نظرات مطالب
معرفی DNTBreadCrumb
من از هلپر FriendlyUrlHelper جهت تولید Url مناسب استفاده می‌کنم و در کنارش از BreadCrumb. در url من آدرس https://localhost:44355/product/2/productname رو دارم و در بخش breadcrumb هم آدرس home/category/procut/2/productname رو دارم که کلمه categoty و کلمه productname متغیر و کلمه product ثابت هستند. با این قطعه کد:
 this.AddBreadCrumb(new BreadCrumb
                {
                    Title = categoryname.Title,
                    Order = 1,
                    Url = Url.Action("Index", "ProductList", new { catid = categoryname.Id }),
                    ForceUrl = true
                });

                this.AddBreadCrumb(new BreadCrumb
                {
                    Title = result.Title,
                    Order = 2,
                    ForceUrl = false
                });
آیا امکان تغیر عنوان breadcrumb به فرمت زیر هست؟ ( که کلمه category و productname از کنترلر پر بشن )
home/category/productname
مطالب
افزونه فارسی به پارسی برای word 2007

افزونه‌ی زیر کار مشخص کردن کلماتی که قابل تبدیل از فارسی به پارسی هستند را انجام می‌دهد (به صورت خودکار و در زمان تایپ) و همچنین امکان تبدیل خودکار آنها را نیز فراهم می‌کند.



برای نصب آن باید به ترتیب زیر عمل کنید (مهم)
لطفا این سه مرحله را به ترتیب انجام دهید در غیر اینصورت نتیجه نخواهید گرفت.
همچنین بدیهی است که برنامه باید با دسترسی admin نصب شود.
و همانطور که در عنوان این موضوع نیز ذکر گردید، این افزونه تنها برای MS-Word 2007 طراحی شده است.

سورس کامل و جزئیات نحوه‌ی برنامه نویسی آن‌را در طی روزهای آینده در این بلاگ مشاهده خواهید کرد.

پس از نصب به گزینه‌ی word options مراجعه کنید: (جهت اطمینان از نصب آن)



این افزونه را باید در لیست مربوطه مشاهده نمائید:



هر زمانیکه مایل به عدم استفاده از آن باشید با کلیک بر روی دکمه Go ، در صفحه بعد می‌توان افزونه را حذف کرد:



مثالی دیگر از نحوه‌ی بکارگیری این افزونه:


مطالب
اهمیت Controller های ساده در ASP.NET MVC
Controller‌ها به نوعی رابط بین View و Model هستند. ساده ترین محل برای قرار دادن کد‌های تصمیم گیری (decision-making code) ، قرار دادن منطق تجاری و یا فراهم ساختن داده برای View مثل ایجاد یک لیست از Select List برای یک DropDownList می‌باشند. اما انجام این کار‌ها به نرم افزار ما پیچیدگی تحمیل می‌کند. Controller‌ها باید در طول زمان توسعه‌ی یک نرم افزار کم حجم و سبک باقی بمانند. در این مطلب  بحث شد که یکی از اهداف استفاده از ASP.NET MVC نوشتن نرم افزار هایی تست پذیر می‌باشد. نوشتن آزمون واحد و نگهداری Controller هایی که مسئولیت زیادی بر عهده دارند سخت می‌باشد. Controller‌ها باید به نحوی توسعه پیدا کنند که نگهداری آن‌ها ساده باشد ، تست پذیر باشند و اصل SRP  را رعایت کرده باشند.
نگهداری آسان
کدی که درک آن سخت باشد ، تغییر دادن آن نیز سخت است ، هنگامی که درک کدی سخت باشد زمینه برای به وجود آمدن خطاها ، دوباره کاری و سردرد فراهم می‌شود. هنگامی که مسئولیت یک Action به صورت شفاف مشخص نباشد و انواع و اقسام کار‌ها به آن سپرده شده باشد تغییر در آن سخت می‌شود ،  ممکن است این تغییر باید چند جای دیگر هم داده شود در نتیجه فاز نگهداری هزینه و زمان اضافی به نرم افزار تحمیل می‌کند.
تست پذیری
 بهترین راه برای اطمینان از این که درک و تست پذیری سورس کد ما ساده هست انجام و تمرین توسعه‌ی تست محور (TDD) می‌باشد. هنگامی که از روش TDD استفاده می‌کنیم با سورسی کدی کار می‌کنیم که هنوز وجود ندارد. در این مرحله از به وجود آمدن کلاس هایی که تست آن‌ها دشوار یا غیر ممکن است (به دلیل داشتن مسئولیت‌های اضافی) از جمله Controller‌ها جلوگیری می‌شود. نوشتن آزمون‌های واحد برای Controller‌های کم حجم ساده می‌باشد. 
تمرکز بر روی یک مسئولیت
 بهترین راه برای ساده سازی Controller‌ها گرفتن مسئولیت‌های اضافی از آن می‌باشد  به Action زیر توجه کنید :
  
