نظرات مطالب
آزمایش Web APIs توسط Postman - قسمت ششم - اعتبارسنجی مبتنی بر JWT
تنظیمات آغازین برنامه:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            // بقیه کدها جهت سهولت در خوانایی حذف شده اسند
             services.AddAntiforgery(opt =>
            {
                opt.Cookie.Name = ".Middleware.Antiforgery";
                opt.HeaderName = "X-XSRF-TOKEN";
                opt.SuppressXFrameOptionsHeader = false;
            });
        }
فراخوانی کنترلرهایی که دارای POST VERB هستند با استفاده از POSTMAN بدرستی در حال انجام هستند ولی فراخوانی همان کنترلها توسط ajax یا سایر کتابخانه‌ها مانند Restsharp با تکه کد زیر با خطای badrequest همراه میشود.
var loginUrl = new RestClient("https://XXXXXXXXXXXX/account/login");
            var loginRequest = new RestRequest(Method.POST);
            loginRequest.AddJsonBody(new { Username = txtUsername.Text, Password = txtPassword.Text });
            var loginResponse = loginUrl.Execute(loginRequest);
            var loginContent = JToken.Parse(loginResponse.Content);
            var loginCookies = loginResponse.Cookies;
            var antiforgerytokeCookie = loginCookies[1].Value;
            _accessToken = loginContent.Value<string>("access_token");

            var authenticateUrl = new RestClient("https://XXXXXXXXXXXX/account/ad/authenticate");
            var authRequest = new RestRequest(Method.POST);
            authRequest.AddHeader("X-XSRF-TOKEN", antiforgerytokeCookie);
            authRequest.AddHeader("Authorization", "Bearer " + _accessToken);
            var authResponse = authenticateUrl.Execute(authRequest);
            var infoContent = authResponse.Content;
مطالب
بهبود کارآیی LINQ در دات نت 7
LINQ یا همان Language-Integrated Query، یک زبان ساده‌ی کوئری نوشتن یکپارچه‌ی با دات نت است. به کمک آن می‌توان اعمال پیچیده‌ای را بر روی اشیاء، به زبانی ساده بیان کرد و امروزه تقریبا توسط تمام توسعه دهندگان دات نت مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما ... این سادگی، بهایی را نیز به همراه دارد: کمتر بودن سرعت اجرا و همچنین افزایش مصرف حافظه. با توجه به گستردگی استفاده‌ی از LINQ، اگر بهبودی در این زمینه حاصل شود، بر روی کارآیی تمام برنامه‌های دات نتی تاثیر خواهد گذاشت و این امر در دات نت 7 محقق شده‌است. کارآیی متدهای LINQ to Objects در دات نت 7 (مانند متدهای Enumerable.Max, Enumerable.Min, Enumerable.Average, Enumerable.Sum) به شدت افزایش یافته و این افزایش گاهی حتی بیشتر از 10 برابر نسبت به نگارش‌های قبلی دات نت است؛ اما چگونه به چنین کارآیی رسیده‌اند؟


تدارک یک آزمایش برای بررسی میزان افزایش کارآیی متدهای LINQ در دات نت 7

در ادامه یک آزمایش ساده‌ی بررسی کارآیی متدهای Enumerable.Max, Enumerable.Min, Enumerable.Average, Enumerable.Sum را با استفاده از کتابخانه‌ی معروف BenchmarkDotNet مشاهده می‌کنید:
using BenchmarkDotNet.Attributes;
using BenchmarkDotNet.Running;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;


[MemoryDiagnoser(displayGenColumns: false)]
public partial class Program
{
  static void Main(string[] args) =>
    BenchmarkSwitcher.FromAssembly(typeof(Program).Assembly).Run(args);

  [Params (10, 10000)]
  public int Size { get; set; }
  private IEnumerable<int> items;

  [GlobalSetup]
  public void Setup()
  {
    items = Enumerable.Range(1, Size).ToArray();
  }  

  [Benchmark]
  public int Min() => items.Min();

  [Benchmark]
  public int Max() => items.Max();

  [Benchmark]
  public double Average() => items.Average();

  [Benchmark]
  public int Sum() => items.Sum();
}
برای آزمایش آن، یکبار target framework پروژه را بر روی net6.0 و بار دیگر بر روی net7.0 قرار داده و برنامه را اجرا می‌کنیم. خلاصه‌ی مفهومی نتایج حاصل به صورت زیر است که ... شگفت‌انگیز هستند!
در مورد کار با آرایه‌ها:


- زمان اجرای یافتن Min در آرایه‌های کوچک، در دات نت 7، نسبت به دات نت 6، حدودا 10 برابر کاهش یافته و اگر این آرایه بزرگتر شود و برای مثال حاوی 10 هزار المان باشد، این زمان 20 برابر کاهش یافته‌است.
- این کاهش زمان‌ها برای سایر متدهای LINQ نیز تقریبا به همین صورت است؛ منها متد Sum که اندازه‌ی آرایه، تاثیری را بر روی نتیجه‌ی نهایی ندارد.
- همچنین در دات نت 7، با فراخوانی متدهای LINQ، افزایش حافظه‌ای مشاهده نمی‌شود.

در مورد کار با لیست‌ها:


- در دات نت 6، اعمال صورت گرفته‌ی توسط LINQ بر روی آرایه‌ها، نسبت به لیست‌ها، همواره سریعتر است.
- در دات نت 7 هم در مورد مجموعه‌های کوچک، وضعیت همانند دات نت 6 است. اما اگر مجموعه‌ها بزرگتر شوند، تفاوتی بین مجموعه‌ها و آرایه‌ها وجود ندارد و حتی وضعیت مجموعه‌ها بهتر است: کارآیی کار با لیست‌ها 32 برابر بیشتر شده‌است!


اما چگونه در دات نت 7، چنین بهبود کارآیی خیره‌کننده‌ای در متدهای LINQ حاصل شده‌است؟

برای بررسی چگونگی بهبود کارآیی متدهای LINQ در دات نت 7 باید به نحوه‌ی پیاده سازی آن‌ها در نگارش‌های مختلف دات نت مراجعه کرد. برای مثال پیاده سازی متد الحاقی Min تا دات نت 6 به صورت زیر است:
public static int Min(this IEnumerable<int> source)
{
  if (source == null)
  {
    ThrowHelper.ThrowArgumentNullException(ExceptionArgument.source);
  }

  int value;
  using (IEnumerator<int> e = source.GetEnumerator())
  {
    if (!e.MoveNext())
    {
      ThrowHelper.ThrowNoElementsException();
    }

    value = e.Current;
    while (e.MoveNext())
    {
      int x = e.Current;
      if (x < value)
      {
        value = x;
      }
    }
  }
  return value;
}
این متد نسبتا ساده‌است. یک IEnumerable را دریافت کرده و سپس با استفاده از متد MoveNext، مقدار فعلی را با مقدار بعدی مقایسه می‌کند. در این مقایسه، کوچکترین مقدار ذخیره می‌شود تا در نهایت به انتهای مجموعه برسیم.
اما ... پیاده سازی این متد در دات نت 7 متفاوت است:
public static int Min(this IEnumerable<int> source) => MinInteger(source);

private static T MinInteger<T>(this IEnumerable<T> source)
  where T : struct, IBinaryInteger<T>
{
  T value;

  if (source.TryGetSpan(out ReadOnlySpan<T> span))
  {
    if (Vector.IsHardwareAccelerated && 
        span.Length >= Vector<T>.Count * 2)
    {
      .... // Optimized implementation
      return ....;
    }
  }
  .... //Implementation as in .NET 6
}
در اینجا در ابتدا سعی می‌شود تا یک ReadOnlySpan از مجموعه‌ی ارائه شده، تهیه شود. اگر این کار میسر نشد، کدهای همان روش قبلی دات نت 6 که توضیح داده شد، اجرا می‌شود. البته در آزمایشی که ما تدارک دیدیم، چون از لیست‌ها و آرایه‌ها استفاده شده بود، همواره امکان تهیه‌ی یک ReadOnlySpan از آن‌ها میسر است. بنابراین به قسمت اجرایی همانند دات نت 6 نمی‌رسیم.
اما ... ReadOnlySpan چیست؟ نوع‌های Span و ReadOnlySpan، یک ناحیه‌ی پیوسته‌ی مدیریت شده و مدیریت نشده‌ی حافظه را بیان می‌کنند. یک Span از نوع ref struct است؛ یعنی تنها می‌تواند بر روی stack قرار گیرد که مزیت آن، عدم نیاز به تخصیص حافظه‌ی اضافی و بهبود کارآیی است. همچنین ساختار داخلی Span در سی شارپ 11 اندکی تغییر کرده‌است که در آن از ref fields جهت دسترسی امن به این ناحیه‌ی از حافظه استفاده می‌شود. پیشتر از نوع داخلی ByReference برای اشاره به ابتدای این ناحیه‌ی از حافظه استفاده می‌شد که به همراه بررسی امنیتی در این باره نبود.

