 
EqualityComparer<int>.Default.Equals(Age, other!.Age);
}
این متدی است که به صورت خودکار توسط کامپایلر جهت مقایسه‌ی مقادیر خواص رکورد جدید تعریف شده، تشکیل شده‌است. به عبارتی recordها از لحاظ مقایسه، شبیه به value objects عمل می‌کنند؛ هرچند در اصل یک کلاس هستند.

یک نکته: بازنویسی عملگر == در SDK نگارش rc2 فعلی رخ‌داده‌است و در نگارش‌های قبلی preview، اینگونه نبود.


امکان ارث‌بری در recordها

دو رکورد زیر را در نظر بگیرید که اولی به همراه Name است و نمونه‌ی مشتق شده‌ی از آن، خاصیت init-only سن را نیز به همراه دارد:
    public record User
    {
        public string Name { get; init; }

        public User(string name)
        {
            Name = name;
        }
    }

    public record UserWithAge : User
    {
        public int Age { get; init; }

        public UserWithAge(string name, int age) : base(name)
        {
            Age = age;
        }
    }
در اینجا روش دیگر تعریف recordها را ملاحظه می‌کنید که شبیه به کلاس‌ها است و خواص آن init-only هستند. در این حالت اگر مقایسه‌ی زیر را انجام دهیم:
var user1 = new User("User 1");
var user2 = new UserWithAge("User 1", 21);

Console.WriteLine("user1.Equals(user2) -> {0}", user1.Equals(user2));
Console.WriteLine("user1 == user2 -> {0}", user1 == user2);
به خروجی زیر خواهیم رسید:
user1.Equals(user2) -> False
user1 == user2 -> False
علت آن را هم پیشتر بررسی کردیم. تساوی رکوردها بر اساس مقایسه‌ی مقدار تک تک خواص آن‌ها صورت می‌گیرد و چون user1 به همراه سن نیست، مقایسه‌ی این دو، false را بر می‌گرداند.

امکان تعریف ارث‌بری رکوردها به صورت زیر نیز وجود دارد و الزاما نیازی به روش تعریف کلاس مانند آن‌ها، مانند مثال فوق نیست:
public abstract record Food(int Calories);
public record Milk(int C, double FatPercentage) : Food(C);


رکوردها متد ToString را بازنویسی می‌کنند

در مثال قبلی اگر یک ToString را بر روی اشیاء تشکیل شده فراخوانی کنیم:
Console.WriteLine(user1.ToString());
Console.WriteLine(user2.ToString());
به این خروجی‌ها می‌رسیم:
User { Name = User 1 }
UserWithAge { Name = User 1, Age = 21 }
که حاصل بازنویسی خودکار متد ToString در پشت صحنه است.


امکان استفاده‌ی از Deconstruct در رکوردها

دو روش برای تعریف رکوردها وجود دارند؛ یکی شبیه به تعریف کلاس‌ها است و دیگری تعریف یک سطری، که positional record نیز نامیده می‌شود:
public record Person(string Name, int Age);
 فقط در حالت تعریف یک سطری positional record فوق است که خروجی خودکار نهایی تولیدی، به همراه public void Deconstruct نیز خواهد بود:
public void Deconstruct(out string Name, out int Age)
{
  Name = this.Name;
  Age = this.Age;
}
در این حالت می‌توان از tuples نیز برای کار با آن استفاده کرد:
var (name, age) = new Person("User 1", 21);
واژه‌ی «positional» نیز دقیقا به همین قابلیت اشاره می‌کند که بر اساس موقعیت خواص تعریف شده‌ی در رکورد، امکان Deconstruct آن‌ها به متغیرهای یک tuple وجود دارد. حالت تعریف کلاس مانند رکوردها، nominal نام دارد.


امکان استفاده‌ی از نوع‌های record در ASP.NET Core 5x

سیستم model binding در ASP.NET Core 5x، از نوع‌های record نیز پشتیبانی می‌کند؛ یک مثال:
 public record Person([Required] string Name, [Range(0, 150)] int Age);

 public class PersonController
 {
   public IActionResult Index() => View();

   [HttpPost]
   public IActionResult Index(Person person)
   {
    // ...
   }
 }


پرسش و پاسخ

آیا نوع‌های record به صورت value type معرفی می‌شوند؟
پاسخ: خیر. رکوردها در اصل reference type هستند؛ اما از لحاظ مقایسه، شبیه به value types عمل می‌کنند.

