مطالب
نوشتن پرس و جو در Entity Framework‌ با استفاده از LINQ To Entity قسمت دوم
در قسمت قبل با نحوه اجرای پرس و جو آشنا شدید و همچنین به بررسی متدهای Find و Single و First و تفاوت‌های آنها پرداختیم. در این قسمت با خصوصیت Local و متد Load آشنا خواهیم شد. همانطور که در قسمت قبل دیدید، مقادیر اولیه‌ای برای Database و جداولمان مشخص کردیم. برای جدول Customer این داده‌ها را داشتیم:
 FamilyName  ID
 Nasiri Vahid یک مقدار Guid
 Akbari Mohsen یک مقدار Guid 
 Jamshidi Mohsen یک مقدار Guid 
ID توسط Database تولید می‌شوند به همین دلیل از ذکر مقداری مشخص خودداری شده است.
به کد زیر دقت کنید:
private static void Query7()
{
    using (var context = new StoreDbContext())
    {
        // Add
        context.Customers.Add(new Customer { Name = "Ali", Family = "Jamshidi" });

        // change
        var customer1 = context.Customers.Single(c => c.Family == "Jamshidi");
        customer1.Name = "Mohammad";

        // Remove
        var customer2 = context.Customers.Single(c => c.Family == "Akbari");
        context.Customers.Remove(customer2);

        var customers = context.Customers.Where(c => c.Name != "Vahid");

        foreach (var cust in customers)
        {
            Console.WriteLine("Customer Name: {0}, Customer Family: {1}", cust.Name, cust.Family)
        }
    }
}
همانطور که مشاهده می‌کنید عمل اضافه، تغییر و حذف روی Customer انجام شده ولی هنوز هیچ تغییری در Database ذخیره نشده است. آخرین پرس و جو چه نتیجه ای را دربر خواهد داشت؟
 Customer Name: Mohammad, Customer Family: Jamshidi
Customer Name: Mohsen, Customer Family: Akbari
بله، فقط تغییر یک موجودیت در نظر گرفته شده است ولی اضافه و حذف نه! 
نتیجه مهمی که حاصل می‌شود این است که در پرس و جوهایی که روی Database اجرا می‌شوند سه مورد را باید در نظر داشت:
  • داده هایی که اخیرا به DbContext اضافه شده‌اند ولی هنوز در Database ذخیره نشده‌اند، درنظر گرفته نخواهند شد.
  • داده هایی که در DbContext حذف شده‌اند ولی در Database  هستند، در نتیجه پرس و جو خواهند بود.
  • داده هایی که قبلا از database توسط پرس و جوی دیگری گرفته شده و تغییر کرده‌اند، آن تغییرات در نتیجه پرس و جو موثر خواهند بود.
پس پرس و جو‌های LINQ ابتدا روی database انجام می‌شوند و id‌های بازگشت داده شده با id‌های موجود در DbContext مطابقت داده می‌شوند یا در DbContext وجود دارند که در این صورت آن موجودیت بازگشت داده می‌شود یا وجود ندارند که در این صورت موجودیتی که از Database خوانده شده، بازگشت داده می‌شوند.
برای درک بیشتر کد زیر را در نظر بگیرید:
private static void Query7_1()
{
    using (var context = new StoreDbContext())
    {
        // Add
        context.Customers.Add(new Customer { Name = "Ali", Family = "Jamshidi" });

        // change
        var customer1 = context.Customers.Single(c => c.Family == "Jamshidi");
        customer1.Name = "Vahid";

        // Remove
        var customer2 = context.Customers.Single(c => c.Family == "Akbari");
        context.Customers.Remove(customer2);

        var customers = context.Customers.Where(c => c.Name != "Vahid");

        foreach (var cust in customers)
        {
            Console.WriteLine("Customer Name: {0}, Customer Family: {1}", cust.Name, cust.Family)
        }
    }
}
این کد همان کد قبلی است اما نام customer1 در DbContext (که Mohsen بوده در Database) به Vahid تغییر کرده و پرس و جو روی نام هایی زده شده است که Vahid نباشند خروجی به صورت زیر خواهد بود:
 Customer Name: Vahid, Customer Family: Jamshidi
Customer Name: Mohsen, Customer Family: Akbari
 Vahid در خروجی آمده در صورتیکه در شرط صدق نمی‌کند چراکه پرس و جو روی Database زده شده، جاییکه نام این مشتری Mohsen بوده اما موجودیتی بازگشت داده شده که دارای همان Id هست اما در DbContext دستخوش تغییر شده است.

Local: همانطور که قبلا اشاره شد خصوصیتی از DbSet می‌باشد که شامل تمام داده هایی هست که:
  • اخیرا از database پرس و جو شده است (می‌تواند تغییر کرده یا نکرده باشد)
  • اخیرا به Context اضافه شده است (توسط متد Add)
دقت شود که Local شامل داده‌هایی که از database خوانده شده و از Context، حذف (Remove) شده‌اند، نمی‌باشد.
نوع این خصوصیت ObservableCollection می‌باشد که می‌توان از آن برای Binding در پروژه‌های ویندوزی استفاده کرد.
به کد زیر دقت کنید:
private static void Query8()
{
    using (var context = new StoreDbContext())
    {
        // Add
        context.Customers.Add(new Customer { Name = "Ali", Family = "Jamshidi" });

        // change
        var customer1 = context.Customers.Single(c => c.Family == "Jamshidi");
        customer1.Name = "Mohammad";

        // Remove
        var customer2 = context.Customers.Single(c => c.Family == "Akbari");
        context.Customers.Remove(customer2);

        var customers = context.Customers.Local;

        foreach (var cust in customers)
        {
            Console.WriteLine("Customer Name: {0}, Customer Family: {1}", cust.Name, cust.Family);
        }
    }
}
کد بالا شبیه به کد قبلی می‌باشد با این تفاوت که در انتها foreach روی Local زده شده است. خروجی به صورت زیر خواهد بود:
Customer Name: Ali, Customer Family: Jamshidi
Customer Name: Mohammad, Customer Family: Jamshidi
همانطور که ملاحظه می‌کنید Local شامل Ali Jamshidi که اخیرا اضافه شده (ولی در Database ذخیره نشده) و Mohammad Jamshidi که از Database خوانده شده و تغییر کرده، می‌باشد اما شامل Mohsen Akbari که از Database خوانده شده اما در Context حذف شده است، نمی‌باشد.
می‌توان روی Local نیز پرس و جوی اجرا کرد. در این صورت از پروایدر LINQ To Object استفاده خواهد شد و درنتیجه دست بازتر هست و تمام امکانات این پروایدر می‌توان استفاده کرد.

