تنظیمات روابط یک به چند در EF Core
همان اسکریپت ابتدای مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 4 - کار با بانکهای اطلاعاتی از پیش موجود» را درنظر بگیرید. رابطهی تعریف شدهی در آن از نوع one-to-many است: یک بلاگ که میتواند چندین مطلب را داشته باشد.
اگر EF Core را وادار به تولید نگاشتهای Code First معادل آن کنیم، به این خروجیها خواهیم رسید:
الف) با استفاده از روش Fluent API
دستور استفاده شده برای مهندسی معکوس بانک اطلاعاتی نمونه:
dotnet ef dbcontext scaffold "Data Source=(local);Initial Catalog=BloggingCore2016;Integrated Security = true" Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer -o Entities --context MyDBDataContext --verbose
using System; using System.Collections.Generic; namespace Core1RtmEmptyTest.Entities { public partial class Blog { public Blog() { Post = new HashSet<Post>(); } public int BlogId { get; set; } public string Url { get; set; } public virtual ICollection<Post> Post { get; set; } } }
using System; using System.Collections.Generic; namespace Core1RtmEmptyTest.Entities { public partial class Post { public int PostId { get; set; } public string Content { get; set; } public string Title { get; set; } public virtual Blog Blog { get; set; } public int BlogId { get; set; } } }
using System; using Microsoft.EntityFrameworkCore; using Microsoft.EntityFrameworkCore.Metadata; namespace Core1RtmEmptyTest.Entities { public partial class MyDBDataContext : DbContext { protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder) { optionsBuilder.UseSqlServer(@"Data Source=(local);Initial Catalog=BloggingCore2016;Integrated Security = true"); } protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder) { modelBuilder.Entity<Blog>(entity => { entity.Property(e => e.Url).IsRequired(); }); modelBuilder.Entity<Post>(entity => { entity.HasOne(d => d.Blog) .WithMany(p => p.Post) .HasForeignKey(d => d.BlogId); }); } public virtual DbSet<Blog> Blog { get; set; } public virtual DbSet<Post> Post { get; set; } } }
نحوهی تشخیص خودکار روابط
EF Core به صورت پیش فرض، روابط را بر اساس ارجاعات بین کلاسها تشخیص میدهد. در اینجا به خاصیت Blog نام navigation property را میدهند:
public virtual Blog Blog { get; set; }
public virtual ICollection<Post> Post { get; set; }
نحوهی تشخیص خودکار کلیدهای خارجی
اگر در یک طرف رابطهی تشخیص داده شده، خاصیتی با یکی از سه نام زیر وجود داشت:
<primary key property name> <navigation property name><primary key property name> <principal entity name><primary key property name>
برای مثال در رابطهی فوق، نام خاصیت BlogId دقیقا بر اساس همان الگوی <primary key property name> طرف دیگر رابطهاست:
public virtual Blog Blog { get; set; } public int BlogId { get; set; }
تا اینجا اگر مطلب را دنبال کرده باشید به این نتیجه خواهید رسید که دو کلاس فوق، اساسا نیازی به هیچ نوع تنظیم Fluent و یا Data annotations ایی برای برقراری ارتباط یک به چند ندارند. چون روابط بین آنها بر اساس خواص راهبری (navigation property) و همچنین الگوی <primary key property name>، به صورت خودکار قابل تشخیص و تنظیم است. به علاوه ... در هر طرف رابطه، فقط یک navigation property وجود دارد و نیازی به تنظیم دستی سر دیگر رابطه نیست.
استفاده از Fluent API برای تنظیم رابطهی One-to-Many
در تنظیمات فوق، در متد OnModelCreating، ذکر صریح این روابط را صرفا جهت از بین بردن هرگونه ابهامی مشاهده میکنید:
modelBuilder.Entity<Post>(entity => { entity.HasOne(d => d.Blog) .WithMany(p => p.Post) .HasForeignKey(d => d.BlogId); });
مرحلهی بعد، مشخص کردن سر دیگر رابطه (inverse navigation) است. اینکار توسط یکی از متدهای WithOne و یا WithMany انجام میشود.
متدهایی که اسامی فرد دارند مانند HasOne/WithOne به یک navigation property ساده اشاره میکنند.
متدهایی که اسامی جمع دارند مانند HasMany/WithMany به collection navigation properties اشاره خواهند کرد.
متد HasForeignKey نیز برای ذکر صریح کلید خارجی بکار رفتهاست.
ب) با استفاده از روش data-annotations
دستور استفاده شده برای مهندسی معکوس بانک اطلاعاتی نمونه:
dotnet ef dbcontext scaffold "Data Source=(local);Initial Catalog=BloggingCore2016;Integrated Security = true" Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer -o Entities --context MyDBDataContext --verbose -a
using System; using System.Collections.Generic; using System.ComponentModel.DataAnnotations; using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema; namespace Core1RtmEmptyTest.Entities { public partial class Blog { public Blog() { Post = new HashSet<Post>(); } public int BlogId { get; set; } [Required] public string Url { get; set; } [InverseProperty("Blog")] public virtual ICollection<Post> Post { get; set; } } }
using System; using System.Collections.Generic; using System.ComponentModel.DataAnnotations; using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema; namespace Core1RtmEmptyTest.Entities { public partial class Post { public int PostId { get; set; } public string Content { get; set; } public string Title { get; set; } [ForeignKey("BlogId")] [InverseProperty("Post")] public virtual Blog Blog { get; set; } public int BlogId { get; set; } } }
using System; using Microsoft.EntityFrameworkCore; using Microsoft.EntityFrameworkCore.Metadata; namespace Core1RtmEmptyTest.Entities { public partial class MyDBDataContext : DbContext { protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder) { optionsBuilder.UseSqlServer(@"Data Source=(local);Initial Catalog=BloggingCore2016;Integrated Security = true"); } protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder) { } public virtual DbSet<Blog> Blog { get; set; } public virtual DbSet<Post> Post { get; set; } } }
[ForeignKey("BlogId")] [InverseProperty("Post")] public virtual Blog Blog { get; set; } public int BlogId { get; set; }
در این حالت (داشتن بیش از یک خاصیت راهبری)، باید ویژگی InverseProperty را نیز به سر دوم رابطه، اعمال کرد.
[InverseProperty("Blog")] public virtual ICollection<Post> Post { get; set; }
مطالب تکمیلی
علت virtual بودن خواص راهبری تولید شده
اگر دقت کنید، EF Core کدی را که تولید کردهاست، به همراه خاصیتهایی virtual است:
public virtual Blog Blog { get; set; }
الف) پیاده سازی lazy loading (بارگذاری خودکار اعضای مرتبط (همان خواص راهبری) با اولین دسترسی به آنها)
ب) پیاده سازی change tracking
مبحث lazy loading فعلا در EF Core 1.0 پشتیبانی نمیشود. اما change tracking آن فعال است.