public RedirectToRouteResult Ship(int orderId)
{
   User user = _userSession.GetCurrentUser();
   Order order = _repository.GetById(orderId);
   if (order.IsAuthorized)                                
   {
      ShippingStatus status = _shippingService.Ship(order);
      if (!string.IsNullOrEmpty(user.EmailAddress))      
      {
         Message message = _messageBuilder
            .BuildShippedMessage(order, user);
         _emailSender.Send(message);
      }
      if (status.Successful)
      {
         return RedirectToAction("Shipped", "Order", new {orderId});
      }
   }
   return RedirectToAction("NotShipped", "Order", new {orderId});
}
 این Action کار زیادی انجام می‌دهد ، تقریبا می‌توان تعداد مسئولیت‌های این Action را با شمارش تعداد If‌ها پیدا کرد . مسئولیت تصمیم گیری درباره این که آیا Order مورد نظر آماده برای تحویل است یا خیر به این Action سپرده شده ، همچنین تصمیم گیری درباره اینکه آیا کاربر دارای آدرس ایمیل جهت ارسال ایمیل می‌باشد یا خیر به این Action سپرده شده است. منطق‌های domain logic و business logic نباید در کلاس‌های presentation همانند Controller‌ها قرار داده شود. تست و نگهداری کدی مثل کد بالا دشوار خواهد بود. Refactoring که باید در این Code اعمال شود Refactor Architecture by Tiers  نام دارد. این Refactoring به توسعه دهنده می‌گوید که منطقی که در لایه‌ی نمایش (Presentation) پیاده کرده را به لایه‌ی Business انتقال دهد. پس از انتقال منطق کد بالا به OrderShippingService ، کد Action ما ساده‌تر می‌شود : 
public RedirectToRouteResult Ship(int orderId)
{
   var status = _orderShippingService.Ship(orderId);
   if (status.Successful)
   {
      return RedirectToAction("Shipped", "Order", new {orderId});
   }
   return RedirectToAction("NotShipped", "Order", new {orderId});
}
پس از انتقال منطق تجاری به محل مناسب خودش تنها مسئولیتی که برای برای Controller باقی مانده این است که کاربر را به کجا Redirect کند. پس از این Refactoring علاوه برا اینکه مسئولیت‌ها در جای مناسب خود قرار گرفتند ، اکنون می‌توان به سادگی منطق کار را بدون تحت تاثیر قرار گرفتن کد‌های لایه‌ی نمایش تغییر داد. 
در آینده به تکنیک‌های ساده سازی Controller‌‌ها خواهیم پرداخت.
نظرات مطالب
فعال سازی قسمت ارسال فایل و تصویر ویرایشگر آنلاین RedActor در ASP.NET MVC
خیر. احتمالا به این علت که آنچنان مرسوم نیست از چندین قلم در وب استفاده شود، منهای CSS اصلی سایت و تعریف قلم‌های اصلی برای هدرها و امثال آن. به علاوه قلم متن نمایش داده شده در صفحات باید تابع CSS سایت باشد نه ادیتور آن.
ولی در کل می‌تونید براش افزونه بنویسید تا اینکار را انجام دهد.
مطالب
آموزش Prism #3
در پست‌های قبلی با Prism و روش استفاده از آن آشنا شدیم (قسمت اول) و (قسمت دوم). در این پست با استفاده از Mef قصد ایجاد یک پروژه Silverlight رو به صورت ماژولار داریم. مثال پیاده سازی شده در پست قبلی را در این پست به صورت دیگر پیاده سازی خواهیم کرد.
تفاوت‌های پیاده سازی مثال پست قبلی با این پست:
  • در مثال قبل پروژه به صورت Desktop و با WPF پیاده سازی شده بود ولی در این مثال با Silverlight می‌باشد؛
  • در مثال قبل از UnityBootstrapper استفاده شده بود ولی در این مثال از MefBootstrapper؛
  • در مثال قبل هر View در یک ماژول قرار داشت ولی در این مثال هر دو View را در یک ماژول قرار دادم؛
  • در مثال قبل از Prism Libary 2.x استفاده شده بود ولی در این مثال از PrismLibrary 4.x؛
  • و...

نکته : برای فهم بهتر مفاهیم، آشنایی اولیه با MEF و مفاهیمی نظیر Export و Import و AggregateCatalog و AssemblyCatalog نیاز است. در صورتی که با این مطالب آشنایی ندارید می‌توانید از (^) شروع کنید.