Load: یکی دیگر از مواردی که باعث اجرای پرس و جو می‌شود متد Load می‌باشد که یک Extension Method می‌باشد. این متد در حقیقت یک پیمایش روی پرس و جو انجام می‌دهد و باعث بارگذاری داده‌ها در Context می‌شود. مانند استفاده از ToList البته بدون ساختن List که سربار ایجاد می‌کند.
private static void Query9()
{
    using (var context = new StoreDbContext())
    {
        var customers = context.Customers.Where(c => c.Name == "Mohsen");
        customers.Load();

        foreach (var cust in context.Customers.Local)
        {
            Console.WriteLine("Customer Name: {0}, Customer Family: {1}", cust.Name, cust.Family);
        }
    }
    // Output:
    // Customer Name: Mohsen, Customer Family: Akbari
    // Customer Name: Mohsen, Customer Family: Jamshidi
}

اشتراک‌ها
ارسال اطلاعات به پراسیجر SQL‌ از طریق XML
بارها قصد ارسال اطلاعات با تعداد رکوردهای بالا را به SQL را داشته اید. برای این منظور یا باید به صورت رکورد، رکورد ارسال اطلاعات نمایید که مشکلات فراوانی مثل سرعت انتقال اطلاعات و هندل کردن قطعی سیستم در حال ارسال و غیره وجود دارد. برای حل این موضوع پیشنهاد می‌شود از ارسال اطلاعات از طریق XML اقدام نمایید و اطلاعات را در سمت SQL ارسال و یا تغییر دهید.
برای این منظور یک string ‌به صورت زیر در محیط نرم افزار ایجاد می‌شود و در سمت SQL هم پراسیجری با ورودی Text ایجاد می‌شود و سپس از طریق دستورات زیر می‌توانید Table‌معادل XML ارسالی را دریافت نمایید.
 DECLARE @xml xml
SET @xml = N'<polist>
               <po ponumber="100" podate="2008-09-10" />
               <po ponumber="101" podate="2008-09-11" />
             </polist>'
SELECT
 doc.col.value('@ponumber', 'nvarchar(10)') ponumber
,doc.col.value('@podate', 'datetime') podate 
FROM @xml.nodes('/polist/po') doc(col)
ارسال اطلاعات به پراسیجر SQL‌ از طریق XML
مطالب
راهکار لاگ متناسب با Cloud و On-Premise
Application Insights راهکار ارائه شده توسط Microsoft است که در سه بخش به ما کمک می‌کند تا سیستم لاگ مؤثر و کارآمدی داشته باشیم:

۱- متدهای پایه Log که به صورت دستی فراخوانی می‌شوند، مانند TrackEvent برای ثبت یک رویداد بیزینسی که این متدها فراتر از متدهای معمول loggerهای متداول هستند.

۲- به صورت خودکار، Application Insights خطاهای سیستم را لاگ نموده و همچنین در زمان کار کردن با Http Client، دیتابیس و سایر Dependencyها، میزان طول کشیدن آنها را به همراه آدرس Request یا متن Sql Command و سایر اطلاعات مفید را نیز ذخیره می‌کند که این خود منجر به جمع شدن دیتایی بسیار ارزشمند در سیستم می‌شود.
البته اگر یک Dependency به صورت خودکار شناسایی نشود، مانند Redis، شما می‌توانید خودتان با متد TrackDependency اطلاعات آن‌را به AppInsights بدهید.

۳- داشبورد App Insights در Azure این امکان را می‌دهد که به سریع‌ترین شکل ممکن در لاگ‌ها جستجو نمود و برای مثال تمامی کارهای انجام شده توسط یک کاربر خاص را به صورت یک‌جا مشاهده و بررسی کرد.
فرضا اگر کاربر درخواست گرفتن خروجی Excel از لیست محصولات را داشته و این ۱ ثانیه طول کشیده، چقدر آن در انتظار دیتابیس بوده و ...
به علاوه از Power BI نیز می‌توانید برای بیرون کشیدن نکات مهم استفاده کنید.

البته شاید App Insights برای کسانی که Azure Account نداشته باشند، مناسب به نظر نرسد، ولی اگر راهکاری برای ذخیره سازی On-Premise اطلاعات لاگ شده وجود داشته باشد چه؟ مثلا اطلاعات آن را در Elastic موجود در سرورهای شرکت، داخل ایران ذخیره نمود، بدون الزام به این‌که حتی آن سرور دسترسی به اینترنت داشته باشد.

بله، این امکان وجود دارد و با کمک  Microsoft Diagnostics EventFlow می‌توان اطلاعات App Insights را در هر جایی از جمله Elastic ذخیره نمود و بدین طریق از عمده مزایای App Insights بدون داشتن Azure Account بهره مند شد.

برای این منظور به شکل زیر عمل کنید: (آموزش برای ASP.NET Core 3.1 بوده، ولی برای سایر پروژه‌ها نیز قابل استفاده است)

۱- ابتدا Application Insights را به پروژه خود اضافه کنید.بدین منظور لازم است Packageهای Microsoft.Extensions.Logging.ApplicationInsights و Microsoft.ApplicationInsights.AspNetCore را نصب کنید. 

