مطالب
تنظیمات کش توزیع شده‌ی مبتنی بر SQL Server در ASP.NET Core
ASP.NET Core به همراه زیر ساختی‌است جهت خارج کردن امکانات Caching درون حافظه‌ای آن از سرور جاری و انتقال آن به سرورهای دیگر جهت کاهش بار سرور و برنامه. این کش توزیع شده را می‌توان به عنوان زیرساختی برای مدیریت سشن‌ها، مدیریت اطلاعات کش و همچنین مدیریت کوکی‌های حجیم ASP.NET Core Identity نیز بکار گرفت. برای مثال بجای ارسال یک کوکی حجیم بالای 5 کیلوبایت به کلاینت، فقط ID رمزنگاری شده‌ی آن‌را ارسال کرد و اصل کوکی را در داخل دیتابیس ذخیره و بازیابی نمود. این مساله هم مقیاس پذیری برنامه را افزایش خواهد داد و هم امنیت آن‌را با عدم ارسال اصل محتوای کوکی به سمت کلاینت‌ها و یا ذخیره سازی اطلاعات سشن‌ها در بانک اطلاعاتی، مشکلات راه اندازی مجدد برنامه را به طور کامل برطرف می‌کنند و در این حالت بازیابی Application pool و یا کرش برنامه و یا ری استارت شدن کل سرور، سبب از بین رفتن سشن‌های کاربران نخواهند شد. بنابراین آشنایی با نحوه‌ی راه اندازی این امکانات، حداقل از بعد امنیتی بسیار مفید هستند؛ حتی اگر سرور ذخیره کننده‌ی این اطلاعات، همان سرور و بانک اطلاعاتی اصلی برنامه باشند.


پیشنیازهای کار با کش توزیع شده‌ی مبتنی بر SQL Server

برای کار با کش توزیع شده‌ی با قابلیت ذخیره سازی در یک بانک اطلاعاتی SQL Server، نیاز است دو بسته‌ی ذیل را به فایل project.json برنامه اضافه کرد:
{
    "dependencies": {
        "Microsoft.Extensions.Caching.SqlServer": "1.1.0"
    },
    "tools": {
        "Microsoft.Extensions.Caching.SqlConfig.Tools": "1.1.0-preview4-final"
    }
}
وابستگی که در قسمت dependencies ذکر شده‌است، کلاس‌های اصلی کار با کش توزیع شده را به برنامه اضافه می‌کند. ذکر وابستگی قسمت tools، اختیاری است و کار آن، ایجاد جدول مورد نیاز برای ذخیره سازی اطلاعات، در یک بانک اطلاعاتی SQL Server می‌باشد.


ایجاد جدول ذخیره سازی اطلاعات کش توزیع شده به کمک ابزار sql-cache

پس از افزودن و بازیابی ارجاعات فوق، با استفاده از خط فرمان، به پوشه‌ی جاری برنامه وارد شده و دستور ذیل را صادر کنید:
 dotnet sql-cache create "Data Source=(localdb)\MSSQLLocalDB;Initial Catalog=sql_cache;Integrated Security=True;" "dbo" "AppSqlCache"
توضیحات:
- در اینجا می‌توان هر نوع رشته‌ی اتصالی معتبری را به انواع و اقسام بانک‌های SQL Server ذکر کرد. برای نمونه در مثال فوق این رشته‌ی اتصالی به یک بانک اطلاعاتی از پیش ایجاد شده‌ی LocalDB اشاره می‌کند. نام دلخواه این بانک اطلاعاتی در اینجا sql_cache ذکر گردیده و نام دلخواه جدولی که قرار است این اطلاعات را ثبت کند AppSqlCache تنظیم شده‌است و dbo، نام اسکیمای جدول است:


در اینجا تصویر ساختار جدولی را که توسط ابزار dotnet sql-cache ایجاد شده‌است، مشاهده می‌کنید. اگر خواستید این جدول را خودتان دستی ایجاد کنید، یک چنین کوئری را باید بر روی دیتابیس مدنظرتان اجرا نمائید:
CREATE TABLE AppSqlCache (
    Id                         NVARCHAR (449)  COLLATE SQL_Latin1_General_CP1_CS_AS NOT NULL,
    Value                      VARBINARY (MAX) NOT NULL,
    ExpiresAtTime              DATETIMEOFFSET  NOT NULL,
    SlidingExpirationInSeconds BIGINT          NULL,
    AbsoluteExpiration         DATETIMEOFFSET  NULL,
    CONSTRAINT pk_Id PRIMARY KEY (Id)
);

CREATE NONCLUSTERED INDEX Index_ExpiresAtTime
    ON AppSqlCache(ExpiresAtTime);


ایجاد جدول ذخیره سازی اطلاعات کش توزیع شده به کمک ابزار Migrations در EF Core

زیر ساخت کش توزیع شده‌ی مبتنی بر SQL Server هیچگونه وابستگی به EF Core ندارد و تمام اجزای آن توسط Async ADO.NET نوشته شده‌اند. اما اگر خواستید قسمت ایجاد جدول مورد نیاز آن‌را به ابزار Migrations در EF Core واگذار کنید، روش کار به صورت زیر است:
- ابتدا یک کلاس دلخواه جدید را با محتوای ذیل ایجاد کنید:
    public class AppSqlCache
    {
        public string Id { get; set; }
        public byte[] Value { get; set; }
        public DateTimeOffset ExpiresAtTime { get; set; }
        public long? SlidingExpirationInSeconds { get; set; }
        public DateTimeOffset? AbsoluteExpiration { get; set; }
    }
- سپس تنظیمات ایجاد جدول متناظر با آن را به نحو ذیل تنظیم نمائید:
    public class MyDBDataContext : DbContext
    {
        public virtual DbSet<AppSqlCache> AppSqlCache { get; set; }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Entity<AppSqlCache>(entity =>
            {
                entity.ToTable(name: "AppSqlCache", schema: "dbo");
                entity.HasIndex(e => e.ExpiresAtTime).HasName("Index_ExpiresAtTime");
                entity.Property(e => e.Id).HasMaxLength(449);
                entity.Property(e => e.Value).IsRequired();
            });
        }
    }
به این ترتیب این جدول جدید به صورت خودکار در کنار سایر جداول برنامه ایجاد خواهند شد.
البته این مورد به شرطی است که بخواهید از یک دیتابیس، هم برای برنامه و هم برای ذخیره سازی اطلاعات کش استفاده کنید.


معرفی تنظیمات رشته‌ی اتصالی و نام جدول ذخیره سازی اطلاعات کش به برنامه

پس از ایجاد جدول مورد نیاز جهت ذخیره سازی اطلاعات کش، اکنون نیاز است این اطلاعات را به برنامه معرفی کرد. برای این منظور به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و متد الحاقی AddDistributedSqlServerCache را بر روی مجموعه‌ی سرویس‌های موجود فراخوانی کنید؛ تا سرویس‌های این کش توزیع شده نیز به برنامه معرفی شوند:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddDistributedSqlServerCache(options =>
    {
        options.ConnectionString = @"Data Source=(localdb)\MSSQLLocalDB;Initial Catalog=sql_cache;Integrated Security=True;";
        options.SchemaName = "dbo";
        options.TableName = "AppSqlCache";
    });
باتوجه به توزیع شده بودن این کش، هیچ الزامی ندارد که ConnectionString ذکر شده‌ی در اینجا با رشته‌ی اتصالی مورد استفاده‌ی توسط EF Core یکی باشد (هرچند مشکلی هم ندارد).


آزمایش کش توزیع شده‌ی تنظیمی با فعال سازی سشن‌ها

سشن‌ها را همانند نکات ذکر شده‌ی در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 16 - کار با Sessions» فعال کنید و سپس مقداری را در آن بنویسید:
public IActionResult Index()
{
   HttpContext.Session.SetString("User", "VahidN");
   return Json(true);
}

public IActionResult About()
{
   var userContent = HttpContext.Session.GetString("User");
   return Json(userContent);
}
اکنون از جدول AppSqlCache کوئری بگیرید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، سیستم سشن اینبار بجای حافظه، به صورت خودکار از جدول بانک اطلاعاتی SQL Server تنظیم شده‌، برای ذخیره سازی اطلاعات خود استفاده کرده‌است.


کار با کش توزیع شده از طریق برنامه نویسی

همانطور که در مقدمه‌ی بحث نیز عنوان شد، استفاده‌ی از زیر ساخت کش توزیع شده منحصر به استفاده‌ی از آن جهت ذخیره سازی اطلاعات سشن‌ها نیست و از آن می‌توان جهت انواع و اقسام سناریوهای مختلف مورد نیاز استفاده کرد. در این حالت روش دسترسی به این زیر ساخت، از طریق اینترفیس IDistributedCache است. زمانیکه متد AddDistributedSqlServerCache را فراخوانی می‌کنیم، در حقیقت کار ثبت یک چنین سرویسی به صورت خودکار انجام خواهد شد:
 services.Add(ServiceDescriptor.Singleton<IDistributedCache, SqlServerCache>());
به عبارتی کلاس SqlServerCache به صورت singleton به مجموعه‌ی سرویس‌های برنامه اضافه شده‌است و برای دسترسی به آن تنها کافی است اینترفیس IDistributedCache را به کنترلرها و یا سرویس‌های برنامه تزریق و از امکانات آن استفاده کنیم.

در اینجا یک نمونه از این تزریق وابستگی و سپس استفاده‌ی از متدهای Set و Get اینترفیس IDistributedCache را مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Text;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.Extensions.Caching.Distributed;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class CacheTestController : Controller
    {
        readonly IDistributedCache _cache;
        public CacheTestController(IDistributedCache cache)
        {
            _cache = cache;
        }
 
        public IActionResult SetCacheData()
        {
            var time = DateTime.Now.ToLocalTime().ToString();
            var cacheOptions = new DistributedCacheEntryOptions
            {
                AbsoluteExpiration = DateTime.Now.AddYears(1)
 
            };
            _cache.Set("Time", Encoding.UTF8.GetBytes(time), cacheOptions);
            return View();
        }
 
        public IActionResult GetCacheData()
        {
            var time = Encoding.UTF8.GetString(_cache.Get("Time"));
            ViewBag.data = time;
            return View();
        }
 
        public bool RemoveCacheData()
        {
            _cache.Remove("Time");
            return true;
        }
    }
}
در ابتدای بحث که ساختار جدول ذخیره سازی اطلاعات کش را بررسی کردیم، فیلد value آن یک چنین نوعی را دارد:
  Value  VARBINARY (MAX) NOT NULL,
که در سمت کدهای دات نتی، به شکل آرایه‌ای از بایت‌ها قابل بیان است.
  public byte[] Value { get; set; }
به همین جهت متد Set آن مقدار مدنظر را به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها قبول می‌کند.
در این حالت اگر برنامه را اجرا و مسیر http://localhost:7742/CacheTest/SetCacheData را فراخوانی کنیم، اطلاعات ذخیره شده‌ی با کلید Test را می‌توان در بانک اطلاعاتی مشاهده کرد:



Tag helper مخصوص کش توزیع شده

در ASP.NET Core، می‌توان از یک Tag Helper جدید به نام distributed-cache برای کش سمت سرور توزیع شده‌ی محتوای قسمتی از یک View به نحو ذیل استفاده کرد:
<distributed-cache name="MyCacheItem2" expires-sliding="TimeSpan.FromMinutes(30)">
    <p>From distributed-cache</p>
    @DateTime.Now.ToString()
</distributed-cache>
که اطلاعات آن در بانک اطلاعاتی به نحو ذیل ذخیره می‌شود:


در اینجا name به صورت هش شده به صورت کلید کش مورد استفاده قرار می‌گیرد. سپس محتوای تگ distributed-cache رندر شده، تبدیل به آرایه‌ای از بایت‌ها گردیده و در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌گردد.
ذکر name در اینجا اجباری است و باید دقت داشت که چون به عنوان کلید بازیابی کش مورد استفاده قرار خواهد گرفت، نباید به اشتباه در قسمت‌های دیگر برنامه با همین نام وارد شود. در غیر اینصورت دو قسمتی که name یکسانی داشته باشند، یک محتوا را نمایش خواهند داد.
مطالب
استفاده از AvalonEdit در WPF
AvalonEdit یکی از زیرساخت‌های برنامه‌ی SharpDevelop است که ویرایشگر متنی به همراه syntax highlighting زبان‌های مختلف را در آن پشتیبانی می‌کند. کیفیت بالایی داشته و بسیاری از برنامه‌های دیگر نیز از آن جهت ارائه ویرایشگر و یا syntax highlighting متون ارائه شده، استفاده می‌کنند. در ادامه نحوه‌ی استفاده از این ویرایشگر را در برنامه‌های WPF خصوصا با دید MVVM بررسی خواهیم کرد.



