- گیت از سیستم SVN سریعتر عمل میکند.
- در سیستم گیت هر شاخه بندی کل تاریخچه خود را به دنبال دارد.
- فایل git که تنظیمات مخزن داخلش قرار دارد، ساختار سادهای دارد و به راحتی میتوان در صورت ایجاد مشکل، آن را حل کرد و به ندرت هم پیش میآید که مشکلی برایش پیش بیاید.
- پشتیبانی گیری از یک سیستم مرکزی مثل SVN راحتتر از پشتیبانی گیری از پوشههای توزیع شده در مخزن گیت است.
- ابزارهای کاربری svn تا به الان پیشرفتهای چشمگیری داشته است. پلاگینها و برنامههای بیشتری نسبت به سیستم گیت دارد. یکی از معروفترین این پلاگینها، ابزار tortoisesvn است (البته ابزارهای گیت امروز رشد چشمگیرتری داشته اند که در قسمت اول نمونههای آن ذکر شد).
- سیستم svn برای نسخه بندی و تشخیص تفاوتها از یک سیستم ساده اعداد ترتیبی استفاده میکند که اولین ثبت با شماره یک آغاز شده و به ترتیب ادامه مییابد و برای کاربران هم خواندنش راحت است و هم قابل پیش بینی است. به همین جهت برای بررسی تاریخچهها و دیگر گزارشها تا حدی راحت عمل میکند. در سیستم شاخه بندی این سیستم شماره گذاری چندان مطلوب نیست و متوجه نمیشوید که این شاخه از کجا نشات گرفته است. در حال حاضر برای پروژهی موزیلا این عدد به 6 رقم رسیده است ولی در آن سمت، سیستم گیت از هش SH-1 استفاده میکند که یک رشته 40 کاراکتری است و 8 رقم اول آن به منشاء اشاره میکند که باعث میشود متوجه بشویم که این شاخه از کجا آمده است ولی از آنجا که این عدد یکتا ترتیبی نیست، برای خواندن و گزارشگیریهایی که در SVN راحت صورت میگیرد، در گیت ممکن نیست یا مشکل است.
- گیت رویدادهای ادغام و شاخه بندی را بهتر انجام میدهد.
تیم ASP.NET Identity پروژه نمونه ای را فراهم کرده است که میتواند بعنوان نقطه شروعی برای اپلیکیشنهای MVC استفاده شود. پیکربندیهای لازم در این پروژه انجام شدهاند و برای استفاده از فریم ورک جدید آماده است.
شروع به کار : پروژه نمونه را توسط NuGet ایجاد کنید
برای شروع یک پروژه ASP.NET خالی ایجاد کنید (در دیالوگ قالبها گزینه Empty را انتخاب کنید). سپس کنسول Package Manager را باز کرده و دستور زیر را اجرا کنید.
PM> Install-Package Microsoft.AspNet.Identity.Samples -Pre
پس از اینکه NuGet کارش را به اتمام رساند باید پروژه ای با ساختار متداول پروژههای ASP.NET MVC داشته باشید. به تصویر زیر دقت کنید.
همانطور که میبینید ساختار پروژه بسیار مشابه پروژههای معمول MVC است، اما آیتمهای جدیدی نیز وجود دارند. فعلا تمرکز اصلی ما روی فایل IdentityConfig.cs است که در پوشه App_Start قرار دارد.
اگر فایل مذکور را باز کنید و کمی اسکرول کنید تعاریف دو کلاس سرویس را مشاهده میکنید: EmailService و SmsService.
public class EmailService : IIdentityMessageService { public Task SendAsync(IdentityMessage message) { // Plug in your email service here to send an email. return Task.FromResult(0); } } public class SmsService : IIdentityMessageService { public Task SendAsync(IdentityMessage message) { // Plug in your sms service here to send a text message. return Task.FromResult(0); } }
اگر دقت کنید هر دو کلاس قرارداد IIdentityMessageService را پیاده سازی میکنند. میتوانید از این قرارداد برای پیاده سازی سرویسهای اطلاع رسانی ایمیلی، پیامکی و غیره استفاده کنید. در ادامه خواهیم دید چگونه این دو سرویس را بسط دهیم.
یک حساب کاربری مدیریتی پیش فرض ایجاد کنید
پیش از آنکه بیشتر جلو رویم نیاز به یک حساب کاربری در نقش مدیریتی داریم تا با اجرای اولیه اپلیکیشن در دسترس باشد. کلاسی بنام ApplicationDbInitializer در همین فایل وجود دارد که هنگام اجرای اولیه و یا تشخیص تغییرات در مدل دیتابیس، اطلاعاتی را Seed میکند.
public class ApplicationDbInitializer : DropCreateDatabaseIfModelChanges<ApplicationDbContext> { protected override void Seed(ApplicationDbContext context) { InitializeIdentityForEF(context); base.Seed(context); } //Create User=Admin@Admin.com with password=Admin@123456 in the Admin role public static void InitializeIdentityForEF(ApplicationDbContext db) { var userManager = HttpContext.Current.GetOwinContext().GetUserManager<ApplicationUserManager>(); var roleManager = HttpContext.Current.GetOwinContext().Get<ApplicationRoleManager>(); const string name = "admin@admin.com"; const string password = "Admin@123456"; const string roleName = "Admin"; //Create Role Admin if it does not exist var role = roleManager.FindByName(roleName); if (role == null) { role = new IdentityRole(roleName); var roleresult = roleManager.Create(role); } var user = userManager.FindByName(name); if (user == null) { user = new ApplicationUser { UserName = name, Email = name }; var result = userManager.Create(user, password); result = userManager.SetLockoutEnabled(user.Id, false); } // Add user admin to Role Admin if not already added var rolesForUser = userManager.GetRoles(user.Id); if (!rolesForUser.Contains(role.Name)) { var result = userManager.AddToRole(user.Id, role.Name); } } }
تایید حسابهای کاربری : چگونه کار میکند
بدون شک با تایید حسابهای کاربری توسط ایمیل آشنا هستید. حساب کاربری ای ایجاد میکنید و ایمیلی به آدرس شما ارسال میشود که حاوی لینک فعالسازی است. با کلیک کردن این لینک حساب کاربری شما تایید شده و میتوانید به سایت وارد شوید.
اگر به کنترلر AccountController در این پروژه نمونه مراجعه کنید متد Register را مانند لیست زیر مییابید.
[HttpPost] [AllowAnonymous] [ValidateAntiForgeryToken] public async Task<ActionResult> Register(RegisterViewModel model) { if (ModelState.IsValid) { var user = new ApplicationUser { UserName = model.Email, Email = model.Email }; var result = await UserManager.CreateAsync(user, model.Password); if (result.Succeeded) { var code = await UserManager.GenerateEmailConfirmationTokenAsync(user.Id); var callbackUrl = Url.Action( "ConfirmEmail", "Account", new { userId = user.Id, code = code }, protocol: Request.Url.Scheme); await UserManager.SendEmailAsync( user.Id, "Confirm your account", "Please confirm your account by clicking this link: <a href=\"" + callbackUrl + "\">link</a>"); ViewBag.Link = callbackUrl; return View("DisplayEmail"); } AddErrors(result); } // If we got this far, something failed, redisplay form return View(model); }
public static ApplicationUserManager Create( IdentityFactoryOptions<ApplicationUserManager> options, IOwinContext context) { var manager = new ApplicationUserManager( new UserStore<ApplicationUser>( context.Get<ApplicationDbContext>())); // Configure validation logic for usernames manager.UserValidator = new UserValidator<ApplicationUser>(manager) { AllowOnlyAlphanumericUserNames = false, RequireUniqueEmail = true }; // Configure validation logic for passwords manager.PasswordValidator = new PasswordValidator { RequiredLength = 6, RequireNonLetterOrDigit = true, RequireDigit = true, RequireLowercase = true, RequireUppercase = true, }; // Configure user lockout defaults manager.UserLockoutEnabledByDefault = true; manager.DefaultAccountLockoutTimeSpan = TimeSpan.FromMinutes(5); manager.MaxFailedAccessAttemptsBeforeLockout = 5; // Register two factor authentication providers. This application // uses Phone and Emails as a step of receiving a code for verifying the user // You can write your own provider and plug in here. manager.RegisterTwoFactorProvider( "PhoneCode", new PhoneNumberTokenProvider<ApplicationUser> { MessageFormat = "Your security code is: {0}" }); manager.RegisterTwoFactorProvider( "EmailCode", new EmailTokenProvider<ApplicationUser> { Subject = "SecurityCode", BodyFormat = "Your security code is {0}" }); manager.EmailService = new EmailService(); manager.SmsService = new SmsService(); var dataProtectionProvider = options.DataProtectionProvider; if (dataProtectionProvider != null) { manager.UserTokenProvider = new DataProtectorTokenProvider<ApplicationUser>( dataProtectionProvider.Create("ASP.NET Identity")); } return manager; }
در قطعه کد بالا کلاسهای EmailService و SmsService روی وهله ApplicationUserManager تنظیم میشوند.
manager.EmailService = new EmailService(); manager.SmsService = new SmsService();
درست در بالای این کدها میبینید که چگونه تامین کنندگان احراز هویت دو مرحله ای (مبتنی بر ایمیل و پیامک) رجیستر میشوند.