۲- در Program.cs بعد از
Host.CreateDefaultBuilder(args)
کد زیر را قرار دهید
.ConfigureLogging(loggingBuilder  =>
{
    loggingBuilder.ClearProviders();
    loggingBuilder.AddApplicationInsights(); 
})
این باعث می‌شود تا Loggerهای پیش فرض Console و Debug حذف شوند و البته اگر کتابخانه 3rd party ای از Microsoft.Extensions.Logging استفاده کرده باشد، اطلاعات لاگ آن به AppInsights نیز داده شود و در نهایت شما با کمک Microsoft Diagnostics EventFlow، آن اطلاعات را در Elastic و Console و سایر Outputها خواهید داشت.

۳- اگر جایی قصد لاگ کردن یک Event را دارید، یا در مثال استفاده از Redis میخواهید اطلاعات زمان طول کشیدن رفت و برگشت به Redis را لاگ کنید یا یک try/catch دارید که در catch آن خطا را مجدد throw نمی‌کنید، ولی قصد لاگ کردن exception را دارید، ابتدا TelemetryClient را inject نموده و از متدهای آن مانند TrackException استفاده کنید.
توجه داشته باشید که اگر از ILogger ارائه شده توسط MS.Ext.Logging استفاده کنید نیز کار خواهد کرد.

۴- پکیج Microsoft.Diagnostics.EventFlow.Inputs.ApplicationInsights را در پروژه نصب کنید و سپس از بین Output‌های معرفی شده نیز یکی را انتخاب و پکیج آن را نیز نصب کنید. شما می‌توانید دیتایی را که AppInsights به صورت خودکار جمع نموده را + دیتای ارائه شده توسط خودتان را به Elastic، Splunk و ... بفرستید.
ما در این مثال برای سادگی Std Out - Console Output را انتخاب می‌کنیم و پکیج Microsoft.Diagnostics.EventFlow.Outputs.StdOutput را نصب می‌کنیم.

۵- فایل eventFlowConfig.json را به پروژه اضافه کنید و موارد زیر را در آن قرار دهید:
 {
  "inputs": [
    {
      "type": "ApplicationInsights"
    }
  ],
  "outputs": [
    {
      "type": "StdOutput" // console output
    }
  ],
  "schemaVersion": "2016-08-11"
}  
در این فایل، inputs شامل ApplicationInsights بوده و البته موارد جالبی چون PerformanceCounters را نیز میتوانید در آن بگنجانید و outputs بسته به نیاز شما برابر با Elastic و ... است که در این صورت باید اطلاعات اتصال به Elastic شامل آدرس سرور و ... را نیز ارائه کنید. توجه داشته باشید که ما در حال استفاده از ApplicationInsights SDK هستیم، به عنوان کتابخانه Logging و در نهایت دیتا نه به ApplicationInsights در سرورهای Microsoft Azure، که به output یا outputهایی که در فایل eventFlowConfig.json می‌گوییم ارسال می‌شود.

۶- در Program.cs متد Main را به شکل زیر در بیاورید:
using (var pipeline = DiagnosticPipelineFactory.CreatePipeline("eventFlowConfig.json"))
{
    CreateHostBuilder(args, pipeline)
        .Build()
        .Run();
}  
و CreateHostBuilder نیز به شکل زیر باشد:
public static IHostBuilder CreateHostBuilder(string[] args, DiagnosticPipeline pipeline) =>
    Host.CreateDefaultBuilder(args)
        .ConfigureServices(services => services.AddSingleton<ITelemetryProcessorFactory>(sp => new EventFlowTelemetryProcessorFactory(pipeline)))
        .ConfigureLogging(logginBuilder =>
        {
            logginBuilder.ClearProviders();
            loggingBuilder.AddApplicationInsights(); 
        })
        .ConfigureWebHostDefaults(webBuilder =>
        {
            webBuilder.UseStartup<Startup>();
        });  

همه چیز آماده است. هم اکنون اگر Azure Account داشته باشید، می‌توانید با دادن instrumentationKey در appsetting.json از داشبورد فوق العاده ApplicationInsights استفاده کنید و اگر نه هم در سرورهای داخلی خودتان Splunk و ... را راه اندازی و در فایل eventFlowConfig.json، در قسمت outputs، اطلاعات آدرس آنها را بدهید و لاگ‌های مفصل و کاربردی ای که به صورت خودکار جمع آوری شده را به همراه اطلاعاتی که خودتان دستی ارائه کرده اید، یکجا تحویل بگیرید.

لینک پروژه در GitHub که حاوی مثال Elastic است.
نظرات مطالب
پَرباد - راهنمای اتصال و پیاده‌سازی درگاه‌های پرداخت اینترنتی (شبکه شتاب)
در مورد ثبت اطلاعات همونطور که دوستمون گفتن برای نمونه ثبت مشخصات بانک ملت مثال زده شده.
در مورد امنیت، این پروژه اوپن سورس هست لینک گیت هاب هم در توضیحات موجوده.
حتی در صورتیکه شخصی نسبت به امنیت اطلاعاتشون تردید داشته باشه، باید این رو در نظر داشته باشه که به هیچ وجه شخص دیگری با این اطلاعات کاری نمیتواند انجام دهد، به دو دلیل:
۱) کلیه عملیات بانکی فقط و فقط از جانب آی پی سرور یا وب سایت فروشنده (صاحب وب سایت) قابل دریافت هست که این آی پی در هنگام سفارش درگاه پرداخت توسط صاحب وب سایت، به بانک ارائه شده است.
۲) هیچ عملیاتی مانند انتقال وجه از یک حساب به حساب دیگه وجود نداره و این عملیات صرفا سه حالت اصلی و عمده، ثبت، تایید و برگشت هست.
نظرات اشتراک‌ها
مقدمات توابع Window در SQL Server 2012
برنامه نویس‌ها سطوح مختلفی دارند. «یکی» کامپوننت می‌اندازه روی فرم حس برنامه نویس بودن پیدا می‌کنه، «یکی» کامپوننت طراحی می‌کنه. «یکی» سرطان می‌گیره تا کار کردن با یک ORM رو یاد بگیره، «یکی» ORM طراحی می‌کنه. «یکی» می‌گرده برای هر کاری ابزار مناسب با اون رو انتخاب و پیدا می‌کنه، «یکی» فکر می‌کنه ابزاری رو که پیدا کرده راه حلی است برای تمام مشکلات بشری.
 
