مطالب
Zen Coding در Visual Studio 2012
Zen Coding روشی سریع برای نوشتن کدهای HTML با استفاده از گرامر selector‌های CSS است. این روش برای اولین بار در سال 2009 توسط Sergey Chikuyonok  معرفی شد و در طول این مدت، تبدیل به روشی عالی برای نوشتن کد‌های HTML تکراری و یکنواخت شده است.
برای استفاده از این روش در ویژوال استادیو 2012، احتیاج به نصب افزونه‌ی محبوب و پر طرفدار Web Essentials است. این افزونه که توسط  Mads Kristensen  توسعه پیدا کرده است،؛ علاوه بر Zen Coding ، ویژگی‌های بسیار زیادی در زمینه‌ی توسعه وب به ویژوال استادیو اضافه می‌کند و توصیه‌ی اکید دارم که حتما این افزونه‌ی فوق العاده را نصب کنید و از امکانات دیگر آن بهره برید. 
گرامر Zen Coding، یک سری عملگر دارد که مرجعی از همه‌ی آن‌ها را در زیر مشاهده می‌کنید.
#   ایجاد خاصیت id 
.    ایجاد خاصیت class
[]  ایجاد خاصیت دلخواه
<  ایجاد عنصر فرزند
+  ایجاد عنصر برادر یا خواهر (Sibling)
^  رجوع به والد
*  تکثیر کننده‌ی عنصر است. هر عنصری را می‌تواند n بار تکرار کند
$  با شمارنده جایگزین می‌شود
$$  با شمارنده دارای padding جایگزین می‌شود
{}  متن داخل آکولاد را در عنصر مورد نظر قرار می‌دهد
()  امکان گروه بندی عبارات را می‌دهد.
lorem  اطلاعات ساختگی برای آزمایش برنامه ایجاد می‌کند
مشخص است که بسیاری از عملگر‌ها با selector‌های CSS یکسان اند. قبل از اینکه به بررسی دقیق‌تر هر کدام از این عملگر‌ها بپردازیم، دو مثال را با هم بررسی می‌کنیم تا به قدرت آن پی ببریم.
 پس از نصب افزونه‌ی Web Essentials ، یک صفحه‌ی html یا cshtml و یا هر قسمتی که بتوان در آن کد html  نوشت را گشوده و سپس کد زیر را در آن بنویسید و در نهایت کلید Tab را فشار دهید. 
table#tblUsers.table.table-striped.table-bordered.table-hover>thead>tr>th{row}+th{Name}+th{Last Name}+th{Operations}^^tbody>tr*6>(td{row}+td{FirstName}+td{LastName}+td>button.btn.btn-primary{Edit}+button.btn.btn-danger{Delete})
پس از فشردن کلید Tab، خروجی زیر را مشاهده خواهید کرد: 
<table id="tblUsers" class="table table-striped table-bordered table-hover">
        <thead>
            <tr>
                <th>row</th>
                <th>Name</th>
                <th>Last Name</th>
                <th>Operations</th>
            </tr>
        </thead>
        <tbody>
            <tr>
                <td>row</td>
                <td>FirstName</td>
                <td>LastName</td>
                <td>
                    <button>Edit</button>
                    <button>Delete</button></td>
            </tr>
            <tr>
                <td>row</td>
                <td>FirstName</td>
                <td>LastName</td>
                <td>
                    <button class="btn btn-primary">Edit</button>
                    <button class="btn btn-danger">Delete</button></td>
            </tr>
            <tr>
                <td>row</td>
                <td>FirstName</td>
                <td>LastName</td>
                <td>
                    <button class="btn btn-primary">Edit</button>
                    <button class="btn btn-danger">Delete</button></td>
            </tr>
            <tr>
                <td>row</td>
                <td>FirstName</td>
                <td>LastName</td>
                <td>
                    <button class="btn btn-primary">Edit</button>
                    <button class="btn btn-danger">Delete</button></td>
            </tr>
            <tr>
                <td>row</td>
                <td>FirstName</td>
                <td>LastName</td>
                <td>
                    <button class="btn btn-primary">Edit</button>
                    <button class="btn btn-danger">Delete</button></td>
            </tr>
            <tr>
                <td>row</td>
                <td>FirstName</td>
                <td>LastName</td>
                <td>
                    <button class="btn btn-primary">Edit</button>
                    <button class="btn btn-danger">Delete</button></td>
            </tr>
        </tbody>
    </table>
به نظر پیچیده می‌آید و حتما با خودتان می‌گویید که همان HTML خام را بنویسم، راحت‌تر هستم. شاید الان برای شما پیچیده به نظر آید ولی اگر تا انتهای این مقاله را مطالعه کنید، این قول را به شما می‌دهم که برای شما نوشتن این گونه کدها بسیار ساده خواهد بود و بعید به نظر می‌آید که شما دیگر HTML را به شیوه‌های قدیمی بنویسید، همان طور که بنده نیز با چند بار آزمون و خطا، توانستم کد بالا را بنویسیم.
یک مثال دیگر می‌تواند به این شکل باشد:
ul>li[ng-repeat="user in Users"]>p[ng-bind="{{user.UserName}}"]+a{Details}
که خروجی زیر را در بر دارد:
<ul>
        <li ng-repeat="user in Users">
            <p ng-bind="{{user.UserName}}"></p>
            <a href="">Details</a>
        </li>
</ul>
از کدهای بالا این نتیجه را می‌توان گرفت که Zen Coding؛ بسیار انعطاف پذیر، ساده و قدرتمند است.
در ادامه نگاهی دقیق‌تر به عملگرهای استفاده شده در کدهای بالا می‌اندازیم.
 
خواص id (#) و class (.)
به مانند گرامر CSS، به راحتی می‌توانید id یا class خاصی را به عنصر مورد نظر نسبت دهید:
<!-- Type this -->
div.container

<!-- Creates this -->
<div class="container"></div>
<!-- Type this -->
ul#userList

<!-- Creates this -->
<ul id="userList"></ul>
<!-- Type this -->
div.container#wrapper

<!-- Creates this -->
<div class="container" id="wrapper"></div>
<!-- Type this -->
button.btn.btn-primary

<!-- Creates this -->
<button class="btn btn-primary"></button>
نکته: اگر شما عنصر مورد نظری را که می‌خواهید بر روی آن کلاس و یا آیدی را اعمال کنید، مشخص نکنید به طور پیش فرض، Zen Coding آن عنصر را div در نظر می‌گیرد.
مثال:
<!-- Type this -->
.container

<!-- Creates this -->
<div class="container"></div>
< عناصر فرزند (Child Elements)
با استفاده از عملگر (<)، عنصر مورد نظر و عناصر فرزند درون آن را می‌توانید ایجاد کنید.
<!-- Type this -->
div.container>div#header

<!-- Creates this -->
<div class="container">
        <div id="header"></div>
</div>
<!-- Type this -->
div.navbar>div.navbar-inner>ul.navbar

<!-- Creates this -->
<div class="navbar">
        <div class="navbar-inner">
            <ul class="navbar"></ul>
        </div>
</div>

[] خواص سفارشی (Custom Attributes)
با نوشتن خاصیت سفارشی خود درون براکت []، به راحت می‌توانید آن عنصر و خاصیت سفارشی مورد نظر خود را ایجاد کنید.
<!-- Type this -->
div[title]

<!-- Creates this -->
<div title=""></div>
و یا  اگر بخواهید چندین خاصیت را به صورت همزمان اعمال کنید:
<!-- Type this -->
input[type="text" placeholder="First Name"]

<!-- Creates this -->
<input type="text" value="" placeholder="First Name" />
<!-- Type this -->
ul[ng-repeat="user in Users"]>li[ng-model="user.FirstName"]

<!-- Creates this -->
<ul ng-repeat="user in Users">
        <li ng-model="user.FirstName"></li>
</ul>

{} متن (Text)

این عملگر، متن مورد نظر شما را داخل عنصر قرار می‌دهد.

<!-- Type this -->
div>h1{My Title}

<!-- Creates this -->
<div>
      <h1>My Title</h1>
</div>

+ عناصر خواهر و برادر (Siblings Elements)
با قرار دادن عملگر + ، عناصر خواهر و برادر را ایجاد کنید.
<!-- Type this -->
form>input[type="text"]+input[type="checkbox"]

<!-- Creates this -->
<form>
        <input type="text" value="" />
        <input type="checkbox" value="" />
</form>
<!-- Type this -->
div#header>img+h1{Title}

<!-- Creates this -->
<div id="header">
        <img src="" alt="" />
        <h1>Title</h1>
</div>

 ^  بالا رفتن از عناصر (Climbing Elements)
این عملگر تقریبا برعکس عملگر < عمل می‌کند. با عملگر ^ شما می‌توانید به والد یک عنصر تا هر تعداد سطحی که بخواهید برسید. اگر شما به طور مثال بخواهید که دو سطح به والد بالاتر برگردید، باید از ^^ استفاده کنید. 
<!-- Type this -->
table>thead>tr>th{row}^^tbody>tr>td{row1}

<!-- Creates this -->
<table>
        <thead>
            <tr>
                <th>row</th>
            </tr>
        </thead>
        <tbody>
            <tr>
                <td>row1</td>
            </tr>
        </tbody>
</table>

* تکثیر عناصر (Elements Multiplication)
با عملگر *، هر تعداد عنصر را که می‌خواهید تکثیر کنید.
<!-- Type this -->
ul>li*3>p{Hello}

<!-- Creates this -->
<ul>
        <li>
            <p>
                Hello
            </p>
        </li>
        <li>
            <p>
                Hello
            </p>
        </li>
        <li>
            <p>
                Hello
            </p>
        </li>
</ul>

<!-- Type this -->
(div.container>h1{title}+div.content{Some Text Here})*2

<!-- Creates this -->
<div class="container">
        <h1>title</h1>
        <div class="content">
            Some Text Here
        </div>
    </div>
    <div class="container">
        <h1>title</h1>
        <div class="content">
            Some Text Here
        </div>
</div>
$ شماره گذاری آیتم‌ها (Item Numbering)
هنگامی که شما با کمک *، از روی یک عنصر n عنصر را تکثیر می‌کنید، می‌توانید با استفاده ازعملگر $ ، به عدد متناظر با آن حلقه‌ی تکرار دست پیدا کنید.
<!-- Type this -->
ul>li*2>p{item $}

<!-- Creates this -->
<ul>
        <li>
            <p>
                item 1
            </p>
        </li>
        <li>
            <p>
                item 2
            </p>
        </li>
</ul>
نکته: استفاده از چند عملگر $، باعث قرارگرفتن همان تعداد صفر، پیش از عدد می‌شود.
<!-- Type this -->
ul>li*2>p{item $$$}

<!-- Creates this -->
<ul>
        <li>
            <p>
                item 001
            </p>
        </li>
        <li>
            <p>
                item 002
            </p>
        </li>
</ul>
() گروه بندی (Grouping)
گروه بندی یکی از امکانات فوق العاده‌ی Zen Coding است که به شما امکان نوشتن عبارات پیچیده را می‌دهد. کاربرد آن در مثال زیر کاملا واضح است، و به راحتی با یک عبارت، کل ساختار Dom را پیاده سازی شده است. 
<!-- Type this -->
div>(header>div)+section>(ul>li*2>a)+footer>(div>span)

<!-- Creates this -->
<div>
        <header>
            <div></div>
        </header>
        <section>
            <ul>
                <li><a href=""></a></li>
                <li><a href=""></a></li>
            </ul>
            <footer>
                <div>
                    <span></span>
                </div>
            </footer>
        </section>
</div>
Lorem داده‌های ساختگی ( Dummy Data) 
حتما بارها و بارها این اتفاق افتاده است که برای تست قالب برنامه‌ی خود، آن را با داده‌های ساختگی پر کرده باشید. معمولا شما این کار را به صورت دستی انجام می‌دادید. اما این بار عبارت lorem را نوشته و کلید Tab را فشار دهید. به طور پیش فرض برای شما 30 کلمه می‌نویسد. اگر تعداد مشخصی کلمه می‌خواهید کافی است تعداد آن را جلوی کلمه‌ی lorem بنویسید. برای مثال lorem4.
حتی از lorem می‌توانید در عبارات Zen Coding استفاده کنید: 
<!-- Type this -->
div>(h1>lorem5)+(h3>lorem3)

<!-- Creates this -->
<div>
      <h1>Lorem ipsum dolor sit amet.</h1>
      <h3>Lorem ipsum dolor.</h3>
</div>

مطالب
Blazor 5x - قسمت ششم - مبانی Blazor - بخش 3 - چرخه‌های حیات کامپوننت‌ها
در این قسمت می‌خواهیم انواع رویدادهای چرخه‌ی حیات یک کامپوننت را بررسی کنیم. به همین جهت ابتدا دو کامپوننت جدید Lifecycle.razor و Lifecycle‍Child.razor را به مثالی که تا این قسمت تکمیل کرده‌ایم، اضافه کرده و آن‌ها‌را به صورت زیر جهت نمایش رویدادهای چرخه‌ی حیات، تغییر می‌دهیم:

کدهای کامل کامپوننت Pages\LearnBlazor\Lifecycle.razor
@page "/lifecycle"
@using System.Threading

<div class="border">
    <h3>Lifecycles Parent Component</h3>

    <div class="border">
        <LifecycleChild CountValue="CurrentCount"></LifecycleChild>
    </div>

    <p>Current count: @CurrentCount</p>

    <button class="btn btn-primary" @onclick="IncrementCount">Click me</button>
    <br /><br />
    <button class="btn btn-primary" @onclick=StartCountdown>Start Countdown</button> @MaxCount
</div>