پس از دریافت ReadOnlySpan، به سطر زیر می‌رسیم:
if (Vector.IsHardwareAccelerated && span.Length >= Vector<T>.Count * 2)
که بررسی می‌کند آیا سخت افرار فعلی از قابلیت‌های SIMD برخوردار است یا خیر؟ اگر بله، اینبار با استفاده از ریاضیات برداری شتاب یافته‌ی توسط سخت افزار، محاسبات را انجام می‌دهد:
private static T MinInteger<T>(this IEnumerable<T> source)
where T : struct, IBinaryInteger<T>
{
  .... 
  if (Vector.IsHardwareAccelerated && span.Length >= Vector<T>.Count * 2)
  {
    var mins = new Vector<T>(span);
    index = Vector<T>.Count;
    do
    {
      mins = Vector.Min(mins, new Vector<T>(span.Slice(index)));
      index += Vector<T>.Count;
    }
    while (index + Vector<T>.Count <= span.Length);

    value = mins[0];
    for (int i = 1; i < Vector<T>.Count; i++)
    {  
      if (mins[i] < value)
      {
        value = mins[i];
      }
    }
  ....
}
بنابراین به صورت خلاصه در دات نت 7 با استفاده از بکارگیری نوع‌های ویژه‌ی Span و نوع‌های برداری شتاب‌یافته‌ی توسط اکثر سخت افزارهای امروزی، سبب بهبود قابل ملاحظه‌ی کارآیی متدهای LINQ شده‌اند.
نظرات مطالب
بررسی روش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core
مرورگرهای جدید با استفاده از ویژگی webkitdirectory، امکان انتخاب یک پوشه و تمام زیر پوشه‌های آن‌را دارند:
<form method="post" asp-action="UploadFiles" asp-controller="Home" enctype="multipart/form-data">
    <input type="file" name="files" webkitdirectory />
    <input type="submit" value="Upload" />
</form>
در این حالت کدهای سمت سرور آن به صورت زیر تغییر می‌کند:
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace UploadFolderASPNETCore.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IWebHostEnvironment _environment;
        private const int MaxBufferSize = 0x10000;

        public HomeController(IWebHostEnvironment environment)
        {
            _environment = environment;
        }

        public IActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        [HttpPost("[action]")]
        public async Task<IActionResult> UploadFiles(IList<IFormFile> files)
        {
            var uploadsRootFolder = Path.Combine(_environment.WebRootPath, "uploads");
            CreateDir(uploadsRootFolder);

            foreach (var file in files)
            {
                var dirPath = Path.GetDirectoryName(file.FileName);
                CreateDir(Path.Combine(uploadsRootFolder, dirPath));

                var filePath = Path.Combine(uploadsRootFolder, file.FileName);
                using (var fileStream = new FileStream(filePath, FileMode.Create,
                                                        FileAccess.Write,
                                                        FileShare.None,
                                                        MaxBufferSize,
                                                        useAsync: true
                                                        ))
                {
                    await file.CopyToAsync(fileStream);
                }
            }

            return RedirectToAction("Index");
        }

        private void CreateDir(string path)
        {
            if (!Directory.Exists(path))
            {
                Directory.CreateDirectory(path);
            }
        }
    }
}
مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت چهارم - User Claims
از نگارش‌های پیشین ASP.NET، هنوز هم اطلاعات شیء User مانند User.Identity.Name در ASP.NET Core نیز در دسترس هستند. به این ترتیب زمانیکه کاربری به سیستم وارد شد، دیگر نیازی نیست تا جهت یافتن Name او، از بانک اطلاعاتی کوئری گرفت. خاصیت Name یاد شده به صورت خودکار از کوکی رمزنگاری شده‌ی او دریافت شده و در اختیار برنامه قرار می‌گیرد. این Name در ASP.NET Core Identity، اصطلاحا یک User Claim پیش‌فرض نام دارد و به صورت خودکار ایجاد و مقدار دهی می‌شود. اکنون این سؤال مطرح می‌شود که آیا می‌توان خاصیت دیگری را به شیء User.Identity اضافه کرد؟


جدول AppUserClaims


جدول AppUserClaims، جزو جداول اصلی ASP.NET Core Identity است و هدف آن ذخیره‌ی اطلاعات ویژه‌ی کاربران و بازیابی ساده‌تر آن‌ها از طریق کوکی‌های آن‌ها است (همانند User.Identity.Name). زمانیکه کاربری به سیستم وارد می‌شود، بر اساس UserId او، تمام رکوردهای User Claims متعلق به او از این جدول واکشی شده و به صورت خودکار به کوکی او اضافه می‌شوند.

در پروژه‌ی DNT Identity از این جدول استفاده نمی‌شود. چون اطلاعات User Claims مورد نیاز آن، هم اکنون در جدول AppUsers موجود هستند. به همین جهت افزودن این نوع User Claimها به جدول AppUserClaims، به ازای هر کاربر، کاری بیهوده است. سناریویی که استفاده‌ی از این جدول را با مفهوم می‌کند، ذخیره سازی تنظیمات ویژه‌ی هرکاربر است (خارج از فیلدهای جدول کاربران). برای مثال اگر سایتی را چندزبانه طراحی کردید، می‌توانید یک User Claim سفارشی جدید را برای این منظور ایجاد و زبان انتخابی کاربر را به عنوان یک رکورد جدید مخصوص آن در این جدول ویژه ثبت کنید. مزیت آن این است که واکشی و افزوده شدن اطلاعات آن به کوکی شخص، به صورت خودکار توسط فریم ورک صورت گرفته و در حین مرور صفحات توسط کاربر، دیگر نیازی نیست تا اطلاعات زبان انتخابی او را از بانک اطلاعاتی واکشی کرد.
بنابراین برای ذخیره سازی تنظیمات با کارآیی بالای ویژه‌ی هرکاربر، جدول جدیدی را ایجاد نکنید. جدول User Claim برای همین منظور درنظر گرفته شده‌است و پردازش اطلاعات آن توسط فریم ورک صورت می‌گیرد.


ASP.NET Core Identity چگونه اطلاعات جدول AppUserClaims را پردازش می‌کند؟

ASP.NET Identity Core در حین لاگین کاربر به سیستم، از سرویس SignInManager خودش استفاده می‌کند که با نحوه‌ی سفارشی سازی آن پیشتر در قسمت دوم این سری آشنا شدیم. سرویس SignInManager پس از لاگین شخص، از یک سرویس توکار دیگر این فریم ورک به نام UserClaimsPrincipalFactory جهت واکشی اطلاعات User Claims و همچنین Role Claims و افزودن آن‌ها به کوکی رمزنگاری شده‌ی شخص، استفاده می‌کند.
بنابراین اگر قصد افزودن User Claim سفارشی دیگری را داشته باشیم، می‌توان همین سرویس توکار UserClaimsPrincipalFactory را سفارشی سازی کرد (بجای اینکه الزاما رکوردی را به جدول AppUserClaims اضافه کنیم).

اطلاعات جالبی را هم می‌توان از پیاده سازی متد CreateAsync آن استخراج کرد:
  public virtual async Task<ClaimsPrincipal> CreateAsync(TUser user)
1) userId شخص پس از لاگین از طریق User Claims ایی با نوع Options.ClaimsIdentity.UserIdClaimType به کوکی او اضافه می‌شود.
2) userName شخص پس از لاگین از طریق User Claims ایی با نوع Options.ClaimsIdentity.UserNameClaimType به کوکی او اضافه می‌شود.
3) security stamp او (آخرین بار تغییر اطلاعات اکانت کاربر) نیز یک Claim پیش‌فرض است.
4) اگر نقش‌هایی به کاربر انتساب داده شده باشند، تمام این نقش‌ها واکشی شده و به عنوان یک Claim جدید به کوکی او اضافه می‌شوند.
5) اگر یک نقش منتسب به کاربر دارای Role Claim باشد، این موارد نیز واکشی شده و به کوکی او به عنوان یک Claim جدید اضافه می‌شوند. در ASP.NET Identity Core نقش‌ها نیز می‌توانند Claim داشته باشند (امکان پیاده سازی سطوح دسترسی پویا).

بنابراین حداقل مدیریت Claims این 5 مورد خودکار است و اگر برای مثال نیاز به Id کاربر لاگین شده را داشتید، نیازی نیست تا آن‌را از بانک اطلاعاتی واکشی کنید. چون این اطلاعات هم اکنون در کوکی او موجود هستند.


سفارشی سازی کلاس UserClaimsPrincipalFactory جهت افزودن User Claims سفارشی

تا اینجا دریافتیم که کلاس UserClaimsPrincipalFactory کار مدیریت Claims پیش‌فرض این فریم ورک را برعهده دارد. در ادامه از این کلاس ارث بری کرده و متد CreateAsync آن‌را جهت افزودن Claims سفارشی خود بازنویسی می‌کنیم. این پیاده سازی سفارشی را در کلاس ApplicationClaimsPrincipalFactory می‌توانید مشاهده کنید:
        public override async Task<ClaimsPrincipal> CreateAsync(User user)
        {
            var principal = await base.CreateAsync(user).ConfigureAwait(false); 
            addCustomClaims(user, principal);
            return principal;
        }

        private static void addCustomClaims(User user, IPrincipal principal)
        {
            ((ClaimsIdentity) principal.Identity).AddClaims(new[]
            {
                new Claim(ClaimTypes.NameIdentifier, user.Id.ToString(), ClaimValueTypes.Integer),
                new Claim(ClaimTypes.GivenName, user.FirstName ?? string.Empty),
                new Claim(ClaimTypes.Surname, user.LastName ?? string.Empty),
                new Claim(PhotoFileName, user.PhotoFileName ?? string.Empty, ClaimValueTypes.String),
            });
        }
در حین بازنویسی متد CreateAsync، ابتدا base.CreateAsync را فراخوانی کرده‌ایم، تا اخلالی در عملکرد این فریم ورک رخ ندهد و هنوز هم همان مواردی که در قسمت قبل توضیح داده شد، به صورت پیش فرض به کوکی شخص اضافه شوند. سپس در متد addCustomClaims، تعدادی Claim سفارشی خاص خودمان را اضافه کرده‌ایم.
برای مثال نام، نام خانوادگی و نام تصویر شخص به صورت Claimهایی جدید به کوکی او اضافه می‌شوند. در این حالت دیگر نیازی نیست تا به ازای هر کاربر، جدول AppUserClaims را ویرایش کرد و اطلاعات جدیدی را افزود و یا تغییر داد. همینقدر که کاربر به سیستم لاگین کند، شیء User او به متد Create کلاس UserClaimsPrincipalFactory ارسال می‌شود. به این ترتیب می‌توان به تمام خواص این کاربر دسترسی یافت و در صورت نیاز آن‌ها را به صورت Claimهایی به کوکی او افزود.