مطالب
آشنایی با تست واحد و استفاده از کتابخانه Moq
تست واحد چیست؟

تست واحد ابزاری است برای مشاهده چگونگی عملکرد یک متد که توسط خود برنامه نویس نوشته میشود. به این صورت که پارامتر‌های ورودی، برای یک متد ساخته شده و آن متد فراخوانی و خروجی متد بسته به حالت مطلوب بررسی میشود. چنانچه خروجی مورد نظر مطلوب باشد تست واحد با موفقیت انجام میشود.


اهمیت انجام تست واحد چیست؟

درستی یک متد، مهمترین مسئله برای بررسی است و بارها مشاهده شده، استثناهایی رخ میدهند که توان تولید را به دلیل فرسایش تکراری رخداد میکاهند. نوشتن تست واحد منجر به این می‌شود چناچه بعدها تغییری در بیزنس متد ایجاد شود و ورودی و خروجی‌ها تغییر نکند، صحت این تغییر بیزنس، توسط تست بررسی مشود؛ حتی میتوان این تست‌ها را در build پروژه قرار داد و در ابتدای اجرای یک Solution تمامی تست‌ها اجرا و درستی بخش به بخش اعضا چک شوند.


شروع تست واحد:

یک پروژه‌ی ساده را داریم برای تعریف حساب‌های بانکی شامل نام مشتری، مبلغ سپرده، وضعیت و 3 متد واریز به حساب و برداشت از حساب و تغییر وضعیت حساب که به صورت زیر است:
    /// <summary>
    /// حساب بانکی
    /// </summary>
    public class Account
    {
        /// <summary>
        /// مشتری
        /// </summary>
        public string Customer { get; set; }
        /// <summary>
        /// موجودی حساب
        /// </summary>
        public float Balance { get; set; }
        /// <summary>
        /// وضعیت
        /// </summary>
        public bool Active { get; set; }

        public Account(string customer, float balance)
        {
            Customer = customer;
            Balance = balance;
            Active = true;
        }
        /// <summary>
        /// افزایش موجودی / واریز به حساب
        /// </summary>
        /// <param name="amount">مبلغ واریز</param>
        public void Credit(float amount)
        {
            if (!Active)
                throw new Exception("این حساب مسدود است.");
            if (amount < 0)
                throw new ArgumentOutOfRangeException("amount");
            Balance += amount;
        }
        /// <summary>
        /// کاهش موجودی / برداشت از حساب
        /// </summary>
        /// <param name="amount">مبلغ برداشت</param>
        public void Debit(float amount)
        {
            if (!Active)
                throw new Exception("این حساب مسدود است.");
            if (amount < 0)
                throw new ArgumentOutOfRangeException("amount");
            if (Balance < amount)
                throw new ArgumentOutOfRangeException("amount");
            Balance -= amount;
        }
        /// <summary>
        /// انسداد / رفع انسداد
        /// </summary>
        public void ChangeStateAccount()
        {
            Active = !Active;
        }
    }
تابع اصلی نیز به صورت زیر است:
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var account = new Account("Ali",1000);

            account.Credit(4000);
            account.Debit(2000);
            Console.WriteLine("Current balance is ${0}", account.Balance);
            Console.ReadKey();
        }
    }
به Solution، یک پروژه از نوع تست واحد اضافه میکنیم.
در این پروژه ابتدا Reference ایی از پروژه‌ای که مورد تست هست میگیریم. سپس در کلاس تست مربوطه شروع به نوشتن متدی برای انواع تست متدهای پروژه اصلی میکنیم.
توجه داشته باشید که Data Annotation‌های بالای کلاس تست و متدهای تست، در تعیین نوع نگاه کامپایلر به این بلوک‌ها موثر است و باید این مسئله به درستی رعایت شود. همچنین در صورت نیاز میتوان از کلاس StartUp برای شروع تست استفاده کرد که عمدتا برای تعریف آن از نام ClassInit استفاده میشود و در بالای آن از [ClassInitialize] استفاده میشود.
در Library تست واحد میتوان به دو صورت چگونگی صحت عملکرد یک تست را بررسی کرد: با استفاده از Assert و با استفاده از ExpectedException، که در زیر به هر دو صورت آن میپردازیم.
    [TestClass]
    public class UnitTest
    {
        /// <summary>
        /// تعریف حساب جدید و بررسی تمامی فرآیند‌های معمول روی حساب
        /// </summary>
        [TestMethod]
        public void Create_New_Account_And_Check_The_Process()
        {
            //Arrange
            var account = new Account("Hassan", 4000);
            var account2 = new Account("Ali", 10000);
            //Act
            account.Credit(5000);
            account2.Debit(3000);
            account.ChangeStateAccount();
            account2.Active = false;
            account2.ChangeStateAccount();
            //Assert
            Assert.AreEqual(account.Balance,9000);
            Assert.AreEqual(account2.Balance,7000);
            Assert.IsTrue(account2.Active);
            Assert.AreEqual(account.Active,false);
        }
همانطور که مشاهده میشود ابتدا در قسمت Arrange، خوراک تست آماده میشود. سپس در قسمت Act، فعالیت‌هایی که زیر ذره بین تست هستند صورت می‌پذیرند و سپس در قسمت Assert درستی مقادیر با مقادیر مورد انتظار ما مطابقت داده میشوند.
برای بررسی خطاهای تعیین شده هنگام نوشتن یک متد نیز میتوان به صورت زیر عمل کرد:
        /// <summary>
        /// زمانی که کاربر بخواهد به یک حساب مسدود واریز کند باید جلوی آن گرفته شود.
        /// </summary>
        [TestMethod]
        [ExpectedException(typeof (Exception))]
        public void When_Deactive_Account_Wants_To_add_Credit_Should_Throw_Exception()
        {
            //Arrange
            var account = new Account("Hassan", 4000) {Active = false};
            //Act
            account.Credit(4000);
            //Assert
            //Assert is handled with ExpectedException
        }

