مطالب
توسعه اپلیکیشن‌های Node.js در ویژوال استودیو
آشنایی با Node.js

Node.js یک پلت‌فرم جاوا اسکریپتی سمت سرور است که ابتدا توسط Ryan Dahl در سال 2009 معرفی گردید. از Node.js جهت ساخت اپلیکیشن‌های مقیاس‌پذیر تحت شبکه و با زبان برنامه‌نویسی جاوا اسکریپت در سمت سرور استفاده می‌شود. Node.js در پشت صحنه از ران‌تایم V8 استفاده می‌کند؛ یعنی همان ران‌تایمی که درون مرورگر کروم استفاده شده است. Node.js در واقع یک wrapper برای این موتور V8 است؛ جهت ارائه‌ی قابلیت‌های بیشتری برای ایجاد برنامه‌های تحت شبکه. یکی از مزایای Node.js سریع بودن آن است. دلیل آن نیز این است که به صورت کامل توسط کدهای C تهیه شده است (البته می‌توانید در این آدرس benchmark مربوط به ASP.NET Core 1.0 و مقایسه‌ی آن با دیگر پلت‌فرم‌ها را نیز بررسی کنید).

چه نوع اپلیکیشن‌های را می‌توان با Node.js توسعه داد؟

  • سرور WebSocket جهت توسعه‌ی اپلیکیشن‌های بلادرنگ
  • فایل آپلودر سریع در سمت کلاینت
  • Ad Server
  • و ...
لازم به ذکر است، Node.js یک فریم‌ورک تحت وب نیست و همچنین قرار نیست یک جایگزین برای دیگر فریم‌ورک‌ها مانند ASP.NET MVC و... باشد. در حالت کلی هدف آن انجام یک‌سری اعمال سطح پائین شبکه‌ایی است. البته کتابخانه‌هایی برفراز Node.js نوشته شده‌اند که آن را تبدیل به یک وب‌فریم‌ورک خواهند کرد (+).
قبل از شروع به کار با Node.js، باید تفاوت blocking code و non-blocking code را بدانید. فرض کنید قرار است محتویات یک فایل را در خروجی نمایش دهیم. در حالت اول یعنی blocking code، باید ابتدا فایل را از فایل سیستم بخوانیم و آن را به یک متغیر انتساب دهیم و در نهایت محتویات متغیر را در خروجی چاپ کنیم. در این‌حالت تا زمانیکه فایل از فایل سیستم خوانده نشود، نمی‌توان محتویات آن را در خروجی نمایش داد. اما در حالت non-blocking فایل را از فایل سیستم می‌خوانیم و هر زمانیکه عملیات خواندن فایل به اتمام رسید می‌توانیم محتویات فایل را در خروجی نمایش دهیم. یعنی برخلاف حالت قبل، در این روش بلاک شدن کد به ازای عملیات زمانبر را نخواهیم داشت. در این روش عبارت هر زمانیکه عملیات خواندن فایل به اتمام رسید یک callback تلقی می‌شود. یعنی تا وقتیکه فایل از فایل سیستم خوانده شود، به دیگر عملیات رسیدگی خواهیم کرد و به محض اتمام خوانده شدن فایل، عملیات نمایش در خروجی را فراخوانی خواهیم کرد. در نتیجه برای حالت blocking این چنین کدی را خواهیم داشت:
var contents = fs.readFileSync('filePath');
console.log(content);
console.log('Doing something else');
همچنین برای حالت non-blocking نیز این چنین کدی را خواهیم داشت:
fs.readFile('filePath', function (err, contents) {
   console.log(contents);
});
console.log('Doing something else');

برای شروع به کار با Node.js می‌توانید با مراجعه به وب‌سایت رسمی آن، آن‌را دانلود و بر روی سیستم خود نصب کنید. بعد از نصب Node می‌توانیم از طریق command line وارد shell آن شوید و دستورات جاوا اسکریپتی خود را اجرا نمائید:


احتمالاً به این نوع استفاده‌ی از Node.js که به REPL معروف است، نیازی نداشته باشید. در واقع هدف بررسی نصب بودن ران‌تایم بر روی سیستم است. با استفاده از فرمان node نیز می‌توان یک فایل جاوا اسکریپتی را اجرا کرد. برای اینکار یک فایل با نام test.js را با محتویات زیر درون VS Code ایجاد کنید:



سپس دستور node test.js را وارد کنید:



همانطور که مشاهده می‌کنید نتیجه‌ی فایل عنوان شده، در خروجی نمایش داده شده است. در حالت کلی تمام کاری که نود انجام می‌دهد، ارائه یک Execution engine برای جاوا اسکریپت می‌باشد. 


استفاده از Node.js در ویژوال استودیو


برای کار با Node.js درون ویژوال استودیو باید ابتدا افزونه‌ی Node.js Tools را برای ویژوال استودیو نصب کنید. بعد از نصب این افزونه‌، تمپلیت Node.js در زمان ایجاد یک پروژه برای شما نمایش داده خواهد شد:

 


برای شروع، تمپلیت Blank Node.js Console Application را انتخاب کرده و بر روی OK کلیک کنید. با اینکار یک پروژه با ساختار زیر برایمان ایجاد خواهد شد: 



همانطور که ملاحظه می‌کنید، یک فایل با نام app.js درون تمپلیت ایجاد شده، موجود است. app.js در واقع نقطه‌ی شروع برنامه‌‌مان خواهد بود. همچنین دو فایل دیگر نیز با نام‌های README.md، جهت افزودن توضیحات و یک فایل با نام package.json، جهت مدیریت وابستگی‌های برنامه به پروژه اضافه شده‌اند. اکنون می‌توانیم شروع به توسعه‌ی برنامه‌ی خود درون ویژوال استودیو کنیم. همچنین می‌توانیم از قابلیت‌های debugging ویژوال استودیو نیز بهره ببریم: 



اگر مسیر پروژه‌ی ایجاد شده‌ی فوق را درون windows explorer باز کنید خواهید دید که ساختار آن شبیه به یک پروژه‌ی Node.js می‌باشد. با این تفاوت که دو آیتم دیگر همانند دیگر پروژه‌های ویژوال استودیو نیز به آن اضافه شده است که طبیعتاً می‌توانید در حین کار با سورس کنترل، از انتشار آنها صرفنظر کنید.



لازم به ذکر است پروژه‌ی ایجاد شده‌ی فوق را نیز می‌توانید همانند حالت عادی، از طریق command line و همانند پروژه‌های Node.js اجرا کنید: 

node app.js


در واقع از ویژوال استدیو می‌توانیم به عنوان یک ابزار برای دیباگ پروژه‌های Node.js استفاده کنیم. لازم به ذکر است، Visual Studio Code نیز امکان دیباگ اپلیکیشن‌های Node.js را در اختیارمان قرار می‌دهد. در نتیجه در مواقعیکه نسخه‌ی کامل ویژوال استودیو در دسترس نیست نیز می‌توانیم از VS Code برای دیباگ برنامه‌هایمان استفاده کنیم:


مطالب
اعتبارسنجی درخواست های http$ با استفاده از یک Interceptor
پیش نیاز :

هدایت خودکار کاربر به صفحه لاگین در حین اعمال Ajax ایی  
 Angular Interceptors



ابتدا مشکل و هدف را بیان می‌کنیم:

مشکل: کاربر در صفحه‌ای حضور دارد که نیاز به اعتبارسنجی داشته و مدت اعتبار کاربر نیز تمام شده است، ولی هنوز در صفحه‌ای که نباید حضور داشته باشد، حضور دارد و بدتر از آن این است که می‌تواند درخواست‌های بی نتیجه‌ای را نیز ارسال کند.
هدف: کاربر را سریعا به صفحه‌ای که به آن تعلق دارد هدایت کنیم ( یعنی صفحه‌ی ورود به سیستم ). 
 