برای شروع یک پروژه Silverlight ایجاد کنید. بعد از اضافه شدن دو پروژه Silverlight و Web، یک Silverlight Class Library جدید بسازید.
ابتدا یک Page ایجاد کنید و کد‌های زیر را در آن کپی کنید.
<UserControl 
             x:Class="Module1.Module1View1"
             xmlns:sdk="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation/sdk" 
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml" FlowDirection="RightToLeft" FontFamily="Tahoma">
    <StackPanel>
        <sdk:DataGrid Height="100">
            <sdk:DataGrid.Columns>
                <sdk:DataGridTextColumn Header="کد" Width="50"  />
                <sdk:DataGridTextColumn Header="عنوان" Width="200" />
                <sdk:DataGridTextColumn Header="نویسنده" Width="150"  />
            </sdk:DataGrid.Columns>
        </sdk:DataGrid>
        <Button x:Name="NextViewButton"
                Width="150"
                Height="25"
                Foreground="Red"
                Background="Blue"
                Content="لیست طبقه بندی ها" />
    </StackPanel>
</UserControl>
بر روی Page مربوطه راست کلیک کنید و گزینه ViewCode را انتخاب کنید و کد‌های زیر را در آن کپی کنید.
 [Export(typeof(Module1View1))]
    public partial class Module1View1 : UserControl
    {
        [Import]
        public IRegionManager TheRegionManager { private get; set; }

        public Module1View1()
        {
            InitializeComponent();

            NextViewButton.Click += NextViewButton_Click;
        }

        void NextViewButton_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            TheRegionManager.RequestNavigate
            (
                "MyRegion1",
                new Uri("Module1View2", UriKind.Relative),
                a => { }
            );
        }
    }
ابتدا خود این View باید حتما Export شود. در رویداد کلیک با استفاده از متد RequestNavigate می‌توانیم به View مورد نظر برای نمایش در Shell اشاره کنیم و این View در Region نمایش داده می‌شود. به دلیل اینکه در این کلاس به RegionManager نیاز داریم از ImportAttribute استفاده کردیم. این بدین معنی است که کلاس Module1View1 وابستگی مستقیم به IRegionManager دارد.

حال یک Page دیگر برای طبقه بندی کتاب‌ها ایجاد کنید و کدهای زیر را در آن کپی کنید.
<UserControl 
             xmlns:sdk="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation/sdk"  x:Class="Module1.Module1View2"
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml" FlowDirection="RightToLeft" FontFamily="Tahoma">
    <StackPanel>
        <sdk:DataGrid Height="100">
            <sdk:DataGrid.Columns>
                <sdk:DataGridTextColumn Header="کد" Width="150"/>
                <sdk:DataGridTextColumn Header="عنوان" Width="150"/>                
            </sdk:DataGrid.Columns>
        </sdk:DataGrid>
        <Button x:Name="NextViewButton"
                Width="150"
                Height="25"
                Foreground="Green"
                Background="Yellow"
                Content="لیست کتاب ها" />
    </StackPanel>
</UserControl>
در Code Behind این Page نیز کد‌های زیر را قرار دهید.
using Microsoft.Practices.Prism.Regions;
using System;
using System.ComponentModel.Composition;
using System.Windows;
using System.Windows.Controls;

namespace Module1
{
    [Export]
    public partial class Module1View2 : UserControl
    {
        IRegion _region1;

        [ImportingConstructor]
        public Module1View2( [Import] IRegionManager regionManager )
        {
            InitializeComponent();
         
            ViewModel viewModel = new ViewModel();
            DataContext = viewModel;

            viewModel.ShouldNavigateFromCurrentViewEvent += () => { return true; };

            _region1 = regionManager.Regions["MyRegion1"];

            NextViewButton.Click += NextViewButton_Click;
        }

        void NextViewButton_Click( object sender, RoutedEventArgs e )
        {
            _region1.RequestNavigate
            (
                new Uri( "Module1View1", UriKind.Relative ),
                a => { }
            );
        }
    }
}
در این ماژول برای اینکه بتوانیم حالت گردشی در فراخوانی ماژول‌ها را داشته باشیم ابتدا DataContext این کلاس را برابر با ViewModel ساخته شده قرار دادیم. با استفاده از رویداد ShoudlNavigateFromCurrentViewEvent که در کلاس ViewModel وجود دارد تعیین می‌کنیم که آیا باید از این View به View قبلی برگشت داشته باشیم یا نه. در صورتی که مقدار false برگشت داده شود خواهید دید که امکان فراخوانی View1 از View2 امکان پذیر نیست. در رویداد کلیک نیز همانند Page قبلی با استفاده از RegionManager و متد RequestNavigate به View مورد نظر راهبری کرده ایم.
نکته: اگر یک کلاس، سازنده با پارامتر داشته باشد باید با استفاده از ImportingConstructor حتما سازنده مورد نظر را هنگام وهله سازی مشخص کنیم در غیر این صورت با Exception مواجه خواهید شد.
حال قصد ایجاد کلاس ViewModel بالا را داریم:
using System;
using System.Net;
using System.Windows;
using System.Windows.Controls;
using System.Windows.Documents;
using System.Windows.Ink;
using System.Windows.Input;
using System.Windows.Media;
using System.Windows.Media.Animation;
using System.Windows.Shapes;
using System.ComponentModel.Composition;
using Microsoft.Practices.Prism.Regions;

namespace Module1
{
    public class ViewModel : IConfirmNavigationRequest
    {       
        public event Func<bool> ShouldNavigateFromCurrentViewEvent;      