// Register two factor authentication providers. This application // uses Phone and Emails as a step of receiving a code for verifying the user // You can write your own provider and plug in here. manager.RegisterTwoFactorProvider( "PhoneCode", new PhoneNumberTokenProvider<ApplicationUser> { MessageFormat = "Your security code is: {0}" }); manager.RegisterTwoFactorProvider( "EmailCode", new EmailTokenProvider<ApplicationUser> { Subject = "SecurityCode", BodyFormat = "Your security code is {0}" });
تایید حسابهای کاربری توسط ایمیل و احراز هویت دو مرحله ای توسط ایمیل و/یا پیامک نیاز به پیاده سازی هایی معتبر از قراردارد IIdentityMessageService دارند.
پیاده سازی سرویس ایمیل توسط ایمیل خودتان
پیاده سازی سرویس ایمیل نسبتا کار ساده ای است. برای ارسال ایمیلها میتوانید از اکانت ایمیل خود و یا سرویس هایی مانند SendGrid استفاده کنید. بعنوان مثال اگر بخواهیم سرویس ایمیل را طوری پیکربندی کنیم که از یک حساب کاربری Outlook استفاده کند، مانند زیر عمل خواهیم کرد.
public class EmailService : IIdentityMessageService { public Task SendAsync(IdentityMessage message) { // Credentials: var credentialUserName = "yourAccount@outlook.com"; var sentFrom = "yourAccount@outlook.com"; var pwd = "yourApssword"; // Configure the client: System.Net.Mail.SmtpClient client = new System.Net.Mail.SmtpClient("smtp-mail.outlook.com"); client.Port = 587; client.DeliveryMethod = System.Net.Mail.SmtpDeliveryMethod.Network; client.UseDefaultCredentials = false; // Creatte the credentials: System.Net.NetworkCredential credentials = new System.Net.NetworkCredential(credentialUserName, pwd); client.EnableSsl = true; client.Credentials = credentials; // Create the message: var mail = new System.Net.Mail.MailMessage(sentFrom, message.Destination); mail.Subject = message.Subject; mail.Body = message.Body; // Send: return client.SendMailAsync(mail); } }
پیاده سازی سرویس ایمیل با استفاده از SendGrid
سرویسهای ایمیل متعددی وجود دارند اما یکی از گزینههای محبوب در جامعه دات نت SendGrid است. این سرویس API قدرتمندی برای زبانهای برنامه نویسی مختلف فراهم کرده است. همچنین یک Web API مبتنی بر HTTP نیز در دسترس است. قابلیت دیگر اینکه این سرویس مستقیما با Windows Azure یکپارچه میشود.
می توانید در سایت SendGrid یک حساب کاربری رایگان بعنوان توسعه دهنده بسازید. پس از آن پیکربندی سرویس ایمیل با مرحله قبل تفاوت چندانی نخواهد داشت. پس از ایجاد حساب کاربری توسط تیم پشتیبانی SendGrid با شما تماس گرفته خواهد شد تا از صحت اطلاعات شما اطمینان حاصل شود. برای اینکار چند گزینه در اختیار دارید که بهترین آنها ایجاد یک اکانت ایمیل در دامنه وب سایتتان است. مثلا اگر هنگام ثبت نام آدرس وب سایت خود را www.yourwebsite.com وارد کرده باشید، باید ایمیلی مانند info@yourwebsite.com ایجاد کنید و توسط ایمیل فعالسازی آن را تایید کند تا تیم پشتیبانی مطمئن شود صاحب امتیاز این دامنه خودتان هستید.
تنها چیزی که در قطعه کد بالا باید تغییر کند اطلاعات حساب کاربری و تنظیمات SMTP است. توجه داشته باشید که نام کاربری و آدرس فرستنده در اینجا متفاوت هستند. در واقع میتوانید از هر آدرسی بعنوان آدرس فرستنده استفاده کنید.
public class EmailService : IIdentityMessageService { public Task SendAsync(IdentityMessage message) { // Credentials: var sendGridUserName = "yourSendGridUserName"; var sentFrom = "whateverEmailAdressYouWant"; var sendGridPassword = "YourSendGridPassword"; // Configure the client: var client = new System.Net.Mail.SmtpClient("smtp.sendgrid.net", Convert.ToInt32(587)); client.Port = 587; client.DeliveryMethod = System.Net.Mail.SmtpDeliveryMethod.Network; client.UseDefaultCredentials = false; // Creatte the credentials: System.Net.NetworkCredential credentials = new System.Net.NetworkCredential(credentialUserName, pwd); client.EnableSsl = true; client.Credentials = credentials; // Create the message: var mail = new System.Net.Mail.MailMessage(sentFrom, message.Destination); mail.Subject = message.Subject; mail.Body = message.Body; // Send: return client.SendMailAsync(mail); } }
آزمایش تایید حسابهای کاربری توسط سرویس ایمیل
ابتدا اپلیکیشن را اجرا کنید و سعی کنید یک حساب کاربری جدید ثبت کنید. دقت کنید که از آدرس ایمیلی زنده که به آن دسترسی دارید استفاده کنید. اگر همه چیز بدرستی کار کند باید به صفحه ای مانند تصویر زیر هدایت شوید.
همانطور که مشاهده میکنید پاراگرافی در این صفحه وجود دارد که شامل لینک فعالسازی است. این لینک صرفا جهت تسهیل کار توسعه دهندگان درج میشود و هنگام توزیع اپلیکیشن باید آن را حذف کنید. در ادامه به این قسمت باز میگردیم. در این مرحله ایمیلی حاوی لینک فعالسازی باید برای شما ارسال شده باشد.
پیاده سازی سرویس SMS
برای استفاده از احراز هویت دو مرحله ای پیامکی نیاز به یک فراهم کننده SMS دارید، مانند Twilio . مانند SendGrid این سرویس نیز در جامعه دات نت بسیار محبوب است و یک C# API قدرتمند ارائه میکند. میتوانید حساب کاربری رایگانی بسازید و شروع به کار کنید.
پس از ایجاد حساب کاربری یک شماره SMS، یک شناسه SID و یک شناسه Auth Token به شما داده میشود. شماره پیامکی خود را میتوانید پس از ورود به سایت و پیمایش به صفحه Numbers مشاهده کنید.
شناسههای SID و Auth Token نیز در صفحه Dashboard قابل مشاهده هستند.
اگر دقت کنید کنار شناسه Auth Token یک آیکون قفل وجود دارد که با کلیک کردن روی آن شناسه مورد نظر نمایان میشود.
حال میتوانید از سرویس Twilio در اپلیکیشن خود استفاده کنید. ابتدا بسته NuGet مورد نیاز را نصب کنید.
PM> Install-Package Twilio
public class SmsService : IIdentityMessageService { public Task SendAsync(IdentityMessage message) { string AccountSid = "YourTwilioAccountSID"; string AuthToken = "YourTwilioAuthToken"; string twilioPhoneNumber = "YourTwilioPhoneNumber"; var twilio = new TwilioRestClient(AccountSid, AuthToken); twilio.SendSmsMessage(twilioPhoneNumber, message.Destination, message.Body); // Twilio does not return an async Task, so we need this: return Task.FromResult(0); } }
حال که سرویسهای ایمیل و پیامک را در اختیار داریم میتوانیم احراز هویت دو مرحله ای را تست کنیم.