پس از تدارک کلاس ApplicationClaimsPrincipalFactory‌، تنها کاری را که باید در جهت معرفی و جایگرینی آن انجام داد، تغییر ذیل در کلاس IdentityServicesRegistry است:
services.AddScoped<IUserClaimsPrincipalFactory<User>, ApplicationClaimsPrincipalFactory>();
services.AddScoped<UserClaimsPrincipalFactory<User, Role>, ApplicationClaimsPrincipalFactory>();
یکبار ApplicationClaimsPrincipalFactory را به عنوان پیاده سازی کننده‌ی IUserClaimsPrincipalFactory معرفی کرده‌ایم. همچنین یکبار هم سرویس توکار UserClaimsPrincipalFactory را به سرویس سفارشی خودمان هدایت کرده‌ایم. به این ترتیب مطمئن خواهیم شد که همواره از ApplicationClaimsPrincipalFactory ما استفاده خواهد شد (حتی اگر UserClaimsPrincipalFactory اصلی از سیستم تزریق وابستگی‌ها درخواست شود).
 

چگونه به اطلاعات User Claims در سرویس‌های برنامه دسترسی پیدا کنیم؟

برای دسترسی به اطلاعات User Claims نیاز به دسترسی به HttpContext جاری را داریم. در این مورد و تزریق سرویس IHttpContextAccessor جهت تامین آن، در مطلب «بررسی روش دسترسی به HttpContext در ASP.NET Core» پیشتر بحث شده‌است.
به علاوه در کلاس IdentityServicesRegistry، تزریق وابستگی‌های سفارشی‌تری نیز صورت گرفته‌است:
services.AddScoped<IPrincipal>(provider =>
    provider.GetService<IHttpContextAccessor>()?.HttpContext?.User ?? ClaimsPrincipal.Current);
در اینجا اگر نیاز به اطلاعات Claims شیء User را داشتید، می‌توانید اینترفیس IPrincipal را هم بجای IHttpContextAccessor، به سازنده‌ی کلاس مدنظر خود تزریق کنید.


چگونه اطلاعات User Claims سفارشی را دریافت کنیم؟

برای کار ساده‌تر با Claims یک کلاس کمکی به نام IdentityExtensions به پروژه اضافه شده‌است و متدهایی مانند دو متد ذیل را می‌توانید در آن مشاهده کنید:
        public static string FindFirstValue(this ClaimsIdentity identity, string claimType)
        {
            return identity?.FindFirst(claimType)?.Value;
        }

        public static string GetUserClaimValue(this IIdentity identity, string claimType)
        {
            var identity1 = identity as ClaimsIdentity;
            return identity1?.FindFirstValue(claimType);
        }
در اینجا نحوه‌ی استخراج اطلاعات را از شیء User و یا User.Identity مشاهده می‌کنید. تنها کافی است claimType ایی را درخواست کرده و سپس مقدار آن‌را از کوکی شخص به نحو فوق واکشی کنیم.
برای نمونه متد GetUserDisplayName این کلاس کمکی، از همان Claims سفارشی که در کلاس ApplicationClaimsPrincipalFactory تعریف کردیم، اطلاعات خود را استخراج می‌کند و اگر در View ایی خواستید این اطلاعات را نمایش دهید، می‌توانید بنویسید:
 @User.Identity.GetUserDisplayName()


چگونه پس از ویرایش اطلاعات کاربر، اطلاعات کوکی او را نیز به روز کنیم؟

در پروژه قسمتی وجود دارد جهت ویرایش اطلاعات کاربران (UserProfileController). اگر کاربری برای مثال نام و نام خانوادگی خود را ویرایش کرد، می‌خواهیم بلافاصله متد GetUserDisplayName اطلاعات صحیح و به روزی را از کوکی او دریافت کند. برای اینکار یا می‌توان او را وادار به لاگین مجدد کرد (تا پروسه‌ی رسیدن به متد CreateAsync کلاس ApplicationClaimsPrincipalFactory طی شود) و یا روش بهتری نیز وجود دارد:
 // reflect the changes, in the current user's Identity cookie
await _signInManager.RefreshSignInAsync(user).ConfigureAwait(false);
در اینجا تنها کافی است متد RefreshSignInAsync را مجددا بر اساس اطلاعات ویرایش شده‌ی کاربر، فراخوانی کنیم تا کوکی او را بلافاصله به روز کند و این روش نیازی به اجبار به لاگین مجدد کاربر را ندارد.


کدهای کامل این سری را در مخزن کد DNT Identity می‌توانید ملاحظه کنید.
مطالب
نگاشت خودکار اشیاء توسط AutoMapper و Reflection - ایده شماره 1
آموزش کامل AutoMapper قبلا در سایت ارائه شده است. در این مقاله می‌خواهیم Mapping نوع‌های مختلف بین Dto و Entity‌های پروژه را توسط Reflection به صورت خودکار انجام دهیم. سورس کامل مثال را می‌توانید در این ریپازیتوری مشاهده کنید.
در این روش ما یک کلاس جنریک را به نام BaseDto داریم که تمام Dto‌های ما برای نگاشت خودکار باید از آن ارث بری کنند. در مثال زیر کلاس PostDto لازم است به کلاس Post نگاشت شود. پس خواهیم داشت :
public class PostDto : BaseDto<PostDto, Post, long>
{
    public string Title { get; set; }
    public string Text { get; set; }
    public int CategoryId { get; set; }

    public string CategoryName { get; set; } //=> Category.Name
}
  • کلاس PostDto خودش را به عنوان اولین پارامتر جنریک BaseDto معرفی می‌کند.
  • به عنوان پارامتر دوم، باید کلاس Entity ایی که قرار است به آن نگاشت شود (Post) را معرفی کنیم.
  • پارامتر سوم، نوع فیلد Id است که در اینجا خاصیت Id کلاس‌های Post و PostDto ما، از نوع long است.
  • نهایتا خواصی را که برای نگاشت لازم داریم، تعریف میکنیم مثل Title و...
  • همچنین می‌توانیم خواصی برای نگاشت با خواص Navigation Property‌های Post هم تعریف کنیم؛ مانند CategoryName که به خاصیت Name از Category پست مربوطه اشاره میکند و AutoMapper به صورت هوشمندانه آن‌ها را به هم نگاشت می‌کند.
تعریف کلاس جنریک BaseDto هم به نحو زیر است.
public abstract class BaseDto<TDto, TEntity, TKey>
        where TDto : class, new()
        where TEntity : BaseEntity<TKey>, new()
{
    [Display(Name = "ردیف")]
    public TKey Id { get; set; }

    public TEntity ToEntity()
    {
        return Mapper.Map<TEntity>(CastToDerivedClass(this));
    }

    public TEntity ToEntity(TEntity entity)
    {
        return Mapper.Map(CastToDerivedClass(this), entity);
    }

    public static TDto FromEntity(TEntity model)
    {
        return Mapper.Map<TDto>(model);
    }

    protected TDto CastToDerivedClass(BaseDto<TDto, TEntity, TKey> baseInstance)
    {
        return Mapper.Map<TDto>(baseInstance);
    }
}
  • نوع TDto به کلاس Dto ما اشاره میکند؛ مثلا PostDto
  • نوع TEntity به کلاس Entity ما اشاره میکند؛ مثلا Post
  • نوع TKey به نوع خاصیت Id اشاره میکند.
  • شرط لازم برای نوع TEntity این است که از <BaseEntity<TKey ارث بری کرده باشد (نوع پایه‌ای که تمام Entity‌های ما از آن ارث بری می‌کنند).
  • متد‌های کمکی ToEntity و FromEntity، کار نگاشت اشیاء را برای ما راحت‌تر می‌کنند.
پیاده سازی کلاس BaseEntity و Post نیز به شرح زیر است.
public abstract class BaseEntity<TKey>
{
    public TKey Id { get; set; }
}

public class Post : BaseEntity<long>
{
    public string Title { get; set; }
    public string Text { get; set; }
    public int CatgeoryId { get; set; }

    public Category Category { get; set; }
}

توضیح متد های ToEntity  و  FromEntity 
متد ToEntity شی Dto جاری را به Entity مربوطه نگاشت کرده و یک وهله از آن را باز میگرداند. پس بجای استفاده دستی از Api‌های AutoMapper مانند Mapper.Map<Post>(postDto)  کافی است متد ToEntity را فراخوانی کنیم؛ مثال:
var postDto = new PostDto();
var post = postDto.ToEntity();
متد بالا برای اکشن Create مناسب است؛ ولی برای اکشن Update خیر. چرا که برای Update نباید نگاشت بر روی وهله جدیدی از Post انجام شود؛ بلکه باید بر روی وهله‌ای از قبل موجود (همان post ایی که بر اساس id واکشی کرده‌ایم) نگاشت انجام شود، تا تغییرات لازم، بر روی همان وهله تاثیر کند. در غیر این صورت اگر وهله جدیدی از post ایجاد شود، چون توسط EF ChangeTracker ردیابی نمی‌شود، به‌روز رسانی هم انجام نخواهد شد.
بنابراین برای نگاشت postDto به یک شیء Post از پیش موجود (post یافت شده توسط id) خواهیم داشت:
var post = // finded by id
var updatePost = postDto.ToEntity(post);
همچنین برای نگاشت از یک Entity به Dto (عکس قضیه بالا: مثلا نگاشت یک postDto به post) کافی است متد ایستای FromEntity را خوانی کنیم. مثال :
var postDto = PostDto.FromEntity(post);

کانفیگ خودکار Mapping توسط Reflection
در ادامه می‌خواهیم کانفیگ Mapping بین Dto‌های پروژه به Entity‌های مربوطه (مثلا PostDto به Dto و برعکس) را به صورت خودکار توسط Reflection پیاده سازی و اعمال کنیم. این کار توسط کلاس AutoMapperConfiguration به نحو زیر انجام می‌شود.
public static class AutoMapperConfiguration
{
    public static void InitializeAutoMapper()
    {
        Mapper.Initialize(configuration =>
        {
            configuration.ConfigureAutoMapperForDto();
        });