بنابراین اگر مشاهده کردید خواص راهبری به صورت virtual تعریف شدهاند، علت آن فعال سازی lazy loading است و اگر سایر خواص به صورت virtual تعریف شدهاند، هدف اصلی آن بهبود عملکرد سیستم change tracking است.
همچنین اگر دقت کرده باشید، نوع مجموعهها نیز ICollection ذکر شدهاست. این مورد نیز یکی دیگر از پیش فرضهای توکار EF Core است؛ در جهت تشکیل پروکسیها بر روی خواص راهبری مجموعهای (علاوه بر virtual تعریف کردن آنها). عنوان شدهاست که اگر برای مثال از List استفاده کنید (پیاده سازی اینترفیس) یا هر اینترفیس دیگری که از ICollection مشتق شدهاست، این پروکسیها تشکیل نخواهند شد.
واکشی اعضای به هم مرتبط
همانطور که عنوان شد، نگارش اول EF Core برخلاف EF 6.x از Lazy loading پشتیبانی نمیکند. البته این مساله در کل مورد مثبتی است؛ خصوصا در برنامههای وب! چون استفادهی نادرست از Lazy loading که به select n+1 نیز مشهور است، سبب رفت و برگشتهای بیشماری به بانک اطلاعاتی میشود و عموم برنامه نویسهای وب باید مدام توسط برنامههای Profiler بررسی کنند که آیا این مساله رخ دادهاست یا خیر. فعلا EF Core از این مشکل در امان است!
اما ... اگر به روش کار EF 6.x عادت کرده باشید، قطعه کد ذیل:
var firstPost = context.Post.First(); Console.WriteLine(firstPost.Blog.Url);
System.NullReferenceException Object reference not set to an instance of an object.
برای رفع این مشکل باید توسط متد Include، سبب لغو عملیات Lazy loading و واکشی صریح Blog مرتبط شویم که اصطلاحا به آن eager loading میگویند:
var firstPost = context.Post.Include(x => x.Blog).First(); Console.WriteLine(firstPost.Blog.Url);
نکتهای در مورد سطوح بارگذاری اعضای به هم مرتبط در EF Core
متد Include ایی را که تا اینجا مشاهده کردید، با EF 6.x تفاوتی ندارد. برای مثال اگر شیء Blog حاوی خواص راهبری Posts و همچنین Owner باشد، برای بارگذاری این اعضای مرتبط، میتوان همانند قبل، متدهای Include را پشت سر هم ذکر کرد:
var blogs = context.Blogs .Include(blog => blog.Posts) .Include(blog => blog.Owner) .ToList();
var blogs = context.Blogs .Include(blog => blog.Posts) .ThenInclude(post => post.Author) .ToList();
همچنین در اینجا امکان ذکر زنجیروار متدهای ThenInclude هم هست:
var blogs = context.Blogs .Include(blog => blog.Posts) .ThenInclude(post => post.Author) .ThenInclude(author => author.Photo) .ToList();
به علاوه امکان ذکر چندین ریشه و چندین زیر ریشه هم وجود دارند:
var blogs = context.Blogs .Include(blog => blog.Posts) .ThenInclude(post => post.Author) .ThenInclude(author => author.Photo) .Include(blog => blog.Owner) .ThenInclude(owner => owner.Photo) .ToList();
یک نکته: متد Include تنها زمانی درنظر گرفته خواهد شد که نوع خروجی نهایی کوئری، دقیقا از نوع موجودیتی باشد که با آن شروع به کار کردهایم. برای مثال اگر در این بین یک Select اضافه شود و فقط تنها تعدادی از خواص Blog واکشی شوند، از تمام Includeهای ذکر شده صرفنظر میشود؛ مانند کوئری ذیل:
var blogs = context.Blogs .Include(blog => blog.Posts) .Select(blog => new { Id = blog.BlogId, Url = blog.Url }) .ToList();
تنظیمات حذف آبشاری در رابطهی one-to-many
زمانیکه در رابطهی one-to-many قسمت principal (والد رابطه) و یا همان Blog در مثال جاری حذف میشود، سه اتفاق برای فرزندان آن میسر خواهند بود:
الف) Cascade : در این حالت ردیفهای فرزندان وابسته نیز حذف خواهند شد.
باید دقت داشت که حالت Cascade فقط برای موجودیتهایی اعمال میشود که توسط Context بارگذاری شده و در آن وجود دارند. اگر میخواهید سایر موجودیتهای مرتبط نیز با این روش حذف شوند، باید در سمت دیتابیس نیز تنظیماتی مانند ON DELETE CASCADE زیر نیز وجود داشته باشند:
CONSTRAINT [FK_Post_Blog_BlogId] FOREIGN KEY ([BlogId]) REFERENCES [Blog] ([BlogId]) ON DELETE CASCADE
modelBuilder.Entity<Post>() .HasOne(p => p.Blog) .WithMany(b => b.Posts) .OnDelete(DeleteBehavior.Cascade);
ج) Restrict: هیچ تغییری بر روی فرزندان رابطه رخ نمیدهد.
یک نکته: به صورت پیش فرض اگر رابطهی one-to-many، به Required تنظیم شود، حالت حذف آن cascade خواهد بود. در غیراینصورت برای حالتهای Optional، حالت SetNull تنظیم میگردد:
modelBuilder.Entity<Post>() .HasOne(p => p.Blog) .WithMany(b => b.Posts) .IsRequired();
به علاوه باید دقت داشت، همان مباحث «تعیین اجباری بودن یا نبودن ستونها در EF Core» در قسمت قبل، در اینجا هم صادق است. برای مثال چون BlogId (کلید خارجی در کلاس Post) از نوع int است و نال پذیر نیست، بنابراین از دیدگاه EF Core یک فیلد اجباری درنظر گرفته میشود. به همین جهت است که در کدهای تولید شدهی توسط EF Core در ابتدای بحث، ذکر متد IsRequired و یا OnDelete را مشاهده نمیکنید.
بنابراین اگر میخواهید حالت SetNull را فعال کنید، باید این کلید خارجی را نیز نال پذیر و به صورت int? BlogId ذکر کنید تا optional درنظر گرفته شود.