@code
{
    int CurrentCount = 0;
    int MaxCount = 5;

    private void IncrementCount()
    {
        CurrentCount++;
        Console.WriteLine("Parnet - IncrementCount is called");
    }

    protected override void OnInitialized()
    {
        Console.WriteLine("Parnet - OnInitialized is called");
    }

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("Parnet - OnInitializedAsync is called");
    }

    protected override void OnParametersSet()
    {
        Console.WriteLine("Parnet - OnParameterSet is called");
    }

    protected override async Task OnParametersSetAsync()
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("Parnet - OnParametersSetAsync is called");
    }

    protected override void OnAfterRender(bool firstRender)
    {
        if (firstRender)
        {
            Console.WriteLine("Parnet - OnAfterRender(firstRender == true) is called");
            CurrentCount = 111;
        }
        else
        {
            CurrentCount = 999;
            Console.WriteLine("Parnet - OnAfterRender(firstRender == false) is called");
        }
    }

    protected override async Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("Parnet - OnAfterRenderAsync is called");
    }

    protected override bool ShouldRender()
    {
        Console.WriteLine("Parnet - ShouldRender is called");
        return true;
    }

    void StartCountdown()
    {
        Console.WriteLine("Parnet - StartCountdown()");
        var timer = new Timer(TimeCallBack, null, 1000, 1000);
    }

    void TimeCallBack(object state)
    {
        if (MaxCount > 0)
        {
            MaxCount--;
            Console.WriteLine("Parnet - InvokeAsync(StateHasChanged)");
            InvokeAsync(StateHasChanged);
        }
    }
}

و کدهای کامل کامپوننت Pages\LearnBlazor\LearnBlazor‍Components\Lifecycle‍Child.razor
<h3 class="ml-3 mr-3">Lifecycles Child Componenet</h3>

@code
{
    [Parameter]
    public int CountValue { get; set; }

    protected override void OnInitialized()
    {
        Console.WriteLine("  Child - OnInitialized is called");
    }

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("  Child - OnInitializedAsync is called");
    }

    protected override void OnParametersSet()
    {
        Console.WriteLine("  Child - OnParameterSet is called");
    }

    protected override async Task OnParametersSetAsync()
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("  Child - OnParametersSetAsync is called");
    }

    protected override void OnAfterRender(bool firstRender)
    {
        if (firstRender)
        {
            Console.WriteLine("  Child - OnAfterRender(firstRender == true) is called");
        }
        else
        {
            Console.WriteLine("  Child - OnAfterRender(firstRender == false) is called");
        }
    }

    protected override async Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("  Child - OnAfterRenderAsync is called");
    }

    protected override bool ShouldRender()
    {
        Console.WriteLine("  Child - ShouldRender is called");
        return true;
    }
}
و همچنین برای دسترسی به آن‌ها، مدخل منوی زیر را به کامپوننت Shared\NavMenu.razor اضافه می‌کنیم:
<li class="nav-item px-3">
    <NavLink class="nav-link" href="lifecycle">
        <span class="oi oi-list-rich" aria-hidden="true"></span> Lifecycles
    </NavLink>
</li>
با توجه به اینکه برنامه‌ی جاری از نوع Blazor Server است، Console.WriteLine‌های آن، در صفحه‌ی کنسول اجرای برنامه ظاهر می‌شوند و نه در developer tools مرورگر:





رویدادهای OnInitialized و OnInitializedAsync

@code
{
    protected override void OnInitialized()
    {
        Console.WriteLine("Parnet - OnInitialized is called");
    }

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("Parnet - OnInitializedAsync is called");
    }
همانطور که در تصویر فوق نیز ملاحظه می‌کنید، اولین رویدادی که فراخوانی می‌شود، OnInitialized نام دارد و پس از آن نمونه‌ی async آن به نام OnInitializedAsync. این رویدادها زمانیکه یک کامپوننت و اجزای UI آن کاملا بارگذاری شده‌اند، فراخوانی می‌شوند. مهم‌ترین کاربرد آن‌ها، دریافت اطلاعات از سرویس‌های برنامه‌است.
در کامپوننت Lifecycle.razor، یک کامپوننت دیگر نیز به نام Lifecycle‍Child.razor فراخوانی شده‌است. در این حالت ابتدا OnInitialized کامپوننت والد فراخوانی شده‌است و پس از آن بلافاصله فراخوانی OnInitialized کامپوننت فرزند را مشاهده می‌کنیم.


رویدادهای OnParametersSet و OnParametersSetAsync

این رویدادها یکبار در زمان بارگذاری اولیه‌ی کامپوننت و بار دیگر هر زمانیکه کامپوننت فرزند، پارامتر جدیدی را از طریق کامپوننت والد دریافت می‌کند، فراخوانی می‌شوند. برای نمونه کامپوننت LifecycleChild، پارامتر CurrentCount را از والد خود دریافت می‌کند:
<LifecycleChild CountValue="CurrentCount"></LifecycleChild>
هرچند این پارامتر در UI کامپوننت فرزند مثال تهیه شده استفاده نمی‌شود، اما مقدار دهی آن از طرف والد، سبب بروز رویدادهای OnParametersSet و OnParametersSetAsync خواهد شد. برای آزمایش آن اگر بر روی دکمه‌ی click me در کامپوننت والد کلیک کنیم، این رویدادهای جدید را مشاهده خواهیم کرد:
Parnet - IncrementCount is called
Parnet - ShouldRender is called
  Child - OnParameterSet is called
  Child - ShouldRender is called
Parnet - OnAfterRender(firstRender == false) is called
  Child - OnAfterRender(firstRender == false) is called
  Child - OnParametersSetAsync is called
  Child - ShouldRender is called
  Child - OnAfterRender(firstRender == false) is called
  Child - OnAfterRenderAsync is called
Parnet - OnAfterRenderAsync is called
  Child - OnAfterRenderAsync is called
ابتدا متد IncrementCount کامپوننت والد فراخوانی شده‌است که سبب تغییر مقدار پارامتر CurrentCount ارسالی به کامپوننت Lifecycle‍Child می‌شود و پس از آن، رویداد OnParameterSet کامپوننت فرزند را مشاهده می‌کنید که عکس العملی است به این تغییر مقدار. یکی از کاربردهای آن، دریافت مقدار جدید پارامترهای کامپوننت و سپس به روز رسانی قسمت خاصی از UI بر اساس آن‌ها است.



رویدادهای OnAfterRender و OnAfterRenderAsync

پس از هر بار رندر کامپوننت، این متدها فراخوانی می‌شوند. در این مرحله کار بارگذاری کامپوننت، دریافت اطلاعات و نمایش آن‌ها به پایان رسیده‌است. یکی از کاربردهای آن، آغاز کامپوننت‌های جاوا اسکریپتی است که برای کار، نیاز به DOM را دارند؛ مانند نمایش یک modal بوت استرپی.

یک نکته: هر تغییری که در مقادیر فیلدها در این رویدادها صورت گیرند، به UI اعمال نمی‌شوند؛ چون در مرحله‌ی آخر رندر UI قرار دارند.

@code
{
    protected override void OnAfterRender(bool firstRender)
    {
        if (firstRender)
        {
            Console.WriteLine("Parnet - OnAfterRender(firstRender == true) is called");
            CurrentCount = 111;
        }
        else
        {
            CurrentCount = 999;
            Console.WriteLine("Parnet - OnAfterRender(firstRender == false) is called");
        }
    }

    protected override async Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
    {
        await Task.Delay(100);
        Console.WriteLine("Parnet - OnAfterRenderAsync is called");
    }
}
در مثال‌های فوق، پارامتر firstRender را نیز مشاهده می‌کنید. یک کامپوننت چندین بار می‌تواند رندر شود. برای مثال هربار که توسط رویدادگردانی مقدار فیلدی را که در UI استفاده می‌شود، تغییر دهیم، کامپوننت مجددا رندر می‌شود. برای نمونه با کلیک بر روی دکمه‌ی click me، سبب تغییر مقدار فیلد CurrentCount می‌شویم. این تغییر و فراخوانی ضمنی StateHasChanged در پایان کار متد و در پشت صحنه، سبب رندر مجدد UI شده و در نتیجه‌ی آن، مقدار جدیدی را در صفحه مشاهده می‌کنیم. در اینجا اگر خواستیم بدانیم که رندر انجام شده برای بار اول است که صورت می‌گیرد یا خیر، می‌توان از پارامتر firstRender استفاده کرد.

سؤال: با توجه به مقدار دهی‌های 111 و 999 صورت گرفته‌ی در متد OnAfterRender، در اولین بار نمایش کامپوننت، چه عددی به عنوان CurrentCount نمایش داده می‌شود؟
در اولین بار نمایش صفحه، لحظه‌ای عدد 111 و سپس عدد 999 نمایش داده می‌شود. عدد 111 را در بار اول رندر و عدد 999 را در بار دوم رندر که پس از مقدار دهی پارامتر کامپوننت فرزند است، می‌توان مشاهده کرد.
اما ... اگر پس از نمایش اولیه‌ی صفحه، چندین بار بر روی دکمه‌ی click me کلیک کنیم، همواره عدد 1000 مشاهده می‌شود. علت اینجا است که تغییرات مقادیر فیلدها در متد OnAfterRender، به UI اعمال نمی‌شوند؛ چون در این مرحله، رندر UI به پایان رسیده‌است. در اینجا فقط مقدار فیلد CurrentCount به 999 تغییر می‌کند و به همین صورت باقی می‌ماند. دفعه‌ی بعدی که بر روی دکمه‌ی click me کلیک می‌کنیم، یک واحد به آن اضافه شده و اکنون است که کار رندر UI، مجددا شروع خواهد شد (در واکشن به یک رخ‌داد و فراخوانی ضمنی StateHasChanged در پشت صحنه) و اینبار حاصل 999+1 را در UI مشاهده می‌کنیم و باز هم در پایان کار رندر، مجددا مقدار CurrentCount به 999 تغییر می‌کند که ... دیگر به UI منعکس نمی‌شود تا زمان کلیک بعدی و همینطور الی آخر.


رویدادهای StateHasChanged و ShouldRender

- اگر خروجی رویداد ShouldRender مساوی true باشد، اجازه‌ی اعمال تغییرات به UI داده خواهد شد و برعکس. بنابراین اگر حالت UI تغییر کند و خروجی این متد false باشد، این تغییرات نمایش داده نخواهند شد.
- اگر رویداد StateHasChanged فراخوانی شود، به معنای درخواست رندر مجدد UI است. کاربرد آن در مکان‌هایی است که نیاز به اطلاع رسانی دستی تغییرات UI وجود دارد؛ درست پس از زمانیکه رندر UI به پایان رسیده‌است. برای آزمایش این مورد و فراخوانی دستی StateHasChanged، کدهای تایمر زیر تهیه شده‌اند:
@page "/lifecycle"
@using System.Threading

button class="btn btn-primary" @onclick=StartCountdown>Start Countdown</button> @MaxCount

@code
{
    int MaxCount = 5;

    void StartCountdown()
    {
        Console.WriteLine("Parnet - StartCountdown()");
        var timer = new Timer(TimeCallBack, null, 1000, 1000);
    }

    void TimeCallBack(object state)
    {
        if (MaxCount > 0)
        {
            MaxCount--;
            Console.WriteLine("Parnet - InvokeAsync(StateHasChanged)");
            InvokeAsync(StateHasChanged);
        }
    }
}
تایمر تعریف شده، یک thread timer است. یعنی callback آن بر روی یک ترد جدید و مجزای از ترد UI اجرا می‌شود. در این حالت اگر StateHasChanged را جهت اطلاع رسانی تغییر حالت UI فراخوانی نکنیم، در حین کار تایمر، هیچ تغییری را در UI مشاهده نخواهیم کرد.


یک نکته: متدهای رویدادگردان در Blazor، می‌توانند sync و یا async باشند؛ مانند متدهای OnClick و OnClickAsync زیر که هر دو پس از پایان متدها، سبب فراخوانی ضمنی StateHasChanged نیز می‌شوند (به این دلیل است که با کلیک بر روی دکمه‌ای، UI هم به روز رسانی می‌شود). البته متدهای رویدادگردان async، دوبار سبب فراخوانی ضمنی StateHasChanged می‌شوند؛ یکبار زمانیکه قسمت sync متد به پایان می‌رسد و یکبار هم زمانیکه کار فراخوانی کلی متد به پایان خواهد رسید:
<button @onclick="OnClick">Synchronous</button>
<button @onclick="OnClickAsync">Asynchronous</button>
@code{
    void OnClick()
    {
    } // StateHasChanged is called after the method

    async Task OnClickAsync()
    {
        text = "click1";
        // StateHasChanged is called here as the synchronous part of the method ends

        await Task.Delay(1000);
        await Task.Delay(2000);
        text = "click2";
    } // StateHasChanged is called after the method
}
بنابراین یکی دیگر از دلایل نیاز به فراخوانی صریح InvokeAsync(StateHasChanged) در callback تایمر تعریف شده، عدم فراخوانی خودکار آن، در پایان کار رویداد callback تایمر است.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-06.zip
مطالب دوره‌ها
انتقال خودکار Data Annotations از مدل‌ها به ViewModelهای ASP.NET MVC به کمک AutoMapper
عموما مدل‌های ASP.NET MVC یک چنین شکلی را دارند:
public class UserModel
{
    public int Id { get; set; }
 
    [Required(ErrorMessage = "(*)")]
    [Display(Name = "نام")]
    [StringLength(maximumLength: 10, MinimumLength = 3, ErrorMessage = "نام باید حداقل 3 و حداکثر 10 حرف باشد")]
    public string FirstName { get; set; }
 
    [Required(ErrorMessage = "(*)")]
    [Display(Name = "نام خانوادگی")]
    [StringLength(maximumLength: 10, MinimumLength = 3, ErrorMessage = "نام خانوادگی باید حداقل 3 و حداکثر 10 حرف باشد")]
    public string LastName { get; set; }
}
 و ViewModel مورد استفاده برای نمونه چنین ساختاری را دارد:
public class UserViewModel
{
      public string FirstName { get; set; }
      public string LastName { get; set; }
}
مشکلی که در اینجا وجود دارد، نیاز به کپی و تکرار تک تک ویژگی‌های (Data Annotations/Attributes) خاصیت‌های مدل، به خواص مشابه آن‌ها در ViewModel است؛ از این جهت که می‌خواهیم برچسب خواص ViewModel، از ویژگی Display دریافت شوند و همچنین اعتبارسنجی‌های فیلدهای اجباری و بررسی حداقل و حداکثر طول فیلدها نیز حتما اعمال شوند (هم در سمت کاربر و هم در سمت سرور).
در ادامه قصد داریم راه حلی را به کمک جایگزین سازی Provider‌های توکار ASP.NET MVC با نمونه‌ی سازگار با AutoMapper، ارائه دهیم، به نحوی که دیگر نیازی نباشد تا این ویژگی‌ها را در ViewModelها تکرار کرد.


