بازخوردهای دوره
تزریق وابستگی‌های AutoMapper در لایه سرویس برنامه
در این صورت نگاشت کلاس‌ها باید داخل لایه سرویس توسط Mapper.Map صورت گیرد:
public IList<AdvertismentViewModel> GetAdvertisementsByMe(int userId)
        {
            Mapper.CreateMap<Advertisement, AdvertismentViewModel>();
            var adsList = _advertisements.Where(x => x.UserId == userId).Project().To<AdvertismentViewModel>().ToList();
            return adsList;
        }
چون در غیر اینصورت استثنای InvalidOperationException صادر خواهد شد.
نظرات مطالب
EF Code First #12
لایه سرویس شما می‌تونه متد Paging دار هم داشته باشه. مثلا:
        public IList<BlogPost> GetLatestBlogPosts(int pageNumber, int recordsPerPage = 4)
        {
            var skipRecords = pageNumber * recordsPerPage;
            return _blogPosts
                        .OrderByDescending(x => x.Id)
                        .Skip(skipRecords)
                        .Take(recordsPerPage)
                        .ToList();
        }
در این حالت در بدنه این متد لایه سرویس از IQueryable استفاده شده اما خروجی آن یک لیست مشخص است.
نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 7 - بررسی رابطه‌ی One-to-Many
با سلام و احترام
من سه تا کلاس به شکل زیر دارم
public class Location {
        [Key]
        public int Id { get; set; }
        [Required]
        public string LocationName { get; set; }

        public virtual ICollection<User> Users { get; set; }
        public virtual ICollection<Person> People { get; set; }

    }

   public class Person {
        [Key]
        public int Id { get; set; }

        [MaxLength (250)]
        [Required]
        public string LastName { get; set; }

        [MaxLength (250)]
        [Required]
        public string FirstName { get; set; }


        public int? UserId { get; set; }
        public  virtual User User { get; set; }
        public int? LocationId { get; set; }
        public virtual Location Location { get; set; }

    }

   public class User {
        [Key]
        public int Id { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength (250)]
        public string LastName { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength (250)]
        public string FirstName { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength (250)]
        public string UserName { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength (250)]
        public string Password { get; set; }

        public int? LocationId { get; set; }
        public virtual Location Location { get; set; }

        public virtual ICollection<Person> People { get; set; }
}
همانطور که در طراحی کلاسها مشاهده می‌شود 
1- در کلاس Location با استفاده از navigation property‌های Users و People به کاربران و افراد یک مکان دسترسی داریم.
2- در کلاس Person با استفاده از navigation property‌های User و Location میتوان پی برد که این فرد توسط چه کاربری ثبت شده و همچنین فرد در چه مکانی میباشد.
3- در کلاس User نیز با استفاده از navigation property‌های Location و People میتوان پی برد که این کاربر چه افرادی را ثبت کرده و کاربر در چه مکانی میباشد.
مشکل:
1- همانطور که در تعریف این کلاسها مشاهده میکنیم به طور مثال از کلاس کاربر به افراد دسترسی داریم و هر فرد نیز دوباره به کاربر دسترسی دارد و این navigation property به صورت loop به یکدیگر دسترسی دارند و این مسئله در واکشی اطلاعات با زمان زیادی همراه بوده و همچنین در تبدیل آنها به به DTO توسط Automaper مشکلاتی ایجاد می‌کند. و یا به طور مثال یک User به افراد ثبت شده توسط خودش دسترسی دارد و هر فرد دوباره به کاربر دسترسی دارد و ...
2- هنگام  استفاده از متد 
ProjectTo در  automapper موضوع LazyLoading در نظر گرفته نمیشود و تمامی  navigation property ها لود می‌شوند.
سوال : 
1- آیا طراحی کلاسها به این شکل ایراد دارد؟
2- برای حل مشکل این نوع navigation property ها راهکاری وجود دارد؟
3- از متد 
ProjectTo چطور استفاده کنیم تا LazyLoading را لغو نکند؟
4- آیا فعال بودن 
LazyLoading در پروژه‌های وبی اشکالاتی ایجاد میکند؟
اشتراک‌ها
معرفی NeroSpeech.EFCoreLiveMigration : ساخت مایگریشن خودکار در EF Core
public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
   if(env.IsDevelopment()){
      app.UseDeveloperExceptionPage();

      using (var scope = app.ApplicationServices.GetService<IServiceScopeFactory>().CreateScope())
      {
         using (var db = scope.ServiceProvider.GetRequiredService<AppModelContext>())
         {
            MigrationHelper.ForSqlServer(db).Migrate();
         }
      }
   }
}