آزمایش احراز هویت دو مرحله ای
پروژه نمونه جاری طوری پیکربندی شده است که احراز هویت دو مرحله ای اختیاری است و در صورت لزوم میتواند برای هر کاربر بصورت جداگانه فعال شود. ابتدا توسط حساب کاربری مدیر، یا حساب کاربری ای که در قسمت تست تایید حساب کاربری ایجاد کرده اید وارد سایت شوید. سپس در سمت راست بالای صفحه روی نام کاربری خود کلیک کنید. باید صفحه ای مانند تصویر زیر را مشاهده کنید.
در این قسمت باید احراز هویت دو مرحله ای را فعال کنید و شماره تلفن خود را ثبت نمایید. پس از آن یک پیام SMS برای شما ارسال خواهد شد که توسط آن میتوانید پروسه را تایید کنید. اگر همه چیز بدرستی کار کند این مراحل چند ثانیه بیشتر نباید زمان بگیرد، اما اگر مثلا بیش از 30 ثانیه زمان برد احتمالا اشکالی در کار است.
حال که احراز هویت دو مرحله ای فعال شده از سایت خارج شوید و مجددا سعی کنید به سایت وارد شوید. در این مرحله یک انتخاب به شما داده میشود. میتوانید کد احراز هویت دو مرحله ای خود را توسط ایمیل یا پیامک دریافت کنید.
پس از اینکه گزینه خود را انتخاب کردید، کد احراز هویت دو مرحله ای برای شما ارسال میشود که توسط آن میتوانید پروسه ورود به سایت را تکمیل کنید.
حذف میانبرهای آزمایشی
همانطور که گفته شد پروژه نمونه شامل میانبرهایی برای تسهیل کار توسعه دهندگان است. در واقع اصلا نیازی به پیاده سازی سرویسهای ایمیل و پیامک ندارید و میتوانید با استفاده از این میانبرها حسابهای کاربری را تایید کنید و کدهای احراز هویت دو مرحله ای را نیز مشاهده کنید. اما قطعا این میانبرها پیش از توزیع اپلیکیشن باید حذف شوند.
بدین منظور باید نماها و کدهای مربوطه را ویرایش کنیم تا اینگونه اطلاعات به کلاینت ارسال نشوند. اگر کنترلر AccountController را باز کنید و به متد ()Register بروید با کد زیر مواجه خواهید شد.
if (result.Succeeded) { var code = await UserManager.GenerateEmailConfirmationTokenAsync(user.Id); var callbackUrl = Url.Action("ConfirmEmail", "Account", new { userId = user.Id, code = code }, protocol: Request.Url.Scheme); await UserManager.SendEmailAsync(user.Id, "Confirm your account", "Please confirm your account by clicking this link: <a href=\"" + callbackUrl + "\">link</a>"); // This should not be deployed in production: ViewBag.Link = callbackUrl; return View("DisplayEmail"); } AddErrors(result);
نمایی که این متد باز میگرداند یعنی DisplayEmail.cshtml نیز باید ویرایش شود.
@{ ViewBag.Title = "DEMO purpose Email Link"; } <h2>@ViewBag.Title.</h2> <p class="text-info"> Please check your email and confirm your email address. </p> <p class="text-danger"> For DEMO only: You can click this link to confirm the email: <a href="@ViewBag.Link">link</a> Please change this code to register an email service in IdentityConfig to send an email. </p>
متد دیگری که در این کنترلر باید ویرایش شود ()VerifyCode است که کد احراز هویت دو مرحله ای را به صفحه مربوطه پاس میدهد.
[AllowAnonymous] public async Task<ActionResult> VerifyCode(string provider, string returnUrl) { // Require that the user has already logged in via username/password or external login if (!await SignInHelper.HasBeenVerified()) { return View("Error"); } var user = await UserManager.FindByIdAsync(await SignInHelper.GetVerifiedUserIdAsync()); if (user != null) { ViewBag.Status = "For DEMO purposes the current " + provider + " code is: " + await UserManager.GenerateTwoFactorTokenAsync(user.Id, provider); } return View(new VerifyCodeViewModel { Provider = provider, ReturnUrl = returnUrl }); }
همانطور که میبینید متغیری بنام Status به ViewBag اضافه میشود که باید حذف شود.
نمای این متد یعنی VerifyCode.cshtml نیز باید ویرایش شود.
@model IdentitySample.Models.VerifyCodeViewModel @{ ViewBag.Title = "Enter Verification Code"; } <h2>@ViewBag.Title.</h2> @using (Html.BeginForm("VerifyCode", "Account", new { ReturnUrl = Model.ReturnUrl }, FormMethod.Post, new { @class = "form-horizontal", role = "form" })) { @Html.AntiForgeryToken() @Html.ValidationSummary("", new { @class = "text-danger" }) @Html.Hidden("provider", @Model.Provider) <h4>@ViewBag.Status</h4> <hr /> <div class="form-group"> @Html.LabelFor(m => m.Code, new { @class = "col-md-2 control-label" }) <div class="col-md-10"> @Html.TextBoxFor(m => m.Code, new { @class = "form-control" }) </div> </div> <div class="form-group"> <div class="col-md-offset-2 col-md-10"> <div class="checkbox"> @Html.CheckBoxFor(m => m.RememberBrowser) @Html.LabelFor(m => m.RememberBrowser) </div> </div> </div> <div class="form-group"> <div class="col-md-offset-2 col-md-10"> <input type="submit" class="btn btn-default" value="Submit" /> </div> </div> }
در این فایل کافی است ViewBag.Status را حذف کنید.
از تنظیمات ایمیل و SMS محافظت کنید
در مثال جاری اطلاعاتی مانند نام کاربری و کلمه عبور، شناسههای SID و Auth Token همگی در کد برنامه نوشته شده اند. بهتر است چنین مقادیری را بیرون از کد اپلیکیشن نگاه دارید، مخصوصا هنگامی که پروژه را به سرویس کنترل ارسال میکند (مثلا مخازن عمومی مثل GitHub). بدین منظور میتوانید یکی از پستهای اخیر را مطالعه کنید.
آموزش Prism #3
تفاوتهای پیاده سازی مثال پست قبلی با این پست:
- در مثال قبل پروژه به صورت Desktop و با WPF پیاده سازی شده بود ولی در این مثال با Silverlight میباشد؛
- در مثال قبل از UnityBootstrapper استفاده شده بود ولی در این مثال از MefBootstrapper؛
- در مثال قبل هر View در یک ماژول قرار داشت ولی در این مثال هر دو View را در یک ماژول قرار دادم؛
- در مثال قبل از Prism Libary 2.x استفاده شده بود ولی در این مثال از PrismLibrary 4.x؛
- و...
نکته : برای فهم بهتر مفاهیم، آشنایی اولیه با MEF و مفاهیمی نظیر Export و Import و AggregateCatalog و AssemblyCatalog نیاز است. در صورتی که با این مطالب آشنایی ندارید میتوانید از (^) شروع کنید.
برای شروع یک پروژه Silverlight ایجاد کنید. بعد از اضافه شدن دو پروژه Silverlight و Web، یک Silverlight Class Library جدید بسازید.
ابتدا یک Page ایجاد کنید و کدهای زیر را در آن کپی کنید.
<UserControl x:Class="Module1.Module1View1" xmlns:sdk="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation/sdk" xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation" xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml" FlowDirection="RightToLeft" FontFamily="Tahoma"> <StackPanel> <sdk:DataGrid Height="100"> <sdk:DataGrid.Columns> <sdk:DataGridTextColumn Header="کد" Width="50" /> <sdk:DataGridTextColumn Header="عنوان" Width="200" /> <sdk:DataGridTextColumn Header="نویسنده" Width="150" /> </sdk:DataGrid.Columns> </sdk:DataGrid> <Button x:Name="NextViewButton" Width="150" Height="25" Foreground="Red" Background="Blue" Content="لیست طبقه بندی ها" /> </StackPanel> </UserControl>
[Export(typeof(Module1View1))] public partial class Module1View1 : UserControl { [Import] public IRegionManager TheRegionManager { private get; set; } public Module1View1() { InitializeComponent(); NextViewButton.Click += NextViewButton_Click; } void NextViewButton_Click(object sender, RoutedEventArgs e) { TheRegionManager.RequestNavigate ( "MyRegion1", new Uri("Module1View2", UriKind.Relative), a => { } ); } }
حال یک Page دیگر برای طبقه بندی کتابها ایجاد کنید و کدهای زیر را در آن کپی کنید.