        public bool IsNavigationTarget( NavigationContext navigationContext )
        {
            return true;
        }

        public void OnNavigatedTo( NavigationContext navigationContext )
        {

        }

        public void OnNavigatedFrom( NavigationContext navigationContext )
        {

        }         

        public void ConfirmNavigationRequest( NavigationContext navigationContext, Action<bool> continuationCallback )
        {
            bool shouldNavigateFromCurrentViewFlag = false;

            if ( ShouldNavigateFromCurrentViewEvent != null )
                shouldNavigateFromCurrentViewFlag = ShouldNavigateFromCurrentViewEvent();

            continuationCallback( shouldNavigateFromCurrentViewFlag );
        }    
    }
}
توضیح متد‌های بالا:
  • IsNavigateTarget : برای تعیین اینکه آیا کلاس پیاده سازی کننده اینترفیس، می‌تواند عملیات راهبری را مدیریت کند یا نه.
  • OnNavigateTo : زمانی عملیات راهبری وارد View شود(بهتره بگم View مورد نظر در Region صفحه لود شود) این متد فراخوانی می‌شود.
  • OnNavigateFrom : زمانی که راهبری از این View خارج می‌شود (View از حالت لود خارج می‌شود) این متد فراخوانی خواهد شد.
  • ConfirmNavigationRequest : برای تایید عملیات راهبری توسط کلاس پیاده سازی کننده اینترفیس استفاده می‌شود. 
حال یک کلاس برای پیاده سازی و مدیریت ماژول می‌سازیم.
using Microsoft.Practices.Prism.MefExtensions.Modularity;
using Microsoft.Practices.Prism.Modularity;
using Microsoft.Practices.Prism.Regions;
using System.ComponentModel.Composition;

namespace Module1
{
    [ModuleExport(typeof(Module1Impl))]
    public class Module1Impl : IModule
    {       
        [Import]
        public IRegionManager TheRegionManager { private get; set; }     

        public void Initialize()
        {
            TheRegionManager.RegisterViewWithRegion("MyRegion1", typeof(Module1View1));

            TheRegionManager.RegisterViewWithRegion("MyRegion1", typeof(Module1View2));
        }
    }
}
همان طور که مشاهده می‌کنید از ModuleExportAttribute برای شناسایی ماژول توسط MefBootstrapper استفاده کردیم و نوع آن را Module1Imp1 قرار دادیم.  ImportAttribute استفاده شده در این کلاس و خاصیت TheRegionManager برای این است که در هنگام ساخت Instance از این کلاس IRegionManager موجود در Container باید در اختیار این کلاس قرار گیرد(نشان دهنده وابستگی مستقیم این کلاس با IRegionManager است). روش دیگر این است که در سازنده این کلاس هم این اینترفیس را تزریق کنیم.
در متد Initialize برای RegionManager دو View ساخته شده را رجیستر کردیم. این کار باید به تعداد View‌های موجود در ماژول انجام شود.
Shell
در پروژه اصلی بک Page به نام Shell ایجاد کنید و کد‌های زیر را در آن کپی کنید.
<UserControl x:Class="NavigationViaViewModel.Shell"
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
             xmlns:prism="http://www.codeplex.com/prism" FlowDirection="RightToLeft" FontFamily="Tahoma">

    <Grid x:Name="LayoutRoot"
          Background="White">
        <TextBlock Text="لیست کتاب‌ها به همراه طبقه بندی آن ها"
                   FontSize="19"
                   Foreground="Black"
                   HorizontalAlignment="Center"
                   VerticalAlignment="Top" />
        <ContentControl HorizontalAlignment="Center"
                        VerticalAlignment="Center"
                        prism:RegionManager.RegionName="MyRegion1" />
    </Grid>
</UserControl>
همانند مثال قبلی یک ContentControl داریم و به وسیله RegionName که یک AttachedProperty است یک Region به نام MyRegion1 ایجاد کردیم. تمام ماژول‌های این مثال در این محدوده نمایش داده خواهند شد.
Bootstrapper
حال نیاز به یک Bootstrapper داریم. برای این کار یک کلاس به نام TheBootstrapper بسازید:
using Microsoft.Practices.Prism.MefExtensions;
using Microsoft.Practices.Prism.Modularity;
using System.ComponentModel.Composition.Hosting;
using System.Windows;

namespace NavigationViaViewModel
{
    public class TheBootstrapper : MefBootstrapper
    {
        protected override void InitializeShell()
        {
            base.InitializeShell();