مطابق Ajax API ترجمه گوگل، برای ترجمه یک متن باید محتویات آدرس زیر را تحلیل کرد:
http://ajax.googleapis.com/ajax/services/language/translate?v=1.0&q={0}&langpair={1}|{2}
بنابراین برای استفاده از آن تنها کافی است این URL را تشکیل داده و سپس محتویات خروجی آنرا آنالیز کرد. فرمت نهایی دریافت شده از نوع JSON است. برای مثال اگر hello world! را به این سرویس ارسال نمائیم، خروجی نهایی JSON دریافت شده به صورت زیر خواهد بود:
//{\"responseData\": {\"translatedText\":\"سلام جهان!\"}, \"responseDetails\": null, \"responseStatus\": 200}
در کتابخانهی System.Web.Extensions.dll دات نت فریم ورک سه و نیم، کلاس JavaScriptSerializer برای این منظور پیش بینی شده است. تنها کافی است به متد Deserialize آن، متن JSON دریافتی را پاس کنیم:
GoogleAjaxResponse result =
new JavaScriptSerializer().Deserialize<GoogleAjaxResponse>(jsonGoogleAjaxResponse);
برای اینکه عملیات نگاشت اطلاعات متنی JSON به کلاسهای دات نتی ما با موفقیت صورت گیرد، میتوان خروجی JSON گوگل را به شکل زیر نمایش داد:
//ResponseData.cs file
public class ResponseData
{
public string translatedText { get; set; }
}
//GoogleAjaxResponse.cs file
using System.Net;
/// <summary>
/// کلاسی جهت نگاشت اطلاعات جی سون دریافتی به آن
/// </summary>
public class GoogleAjaxResponse
{
public ResponseData responseData { get; set; }
public object responseDetails { get; set; }
public HttpStatusCode responseStatus { get; set; }
}
using System;
using System.Globalization;
using System.IO;
using System.Net;
using System.Web;
using System.Web.Script.Serialization;
//{\"responseData\": {\"translatedText\":\"سلام جهان!\"}, \"responseDetails\": null, \"responseStatus\": 200}
public class CGoogleTranslator
{
#region Fields (1)
/// <summary>
/// ارجاع دهنده
/// </summary>
private readonly string _referrer;
#endregion Fields
#region Constructors (1)
/// <summary>
/// مطابق مستندات نیاز به یک ارجاع دهنده اجباری میباشد
/// </summary>
/// <param name="referrer"></param>
public CGoogleTranslator(string referrer)
{
_referrer = referrer;
}
#endregion Constructors
#region Properties (2)
/// <summary>
/// ترجمه از زبان
/// </summary>
public CultureInfo FromLanguage { get; set; }
/// <summary>
/// ترجمه به زبان
/// </summary>
public CultureInfo ToLanguage { get; set; }
#endregion Properties
#region Methods (2)
// Public Methods (1)
/// <summary>
/// ترجمه متن با استفاده از موتور ترجمه گوگل
/// </summary>
/// <param name="data"></param>
/// <returns></returns>
public string TranslateText(string data)
{
//ساخت و انکدینگ آدرس مورد نظر
string url =
string.Format(
"http://ajax.googleapis.com/ajax/services/language/translate?v=1.0&q={0}&langpair={1}|{2}",
HttpUtility.UrlEncode(data), //needs a ref. to System.Web.dll
FromLanguage.TwoLetterISOLanguageName,
ToLanguage.TwoLetterISOLanguageName
);
//دریافت اطلاعات جی سون از گوگل
string jsonGoogleAjaxResponse = fetchWebPage(url);
//needs a ref. to System.Web.Extensions.dll
//نگاشت اطلاعات جی سون دریافت شده به کلاس مرتبط
GoogleAjaxResponse result =
new JavaScriptSerializer().Deserialize<GoogleAjaxResponse>(jsonGoogleAjaxResponse);
if (result != null && result.responseData != null && result.responseStatus == HttpStatusCode.OK)
{
return result.responseData.translatedText;
}
return string.Empty;
}
// Private Methods (1)
/// <summary>
/// دریافت محتویات جی سون بازگشتی از گوگل
/// </summary>
/// <param name="url"></param>
/// <returns></returns>
string fetchWebPage(string url)
{
try
{
var uri = new Uri(url);
if (uri.Scheme == Uri.UriSchemeHttp || uri.Scheme == Uri.UriSchemeHttps)
{
var request = WebRequest.Create(uri) as HttpWebRequest;
if (request != null)
{
request.Method = WebRequestMethods.Http.Get;
request.Referer = _referrer;
request.UserAgent = "Mozilla/5.0 (Windows; U; Windows NT 5.0; ; rv:1.8.0.7) Gecko/20060917 Firefox/1.9.0.1";
request.AllowAutoRedirect = true;
request.Timeout = 1000 * 300;
request.KeepAlive = false;
request.ReadWriteTimeout = 1000 * 300;
request.AutomaticDecompression = DecompressionMethods.GZip | DecompressionMethods.Deflate;
using (var response = request.GetResponse() as HttpWebResponse)
{
if (response != null)
{
using (var reader = new StreamReader(response.GetResponseStream()))
{
return reader.ReadToEnd().Trim();
}
}
}
}
}
return string.Empty;
}
catch (Exception ex)
{
Console.WriteLine(String.Format("fetchWebPage: {0} >> {1}", ex.Message, url), true);
return string.Empty;
}
}
#endregion Methods
}
string res = new CGoogleTranslator("https://www.dntips.ir/")
{
FromLanguage = CultureInfo.GetCultureInfo("en-US"),
ToLanguage = CultureInfo.GetCultureInfo("fa-IR")
}.TranslateText("Hello world!");
1) تهیه یک ActionResult جدید به نام FeedResult برای سازگاری و یکپارچگی بهتر با ASP.NET MVC
2) اعمال زبان فارسی به خروجی نهایی (این مورد حداقل در IE محترم شمرده میشود و فید را، راست به چپ نمایش میدهد)
3) اعمال جهتهای rtl و ltr به متون فارسی یا انگلیسی به صورت خودکار؛ به نحوی که خروجی نهایی در تمام فیدخوانها یکسان به نظر میرسد.
4) اعمال کاراکتر یونیکد RLE به صورت خودکار به عناوین فارسی (این مساله سبب میشود تا عنوانهای ترکیبی متشکل از حروف و کلمات فارسی و انگلیسی، در فیدخوانهایی که متون را، راست به چپ نمایش نمیدهند، صحیح و بدون مشکل نمایش داده شود.)
5) نیازی به کتابخانه اضافی خاصی ندارد و پایه آن فضای نام System.ServiceModel.Syndication دات نت است.
6) تنظیم صحیح ContentEncoding و ContentType جهت نمایش بدون مشکل متون فارسی
سورس کامل این کتابخانه به همراه یک مثال استفاده از آن را از اینجا میتوانید دریافت کنید:
توضیحاتی در مورد نحوه استفاده از آن
کتابخانه کمکی MvcRssHelper به صورت یک پروژه Class library جدا تهیه شده است. بنابراین تنها کافی است ارجاعی را به اسمبلی آن به پروژه خود اضافه کنید. البته این پروژه برای MVC4 کامپایل شده است؛ اما با MVC3 هم قابل کامپایل است. فقط باید ارجاع به اسمبلی System.Web.Mvc.dll را حذف و نمونه MVC3 آنرا جایگزین کنید.