<UserControl xmlns:sdk="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation/sdk" x:Class="Module1.Module1View2" xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation" xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml" FlowDirection="RightToLeft" FontFamily="Tahoma"> <StackPanel> <sdk:DataGrid Height="100"> <sdk:DataGrid.Columns> <sdk:DataGridTextColumn Header="کد" Width="150"/> <sdk:DataGridTextColumn Header="عنوان" Width="150"/> </sdk:DataGrid.Columns> </sdk:DataGrid> <Button x:Name="NextViewButton" Width="150" Height="25" Foreground="Green" Background="Yellow" Content="لیست کتاب ها" /> </StackPanel> </UserControl>
using Microsoft.Practices.Prism.Regions; using System; using System.ComponentModel.Composition; using System.Windows; using System.Windows.Controls; namespace Module1 { [Export] public partial class Module1View2 : UserControl { IRegion _region1; [ImportingConstructor] public Module1View2( [Import] IRegionManager regionManager ) { InitializeComponent(); ViewModel viewModel = new ViewModel(); DataContext = viewModel; viewModel.ShouldNavigateFromCurrentViewEvent += () => { return true; }; _region1 = regionManager.Regions["MyRegion1"]; NextViewButton.Click += NextViewButton_Click; } void NextViewButton_Click( object sender, RoutedEventArgs e ) { _region1.RequestNavigate ( new Uri( "Module1View1", UriKind.Relative ), a => { } ); } } }
نکته: اگر یک کلاس، سازنده با پارامتر داشته باشد باید با استفاده از ImportingConstructor حتما سازنده مورد نظر را هنگام وهله سازی مشخص کنیم در غیر این صورت با Exception مواجه خواهید شد.
using System; using System.Net; using System.Windows; using System.Windows.Controls; using System.Windows.Documents; using System.Windows.Ink; using System.Windows.Input; using System.Windows.Media; using System.Windows.Media.Animation; using System.Windows.Shapes; using System.ComponentModel.Composition; using Microsoft.Practices.Prism.Regions; namespace Module1 { public class ViewModel : IConfirmNavigationRequest { public event Func<bool> ShouldNavigateFromCurrentViewEvent; public bool IsNavigationTarget( NavigationContext navigationContext ) { return true; } public void OnNavigatedTo( NavigationContext navigationContext ) { } public void OnNavigatedFrom( NavigationContext navigationContext ) { } public void ConfirmNavigationRequest( NavigationContext navigationContext, Action<bool> continuationCallback ) { bool shouldNavigateFromCurrentViewFlag = false; if ( ShouldNavigateFromCurrentViewEvent != null ) shouldNavigateFromCurrentViewFlag = ShouldNavigateFromCurrentViewEvent(); continuationCallback( shouldNavigateFromCurrentViewFlag ); } } }
- IsNavigateTarget : برای تعیین اینکه آیا کلاس پیاده سازی کننده اینترفیس، میتواند عملیات راهبری را مدیریت کند یا نه.
- OnNavigateTo : زمانی عملیات راهبری وارد View شود(بهتره بگم View مورد نظر در Region صفحه لود شود) این متد فراخوانی میشود.
- OnNavigateFrom : زمانی که راهبری از این View خارج میشود (View از حالت لود خارج میشود) این متد فراخوانی خواهد شد.
- ConfirmNavigationRequest : برای تایید عملیات راهبری توسط کلاس پیاده سازی کننده اینترفیس استفاده میشود.
using Microsoft.Practices.Prism.MefExtensions.Modularity; using Microsoft.Practices.Prism.Modularity; using Microsoft.Practices.Prism.Regions; using System.ComponentModel.Composition; namespace Module1 { [ModuleExport(typeof(Module1Impl))] public class Module1Impl : IModule { [Import] public IRegionManager TheRegionManager { private get; set; } public void Initialize() { TheRegionManager.RegisterViewWithRegion("MyRegion1", typeof(Module1View1)); TheRegionManager.RegisterViewWithRegion("MyRegion1", typeof(Module1View2)); } } }
در متد Initialize برای RegionManager دو View ساخته شده را رجیستر کردیم. این کار باید به تعداد Viewهای موجود در ماژول انجام شود.
در پروژه اصلی بک Page به نام Shell ایجاد کنید و کدهای زیر را در آن کپی کنید.
<UserControl x:Class="NavigationViaViewModel.Shell" xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation" xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml" xmlns:prism="http://www.codeplex.com/prism" FlowDirection="RightToLeft" FontFamily="Tahoma"> <Grid x:Name="LayoutRoot" Background="White"> <TextBlock Text="لیست کتابها به همراه طبقه بندی آن ها" FontSize="19" Foreground="Black" HorizontalAlignment="Center" VerticalAlignment="Top" /> <ContentControl HorizontalAlignment="Center" VerticalAlignment="Center" prism:RegionManager.RegionName="MyRegion1" /> </Grid> </UserControl>
حال نیاز به یک Bootstrapper داریم. برای این کار یک کلاس به نام TheBootstrapper بسازید:
using Microsoft.Practices.Prism.MefExtensions; using Microsoft.Practices.Prism.Modularity; using System.ComponentModel.Composition.Hosting; using System.Windows; namespace NavigationViaViewModel { public class TheBootstrapper : MefBootstrapper { protected override void InitializeShell() { base.InitializeShell(); Application.Current.RootVisual = (UIElement)Shell; } protected override DependencyObject CreateShell() { return Container.GetExportedValue<Shell>(); } protected override void ConfigureAggregateCatalog() { base.ConfigureAggregateCatalog(); AggregateCatalog.Catalogs.Add(new AssemblyCatalog(this.GetType().Assembly)); } protected override IModuleCatalog CreateModuleCatalog() { ModuleCatalog moduleCatalog = new ModuleCatalog(); moduleCatalog.AddModule ( new ModuleInfo { InitializationMode = InitializationMode.WhenAvailable, Ref = "Module1.xap", ModuleName = "Module1Impl", ModuleType = "Module1.Module1Impl, Module1, Version=1.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=null" } ); return moduleCatalog; } } }
متد ConfigureAggregateCatalog برای مدیریت کاتالوگها و ماژولها که هر کدام در یک اسمبلی جدا وجود خواهند شد استفاده میشود. در این متد من از AssemblyCatalog استفاده کردم. AssemblyCatalog تمام کلاس هایی که ExportAttribute را به همراه دارند شناسایی میکند و آنها را در Container نگهداری خواهد کرد(^). مانند یک ServiceLocator در Microsoft unity Service Locator(^) .
متد آخر به نام CreateModuleCatalog است و باید در آن تمام ماژولهای برنامه را به کلاس ModuleCatalog اضافه کنیم. در مثال پست قبلی به دلیل استفاده از UnityBootstrapper باید این کار را از طریق BuildEvent ها مدیریت میکردیم ولی در این جا Mef به راحتی این کار را انجام خواهد داد.
تغییرات زیر را در فایل App.Xaml قرار دهید و پروژه را اجرا کنید.
public partial class App : Application { public App() { this.Startup += this.Application_Startup; InitializeComponent(); } private void Application_Startup(object sender, StartupEventArgs e) { var bootstrapper = new TheBootstrapper(); bootstrapper.Run(); } }
دریافت سورس پروژه
ادامه دارد..
از SQL Server 2005 نوع دادهی varbinary(max) معرفی شد که برخی از چالشهای بهکاربری Image را کاست و دربارهی بسیاری از موارد مانند ذخیرهی عکس پرسنلی هنوز هم کاربرد دارد؛ ولی توجه داشته باشید که استفاده از این فیلد فقط برای فایلهای کمتر از 256 کیلوبایت سفارش شده است و برای بالاتر از آن، کارآیی کاهش فراوانی خواهد یافت.