آیا می‌توان در یک کلاس، خاصیتی از نوع رکورد را تعریف کرد؟
پاسخ: بله. از این لحاظ محدودیتی وجود ندارد.

آیا می‌توان در رکوردها، از struct و یا کلاس‌ها جهت تعریف خواص استفاده کرد؟
پاسخ: بله. از این لحاظ محدودیتی وجود ندارد.

آیا می‌توان از واژه‌ی کلیدی with با کلاس‌ها و یا structها استفاده کرد؟
پاسخ: خیر. این واژه‌ی کلیدی در C# 9.0 مختص به رکوردها است.

آیا رکوردها به صورت پیش‌فرض Immutable هستند؟
پاسخ: اگر آن‌ها را به صورت positional records تعریف کنید، بله. چون در این حالت خواص تشکیل شده‌ی توسط آن‌ها از نوع init-only هستند. در غیراینصورت، می‌توان خواص غیر init-only را نیز به تعریف رکوردها اضافه کرد.
نظرات مطالب
NoSQL ؟
- در ravendb امکان replication به sql server وجود دارد.
- یکی از اهداف مهم ORMها در دات نت، نوشتن کوئری‌های strongly typed است. در ravendb شما از روز اول با کوئری‌های strongly typed سروکار دارید. همچنین از همان ابتدای کار هم با کلاس‌های دات نتی و نگاشت خودکار آن‌ها کار می‌کنید. کلا ravendb برمبنای معماری و همچنین توانمندی و پیشرفت‌های زبان‌های دات نتی تهیه شده.

مطالب
بررسی Transactions و Locks در SQL Server

مقدمه

SQL Server، با هر تقاضا به عنوان یک واحد مستقل رفتار می‌کند. در وضعیت‌های پیچیده ای که فعالیت‌ها توسط مجموعه ای از دستورات SQL انجام می‌شود، به طوری که یا همه باید اجرا شوند یا هیچکدام اجرا نشوند، این روش مناسب نیست. در چنین وضعیت هایی، نه تنها تقاضاهای موجود در یک دنباله به یکدیگر بستگی دارند، بلکه شکست یکی از تقاضاهای موجود در دنباله، به معنای این است که کل تقاضاهای موجود در دنباله باید لغو شوند، و تغییرات حاصل از تقاضاهای اجراشده در آن دنباله خنثی شوند تا بانک اطلاعاتی به حالت قبلی برگردد.

1- تراکنش چیست؟

تراکنش شامل مجموعه ای از یک یا چند دستور SQL است که به عنوان یک واحد عمل می‌کنند. اگر یک دستور SQL در این واحد با موفقیت اجرا نشود، کل آن واحد خنثی می‌شود و داده هایی که در اجرای آن واحد تغییر کرده اند، به حالت اول برگردانده می‌شود. بنابراین تراکنش وقتی موفق است که هر یک از دستورات آن با موفقیت اجرا شوند. برای درک مفهوم تراکنش مثال زیر را در نظر بگیرید: سهامدار A در معامله ای 400 سهم از شرکتی را به سهامدار B می‌فروشد. در این سیستم، معامله وقتی کامل می‌شود که حساب سهامدار A به اندازه 400 بدهکار و حساب سهامدار B همزمان به اندازه 400 بستانکار شود. اگر هر کدام از این مراحل با شکست مواجه شود، معامله انجام نمی‌شود.


2- خواص تراکنش

هر تراکنش دارای چهار خاصیت است (معروف به ACID) که به شرح زیر می‌باشند:


2-1- خاصیت یکپارچگی (Atomicity)

یکپارچگی به معنای این است که تراکنش باید به عنوان یک واحد منسجم (غیر قابل تفکیک) در نظر گرفته شود. در مثال مربوط به مبادله سهام، یکپارچگی به معنای این است که فروش سهام توسط سهامدار A و خرید آن سهام توسط سهامدار B، مستقل از هم قابل انجام نیستند و برای این که تراکنش کامل شود، هر دو عمل باید با موفقیت انجام شوند.
اجرای یکپارچه، یک عمل "همه یا هیچ" است. در عملیات یکپارچه، اگر هر کدام از دستورات موجود در تراکنش با شکست مواجه شوند، اجرای تمام دستورات قبلی خنثی می‌شود تا به جامعیت بانک اطلاعاتی آسیب نرسد.

