نظرات مطالب
متدهای کمکی مفید در پروژه های asp.net mvc
با تشکر از مبحث مهمی که ارائه کردید.
در صورتی که جهت فراخوانی اطلاعات از JQuery Ajax استفاده شود، چگونه میتوان از Helper تاریخ شمسی استفاده کرد؟
به بیان دیگر وقتی توسط Ajax اطلاعات از سمت سرور دریافت میشود، اطلاعات بازگشتی توسط متغییری مثل Result که از نوع Json است برگشت داده میشود. که در سمت کلاینت نمیتوان از (Html.FarsiDate(news.DateTimeCreated@ استفاده کرد.
در سمت سرور هم فرض کنید از کد زیر اتفاده شود، 
var data = context.Tabel1.Select(
                             p =>
                             new
                             {
                                 p.Date1,
                                 p.Comment,
                                 p.Cost,
                                 p.UserId,
                             }).FirstOrDefault(p.UserId == UserId);
data.Date1 در سمت سرور قابل تغییر نیست و با خطای Readonly متوقف میشود.
ممنون میشوم راهنمایی بفرمائید. 
نظرات مطالب
فراخوانی یک تابع بعد از اتمام Render در AngularJS
باتشکر مشکل حل شد. در Directive ngFinishRender  به دلیل استفاده از سرویس timeout$، فراخوانی تابع بعد از اجرای کامل چرخه Digest$ انجام می‌شود این کار باعث رندر شدن کامل داده بازگشتی می‌شود. برای شفاف شدن موضوع کد مربوطه را اینجا می‌گذارم
<script type="text/ng-template" id="menu">
    {{item.caption}} -- <b>{{level}}</b>
    <ul ng-if="item.child.length > 0">
        <li id="{{item.caption}}" ng-finish-render="doWork()" ng-repeat="item in item.child" ng-include="'menu'" ng-init="level = level + 1"></li>
    </ul>
</script>
<div class="well">
    <ul>
        <li id="{{item.caption}}" ng-repeat="item in data" ng-include="'menu'" ng-init="level = level + 1" ng-finish-render="doWork()"></li>
    </ul>
</div>
$scope.doWork = function(){
     console.log($('#item2_1'));
}
$scope.level = 0;
$scope.data = [
            {
                caption:'root',
                child:[
                    {
                        caption:'item1',
                        child:[{
                            caption:'item1_1',
                            child:[{
                                caption:'item1_1_1'
                            }]
                        },{
                            caption:'item1_1'
                        }]
                    },
                    {
                        caption:'item2',
                        child:[{
                            caption:'item2_1',
                            child:[{
                                caption:'item2_1_1'
                            }]
                        }]
                    }
                ]

            }
        ];

مطالب
آماده سازی Jasmine برای پروژه های Asp.Net MVC
با گسترش روز افزون برنامه‌های تحت وب، نیاز به یک سری ابزار برای تست و اطمینان از نحوه عملکرد صحیح کدهای نوشته شده احساس می‌شود. Jasmine یکی از این ابزار‌های قدرتمند برای تست کد‌های JavaScript است.
چندی پیش در سایت جاری چند مقاله خوب توسط یکی از دوستان درباره Qunit منتشر شد. Qunit یک ابزار قدرتمند و مناسب برای تست کد‌های جاوااسکریپت است و در اثبات صحت این گفته همین کافیست که بدانیم برای تست کد‌های نوشته شده در پروژه‌های متن بازی هم چون Backbone.Js و JQuery از این فریم ورک استفاده شده است. اما به احتمال قوی در ذهن شما این سوال مطرح شده است که خب! در صورت آشنایی با Qunit چه نیاز به یادگیری Jasmine یا خدای نکرده Mocha و FuncUnit است؟ هدف صرفا معرفی یک ابزار غیر برای تست کد است نه مقایسه و نتیجه گیری برای تعیین میزان برتری این ابزارها. اصولا مهم‌ترین دلیل برای انتخاب، علاوه بر امکانات و انعطاف پذیری، فاکتور راحتی و آسان بودن در هنگام استفاده است که به صورت مستقیم به شما و تیم توسعه نرم افزار بستگی دارد.