در SQL Server 2008 نوع دادهی جدیدی به نام FileStream به وجود آمد به این شکل که یک FileGroup از نوع Data FileStream به پایگاهداده افزوده میشود و در واقع با یک پوشه در سیستم فایل در پیوند است. از این پس هنگام ساخت یک جدول به جای استفاده از نوع دادهی varbinary از نوع FileStream استفاده میکنیم با مد نظر داشتن این نکته که حتماً باید یک فیلد از نوع Uniqueidentifier هم در آن جدول تعریف شده باشد. شیوهی کار نیز به این صورت خواهد بود که خود رکورد در جدول ذخیره میشود و فقط محتوای فایل در آن مسیری از NTFS ذخیره میشود. برخلاف روش درج مسیر فایل در جدول که پس از حذف رکورد، فایل همچنان در سیستم فایل میماند؛ این بار با حذف رکورد فایل مربوطه نیز حذف خواهد شد. افزون بر این مدیریت پشتیبانی از فایلها نیز برعهدهی پایگاه دادهها خواهد بود. اندازهی فایلها در FileStream محدودیتهای پیشین را نخواهد داشت و شما به اندازهی حجم درایو هارددیسک میتوانید فایل در آن ذخیره کنید. نکتهی دیگر دربارهی فایلهای با حجم سنگین که میتوانید Stream مربوط به یک فایل را به صورت بخشبخش در سمت مشتری بارگذاری کنید و به او نشان دهید. در FileStream امنیت و تراکنش فایلها برعهدهی SQL Server است و از این دیدگاه بسیار سادهتر و کارآتر از FileSystem است. (برای آشنایی بیشتر با FileStream، این نوشتار از مهندس وحید نصیری را مطالعه کنید.)
گونهی FileTable از ویژگیهای نوین SQL Server 2012 است که تکمیلکنندهی FileStream است. FileTable آمیزشی از FileStream با hierarchyid و سیستم فایل ویندوز برای ارائهی تواناییهای نوین مدیریت BLOB در SQL Server است. FileTable همانگونه که از دو واژهی تشکیلدهندهاش پیداست؛ همزمان یک جدول و یک سیستم فایل معمولی است.
FileTable به هر روی یک جدول از پایگاهدادههای SQL Server است با یک تفاوت که ساختار آن از پیش تعریفشده است. ستونهای FileTable و نوع دادهی آن از پیش توسط SQL Server مشخص شده است. ستونهای تشکیلدهندهی FileTable دربرگیرندهی جدول زیر است:
هر ردیف از FileTable نمایندهی یک فایل یا پوشه در File System است. ستون path_locator که از نوع hierarchyid است نشاندهندهی مسیر یک فایل یا پوشه است. hierarchyid که از SQL Server 2008 معرفی شده است؛ بهترین نوع داده برای نگهداری ارتباط ساختار سلسلهمراتبی مانند چارت سازمانی، درخت تجهیزات یک کارخانه و یا در همین نمونه درخت فایلها و پوشهها است. پس میتوانیم از همهی امکانات hierarchyid در FileTable نیز برخوردار شویم. اینکه این فایل به ترتیب در چه پوشههایی قرار گرفته است یا اینکه این پوشه شامل چه فایلها یا پوشههایی خواهد بود. اینکه پوشههای همفرزند پوشهی جاری کدام است و یا یا توابع مربوط به جابهجایی فایلها و پوشهها.
دنباله دارد...
Defensive Coding به معنی است که شما با انجام یکسری کارها و در نظر گرفتن یکسری زیر ساختها در توسعهی نرم افزار خود، به اهداف ذیل دست پیدا کنید:
1. Quality (کیفیت)
2. Comprehensible (جامعیت)
3. Predictable (قابلیت پیش بینی)
دستیابی به هر کدام از این اهداف و روشهای اعمال آنها بر روی یک پروژهی نرم افزاری، در ادامه بحث خواهند شد.
1. Clean Code
یکی از اهداف Defensive Coding که در ابتدای مقاله بحث شد جامعیت یا Comprehension بود. برای رسید به این هدف از مفهومی به نام Clean Code استفاده میشود. Clean Code علاوه بر این مسئله، در پی ساده کردن ساختار بندی پشتیبانی و کاهش باگهای نرم افزار نیز هست. ویژگیهای Clean Code در بالا با توجه به شکل ذیل تشریح میشوند:
· Easy to read
یک کد Clean قابلیت خوانایی بالایی دارد. بسیاری از برنامه نویسان در سطوح مختلف با اهمیت این مسئله در توسعه نرم افزار آشنایی دارند. ولی بسیاری از همین برنامه نویسان این اصول را رعایت نمیکنند و سعی نمیکنند با اصول پیاده سازی آن در نرم افزارآشنا شوند.
اگر قابلیت خوانایی یک کد بالا باشد:
§ شما میتوانید Pattern های موجود در کد خود را که میتوانید به عنوان نامزدهایی جهت Refactoring هستند، تشخیص دهید.
§ برنامه نویسان دیگر به راحتی قصد و اهداف ( intent ) شما را از نوشتن یک کد خاص درک خواهند کرد و در طول زمان با خطاهای زیادی روبرو نمیشوند.
§ توسعهی راحتتر و در شرایط وجود فشار، ایجاد سریع یک قابلیت جدید در نرم افزار.
· Clear intent
یک کد Clear دارای اهداف روشن و قابل فهمی میباشد.
· Simple
پیچیدگی با کم هزینه بودن توسعهی و پشتیبانی تضاد مستقیم دارد. بنابراین سادگی در کدها باید جزو اهداف اصلی قرار بگیرد.
· Minimal
کد باید به گونهای باشد که تنها یک چیز را انجام داده و آن را به درستی انجام دهد. همچنین وابستگی بین اجزای کد باید در کمترین حد ممکن باشند.
· Thoughtful
یک کد Clean کدی است که ساختار آن متفکرانه طراحی شده باشد. از نحوهی طراحی یک کلاس گرفته تا layering و Tiering پروژه باید کاملا هوشمندانه و با توجه به پارامترهای موجود باشند. همچنین خطاهای خطرناک و استثناءها باید کاملا هندل شوند.
همهی ما با دیدن کد بالا سریعا مفهوم اسپاگتی کد به ذهنمان خطور میکند. تغییر، توسعه و پشتیبانی نرم افزارهایی که کد آنها به این صورت نوشته شده است، بسیار سخت و پر هزینه میباشد. در این حالت تغییر هر یک از اجزاء ممکن است بر سایر قسمتهای دیگر تاثیرات مختلفی داشته باشد. راه کاری که در این حالت ارائه میشود، Refactoring میباشد. در این روش کد را به کلاسها و متدهایی بر حسب عملکرد تقسیم خواهیم کرد. در نهایت کد تولید شده دارای کمترین تاثیر بر سایر قسمتها خواهد بود. توجه داشته باشید که با انجام این کار، قدمی به سوی SOC یا Separation Of Concern برداشتهاید.
1. Testable Code & Unit Test
یکی دیگر از اهداف Defensive Coding افزایش کیفیت یا Quality میباشد که برای رسیدن به این هدف از مفهوم Testable Code & Unit Test استفاده میشود. بسیاری از ویژگیهای Testable Code و Clean Code با هم مشابه میباشند. برای مثال Refactor کردن هر متد به متدهای کوچکتر، تست آن را سادهتر خواهند کرد. در نتیجه نوشتن کدهای Testable ، با نوشتن کدهای clean شروع میشود.
در این قسمت اشارهای به Unit Test شده است؛ اما این مفهوم میتواند به یک مفهوم گستردهتر به نام Automated Code testing، تعمیم داده شود. به این دلیل که تست فقط به Unit Testing محدود نمیشود و میتواند شامل سایر انواع تستها مانند integration test نیز باشد.
