مطالب
نمایش یک فایل PDF پویا در یک iframe در ASP.NET
عموما در برنامه‌های وب برای نمایش فایل‌های پویای باینری تولید شده، یا ابتدا آن‌ها را بر روی سخت دیسک ذخیره کرده و مسیر نهایی را به نحوی به کاربر نمایش می‌دهند و یا فایل را بدون ذخیره سازی، در مرورگر کاربر اصطلاحا Flush می‌کنند. حالت Flush سبب نمایش صفحه دیالوگ ذخیره سازی فایل گردیده و در همینجا Response خاتمه خواهد یافت.
برای نمونه در اینجا توسط متد inMemoryFile، یک فایل PDF در حافظه تشکیل شده و سپس به صورت یک Byte Array بازگشت داده می‌شود. در ادامه کار، این اطلاعات در مرورگر کاربر Flush خواهد شد:
using System.IO;
using System.Net.Mime;
using System.Web;

namespace WebApplication
{
    public class PdfHandler : IHttpHandler
    {
        private static byte[] inMemoryFile()
        {
            //تولید پویای فایل در حافظه و یا حتی خواندن از یک نمونه موجود
            return File.ReadAllBytes(@"D:\path\DynamicCrosstabSampleRpt.pdf");
        }

        public void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            var pdf = inMemoryFile();

            context.Response.Cache.SetCacheability(HttpCacheability.NoCache);
            context.Response.ContentType = MediaTypeNames.Application.Pdf;
            context.Response.AddHeader("Content-Length", pdf.Length.ToString());
            context.Response.AddHeader("content-disposition", "attachment;filename=test.pdf");
            context.Response.Buffer = true;
            context.Response.Clear();
            context.Response.OutputStream.Write(pdf, 0, pdf.Length);
            context.Response.OutputStream.Flush();
            context.Response.OutputStream.Close();
            context.Response.End();
        }

        public bool IsReusable
        {
            get  {  return false;  }
        }
    }
}
و برای نمایش آن در یک iframe در صفحه:
 <iframe width="100%" src="PdfHandler.ashx" height="200px"></iframe>
نتیجه کار، نمایش صفحه دیالوگ ذخیره سازی فایل به کاربر است:


سؤال: فرض کنید Adobe reader بر روی سیستم نصب است و مرورگر با استفاده از Active-X آن می‌تواند این نوع فایل‌ها را نمایش دهد. آیا راهی وجود دارد تا بجای نمایش save popup dialog، این فایل توسط مرورگر نمایش داده شود؟
پاسخ: بلی. در کدهای فوق تنها کافی است یک سطر آن تغییر کند:
 Response.AddHeader("content-disposition", "inline;filename=test.pdf");
در اینجا تنها نحوه مقدار دهی content-disposition تفاوت کرده است. حالت attachment سبب نمایش save popup dialog می‌شود و مقدار inline، فایل را در مرورگر نمایش خواهد داد.
اینبار اگر برنامه را اجرا کنیم، iframe ایی که به PdfHandler.ashx اشاره می‌کند، فایل PDF را در صفحه نمایش می‌دهد.
مطالب
استفاده از JSON.NET در ASP.NET MVC
تا نگارش فعلی ASP.NET MVC، یعنی نگارش 5 آن، به صورت توکار از JavaScriptSerializer برای پردازش JSON کمک گرفته می‌شود. این کلاس نسبت به JSON.NET هم کندتر است و هم قابلیت سفارشی سازی آنچنانی ندارد. برای مثال مشکل Self referencing loop را نمی‌تواند مدیریت کند.
برای استفاده از JSON.NET در یک اکشن متد، به صورت معمولی می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
        [HttpGet]
        public ActionResult GetSimpleJsonData()
        {
            return new ContentResult
            {
                Content = JsonConvert.SerializeObject(new { id = 1 }),
                ContentType = "application/json",
                ContentEncoding = Encoding.UTF8
            };
        }
در اینجا با استفاده از متد JsonConvert.SerializeObject، اطلاعات شیء مدنظر تبدیل به یک رشته شده و سپس با content type مناسبی در اختیار مصرف کننده قرار می‌گیرد.
اگر بخواهیم این عملیات را کمی بهینه‌تر کنیم، نیاز است بتوانیم از استریم‌ها استفاده کرده و خروجی JSON را بدون تبدیل به رشته، مستقیما در استریم response.Output بنویسیم. با اینکار به سرعت بیشتر و همچنین مصرف منابع کمتری خواهیم رسید.
نمونه‌ای از این پیاده سازی را در ذیل مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Web.Mvc;
using Newtonsoft.Json;

namespace MvcJsonNetTests.Utils
{
    public class JsonNetResult : JsonResult
    {
        public JsonNetResult()
        {
            Settings = new JsonSerializerSettings { ReferenceLoopHandling = ReferenceLoopHandling.Error };
        }

        public JsonSerializerSettings Settings { get; set; }

        public override void ExecuteResult(ControllerContext context)
        {
            if (context == null)
                throw new ArgumentNullException("context");

            if (this.JsonRequestBehavior == JsonRequestBehavior.DenyGet &&
                string.Equals(context.HttpContext.Request.HttpMethod, "GET", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
            {
                throw new InvalidOperationException("To allow GET requests, set JsonRequestBehavior to AllowGet.");
            }

            if (this.Data == null)
                return;

            var response = context.HttpContext.Response;
            response.ContentType = string.IsNullOrEmpty(this.ContentType) ? "application/json" : this.ContentType;

            if (this.ContentEncoding != null)
                response.ContentEncoding = this.ContentEncoding;