            Application.Current.RootVisual = (UIElement)Shell;
        }

        protected override DependencyObject CreateShell()
        {
            return Container.GetExportedValue<Shell>();
        }

        protected override void ConfigureAggregateCatalog()
        {
            base.ConfigureAggregateCatalog();        
            AggregateCatalog.Catalogs.Add(new AssemblyCatalog(this.GetType().Assembly));
        }

        protected override IModuleCatalog CreateModuleCatalog()
        {
            ModuleCatalog moduleCatalog = new ModuleCatalog();
    
            moduleCatalog.AddModule
            (
                new ModuleInfo
                {
                    InitializationMode = InitializationMode.WhenAvailable,
                    Ref = "Module1.xap",
                    ModuleName = "Module1Impl",
                    ModuleType = "Module1.Module1Impl, Module1, Version=1.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=null"
                }
            );

            return moduleCatalog;
        }
    }
}
متد CreateShell اولین متد در این کلاس است که اجرا خواهد شد. بعد از متد CreateShell، متد InitializeShell اجرا خواهد شد. خاصیت Shell دقیقا به مقدار برگشتی متد CreateShell اشاره خواهد کرد. در متد InitializeShell  مقدار خاصیت Shell به RootVisual این پروژه اشاره می‌کند(مانند MainWindow در کلاس Application پروژه‌های WPF).
متد ConfigureAggregateCatalog برای مدیریت کاتالوگ‌ها و ماژول‌ها که هر کدام در یک اسمبلی جدا وجود خواهند شد استفاده می‌شود. در این متد من از AssemblyCatalog استفاده کردم. AssemblyCatalog  تمام کلاس هایی که ExportAttribute را به همراه دارند شناسایی می‌کند و آن‌ها را در Container نگهداری خواهد کرد(^). مانند یک ServiceLocator در Microsoft unity Service Locator(^) .
متد آخر به نام CreateModuleCatalog است و باید در آن تمام ماژول‌های برنامه را به کلاس ModuleCatalog اضافه کنیم. در مثال پست قبلی به دلیل استفاده از UnityBootstrapper باید این کار را از طریق BuildEvent ‌ها مدیریت می‌کردیم ولی در این جا Mef به راحتی این کار را انجام خواهد داد.
تغییرات زیر را در فایل App.Xaml قرار دهید و پروژه را اجرا کنید.
public partial class App : Application
 {
        public App()
        {
            this.Startup += this.Application_Startup;                 
            InitializeComponent();
        }

        private void Application_Startup(object sender, StartupEventArgs e)
        {
           var bootstrapper = new TheBootstrapper();
            bootstrapper.Run(); 
        }
}
با کلیک بر روی ماژول عملیات راهبری برای ماژول انجام خواهد شد.

دریافت سورس پروژه
ادامه دارد..
مطالب
تشخیص نوع فایل با استفاده از محتوای فایل
بی‌شک اگر در سایت خود بخشی را برای دریافت فایل‌های کاربر قرار داده باشید یکی از دغدغه‌های شما اعمال فیلتر و محدودیت روی نوع فایل‌های آپلود شده توسط کاربران خواهد بود. ممکن است سیاست شما پذیرای فایل هایی با پسوند خاص (برای مثال فقط عکس) باشد ولی هیچ تضمینی وجود ندارد که فایلی با پسوند مورد نظر شما محتوایی مشابه با پسوند خود داشته باشد
اگر بخواهیم دقیق‌تر به این موضوع نگاه کنیم فرض می‌کنیم شما در وب سایت خود قسمتی برای آپلود عکس‌های کاربر قرار داده باشید و با مکانیزمی مانند این روش صحت نوع فایل‌های آپلود شده توسط کاربر را بررسی کنید.
اگر شخصی به قصد تخریب و هدر دادن فضای ذخیره سازی شما فایلی با محتوایی غیر از عکس (برای مثال یک فایل اجرایی) را تغییر پسوند داده و به جای عکس آپلود کند چه اتفاقی می‌افتد؟!
دو دلیل مهم برای چک کردن محتوای فایل خواهیم داشت:
1- جلوگیری از اتلاف حافظه ذخیره سازی (ممکن است شخص مهاجم هزاران فایل چند مگابایتی با محتوایی غیر از پسوند فایل بر روی سرور قرار دهد)
2- جلوگیری از اختلال در نمایش فایل‌های آپلود شده (بی شک عدم نمایش عکس در سایت چهره خوبی نخواهد داشت و ممکن است اعتبار سایت را زیر سوال ببرد)

همیشه برای چک کردن نوع فایل باید به دونکته توجه داشت: یکی آنکه پسوند فایل را حتما چک کنیم تا مطابق فیلتر و سیاست مورد انتظار ما باشد ، دوم اینکه به روشی که در ادامه توضیح خواهیم داد، با استفاده از محتوای باینری فایل، MimeType آنرا تشخیص دهیم.
برای اینکار ما از یک تابع API استفاده میکنیم که با استفاده از 255 بایت ابتدایی محتوای فایل، نوع فایل را مشخص می‌کند. این تابع API که FindMimeFromData نام دارد، در فایل urlmon.dll قرار دارد و گویا توسط مرورگر IE برای چک کردن نوع فایل، بر اساس محتوای آن مورد استفاده قرار می‌گیرد. ما نیز از این تابع در دات نت بهره گرفته و با پاس دادن آرایه‌ای از بایتها به آن نوع فایل خود را مشخص می‌کنیم.
کلاسی برای اینکار تهیه شده که در زیر مشاهده میکنید:
using System;
using System.Runtime.InteropServices;
using System.Reflection;