اما به عنوان توسعه دهنده نرم افزار که قرار است از این ابزار استفاده کنیم بهتر است با تفاوت‌ها و شباهت‌های مهم این دو فریم ورک آشنا باشیم:

»Jasmine یک فریم ورک تست کدهای جاوا اسکریپ بر مبنای Behavior-Driven Development است در حالی که Qunit بر مبنای Test-Driven Development است و همین مسئله مهم‌ترین تفاوت بین این دو فریم ورک می‌باشد.
»اگر قصد دارید که از Qunit نیز به روش BDD استفاده نمایید باید از ترکیب Pavlov به همراه Qunit استفاده کنید.
»Jasmine از مباحث مربوط به Spies و Mocking به خوبی پشتیبانی می‌کند ولی این امکان به صورت توکار در Qunit فراهم نیست. برای اینکه بتوانیم این مفاهیم را در Qunit پیاده سازی کنیم باید از فریم ورک‌های دیگر نظیر SinonJS به همراه Qunit استفاده کنیم.
»هر دو فریم ورک بالا به سادگی و راحتی کار معروف هستند 
»تمام موارد مربوط به الگوهای Matching در هر دو فریم ورک به خوبی تعبیه شده است
» هر دو فریم ورک بالا از مباحث مربوط به Asynchronous Testing  برای تست کد‌های Ajax ای به خوبی پشتیبانی می‌کنند.

بررسی چند مفهوم
قبل از شروع، بهتر است که با چند مفهوم کلی و در عین حال مهم این فریم ورک آشنا شویم
describe('JavaScript addition operator', function () {
 it('adds two numbers together', function () {
  expect(1 + 2).toEqual(3);
 });
});


در کد بالا یک نمونه از تست نوشته شده با استفاده از Jasmine را مشاهده می‌کنید. دستور describe  برای تعریف یک تابع تست مورد استفاده قرار می‌گیرد که دارای دو پارامتر ورودی است. ابتدا یک نام را به این تست اختصاص دهید(بهتر است که این عنوان به صورت یک جمله قابل فهم باشد). سپس یک تابع به عنوان بدنه تست نوشته می‌شود. به این تابع Spec گفته می‌شود.
در تابع it کد بالا شما می‌توانید کد‌های مربوط بدنه توابع تست خود را بنویسید. برای پیاده سازی Assert در توابع تست مفهوم expectation‌ها وجود دارد. در واقع expect برای بررسی مقادیر حقیقی با مقادیر مورد انتظار مورد استفاده قرار می‌گیرد و شامل مقادیر true یا false خواهد بود.
برای Setup و Teardown توابع تست خود باید از توابع beforeEach و afterEach که بدین منظور تعبیه شده اند استفاده کنید.
describe("A spec (with setup and tear-down)", function() {
  var foo;

  beforeEach(function() {
    foo = 0;
    foo += 1;
  });

  afterEach(function() {
    foo = 0;
  });

  it("is just a function, so it can contain any code", function() {
    expect(foo).toEqual(1);
  });

  it("can have more than one expectation", function() {
    expect(foo).toEqual(1);
    expect(true).toEqual(true);
  });
});
کاملا واضح است که در تابع beforeEach مجموعه دستورالعمل‌های مربوط به setup تست وجود دارد. سپس دو تابع it برای پیاده سازی عملیات Assertion نوشته شده است. در پایان هم دستورات تابع afterEach ایجاد می‌شوند.

اگر در کد تست خود قصد دارید که یک تابع describe یا it را غیر فعال کنید کافیست یک x به ابتدای آن‌ها اضافه کنید و دیگر نیاز به هیچ کار اضافه دیگری برای comment کردن کد نیست.
xdescribe("A spec", function() {
  var foo;

  beforeEach(function() {
    foo = 0;
    foo += 1;
  });

  xit("is just a function, so it can contain any code", function() {
    expect(foo).toEqual(1);
  });
});
توابع describe و it بالا در هنگام تست نادیده گرفته می‌شوند و خروجی آن‌ها مشاهده نخواهد شد.