قسمت‌هایی از ASP.NET MVC که باید جهت انتقال خودکار ویژگی‌ها تعویض شوند

ASP.NET MVC به صورت توکار دارای یک ModelMetadataProviders.Current است که از آن جهت دریافت ویژگی‌های هر خاصیت استفاده می‌کند. می‌توان این تامین کننده‌ی ویژگی‌ها را به نحو ذیل سفارشی سازی نمود.
در اینجا IConfigurationProvider همان Mapper.Engine.ConfigurationProvider مربوط به AutoMapper است. از آن جهت استخراج اطلاعات نگاشت‌های AutoMapper استفاده می‌کنیم. برای مثال کدام خاصیت Model به کدام خاصیت ViewModel نگاشت شده‌است. این‌کارها توسط متد الحاقی GetMappedAttributes انجام می‌شوند که در ادامه‌ی مطلب معرفی خواهد شد.
public class MappedMetadataProvider : DataAnnotationsModelMetadataProvider
{
    private readonly IConfigurationProvider _mapper;
 
    public MappedMetadataProvider(IConfigurationProvider mapper)
    {
        _mapper = mapper;
    }
 
    protected override ModelMetadata CreateMetadata(
        IEnumerable<Attribute> attributes,
        Type containerType,
        Func<object> modelAccessor,
        Type modelType,
        string propertyName)
    {
        var mappedAttributes =
            containerType == null ?
            attributes :
            _mapper.GetMappedAttributes(containerType, propertyName, attributes.ToList());
        return base.CreateMetadata(mappedAttributes, containerType, modelAccessor, modelType, propertyName);
    }
}

شبیه به همین کار را باید برای ModelValidatorProviders.Providers نیز انجام داد. در اینجا یکی از تامین کننده‌های ModelValidator، از نوع DataAnnotationsModelValidatorProvider است که حتما نیاز است این مورد را نیز به نحو ذیل سفارشی سازی نمود. در غیراینصورت error messages موجود در ویژگی‌های تعریف شده، به صورت خودکار منتقل نخواهند شد.
public class MappedValidatorProvider : DataAnnotationsModelValidatorProvider
{
    private readonly IConfigurationProvider _mapper;
 
    public MappedValidatorProvider(IConfigurationProvider mapper)
    {
        _mapper = mapper;
    }
 
    protected override IEnumerable<ModelValidator> GetValidators(
        ModelMetadata metadata,
        ControllerContext context,
        IEnumerable<Attribute> attributes)
    {
 
        var mappedAttributes =
            metadata.ContainerType == null ?
            attributes :
            _mapper.GetMappedAttributes(metadata.ContainerType, metadata.PropertyName, attributes.ToList());
        return base.GetValidators(metadata, context, mappedAttributes);
    }
}

و در اینجا پیاده سازی متد GetMappedAttributes را ملاحظه می‌کنید.
ASP.NET MVC هر زمانیکه قرار است توسط متدهای توکار خود مانند Html.TextBoxFor, Html.ValidationMessageFor، اطلاعات خاصیت‌ها را تبدیل به المان‌های HTML کند، از تامین کننده‌های فوق جهت دریافت اطلاعات ویژگی‌های مرتبط با هر خاصیت استفاده می‌کند. در اینجا فرصت داریم تا ویژگی‌های مدل را از تنظیمات AutoMapper دریافت کرده و سپس بجای ویژگی‌های خاصیت معادل ViewModel درخواست شده، بازگشت دهیم. به این ترتیب ASP.NET MVC تصور خواهد کرد که ViewModel ما نیز دقیقا دارای همان ویژگی‌های Model است.
public static class AutoMapperExtensions
{
    public static IEnumerable<Attribute> GetMappedAttributes(
        this IConfigurationProvider mapper,
        Type viewModelType,
        string viewModelPropertyName,
        IList<Attribute> existingAttributes)
    {
        if (viewModelType != null)
        {
            foreach (var typeMap in mapper.GetAllTypeMaps().Where(i => i.DestinationType == viewModelType))
            {
                var propertyMaps = typeMap.GetPropertyMaps()
                    .Where(propertyMap => !propertyMap.IsIgnored() && propertyMap.SourceMember != null)
                    .Where(propertyMap => propertyMap.DestinationProperty.Name == viewModelPropertyName);
 
                foreach (var propertyMap in propertyMaps)
                {
                    foreach (Attribute attribute in propertyMap.SourceMember.GetCustomAttributes(true))
                    {
                        if (existingAttributes.All(i => i.GetType() != attribute.GetType()))
                        {
                            yield return attribute;
                        }
                    }
                }
            }
        }
 
        if (existingAttributes == null)
        {
            yield break;
        }
 
        foreach (var attribute in existingAttributes)
        {
            yield return attribute;
        }
    }
}


ثبت تامین کننده‌های سفارشی سازی شده توسط AutoMapper

پس از تهیه‌ی تامین کننده‌های انتقال ویژگی‌ها، اکنون نیاز است آن‌ها را به ASP.NET MVC معرفی کنیم:
protected void Application_Start()
{
    AreaRegistration.RegisterAllAreas();
    WebApiConfig.Register(GlobalConfiguration.Configuration);
    FilterConfig.RegisterGlobalFilters(GlobalFilters.Filters);
    RouteConfig.RegisterRoutes(RouteTable.Routes); 
 
    Mappings.RegisterMappings();
    ModelMetadataProviders.Current = new MappedMetadataProvider(Mapper.Engine.ConfigurationProvider);
 
    var modelValidatorProvider = ModelValidatorProviders.Providers
        .Single(provider => provider is DataAnnotationsModelValidatorProvider);
    ModelValidatorProviders.Providers.Remove(modelValidatorProvider);
    ModelValidatorProviders.Providers.Add(new MappedValidatorProvider(Mapper.Engine.ConfigurationProvider));
}
در اینجا ModelMetadataProviders.Current با MappedMetadataProvider جایگزین شده‌است.
در قسمت کار با ModelValidatorProviders.Providers، ابتدا صرفا همان تامین کننده‌ی از نوع DataAnnotationsModelValidatorProvider پیش فرض، یافت شده و حذف می‌شود. سپس تامین کننده‌ی سفارشی سازی شده‌ی خود را معرفی می‌کنیم تا جایگزین آن شود.


مثالی جهت آزمایش انتقال خودکار ویژگی‌های مدل به ViewModel

کنترلر مثال برنامه به شرح زیر است. در اینجا از متد Mapper.Map جهت تبدیل خودکار مدل کاربر به ViewModel آن استفاده شده‌است:
public class HomeController : Controller
{
    public ActionResult Index()
    {
        var model = new UserModel { FirstName = "و", Id = 1, LastName = "ن" };
        var viewModel = Mapper.Map<UserViewModel>(model);
        return View(viewModel);
    }
 
    [HttpPost]
    public ActionResult Index(UserViewModel data)
    {
        return View(data);
    }
}
با این View که جهت ثبت اطلاعات مورد استفاده قرار می‌گیرد. این View، اطلاعات مدل خود را از ViewModel معرفی شده‌ی در ابتدای بحث دریافت می‌کند:
@model Sample12.ViewModels.UserViewModel
 
@using (Html.BeginForm("Index", "Home", FormMethod.Post, htmlAttributes: new { @class = "form-horizontal", role = "form" }))
{
    <div class="row">
        <div class="form-group">
            @Html.LabelFor(d => d.FirstName, htmlAttributes: new { @class = "col-md-2 control-label" })
            <div class="col-md-10">
                @Html.TextBoxFor(d => d.FirstName)
                @Html.ValidationMessageFor(d => d.FirstName)
            </div>
        </div>
        <div class="form-group">
            @Html.LabelFor(d => d.LastName, htmlAttributes: new { @class = "col-md-2 control-label" })
            <div class="col-md-10">
                @Html.TextBoxFor(d => d.LastName)
                @Html.ValidationMessageFor(d => d.LastName)
            </div>
        </div>
        <div class="form-group">
            <div class="col-md-offset-2 col-md-10">
                <input type="submit" value="ارسال" class="btn btn-default" />
            </div>
        </div>
    </div>
}
در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم به شکل زیر خواهیم رسید:


در این شکل هر چند نوع مدل View مورد استفاده از ViewModel ایی تامین شده‌است که دارای هیچ ویژگی و Data Annotations/Attributes نیست، اما برچسب هر فیلد از ویژگی Display دریافت شده‌‌است. همچنین اعتبارسنجی سمت کاربر فعال بوده و برچسب‌های آن‌ها نیز به درستی دریافت شده‌اند.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
کار با modal dialogs مجموعه Bootstrap در برنامه‌های Angular
در مطلب «Angular CLI - قسمت ششم - استفاده از کتابخانه‌های ثالث» با نحوه‌ی دریافت، نصب و راه اندازی کتابخانه‌ی ngx-bootstrap آشنا شدیم. در اینجا می‌خواهیم نحوه‌ی کار با کامپوننت Modal آن را بررسی کنیم.


سازماندهی بهتر کامپوننت‌های ngx-bootstrap

پس از نصب بسته‌ی npm کتابخانه‌ی ngx-bootstrap و تنظیم فایل angular-cli.json. که در مطلب «Angular CLI - قسمت ششم - استفاده از کتابخانه‌های ثالث» بررسی شدند، برای کار با کامپوننت‌های این کتابخانه باید متدهای BsDropdownModule.forRoot، TooltipModule.forRoot، ModalModule.forRoot و ... را به قسمت imports فایل app.module.ts اضافه کرد. با انجام این‌کار پس از مدتی به یک فایل بسیار شلوغ app.module.ts خواهیم رسید. برای مدیریت بهتر آن می‌توان شبیه به مطلب «سازماندهی برنامه‌های Angular توسط ماژول‌ها» در پوشه‌ی Shared برنامه، ماژول ذیل را تدارک دید. برای اینکار ابتدا فایل جدید src\app\shared\shared.bootstrap.module.ts را ایجاد نمائید. سپس کامپوننت‌های این کتابخانه را به صورت ذیل در این تک ماژول اختصاصی قرار دهید:
import { NgModule } from "@angular/core";
import { CommonModule } from "@angular/common";
import { BsDropdownModule } from "ngx-bootstrap/dropdown";
import { TooltipModule } from "ngx-bootstrap/tooltip";
import { ModalModule } from "ngx-bootstrap/modal";

@NgModule({
  imports: [
    CommonModule,
    BsDropdownModule.forRoot(),
    TooltipModule.forRoot(),
    ModalModule.forRoot()
  ],
  exports: [
    BsDropdownModule,
    TooltipModule,
    ModalModule
  ]
})
export class SharedBootstrapModule { }
متدهای forRoot در قسمت imports قرار می‌گیرند (فلسفه‌ی وجودی این متد و الگوی ویژه را در مطلب «سازماندهی برنامه‌های Angular توسط ماژول‌ها» پیشتر بررسی کرده‌ایم). سپس برای اینکه این کامپوننت‌ها در سایر ماژول‌های برنامه قابل استفاده باشند، باید نام ماژول مرتبط با هر کدام را در قسمت exports نیز ذکر کرد.
اکنون برای استفاده‌ی از SharedBootstrapModule اختصاصی فوق، می‌توان دو روش را بکار برد:
الف) import مستقیم آن در فایل app.module.ts
import { SharedBootstrapModule } from './shared/shared.bootstrap.module';
@NgModule({
  imports: [BrowserModule, SharedBootstrapModule],
  // ...
})
export class AppModule {}
ب) import آن در SharedModule
و یا اگر فایل src\app\shared\shared.module.ts را مطابق مطلب «سازماندهی برنامه‌های Angular توسط ماژول‌ها» ایجاد کرده‌اید، این ماژول به صورت ذیل، در دو قسمت imports و exports آن اضافه خواهد شد:
import { SharedBootstrapModule } from "./shared.bootstrap.module";

@NgModule({
  imports: [
    CommonModule,
    SharedBootstrapModule
  ],
  exports: [
    CommonModule,
    SharedBootstrapModule
  ]
})


نمایش یک modal dialog توسط کامپوننت Modal

پس از تعریف ModalModule.forRoot، اکنون می‌توان به کامپوننت Modal این ماژول دسترسی یافت. برای این منظور کامپوننتی که قرار است یک Modal را نمایش دهد، چنین ساختاری را پیدا می‌کند:
import { Component, OnInit, TemplateRef } from "@angular/core";
import { BsModalRef, BsModalService } from "ngx-bootstrap";

@Component({
  selector: "app-modal-dialog-test",
  templateUrl: "./modal-dialog-test.component.html",
  styleUrls: ["./modal-dialog-test.component.css"]
})
export class ModalDialogTestComponent implements OnInit {

  modalRef: BsModalRef;

  constructor(private modalService: BsModalService) { }

  openModal(template: TemplateRef<any>) {
    this.modalRef = this.modalService.show(template,
      { animated: true, keyboard: true, backdrop: true, ignoreBackdropClick: false });
  }

  closeModal() {
    this.modalRef.hide();
  }
}
توسط سرویس BsModalService که به سازنده‌ی کلاس کامپوننت تزریق شده‌است، می‌توان به متد show آن دسترسی یافت. این متد یک ng-template را قبول می‌کند. بنابراین در قالب این کامپوننت باید قسمتی را که قرار است به صورت modal نمایش داده شود، توسط یک ng-template تعریف کرد.
سپس با فراخوانی متد this.modalService.show می‌توان این قالب را نمایش داد. خروجی این متد ارجاعی را به این modal بازگشت می‌دهد. از این ارجاع می‌توان در جهت بستن آن استفاده کرد (مانند متد closeModal).