        //Compile mapping after configuration to boost map speed
        Mapper.Configuration.CompileMappings();
    }

    public static void ConfigureAutoMapperForDto(this IMapperConfigurationExpression config)
    {
        config.ConfigureAutoMapperForDto(Assembly.GetEntryAssembly());
    }

    public static void ConfigureAutoMapperForDto(this IMapperConfigurationExpression config, params Assembly[] assemblies)
    {
        var dtoTypes = GetDtoTypes(assemblies);

        var mappingTypes = dtoTypes
            .Select(type =>
            {
                var arguments = type.BaseType.GetGenericArguments();
                return new
                {
                    DtoType = arguments[0],
                    EntityType = arguments[1]
                };
            }).ToList();

        foreach (var mappingType in mappingTypes)
            config.CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties(mappingType.EntityType, mappingType.DtoType);
    }

    public static void CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties(this IMapperConfigurationExpression config, Type entityType, Type dtoType)
    {
        var mappingExpression = config.CreateMap(entityType, dtoType).ReverseMap();

        //Ignore mapping to any property of source (like Post.Categroy) that dose not contains in destination (like PostDto)
        //To prevent from wrong mapping. for example in mapping of "PostDto -> Post", automapper create a new instance for Category (with null catgeoryName) because we have CategoryName property that has null value
        foreach (var property in entityType.GetProperties())
        {
            if (dtoType.GetProperty(property.Name) == null)
                mappingExpression.ForMember(property.Name, opt => opt.Ignore());
        }
    }

    public static IEnumerable<Type> GetDtoTypes(params Assembly[] assemblies)
    {
        var allTypes = assemblies.SelectMany(a => a.ExportedTypes);

        var dtoTypes = allTypes.Where(type =>
                type.IsClass && !type.IsAbstract && type.BaseType != null && type.BaseType.IsGenericType &&
                (type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(BaseDto<,>) ||
                type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(BaseDto<,,>)));

        return dtoTypes;
    }
}
عملیات با فراخوانی متد ایستا InitializeAutoMapper شروع می‌شود و باید این متد فقط یکبار در اجرای پروژه فراخوانی شود. (مثلا در سازنده کلاس Startup.cs)
public class Startup
{
    public Startup(IConfiguration configuration)
    {
        Configuration = configuration;
        AutoMapperConfiguration.InitializeAutoMapper();
    }
- درون این متد کانفیگ، Mapping نوع‌های مختلف قابل نگاشت برای AutoMapper توسط Mapper.Initialize انجام می‌شود.
- متد ConfigureAutoMapperForDto متد دیگری را به همین نام، فراخوانی می‌کند؛ با این تفاوت که Assembly ورودی پروژه را توسط متد ()Assembly.GetEntryAssembly، یافته و به آن پاس میدهد.
- EntryAssembly به اسمبلی ای که به عنوان نقطه ورود برنامه است، اشاره می‌کند. در این سورس کد چون پروژه ما از نوع ASP.NET Core است، اسمبلی این پروژه به عنوان EntryAssmebly شناخته می‌شود؛ یعنی همان لایه‌ای که کلاس‌های Dto ما (مانند PostDto) داخل آن تعریف شده‌است. ما به این اسمبلی از این جهت نیاز داریم که می‌خواهیم توسط Reflection، تمام نوع‌هایی که از BaseDto ارث بری می‌کنند (مانند PostDto) را یافته و Mapping آنها را به AutoMapper معرفی و اعمال کنیم.
نکته : اگر در پروژه شما Dto‌ها در لایه/لایه‌های دیگری تعریف شده‌اند باید اسمبلی آن لایه‌ها را به آن پاس دهید.
در این مرحله توسط متد GetDtoTypes کار یافتن نوع‌های Dto موجود در اسمبلی/اسمبلی‌های مشخص شده انجام می‌شود.
public static IEnumerable<Type> GetDtoTypes(params Assembly[] assemblies)
{
    var allTypes = assemblies.SelectMany(a => a.ExportedTypes);

    var dtoTypes = allTypes.Where(type =>
            type.IsClass && !type.IsAbstract && type.BaseType != null && type.BaseType.IsGenericType &&
            (type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(BaseDto<,>) ||
            type.BaseType.GetGenericTypeDefinition() == typeof(BaseDto<,,>)));

    return dtoTypes;
}
  • در خط اول ابتدا تمامی نوع‌های قابل دسترس از بیرون (ExportedTypes) از assembly‌های دریافتی واکشی می‌شود.
  • سپس توسط Where، نوع‌هایی که کلاس بوده، abstract نیستند و از BaseDto ارث بری کرده‌اند، فیلتر شده و بازگردانده می‌شوند.
در ادامه، از لیست نوع‌های Dto یافت شده، پارامتر‌های جنریک TDto و TEntity به ازای هر نوع استخراج می‌شوند.
public static void ConfigureAutoMapperForDto(this IMapperConfigurationExpression config, params Assembly[] assemblies)
{
var dtoTypes = GetDtoTypes(assemblies);

var mappingTypes = dtoTypes
.Select(type =>
{
var arguments = type.BaseType.GetGenericArguments();
return new
{
DtoType = arguments[0],
EntityType = arguments[1]
};
}).ToList();

foreach (var mappingType in mappingTypes)
config.CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties(mappingType.EntityType, mappingType.DtoType);
}

در آخر بر روی لیست یافت شده، گردش می‌کنیم (foreach) و دو نوع DtoType و EntityType (مانند postDto و post) را که باید به یکدیگر نگاشت شوند، به متد CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties ارسال می‌کنیم. کار این متد، معرفی/اعمال Mapping بین نوع‌ها به کانفیگ AutoMapper می‌باشد. همچنین خواصی را که نباید نگاشت شوند، به طور خودکار یافته و Ignore می‌کند.
در مثال جاری، خاصیت CategoryName کلاس PostDto برای خواندن و select از دیتابیس لازم است زیرا می‌خواهیم هر postDto، شامل نام دسته بندی هر پست نیز باشد، ولی این ویژگی برای افزودن یا به‌روزرسانی مدنظر ما نیست؛ چرا که کلاینت ما به هنگام فراخوانی اکشن Create، فقط مقادیر خواص Post (مانند Title, Text و CategoryId) را ارسال می‌کند و نه CategoryName را. در نتیجه CatgoryName همیشه null است. اما مشکلی که ایجاد می‌کند این است که AutoMapper به هنگام نگاشت یک PostDto به Post، چون خاصیت CategoryName با (مقدار null)  وجود دارد، یک وهله جدید (با مقادیر پیشفرض) را برای Category ایجاد می‌کند که خاصیت Name آن برابر با null است و قطعا این مدنظر ما نیست. پس جهت جلوگیری از این مشکل لازم است خواصی از Entity که در Dto موجود نیستند (مانند Category) را Ignore کنیم و این دقیقا همان کاری است که متد CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties انجام می‌دهد. 
public static void CreateMappingAndIgnoreUnmappedProperties(this IMapperConfigurationExpression config, Type entityType, Type dtoType)
{
    var mappingExpression = config.CreateMap(entityType, dtoType).ReverseMap();

    //Ignore mapping to any property of entity (like Post.Categroy) that dose not contains in dto (like PostDto.CategoryName)
    //To prevent from wrong mapping. for example in mapping of "PostDto -> Post", automapper create a new instance for Category (with null catgeoryName) because we have CategoryName property that has null value
    foreach (var property in entityType.GetProperties())
    {
        if (dtoType.GetProperty(property.Name) == null)
            mappingExpression.ForMember(property.Name, opt => opt.Ignore());
    }
}
البته اساسا استفاده از یک Dto هم برای Create/Update و هم برای Select اصولی نیست و بهتر است دو Dto جداگانه که صرفا خواص مورد نیاز را دارند، داشته باشیم که در این صورت مشکل بالا نیز اصلا رخ نخواهد داد. راه حل مورد استفاده کنونی صرفا مرهمی برای یک استفاده غیر اصولی است!
در آخر می‌توان گفت تنها ایراد کوچک ایده‌ی فوق، استفاده از Api‌های استاتیک AutoMapper در کلاس BaseDto است (متد Mapper.Map)  که باعث می‌شود نتوانیم به هنگام تست نویسی، سرویس AutoMapper را با پیاده سازی دیگری (Fake) جایگزین و آن را Mock کنیم. البته این کار برای AutoMapper زیاد معمول هم نبوده و در مقابل مزایای این ایده، به نظرم ارزش استفاده را خواهد داشت.
در قسمت بعدی همین ایده را توسعه خواهیم داد و قابلیت سفارشی سازی Mapping را برای آن فراهم خواهیم کرد.
مطالب
ثبت لینک‌های غیرتکراری
ثبت لینک‌های مختلف در یک سیستم (مثلا قسمت به اشتراک گذاری لینک‌ها) در ابتدای کار شاید ساده به نظر برسد؛ خوب، هر صفحه‌ای که یک آدرس منحصربفرد بیشتر ندارد. ما هش این لینک را محاسبه می‌کنیم و بعد روی این هش، یک کلید منحصربفرد را تعریف خواهیم کرد تا دیگر رکوردی تکراری ثبت نشود. همچنین چون این هش نیز طول کوتاهی دارد، جستجوی آن بسیار سریع خواهد بود. واقعیت این است که خیر! این روش ناکارآمدترین حالت پردازش لینک‌های مختلف است.
برای مثال لینک‌های http://www.site.com و http://www.site.com/index.htm دو هش متفاوت را تولید می‌کنند اما در عمل یکی هستند. نمونه‌ی دیگر، لینک‌های http://www.site.com/index.htm و http://www.site.com/index.htm#section1 هستند که فقط اصطلاحا در یک fragment با هم تفاوت دارند و از این دست لینک‌هایی که باید در حین ثبت یکی درنظر گرفته شوند، زیاد هستند و اگر علاقمند به مرور آن‌ها هستید، می‌توانید به صفحه‌ی URL Normalization در ویکی‌پدیا مراجعه کنید.
اگر نکات این صفحه را تبدیل به یک کلاس کمکی کنیم، به کلاس ذیل خواهیم رسید:
using System;
using System.Web;

namespace OPMLCleaner
{
    public static class UrlNormalization
    {
        public static bool AreTheSameUrls(this string url1, string url2)
        {
            url1 = url1.NormalizeUrl();
            url2 = url2.NormalizeUrl();
            return url1.Equals(url2);
        }