            var serializer = JsonSerializer.Create(this.Settings);
            using (var writer = new JsonTextWriter(response.Output))
            {
                serializer.Serialize(writer, Data);
                writer.Flush();
            }
        }
    }
}
اگر دقت کنید، کار با ارث بری از JsonResult توکار ASP.NET MVC شروع شده‌است. کدهای ابتدای متد ExecuteResult با کدهای اصلی JsonResult یکی هستند. فقط انتهای کار بجای استفاده از JavaScriptSerializer، از JSON.NET استفاده شده‌است.
در این حالت برای استفاده از این Action Result جدید می‌توان نوشت:
        [HttpGet]
        public ActionResult GetJsonData()
        {
            return new JsonNetResult
            {
                Data = new
                {
                    Id = 1,
                    Name = "Test 1"
                },
                JsonRequestBehavior = JsonRequestBehavior.AllowGet,
                Settings = { ReferenceLoopHandling = ReferenceLoopHandling.Ignore }
            };
        }
طراحی آن با توجه به ارث بری از JsonResult اصلی، مشابه نمونه‌ای است که هم اکنون از آن استفاده می‌کنید. فقط اینبار قابلیت تنظیم Settings پیشرفته‌ای نیز به آن اضافه شده‌است.


تا اینجا قسمت ارسال اطلاعات از سمت سرور به سمت کاربر بازنویسی شد. امکان بازنویسی و تعویض موتور پردازش JSON دریافتی از سمت کاربر، در سمت سرور نیز وجود دارد. خود ASP.NET MVC به صورت استاندارد توسط کلاسی به نام JsonValueProviderFactory، اطلاعات اشیاء JSON دریافتی از سمت کاربر را پردازش می‌کند. در اینجا نیز اگر دقت کنید از کلاس JavaScriptSerializer استفاده شده‌است.
برای جایگزینی آن باید یک ValueProvider جدید را تهیه کنیم:
using System;
using System.Dynamic;
using System.Globalization;
using System.IO;
using System.Web.Mvc;
using Newtonsoft.Json;
using Newtonsoft.Json.Converters;

namespace MvcJsonNetTests.Utils
{
    public class JsonNetValueProviderFactory : ValueProviderFactory
    {
        public override IValueProvider GetValueProvider(ControllerContext controllerContext)
        {
            if (controllerContext == null)
                throw new ArgumentNullException("controllerContext");

            if (controllerContext.HttpContext == null ||
                controllerContext.HttpContext.Request == null ||
                controllerContext.HttpContext.Request.ContentType == null)
            {
                return null;
            }

            if (!controllerContext.HttpContext.Request.ContentType.StartsWith(
                    "application/json", StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
            {
                return null;
            }
            
            using (var reader = new StreamReader(controllerContext.HttpContext.Request.InputStream))
            {
                var bodyText = reader.ReadToEnd();
                return string.IsNullOrEmpty(bodyText)
                    ? null
                    : new DictionaryValueProvider<object>(
                        JsonConvert.DeserializeObject<ExpandoObject>(bodyText, new JsonSerializerSettings
                        {
                            Converters = { new ExpandoObjectConverter() }
                        }),
                        CultureInfo.CurrentCulture);
            }
        }
    }
}
در اینجا ابتدا بررسی می‌شود که آیا اطلاعات دریافتی دارای هدر application/json است یا خیر. اگر خیر، توسط این کلاس پردازش نخواهند شد.
در ادامه، اطلاعات JSON دریافتی به شکل یک رشته‌ی خام دریافت شده و سپس به متد JsonConvert.DeserializeObject ارسال می‌شود. با استفاده از تنظیم ExpandoObjectConverter، می‌توان محدودیت کلاس JavaScriptSerializer را در مورد خواص و یا پارامترهای dynamic، برطرف کرد.
   [HttpPost]
  public ActionResult TestValueProvider(string data1, dynamic data2)
برای مثال اینبار می‌توان اطلاعات دریافتی را همانند امضای متد فوق، به یک پارامتر از نوع dynamic، بدون مشکل نگاشت کرد.

و در آخر برای معرفی این ValueProvider جدید می‌توان در فایل Global.asax.cs به نحو ذیل عمل نمود:
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;
using MvcJsonNetTests.Utils;

namespace MvcJsonNetTests
{
    public class MvcApplication : System.Web.HttpApplication
    {
        protected void Application_Start()
        {
            AreaRegistration.RegisterAllAreas();
            RouteConfig.RegisterRoutes(RouteTable.Routes);

            ValueProviderFactories.Factories.Remove(
                ValueProviderFactories.Factories.OfType<JsonValueProviderFactory>().FirstOrDefault());
            ValueProviderFactories.Factories.Add(new JsonNetValueProviderFactory());
        }
    }
}
ابتدا نمونه‌ی قدیمی آن یعنی JsonValueProviderFactory حذف می‌شود و سپس نمونه‌ی جدیدی که از JSON.NET استفاده می‌کند، معرفی خواهد شد.


البته نگارش بعدی ASP.NET MVC موتور پردازشی JSON خود را از طریق تزریق وابستگی‌ها دریافت می‌کند و از همان ابتدای کار قابل تنظیم و تعویض است. مقدار پیش فرض آن نیز به JSON.NET تنظیم شده‌است.