و حالا از ابتدا پروسه را دنبال می‌کنیم. یک Controller سمت سرور داریم به این صورت :
   [Authorize(Roles = AuthorizeRole.SuperAdministrator)]
    public partial class HomeController : Controller
    {
        [HttpPost]
        [AngularValidateAntiForgeryToken]
        public virtual JsonResult GetUserInfo()
        {
            var userInfoViewModel = _applicationUserManager.GetUserInfoById(User.Identity.GetUserId());
            return Json(userInfoViewModel);
        }
    }
همانطور که مشاهده می‌کنید از Authorize  پیش فرض استفاده کرده‌ایم. حالا سمت کلاینت با استفاده از HTTP می‌خواهیم درخواستی را ارسال کنیم.

یعنی با کدی همانند کد زیر:
  $scope.getUserInfo = function() {
            $http({
                    method: 'POST',
                    url: 'Home/GetUserInfo',
                    headers: $scope.getHeaders()
                }).
                success(function(data, status, headers, config) {
                    $scope.userInfo = data;
                }).
                error(function(data, status, headers, config) {

                }).then(function(res) {

                });
        }

و نتیجه‌ی کدهای بالا به صورت زیر درخواهد آمد :


همانطور که می‌بینید داده‌های اولیه کاربر پس از ورود به سیستم، بدون هیچ مشکلی دریافت می‌شوند.

نکته : زمانیکه status برابر با 200 هست، یعنی درخواست OK می‌باشد. ( در پیوست ، لیست تمامی کدها قرار داده شده است )

حالا فرض کنید کاربر در صفحه حضور دارد و به هر دلیلی اعتبار حضور کاربر منقضی شده است و حالا پس از مدتی کاربر درخواستی را به سرور ارسال می‌کند و می‌خواهد اطلاعات خودش را مشاهده کند.

درخواست کاربر با همان کدهای اولیه ارسال می‌شود و خروجی اینبار به صورت زیر در خواهد آمد :

همانطور که می‌بینید وضعیت اینبار نیز OK می‌باشد، ولی هیچ داده‌ای از سرور دریافت نشده است. کاربر قطعا در اینجا دچار سردرگمی می‌شود. چون هیچ چیزی را مشاهده نمی‌کند و به هیچ مسیر دیگری نیز هدایت نمی‌شود و هرکار دیگری نیز انجام دهد، پاسخی مشاهده نمی‌کند.


راه حل چیست ؟

ابتدا باید برای درخواست‌های Ajax ایی اعتبارسنجی را اعمال کنیم. برای این کار باید یک Attribute جدید بسازیم. یعنی به این صورت :

  [AttributeUsage(AttributeTargets.Class | AttributeTargets.Method, Inherited = true, AllowMultiple = true)]
    public class MyCustomAuthorize : AuthorizeAttribute
    {
        protected override void HandleUnauthorizedRequest(AuthorizationContext filterContext)
        {
            if (filterContext.HttpContext.Request.IsAjaxRequest())
            {
                // یعنی اعتبارسنجی نشده است
                filterContext.HttpContext.Response.StatusCode = (int)HttpStatusCode.Unauthorized;
                filterContext.HttpContext.Response.End();
            }

            base.HandleUnauthorizedRequest(filterContext);
        }
    }
با استفاده از Attribute  بالا ما درخواست‌های ای‌جکسی را نیز اعتبارسنجی می‌کنیم.

توجه : کد کامل‌تر همراه با توضیحات در بخش پیش نیازها آمده است.

حالا در سمت کلاینت نیز به این صورت عمل می‌کنیم :

       $http({
                    method: 'POST',
                    url: 'Home/GetUserInfo',
                    headers: $scope.getHeaders()
                }).
                success(function(data, status, headers, config) {
                    $scope.userInfo = data;
                }).
                error(function(data, status, headers, config) {
                    if (status === 401) {
                        // you are not authorized
                    }
                }).then(function(res) {

                });




حالا دیگر متوجه خواهیم شد که کاربر اعتبارسنجی نشده است، یا اعتبار آن منقضی شده است و می‌توانیم کاربر را به مسیر "ورود به سیستم" هدایت کنیم.

در console مرورگر نیز خطای زیر رخ می‌دهد :

POST http://localhost:000000/Administrator/Home/GetUserInfo 401 (Unauthorized)
اکنون به هدف خودمان رسیده‌ایم. اما برای هر درخواست باید این دستوارت را تکرار کنیم ؟! قطعا خیر.

حالا باید از یک Interceptor استفاده و درخواست‌های HTTP خودمان را مدیریت کنیم. برای این منظور ما یک Interceptor جدید را همانند کدهای زیر می‌نویسیم:
factory('AuthorizedInterceptor', function ($q) {
        return {
            response: function(response) {
                return response || $q.when(response);
            },
            responseError: function(rejection) {
                if (rejection.status === 401) {
                    // you are not authorized
                }
                return $q.reject(rejection);
            }
        };
    })

همانطور که مشاهده می‌کنید کدهای خطای درخواست http$ را در Interceptor  قرار دادیم. حالا کاربر درخواستی را ارسال می‌کند و ما با توجه به این Interceptor متوجه خواهیم شد که آیا اعتبار آن منقضی شده است یا خیر و در صورت منقضی شدن، کاربر را به صفحه‌ی ورود هدایت خواهیم کرد. یعنی بدین صورت :

 


در خروجی بالا می‌بینید که کاربر، اعتبارسنجی نشده است و آن را به مسیر ورود هدایت خواهیم کرد.

با Interceptor بالا دیگر نیازی نیست برای هر درخواستی این وضعیت را چک کنیم و به صورت خودکار این چک کردن رخ خواهد داد.


پیوست : http_status_codes.rar

نظرات مطالب
آموزش فایرباگ - #5 - HTML Panel
در ورژن 1.11 از این افزونه ، امکانی برای paste کردن Html به صفحه ، به Context منوی پنل HTML اضافه شده که کار ویرایش محتویات Html را ساده‌تر کرده.
در حالی که قبلا برای این کار می‌بایست تگ را به حالت ویرایش درآورد و محتویات را اضافه کرد.


مطالب
React 16x - قسمت 33 - React Hooks - بخش 4 - useContext Hook
در سری بررسی اعتبارسنجی و احراز هویت کاربران در React، برای انتقال داده‌های کاربر وارد شده‌ی به سیستم، از روش انتقال props، از بالاترین کامپوننت موجود در component tree، به پایین‌ترین کامپوننت آن، به این نحو فرضی استفاده کردیم:
ابتدا شیء user، در بالاترین سطح، دریافت شده و به صفحه‌ای خاص از طریق ویژگی‌های props ارسال می‌شود:
<Page user={user}  />
سپس این کامپوننت Page، کامپوننت PageLayout را رندر می‌کند که آن نیز باید به اطلاعات کاربر دسترسی داشته باشد. بنابراین شیء user را مجددا به این کامپوننت از طریق props ارسال می‌کنیم:
<PageLayout user={user} />
بعد همین کامپوننت PageLayout، کامپوننت NavBar را رندر می‌کند که آن نیز باید بداند کاربر وارد شده‌ی به سیستم کیست؟ به همین جهت یکبار دیگر از طریق props، اطلاعات کاربر را به کامپوننت بعدی موجود در درخت کامپوننت‌ها انتقال می‌دهیم:
<NavigationBar user={user}  />
و همینطور الی آخر. به این روش props drilling گفته می‌شود و ... الگوی مذمومی است. در دنیای واقعی، اطلاعات کاربر و یا خصوصا تنظیمات برنامه مانند آدرس REST API endpoints استفاده شده‌ی در آن، باید بین بسیاری از کامپوننت‌ها به اشتراک گذاشته شود و عموما سطوح به اشتراک گذاری آن، بسیار عمیق‌تر است از سطوحی که در این مثال ساده عنوان شدند. از زمان ارائه‌ی React 16.3.0، راه حل بهتری برای مدیریت اینگونه مسایل با ارائه‌ی React Context ارائه شده‌است که آن‌را در ادامه در دو حالت کامپوننت‌های کلاسی و همچنین تابعی، بررسی خواهیم کرد.