دریافت و نصب AvalonEdit

برای نصب AvalonEdit می‌توان دستور ذیل را در کنسول پاورشل نیوگت صادر کرد:
 PM> install-package AvalonEdit


استفاده‌ی مقدماتی از AvalonEdit

برای استفاده از این ویرایشگر ابتدا نیاز است فضای نام xmlns:avalonEdit تعریف شود. سپس کنترل avalonEdit:TextEditor در دسترس خواهد بود:
<Window x:Class="SyntaxHighlighter.MainWindow"
   xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
   xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
   xmlns:avalonEdit="http://icsharpcode.net/sharpdevelop/avalonedit"
   Title="MainWindow" Height="401" Width="617">
  <Grid>
<avalonEdit:TextEditor  
    Name="txtCode"
    SyntaxHighlighting="C#"
  FontFamily="Consolas"
  FontSize="10pt"/>   
  </Grid>
</Window>
توسط خاصیت SyntaxHighlighting آن می‌توان زبان مشخصی را تعریف کرد. لیست زبان‌های توکار پشتیبانی شده


استفاده از AvalonEdit در برنامه‌های MVVM

خاصیت Text این ویرایشگر به صورت معمولی تعریف شده (DependencyProperty نیست) و امکان binding دو طرفه به آن وجود ندارد. به همین جهت نیاز است یک چنین DependencyProperty را به آن اضافه کرد:
using System;
using System.Collections.Concurrent;
using System.Reflection;
using System.Windows;
using System.Xml;
using ICSharpCode.AvalonEdit;
using ICSharpCode.AvalonEdit.Highlighting;
using ICSharpCode.AvalonEdit.Highlighting.Xshd;

namespace AvalonEditWpfTest.Controls
{
    public class BindableAvalonTextEditor : TextEditor
    {
        public static readonly DependencyProperty BoundTextProperty =
            DependencyProperty.Register("BoundText",
                typeof(string),
                typeof(BindableAvalonTextEditor),
                new FrameworkPropertyMetadata(default(string), propertyChangedCallback));
 
        public static string GetBoundText(DependencyObject obj)
        {
            return (string)obj.GetValue(BoundTextProperty);
        }

        public static void SetBoundText(DependencyObject obj, string value)
        {
            obj.SetValue(BoundTextProperty, value);
        }

        protected override void OnTextChanged(EventArgs e)
        {
            SetCurrentValue(BoundTextProperty, Text);
            base.OnTextChanged(e);
        }

        private static void propertyChangedCallback(DependencyObject obj,
                                    DependencyPropertyChangedEventArgs args)
        {
            var target = (BindableAvalonTextEditor)obj;
            var value = args.NewValue;
            if (value == null)
                return;

            if (string.IsNullOrWhiteSpace(target.Text) ||
                !target.Text.Equals(args.NewValue.ToString()))
            {
                target.Text = args.NewValue.ToString();
            }
        }
    }
}
کار با ارث بری از TextEditor (ویرایشگر AvalonEdit) شروع می‌شود. سپس یک DependencyProperty به نام BoundText در اینجا اضافه شده‌است. هر زمان که متن داخل آن تغییر کرد، آن‌را به خاصیت متنی Text این ویرایشگر نسبت می‌دهد. به این ترتیب binding یک طرفه (از کدها به کنترل) کار می‌کند. فعال سازی binding دو طرفه با پشتیبانی از انتقال تغییرات از ویرایشگر به خواص ViewModel در متد بازنویسی شده‌ی OnTextChanged انجام می‌شود.

اکنون برای استفاده از این کنترل جدید که BindableAvalonTextEditor نام دارد، می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
<Window x:Class="AvalonEditWpfTest.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        xmlns:viewModels="clr-namespace:AvalonEditTests.ViewModels"
        xmlns:controls="clr-namespace:AvalonEditWpfTest.Controls"
        Title="MainWindow" Height="350" Width="525">
    <Window.Resources>
        <viewModels:MainWindowViewModel x:Key="MainWindowViewModel"/>
    </Window.Resources>
    <Grid DataContext="{Binding Source={StaticResource MainWindowViewModel}}">
        <controls:BindableAvalonTextEditor
                BoundText="{Binding SourceCode, Mode=TwoWay, UpdateSourceTrigger=PropertyChanged}"
                        WordWrap="True"
                        ShowLineNumbers="True"
                        LineNumbersForeground="MediumSlateBlue"
                        FontFamily="Consolas"
                        VerticalScrollBarVisibility="Auto"
                        Margin="3"          
                        HorizontalScrollBarVisibility="Auto"
                        FontSize="10pt"/>
    </Grid>
</Window>
ابتدا فضای نام جدید کنترل BindableAvalonTextEditor مشخص می‌شود و سپس به controls:BindableAvalonTextEditor دسترسی خواهیم داشت. در اینجا نحوه‌ی استفاده از خاصیت جدید BoundText را نیز مشاهده می‌کنید.


افزودن syntax highlighting زبان‌هایی که به صورت رسمی پشتیبانی نمی‌شوند

به خاصیت SyntaxHighlighting این کنترل صرفا مقادیری را می‌توان نسبت داد که به صورت توکار پشتیبانی می‌شوند. برای مثال#XML، C و امثال آن.
فرض کنید نیاز است SyntaxHighlighting زبان SQL را فعال کنیم. برای اینکار نیاز به فایل‌های ویژه‌ای است، با پسوند xshd. برای نمونه فایل sql-ce.xshd را در اینجا می‌توانید مطالعه کنید. در آن یک سری واژه‌های کلیدی و حروفی که باید با رنگی متفاوت نمایش داده شوند، مشخص می‌گردند.
برای استفاده از فایل sql-ce.xshd باید به نحو ذیل عمل کرد:
الف) فایل sql-ce.xshd را به پروژه اضافه کرده و سپس در برگه‌ی خواص آن در VS.NET، مقدار build action آن‌را به embedded resource تغییر دهید.



ب) با استفاده از متد ذیل، این فایل مدفون شده در اسمبلی را گشوده و به متد HighlightingLoader.Load ارسال می‌کنیم:
        private static IHighlightingDefinition getHighlightingDefinition(string resourceName)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(resourceName))
                throw new NullReferenceException("Please specify SyntaxHighlightingResourceName.");

            using (var stream = Assembly.GetExecutingAssembly().GetManifestResourceStream(resourceName))
            {
                if (stream == null)
                    throw new NullReferenceException(string.Format("{0} resource is null.", resourceName));

                using (var reader = new XmlTextReader(stream))
                {
                    return HighlightingLoader.Load(reader, HighlightingManager.Instance);
                }
            }
        }
نحوه استفاده از آن نیز به صورت ذیل است:
 txtCode.SyntaxHighlighting = getHighlightingDefinition(resourceName);
به این ترتیب می‌توان یک فایل xhsd را به صورت پویا بارگذاری و به خاصیت SyntaxHighlighting کنترل انتساب داد.

برای سهولت استفاده از این قابلیت شاید بهتر باشد یک DependencyProperty دیگر به نام SyntaxHighlightingResourceName را به کنترل جدید BindableAvalonTextEditor اضافه کنیم:
using System;
using System.Collections.Concurrent;
using System.Reflection;
using System.Windows;
using System.Xml;
using ICSharpCode.AvalonEdit;
using ICSharpCode.AvalonEdit.Highlighting;
using ICSharpCode.AvalonEdit.Highlighting.Xshd;

namespace AvalonEditWpfTest.Controls
{
    public class BindableAvalonTextEditor : TextEditor
    {
         public static readonly DependencyProperty SyntaxHighlightingResourceNameProperty =
           DependencyProperty.Register("SyntaxHighlightingResourceName",
               typeof(string),
               typeof(BindableAvalonTextEditor),
               new FrameworkPropertyMetadata(default(string), resourceNamePropertyChangedCallback));
 
        public static string GetSyntaxHighlightingResourceName(DependencyObject obj)
        {
            return (string)obj.GetValue(SyntaxHighlightingResourceNameProperty);
        }

        public static void SetSyntaxHighlightingResourceName(DependencyObject obj, string value)
        {
            obj.SetValue(SyntaxHighlightingResourceNameProperty, value);
        }

        private static void loadHighlighter(TextEditor @this, string resourceName)
        {
            if (@this.SyntaxHighlighting != null)
                return;

            @this.SyntaxHighlighting = getHighlightingDefinition(resourceName);
        }

        private static void resourceNamePropertyChangedCallback(DependencyObject obj,
                                            DependencyPropertyChangedEventArgs args)
        {
            var target = (BindableAvalonTextEditor)obj;
            var value = args.NewValue;
            if (value == null)
                return;

            loadHighlighter(target, value.ToString());
        }
    }
}
کاری که در اینجا انجام شده، افزودن یک خاصیت جدید به نام SyntaxHighlightingResourceName به کنترل BindableAvalonTextEditor است. هر زمانیکه مقدار آن تغییر کند، متد getHighlightingDefinition بحث شده، فراخوانی گردیده و به صورت پویا مقدار خاصیت SyntaxHighlighting این کنترل، مقدار دهی می‌شود.
استفاده از آن نیز به شکل زیر است:
   <controls:BindableAvalonTextEditor
SyntaxHighlightingResourceName = "AvalonEditWpfTest.Controls.sql-ce.xshd"
/>