درادامه قصد پیاده سازی یک مثال  را با استفاده از Jasmine و RequireJs در پروژه Asp.Net MVC دارم.
برای شروع آخرین نسخه Jasmine را از اینجا دریافت نمایید. یک پروژه Asp.Net MVC به همراه پروژه تست به صورت Empty ایجاد کنید(در هنگام ایجاد پروژه، گزینه create unit test را انتخاب نمایید). فایل دانلود شده را unzip نمایید و دو پوشه lib و spec ،به همراه فایل specRunner.html را در پروژه تست خود کپی نمایید. 
  • فولدر lib شامل فایل‌ها کد‌های Jasmine برای setup و tear down و spice و تست کد‌های شما می‌باشد.
  • فایل specRunner.html به واقع یک فایل برای نمایش فایل‌های تست و همچنین نمایش نتیجه تست است.
  • فولدر spec نیز شامل کد‌های Jasmine برای کمک به نوشتن تست می‌باشد.

در این مثال قصد داریم فایل‌های player.js و song.js که به عنوان نمونه به همراه این فریم ورک قرار دارد را در قالب یک پروژه MVC به همراه RequireJs، تست نماییم. در نتیجه این فایل‌ها را از فولدر src انتخاب نمایید و آن‌ها را در قسمت Scripts پروژه اصلی خود کپی کنید(ابتدا بک پوشه به نام App بسازید و فایل‌ها را در آن قرار دهید)

برای استفاده از requireJs باید دستور define را در ابتدا این فایل‌ها اضافه نماییم. در نتیجه فایل‌های Player.js و Song.js را باز کنید و تغییرات زیر را در ابتدای این فایل‌ها اعمال نمایید.

Song.js

define(function () {
    function Song() {
    }

    Song.prototype.persistFavoriteStatus = function (value) {
        // something complicated
        throw new Error("not yet implemented");
    };
});
Player.js
define(function () {
    function Player() {
    }
    Player.prototype.play = function (song) {
        this.currentlyPlayingSong = song;
        this.isPlaying = true;
    };

    Player.prototype.pause = function () {
        this.isPlaying = false;
    };

    Player.prototype.resume = function () {
        if (this.isPlaying) {
            throw new Error("song is already playing");
        }

        this.isPlaying = true;
    };

    Player.prototype.makeFavorite = function () {
        this.currentlyPlayingSong.persistFavoriteStatus(true);
    };
});
حال فایل SpecRunner.html را بازکنید و کد‌های مربوط به تگ script که به مسیر اصلی فایل‌های تست  اشاره می‌کند را Comment نمایید و به جای آن تگ Script مربوط به RequireJs را اضافه نمایید. برای پیکر بندی RequireJs باید از baseUrl و paths استفاده کرد.

baseUrl در پیکر بندی requireJs به مسیر فایل‌های پروژه که در پروژه اصلی MVC قرار دارد اشاره می‌کند. paths برای تعیین مسیر فایل‌های تست که در پوشه spec در پروژه تست قرار دارد اشاره می‌کند. اگر دقت کرده باشید به دلیل اینگه تگ‌های script مربوط به لود فایل‌های SpecHelper.js و PlayerSpec.js به صورت comment در آمده اند در نتیجه این فایل‌ها لود نخواهند شد و خروجی مورد نظر مشاهده نمی‌شود. در این جا باید از مکانیزم AMD موجود در RequireJs استفاده نماییم و فایل‌های مربوطه را لود کنیم. برای این کار نیاز به اضافه کردن دستور require در ابتدای تگ script به صورت زیر در این فایل است. در نتیجه فایل‌های PlayerSpec و SpecHelper نیز توسط RequireJs لود خواهند شد.



نیاز به یک تغییر کوچک دیگر نیز وجود دارد. فایل PlayerSpec را باز نمایید و وابستگی فایل‌های آن را تعیین نمایید. از آن جا که این فایل برای تست فایل‌های Player , Song ایجاد شده است در نتیجه باید از define برای تعیین این وابستگی‌ها استفاده نماییم.

یادآوری:

»دستور describe در فایل بالا برای تعریف تابع تست است. همان طور که می‌بینید بک نام به آن داده می‌شود به همراه بدنه تابع تست. 

»دستور beforeEach برای آماده سازی مواردی است که قصد داریم در تست مورد استفاده قرار گیرند. همانند متد‌های Setup در UnitTest.

