نظرات مطالب
تشخیص اصالت ردیف‌های یک بانک اطلاعاتی در EF Core
با تشکر از شما؛ قابلیت RowIntegrity به زیرساخت DNTFrameworkCore اضافه شد.

public interface IHasRowIntegrity
{
    string Hash { get; set; }
}
internal sealed class RowIntegrityHook : PostActionHook<IHasRowIntegrity>
{
    public override string Name => HookNames.RowIntegrity;
    public override int Order => int.MaxValue;
    public override EntityState HookState => EntityState.Unchanged;

    protected override void Hook(IHasRowIntegrity entity, HookEntityMetadata metadata, IUnitOfWork uow)
    {
        metadata.Entry.Property(EFCore.Hash).CurrentValue = uow.EntityHash(entity);
    }
}
//DbContextCore : IUnitOfWork

public string EntityHash<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : class
{
    var row = Entry(entity).ToDictionary(p => p.Metadata.Name != EFCore.Hash &&
                                              !p.Metadata.ValueGenerated.HasFlag(ValueGenerated.OnUpdate) &&
                                              !p.Metadata.IsShadowProperty());
    return EntityHash<TEntity>(row);
}

protected virtual string EntityHash<TEntity>(Dictionary<string, object> row) where TEntity : class
{
    var json = JsonConvert.SerializeObject(row, Formatting.Indented);
    using (var hashAlgorithm = SHA256.Create())
    {
        var byteValue = Encoding.UTF8.GetBytes(json);
        var byteHash = hashAlgorithm.ComputeHash(byteValue);
        return Convert.ToBase64String(byteHash);
    }
}

با توجه به محدودیت‌هایی (منفصل بودن اشیاء از کانتکست) که در استفاده از TrackGraph در زیرساخت وجود داشت، در اینجا از خواص سایه‌ای چشم پوشی شده است.
روش فعال‌سازی آن نیز در نسخه‌های جدید به شکل زیر می‌باشد:
services.AddEFCore<ProjectDbContext>()
    .WithTrackingHook<long>()
    .WithDeletedEntityHook()
    .WithRowLevelSecurityHook<long>()
    .WithRowIntegrityHook()
    .WithNumberingHook(options =>
    {
        options.NumberedEntityMap[typeof(Task)] = new NumberedEntityOption
        {
            Prefix = "Task",
            FieldNames = new[] {nameof(Task.BranchId)}
        };
    });

مطالب
آشنایی با OWIN و بررسی نقش آن در ASP.NET Core
در این مطلب می‌خواهیم نگاهی به قسمت‌های کلیدی OWIN و همچنین پروژه‌ی Katana بیندازیم و در نهایت نیز نقش OWIN را در ASP.NET Core بررسی خواهیم کرد.



OWIN چیست؟

همانطور که می‌دانید OWIN یک specification است که استانداری را بین وب‌سرور و وب‌اپلیکیشن‌ها تعریف کرده است. در واقع OWIN یکسری لایه‌ی انتزاعی را جهت ایجاد اپلیکیشن‌هایی که نحوه‌ی میزبانی آنها اهمیتی ندارد، تعریف خواهد کرد. به صورت خلاصه توسط این لایه‌ی انتزاعی می‌توانیم وابستگی بین وب‌سرور و وب‌اپلیکیشن را حذف کنیم. در این specification منظور از وب‌سرور یک delegate و همچنین یک دیکشنری است. در واقع هدف این است که وقتی درخواستی به این وب‌سرور ارسال شد، درخواست به قسمت‌های کوچکی تقسیم‌بندی شده و درون این دیکشنری قرار خواهند گرفت (این دیکشنری حاوی کلیدهای از پیش‌تعریف شده‌ای است که توسط OWIN تعریف شده‌اند). سپس این دیکشنری از طریق یک application function به درون pipeline ارسال خواهد شد و از یکسری middleware عبور خواهد کرد. در اینحالت می‌توانیم کنترلی را بر روی درخواست‌های وارده و صادره داشته باشیم. ایده‌ی middleware خیلی شبیه به HTTP moduleها در IIS است؛ اما تفاوت آن این است که middlewareها وابستگی‌ایی به IIS ندارند و همچنین مبتنی بر رویداد نیستند. هر middleware بعد از انجام تغییرات بر روی درخواست، تا زمان رسیدن دیکشنری به آخرین middleware، آن را به middleware بعدی ارسال خواهد کرد. در این حین می‌توانیم به response streams اطلاعاتی را append کنیم. وقتی دیکشنری از تمامی middlewareها عبور کرد، سرور مطلع خواهد شد و نتیجه را به کلاینت ارسال می‌کند.


استاندارد OWIN تعدادی کلید را درون یک دیکشنری تعریف کرده است که بعد از ورود به هر middleware مقداردهی خواهند شد. این کلیدها را می‌توانیم در دو دسته‌ی Request و Response بررسی کنیم.

کلیدهای مربوط به Request

ضروری؟

نام کلید

مقدار

بله

"owin.RequestBody"

یک Stream همراه با request body. اگر body برای request وجود نداشته باشد، Stream.Null به عنوان placeholder قابل استفاده است.

بله

"owin.RequestHeaders"

یک دیکشنری به صورت IDictionary<string, string[]> از هدرهای درخواست.

بله

"owin.RequestMethod"

رشته‌ایی حاوی نوع فعل متد HTTP مربوط به درخواست (مانند GET and POST )

بله

"owin.RequestPath"

path درخواست شده به صورت string

بله

"owin.RequestPathBase"

قسمتی از path درخواست به صورت string

بله

"owin.RequestProtocol"

نام و نسخه‌ی پروتکل (مانند HTTP/1.0 or HTTP/1.1 )

بله

"owin.RequestQueryString"

رشته‌ای حاوی query string ؛ بدون علامت ? (مانند foo=bar&baz=quux )

بله

"owin.RequestScheme"

رشته‌ایی حاوی URL scheme استفاده شده در درخواست (مانند HTTP or HTTPS )



کلیدهای مربوط به Response

ضروری؟

نام کلید

مقدار

بله

"owin.ResponseBody"

یک Stream جهت نوشتن response body در خروجی

بله

"owin.ResponseHeaders"

یک دیکشنری به صورت IDictionary<string, string[]> از هدرهای response

خیر

"owin.ResponseStatusCode"

یک عدد صحیح حاوی کد وضعیت HTTP response ؛ حالت پیش‌فرض 200 است.

خیر

"owin.ResponseReasonPhrase"

یک رشته حاوی reason phrase مربوط به status code ؛ اگر خالی باشد در نتیجه سرور بهتر است آن را مقداردهی کند.

خیر

"owin.ResponseProtocol"

یک رشته حاوی نام و نسخه‌ی پروتکل (مانند HTTP/1.0 or HTTP/1.1 )؛ اگر خالی باشد؛ “owin.RequestProtocol” به عنوان مقدار پیش‌فرض در نظر گرفته خواهد شد.


Katana
پروژه‌ی Katana یک پیاده‌سازی از استاندارد OWIN است که توسط مایکروسافت ایجاد شده است. مایکروسافت علاوه بر پیاده‌سازی OWIN، یکسری قابلیت دیگر را نیز به آن اضافه کرده است. برای شروع کار با Katana یک پروژه خالی از نوع ASP.NET Web Application را ایجاد کنید. در ادامه لازم است پکیج Microsoft.Owin.Host.SystemWeb را نیز نصب کنیم. همراه با نصب این پکیج، دو وابستگی دیگر نیز نصب خواهند شد؛ زیرا پیاده‌سازی OWIN درون پکیج Microsoft.Owin قرار دارد:
<package id="Microsoft.Owin" version="3.0.1" targetFramework="net461" />
<package id="Microsoft.Owin.Host.SystemWeb" version="3.0.1" targetFramework="net461" />
<package id="Owin" version="1.0" targetFramework="net461" />
در ادامه نیاز به یک نقطه‌ی شروع برای اپلیکیشن‌مان داریم. طبق convention باید یک فایل را با نام Startup.cs با محتویات زیر ایجاد کنیم:
using Owin;
namespace SimpleOwinWebApp
{
    public class Startup
    {
        public void Configuration(IAppBuilder app)
        {

        } 
    }
}
توسط IAppBuilder می‌توانیم middlewareها را به pipeline اضافه کنیم:
using Owin;
namespace SimpleOwinWebApp
{
    public class Startup
    {
        public void Configuration(IAppBuilder app)
        {
            app.Use(async (ctx, next) =>
            {
                await ctx.Response.WriteAsync("Hello");
            });
        } 
    }
توسط متد Use، یک middleware را به صورت inline تعریف کرده‌ایم. متد Use یک delegate را از ورودی دریافت خواهد کرد و امضای آن به اینصورت است:
Func<IOwinContext, Func<Task>, Task> handler

IOwinContext در واقع یک wrapper برای environment dictionaryایی است که در ابتدا به آن اشاره کردیم. در مثال قبل، از پراپرتی Response، جهت ارسال خروجی به کلاینت استفاده شده است. این پراپرتی در واقع معادل کلید owin.ResponseBody درون دیکشنری است. اما در اینجا به صورت strongly-typed و ساده به آن دسترسی داریم؛ هر چند که امکان کار با دیکشنری خام نیز وجود دارد. به عنوان مثال معادل مثال قبل بدون استفاده از پراپرتی Response، اینچنین خواهد بود:
app.Use(async (ctx, next) =>
{
   var response = ctx.Environment["owin.ResponseBody"] as Stream;
   using (var writer = new StreamWriter(response))
   {
      await writer.WriteAsync("Hello");
   }
});
اکنون اگر پروژه را اجرا کنید، با وارد کردن هر آدرسی، پیام Hello درون مرورگر برایتان نمایش داده خواهد شد:


به هر تعداد middleware که خواستید می‌توانید به pipeline اضافه کنید؛ اما باید دقت داشته باشید که ترتیب قرار دادن آنها اهمیت دارد.

Self-hosting OWIN
در مثال قبلی، اپلیکیشن توسط IIS Express اجرا می‌شد. برای میزبانی درون یک کنسول اپلیکیشن، ابتدا یک پروژه‌ی Console Application را ایجاد کرده و پکیج Microsoft.Owin.SelfHost را نصب کنید. سپس کلاس Startup موردنظرتان را ایجاد کرده و در نهایت درون متد Main، کار راه‌اندازی سرور را انجام خواهیم داد:
using System;
using Microsoft.Owin.Hosting;

namespace SimpleOwinConsoleApp
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (WebApp.Start<Startup>("http://localhost:12345"))
            {
                Console.WriteLine("Listening to port 12345");
                Console.WriteLine("Press Enter to end...");
                Console.ReadLine();
            }
        }
    }
}

OWIN در ASP.NET Core
ASP.NET Core دارای مفهومی با عنوان pipeline است. این pipeline خیلی شبیه به OWIN است اما OWIN نیست؛ بلکه عملکرد آن شبیه به OWIN است. به عنوان مثال اینبار به جای دیکشنری، شیء HttpContext را داریم. در ادامه یک پروژه‌ی ASP.NET Core Web Application از نوع Empty را شروع خواهیم کرد. اگر دقت کنید اینبار برای کلاس Startup باید دو متد را پیاده‌سازی کنیم:
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace SimpleOwinCoreApp
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
        }

        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env, ILoggerFactory loggerFactory)
        {
            loggerFactory.AddConsole();

            if (env.IsDevelopment())
            {
                app.UseDeveloperExceptionPage();
            }

            app.Run(async (context) =>
            {
                await context.Response.WriteAsync("Hello World!");
            });
        }
    }
}

متد Configure: همانطور که در ابتدای مطلب مشاهده کردید این متد قبلاً در پروژه‌های مبتنی بر کاتانا Configuration نام داشت؛ همچنین به جای IAppBuilder اینبار IApplicationBuilder را داریم. مزیت ASP.NET Core این است که در هر جایی از اپلیکیشن می‌توانیم از سیستم DI توکار آن استفاده کنیم؛ در نتیجه علاوه بر IApplicationBuilder وابستگی‌های دیگری مانند IHostingEnvironment و ILoggerFactory را نیز می‌توانیم تزریق کنیم.
متد ConfigureServices: در اینجا می‌توانیم سرویس‌های موردنیاز درون اپلیکیشن را برای IoC ریجستر کنیم.
در کد فوق استفاده از متد Use به معنای آخرین نقطه در pipeline است. یعنی جایی که response برگردانده خواهد شد و چیزی بعد از آن اجرا نخواهد شد؛ در واقع ارجاعی به middleware بعدی وجود ندارد.