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
AvalonEditWpfTest.zip 
نظرات مطالب
بررسی متد های یک طرفه در WCF
زمانی که ارتباط بین سرور و کلاینت به هر دلیلی قطع شود یا به بنا به دلایلی طی انجام عملیات سمت سرور Exception رخ دهد، وضعیت ChannelFactory برای آن سرویس به حالت Faulted  تغییر پیدا می‌کند. در نتیجه دیگر امکان استفاده از این کانال ارتباطی میسر نیست و باید یک کانال ارتباطی جدید تهیه نمایید. اما برای اینکه بعد از متوقف سازی عملیات سمت سرور حافظه مصرفی دوباره بازگردانده شود باید از مفهوم UnitOfWork بهره جست البته با مقداری تغییرات برای همگام سازی با درخواست‌های WCF. روش مورد استفاده من به صورت زیر است(با فرض اینکه از EntityFramework به عنوان ORM استفاده میکنید):
» ابتدا یک Extension برای OperationContext تعریف می‌کنیم(با فرض اینکه IDatabaseContext نماینده کلاس DbContext پروژه است):
private class OperationContainerExtension : IExtension<OperationContext>
        {
            public OperationContainerExtension( IDatabaseContext dbContext, string contextKey )
            {
                this.CurrentDbContext = dbContext;
                this.ContextKey = contextKey;
            }

            public IDatabaseContext CurrentDbContext
            {
                get;
                private set;
            }

            public string ContextKey
            {
                get;
                private set;
            }

            public void Attach( OperationContext owner )
            {
            }

            public void Detach( OperationContext owner )
            {
            }
        }
بعد در هنگام نمونه سازی از UnitOfWork در لایه سرویس Extension بالا به OperationContext جاری اضافه خواهد شد(اگر از IOC Container خاصی استفاده می‌کنید باید کد عملیات وهله سازی کلاس UnitOfWork را با کد‌های زیر مزین کنید):
 if ( OperationContext.Current != null )
            {
                OperationContext.Current.Extensions.Add( new OperationContainerExtension( dbContext , CONTEXTKEY ) );
                OperationContext.Current.OperationCompleted += CurrentOperationContext_OperationCompleted;
                 OperationContext.Current.Channel.Faulted += Channel_Faulted; 
             }
می بینید که برای رویداد OperationCompleted و رویداد Fault در Channel نیز کد‌های Dispose کردن UnitOfWork و همچنین DbContext را قرار دادم. به صورت زیر:
void Channel_Faulted( object sender, EventArgs e )
        {
            IDatabaseContext dbContext = GetDbContext();
            if ( dbContext != null )
            {
                dbContext.Dispose();
                GC.Collect();
            }
        }

        private void CurrentOperationContext_OperationCompleted( object sender, EventArgs e )
        {
            IDatabaseContext dbContext = GetDbContext();
            if ( dbContext != null )
            {
                dbContext.Dispose();
                GC.Collect();
            }
        }
اگر به کد‌های بالا دقت کنید متد GetDbContext نوشته شده برای به دست آوردن DbContext جاری در Session مربوطه است. کد آن نیز به صورت زیر می‌باشد
protected override IDatabaseContext GetDbContext()
        {
            if ( OperationContext.Current != null )
            {
                var operationContainerExtension = OperationContext.Current.Extensions.OfType<OperationContainerExtension>().FirstOrDefault( e => e.ContextKey == CONTEXTKEY );
                if ( operationContainerExtension != null )
                {
                    return operationContainerExtension.CurrentDbContext;
                }
                return staticDbContext;
            }
            else
                return staticDbContext;
        }
نکته آخر هم این است که CONTEXTKEY صرفا یک فیلد از نوع string ولی با مقدار Guid برای به دست آوردن Extension مربوطه می‌باشد و تعریف آن در سازنده کلاس خواهد بود.
private string CONTEXTKEY = Guid.NewGuid().ToString();
در این صورت به طور قطع تمام منابع مورد استفاده سرویس‌های سمت سرور بعد از اتمام عملیات یا حتی وقوع هر خطا آزاد خواهند شد. اما اگر NHibernate را به عنوان ORM ترجیح می‌دهید به جای  IDatabaseContext باید از ISession استفاده نمایید.
مطالب
آشنایی با WPF قسمت پنجم : DataContext بخش اول
یکی از مهمترین قسمت‌های برنامه، کار با داده‌های بانک اطلاعاتی (یا در کل منابع اطلاعاتی) است. اینکه چگونه با آن‌ها ارتباط برقرار کنیم و آن‌ها را در یک قالب کاربر پسند به کاربران برنامه نشان دهیم. افزودن شیء DataContext و مفاهیمی چون DataBinding باعث ارتباط سریع‌تر و راحت‌تری با منبع داده‌ها شده است. همچنین این قابلیت وجود دارد که هر گونه به روز آوری در اطلاعات دریافت شده، شما را با خبر سازد تا بتوانید طبق آن چه که می‌خواهید اطلاعات نمایشی را به روز کنید. در این مقاله به نحوه‌ی ارتباط بین منبع داده با DataContext و سپس کنترل‌هایی را چون Grid و ListBox و ... در رابطه با این منابع داده بررسی می‌کنیم.

در مورد بررسی ارتباط با داده‌ها در WPF باید سه مورد را بشناسیم:

  • DataContext: این شیء اتصالش را به منبع داده‌ها برقرار کرده و هر موقع داده‌ای را نیاز داریم، از طریق این شیء تامین می‌شود.
  • DataBinding: یک واسطه بین DataContext و هر آن چیزی است که قرار است از داده‌ها تغذیه کند. در تعریفی رسمی‌تر می‌گوییم: روشی ساده و قدرتمند بوده و واسطی است بین مدل تجاری و رابط کاربری. هر زمانی که داده‌ای تغییر کند، ما را آگاه می‌سازد که می‌تواند یک ارتباط یک طرفه یا دو طرفه باشد.
  • DataTemplate: نحوه‌ی فرمت بندی و نمایش داده‌ها را تعیین می‌کند.
ابتدا کار را با یک مثال ساده آغاز می‌کنیم. قصد داریم فرمی را که در قسمت قبلی ساختیم، با استفاده از یک منبع داده پر کنیم:
ابتدا قبل از هر چیزی کلاس فرم قبلی را پیاده سازی می‌کنیم. در این پیاده سازی از یک enum برای انتخاب زمینه‌های کاری هم کمک گرفته ایم و هچنین با یک متد ایستا، منبع داده‌ی تک رکوردی را جهت تست برنامه آماده کرده‌ایم:
   public enum FieldOfWork
    {
        Actor=0,
        Director=1,
        Producer=2
    }
    public class Person
    {
        public string Name { get; set; }

        public bool Gender { get; set; }

        public string ImageName { get; set; }

        public string Country { get; set; }

        public DateTime Date { get; set; }

        public IList<FieldOfWork> FieldOfWork { get; set; }
        public static Person GetPerson()
        {
            return new Person()
            {
                Name = "Leo",
                Gender = true,
                ImageName ="man.jpg",
                Country = "Italy",
                Date = DateTime.Now
            };
        }
    }

حالا لازم است که این منبع داده را در اختیار DataContext بگذاریم. وارد بخش کد نویسی شده و در سازنده‌ی پنجره کد زیر را می‌نویسیم:
 DataContext = Person.GetPerson();
public partial class MainWindow : Window
    {
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
            DataContext = Person.GetPerson();
        }  
    }
با این کار، ارتباط شما با منبع داده آغاز می‌شود و طبق درخواست‌هایی که از DataBinding به آن می‌رسد، اطلاعات را تحویل DataBinding می‌دهد. برای نمایش داده‌ها در کنترل‌ها و استفاده از DataBinding، به سراغ خصوصیات وابسته می‌رویم. در حال حاضر فعلا برنامه را با دو کنترل عکس و نام که رشته‌ای هستند آغاز می‌کنیم؛ چون بقیه‌ی کنترل‌ها کمی متفاوت هستند.
همانطور که می‌دانید متن کنترل TextBox توسط خصوصیت Text پر می‌شود و برای همین در این خصوصیت می‌نویسیم:
Text="{Binding Name}"
علامت {} را باز کرده و در ابتدا نام Binding را می‌آوریم. سپس بعد از یک فاصله، نام پراپرتی کلاسی را که حاوی اطلاعات مدنظر است، می‌نویسیم و بدین صورت اتصال برقرار می‌شود. برای کنترل عکس هم وضعیت به همین صورت است:
Source="{Binding ImageName}"
حال برنامه را اجرا کرده و دو کنترل textbox و Image را بررسی می‌کنیم:


کلمه‌ی Leo داخل کادر متنی قرار گرفته و عکس اینبار به صورت ایستا خوانده نشده، بلکه نام عکس از طریق یک منبع داده برای آن فراهم شده است.

اطلاع از به روزرسانی در منبع داده‌ها:
حال این نکته پیش می‌آید که اگر همین اطلاعات دریافت شده در مدل منبع داده تغییر کند، چگونه می‌توانیم از این موضوع مطلع شده و همین اطلاعات به روز شده را که نمایش داده‌ایم، تغییر دهیم. بنابراین جهت اطلاع از این مورد، کد را به شکل زیر تغییر می‌دهیم.

کار را از یک کلاس آغاز می‌کنیم. از اینترفیس INotifyPropertyChanged ارث بری کرده و در آن یک رویداد و یک متد را تعریف می‌کنیم و کمی در هم در تعریف Property‌ها دست می‌بریم. فعلا اینکار را فقط برای پراپرتی Name انجام می‌دهیم:
 private string _name;
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged("Name");
            }
        }
        public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;

        private void OnPropertyChanged(string property)
        {
            if (PropertyChanged != null)
            {
                PropertyChanged(this, new PropertyChangedEventArgs(property));
            }
        }
در کد بالا یک رویداد از نوع PropertyChangedEventHandler تعریف می‌کنیم که وظیفه‌ی به روزآوری را به عهده دارد؛ ولی صدا زدن این رویداد بر عهده‌ی ماست و خود به خود صدا زده نمی‌شود. پس نیاز است متدی را فراهم کرده تا بدانیم که چه خصوصیتی تغییر یافته‌است و از آن طریق رویداد را فراخوانی کنیم و به رویداد بگوییم که کدام پراپرتی تغییر کرده است. این متد را OnpropertyChanged می‌نامیم که آرگومان ورودی آن نام خصوصیتی است که تغییر یافته است و پس از ارزیابی از صحت آن، رویداد را Invoke می‌کنیم.
در بخش Setter آن خصوصیت هم باید این متد را صدا زده و نام خصوصیت را به آن پاس بدهیم تا موقعی که مدل تغییر پیدا کرد، بگوید که خصوصیت Name بوده است که تغییر کرده است.
برای اینکه بدانیم کد واقعا کار می‌کند و تستی بر آن زده باشیم، فعلا دکمه‌ی Save را به Change تغییر می‌دهیم و کد داخل پنجره را بدین صورت تغییر می‌دهیم:
  public partial class MainWindow : Window
    {
        private Person person;
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
            person = Person.GetPerson();
            DataContext = person;

        }

        private void Button_Click(object sender, RoutedEventArgs e)
        {
            person.Name = "Leonardo Decaperio";
        }  
    }

متغیر کلاسی را از حالت محلی Local به عمومی Global تغییر دادم که از طریق دکمه‌ی منبع داده در دسترس باشد. حال در رویداد دکمه نام بازیگر را تغییر می‌دهم. برنامه را اجرا کنید و بر روی دکمه کلیک کنید. باید بعد از یک لحظه‌ی کوتاه، نام بازیگر از Leo به Leonardo Decaperio تغییر کند.
این کد واقعا کدی مفید جهت به روزرسانی است ولی مشکلی دارد که نام پراپرتی باید به صورت String به آن پاس شود که در یک برنامه بزرگ این مورد یک مشکل خواهد شد و اگر نام خصوصیت تغییر کند باید نام داخل آن هم تغییر کند؛ پس کد را به شکل دیگری بازنویسی می‌کنیم:
 private string _name;
        public string Name
        {
            get { return _name; }
            set
            {
                _name = value;
                OnPropertyChanged();
            }
        } 

  private void OnPropertyChanged([CallerMemberName] string property="")
        {
            if (PropertyChanged != null)
            {
                PropertyChanged(this, new PropertyChangedEventArgs(property));
            }
        }

در متد OnPropertyChanged در کنار پارامتر اول، ویژگی attribute به نام CallerMemberName را که در فضای نام system.runtime.compilerservice قرار دارد استفاده می‌کنیم (دات نت 4.5). این ویژگی، نام پراپرتی یا متدی که متد OnpropertyChnaged را صدا زده است، به دست می‌آورد. پارامتر اول را هم اختیاری می‌کنیم که سیستم بر ورود پارامتر اجباری نداشته باشد و نهایتا در هر پراپرتی تنها لازم است همانند بالا، خط زیر ذکر شود:
OnPropertyChanged();
اگر الان یک تست از آن بگیرید، می‌بینید که بدون مشکل کار می‌کند. حالا همین متد را در setter تمام پراپرتی‌هایی که دوست دارید از تغییر آن‌ها آگاه شوید قرار دهید.
کد این قسمت
در قسمت‌های آینده به بررسی تبدیل مقادیر و framework element و کنترل‌ها می‌پردازیم.
مطالب
افزودن یک DataType جدید برای نگه‌داری تاریخ خورشیدی - 1

ثبت و نگه‌داری تاریخ خورشیدی در SQL Server از دیرباز یکی از نگرانی‌های برنامه‌نویسان و طراحان پایگاه داده‌ها بوده است. در این نوشتار، راه‌کار تعریف یک DataType در SQL Server 2012 به روش CLR آموزش داده خواهد شد.