برای مثال شکل ذیل را در نظر بگیرید. در انتهای این سناریو یک Page جدید اضافه شده است. خوب؛ برای تست کد اضافه شده، مجبورید برنامه را اجرا کنید، login کنید، دادههای مورد نظر را در فرم وارد کرده و در نهایت شرایط لازم را جهت تست، فراهم کنید تا بتوانید کد جدید را تست کنید. در این بین با خطایی مواجه میشوید. پس برنامه را متوقف میکنید و تغییرات لازم را اعمال میکنید. حال فرض کنید این خطا به این زودیها رفع نشود. در این حالت باید فرآیند بالا را چندین و چند بار انجام دهید. نتیجه اینکه این روش بسیار زمان بر و پر هزینه خواهد بود. البته میزان هزینه و زمان رابطهی نزدیکی با وسعت تغییرات دارند. برای رفع مسائلی از این دست مایکروسافت زیرساختی به نام MS Test ارائه داده است که میتوان با آن سناریوهای تست متفاوتی را پیاده سازی و اجرا نمود. متاسفانه این مسئله در بسیار از جوامع توسعه نرم افزار رعایت نمیشود و در بسیاری از این جوامع، نیروی انسانی، این فرآیند و فرآیندهایی از این دست را انجام میدهند. درحالیکه چنین فرآیندهایی به راحتی توسط ابزارهای ارائه شدهی توسط شرکتهای مختلف قابل مدیریت است.
1. Predictability
یکی دیگر از اهداف Defensive Coding، قابلیت پیش بینی یا Predictability میباشد. فرآیند تشخیص و پیش بینی خطاها را Predictability میگویند. با درنظر گرفتن امکان وقوع خطاهای مختلف و تصمیم گرفتن در مورد اینکه در هنگام رخ دادن این خطا باید چه کاری صورت بگیرد، میتوان در رسیدن به این هدف قدم بزرگی برداشت.
برای رسیدن به این هدف باید اصل Trust but Verify را دنبال کنیم. برای مثال این اصل به ما میگوید که در هنگام تعریف متدهای public باید یکسری موارد را در نظر بگیریم. یک متد باید از یکسری قراردادها پیروی کند. یک متد قرارداد میکند که یکسری پارامترها را با یک data type خاص به عنوان ورودی دریافت کند. قرارداد میکند که یک مقدار خاص با یک data type خاص را به عنوان نوع بازگشتی بازگرداند یا اینکه هیچ مقداری را باز نگرداند و در نهایت یک متد متعهد میشود که یکسری Exception تعریف شده و پیش بینی شده را صادر کند. اما برای اینکه مطمئن شویم یک application واقعا قابل پیش بینی است و این اصل را به درستی پیاده سازی کرده است، اعتماد میکنیم اما Verify را هم انجام میدهیم. برای verify کردن باید پارامترها، دیتاهای متغیر، مقادیر بازگشتی و استثناءها به گونهای بررسی شوند که مطمئن شویم انتظارت ما را برآورده کردهاند.
زیاده روی بیش از حد خوب نیست و آدم باید همیشه حد اعتدال را رعایت کند. این مسئله اینجا هم صادق است؛ به گونهای که زیاده روی بیش از حد در پیاده سازی و اعمال هر کدام یک از این مواردی که در بالا ذکر گردید، ممکن است باعث پیچیدگی ساختار کد و به طبع آن Application شود. بنابراین رعایت حد اعتدال میتواند در رسیدن به این هدف بسیار مهم باشد.
Blazor 5x
مبانی Blazor
- قسمت 4 : بخش 1 - Data Binding
- قسمت 5 : بخش 2 - کامپوننتها
- قسمت 6 : بخش 3 - چرخههای حیات کامپوننتها
- قسمت 7 : بخش 4 - انتقال اطلاعات از کامپوننتهای فرزند به کامپوننت والد
- قسمت 8 : بخش 5 - تامین محتوای نمایشی کامپوننتهای فرزند توسط کامپوننت والد
- قسمت 9 : بخش 6 - ساده سازی تعاریف ویژگیهای المانها و انتقال پارامترها به چندین زیر سطح
- قسمت 10 : بخش 7 - مسیریابی
- قسمت 11 : بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت
- قسمت 12 : بخش 9 - یک تمرین
کار با فرمها
- قسمت 13 : بخش 1 - کار با EF Core در برنامههای Blazor Server
- قسمت 14 : بخش 2 - تعریف فرمها و اعتبارسنجی آنها
- قسمت 15 : بخش 3 - ویرایش اطلاعات
- قسمت 16 : بخش 4 - تهیه سرویسهای آپلود تصاویر
- قسمت 17 : بخش 5 - آپلود تصاویر
- قسمت 18 : بخش 6 - حذف اطلاعات
- قسمت 19 : بخش 7 - نکات ویژهی کار با EF-Core در برنامههای Blazor Server
- قسمت 20 : بخش 8 - استفاده از یک کامپوننت ثالث HTML Editor
- قسمت 21 : بخش 1 - افزودن قالب ابتدایی Identity
- قسمت 22 : بخش 2 - ورود به سیستم و خروج از آن
- قسمت 23 : بخش 3 - کار با نقشهای کاربران
- قسمت 26 : ایجاد و تنظیمات اولیه
- قسمت 27 : کار با سرویسهای Web API
- قسمت 28 : نمایش لیست اطلاعات دریافتی از Web API
- قسمت 29 : یک تمرین: رزرو کردن یک اتاق انتخابی
- قسمت 30 : افزودن پرداخت آنلاین توسط درگاه مجازی پرباد
- قسمت 31 : بخش 1 - انجام تنظیمات اولیه
- قسمت 32 : بخش 2 - ثبت نام، ورود به سیستم و خروج از آن
- قسمت 33 : بخش 3 - بهبود تجربهی کاربری عدم دسترسیها
- پیاده سازی سیاستهای دسترسی پویای سمت سرور و کلاینت در برنامههای Blazor WASM
- قسمت اول : معرفی SSR
- قسمت دوم : بررسی حالت رندر سمت سرور
- قسمت سوم : روش ارتقاء برنامههای Blazor Server قدیمی به دات نت 8
- قسمت چهارم : معرفی فرمهای جدید تعاملی
- قسمت پنجم : امکان تعریف جزیرههای تعاملی Blazor Server
- قسمت ششم : نکات تکمیلی ویژگی راهبری بهبود یافتهی صفحات SSR
- قسمت هفتم : امکان تعریف جزیرههای تعاملی Blazor WASM
- قسمت هشتم : مدیریت انتقال اطلاعات Pre-Rendering سمت سرور، به جزایر تعاملی
- قسمت نهم : معرفی حالت رندر تعاملی خودکار
- قسمت دهم : مدیریت حالت کاربران در روشهای مختلف رندر
- قسمت یازدهم : قالب جدید پیاده سازی اعتبارسنجی و احراز هویت - بخش اول
- قسمت دوازدهم : قالب جدید پیاده سازی اعتبارسنجی و احراز هویت - بخش دوم
- قسمت سیزدهم : امکان تعریف Sections
- قسمت چهاردهم : امکان استفاده از کامپوننتهای Blazor در برنامههای ASP.NET Core 8x
- Best practiceهای یک پروژه Blazor
- کامپوننتهای جنریک در Blazor
- مدیریت حالت در برنامههای Blazor توسط الگوی Observer - قسمت اول
- مدیریت حالت در برنامههای Blazor توسط الگوی Observer - قسمت دوم
- روش آپلود فایلها به همراه اطلاعات یک مدل در برنامههای Blazor WASM 5x
- دریافت و نمایش فایلهای PDF در برنامههای Blazor WASM
- ارسال خطاهای رخدادهی در برنامههای سمت کلاینت Blazor WASM، به تلگرام
- بهبود کارآیی نمایش لیستها در Blazor با استفاده از دایرکتیو key@
- معرفی Blazor Hybrid
- امکان استفاده از کتابخانههای native در Blazor WASM 6x
- امکان ساخت برنامههای دسکتاپ چندسکویی Blazor در دات نت 6
- حل مشکل بارگذاری اولیه دستورات جاوا اسکریپتی در پروژههای Blazor
- پیاده سازی Remote Validation در Blazor
- روش ایجاد پروژههای کتابخانهای کامپوننتهای Blazor
- استفاده از date picker شمسی جاوا اسکریپتی در Blazor با قابلیت ورود تاریخ به صورت دستی
- ارائهی قالبی عمومی برای استفاده از تقویمهای جاوااسکریپتی در Blazor
- بهبود صفحهی بارگذاری اولیه در Blazor WASM
- استفاده از چند دکمه با عملکردهای مختلف برای ارسال یک EditForm در Blazor
- دستیابی به HttpContext در Blazor Server
- جلوگیری از دوباره اجرا شدن ناخواستهی متدهای نامتقارن در Blazor
- نکات ویژه کار با عملیات نامتقارن در Blazor Server
- استفاده از لنگر (anchor) برای اسکرول به قسمت خاصی از صفحه در Blazor Server
برای ادامه دادن این سری از مقالات آموزش MDX Query نیاز میباشد که پایگاه دادهی Advwnture Work DW را نصب کرده و سپس توسط SSAS عمل Deploy را انجام دهیم تا پایگاه دادهی Multidimensional Database توسط SSAS ساخته شود .