ایجاد یک Middleware جدید
تا اینجا تمامی کدها را به صورت inline نوشتیم. اما اگر بخواهیم middlewareمان قابلیت استفاده‌ی مجدد داشته باشد می‌توانیم تعاریف آن را به یک کلاس با ساختار زیر منتقل نمائیم:
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace SimpleOwinCoreApp.Middlewares
{
    public class SimpleMiddleware
    {
        private readonly RequestDelegate _next;

        public SimpleMiddleware(RequestDelegate next)
        {
            _next = next;
        }

        public async Task Invoke(HttpContext ctx)
        {
            // قبل از فراخوانی میان‌افزار بعدی

            await ctx.Response.WriteAsync("Hello DNT!");

            await _next(ctx);

            // بعد از فراخوانی میان‌افزار بعدی
        }
    }
}

درون متد Invoke بعد از پردازش درخواست باید متد middleware بعدی را همراه با context جاری فراخوانی کنیم. در نتیجه قبل و بعد از فراخوانی middleware بعدی فرصت این را خواهیم داشت تا درخواست را پردازش کنیم. در نهایت برای استفاده از middleware فوق می‌توانیم از متد الحاقی UseMiddleware استفاده کنیم:
app.UseMiddleware<SimpleMiddleware>();

استفاده از middlewareهای مبتنی بر Katana در ASP.NET Core
middlewareهایی را که برای Katana نوشته‌اید، درون یک اپلیکیشن ASP.NET Core نیز قابل استفاده هستند. برای اینکار با مراجعه به فایل project.json می‌توانید پکیج زیر را نصب کنید:
"Microsoft.AspNetCore.Owin": "1.0.0"
سپس درون متد Configure می‌توانید Owin را به pipeline اضافه کرده و middleware خود را ریجستر کنید:
app.UseOwin(pipeline =>
{
pipeline(next => new MyKatanaBasedMiddleware(next).Invoke)
});

مثال تکمیلی:
در ادامه می‌خواهیم ماژول مطرح شده در این مطلب  را به صورت یک middleware با قابلیت پذیرفتن تنظیمات، نوشته و سپس درون pipeline استفاده کنیم. برای شروع یک کلاس با نام IpBlockerMiddleware با محتویات زیر ایجاد خواهیم کرد:
using System.Linq;
using System.Threading.Tasks;
using Microsoft.AspNetCore.Http;

namespace SimpleOwinAspNetCore.Middleware
{
    public class IpBlockerMiddleware
    {
        private readonly RequestDelegate _next;
        private readonly IpBlockerOptions _options;

        public IpBlockerMiddleware(RequestDelegate next, IpBlockerOptions options)
        {
            _next = next;
            _options = options;
        }

        public async Task Invoke(HttpContext context)
        {
            var ipAddress = context.Request.Host.Host;
            if (IsBlockedIpAddress(ipAddress))
            {
                context.Response.StatusCode = 403;
                await context.Response.WriteAsync("Forbidden : The server understood the request, but It is refusing to fulfill it.");
                return;
            }
            await _next.Invoke(context);
        }

        private bool IsBlockedIpAddress(string ipAddress)
        {
            return _options.Ips.Any(ip => ip == ipAddress);
        }
    }
}
در کدهای فوق لیست Ipها از پراپرتی Ips درون کلاس IpBlockerOptions دریافت خواهد شد:
using System.Collections.Generic;

namespace SimpleOwinAspNetCore.Middleware
{
    public class IpBlockerOptions
    {
        public IpBlockerOptions()
        {
            Ips = new[] { "192.168.1.1" };
        }
        public IList<string> Ips { get; set; }
    }
}
همچنین برای استفاده راحت‌تر از middleware، یک متد الحاقی را برای آن ایجاد کرده‌ایم و سپس پراپرتی Ips را توسط اینترفیس IConfigurationRoot دریافت کرده‌ایم:
using System.Linq;
using Microsoft.AspNetCore.Builder;
using Microsoft.Extensions.Configuration;

namespace SimpleOwinAspNetCore.Middleware
{
    public static class IpBlockerExtensions
    {
        public static IApplicationBuilder UseIpBlocker(this IApplicationBuilder builder, IConfigurationRoot configuration, IpBlockerOptions options = null)
        {
            return builder.UseMiddleware<IpBlockerMiddleware>(options ?? new IpBlockerOptions
            {
                Ips = configuration.GetSection("block_list").GetChildren().Select(p => p.Value).ToArray()
            });
        }
    }
}
قبلاً در رابطه با فایل‌های کانفیگ مطلبی را مطالعه کرده‌اید؛ در نتیجه نیازی به توضیح اضافه‌تری ندارد. تنها کاری که در اینجا انجام شده است، دریافت محتویات کلید block_list از فایل کانفیگ است. 
محتویات فایل blockedIps.json:
{
  "block_list": [
    "192.168.1.1",
    "localhost",
    "127.0.0.1",
    "172.16.132.151"
  ]
}

برای خواندن فایل فوق در برنامه نیز خواهیم داشت:
public IConfigurationRoot Configuration { set; get; }

public Startup(IHostingEnvironment env)
{
var builder = new ConfigurationBuilder()
.SetBasePath(env.ContentRootPath)
.AddJsonFile("blockedIps.json");
Configuration = builder.Build();
}
در نهایت برای استفاده از middleware فوق خواهیم داشت:
app.UseIpBlocker(Configuration);
اکنون هر درخواستی که با آدرس‌های تعیین شده درون فایل blockedIps.json وارد pipeline شود، امکان استفاده‌ی از سایت را نخواهد داشت.

کدهای این مطلب را می‌توانید از اینجا دریافت کنید.
مطالب
EF Code First #10

حین کار با ORMهای پیشرفته، ویژگی‌های جالب توجهی در اختیار برنامه نویس‌ها قرار می‌گیرد که در زمان استفاده از کلاس‌های متداول SQLHelper از آن‌ها خبری نیست؛ مانند:
الف) Deferred execution
ب) Lazy loading
ج) Eager loading

نحوه بررسی SQL نهایی تولیدی توسط EF

برای توضیح موارد فوق، نیاز به مشاهده خروجی SQL نهایی حاصل از ORM است و همچنین شمارش تعداد بار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی. بهترین ابزاری را که برای این منظور می‌توان پیشنهاد داد، برنامه EF Profiler است. برای دریافت آن می‌توانید به این آدرس مراجعه کنید: (^) و (^)

پس از وارد کردن نام و آدرس ایمیل، یک مجوز یک ماهه آزمایشی، به آدرس ایمیل شما ارسال خواهد شد.
زمانیکه این فایل را در ابتدای اجرای برنامه به آن معرفی می‌کنید، محل ذخیره سازی نهایی آن جهت بازبینی بعدی، مسیر MyUserName\Local Settings\Application Data\EntityFramework Profiler خواهد بود.

استفاده از این برنامه هم بسیار ساده است:
الف) در برنامه خود، ارجاعی را به اسمبلی HibernatingRhinos.Profiler.Appender.dll که در پوشه برنامه EFProf موجود است، اضافه کنید.
ب) در نقطه آغاز برنامه، متد زیر را فراخوانی نمائید:
HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize();

نقطه آغاز برنامه می‌تواند متد Application_Start برنامه‌های وب، در متد Program.Main برنامه‌های ویندوزی کنسول و WinForms و در سازنده کلاس App برنامه‌های WPF باشد.
ج) برنامه EFProf را اجرا کنید.

مزایای استفاده از این برنامه
1) وابسته به بانک اطلاعاتی مورد استفاده نیست. (برخلاف برای مثال برنامه معروف SQL Server Profiler که فقط به همراه SQL Server ارائه می‌شود)
2) خروجی SQL نمایش داده شده را فرمت کرده و به همراه Syntax highlighting نیز هست.
3) کار این برنامه صرفا به لاگ کردن SQL تولیدی خلاصه نمی‌شود. یک سری از Best practices را نیز به شما گوشزد می‌کند. بنابراین اگر نیاز دارید سیستم خود را بر اساس دیدگاه یک متخصص بررسی کنید (یک Code review ارزشمند)، این ابزار می‌تواند بسیار مفید باشد.
4) می‌تواند کوئری‌های سنگین و سبک را به خوبی تشخیص داده و گزارشات آماری جالبی را به شما ارائه دهد.
5) می‌تواند دقیقا مشخص کند، کوئری را که مشاهده می‌کنید از طریق کدام متد در کدام کلاس صادر شده است و دقیقا از چه سطری.
6) امکان گروه بندی خودکار کوئری‌های صادر شده را بر اساس DbContext مورد استفاده به همراه دارد.
و ...

استفاده از این برنامه حین کار با EF «الزامی» است! (البته نسخه‌های NH و سایر ORMهای دیگر آن نیز موجود است و این مباحث در مورد تمام ORMهای پیشرفته صادق است)
مدام باید بررسی کرد که صفحه جاری چه تعداد کوئری را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده و به چه نحوی. همچنین آیا می‌توان با اعمال اصلاحاتی، این وضع را بهبود بخشید. بنابراین عدم استفاده از این برنامه حین کار با ORMs، همانند راه رفتن در خواب است! ممکن است تصور کنید برنامه دارد به خوبی کار می‌کند اما ... در پشت صحنه فقط صفحه جاری برنامه، 100 کوئری را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده، در حالیکه شما تنها نیاز به یک کوئری داشته‌اید.


کلاس‌های مدل مثال جاری

کلاس‌های مدل مثال جاری از یک دپارتمان که دارای تعدادی کارمند می‌باشد، تشکیل شده است. ضمنا هر کارمند تنها در یک دپارتمان می‌تواند مشغول به کار باشد و رابطه many-to-many نیست :

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample06.Models
{
public class Department
{
public int DepartmentId { get; set; }
public string Name { get; set; }

//Creates Employee navigation property for Lazy Loading (1:many)
public virtual ICollection<Employee> Employees { get; set; }
}
}

namespace EF_Sample06.Models
{
public class Employee
{
public int EmployeeId { get; set; }
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }

//Creates Department navigation property for Lazy Loading
public virtual Department Department { get; set; }
}
}

نگاشت دستی این کلاس‌ها هم ضرورتی ندارد، زیرا قراردادهای توکار EF Code first را رعایت کرده و EF در اینجا به سادگی می‌تواند primary key و روابط one-to-many را بر اساس navigation properties تعریف شده، تشخیص دهد.

در اینجا کلاس Context برنامه به شرح زیر است:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample06.Models;

namespace EF_Sample06.DataLayer
{
public class Sample06Context : DbContext
{
public DbSet<Department> Departments { set; get; }
public DbSet<Employee> Employees { set; get; }
}
}


و تنظیمات ابتدایی نحوه به روز رسانی و آغاز بانک اطلاعاتی نیز مطابق کدهای زیر می‌باشد:

using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity.Migrations;
using EF_Sample06.Models;

namespace EF_Sample06.DataLayer
{
public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<Sample06Context>
{
public Configuration()
{
AutomaticMigrationsEnabled = true;
AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
}

protected override void Seed(Sample06Context context)
{
var employee1 = new Employee { FirstName = "f name1", LastName = "l name1" };
var employee2 = new Employee { FirstName = "f name2", LastName = "l name2" };
var employee3 = new Employee { FirstName = "f name3", LastName = "l name3" };
var employee4 = new Employee { FirstName = "f name4", LastName = "l name4" };

var dept1 = new Department { Name = "dept 1", Employees = new List<Employee> { employee1, employee2 } };
var dept2 = new Department { Name = "dept 2", Employees = new List<Employee> { employee3 } };
var dept3 = new Department { Name = "dept 3", Employees = new List<Employee> { employee4 } };

context.Departments.Add(dept1);
context.Departments.Add(dept2);
context.Departments.Add(dept3);
base.Seed(context);
}
}
}

نکته: تهیه خروجی XML از نگاشت‌های خودکار تهیه شده

اگر علاقمند باشید که پشت صحنه نگاشت‌های خودکار EF Code first را در یک فایل XML جهت بررسی بیشتر ذخیره کنید، می‌توان از متد کمکی زیر استفاده کرد:

void ExportMappings(DbContext context, string edmxFile)
{
var settings = new XmlWriterSettings { Indent = true };
using (XmlWriter writer = XmlWriter.Create(edmxFile, settings))
{
System.Data.Entity.Infrastructure.EdmxWriter.WriteEdmx(context, writer);
}
}

بهتر است پسوند فایل XML تولیدی را edmx قید کنید تا بتوان آن‌را با دوبار کلیک بر روی فایل، در ویژوال استودیو نیز مشاهده کرد:

using (var db = new Sample06Context())
{
ExportMappings(db, "mappings.edmx");
}



الف) بررسی Deferred execution یا بارگذاری به تاخیر افتاده

برای توضیح مفهوم Deferred loading/execution بهترین مثالی را که می‌توان ارائه داد، صفحات جستجوی ترکیبی در برنامه‌ها است. برای مثال یک صفحه جستجو را طراحی کرده‌اید که حاوی دو تکست باکس دریافت FirstName و LastName کاربر است. کنار هر کدام از این تکست باکس‌ها نیز یک چک‌باکس قرار دارد. به عبارتی کاربر می‌تواند جستجویی ترکیبی را در اینجا انجام دهد. نحوه پیاده سازی صحیح این نوع مثال‌ها در EF Code first به چه نحوی است؟

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Linq;
using EF_Sample06.DataLayer;
using EF_Sample06.Models;

namespace EF_Sample06
{
class Program
{
static IList<Employee> FindEmployees(string fName, string lName, bool byName, bool byLName)
{
using (var db = new Sample06Context())
{
IQueryable<Employee> query = db.Employees.AsQueryable();

if (byLName)
{
query = query.Where(x => x.LastName == lName);
}

if (byName)
{
query = query.Where(x => x.FirstName == fName);
}

return query.ToList();
}
}

static void Main(string[] args)
{
// note: remove this line if you received : create database is not supported by this provider.
HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize();

Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample06Context, Configuration>());

var list = FindEmployees("f name1", "l name1", true, true);
foreach (var item in list)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}
}

نحوه صحیح این نوع پیاده سازی ترکیبی را در متد FindEmployees مشاهده می‌کنید. نکته مهم آن، استفاده از نوع IQueryable و متد AsQueryable است و امکان ترکیب کوئری‌ها با هم.
به نظر شما با فراخوانی متد FindEmployees به نحو زیر که هر دو شرط آن توسط کاربر انتخاب شده است، چه تعداد کوئری به بانک اطلاعاتی ارسال می‌شود؟

var list = FindEmployees("f name1", "l name1", true, true);

شاید پاسخ دهید که سه بار : یکبار در متد db.Employees.AsQueryable و دوبار هم در حین ورود به بدنه شرط‌های یاد شده و اینجا است که کسانی که قبلا با رویه‌های ذخیره شده کار کرده باشند، شروع به فریاد و فغان می‌کنند که ما قبلا این مسایل رو با یک SP در یک رفت و برگشت مدیریت می‌کردیم!
پاسخ صحیح: «فقط یکبار»! آن‌هم تنها در زمان فراخوانی متد ToList و نه قبل از آن.
برای اثبات این مدعا نیاز است به خروجی SQL لاگ شده توسط EF Profiler مراجعه کرد:

SELECT [Extent1].[EmployeeId]              AS [EmployeeId],
[Extent1].[FirstName] AS [FirstName],
[Extent1].[LastName] AS [LastName],
[Extent1].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId]
FROM [dbo].[Employees] AS [Extent1]
WHERE ([Extent1].[LastName] = 'l name1' /* @p__linq__0 */)
AND ([Extent1].[FirstName] = 'f name1' /* @p__linq__1 */)


IQueryable قلب LINQ است و تنها بیانگر یک عبارت (expression) از رکوردهایی می‌باشد که مد نظر شما است و نه بیشتر. برای مثال زمانیکه یک IQueryable را همانند مثال فوق فیلتر می‌کنید، هنوز چیزی از بانک اطلاعاتی یا منبع داده‌ای دریافت نشده است. هنوز هیچ اتفاقی رخ نداده است و هنوز رفت و برگشتی به منبع داده‌ای صورت نگرفته است. به آن باید به شکل یک expression builder نگاه کرد و نه لیستی از اشیاء فیلتر شده‌ی ما. به این مفهوم، deferred execution (اجرای به تاخیر افتاده) نیز گفته می‌شود.
کوئری LINQ شما تنها زمانی بر روی بانک اطلاعاتی اجرا می‌شود که کاری بر روی آن صورت گیرد مانند فراخوانی متد ToList، فراخوانی متد First یا FirstOrDefault و امثال آن. تا پیش از این فقط به شکل یک عبارت در برنامه وجود دارد و نه بیشتر.
اطلاعات بیشتر: «تفاوت بین IQueryable و IEnumerable در حین کار با ORMs»



ب) بررسی Lazy Loading یا واکشی در صورت نیاز

در مطلب جاری اگر به کلاس‌های مدل برنامه دقت کنید، تعدادی از خواص به صورت virtual تعریف شده‌اند. چرا؟
تعریف یک خاصیت به صورت virtual، پایه و اساس lazy loading است و به کمک آن، تا به اطلاعات شیءایی نیاز نباشد، وهله سازی نخواهد شد. به این ترتیب می‌توان به کارآیی بیشتری در حین کار با ORMs رسید. برای مثال در کلاس‌های فوق، اگر تنها نیاز به دریافت نام یک دپارتمان هست، نباید حین وهله سازی از شیء دپارتمان، شیء لیست کارمندان مرتبط با آن نیز وهله سازی شده و از بانک اطلاعاتی دریافت شوند. به این وهله سازی با تاخیر، lazy loading گفته می‌شود.
Lazy loading پیاده سازی ساده‌ای نداشته و مبتنی است بر بکارگیری AOP frameworks یا کتابخانه‌هایی که امکان تشکیل اشیاء Proxy پویا را در پشت صحنه فراهم می‌کنند. علت virtual تعریف کردن خواص رابط نیز به همین مساله بر می‌گردد، تا این نوع کتابخانه‌ها بتوانند در نحوه تعریف اینگونه خواص virtual در زمان اجرا، در پشت صحنه دخل و تصرف کنند. البته حین استفاده از EF یا انواع و اقسام ORMs دیگر با این نوع پیچیدگی‌ها روبرو نخواهیم شد و تشکیل اشیاء Proxy در پشت صحنه انجام می‌شوند.

یک مثال: قصد داریم اولین دپارتمان ثبت شده در حین آغاز برنامه را یافته و سپس لیست کارمندان آن‌را نمایش دهیم:

using (var db = new Sample06Context())
{
var dept1 = db.Departments.Find(1);
if (dept1 != null)
{
Console.WriteLine(dept1.Name);
foreach (var item in dept1.Employees)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}



رفتار یک ORM جهت تعیین اینکه آیا نیاز است برای دریافت اطلاعات بین جداول Join صورت گیرد یا خیر، واکشی حریصانه و غیرحریصانه را مشخص می‌سازد.
در حالت واکشی حریصانه به ORM خواهیم گفت که لطفا جهت دریافت اطلاعات فیلدهای جداول مختلف، از همان ابتدای کار در پشت صحنه، Join های لازم را تدارک ببین. در حالت واکشی غیرحریصانه به ORM خواهیم گفت به هیچ عنوان حق نداری Join ایی را تشکیل دهی. هر زمانی که نیاز به اطلاعات فیلدی از جدولی دیگر بود باید به صورت مستقیم به آن مراجعه کرده و آن مقدار را دریافت کنی.
به صورت خلاصه برنامه نویس در حین کار با ORM های پیشرفته نیازی نیست Join بنویسد. تنها باید ORM را طوری تنظیم کند که آیا اینکار را حتما خودش در پشت صحنه انجام دهد (واکشی حریصانه)، یا اینکه خیر، به هیچ عنوان SQL های تولیدی در پشت صحنه نباید حاوی Join باشند (lazy loading).

در مثال فوق به صورت خودکار دو کوئری به بانک اطلاعاتی ارسال می‌گردد:

SELECT [Limit1].[DepartmentId] AS [DepartmentId],
[Limit1].[Name] AS [Name]
FROM (SELECT TOP (2) [Extent1].[DepartmentId] AS [DepartmentId],
[Extent1].[Name] AS [Name]
FROM [dbo].[Departments] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[DepartmentId] = 1 /* @p0 */) AS [Limit1]


SELECT [Extent1].[EmployeeId] AS [EmployeeId],
[Extent1].[FirstName] AS [FirstName],
[Extent1].[LastName] AS [LastName],
[Extent1].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId]
FROM [dbo].[Employees] AS [Extent1]
WHERE ([Extent1].[Department_DepartmentId] IS NOT NULL)
AND ([Extent1].[Department_DepartmentId] = 1 /* @EntityKeyValue1 */)

یکبار زمانیکه قرار است اطلاعات دپارتمان‌ یک (db.Departments.Find) دریافت شود. تا این لحظه خبری از جدول Employees نیست. چون lazy loading فعال است و فقط اطلاعاتی را که نیاز داشته‌ایم فراهم کرده است.
زمانیکه برنامه به حلقه می‌رسد، نیاز است اطلاعات dept1.Employees را دریافت کند. در اینجا است که کوئری دوم، به بانک اطلاعاتی صادر خواهد شد (بارگذاری در صورت نیاز).


ج) بررسی Eager Loading یا واکشی حریصانه

حالت lazy loading بسیار جذاب به نظر می‌رسد؛ برای مثال می‌توان خواص حجیم یک جدول را به جدول مرتبط دیگری منتقل کرد. مثلا فیلد‌های متنی طولانی یا اطلاعات باینری فایل‌های ذخیره شده، تصاویر و امثال آن. به این ترتیب تا زمانیکه نیازی به اینگونه اطلاعات نباشد، lazy loading از بارگذاری آن‌ها جلوگیری کرده و سبب افزایش کارآیی برنامه می‌شود.
اما ... همین lazy loading در صورت استفاده نا آگاهانه می‌تواند سرور بانک اطلاعاتی را در یک برنامه چندکاربره از پا درآورد! نیازی هم نیست تا شخصی به سایت شما حمله کند. مهاجم اصلی همان برنامه نویس کم اطلاع است!
اینبار مثال زیر را درنظر بگیرید که بجای دریافت اطلاعات یک شخص، مثلا قصد داریم، اطلاعات کلیه دپارتمان‌ها را توسط یک Grid نمایش دهیم (فرقی نمی‌کند برنامه وب یا ویندوز باشد؛ اصول یکی است):

using (var db = new Sample06Context())
{
foreach (var dept in db.Departments)
{
Console.WriteLine(dept.Name);
foreach (var item in dept.Employees)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}
یک نکته: اگر سعی کنیم کد فوق را اجرا کنیم به خطای زیر برخواهیم خورد:

There is already an open DataReader associated with this Command which must be closed first

برای رفع این مشکل نیاز است گزینه MultipleActiveResultSets=True را به کانکشن استرینگ اضافه کرد:

<connectionStrings>
<clear/>
<add
name="Sample06Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true;MultipleActiveResultSets=True;"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>

سؤال: به نظر شما در دو حلقه تو در توی فوق چندبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی صورت می‌گیرد؟ با توجه به اینکه در متد Seed ذکر شده در ابتدای مطلب، تعداد رکوردها مشخص است.
پاسخ: 7 بار!


و اینجا است که عنوان شد استفاده از EF Profiler در حین توسعه برنامه‌های مبتنی بر ORM «الزامی» است! اگر از این نکته اطلاعی نداشتید، بهتر است یکبار تمام صفحات گزارش‌گیری برنامه‌های خود را که حاوی یک Grid هستند، توسط EF Profiler بررسی کنید. اگر در این برنامه پیغام خطای n+1 select را دریافت کردید، یعنی در حال استفاده ناصحیح از امکانات lazy loading می‌باشید.

آیا می‌توان این وضعیت را بهبود بخشید؟ زمانیکه کار ما گزارشگیری از اطلاعات با تعداد رکوردهای بالا است، استفاده ناصحیح از ویژگی Lazy loading می‌تواند به شدت کارآیی بانک اطلاعاتی را پایین بیاورد. برای حل این مساله در زمان‌های قدیم (!) بین جداول join می‌نوشتند؛ الان چطور؟
در EF متدی به نام Include جهت Eager loading اطلاعات موجودیت‌های مرتبط به هم درنظر گرفته شده است که در پشت صحنه همینکار را انجام می‌دهد:

using (var db = new Sample06Context())
{
foreach (var dept in db.Departments.Include(x => x.Employees))
{
Console.WriteLine(dept.Name);
foreach (var item in dept.Employees)
{
Console.WriteLine(item.FirstName);
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید اینبار به کمک متد Include، نسبت به واکشی حریصانه Employees اقدام کرده‌ایم. اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، فقط یک رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی انجام خواهد شد و کار Join نویسی به صورت خودکار توسط EF مدیریت می‌گردد:

SELECT [Project1].[DepartmentId]            AS [DepartmentId],
[Project1].[Name] AS [Name],
[Project1].[C1] AS [C1],
[Project1].[EmployeeId] AS [EmployeeId],
[Project1].[FirstName] AS [FirstName],
[Project1].[LastName] AS [LastName],
[Project1].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId]
FROM (SELECT [Extent1].[DepartmentId] AS [DepartmentId],
[Extent1].[Name] AS [Name],
[Extent2].[EmployeeId] AS [EmployeeId],
[Extent2].[FirstName] AS [FirstName],
[Extent2].[LastName] AS [LastName],
[Extent2].[Department_DepartmentId] AS [Department_DepartmentId],
CASE
WHEN ([Extent2].[EmployeeId] IS NULL) THEN CAST(NULL AS int)
ELSE 1
END AS [C1]
FROM [dbo].[Departments] AS [Extent1]
LEFT OUTER JOIN [dbo].[Employees] AS [Extent2]
ON [Extent1].[DepartmentId] = [Extent2].[Department_DepartmentId]) AS [Project1]
ORDER BY [Project1].[DepartmentId] ASC,
[Project1].[C1] ASC


متد Include در نگارش‌های اخیر EF پیشرفت کرده است و همانند مثال فوق، امکان کار با lambda expressions را جهت تعریف خواص مورد نظر به صورت strongly typed ارائه می‌دهد. در نگارش‌های قبلی این متد، تنها امکان استفاده از رشته‌ها برای معرفی خواص وجود داشت.
همچنین توسط متد Include امکان eager loading چندین سطح با هم نیز وجود دارد؛ مثلا x.Employees.Kids و همانند آن.