        [TestMethod]
        [ExpectedException(typeof (ArgumentOutOfRangeException))]
        public void When_Customer_Wants_To_Debit_More_Than_Balance_Should_Throw_ArgumentOutOfRangeException()
        {
            //Arrange
            var account = new Account("Hassan", 4000);
            //Act
            account.Debit(5000);
            //Assert
            //Assert is handled with ArgumentOutOfRangeException
        }
همانطور که مشخص است نام متد تست باید کامل و شفاف به صورتی انتخاب شود که بیانگر رخداد درون متد تست باشد. در این متدها Assert مورد انتظار با DataAnnotation که پیش از این توضیح داده شد کنترل گردیده است و بدین صورت کار میکند که وقتی Act انجام میشود، متد بررسی می‌کند تا آن Assert رخ بدهد.


استفاده از Library Moq در تست واحد

ابتدا باید به این توضیح بپردازیم که این کتابخانه چه کاری میکند و چه امکانی را برای انجام تست واحد فراهم میکند.
در پروژه‌های بزرگ و زمانی که ارتباطات بین لایه‌ای زیادی موجود است و اصول SOLID رعایت میشود، شما در یک لایه برای ارایه فعالیت‌ها و خدمات متدهایتان با Interface‌های لایه‌های دیگر در ارتباط هستید و برای نوشتن تست واحد متدهایتان، مشکلی بزرگ دارید که نمیتوانید به این لایه‌ها دسترسی داشته باشید و ماهیت تست واحد را زیر سوال میبرید. Library Moq این امکان را به شما میدهد که از این Interface‌ها یک تصویر مجازی بسازید و همانند Snap Shot با آن کار کنید؛ بدون اینکه در لایه‌های دیگر بروید و ماهیت تست واحد را زیر سوال ببرید.
برای استفاده از متدهایی که در این Interface‌ها موجود است شما باید یک شیء از نوع Mock<> از آنها بسازید و سپس با استفاده از متد Setup به صورت مجازی متد مورد نظر را فراخوانی کنید و مقدار بازگشتی مورد انتظار را با Return معرفی کنید، سپس از آن استفاده کنید.
همچنین برای دسترسی به خود شیء از Property ایی با نام Objet از موجودیت mock شده استفاده میکنیم.
برای شناسایی بهتر اینکه از چه اینترفیس هایی باید Mock<> بسازید، میتوانید به متد سازنده کلاسی که معرف لایه ایست که برای آن تست واحد مینویسید، مراجعه کنید.
نحوه اجرای یک تست واحد با استفاده از Moq با توجه به توضیحات بالا به صورت زیر است:
پروژه مورد بررسی لایه Service برای تعریف واحد‌های سازمانی است که با الگوریتم DDD و CQRS پیاده سازی شده است.
ابتدا به Constructor خود لایه سرویس نگاه میکنیم تا بتوانید شناسایی کنید از چه Interface هایی باید Mock<> کنیم.
  public class OrganizationalService : ICommandHandler<CreateUnitTypeCommand>,
                                         ICommandHandler<DeleteUnitTypeCommand>,                                    
    {
        private readonly IUnitOfWork _unitOfWork;
        private readonly IUnitTypeRepository _unitTypeRepository;
        private readonly IOrganizationUnitRepository _organizationUnitRepository;
        private readonly IOrganizationUnitDomainService _organizationUnitDomainService;

        public OrganizationalService(IUnitOfWork unitOfWork, IUnitTypeRepository unitTypeRepository, IOrganizationUnitRepository organizationUnitRepository, IOrganizationUnitDomainService organizationUnitDomainService)
        {
            _unitOfWork = unitOfWork;
            _unitTypeRepository = unitTypeRepository;
            _organizationUnitRepository = organizationUnitRepository;
            _organizationUnitDomainService = organizationUnitDomainService;
        }
مشاهده میکنید که 4 Interface استفاده شده و در متد سازنده نیز مقدار دهی شده اند. پس 4 Mock نیاز داریم. در پروژه تست به صورت زیر و در ClassInitialize عمل میکنیم.
    [TestClass]
    public class OrganizationServiceTest
    {
        private static OrganizationalService _organizationalService;
        private static Mock<IUnitTypeRepository> _mockUnitTypeRepository;
        private static Mock<IUnitOfWork> _mockUnitOfWork;
        private static Mock<IOrganizationUnitRepository> _mockOrganizationUnitRepository;
        private static Mock<IOrganizationUnitDomainService> _mockOrganizationUnitDomainService;

        [ClassInitialize]
        public static void ClassInit(TestContext context)
        {
            TestBootstrapper.ConfigureDependencies();
            _mockUnitOfWork = new Mock<IUnitOfWork>();
            _mockUnitTypeRepository = new Mock<IUnitTypeRepository>();
            _mockOrganizationUnitRepository = new Mock<IOrganizationUnitRepository>();
            _mockOrganizationUnitDomainService=new Mock<IOrganizationUnitDomainService>();
            _organizationalService = new OrganizationalService(_mockUnitOfWork.Object, _mockUnitTypeRepository.Object,  _mockOrganizationUnitRepository.Object,_mockOrganizationUnitDomainService.Object);
        }
از خود لایه سرویس با نام OrganizationService یک آبجکت میگیریم و 4 واسط دیگر به صورت Mock شده تعریف میشوند. همچنین در کلاس بارگذار از همان نوع مقدار دهی میگردند تا در اجرای تمامی متدهای تست، در دست کامپایلر باشند. همچنین برای new کردن خود سرویس از mock.obect‌ها که حاوی مقدار اصلی است استفاده می‌کنیم.
خود متد اصلی به صورت زیر است:
        /// <summary>
        /// یک نوع واحد سازمانی را حذف مینماید
        /// </summary>
        /// <param name="command"></param>
        public void Handle(DeleteUnitTypeCommand command)
        {
            var unitType = _unitTypeRepository.FindBy(command.UnitTypeId);
            if (unitType == null)
                throw new DeleteEntityNotFoundException();