بنابراین در ادامه، قالب کامپوننت مثال این قسمت، یک چنین شکلی را پیدا می‌کند:
<h1>Displaying modal bootstrap dialogs</h1>

<button type="button" class="btn btn-info" (click)="openModal(template1)">Create template modal</button>

<ng-template #template1>
  <div class="modal-header">
    <h4 class="modal-title pull-left">Modal</h4>
    <button type="button" class="close pull-right" aria-label="Close" (click)="closeModal()">
      <span aria-hidden="true">&times;</span>
    </button>
  </div>
  <div class="modal-body">
    This is a modal.
  </div>
</ng-template>
در اینجا محتوای modal داخل یک ng-template قرار گرفته‌است و این قالب توسط یک template reference variable به نام template1 مشخص شده‌است. این نام را در متد openModal(template1) استفاده خواهیم کرد تا به متد show سرویس نمایش modal منتقل شود.



طراحی یک کامپوننت عمومی مودال جهت دریافت تائید انجام عملیات

در ادامه می‌خواهیم توسط یک modal dialog، کار دریافت تائید و یا لغو انجام یک عملیات را انجام دهیم. چون این کامپوننت عمومی قرار است در بیش از یک ماژول استفاده شود، بنابراین نیاز است آن‌را در Shared Module ثبت کرد. به همین جهت این کامپوننت را به نحو ذیل در پوشه‌ی Shared ایجاد می‌کنیم:
 ng g c Shared/ConfirmModal --skip-import
پرچم skip-import نیز ذکر شده‌است، چون قصد نداریم به صورت مستقیم از طریق درج selector آن در صفحه، با آن کار کنیم. سرویس سفارشی مودالی که برای این منظور تدارک خواهیم دید، کار نمایش آن‌را انجام می‌دهد.
import { ConfirmModalComponent } from "./confirm-modal/confirm-modal.component";

@NgModule({
  imports: [
  ],
  entryComponents: [
    ConfirmModalComponent
  ],
  declarations: [
    ConfirmModalComponent
  ]
})
export class SharedModule {}
نحوه‌ی درج و تعریف این کامپوننت اندکی متفاوت است. چون این کامپوننت قرار است «به صورت پویا» توسط متد show سرویس BsModalService نمایش داده شود (پارامتر اول آن می‌تواند یک قالب و یا یک کامپوننت کامل باشد)، باید در قسمت entryComponents و declarations مربوط به SharedModule درج شود. آن‌را در قسمت exports ذکر نمی‌کنیم، چون قرار نیست با درج مستقیم selector آن در صفحه، آن‌را نمایش دهیم.

این کامپوننت دریافت تائید کاربر به صورت ذیل تعریف می‌شود:
import { Component } from "@angular/core";

@Component({
  selector: "app-confirm-modal",
  templateUrl: "./confirm-modal.component.html",
  styleUrls: ["./confirm-modal.component.css"]
})
export class ConfirmModalComponent {

  args: {
    title: string;
    message: string;
  };

  close: (val?: any) => void;

}
در اینجا args آن توسط سرویسی که در ادامه طراحی می‌کنیم، مقدار دهی خواهد شد (طراحی args در اینجا کاملا دلخواه است و در کامپوننت‌های مشابه دیگر می‌تواند متفاوت باشد). متد close آن نیز کار گزارش دهی به فراخوان را انجام می‌دهد.
قالب این کامپوننت نیز بدون استفاده از ng-template تعریف می‌شود:
<div class="modal-header">
  <h4 class="modal-title pull-left">{{ args?.title }}</h4>
  <button type="button" class="close pull-right" aria-label="Close" (click)="close()">
    <span aria-hidden="true">&times;</span>
  </button>
</div>
<div class="modal-body">
  <p>{{ args?.message }}</p>
</div>
<div class="modal-footer">
  <button class="btn btn-danger" (click)="close(true)">Yes</button>
  <button class="btn btn-primary" (click)="close()">Cancel</button>
</div>
چون این کامپوننت قرار است به صورت پویا توسط متد show بارگذاری شود، نیازی نیست محتوای قالب آن‌را توسط ng-template مخفی کرد و سپس نمایش داد. زمانیکه این کامپوننت بارگذاری شد، یعنی قصد داریم یک modal کامل را نمایش دهیم.

تا اینجا یک کامپوننت نمایش دریافت تائید انجام عملیات را تهیه کردیم. در ادامه نیاز است یک سرویس را جهت بارگذاری پویای اینگونه کامپوننت‌های مودال طراحی کنیم. این سرویس عمومی در پوشه‌ی Core و CoreModule ثبت خواهد شد:
 >ng g s Core/Modal
با این محتوا
import { Injectable } from "@angular/core";
import { BsModalService } from "ngx-bootstrap";

@Injectable()
export class ModalService {

  constructor(private bsModalService: BsModalService) { }

  show(component: any, args?: any, options?: any): Promise<any> {
    return new Promise(resolve => {
      options = options || {};
      const modal = this.bsModalService.show(component, options);
      let result: any;
      const sub = this.bsModalService.onHidden.subscribe(() => {
        sub.unsubscribe();
        resolve(result);
      });
      modal.content.args = args;
      modal.content.close = (val?: any) => {
        result = val;
        modal.hide();
      };
    });
  }
}
کار این سرویس، نمایش یک کامپوننت مودال مانند ConfirmModalComponent به صورت پویا است؛ از این جهت که متد this.bsModalService.show هم امکان نمایش یک ng-template را دارد و هم یک کامپوننت کامل را به صورت پویا.

یک مودال در سه حالت ممکن است بسته شود:
الف) کلیک بر روی دکمه‌ی close و یا cancel
ب) کلیک بر روی علامت ضربدر درج شده‌ی در یک سمت عنوان آن
ج) کلیک بر روی قسمتی از صفحه، خارج از مودال
در حالات ب و ج، رخ‌داد this.bsModalService.onHidden فراخوانی می‌شود. در حالت الف، همان متد close درج شده‌ی در کامپوننت فراخوانی می‌شود.
برای اینکه بتوان نتیجه‌ی عملیات را از طرف یک سرویس به کامپوننت فراخوان آن گزارش دهیم، یکی از روش‌ها، استفاده از Promiseها است که مشاهده می‌کنید. با فراخوانی resolve(result)، کار ارسال نتیجه‌ی فراخوانی متدهای close(true) و ()close صورت می‌گیرد (یا true و یا undefined).

خاصیت modal.content امکان دسترسی به خواص عمومی کامپوننت در حال استفاده را میسر می‌کند (content به کامپوننت بارگذاری شده اشاره می‌کند). اینجا است که می‌توان برای مثال به خاصیت args یک کامپوننت، مقادیری را نسبت داد و یا به متد close آن دسترسی یافت.

پس از افزودن این سرویس، محل تعریف آن در قسمت providers مربوط به CoreModule است تا در تمام برنامه قابل دسترسی شود:
import { ModalService } from "./modal.service";

@NgModule({
  providers: [
    ModalService
  ]
})
export class CoreModule {}
در پایان برای آزمایش این سرویس جدید، یک دکمه و یک برچسب را به قالب کامپوننت ModalDialogTestComponent ابتدای بحث اضافه می‌کنیم:
<button type="button" class="btn btn-danger" (click)="deleteRecord()">Delete record</button>
<div *ngIf="confirmResult" class="alert alert-info">{{confirmResult}}</div>
با این کدها:
import { ModalService } from "./../../core/modal.service";
import { ConfirmModalComponent } from "./../../shared/confirm-modal/confirm-modal.component";

export class ModalDialogTestComponent implements OnInit {

  confirmResult: string;

  constructor(private modalService: ModalService) { }

  deleteRecord() {
    this.confirmResult = "";
    this.modalService.show(
      ConfirmModalComponent,
      {
        title: "Confirm", message: "Do you want to delete this record?"
      },
      {
        animated: true, keyboard: true, backdrop: true, ignoreBackdropClick: false
      }).then(confirmed => {
        if (confirmed) {
          this.confirmResult = "Deleted!";
        } else {
          this.confirmResult = "Canceled!";
        }
      });
  }
}
در اینجا نحوه‌ی استفاده‌ی از این ModalService سفارشی را ملاحظه می‌کنید. ابتدا به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است و سپس در متد deleteRecord توسط متد show آن، کامپوننت ConfirmModalComponent به صورت پویا بارگذاری شده‌است. همچنین خاصیت args آن نیز با خواص title و message سفارشی، مقدار دهی شده‌است. چون این متد یک Promise را باز می‌گرداند، می‌توان مشترک آن شد و نتیجه‌ی نهایی را از آن دریافت کرد و بر اساس آن تصمیم گرفت که آیا باید عملیاتی رخ‌دهد، یا خیر.


توسط this.modalService.show می‌توان انواع و اقسام کامپوننت‌های مودال را به صورت پویا بارگذاری کرد و نمایش داد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
نحوه‌ی استفاده از ViewComponent درون Controller
در ASP.NET Core یک View Component، در نهایت خلاصه‌ایی از قابلیت‌هایی را ارائه میدهد که قرار است توسط یک کنترلر مدیریت شوند؛ زیرا پارامترهای یک View Component از طریق یک HTTP Request تامین نمی‌شوند. یعنی به صورت مستقیم از طریق درخواست‌های HTTP قابل دسترسی نیستند. فرض کنید در یک برنامه می‌خواهیم لیست کاربران سایت را نمایش دهیم تا با کلیک بر روی نام کاربر، امکان ویرایش کاربر انتخاب شده را داشته باشیم. با کلیک بر روی لینک مورد نظر، اطلاعات درخواست، به کنترلر UserManagerController و سپس اکشن متد Edit ارسال خواهد شد. در حالت عادی باید یک ViewComponent برای لیست کاربران و همچنین یک UserManagerController، برای ویرایش کاربر درون پروژه داشته باشیم:
public class UserListViewComponent : ViewComponent
{
    private readonly UserRepository repository;

    public UserListViewComponent(UserRepository repository)
    {
        this.repository = repository;
    }
    public IViewComponentResult Invoke()
    {
        var users = repository.GetUsers().Take(10).ToList();
        return View(model: users);
    }
}

ویووی کامپوننت فوق نیز به این صورت تعریف شده است:
@model IList<User>
@foreach (var user in Model)
{
    <li>
        <a asp-controller="UserManager" asp-action="Edit" asp-route-id="@user.Id">@user.Name</a>
    </li>
}
<a class="btn btn-info" asp-controller="UserManager" asp-action="Index">More...</a>

کنترلر UserManager نیز یک چنین تعریفی را دارد:
public class UserManagerController : Controller
{
    private readonly UserRepository repository;

    public UserManagerController(UserRepository repository)
    {
        this.repository = repository;
    }

    public ViewResult Index()
    {
        var users = repository.GetUsers().ToList();
        return View(users);
    }

    public ViewResult Edit(int id)
    {
        var user = repository.GetUsers().FirstOrDefault(u => u.Id == id);
        return View(user);
    }

    [HttpPost]
    public IActionResult Edit(User user)
    {
        repository.Edit(user);
        return RedirectToAction("Index", "Home");
    }
}

در ادامه ویووهای تعریف شده‌ی برای کنترلر فوق را نیز مشاهده میکنید:
// Views/UserManager/Edit.cshtml
@model User
<div class="row">
    <div class="col-md-8">
        <form method="post">
            <input type="hidden" asp-for="Id" />
            <div class="form-group">
                <label asp-for="Name"></label>
                <input asp-for="Name" class="form-control"/>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label asp-for="LastName"></label>
                <input asp-for="LastName" class="form-control"/>
            </div>
            <div class="form-group">
                <label asp-for="Age"></label>
                <input asp-for="Age" class="form-control"/>
            </div>
            <button type="submit" class="btn btn-primary">Save</button>
        </form>
    </div>
</div>