چند نکته در مورد نحوه خاموش کردن Lazy loading

امکان خاموش کردن Lazy loading در تمام کلاس‌های برنامه با تنظیم خاصیت Configuration.LazyLoadingEnabled کلاس Context برنامه به نحو زیر میسر است:

public class Sample06Context : DbContext
{
public Sample06Context()
{
this.Configuration.LazyLoadingEnabled = false;
}

یا اگر تنها در مورد یک کلاس نیاز است این خاموش سازی صورت گیرد، کلمه کلیدی virtual را حذف کنید. برای مثال با نوشتن public ICollection<Employee> Employees بجای public virtual ICollection<Employee> Employees در اولین بار وهله سازی کلاس دپارتمان، لیست کارمندان آن به نال تنظیم می‌شود. البته در این حالت null object pattern را نیز فراموش نکنید (وهله سازی پیش فرض Employees در سازنده کلاس):

public class Department
{
public int DepartmentId { get; set; }
public string Name { get; set; }

public ICollection<Employee> Employees { get; set; }
public Department()
{
Employees = new HashSet<Employee>();
}
}

به این ترتیب به خطای null reference object بر نخواهیم خورد. همچنین وهله سازی، با مقدار دهی لیست دریافتی از بانک اطلاعاتی متفاوت است. در اینجا نیز باید از متد Include استفاده کرد.

بنابراین در صورت خاموش کردن lazy loading، حتما نیاز است از متد Include استفاده شود. اگرlazy loading فعال است، جهت تبدیل آن به eager loading از متد Include استفاده کنید (اما اجباری نیست).
مطالب
الگوی طراحی Builder همراه با اصول Interface Segregation
الگوی طراحی builder، برای ساختن اشیاء بسیار مفید است؛ اما پروسه ساختن اشیاء آن بسیار پیچده هست و به صورت معمول، این پروسه شامل چندین قسمت می‌شود.
در این مثال ما مشکلات ساختن شیء Person را مورد بررسی قرار می‌دهیم و این شیء از اشیایی کوچکتر مانند Name ، Surname و یا Primary Contact و غیره نیز تشکیل شده است.
class Person : IPerson
{

    private string Name { get; }
    private string Surname { get; }
    private IContact PrimaryContact { get; set; }
    private IList<IContact> AllContacts { get; }

    public Person(string name, string surname, IContact primaryContact)
    {
        if (string.IsNullOrEmpty(name))
            throw new ArgumentException(nameof(name));
        if (string.IsNullOrEmpty(surname))
            throw new ArgumentException(nameof(surname));

        this.Name = name;
        this.Surname = surname;
        this.AllContacts = new List<IContact>();

        this.SetPrimaryContact(primaryContact);
    }

    public void SetPrimaryContact(IContact contact)
    {
        this.AddContact(contact);
        this.PrimaryContact = contact;
    }

    public void AddContact(IContact contact)
    {
        if (contact == null)
            throw new ArgumentNullException(nameof(contact));

        this.AllContacts.Add(contact);
    }
}
همان طور که مشاهده می‌کنید، مقدار دهی شیء IContact  پیچیده‌تر از Name و Surname هست و روش اضافه کردن Contact‌ها نیز بسیار پیچیده است؛ زیرا آنها به دو گروه PrimaryContact و Contacts تقسیم شده‌اند.
 شی Person شامل تعدای Contact مانند تلفن، ایمیل و یا هر چیزی دیگری میتواند باشد. 
در این مثال ما دو نوع Contact داریم که به صورت زیر پیاده سازی شده‌اند: 
interface IContact
{
}

class PhoneNumber : IContact
{

    private string AreaCode { get; }
    private string Number { get; }

    public PhoneNumber(string areaCode, string number)
    {

        if (string.IsNullOrEmpty(areaCode))
            throw new ArgumentException(nameof(areaCode));
        if (string.IsNullOrEmpty(number))
            throw new ArgumentException(nameof(number));

        this.AreaCode = areaCode;
        this.Number = number;
    }
}

class EmailAddress : IContact
{
    private string Address { get; }

    public EmailAddress(string address)
    {
        if (string.IsNullOrEmpty(address))
            throw new ArgumentException(nameof(address));   

        this.Address = address;
    }
}
به صورت کلی سه راه برای ساختن اشیاء وجود دارد:
1) استفاده از سازنده کلاس Person و سپس استفاده از متدهای AddContact و  SetPrimaryContact برای ساختن شیء، به صورت کامل.
2) استفاده از Abstract Factory برای ساختن Person و سپس استفاده از متدهای AddContact و  SetPrimaryContact برای ساختن شیء به صورت کامل.
3) استفاده از Builder برای ساختن شیء به صورت کامل و یکجا همراه با contact‌‌های آن.

 طراحی PersonBuilder : 
interface IPerson
{
    void SetPrimaryContact(IContact primaryContact);
    void AddContact(IContact contact);
}

interface IPersonBuilder
{
    void SetName(string name);
    void SetSurname(string surname);
    void SetPrimaryContact(IContact primaryContact);
    void AddContact(IContact contact);
    IPerson Build();
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، یک اینترفیس معمولی از این الگوی طراحی هست که شامل متدهایی است که برای ساختن شیء مورد استفاده قرار میگیرند و در ادامه نحوه پیاده سازی این اینترفیس بیان شده‌است:
class PersonBuilder: IPersonBuilder
{
    private string Name { get; set; }
    private string Surname { get; set; }
    private IContact PrimaryContact { get; set; }
    private IList<IContact> OtherContacts { get; } = new List<IContact>();

    public void SetName(string name)
    {
        if (string.IsNullOrEmpty(name))
            throw new ArgumentException(nameof(name));
        this.Name = name;
    }

    public void SetSurname(string surname)
    {
        if (string.IsNullOrEmpty(surname))
            throw new ArgumentException(nameof(surname));
        this.Surname = surname;
    }

    public void SetPrimaryContact(IContact primaryContact)
    {
        if (primaryContact == null)
            throw new ArgumentNullException(nameof(primaryContact));
        this.PrimaryContact = primaryContact;
    }

    public void AddContact(IContact contact)
    {
        if (contact == null)
            throw new ArgumentNullException(nameof(contact));
        this.OtherContacts.Add(contact);
    }

    public IPerson Build()
    {        
        IPerson person = new Person(this.Name, this.Surname, this.PrimaryContact);

        foreach (IContact contact in this.OtherContacts)
            person.AddContact(contact);

        return person;
    }
}
خوب، اولین مشکلی که در این پیاده سازی مشهود است، مربوط به متد Build هست. اگر مقدار‌های سازنده کلاس Person را به صورت null ارسال کنیم، باعث خطا میشود و این خطا به این خاطر نیست که ما مقدار Null را به کلاس PersonBuilder ارسال کرده‌ایم؛ زیرا ما تمام متد‌های Set را با استفاده NullGurd مورد حفاظت قرار داده‌ایم. مشکل اصلی از وضعیت داخلی شیء PersonBuilder  هست. اگر متد‌های Set را فراخوانی نکنیم، تمام فیلد‌های خصوصی، مقدار null میگیرند و یکی از راه‌های رفع این مشکل این است که پارامتر‌ها را از طریق سازنده PersonBuilder مقدار دهی کنیم. ولی کمی بعدتر متوجه خواهیم شد که این پیاده سازی مانند کلاس person هست و در نتیجه این روش بی استفاده است.

راه حل: استفاده از  Interface Segregation principle در PersonBuilder :
اصل ISP  می‌گوید: "کلاینت‌ها نباید وابسته به متدهایی باشند که آنها را پیاده سازی نمی‌کنند." برای رسیدن به این امر در مثال بالا، باید آن واسط را به واسط‌های کوچکتری تقسیم کرد. این تقسیم بندی باید بر اساس استفاده کنندگان از واسط‌ها صورت گیرد.
برای اینکه شیء Person را بسازیم، متوجه خواهید شد بعضی از داده‌ها الزامی و بعضی دیگر اختیاری هستند؛ مانند PrimaryContact که از داده‌های ضروری شیء Person است. ولی AllContacts می‌تواند به صورت اختیاری تعریف شود و در  پیاده سازی PersonBuilder بالا، کلاینت متوجه نخواهد شد کدام متد اختیاری یا اجباری  هست و در نتیجه ممکن است فراموش کند متد SetPrimaryContact را فراخوانی کند و همین مساله باعث می‌شود تا نرم افزار با خطا مواجه شود.
راه حل: به کد زیر توجه فرمایید: 
class PersonBuilder
{

    private PersonBuilder() { }

    public static IExpectSurnamePersonBuilder WithName(string name)
    {
        ...
    }
}
همانطور که مشاهده می‌فرمایید، سازنده کلاس به صورت خصوصی تعریف شده‌است. درنتیجه بیرون از کلاس نمی‌توان از آن وهله ساخت و ‌‌آن‌را مورد استفاده قرار داد و تنها راه وهله سازی از کلاس PersonBuilder از طریق متد WithName خواهد بود. ثانیا این متد PersonBuilder را برنمی‌گرداند؛ بلکه شیء‌ایی را برمیگ‌رداند که منتظر فراهم کردن مقدار Surname  است و با استفاده از این روش می‌توانیم پروسه فراخوانی متد‌ها را مشخص کنیم.
درنتیجه پروسه ساختن شیء، به چندین قسمت تقسیم شده که به صورت زیر میباشد:
1) فراهم کردن مقدار Surname
2) فراهم کردن مقدار Name
3) فراهم کردن مقدار PrimaryContact
4) فراهم کردن مقدار سایر Contact‌های شخص
5) ساختن شیء Person

پس به ازای هر کدام از عملیات‌ها، یک اینترفیس خواهیم داشت: 
interface IExpectSurnamePersonBuilder
{
    IExpectPrimaryContactPersonBuilder WithSurname(string surname);
}

interface IExpectPrimaryContactPersonBuilder
{
    IExpectOtherContactsPersonBuilder WithPrimaryContact(IContact contact);
}

interface IExpectOtherContactsPersonBuilder
{
    IExpectOtherContactsPersonBuilder WithOtherContact(IContact contact);
    IPersonBuilder WithNoMoreContacts();
}

interface IPersonBuilder
{
    IPerson Build();
}
حالا نوبت به پیاده سازی PersonBuilder بر اساس اصول ISP است :
class PersonBuilder :
    IExpectSurnamePersonBuilder,
    IExpectPrimaryContactPersonBuilder,
    IExpectOtherContactsPersonBuilder,
    IPersonBuilder
{

    private string Name { get; }
    private string Surname { get; set; }
    private IContact PrimaryContact { get; set; }
    private Person Person { get; set; }

    private PersonBuilder(string name)
    {
        if (string.IsNullOrEmpty(name))
            throw new ArgumentException(nameof(name));
        this.Name = name;
    }

    public static IExpectSurnamePersonBuilder WithName(string name)
    {
        return new PersonBuilder(name);
    }

    public IExpectPrimaryContactPersonBuilder WithSurname(string surname)
    {
        if (string.IsNullOrEmpty(surname))
            throw new ArgumentException(nameof(surname));
        this.Surname = surname;
        return this;
    }

    public IExpectOtherContactsPersonBuilder WithPrimaryContact(IContact contact)
    {
        if (contact == null)
            throw new ArgumentNullException(nameof(contact));
        this.Person = new Person(this.Name, this.Surname, contact);
        return this;
    }

    public IExpectOtherContactsPersonBuilder WithOtherContact(IContact contact)
    {
        if (contact == null)
            throw new ArgumentNullException(nameof(contact));
        this.Person.AddContact(contact);
        return this;
    }

    public IPersonBuilder WithNoMoreContacts()
    {
        return this;
    }

    public IPerson Build()
    {
        return this.Person;
    }

}
این طراحی به کلاینت کمک خواهد کرد اشیایی را با وضعیت پایدار ایجاد کند و نرم افزاری تولید کند که دارای کمترین خطا باشد.
و اگر کلاینت بخواهد وهله‌ای را از کلاس PersonBuilder بسازد، به صورت زیر خواهد بود:
IPerson person =
    PersonBuilder
    .WithName("Ali")
    .WithSurname("Karimi")
    .WithPrimaryContact(new EmailAddress("admin@gmail.com"))
    .WithOtherContact(new EmailAddress("Test1@work.com"))
    .WithOtherContact(new EmailAddress("Test2@home.com"))
    .WithNoMoreContacts()
    .Build();
اصول طراحی ISP باعث می‌شوند، کد خواناتر شود و همین خوانایی سبب می‌گردد نگهداری و توسعه نرم افزار راحت‌تر شود.

چکیده:
ساختن اشیا در زبان‌های object oriented کار بسیار ساده‌ای است و همین سادگی، خطاهای جبران ناپذیری را به نرم افزار تحمیل میکنند و باعث ایجاد اشیایی ناپایدار در سیستم می‌شود. در اولین گام، الگوی طراحی Builder را به صورت ساده مورد بررسی قرار دادیم و در نهایت این طراحی را تا جای پیش بردیم که بتوانیم اشیایی پایدار را بسازیم. ولی این طراحی هنوز با مشکلاتی رو به رو هست؛ مانند نقض کردن قانون  command query separation  که این مشکل را در مقاله‌ی بعدی برطرف خواهیم کرد.
نظرات مطالب
پیاده سازی Unobtrusive Ajax در ASP.NET Core 1.0
یک نکته‌ی تکمیلی
متد IsAjaxRequest و ویژگی AjaxOnly در ASP.NET Core، یک چنین تعاریفی را پیدا می‌کنند:
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.Abstractions;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.ActionConstraints;
using Microsoft.AspNetCore.Routing;

namespace WebToolkit
{
    public static class AjaxExtensions
    {
        private const string RequestedWithHeader = "X-Requested-With";
        private const string XmlHttpRequest = "XMLHttpRequest";

        public static bool IsAjaxRequest(this HttpRequest request)
        {
            return request?.Headers != null && request.Headers[RequestedWithHeader] == XmlHttpRequest;
        }
    }

    public class AjaxOnlyAttribute : ActionMethodSelectorAttribute
    {
        public override bool IsValidForRequest(RouteContext routeContext, ActionDescriptor action)
        {
            return routeContext.HttpContext.Request.IsAjaxRequest();
        }
    }
}
مطالب
استفاده از LINQ جهت تهیه کدهایی کوتاه‌تر و خواناتر

با کمک امکانات ارائه شده توسط LINQ ، می‌توان بسیاری از اعمال برنامه نویسی را در حجمی کمتر، خواناتر و در نتیجه با قابلیت نگهداری بهتر، انجام داد که تعدادی از آن‌ها را در ادامه مرور خواهیم کرد.