        public static bool AreTheSameUrls(this Uri uri1, Uri uri2)
        {
            var url1 = uri1.NormalizeUrl();
            var url2 = uri2.NormalizeUrl();
            return url1.Equals(url2);
        }

        public static string[] DefaultDirectoryIndexes = new[]
            {
                "default.asp",
                "default.aspx",
                "index.htm",
                "index.html",
                "index.php"
            };

        public static string NormalizeUrl(this Uri uri)
        {
            var url = urlToLower(uri);
            url = limitProtocols(url);
            url = removeDefaultDirectoryIndexes(url);
            url = removeTheFragment(url);
            url = removeDuplicateSlashes(url);
            url = addWww(url);
            url = removeFeedburnerPart(url);
            return removeTrailingSlashAndEmptyQuery(url);
        }

        public static string NormalizeUrl(this string url)
        {
            return NormalizeUrl(new Uri(url));
        }

        private static string removeFeedburnerPart(string url)
        {
            var idx = url.IndexOf("utm_source=", StringComparison.Ordinal);
            return idx == -1 ? url : url.Substring(0, idx - 1);
        }

        private static string addWww(string url)
        {
            if (new Uri(url).Host.Split('.').Length == 2 && !url.Contains("://www."))
            {
                return url.Replace("://", "://www.");
            }
            return url;
        }

        private static string removeDuplicateSlashes(string url)
        {
            var path = new Uri(url).AbsolutePath;
            return path.Contains("//") ? url.Replace(path, path.Replace("//", "/")) : url;
        }

        private static string limitProtocols(string url)
        {
            return new Uri(url).Scheme == "https" ? url.Replace("https://", "http://") : url;
        }

        private static string removeTheFragment(string url)
        {
            var fragment = new Uri(url).Fragment;
            return string.IsNullOrWhiteSpace(fragment) ? url : url.Replace(fragment, string.Empty);
        }

        private static string urlToLower(Uri uri)
        {
            return HttpUtility.UrlDecode(uri.AbsoluteUri.ToLowerInvariant());
        }

        private static string removeTrailingSlashAndEmptyQuery(string url)
        {
            return url
                    .TrimEnd(new[] { '?' })
                    .TrimEnd(new[] { '/' });
        }

        private static string removeDefaultDirectoryIndexes(string url)
        {
            foreach (var index in DefaultDirectoryIndexes)
            {
                if (url.EndsWith(index))
                {
                    url = url.TrimEnd(index.ToCharArray());
                    break;
                }
            }
            return url;
        }
    }
}
از این روش برای تمیز کردن و حذف فیدهای تکراری در فایل‌های OPML تهیه شده نیز می‌شود استفاده کرد. عموما فیدخوان‌های نه‌چندان با سابقه، نکات یاد شده در این مطلب را رعایت نمی‌کنند و به سادگی می‌شود در این سیستم‌ها، فیدهای تکراری زیادی را ثبت کرد.
برای مثال اگر یک فایل OPML چنین ساختار XML ایی را داشته باشد:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<opml xmlns:xsi="http://www.w3.org/2001/XMLSchema-instance" xmlns:xsd="http://www.w3.org/2001/XMLSchema" version="1.0">
  <body>
    <outline text="آی تی ایرانی">
    <outline type="rss" 
                           text="‫فید کلی آخرین نظرات، مطالب، اشتراک‌ها و پروژه‌های .NET Tips" 
                           title="‫فید کلی آخرین نظرات، مطالب، اشتراک‌ها و پروژه‌های .NET Tips" 
                           xmlUrl="https://www.dntips.ir/Feed/LatestChanges"
                           htmlUrl="https://www.dntips.ir/" />
    </outline> 
  </body>
</opml>
هر outline آن‌را به کلاس زیر می‌توان نگاشت کرد:
using System.Xml.Serialization;

namespace OPMLCleaner
{
    [XmlType(TypeName="outline")]
    public class Opml
    {
        [XmlAttribute(AttributeName="text")]
        public string Text { get; set; }

        [XmlAttribute(AttributeName = "title")]
        public string Title { get; set; }

        [XmlAttribute(AttributeName = "type")]
        public string Type { get; set; }

        [XmlAttribute(AttributeName = "xmlUrl")]
        public string XmlUrl { get; set; }

        [XmlAttribute(AttributeName = "htmlUrl")]
        public string HtmlUrl { get; set; }
    }
}
برای اینکار فقط کافی است از LINQ to XML به نحو ذیل استفاده کنیم:
var document = XDocument.Load("it-92-03-01.opml");
var results = (from node in document.Descendants("outline")
                           where node.Attribute("htmlUrl") != null && node.Parent.Attribute("text") != null 
                            && node.Parent.Attribute("text").Value == "آی تی ایرانی"
                           select new Opml
                           {
                               HtmlUrl = (string)node.Attribute("htmlUrl"),
                               Text = (string)node.Attribute("text"),
                               Title = (string)node.Attribute("title"),
                               Type = (string)node.Attribute("type"),
                               XmlUrl = (string)node.Attribute("xmlUrl")
                           }).ToList();
در این حالت لیست کلیه فیدهای یک گروه را چه تکراری و غیرتکراری، دریافت خواهیم کرد. برای حذف موارد تکراری نیاز است از متد Distinct استفاده شود. به همین جهت باید کلاس ذیل را نیز تدارک دید:
using System.Collections.Generic;

namespace OPMLCleaner
{
    public class OpmlCompare : EqualityComparer<Opml>
    {
        public override bool Equals(Opml x, Opml y)
        {
            return UrlNormalization.AreTheSameUrls(x.HtmlUrl, y.HtmlUrl);                
        }

        public override int GetHashCode(Opml obj)
        {
            return obj.HtmlUrl.GetHashCode();
        }
    }
}
اکنون با کمک کلاس OpmlCompare فوق که از کلاس UrlNormalization برای تشخیص لینک‌های تکراری استفاده می‌کند، می‌توان به لیست بهتر و متعادل‌تری رسید:
 var distinctResults = results.Distinct(new OpmlCompare()).ToList();
 
مطالب
انتخاب پویای فیلد ها در LINQ

LINQ یک DLS  بر مبنای .NET  می باشد که برای پرس و جو در منابع داده ای مانند پایگاه‌های داده ، فایل‌های XML و یا لیستی از اشیاء درون حافظه کاربرد دارد.

یکی از بزرگترین مزیت‌های آن Syntax  آسان و خوانا آن می‌باشد.

LINQ  از 2 نوع نمادگذاری پشتیبانی می‌کند:

  • Inline LINQ یا query expressions : 
var result = 
    from product in dbContext.Products
    where product.Category.Name == "Toys"
    where product.Price >= 2.50
    select product.Name;
  • Fluent Syntax : 
var result = dbContext.Products
    .Where(p => p.Category.Name == "Toys" && p.Price >= 250)
    .Select(p => p.Name);

در پرس و چو‌های بالا فیلد‌های مورد نیاز در قسمت Select در زمان Compile شناخته شده هستند . اما گاهی ممکن است فیلد‌های مورد نیاز در زمان اجرا مشخص شوند.

به عنوان مثال یک گزارش ساز پویا که کاربر مشخص می‌کند چه ستون هایی در خروجی نمایش داده شوند یا یک جستجوی پیشرفته که ستون‌های خروجی به اختیار کاربر در زمان اجرا مشخص می‌شوند. 

این مدل را در نظر داشته باشید :

    public class Student
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Field1 { get; set; }
        public string Field2 { get; set; }
        public string Field3 { get; set; }


        public static IEnumerable<Student> GetStudentSource()
        {
            for (int i = 0; i < 10; i++)
            {
                yield return new Student
                                 {
                                     Id = i,
                                     Name = "Name " + i,
                                     Field1 = "Field1 " + i,
                                     Field2 = "Field2 " + i,
                                     Field3 = "Field3 " + i
                                 };
            }
        }
    }

ستون‌های کلاس Student  را در رابط کاربری برنامه جهت انتخاب به کاربر نمایش می‌دهیم. سپس کاربر یک یا چند ستون را انتخاب می‌کند که قسمت Select  کوئری برنامه باید  بر اساس فیلد‌های مورد نظر کاربر مشخص شود.

یکی از روش هایی که می‌توان از آن بهره برد استفاده از کتاب خانه Dynamic LINQ معرفی شده در اینجا می باشد.

این کتابخانه جهت سهولت در نصب به کمک NuGet در این آدرس قرار دارد.

فرض بر این است که فیلد‌های انتخاب شده توسط کاربر با "," از یکدیگر جدا شده اند. 

    public class Program
    {
        private static void Main(string[] args)
        {
            System.Console.WriteLine("Specify the desired fields : ");
            string fields = System.Console.ReadLine();
            IEnumerable<Student> students = Student.GetStudentSource();
            IQueryable output = students.AsQueryable().Select(string.Format("new({0})", fields));
            foreach (object item in output)
            {
                System.Console.WriteLine(item);
            }
          
            System.Console.ReadKey();
        }
  
    }

همانطور که در عکس ذیل مشاهده می‌کنید پس از اجرای برنامه ، فیلد‌های انتخاب شده توسط کاربر از منبع داده‌ی دریافت شده و در خروجی نمایش داده شده اند.

این روش مزایا و معایب خودش را دارد ، به عنوان مثال خروجی یک لیست از شیء Student  نیست یا این Select  فقط برای روی یک شیء IQueryable  قابل انجام است.