            ICanDeleteUnitTypeSpecification canDeleteUnitType = new CanDeleteUnitTypeSpecification(_organizationUnitRepository);
            if (canDeleteUnitType.IsSatisfiedBy(unitType))
                throw new UnitTypeIsUnderUsingException(unitType.Title);
            _unitTypeRepository.Remove(unitType);
        }
متد‌های تست این متد نیز به صورت زیر هستند:
        /// <summary>
        /// کامند حذف نوع واحد سازمانی باید به درستی حذف کند.
        /// </summary>
        [TestMethod]
        public void DeleteUnitTypeCommand_Should_Delete_UnitType()
        {
            //Arrange
            var unitTypeId=new Guid();
            var deleteUnitTypeCommand = new DeleteUnitTypeCommand { UnitTypeId = unitTypeId };
            var unitType = new UnitType("خوشه");
            var org = new List<OrganizationUnit>();
            _mockUnitTypeRepository.Setup(d => d.FindBy(deleteUnitTypeCommand.UnitTypeId)).Returns(unitType);
            _mockUnitTypeRepository.Setup(x => x.Remove(unitType));
            _mockOrganizationUnitRepository.Setup(z => z.FindBy(unitType)).Returns(org);
            try
            {
                //Act
                _organizationalService.Handle(deleteUnitTypeCommand);
            }
            catch (Exception ex)
            {
                //Assert
                Assert.Fail(ex.Message);
            }
        }
همانطور که مشاهده میشود ابتدا یک Guid به عنوان آی دی نوع واحد سازمانی گرفته میشود و همان آی دی برای تعریف کامند حذف به آن ارسال میشود. سپس یک نوع واحد سازمانی دلخواه تستی ساخته میشود و همچنین یک لیست خالی از واحد‌های سازمانی که برای چک شدن توسط خود متد Handle استفاده شده‌است ساخته میشود. در اینجا این متد خالی است تا شرط غلط شود و عمل حذف به درستی صورت پذیرد.
برای اعمالی که در Handle انجام میشود و متدهایی که از Interface‌ها صدا زده میشوند Setup میکنیم و آنهایی را که Return دارند به object هایی که مورد انتظار خودمان هست نسبت میدهیم.
در Setup اول میگوییم که آن Guid مربوط به "خوشه" است. در Setup بعدی برای عمل Remove کدی مینویسیم و چون عمل حذف Return ندارد میتواند، این خط به کل حذف شود! به طور کلی Setup هایی که Return ندارند میتوانند حذف شوند.
در Setup بعدی از Interface دیگر متد FindBy که قرار است چک کند این نوع واحد سازمانی برای تعریف واحد سازمانی استفاده شده است، در Return به آن یک لیست خالی اختصاص میدهیم تا نشان دهیم لیست خالی برگشته است.
عملیات Act را وارد Try میکنیم تا اگر به هر دلیل انجام نشد، Assert ما باشد.
دو حالت رخداد استثناء که در متد اصلی تست شده است در دو متد تست به طور جداگانه تست گردیده است:
        /// <summary>
        /// کامند حذف یک نوع واحد سازمانی باید پیش از حذف بررسی کند که این شناسه داده شده برای حذف موجود باشد.
        /// </summary>
        [TestMethod]
        [ExpectedException(typeof(DeleteEntityNotFoundException))]
        public void DeleteUnitTypeCommand_ShouldNot_Delete_When_UnitTypeId_NotExist()
        {
            //Arrange
            var unitTypeId = new Guid();
            var deleteUnitTypeCommand = new DeleteUnitTypeCommand();
            var unitType = new UnitType("خوشه");
            var org = new List<OrganizationUnit>();
            _mockUnitTypeRepository.Setup(d => d.FindBy(unitTypeId)).Returns(unitType);
            _mockUnitTypeRepository.Setup(x => x.Remove(unitType));
            _mockOrganizationUnitRepository.Setup(z => z.FindBy(unitType)).Returns(org);

            //Act
            _organizationalService.Handle(deleteUnitTypeCommand);
        }

        /// <summary>
        /// کامند حذف یک نوع واحد سازمانی نباید اجرا شود وقتی که نوع واحد برای تعریف واحد‌های سازمان استفاده شده است.
        /// </summary>
        [TestMethod]
        [ExpectedException(typeof(UnitTypeIsUnderUsingException))]
        public void DeleteUnitTypeCommand_ShouldNot_Delete_When_UnitType_Exist_but_UsedForDefineOrganizationUnit()
        {
            //Arrange
            var unitTypeId = new Guid();
            var deleteUnitTypeCommand = new DeleteUnitTypeCommand { UnitTypeId = unitTypeId };
            var unitType = new UnitType("خوشه");
            var org = new List<OrganizationUnit>()
            {
                new OrganizationUnit("مدیریت یک", unitType, null),
                new OrganizationUnit("مدیریت دو", unitType, null)
            };
            _mockUnitTypeRepository.Setup(d => d.FindBy(deleteUnitTypeCommand.UnitTypeId)).Returns(unitType);
            _mockUnitTypeRepository.Setup(x => x.Remove(unitType));
            _mockOrganizationUnitRepository.Setup(z => z.FindBy(unitType)).Returns(org);