دریافت یک مثال کامل
MvcJsonNetTests.zip

بازخوردهای پروژه‌ها
گزارش خاص
با سلام
ضمن تشکر از شما
سوالی داشتم که آیا امکان ساخت گزارش به شمایل زیر وجود داره و اگر بله چطوری ؟

من از این روش استفاده کردم ولی جواب کار من رو نداد :

   columns.AddColumn(column =>
                                      {
                                          column.PropertyName("Discount");
                                          column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                                          column.IsVisible(true);
                                          column.Order(5);
                                          column.Width(4);
                                          column.HeaderCell("تخفیف");
                                          column.CalculatedField(
                                          list =>
                                          {
                                              if (list == null)
                                                  return string.Empty;
                                              var amountLesson = list.GetValueOf<sp_Lesson_Peresent_Rpt_Financial_DetailResult>(x => x.AmountLesson);
                                              var discount = list.GetValueOf<sp_Lesson_Peresent_Rpt_Financial_DetailResult>(x => x.Discount);
                                              if (amountLesson == "")
                                              {
                                                  column.Width(0);
                                                  return null;
                                              }
                                              else
                                                  return discount;

                                          });
                                      });
                                      columns.AddColumn(column =>
                                      {
                                          column.PropertyName("DiscountPercents");
                                          column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                                          column.IsVisible(true);
                                          column.Order(6);
                                          column.Width(14);
                                          column.HeaderCell("درصد و نوع تخفیف");
                                          column.CalculatedField(
                                          list =>
                                          {
                                              if (list == null)
                                                  return string.Empty;
                                              var amountLesson = list.GetValueOf<sp_Lesson_Peresent_Rpt_Financial_DetailResult>(x => x.AmountLesson);                                             
                                              var discountPercents = list.GetValueOf<sp_Lesson_Peresent_Rpt_Financial_DetailResult>(x => x.DiscountPercents);
                                              if (amountLesson == "")
                                              {
                                                  column.Width(15);
                                                  var decriptions = list.GetValueOf<sp_Lesson_Peresent_Rpt_Financial_DetailResult>(x => x.DESCRIPTION);
                                                  return decriptions;
                                              }
                                              else
                                                  return discountPercents;

                                          });
                                      });

متشکرم از شما

مطالب
FluentValidation #2
کتابخانه FluentValidation به صورت پیش فرض دارای تعدادی Validatior می‌باشد که برای اکثر کارهای ابتدایی کافی می‌باشد.

 NotNull   اطمینان از اینکه خاصیت مورد نظر Null نباشد 
 NotEmpty   اطمینان از اینکه خاصیت مورد نظر Null یا رشته خالی نباشد (یا مقدار پیش فرض نباشد، مثلا 0 برای int) 
 NotEqual   اطمینان از اینکه خاصیت مورد نظر برابر مقدار تعیین شده نباشد (یا برابر مقدار خاصیت دیگری نباشد) 
 Equal   اطمینان از اینکه خاصیت مور نظر برابر مقدار تعیین شده باشد (یا برابر مقدار خاصیت دیگری باشد) 
 Length   اطمینان از اینکه طول رشته‌ی خاصیت مورد نظر در محدوده خاصی باشد 
 LessThan   اطمینان از اینکه مقدار خاصیت مورد نظر کوچکتر از مقدار تعیین شده باشد (یا کوچکتر از خاصیت دیگری) 
 LessThanOrEqual   اطمینان از اینکه مقدار خاصیت مورد نظر کوچکتر یا مساوی مقدار تعیین شده باشد (یا کوچکتر مساوی مقدار خاصیت دیگری) 
 GreaterThan   اطمینان از اینکه مقدار خاصیت مورد نظر بزرگتر از مقدار تعیین شده باشد (یا بزرگتر از مقدار خاصیت دیگری) 
 GreaterThanOrEqual   اطمینان از اینکه مقدار خاصیت مورد نظر بزرگتر مساوی مقدار تعیین شده باشد (یا بزرگتر مساوی مقدار خاصیت دیگری) 
 Matches  اطمینان از اینکه مقدار خاصیت مورد نظر با عبارت باقائده (Regular Expression) تنظیم شده مطابقت داشته باشد 
 Must  اعتبارسنجی یک predicate با استفاده از Lambada Expressions. اگر عبارت Lambada مقدار true برگرداند اعتبارسنجی با موفقیت انجام شده و اگر false برگرداند، اعتبارسنجی با شکست مواجه شده است.
 Email   اطمینان از اینکه مقدار خاصیت مورد نظر یک آدرس ایمیل معتبر باشد
 CreditCard   اطمینان از اینکه مقدار خاصیت مورد نظر یک Credit Card باشد
همان طور که در جدول بالا ملاحظه می‌کنید بعضی از اعتبارسنجی‌ها را می‌توان با استفاده از مقدار خاصیت‌های دیگر انجام داد. برای درک این موضوع مثال زیر را در نظر بگیرید:
RuleFor(customer => customer.Surname).NotEqual(customer => customer.Forename); 
در مثال بالا مقدار خاصیت Surname نباید برابر مقدار خاصیت Forename باشد. 
برای تعیین اینکه در هنگام اعتبارسنجی چه پیامی به کاربر نمایش داده شود نیز می‌توان از متد WithMessage استفاده کرد:
RuleFor(customer => customer.Surname).NotNull().WithMessage("Please ensure that you have entered your Surname");