الف) تهیه یک یک رشته، حاوی عناصر یک آرایه، جدا شده با کاما.

using System.Linq;

public class CLinq
{
public static string GetCommaSeparatedListNormal(string[] data)
{
string items = string.Empty;

foreach (var item in data)
{
items += item + ", ";
}

return items.Remove(items.Length - 2, 1).Trim();
}

public static string GetCommaSeparatedList(string[] data)
{
return data.Aggregate((s1, s2) => s1 + ", " + s2);
}
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید در روش دوم با استفاده از LINQ Aggregate extension method ، کد جمع و جورتر و خواناتری نسبت به روش اول حاصل شده است.

ب) پیدا کردن تعداد عناصر یک آرایه حاوی مقداری مشخص
برای مثال آرایه زیر را در نظر بگیرید:

var names = new[] { "name1", "name2", "name3", "name4", "name5", "name6", "name7" };
قصد داریم تعداد عناصر حاوی name را مشخص سازیم.
در تابع GetCountNormal زیر، این کار به شکلی متداول انجام شده و در GetCount از LINQ Count extension method کمک گرفته شده است.

using System.Linq;

public class CLinq
{
public static int GetCountNormal()
{
var names = new[] { "name1", "name2", "name3", "name4", "name5", "name6", "name7" };
var count = 0;
foreach (var name in names)
{
if (name.Contains("name"))
count += 1;
}
return count;
}

public static int GetCount()
{
var names = new[] { "name1", "name2", "name3", "name4", "name5", "name6", "name7" };
return names.Count(name => name.Contains("name"));
}
}
به نظر شما کدام روش خواناتر بوده و نگهداری و یا تغییر آن در آینده ساده‌تر می‌باشد؟

ج) دریافت لیستی از عناصر شروع شده با یک عبارت
در اینجا نیز دو روش متداول و استفاده از LINQ بررسی شده است.

using System.Linq;
using System.Collections.Generic;

public class CLinq
{
public static List<string> GetListNormal()
{
List<string> sampleList = new List<string>() { "A1", "A2", "P1", "P10", "B1", "B@", "J30", "P12" };
List<string> result = new List<string>();
foreach (var item in sampleList)
{
if (item.StartsWith("P"))
result.Add(item);
}
return result;
}

public static List<string> GetList()
{
List<string> sampleList = new List<string>() { "A1", "A2", "P1", "P10", "B1", "B@", "J30", "P12" };
return sampleList.Where(x => x.StartsWith("P")).ToList();
}
}

و در حالت کلی، اکثر حلقه‌های foreach متداول را می‌توان با نمونه‌های خواناتر کوئری‌های LINQ معادل، جایگزین کرد.

Vote on iDevCenter
مطالب
امکان تعریف ساده‌تر کلاس‌های Immutable در C# 9.0 با معرفی نوع جدید record
در مطلب معرفی خواص init-only، با روش معرفی خواص immutable آشنا شدیم. نوع جدیدی که به C# 9.0 به نام record اضافه شده‌است، قسمتی از آن بر اساس همان خواص init-only کار می‌کند. به همین جهت مطالعه‌ی آن مطلب، پیش از ادامه‌ی بحث جاری، ضروری است.


چرا در C# 9.0 تا این اندازه بر روی سادگی ایجاد اشیاء Immutable تمرکز شده‌است؟

به شیءای Immutable گفته می‌شود که پس از وهله سازی ابتدایی آن، وضعیت آن دیگر قابل تغییر نباشد. همچنین به کلاسی Immutable گفته می‌شود که تمام وهله‌های ساخته شده‌ی از آن نیز Immutable باشند. نمونه‌ی یک چنین شیءای را از نگارش 1 دات نت در حال استفاده هستیم: رشته‌ها. رشته‌ها در دات نت غیرقابل تغییر هستند و هرگونه تغییری بر روی آن‌ها، سبب ایجاد یک رشته‌ی جدید (یک شیء جدید) می‌شود. نوع جدید record نیز به همین صورت عمل می‌کند.

مزایای وجود Immutability:

- اشیاء Immutable یا غیرقابل تغییر، thread-safe هستند که در نتیجه، برنامه نویسی همزمان و موازی را بسیار ساده می‌کنند؛ چون چندین thread می‌توانند با شیءای کار کنند که دسترسی به آن، تنها read-only است.
- اشیاء Immutable از اثرات جانبی، مانند تغییرات آن‌ها در متدهای مختلف در امان هستند. می‌توانید آن‌ها را به هر متدی ارسال کنید و مطمئن باشید که پس از پایان کار، این شیء تغییری نکرده‌است.
- کار با اشیاء Immutable، امکان بهینه سازی حافظه را میسر می‌کنند. برای مثال NET runtime.، هش رشته‌های تعریف شده‌ی در برنامه را در پشت صحنه نگهداری می‌کند تا مطمئن شود که تخصیص حافظه‌ی اضافی، برای رشته‌های تکراری صورت نمی‌گیرد. نمونه‌ی دیگر آن نمایش حرف "a" در یک ادیتور یا نمایشگر است. زمانیکه یک شیء Immutable حاوی اطلاعات حرف "a"، ایجاد شود، به سادگی می‌توان این تک وهله را جهت نمایش هزاران حرف "a" مورد استفاده‌ی مجدد قرار داد، بدون اینکه نگران مصرف حافظه‌ی بالای برنامه باشیم.
- کار با اشیاء Immutable به باگ‌های کمتری ختم می‌شود؛ چون همواره امکان تغییر حالت درونی یک شیء، توسط قسمت‌های مختلف برنامه، می‌تواند به باگ‌های ناخواسته‌ای منتهی شوند.
- Hash list‌ها که در جهت بهبود کارآیی برنامه‌ها بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرند، بر اساس کلیدهایی Immutable قابل تشکیل هستند.


روش تعریف نوع‌های جدید record

کلاس ساده‌ی زیر را در نظر بگیرید:
public class User
{
   public string Name { set; get; }
}
برای تبدیل آن به یک نوع جدید record فقط کافی است واژه‌ی کلیدی class آن‌را با record جایگزین کنیم (به آن nominal record هم می‌گویند):
public record User
{
   public string Name { set; get; }
}
نحوه‌ی کار با آن و وهله سازی آن نیز دقیقا مانند کلاس‌ها است:
var user = new User();
user.Name = "User 1";
و ... در اینجا امکان انتساب مقداری به خاصیت Name وجود دارد؛ یعنی این خاصیت به صورت پیش‌فرض Immutable نیست.

روش تعریف دومی نیز در اینجا میسر است (به آن positional record هم می‌گویند):
public record User(string Name);
با این‌کار، به صورت خودکار یک record جدید تشکیل می‌شود که به همراه خاصیت Name است؛ چیزی شبیه به record قبلی که تعریف کردیم (به همین جهت نیاز است نام آن‌را شروع شده‌ی با حروف بزرگ درنظر بگیریم). با این تفاوت که این record، اینبار دارای سازنده است و همچنین خاصیت Name آن از نوع init-only است. در این حالت است که کل record به صورت immutable معرفی می‌شود؛ وگرنه روش تعریف یک خاصیت معمولی که از نوع init-only نیست (مانند مثال اول)، سبب بروز Immutability نخواهد شد.

برای کار با رکورد دومی که تعریف کردیم باید سازند‌ه‌ی این record را مقدار دهی کرد:
var user = new User("User 1");
// Error: Init-only property or indexer 'User.Name' can only be assigned
// in an object initializer, or on 'this' or 'base' in an instance constructor
// or an 'init' accessor. [CS9Features]csharp(CS8852)
user.Name = "User 1";
و همانطور که ملاحظه می‌کنید، چون خاصیت Name از نوع init-only است و در سازنده‌ی record تعریف شده مقدار دهی شده‌است، دیگر نمی‌توان آن‌را مقدار دهی مجدد کرد. همچنین در اینجا امکان استفاده‌ی از object initializers مانند new User { Name = "User 1" } نیز وجود ندارد؛ چون به همراه یک سازنده‌ی به صورت خودکار تولید شده‌است که خاصیتی init-only را مقدار دهی کرده‌است.


نوع جدید record چه اطلاعاتی را به صورت خودکار تولید می‌کند؟

روش دوم تعریف recordها اگر در نظر بگیریم:
public record User(string Name);
و در این حالت برنامه را کامپایل کنیم، به کدهای زیر که حاصل از دی‌کامپایل است، می‌رسیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Runtime.CompilerServices;
using System.Text;
using CS9Features;

public class User : IEquatable<User>
{
 protected virtual Type EqualityContract
 {
  [System.Runtime.CompilerServices.NullableContext(1)]
  [CompilerGenerated]
  get
  {
   return typeof(User);
  }
 }

 public string Name
 {
  get;
  set/*init*/;
 }

 public User(string Name)
 {
  this.Name = Name;
  base..ctor();
 }

 public override string ToString()
 {
  StringBuilder stringBuilder = new StringBuilder();
  stringBuilder.Append("User");
  stringBuilder.Append(" { ");
  if (PrintMembers(stringBuilder))
  {
   stringBuilder.Append(" ");
  }
  stringBuilder.Append("}");
  return stringBuilder.ToString();
 }

 protected virtual bool PrintMembers(StringBuilder builder)
 {
  builder.Append("Name");
  builder.Append(" = ");
  builder.Append((object?)Name);
  return true;
 }

 [System.Runtime.CompilerServices.NullableContext(2)]
 public static bool operator !=(User? r1, User? r2)
 {
  return !(r1 == r2);
 }

 [System.Runtime.CompilerServices.NullableContext(2)]
 public static bool operator ==(User? r1, User? r2)
 {
  return (object)r1 == r2 || (r1?.Equals(r2) ?? false);
 }

 public override int GetHashCode()
 {
  return EqualityComparer<Type>.Default.GetHashCode(EqualityContract) * -1521134295 + EqualityComparer<string>.Default.GetHashCode(Name);
 }

 public override bool Equals(object? obj)
 {
  return Equals(obj as User);
 }

 public virtual bool Equals(User? other)
 {
  return (object)other != null && EqualityContract == other!.EqualityContract && EqualityComparer<string>.Default.Equals(Name, other!.Name);
 }

 public virtual User <Clone>$()
 {
  return new User(this);
 }

 protected User(User original)
 {
  Name = original.Name;
 }

 public void Deconstruct(out string Name)
 {
  Name = this.Name;
 }
}
این خروجی به صورت خودکار تولید شده‌ی توسط کامپایلر، چنین نکاتی را به همراه دارد:
- record‌ها هنوز هم در اصل همان class‌های استاندارد #C هستند (یعنی در اصل reference type هستند).
- این کلاس به همراه یک سازنده و یک خاصیت init-only است (بر اساس تعاریف ما).
- متد ToString آن بازنویسی شده‌است تا اگر آن‌را بر روی شیء حاصل، فراخوانی کردیم، به صورت خودکار نمایش زیبایی را از محتوای آن ارائه دهد.
- این کلاس از نوع  <IEquatable<User است که امکان مقایسه‌ی اشیاء record را به سادگی میسر می‌کند. برای این منظور متدهای GetHashCode و Equals آن به صورت خودکار بازنویسی و تکمیل شده‌اند (یعنی مقایسه‌ی آن شبیه به value-type است).
- این کلاس امکان clone کردن اطلاعات جاری را مهیا می‌کند.
- همچنین به همراه یک متد Deconstruct هم هست که جهت انتساب خواص تعریف شده‌ی در آن، به یک tuple مفید است.

بنابراین یک رکورد به همراه قابلیت‌هایی است که سال‌ها در زبان #C وجود داشته‌اند و شاید ما به سادگی حاضر به تشکیل و تکمیل آن‌ها نمی‌شدیم؛ اما اکنون کامپایلر زحمت کدنویسی خودکار آن‌ها را متقبل می‌شود!