روش دیگری که می‌توان از آن بهره جست استفاده از یک متد کمکی جهت تولید پویای عبارت Lambda  ورودی Select  می باشد :  

    public  class SelectBuilder <T>
    {
        public static Func<T, T> CreateNewStatement(string fields)
        {
            // input parameter "o"
            var xParameter = Expression.Parameter(typeof(T), "o");


            // new statement "new T()"
            var xNew = Expression.New(typeof(T));

            // create initializers
            var bindings = fields.Split(',').Select(o => o.Trim())
                .Select(o =>
                {

                    // property "Field1"
                    var property = typeof(T).GetProperty(o);

                    // original value "o.Field1"
                    var xOriginal = Expression.Property(xParameter, property);

                    // set value "Field1 = o.Field1"
                    return Expression.Bind(property, xOriginal);
                }
            ).ToList();

            // initialization "new T { Field1 = o.Field1, Field2 = o.Field2 }"
            var xInit = Expression.MemberInit(xNew, bindings);

            // expression "o => new T { Field1 = o.Field1, Field2 = o.Field2 }"
            var lambda = Expression.Lambda<Func<T, T>>(xInit, xParameter);

            // compile to Func<T, T>
            return lambda.Compile();
        }
    }
برای استفاده از متد CreateNewStatement باید اینگونه عمل کرد :  
       IEnumerable<Student> result = students.Select(SelectBuilder<Student>.CreateNewStatement("Field1, Field2")).ToList();

            foreach (Student student in result)
            {
                System.Console.WriteLine(student.Field1);
            }
خروجی یک لیست از Student  می باشد.
 نحوه‌ی کارکرد CreateNewStatement :

ابتدا فیلد‌های انتخابی کاربر که با "," جدا شده اند به ورودی پاس داده می‌شود سپس یک statement  خالی ایجاد می‌شود

o=>new Student()
فیلد‌های ورودی از یکدیگر تفکیک می‌شوند و به کمک Reflection پراپرتی معادل فیلد رشته ای در کلاس Student پیدا می‌شود :  
var property = typeof(T).GetProperty(o);
سپس عبارت Select و تولید شیء جدید بر اساس فیلد‌های ورودی تولید می‌شود و برای استفاده Compile  به Func می‌شود. در نهایت Func  تولید شده به Select پاس داده می‌شود و لیستی از Student  بر مبنای فیلد‌های انتخابی تولید می‌شود. 

دریافت مثال : DynamicSelect.zip 
مطالب
استفاده از SQL-CE به کمک NHibernate

خلاصه‌ای را در مورد SQL Server CE قبلا در این سایت مطالعه‌ کرده‌اید. در ادامه خلاصه‌ای کاربردی را از تنظیمات و نکات مرتبط به کار با SQL-CE به کمک NHibernate ملاحظه خواهید نمود:

1) دریافت SQL-CE 4.0


همین مقدار برای استفاده از SQL-CE 4.0 به کمک NHibernate کفایت می‌کند و حتی نیازی به نصب سرویس پک یک VS 2010 هم نیست.

2) ابزار سازی جهت ایجاد یک بانک اطلاعاتی خالی SQL-CE

using System;
using System.IO;

namespace NHibernate.Helper.DbSpecific
{
public class SqlCEDbHelper
{
const string engineTypeName = "System.Data.SqlServerCe.SqlCeEngine, System.Data.SqlServerCe";

/// <summary>
/// note: this method will delete existing db and then creates a new one.
/// </summary>
/// <param name="filename"></param>
/// <param name="password"></param>
public static void CreateEmptyDatabaseFile(string filename, string password = "")
{
if (File.Exists(filename))
File.Delete(filename);

var type = System.Type.GetType(engineTypeName);
var localConnectionString = type.GetProperty("LocalConnectionString");
var createDatabase = type.GetMethod("CreateDatabase");

var engine = Activator.CreateInstance(type);

string connectionStr = string.Format("Data Source='{0}';Password={1};Encrypt Database=True", filename, password);
if (string.IsNullOrWhiteSpace(password))
connectionStr = string.Format("Data Source='{0}'", filename);

localConnectionString.SetValue(
obj: engine,
value: connectionStr,
index: null);
createDatabase.Invoke(engine, new object[0]);
}

/// <summary>
/// use this method to compact or encrypt existing db or decrypt it to a new db with all records
/// </summary>
/// <param name="sourceConnection"></param>
/// <param name="destConnection"></param>
public static void CompactDatabase(string sourceConnection, string destConnection)
{
var type = System.Type.GetType(engineTypeName);
var engine = Activator.CreateInstance(type);

var localConnectionString = type.GetProperty("LocalConnectionString");
localConnectionString.SetValue(
obj: engine,
value: sourceConnection,
index: null);

var compactDatabase = type.GetMethod("Compact");
compactDatabase.Invoke(engine, new object[] { destConnection });
}
}
}

کلاس فوق، یک کلاس عمومی است و مرتبط به NHibernate نیست و در همه جا قابل استفاده است.
متد CreateEmptyDatabaseFile یک فایل بانک اطلاعاتی خالی با فرمت مخصوص SQL-CE را برای شما تولید خواهد کرد. به این ترتیب می‌توان بدون نیاز به ابزار خاصی، سریعا یک بانک خالی را تولید و شروع به کار کرد. در این متد اگر کلمه عبوری را وارد نکنید، بانک اطلاعاتی رمزنگاری شده نخواهد بود و اگر کلمه عبور را وارد کنید، دیتابیس اولیه به همراه کلیه اعمال انجام شده بر روی آن در طول زمان، با کمک الگوریتم AES به صورت خودکار رمزنگاری خواهند شد. کل کاری را هم که باید انجام دهید ذکر این کلمه عبور در کانکشن استرینگ است.
متد CompactDatabase، یک متد چند منظوره است. اگر بانک اطلاعاتی SQL-CE رمزنگاری نشده‌ای دارید و می‌خواهید کل آن‌را به همراه تمام اطلاعات درون آن رمزنگاری کنید، می‌توانید جهت سهولت کار از این متد استفاده نمائید. آرگومان اول آن به کانکشن استرینگ بانکی موجود و آرگومان دوم به کانکشن استرینگ بانک جدیدی که تولید خواهد شد، اشاره می‌کند.
همچنین اگر یک بانک اطلاعاتی SQL-CE رمزنگاری شده دارید و می‌خواهید آن‌را به صورت یک بانک اطلاعاتی جدید به همراه تمام رکوردهای آن رمزگشایی کنید، باز هم می‌توان از این متد استفاده کرد. البته بدیهی است که کلمه عبور را باید داشته باشید و این کلمه عبور جایی درون فایل بانک اطلاعاتی ذخیره نمی‌شود. در این حالت در کانکشن استرینگ اول باید کلمه عبور ذکر شود و کانکشن استرینگ دوم نیازی به کلمه عبور نخواهد داشت.

فرمت کلی کانکشن استرینگ SQL-CE هم به شکل زیر است:

Data Source=c:\path\db.sdf;Password=1234;Encrypt Database=True

البته این برای حالتی است که قصد داشته باشید بانک اطلاعاتی مورد استفاده را رمزنگاری کنید یا از یک بانک اطلاعاتی رمزنگاری شده استفاده نمائید. اگر بانک اطلاعاتی شما کلمه عبوری ندارد، ذکر Data Source=c:\path\db.sdf کفایت می‌کند.

این کلاس هم از این جهت مطرح شد که NHibernate می‌تواند ساختار بانک اطلاعاتی را بر اساس تعاریف نگاشت‌ها به صورت خودکار تولید و اعمال کند، «اما» بر روی یک بانک اطلاعاتی خالی SQL-CE از قبل تهیه شده (در غیراینصورت خطای The database file cannot be found. Check the path to the database را دریافت خواهید کرد).

نکته:
اگر دقت کرده باشید در این کلاس engineTypeName به صورت رشته ذکر شده است. چرا؟
علت این است که با ذکر engineTypeName به صورت رشته، می‌توان از این کلاس در یک کتابخانه عمومی هم استفاده کرد، بدون اینکه مصرف کننده نیازی داشته باشد تا ارجاع مستقیمی را به اسمبلی SQL-CE به برنامه خود اضافه کند. اگر این ارجاع وجود داشت، متدهای یاد شده کار می‌کنند، در غیراینصورت در گوشه‌ای ساکت و بدون دردسر و بدون نیاز به اسمبلی خاصی برای روز مبادا قرار خواهند گرفت.


3) ابزار مرور اطلاعات بانک اطلاعاتی SQL-CE

با استفاده از management studio خود SQL Server هم می‌شود با بانک‌های اطلاعاتی SQL-CE کار کرد، اما ... اینبار برخلاف نگارش کامل اس کیوال سرور، با یک نسخه‌ی بسیار بدوی، که حتی امکان rename فیلدها را هم ندارد مواجه خواهید شد. به همین جهت به شخصه برنامه SqlCe40Toolbox را ترجیح می‌دهم و اطمینان داشته باشید که امکانات آن برای کار با SQL-CE از امکانات ارائه شده توسط management studio مایکروسافت، بیشتر و پیشرفته‌تر است!



4) تنظیمات NHibernate جهت کار با SQL-CE

الف) پس از نصب SQL-CE ، فایل‌های آن‌را در مسیر C:\Program Files\Microsoft SQL Server Compact Edition\v4.0 می‌توان یافت. درایور ADO.NET آن هم در مسیر C:\Program Files\Microsoft SQL Server Compact Edition\v4.0\Desktop قرار دارد. بنابراین در ابتدا نیاز است تا ارجاعی را به اسمبلی System.Data.SqlServerCe.dll به برنامه خود اضافه کنید (نام پوشه desktop آن هم غلط انداز است. از این جهت که نگارش 4 آن، به راحتی در برنامه‌های ذاتا چند ریسمانی ASP.Net بدون مشکل قابل استفاده است).
نکته مهم: در این حالت NHibernate قادر به یافتن فایل درایور یاد شده نخواهد بود و پیغام خطای «Could not create the driver from NHibernate.Driver.SqlServerCeDriver» را دریافت خواهید کرد. برای رفع آن، اسمبلی System.Data.SqlServerCe.dll را در لیست ارجاعات برنامه یافته و در برگه خواص آن، خاصیت «Copy Local» را true کنید. به این معنا که NHibernate این اسمبلی را در کنار فایل اجرایی برنامه شما جستجو خواهد کرد.