در ویژوال استودیو یک پروژه‌ی جدید از نوع SQL Server Database Project به شکل زیر ایجاد کنید: 

نام پروژه را به یاد تقویم خیام، prgJalaliDate می‌گذارم. در Solution Explorer روی نام پروژه راست‌کلیک کرده، سپس روی Add New Item کلیک کنید. در پنجره‌ی بازشده مطابق شکل SQL CLR C# User Defined Type را برگزینید؛ سپس نام JalaliDateType را برای آن انتخاب کنید.
 

 متن موجود در صفحه‌ی بازشده را کاملاً حذف کرده و با کد زیر جای‌گزین کنید.

(در کد زیر همه‌ی توابع لازم برای مقداردهی به سال، ماه، روز، ساعت، دقیقه و ثانیه و البته گرفتن مقدار از آن‌ها، تبدیل تاریخ خورشیدی به میلادی، گرفتن تاریخ به تنهایی، گرفتن زمان به تنهایی، افزایش یا کاهش زمان برپایه‌ی یکی از متغیرهای زمان و بررسی و اعتبارسنجی انواع بخش‌های زمان گنجانده شده است. در صورت پرسش یا پیشنهاد روی هر کدام در قسمت نظرات، پیام خود را بنویسید.)

using System;
using System.Data.SqlTypes;
using Microsoft.SqlServer.Server;

[Serializable()]
[SqlUserDefinedType(Format.Native)]
public struct JalaliDate : INullable
{
    private Int16 m_Year;
    private byte m_Month;
    private byte m_Day;
    private byte m_Hour;
    private byte m_Minute;
    private byte m_Second;
    private bool is_Null;


    public Int16 Year
    {
        get
        {
            return (this.m_Year);
        }
        set
        {
            m_Year = value;
        }
    }

    public byte Month
    {
        get
        {
            return (this.m_Month);
        }
        set
        {
            m_Month = value;
        }
    }

    public byte Day
    {
        get
        {
            return (this.m_Day);
        }
        set
        {
            m_Day = value;
        }
    }

    public byte Hour
    {
        get
        {
            return (this.m_Hour);
        }
        set
        {
            m_Hour = value;
        }
    }

    public byte Minute
    {
        get
        {
            return (this.m_Minute);
        }
        set
        {
            m_Minute = value;
        }
    }

    public byte Second
    {
        get
        {
            return (this.m_Second);
        }
        set
        {
            m_Second = value;
        }
    }

    public bool IsNull
    {
        get
        {
            return is_Null;
        }
    }

    public static JalaliDate Null
    {
        get
        {
            JalaliDate jl = new JalaliDate();
            jl.is_Null = true;
            return (jl);
        }
    }


    public override string ToString()
    {
        if (this.IsNull)
        {
            return "NULL";
        }
        else
        {
            return this.m_Year.ToString("D4") + "/" + this.m_Month.ToString("D2") + "/" + this.m_Day.ToString("D2") + " " + this.Hour.ToString("D2") + ":" + this.Minute.ToString("D2") + ":" + this.Second.ToString("D2");
        }
    }


    public static JalaliDate Parse(SqlString s)
    {
        if (s.IsNull)
        {
            return Null;
        }

        System.Globalization.PersianCalendar pers = new System.Globalization.PersianCalendar();
        string str = Convert.ToString(s);
        string[] JDate = str.Split(' ')[0].Split('/');

        JalaliDate jl = new JalaliDate();

        jl.Year = Convert.ToInt16(JDate[0]);
        byte MonthsInYear = (byte)pers.GetMonthsInYear(jl.Year);
        jl.Month = (byte.Parse(JDate[1]) <= MonthsInYear ? (byte.Parse(JDate[1]) > 0 ? byte.Parse(JDate[1]) : (byte)1) : MonthsInYear);
        byte DaysInMonth = (byte)pers.GetDaysInMonth(jl.Year, jl.Month); ;
        jl.Day = (byte.Parse(JDate[2]) <= DaysInMonth ? (byte.Parse(JDate[2]) > 0 ? byte.Parse(JDate[2]) : (byte)1) : DaysInMonth);
        if (str.Split(' ').Length > 1)
        {
            string[] JTime = str.Split(' ')[1].Split(':');
            jl.Hour = (JTime.Length >= 1 ? (byte.Parse(JTime[0]) < 23 && byte.Parse(JTime[0]) >= (byte)0 ? byte.Parse(JTime[0]) : (byte)0) : (byte)0);
            jl.Minute = (JTime.Length >= 2 ? (byte.Parse(JTime[1]) < 59 && byte.Parse(JTime[1]) >= (byte)0 ? byte.Parse(JTime[1]) : (byte)0) : (byte)0);
            jl.Second = (JTime.Length >= 3 ? (byte.Parse(JTime[2]) < 59 && byte.Parse(JTime[2]) >= (byte)0 ? byte.Parse(JTime[2]) : (byte)0) : (byte)0);
        }
        else { jl.Hour = 0; jl.Minute = 0; jl.Second = 0; }

        return (jl);
    }

    public SqlString GetDate()
    {
        return this.m_Year.ToString("D4") + "/" + this.m_Month.ToString("D2") + "/" + this.m_Day.ToString("D2");
    }

    public SqlString GetTime()
    {
        return this.Hour.ToString("D2") + ":" + this.Minute.ToString("D2") + ":" + this.Second.ToString("D2");
    }

    public SqlDateTime ToGregorianTime()
    {
        System.Globalization.PersianCalendar pers = new System.Globalization.PersianCalendar();
        return SqlDateTime.Parse(pers.ToDateTime(this.Year, this.Month, this.Day, this.Hour, this.Minute, this.Second, 0).ToString());
    }

    public SqlString JalaliDateAdd(SqlString interval, int increment)
    {
        System.Globalization.PersianCalendar pers = new System.Globalization.PersianCalendar();
        DateTime dt = pers.ToDateTime(this.Year, this.Month, this.Day, this.Hour, this.Minute, this.Second, 0);
        string CInterval = interval.ToString();
        bool isConvert = true;
        switch (CInterval)
        {
            case "Year":
                dt = pers.AddYears(dt, increment);
                break;
            case "Month":
                dt = pers.AddMonths(dt, increment);
                break;
            case "Day":
                dt = pers.AddDays(dt, increment);
                break;
            case "Hour":
                dt = pers.AddHours(dt, increment);
                break;
            case "Minute":
                dt = pers.AddMinutes(dt, increment);
                break;
            case "Second":
                dt = pers.AddSeconds(dt, increment);
                break;
            default:
                isConvert = false;
                break;
        }

        if (isConvert == true)
        {
            this.Year = (Int16)pers.GetYear(dt);
            this.Month = (byte)pers.GetMonth(dt);
            this.Day = (byte)pers.GetDayOfMonth(dt);
            this.Hour = (byte)pers.GetHour(dt);
            this.Minute = (byte)pers.GetMinute(dt);
            this.Second = (byte)pers.GetSecond(dt);
        }


        return this.m_Year.ToString("D4") + "/" + this.m_Month.ToString("D2") + "/" + this.m_Day.ToString("D2") + " " + this.Hour.ToString("D2") + ":" + this.Minute.ToString("D2") + ":" + this.Second.ToString("D2");
    }
}

از منوهای بالا روی منوی Bulild و سپس گزینه‌ی Publish prgJalaliDate کلیک کتید:

در پنجره‌ی بازشده روی دکمه‌ی Edit کلیک کنید سپس تنظیمات مربوط به اتصال به پایگاه داده را انجام دهید.

روی دکمه‌ی OK کلیک کنید و سپس در پنجره‌ی اولیه، روی دکمه‌ی Publish کلیک کتید:

به همین سادگی، DataType مربوطه در SQL Server 2012 ساخته می‌شود. خبر خوش این‌که شما می‌توانید با راست‌کلیک روی نام پروژه و انتخاب گزینه‌ی Properties در قسمت Project Setting تنظیمات مربوط به نگارش SQL Server را انجام دهید. (از نگارش 2005 به بعد در VS 2012 پشتیبانی می‌شود.)


اکنون زمان آن رسیده است که DataType ایجادشده را در SQL Server 2012 بیازماییم. SQL Server را باز کنید و دستور زیر را در آن اجرا کتید.

USE Northwind

GO

CREATE TABLE dbo.TestTable
(
Id int NOT NULL IDENTITY (1, 1),
TestDate dbo.JalaliDate NULL
)  ON [PRIMARY]
GO
همین‌طور که مشاهده می‌کنید؛ امکان به‌کارگیری DataType تعریف‌شده وجود دارد. 
اکنون چند رکورد درون این جدول درج می‌کنیم:
Insert into TestTable (TestDate) Values ('1392/02/09'),('1392/02/09 22:40'),('1392/12/30 22:40')
پس از اجرای این دستور خطای زیر در پایین صفحه‌ی SQL Server نمایان می‌شود:

این خطا به این خاطر است که CLR را در SQL Server  فعال نکرده ایم. جهت فعال‌کردن CLR دستور زیر را اجرا کنید:
sp_configure 'clr enabled', 1
Reconfigure
بار دیگر دستور درج را اجرا می‌کنیم:
Insert into TestTable (TestDate) Values ('1392/02/09'),('1392/02/09 22:40'),('1392/12/30 22:40')
ملاحظه می‌کنید که داده‌ها در جدول مربوطه ذخیره شده است. در رکورد نخست چون ساعت، دقیقه و ثانیه تعریف نشده است؛ به طور هوشمند صفر درج شده است. در رکورد دوم، ساعت و دقیقه مقدار دارد ولی ثانیه صفر ثبت شده است. و در رکورد سوم چون سال 1392 کبیسه نیست؛ به صورت هوشمند آخرین روز ماه به جای روز ثبت شده است. هرچند می‌توان با دست‌کاری در توابع سی‌شارپ، این قوانین را عوض کرد.

اکنون زمان آن رسیده است که توسط یک پرس‌وجو، همه‌ی توابعی که در سی‌شارپ برای این نوع داده نوشتیم، بیازماییم. پرس‌وجوی زیر را اجرا کنید:
Select TestDate.ToString() as JalaliDateTime,
          TestDate.GetDate() as JalaliDate, TestDate.GetTime() as JalaliTime,
          TestDate.ToGregorianTime() as GregorianTime,
          TestDate.JalaliDateAdd('Day',1) JalaliTomorrow,
          TestDate.Month as JalaliMonth from TestTable
خروجی این پرس‌وجو به شکل زیر خواهد بود:

البته درباره‌ی ستون پنجم و ششم شما می‌توانید روی همه‌ی اجزای تاریخ افزایش و کاهش داشته باشید و هم‌چنین می‌توانید با تابع مربوطه هر کدام از اجزای زمان را جداگانه به دست بیاورید که در این مثال عدد ماه نشان داده شده است.

نیازی به گفتن نیست که می‌توانید به سادگی از توابع مربوط به DateTime در SQL Server بهره ببرید. برای مثال برای به دست آوردن فاصله‌ی میان دو روز از پرس‌وجوی زیر استفاده کنید:
Declare @a JalaliDate  = '1392/02/07 00:00:00'
Declare @b JalaliDate = '1392/02/05 00:00:00'

SELECT DATEDIFF("DAY",@b.ToGregorianTime(),@a.ToGregorianTime()) AS DiffDate

شاد و پیروز باشید.
مطالب
ASP.NET MVC #17

فیلترهای امنیتی ASP.NET MVC

ASP.NET MVC به همراه تعدادی فیلتر امنیتی توکار است که در این قسمت به بررسی آ‌ن‌ها خواهیم پرداخت.