2-2- خاصیت سازگاری (Consistency)

سازگاری زمانی وجود دارد که هر تراکنش، سیستم را در یک حالت سازگار قرار دهد (چه تراکنش به طور کامل انجام شود و چه در اثر وجود خطایی خنثی گردد). در مثال مبادله سهام، سازگاری به معنای آن است که هر بدهکاری مربوط به حساب فروشنده، موجب همان میزان بستانکاری در حساب خریدار می‌شود.
در SQL Server، سازگاری با راهکار ثبت فایل سابقه انجام می‌گیرد که تمام تغییرات را در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌کند و جزییات را برای ترمیم تراکنش ثبت می‌نماید. اگر سیستم در اثنای اجرای تراکنش خراب شود، فرآیند ترمیم SQL Server با استفاده از این اطلاعات، تعیین می‌کند که آیا تراکنش با موفقیت انجام شده است یا خیر، و در صورت عدم موفقیت آن را خنثی می‌کند. خاصیت سازگاری تضمین می‌کند که بانک اطلاعاتی هیچگاه تراکنش‌های ناقص را نشان نمی‌دهد.

2-3- خاصیت تفکیک (Isolation)

تفکیک موجب می‌شود هر تراکنش در فضای خودش و جدا از سایر تراکنش‌های دیگری که در سیستم انجام می‌گیرد، اجرا شود و نتایج هر تراکنش فقط در صورت کامل شدن آن قابل مشاهده است. اگر چندین تراکنش همزمان در سیستم در حال اجرا باشند، اصل تفکیک تضمین می‌کند که اثرات یک تراکنش تا کامل شدن آن، قابل مشاهده نیست. در مثال مربوط به مبادله سهام، اصل تفکیک به معنای این است که تراکنش بین دو سهامدار، مستقل از تمام تراکنش‌های دیگری است که در سیستم به مبادله سهام می‌پردازند و اثر آن وقتی برای افراد قابل مشاهده است که آن تراکنش کامل شده باشد. این اصل در مواردی که سیستم همزمان از چندین کاربر پشتیبانی می‌کند، مفید است.

2-4- پایداری (Durability)

پایداری به معنای این است که تغییرات حاصل از نهایی شدن تراکنش، حتی در صورت خرابی سیستم نیز پایدار می‌ماند. اغلب سیستم‌های مدیریت بانک اطلاعاتی رابطه ای، از طریق ثبت تمام فعالیت‌های تغییر دهنده‌ی داده‌ها در بانک اطلاعاتی، پایداری را تضمین می‌کنند. در صورت خرابی سیستم یا رسانه ذخیره سازی داده ها، سیستم قادر است آخرین بهنگام سازی موفق را هنگام راه اندازی مجدد، بازیابی کند. در مثال مربوط به مبادله سهام، پایداری به معنای این است که وقتی انتقال سهام از سهامدار A به B با موفقیت انجام گردید، حتی اگر سیستم بعداً خراب شد، باید نتیجه‌ی آن را منعکس سازد.

3- مشکلات همزمانی(Concurrency Effects):

3-1- Dirty Read:

زمانی روی می‌دهد که تراکنشی رکوردی را می‌خواند، که بخشی از تراکنشی است که هنوز تکمیل نشده است، اگر آن تراکنش Rollback شود اطلاعاتی از بانک اطلاعاتی دارید که هرگز روی نداده است.
 اگر سطح جداسازی تراکنش (پیش فرض) Read Committed باشد، این مشکل بوجود نمی‌آید.

3-2- Non-Repeatable Read:

زمانی ایجاد می‌شود که رکوردی را دو بار در یک تراکنش می‌خوانید و در این اثنا یک تراکنش مجزای دیگر داده‌ها را تغییر می‌دهد. برای پیشگیری از این مسئله باید سطح جداسازی تراکنش برابر با Repeatable Read یا Serializable باشد.