اعتبارسنجی تنها در مواقع خاص


با استفاده از شرط‌های When و Unless می‌توان تعیین کرد که اعتبارسنجی فقط در مواقعی خاص انجام شود. به عنوان مثال در قطعه کد زیر با استفاده از متد When، تعیین می‌کنیم که اعتبارسنجی روی خاصیت CustomerDiscount تنها زمانی اتفاق بیفتد که خاصیت IsPreferredCustomer برابر true باشد.
RuleFor(customer => customer.CustomerDiscount).GreaterThan(0).When(customer => customer.IsPreferredCustomer);
متد Unless نیز برعکس متد When می‌باشد.
اگر نیاز به تعیین یک شرط یکسان برای چند خاصیت باشد، میتوان به جای تکرار شرط برای هرکدام از خاصیت‌ها به صورت زیر عمل کرد:
When(customer => customer.IsPreferred, () => {
   RuleFor(customer => customer.CustomerDiscount).GreaterThan(0);
   RuleFor(customer => customer.CreditCardNumber).NotNull();
});

تعیین نحوه برخورد با اعتبارسنجی‌های زنجیره ای


در قطعه کد زیر ملاحظه می‌کنید که از دو Validator برای یک خاصیت استفاده شده است. (NotNull و NotEqual)
RuleFor(x => x.Surname).NotNull().NotEqual("foo");
قطعه کد بالا بررسی می‌کند که مقدار خاصیت Surname، ابتدا برابر Null نباشد و پس از آن برابر رشته "Foo" نیز نباشد. در این حالت (حالت پیش فرض) اگر اعتبارسنجی اول (NotNull) با شکست مواجه شود، اعتبارسنجی دوم (NotEqual) نیز انجام خواهد شد. برای جلوگیری از این حالت می‌توان از CascadeMode به صورت زیر استفاده کرد:
RuleFor(x => x.Surname).Cascade(CascadeMode.StopOnFirstFailure).NotNull().NotEqual("foo");
اکنون اگر اعتبارسنجی NotNull با شکست مواجه شود، دیگر اعتبارسنجی دوم انجام نخواهد شد. این ویژگی در مواردی کاربرد دارد که یک زنجیره پیچیده از اعتبارسنجی‌ها داریم که شرط انجام هرکدام از آنها موفقیت در اعتبارسنجی‌های قبلی است.
اگر نیاز بود تا CascadeMode را برای تمام خاصیت‌های یک کلاس Validator تعیین کنیم می‌توان به صورت خلاصه از روش زیر استفاده کرد:
public class PersonValidator : AbstractValidator<Person> {
  public PersonValidator() {
    // First set the cascade mode
    CascadeMode = CascadeMode.StopOnFirstFailure;
    
    // Rule definitions follow
    RuleFor(...) 
    RuleFor(...)
   }
}
سفارشی سازی اعتبارسنجی
برای ایجاد اعتبارسنجی سفارشی دو راه وجود دارد:
راه اول ایجاد یک کلاس که از PropertyValidator مشتق می‌شود. برای توضیح نحوه استفاده از این راه، تصور کنید که میخواهیم یک اعتبارسنج سفارشی درست کنیم تا چک کند که یک لیست حتماً کمتر از 10 آیتم داخل خود داشته باشد. در این صورت کدی که بایستی نوشته شود به صورت زیر خواهد بود:
using System.Collections.Generic;
using FluentValidation.Validators;

public class ListMustContainFewerThanTenItemsValidator<T> : PropertyValidator {

public ListMustContainFewerThanTenItemsValidator() 
: base("Property {PropertyName} contains more than 10 items!") {

}

protected override bool IsValid(PropertyValidatorContext context) {
var list = context.PropertyValue as IList<T>;

if(list != null && list.Count >= 10) {
return false;
}

return true;
}
}
کلاسی که از PropertyValidator مشتق می‌شود بایستی متد IsValid آن را override کند. متد IsValid یک PropertyValidatorContext را به عنوان ورودی می‌گیرد و یک boolean را که مشخص کننده نتیجه اعتبارسنجی است، بر می‌گرداند. همان طور که در مثال بالا ملاحظه می‌کنید پیغام خطا نیز در constructor مشخص شده است.
برای استفاده از این Validator سفارشی نیز می‌توان از متد SetValidator به صورت زیر استفاده نمود:

public class PersonValidator : AbstractValidator<Person> {
    public PersonValidator() {
       RuleFor(person => person.Pets).SetValidator(new ListMustContainFewerThanTenItemsValidator<Pet>());
    }
}

راه دیگر استفاده از آن تعریف یک Extension Method می‌باشد که در این صورت می‌توان از آن به صورت زنجیره ای مانند دیگر Validator‌ها استفاده نمود:

public static class MyValidatorExtensions {
   public static IRuleBuilderOptions<T, IList<TElement>> MustContainFewerThanTenItems<T, TElement>(this IRuleBuilder<T, IList<TElement>> ruleBuilder) {
      return ruleBuilder.SetValidator(new ListMustContainFewerThanTenItemsValidator<TElement>());
   }
}
اکنون برای استفاده از Extension Method می‌توان به راحتی مانند زیر عمل کرد:

public class PersonValidator : AbstractValidator<Person> {
    public PersonValidator() {
       RuleFor(person => person.Pets).MustContainFewerThanTenItems();
    }
}

راه دوم استفاده از متد Custom می‌باشد. برای توضیح نحوه استفاه از این متد مثال قبل (چک کردن تعداد آیتم‌های لیست) را به صورت زیر بازنویسی می‌کنیم:

public class PersonValidator : AbstractValidator<Person> {
   public PersonValidator() {
       Custom(person => { 
           return person.Pets.Count >= 10 
              ? new ValidationFailure("More than 10 pets is not allowed.")
              : null; 
       });
   }
}
توجه داشته باشید که متد Custom تنها برای اعتبارسنجی‌های خیلی پیچیده طراحی شده است و در اکثر مواقع می‌توان خیلی راحت‌تر و تمیز‌تر از PredicateValidator (Must) برای اعتبارسنجی سفارشی مان استفاده کرد، مانند مثال زیر:

public class PersonValidator : AbstractValidator<Person> {
   public PersonValidator() {
      RuleFor(person => person.Pets).Must(HaveFewerThanTenPets).WithMessage("More than 9 pets is not allowed");
   }

   private bool HaveFewerThanTenPets(IList<Pet> pets) {
      return pets.Count < 10;
   }
}