» دستور expect نیز معادل Assert در UnitTest است و برای بررسی صحت عملکرد تست نوشته می‌شود.

اگر فایل SpecRunner.html را دوباره در مرورگر خود باز نمایید تصویر زیر را مشاهده خواهید کرد که به عنوان موفقیت آمیز بودن پیکر بندی پروژه و تست‌های آن می‌باشد.


 

 
مطالب
ویدیوهای رایگان آموزش jQuery

آموزش مقدماتی jQuery

روز 1 : مشاهده سایت اصلی، دریافت
Day 1: Downloading the Library

روز 2 : مشاهده سایت اصلی، دریافت
Day 2: Fade, Slide, and Show Methods

روز 3 : مشاهده سایت اصلی، دریافت
Day 3: The Animate Method

روز 4 : مشاهده سایت اصلی، دریافت
Day 4: Advanced Selectors

روز 5 : مشاهده سایت اصلی، دریافت
Day 5: Creating and Removing Elements

روز 6 : مشاهده سایت اصلی، دریافت
Day 6: The toggle() and toggleClass() Methods

روز 7 : مشاهده سایت اصلی، دریافت
Day 7: The hover() Methods

روز 8 : مشاهده سایت اصلی، دریافت
Day 8: User Request - Image Slides

روز 9 : مشاهده سایت اصلی، دریافت
Day 9: Resizing Text

روز 10 : مشاهده سایت اصلی، دریافت
Day 10: Intro to AJAX: Using the Load Method

روز 11 : مشاهده سایت اصلی، دریافت
Day 11: Fun Image Hovering

روز 12 : مشاهده سایت اصلی، دریافت
Day 12: Advanced Tooltips: Part 1

روز 13 : مشاهده سایت اصلی، دریافت
Day 13: Submitting Information to a Database Asynchronously

نظرات اشتراک‌ها
آپدیت 2 ویژوال استودیو 2015
نسخه آفلاین تکی ندارد. لینک دانلود SDK در آن هست که این مورد هم باید تعداد زیادی بسته را نزدیک به 2 گیگابایت از اینترنت دریافت کند.
فایل sdksetup.exe را باز کنید (با برنامه 7zip قابل گشودن است)، فایل 0 آن (0 نام فایل است)، دراصل یک فایل xml است که حاوی لیست بسته‌های msi و cab ایی هست که باید از اینترنت دریافت شوند. برای مثال در این فایل XML چنین بسته‌ای ذکر شده: WPTx64-x86_en-us.msi
آدرس دریافت آن انتهای لینک زیر خواهد بود:
http://download.microsoft.com/download/E/1/F/E1F1E61E-F3C6-4420-A916-FB7C47FBC89E/standalonesdk/Installers/
یعنی
http://download.microsoft.com/download/E/1/F/E1F1E61E-F3C6-4420-A916-FB7C47FBC89E/standalonesdk/Installers/WPTx64-x86_en-us.msi
و ... 141 مورد دیگر!
مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت اول
در مقاله قبل در مورد نحوه ذخیره سازی در حافظه نوشتیم و به user mode و kernel mode اشاراتی کردیم که می‌توانید به آن رجوع کنید.
در این سری مقالات قصد داریم به بررسی اجزا و روند کاری موجود در IIS بپردازیم که چگونه IIS کار می‌کند و شامل چه بخش هایی می‌شود. مطمئنا آشنایی با این بخش‌ها در روند شناسایی رفتارهای وب اپلیکیشن‌ها و واکنش‌های سرور، کمک زیادی به ما خواهد کرد. در اینجا نسخه IIS7 را به عنوان مرجع در نظر گرفته‌ایم.
وب سرور IIS در عبارت مخفف Internet information services به معنی سرویس‌های اطلاعاتی اینترنت می‌باشد. IIS شامل کامپوننت‌های زیادی است که هر کدام ازآن‌ها کار خاصی را انجام میدهند؛ برای مثال گوش دادن به درخواست‌های ارسال شده به سرور، مدیریت فرآیندها Process و خواندن فایل‌های پیکربندی Configuration؛ این اجزا شامل protocol listener ،Http.sys و WSA و .. می‌شوند.
Protocol Listeners
این پروتکل‌ها به درخواست‌های رسیده گوش کرده و آن‌ها را مورد پردازش قرار می‌دهند و پاسخی را به درخواست کننده، ارسال می‌کنند. هر listener بر اساس نوع پروتکل متفاوت هست. به عنوان مثال کلاینتی، درخواست صفحه‌ای را می‌کند و http listener که به آن Http.sys می‌گویند به آن پاسخ می‌دهد. به طور پیش فرض http.sys به درخواست‌های http و https گوش فرا می‌دهد، این کامپوننت از IIS6 اضافه شده است ولی در نسخه 7 از SSL نیز پشتیبانی می‌کند.
Http.sys یا Hypertext transfer protocol stack
کار این واحد در سه مرحله دریافت درخواست، ارسال آن به واحد پردازش IIS و ارسال پاسخ به کلاینت است؛ قبل از نسخه 6 از Winsock یا windows socket api  که یک کامپوننت user-mod بود استفاده می‌شد ولی Http.sys یک کامپوننت Kernel-mod هست.