// Views/UserManager/Index.cshtml
@model IList<User>
<table class="table">
    <tr>
        <td>Id</td>
        <td>Name</td>
        <td>LastName</td>
        <td>Age</td>
    </tr>
    @foreach (var user in Model)
    {
         <tr>
            <td>@user.Id</td>
            <td>@user.Name</td>
            <td>@user.LastName</td>
            <td>@user.Age</td>
        </tr>
    }
</table>

همانطور که مشاهده می‌کنید، کنترلر UserManager و کامپوننت UserList، به ترتیب کار مدیریت و نمایش کاربران را انجام میدهند و منطقاً هر دو جزو قابلیت‌های User هستند. برای جلوگیری از تکرار کد، می‌توانیم کنترلر و ویو‌وکامپوننت فوق را با هم ادغام کنیم؛ در واقع می‌توانیم UserListViewComponent را درون UserManagerController تعریف کنیم. برای این کار کافی است فایل UserManagerController را اینگونه تغییر دهیم:
[ViewComponent(Name = "UserList")]
public class UserManagerController : Controller
{
    private readonly UserRepository repository;

    public UserManagerController(UserRepository repository)
    {
        this.repository = repository;
    }

    public ViewResult Index()
    {
        var users = repository.GetUsers().ToList();
        return View(users);
    }

    public ViewResult Edit(int id)
    {
        var user = repository.GetUsers().FirstOrDefault(u => u.Id == id);
        return View(user);
    }

    [HttpPost]
    public IActionResult Edit(User user)
    {
        repository.Edit(user);
        return RedirectToAction("Index", "Home");
    }

    public IViewComponentResult Invoke()
    {
        var users = repository.GetUsers().Take(10).ToList();
        return new ViewViewComponentResult
        {
            ViewData = new ViewDataDictionary<IList<User>>(ViewData, users)
        };
    }
}

  
توضیحات:
همانطور که پیش‌تر نیز بحث شده است، از ویژگی ViewComponent زمانی استفاده خواهد شد که کلاس موردنظر از کلاس پایه ViewComponent ارث‌بری نکرده باشد و همچنین نام کلاس به ViewComponent ختم نشده باشد. با تعیین پراپرتی Name، یک نام برای ViewComponent تعیین کرده‌ایم که در نهایت درون ویوو، توسط Component.Invoke@  قابل فراخوانی باشد. همچنین از آنجائیکه UserManagerController از کلاس پایه ViewComponent ارث‌بری نکرده است، در نتیجه به اشیاء IViewComponentResult دسترسی نداریم، از این جهت به صورت مستقیم ViewViewComponentResult را ایجاد کرده‌ایم و مدلی که قرار است که به ویوو کامپوننت پاس داده شود را مقداردهی کرده‌ایم.

محل تعریف Viewها
Viewهای کنترلر و همچنین ویووکامپوننت مانند روش فوق قابل ترکیب نیستند؛ در نتیجه نیازی به تغییر هیچکدام از ویووها نخواهیم داشت.
UserManagerController:
/Views/UserManager/Edit.cshtml
/Views/UserManager/Index.cshtml

UserListViewComponent:
/Views/Shared/Components/UserList/Default.cshtml

نکته: دقت داشته باشید که ویجت نمایش لیست کاربران که پیشتر به صورت مستقل از عملکرد یک اکشن متد کار می‌کرده، قرار نیست جایگزین لیست کاربران (اکشن متد Index درون کنترلر UserManager) شود؛ یعنی به صورت مستقل از آن عمل میکند. هدف بیشتر قرار دادن View Component موردنظر درون کنترلر UserManager است.
مطالب
شروع کار با Apache Cordova در ویژوال استودیو #5

همانطور که در قسمت قبل گفته شد، در این قسمت با روش کار jQuery Mobile و plugin‌های مربوط به Cordova آشنا خواهیم شد.


تگ متای زیر برای تنظیمات مربوط به viewport است و برای jQuery Mobile توصیه می‌شود.
<!DOCTYPE html> 
<html> 
<head> 
<meta charset="utf-8"> 
<title>Title</title> 
<meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1">
device-width  نشان می‌دهد که می‌خواهیم مقیاس محتوای ما به اندازه‌ی عرض دستگاه(device) مورد نظر باشد و initial-scale هم مقدار زوم را برای Web page ما مشخص می‌کند. شما می‌توانید با مقدار دهی user-scalable=no هم امکان تغییر زوم را به کاربر ندهید. این متا تگ را در تمام صفحات html خود بعد از تگ title قرار دهید.

روال کار jQuery Mobile
برای اینکه بتواند سند HTML ما را برای استفاده‌ی در موبایل بهینه کند، ابتدا آن را لود می‌کند و سپس بر  اجزایی که با ویژگیdata-role علامت گذاری شده‌اند، CSS3 بهینه شده برای موبایل را اعمال می‌کند.


از آنجایی که مستندات jQuery Mobile به قدر کافی کامل هست، نیازی نیست تا در مورد تک تک آنها مثال بزنیم و از اصل مطلب دور شویم. در هر مثالی که زده خواهد شد، در صورت استفاده از ویجتی خاص، با آن آشنا خواهیم شد.

لیست کامل اتریبیوت‌های -data به همراه مقادیری که می‌پذیرند 

دموی مربوط به ویجت‌ها  

لیست تمام رخدادها 

شما می‌توانید از امکانات Theme Roller برای شخصی سازی تم‌های مورد نیاز استفاده کنید.

لیست کامل کلاس‌های CSS  



Cordova Plugins

از این قسمت http://plugins.cordova.io/#/viewAll و این قسمت  http://plugreg.com/plugins می‌توانید سراغ پلاگین‌های مورد نیاز خود بگردید. برای مثال وارد بخش کانفیگ پروژه شده و از قسمت plugins  و تب Core یکسری از پلاگین‌هایی را که در Cordova گنجانده شده است، مشاهده می‌کنید. با کلیک بر روی دکمه‌ی Add می‌توانید آن را دانلود کرده و از API‌های آن استفاده کنید.



برای مثال پلاگین Notification را به پروژه اضافه می‌کنم. سپس یک فایل js را با نام custom.js به فولدر scripts در ریشه پروژه اضافه کرده و  محتوای فایل‌های index.html , custome.js را به شکل زیر در نظر می‌گیرم:


$(function() {
    $("#alert").on('tap', function(event) {
        navigator.notification.alert("اطلاعات ذخیره شد",null, "alert", "تایید");
    });

    $("#prompt").on('tap', function(event) {
        navigator.notification.prompt("برای تائید نام خود را وارد کنید", onPrompt, "prompt", "تایید", "لغو"],"نام خود"]);
    });

    function onPrompt(results) {
        navigator.notification.alert(results.buttonIndex + "\n" + results.input1, null);
    }
    $("#confirm").on('tap', function(event) {
        navigator.notification.confirm("حذف انجام شود؟", onConfirm, "confirm", ["بله", "خیر", "نمیدانم"]);
    });

    function onConfirm(buttonIndex) {
        navigator.notification.alert(buttonIndex , null);
    }
    $("#beep").on('tap', function(event) {
        navigator.notification.beep(1);
    });

});

رخداد tap زمانی صادر می‌شود که کاربر، دکمه‌ی مورد نظر را لمس کند و یکی از رخداد‌های jQuery Mobile می‌باشد. بعد از نصب پلاگین Notification، با استفاده از navigator.notification می‌توانید به متد‌های مورد نظر که در بالا مشخص است، دسترسی پیدا کنید.

برای آشنایی با این پلاگین می‌توانید داکیومنت آن را مطالعه کنید.

در کد بالا با استفاده از متد‌های callback توانسته‌ایم اطلاعاتی در مورد نوع عملکرد کاربر با notification ما بدست آوریم.


<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <title>CordovaApp01</title>
   <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1"/> 
    <!-- CordovaApp01 references -->
    <link href="css/index.css" rel="stylesheet" />
    <link href="jquery.mobile.rtl/css/themes/default/rtl.jquery.mobile-1.4.0.css" rel="stylesheet" />
</head>
<body>
<div data-role="page" id="page1">
    <div data-role="header">
        <h2>
            تست پلاگین Notification
        </h2>
    </div>
    <div data-role="content">
        <a href="#page2" data-transition="pop" data-rel="dialog" data-role="button" data-inline="true" data-icon="back">page 2</a>
       
        <button data-role="button" id="alert" data-inline="true" >alert</button>
        <button data-role="button" id="confirm" data-inline="true">confirm</button>
        <button data-role="button" id="beep" data-inline="true" >beep</button>
        <button data-role="button" id="prompt" data-inline="true" >prompt</button>

    </div>
    <div data-role="footer">
        <h2>من فوتر هستم</h2>
    </div>
</div>
    <div data-role="page" id="page2">
        <div data-role="header">
            <h1>Header</h1>
        </div>
        <div data-role="content">
            Content
        </div>
        <div data-role="footer">
            <h1>Footer</h1>
        </div>
    </div>
<!-- Cordova reference, this is added to your app when it's built. -->
    <script src="scripts/jquery-2.1.3.min.js"></script>
    <script src="cordova.js"></script>
    <script src="scripts/platformOverrides.js"></script>
    <script src="scripts/index.js"></script>
    <script src="jquery.mobile.rtl/js/rtl.jquery.mobile-1.4.0.js"></script>
    <script src="scripts/custom.js"></script>
</body>
</html>

در کد بالا 4 تا button دیده می‌شود که ویژگی data-role آنها مقدار button در نظر گرفته شده‌است تا توسط jQuery Mobile به عنوان button شناخته شوند و استایل‌های لازم بر روی آن‌ها اعمال گردد. قرار است طبق کد js ایی که نوشته‌ایم، با لمس کردن هر کدام از دکمه‌ها، notification هایی نمایش داده شوند.


برای اینکار شبیه ساز YouWave را دانلود کرده و نصب کنید. سپس در قسمت toolbar ویژوال، گزینه‌ی Device را به جای شبیه ساز Ripple انتخاب کنید. نرم افزار youwave را اجرا کنید حال اگر برنامه را اجرا کنید با خطای زیر مواجه خواهید شد:

Error447C:\Users\Administrator\Documents\Visual Studio 2013\Projects\CordovaApp-01\CordovaApp-01\bld\Debug\platforms\android\cordova\node_modules\q\q.js:126CordovaApp-01
Error448throw e;CordovaApp-01
Error449^CordovaApp-01
Error450Error : DEP10201 : Failed to deploy to device, no devices found.CordovaApp-01
مشخصا خطا، مبنی بر پیدا نشدن دستگاه خارجی است. برای رفع این مشکل می‌بایست شبیه ساز youwave را به ویژوال استودیو وصل کنیم. برای این منظور دستور زیر را در cmd اجرا کنید.
adb connect localhost:5558

بعد از آن اگر پروژه را اجرا کنید، فایل apk. پروژه بر روی شبیه ساز نصب شده و اجرا خواهد شد. با کلیک بر روی دکمه‌ی confirm تصویری به شکل زیر قابل مشاهده خواهد بود:


علاوه بر این ما در سند HTML خود در بالا، یک page و یک تگ a قرار داده‌ایم. 
 <a href="#page2" data-transition="pop" data-rel="dialog" data-role="button" data-inline="true" data-icon="back">page 2</a>
data-role: با مقدار button در نظر گرفته شده است؛ لذا به شکل 4 دکمه دیگر رندر خواهد شد.
data-transition: با مقدار pop در نظر گرفته شده است که مشخص کننده‌ی افکت ظاهر شدن صفحه‌ای است که قرار است بار گذاری شود.
data-rel: مشخص می‌کند که صفحه‌ی مورد نظر من به صورت دیالوگ باز شود.
data-icon: با استفاده از این ویژگی می‌توان icon مورد نظر خود را برای المنت در نظر گرفت.
data-inline: برای به خط کردن دکمه‌ها کنار هم استفاده می‌شود.
با لمس کردن این دکمه، نتیجه به شکل زیر خواهد بود:

در مقاله‌ی بعد، به مباحث Database در Cordova خواهیم پرداخت.

ادامه دارد...

مطالب
مسیریابی تو در تو در Angularjs با استفاده از UI-Router

UI-Router   ابزاری برای مسیریابی در AngularJS است که این امکان را برایتان فراهم می‌کند تا بخش‌های برنامه رابط کاربریتان را به شکل یک ماشین حالت ساماندهی کنید. برخلاف سرویس route$ که بر اساس مسیریابی URL‌ها ساماندهی شده و کار می‌کند، UI-Router بر اساس حالت‌ها کار می‌کند، که این حالت‌ها می‌توانند در صورت لزوم مسیریابی هم داشته باشند.