ایجاد شیء Context در برنامه‌های React

React Context، راه حلی است جهت به اشتراک گذاری داده‌ها، در بین انواع و اقسام کامپوننت‌های یک برنامه، بدون اینکه نیازی باشد این اطلاعات را توسط props، از یک سطح، به سطحی دیگر، به صورت دستی انتقال داد. برای ایجاد یک نمونه‌ی از آن، ابتدا پوشه‌ی جدید src\contexts را افزوده و سپس فایل src\contexts\userContext.js را درون آن، با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import React from "react";

export const UserContext = React.createContext({ user: {} });

export const UserProvider = UserContext.Provider;
export const UserConsumer = UserContext.Consumer;
متد React.createContext، یک شیء Context را بازگشت می‌دهد. این شیء، دو کامپوننت مهم Provider و Consumer را به همراه دارد که امکان اشتراک به داده‌های مرتبط با آن‌را میسر می‌کنند. زمانیکه React کامپوننتی را رندر می‌کند که مشترک یک شیء Context است، این کامپوننت، امکان خواندن اطلاعات شیء Context را از نزدیک‌ترین کامپوننتی در درخت کامپوننت‌ها که یک Provider را برای آن ارائه داده‌است، خواهد داشت.


تامین یک شیء Context در برنامه، در یک کامپوننت کلاسی و یا تابعی

تا اینجا یک شیء Context را به همراه اجزای export شده‌ی Provider و Consumer آن ایجاد کردیم. اکنون نوبت به پیاده سازی قسمت Provider آن است:
import "../../App.css";

import React, { Component } from "react";

import { UserProvider } from "../../contexts/userContext";
import Main from "./Main";

class App extends Component {
  state = {
    user: { name: "User 1" }
  };

  componentDidMount() {
    // get user from the server or local storage and then set the currently logged in user to the this.state
  }

  render() {
    return (
      <>
        <h1>App Class</h1>
        <UserProvider value={this.state.user}>
          <Main />
        </UserProvider>
      </>
    );
  }
}

export default App;
در این کامپوننت کلاسی (و یا تابعی، نحوه‌ی تعریف UserProvider در هر دو یکی است)، خاصیت user، به state کامپوننت اضافه شده‌است. سپس برای مثال می‌توان این خاصیت را در رویداد componentDidMount از سرور و یا محل ذخیره سازی دیگری دریافت و آنگاه state را بر این اساس به روز رسانی کرد.
در ادامه قصد داریم اطلاعات این شیء user موجود در state را با تمام کامپوننت‌هایی که در درخت رندر کامپوننت جاری قرار می‌گیرند و با کامپوننت Main شروع می‌شوند، به اشتراک بگذاریم. این به اشتراک گذاری با import شیء UserProvider از ماژول contexts/userContext به نحوی که مشاهده می‌کنید، انجام می‌شود. شیء UserProvider، کار محصور سازی کامپوننت Main را انجام می‌دهد. سپس این Provider می‌تواند مقداری را توسط ویژگی value خود دریافت کند که برای مثال در اینجا شیء user است. اکنون این value تا n سطح بعدی که از کامپوننت Main مشتق می‌شوند نیز در دسترس خواهد بود.

یک نکته: متد React.createContext به همراه یک آرگومان defaultValue اختیاری است که در اختیار Consumerهای آن قرار داده می‌شود؛ اگر Provider متناظر با آن‌، در درخت کامپوننت‌های برنامه، یافت نشود. یعنی تعریف Provider الزامی نیست. اگر نیاز است مقدار ثابتی را بین چندین کامپوننت به اشتراک بگذارید، فقط کافی است آن‌ها را توسط React.createContext مقدار دهی اولیه کرده و ... استفاده کنید:
export const DefaultRouteContext = React.createContext({ path: '/welcome' });


خواندن شیء Context در کامپوننتی دیگر

اکنون که یک تامین کننده‌ی Context را ایجاد کردیم، برای خواندن اطلاعات آن در درخت کامپوننت‌های محصور شده‌ی توسط UserProvider، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
import React from "react";

import { UserConsumer } from "../../contexts/userContext";

export default function Main(props) {
  return (
    <>
      <UserConsumer>
        {value => <div>User name: {value.name}.</div>}
      </UserConsumer>
    </>
  );
}
ابتدا UserConsumer را از ماژول contexts/userContext دریافت می‌کنیم. سپس برای دسترسی به خاصیت name شیء ارائه شده‌ی توسط UserProvider، باید قسمتی از متد رندر کامپوننت را توسط شیء UserConsumer، محصور کرد و سپس value آن‌را به نحوی که مشاهده می‌کنید، خواند. Consumer، یک تابع را به عنوان فرزند دریافت می‌کند. این تابع مقدار شیء تامین شده‌ی توسط Context را دریافت کرده (همان value={this.state.user} نزدیک‌ترین کامپوننتی که به همراه یک Provider است) و سپس یک المان React را بازگشت می‌دهد که در این محل رندر خواهد شد.

خروجی برنامه پس از این تغییرات به صورت زیر است:



ساده سازی دسترسی به UserConsumer توسط useContext Hook

نحوه‌ی تعریف یک Provider و محصور سازی فرزندانی که باید از آن ارث‌بری کنند، در بین کامپوننت‌های کلاسی و تابعی، یکی است. اما در کامپوننت‌های تابعی حداقل می‌توان نحوه‌ی دسترسی به UserConsumer را به نحو زیر توسط useContext Hook ساده کرد:
import React, { useContext } from "react";

import { UserContext } from "../../contexts/userContext";

export default function Main() {
  const value = useContext(UserContext);
  return (
    <>
      <div>User name: {value.name}.</div>
    </>
  );
}
متد useContext ابتدا شیء UserContext مهیا شده‌ی توسط ماژول contexts/userContext را دریافت می‌کند. سپس خروجی آن، همان value تنظیم شده‌ی توسط نزدیک‌ترین Provider آن در component tree است. این روش، بار ذهنی کمتری را نسبت به حالت قبلی استفاده‌ی از UserConsumer و کار با یک تابع درون آن‌را به همراه دارد؛ ساده‌تر خوانده می‌شود، ساده‌تر استفاده می‌شود. فقط باید دقت داشت که این متد، کل شیء Context را دریافت می‌کند و نه فقط شیء UserConsumer آن‌را.