در ابتدا میبایست فایل نصب پایگاه داده ی Advwnture Work را دانلود نمایید برای این منظور به آدرس زیر رفته و فایل AdventureWorks2008R2_SR1.exe را دانلود نمایید .
http://www.general-files.biz/download/gs4ac37d18h17i0/AdventureWorks2008R2_SR1.exe.html
یا به آدرس زیر مراجعه کنید
https://msftdbprodsamples.codeplex.com/releases/view/59211
نیاز میباشد قبل از شروع به نصب نرم افزار SQL Server Management Studio را ببندید.
سپس مراحل زیر را انجام دهید.
1. فایل AdventureWorks2008R2_SR1.exe را اجرا نمایید.
2. کمی صبر کنید تا صفحهی زیر نمایش داده شود. و گزینهی I Accept … را انتخاب نماید و دکمهی Next را بزنید.
3. در صورتی که از ویندوز 8 استفاده نماید احتمال دارد با خطای زیر مواجه شوید در این صورت به قسمت روش نصب در ویندوز 8 در ادامهی این مقاله مراجعه کنید .
4. در صورتی که از ویندوزهای Server 2003, XP , Win7 استفاده کنید صفحهی زیر را خواهید دید. در این صفحه ابتدا Instance مربوط به SQL سرور خود را انتخاب نماید (در صورت داشتن چندین Instance روی سرور پایگاه داده) سپس مسیر نصب فایلهای Sample را مشخص نمایید (بعدا از همین مسیر اقدام به Deploy کردن پایگاه دادهی Multidimensional خواهیم کرد) و پیش فرضها را بپذیرید و دکمهی Install را بزنید.
5. کمی صبر کنید تا نصب انجام گردد. و در انتها کلید Finish را بزنید.
پس از مراحل بالا (به جز ویندوز 8) با باز کردن نرم افزار SQL Server Management Studio و اتصال به سرویس Database Engine در قسمت Database تصویر زیر را خواهید دید (البته امکان دارد شما از قبل دارای پایگاه دادههای شخصی بوده باشید که بنابر این آنها نیز در لیست شما وجود خواهند داشت)
همچنین شما میتوانید از پنجرهی Object Explorer در قسمت Connect اقدام به اتصال به سرویس SSAS نموده .
و در پنجرهی باز شده Server Name را انتخاب نمایید (با توجه به اینکه شما در حال حاضر میخواهید به SSAS موجود در سیستم Local متصل شوید ، بنابر این انتخاب سرور Local با وارد کردن کاراکتر (.) انجام میشود.)
بعد از اتصال شکل زیر را خواهید داشت و در شاخهی Database همچنان هیچ Multidimensional Database ی نخواهید داشت.(بعد از عمل Deploy که در ادامه آموزش داده خواهد شد پایگاه دادهی Multidimensional ساخته میشود.)
تنها روشی که تاکنون برای نصب پایگاه دادهی Adventure Work DW برروی ویندوز 8 یافته ام (البته کمی غیر حرفه ای میباشد.) به صورت زیر میباشد.
فایل بالا را ( AdventureWorks2008R2_SR1.exe ) روی سیستم عاملهای ( Server 2003,XP,Win 7 ) نصب کرده (به عنوان یک سیستم عامل واسط) و سپس سرویس Database Engine را Stop کرده و فایلهای پایگاه داده را به سیستم عامل ویندوز 8 انتقال داده و به صورت دستی Restore کنیم.
مراحل ایجاد پایگاه دادهی Multidimensional در ویندوزهای مختلف ، یکسان میباشد.
بعد از نصب پایگاه دادهی Adventure Work DW باید به شاخهی نصب Sample بروید (همان مسیری که در مراحل نصب وارد کردیم و البته آدرس پیش فرض آن C:\Program Files\Microsoft Sql Server\100\Tools\Sample میباشد.)
(در صورتی که در ویندوز 8 مراحل نصب را دنبال میکنید مسیر زیر را در سیستم خود درست نمایید و فایلها و پوشههای موجود در مسیر فوق در سیستم عامل واسط (همان سیستم عاملی که فایل نصب بر روی آن نصب شده است) را به درون آن انتقال دهید.)
سپس به زیر شاخهی \ AdventureWorks 2008R2 Analysis Services Project\enterprise بروید و فایل Adventure Works.sln را با Visual Studio 2010 باز کنید.
احتمال دارد که نیاز باشد روی کل شاخهی enterprise در قسمت Security کاربر جاری را Add کنید و به آن دسترسی Full Control بدهید تا عملیات Convert این پروژه به درستی انجام شود.
پس از باز کردن پروژه در Visual Studio 2010 صفحه ای مطابق تصویر زیر در پنجرهی Solution Explorer خواهید دید.
به هیچ عنوان نگران ساختار این پروژه نباشید ، زیرا در مقالههای آیند شرح کاملی در این خصوص کار با Business Intelligence Management Studio خواهم داد. فعلا هدف ما ایجاد پایگاه دادهی Multidimensional می باشد.
برای ساخت پایگاه دادهی Multidimensional مراحل زیر را دنبال نمایید.
1. در ابتدا روی پروژه کلیک راست کرده و گزینهی Properties را انتخاب نمایید.
2. در قسمت Configuration Properties منوی Deployment را انتخاب کرده و اطمینان حاصل کنید که سرور شما LocalHost و نام پایگاه داده شما Adventure Works DW 2008R2 باشد.
3. سپس روی Adventure Works.ds کلیک راست کنید تا تنظیمات Connection String به DW را انجام دهیم. مطابق شکل زیر
4. سپس در پنجرهی باز شده دکمهی Edit را بزنید .
5. و در صفحه باز شده تنظیمات زیر را مطابق تصویر زیر انجام دهید. دقت داشته باشید که تغییرات را از بالا به پایین باید انجام دهید و قبل از زدن دکمهی OK حتما Test Connection را بزنید تا از صحت تنظیمات مطمعا شوید.
6. سپس دو بار دکمهی OK را در دوصفحه کلیک کنید. (بعد از این مراحل شما آمادهی Deploy کردن میباشد)
7. در ابتدا پروژه را Build نمایید ( CTRl + Shift + B ) و اطمینان حاصل کنید که Build با موفقیت انجام میشود.
8. در انتها برروی نام پروژه کلیک راست نمایید و گزینهی Deploy را انتخاب نمایید. فرایند Deploy کردن میتواند کمی زمان بر باشد بنابر این شکیبا باشید و در انتها پیام Deployment Completed Successfully را دریافت خواهید کرد.
9. حال به SQL Server Management Studio بروید و به سرویس SSAS کانکت شوید . در قسمت DataBase یک پایگاه داده با نام Adventure Works DW 2008R2 مشاهده خواهید کرد .
به شما تبریک میگویم اینک شما یک پایگاه دادهی Multidimensional را ساخته اید .
در مقالهی بعدی توضیحاتی در خصوص BIMS (Business Intelligence Management Studio) خواهم داد و همچنین اولین MDX Query را خواهیم نوشت.
هر ردیف از جدول نمایانگر یک فایل یا پوشه است، بنابراین به ستونی نیاز داریم که بتوانیم این موضوع را نشان دهیم. بر این پایه از ستون is_directory بهره میبریم که 1 بودن آن نشاندهندهی این است که این ردیف از جدول به یک پوشه ارجاع دارد.
نام فایل یا پوشه در ستونی به نام name نگهداری میشود که رشتهای از نوع (nvarchar(255 است. افزون بر این ستون، ستونهای دیگری نیز در این جدول وجود دارد که ویژگیهای یک فایل مانند پنهانبودن، فقطخواندنی و ... توسط آن توسط آن به دست میآید. ستون پسین file_stream نام دارد که برای پوشهها، محتوای آن Null است. علت آن این است که محتوای واقعی فایل در این ستون نگهداری میشود. در واقع یک (varbinary(max با ویژگیهای fileStream است که محتوای باینری آن در سیستم فایل NTFS ذخیره میشود. مدیریت پشت صحنهی این ستون برعهدهی SQL Server است.