UI-Router یکی از افزونه‌های مجموعه Angular-ui، و پاراگراف بالا معرفی آن در صفحه خانگیش است (تقریبا!). این افزونه جزئیات مفصلی دارد و در این مطلب تنها به معرفی آن خواهم پرداخت (بر اساس مطالب صفحه خانگیش). پیش از ادامه پیشنهاد می‌کنم اگر مطالب زیر را نخوانده‌اید ابتدا آن‌ها را مرور کنید:
برای استفاده از UI-Router باید:
  1. فایل جاوا اسکریپت آن را دانلود کنید (released یا minified).
  2. در صفحه اصلی برنامه‌تان پس از include کردن فایل اصلی AngularJS فایل angular-ui-router.js (یا angular-ui-router.min.js) را include کنید.
  3. 'ui.router' را به لیست وابستگی‌های ماژول اصلی اضافه کنید.
نتیجه چیزی شبیه این خواهد بود:
<!doctype html>
<html ng-app="myApp">
<head>
    <script src="//ajax.googleapis.com/ajax/libs/angularjs/1.1.5/angular.min.js"></script>
    <script src="js/angular-ui-router.min.js"></script>
    <script>
        var myApp = angular.module('myApp', ['ui.router']);
        // For Component users, it should look like this:
        // var myApp = angular.module('myApp', [require('angular-ui-router')]);
    </script>
    ...
</head>
<body>
    ...
</body>
</html>

حالت‌ها و viewهای تو در تو

قابلیت اصلی UI-Router امکان تعریف حالت‌ها و vieweهای تو در تو است. در مطلب مسیریابی در AngularJs #بخش اول دایرکتیو ng-view معرفی شده است. هنگام استفاده از سرویس route$ با این دایرکتیو می‌توان محل مورد نظر برای بارگذاری محتویات مربوط به مسیرها را مشخص کرد. دایرکتیو ui-view در UI-Router همین نقش را دارد. فرض کنید این کد فایل index.html باشد:
<!-- index.html -->
<body>
    <div ui-view></div>
    <!-- We'll also add some navigation: -->
    <a ui-sref="state1">State 1</a>
    <a ui-sref="state2">State 2</a>
</body>
همانطور که ملاحظه می‌کنید در تگ‌های a از دایرکتیو ui-sref استفاده شده است. این دایرکتیو علاوه بر مدیریت تغییر حالت، خصوصیت href تگ a را در صورتی که حالت مشخص شده URL داشته باشد تولید می‌کند. البته برای استفاده از UI-Router ملزم به استفاده از دایرکتیو ui-sref نیستید و می‌توانید href را مشخص کنید. ولی با استفاده از ui-sref لازم نیست مسیر یک حالت را به یاد داشته باشید، و یا در صورت تغییر آن، همه hrefها را به روز کنید.
در ادامه برای هر کدام از حالت‌ها یک template اضافه می‌کنیم:
فایل state1.html:
<!-- partials/state1.html -->
<h1>State 1</h1>
<hr/>
<a ui-sref="state1.list">Show List</a>
<div ui-view></div>
فایل state2.html:
 <!-- partials/state2.html -->
<h1>State 2</h1> 
<hr /> 
<a ui-sref="state2.list">Show List</a> 
<div ui-view></div>

دو نکته قابل توجه در این templateها وجود دارد. اول اینکه همانطور که می‌بینید templateها خود شامل تگی با دایرکتیو ui-view هستند. و دوم مقدار دایرکتیو ui-sref است که به صورت state1.list و state2.list آمده است. این جدا سازی با نقطه نشان دهنده سلسله مراتب حالت‌هاست. یعنی حالت‌های state1 و state2 هرکدام حالت فرزندی به نام list دارند. در ادامه وقتی حالت‌ها و مسیریابی را در ()app.config تعریف کنیم این مسائل از هاله‌ای از ابهام که در آن هستند خارج می‌شوند! فعلا بیاید با راهنمای UI-Router پیش برویم و فایل‌های template حالت‌های فرزند را تعریف کنیم. templateهایی که قرار است در ui-view پدرانشان بارگذاری شوند:
<!-- partials/state1.list.html -->
<h3>List of State 1 Items</h3>
<ul>
  <li ng-repeat="item in items">{{ item }}</li>
</ul>

<!-- partials/state2.list.html -->
<h3>List of State 2 Things</h3>
<ul>
  <li ng-repeat="thing in things">{{ thing }}</li>
</ul>
خوب! حالا برویم سراغ شعبده بازی! برای اینکه از UI-Router استفاده کنید لازم است stateProvider$ و urlRouterProvider$ را به عنوان وابستگی به ()app.config تزریق کنید:
myApp.config(['$stateProvider', '$urlRouterProvider',
function($stateProvider, $urlRouterProvider) {
  //
  // For any unmatched url, redirect to /state1
  $urlRouterProvider.otherwise("/state1");
  //
  // Now set up the states
  $stateProvider
    .state('state1', {
      url: "/state1",
      templateUrl: "partials/state1.html"
    })
    .state('state1.list', {
      url: "/list",
      templateUrl: "partials/state1.list.html",
      controller: function($scope) {
        $scope.items = ["A", "List", "Of", "Items"];
      }
    })
    .state('state2', {
      url: "/state2",
      templateUrl: "partials/state2.html"
    })
    .state('state2.list', {
      url: "/list",
        templateUrl: "partials/state2.list.html",
        controller: function($scope) {
          $scope.things = ["A", "Set", "Of", "Things"];
        }
      })
    }]);
در ابتدا با متد ()urlRouterProvider.otherwise$ مسیر پیشفرض مشخص شده است. متد otherwise را باید از مقالات مسیریابی در AngularJS به یاد داشته باشید. سپس حالت‌های برنامه با استفاده از متد state تعریف شده است. این متد دو پارامتر ورودی دارد؛ اولی نام حالت و دومی یک شی شامل خصوصیات حالت. همانطور که می‌بینید این شی خصوصیاتی شبیه به همان‌ها که در متد ()routeProvider.when$ وجود داشت دارد. می‌شود گفت این خصوصیات همان‌ها هستند و همان عملکرد را دارند.
خصوصیت url مشخص کننده مسیر حالت است. این خصوصیت همان مقداریست که به عنوان پارامتر اول به ()routeProvider.when$ پاس می‌شد. در این پارامتر می‌شود متغیرهای url را هم به همان ترتیب تعریف کرد. مثلا اگر حالت state1 در آدرسش یک پارامتر id داشته باشد می‌شود آن را به این ترتیب تعریف کرد:
.state('state1', {
      url: "/state1/:id",
      templateUrl: "partials/state1.html"
    })
برای خواندن مقدار این متغیر باید از stateParams$ استفاده کرد:
$stateParams.id
به خصوصیت url دو حالت state1.list و state2.list دقت کنید. هردو برابر 'list/' است. یعنی هردو یک مسیر دارند؟ نه! بلکه مسیر state1.list برابر '/state1/list' و مسیر state2.list برابر '/state2/list' است. در واقع حالت state1.list یعنی list فرزند state1 و به همین ترتیب state2.list یعنی list فرزند state2. و می‌توان گفت UI-Router آدرس url حالت فرزند را، آدرسی نسبی، نسبت به url حالت پدر می‌داند. این رابطه سلسله مراتبی و پدر و فرزندی را می‌توان با استفاده از خصوصیت parent به صورت صریح‌تری مشخص کرد:
.state('list', {
    parent: "state1",
    url: "/list",
    templateUrl: "partials/state1.list.html",
    controller: function($scope) {
        $scope.items = ["A", "List", "Of", "Items"];
    }
})
.state('list', {
    parent: "state2",
    url: "/list",
    templateUrl: "partials/state2.list.html",
    controller: function($scope) {
        $scope.items = ["A", "List", "Of", "Items"];
    }
})
تا اینجای کار، اگر آدرس "state1/" وارد شود، فایل "partials/state1.html" در "ui-view" فایل "index.html" بارگذاری خواهد شد. اگر آدرس "state1/list/" وارد شود، ابتدا فایل "partials/state1.html" در "ui-view" فایل "index.html" بارگذاری شده، سپس فایل "partials/state1.list.html" در "ui-view"  آمده در فایل فایل "partials/state1.html" بارگذاری می‌شود. این همان امکان حالت‌ها و viewهای تو در تو است که UI-Router فراهم می‌کند. 
اینجا می‌توانید خروجی کدهای بالا را مشاهده کنید.
اگر مستقیما url یک حالت فرزند وارد شود، یا به عبارت دیگر، اگر بخواهیم مستقیما برنامه به حالتی که فرزند حالت دیگر است برود، UI-Router برنامه را ابتدا به حالت پدر، و پس از آن به حالت فرزند خواهد برد. حالت فرزند دو چیز را از حالت پدر به ارث می‌برد:
  1. وابستگی‌های فراهم شده در حالت پدر به وسیله "resolve"
  2. داده‌های سفارشی مشخص شده در خصوصیت data حالت پدر
استفاده از resolve در UI-Router مشابه استفاده از آن در route$  است. ولی افزودن داده‌های سفارشی کمی متفاوت است. برای افزودن داده‌های سفارشی باید از خصوصیت data یک حالت استفاده کرد:
.state('state1', {
    url: "/state1",
    templateUrl: "partials/state1.html",
    data:{
        foodata: 'addorder'
    }
})
برای دسترسی به این داده‌ها هم می‌توان از state.current.data$ استفاده کرد:
$state.current.data.foodata


Viewهای نامگذاری شده و چندگانه

یکی دیگر از قابلیت‌های کاربردی UI-Router امکان داشتن چند ui-view در هر template است (استفاده همزمان از این قابلیت و حالت‌های تو در تو، امکان مدیریت واسط کاربری را به خوبی فراهم می‌کند).  برای توضیح این قابلیت، با راهنمای UI-Router همراه شویم:
1. دستورالعمل برپایی UI-Router که در بالا آمده را اجرا کنید.
2. یک یا چند ui-view به برنامه‌تان اضافه کنید و آن‌ها را نامگذاری کنید:
<!-- index.html -->
<body>
    <div ui-view="viewA"></div>
    <div ui-view="viewB"></div>
    <!-- Also a way to navigate -->
    <a ui-sref="route1">Route 1</a>
    <a ui-sref="route2">Route 2</a>
</body>
3. حالت‌های برنامه‌تان را در روال config ماژول تعریف کنید:
myApp.config(function ($stateProvider) {
    $stateProvider
      .state('index', {
          url: "",
          views: {
              "viewA": { template: "index.viewA" },
              "viewB": { template: "index.viewB" }
          }
      })
      .state('route1', {
          url: "/route1",
          views: {
              "viewA": { template: "route1.viewA" },
              "viewB": { template: "route1.viewB" }
          }
      })
      .state('route2', {
          url: "/route2",
          views: {
              "viewA": { template: "route2.viewA" },
              "viewB": { template: "route2.viewB" }
          }
      })
});
4. خروجی کدهای بالا را اینجا مشاهده کنید.


چند نکته

UI-Router جزئیات فراوانی دارد و آنچه آمد تنها پرده برداری از آن بود. دلم می‌خواست می‌توانستم بیش از این آن را معرفی کنم، اما متاسفانه این روزها وقت آزاد کافی ندارم. در انتها می‌خواهم به چند نکته اشاره کنم:
روش controller as
برای استفاده از روش controller as در UI-Router باید به این ترتیب عمل کنید:
.state('list', {
    parent: "state1",
    url: "/list",
    templateUrl: "partials/state1.list.html",
    controller: "state1ListController as listCtrl1"
    }
})
.state('list', {
    parent: "state2",
    url: "/list",
    templateUrl: "partials/state2.list.html",
    controller: "state2ListController as listCtrl2"
    }
})

حالت‌های انتزاعی

حالت انتزاعی حالتی است که url ندارد و در نتیجه برنامه نمی‌تواند در آن حالت قرار گیرد. حالت‌های انتزاعی بسیار به درد خور هستند! مثلا فرض کنید چند حالت دارید که اشتراکاتی با هم دارند (همه باید در template مشابهی بارگذاری شود، یا وابستگی‌های یکسانی دارند، یا حتی سطح دسترسی یکسان). با تعریف یک حالت انتزاعی و جمع کردن همه وابستگی‌ها در آن، و تعریف حالت‌های مورد نظرتان به عنوان فرزندان حالت انتزاعی، می‌توانید اشتراکات حالت‌های برنامه را ساده‌تر مدیریت کنید.

حساسیت به حروف بزرگ و کوچک

در سرویس route$ با مقداردهی خصوصیت caseInsensitiveMatch می‌توانستیم مشخص کنیم که بزرگ و کوچک بودن حروف در تطبیق آدرس صفحه با پارامتر route در نظر گرفته بشود یا نه. خودمانیش اینکه url به حروف بزرگ و کوچک حساس باشد یا نه. متاسفانه در UI-Router از این امکان خبری نیست (البته فعلا) و آدرس‌های تعریف شده به حروف بزگ و کوچک حساس هستند.
 اینجا روشی برای حل این مشکل پیشنهاد شده، به این ترتیب که همه url‌های وارد شده به حروف کوچک تبدیل شود (راستش من این راه حل را نمی‌پسندم!).
چند روز قبل هم تغییراتی در کد UI-Router داده شده که امکان حساس نبودن به حروف کوچک و بزرگ فراهم شود. این تغییر هنوز در نسخه نهایی فایل UI-Router نیامده است. هرچند اگر بیاید هم آنچه تا امروز (23 اسفند 92) انجام شده مشکل را حل نمی‌کند.
اگر شما هم مثل من می‌خواهید کلا آدرس‌ها به حروف بزرگ و کوچک حساس نباشند، و فرصت حل کردن اساسی مشکل را هم ندارید به این ترتیب عمل کنید:
  • در فایل "angular-ui-router.js" عبارت "new RegExp(compiled)" را پیدا کرده و آن را به  "RegExp(compiled, 'i')" تبدیل کنید. و یا در "angular-ui-router.min.js" (هرکدام از فایل‌ها که استفاده می‌کنید) عبارت new RegExp(o) را پیدا کرده و آن را به new RegExp(o, "i")  تبدیل کنید. همین؛ صدایش را هم در نیاورید!