Http.sys مزایای زیر را به همراه دارد:

  • صف درخواست مد کرنل: به خاطر اینکه کرنل مستقیما درخواست‌ها را به پروسه‌های مربوطه میفرستد و اگر پروسه موجود نباشد، درخواست را در صف گذاشته تا بعدا پروسه مورد نظر آن را از صف بیرون بکشد.
  • برای درخواست‌ها یک پیش پردازش و همچنین اعمال فیلترهای امنیتی اعمال می‌گردد. 
  • عملیات کش کردن تماما در محیط کرنل مد صورت می‌گیرد؛ بدون اینکه به حالت یوزرمد سوییچ کند. مد کرنل دسترسی بسیار راحت و مستقیمی را برای استفاده از منابع دارد و لازم نیست مانند مد کاربر به لایه‌های زیرین، درخواست کاری را بدهد؛ چرا که خود مستقیما وارد عمل می‌شود و برداشته شدن واسط در سر راه، موجب افزایش عمل caching می‌شود. همچنین دسترسی به کش باعث می‌شود که مستقیما پاسخ از کش به کاربر برسد و توابع پردازشی در حافظه بارگذاری نشوند. البته این کش کردن محدودیت هایی را هم به همراه دارد:
    1. کش کرنل به صورت پیش فرض بر روی صفحات ایستا فعال شده است؛ نه برای صفحاتی با محتوای پویا که البته این مورد قابل تغییر است که نحوه این تغییر را پایینتر توضیح خواهیم داد.
    2. اگر آدرس درخواستی شامل کوئری باشد صفحه کش نخواهد شد:    http://www.site.info/postarchive.htm?id=25 
    3. برای پاسخ ازمکانیزم‌های فشرده سازی پویا استفاده شده باشد مثل gzip کش نخواهد شد
    4. صفحه درخواست شده صفحه اصلی سایت باشد کش نخواهد شد :   http://www.dotnettip.info ولی اگر درخواست بدین صورت باشه http://www.domain.com/default.htm  کش خواهد کرد.
    5. درخواست به صورت ناشناس anonymous نباشد  و نیاز به authentication داشته باشد کش نخواهد شد (یعنی در هدر شامل گزینه authorization می‌باشد).
    6. درخواست باید از نوع نسخه http1 به بعد باشد.
    7. اگر درخواست شامل Entity-body باشد کش نخواهد کرد.
    8. درخواست شامل If-Range/Range header باشد کش نمی‌شود.
    9. کل حجم response بییشتر از اندازه تعیین شده باشد کش نخواهد گردید، این اندازه در کلید ریجستری UriMaxUriBytes قرار دارد. اطلاعات بیشتر
    10. اندازه هدر بیشتر از اندازه تعیین شده باشد که عموما اندازه تعیین شده یک کیلو بایت است.
    11. کش پر باشد، کش انجام نخواهد گرفت.
    برای فعال سازی کش کرنل راهنمای زیر را دنبال کنید:
    گزینه output cache را در IIS، فعال کنید و سپس گزینه Add را بزنید. کادر add cache rule که باز شود، از شما میخواهد یکی از دو نوع کش مد کاربر و مد کرنل را انتخاب کنید و  مشخص کنید چه نوع فایل‌هایی (مثلا aspx) از این قوانین پیروری کنند و مکانیزم کش کردن به سه روش جلوگیری از کش کردن، کش زمان دار و کش بر اساس آخرین تغییر فایل انجام گردد.