namespace Parsnet.Core
{

    public class MimeTypeDetector
    {
        [DllImport(@"urlmon.dll", CharSet = CharSet.Auto)]
        private extern static System.UInt32 FindMimeFromData(
            System.UInt32 pBC,
            [MarshalAs(UnmanagedType.LPStr)] System.String pwzUrl,
            [MarshalAs(UnmanagedType.LPArray)] byte[] pBuffer,
            System.UInt32 cbSize,
            [MarshalAs(UnmanagedType.LPStr)] System.String pwzMimeProposed,
            System.UInt32 dwMimeFlags,
            out System.UInt32 ppwzMimeOut,
            System.UInt32 dwReserverd
        );

        public string GetMimeType(byte[] content)
        {
            var result = "unknown/unknown";

            try
            {
                byte[] buffer = new byte[256];
                var length = (content.Length > 256) ? 256 : content.Length;
                Array.Copy(content, buffer, length);

                System.UInt32 mimetype;
                FindMimeFromData(0, null, buffer, 256, null, 0, out mimetype, 0);
                System.IntPtr mimeTypePtr = new IntPtr(mimetype);
                result = Marshal.PtrToStringUni(mimeTypePtr);
                Marshal.FreeCoTaskMem(mimeTypePtr);
            }
            catch (Exception ex)
            {
                //Log.WriteError(MethodInfo.GetCurrentMethod(), ex);
            }
            

            return result;
        }

    }
}
تنها نکته قابل توجه در این کد این‌است که در بدنه‌ی متد GetMimeType اگر طول آرایه از 256 بایت بیشتر شود، فقط از 256 بایت ابتدایی آن استفاده میکنیم. در غیر اینصورت کل بایت‌های آرایه، برای چک کردن محتوای فایل به کار گرفته میشوند. برای افزایش کارآیی، بهتر است هنگام فراخوانی این تابع، فقط 256 بایت را به آن ارسال کنید. بخصوص اگر حجم فایلی که باید چک شود زیاد باشد.

نحوه‌ی استفاده از کلاس فوق هم بسیار ساده است. برای مثال هنگام آپلود فایل در MVC می‌توانیم از آن استفاده کنیم:
        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Upload(HttpPostedFileBase file)
        {
            //ابتدا با مکانیزم مورد نظر خود پسوند فایل را چک میکنیم اگر پسوند معتبری بود بعد محتوای فایل را چک میکنیم

            var data = new byte[256];
            file.InputStream.Read(data, 0, 256);
            var detector = new Parsnet.Core.MimeTypeDetector();
            var mimeType = detector.GetMimeType(data);
            if (CheckWhiteList(mimeType) == true)
            {
                file.SaveAs("yourpath");
            }
            else
            {
                ModelState.AddModelError("InvalidFileContent", "فایل بارگزاری شده مورد پذیرش نیست.");
            }
            return View();
        }
همیشه از یک مکانیزم دیگر برای اعتبارسنجی پسوند فایل استفاده کنید. برای اینکار می‌توان با تلفیق روش فوق و این روش یک کنترل اعتبارسنجی خوب ایجاد کرد که در مطالب بعدی حتما به آن خواهم پرداخت.
نظرات مطالب
کار با Kendo UI DataSource
بله مشکل از نام ستون‌های متناظر بود توی بخش column و تعریف template فراموش کرده بودم اونجا رو هم باید دو تا فیلدی که دارم رو همه حروفشون کوچک باشه. ممنون از دقت نظر شما. فقط یه مساله ای که دارم این هستش که تاریخ رو من به شکل Datetime دارم میخونم داخل مدل هام ولی اینجا نشون نمیده داخل جدول.  به این شکل تعریف شده داخل viewModel :
 [DisplayName("تاریخ درج")]
 public DateTime CreateDate { get; set; }
 [DisplayName("تاریخ انتشار")]
 public DateTime PublishDate { get; set; }

حتی الان یه پراپرتی دیگه از مدل رو نگاه کردم که از نوع string هستش(blogtype) و اون هم از سمت سرور برمی گرده ولی تو جدول خالی نشون میده :
[DisplayName("نوع مطلب")]
public string BlogType { get; set; }
ولی بقیه پراپرتی‌ها درست کار میکنند.
این هم کد داخل View بنده : 
 <script type="text/javascript">