بررسی اعتبار درخواست (Request Validation) در ASP.NET MVC

ASP.NET MVC امکان ارسال اطلاعاتی را که دارای تگ‌های HTML باشند، نمی‌دهد. این قابلیت به صورت پیش فرض فعال است و جلوی ارسال انواع و اقسام اطلاعاتی که ممکن است سبب بروز حملات XSS Cross site scripting attacks شود را می‌گیرد. نمونه‌ای از خطای نمایش داده:

A potentially dangerous Request.Form value was detected from the client (Html="<a>"). 

بنابراین تصمیم گرفته شده صحیح است؛ اما ممکن است در قسمتی از سایت نیاز باشد تا کاربران از یک ویرایشگر متنی پیشرفته استفاده کنند. خروجی این نوع ویرایشگرها هم HTML است. در این حالت می‌توان صرفا برای متدی خاص امکانات Request Validation را به کمک ویژگی ValidateInput غیرفعال کرد:

[HttpPost]
[ValidateInput(false)]
public ActionResult CreateBlogPost(BlogPost post)

از ASP.NET MVC 3.0 به بعد راه حل بهتری به کمک ویژگی AllowHtml معرفی شده است. غیرفعال کردن ValidateInput ‌ایی که معرفی شد، بر روی تمام خواص شیء BlogPost اعمال می‌شود. اما اگر فقط بخواهیم که مثلا خاصیت Text آن از مکانیزم بررسی اعتبار درخواست خارج شود، بهتر است دیگر از ویژگی ValidateInput استفاده نشده و به نحو زیر عمل گردد:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication14.Models
{
public class BlogPost
{
public int Id { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public string Title { set; get; }

[AllowHtml]
public string Text { set; get; }
}
}

در اینجا فقط خاصیت Text مجاز به دریافت محتوای HTML ایی خواهد بود. اما خاصیت Title چنین مجوزی را ندارد. همچنین دیگر نیازی به استفاده از ویژگی ValidateInput غیرفعال شده نیز نخواهد بود.
به علاوه همانطور که در قسمت‌های قبل نیز ذکر شد، خروجی Razor به صورت پیش فرض Html encoded است مگر اینکه صریحا آن‌را تبدیل به HTML کنیم (مثلا استفاده از متد Html.Raw). به عبارتی خروجی Razor در حالت پیش فرض در مقابل حملات XSS مقاوم است مگر اینکه آگاهانه بخواهیم آن‌را غیرفعال کنیم.

مطلب تکمیلی
مقابله با XSS ؛ یکبار برای همیشه!



فیلتر RequireHttps

به کمک ویژگی یا فیلتر RequireHttps، تمام درخواست‌های رسیده به یک متد خاص باید از طریق HTTPS انجام شوند و حتی اگر شخصی سعی به استفاده از پروتکل HTTP معمولی کند، به صورت خودکار به HTTPS هدایت خواهد شد:

[RequireHttps]
public ActionResult LogOn()
{
}


فیلتر ValidateAntiForgeryToken

نوع دیگری از حملات که باید در برنامه‌های وب به آن‌ها دقت داشت به نام CSRF یا Cross site request forgery معروف هستند.
برای مثال فرض کنید کاربری قبل از اینکه بتواند در سایت شما کار خاصی را انجام دهد، نیاز به اعتبار سنجی داشته باشد. پس از لاگین شخص و ایجاد کوکی و سشن معتبر، همین شخص به سایت دیگری مراجعه می‌کند که در آن مهاجمی بر اساس وضعیت جاری اعتبار سنجی او مثلا لینک حذف کاربری یا افزودن اطلاعات جدیدی را به برنامه ارائه می‌دهد. چون سشن شخص و کوکی مرتبط به سایت اول هنوز معتبر هستند و شخص سایت را نبسته است، «احتمال» اجرا شدن درخواست مهاجم بالا است (خصوصا اگر از مرورگرهای قدیمی استفاده کند).
بنابراین نیاز است بررسی شود آیا درخواست رسیده واقعا از طریق فرم‌های برنامه ما صادر شده است یا اینکه شخصی از طریق سایت دیگری اقدام به جعل درخواست‌ها کرده است.
برای مقابله با این نوع خطاها ابتدا باید داخل فرم‌های برنامه از متد Html.AntiForgeryToken استفاده کرد. کار این متد ایجاد یک فیلد مخفی با مقداری منحصربفرد بر اساس اطلاعات سشن جاری کاربر است، به علاوه ارسال یک کوکی خودکار تا بتوان از تطابق اطلاعات اطمینان حاصل کرد:

@using (Html.BeginForm()) {
@Html.AntiForgeryToken()

در مرحله بعد باید فیلتر ValidateAntiForgeryToken جهت بررسی مقدار token دریافتی به متد ثبت اطلاعات اضافه شود:

[HttpPost]
[ValidateAntiForgeryToken]
public ActionResult CreateBlogPost(BlogPost post)

در اینجا مقدار دریافتی از فیلد مخفی فرم :

<input name="__RequestVerificationToken" type="hidden" value="C0iPfy/3T....=" />

با مقدار موجود در کوکی سایت بررسی و تطابق داده خواهند شد. اگر این مقادیر تطابق نداشته باشند، یک استثنا صادر شده و از پردازش اطلاعات رسیده جلوگیری می‌شود.
علاوه بر این‌ها بهتر است حین استفاده از متد و فیلتر یاد شده، از یک salt مجزا نیز به ازای هر فرم، استفاده شود:

[ValidateAntiForgeryToken(Salt="1234")]

@Html.AntiForgeryToken(salt:"1234")

به این ترتیب tokenهای تولید شده در فرم‌های مختلف سایت یکسان نخواهند بود.
به علاوه باید دقت داشت که ValidateAntiForgeryToken فقط با فعال بودن کوکی‌ها در مرورگر کاربر کار می‌کند و اگر کاربری پذیرش کوکی‌ها را غیرفعال کرده باشد، قادر به ارسال اطلاعاتی به برنامه نخواهد بود. همچنین این فیلتر تنها در حالت HttpPost قابل استفاده است. این مورد هم در قسمت‌های قبل تاکید گردید که برای مثال بهتر است بجای داشتن لینک delete در برنامه که با HttpGet ساده کار می‌کند،‌ آن‌را تبدیل به HttpPost نمود تا میزان امنیت برنامه بهبود یابد. از HttpGet فقط برای گزارشگیری و خواندن اطلاعات از برنامه استفاده کنید و نه ثبت اطلاعات.
بنابراین استفاده از AntiForgeryToken را به چک لیست اجباری تولید تمام فرم‌های برنامه اضافه نمائید.

مطلب مشابه
Anti CSRF module for ASP.NET



فیلتر سفارشی بررسی Referrer

یکی دیگر از روش‌های مقابله با CSRF، بررسی اطلاعات هدر درخواست ارسالی است. اگر اطلاعات Referrer آن با دومین جاری تطابق نداشت، به معنای مشکل دار بودن درخواست رسیده است. فیلتر سفارشی زیر می‌تواند نمونه‌ای باشد جهت نمایش نحوه بررسی UrlReferrer درخواست رسیده:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication14.CustomFilter
{
public class CheckReferrerAttribute : AuthorizeAttribute
{
public override void OnAuthorization(AuthorizationContext filterContext)
{
if (filterContext.HttpContext != null)
{
if (filterContext.HttpContext.Request.UrlReferrer == null)
throw new System.Web.HttpException("Invalid submission");

if (filterContext.HttpContext.Request.UrlReferrer.Host != "mysite.com")
throw new System.Web.HttpException("This form wasn't submitted from this site!");
}

base.OnAuthorization(filterContext);
}
}
}

و برای استفاده از آن:
[HttpPost]
[CheckReferrer]
[ValidateAntiForgeryToken]
public ActionResult DeleteTask(int id)


نکته‌ای امنیتی در مورد آپلود فایل‌ها در ASP.NET

هر جایی که کاربر بتواند فایلی را به سرور شما آپلود کند، مشکلات امنیتی هم از همانجا شروع خواهند شد. مثلا در متد Upload قسمت 11 این سری، منعی در آپلود انواع فایل‌ها نیست و کاربر می‌تواند انواع و اقسام شل‌ها را جهت تحت کنترل گرفتن سایت و سرور آپلود و اجرا کند. راه حل چیست؟
از همان روش امنیتی مورد استفاده توسط تیم ASP.NET MVC استفاده می‌کنیم. فایل web.config قرار گرفته در پوشه Views را باز کنید (نه فایل وب کانفیگ ریشه اصلی سایت‌را). چنین تنظیمی را می‌توان مشاهده کرد:
برای IIS6 :

<system.web>
<httpHandlers>
<add path="*" verb="*" type="System.Web.HttpNotFoundHandler"/>
</httpHandlers>
</system.web>
برای IIS7 :
<system.webServer>
<handlers>
<remove name="BlockViewHandler"/>
<add name="BlockViewHandler" path="*" verb="*" preCondition="integratedMode" type="System.Web.HttpNotFoundHandler" />
</handlers>
</system.webServer>


تنظیم فوق، موتور اجرایی ASP.NET را در این پوشه خاص از کار می‌اندازد. به عبارتی اگر شخصی مسیر یک فایل aspx یا cshtml یا هر فایل قرار گرفته در پوشه Views را مستقیما در مرورگر خود وارد کند، با پیغام HttpNotFound مواجه خواهد شد.
این روش هم با ASP.NET Web forms سازگار است و هم با ASP.NET MVC؛ چون مرتبط است به موتور اجرایی ASP.NET که هر دوی این فریم ورک‌ها برفراز آن معنا پیدا می‌کنند.
بنابراین در پوشه فایل‌های آپلودی به سرور خود یک web.config را با محتوای فوق ایجاد کنید (و فقط باید مواظب باشید که این فایل حین آپلود فایل‌های جدید، overwrite نشود. مهم!). به این ترتیب این مسیر دیگر از طریق مرورگر قابل دسترسی نخواهد بود (با هر محتوایی). سپس برای ارائه فایل‌های آپلودی به کاربران از روش زیر استفاده کنید:

public ActionResult Download()
{
return File(Server.MapPath("~/Myfiles/test.txt"), "text/plain");
}

مزیت مهم روش ذکر شده این است که کاربران مجاز به آپلود هر نوع فایلی خواهند بود و نیازی نیست لیست سیاه تهیه کنید که مثلا فایل‌هایی با پسوند‌های خاص آپلود نشوند (که در این بین ممکن است لیست سیاه شما کامل نباشد ...).




علاوه بر تمام فیلترهای امنیتی که تاکنون بررسی شدند،‌ فیلتر دیگری نیز به نام Authorize وجود دارد که در قسمت‌های بعدی بررسی خواهد شد.
مطالب
ساخت یک Form Generator ساده در MVC
در ادامه می‌خواهیم نحوه‌ی ایجاد یک فرم‌ساز ساده را ASP.NET MVC بررسی کنیم.
مدل‌های برنامه ما به صورت زیر می‌باشند:
namespace SimpleFormGenerator.DomainClasses
{
    public class Form
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public virtual ICollection<Field> Fields { get; set; }
    }
    public class Field
    {
        public int Id { get; set; }
        public string TitleEn { get; set; }
        public string TitleFa { get; set; }
        public FieldType FieldType { get; set; }
        public virtual Form Form { get; set; }
        public int FormId { get; set; }

    }
    public enum FieldType
    {
        Button,
        Checkbox,
        File,
        Hidden,
        Image,
        Password,
        Radio,
        Reset,
        Submit,
        Text
    }
    
}
توضیح مدل‌های فوق:
همانطور که مشاهده می‌کنید برنامه ما از سه مدل تشکیل شده است. اولین مورد آن کلاس فرم است. این کلاس در واقع بیانگر یک فرم است که در ساده‌ترین حالت خود از یک Id، یک عنوان و تعدادی از فیلدها تشکیل می‌شود. کلاس فیلد نیز بیانگر یک فیلد است که شامل: آی‌دی، عنوان انگلیسی فیلد، عنوان فارسی فیلد، نوع فیلد (که در اینجا از نوع enum انتخاب شده است که خود شامل چندین آیتم مانند Text, Radioو... است) و کلید خارجی کلاس فرم می‌باشد. تا اینجا مشخص شد که رابطه فرم با فیلد، یک رابطه یک به چند است؛ یعنی یک فرم می‌تواند چندین فیلد داشته باشد.
کلاس کانتکست برنامه نیز به این صورت می‌باشد:
namespace SimpleFormGenerator.DataLayer.Context
{
    public class SimpleFormGeneratorContext : DbContext, IUnitOfWork
    {
        public SimpleFormGeneratorContext()
            : base("SimpleFormGenerator") {}
        public DbSet<Form> Forms { get; set; }
        public DbSet<Field> Fields { get; set; }
        public DbSet<Value> Values { get; set; }

        protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            base.OnModelCreating(modelBuilder);

            modelBuilder.Entity<Value>()
    .HasRequired(d => d.Form)
    .WithMany()
    .HasForeignKey(d => d.FormId)
    .WillCascadeOnDelete(false);

        }
        
    }
}
 همانطور که مشاهده می‌کنید مدل‌های برنامه را در معرض دید EF قرار داده‌ایم. تنها نکته‌ایی که در کلاس فوق مهم است متد OnModelCreating است. از آنجائیکه رابطه کلاس Field و Value یک رابطه یک‌به‌یک است باید ابتدا و انتهای روابط را برای این دو کلاس تعیین کنیم.
 