پس از اضافه کردن ارجاعی به اسمبلی آن، اکشن متد فید شما یک چنین امضایی را باید بازگشت دهد:
FeedResult(string feedTitle, IList<FeedItem> rssItems, string language = "fa-IR")
using System; namespace MvcRssHelper { public class FeedItem { public string Title { set; get; } public string AuthorName { set; get; } public string Content { set; get; } public string Url { set; get; } public DateTime LastUpdatedTime { set; get; } } }
الف) تاریخ استاندارد یک فید میلادی است نه شمسی. به همین جهت DateTime در اینجا ظاهر شده است.
ب) Url آدرسی است به مطلب متناظر در سایت و باید یک آدرس مطلق مثلا شروع شده با http باشد.
یک مثال از استفاده آن
فرض کنید مدل مطالب سایت ما به نحو زیر است:
using System; namespace MvcRssApplication.Models { public class Post { public int Id { set; get; } public string Title { set; get; } public string AuthorName { set; get; } public string Body { set; get; } public DateTime Date { set; get; } } }
using System; using System.Collections.Generic; using MvcRssApplication.Models; namespace MvcRssApplication.DataSource { public static class BlogItems { public static IList<Post> GetLastBlogPostsList() { var results = new List<Post>(); for (int i = 1; i < 21; i++) { results.Add(new Post { AuthorName = "شخص " + i, Body = "مطلب " + i, Date = DateTime.Now.AddDays(-i), Id = i, Title = "عنوان "+i }); } return results; } } }
using System.Collections.Generic; using System.Web.Mvc; using MvcRssApplication.DataSource; using MvcRssApplication.Models; using MvcRssHelper; namespace MvcRssApplication.Controllers { public class HomeController : Controller { const int Min15 = 900; [OutputCache(Duration = Min15)] public ActionResult Index() { var list = BlogItems.GetLastBlogPostsList(); var feedItemsList = mapPostsToFeedItems(list); return new FeedResult("فید مطالب سایت ما", feedItemsList); } private List<FeedItem> mapPostsToFeedItems(IList<Post> list) { var feedItemsList = new List<FeedItem>(); foreach (var item in list) { feedItemsList.Add(new FeedItem { AuthorName = item.AuthorName, Content = item.Body, LastUpdatedTime = item.Date, Title = item.Title, //این آدرس باید مطلق باشد به نحو زیر Url = this.Url.Action(actionName: "Details", controllerName: "Post", routeValues: new { id = item.Id }, protocol: "http") }); } return feedItemsList; } } }
BlogItems.GetLastBlogPostsList منبع داده فرضی ما است. در ادامه باید این اطلاعات را به صورت لیستی از FeedItemها در آوریم. میتوانید از AutoMapper استفاده کنید یا در این مثال ساده، نحوه انجام کار را در متد mapPostsToFeedItems ملاحظه میکنید.
نکته مهم بکارگرفته شده در متد mapPostsToFeedItems، استفاده از Url.Action برای تولید آدرسهایی مطلق متناظر با کنترلر نمایش مطالب سایت است.
پس از اینکه feedItemsList نهایی به صورت پویا تهیه شد، تنها کافی است return new FeedResult را به نحوی که ملاحظه میکنید فراخوانی کنیم تا خروجی حاصل به صورت یک فید RSS نمایش داده شود و قابل استفاده باشد. ضمنا جهت کاهش بار سرور میتوان از OutputCache نیز به مدتی مشخص استفاده کرد.
نکته : برای فهم بهتر مطالب آشنایی اولیه با مفاهیم WCF الزامی است.
ابتدا مدل زیر را در نظر بگیرید:
[DataContract] public class Book { [DataMember] public int Code { get; set; } [DataMember] public string Name { get; set; } }
[ServiceContract] public interface ISampleService { [OperationContract] IEnumerable<Book> GetAll(); [OperationContract] void Save( Book book ); }
public class SampleService : ISampleService { public List<Book> ListOfBook { get; private set; } public SampleService() { ListOfBook = new List<Book>(); } public IEnumerable<Book> GetAll() { ListOfBook.AddRange( new Book[] { new Book(){Code=1 , Name="Book1"}, new Book(){Code=2 , Name="Book2"}, } ); return ListOfBook; } public void Save( Book book ) { ListOfBook.Add( book ); } }
حالا یک پروژه Console Application بسازید و از روش AddServiceReference سرویس مورد نظر را به Client اضافه کنید. برنامه را تست کنید. بدون هیچ مشکلی کار میکند.
حالا اگر در نسخه بعدی سیستم مجبور شویم به مدل Book یک خاصیت دیگر به نام Author را نیز اضافه کنیم و امکان Update کردن سرویس در سمت کلاینت وجود نداشته باشد چه اتفاقی خواهد افتاد.
به صورت زیر:
[DataContract] public class Book { [DataMember] public int Code { get; set; } [DataMember] public string Name { get; set; } [DataMember] public string Author { get; set; } }
نکته : برای Value Typeها مقادیر پیش فرض و برای Reference Typeها مقدار Null.
اگر برای DataMemberAttribute خاصیت IsRequired را برابر true کنیم از این پس برای هر درخواستی که مقدار Author آن مقدار نداشته باشد یک Protocol Exception پرتاب میشود. به صورت زیر:
[DataMember( IsRequired = true )] public string Author { get; set; }
روش دیگر این است که Desrialize کردن مدل را تغییر دهیم. بدین معنی که هر گاه مقدار Author برابر Null بود یک مقدار پیش فرض برای آن در نظر بگیریم. این کار با نوشتن یک متد و قراردادن OnDeserializingAttribute به راحتی امکان پذیر است. کلاس Book به صورت زیر تغییر میکند.
[DataContract] public class Book { [DataMember] public int Code { get; set; } [DataMember] public string Name { get; set; } [DataMember( IsRequired = true )] public string Author { get; set; } [OnDeserializing] private void OnDeserializing( StreamingContext context ) { if ( string.IsNullOrEmpty( Author ) ) { Author = "Masoud Pakdel"; } } }
روش بعدی استفاده از اینترفیس IExtensibleDataObject است. بعد از اینکه کلاس Book این اینترفیس را پیاده سازی کرد مشکل Versioning Round Trip حل میشود. به این صورت که سرویس یا کلاینتی که نسخه قدیمی را میشناسد اگر نسخه جدید را دریافت کند خصوصیاتی را که نمیشناسد مثل Author در خاصیت ExtensionData ذخیره میشود و هنگامی که کلاس Book برای سرویس یا کلاینتی که نسخه جدید را میشناسد DataContractSerializer اطلاعات مورد نظر را از خصوصیت ExtensionData بیرون میکشد و کلاس Book جدید را باز سازی میکند. بررسی کلاس ExtensionData توسط خود DataContractSreializer انجام میشود و نیاز به هیچ گونه ای کد نویسی ندارد.