            $(function () {
                var blogDataSource = new kendo.data.DataSource({
                    transport: {
                        read: {
                            url: "@Url.Action("GetLastBlogs", "Admin")",
                            dataType: "json",
                            contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                            type: 'GET'
                        },
                        parameterMap: function (options) {
                            return kendo.stringify(options);
                        }
                    },
                    schema: {
                        data: "data",
                        total: "total",
                        model: {
                            fields: {
                                "id": { type: "number" }, //تعیین نوع فیلد برای جستجوی پویا مهم است
                                "title": { type: "string" },
                                "content": { type: "string" },
                                "imagepath": { type: "string" },
                                "attachmentid": { type: "number" },
                                "createdate": { type: "string" },
                                "publishdate": { type: "date" },
                                "blogtype": { type: "string" },
                                "lastmodified": { type: "date" },
                                "visitcount": { type: "number" },
                                "isarchived": { type: "boolean" },
                                "ispublished": { type: "boolean" },
                                "isdeleted": { type: "boolean" },
                                "tags": { type: "string" }


                            }
                        }
                    },
                    error: function (e) {
                        alert(e.errorThrown);
                    },
                    pageSize: 10,
                    sort: { field: "id", dir: "desc" },
                    serverPaging: true,
                    serverFiltering: true,
                    serverSorting: true
                });

                $("#report-grid").kendoGrid({
                    dataSource: blogDataSource,
                    autoBind: true,
                    scrollable: false,
                    pageable: true,
                    sortable: true,
                    filterable: true,
                    reorderable: true,
                    columnMenu: true,
                    columns: [
                        { field: "id", title: "شماره", width: "130px" },
                        { field: "title", title: "عنوان مطلب" },
                        { field: "createdate", title: "تاریخ درج" },
                        { field: "publishdate", title: "تاریخ انتشار" },
                        { field: "content", title: "خلاصه مطلب" },
                        { field: "blogtype", title: "نوع" },
                        { field: "lastmodified", title: "آخرین ویرایش" },
                        { field: "visitcount", title: "تعداد بازدید" },
                        {
                            field: "isarchived", title: "آرشیو شده",
                            template: '<input type="checkbox" #= isarchived ? checked="checked" : "" # disabled="disabled" ></input>'
                        },
                        {
                            field: "ispublished", title: "منتشر شده",
                            template: '<input type="checkbox" #= ispublished ? checked="checked" : "" # disabled="disabled" ></input>'
                        }

                    ]
                });
            });
            </script>
مطالب
نحوه‌ی شناسایی مرورگر Edge در برنامه‌های ASP.NET
 قطعه کد زیر در برنامه‌های ASP.NET، نام مرورگر کاربر و همچنین شماره نگارش آن‌را باز می‌گرداند:
 var browser = Request.Browser.Browser + " " + Request.Browser.Version;

برای مثال با فایرفاکس، چنین خروجی را دارد:


اما ... با مرورگر جدید Edge مایکروسافت، خروجی کروم را مشاهده خواهیم کرد:


از این جهت که user agent این مرورگر، چنین شکلی را دارد و ختم به edge است:
Mozilla/5.0 (Windows NT 10.0; Win64; x64) AppleWebKit/537.36 (KHTML, like Gecko) Chrome/42.0.2311.135 Safari/537.36 Edge/12.10240

برای رفع این مشکل، نیاز است فایل جدیدی را به مجموعه‌ی «browser definition files» دات نت اضافه کنیم. این فایل‌ها عموما در مسیر زیر یافت می‌شوند:
 <windir>\Microsoft.NET\Framework\<ver>\CONFIG\Browsers
برای نمونه مسیر ذیل را برای مشاهده‌ی فایل‌های مرورگرهای موجود، بررسی کنید:
 C:\Windows\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\Config\Browsers
در این بین اثری از تعریف مرورگر edge نیست. برای حل این مشکل، الزاما نیازی نیست تا فایل مرورگر جدیدی را به پوشه‌ی فوق اضافه کنیم. می‌توان تعریف این فایل را در پوشه‌ی استانداردی به نام App_Browsers نیز در ریشه‌ی پروژه، قرار داد:


با این محتویات:
<browsers>
  <browser id="Edge" parentID="Chrome">
    <identification>
      <userAgent match="Edge/(?'version'(?'major'\d+)(?'minor'\.\d+))" />
    </identification>
    <capabilities>
      <capability name="browser" value="Edge" />
      <capability name="version" value="${version}" />
      <capability name="majorversion" value="${major}" />
      <capability name="minorversion" value="${minor}" />
    </capabilities>
  </browser>
</browsers>
در اینجا user agent مرورگر کاربر دریافت شده و اگر ختم به Edge بود، نام و شماره نگارش صحیح آن، دریافت خواهد شد.
اکنون پس از این تنظیمات، برنامه (تفاوتی نمی‌کند که وب فرم باشد یا MVC) اطلاعات صحیحی را نمایش می‌دهد:

نظرات اشتراک‌ها
نگارش نهایی RTL Bootstrap 3 ویرایش Less منتشر شد!
Visual Studio 2012 update 3 (به بعد) به صورت خودکار فایل‌های less رو می‌تونه کامپایل و تفسیر کنه (در ادیتور باز و آن‌ها را ذخیره کنید).
و یا از پروژه dotless استفاده کنید. نحوه یکپارچه کردن dotless با MVC در اینجا. روش دیگر آن استفاده از پروژه Bundle Transformer است.
همچنین افزونه chrispy نیز برای اینکار موجود است.
مطالب
شیوه کدنویسی در الکترون
در قسمت قبلی، انبوهی از کدهای جاوااسکرپیتی را دیدیم که در کنار یکدیگر نوشته شده بودند و این حجم کد، در یک برنامه‌ی واقعی‌تر افزایش پیدا می‌کند و بهتر است الگوی‌های کدنویسی آن را بهتر بشناسیم، تا کمتر به مشکل برخورد کنیم.