معرفی NeroSpeech.EFCoreLiveMigration : ساخت مایگریشن خودکار در EF Core
اشتراک‌ها
افزودن هدر های امنیتی در ASP.NET Core

NetEscapades.AspNetCore.SecurityHeaders 

A small package to allow adding security headers to ASP.NET Core websites. example :   

public void Configure(IApplicationBuilder app)
{
    var policyCollection = new HeaderPolicyCollection()
        .AddFrameOptionsDeny()
        .AddXssProtectionBlock()
        .AddContentTypeOptionsNoSniff()
        .AddStrictTransportSecurityMaxAgeIncludeSubDomains(maxAgeInSeconds: 60 * 60 * 24 * 365) // maxage = one year in seconds
        .AddReferrerPolicyStrictOriginWhenCrossOrigin()
        .RemoveServerHeader()
        .AddContentSecurityPolicy(builder =>
        {
            builder.AddObjectSrc().None();
            builder.AddFormAction().Self();
            builder.AddFrameAncestors().None();
        })
        .AddCustomHeader("X-My-Test-Header", "Header value");
    
    app.UseSecurityHeaders(policyCollection);
    
    // other middleware e.g. static files, MVC etc  
}
افزودن هدر های امنیتی در ASP.NET Core
مطالب
کمپین ضد IF !

بکارگیری بیش از حد If و خصوصا Switch برخلاف اصول طراحی شیءگرا است؛ تا این حد که یک کمپین ضد IF هم وجود دارد!



البته سایت فوق بیشتر جنبه تبلیغی برای سمینارهای گروه مذکور را دارد تا اینکه جنبه‌ی آموزشی/خود آموزی داشته باشد.

یک مثال کاربردی:
فرض کنید دارید یک سیستم گزارشگیری را طراحی می‌کنید. به جایی می‌رسید که نیاز است با Aggregate functions سروکار داشته باشید؛ مثلا جمع مقادیر یک ستون را نمایش دهید یا معدل امتیازهای نمایش داده شده را محاسبه کنید و امثال آن. طراحی متداول آن به صورت زیر خواهد بود:

using System.Collections.Generic;

using System.Linq;

namespace CircularDependencies
{
public enum AggregateFunc
{
Sum,
Avg
}

public class AggregateFuncCalculator
{
public decimal Calculate(IList<decimal> list, AggregateFunc func)
{
switch (func)
{
case AggregateFunc.Sum:
return getSum(list);
case AggregateFunc.Avg:
return getAvg(list);
default:
return 0m;
}
}

private decimal getAvg(IList<decimal> list)
{
if (list == null || !list.Any()) return 0;
return list.Sum() / list.Count;
}

private decimal getSum(IList<decimal> list)
{
if (list == null || !list.Any()) return 0;
return list.Sum();
}
}
}

در کلاس AggregateFuncCalculator یک متد Calculate داریم که توسط آن قرار است روی list دریافتی یک سری عملیات انجام شود. عملیات پشتیبانی شده هم توسط یک enum معرفی شده؛ برای مثال اینجا فقط جمع و میانگین پشتیبانی می‌شوند.
و مشکل طراحی این کلاس، همان switch است که برخلاف اصول طراحی شیء‌گرا می‌باشد. یکی از اصول طراحی شیءگرا بر این مبنا است که:
یک کلاس باید جهت تغییر، بسته اما جهت توسعه، باز باشد.

یعنی چی؟
داستان طراحی Aggregate functions که فقط به جمع و میانگین خلاصه نمی‌شود. امروز می‌گویند واریانس چطور؟ فردا خواهند گفت حداقل و حداکثر چطور؟ پس فردا ...
به عبارتی این کلاس جهت تغییر بسته نیست و هر روز باید بر اساس نیازهای جدید دستکاری شود.

چکار باید کرد؟
آیا می‌توانید در کلاس AggregateFuncCalculator یک الگوی تکراری را تشخیص دهید؟ الگوی تکراری موجود، محاسبات بر روی یک لیست است. پس می‌شود بر اساس آن یک اینترفیس عمومی را تعریف کرد:

public interface IAggregateFunc

{
decimal Calculate(IList<decimal> list);
}

اکنون هر کدام از پیاده سازی‌های موجود در کلاس AggregateFuncCalculator را به یک کلاس جدا منتقل خواهیم کرد تا یک اصل دیگر طراحی شیءگرا نیز محقق شود:
هر کلاس باید تنها یک کار را انجام دهد.