مطالب
ASP.NET MVC #20

تهیه گزارشات تحت وب به کمک WebGrid

WebGrid از ASP.NET MVC 3.0 به صورت توکار به شکل یک Html Helper در دسترس می‌باشد و هدف از آن ساده‌تر سازی تهیه گزارشات تحت وب است. البته این گرید، تنها گرید مهیای مخصوص ASP.NET MVC نیست و پروژه MVC Contrib یا شرکت Telerik نیز نمونه‌های دیگری را ارائه داده‌اند؛ اما از این جهت که این Html Helper، بدون نیاز به کتابخانه‌های جانبی در دسترس است، بررسی آن ضروری می‌باشد.


صورت مساله

لیستی از کارمندان به همراه حقوق ماهیانه آن‌ها در دست است. اکنون نیاز به گزارشی تحت وب، با مشخصات زیر می‌باشد:
1- گزارش باید دارای صفحه بندی بوده و هر صفحه تنها 10 ردیف را نمایش دهد.
2- سطرها باید یک در میان دارای رنگی متفاوت باشند.
3- ستون حقوق کارمندان در پایین هر صفحه، باید دارای جمع باشد.
4- بتوان با کلیک بر روی عنوان هر ستون، اطلاعات را بر اساس ستون انتخابی، مرتب ساخت.
5- لینک‌های حذف یا ویرایش یک ردیف نیز در این گزارش مهیا باشد.
6- لیست تهیه شده، دارای ستونی به نام «ردیف» نیست. این ستون را نیز به صورت خودکار اضافه کنید.
7- لیست نهایی اطلاعات، دارای ستونی به نام مالیات نیست. فقط حقوق کارمندان ذکر شده است. ستون محاسبه شده مالیات نیز باید به صورت خودکار در این گزارش نمایش داده شود. این ستون نیز باید دارای جمع پایین هر صفحه باشد.
8- تمام اعداد این گزارش در حین نمایش باید دارای جدا کننده سه رقمی باشند.
9- تاریخ‌های موجود در لیست، میلادی هستند. نیاز است این تاریخ‌ها در حین نمایش شمسی شوند.
10- انتهای هر صفحه گزارش باید بتوان برچسب «صفحه y/n» را مشاهده کرد. n در اینجا منظور تعداد کل صفحات است و y شماره صفحه جاری می‌باشد.
11- انتهای هر صفحه گزارش باید بتوان برچسب «رکوردهای y تا x از n» را مشاهده کرد. n در اینجا منظور تعداد کل رکوردها است.
12- نام کوچک هر کارمند، ضخیم نمایش داده شود.
13- به ازای هر شماره کارمندی، یک تصویر در پوشه images سایت وجود دارد. برای مثال images/id.jpg. ستونی برای نمایش تصویر متناظر با هر کارمند نیز باید اضافه شود.
14- به ازای هر کارمند، تعدادی پروژه هم وجود دارد. پروژه‌های متناظر را توسط یک گرید تو در تو نمایش دهید.


راه حل به کمک استفاده از WebGrid

ابتدا یک پروژه خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس مدل‌های زیر را به آن اضافه نمائید (یک کارمند که می‌تواند تعداد پروژه منتسب داشته باشد):

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication17.Models
{
public class Employee
{
public int Id { set; get; }
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }
public DateTime AddDate { get; set; }
public double Salary { get; set; }
public IList<Project> Projects { get; set; }
}
}

namespace MvcApplication17.Models
{
public class Project
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
}
}

سپس منبع داده نمونه زیر را به پروژه اضافه کنید. به عمد از ORM‌ خاصی استفاده نشده تا بتوانید پروژه جاری را به سادگی در یک پروژه آزمایشی جدید،‌ تکرار کنید.
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication17.Models
{
public static class EmployeeDataSource
{
public static IList<Employee> CreateEmployees()
{
var list = new List<Employee>();
var rnd = new Random();
for (int i = 1; i <= 1000; i++)
{
list.Add(new Employee
{
Id = i + 1000,
FirstName = "fName " + i,
LastName = "lName " + i,
AddDate = DateTime.Now.AddYears(-rnd.Next(1, 10)),
Salary = rnd.Next(400, 3000),
Projects = CreateRandomProjects()
});
}
return list;
}

private static IList<Project> CreateRandomProjects()
{
var list = new List<Project>();
var rnd = new Random();
for (int i = 0; i < rnd.Next(1, 7); i++)
{
list.Add(new Project
{
Id = i,
Name = "Project " + i
});
}
return list;
}
}
}


در ادامه یک کنترلر جدید را با محتوای زیر اضافه نمائید:
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication17.Models;

namespace MvcApplication17.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[HttpPost]
public ActionResult Delete(int? id)
{
return RedirectToAction("Index");
}

[HttpGet]
public ActionResult Edit(int? id)
{
return View();
}

[HttpGet]
public ActionResult Index(string sort, string sortdir, int? page = 1)
{
var list = EmployeeDataSource.CreateEmployees();
return View(list);
}
}
}

علت تعریف متد index با پارامترهای sort و غیره به URLهای خودکاری از نوع زیر بر می‌گردد:

http://localhost:3034/?sort=LastName&sortdir=ASC&page=3

همانطور که ملاحظه می‌کنید، گرید رندر شده، از یک سری کوئری استرینگ برای مشخص سازی صفحه جاری، یا جهت مرتب سازی (صعودی و نزولی بودن آن) یا فیلد پیش فرض مرتب سازی، کمک می‌گیرد.

سپس یک View خالی را نیز برای متد Index ایجاد کنید. تا اینجا تنظیمات اولیه پروژه انجام شد.
کدهای کامل View را در ادامه ملاحظه می‌کنید:

@using System.Globalization
@model IList<MvcApplication17.Models.Employee>

@{
ViewBag.Title = "Index";
}

@helper WebGridPageFirstItem(WebGrid grid)
{
@(((grid.PageIndex + 1) * grid.RowsPerPage) - (grid.RowsPerPage - 1));
}

@helper WebGridPageLastItem(WebGrid grid)
{
if (grid.TotalRowCount < (grid.PageIndex + 1 * grid.RowsPerPage))
{
@grid.TotalRowCount;
}
else
{
@((grid.PageIndex + 1) * grid.RowsPerPage);
}
}

<h2>Employees List</h2>

@{
var grid = new WebGrid(
source: Model,
canPage: true,
rowsPerPage: 10,
canSort: true,
defaultSort: "FirstName"
);
var salaryPageSum = 0;
var taxPageSum = 0;
var rowIndex = ((grid.PageIndex + 1) * grid.RowsPerPage) - (grid.RowsPerPage - 1);
}

<div id="container">
@grid.GetHtml(
tableStyle: "webgrid",
headerStyle: "webgrid-header",
footerStyle: "webgrid-footer",
alternatingRowStyle: "webgrid-alternating-row",
selectedRowStyle: "webgrid-selected-row",
rowStyle: "webgrid-row-style",
htmlAttributes: new { id = "MyGrid" },
mode: WebGridPagerModes.All,
columns: grid.Columns(
grid.Column(header: "#",
style: "text-align-center-col",
format: @<text>@(rowIndex++)</text>),
grid.Column(columnName: "FirstName", header: "First Name",
format: @<span style='font-weight: bold'>@item.FirstName</span>,
style: "text-align-center-col"),
grid.Column(columnName: "LastName", header: "Last Name"),
grid.Column(header: "Image",
style: "text-align-center-col",
format: @<text><img alt="@item.Id" src="@Url.Content("~/images/" + @item.Id + ".jpg")" /></text>),
grid.Column(columnName: "AddDate", header: "Start",
style: "text-align-center-col",
format: item =>
{
int ym = item.AddDate.Year;
int mm = item.AddDate.Month;
int dm = item.AddDate.Day;
var persianCalendar = new PersianCalendar();
int ys = persianCalendar.GetYear(new DateTime(ym, mm, dm, new GregorianCalendar()));
int ms = persianCalendar.GetMonth(new DateTime(ym, mm, dm, new GregorianCalendar()));
int ds = persianCalendar.GetDayOfMonth(new DateTime(ym, mm, dm, new GregorianCalendar()));
return ys + "/" + ms.ToString("00") + "/" + ds.ToString("00");

}),
grid.Column(columnName: "Salary", header: "Salary",
format: item =>
{
salaryPageSum += item.Salary;
return string.Format("${0:n0}", item.Salary);
},
style: "text-align-center-col"),
grid.Column(header: "Tax", canSort: true,
format: item =>
{
var tax = item.Salary * 0.2;
taxPageSum += tax;
return string.Format("${0:n0}", tax);
}),
grid.Column(header: "Projects", columnName: "Projects",
style: "text-align-center-col",
format: item =>
{
var subGrid = new WebGrid(
source: item.Projects,
canPage: false,
canSort: false
);
return subGrid.GetHtml(
htmlAttributes: new { id = "MySubGrid" },
tableStyle: "webgrid",
headerStyle: "webgrid-header",
footerStyle: "webgrid-footer",
alternatingRowStyle: "webgrid-alternating-row",
selectedRowStyle: "webgrid-selected-row",
rowStyle: "webgrid-row-style"
);
}),
grid.Column(header: "",
style: "text-align-center-col",
format: item => @Html.ActionLink(linkText: "Edit", actionName: "Edit",
controllerName: "Home", routeValues: new { id = item.Id },
htmlAttributes: null)),
grid.Column(header: "",
format: @<form action="/Home/Delete/@item.Id" method="post"><input type="submit"
onclick="return confirm('Do you want to delete this record?');"
value="Delete"/></form>),
grid.Column(header: "", format: item => item.GetSelectLink("Select"))
)
)

<strong>Page:</strong> @(grid.PageIndex + 1) / @grid.PageCount,
<strong>Records:</strong> @WebGridPageFirstItem(@grid) - @WebGridPageLastItem(@grid) of @grid.TotalRowCount

@*
@if (@grid.HasSelection)
{
@RenderPage("~/views/path/_partial_view.cshtml", new { Employee = grid.SelectedRow })
}
*@
</div>

@section script{
<script type="text/javascript">
$(function () {
$('#MyGrid tbody:first').append(
'<tr class="total-row"><td></td>\
<td></td><td></td><td></td>\
<td><strong>Total:</strong></td>\
<td>@string.Format("${0:n0}", @salaryPageSum)</td>\
<td>@string.Format("${0:n0}", @taxPageSum)</td>\
<td></td><td></td><td></td></tr>');
});
</script>
}


توضیحات ریز جزئیات View فوق


تعریف ابتدایی شیء WebGrid و مقدار دهی آن
در ابتدا نیاز است یک وهله از شیء WebGrid را ایجاد کنیم. در اینجا می‌توان تنظیم کرد که آیا نیاز است اطلاعات نمایش داده شده دارای صفحه بندی (canPage) خودکار باشند؟ منبع داده (source) کدام است. در صورت فعال سازی صفحه بندی خودکار، چه تعداد ردیف (rowsPerPage) در هر صفحه نمایش داده شود. آیا نیاز است بتوان با کلیک بر روی سر ستون‌ها، اطلاعات را بر اساس فیلد متناظر با آن مرتب (canSort) ساخت؟ همچنین در صورت نیاز به مرتب سازی، اولین باری که گرید نمایش داده می‌شود، بر اساس چه فیلدی (defaultSort) باید مرتب شده نمایش داده شود:

@{ 
var grid = new WebGrid(
source: Model,
canPage: true,
rowsPerPage: 10,
canSort: true,
defaultSort: "FirstName"
);
var salaryPageSum = 0;
var taxPageSum = 0;
var rowIndex = ((grid.PageIndex + 1) * grid.RowsPerPage) - (grid.RowsPerPage - 1);
}

در اینجا همچنین سه متغیر کمکی هم تعریف شده که از این‌ها برای تهیه جمع ستون‌های حقوق و مالیات و همچنین نمایش شماره ردیف جاری استفاده می‌شود. فرمول نحوه محاسبه اولین ردیف هر صفحه را هم ملاحظه می‌کنید. شماره ردیف‌های بعدی، rowIndex++ خواهند بود.


تعریف رنگ و لعاب گرید نمایش داده شده
در ادامه به کمک متد grid.GetHtml، رشته‌ای معادل اطلاعات HTML صفحه جاری، بازگشت داده می‌شود. در اینجا می‌توان یک سری خواص تکمیلی را تنظیم نمود. برای مثال:
tableStyle: "webgrid",
headerStyle: "webgrid-header",
footerStyle: "webgrid-footer",
alternatingRowStyle: "webgrid-alternating-row",
selectedRowStyle: "webgrid-selected-row",
rowStyle: "webgrid-row-style",
htmlAttributes: new { id = "MyGrid" },

هر کدام از این رشته‌ها در حین رندر نهایی گرید،‌ تبدیل به یک class خواهند شد. برای نمونه:

<div id="container">
<table class="webgrid" id="MyGrid">
<thead>
<tr class="webgrid-header">

به این ترتیب با اندکی ویرایش css سایت، می‌توان انواع و اقسام رنگ‌ها را به سطرها و ستون‌های گرید نهایی اعمال کرد. برای مثال اطلاعات زیر را به فایل css سایت اضافه نمائید:

/* Styles for WebGrid
-----------------------------------------------------------*/
.webgrid
{
width: 100%;
margin: 0px;
padding: 0px;
border: 0px;
border-collapse: collapse;
font-family: Tahoma;
font-size: 9pt;
}

.webgrid a
{
color: #000;
}

.webgrid-header
{
padding: 0px 5px;
text-align: center;
border-bottom: 2px solid #739ace;
height: 20px;
border-top: 2px solid #D6E8FF;
border-left: 2px solid #D6E8FF;
border-right: 2px solid #D6E8FF;
}

.webgrid-header th
{
background-color: #eaf0ff;
border-right: 1px solid #ddd;
}

.webgrid-footer
{
padding: 6px 5px;
text-align: center;
background-color: #e8eef4;
border-top: 2px solid #3966A2;
height: 25px;
border-bottom: 2px solid #D6E8FF;
border-left: 2px solid #D6E8FF;
border-right: 2px solid #D6E8FF;
}

.webgrid-alternating-row
{
height: 22px;
background-color: #f2f2f2;
border-bottom: 1px solid #d2d2d2;
border-left: 2px solid #D6E8FF;
border-right: 2px solid #D6E8FF;
}

.webgrid-row-style
{
height: 22px;
border-bottom: 1px solid #d2d2d2;
border-left: 2px solid #D6E8FF;
border-right: 2px solid #D6E8FF;
}

.webgrid-selected-row
{
font-weight: bold;
}

.text-align-center-col
{
text-align: center;
}

.total-row
{
background-color:#f9eef4;
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید، رنگ‌های ردیف‌ها، هدر و فوتر گرید و غیره در اینجا تنظیم می‌شوند.
به علاوه اگر دقت کرده باشید در تعاریف گرید، htmlAttributes هم مقدار دهی شده است. در اینجا به کمک یک anonymously typed object، مقدار id گرید مشخص شده است. از این id در حین کار با jQuery‌ استفاده خواهیم کرد.