مزیت دیگر این روش، ساده سازی کار با چندین شیء Context است. برای مثال اگر دو شیء Context را تعریف کرده باشید، خواندن دو مقدار از آن‌ها، پیشتر چنین شکل تو در تویی را توسط دو Consumer پیدا می‌کرد:
function HeaderBar() {
  return (
    <CurrentUser.Consumer>
      {user =>
        <Notifications.Consumer>
          {notifications =>
            <header>
              Welcome back, {user.name}!
              You have {notifications.length} notifications.
            </header>
          }
      }
    </CurrentUser.Consumer>
  );
}
اما اکنون با استفاده از useContext، نوشتن و خواندن آن به سادگی چند سطر زیر است که بسیار منطقی‌تر و عادی‌تر به نظر می‌رسد:
function HeaderBar() {
  const user = useContext(CurrentUser);
  const notifications = useContext(Notifications);
return (
    <header>
      Welcome back, {user.name}!
      You have {notifications.length} notifications.
    </header>
  );
}


ارسال اطلاعات به کامپوننت Context Provider، از طریق کامپوننت‌های فرزند

تا اینجا با استفاده از React Context، اطلاعات یک Provider را با فرزندان آن به اشتراک گذاشتیم؛ عکس این عمل نیز میسر است. برای اینکار، همانند تمام کامپوننت‌های دیگری که برای ارسال اطلاعات به فراخوان خود از طریق رخ‌دادها عمل می‌کنند، می‌توان یک متد رویدادگردان را در کامپوننت والد، به استفاده کنند‌ه‌ی از Context ارسال کرد:
import "../../App.css";

import React, { Component } from "react";

import { UserProvider } from "../../contexts/userContext";
import Main from "./Main2";

class App extends Component {
  state = {
    user: { name: "User 1" }
  };

  componentDidMount() {
    // get user from the server or local storage and then set the currently logged in user to the this.state
  }

  logout = () => {
    console.log("logout");
    this.setState({ user: {} });
  };

  render() {
    const contextValue = {
      user: this.state.user,
      logoutUser: this.logout
    };
    return (
      <>
        <h1>App Class</h1>
        <UserProvider value={contextValue}>
          <Main />
        </UserProvider>
      </>
    );
  }
}

export default App;
در اینجا ابتدا به خاصیت logout، متدی را نسبت داده‌ایم که با فراخوانی آن، اطلاعات شیء user موجود در state کامپوننت جاری را پاک می‌کند. سپس این خاصیت را به صورت یک خاصیت جدید، به شیءای که به ویژگی value شیء UserProvider انتساب داده شده، اضافه می‌کنیم.
اکنون تمام استفاده کننده‌های از این UserProvider می‌توانند با فراخوانی متد منتسب به logout، سبب پاک شدن اطلاعات کاربر موجود در state کامپوننت App، به روز رسانی state و در نتیجه‌ی آن، رندر مجدد کامپوننت و ارائه‌ی یک UserProvider جدید، با اطلاعاتی جدید به فرزندان آن شوند:
import React, { useContext } from "react";

import { UserContext } from "../../contexts/userContext";

export default function Main() {
  const { user, logoutUser } = useContext(UserContext);
  return (
    <>
      <div>User name: {user.name}.</div>
      <button type="button" className="btn btn-primary" onClick={logoutUser}>
        Logout user
      </button>
    </>
  );
}
در این کامپوننت مصرف کننده‌ی Context، اینبار، مقدار دریافتی، یک شیء با چندین خاصیت است. بنابراین می‌توان با استفاده از Object Destructuring، خواص آن‌را استخراج و استفاده کرد. برای مثال با انتساب onClick={logoutUser} به دکمه‌ی خروج، این کامپوننت می‌تواند اطلاعات state و سپس Context ارائه شده‌ی در کامپوننت App را تغییر دهد.

روش انجام اینکار بدون استفاده از useContext را نیز در ادامه مشاهده می‌کنید که در ابتدا نیاز به تعریف تابعی را دارد که همان خواص استخراجی را دریافت می‌کند. سپس باید بر اساس آن‌ها، المان‌های مدنظر نمایش نام کاربر و دکمه‌ی خروج او را بازگشت داد:
import React from "react";

import { UserConsumer } from "../../contexts/userContext";

export default function Main(props) {
  return (
    <>
      <UserConsumer>
        {({ user, logoutUser }) => (
          <>
            <div>User name: {user.name}.</div>
            <button
              type="button"
              className="btn btn-primary"
              onClick={logoutUser}
            >
              Logout user
            </button>
          </>
        )}
      </UserConsumer>
    </>
  );
}


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-30-part-04.zip
مطالب
حذف همزمان چندین رکورد GridView با استفاده از CheckBox در ASP.NET
همانطور که می‌دانید GridView جزء جداناپذیر از اکثر پروژه‌های برنامه نویسان ASP.NET Web forms می‌باشد. اکثرا روشی که در میان برنامه نویسان بیشتر استفاده می‌شود، قرار دادن یک دکمه/لینک در هر ردیف از GridView برای حذف رکورد مورد نظر می‌باشد. در این مقاله  قصد دارم روشی را ارائه کنم تا کاربر قادر باشد هر تعداد رکورد را که مدنظر دارد، انتخاب کرده و با فشردن دکمه "حذف" رکوردهای انتخاب شده را حذف کند. 
برای درک بهتر، ابتدا جدولی به اسم "Emploee" را در SQL Server با مشخصات زیر ساخته :
CREATE TABLE [dbo].[Employee] (  
    [EmpId]     INT          NOT NULL,  
    [FirstName] VARCHAR (20) NOT NULL,  
    [LastName]  VARCHAR (20) NOT NULL,  
    [City]      VARCHAR (20) NOT NULL,  
    PRIMARY KEY CLUSTERED ([EmpId] ASC)  
);
1- یک GridView به صفحه افزوده و خاصیت AutoGenerateColumns  آن را برابر False قرار دهید .  
2- فیلدهایی را که قصد نمایش آنها در GridView را دارید به صورت زیر به GridView بیفزایید :
<asp:BoundField DataField="FirstName" HeaderText="First Name" />
3- برای قرار دادن کنترل‌های Asp.net  که در اینجا منظور CheckBox می‌باشد می‌بایست از TemplateField و قرار دادن تگ ItemTemplate درون آن، به صورت زیر استفاده نمایید :
<asp:TemplateField>  
                    <ItemTemplate>  
                        <asp:CheckBox ID="chkDel" runat="server" />  
                    </ItemTemplate>  
                </asp:TemplateField>
و بعد از تگ GridView دکمه‌ای را برای حذف موارد انتخابی در فرم قرار دهید :
<asp:Button ID="btnDeleteRecord" runat="server" OnClick="btnDeleteRecord_Click" Text="Delete"  />
برای نمایش یک پیغام به کاربر  به منظور Confirm کردن دستور حذف در سمت کلاینت، قطعه کد Javascript زیر را قرار می‌دهیم:
function DeleteConfirm() 
        {  
            var Ans = confirm("Do you want to Delete Selected Employee Record?");  
            if (Ans)
            {  
                return true;  
            }  
            else 
            {  
                return false;  
            }  
        }
و در رویداد Page_Load کدهای زیر را جهت نمایش مقادیر در GridView و افزودن تابع فوق به دکمه، قبل از حذف رکوردها می‌افزاییم :
protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)  
{  
    if(!IsPostBack)  
    {  
        //Displaying the Data  
        showData();  
        //Adding an Attribute to Server Control(i.e. btnDeleteRecord)  
        btnDeleteRecord.Attributes.Add("onclick", "javascript:return DeleteConfirm()");  
    }  
}
//Method for Displaying Data  
protected void showData()  
{  
    DataTable dt = new DataTable();  
    SqlConnection con = new SqlConnection(cs);  
    SqlDataAdapter adapt = new SqlDataAdapter("select * from Employee",con);  
    con.Open();  
    adapt.Fill(dt);  
    con.Close();  
    GridView1.DataSource = dt;  
    GridView1.DataBind();  
}
ابتدا تابع  DeleteRecode را به صورت زیر پیاده سازی میکنیم :
که یک پارمتر را از ورودی دریافت میکند که ID رکورد انتخاب شده می‌باشد و با استفاده از ID، رکورد مورد نظر را حذف میکنیم :
protected void DeleteRecord(int empid)  
{  
    SqlConnection con = new SqlConnection(cs);  
    SqlCommand com = new SqlCommand("delete from Employee where EmpId=@ID",con);  
    com.Parameters.AddWithValue("@ID",empid);  
    con.Open();  
    com.ExecuteNonQuery();  
    con.Close();  
}
و اما بخش مهم مربوط به رویداد دکمه می‌باشد. در هنگام کلیک بر روی دکمه باید تمامی رکوردهای GridView را چک و تمامی رکوردهایی را که CheckBox آنها تیک خورده است گرفته و ID رکورد مورد نظر را به تابع DeleteRecode فرستاد و در پایان برای اعمال تغییرات، متد ShowDate را فراخوانی و GridView را مجددا Bind می‌کنیم.
protected void btnDeleteRecord_Click(object sender, EventArgs e)  
{  
    foreach (GridViewRow grow in GridView1.Rows)  
    {  
        //Searching CheckBox("chkDel") in an individual row of Grid  
        CheckBox chkdel = (CheckBox)grow.FindControl("chkDel");  
        //If CheckBox is checked than delete the record with particular empid  
        if(chkdel.Checked)  
        {  
            int empid = Convert.ToInt32(grow.Cells[1].Text);  
            DeleteRecord(empid);  
        }  
    }  
    //Displaying the Data in GridView  
    showData();  
}