            //Act
            _organizationalService.Handle(deleteUnitTypeCommand);
        }
متد DeleteUnitTypeCommand_ShouldNot_Delete_When_UnitTypeId_NotExist همانطور که از نامش معلوم است بررسی میکند که نوع واحد سازمانی که ID آن برای حذف ارسال میشود در Database وجود دارد و اگر نباشد Exception مطلوب ما باید داده شود.
در متد DeleteUnitTypeCommand_ShouldNot_Delete_When_UnitType_Exist_but_UsedForDefineOrganizationUnit بررسی میشود که از این نوع واحد سازمانی برای تعریف واحد سازمانی استفاده شده است یا نه و صحت این مورد با الگوی Specification صورت گرفته است. استثنای مطلوب ما Assert و شرط درستی این متد تست، میباشد.
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
خطای null
نیاز هست اطلاعات بیشتری را ارسال کنید. مثلا stack trace استثنای رخ داده چیست؟ یا حتی شکل و شمایل گزارشی که درست کردید چی هست؟
در کل به نحوی باید بشود آن‌را باز تولید کرد. مثلا یک مثال عمومی ساده درست کنید که این خطا را سبب شود.
مطالب
Lazy Loading در AngularJS
وقتی پروژه انگیولاری‌تان کمی گسترش پیدا کند، تعداد زیادی فایل شامل کنترلرها، سرویس‌ها، دایرکتیوها و ... خواهید داشت. واضح است که همه این اجزا همراه با هم مورد نیاز نیستند و برای افزایش سرعت بارگذاری سایت و صرفه جویی در مصرف پهنای باند بهتر است هرکدام از آن‌ها را در هنگام نیاز بارگذاری کنیم. این یعنی همان lazy loading خودمان!
در AngularJS امکانی برای lazy loading فایل‌ها پیشبینی نشده است، پس باید از ابزارهای دیگری که این امکان را فراهم می‌کنند استفاده کرد. من در ادامه از Script.js برای این کار استفاده خواهم کرد، ولی شما می‌توانید از هر کتابخانه دیگری استفاده کنید.
اما مسئله دیگری که پیش از lazy loading  فایل‌ها باید تکلیفش را معلوم کنیم، این است که چطور می‌توانیم اجزایی را به ماژولی که قبلا راه‌اندازی (bootstrap) شده اضافه کنیم. اگر بخواهیم برای مثال کنترلری را در یک فایل مجزا تعریف کنیم، باید آن را به شکلی در ماژول برنامه‌مان ثبت کنیم. فرض کنید این کار را به این ترتیب انجام دهیم: 
angular.module('app').controller('SomeLazyController', function($scope)
{
    $scope.key = '...';
});
در این صورت اگر این کنترلر را در قسمتی از برنامه به صورت ng-controller='SomeLazyController' استفاده کنیم با این خطا مواجه خواهیم شد:
Error: Argument ‘SomeLazyController’ is not a function, got undefined
برای این کار (افزودن اجزایی به ماژولی که قبلا راه اندازی شده) می‌توانیم بجای استفاده از API‌های ماژول، از provider های AngularJS استفاده کنیم. به این ترتیب برای ثبت یک کنترلر باید از  controllerProvider$، برای ثبت یک directive از  compileProvider$، برای ثبت فیلترها از filterProvider$ و برای ثبت سایر اجزا در ماژول از provide$ استفاده کنیم:
// Registering a controller after app bootstrap
$controllerProvider.register('SomeLazyController', function($scope)
{
   $scope.key = '...'; 
});
 
// Registering a directive after app bootstrap
$compileProvider.directive('SomeLazyDirective', function()
{
    return {
        restrict: 'A',
        templateUrl: 'templates/some-lazy-directive.html'
    }
})
 
// etc
اما نکته‌ای که درباره providerها وجود دارد این است که آن‌ها تنها در روال config یک ماژول در دسترس هستند. بنا بر این برای دسترسی به آن‌ها پس از اجرای این روال، ارجاعی به آنها را باید نگهداری کنیم: 
(function () {
    app = angular.module("app", []);

    app.config([
        '$controllerProvider',
        '$compileProvider',
        '$filterProvider',
        '$provide',