ساخت یک وهله‌ی جدید از یک record با clone کردن آن

اگر به کدهای حاصل از دی‌کامپایل فوق دقت کنید، یک قسمت جدید clone هم با syntax خاصی در آن ظاهر شده‌است:
public virtual User <Clone>$()
{
  return new User(this);
}
زمانیکه یک شیء Immutable است، دیگر نمی‌توان مقادیر خواص آن‌را در ادامه تغییر داد. اما اگر نیاز به اینکار وجود داشت، باید چکار کنیم؟ در C# 9.0 برای ایجاد وهله‌ی جدید معادلی از یک record، واژه‌ی کلیدی جدیدی را به نام with، اضافه کرده‌اند. برای نمونه اگر record زیر را در نظر بگیریم که دارای دو خاصیت نام و سن است:
public record User(string Name, int Age);
وهله سازی متداول آن به صورت زیر خواهد بود:
var user1 = new User("User 1", 21);
اما اگر خواستیم خاصیت سن آن‌را تغییر دهیم، می‌توان با استفاده از واژه‌ی کلیدی with، به صورت زیر عمل کرد:
var user2 = user1 with { Age = 31 };
کاری که در اصل در اینجا انجام می‌شود، ابتدا clone کردن شیء user1 است (یعنی دقیقا یک وهله‌ی جدید از user1 را با تمام اطلاعات قبلی آن در اختیار ما قرار می‌دهد که این وهله، ارجاعی را به شیء قبلی ندارد و از آن منقطع است). بنابراین نام user2، دقیقا همان "User 1" است که پیشتر تنظیم کردیم؛ با این تفاوت که اینبار مقدار سن آن متفاوت است. با استفاده از cloning، هنوز شیء user1 که immutable است، دست نخورده باقی مانده‌است و توسط with می‌توان خواص آن‌را تغییر داد و حاصل کار، یک شیء کاملا جدید است که مکان آن در حافظه، با مکان شیء user1 در حافظه، یکی نیست.


مقایسه‌ی نوع‌های record

در کدهای حاصل از دی‌کامپایل فوق، قسمت عمده‌ای از آن به تکمیل اینترفیس <IEquatable<User پرداخته شده بود. به همین جهت اکنون دو رکورد با مقادیر خواص یکسانی را ایجاد می‌کنیم:
var user1 = new User("User 1", 21);
var user2 = new User("User 1", 21);
سپس یکبار آن‌ها را از طریق عملگر == و بار دیگر به کمک متد Equals، مقایسه می‌کنیم:
Console.WriteLine("user1.Equals(user2) -> {0}", user1.Equals(user2));
Console.WriteLine("user1 == user2 -> {0}", user1 == user2);
خروجی هر دو حالت، True است:
user1.Equals(user2) -> True
user1 == user2 -> True
این مورد، یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های recordها با classها هستند.
- زمانیکه عملگر == را بر روی شیء user1 و user2 اعمال می‌کنیم، اگر User، از نوع کلاس معمولی باشد، حاصل آن false خواهد بود؛ چون این دو، به یک مکان از حافظه اشاره نمی‌کنند، حتی با اینکه مقادیر خواص هر دو شیء یکی است.
- اما اگر به قطعه کد دی‌کامپایل شده دقت کنید، در یک رکورد که هر چند در اصل یک کلاس است، حتی عملگر == نیز بازنویسی شده‌است تا در پشت صحنه همان متد Equals را فراخوانی کند و این متد با توجه به پیاده سازی اینترفیس <IEquatable<User، اینبار دقیقا مقادیر خواص رکورد را یک به یک مقایسه کرده و نتیجه‌ی حاصل را باز می‌گرداند:
public virtual bool Equals(User? other)
{
   return (object)other != null &&
 EqualityContract == other!.EqualityContract &&
 EqualityComparer<string>.Default.Equals(Name, other!.Name) && 
EqualityComparer<int>.Default.Equals(Age, other!.Age);
}
این متدی است که به صورت خودکار توسط کامپایلر جهت مقایسه‌ی مقادیر خواص رکورد جدید تعریف شده، تشکیل شده‌است. به عبارتی recordها از لحاظ مقایسه، شبیه به value objects عمل می‌کنند؛ هرچند در اصل یک کلاس هستند.

یک نکته: بازنویسی عملگر == در SDK نگارش rc2 فعلی رخ‌داده‌است و در نگارش‌های قبلی preview، اینگونه نبود.


امکان ارث‌بری در recordها

دو رکورد زیر را در نظر بگیرید که اولی به همراه Name است و نمونه‌ی مشتق شده‌ی از آن، خاصیت init-only سن را نیز به همراه دارد:
    public record User
    {
        public string Name { get; init; }

        public User(string name)
        {
            Name = name;
        }
    }

    public record UserWithAge : User
    {
        public int Age { get; init; }

        public UserWithAge(string name, int age) : base(name)
        {
            Age = age;
        }
    }
در اینجا روش دیگر تعریف recordها را ملاحظه می‌کنید که شبیه به کلاس‌ها است و خواص آن init-only هستند. در این حالت اگر مقایسه‌ی زیر را انجام دهیم:
var user1 = new User("User 1");
var user2 = new UserWithAge("User 1", 21);

Console.WriteLine("user1.Equals(user2) -> {0}", user1.Equals(user2));
Console.WriteLine("user1 == user2 -> {0}", user1 == user2);
به خروجی زیر خواهیم رسید:
user1.Equals(user2) -> False
user1 == user2 -> False
علت آن را هم پیشتر بررسی کردیم. تساوی رکوردها بر اساس مقایسه‌ی مقدار تک تک خواص آن‌ها صورت می‌گیرد و چون user1 به همراه سن نیست، مقایسه‌ی این دو، false را بر می‌گرداند.

امکان تعریف ارث‌بری رکوردها به صورت زیر نیز وجود دارد و الزاما نیازی به روش تعریف کلاس مانند آن‌ها، مانند مثال فوق نیست:
public abstract record Food(int Calories);
public record Milk(int C, double FatPercentage) : Food(C);


رکوردها متد ToString را بازنویسی می‌کنند

در مثال قبلی اگر یک ToString را بر روی اشیاء تشکیل شده فراخوانی کنیم:
Console.WriteLine(user1.ToString());
Console.WriteLine(user2.ToString());
به این خروجی‌ها می‌رسیم:
User { Name = User 1 }
UserWithAge { Name = User 1, Age = 21 }
که حاصل بازنویسی خودکار متد ToString در پشت صحنه است.


امکان استفاده‌ی از Deconstruct در رکوردها

دو روش برای تعریف رکوردها وجود دارند؛ یکی شبیه به تعریف کلاس‌ها است و دیگری تعریف یک سطری، که positional record نیز نامیده می‌شود:
public record Person(string Name, int Age);
 فقط در حالت تعریف یک سطری positional record فوق است که خروجی خودکار نهایی تولیدی، به همراه public void Deconstruct نیز خواهد بود:
public void Deconstruct(out string Name, out int Age)
{
  Name = this.Name;
  Age = this.Age;
}
در این حالت می‌توان از tuples نیز برای کار با آن استفاده کرد:
var (name, age) = new Person("User 1", 21);
واژه‌ی «positional» نیز دقیقا به همین قابلیت اشاره می‌کند که بر اساس موقعیت خواص تعریف شده‌ی در رکورد، امکان Deconstruct آن‌ها به متغیرهای یک tuple وجود دارد. حالت تعریف کلاس مانند رکوردها، nominal نام دارد.


امکان استفاده‌ی از نوع‌های record در ASP.NET Core 5x

سیستم model binding در ASP.NET Core 5x، از نوع‌های record نیز پشتیبانی می‌کند؛ یک مثال:
 public record Person([Required] string Name, [Range(0, 150)] int Age);

 public class PersonController
 {
   public IActionResult Index() => View();

   [HttpPost]
   public IActionResult Index(Person person)
   {
    // ...
   }
 }


پرسش و پاسخ

آیا نوع‌های record به صورت value type معرفی می‌شوند؟
پاسخ: خیر. رکوردها در اصل reference type هستند؛ اما از لحاظ مقایسه، شبیه به value types عمل می‌کنند.

آیا می‌توان در یک کلاس، خاصیتی از نوع رکورد را تعریف کرد؟
پاسخ: بله. از این لحاظ محدودیتی وجود ندارد.

آیا می‌توان در رکوردها، از struct و یا کلاس‌ها جهت تعریف خواص استفاده کرد؟
پاسخ: بله. از این لحاظ محدودیتی وجود ندارد.

آیا می‌توان از واژه‌ی کلیدی with با کلاس‌ها و یا structها استفاده کرد؟
پاسخ: خیر. این واژه‌ی کلیدی در C# 9.0 مختص به رکوردها است.

آیا رکوردها به صورت پیش‌فرض Immutable هستند؟
پاسخ: اگر آن‌ها را به صورت positional records تعریف کنید، بله. چون در این حالت خواص تشکیل شده‌ی توسط آن‌ها از نوع init-only هستند. در غیراینصورت، می‌توان خواص غیر init-only را نیز به تعریف رکوردها اضافه کرد.
مطالب
استفاده از EF7 با پایگاه داده SQLite تحت NET Core. به کمک Visual Studio Code
در این مقاله سعی داریم مراحل نوشتن و اجرای یک برنامه‌ی ساده را تحت NET Core. و با بهره گیری از دیتابیس SQLite و EF7، دنبال کنیم. همچنین از آنجایی‌که NET Core. به صورت چندسکویی طراحی شده‌است و تحت لینوکس و مکینتاش هم قابل اجراست، در نتیجه مناسب دیدم که ابزار نوشتن این پروژه‌ی ساده نیز قابلیت چندسکویی داشته و تحت لینوکس و مکینتاش نیز قابل اجرا باشد. در نتیجه به جای Visual Studio در این مقاله از Visual Studio Code استفاده شده است.

ابزارهای پیش نیاز:
  1. Visual Studio Code
  2. .NET Core
در اولین قدم، برنامه‌ی متن باز Visual Studio Code را از اینجا دانلود و نصب کنید. برنامه‌ی Visual Studio Code که در ادامه‌ی فعالیت‌های جدید متن باز مایکروسافت به بازار عرضه شده است، سریع، سبک و کاملا قابل توسعه و سفارشی سازی است و از اکثر زبان‌های معروف پشتیبانی می‌کند.
در قدم بعدی، شما باید NET Core. را از اینجا (64 بیتی) دانلود و نصب کنید.

 .NET Core چیست؟
NET Core. در واقع پیاده سازی بخشی از NET. اصلی است که به صورت متن باز در حال توسعه می‌باشد و بر روی لینوکس و مکینتاش هم قابل اجراست. موتور اجرای دات نت کامل CLR نام دارد و NET Core. نیز دارای موتور اجرایی CoreCLR است و شامل فریمورک CoreFX می‌باشد.

در حال حاضر شما می‌توانید با استفاده از NET Core. برنامه‌های کنسولی و تحت وب با ASP.NET 5 بنویسید و احتمالا در آینده می‌توان امیدوار بود که از ساختارهای پیچیده‌تری مثل WPF نیز پشتیبانی کند.

پس از آنکه NET Core. را دانلود و نصب کردید، جهت شروع پروژه، یک پوشه را در یکی از درایوها ساخته (در این مثال E:\Projects\EF7-SQLite-NETCore) و Command prompt را در آنجا باز کنید. سپس دستورات زیر را به ترتیب اجرا کنید:

dotnet new
dotnet restore
dotnet run

دستور dotnet new یک پروژه‌ی ساده‌ی Hello World را در پوشه‌ی جاری ایجاد می‌کند که حاوی فایل‌های زیر است:
  • NuGet.Config (این فایل، تنظیمات مربوط به نیوگت را جهت کشف و دریافت وابستگی‌های پروژه، شامل می‌شود)
  •  Program.cs (این فایل سی شارپ حاوی کد برنامه است)
  • project.json (این فایل حاوی اطلاعات پلتفرم هدف و لیست وابستگی‌های پروژه است)

دستور dotnet restore بر اساس لیست وابستگی‌ها و پلتفرم هدف، وابستگی‌های لازم را از مخزن نیوگت دریافت می‌کند. (در صورتی که در هنگام اجرای این دستور با خطای NullReferenceException مواجه شدید از دستور dnu restore استفاده کنید. این خطا در گیت هاب در حال بررسی است)

دستور dotnet run هم سورس برنامه را کامپایل و اجرا می‌کند. در صورتی که پیام Hello World را مشاهده کردید، یعنی برنامه‌ی شما تحت NET Core. با موفقیت اجرا شده است.

توسعه‌ی پروژه با Visual Studio Code

در ادامه، قصد داریم پروژه‌ی HelloWorld را تحت Visual Studio Code باز کرده و تغییرات بعدی را در آنجا اعمال کنیم. پس از باز کردن Visual Studio Code از منوی File گزینه‌ی Open Folder را انتخاب کنید و پوشه‌ی حاوی پروژه (EF7-SQLite-NETCore) را انتخاب کنید. اکنون پروژه‌ی شما تحت VS Code باز شده و قابل ویرایش است.

سپس از لیست فایل‌های پروژه، فایل project.json را باز کرده و در بخش "dependencies" یک ردیف را برای EntityFramework.SQLite به صورت زیر اضافه کنید. به محض افزودن این خط در project.json و ذخیره‌ی آن، در صورتیکه قبلا این وابستگی دریافت نشده باشد، Visual Studio Code با نمایش یک هشدار در بالای برنامه به شما امکان دریافت اتوماتیک این وابستگی را می‌دهد. در نتیجه کافیست دکمه‌ی Restore را زده و منتظر شوید تا وابستگی EntityFramework.SQLite از مخزن ناگت دانلود و برای پروژه‌ی شما تنظیم شود.