مطالب
ساخت یک سایت ساده‌‌ی نمایش لیست فیلم با استفاده از Vue.js - قسمت دوم
در قسمت قبلی نحوه کانفیگ اولیه برنامه را به همراه نصب پلاگین‌های مورد نیاز، بررسی نمودیم؛ در ادامه قصد داریم تا چندین کامپوننت , ^ را برای نمایش لیست فیلمها، جزییات فیلم و جستجو، به برنامه اضافه کنیم و به هر کدام یک route را نیز انتساب دهیم. از کامپوننت‌ها برای بخش بندی قسمتهای مختلف سایت استفاده میکنیم. هر بخش برای دریافت و نمایش اطلاعاتی خاص مورد استفاده قرار میگیرد. بر خلاف Angular که به‌راحتی با دستور زیر میتوان برای آن یک کامپوننت ایجاد نمود و هر بخشی (css,js,ts,html) را در یک فایل جداگانه قرار داد:
ng generate component [name]
یا
ng g c [name]
در Vue.js هنوز امکان اینکه بتوان از طریق cli  یک کامپوننت را ایجاد کرد، فراهم نشده‌است. البته پکیج‌هایی برای اینکار تدارک دیده شده‌اند، ولی در این مقاله به‌صورت دستی اینکار انجام میشود و از Single File Component استفاده میکنیم. بصورت پیش فرض برنامه ایجاد شده vue.js دارای یک کامپوننت با نام HelloWorld.vue  در پوشه components  می‌باشد ( چیزی شبیه Hello Dolly در Wordpress)؛ آن را حذف میکنیم و محتویات فایل App.vue را مطابق زیر تغییر میدهیم ( قسمت import کردن کامپوننت HelloWorld.vue را حذف میکنیم) 
<template>
  <v-app>
    <v-toolbar app>
      <v-toolbar-title>
        <span>Vuetify</span>
        <span>MATERIAL DESIGN</span>
      </v-toolbar-title>
      <v-spacer></v-spacer>
      <v-btn
        flat
        href="https://github.com/vuetifyjs/vuetify/releases/latest"
        target="_blank"
      >
        <span>Latest Release</span>
      </v-btn>
    </v-toolbar>

    <v-content>
      <HelloWorld/>
    </v-content>
  </v-app>
</template>

<script>


export default {
  name: 'App',
  components: {
    
  },
  data () {
    return {
      //
    }
  }
}
</script>
 در پوشه components، سه کامپوننت را با نام‌های LatestMovie.vue ، Movie.vue و SearchMovie.vue ایجاد کنید.
محتویات LatestMovie.vue
<template>

  <v-container v-if="loading">
    <div>
      <v-progress-circular
        indeterminate
        :size="150"
        :width="8"
        color="green">
      </v-progress-circular>
    </div>
  </v-container>

  <v-container v-else grid-list-xl>
    <v-layout wrap>
      <v-flex xs4
        v-for="(item, index) in wholeResponse"
        :key="index"
        mb-2>
        <v-card>
          <v-img
            :src="item.Poster"
            aspect-ratio="1"
          ></v-img>

          <v-card-title primary-title>
            <div>
              <h2>{{item.Title}}</h2>
              <div>Year: {{item.Year}}</div>
              <div>Type: {{item.Type}}</div>
              <div>IMDB-id: {{item.imdbID}}</div>
            </div>
          </v-card-title>

          <v-card-actions>
            <v-btn flat
              color="green"
              @click="singleMovie(item.imdbID)"
              >View</v-btn>
          </v-card-actions>

        </v-card>
      </v-flex>
  </v-layout>
  </v-container>
</template>

<script>
import movieApi from '@/services/MovieApi'

export default {
  data () {
    return {
      wholeResponse: [],
      loading: true
    }
  },
  mounted () {
    movieApi.fetchMovieCollection('indiana')
      .then(response => {
        this.wholeResponse = response.Search
        this.loading = false
      })
      .catch(error => {
        console.log(error)
      })
  },
  methods: {
    singleMovie (id) {
      this.$router.push('/movie/' + id)
    }
  }
}
</script>

<style scoped>
  .v-progress-circular
    margin: 1rem
</style>

محتویات Movie.vue
<template>

  <v-container v-if="loading">
    <div>
        <v-progress-circular
          indeterminate
          :size="150"
          :width="8"
          color="green">
        </v-progress-circular>
      </div>
  </v-container>

  <v-container v-else>
    <v-layout wrap>
      <v-flex xs12 mr-1 ml-1>
        <v-card>
          <v-img
            :src="singleMovie.Poster"
            aspect-ratio="2"
          ></v-img>
          <v-card-title primary-title>
            <div>
              <h2>{{singleMovie.Title}}-{{singleMovie.Year}}</h2>
              <p>{{ singleMovie.Plot}} </p>
              <h3>Actors:</h3>{{singleMovie.Actors}}
               <h4>Awards:</h4> {{singleMovie.Awards}}
               <p>Genre: {{singleMovie.Genre}}</p>
            </div>
          </v-card-title>
          <v-card-actions>
            <v-btn flat color="green" @click="back">back</v-btn>
          </v-card-actions>
        </v-card>
      </v-flex>
    </v-layout>

    <v-layout row wrap>
      <v-flex xs12>
        <div>
        <v-dialog
          v-model="dialog"
          width="500">
          <v-btn
            slot="activator"
            color="green"
            dark>
            View Ratings
          </v-btn>
          <v-card>
            <v-card-title
             
              primary-title
            >
              Ratings
            </v-card-title>
            <v-card-text>
              <table style="width:100%" border="1" >
                <tr>
                  <th>Source</th>
                  <th>Ratings</th>
                </tr>
                <tr v-for="(rating,index) in this.ratings" :key="index">
                  <td align="center">{{ratings[index].Source}}</td>
                  <td align="center"><v-rating :half-increments="true" :value="ratings[index].Value"></v-rating></td>
                </tr>
              </table>
            </v-card-text>
            <v-divider></v-divider>
            <v-card-actions>
              <v-spacer></v-spacer>
              <v-btn
                color="primary"
                flat
                @click="dialog = false"
              >
                OK
              </v-btn>
            </v-card-actions>
          </v-card>
        </v-dialog>
      </div>
      </v-flex>
    </v-layout>
  </v-container>
</template>