    function ($controllerProvider, $compileProvider, $filterProvider, $provide) {
        //برای رجیستر کردن غیر همروند اجزای انگیولاری در آینده
        app.lazy =
        {
            controller: $controllerProvider.register,
            directive: $compileProvider.directive,
            filter: $filterProvider.register,
            factory: $provide.factory,
            service: $provide.service
        };
    }]);
})();
اکنون SomeLazyController  را به این ترتیب می‌توانیم ثبت کنیم: 
angular.module('app').lazy.controller('SomeLazyController', function($scope)
{
    $scope.key = '...';
});
نکته دیگر این است که کجا باید lazy loadign را انجام دهیم. به نظر می‌رسد مناسب‌ترین محل برای انجام این کار خصوصیت resolve مسیریابی است. در  این مطلب و این مطلب resolve در route$ و UI-Router معرفی شده است:
$stateProvider
            .state('state1', {
                url: '/state1',
                template: '<div>{{st1Ctrl.msg}}</div>',
                controller: 'state1Controller as st1Ctrl',
                resolve: {
                    fileDeps: ['$q', '$rootScope', function ($q, $rootScope) {
                        var deferred = $q.defer();
                        var deps = [
                            'app/messageService.js',
                            'app/state1Controller.js'];
                        $script(deps, function () {
                            $rootScope.$apply(function () {
                                deferred.resolve();
                            });
                        });
                        return deferred.promise;
                    }]
                }
            })
            .state('state2', {
                url: '/state2',
                template: '<div>{{st2Ctrl.msg}}</div>',
                controller: 'state2Controller as st2Ctrl',
                resolve: {
                    fileDeps: ['$q', '$rootScope', function ($q, $rootScope) {
                        var deferred = $q.defer();
                        var deps = [
                            'app/messageService.js',
                            'app/state2Controller.js'];
                        $script(deps, function () {
                            $rootScope.$apply(function () {
                                deferred.resolve();
                            });
                        });
                        return deferred.promise;
                    }]
                }
            });
    }]);
کنترلر state1Controller که در فایلی با همین نام پیاده‌سازی شده است تنها در مسیر state1/ مورد نیاز است، و state2Controller تنها در مسیر state2/ لازم است بارگذاری شود. هردوی این کنترلرها به messageService وابستگی دارند که در messageService.js پیاده سازی شده است (همانطور که در این مطلب   اشاره شده می‌توانیم یک حالت انتزاعی به عنوان پدر دو حالت موجود تعریف کرده و وابستگی مشترک را به آن منتقل کنیم).
 برای بارگذاری فایل‌های مورد نیاز در ابتدای کار و راه اندازی اولیه برنامه هم می‌توان به این ترتیب عمل کرد:  
<script type="text/javascript">
        // ----Script.js----
        !function (a, b, c) { function t(a, c) { var e = b.createElement("script"), f = j; e.onload = e.onerror = e[o] = function () { e[m] && !/^c|loade/.test(e[m]) || f || (e.onload = e[o] = null, f = 1, c()) }, e.async = 1, e.src = a, d.insertBefore(e, d.firstChild) } function q(a, b) { p(a, function (a) { return !b(a) }) } var d = b.getElementsByTagName("head")[0], e = {}, f = {}, g = {}, h = {}, i = "string", j = !1, k = "push", l = "DOMContentLoaded", m = "readyState", n = "addEventListener", o = "onreadystatechange", p = function (a, b) { for (var c = 0, d = a.length; c < d; ++c) if (!b(a[c])) return j; return 1 }; !b[m] && b[n] && (b[n](l, function r() { b.removeEventListener(l, r, j), b[m] = "complete" }, j), b[m] = "loading"); var s = function (a, b, d) { function o() { if (!--m) { e[l] = 1, j && j(); for (var a in g) p(a.split("|"), n) && !q(g[a], n) && (g[a] = []) } } function n(a) { return a.call ? a() : e[a] } a = a[k] ? a : [a]; var i = b && b.call, j = i ? b : d, l = i ? a.join("") : b, m = a.length; c(function () { q(a, function (a) { h[a] ? (l && (f[l] = 1), o()) : (h[a] = 1, l && (f[l] = 1), t(s.path ? s.path + a + ".js" : a, o)) }) }, 0); return s }; s.get = t, s.ready = function (a, b, c) { a = a[k] ? a : [a]; var d = []; !q(a, function (a) { e[a] || d[k](a) }) && p(a, function (a) { return e[a] }) ? b() : !function (a) { g[a] = g[a] || [], g[a][k](b), c && c(d) }(a.join("|")); return s }; var u = a.$script; s.noConflict = function () { a.$script = u; return this }, typeof module != "undefined" && module.exports ? module.exports = s : a.$script = s }(this, document, setTimeout)

        $script('Scripts/angular.js', function () {
            $script('Scripts/angular-ui-router.js', function () {
                $script('app/app.js', function () {
                    angular.bootstrap(document, ['app']);
                });
            });
        });
    </script>
توجه داشته باشید که لازم نیست بارگذاری فایل‌ها حتما یکی پس از دیگری باشد. ترتیب بارگذاری فایل‌ها تنها در آن‌هایی که وابستگی به هم دارند باید رعایت شود. همچنین، می‌توانید همه فایل‌های مورد نیاز در این مرحله را Bundle کنید. 
از اینجا می‌توانید پروژه بسیار ساده‌ای که در آن lazy loading پیاده شده است را دانلود کرده و مطالب توضیح داده شده را مشاهده کنید. 
نظرات مطالب
React 16x - قسمت 5 - کامپوننت‌ها - بخش 2 - نمایش لیست‌ها و مدیریت رویدادها و حالات
اگر نخواهید از arrow function‌ها برای انتقال پارامترها استفاده کنید، می‌شود این مقدار را به value نسبت داد:
<button onClick={this.handleRemove} value={id}>Remove</button>
و بعد آن‌را در متد handleRemove از طریق شیء رخداد رسیده خواند:
handleRemove(event) {
 const id = event.target.value;
 // ...
}

و یا یک روش دیگر آن استفاده از currying است که یک متد، متد دومی را بازگشت می‌دهد:
handleChange(param) { //ES-5
    return function (event) { 

    };
}

handleChange = param => event => {//ES-6

};

<input 
    type="text" 
    onChange={this.handleChange(someParam)} 
/>
در این حالت پارامتر اول را شما تنظیم می‌کنید (و کار فراخوانی این متد هنوز به پایان نرسیده) و پارامتر دوم را که شیء رخداد است، خود React ارسال می‌کند؛ یعنی فراخوانی نهایی به این صورت است: this.handleChange(someParam)(event) 
یک مثال دیگر از currying :
class App extends Component {
  oneParameter = a => e => {
    alert(a);
  };

  twoParameter = (a, b) => e => {
    alert(a + b);
  };

  render() {
    return (
      <div>
        <button onClick={this.oneParameter(32)}> one parameter </button>
        <br />
        <br />
        <button onClick={this.twoParameter(10, 54)}> two parameter</button>
      </div>
    );
  }
}
نظرات مطالب
React 16x - قسمت 12 - طراحی یک گرید - بخش 2 - فیلتر کردن اطلاعات
با سلام و تشکر؛ در کامپوننت ListGroup در ابتدای کار بهتر نبود selectedGenre با یک مقدار پیش فرض که در componentDidMount نوشته شده مقدار دهی میشد. یعنی هر دو به یک شیء اشاره داشتن. در این صورت زمان بارگذاری اولیه صفحه، آیتم All Genres انتخاب شده است.