 تا اینجا می‌توانیم به کاربر امکان ایجاد یک فرم و همچنین تعیین فیلد‌های یک فرم را بدهیم. برای اینکار ویو‌های زیر را در نظر بگیرید:
ویو ایجاد یک فرم:
@model SimpleFormGenerator.DomainClasses.Form

@{
    ViewBag.Title = "صفحه ایجاد یک فرم";
}


@using (Html.BeginForm()) 
{
    @Html.AntiForgeryToken()
    
    <div>
        <hr />
        @Html.ValidationSummary(true, "", new { @class = "text-danger" })
        <div>
            <span>عنوان</span>
            <div>
                @Html.EditorFor(model => model.Title, new { htmlAttributes = new { @class = "form-control" } })
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.Title, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>

        
        <div>
            <div>
                <input type="submit" value="ذخیره" />
            </div>
        </div>
    </div>
}

<div>
    @Html.ActionLink("بازگشت", "Index")
</div>
ویوی ایجاد فیلد برای هر فرم:
@model SimpleFormGenerator.DomainClasses.Field

@{
    ViewBag.Title = "CreateField";
}

@using (Html.BeginForm()) 
{
    @Html.AntiForgeryToken()
    
    <div>
        <hr />
        @Html.ValidationSummary(true, "", new { @class = "text-danger" })
        <div>
            <span>عنوان انگلیسی</span>
            <div>
                @Html.EditorFor(model => model.TitleEn, new { htmlAttributes = new { @class = "form-control" } })
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.TitleEn, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>

        <div>
            <span>عنوان فارسی</span>
            <div>
                @Html.EditorFor(model => model.TitleFa, new { htmlAttributes = new { @class = "form-control" } })
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.TitleFa, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>

        <div>
            <span>نوع فیلد</span>
            <div>
                @Html.EnumDropDownListFor(model => model.FieldType, htmlAttributes: new { @class = "form-control" })
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.FieldType, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>

        <div>
            <span>فرم</span>
            <div>
                @Html.DropDownList("FormId", (SelectList)ViewBag.FormList)
                @Html.ValidationMessageFor(model => model.FormId, "", new { @class = "text-danger" })
            </div>
        </div>

        <div>
            <div>
                <input type="submit" value="ذخیره" />
            </div>
        </div>
    </div>
}

<div>
    @Html.ActionLink("بازگشت ", "Index")
</div>
در ویوی فوق کاربر می‌تواند برای فرم انتخاب شده فیلدهای موردنظر را تعریف کند:


ویوی نمایش فرم تولید شده برای کاربر نهایی:
@using SimpleFormGenerator.DomainClasses
@model IEnumerable<SimpleFormGenerator.DomainClasses.Field>

@{
    ViewBag.Title = "نمایش فرم";
}

<div>
    <div>
        <div>
            @using (Html.BeginForm())
            {
                @Html.AntiForgeryToken()
                for (int i = 0; i < Model.Count(); i++)
                {
                    if (Model.ElementAt(i).FieldType == FieldType.Text)
                    {
                        <text>
                            <input type="hidden" name="[@i].FieldType" value="@Model.ElementAt(i).FieldType" />
                            <input type="hidden" name="[@i].Id" value="@Model.ElementAt(i).Id" /> 
                            <input type="hidden" name="[@i].FormId" value="@Model.ElementAt(i).FormId" /> 
                            <div>
                                <label>@Model.ElementAt(i).TitleFa</label>
                                <div>
                                    <input type="text" name="[@i].TitleEn" />
                                </div>
                            </div>

                        </text>

                    }
                }
                <div data-formId ="@ViewBag.FormId">
                    <div>
                        <input type="submit" value="ارسال فرم" />
                    </div>
                </div>
            }
        </div>
        <div>
            @Html.ActionLink("بازگشت", "Index")
        </div>
    </div>
</div>
همانطور که در کدهای فوق مشخص است از اکشن متدی که در ادامه مشاهده خواهید کرد لیستی از فیلدهای مربوط به یک فرم را برای کاربر به صورت رندر شده نمایش داده‌ایم. در اینجا باید براساس فیلد FieldType، نوع فیلد را تشخیص دهیم و المنت متناسب با آن را برای کاربر نهایی رندر کنیم. برای اینکار توسط یک حلقه for در بین تمام فیلدها پیمایش می‌کنیم:
for (int i = 0; i < Model.Count(); i++)
{
     // code
}
سپس در داخل حلقه یک شرط را برای بررسی نوع فیلد قرار داده‌ایم:
if (Model.ElementAt(i).FieldType == FieldType.Text)
{
     // code
}
بعد از بررسی نوع فیلد، خروجی رندر شده به این صورت برای کاربر نهایی به صورت یک عنصر HTML نمایش داده می‌شود:
<input type="text" name="[@i].TitleEn" />
همانطور که در کدهای قبلی مشاهده می‌کنید یکسری فیلد را به صورت مخفی بر روی فرم قرار داده‌ایم زیرا در زمان پست این اطلاعات به سرور از آنجائیکه مقادیر فیلدهای فرم تولید شده ممکن است چندین مورد باشند، به صورت آرایه‌ایی از عناصر آنها را نمایش خواهیم داد:
[@i].FieldTyp
خوب، تا اینجا توانستیم یک فرم‌ساز ساده ایجاد کنیم. اما برای ارسال این اطلاعات به سرور به یک مدل دیگر احتیاج داریم. این جدول در واقع محل ذخیره‌سازی مقادیر فیلدهای یک فرم و یا فرم‌های مختلف است. 
public class Value
{
        public int Id { get; set; }
        public string Val { get; set; }
        public virtual Field Field { get; set; }
        [ForeignKey("Field")]
        public int FieldId { get; set; }
        public virtual Form Form { get; set; }
        [ForeignKey("Form")]
        public int FormId { get; set; }
        
}
این جدول در واقع شامل: آی‌دی، مقدار فیلد، کلید خارجی فیلد و کلید خارجی فرم می‌باشد. بنابراین برای ارسال ویو قبلی به سرور اکشن‌متد ShowForm را در حالت Post به این صورت خواهیم نوشت:
[HttpPost]
        public ActionResult ShowForm(IEnumerable<Field> values)
        {

            if (ModelState.IsValid)
            {
                foreach (var value in values)
                {
                    _valueService.AddValue(new Value { Val = value.TitleEn, FormId = value.FormId, FieldId = value.Id});
                    _uow.SaveAllChanges();
                }
            }
            return View(values);
        }
سورس مثال جاری را نیز می‌توانید از اینجا دریافت کنید.
مطالب
استفاده از Fluent Validation در برنامه‌های ASP.NET Core - قسمت سوم - اعتبارسنجی سمت کلاینت
FluentValidation یک کتابخانه‌ی اعتبارسنجی اطلاعات سمت سرور است و راهکاری را برای اعتبارسنجی‌های سمت کلاینت ارائه نمی‌دهد؛ اما می‌تواند متادیتای مورد نیاز unobtrusive java script validation را تولید کند و به این ترتیب بسیاری از قواعد آن دقیقا همانند روش‌های توکار اعتبارسنجی ASP.NET Core در سمت کلاینت نیز کار می‌کنند؛ مانند:
• NotNull/NotEmpty
• Matches (regex)
• InclusiveBetween (range)
• CreditCard
• Email
• EqualTo (cross-property equality comparison)
• MaxLength
• MinLength
• Length

اما باید دقت داشت که سایر قابلیت‌های این کتابخانه، قابلیت ترجمه‌ی به قواعد unobtrusive java script validation ندارند؛ مانند:
- استفاده‌ی از شرط‌ها توسط متدهای When و یا Unless (برای مثال اگر خاصیت A دارای مقدار 5 بود، آنگاه ورود اطلاعات خاصیت B باید اجباری شود)
- تعریف قواعد اعتبارسنجی سفارشی، برای مثال توسط متد Must
- تعریف RuleSetها (برای مثال تعیین کنید که از یک مدل، فقط تعدادی از خواص آن اعتبارسنجی شوند و نه تمام آن‌ها)

در یک چنین حالت‌هایی باید کاربر اطلاعات کامل فرم را به سمت سرور ارسال کند و در post-back صورت گرفته، نتایج اعتبارسنجی را دریافت کند.


روش توسعه‌ی اعتبارسنجی سمت کلاینت کتابخانه‌ی FluentValidation جهت سازگاری آن با  unobtrusive java script validation

باتوجه به اینکه قواعد سفارشی کتابخانه‌ی FluentValidation، معادل unobtrusive java script validation ای ندارند، در ادامه مثالی را جهت تدارک آن‌ها بررسی می‌کنیم. برای این منظور، معادل مطلب «ایجاد ویژگی‌های اعتبارسنجی سفارشی در ASP.NET Core 3.1 به همراه اعتبارسنجی سمت کلاینت آن‌ها» را بر اساس ویژگی‌های کتابخانه‌ی FluentValidation پیاده سازی می‌کنیم.

1) ایجاد اعتبارسنج سمت سرور

می‌خواهیم اگر مقدار عددی خاصیتی بیشتر از مقدار عددی خاصیت دیگری بود، اعتبارسنجی آن با شکست مواجه شود. به همین منظور با پیاده سازی یک PropertyValidator سفارشی، LowerThanValidator را به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
using System;
using FluentValidation;
using FluentValidation.Validators;

namespace FluentValidationSample.Models
{
    public class LowerThanValidator : PropertyValidator
    {
        public string DependentProperty { get; set; }

        public LowerThanValidator(string dependentProperty) : base($"باید کمتر از {dependentProperty} باشد")
        {
            DependentProperty = dependentProperty;
        }

        protected override bool IsValid(PropertyValidatorContext context)
        {
            if (context.PropertyValue == null)
            {
                return false;
            }

            var typeInfo = context.Instance.GetType();
            var dependentPropertyValue =
                Convert.ToInt32(typeInfo.GetProperty(DependentProperty).GetValue(context.Instance, null));

            return int.Parse(context.PropertyValue.ToString()) < dependentPropertyValue;
        }
    }

    public static class CustomFluentValidationExtensions
    {
        public static IRuleBuilderOptions<T, int> LowerThan<T>(
            this IRuleBuilder<T, int> ruleBuilder, string dependentProperty)
        {
            return ruleBuilder.SetValidator(new LowerThanValidator(dependentProperty));
        }
    }
}
- در اینجا dependentProperty همان خاصیت دیگری است که باید مقایسه با آن صورت گیرد. در متد بازنویسی شده‌ی IsValid، می‌توان مقدار آن‌را از context.Instance استخراج کرده و سپس با مقدار جاری context.PropertyValue مقایسه کرد.
- همچنین جهت سهولت کار فراخوانی آن، یک متد الحاقی جدید به نام LowerThan نیز در اینجا تعریف شده‌است.
- البته اگر قصد اعتبارسنجی سمت سرور را ندارید، می‌توان در متد IsValid، مقدار true را بازگشت داد.