<script>
import movieApi from '@/services/MovieApi'
export default {
  props: ['id'],

  data () {
    return {
      singleMovie: '',
      dialog: false,
      loading: true,
      ratings: ''
    }
  },

  mounted () {
    movieApi.fetchSingleMovie(this.id)
      .then(response => {
        this.singleMovie = response
        this.ratings = this.singleMovie.Ratings
        this.ratings.forEach(function (element) {
          element.Value = parseFloat(element.Value.split(/\/|%/)[0])
          element.Value = element.Value <= 10 ? element.Value / 2 : element.Value / 20
        }
        )
        this.loading = false
      })
      .catch(error => {
        console.log(error)
      })
  },
  methods: {
    back () {
      this.$router.push('/')
    }
  }
}

</script>

<style scoped>
  .v-progress-circular
    margin: 1rem
</style>

محتویات SearchMovie.vue 
<template>

  <v-container v-if="loading">
    <div>
      <v-progress-circular
        indeterminate
        :size="150"
        :width="8"
        color="green">
      </v-progress-circular>
    </div>
  </v-container>

  <v-container v-else-if="noData">
    <div>
    <h2>No Movie in API with {{this.name}}</h2>
    </div>
  </v-container>

  <v-container v-else grid-list-xl>
    <v-layout wrap>
      <v-flex xs4
        v-for="(item, index) in movieResponse"
        :key="index"
        mb-2>
        <v-card>
          <v-img
            :src="item.Poster"
            aspect-ratio="1"
          ></v-img>

          <v-card-title primary-title>
            <div>
              <h2>{{item.Title}}</h2>
              <div>Year: {{item.Year}}</div>
              <div>Type: {{item.Type}}</div>
              <div>IMDB-id: {{item.imdbID}}</div>
            </div>
          </v-card-title>

          <v-card-actions>
            <v-btn flat
              color="green"
              @click="singleMovie(item.imdbID)"
              >View</v-btn>
          </v-card-actions>

        </v-card>
      </v-flex>
  </v-layout>
  </v-container>
</template>

<script>
// در همه کامپوننتها جهت واکشی اطلاعات ایمپورت میشود
import movieApi from '@/services/MovieApi'

export default {
  // route پارامتر مورد استفاده در 
  props: ['name'],
  data () {
    return {
      // آرایه ای برای دریافت فیلمها
      movieResponse: [],
      // جهت نمایش لودینگ در زمان بارگذاری اطلاعات
      loading: true,
      // مشخص کردن آیا اطللاعاتی با سرچ انجام شده پیدا شده یا خیر
      noData: false
    }
  },
  // تعریف متدهایی که در برنامه استفاده میکنیم
  methods: {
    // این تابع باعث میشود که 
    // route
    // تعریف شده با نام
    // Movie
    // فراخوانی شود و آدرس بار هم تغییر میکنید به آدرسی شبیه زیر
    // my-site/movie/tt4715356 
    singleMovie (id) 
      this.$router.push('/movie/' + id)
    },

    fetchResult (value) {
      movieApi.fetchMovieCollection(value)
        .then(response => {
          if (response.Response === 'True') {
            this.movieResponse = response.Search
            this.loading = false
            this.noData = false
          } else {
            this.noData = true
            this.loading = false
          }
        })
        .catch(error => {
          console.log(error)
        })
    }
  },
  // جز توابع
  // life cycle
  // vue.js
  // میباشد و زمانی که تمپلیت رندر شد اجرا میشود
  // همچنین با هر بار تغییر در 
  // virtual dom
  // این تابع اجرا میشود
  mounted () {
    this.fetchResult(this.name)
  },
  // watch‌ها // کار ردیابی تغییرات را انجام میدهند و به محض تغییر مقدار  پراپرتی 
  // name
  // کد مورد نظر در بلاک زیر انجام میشود
  watch: {
    name (value) {
      this.fetchResult(value)
    }
  }
}
</script>

<style scoped>
  .v-progress-circular
    margin: 1rem
</style>

توضیحی درباره کدهای بالا
برای درخواستهای ا‌‌‌‌‌‌‌‌ی‌جکس از axios استفاده میکنیم و با توجه به اینکه در این برنامه سه کامپوننت داریم، باید در هر کامپوننت axios را import کنیم:
import axios from 'axios'
لذا (DRY) یک فولدر را بنام service در پوشه src  ایجاد میکنیم. یک فایل جاوااسکریپتی را نیز با نام دلخواهی در آن ایجاد و فقط یکبار axios را در آن  import میکنیم و توابع مورد نیاز را در آنجا مینویسیم (هر چند راه‌های بهتر دیگری هم برای کار با axios هست که در حیطه مقاله جاری نیست).

محتویات فایل MovieApi.js در پوشه service
import axios from 'axios'

export default {

  fetchMovieCollection (name) {
    return axios.get('&s=' + name)
      .then(response => {
        return response.data
      })
  },

  fetchSingleMovie (id) {
    return axios.get('&i=' + id)
      .then(response => {
        return response.data
      })
  }
}
فایل main.js برنامه را بشکل زیر تغییر میدهیم و با استفاده از تنظیماتی که برای axios وجود دارد، آدرس baseURL آن را به ازای نمونه وهله سازی شده‌ی vue برنامه، تنظیم میکنیم.
axios.defaults.baseURL = 'http://www.omdbapi.com/?apikey=b76b385c&page=1&type=movie&Content-Type=application/json'

فایل  index.js درون پوشه router را باز میکنیم و محتویات آن را بشکل زیر تغییر می‌دهیم:
import Vue from 'vue'
import VueRouter from 'vue-router'
// برای رجیستر کردن کامپوننت‌ها در بخش روتر، آنها را ایمپورت میکنیم
import LatestMovie from '@/components/LatestMovie'
import Movie from '@/components/Movie'
import SearchMovie from '@/components/SearchMovie'

Vue.use(VueRouter)

export default new VueRouter({
  routes: [
    {
      // مسیری هست که برای این کامپوننت در نظر گرفته شده(صفحه اصلی)بدون پارامتر
      path: '/',
      // نام روت
      name: 'LatestMovie',
      // نام کامپوننت مورد نظر
      component: LatestMovie
    },
    {
      // پارامتری هست که به این کامپوننت ارسال میشه id
      // برای دستیابی به این کامپوننت نیاز هست با آدرسی شبیه زیر اقدام کرد
      // my-site/movie/tt4715356
      path: '/movie/:id',
      name: 'Movie',
      // در کامپوننت جاری یک پراپرتی وجود دارد 
      //id که میتوان با نام 
      // به آن دسترسی پیدا کرد
      props: true,
      component: Movie
    },
    {
      path: '/search/:name',
      name: 'SearchMovie',
      props: true,
      component: SearchMovie
    }
  ],
  // achieve URL navigation without a page reload
  // When using history mode, the URL will look "normal," e.g. http://oursite.com/user/id. Beautiful!
  // در آدرس # قرار نمیگیرد
  mode: 'history'
})

در برنامه ما سه کامپوننت وجود دارد. ما برای هر کدام یک مسیر و نام را برای route آنها تعریف میکنیم، تا بتوانیم با آدرس مستقیم، آنها را فراخوانی کنیم و با دکمه‌های back و forward مرورگر کار کنیم.