پ.ن.
در این دو مقاله سعی شد تا ویژگی‌های FluentValidation به صورت انتزاعی توضیح داده شود. در قسمت بعد نحوه استفاده از این کتابخانه در یک برنامه ASP.NET MVC نشان داده خواهد شد.
مطالب
آشنایی با نحوه‌ی وهله سازی کنترلرها در ASP.NET MVC با ساخت یک Controller Factory سفارشی
یکی از مزایای مهم فریم ورک ASP.NET MVC، توسعه پذیری کنترلرهای آن است. با مرور قسمت‌هایی از مسیر پردازش درخواست که منجر به اجرای یک اکشن متد می‌شود، شروع می‌کنیم و روش‌های مختلفی را که می‌توان بر روی این پردازش، کنترل داشت، بررسی می‌کنیم. شکل ذیل مسیر یک درخواست را مابین کامپوننت‌های مختلف فریم ورک نشان می‌دهد:
 
 

Controller Factory و Action Invoker وظیفه‌ای مطابق نامشان را عهده دار هستند. اولی برای وهله سازی کنترلرهای مرتبط با درخواست و دومی برای پیدا کردن و تریگر نمودن یک اکشن متد به کار گرفته می‌شوند. فریم ورک MVC پیاده سازی پیش فرضی را از این دو کامپوننت، به صورت توکار دارد. در طی مقالاتی نحوه‌ی کنترل کردن رفتار پیش فرض این Controller Factory و هم نحوه‌ی جایگزین کرن کامل این کامپوننت را بررسی می‌کنیم.

ابتدا پروژه‌ی جدیدی را از نوع MVC و با الگوی Empty به نام ControllerExtensibility ایجاد می‌کنیم. در پوشه‌ی Models یک فایل را به نام Result.cs ساخته و از آن برای معرفی کلاس Result مطابق کدهای ذیل استفاده می‌کنیم:
namespace ControllerExtensibility.Models
{
    public class Result
    {
        public string ControllerName { get; set; }
        public string ActionName { get; set; }
    }
}
در مسیر /Views/Shared ویویی را به نام Result.cshtml اضافه می‌کنیم. این ویویی است که در این مثال، همه‌ی اکشن متدهای کنترلرهایمان، آن را رندر خواهند کرد:
@model ControllerExtensibility.Models.Result
@{
Layout = null;
}
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
<meta name="viewport" content="width=device-width" />
<title>Result</title>
</head>
<body>
<div>Controller: @Model.ControllerName</div>
<div>Action: @Model.ActionName</div>
</body>
</html>
در خط اول، مدل ویو را از نوع کلاس Result تعیین کرده‌ایم.
دو کنترلر را نیز حاوی کدهای زیر ایجاد می‌کنیم:

کنترلر product
using ControllerExtensibility.Models;
using System.Web.Mvc;
namespace ControllerExtensibility.Controllers
{
    public class ProductController : Controller
    {
        public ViewResult Index()
        {
            return View("Result", new Result
            {
                ControllerName = "Product",
                ActionName = "Index"
            });
        }
        public ViewResult List()
        {
            return View("Result", new Result
            {
                ControllerName = "Product",
                ActionName = "List"
            });
        }
    }
}

کنترلر customer

using System.Web.Mvc;
namespace ControllerExtensibility.Controllers
{
    public class CustomerController : Controller
    {
        public ViewResult Index()
        {
            return View("Result", new Result
            {
                ControllerName = "Customer",
                ActionName = "Index"
            });
        }
        public ViewResult List()
        {
            return View("Result", new Result
            {
                ControllerName = "Customer",
                ActionName = "List"
            });
        }
    }
}
اکشن‌های این دو کنترلر حاوی کد خاصی نبوده و صرفا ویوی Result.cshtml را صدا می‌زنند. ولی در این مرحله این همه‌ی آن چیزی است که برای نشان دادن نحوه‌ی سفارشی کردن کنترلرها بدان نیاز داریم.
ایجاد یک Controller Factory سفارشی بهترین راه برای درک نحوه‌ی وهله سازی کنترلر‌ها توسط MVC است. ولی این کار صرفا جنبه‌ی آموزشی داشته و در یک پروژه‌ی واقعی این نوع پیاده سازی‌ها پیشنهاد نمی‌شود؛ زیرا راه‌های مفیدتر و ساده‌تری با پیاده سازی توکار Controller Factory وجود دارند.
Controller Factory‌ها با پیاده سازی اینترفیس IControllerFactory معرفی می‌شوند. کدهای این اینترفیس را در ذیل می‌بینید:
using System.Web.Routing;
using System.Web.SessionState;
namespace System.Web.Mvc
{
    public interface IControllerFactory
    {
        IController CreateController(RequestContext requestContext,
        string controllerName);
        SessionStateBehavior GetControllerSessionBehavior(RequestContext requestContext,
        string controllerName);
        void ReleaseController(IController controller);
    }
}
پوشه‌ای را به نام Infrastructure ساخته و فایلی را به نام CustomControllerFactory.cs ، حاوی کدهای زیر اضافه کنید:
using System;
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;
using System.Web.SessionState;
using ControllerExtensibility.Controllers;