2) ایجاد متادیتای مورد نیاز جهت unobtrusive java script validation در سمت سرور

در ادامه نیاز است ویژگی‌های data-val خاص unobtrusive java script validation را توسط FluentValidation ایجاد کنیم:
using FluentValidation;
using FluentValidation.AspNetCore;
using FluentValidation.Internal;
using FluentValidation.Resources;
using FluentValidation.Validators;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.ModelBinding.Validation;

namespace FluentValidationSample.Models
{
    public class LowerThanClientValidator : ClientValidatorBase
    {
        private LowerThanValidator LowerThanValidator
        {
            get { return (LowerThanValidator)Validator; }
        }

        public LowerThanClientValidator(PropertyRule rule, IPropertyValidator validator) :
            base(rule, validator)
        {
        }

        public override void AddValidation(ClientModelValidationContext context)
        {
            MergeAttribute(context.Attributes, "data-val", "true");
            MergeAttribute(context.Attributes, "data-val-LowerThan", GetErrorMessage(context));
            MergeAttribute(context.Attributes, "data-val-LowerThan-dependentproperty", LowerThanValidator.DependentProperty);
        }

        private string GetErrorMessage(ClientModelValidationContext context)
        {
            var formatter = ValidatorOptions.MessageFormatterFactory().AppendPropertyName(Rule.GetDisplayName());
            string messageTemplate;
            try
            {
                messageTemplate = Validator.Options.ErrorMessageSource.GetString(null);
            }
            catch (FluentValidationMessageFormatException)
            {
                messageTemplate = ValidatorOptions.LanguageManager.GetStringForValidator<NotEmptyValidator>();
            }
            return formatter.BuildMessage(messageTemplate);
        }
    }
}
در این کدها، تنها قسمت مهم آن، متد AddValidation است که کار تعریف و افزودن متادیتاهای unobtrusive java script validation را انجام می‌دهد و برای مثال سبب رندر یک چنین تگ HTML ای می‌شود که در آن پیام اعتبارسنجی و خاصیت دیگر مدنظر ذکر شده‌اند:
<input dir="rtl" type="number"
 data-val="true"
 data-val-lowerthan="باید کمتر از Age باشد"
 data-val-lowerthan-dependentproperty="Age"
 data-val-required="'سابقه کار' must not be empty."
 id="Experience"
 name="Experience"
 value="">


3) تعریف مدل کاربران و اعتبارسنجی آن

مدلی که در این مثال از آن استفاده شده، یک چنین تعریفی را دارد و در قسمت اعتبارسنجی خاصیت Experience آن، از متد الحاقی جدید LowerThan استفاده شده‌است:
    public class UserModel
    {
        [Display(Name = "نام کاربری")]
        public string Username { get; set; }

        [Display(Name = "سن")]
        public int Age { get; set; }

        [Display(Name = "سابقه کار")]
        public int Experience { get; set; }
    }

    public class UserValidator : AbstractValidator<UserModel>
    {
        public UserValidator()
        {
            RuleFor(x => x.Username).NotNull();
            RuleFor(x => x.Age).NotNull();
            RuleFor(x => x.Experience).LowerThan(nameof(UserModel.Age)).NotNull();
        }
    }


4) افزودن اعتبارسنج‌های تعریف شده به تنظیمات برنامه

پس از تعریف LowerThanValidator و LowerThanClientValidator، روش افزودن آن‌ها به تنظیمات FluentValidation به صورت زیر است:
namespace FluentValidationSample.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddControllersWithViews().AddFluentValidation(
                fv =>
                {
                    fv.RegisterValidatorsFromAssembly(Assembly.GetExecutingAssembly());
                    fv.RegisterValidatorsFromAssemblyContaining<RegisterModelValidator>();
                    fv.RunDefaultMvcValidationAfterFluentValidationExecutes = false;

                    fv.ConfigureClientsideValidation(clientSideValidation =>
                    {
                        clientSideValidation.Add(
                            validatorType: typeof(LowerThanValidator),
                            factory: (context, rule, validator) => new LowerThanClientValidator(rule, validator));
                    });
                }
            );
        }


5) تعریف کدهای جاوا اسکریپتی مورد نیاز

پیش از هرکاری، اسکریپت‌های فایل layout برنامه باید چنین تعریفی را داشته باشند:
<script src="~/lib/jquery/dist/jquery.min.js"></script>
<script src="~/lib/bootstrap/dist/js/bootstrap.bundle.min.js"></script>
<script src="~/lib/jquery-validation/dist/jquery.validate.js"></script>
<script src="~/lib/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.js"></script>
<script src="~/js/site.js" asp-append-version="true"></script>
در اینجا مداخل jquery، سپس jquery.validate و بعد از آن jquery.validate.unobtrusive را مشاهده می‌کنید. در ادامه فایل js/site.js را به صورت زیر تکمیل خواهیم کرد:
$.validator.unobtrusive.adapters.add('LowerThan', ['dependentproperty'], function (options) {
    options.rules['LowerThan'] = {
        dependentproperty: options.params['dependentproperty']
    };
    options.messages['LowerThan'] = options.message;
});

$.validator.addMethod('LowerThan', function (value, element, parameters) {      
    var dependentProperty = '#' + parameters['dependentproperty'];
    var dependentControl = $(dependentProperty);
    if (dependentControl) {
        var targetvalue = dependentControl.val();
        if (parseInt(targetvalue) > parseInt(value)) {
            return true;
        }
        return false;
    }
    return true;
});
در اینجا یکبار اعتبارسنج LowerThan را به validator.unobtrusive معرفی می‌کنیم. سپس منطق پیاده سازی آن‌را که بر اساس یافتن مقدار خاصیت دیگر و مقایسه‌ی آن با مقدار خاصیت جاری است، به اعتبارسنج‌های jQuery Validator اضافه خواهیم کرد.


6) آزمایش برنامه

پس از این تنظیمات، اگر Viewما چنین تعریفی را داشته باشد:
@using FluentValidationSample.Models
@model UserModel
@{
    ViewData["Title"] = "Home Page";
}
<div dir="rtl">
    <form asp-controller="Home"
          asp-action="RegisterUser"
          method="post">
        <fieldset class="form-group">
        <legend>ثبت نام</legend>
            <div class="form-group row">
                <label asp-for="Username" class="col-md-2 col-form-label text-md-left"></label>
                <div class="col-md-10">
                    <input dir="rtl" asp-for="Username" class="form-control" />
                    <span asp-validation-for="Username" class="text-danger"></span>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group row">
                <label asp-for="Age" class="col-md-2 col-form-label text-md-left"></label>
                <div class="col-md-10">
                    <input dir="rtl" asp-for="Age" class="form-control" />
                    <span asp-validation-for="Age" class="text-danger"></span>
                </div>
            </div>
            <div class="form-group row">
                <label asp-for="Experience" class="col-md-2 col-form-label text-md-left"></label>
                <div class="col-md-10">
                    <input dir="rtl" asp-for="Experience" class="form-control" />
                    <span asp-validation-for="Experience" class="text-danger"></span>
                </div>
            </div>

            <div class="form-group row">
                <label class="col-md-2 col-form-label text-md-left"></label>
                <div class="col-md-10 text-md-right">
                    <button type="submit" class="btn btn-info col-md-2">ارسال</button>
                </div>
            </div>
        </fieldset>
    </form>
</div>
در صورتیکه سابقه‌ی کار را بیشتر از سن وارد کنیم، به یک چنین خروجی سمت کلاینتی (بدون نیاز به post-back کامل به سمت سرور) خواهیم رسید:

مطالب دوره‌ها
استفاده از AOP Interceptors برای حذف کدهای تکراری کش کردن اطلاعات در لایه سرویس برنامه
اکثر برنامه‌های ما دارای قابلیت‌هایی هستند که با موضوعاتی مانند امنیت، کش کردن اطلاعات، مدیریت استثناها، ثبت وقایع و غیره گره خورده‌اند. به هر یک از این موضوعات یک Aspect یا cross-cutting concern نیز گفته می‌شود.
در این قسمت قصد داریم اطلاعات بازگشتی از لایه سرویس برنامه را کش کنیم؛ اما نمی‌خواهیم مدام کدهای مرتبط با کش کردن اطلاعات را در مکان‌های مختلف لایه سرویس پراکنده کنیم. می‌خواهیم یک ویژگی یا Attribute سفارشی را تهیه کرده (مثلا به نام CacheMethod) و به متد یا متدهایی خاص اعمال کنیم. سپس برنامه، در زمان اجرا، بر اساس این ویژگی‌ها، خروجی‌های متدهای تزئین شده با ویژگی CacheMethod را کش کند.
در اینجا نیز از ترکیب StructureMap و DynamicProxy پروژه Castle، برای رسیدن به این مقصود استفاده خواهیم کرد. به کمک StructureMap می‌توان در زمان وهله سازی کلاس‌ها، آن‌ها را به کمک متدی به نام EnrichWith توسط یک محصور کننده دلخواه، مزین یا غنی سازی کرد. این مزین کننده را جهت دخالت در فراخوانی‌های متدها، یک DynamicProxy درنظر می‌گیریم. با پیاده سازی اینترفیس IInterceptor کتابخانه DynamicProxy مورد استفاده و تحت کنترل قرار دادن نحوه و زمان فراخوانی متدهای لایه سرویس، یکی از کارهایی را که می‌توان انجام داد، کش کردن نتایج است که در ادامه به جزئیات آن خواهیم پرداخت.


پیشنیازها

ابتدا یک برنامه جدید کنسول را آغاز کنید. تنظیمات آن‌را از حالت Client profile به Full تغییر دهید.
سپس همانند قسمت‌های قبل، ارجاعات لازم را به StructureMap و Castle.Core نیز اضافه نمائید:
 PM> Install-Package structuremap
PM> Install-Package Castle.Core
همچنین ارجاعی را به اسمبلی استاندارد System.Web.dll نیز اضافه نمائید.
از این جهت که از HttpRuntime.Cache قصد داریم استفاده کنیم. HttpRuntime.Cache در برنامه‌های کنسول نیز کار می‌کند. در این حالت از حافظه سیستم استفاده خواهد کرد و در پروژه‌های وب از کش IIS بهره می‌برد.


ویژگی CacheMethod مورد استفاده

using System;

namespace AOP02.Core
{
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Method)]
    public class CacheMethodAttribute : Attribute
    {
        public CacheMethodAttribute()
        {
            // مقدار پیش فرض
            SecondsToCache = 10;
        }

        public double SecondsToCache { get; set; }
    }
}
همانطور که عنوان شد، قصد داریم متدهای مورد نظر را توسط یک ویژگی سفارشی، مزین سازیم تا تنها این موارد توسط AOP Interceptor مورد استفاده پردازش شوند.
در ویژگی CacheMethod، خاصیت SecondsToCache بیانگر مدت زمان کش شدن نتیجه متد خواهد بود.


ساختار لایه سرویس برنامه

using System;
using System.Threading;
using AOP02.Core;

namespace AOP02.Services
{
    public interface IMyService
    {
        string GetLongRunningResult(string input);
    }

    public class MyService : IMyService
    {
        [CacheMethod(SecondsToCache = 60)]
        public string GetLongRunningResult(string input)
        {
            Thread.Sleep(5000); // simulate a long running process
            return string.Format("Result of '{0}' returned at {1}", input, DateTime.Now);
        }
    }
}
اینترفیس IMyService و پیاده سازی نمونه آن‌را در اینجا مشاهده می‌کنید. از این لایه در برنامه استفاده شده و قصد داریم نتیجه بازگشت داده شده توسط متدی زمانبر را در اینجا توسط AOP Interceptors کش کنیم.