ب) مطلب بعد، تنظیمات ابتدایی NHibernate‌ است جهت شناساندن SQL-CE . مابقی مسایل (نکات mapping، کوئری‌ها و غیره) هیچ تفاوتی با سایر بانک‌های اطلاعاتی نخواهد داشت و یکی است. به این معنا که اگر برنامه شما از ویژگی‌های خاص بانک‌های اطلاعاتی استفاده نکند (مثلا اگر از رویه‌های ذخیره شده اس کیوال سرور استفاده نکرده باشد)، فقط با تغییر کانکشن استرینگ و معرفی dialect و driver جدید، به سادگی می‌تواند به یک بانک اطلاعاتی دیگر سوئیچ کند؛ بدون اینکه حتی بخواهید یک سطر از کدهای اصلی برنامه خود را تغییر دهید.



تنها نکته جدید آن این متد است:

private Configuration getConfig()
{
var configure = new Configuration();
configure.SessionFactoryName("BuildIt");

configure.DataBaseIntegration(db =>
{
db.ConnectionProvider<DriverConnectionProvider>();
db.Dialect<MsSqlCe40Dialect>();
db.Driver<SqlServerCeDriver>();
db.KeywordsAutoImport = Hbm2DDLKeyWords.AutoQuote;
db.IsolationLevel = IsolationLevel.ReadCommitted;
db.ConnectionString = ConnectionString;
db.Timeout = 10;

//for testing ...
db.LogFormattedSql = true;
db.LogSqlInConsole = true;
});

return configure;
}

که در آن نحوه تعریف MsSqlCe40Dialect و SqlServerCeDriver مشخص شده است.

نکته حاشیه‌ای!
در این مثال primary key از نوع identity تعریف شده و بدون مشکل کار کرد. همین را اگر با EF تست کنید، این خطا را دریافت می‌کنید: «Server-generated keys and server-generated values are not supported by SQL Server Compact». بله، EF نمی‌تواند با primary key از نوع identity حین کار با SQL-CE کار کند. برای رفع آن توصیه شده است که از Guid استفاده کنید!

نکته تکمیلی:
استفاده از Dialect سفارشی در NHibernate


نکته پایانی!
و در پایان باید اشاره کرد که SQL-CE یک بانک اطلاعاتی نوشته شده با دات نت نیست (با CPP نوشته شده است و نصب آن هم نیاز به ران تایم به روز VC را دارد). به این معنا که جهت سیستم‌های 64 بیتی و 32 بیتی باید نسخه مناسب آن‌را توزیع کنید. یا اینکه Target platform پروژه جاری دات نت خود را بر روی X86 قرار دهید (نه بر روی Any CPU پیش فرض) و در این حالت تنها یک نسخه X86 بانک اطلاعاتی SQL-CE و همچنین برنامه خود را برای تمام سیستم‌ها توزیع کنید.

نظرات مطالب
فعال سازی قسمت آپلود تصویر و فایل Kendo UI Editor
اگر thumb‌ها به درستی  نمایش داده نمی‌شود و فقط قسمتی از عکس رو مشاهده می‌کنید ، با استفاده از قطعه کد زیر این مشکل رفع خواهد شد :
1- تعریف کلاس به صورت زیر
public class ImageSize
    {
        public int Height
        {
            get;
            set;
        }

        public int Width
        {
            get;
            set;
        }
    }
2- تعریف کلاس ImageResizer همانند زیر :
public class ImageResizer
    {
        public ImageSize Resize(ImageSize originalSize, ImageSize targetSize)
        {
            var aspectRatio = (float)originalSize.Width / (float)originalSize.Height;
            var width = targetSize.Width;
            var height = targetSize.Height;

            if (originalSize.Width > targetSize.Width || originalSize.Height > targetSize.Height)
            {
                if (aspectRatio > 1)
                {
                    height = (int)(targetSize.Height / aspectRatio);
                }
                else
                {
                    width = (int)(targetSize.Width * aspectRatio);
                }
            }
            else
            {
                width = originalSize.Width;
                height = originalSize.Height;
            }

            return new ImageSize
            {
                Width = Math.Max(width, 1),
                Height = Math.Max(height, 1)
            };
        }
    }

3- تعریف کلاس ThumbnailCreator  همانند نمونه زیر :
 public class ThumbnailCreator
    {
        private static readonly IDictionary<string, ImageFormat> ImageFormats = new Dictionary<string, ImageFormat>{
            {"image/png", ImageFormat.Png},
            {"image/gif", ImageFormat.Gif},
            {"image/jpeg", ImageFormat.Jpeg}
        };

        private readonly ImageResizer resizer;

        public ThumbnailCreator()
        {
            this.resizer = new ImageResizer();
        }

        public byte[] Create(Stream source, ImageSize desiredSize, string contentType)
        {
            using (var image = Image.FromStream(source))
            {
                var originalSize = new ImageSize
                {
                    Height = image.Height,
                    Width = image.Width
                };

                var size = resizer.Resize(originalSize, desiredSize);

                using (var thumbnail = new Bitmap(size.Width, size.Height))
                {
                    ScaleImage(image, thumbnail);

                    using (var memoryStream = new MemoryStream())
                    {
                        thumbnail.Save(memoryStream, ImageFormats[contentType]);

                        return memoryStream.ToArray();
                    }
                }
            }
        }

        private void ScaleImage(Image source, Image destination)
        {
            using (var graphics = Graphics.FromImage(destination))
            {
                graphics.CompositingMode = CompositingMode.SourceCopy;
                graphics.CompositingQuality = CompositingQuality.HighQuality;
                graphics.SmoothingMode = SmoothingMode.AntiAlias;
                graphics.PixelOffsetMode = PixelOffsetMode.HighQuality;
                graphics.InterpolationMode = InterpolationMode.HighQualityBicubic;

                graphics.DrawImage(source, 0, 0, destination.Width, destination.Height);
            }
        }
    }

4- تعریف اکشن Thumbnail همانند زیر :
private FileContentResult CreateThumbnail(string physicalPath)
        {
            using (var fileStream = System.IO.File.OpenRead(physicalPath))
            {
                var desiredSize = new ImageSize
                {
                    Width = ThumbnailWidth,
                    Height = ThumbnailHeight
                };


                string contentType = MimeMapping.GetMimeMapping(physicalPath);
                return File(thumbnailCreator.Create(fileStream, desiredSize, contentType), contentType);
            }
        }

و در پایان اکشن GetThumbnail  را همانند زیر تغییر خواهیم داد :
 public virtual ActionResult GetThumbnail(string path)
        {
            path = GetSafeFileAndDirPath(path);
          //  return File(path, contentType); 
            return CreateThumbnail(path);
        }



مطالب
Blazor 5x - قسمت چهارم - مبانی Blazor - بخش 1 - Data Binding
عنوان می‌شود که HTML over Web socket آینده‌ی توسعه‌ی برنامه‌های وب است و این آینده هم اکنون توسط Blazor Server در دسترس است. در این مدل توسعه، ابتدا یک اتصال SignalR برقرار شده و سپس تمام تعاملات بین سرور و کلاینت، از طریق همین اتصال که عموما web socket است، مدیریت می‌شود. به همین جهت در ادامه قصد داریم یک پروژه‌ی Blazor Server را تکمیل کنیم. پس از آن یک پروژه‌ی Blazor WASM را نیز بررسی خواهیم کرد. بنابراین هر دو مدل توسعه‌ی برنامه‌های Blazor را پوشش خواهیم داد. برای این منظور در ابتدا مبانی Blazor را بررسی می‌کنیم که در هر دو مدل یکی است.


تعریف مدل برنامه

در همان پروژه‌ی خالی Blazor Server که در قسمت دوم با دستور dotnet new blazorserver ایجاد کردیم، پوشه‌ی Models را افزوده و کلاس BlazorRoom را در آن تعریف می‌کنیم:
namespace BlazorServerSample.Models
{
    public class BlazorRoom
    {
        public int Id { set; get; }

        public string Name { set; get; }

        public decimal Price { set; get; }

        public bool IsActive { set; get; }
    }
}
سپس برای اینکه مدام نیاز به تعریف فضای نام آن در فایل‌های مختلف razor. برنامه نباشد، به فایل Imports.razor_ مراجعه کرده و سطر زیر را به انتهای آن اضافه می‌کنیم:
@using BlazorServerSample.Models
برنامه را نیز توسط دستور dotnet watch run اجرا می‌کنیم.


Data binding یک طرفه

در ادامه به فایل Pages\Index.razor مراجعه کرده و منهای سطر اول مسیریابی آن، مابقی محتوای آن‌را حذف می‌کنیم. در اینجا می‌خواهیم مقادیر نمونه‌ای از شیء BlazorRoom را نمایش دهیم. به همین جهت این شیء را در قسمت code@ فایل razor جاری (همانند نکات قسمت قبل)، ایجاد می‌کنیم:
@page "/"

<h2 class="bg-light border p-2">
    First Room
</h2>
Room: @Room.Name
<br/>
Price: @Room.Price

@code
{
    BlazorRoom Room = new BlazorRoom
    {
        Id = 1,
        Name = "Room 1",
        IsActive = true,
        Price = 499
    };
}
در اینجا در ابتدا شیء Room را در قسمت قطعه کد فایل razor جاری ایجاد کرده و سپس اطلاعات آن‌را با استفاده از زبان Razor نمایش داده‌ایم.