برای شناسایی ایرادات در کد و بهبود کیفیت کدها می‌توانید از ابزارهای دسته‌ی lint استفاده کنید که تعدادی از معروفترین این ابزارها (jslint ,cpplint ,eslint ,nodelint و ...) هستند.
برای نصب چنین ابزاری مثل lint می‌توانید به شکل زیر آن را نصب کنید:
npm install -g eslint
فلگ g در بالا به معنای global بوده و باعث می‌شود که eslint نصب شده، بر روی همه پروژه‌های node.js اجرا شود.
برای اولین بار نیاز است که آماده سازی ابتدایی برای این کتابخانه صورت بگیرد که با دستور زیر قابل انجام است:
eslint --init
سپس تعدادی سوال شخصی از شما پرسیده می‌شود که باید پاسخ داده شود که نمونه‌ای از آن‌را در زیر می‌بینید:
? How would you like to configure ESLint? Answer questions about your style
? Are you using ECMAScript 6 features? Yes
? Are you using ES6 modules? Yes
? Where will your code run? Browser, Node
? Do you use CommonJS? No
? Do you use JSX? No
? What style of indentation do you use? Spaces
? What quotes do you use for strings? Double
? What line endings do you use? Windows
? Do you require semicolons? Yes
? What format do you want your config file to be in? JSON
Successfully created .eslintrc.json file in D:\ali\electron
از این پس با دستور زیر، قادرید کیفیت کدهای خود را بهبود بخشید
eslint .
یا
eslint index.js

می‌توانید این دستور را در در خصوصیت test، در بخش اسکریپت، به شکل زیر وارد کنید:
{
  "name": "electron",
  "version": "1.0.0",
  "description": "",
  "main": "index.js",
  "scripts": {
    "start": "electron .",
    "test":"eslint ."
  },
  "author": "",
  "license": "ISC"
}
تا از این پس با دستور زیر قابل اجرا باشد:
npm test
بعد از اجرای دستور و طبق سوالات پاسخ داده شده، بهبود کیفیت کد به شکل زیر پاسخ داده می‌شود:
D:\ali\electron\index.js
   1:26  error  Strings must use doublequote                            quotes
  16:8   error  Strings must use doublequote                            quotes
  19:3   error  Expected indentation of 4 space characters but found 2  indent
  22:3   error  Expected indentation of 4 space characters but found 2  indent

✖ 4 problems (4 errors, 0 warnings)

برای نامگذاری فایل‌های js، به جای استفاده از _ از - استفاده کنید. این قاعده‌ای است که گیت هاب در نامگذاری فایل‌های js انجام می‌دهد. یعنی به جای عبارت dotnet_tips.js از عبارت dotnet-tips.js استفاده کنید. خاطرتان جمع باشد که هیچ فایل جاوااسکرپیتی رسمی در الکترون، خارج از این قاعده نامگذاری نشده است.
سعی کنید از جدیدترین قواعد موجود در ES6 استفاده کنید مانند:
let برای تعریف متغیرها
const برای تعریف ثابت ها
توابع جهتی به جای نوشتن عبارت function
استفاده از template string‌ها به جای چسباندن رشته‌ها از طریق عملگر +

برای نامگذاری متغیرها از همان قوانین تعریف شده برای node.js استفاده کنید که شامل موارد زیر است:
- موقعی که یک ماژول را به عنوان یک کلاس استفاده می‌کنید از متد CamelCase استفاده کنید مثل BrowserWindow
- موقعی که از یک ماژول که حاوی مجموعه‌ای از دستورات و api‌ها است استفاده می‌کنید، از قانون mixedCase استفاده کنید مثل app یا globalShortcut
- موقعی که یک api به عنوان خصوصیت یک شیء مورد استفاده قرار میگیرد، از mixedCase استفاده کنید؛ به عنوان مثال win.webContents یا fs.readFileSync
- برای مابقی اشیا مثل دستورات process و یا تگ webview که به شکل متفاوت‌تری مورد استفاده قرار می‌گیرند، از همان عنوان‌های خودشان استفاده می‌کنیم.

موقعی که api جدیدی را می‌سازید و قصد تعریف متدی را دارید بهتر است دو متد برای get و set تعریف شود، نسبت به حالتی که در کتابخانه جی کوئری مورد استفاده قرار می‌گیرد یعنی عبارت‌های زیر
setText('test');
getText();
نسبت به عبارت
.text([text]);
ترجیح داده می‌شوند.