[DataContract] public class Book : IExtensibleDataObject { [DataMember] public int Code { get; set; } [DataMember] public string Name { get; set; } [DataMember] public string Author { get; set; } public virtual ExtensionDataObject ExtensionData { get { return _extensionData; } set { _extensionData = value; } } private ExtensionDataObject _extensionData; }
public IEnumerable<Book> GetAll() { ListOfBook.AddRange( new Book[] { new Book(){Code=1 , Name="Book1", Author="Masoud Pakdel"}, new Book(){Code=2 , Name="Book2" }, } ); return ListOfBook; }
همان طور که میبینید این نسخه از کلاینت هیچ گونه اطلاعی از وجود یک خاصیت به نام Author ندارد ولی از طریق ExtensionData متوجه میشود یک خاصیت به نام Author به مدل سمت سرور اضافه شده است.
اما در صورتی که قصد داشته باشیم که یک سرویس خاص از همان نسخه قدیمی کلاس Book استفاده کند و نیاز به نسخه جدید آن نداشته باشد میتوانیم این کار را از طریق مقدار دهی True به خاصیت IgnoreExtensionDataObject در ServiceBehaviorAttribute انجام داد. بدین شکل
[ServiceBehavior( IgnoreExtensionDataObject = true )] public class SampleService : ISampleService
منابع :
برای مثال لینکهای http://www.site.com و http://www.site.com/index.htm دو هش متفاوت را تولید میکنند اما در عمل یکی هستند. نمونهی دیگر، لینکهای http://www.site.com/index.htm و http://www.site.com/index.htm#section1 هستند که فقط اصطلاحا در یک fragment با هم تفاوت دارند و از این دست لینکهایی که باید در حین ثبت یکی درنظر گرفته شوند، زیاد هستند و اگر علاقمند به مرور آنها هستید، میتوانید به صفحهی URL Normalization در ویکیپدیا مراجعه کنید.
اگر نکات این صفحه را تبدیل به یک کلاس کمکی کنیم، به کلاس ذیل خواهیم رسید:
using System; using System.Web; namespace OPMLCleaner { public static class UrlNormalization { public static bool AreTheSameUrls(this string url1, string url2) { url1 = url1.NormalizeUrl(); url2 = url2.NormalizeUrl(); return url1.Equals(url2); } public static bool AreTheSameUrls(this Uri uri1, Uri uri2) { var url1 = uri1.NormalizeUrl(); var url2 = uri2.NormalizeUrl(); return url1.Equals(url2); } public static string[] DefaultDirectoryIndexes = new[] { "default.asp", "default.aspx", "index.htm", "index.html", "index.php" }; public static string NormalizeUrl(this Uri uri) { var url = urlToLower(uri); url = limitProtocols(url); url = removeDefaultDirectoryIndexes(url); url = removeTheFragment(url); url = removeDuplicateSlashes(url); url = addWww(url); url = removeFeedburnerPart(url); return removeTrailingSlashAndEmptyQuery(url); } public static string NormalizeUrl(this string url) { return NormalizeUrl(new Uri(url)); } private static string removeFeedburnerPart(string url) { var idx = url.IndexOf("utm_source=", StringComparison.Ordinal); return idx == -1 ? url : url.Substring(0, idx - 1); } private static string addWww(string url) { if (new Uri(url).Host.Split('.').Length == 2 && !url.Contains("://www.")) { return url.Replace("://", "://www."); } return url; } private static string removeDuplicateSlashes(string url) { var path = new Uri(url).AbsolutePath; return path.Contains("//") ? url.Replace(path, path.Replace("//", "/")) : url; } private static string limitProtocols(string url) { return new Uri(url).Scheme == "https" ? url.Replace("https://", "http://") : url; } private static string removeTheFragment(string url) { var fragment = new Uri(url).Fragment; return string.IsNullOrWhiteSpace(fragment) ? url : url.Replace(fragment, string.Empty); } private static string urlToLower(Uri uri) { return HttpUtility.UrlDecode(uri.AbsoluteUri.ToLowerInvariant()); } private static string removeTrailingSlashAndEmptyQuery(string url) { return url .TrimEnd(new[] { '?' }) .TrimEnd(new[] { '/' }); } private static string removeDefaultDirectoryIndexes(string url) { foreach (var index in DefaultDirectoryIndexes) { if (url.EndsWith(index)) { url = url.TrimEnd(index.ToCharArray()); break; } } return url; } } }
برای مثال اگر یک فایل OPML چنین ساختار XML ایی را داشته باشد:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?> <opml xmlns:xsi="http://www.w3.org/2001/XMLSchema-instance" xmlns:xsd="http://www.w3.org/2001/XMLSchema" version="1.0"> <body> <outline text="آی تی ایرانی"> <outline type="rss" text="فید کلی آخرین نظرات، مطالب، اشتراکها و پروژههای .NET Tips" title="فید کلی آخرین نظرات، مطالب، اشتراکها و پروژههای .NET Tips" xmlUrl="https://www.dntips.ir/Feed/LatestChanges" htmlUrl="https://www.dntips.ir/" /> </outline> </body> </opml>
using System.Xml.Serialization; namespace OPMLCleaner { [XmlType(TypeName="outline")] public class Opml { [XmlAttribute(AttributeName="text")] public string Text { get; set; } [XmlAttribute(AttributeName = "title")] public string Title { get; set; } [XmlAttribute(AttributeName = "type")] public string Type { get; set; } [XmlAttribute(AttributeName = "xmlUrl")] public string XmlUrl { get; set; } [XmlAttribute(AttributeName = "htmlUrl")] public string HtmlUrl { get; set; } } }
var document = XDocument.Load("it-92-03-01.opml"); var results = (from node in document.Descendants("outline") where node.Attribute("htmlUrl") != null && node.Parent.Attribute("text") != null && node.Parent.Attribute("text").Value == "آی تی ایرانی" select new Opml { HtmlUrl = (string)node.Attribute("htmlUrl"), Text = (string)node.Attribute("text"), Title = (string)node.Attribute("title"), Type = (string)node.Attribute("type"), XmlUrl = (string)node.Attribute("xmlUrl") }).ToList();
using System.Collections.Generic; namespace OPMLCleaner { public class OpmlCompare : EqualityComparer<Opml> { public override bool Equals(Opml x, Opml y) { return UrlNormalization.AreTheSameUrls(x.HtmlUrl, y.HtmlUrl); } public override int GetHashCode(Opml obj) { return obj.HtmlUrl.GetHashCode(); } } }
var distinctResults = results.Distinct(new OpmlCompare()).ToList();
public class Book { public string Title { get; set; } public int Id { get; set; } public Author Author { get; set; } public Publisher Publisher { get; set; } public IList<Book> GetBooks() { var books = new List<Book>(); for (int i = 0; i < 10; i++) { var book = new Book() { Id = i, Title = $"Title {i}", Author = new Author() { FirstName = $"Author {i} First Name", LastName = $"Author {i} Last Name", Person = new Person() { Type = $"Type {i}", Value = $"Value {i}" } }, Publisher = new Report.Publisher() { Name = $"Publiser {i}" } }; books.Add(book); } return books; } } public class Author { public string FirstName { get; set; } public string LastName { get; set; } public Person Person { get; set; } } public class Person { public string Type { get; set; } public string Value { get; set; } } public class Publisher { public string Name { get; set; } }
شاید سادهترین تعریف برای Saltarelle این باشد که «کامپایلریست که کدهای C# را به جاوا اسکریپت تبدیل میکند». محاسن زیادی را میتوان برای اینگونه کامپایلرها نام برد؛ مخصوصا در پروژههای سازمانی که نگهداری از کدهای جاوا اسکریپت بسیار سخت و گاهی خارج از توان است و این شاید مهمترین عامل ظهور ابزارهای جدید از قبیل Typescript باشد.