افزون بر این 14 ستون، هر FileTable شامل سه ستون محاسباتی به شرح زیر است:
ستون parent_path_locator نتیجهی فراخوانی تابع (GetAncestor(1 در ستون path_locator است که جهت به دست آوردن پوشهی پدر یک فایل و پوشه استفاده میشود. ستون file_type که از مقدار رشتهای ستون name تجزیه شده است، پسوند فایل را برمیگرداند. و ستون cached_file_size اندازهی بایت ذخیرهشده ستون file_stream را برمیگرداند. با این ساختار ثابت در اینجا، هر FileTable هر آنچه از File System نیاز دارید در یک پوشهی اشتراکی به شما میدهد.
این یعنی نمایش بیواسطه FileTable به هر کاربر یا برنامه. به طوری که برای نمایش یا بهروزرسانی جدول میتوانید از روش استاندارد I/O مانند کشیدن و رهاکردن با Windows Explorer یا برنامهنویسی با System.IO.FileStream و APIهای ویندوز استفاده کنید. اینچنین:
- ایجاد یک فایل یا پوشه در سیستم فایل -> افزودن یک ردیف به جدول
- افزودن یک ردیف به جدول -> ایجاد یک فایل یا پوشه در سیستم فایل
با کپی فایلها در مسیر بالا، به صورت خودکار رکوردهای زیر در جدول PhotoTable در پایگاهدادهها افزوده میشود:
به طور خلاصه پیش از این برای افزودن به FileStream دو راه کار پیش رو داشتید. یکی استفاده از T-SQL و دیگر sqlFileStream اکنون SQL Server 2012 راه کار سوم را پیشنهاد میکند. استفاده از File System در این روش FileStream به طور خودکار پر میشود.
پیش از ساخت یک FileTable بیان این نکته دارای اهمیت است که با کپی فایلها و پوشهها هیچ چیز جدیدی به NTFS افزوده نمیشود بلکه محتوای فایل به FileStream افزوده میشود و SQL Server با بررسی همزمان FileStream و FileTable نمایشی از ردیفهای FileTable به صورت یک پوشهی اشتراکی نشان میدهد. این نکته پاسخی به این پرسش خواهد بود که آیا با استفاده از FileTable حجم پایگاهدادهها دو برابر خواهد شد و در نتیجه دشواریها و چالشهای نگهداری و پشتیبانی را پیش رو خواهیم داشت!؟ که پاسخ "خیر" خواهد بود.
ایجاد یک FileTable
پیش از این در همین تارنما، روش فعال کردن FileStream در SQL Server را آموزش دیده اید. اگر درست به خاطر داشته باشید، چیزی شبیه به دستورهای زیر بود:
CREATE DATABASE MyFileArchive ON PRIMARY (NAME = MyFileArchive_data, FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_data.mdf'), FILEGROUP FileStreamGroup CONTAINS FILESTREAM (NAME = PhotoFileLibrary_blobs, FILENAME = 'C:\Demo\MyFiles') LOG ON (NAME = PhotoFileLibrary_log, FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_log.ldf')
FileTable به FileStream متکی است؛ بر این پایه پیش از ایجاد یک FileTable باید FileStream را روی پایگاهدادهها فعال کنیم. این کار با یک تعریف درست توسط بند FILEGROUP…CONTAINS FILESTREAM انجام میشود.
برای ایجاد FileTable تنها کافی است که بند WITH FILESTREAM را به دستور CREATE DATABASE بیفزایید. (یا برای فعالکردن FileTable روی یک پایگاهدادهی ساخته شده بند SET FILESTREAM را در دستور ALTER DATABASE بنویسید.) در این بند، از DIRECTORY_NAME برای نامگذاری یک پوشه برای پایگاهدادهها استفاده میکنیم. این پوشه در یک پوشه ریشه به نام SQL Server instance نمایش داده خواهد شد. بخش دوم بند NON_TRANSACTED_ACCESS=FULL است که دسترسی غیرتراکنشی را فعال میکند. با این کار برای هر FileTable در پایگاه داده یک زیرپوشه درون پوشهای که به نام DIRECTORY_NAME نامگذاری شده است؛ ساخته میشود.
با توجه به آنچه گفته شد برای ایجاد یک پایگاهداده با امکان ساخت FileTable دستورهای زیر را اجرا کنید:
CREATE DATABASE MyFileArchive ON PRIMARY (NAME = MyFileArchive_data, FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_data.mdf'), FILEGROUP FileStreamGroup CONTAINS FILESTREAM (NAME = PhotoFileLibrary_blobs, FILENAME = 'C:\Demo\MyFiles') LOG ON (NAME = PhotoFileLibrary_log, FILENAME = 'C:\Demo\MyFileArchive_log.ldf') WITH FILESTREAM (DIRECTORY_NAME='FilesLibrary', NON_TRANSACTED_ACCESS=FULL)
USE MyFileArchive GO CREATE TABLE PhotoTable AS FileTable GO
دنباله دارد ...
پی نوشت: برای داشتن نیوگت شخصی سایتهای نظیر Nuget Server و Myget ( به همراه پشتیبانی از مخازن npm و Bower ) هم این سرویس را ارائه میکنند. ولی باید هزینهی آن را پرداخت کنید. البته سایت GemFury مخازن رایگان مختلفی چون Nuget را نیز پشتیبانی میکند.
نصب بر روی یک سیستم شخصی یا لوکال
در اولین قدم، شما باید یک دایرکتوری را در سیستم خود درست کنید تا پکیجهای خود را داخل آن قرار دهید. پنجرهی Package manager Settings را باز کنید و در آن گزینهی Package Sources را انتخاب کنید. سپس در کادر باز شده، بر روی دکمهی افزودن، در بالا کلیک کنید تا در پایین کادر، از شما نام محل توزیع بسته و آدرس آن را بپرسد:
بعد از ورود اطلاعات، بر روی دکمهی Update کلیک کنید. از این پس این دایرکتوری، منبع پکیجهای شماست و برای دریافت پکیجها از این آدرس میتوانید از طریق منوی کشویی موجود در کنسول، پکیج جدید خودتان را انتخاب کنید:
اگر میخواهید میتوانید این دایرکتوری را به اشتراک بگذارید تا دیگر افراد حاضر در شبکهی محلی هم بتوانند آن را به عنوان منبع توزیع خود به سیستم اضافه کنند.
مرحلهی بعدی این است که از طریق ابزار خط فرمان نیوگت نسخه 3.3 پکیجهایتان را به دایرکتوری مربوطه انتقال دهید. نحوهی صدا زدن این دستور به شکل زیر است:
nuget init e:\nuget\ e:\nuget\test
nuget add GMap.Net.1.0.1.nupkg -source e:\nuget\test
ساخت منبع راه دور (اینترنت)
شما با استفاده از ویژوال استودیو و انجام چند عمل ساده میتوانید پکیجهای خودتان را مدیریت کنید. برای شروع، یک پروژهی تحت وب خام (Empty) را ایجاد کنید و در کنسول Nuget دستور زیر را وارد کنید:
Install-Package NuGet.Server
<appSettings> <!-- Set the value here to specify your custom packages folder. --> <add key="packagesPath" value="×\Packages" /> </appSettings>
(هر محلی که نصب کنید طبق الگوی مسیریابی، آدرس nuget را در انتها وارد کنید)
Dotnettips.info/nuget
در صورتی که قصد دارید مستقیما بستهای را به سمت سرور push کنید، از یک رمز عبور قدرتمند که آن را میتوانید در web.config، بخش apiKey وارد نمایید، استفاده کنید. اگر هم نمیخواهید، میتوانید در تگ RequiredApiKey در خصوصیت Value، مقدار false را وارد نمایید.
برای اینکار میتوانید از دستور زیر استفاده کنید:
nuget push GMap.Net.1.0.1.nupkg -source http://Dotenettips.info/nuget (ApiKey)
nuget setapikey -source https://www.dntips.ir/Nuget (ApiKey)