3-3- Phantoms:

با رکوردهای مرموزی سروکار داریم که گویی تحت تاثیر عبارات Update و Delete صادر شده قرار نگرفته اند. به طور خلاصه شخصی عبارت Insert را درست در زمانی که Update مان در حال اجرا بوده انجام داده است، و با توجه به اینکه ردیف جدیدی بوده و قفلی وجود نداشته، به خوبی انجام شده است. تنها چاره این مشکل تنظیم سطح Serializable است و در این صورت بهنگام رسانی‌های جداول نباید درون بخش Where قرار گیرد، در غیر این صورت Lock خواهند شد.

3-4- Lost Update:

زمانی روی می‌دهد که یک Update به طور موفقیت آمیزی در بانک اطلاعاتی نوشته می‌شود، اما به طور اتفاقی توسط تراکنش دیگری بازنویسی می‌شود. راه حل این مشکل بستگی به کد شما دارد و بایست به نحوی تشخیص دهید، بین زمانی که داده‌ها را می‌خوانید و زمانی که می‌خواهید آنرا بهنگام کنید، اتصال دیگری رکورد شما را بهنگام کرده است.

4- منابع قابل قفل شدن

6 منبع قابل قفل شدن برای SQL Server وجود دارد و آن‌ها سلسله مراتبی را تشکیل می‌دهند. هر چه سطح قفل بالاتر باشد، Granularity  کمتری دارد. در ترتیب آبشاری Granularity عبارتند از:
•  Database: کل بانک اطلاعاتی قفل شده است، معمولاً طی تغییرات Schema بانک اطلاعاتی روی می‌دهد.
•  Table: کل جدول قفل شده است، شامل همه اشیای مرتبط با جدول.
•  Extent: کل Extent (متشکل از هشت Page) قفل شده است.
•  Page: همه داده‌ها یا کلیدهای Index در آن Page قفل شده اند.
•  Key: قفلی در کلید مشخصی یا مجموعه کلید هایی Index وجود دارد. ممکن است سایر کلید‌ها در همان Index Page تحت تاثیر قرار نگیرند.
•  (Row or Row Identifier (RID: هر چند قفل از لحاظ فنی در Row Identifier قرار می‌گیرد ولی اساساً کل ردیف را قفل می‌کند.

5- تسریع قفل (Lock Escalation) و تاثیرات قفل روی عملکرد

اگر تعداد آیتم‌های قفل شده کم باشد نگهداری سطح بهتری از Granularity (مثلاً RID به جای Page) معنی دار است. هرچند با افزایش تعداد آیتم‌های قفل شده، سربار مرتبط با نگهداری آن قفل‌ها در واقع باعث کاهش عملکرد می‌شود، و می‌تواند باعث شود قفل به مدت طولانی‌تری در محل باشد(هر چه قفل به مدت طولانی‌تری در محل باشد، احتمال این که شخصی آن رکورد خاص را بخواهد بیشتر است).
هنگامی که تعداد قفل نگهداری شده به آستانه خاصی برسد آن گاه قفل به بالاترین سطح بعدی افزایش می‌یابد و قفل‌های سطح پایین‌تر نباید به شدت مدیریت شوند (آزاد کردن منابع و کمک به سرعت در مجادله).
توجه شود که تسریع مبتنی بر تعداد قفل هاست و نه تعداد کاربران.

6- حالات قفل (Lock Modes):

همانطور که دامنه وسیعی از منابع برای قفل شدن وجود دارد، دامنه ای از حالات قفل نیز وجود دارد.

6-1- (Shared Locks (S:

زمانی استفاده می‌شود، که فقط باید داده‌ها را بخوانید، یعنی هیچ تغییری ایجاد نخواهید کرد. Shared Lock با سایر Shared Lock‌های دیگر سازگار است، البته قفل‌های دیگری هستند که با Shared Lock سازگار نیستند. یکی از کارهایی که Shared Lock انجام می‌دهد، ممانعت از انجام Dirty Read از طرف کاربران است.