    برای تعیین مقدار سایز کش response که در بالا اشاره کردیم می‌توانید در همان پنجره، گزینه edit feature settings را انتخاب کنید.


    این قسمت از مطلب که به نقل از مقاله  آقای Karol Jarkovsky در این آدرس است یک سری تست هایی با نرم افزار(Web Capacity Analysis Tool (WCAT  گرفته است که به نتایج زیر دست پیدا کرده است:
    Kernel Cache Disabled    4 clients/160 threads/30 sec      257 req/sec
    Kernel Cache Enabled     4 clients/160 threads/30 sec      553 req/sec 
    همانطور که می‌بینید نتیجه فعال سازی کش کرنل پاسخ به بیش از دو برابر درخواست در حالت غیرفعال آن است که یک عدد فوق العاده به حساب میاد.
    برای اینکه خودتان هم تست کرده باشید در این آدرس  برنامه را دانلود کنید و به دنبال فایل request.cfg بگردید و از صحت پارامترهای server و url اطمینان پیدا کنید. در گام بعدی 5 پنجره خط فرمان باز کرده و در یکی از آن‌ها دستور netsh http show cachestate را بنویسید تا تمامی وروردی‌های entry که در کش کرنل ذخیره شده اند لیست شوند. البته در اولین تست کش را غیرفعال کنید و به این ترتیب نباید چیزی نمایش داده شود. در همان پنجره فرمان wcctl –a localhost –c config.cfg –s request.cfg  را زده تا کنترلر برنامه در وضعیت listening قرار بگیرد. در 4 پنجره دیگر فرمان wcclient localhost از شاخه کلاینت را نوشته تا تست آغاز شود. بعد از انجام تست به شاخه نصب کنترلر WCAT رفته و فایل log را بخوانید و اگر دوباره دستور نمایش کش کرنل را بزنید باید خالی باشد. حالا کش را فعال کنید و دوباره عملیات تست را از سر بگیرید و اگر دستور netsh را ارسال کنید باید کش کرنل دارای ورودی باشد.
    برای تغییرات در سطح http.sys می‌توانید از ریجستری کمک بگیرید. در اینجا تعداد زیادی از تنظیمات ذخیره شده در ریجستری برای http.sys لیست شده است.
    نظرات مطالب
    ASP.NET Web API - قسمت اول
    دوست عزیز، فکر کنم سوال من خیلی واضح باشه
    مسئله اول این هستش که مواردی از OData هست که در WCF Data Services وجود داره، ولی در Web API خیر، OData یک سری استاندارد هستش، بالاخره باید یک جایی پیاده سازی بشه، مثل HTML 5، که قسمت‌های مختلفش در درصدهای متفاوت در مرورگرهای متفاوت پیاده سازی شده، در این میان Chrome بهتر از IE هستش، چرا ؟ چون استانداردهای بیشتری رو پیاده سازی کرده
    دوم این که آیا شما به صورت عملی از Breeze js و Jay Data و WCF Data Services Client استفاده کرده اید ؟ درسته که اینها به OData وصل می‌شوند، ولی میزان امکانات اینها برای WCF Data Services قابل قیاس با Web API نیست.
    سوال اصلی من با این تفاسیر این است :
    اگر قبول کنیم که راهی برای دسترسی به Web API وجود ندارد، الا استفاده از jQuery Ajax و Http Client، شما به چه صورت یک پروژه بزرگ رو با Web API می‌نویسید ؟
    Change Tracking رو چه جوری پیاده سازی می‌کنید ؟
    به چه صورت در کلاینت هایی مانند اندروید، و یا Win RT و ... از Linq برای دسترسی به سرویس هاتون استفاده می‌کنید ؟
    اگر فرض کنیم که می‌خواهیم یک سرویس عمومی بنویسیم که همه جا به سادگی قابل استفاده باشه، آیا از Web API استفاده می‌کنید ؟
    خلاصه : مزیت واقعی Web API چیست و چه زمانی پروژه ای رو با Web API شروع می‌کنید ؟
    موفق و پایدار باشید
    نظرات مطالب
    فعال سازی عملیات CRUD در Kendo UI Grid
    - «Handling Server-Side Validation Errors In Your Kendo UI Grid»
    خلاصه‌اش به این صورت است:
    - ابتدا رخداد error مربوط به data source را باید مدیریت کرد:
     var dataSource = new kendo.data.DataSource({
                // ... 
                error: function (e) {
                    window.SalesHub.OrderDetails_Error(e);
                },
                // ... 
            });
    با این متد
    window.SalesHub.OrderDetails_Error = function(args) {
        if (args.errors) {
            var grid = $("#orderDetailsGrid").data("kendoGrid");
            var validationTemplate = kendo.template($("#orderDetailsValidationMessageTemplate").html());
            grid.one("dataBinding", function(e) {
                e.preventDefault();
    