 به این روش نمایش اطلاعات، one-way data-binding نیز گفته می‌شود. اما چطور می‌توان یک طرفه بودن آن‌را متوجه شد؟ برای این منظور یک text-box را نیز در ذیل تعاریف فوق، به صورت زیر اضافه می‌کنیم که مقدارش را از Room.Price دریافت می‌کند:
<input type="number" value="@Room.Price" />
اکنون اگر این مقدار را تغییر دهیم، عدد جدید قیمت اتاق، به خاصیت Room.Price منعکس نمی‌شود و تغییری نمی‌کند:



Data binding دو طرفه

اکنون می‌خواهیم اگر مقدار ورودی Room.Price توسط text-box فوق تغییر کرد، نتیجه‌ی نهایی، به خاصیت متناظر با آن نیز اعمال شود و تغییر کند. برای این منظور فقط کافی است ویژگی value را به bind-value@ تغییر دهیم:
<input type="number" @bind-value="@Room.Price" />
ویژگی bind-value@ سبب برقراری data-binding دو طرفه می‌شود. یعنی در ابتدا مقدار اولیه‌ی خاصیت Room.Price را نمایش می‌دهد. در ادامه‌ی اگر کاربر، مقدار این text-box را تغییر داد، نتیجه‌ی نهایی را به خاصیت Room.Price نیز اعمال می‌کند و همچنین این تغییر، سبب به روز رسانی UI نیز می‌شود؛ یعنی در جائیکه پیشتر مقدار اولیه‌ی Room.Price را نمایش داده بودیم، اکنون مقدار جدید آن نمایش داده خواهد شد:


البته اگر برنامه را اجرا کنیم، با تغییر مقدار text-box، بلافاصله تغییری را مشاهده نخواهیم کرد. برای اعمال تغییرات نیاز خواهد بود تا در جائی خارج از text-box کلیک و focus را به المانی دیگر منتقل کنیم. اگر می‌خواهیم همراه با تایپ اطلاعات درون text-box، رابط کاربری نیز به روز شود، می‌توان bind-value را به یک رخداد خاص، مانند oninput متصل کرد. حالت پیش‌فرض آن onchange است:
<input type="number" @bind-value="@Room.Price" @bind-value:event="oninput" />
اکنون اگر برنامه را اجرا کرده و درون text-box اطلاعاتی را وارد کنیم، بلافاصله UI نیز به روز رسانی خواهد شد.
لیست کامل رخ‌دادها را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید. برای مثال برای یک المان input، دو رخداد onchange و oninput قابل تعریف هستند.

یک نکته: در حین کار با bind-value@، نیازی نیست مقدار آن با @ شروع شود. یعنی ذکر "bind-value="Room.Price@ نیز کافی است.


تمرین 1 - خاصیت IsActive یک اتاق را به یک checkbox متصل کرده و همچنین وضعیت جاری آن‌را نیز در یک برچسب نمایش دهید.

در اینجا می‌خواهیم مقدار خاصیت Room.IsActive را توسط یک اتصال دو طرفه، به یک checkbox متصل کنیم:
<input type="checkbox" @bind-value="Room.IsActive"  />
<br/>
This room is @(Room.IsActive? "Active" : "Inactive").
با استفاده از bind-value@، وضعیت جاری خاصیت Room.IsActive را به یک checkbox متصل کرده‌ایم. همچنین در ادامه توسط یک عبارت شرطی، این وضعیت را نمایش داده‌ایم.


بار اولی که برنامه نمایش داده می‌شود، هر چند مقدار IsActive بر اساس مقدار دهی آن در شیء Room، مساوی true است، اما chekbox، علامت نخورده باقی می‌ماند. برای رفع این مشکل نیاز است ویژگی checked این المان را نیز به صورت زیر مقدار دهی کرد:
<input type="checkbox" @bind-value="Room.IsActive"
   checked="@(Room.IsActive? "cheked" : null)" />
در این حالت اگر اتاقی فعال باشد، مقدار ویژگی checked، به checked و در غیراینصورت به null تنظیم می‌شود. به این ترتیب مشکل عدم نمایش checkbox انتخاب شده در بار اول نمایش کامپوننت جاری، برطرف می‌شود.


اتصال خواص مدل‌ها به dropdown‌ها

اکنون می‌خواهیم مدل این مثال را کمی توسعه داده و خواص تو در تویی را به آن اضافه کنیم:
using System.Collections.Generic;

namespace BlazorServerSample.Models
{
    public class BlazorRoom
    {
        // ...

        public List<BlazorRoomProp> RoomProps { set; get; }
    }

    public class BlazorRoomProp
    {
        public int Id { set; get; }

        public string Name { set; get; }

        public string Value { set; get; }
    }
}
برای مثال یک اتاق می‌تواند ویژگی‌هایی مانند مساحت، تعداد نفرات مجاز و غیره را داشته باشد. هدف از ویژگی جدید RoomProps، تعیین لیست این نوع موارد است.
پس از این تعاریف، فیلد Room را به صورت زیر به روز رسانی می‌کنیم تا تعدادی از خواص اتاق را به همراه داشته باشد:
@code
{
    BlazorRoom Room = new BlazorRoom
    {
        Id = 1,
        Name = "Room 1",
        IsActive = true,
        Price = 499,
        RoomProps = new List<BlazorRoomProp>
        {
            new BlazorRoomProp
            {
                Id = 1, Name = "Sq Ft", Value = "100"
            },
            new BlazorRoomProp
            {
                Id = 2, Name = "Occupancy", Value = "3"
            }
        }
    };
}
در ادامه می‌خواهیم این خواص را در یک dropdown نمایش دهیم. همچنین با انتخاب یک خاصیت از دراپ‌داون، مقدار خاصیت انتخابی را در یک برچسب نیز به صورت پویا نمایش خواهیم داد:
<select @bind="SelectedRoomPropValue">
    @foreach (var prop in Room.RoomProps)
    {
        <option value="@prop.Value">@prop.Name</option>
    }
</select>
<span>The value of the selected room prop is: @SelectedRoomPropValue</span>

@code
{
    string SelectedRoomPropValue = "";
    // ...
همانطور که مشاهده می‌کنید، انجام یک چنین کاری با Blazor بسیار ساده‌است و نیازی به استفاده از جاوا اسکریپت و یا جی‌کوئری ندارد.
در اینجا یک فیلد را در قطعه کد برنامه تعریف کرده و به المان select متصل کرده‌ایم. هرگاه آیتمی در این دراپ داون انتخاب شود، این فیلد، مقدار آن آیتم انتخابی را خواهد داشت. در ادامه توسط یک حلقه‌ی foreach، تمام خواص یک اتاق را دریافت کرده و به صورت options‌های یک select استاندارد، نمایش می‌دهیم. در آخر نیز مقدار SelectedRoomPropValue را نمایش داده‌ایم که این مقدار به صورت پویا تغییر می‌کند:



تعریف لیستی از اتاق‌ها

عموما در یک برنامه‌ی واقعی، با یک تک اتاق کار نمی‌کنیم. به همین جهت در ادامه لیستی از اتاق‌ها را تعریف و مقدار دهی اولیه خواهیم کرد:
@code
{
    string SelectedRoomPropValue = "";

    List<BlazorRoom> Rooms = new List<BlazorRoom>();

    protected override void OnInitialized()
    {
        base.OnInitialized();

        Rooms.Add(new BlazorRoom
        {
            Id = 1,
            Name = "Room 1",
            IsActive = true,
            Price = 499,
            RoomProps = new List<BlazorRoomProp>
            {
                new BlazorRoomProp
                {
                    Id = 1, Name = "Sq Ft", Value = "100"
                },
                new BlazorRoomProp
                {
                    Id = 2, Name = "Occupancy", Value = "3"
                }
            }
        });

        Rooms.Add(new BlazorRoom
        {
            Id = 2,
            Name = "Room 2",
            IsActive = true,
            Price = 399,
            RoomProps = new List<BlazorRoomProp>
            {
                new BlazorRoomProp
                {
                    Id = 1, Name = "Sq Ft", Value = "250"
                },
                new BlazorRoomProp
                {
                    Id = 2, Name = "Occupancy", Value = "4"
                }
            }
        });
    }
}
در ابتدا فیلد Rooms تعریف شده که لیستی از BlazorRoomها است. در ادامه بجای مقدار دهی مستقیم آن در همان سطح قطعه کد، آن‌را در یک متد life-cycle کامپوننت جاری به نام OnInitialized که مخصوص این نوع مقدار دهی‌های اولیه است، مقدار دهی کرده‌ایم.


نمایش لیست قابل ویرایش اتاق‌ها

اکنون می‌خواهیم به عنوان تمرین 2، لیست جزئیات اتاق‌های تعریف شده را نمایش دهیم؛ با این شرط که نام و قیمت هر اتاق، قابل ویرایش باشد. همچنین خواص تعریف شده نیز به صورت ستون‌هایی مجزا، نمایش داده شوند. برای مثال اگر دو خاصیت در اینجا تعریف شده، 2 ستون اضافه‌تر نیز برای نمایش آن‌ها وجود داشته باشد. به علاوه از آنجائیکه می‌خواهیم اتصال دوطرفه را نیز آزمایش کنیم، نام و قیمت هر اتاق را نیز در پایین جدول، مجددا به صورت برچسب‌هایی نمایش خواهیم داد.


برای رسیدن به تصویر فوق می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
<div class="border p-2 mt-3">
    <h2 class="text-info">Rooms List</h2>
    <table class="table table-dark">
        @foreach(var room in Rooms)
        {
            <tr>
                <td>
                    <input type="text" @bind-value="room.Name" @bind-value:event="oninput"/>
                </td>
                <td>
                    <input type="text" @bind-value="room.Price" @bind-value:event="oninput"/>
                </td>
                @foreach (var roomProp in room.RoomProps)
                {
                    <td>
                        @roomProp.Name, @roomProp.Value
                    </td>
                }
            </tr>
        }
    </table>

    @foreach(var room in Rooms)
    {
        <p>@room.Name's price is @room.Price.</p>
    }
</div>
در اینجا یک حلقه‌ی تو در تو را مشاهده می‌کنید. حلقه‌ی بیرونی، ردیف‌های جدول را که شامل نام و قیمت هر اتاق است، به صورت input-boxهای متصل به خواص متناظر با آن‌ها نمایش می‌دهد. سپس برای اینکه بتوانیم خواص هر ردیف را نیز نمایش دهیم، حلقه‌ی دومی را بر روی room.RoomProps تشکیل داده‌ایم.
هدف از foreach پس از جدول، نمایش تغییرات انجام شده‌ی در input-boxها است. برای مثال اگر نام یک ردیف را تغییر دادیم، چون یک اتصال دو طرفه برقرار است، خاصیت متناظر با آن به روز رسانی شده و بلافاصله در برچسب‌های ذیل جدول، منعکس می‌شود.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-04.zip