6-2- (Exclusive Locks (X:

این قفل‌ها با هیچ قفل دیگری سازگار نیستند. اگر قفل دیگری وجود داشته باشد، نمی‌توان به Exclusive Lock دست یافت و همچنین در حالی که Exclusive Lock فعال باشد، به هر قفل جدیدی از هر شکل اجازه ایجاد شدن در منبع را نمی‌دهند.
این قفل از اینکه دو نفر همزمان به حذف کردن، بهنگام رسانی و یا هر کار دیگری مبادرت ورزند، پیشگیری می‌کند.

6-3- (Update Locks (U:

این قفل ‌ها نوعی پیوند میان Shared Locks و Exclusive Locks هستند.
برای انجام Update باید بخش Where را (در صورت وجود) تایید اعتبار کنید، تا دریابید فقط چه ردیف هایی را می‌خواهید بهنگام رسانی کنید. این بدان معنی است که فقط به Shared Lock نیاز دارید، تا زمانی که واقعاً بهنگام رسانی فیزیکی را انجام دهید. در زمان بهنگام سازی فیزیکی نیاز به Exclusive Lock دارید.
Update Lock نشان دهنده این واقعیت است که دو مرحله مجزا در بهنگام رسانی وجود دارد، Shared Lock ای دارید که در حال تبدیل شدن به Exclusive Lock است. Update Lock تمامی Update Lock‌های دیگر را از تولید شدن باز می‌دارند، و همچنین فقط با Shared Lock و Intent Shared Lock‌ها سازگار هستند.

6-4- Intent Locks:

با سلسله مراتب شی سر و کار دارد. بدون Intent Lock، اشیای سطح بالاتر نمی‌دانند چه قفلی را در سطح پایین‌تر داشته اید. این قفل‌ها کارایی را افزایش می‌دهند و 3 نوع هستند:

6-4-1- (Intent Shared Lock (IS:

Shared Lock در نقطه پایین‌تری در سلسله مراتب، تولید شده یا در شرف تولید است. این نوع قفل تنها به Table و Page اعمال می‌شود.

6-4-2- (Intent Exclusive Lock (IX:

همانند Intent Shared Lock است اما در شرف قرار گرفتن در آیتم سطح پایین‌تر است.

6-4-3- (Shared With Intent Exclusive (SIX:

Shared Lock در پایین  سلسله مراتب شی تولید شده یا در شرف تولید است اما Intent Lock قصد اصلاح داده‌ها را دارد بنابراین در نقطه مشخصی تبدیل به Intent Exclusive Lock می‌شود.

6-5- Schema Locks:

به دو شکل هستند:

6-5-1- (Schema Modification Lock (Sch-M:

تغییر Schema به شی اعمال شده است. هیچ پرس و جویی یا سایر عبارت‌های Create، Alter و Drop نمی‌توانند در مورد این شی در مدت قفل Sch-M اجرا شوند. با همه حالات قفل ناسازگار است.

6-5-2- (Schema Stability Lock (Sch-S:

بسیار شبیه به Shared Lock است، هدف اصلی این قفل پیشگیری از Sch-M است وقتی که قبلاً قفل هایی برای سایر پرس و جو-ها (یا عبارت‌های Create، Alter و Drop) در شی فعال شده اند. این قفل با تمامی انواع دیگر قفل سازگار است به جز با Sch-M.

6-6- (Bulk Update Locks (BU:

این قفل‌ها بارگذاری موازی داده‌ها را امکان پذیر می‌کنند، یعنی جدول در مورد هر فعالیت نرمال (عبارات T-SQL) قفل می‌شود، اما چندین عمل bcp یا Bulk Insert را می‌توان در همان زمان انجام داد. این قفل فقط با Sch-S و سایر قفل هایBU سازگار است.

7- سطوح جداسازی (Isolation Level):

7-1- Read Committed (وضعیت پیش فرض):

با Read Committed همه Shared Lock‌های ایجاد شده، به محض اینکه عبارت ایجاد کننده آنها تکمیل شود، به طور خودکار آزاد می‌شوند. به طور خلاصه قفل‌های مرتبط با عبارت Select به محض تکمیل عبارت Select آزاد می‌شوند و SQL Server منتظر پایان تراکنش نمی‌ماند. اگر تراکنش پرس و جویی را انجام می‌دهد که داده‌ها را اصلاح می‌کند (Insert، Delete و Update) قفل‌ها برای مدت تراکنش نگه داشته می‌شوند.
با این سطح پیش فرض، می‌توانید مطمئن شوید جامعیت کافی برای پیشگیری از Dirty Read دارید، اما همچنان Phantoms و Non-Repeatable Read می‌تواند روی دهد.