public class Sum : IAggregateFunc

{
public decimal Calculate(IList<decimal> list)
{
if (list == null || !list.Any()) return 0;
return list.Sum();
}
}

public class Avg : IAggregateFunc
{
public decimal Calculate(IList<decimal> list)
{
if (list == null || !list.Any()) return 0;
return list.Sum() / list.Count;
}
}

تا اینجا 2 هدف مهم حاصل شده است:
- کم کم کلاس AggregateFuncCalculator دارد خلوت می‌شود. قرار است هر کلاس یک کار را بیشتر انجام ندهد.
- برنامه از بسته بودن جهت توسعه هم خارج شده است (یکی دیگر از اصول طراحی شیءگرا). اگر تعاریف توابع محاسباتی را تماما در یک کلاس قرار دهیم صاحب اول و آخر آن کتابخانه خودمان خواهیم بود. این کلاس بسته است جهت تغییر. اما با معرفی IAggregateFunc، من امروز 2 تابع را تعریف کرد‌ه‌ام، شما فردا توابع خاص خودتان را تعریف کنید. باز هم برنامه کار خواهد کرد. نیازی نیست تا من هر روز یک نگارش جدید از کتابخانه را ارائه دهم که در آن فقط یک تابع دیگر اضافه شده است.

اکنون یکی از چندین و چند روش بازنویسی کلاس AggregateFuncCalculator به صورت زیر می‌تواند باشد

public class AggregateFuncCalculator

{
public decimal Calculate(IList<decimal> list, IAggregateFunc func)
{
return func.Calculate(list);
}
}

بله! دیگر سوئیچی در کار نیست. این کلاس تنها یک کار را انجام می‌دهد. همچنین دیگر نیازی به تغییر هم ندارد (محاسبات از آن خارج شده) و باز است جهت توسعه (شما نگارش‌های دلخواه IAggregateFunc دیگر خود را توسعه داده و استفاده کنید).

مطالب
نمایش یک پیغام به کاربر در ASP.Net

عموما در برنامه‌های وب مرسوم است که پیغام به کاربر را در همان لابلای html صفحه نمایش می‌دهند. مثلا یک برچسب و سپس تنظیم متن آن در کد برنامه به صورت پویا.
با استفاده از پلاگین‌های jQuery این‌کار را به صورت شکیل‌تری می‌توان انجام داد. برای مثال:


پلاگین کم حجمی برای این منظور موجود است به نام jQuery Notice (یکی از چند ده نمونه موجود)
<script type="text/javascript">
$(document).ready(function()
{
jQuery.noticeAdd({
text: 'پیغامی به کاربر',
stay: false
});
});
</script>
کمی این پلاگین را اصلاح کردم تا مشکل عدم نمایش آن هنگام اسکرول طولانی صفحه در IE حل شود (به صورت پیش فرض با فایرفاکس مشکلی ندارد). برای مثال این div را در نظر بگیرید:
<div id="myElement" style="position: absolute">This stays at the top</div>
قصد داریم مکان آن‌را در بالای صفحه ثابت کنیم (حتی با یک اسکرول طولانی مانند تصویر فوق، باز هم همان بالا باقی بماند و قابل مشاهده باشد).
با استفاده از jQuery این‌کار به صورت زیر قابل انجام است:
<script type="text/javascript">
$(document).ready(function()
{
$(window).scroll(function() {
$('#myElement').css('top', $(this).scrollTop() + "px");
});
});
</script>
زمانیکه scroll ایی در window جاری صورت ‌گیرد، div ایی با id مساوی myElement یافت شده و سپس مقدار top آن تنظیم شده و در بالای صفحه نمایش داده می‌شود.

ولی این روش جهت نمایش پیغامی پویا به کاربر مشکل دارد.
نیاز است به ازای هر پیغام پویا یکبار به نحوی این اسکریپت به صفحه تزریق شود که روش انجام کار در ASP.Net به صورت زیر می‌تواند باشد:

using System;
using System.Web.UI;
using System.Web;

public class CAddJqueryNotice
{
/// <summary>
/// نمایش یک پیغام بر اساس پلاگین نوتیس
/// </summary>
/// <param name="title">عنوان</param>
/// <param name="msg">پیغام</param>
/// <param name="rtl">راست به چپ؟</param>
/// <param name="duration">مدت زمان نمایش</param>
/// <param name="autoHide">به صورت خودکار بسته شود؟</param>
public static void Show(string title, string msg, bool rtl, int duration, bool autoHide)
{
string scriptBlock
= string.Format(@"<script type=""text/javascript"">
$(document).ready(function() {{
jQuery.noticeAdd({{
text: '<b>{0}</b><br/><div align=left dir={1}>{2}</div>',
stay: {3},
stayTime: {4}
}});
}});
</script>",
title,
(rtl ? "rtl" : "ltr"),
msg,
(autoHide ? "false" : "true"),
duration);

if (HttpContext.Current == null || HttpContext.Current.Handler == null) return;
Page page = HttpContext.Current.Handler as Page;
if (page != null)
page.ClientScript.RegisterStartupScript(
page.GetType(),
"script" + new Guid().ToString("N"),
scriptBlock,
false);
}