namespace ControllerExtensibility.Infrastructure
{
    public class CustomControllerFactory : IControllerFactory
    {
        public IController CreateController(RequestContext requestContext,
            string controllerName)
        {
            Type targetType = null;
            switch (controllerName)
            {
                case "Product":
                    targetType = typeof (ProductController);
                    break;
                case "Customer":
                    targetType = typeof (CustomerController);
                    break;
                default:
                    requestContext.RouteData.Values["controller"] = "Product";
                    targetType = typeof (ProductController);
                    break;
            }
            return targetType == null
                ? null
                : (IController) DependencyResolver.Current.GetService(targetType);
        }

        public SessionStateBehavior GetControllerSessionBehavior(RequestContext
            requestContext, string controllerName)
        {
            return SessionStateBehavior.Default;
        }

        public void ReleaseController(IController controller)
        {
            IDisposable disposable = controller as IDisposable;
            if (disposable != null)
            {
                disposable.Dispose();
            }
        }
    }
}
مهمترین متد کدهای فوق، CreateController است که فریم ورک، بر حسب نیاز، جهت سرویس دهی به درخواست واصله آن را صدا خواهد زد. پارامتر ورودی این متد، شیء RequestContext است که جزئیاتی در خصوص درخواست واصله را در اختیار factory خواهد گذاشت. همچنین یک رشته که نام کنترلر را بر حسب URL واصله تعیین می‌کند:
 

نام

نوع

توضیحات

HttpContext

HttpContextBase

حاوی اطلاعاتی در خصوص درخواست است.

RouteData

RouteData

حاوی اطلاعاتی در خصوص Rout است که با درخواست رسیده همخوانی دارد.

 
یکی از دلایلی که عنوان شد Controller factory سفارشی بدین روش در یک پروژه‌ی عملی به کار گرفته نشود این است که یافتن کلاس‌هایی از نوع Controller در سراسر برنامه و وهله سازی آنها کار دشواری است. چرا که لازم خواهد بود بتوانید به صورت پویا کنترلر را مکان یابی کرده و بین کلاس‌های هم نام در دیگر فضاهای نام تمییز قائل شوید و خطاهای محتمل در حین وهله سازی را کنترل کنید.
در این مثال تنها دو کنترلر داریم و آنها را به صورت مستقیم در Controller Factory وهله سازی می‌کنیم که در یک پروژه‌ی واقعی مطلوب نیست. ولی آنچه را که این روش آشکار‌تر می‌سازد، انعطاف پذیری بالای فریم ورک MVC است که دست ما را برای نفوذ و دخل و تصرف در اعمال و رفتاریهای پیش فرض خود باز گذاشته است و برای مثال در مباحث تزریق وابستگی‌ها و تنظیمات ابتدایی IoC Containers کاربرد دارد.
متد CreateController لازم است وهله‌ای از کلاسی که اینترفیس IController را پیاده سازی کرده برگرداند؛ در غیر اینصورت کار با خطا متوقف خواهد شد. لذا برای زمانی که درخواست کاربر، هیچ کدام از کنترلر‌ها را مشمول عنایت قرار نمی‌دهد، باید چاره‌ای اندیشیده شود.
می‌توان آن را به کنترلر خاصی که پیغام خطایی را رندر می‌کند، هدایت کنیم. به عبارت بهتر باید درخواست را به کنترلری که مطمئن هستیم وجود دارد (اصطلاحا کنترلر جانشین) هدایت نماییم. همان طور که در کد فوق در قسمت default می‌بینید:
default:
requestContext.RouteData.Values["controller"] = "Product";
targetType = typeof(ProductController);
break;
در صورت عدم تطابق با هیچ کدام از حالات تعیین شده، درخواست را به کنترلر ProductController جهت رسیدگی هدایت کرده‌ایم.
در MVC انتخاب ویوی مناسب، بر حسب مقدار RouteData.Values صورت می‌گیرد؛ نه نام کلاس Controller و این سبب خواهد شد فریم ورک، ویوهای مرتبط با کنترلر جانشین شده‌ی توسط ما را جستجو کند و نه کنترلری که کاربر از طریق URL ورودی آن را درخواست کرده است.
لذا Controller Factory صرفا وظیفه مپ کردن درخواست‌های واصله به کنترلر‌ها را ندارد، بلکه توانایی دخل و تصرف در درخواست واصله بر حسب مورد را نیز خواهد داشت.
در نهایت هم نحوه‌ی استفاده از DependencyResolver را برای وهله سازی کلاس‌های کنترلر می‌بینید. متد استاتیک Current یک پیاده سازی از اینترفیس IDependencyResolver را که حاوی متد GetService است، برگشت داده و سپس یک شیء System.Type را به عنوان ورودی گرفته و یک وهله‌ی ساخته شده‌ی از آن را به عنوان خروجی برمی‌گرداند.
متد GetControllerSessionBehavior نیز توسط MVC جهت تعیین اینکه Session data برای کنترلر نیاز است یا خیر به کار گرفته می‌شود.
متد ReleaseController نیز هر گاه به شیء کنترلر ساخته شده در متد CreateController دیگر نیازی نبود، صدا زده خواهد شد. در کدهای ما ابتدا بررسی می‌شود آیا اینترفیس IDisposable توسط کلاس، پیاده سازی شده است یا خیر؟ اگر بلی متد Dispose آن جهت آزاد سازی منابعی که می‌توانند آزاد شوند، صدا زده می‌شود.
جهت ثبت Controller  Factory ساخته شده در متد Application_Start موجود در فایل global.asax.cs بوسیله کلاس ControllerBuilder و مطابق کدهای ذیل عمل می‌نماییم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web;
using System.Web.Http;
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;
using ControllerExtensibility.Infrastructure;
namespace ControllerExtensibility
{
    public class MvcApplication : System.Web.HttpApplication
    {
        protected void Application_Start()
        {
            AreaRegistration.RegisterAllAreas();
            WebApiConfig.Register(GlobalConfiguration.Configuration);
            FilterConfig.RegisterGlobalFilters(GlobalFilters.Filters);
            RouteConfig.RegisterRoutes(RouteTable.Routes);
            ControllerBuilder.Current.SetControllerFactory(new
            CustomControllerFactory());
        }
    }
}
پس از ثبت به شیوه‌ی فوق، controller factory ساخته شده، مسئول هندل کردن تمامی درخواست‌های واصله‌ی به برنامه خواهد بود. پس از اولین اجرا، مرورگر ریشه‌ی سایت را هدف قرار خواهد داد که توسط سیستم مسیر یابی به کنترلر Home، نگاشت شده و بر اساس تعاریف و کدهای ما، چون با هیچ کدام از کنترلرهای Product و Customer تطابق نخواهد داشت، به کنترلر جایگزین تنظیم شده، یعنی Product هدایت خواهد شد.