"EntityFramework.SQLite": "7.0.0-rc1-final"

دریافت اتوماتیک وابستگی‌ها توسط Visual Studio Code


پس از کامل شدن این مرحله، در پروژه‌های بعدی تمام ارجاعات به وابستگی‌های دریافت شده، از طریق مخزن موجود در سیستم خود شما، برطرف خواهد شد و نیاز به دانلود مجدد وابستگی‌ها نیست.

اکنون همه‌ی موارد، جهت توسعه‌ی پروژه آماده است. ماوس خود را بر روی ریشه‌ی پروژه در VS Code قرار داده و New Folder را انتخاب کنید و نام Models را برای آن تایپ کنید. این پوشه قرار است مدل کلاس‌های پروژه را شامل شود. در اینجا ما یک مدل به نام Book داریم و نام کانتکست اصلی پروژه را هم LibraryContext گذاشته‌ایم.

بر روی پوشه‌ی Models راست کلیک کرده و گزینه‌ی New File را انتخاب کنید. سپس فایل‌های Book.cs و LibraryContext.cs را ایجاد کرده و کدهای زیر را برای مدل و کانتکست، در درون این دو فایل قرار دهید.

Book.cs

namespace Models
{
    public class Book
    {
        public int ID { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Author{get;set;}
        public int PublishYear { get; set; }
    }
}
LibraryContext.cs
using Microsoft.Data.Entity;
using Microsoft.Data.Sqlite;

namespace Models
{
    public class LibraryContext : DbContext
    {
        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            var connectionStringBuilder = new SqliteConnectionStringBuilder { DataSource = "test.db" };
            var connectionString = connectionStringBuilder.ToString();
            var connection = new SqliteConnection(connectionString);
            optionsBuilder.UseSqlite(connection);
        }
        public DbSet<Book> Books { get; set; }
    }
}
در فایل Book.cs یک مدل ساده به نام Book داریم که حاوی اطلاعات یک کتاب است. فایل LibraryContext.cs نیز حاوی کلاس LibraryContext است که یک مجموعه از کتاب‌ها را با نام Books نگهداری می‌کند. در متد OnConfiguring تنظیمات لازم را جهت استفاده از دیتابیس SQLite با نام test.db، قرار داده‌ایم که البته این کد را در پروژه‌های کامل می‌توان در خارج از LibraryContext قرار داد تا بتوان مسیر ذخیره سازی دیتابیس را کنترل و قابل تنظیم کرد.

در قدم آخر هم کافیست که فایل Program.cs را تغییر دهید و مقادیری را در دیتابیس ذخیره و بازخوانی کنید.
Program.cs
using System;
using Models;

namespace ConsoleApplication
{
    public class Program
    {
        public static void Main(string[] args)
        {
            Console.WriteLine("EF7 + Sqlite with the taste of .NET Core");

            try
            {
                using (var context = new LibraryContext())
                {
                    context.Database.EnsureCreated();

                    var book1 = new Book()
                    {
                        Title = "Adaptive Code via C#: Agile coding with design patterns and SOLID principles ",
                        Author = "Gary McLean Hall",
                        PublishYear = 2014
                    };

                    var book2 = new Book()
                    {
                        Title = "CLR via C# (4th Edition)",
                        Author = "Jefrey Ritcher",
                        PublishYear = 2012
                    };

                    context.Books.Add(book1);
                    context.Books.Add(book2);

                    context.SaveChanges();

                    ReadData(context);
                }

                Console.WriteLine("Press any key to exit ...");
                Console.ReadKey();
            }
            catch (Exception ex)
            {
                Console.WriteLine($"An exception occured: {ex.Message}\n{ex.StackTrace}");
            }
        }

        private static void ReadData(LibraryContext context)
        {
            Console.WriteLine("Books in database:");
            foreach (var b in context.Books)
            {
                Console.WriteLine($"Book {b.ID}");
                Console.WriteLine($"\tName: {b.Title}");
                Console.WriteLine($"\tAuthor: {b.Author}");
                Console.WriteLine($"\tPublish Year: {b.PublishYear}");
                Console.WriteLine();
            }
        }
    }
}
در فایل Program.cs جهت تست پروژه، از روی کلاس Book دو نمونه ساخته و آن‌ها را به دیتابیس افزوده و ذخیره می‌کنیم و در انتها، اطلاعات تمامی کتاب‌های موجود در دیتابیس را با جزییات نمایش می‌دهیم.

جهت اجرای برنامه کافیست Command prompt را در آدرس پروژه باز کرده و دستور dotnet run را اجرا کنید. پروژه‌ی شما کامپایل و اجرا می‌شود و خروجی مشابه زیر را مشاهده خواهید کرد. اگر برنامه را مجددا اجرا کنید، به جای دو کتاب اطلاعات چهار کتاب نمایش داده خواهد شد؛ چرا که در هر مرحله اطلاعات دو کتاب در دیتابیس درج می‌شود.

.NET Core + EF7 + SQLite

اگر به پوشه‌ی bin که در پوشه‌ی پروژه ایجاد شده است، نگاهی بیندازید، خبری از فایل باینری نیست. چرا که در لحظه‌، تولید و اجرا شده است. جهت build کردن پروژه و تولید فایل باینری کافیست دستور dotnet build را اجرا کنید، تا فایل باینری در پوشه‌ی bin ایجاد شود.

جهت انتشار برنامه می‌توانید دستور dotnet publish را اجرا کنید. این دستور نه تنها برنامه، که تمام وابستگی‌های مورد نیاز آن را برای اجرای در یک پلتفرم خاص تولید می‌کند. برای مثال بعد از اجرای این دستور یک پوشه‌ی win7-x64 حاوی 211 فایل در مجموع تولید شده است که تمامی وابستگی‌های این پروژه را شامل می‌شود.

Publishing .NET Core app

در واقع این پوشه تمام وابستگی‌های مورد نیاز پروژه را همراه خود دارد و در نتیجه جهت اجرای این برنامه برخلاف برنامه‌های معمولی دات نت، دیگر نیازی به نصب هیچ وابستگی مجزایی نیست و حتی پروژه‌های نوشته شده تحت NET Core. را می‌توانید در سیستم‌های عامل‌های دیگری مثل لینوکس و مکینتاش و یا  Windows IoT بر روی سخت افزار Raspberry Pi 2 هم اجرا کنید.

جهت مطالعه‌ی بیشتر:
مطالب
پیاده سازی یک تامین کننده MySQL برای ASP.NET Identity
در این مقاله جایگزینی پیاده سازی پیش فرض ASP.NET Identity را بررسی می‌کنیم. در ادامه خواهید خواند:

  • جزئیات نحوه پیاده سازی یک Storage Provider برای ASP.NET Identity
  • تشریح اینترفیس هایی که باید پیاده سازی شوند، و نحوه استفاده از آنها در ASP.NET Identity
  • ایجاد یک دیتابیس MySQL روی Windows Azure
  • نحوه استفاده از یک ابزار کلاینت (MySQL Workbench) برای مدیریت دیتابیس مذکور
  • نحوه جایگزینی پیاده سازی سفارشی با نسخه پیش فرض در یک اپلیکیشن ASP.NET MVC
در انتهای این مقاله یک اپلیکیشن ASP.NET MVC خواهیم داشت که از ASP.NET Identity و تامین کننده سفارشی جدید استفاده می‌کند. دیتابیس اپلیکیشن MySQL خواهد بود و روی Windows Azure میزبانی می‌شود. سورس کد کامل این مثال را هم می‌توانید از این لینک دریافت کنید.


پیاده سازی یک Storage Provider سفارشی برای ASP.NET Identity

ASP.NET Identity سیستم توسعه پذیری است که می‌توانید بخش‌های مختلف آن را جایگزین کنید.در این سیستم بناهای سطح بالایی مانند Managers و Stores وجود دارند.
Managers کلاس‌های سطح بالایی هستند که توسعه دهندگان از آنها برای اجرای عملیات مختلف روی ASP.NET Identity استفاده می‌کنند. مدیریت کننده‌های موجود عبارتند از UserManager و RoleManager. کلاس UserManager برای اجرای عملیات مختلف روی کاربران استفاده می‌شود، مثلا ایجاد کاربر جدید یا حذف آنها. کلاس RoleManager هم برای اجرای عملیات مختلف روی نقش‌ها استفاده می‌شود.

Stores کلاس‌های سطح پایین‌تری هستند که جزئیات پیاده سازی را در بر می‌گیرند، مثلا اینکه موجودیت‌های کاربران و نقش‌ها چگونه باید ذخیره و بازیابی شوند. این کلاس‌ها با مکانیزم ذخیره و بازیابی تلفیق شده اند. مثلا Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework کلاسی با نام UserStore دارد که برای ذخیره و بازیابی User‌ها و داده‌های مربوطه توسط EntityFramework استفاده می‌شود.

Managers از Stores تفکیک شده اند و هیچ وابستگی ای به یکدیگر ندارند. این تفکیک بدین منظور انجام شده که بتوانید مکانیزم ذخیره و بازیابی را جایگزین کنید، بدون اینکه اپلیکیشن شما از کار بیافتد یا نیاز به توسعه بیشتر داشته باشد. کلاس‌های Manager می‌توانند با هر Store ای ارتباط برقرار کنند. از آنجا که شما از API‌های سطح بالای UserManager برای انجام عملیات CRUD روی کاربران استفاده می‌کنید، اگر UserStore را با پیاده سازی دیگری جایگزین کنید، مثلا AzureTable Storage یا MySql، نیازی به بازنویسی اپلیکیشن نیست.

در مثال جاری پیاده سازی پیش فرض Entity Framework را با یک  تامین کننده MySQL جایگزین می‌کنیم.

پیاده سازی کلاس‌های Storage
برای پیاده سازی تامین کننده‌های سفارشی، باید کلاس هایی را پیاده سازی کنید که همتای آنها در Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework وجود دارند:
  • <UserStore<TUser
  • IdentityUser
  • <RoleStore<TRole
  • IdentityRole
پیاده سازی پیش فرض Entity Framework را در تصاویر زیر مشاهده می‌کنید.
Users

Roles

در مخزن پیش فرض ASP.NET Identity EntityFramework کلاس‌های بیشتری برای موجودیت‌ها مشاهده می‌کنید.

  • IdentityUserClaim
  • IdentityUserLogin
  • IdentityUserRole
همانطور که از نام این کلاس‌ها مشخص است، اختیارات، نقش‌ها و اطلاعات ورود کاربران توسط این کلاس‌ها معرفی می‌شوند. در مثال جاری این کلاس‌ها را پیاده سازی نخواهیم کرد، چرا که بارگذاری اینگونه رکوردها از دیتابیس به حافظه برای انجام عملیات پایه (مانند افزودن و حذف اختیارات کاربران) سنگین است. در عوض کلاس‌های backend store اینگونه عملیات را بصورت مستقیم روی دیتابیس اجرا خواهند کرد. بعنوان نمونه متد ()UserStore.GetClaimsAsync را در نظر بگیرید. این متد به نوبه خود متد (userClaimTable.FindByUserId(user.Id را فراخوانی می‌کند که یک کوئری روی جدول مربوطه اجرا می‌کند و لیستی از اختیارات کاربر را بر می‌گرداند.
public Task<IList<Claim>> GetClaimsAsync(IdentityUser user)
{
    ClaimsIdentity identity = userClaimsTable.FindByUserId(user.Id);
    return Task.FromResult<IList<Claim>>(identity.Claims.ToList());
}
برای پیاده سازی یک تامین کننده سفارشی MySQL مراحل زیر را دنبال کنید.
1. کلاس کاربر را ایجاد کنید، که اینترفیس IUser را پیاده سازی می‌کند.
public class IdentityUser : IUser
{
    public IdentityUser(){...}

    public IdentityUser(string userName) (){...}

    public string Id { get; set; }

    public string UserName { get; set; }

    public string PasswordHash { get; set; }

    public string SecurityStamp { get; set; }
}
2. کلاس User Store را ایجاد کنید، که اینترفیس‌های IUserStore, IUserClaimStore, IUserLoginStore, IUserRoleStore و IUserPasswordStore را پیاده سازی می‌کند. توجه کنید که تنها اینترفیس IUserStore را باید پیاده سازی کنید، مگر آنکه بخواهید از امکاناتی که دیگر اینترفیس‌ها ارائه می‌کنند هم استفاده کنید.
public class UserStore : IUserStore<IdentityUser>,
                         IUserClaimStore<IdentityUser>,
                         IUserLoginStore<IdentityUser>,
                         IUserRoleStore<IdentityUser>,
                         IUserPasswordStore<IdentityUser>
{
    public UserStore(){...}

    public Task CreateAsync(IdentityUser user){...}

    public Task<IdentityUser> FindByIdAsync(string userId){...}   
...
}
3. کلاس Role را ایجاد کنید که اینترفیس IRole را پیاده سازی می‌کند.
public class IdentityRole : IRole
{
    public IdentityRole(){...}

    public IdentityRole(string roleName) (){...}

    public string Id { get; set; }

    public string Name { get; set; }
}
4. کلاس Role Store را ایجاد کنید که اینترفیس IRoleStore را پیاده سازی می‌کند. توجه داشته باشید که پیاده سازی این مخزن اختیاری است و در صورتی لازم است که بخواهید از نقش‌ها در سیستم خود استفاده کنید.
public class RoleStore : IRoleStore<IdentityRole>                        
{
    public RoleStore(){...}

    public Task CreateAsync(IdentityRole role){...}

    public Task<IdentityRole> FindByIdAsync(string roleId){...}   
....
}
کلاس‌های بیشتری هم وجود دارند که مختص پیاده سازی مثال جاری هستند.
  • MySQLDatabase: این کلاس اتصال دیتابیس MySql و کوئری‌ها را کپسوله می‌کند. کلاس‌های UserStore و RoleStore توسط نمونه ای از این کلاس وهله سازی می‌شوند.
  • RoleTable: این کلاس جدول Roles و عملیات CRUD مربوط به آن را کپسوله می‌کند.
  • UserClaimsTable: این کلاس جدول UserClaims و عملیات CRUD مربوط به آن را کپسوله می‌کند.
  • UserLoginsTable: این کلاس جدول UserLogins و عملیات CRUD مربوط به آن را کپسوله می‌کند.
  • UserRolesTable: این کلاس جدول UserRoles و عملیات CRUD مربوطه به آن را کپسوله می‌کند.
  • UserTable: این کلاس جدول Users و عملیات CRUD مربوط به آن را کپسوله می‌کند.