در هر صورت اگر حوصله و وقت کافی برای تجهیز تیم نرم افزاری، به دانش یک زبان جدید مانند Typescript نباشد، استفاده از توان و دانش تیم تولید، از زبان C# سادهترین راه حل است و اگر ابزاری مطمئن برای استفاده از حداکثر قدرت JavaScript همراه با امکانات نگهداری و توسعه کدها وجود داشته باشد، بی شک Saltarelle یکی از بهترینهای آنهاست.
قبلا کامپایلر هایی از این دست مانند Script# وجود داشتند، اما فاقد همه امکانات C# بوده وعملا قدرت کامل C# در کد نویسی وجود نداشت. اما با توجه به ادعای توسعه دهندگان این کامپایلر سورس باز در استفادهی حداکثری از کلیه ویژگیهای C# 5 و با وجود Library های متعدد میتوان Saltarelle را عملا یک کامپایلر موفق در این زمینه دانست.
برای استفاده از Saltarelle در یک برنامه وب ساده باید یک پروژه Console Application به Solution اضافه کرد و پکیج Saltarelle.Compiler را از nuget نصب نمایید. بعد از نصب این پکیج، کلیه Reference ها از پروژه حدف میشوند و هر بار Build توسط کامپایلر Saltarelle انجام میشود. البته با اولین Build، مقداری Error را خواهید دید که برای از بین بردنشان نیاز است پکیج Saltarelle.Runtime را نیز در این پروژه نصب نمایید:
PM> Install-Package Saltarelle.Compiler PM> Install-Package Saltarelle.Runtime
در صورتیکه کماکان Build نهایی با Error همرا بود، یکبار این پروژه را Unload و سپس مجددا Load نمایید
UI یک پروژه وب MVC است و Client یک Console Application که پکیجهای مورد نیاز Saltarelle روی آن نصب شده است.
در صورتیکه پروژه را Build نماییم و نگاهی به پوشهی Debug بیاندازیم، یک فایل JavaScript همنام پروژه وجود دارد:
برای اینکه بعد از هر بار Build ، فایل اسکریپت به پوشهی مربوطه در پروژه UI منتقل شود کافیست کد زیر را در Post Build پروژه Client بنویسیم:
copy "$(TargetDir)$(TargetName).js" "$(SolutionDir)SalratelleSample.UI\Scripts"
اکنون پس از هر بار Build ، فایل اسکریپت مورد نظر در پوشهی Scripts پروژه UI آپدیت میشود:
در ادامه کافیست فایل اسکریپت را به layout اضافه کنیم.
<script src="~/Scripts/SaltarelleSample.Client.js"></script>
در پوشهی Saltarelle.Runtime در پکیجهای نصب شده، یک فایل اسکریپت به نام mscorlib.min.js نیز وجود دارد که حاوی اسکریپتهای مورد نیاز Saltarelle در هنگام اجراست. آن را به پوشه اسکریپتهای پروژه UI کپی نمایید و سپس به Layout اضافه کنید.
<script src="~/Scripts/mscorlib.min.js"></script> <script src="~/Scripts/SaltarelleSample.Client.js"></script>
حال نوبت به اضافه نمودن libraryهای مورد نیازمان است. برای دسترسی به آبجکت هایی از قبیل document, window, element و غیره در جاوااسکریپت میتوان پکیج Saltarelle.Web را در پروژهی Client نصب نمود و برای دسترسی به اشیاء و فرمانهای jQuery، پکیج Salratelle.jQuery را نصب نمایید.
> Install-Package Saltarelle.Web > Install-Package Saltarelle.jQuery
به این libraryها imported library میگویند. در واقع، در زمان کامپایل، برای این libraryها فایل اسکریپتی تولید نمیشود و فقط آبجکتهای #C هستند که که هنگام کامپایل تبدیل به کدهای ساده اسکریپت میشوند که اگر اسکریپت مربوط به آنها به صفحه اضافه نشده باشد، اجرای اسکریپت با خطا مواجه میشود.
به طور سادهتر وقتی از jQuery library استفاده میکنید هیچ فایل اسکریپت اضافهای تولید نمیشود، اما باید اسکریپت jQuery به صفحه شما اضافه شده باشد.
<script src="~/Scripts/jquery-1.10.2.min.js"></script>
مثال ما یک اپلیکیشن ساده برای خواندن فیدهای همین سایت است. ابتدا کدهای سمت سرور را در پروژه UI می نویسیم.