 
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 19 - بومی سازی
توی کلاس Start چنین تنظیماتی رو دارم:
        public class LanguageRouteConstraint : IRouteConstraint
    {
        public bool Match(HttpContext httpContext, IRouter route, string routeKey, RouteValueDictionary values, RouteDirection routeDirection)
        {
            if (!values.ContainsKey("lang"))
            {
                return false;
            }
            var lang = values["lang"].ToString();
            var result = lang == "fa" || lang == "en";
            return result;
        }
    }  
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddLocalization(o => o.ResourcesPath = "Resources");
            services.Configure<RouteOptions>(options =>
            {
                options.ConstraintMap.Add("lang", typeof(LanguageRouteConstraint));
            });

            services.AddMvc()
                .SetCompatibilityVersion(CompatibilityVersion.Version_2_2)
                .AddViewLocalization(LanguageViewLocationExpanderFormat.Suffix)
                .AddDataAnnotationsLocalization();

        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
            
            app.UseRequestLocalization(new RequestLocalizationOptions
            {
                DefaultRequestCulture = new RequestCulture(new CultureInfo("fa-IR")),
                SupportedCultures = new[]
                {
                    new CultureInfo("en-US"),
                    new CultureInfo("fa-IR"),
                },
                SupportedUICultures = new[]
                {
                    new CultureInfo("en-US"),
                    new CultureInfo("fa-IR"),
                },
                RequestCultureProviders = new List<IRequestCultureProvider>()
                {
                    new RouteDataRequestCultureProvider()
                    {
                        UIRouteDataStringKey = "lang",
                        RouteDataStringKey = "lang"
                    }
                }
            });

            app.UseMvc(routes =>
            {
                routes.MapRoute(
                    name: "LocalizedAreas",
                    template: "{lang:lang}/{area:exists}/{controller=Home}/{action=Index}/{id?}");

                routes.MapRoute(
                    name: "LocalizedDefault",
                    template: "{lang:lang}/{controller=Home}/{action=Index}/{id?}"
                );
                routes.MapRoute(
                    name: "default",
                    template: "{*catchall}",
                    defaults: new { controller = "Home", action = "RedirectToDefaultLanguage" });
            });
با این تنظیمات، زبان برنامه فقط با تغییر DefaultRequestCulture  تغییر میکنه، توی تنظیمات بالا، زبان سایت فقط فارسی هست، حتی اگه lang به en تغییر کنه. آیا تنظیمات دیگری باید صورت بگیره؟
نظرات مطالب
C# 6 - String Interpolation
یک نکته‌ی تکمیلی: اضافه شدن CompositeFormat به دات‌نت 8 برای کش کردن الگوهای رشته‌ها

زمانیکه از متد string.Format استفاده می‌کنیم، الگوی معرفی شده‌ی به آن، بارها و بارها در زمان اجرا Parse می‌شود که در برنامه‌های مبتنی بر رشته‌ها، حلقه‌ها و امثال آن، سبب افت کارآیی خواهد شد. برای رفع این مشکل، CompositeFormat به دات‌نت 8 اضافه شده‌است تا بتوان این Parse الگو را یکبار انجام داد و نتیجه را کش کرد.

یک مثال:
- عدم کش شدن الگوی تعریف شده، تا پیش از دات‌نت 8:
var text = string.Format("Format one value: {0}", 42);
- روش کش کردن الگوی تعریف شده، در دات‌نت 8:
private static readonly CompositeFormat StaticField = CompositeFormat.Parse("Format one value: {0}");

var text = string.Format(StaticField, 42);