7-2- Read Uncommitted:

خطرناک‌ترین گزینه از میان تمامی گزینه‌ها است، اما بالاترین عملکرد را به لحاظ سرعت دارد. در واقع با این تنظیم سطح تجربه همه مسائل متعدد هم زمانی مانند Dirty Read امکان پذیر است. در واقع با تنظیم این سطح به SQL Server اعلام می‌کنیم هیچ قفلی را تنظیم نکرده و به هیچ قفلی اعتنا نکند، بنابراین هیچ تراکنش دیگری را مسدود نمی‌کنیم.
می‌توانید همین اثر Read Uncommitted را با اضافه کردن نکته بهینه ساز  NOLOCK در پرس و جو‌ها بدست آورید.

7-3- Repeatable Read:

سطح جداسازی را تا حدودی افزایش می‌دهد و سطح اضافی محافظت همزمانی را با پیشگیری از Dirty Read و همچنین Non-Repeatable Read فراهم می‌کند.
پیشگیری از Non-Repeatable Read بسیار مفید است اما حتی نگه داشتن Shared Lock تا زمان پایان تراکنش می‌تواند دسترسی کاربران به اشیا را مسدود کند، بنابراین به بهره وری لطمه وارد می‌کند.
نکته بهینه ساز برای این سطح REPEATEABLEREAD است.

7-4- Serializable:

این سطح از تمام مسائل هم زمانی پیشگیری می‌کند به جز برای Lost Update.
این تنظیم سطح به واقع بالاترین سطح آنچه را که سازگاری نامیده می‌شود، برای پایگاه داده فراهم می‌کند. در واقع فرآیند بهنگام رسانی برای کاربران مختلف به طور یکسان عمل می‌کند به گونه ای که اگر همه کاربران یک تراکنش را در یک زمان اجرا می‌کردند، این گونه می‌شد « پردازش امور به طور سریالی».
با استفاده از نکته بهینه ساز SERIALIZABLE یا HOLDLOCK در پرس و جو شبیه سازی می‌شود.

7-5- Snapshot:

جدترین سطح جداسازی است که در نسخه 2005 اضافه شد، که شبیه ترکیبی از Read Committed و Read Uncommitted است. به طور پیش فرض در دسترس نیست، در صورتی در دسترس است که گزینه ALLOW_SNAPSHOT_ISOLATION برای بانک اطلاعاتی فعال شده  باشد.(برای هر بانک اطلاعاتی موجود در تراکنش)
Snapshot مشابه Read Uncommitted هیچ قفلی ایجاد نمی‌کند. تفاوت اصلی آن‌ها در این است که تغییرات صورت گرفته در بانک اطلاعاتی را در زمان‌های متفاوت تشخیص می‌دهند. هر تغییر در بانک اطلاعاتی بدون توجه به زمان یا Commit شدن آن، توسط پرس و جو هایی که سطح جداسازی Read Uncommitted را اجرا می‌کنند، دیده می‌شود. با Snapshot فقط تغییراتی که قبل از شروع تراکنش، Commit شده اند، مشاهده می‌شود.
از شروع تراکنش Snapshot، تمامی داده‌ها دقیقاً مشاهده می‌شوند، زیرا در شروع تراکنش Commit شده اند.
نکته: در حالی که Snapshot توجهی به قفل‌ها و تنظیمات آنها ندارد، یک حالت خاص وجود دارد. چنانچه هنگام انجام Snapshot یک عمل Rollback (بازیافت) بانک اطلاعاتی در جریان باشد، تراکنش Snapshot قفل‌های خاصی را برای عمل کردن به عنوان یک مکان نگهدار  و سپس انتظار برای تکمیل Rollback تنظیم می‌کند. به محض تکمیل Rollback، قفل حذف شده و Snapshot به طور طبیعی به جلو حرکت خواهد کرد.