کلاسهای مورد نیاز ما برای این فید ریدر:
public class Feed { public string FeedId { get; set; } public string Title { get; set; } public string Address { get; set; } } public class Item { public string Title { get; set; } public string Link { get; set; } public string Description { get; set; } }
و یک کلاس برای مدیریت منطق برنامه
public class SiteManager { private static List<Feed> _feeds; public static List<Feed> Feeds { get { if (_feeds == null) _feeds = CreateSites(); return _feeds; } } private static List<Feed> CreateSites() { return new List<Feed>() { new Feed(){ FeedId = "1", Title = "آخرین تغییرات سایت", Address = "https://www.dntips.ir/rss.xml" }, new Feed(){ FeedId = "2", Title = "مطالب سایت", Address = "https://www.dntips.ir/feeds/posts" }, new Feed(){ FeedId = "3", Title = "نظرات سایت", Address = "https://www.dntips.ir/feeds/comments" }, new Feed(){ FeedId = "4", Title = "خلاصه اشتراک ها", Address = "https://www.dntips.ir/feed/news" }, }; } public static IEnumerable<Item> GetNews(string id) { XDocument feedXML = XDocument.Load(Feeds.Find(s=> s.FeedId == id).Address); var feeds = from feed in feedXML.Descendants("item") select new Item { Title = feed.Element("title").Value, Link = feed.Element("link").Value, Description = feed.Element("description").Value }; return feeds; } }
کلاس SiteManager فقط یک لیست از فیدها دارد و متدی که با گرفتن شناسهی فید ، یک لیست از آیتمهای موجود در آن فید ایجاد میکند.
حال دو ApiController برای دریافت دادهها ایجاد میکنیم
public class FeedController : ApiController { // GET api/<controller> public IEnumerable<Feed> Get() { return SiteManager.Feeds; } } public class ItemsController : ApiController { // GET api/<controller>/5 public IEnumerable<Item> Get(string id) { return SiteManager.GetNews(id); } }
در View پیشفرض که Index از کنترلر Home است، یک Html ساده برای
فرم صفحه اضافه میکنیم
<div> <div> <h2>Feeds</h2> <ul id="Feeds"> </ul> </div> <div> <h2>Items</h2> <p id="FeedItems"> </p> </div> </div>
در المنت Feeds لیست فیدها را قرار میدهیم و در FeedItems آیتمهای مربوط به هر فید. حال به سراغ کدهای سمت کلاینت میرویم و به جای جاوا اسکریپت از Saltarelle استفاده میکنیم.
کلاس Program را از پروژه Client باز میکنیم و متد Main را به شکل زیر تغییر میدهیم:
static void Main() { jQuery.OnDocumentReady(() => { FillFeeds(); }); }
بعد از کامپایل شدن، کد #C شارپ بالا به صورت زیر در میآید:
$SaltarelleSample_Client_$Program.$main = function() { $(function() { $SaltarelleSample_Client_$Program.$fillFeeds(); }); }; $SaltarelleSample_Client_$Program.$main();
و این همان متد معروف jQuery است که Saltarelle.jQuery برایمان ایجاد کرده است.
متد FillFeeds را به شکل زیر پیاده سازی میکنیم
private static void FillFeeds() { jQuery.Ajax(new jQueryAjaxOptions() { Url = "/api/feed", Type = "GET", Success = (d,t,r) => { // Fill var ul = jQuery.Select("#Feeds"); jQuery.Each((List<Feed>)d, (idx,i) => { var li = jQuery.Select("<li>").Text(i.Title).CSS("cursor", "pointer"); li.Click(eve => { FillData(i.FeedId); }); ul.Append(li); }); } }); }
آبجکت jQuery، متدی به نام Ajax دارد که یک شی از کلاس jQueryAjaxOptions را به عنوان پارامتر میپذیرد. این کلاس کلیه خصوصیات متد Ajax در jQuery را پیاده سازی میکند. نکته شیرین آن توانایی نوشتن lambda برای Delegate هاست.
خاصیت Success یک Delegate است که 3 پارامتر ورودی را میپذیرد.
public delegate void AjaxRequestCallback(object data, string textStatus, jQueryXmlHttpRequest request);
data همان مقداریست که api باز میگرداند که یک لیست از Feed هاست. برای زیبایی کار، من یک کلاس Feed در پروژه Client اضافه میکنم که خصوصیاتی مشترک با کلاس اصلی سمت سرور دارد و مقدار برگشی Ajax را به آن تبدیل میکنم.
کلاس Feed و Item
[PreserveMemberCase()] public class Feed { //[ScriptName("FeedId")] public string FeedId; //[ScriptName("Title")] public string Title; //[ScriptName("Address")] public string Address; } [PreserveMemberCase()] public class Item { // [ScriptName("Title")] public string Title; // [ScriptName("Link")] public string Link; // [ScriptName("Description")] public string Description; }
jQuery.Each((List<Feed>)d, (idx,i) => { var li = jQuery.Select("<li>").Text(i.Title).CSS("cursor", "pointer"); li.Click(eve => { FillData(i.FeedId); }); ul.Append(li); });
به ازای هر آیتمی که در شیء بازگشتی وجود دارد، با استفاد از متد each در jQuery یک li ایجاد میکنیم. همان طور که میبینید کلیه خواص، به شکل Fluent قابل اضافه شدن میباشد. سپس برای li یک رویداد کلیک که در صورت وقوع، متد FillData را با شناسه فید کلیک شده فراخوانی میکند و در آخر li را به المنت ul اضافه میکنیم.
برای هر کلیک هم مانند مثال بالا api را با شناسهی فید مربوطه فراخوانی کرده و به ازای هر آیتم، یک سطر ایجاد میکنیم.
private static void FillData(string p) { jQuery.Ajax(new jQueryAjaxOptions() { Url = "/api/items/" + p, Type = "GET", Success = (d, t, r) => { var content = jQuery.Select("#FeedItems"); content.Html(""); foreach (var item in (List<Item>)d) { var row = jQuery.Select("<div>").AddClass("row").CSS("direction", "rtl"); var link = jQuery.Select("<a>").Attribute("href", item.Link).Text(item.Title); row.Append(link); content.Append(row); } } }); }
در این مثال ما از Saltarelle.jQuery برای استفاده از jQuery.js استفاده نمودیم. libraryهای متعددی برای Saltarelle از قبیل linq,angular,knockout,jQueryUI,nodeJs ایجاد شده و همچنین قابلیتهای زیادی برای نوشتن imported libraryهای سفارشی نیز وجود دارد.
مطمئنا استفاده از چنین کامپایلرهایی راه حلی سریع برای رهایی از مشکلات متعدد کد نویسی با جاوا اسکریپت در نرم افزارهای بزرگ مقیاس است. اما مقایسه آنها با ابزارهایی از قبیل typescript احتیاج به زمان و تجربه کافی در این زمینه دارد.
«رمزنگاری فایلهای PDF با استفاده از کلید عمومی توسط iTextSharp»
در مطلب فوق در مورد رمزنگاری اطلاعات فایلهای PDF به کمک iTextSharp بحث شد. در مطلب جاری به نحوه رفع این محدودیتها خواهیم پرداخت.