ایجاد یک دیتابیس MySQL روی Windows Azure

1. به پورتال مدیریتی Windows Azure وارد شوید.
2. در پایین صفحه روی NEW+ کلیک کنید و گزینه STORE را انتخاب نمایید.

در ویزارد Choose Add-on به سمت پایین اسکرول کنید و گزینه ClearDB MySQL Database را انتخاب کنید. سپس به مرحله بعد بروید.

4. راهکار Free بصورت پیش فرض انتخاب شده، همین گزینه را انتخاب کنید و نام دیتابیس را به IdentityMySQLDatabase تغییر دهید. نزدیک‌ترین ناحیه (region) به خود را انتخاب کنید و به مرحله بعد بروید.

5. روی علامت checkmark کلیک کنید تا دیتابیس شما ایجاد شود. پس از آنکه دیتابیس شما ساخته شد می‌توانید از قسمت ADD-ONS آن را مدیریت کنید.

6. همانطور که در تصویر بالا می‌بینید، می‌توانید اطلاعات اتصال دیتابیس (connection info) را از پایین صفحه دریافت کنید.

7. اطلاعات اتصال را با کلیک کردن روی دکمه مجاور کپی کنید تا بعدا در اپلیکیشن MVC خود از آن استفاده کنیم.


ایجاد جداول ASP.NET Identity در یک دیتابیس MySQL

ابتدا ابزار MySQL Workbench را نصب کنید.
1. ابزار مذکور را از اینجا دانلود کنید.
2. هنگام نصب، گزینه Setup Type: Custom را انتخاب کنید.
3. در قسمت انتخاب قابلیت ها، گزینه‌های Applications و MySQLWorkbench را انتخاب کنید و مراحل نصب را به اتمام برسانید.
4. اپلیکیشن را اجرا کرده و روی MySQLConnection کلیک کنید تا رشته اتصال جدیدی تعریف کنید. رشته اتصالی که در مراحل قبل از Azure MySQL Database کپی کردید را اینجا استفاده کنید. بعنوان مثال:
 Connection Name: AzureDB; Host Name: us-cdbr-azure-west-b.cleardb.com; Username: <username>; Password: <password>; Default Schema: IdentityMySQLDatabase 
5. پس از برقراری ارتباط با دیتابیس، یک برگ Query جدید باز کنید. فرامین زیر را برای ایجاد جداول مورد نیاز کپی کنید.
CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`users` (
  `Id` VARCHAR(45) NOT NULL,
  `UserName` VARCHAR(45) NULL,
  `PasswordHash` VARCHAR(100) NULL,
  `SecurityStamp` VARCHAR(45) NULL,
  PRIMARY KEY (`id`));

CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`roles` (
  `Id` VARCHAR(45) NOT NULL,
  `Name` VARCHAR(45) NULL,
  PRIMARY KEY (`Id`));

CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`userclaims` (
  `Id` INT NOT NULL AUTO_INCREMENT,
  `UserId` VARCHAR(45) NULL,
  `ClaimType` VARCHAR(100) NULL,
  `ClaimValue` VARCHAR(100) NULL,
  PRIMARY KEY (`Id`),
  FOREIGN KEY (`UserId`)
    REFERENCES `IdentityMySQLDatabase`.`users` (`Id`) on delete cascade);

CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`userlogins` (
  `UserId` VARCHAR(45) NOT NULL,
  `ProviderKey` VARCHAR(100) NULL,
  `LoginProvider` VARCHAR(100) NULL,
  FOREIGN KEY (`UserId`)
    REFERENCES `IdentityMySQLDatabase`.`users` (`Id`) on delete cascade);

CREATE TABLE `IdentityMySQLDatabase`.`userroles` (
  `UserId` VARCHAR(45) NOT NULL,
  `RoleId` VARCHAR(45) NOT NULL,
  PRIMARY KEY (`UserId`, `RoleId`),
  FOREIGN KEY (`UserId`)
    REFERENCES `IdentityMySQLDatabase`.`users` (`Id`) 
on delete cascade
on update cascade,
  FOREIGN KEY (`RoleId`)
    REFERENCES `IdentityMySQLDatabase`.`roles` (`Id`)
on delete cascade
on update cascade);
6. حالا تمام جداول لازم برای ASP.NET Identity را در اختیار دارید، دیتابیس ما MySQL است و روی Windows Azure میزبانی شده.


ایجاد یک اپلیکیشن ASP.NET MVC و پیکربندی آن برای استفاده از MySQL Provider

2. در گوشه سمت راست پایین صفحه روی دکمه Download Zip کلیک کنید تا کل پروژه را دریافت کنید.
3. محتوای فایل دریافتی را در یک پوشه محلی استخراج کنید.
4. پروژه AspNet.Identity.MySQL را باز کرده و آن را کامپایل (build) کنید.
5. روی نام پروژه کلیک راست کنید و گزینه Add, New Project را انتخاب نمایید. پروژه جدیدی از نوع ASP.NET Web Application بسازید و نام آن را به IdentityMySQLDemo تغییر دهید.

6. در پنجره New ASP.NET Project قالب MVC را انتخاب کنید و تنظیمات پیش فرض را بپذیرید.

7. در پنجره Solution Explorer روی پروژه IdentityMySQLDemo کلیک راست کرده و Manage NuGet Packages را انتخاب کنید. در قسمت جستجوی دیالوگ باز شده عبارت "Identity.EntityFramework" را وارد کنید. در لیست نتایج این پکیج را انتخاب کرده و آن را حذف (Uninstall) کنید. پیغامی مبنی بر حذف وابستگی‌ها باید دریافت کنید که مربوط به پکیج EntityFramework است، گزینه Yes را انتخاب کنید. از آنجا که کاری با پیاده سازی فرض نخواهیم داشت، این پکیج‌ها را حذف می‌کنیم.

8. روی پروژه IdentityMySQLDemo کلیک راست کرده و Add, Reference, Solution, Projects را انتخاب کنید. در دیالوگ باز شده پروژه AspNet.Identity.MySQL را انتخاب کرده و OK کنید.

9. در پروژه IdentityMySQLDemo پوشه Models را پیدا کرده و کلاس IdentityModels.cs را حذف کنید.

10. در پروژه IdentityMySQLDemo تمام ارجاعات ";using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework" را با ";using AspNet.Identity.MySQL" جایگزین کنید.

11. در پروژه IdentityMySQLDemo تمام ارجاعات به کلاس "ApplicationUser" را با "IdentityUser" جایگزین کنید.

12. کنترلر Account را باز کنید و متد سازنده آنرا مطابق لیست زیر تغییر دهید.

public AccountController() : this(new UserManager<IdentityUser>(new UserStore(new MySQLDatabase())))
{

}

13. فایل web.config را باز کنید و رشته اتصال DefaultConnection را مطابق لیست زیر تغییر دهید.

<add name="DefaultConnection" connectionString="Database=IdentityMySQLDatabase;Data Source=<DataSource>;User Id=<UserID>;Password=<Password>" providerName="MySql.Data.MySqlClient" />

مقادیر <DataSource>, <UserId> و <Password> را با اطلاعات دیتابیس خود جایگزین کنید.


اجرای اپلیکیشن و اتصال به دیتابیس MySQL

1. روی پروژه IdentityMySQLDemo کلیک راست کرده و Set as Startup Project را انتخاب کنید.
2. اپلیکیشن را با Ctrl + F5 کامپایل و اجرا کنید.
3. در بالای صفحه روی Register کلیک کنید.
4. حساب کاربری جدیدی بسازید.

5. در این مرحله کاربر جدید باید ایجاد شده و وارد سایت شود.

6. به ابزار MySQL Workbench بروید و محتوای جداول IdentityMySQLDatabase را بررسی کنید. جدول users را باز کنید و اطلاعات کاربر جدید را بررسی نمایید.

برای ساده نگاه داشتن این مقاله از بررسی تمام کدهای لازم خودداری شده، اما اگر مراحل را دنبال کنید و سورس کد نمونه را دریافت و بررسی کنید خواهید دید که پیاده سازی تامین کنندگان سفارشی برای ASP.NET Identity کار نسبتا ساده ای است.

مطالب
مقایسه سرعت نگاشت AutoMapper

قبل ازاین مقاله، درباره راه اندازی و استفاده از کتابخانه Automapper  بحث شده ولی موردی که شاید کمتر به آن توجه شده سرعت این نگاشت میباشد. در این مقاله با استفاده از نوشتن تست، این موضوع بررسی میشود.

کلاس ساده زیر را در نظر بگیرید که برای مثال از سمت لایه دسترسی به داده گرفته شده است:

public enum PersonType
{
    Real =0,
    Legal=1
}

public class Person
{
    public long PersonId { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public string Family { get; set; }
    public PersonType PersonType { get; set; }

    public Person(long personId, string name, string family, PersonType personType)
    {
        PersonId = personId;
        Name = name;
        Family = family;
        PersonType = personType;
    }
}

از سازنده آن برای دریافت مقادیر مربوط به خصوصیات شیء استفاده شد.

در طرف دیگر نیز کلاسی برای نگاشت از آبجکت رسیده از سمت لایه داده ساخته میشود که برای نمایش در ویوها ایجاد شده است: 

public class PersonDto
{
    public long PersonId { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public string Family { get; set; }
    public PersonType PersonType { get; set; }

    public PersonDto(long personId, string name, string family, PersonType personType)
    {
        PersonId = personId;
        Name = name;
        Family = family;
        PersonType = personType;
    }
}

همانطور که مشاهده میکنید در سازنده این کلاس نیز مقادیر خصوصیات، دریافت شده‌است.

برای ایجاد لیستی که در تست مورد استفاده قرار میگیرد نیز کلاس زیر را فراهم میکنیم: 

public class PersonList
{
    readonly List<Person> _list = new List<Person>();
    public ReadOnlyCollection<Person> GetPersons()
    {
        if (!_list.Any())
        {
            for (int i = 0; i < 100*1000; i++)
            {
                _list.Add(new Person(i + 1, "Person Name" + i, "Person Family" + i, (PersonType)(i % 2)));
            }

        }
        return _list.AsReadOnly();
    }
}

در اینجا برای محسوس بودن نتیجه تست میتوان تعداد آبجکتهای لازم برای تست را تعیین کرد، فعلا 100 هزار آبجکت در نظر گرفته شده است: 

for (int i = 0; i < 100*1000; i++)
{
    _list.Add(new Person(i + 1, "Person Name" + i, "Person Family" + i, (PersonType)(i % 2)));
}

برای ارجاع به AutoMapper، با استفاده از نیوگت، پکیج را به پروژه تست ارجاع میدهیم: (در حال حاضر نسخه 5.1.1 استفاده شده است) 

<package id="AutoMapper" version="5.1.1" targetFramework="net452" />

در سمت تست نگاشت نیز از دو متد برای مقایسه استفاده میکنیم؛ یکی با استفاده از AutoMapper و دیگری بدون استفاده از آن: 

[TestMethod]
public void FillPersonDtoList_AutoMapperShouldMapPersonListToPersonDtoList_WhenLargeAmountOfPerson()
{
    // arrange
    var personDtoList = new List<PersonDto>(); persons = new PersonList().GetPersons();

    // act
    personDtoList = Mapper.Map<List<PersonDto>>(persons);

    //assert
    Assert.AreEqual(persons.Count, personDtoList.Count);
}
[TestMethod]
public void FillPersonDtoList_UsingHandlyAssignment_WhenLargeAmountOfPerson()
{
    // arrange
    var personDtoList = new List<PersonDto>(); persons = new PersonList().GetPersons();

    // act
    foreach (var person in persons)
    {
        personDtoList.Add(new PersonDto(person.PersonId, person.Name, person.Family, person.PersonType));
    }

    //assert
    Assert.AreEqual(persons.Count, personDtoList.Count);
}

سرعت نگاشت AutoMapper در نسخه حال حاضر تقریبا سه بار کندتر از استفاده معمول برای تهیه نگاشت جدید از یک آبجکت است: 

نکته: این تست با نسخه قدیمی تر(4.0.4.0) نیز انجام شده که این اختلاف سرعت نزدیک به 13 بار کندتر هم رسیده است. 

پ.ن: سورس پروژه تست