}
از آنجائیکه در یک کلاس دیگر خارج از صفحه اصلی مشغول به کار هستیم، دسترسی مستقیم به شیء Page و سپس متد ClientScript.RegisterStartupScript آن جهت تزریق اسکریپت خود به صفحه نداریم. اما با استفاده از HttpContext.Current.Handler می‌توان به این مقصود رسید و مشکل حل می‌شود.

برای آزمایش آن یک دکمه را در صفحه قرار داده و در روال رخ‌داد گردان کلیک آن کد زیر را اضافه کنید:
CAddJqueryNotice.Show( "لطفا دوباره سعی کنید", "مشکلی رخ داده است", true, 2000, true);

بدیهی است قبل از استفاده از کد فوق، باید چند سطر زیر را به هدر master page سایت خود اضافه کنید:
<script src="jquery-1.3.2.js" type="text/javascript"></script>
<link href="jquery.notice.css" type="text/css" media="screen" rel="stylesheet" />
<script src="jquery.notice.js" type="text/javascript"></script>

نظرات مطالب
معرفی System.Text.Json در NET Core 3.0.
یک نکته‌ی تکمیلی: روش تزریق وابستگی‌ها به تنظیمات MvcBuilder در متد ConfigureServices

- روش دیگر آن به کمک IConfigureOptions و معرفی آن به سیستم تزریق وابستگی‌ها است تا وابستگی‌های آن‌را به صورت خودکار تامین کند:
    public class AppJsonOptions : IConfigureOptions<JsonOptions>
    {
        private readonly IHttpContextAccessor _accessor;

        public AppJsonOptions(IHttpContextAccessor accessor)
        {
            _accessor = accessor;
        }

        public virtual void Configure(JsonOptions options)
        {
            options.JsonSerializerOptions.Converters.Add(new BooleanConverter(_accessor));
        }
    }

پس از این تعریف، نحوه‌ی معرفی آن به سیستم به صورت زیر خواهد بود:
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
       services.AddHttpContextAccessor();
       services.AddSingleton<IConfigureOptions<JsonOptions>, AppJsonOptions>();

و Converter تعریف شده هم به این نحو می‌تواند به وابستگی‌ها دسترسی پیدا کند:
    public class BooleanConverter : JsonConverter<bool>
    {
        private readonly IHttpContextAccessor _accessor;

        public BooleanConverter(IHttpContextAccessor accessor)
        {
            _accessor = accessor;
        }

        public override bool Read(ref Utf8JsonReader reader, Type typeToConvert, JsonSerializerOptions options)
        {
            var testService = _accessor.HttpContext.RequestServices.GetRequiredService<TestService>();

            // ...
            throw new NotSupportedException();
        }

        public override void Write(Utf8JsonWriter writer, bool value, JsonSerializerOptions options)
        {
        }
    }

علت استفاده‌ی از IHttpContextAccessor در اینجا این است که چون IConfigureOptions به صورت Singleton ثبت می‌شود، بنابراین فقط سرویس‌هایی با طول عمر Singleton را هم می‌توان به آن تزریق کرد؛ اما RequestServices.GetRequiredService این محدودیت را ندارد.
مطالب
نحوه استفاده از Text template ها در دات نت - قسمت دوم
بعد از ایجاد فایل Text template که در جلسه قبل با آن آشنا شدید، برای شروع قواعد زیر را در نظر بگیرید :
- تنظیمات مربوط به فایل Text template و نحوه تولید خروجی در ابتدای فایل و بین علامت <#@ و  #> قرار میگیرد.
- هر متنی که بصورت معمول در فایل tt نوشته شود، به همان صورت در فایل خروجی قرار می‌گیرد.
- هر دستوری که در بین علامت‌های  <#=  و #> قرار گیرد هنگام کامپایل اجرا شده و معادل آن در همان مکان متن قرار میگیرد.
- هر دستوری که بین علامت‌های  <#  و #>  قرار گیرد، هنگام کامپایل اجرا می‌شود. در این صورت دستورات نوشته شده در این قسمت فقط اجرا می‌گردد و معمولا برای استفاده در قسمتهای دیگر، داخل بلوک <#= #> نوشته می‌شود . 
- برای تعریف کلاس یا متد جدید جهت استفاده در فایل tt می‌توانیم کلاس را در بین علامت <#+ و  #> قرار دهیم. در این صورت کلاس و متد‌های نوشته شده در قسمتهای دیگر، داخل بلوک  <#= #> و یا  <# #> مورد استفاده قرار میگیرند.