نکته:  برای اجرای برنامه و دریافت پکیج‌های مورد استفاده در مثال جاری، نیاز است دستور زیر را اجرا کنید: 
npm install
نظرات مطالب
نحوه اضافه کردن Auto-Complete به جستجوی لوسین در ASP.NET MVC و Web forms
بله. به همین نحو طراحی شده. زمانیکه یک گزینه انتخاب می‌شود، سطر زیر، کاربر را به صفحه متناظر هدایت می‌کند:
window.location = row[1];
این سطر در سمت کلاینت، مساوی Response.Redirect سمت سرور است. می‌تونید اینجا متن انتخابی رو به صورت مثلا یک کوئری استرینگ تعریف کنید و بعد در صفحه‌ای دیگر دریافت و نمایش بدید.
مطالب
نحوه‌ی مشارکت در پروژه‌های GitHub به کمک Visual Studio
فرض کنید برای رفع باگی در پروژه‌ای از GitHub، ایده‌ای دارید. روند کاری اعلام آن، روش‌های مختلفی می‌تواند داشته باشند؛ از باز کردن یک Issue جدید تا فرستادن یک فایل zip و غیره. اما روش استاندارد مشارکت در پروژه‌های Git، ارسال یک PR یا Pull Request است. در ادامه نحوه‌ی انجام این‌کار را به کمک امکانات توکار VS.NET بررسی خواهیم کرد.


ایجاد یک Fork جدید در GitHub

برای ارسال تغییرات انجام شده بر روی یک پروژه، نیاز است به صاحب یا مسئول آن مخزن در GitHub مراجعه و سپس درخواست دسترسی اعمال تغییرات را نمود. در این حالت، احتمال اینکه جواب منفی دریافت کنید، بسیار زیاد است. جهت مدیریت یک چنین مواردی، قابلیتی به نام ایجاد یک Fork پیش بینی شده‌است.


در بالای هر مخزن کد در GitHub، یک دکمه به نام Fork موجود است. بر روی آن که کلیک کنید، یک کپی از آن پروژه را به مجموعه‌ی مخزن‌های کد شما در GitHub اضافه می‌کند. بدیهی است در این حالت، مجوز ارسال تغییرات خود را به GitHub و در اکانت خود خواهید داشت. نحوه‌ی اطلاع رسانی این تغییرات به صاحب اصلی این مخزن کد، ارسال همان PR یا Pull Request است.


دریافت مخزن کد Fork شده از GitHub به کمک Visual Studio

پس از اینکه Fork جدیدی را از پروژه‌ای موجود ایجاد کردیم، نیاز است یک Clone یا کپی مطابق اصل آن‌را جهت اعمال تغییرات محلی، تهیه کنیم. برای اینکار VS.NET را گشوده و به برگه‌ی Team Explorer آن که در کنار Solution Explorer قرار دارد، مراجعه کنید.


در اینجا بر روی دکمه‌ی Connect در نوار ابزار آن، کلیک کرده و در صفحه‌ی باز شده، بر روی لینک Clone کلیک نمائید. در اینجا می‌توان آدرس مخزن کد Fork شده را جهت تهیه یک Clone مشخص کرد؛ به همراه محلی که قرار است این Clone در آن ذخیره شود.
آدرس HTTPS وارد شده، در کنار تمام مخازن کد GitHub قابل مشاهده هستند:


پس از تکمیل این دو آدرس، بر روی دکمه‌ی Clone کلیک نمائید. پس از پایان کار، اگر به آدرس محلی داده شده بر روی کامپیوتر خود مراجعه کنید، یک کپی از فایل‌های این مخزن، قابل مشاهده هستند.


اعمال تغییرات محلی و ارسال آن به سرور GitHub

در ادامه، این پروژه‌ی جدید را در VS.NET باز کرده و تغییرات خود را اعمال کنید. اکنون نوبت به ارسال این تغییرات به سرور GitHub است.  برای این منظور به برگه‌ی Team Explorer مراجعه کرده و بر روی دکمه‌ی Home آن کلیک کنید. سپس گزینه‌ی Changes را انتخاب نمائید:


در اینجا توضیحاتی را نوشته و سپس بر روی دکمه‌ی Commit کلیک کنید.


پس از هماهنگ سازی محلی، اکنون نوبت به هماهنگ سازی این تغییرات با مخزن کد GitHub است. بنابراین بر روی لینک Sync در پیام ظاهر شده کلیک کنید و در صفحه‌ی بعدی نیز بر روی دکمه‌ی Sync کلیک نمائید:



اکنون اگر به پروژه‌ی GitHub خود مراجعه کنید، این تغییر جدید قابل مشاهده‌است:



مطلع سازی صاحب اصلی مخزن کد از تغییرات انجام شده

تا اینجا کسی از تغییرات جدید انجام شده‌ی توسط ما باخبر نیست. برای اطلاع رسانی در مورد این تغییرات، به مخزن کد Fork شده که اکنون تغییرات جدید به آن ارسال شده‌اند، مراجعه کنید. سپس در کنار صفحه بر روی لینک Pull request کلیک نمائید:


در اینجا بر روی دکمه‌ی New pull request کلیک کنید:


در ادامه تغییرات ارسال شما نمایش داده خواهند شد. آن‌ها را بررسی کرده و مجددا بر روی دکمه‌ی Create pull request کلیک کنید:


در اینجا عنوان و توضیحاتی را وارد کرده و سپس بر روی دکمه‌ی Create pull request کلیک نمائید:



یکی سازی تغییرات با مخزن اصلی

اکنون صاحب اصلی مخزن کد یک ایمیل را دریافت خواهد کرد؛ همچنین اگر به مخزن کد خود مراجعه نماید، آمار Pull requests دریافتی قابل مشاهده است:


پس از انتخاب یکی از آن‌ها، لینکی برای بررسی تغییرات انجام شده و همچنین دکمه‌ای برای یکی سازی آن‌ها با پروژه‌ی اصلی وجود دارد:



دریافت این تغییرات در مخزن کد محلی توسط صاحب اصلی پروژه

اکنون که این تغییرات با پروژه‌ی اصلی Merge و یکی شده‌اند، صاحب اصلی پروژه جهت تهیه‌ی یک کپی محلی و بهبود یا تغییر آن‌ها می‌تواند به صورت ذیل عمل کند:


ابتدا به برگه‌ی Team explorer مراجعه کرده و بر روی دکمه‌ی Home آن کلیک کنید. سپس گزینه‌ی Unsynced commits را انتخاب نمائید. در صفحه‌ی باز شده بر روی دکمه‌ی Sync کلیک نمائید. به این ترتیب آخرین تغییرات را از مخزن کد GitHub به صورت خودکار دریافت خواهید کرد:

 
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
بازگرداندن Stream فایل از WCF
با تشکر از توجه شما
به نظرم در مثال سیلورلایت فایل PDF روی سرور ذخیره می‌شود و بعد به کاربر نمایش داده می‌شود
آیا لازم است که فایل روی سرور ذخیره شود یعنی آیا می‌توان فایل را به صورت Stream تولید کرد

.Generate(data => data.AsPdfStream(new MemoryStream()));

و بعد PdfStreamOutput آن را بازگرداند؟
مطالب
ارسال پارامتر از سی شارپ به مایکروسافت Word
فرض کنید نامه‌ای را می‌خواهیم تنظیم کنیم. سمت برنامه، شماره، تاریخ و نام مدیر عامل و ... را مشخص می‌کنیم و می‌خواهیم این اطلاعات را به ورد بفرستیم؛ همچنین متن نامه را هم در ورد تایپ کنیم و در آخر هم نامه را آرشیو کنیم. برای اینکار چندین روش وجود دارد. ما در این مقاله از روش MailMergeField و Bookmark استفاده میکنیم.