الف) رمزگشایی با استفاده از کلمه عبور
using System.IO; using iTextSharp.text.pdf; namespace PdfDecryptor.Core { public class PasswordDecryptor { public string ReadPassword { set; get; } public string PdfPath { set; get; } public string OutputPdf { set; get; } public void DecryptPdf() { PdfReader.unethicalreading = true; PdfReader reader; if (string.IsNullOrWhiteSpace(ReadPassword)) reader = new PdfReader(PdfPath); else reader = new PdfReader(PdfPath, System.Text.Encoding.UTF8.GetBytes(ReadPassword)); using (var stamper = new PdfStamper(reader, new FileStream(OutputPdf, FileMode.Create))) { stamper.Close(); } } } }
- اگر PDF ایی صرفا دارای محدودیت چاپ بوده و این قابلیت ویژه آن غیرفعال شده است، فقط کافی است مسیر فایل PDF موجود (PdfPath) و مسیر فایل جدیدی که قرار است تولید شود (OutputPdf) ذکر گردد. خروجی فایلی خواهد بود که هیچگونه محدودیتی ندارد. این مساله هم صرفا توسط PdfReader.unethicalreading میسر شده است. به عبارتی ذکر و تنظیم edit password در فایلهای PDF فاقد امنیت است. همین اندازه که PdfReader میتواند فایلی را بخواند، امکان تهیه یک کپی بدون محدودیت از آن توسط PdfStamper وجود خواهد داشت.
در مورد ReadPassword در پیشنیاز ذکر شده، توضیحات کافی به همراه تصویر وجود دارد؛ حالت خاصی که کاربران برای مشاهده محتویات فایل نیاز خواهند داشت تا کلمهی عبور مرتبط را وارد نمایند. در اینجا ذکر ReadPassword الزامی است. خروجی نهایی کلاس فوق رفع کامل این محدودیت است.
ب) رمزگشایی توسط کلید عمومی
using System.IO; using iTextSharp.text.pdf; namespace PdfDecryptor.Core { public class Decryptor { public string PfxPath { set; get; } public string PfxPassword { set; get; } public string InputPdf { set; get; } public string OutputPdf { set; get; } public void DecryptPdf() { var certs = new PfxReader().ReadCertificate(PfxPath, PfxPassword); var reader = new PdfReader(InputPdf, certs.X509Certificates[0], certs.PrivateKey); using (var stamper = new PdfStamper(reader, new FileStream(OutputPdf, FileMode.Create))) { stamper.Close(); } } } }
در این حالت مسیر فایل PFX به همراه کلمه عبور آن (PfxPassword) باید مشخص شود. خروجی فایلی است بدون محدودیت خاصی.
پ.ن.
این مثال را به صورت یک فایل اجرایی از اینجا میتوانید دریافت کنید.
Image Annotations
ایجاد دیتابیس
ابتدا یک دیتابیس به نام Coordinates ایجاد کنید و سپس جدول زیر رو ایجاد کنید
USE [Coordinates] GO CREATE TABLE [dbo].[Coords2]( [top] [int] NULL, [left] [int] NULL, [width] [int] NULL, [height] [int] NULL, [text] [nvarchar](50) NULL, [id] [uniqueidentifier] NULL, [editable] [bit] NULL ) ON [PRIMARY] GO
ایجاد کلاس Coords برای خواندن و ذخیره اطلاعات
public class Coords { public string top; public string left; public string width; public string height; public string text; public string id; public string editable; public Coords(string top, string left, string width, string height, string text, string id, string editable) { this.top = top; this.left = left; this.width = width; this.height = height; this.text = text; this.id = id; this.editable = editable; } }
1-GetDynamicContext
این متد در زمان لود اطلاعات از دیتابیس استفاده میشود (وقتی که postback صورت میگیرد)
[WebMethod] public static List<Coords> GetDynamicContext(string entryId, string entryName) { List<Coords> CoordsList = new List<Coords>(); string connect = "Connection String"; using (SqlConnection conn = new SqlConnection(connect)) { string query = "SELECT [top], [left], width, height, text, id, editable FROM Coords2"; using (SqlCommand cmd = new SqlCommand(query, conn)) { conn.Open(); using (SqlDataReader reader=cmd.ExecuteReader()) { while (reader.Read()) { CoordsList.Add(new Coords(reader["top"].ToString(), reader["left"].ToString(), reader["width"].ToString(), reader["height"].ToString(), reader["text"].ToString(), reader["id"].ToString(), reader["editable"].ToString())); } } conn.Close(); } } return CoordsList; }
2,3 -SaveCoordsو DeleteCoords
این دو متد هم واسه ذخیره و حذف میباشند که نکته خاصی ندارند و خودتون بهینه اش کنید(در فایل ضمیمه موجودند)
تغییر فایل jquery.annotate.js جهت فراخوانی وب سرویس ها
فقط لازمه که سه قسمت زیر رو در فایل اصلی تغییر بدید
$.fn.annotateImage.ajaxLoad = function (image) { ///<summary> ///Loads the annotations from the "getUrl" property passed in on the /// options object. ///</summary> $.ajax({ type: "POST", contentType: "application/json; charset=utf-8", url: "Default.aspx/GetDynamicContext", data: "{'entryId': '" + 1 + "','entryName': '" + 2 + "'}", dataType: "json", success: function (msg) { image.notes = msg.d; $.fn.annotateImage.load(image); } });
};
$.fn.SaveCoords = function (note) { $.ajax({ type: "POST", contentType: "application/json; charset=utf-8", url: "Default.aspx/SaveCoords", data: "{'top': '" + note.top + "','left': '" + note.left + "','width': '" + note.width + "','height': '" + note.height + "','text': '" + note.text + "','id': '" + note.id + "','editable': '" + note.editable + "'}", dataType: "json", success: function (msg) { note.id = msg.d; } });
};
$.fn.annotateView.prototype.edit = function () {
///<summary>
///Edits the annotation.
///</summary>
if (this.image.mode == 'view') {
this.image.mode = 'edit';
var annotation = this;
// Create/prepare the editable note elements
var editable = new $.fn.annotateEdit(this.image, this.note);
$.fn.annotateImage.createSaveButton(editable, this.image, annotation);
// Add the delete button
var del = $('<a>حذف</a>');
del.click(function () {
var form = $('#image-annotate-edit-form form');
$.fn.annotateImage.appendPosition(form, editable)
if (annotation.image.useAjax) {
$.ajax({
type: "POST",
contentType: "application/json; charset=utf-8",
url: "Default.aspx/DeleteCoords",
// url: annotation.image.deleteUrl,
// data: form.serialize(),
data: "{'id': '" + editable.note.id + "'}",
dataType: "json",
success: function (msg) {
// image.notes = msg.d;
// $.fn.annotateImage.load(image);
},
error: function (e) { alert("An error occured deleting that note.") }
});
}
annotation.image.mode = 'view';
editable.destroy();
annotation.destroy();
});
editable.form.append(del);
$.fn.annotateImage.createCancelButton(editable, this.image);
}
};