تعیین نوع Pager
پارامتر دیگری که در متد grid.GetHtml تنظیم شده است، mode: WebGridPagerModes.All می‌باشد. WebGridPagerModes یک enum با محتوای زیر است و توسط آن می‌توان نوع Pager گرید را تعیین کرد:

[Flags]
public enum WebGridPagerModes
{
Numeric = 1,
//
NextPrevious = 2,
//
FirstLast = 4,
//
All = 7,
}

نحوه تعریف ستون‌های گرید
اکنون به مهم‌ترین قسمت تهیه گزارش رسیده‌ایم. در اینجا با مقدار دهی پارامتر columns، نحوه نمایش اطلاعات ستون‌های مختلف مشخص می‌گردد. مقداری که باید در اینجا تنظیم شود، آرایه‌ای از نوع WebGridColumn می‌باشد و مرسوم است به کمک متد کمکی grid.Columns،‌ اینکار را انجام داد.
متد کمکی grid.Column، یک وهله از شیء WebGridColumn را بر می‌گرداند و از آن برای تعریف هر ستون استفاده خواهیم کرد. توسط پارامتر columnName آن،‌ نام فیلدی که باید اطلاعات ستون جاری از آن اخذ شود مشخص می‌شود. به کمک پارامتر header،‌ عبارت سرستون متناظر تنظیم می‌گردد. پارامتر format، مهم‌ترین و توانمندترین پارامتر متد grid.Column است:

grid.Column(columnName: "FirstName", header: "First Name",
format: @<span style='font-weight: bold'>@item.FirstName</span>,
style: "text-align-center-col"),
grid.Column(columnName: "LastName", header: "Last Name"),

پارامتر format، به نحو زیر تعریف شده است:

Func<dynamic, object> format

به این معنا که هر بار پیش از رندر سطر جاری، زمانیکه قرار است سلولی رندر شود، یک شیء dynamic در اختیار شما قرار می‌گیرد. این شیء dynamic یک رکورد از اطلاعات Model جاری است. به این ترتیب به اطلاعات تمام سلول‌های ردیف جاری دسترسی خواهیم داشت. بر این اساس هر نوع پردازشی را که لازم بود، انجام دهید (شبیه به فرمول نویسی در ابزارهای گزارش سازی، اما اینبار با کدهای سی شارپ) و مقدار فرمت شده نهایی را به صورت یک رشته بر گردانید. این رشته نهایتا در سلول جاری درج خواهد شد.
اگر از پارامتر فرمت استفاده نشود، همان مقدار فیلد جاری بدون تغییری رندر می‌گردد.
حداقل به دو نحو می‌توان پارامتر فرمت را مقدار دهی کرد:

format: @<span style='font-weight: bold'>@item.FirstName</span>
or
format: item =>
{
salaryPageSum += item.Salary;
return string.Format("${0:n0}", item.Salary);
}

مستقیما از توانمندی‌های Razor استفاده کنید. مثلا یک تگ کامل را بدون نیاز به محصور سازی آن بین "" شروع کنید. سپس @item به وهله‌ای از رکورد در دسترس اشاره می‌کند که در اینجا وهله‌ای از شیء کارمند است.
و یا همانند روشی که برای محاسبه جمع حقوق هر صفحه مشاهده می‌کنید، مستقیما از lambda expressions برای تعریف یک anonymous delegate استفاده کنید.


نحوه اضافه کردن ستون ردیف
ستون ردیف، یک ستون محاسبه شده (calculated field) است:

grid.Column(header: "#",
style: "text-align-center-col",
format: @<text>@(rowIndex++)</text>),

نیازی نیست حتما یک grid.Column، به فیلدی در کلاس کارمند اشاره کند. مقدار سفارشی آن را به کمک پارامتر format تعیین خواهیم کرد. هر بار که قرار است یک ردیف رندر شود، یکبار این پارامتر فراخوانی خواهد شد. فرمول محاسبه rowIndex ابتدای صفحه را نیز پیشتر ملاحظه نمودید.


نحوه اضافه کردن ستون سفارشی تصاویر کارمندها
ستون تصویر کارمندها نیز مستقیما در کلاس کارمند تعریف نشده است. بنابراین می‌توان آن‌را با مقدار دهی صحیح پارامتر format ایجاد کرد:

grid.Column(header: "Image",
style: "text-align-center-col",
format: @<text><img alt="@item.Id" src="@Url.Content("~/images/" + @item.Id + ".jpg")" /></text>),


در این مثال، تصاویر کارمندها در پوشه images واقع در ریشه سایت، قرار دارند. به همین جهت از متد Url.Content برای مقدار دهی صحیح آن استفاده کردیم. به علاوه در اینجا @item.Id به Id رکورد در حال رندر اشاره می‌کند.


نحوه تبدیل تاریخ‌ها به تاریخ شمسی
در ادامه بازهم به کمک پارامتر format، یک وهله از شیء dynamic اشاره کننده به رکورد در حال رندر را دریافت می‌کنیم. سپس فرصت خواهیم داشت تا بر این اساس، فرمول نویسی کنیم. دست آخر هم رشته مورد نظر نهایی را بازگشت می‌دهیم:

grid.Column(columnName: "AddDate", header: "Start",
style: "text-align-center-col",
format: item =>
{
int ym = item.AddDate.Year;
int mm = item.AddDate.Month;
int dm = item.AddDate.Day;
var persianCalendar = new PersianCalendar();
int ys = persianCalendar.GetYear(new DateTime(ym, mm, dm, new GregorianCalendar()));
int ms = persianCalendar.GetMonth(new DateTime(ym, mm, dm, new GregorianCalendar()));
int ds = persianCalendar.GetDayOfMonth(new DateTime(ym, mm, dm, new GregorianCalendar()));
return ys + "/" + ms.ToString("00") + "/" + ds.ToString("00");
}),


اضافه کردن ستون سفارشی مالیات
در کلاس کارمند، خاصیت حقوق وجود دارد اما مالیات خیر. با توجه به آن می‌توانیم به کمک پارامتر format، به اطلاعات شیء dynamic در حال رندر دسترسی داشته باشیم. بنابراین به اطلاعات حقوق دسترسی داریم و سپس با کمی فرمول نویسی، مقدار نهایی مورد نظر را بازگشت خواهیم داد. همچنین در اینجا می‌توان نحوه بازگشت مقدار حقوق را به صورت رشته‌ای حاوی جدا کننده‌های سه رقمی نیز مشاهده کرد:

grid.Column(columnName: "Salary", header: "Salary",
format: item =>
{
salaryPageSum += item.Salary;
return string.Format("${0:n0}", item.Salary);
},
style: "text-align-center-col"),
grid.Column(header: "Tax", canSort: true,
format: item =>
{
var tax = item.Salary * 0.2;
taxPageSum += tax;
return string.Format("${0:n0}", tax);
}),


اضافه کردن گردید‌های تو در تو
متد Grid.GetHtml، یک رشته را بر می‌گرداند. بنابراین در هر چند سطح که نیاز باشد می‌توان یک گرید را بر اساس اطلاعات دردسترس رندر کرد و سپس بازگشت داد:

grid.Column(header: "Projects", columnName: "Projects",
style: "text-align-center-col",
format: item =>
{
var subGrid = new WebGrid(
source: item.Projects,
canPage: false,
canSort: false
);
return subGrid.GetHtml(
htmlAttributes: new { id = "MySubGrid" },
tableStyle: "webgrid",
headerStyle: "webgrid-header",
footerStyle: "webgrid-footer",
alternatingRowStyle: "webgrid-alternating-row",
selectedRowStyle: "webgrid-selected-row",
rowStyle: "webgrid-row-style"
);
}),


در اینجا کار اصلی از طریق پارامتر format شروع می‌شود. سپس به کمک item.Projects به لیست پروژه‌های هر کارمند دسترسی خواهیم داشت. بر این اساس یک گرید جدید را تولید کرد و سپس رشته معادل با آن را به کمک متد subGrid.GetHtml دریافت و بازگشت می‌دهیم. این رشته در سلول جاری درج خواهد شد. به نوعی یک گزارش master detail یا sub report را تولید کرده‌ایم.


اضافه کردن دکمه‌های ویرایش، حذف و انتخاب
هر سه دکمه ویرایش، حذف و انتخاب در ستون‌هایی سفارشی قرار خواهند گرفت. بنابراین مقدار دهی header و format متد grid.Column کفایت می‌کند:

grid.Column(header: "",
style: "text-align-center-col",
format: item => @Html.ActionLink(linkText: "Edit", actionName: "Edit",
controllerName: "Home", routeValues: new { id = item.Id },
htmlAttributes: null)),
grid.Column(header: "",
format: @<form action="/Home/Delete/@item.Id" method="post"><input type="submit"
onclick="return confirm('Do you want to delete this record?');"
value="Delete"/></form>),
grid.Column(header: "", format: item => item.GetSelectLink("Select"))


نکته جدیدی که در اینجا وجود دارد متد item.GetSelectLink می‌باشد. این متد جزو متدهای توکار گرید است و کار آن بازگشت دادن شیء grid.SelectedRow می‌باشد. این شیء پویا، حاوی اطلاعات رکورد انتخاب شده است. برای مثال اگر نیاز باشد این اطلاعات به صفحه‌ای ارسال شود، می‌توان از روش زیر استفاده کرد:

@if (@grid.HasSelection)
{
@RenderPage("~/views/path/_partial_view.cshtml", new { Employee = grid.SelectedRow })
}


نمایش برچسب‌های صفحه x از n و رکوردهای x تا y از z
در یک گزارش خوب باید مشخص باشد که صفحه جاری، کدامین صفحه از چه تعداد صفحه کلی است. یا رکوردهای صفحه جاری چه بازه‌ای از تعداد رکوردهای کلی را تشکیل می‌دهند. برای این منظور چند متد کمکی به نام‌های WebGridPageFirstItem و WebGridPageLastItem تهیه شده‌اند که آن‌ها را در ابتدای View ارائه شده، مشاهده نمودید:

<strong>Page:</strong> @(grid.PageIndex + 1) / @grid.PageCount, 
<strong>Records:</strong> @WebGridPageFirstItem(@grid) - @WebGridPageLastItem(@grid) of @grid.TotalRowCount

نمایش جمع ستون‌های حقوق و مالیات در هر صفحه
گرید توکار همراه با ASP.NET MVC در این مورد راه حلی را ارائه نمی‌دهد. بنابراین باید اندکی دست به ابتکار زد. مثلا:

@section script{
<script type="text/javascript">
$(function () {
$('#MyGrid tbody:first').append(
'<tr class="total-row"><td></td>\
<td></td><td></td><td></td>\
<td><strong>Total:</strong></td>\
<td>@string.Format("${0:n0}", @salaryPageSum)</td>\
<td>@string.Format("${0:n0}", @taxPageSum)</td>\
<td></td><td></td><td></td></tr>');
});
</script>
}

در این مثال به کمک jQuery با توجه به اینکه id گرید ما MyGrid است، یک ردیف سفارشی که همان جمع محاسبه شده است، به tbody جدول نهایی تولیدی اضافه می‌شود. از tbody:first هم در اینجا استفاده شده است تا ردیف اضافه شده به گریدهای تو در تو اعمال نشود.
سپس فایل Views\Shared\_Layout.cshtml را گشوده و از section تعریف شده، برای مقدار دهی master page سایت، استفاده نمائید:

<head>
<title>@ViewBag.Title</title>
<link href="@Url.Content("~/Content/Site.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
<script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.5.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
@RenderSection("script", required: false)
</head>

نظرات مطالب
فعال سازی و پردازش جستجوی پویای jqGrid در ASP.NET MVC
با سپاس؛ خوشبختانه کد رو به شکل زیر تغییر دادم و نتیجه گرفتم:
$("#list").jqGrid({
         //...
        }).jqGrid('filterToolbar', { stringResult: true, searchOnEnter: true, autosearch: true, searchOperators: true, groupOp: 'OR', defaultSearch: 'cn' })
            .jqGrid('navButtonAdd', "#pager", {
                caption: "نوار ابزار جستجو", title: "Search Toolbar", buttonicon: 'ui-icon-search',
                onClickButton: function () {
                    $("#list")[0].toggleToolbar();
                }
            });
            $("#list")[0].toggleToolbar();