روش ایجاد الگوهای Word

ابتدا می‌خواهیم یک الگو یا Template را درست کنیم و بعد‌ها از روی آن، نامه‌ی جدیدی را ایجاد کنیم و فیلدهایش را پرکنیم. برای اینکار یک سند جدید را در Word ایجاد و به سربرگ Mailings مراجعه میکنیم. سپس دکمه‌ی Select Recipients را بزنید. در ادامه از منوی باز شده، Type a NewList را بزنید. با اینکار پنجره‌ای باز می‌شود. در اینجا دکمه‌ی Customize Columns را بزنید. این پنجره شامل فیلدهایی می‌شود که میتوانید از آن استفاده کنید و بر روی سند قرار دهید و داخل برنامه با پیدا کردن این فیلدها میتوانید بجای آن‌ها، مقدار مورد نظرتان را پاس دهید. حالا شما نیاز دارید تا از طریق دکمه‌ی Add، تمامی فیلدهای لازم یک نامه را بسازید. پس از این کار، در هر دو پنجره ، دکمه‌ی OK را بزنید. بدین صورت یک پنجره‌ی ذخیره برای شما باز می‌شود تا این فیلدهایی  را که ایجاد کردید، به عنوان یک دیتابیس کوچک ذخیره شود که تمامی فیلدها را دارا می‌باشد و هر موقع که خواستید دوباره میتوانید از همین فیلد‌ها استفاده کنید.

حالا می‌رسیم به قرار دادن این فیلد‌ها داخل سند. با ذخیره کردن فیلدها، تمامی گزینه‌های سربرگ Mailings فعال می‌شود. شما برای اینکه فیلدی را بر روی سند قرار دهید، روی Insert Merge Field کلیک و متناسب با نیازتان، فیلدها را قرار دهید و الگو را طراحی کنید. یک نمونه:


حالا فایل را با پسوند DOT. ذخیره کنید. در ادامه این فایل را در دیتابیس، به این روش ذخیره کنید: 

String FilePath = "Template Path"
// Converting File to ByteArray
byte[] FileBuffer = System.IO.File.ReadAllBytes(FilePath);
// Now you can insert this file buffer to DB

الان، الگوی ما آماده‌است و میتوانیم از طریق برنامه، به این الگو دسترسی داشته باشیم و به آن پارامتر ارسال کنیم.


روش ارسال پارامترها به الگوهای Word

حالا فرضا شما یک فرم دارید که از کاربر، اطلاعاتی را دریافت میکند و میخواهید همین اطلاعات را به Word ارسال کنید. برای اینکار ابتدا باید یک نمونه از الگویی را که طراحی کرده‌ایم، داخل سیستم ذخیره کنیم. یعنی باید آن‌را از دیتابیس فراخوانی کنیم و آن آرایه‌ی بایتی را، بر روی سیستم، تبدیل به فایل کنیم. سپس از سمت برنامه، تمامی فیلدهای موجود در این الگو را خوانده و بجای تک تک آن‌ها، مقدار مناسبی را قرار دهیم. در نهایت این فایل را توسط کدنویسی بر روی سیستم کاربر ذخیره میکنیم. فایل را تبدیل به آرایه بایتی میکنیم، داخل دیتابیس درج میکنیم و فایل را از سیستم کاربر حذف میکنیم.

بنابراین در ادامه ابتدا Assembly مربوط به MicroSoft.Office.Interop.Word را به رفرنس‌های پروژه اضافه میکنیم و سربرگش را هم Using میکنیم.


حالا می‌رسیم به کد نویسی:

کدهای زیر را به صورت سراسری داخل فرم تعریف میکنیم:

//LOCATION OF THE TEMPLATE FILE ON THE MACHINE;
Object oTemplatePath = string.Format("{0}\\NewDocument.dot", Application.StartupPath);
 
//OBJECT OF MISSING "NULL VALUE"
Object oMissing = System.Reflection.Missing.Value;
 
//OBJECTS OF FALSE AND TRUE
Object oTrue = true;
Object oFalse = false;
 
//CREATING OBJECTS OF WORD AND DOCUMENT
Microsoft.Office.Interop.Word.Application oWord = null;
Microsoft.Office.Interop.Word.Document oWordDoc = null;

سپس کدهای زیر را داخل رخ‌داد گردان کلیک دکمه‌ی مثلا "پیشنمایش" مینویسیم:
// Fetching Template ByteArray From Database => Byte[] YourTemplateByteArray = Fetch Template;

System.IO.File.WriteAllBytes(oTemplatePath.ToString(), YourByteArray);

oWord = new Microsoft.Office.Interop.Word.Application();
oWordDoc = new Microsoft.Office.Interop.Word.Document();

//Adding A New Document From A Template
oWordDoc = oWord.Documents.Add(ref oTemplatePath, ref oMissing, ref oMissing, ref oMissing);

int iTotalFields = 0;
// Finding Mailmerge Fields
foreach(Microsoft.Office.Interop.Word.Field myMergeField in oWordDoc.Fields) {
  iTotalFields++;
  Microsoft.Office.Interop.Word.Range rngFieldCode = myMergeField.Code;
  String fieldText = rngFieldCode.Text;

  // Only Get The Mailmerge Fields
  if (fieldText.StartsWith(" MERGEFIELD")) {
    // Gives The Fieldnames as Entered in .DOT File
    string fieldName = fieldText.Substring(12, fieldText.IndexOf(" ", 12) - 12);

    switch (fieldName) {
    case "Letter_No":
      myMergeField.Select();
      oWord.Selection.TypeText(txtLetterNo.Text);
      break;

    case "Letter_Date":
      myMergeField.Select();
      oWord.Selection.TypeText(DateTime.Now);
      break;

    case "Letter_Has_Attachment":
      myMergeField.Select();
      oWord.Selection.TypeText("دارد یا ندارد");
      break;

      // And So On
    default:
      break;
    }
  }
}

//Showing The Document To The User
oWord.Visible = true;

در ادامه یک دکمه را برای ذخیره‌ی فایل ورد قرار می‌دهیم. زمانیکه کاربر تایپ کردنش تمام شد و هنوز برنامه‌ی ورد در حال اجراست، این دکمه را اجرا می‌کند. دقت کنید برنامه‌ی ورد نباید بسته شود؛ باید باز باشد. بعد دکمه‌ی ذخیره را می‌زنیم. با کدنویسی، برنامه‌ی Word را خودمان می‌بندیم؛ نیازی به دخالت کاربر نیست. 

oWordDoc.Save();

//Closing the file
oWordDoc.Close(ref oFalse, ref oMissing, ref oMissing);

//Quitting the application
oWord.Quit(ref oMissing, ref oMissing, ref oMissing);
byte[] FileBuffer = System.IO.File.ReadAllBytes(oTemplatePath.ToString  ());
 
// Now Insert The FileBuffer Into Database as A Letter


خوب؛ کار تمام است! حالا فیلد FileBuffer را باید بسته به کدنویسی خودتان، داخل دیتابیس ذخیره کنید که برای بعدها بتوانید آن‌را واکشی کرده و به کاربر نمایش دهید. این هم نمونه‌ی نهایی جایگذاری فیلدها: 


این آموزش را خیلی سال پیش در این تاپیک داخل فوروم برنامه نویس نوشته بودم.