اجازه دهید با یک مثال ساده قواعد اولیه را بررسی کنیم :  
<#@ template debug="false" hostspecific="false" language="C#" #>
<#@ output extension=".txt" #>

<# var T = DateTime.Now; #>

The Time is : <#= T #>

The Time is : <#=  DateTime.Now #>
در این مثال، T در واقع متغیری است که در  بلوک <# #> تعریف گردیده و در بلوک <#= #> مقدار آن استفاده میشود. خروجی فایل چیزی شبیه به دو خط زیر خواهد بود:

The Time is : 02/16/2014 14:17:39
The Time is : 02/16/2014 14:17:39
به عنوان یک مثال دیگر که قواعد توضیح داده شده را پوشش دهد به مثال زیر توجه کنید :
<#@ template debug="true" hostspecific="false" language="C#" #>
<#@ output extension=".cs" #>

using System;
using System.Text;

<# string ClassName = "DotnetTips"; #>
public class <#= ClassName + "_" + new MyTestClass().Str #>
{
}

<#+
public class MyTestClass
{
public string  Str { get{return new DateTime().DayOfWeek.ToString() ;} }
}
#>
خروجی  Text template   بالا فایل Cs    با  محتوی شبیه کد زیر خواهد بود:  (روز نگارش مطلب البته دوشنبه است) 
using System;
using System.Text;

public class DotnetTips_Monday
{
}

به عنوان یک مثال ساده دیگر برای فهم بیشتر به کد زیر جهت تولید Table  در Html  توجه کنید:  

<#@ template debug="false" hostspecific="false" language="C#" #>
<#@ output extension=".html" #>

<html><body>
<table>
    <# for (int i = 1; i <= 10; i++)
       { #>
         <tr>
 <td>Test name <#= i #> </td>
             <td>Test value <#= i * i #> </td> 
 </tr>
    <# } #>
 </table>
</body></html>
فکر می‌کنم این 3 مثال ساده، تا حد زیادی قواعد اولیه T4 Text Template  را برای شما روشن کرده باشد. در قسمت بعدی برخی قواعد تکمیلی را در این مورد خدمتتون ارائه میدم.
مطالب
C# 8.0 - Nullable Reference Types
نوع‌های ارجاعی (Reference Types) در #C، همیشه نال‌پذیر بوده‌اند؛ در مقابل نوع‌های مقداری (value types) مانند DateTime که برای نال‌پذیر کردن آن‌ها باید یک علامت سؤال را در حین تعریف نوع آن‌ها ذکر کرد تا تبدیل به یک نوع نال‌پذیر شود (DateTime? Created). بنابراین عنوانی مانند «نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر» شاید آنچنان مفهوم نباشد.
خالق Null در زبان‌های برنامه نویسی، آن‌را یک اشتباه چند میلیارد دلاری می‌داند! و به عنوان یک توسعه دهنده‌ی دات نت، غیرممکن است که در حین اجرای برنامه‌های خود تابحال به null reference exception برخورد نکرده باشید. هدف از ارائه‌ی قابلیت جدید «نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر» در C# 8.0، مقابله‌ی با یک چنین مشکلاتی است و خصوصا غنی سازی IDEها برای ارائه‌ی اخطارهایی پیش از کامپایل برنامه، در مورد قسمت‌هایی از کد که ممکن است سبب بروز null reference exception شوند.