تدارک یک CacheInterceptor

using System;
using System.Web;
using Castle.DynamicProxy;

namespace AOP02.Core
{
    public class CacheInterceptor : IInterceptor
    {
        private static object lockObject = new object();

        public void Intercept(IInvocation invocation)
        {
            cacheMethod(invocation);
        }

        private static void cacheMethod(IInvocation invocation)
        {
            var cacheMethodAttribute = getCacheMethodAttribute(invocation);
            if (cacheMethodAttribute == null)
            {
                // متد جاری توسط ویژگی کش شدن مزین نشده است
                // بنابراین آن‌را اجرا کرده و کار را خاتمه می‌دهیم
                invocation.Proceed();
                return;
            }

            // دراینجا مدت زمان کش شدن متد از ویژگی کش دریافت می‌شود
            var cacheDuration = ((CacheMethodAttribute)cacheMethodAttribute).SecondsToCache;

            // برای ذخیره سازی اطلاعات در کش نیاز است یک کلید منحصربفرد را
            //  بر اساس نام متد و پارامترهای ارسالی به آن تهیه کنیم
            var cacheKey = getCacheKey(invocation);

            var cache = HttpRuntime.Cache;
            var cachedResult = cache.Get(cacheKey);


            if (cachedResult != null)
            {
                // اگر نتیجه بر اساس کلید تشکیل شده در کش موجود بود
                // همان را بازگشت می‌دهیم
                invocation.ReturnValue = cachedResult;
            }
            else
            {
                lock (lockObject)
                {
                    // در غیر اینصورت ابتدا متد را اجرا کرده
                    invocation.Proceed();
                    if (invocation.ReturnValue == null)
                        return;

                    // سپس نتیجه آن‌را کش می‌کنیم
                    cache.Insert(key: cacheKey,
                                 value: invocation.ReturnValue,
                                 dependencies: null,
                                 absoluteExpiration: DateTime.Now.AddSeconds(cacheDuration),
                                 slidingExpiration: TimeSpan.Zero);
                }
            }
        }

        private static Attribute getCacheMethodAttribute(IInvocation invocation)
        {
            var methodInfo = invocation.MethodInvocationTarget;
            if (methodInfo == null)
            {
                methodInfo = invocation.Method;
            }
            return Attribute.GetCustomAttribute(methodInfo, typeof(CacheMethodAttribute), true);
        }

        private static string getCacheKey(IInvocation invocation)
        {
            var cacheKey = invocation.Method.Name;

            foreach (var argument in invocation.Arguments)
            {
                cacheKey += ":" + argument;
            }

            // todo: بهتر است هش این کلید طولانی بازگشت داده شود
            // کار کردن با هش سریعتر خواهد بود
            return cacheKey;
        }
    }
}
کدهای CacheInterceptor مورد استفاده را در بالا مشاهده می‌کنید.
توضیحات ریز قسمت‌های مختلف آن به صورت کامنت، جهت درک بهتر عملیات، ذکر شده‌اند.


اتصال Interceptor به سیستم

خوب! تا اینجای کار صرفا تعاریف اولیه تدارک دیده شده‌اند. در ادامه نیاز است تا DI و DynamicProxy را از وجود آن‌ها مطلع کنیم.
using System;
using AOP02.Core;
using AOP02.Services;
using Castle.DynamicProxy;
using StructureMap;

namespace AOP02
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            ObjectFactory.Initialize(x =>
            {
                var dynamicProxy = new ProxyGenerator();
                x.For<IMyService>()
                 .EnrichAllWith(myTypeInterface =>
                        dynamicProxy.CreateInterfaceProxyWithTarget(myTypeInterface, new CacheInterceptor()))
                 .Use<MyService>();
            });

            var myService = ObjectFactory.GetInstance<IMyService>();
            Console.WriteLine(myService.GetLongRunningResult("Test"));
            Console.WriteLine(myService.GetLongRunningResult("Test"));
        }
    }
}
در قسمت تنظیمات اولیه DI مورد استفاده، هر زمان که شیءایی از نوع IMyService درخواست شود، کلاس MyService وهله سازی شده و سپس توسط CacheInterceptor محصور می‌گردد. اکنون ادامه برنامه با این شیء محصور شده کار می‌کند.
حال اگر برنامه را اجرا کنید یک چنین خروجی قابل مشاهده خواهد بود:
 Result of 'Test' returned at 2013/04/09 07:19:43
Result of 'Test' returned at 2013/04/09 07:19:43
همانطور که ملاحظه می‌کنید هر دو فراخوانی یک زمان را بازگشت داده‌اند که بیانگر کش شدن اطلاعات اولی و خوانده شدن اطلاعات فراخوانی دوم از کش می‌باشد (با توجه به یکی بودن پارامترهای هر دو فراخوانی).

از این پیاده سازی می‌شود به عنوان کش سطح دوم ORMها نیز استفاده کرد (صرفنظر از نوع ORM در حال استفاده).

دریافت مثال کامل این قسمت
AOP02.zip
مطالب
Asp.Net Identity #3
در مقاله‌ی  پیشین  نگاهی داشتیم به نحوه‌ی برپایی سیستم Identity. در این مقاله به نحوه‌ی استفاده از این سیستم به منظور طراحی یک سیستم مدیریت کاربران خواهیم پرداخت و انشالله در مقاله‌های بعدی این سیستم را تکمیل خواهیم نمود. کار را با اضافه کردن یک کنترلر جدید به پروژه آغاز می‌کنیم.
using System.Web;
using System.Web.Mvc;
using Microsoft.AspNet.Identity.Owin;
using Users.Infrastructure;

namespace Users.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        private AppUserManager UserManager
        {
            get { return HttpContext.GetOwinContext().GetUserManager<AppUserManager>(); }
        }
        // GET: Home
        public ActionResult Index()
        {
            return View(UserManager.Users);

        }

}
در خط 10 یک پروپرتی از نوع AppUserManager (کلاسی که مدیریت کاربران را برعهده دارد) ایجاد می‌کنیم. اسمبلی Microsoft.Owin.Host.SystemWeb یک سری متدهای الحاقی را به کلاس HttpContext اضافه می‌کند که یکی از آنها متد GetOwinContext می‌باشد. این متد یک شیء Per-Request Context را از طریق رابط IOwinContext به OwinApi ارسال می‌کند؛ با استفاده از متد الحاقی <GetUserManager<T که T همان کلاس AppUserManager می‌باشد. حال که نمونه‌ای از کلاس AppUserManager را بدست آوردیم، می‌توانیم درخواستهایی را به جداول کاربران بدهیم. مثلا در خط 17 با استفاده از پروپرتی Users میتوانیم لیست کاربران موجود را بدست آورده و آن را به ویو پاس دهیم.
@using Users.Models
@model IEnumerable<AppUser>
@{
    ViewBag.Title = "Index";
}
<div class="panel panel-primary">
    <div class="panel-heading">
        User Accounts
    </div>
    <table class="table table-striped">
        <tr><th>ID</th><th>Name</th><th>Email</th></tr>
        @if (!Model.Any())
        {
            <tr><td colspan="3" class="text-center">No User Accounts</td></tr>
        }
        else
        {
            foreach (AppUser user in Model)
            {
                <tr>
                    <td>@user.Id</td>
                    <td>@user.UserName</td>
                    <td>@user.Email</td>
                </tr>
            }
        }
    </table>
</div>
@Html.ActionLink("Create", "CreateUser", null, new { @class = "btn btn-primary" })

نحوه‌ی ساخت یک کاربر جدید
ابتدا در پوشه Models یک کلاس ایجاد کنید : 
 namespace Users.Models
    {
        public class CreateModel
        {
            [Required]
            public string Name { get; set; }
            [Required]
            public string Email { get; set; }
            [Required]
            public string Password { get; set; }
        }
    }
فقط دوستان توجه داشته باشید که در پروژه‌های حرفه‌ای و تجاری هرگز اطلاعات مهم مربوط به مدل‌ها را در پوشه‌ی Models قرار ندهید. ما در اینجا صرف آموزش و برای جلوگیری از پیچیدگی مثال این کار را انجام میدهیم. برای اطلاعات بیشتر به این مقاله مراجعه کنید.
حال در کنترلر برنامه کدهای زیر را اضافه می‌کنیم:
 public ActionResult CreateUser()
        {
            return View();
        }

        [HttpPost]
        public async Task<ActionResult> CreateUser(CreateModel model)
        {
            if (!ModelState.IsValid)
                return View(model);

            var user = new AppUser { UserName = model.Name, Email = model.Email };
            var result = await UserManager.CreateAsync(user, model.Password);

            if (result.Succeeded)
            {
                return RedirectToAction("Index");
            }

            foreach (var error in result.Errors)
            {
                ModelState.AddModelError("", error);
            }
            return View(model);
        }
در اکشن CreateUser ابتدا یک شیء از کلاس AppUser ساخته و پروپرتی‌های مدل را به پروپرتی‌های کلاس AppUser انتساب می‌دهیم. در مرحله‌ی بعد یک شیء از کلاس IdentityResult به نام result ایجاد کرده و نتیجه‌ی متد CreateAsync را درون آن قرار می‌دهیم. متد CreateAsync از طریق پروپرتی از نوع AppUserManager قابل دسترسی است و دو پارامتر را دریافت می‌کند. پارامتر اول یک شیء از کلاس AppUser و پارامتر دوم یک رشته‌ی حاوی Password می‌باشد و خروجی متد یک شیء از کلاس IdentityResult است. در مرحله‌ی بعد چک می‌کنیم اگر Result، مقدار Succeeded را داشته باشد (یعنی نتیجه موفقیت آمیز بود) آن‌وقت ... در غیر اینصورت خطاهای موجود را به ModelState اضافه نموده و به View می‌فرستیم.
@model Users.ViewModels.CreateModel

@Html.ValidationSummary(false)

@using (Html.BeginForm())
{
    <div class="form-group">
        <label>Name</label>
        @Html.TextBoxFor(x => x.UserName, new { @class = "form-control" })
    </div>
    <div class="form-group">
        <label>Email</label>
        @Html.TextBoxFor(x => x.Email, new { @class = "form-control" })
    </div>

    <div class="form-group">
        <label>Password</label>
        @Html.PasswordFor(x => x.Password, new { @class = "form-control" })
    </div>
    <button type="submit" class="btn btn-primary">Create</button>
    @Html.ActionLink("Cancel", "Index", null, new { @class = "btn btn-default" })
}

اعتبار سنجی رمز
عمومی‌ترین و مهمترین نیازمندی برای هر برنامه‌ای، اجرای سیاست رمزگذاری می‌باشد؛ یعنی ایجاد یک سری محدودیتها برای ایجاد رمز است. مثلا رمز نمی‌تواند از 6 کاراکتر کمتر باشد و یا باید حاوی حروف بزرگ و کوچک باشد و ... . برای اجرای سیاست‌های رمزگذاری از کلاس PasswordValidator استفاده میشود. کلاس PasswordValidator برای اجرای سیاستهای رمزگذاری از پروپرتی‌های زیر استفاده می‌کند.

var manager = new AppUserManager(new UserStore<AppUser>(db))
            {
                PasswordValidator = new PasswordValidator
                {
                    RequiredLength = 6,
                    RequireNonLetterOrDigit = false,
                    RequireDigit = false,
                    RequireLowercase = true,
                    RequireUppercase = true
                }
            };

فقط دوستان توجه داشته باشید که کد بالا را در متد Create از کلاس AppUserManager استفاده کنید.


اعتبار سنجی نام کاربری

برای اعبارسنجی نام کاربری از کلاس UserValidator به صورت زیر استفاده می‌کنیم:

manager.UserValidator = new UserValidator<AppUser>(manager)
            {
                AllowOnlyAlphanumericUserNames = true,
                RequireUniqueEmail = true
            };

کد بالا را نیز در متد Create  از کلاس AppUserManager قرار می‌دهیم.