                $.each(args.errors, function(propertyName) {
                    var renderedTemplate = validationTemplate({ field: propertyName, messages: this.errors });
                    grid.editable.element.find(".errors").append(renderedTemplate);
                });
            });
        }
    };
    که از این قالب برای نمایش خطاها استفاده می‌کند:
    <script type="text/x-kendo-template" id="orderDetailsValidationMessageTemplate">
        # if (messages.length) { #
            <li>#=field#
                <ul>
                    # for (var i = 0; i < messages.length; ++i) { #
                        <li>#= messages[i] #</li>
                    # } #
                </ul>
            </li>
        # } #
    </script>
    نظرات مطالب
    مباحث تکمیلی مدل‌های خود ارجاع دهنده در EF Code first
    سلام

    راستش من منوهای چند سطحی پویا را برای bootstrap navbar نوشتم. الگوریتمش را مجبور شدم به صورت بازگشتی بنویسم.اگر کسی می‌تونه به صورت غیر بازگشتی بگه ممنونش میشم.
    این کد یه partialpage برای navbar هست که هرکسی برای bootstrap به راحتی میتونه استفاده کنه.

    @model IEnumerable<DomainClasses.Page>
    @helper ShowNavBar(IEnumerable<DomainClasses.Page> pages)
    {
        
        foreach (var page in pages)
        {
            if (page != null)
            {
                if (page.Children.Count == 0)
                {
                    <text><li><a tabindex="-1" href="#">@page.Title</a></li></text>
                }
    
                if (page.Children.Count > 0 && page.Parent == null)
                {         
                    <text><li class="dropdown"><a class="dropdown-toggle" id="dLabel" role="button" data-toggle="dropdown" data-target="#" href="/page.html">@page.Title<b class="caret"></b></a><ul class="dropdown-menu" role="menu" aria-labelledby="dLabel"><li><a tabindex="-1" href="#">@page.Title</a></li></text>
                    @ShowNavBar(page.Children)
                    @:</ul></li>
                }
    
                if (page.Children.Count > 0 && page.Parent != null)
                {         
                    <text><li class="dropdown-submenu"><a tabindex="-1" href="#">@page.Title</a><ul class="dropdown-menu"></text>
                    @ShowNavBar(page.Children)
                    @:</ul></li>
                }
    
            }
        }
        
    }
    <div class="navbar" style="margin-bottom: 10px;">
        <div class="navbar-inner">
            <a class="brand" href="www.google.com">IT-EBOOK</a>
            <ul class="nav">
                <li class="active"><a href="#">خانه</a></li>
                <li><a href="#">ورود</a></li>
                @ShowNavBar(Model)
                <li><a href="#">ارتباط با ما</a></li>
            </ul>
            <div class="input-append pull-left visible-desktop" style="margin-top: 5px;">
                <input class="span6 search-input" id="Text1" type="text">
                <button class="btn btn-primary" type="button">جست و جو</button>
                <button class="btn btn-info btn-advanced-search" type="button">پیشرفته</button>
            </div>
        </div>
    </div>



    الان تنها مشکلم اینه که فیلد‌های اضافی هم کوئری گرفته میشه.میدونم فیلدهای اضافی(بر اساس مدلی که ذکر کردم) را چگونه با استفاده از select حذف کنم اما توی viewmodel نمیدونم چه جوری children را از اطلاعات پر کنم؟
     ممنون