فعالسازی «نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر»

قابلیت «نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر» به صورت پیش‌فرض غیرفعال است. برای فعالسازی آن می‌توان فایل csproj را به صورت زیر، با افزودن خاصیت NullableContextOptions، ویرایش کرد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework>
    <LangVersion>8.0</LangVersion>
    <NullableContextOptions>enable</NullableContextOptions>
  </PropertyGroup>
</Project>
یک نکته: در نگارش‌های بعدی NET Core SDK. و همچنین ویژوال استودیو (از نگارش 16.2.0 به بعد)، خاصیت NullableContextOptions به صرفا Nullable تغییر نام یافته و ساده شده‌است. بنابراین اگر در این نگارش‌ها به خطاهای ذیل برخوردید:
CS8632: The annotation for nullable reference types should only be used in code within a ‘#nullable’ context.
CS8627: A nullable type parameter must be known to be a value-type or non-nullable reference type. Consider adding a ‘class’, ‘struct’ or type constraint.
صرفا به معنای استفاده‌ی از نام قدیمی این ویژگی است که باید به Nullable تغییر پیدا کند:
<PropertyGroup>
  <LangVersion>preview</LangVersion>
  <Nullable>enable</Nullable>
</PropertyGroup>
اما در زمان نگارش این مطلب که 3.0.100-preview5-011568 در دسترس است، فعلا همان نام قدیمی NullableContextOptions کار می‌کند.


تغییر ماهیت نوع‌های ارجاعی #C با فعالسازی NullableContextOptions


در #C ای که ما می‌شناسیم، رشته‌ها قابلیت پذیرش نال را دارند و همچنین ذکر آن‌ها به صورت nullable بی‌معنا است. اما پس از فعالسازی ویژگی نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر، اکنون عکس آن رخ می‌دهد. رشته‌ها نال‌نپذیر می‌شوند؛ اما می‌توان در صورت نیاز، آن‌ها را nullable نیز تعریف کرد.


یک مثال: بررسی تاثیر فعالسازی NullableContextOptions بر روی یک پروژه

کلاس زیر را در نظر بگیرید:
    public class Person
    {
        public string FirstName { get; set; }

        public string MiddleName { get; set; }

        public string LastName { get; set; }

        public Person(string first, string last) =>
            (FirstName, LastName) = (first, last);

        public Person(string first, string middle, string last) =>
            (FirstName, MiddleName, LastName) = (first, middle, last);

        public override string ToString() => $"{FirstName} {MiddleName} {LastName}";
    }
با فعالسازی خاصیت NullableContextOptions، بلافاصله اخطار زیر در IDE ظاهر می‌شود (اگر ظاهر نشد، یکبار پروژه را بسته و مجددا بارگذاری کنید):


در این کلاس، دو سازنده وجود دارند که یکی MiddleName را دریافت می‌کند و دیگری خیر. در اینجا کامپایلر تشخیص داده‌است که چون در سازنده‌ی اولی که MiddleName را دریافت نمی‌کند، مقدار پیش‌فرض خاصیت MiddleName، نال خواهد بود و همچنین ما NullableContextOptions را نیز فعال کرده‌ایم، بنابراین این خاصیت دیگر به صورت معمول و متداول یک نوع ارجاعی نال‌پذیر عمل نمی‌کند و دیگر نمی‌توان نال را به عنوان مقدار پیش‌فرض آن، به آن نسبت داد. به همین جهت اخطار فوق ظاهر شده‌است.
برای رفع این مشکل:
به کامپایلر اعلام می‌کنیم: «می‌دانیم که MiddleName می‌تواند نال هم باشد» و آن‌را در این زمینه راهنمایی می‌کنیم:
public string? MiddleName { get; set; }
پس از این تغییر، اخطار فوق که ذیل سازنده‌ی اول کلاس Person ظاهر شده بود، محو می‌شود. اما اکنون مجددا کامپایلر، در جائیکه می‌خواهیم از آن استفاده کنیم:
    public static class NullableReferenceTypes
    {
        //#nullable enable // Toggle to enable

        public static string Exemplify()
        {
            var vahid = new Person("Vahid", "N");
            var length = GetLengthOfMiddleName(vahid);

            return $"{vahid.FirstName}'s middle name has {length} characters in it.";

            static int GetLengthOfMiddleName(Person person)
            {
                string middleName = person.MiddleName;
                return middleName.Length;
            }
        }
    }
اخطارهایی را صادر می‌کند:


در اینجا در متد محلی (local function) تعریف شده، سعی در دسترسی به خاصیت MiddleName وجود دارد و اکنون با تغییر جدیدی که اعمال کردیم، به صورت نال‌پذیر تعریف شده‌است.
همچنین در سطر بعدی آن نیز نتیجه‌ی نهایی middleName، مورد استفاده قرار گرفته‌است که آن نیز مشکل‌دار تشخیص داده شده‌است.
مشکل اولین سطر را به این صورت می‌توانیم برطرف کنیم:
var middleName = person.MiddleName;
در اینجا بجای ذکر صریح نوع string، از var استفاده شده‌است. پیشتر با ذکر صریح نوع string، آن‌را یک رشته‌ی نال‌نپذیر تعریف کرده بودیم. اما اکنون چون person.MiddleName نال‌پذیر تعریف شده‌است، var نیز به صورت خودکار به این رشته‌ی نال‌پذیر اشاره می‌کند.
اما مشکل سطر دوم هنوز باقی است:


علت اینجا است که متغیر middleName نیز اکنون ممکن است مقدار نال را داشته باشد. برای رفع این مشکل می‌توان از اپراتور .? استفاده کرد و سپس اگر مقدار نهایی این عبارت نال بود، مقدار صفر را بازگشت می‌دهیم:
static int GetLengthOfMiddleName(Person person)
{
   var middleName = person.MiddleName;
   return middleName?.Length ?? 0;
}
هدف از این قابلیت و ویژگی کامپایلر، کمک کردن به توسعه دهنده‌ها جهت نوشتن کدهایی امن‌تر و مقاوم‌تر به null reference exception‌ها است.


امکان خاموش و روشن کردن ویژگی نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر به صورت موضعی

زمانیکه خاصیت NullableContextOptions را فعال می‌کنیم، بر روی کل پروژه تاثیر می‌گذارد. برای مثال اگر یک چنین قابلیتی را بر روی پروژه‌های قدیمی خود فعال کنید، با صدها اخطار مواجه خواهید شد. به همین جهت است که این ویژگی حتی با فعالسازی C# 8.0 و انتخاب آن، به صورت پیش‌فرض غیرفعال است. بنابراین برای اینکه بتوان پروژه‌های قدیمی را قدم به قدم و سر فرصت، «مقاوم‌تر» کرد، می‌توان تعیین کرد که کدام قسمت، تحت تاثیر این ویژگی قرار بگیرد و کدام قسمت‌ها خیر:
public static class NullableReferenceTypes
{
#nullable disable // Toggle to enable
در اینجا می‌توان با استفاده از compiler directive جدید nullable# به کامپایلر اعلام کرد که از این قسمت صرفنظر کن. مقدار آن می‌تواند disable و یا enable باشد.


مجبور ساختن خود به «مقاوم سازی» برنامه

اگر NullableContextOptions را فعال کنید، کامپایلر صرفا یکسری اخطار را در مورد مشکلات احتمالی صادر می‌کند؛ اما برنامه هنوز کامپایل می‌شود. برای اینکه خود را مقید به «مقاوم سازی» برنامه کنیم، می‌توانیم با فعالسازی ویژگی TreatWarningsAsErrors در فایل csprj، این اخطارها را تبدیل به خطای کامپایلر کرده و از کامپایل برنامه جلوگیری کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>netcoreapp3.0</TargetFramework>
    <LangVersion>8.0</LangVersion>
    <NullableContextOptions>enable</NullableContextOptions>
    <TreatWarningsAsErrors>true</TreatWarningsAsErrors>
  </PropertyGroup>
</Project>
البته TreatWarningsAsErrors تمام اخطارهای برنامه را تبدیل به خطا می‌کند. اگر می‌خواهید انتخابی‌تر عمل کنید، می‌توان از خاصیت WarningsAsErrors استفاده کرد:
<WarningsAsErrors>CS8600;CS8602;CS8603</WarningsAsErrors>


آیا اگر برنامه‌ای با C# 7.0 کامپایل شود، کتابخانه‌های تهیه شده‌ی با C# 8.0 را می‌تواند استفاده کند؟

پاسخ: بله. از دیدگاه برنامه‌های قدیمی، کتابخانه‌های تهیه شده‌ی با C# 8.0، تفاوتی با سایر کتابخانه ندارند. آن‌ها نوع‌های نال‌پذیر جدید را مانند ?string مشاهده نمی‌کنند؛ آن‌ها فقط string را مشاهده می‌کنند و روش کار کردن با آن‌ها نیز همانند قبل است. بدیهی است در این حالت از مزایای کامپایلر C# 8.0 در تشخیص زود هنگام مشکلات برنامه محروم خواهند بود؛ اما عملکرد برنامه تفاوتی نمی‌کند.


وضعیت برنامه‌ی C# 8.0 ای که از کتابخانه‌های C# 7.0 و یا قبل از آن استفاده می‌کند، چگونه خواهد بود؟

چون کتابخانه‌های قدیمی‌تر از مزایای کامپایلر C# 8.0 استفاده نمی‌کنند، خروجی‌های آن بدون بروز خطایی توسط کامپایلر C# 8.0 استفاده می‌شوند؛ چون حجم اخطارهای صادر شده‌ی در این حالت بیش از حد خواهد بود. یعنی این بررسی‌های کامپایلر صرفا برای کتابخانه‌های جدید فعال هستند و نه برای کتابخانه‌های قدیمی.


مهارت‌های مواجه شدن با اخطارهای ناشی از فعالسازی NullableContextOptions

در مثالی که بررسی شد، یک نمونه از روش‌های مواجه شدن با اخطارهای ناشی از فعالسازی ویژگی نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر را بررسی کردیم. در ادامه روش‌های تکمیلی دیگری را بررسی می‌کنیم.

1- هرجائیکه قرار است متغیر ارجاعی نال‌پذیر باشد، آن‌را صراحتا اعلام کنید.
string name = null; // ERROR
string? name = null; // OK!
این مثال را پیشتر بررسی کردیم. با فعالسازی ویژگی نوع‌های ارجاعی نال‌نپذیر، ماهیت آن‌ها نیز تغییر می‌کند و دیگر نمی‌توان به آن‌ها null را انتساب داد. اگر نیاز است حتما اینکار صورت گیرد، آن‌ها را توسط ? به صورت nullable تعریف کنید.
نمونه‌ی دیگر آن مثال زیر است:
public class Person
{
    public Address? Address { get; set; };
    public string Country => Address?.Country;   // ERROR! 
}
در اینجا Address یک نوع ارجاعی نال‌پذیر است. بنابراین حاصل Address?.Country می‌تواند نال باشد و به Country نال‌نپذیر قابل انتساب نیست. برای رفع این مشکل کافی است دقیقا مشخص کنیم که این رشته نیز نال‌پذیر است:
public class Person
{
    public Address? Address { get; set; };
    public string? Country => Address?.Country;  // OK!
}

البته در این حالت باید به مثال زیر دقت داشت:
var node = this; // Initialize non-nullable variable
while (node != null)
{
   node = null; // ERROR!
}
چون node در اینجا توسط var تعریف شده‌است، دقیقا نوع this را که non-nullable است، پیدا می‌کند. بنابراین بعدها نمی‌توان به آن null را انتساب داد. اگر چنین موردی نیاز بود، باید صریحا نوع آن‌را بدو امر، nullable تعریف کرد؛ چون هنوز امکان تعریف ?var میسر نیست:
Node? node = this;   // Initialize nullable variable
while (node != null) {
   node = null; // OK!
}


2- نوع‌های خود را مقدار دهی اولیه کنید.
در مثال زیر:
public class Person
{
   public string Name { get; set; } // ERROR!
}
در این حالت چون خاصیت Name، در سازنده‌ی کلاس مقدار دهی اولیه نشده‌است، یک اخطار صادر می‌شود که بیانگر احتمال نال بودن آن است. یک روش مواجه شدن با این مشکل، تعریف آن به صورت یک خاصیت نال‌پذیر است:
public class Person
{
   public string? Name { get; set; }
}

یا یک استثناء را صادر کنید:
public class Person
{
    public string Name { get; set; }
    public Person(string name) {
        Name = name ?? throw new ArgumentNullException(nameof(name));
    }
}
به این ترتیب کامپایلر می‌داند که اگر نام دریافتی نال بود، دقیقا باید چگونه رفتار کند.
البته در این حالت برای مقدار دهی اولیه‌ی Name، حتما نیاز به تعریف یک سازنده‌است و در این حالت کدهایی را که از سازنده‌ی پیش‌فرض استفاده کرده بودند (مانند new Person { Name = "Vahid" })، باید تغییر دهید.

راه‌حل دیگر، مقدار دهی اولیه‌ی این خواص بدون تعریف یک سازنده‌ی اضافی است:
public class Person
{
   public string Name { get; set; } = string.Empty;
   // -or-
   public string Name { get; set; } = "";
}
برای مثال می‌توان از مقادیر خالی زیر برای مقدار دهی اولیه‌ی رشته‌ها، آرایه‌ها و مجموعه‌ها استفاده کرد:
String.Empty
Array.Empty<T>()
Enumerable.Empty<T>()
یا حتی می‌توان اشیاء دیگر را نیز به صورت زیر مقدار دهی اولیه کرد:
public class Person
{
   public Address Address { get; set; } = new Address();
}
البته در این حالت باید مفهوم فلسفی «خالی بودن» را پیش خودتان تفسیر و تعریف کنید که دقیقا مقصود از یک آدرس خالی چیست؟ به همین جهت شاید تعریف این شیء به صورت nullable بهتر باشد.