اگر علاقمند هستید تا این نکته را به صورت یک خطا دریافت کنید و مجبور به تغییر آن‌ها شوید، یک سطر زیر را به فایل editorconfig. خود اضافه کنید:
dotnet_diagnostic.CA1863.severity = error
بازخوردهای دوره
تزریق وابستگی‌های AutoMapper در لایه سرویس برنامه
- محل تعریف نگاشت‌ها و کلاس‌های پروفایل، مهم نیست. چون اساسا هرجایی که قرار گیرند، دو وابستگی بیشتر نخواهند داشت: کلاس‌های مدل و کلاس‌های ViewModel.
- محل فراخوانی اولیه‌ی تعاریف نگاشت‌ها جهت معرفی آن‌ها به سیستم، مهم است.
+ اگر از کاربر اطلاعاتی را دریافت می‌کنید، در لایه UI هست که کار نگاشت اطلاعات دریافتی از کاربر و از ViewModelها به Modelهای اصلی برنامه انجام می‌شود (توسط متد Mapper.Map). اگر قرار است اطلاعاتی را بازگشت دهید، متدهای جدیدی مانند Project To بسیار بهینه‌تر هستند از روش قدیمی Mapper.Map و این متد را بهتر است در لایه سرویس استفاده کنید. متد Project To کارش بهینه سازی کوئری SQL ارسالی به سرور هست. اگر از روش Mapper.Map در لایه UI استفاده کنید، این قابلیت را از دست خواهید داد؛ چون Mapper.Map به معنای کار با اشیاء درون حافظه و LINQ to Objects است. کار متد ویژه‌ی Project To افزونه‌ای برای کار با Entity Framework و بهینه سازی آن است.
مطالب
استفاده از Fluent Validation در برنامه‌های ASP.NET Core - قسمت اول - معرفی، نصب و تعریف قواعد اعتبارسنجی
روش مرسوم اعتبارسنجی اطلاعات مدل‌های ASP.NET Core، با استفاده از data annotations توکار آن است که در بسیاری از موارد هم به خوبی کار می‌کند. اما اگر به دنبال ویژگی‌های دیگری مانند نوشتن آزمون‌های واحد برای اعتبارسنجی اطلاعات، جداسازی شرط‌های اعتبارسنجی از تعاریف مدل‌ها، نوشتن اعتبارسنجی‌های پیچیده به همراه تزریق وابستگی‌ها هستید، کتابخانه‌ی FluentValidation می‌تواند جایگزین بهتر و بسیار کاملتری باشد.


نصب کتابخانه‌ی FluentValidation در پروژه

فرض کنید پروژه‌ی ما از سه پوشه‌ی FluentValidationSample.Web، FluentValidationSample.Models و FluentValidationSample.Services تشکیل شده‌است که اولی یک پروژه‌ی MVC است و دو مورد دیگر classlib هستند.
در پروژه‌ی FluentValidationSample.Models، بسته‌ی نیوگت کتابخانه‌ی FluentValidation را به صورت زیر نصب می‌کنیم:
dotnet add package FluentValidation.AspNetCore


جایگزین کردن سیستم اعتبارسنجی مبتنی بر DataAnnotations با FluentValidation

اکنون فرض کنید در پروژه‌ی Models، مدل ثبت‌نام زیر را اضافه کرده‌ایم که از همان data annotations توکار و استاندارد ASP.NET Core برای اعتبارسنجی اطلاعات استفاده می‌کند:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace FluentValidationSample.Models
{
    public class RegisterModel
    {
        [Required]
        [Display(Name = "User name")]
        public string UserName { get; set; }

        [Required]
        [StringLength(100, ErrorMessage = "The {0} must be at least {2} characters long.", MinimumLength = 6)]
        [DataType(DataType.Password)]
        [Display(Name = "Password")]
        public string Password { get; set; }

        [DataType(DataType.Password)]
        [Display(Name = "Confirm password")]
        [Compare("Password", ErrorMessage = "The password and confirmation password do not match.")]
        public string ConfirmPassword { get; set; }

        [DataType(DataType.EmailAddress)]
        [Display(Name = "Email")]
        [EmailAddress]
        public string Email { get; set; }

        [Range(18, 60)]
        [Display(Name = "Age")]
        public int Age { get; set; }
    }
}
برای جایگزین کردن data annotations اعتبارسنجی اطلاعات با روش FluentValidation، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
using FluentValidation;

namespace FluentValidationSample.Models
{
    public class RegisterModelValidator : AbstractValidator<RegisterModel>
    {
        public RegisterModelValidator()
        {
            RuleFor(x => x.UserName).NotNull();
            RuleFor(x => x.Password).NotNull().Length(6, 100);
            RuleFor(x => x.ConfirmPassword).Equal(x => x.Password);
            RuleFor(x => x.Email).EmailAddress();
            RuleFor(x => x.Age).InclusiveBetween(18, 60);
        }
    }
}
برای این منظور ابتدا یک کلاس Validator را با ارث بری از AbstractValidator از نوع مدلی که می‌خواهیم قواعد اعتبارسنجی آن‌را مشخص کنیم، ایجاد می‌کنیم. سپس در سازنده‌ی آن، می‌توان به متدهای تعریف شده‌ی در این کلاس پایه دسترسی یافت.
در اینجا در ابتدا به ازای هر خاصیت کلاس مدل مدنظر، یک RuleFor تعریف می‌شود که با استفاده از static reflection، امکان تعریف strongly typed آن‌ها وجود دارد. سپس ویژگی Required به متد NotNull تبدیل می‌شود و ویژگی StringLength توسط متد Length قابل تعریف خواهد بود و یا ویژگی Compare توسط متد Equal به صورت strongly typed به خاصیت دیگری متصل می‌شود.

پس از این تعاریف، می‌توان ویژگی‌های اعتبارسنجی اطلاعات را از مدل ثبت نام حذف کرد و تنها ویژگی‌های خاص Viewهای MVC را در صورت نیاز باقی گذاشت:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace FluentValidationSample.Models
{
    public class RegisterModel
    {
        [Display(Name = "User name")]
        public string UserName { get; set; }

        [DataType(DataType.Password)]
        [Display(Name = "Password")]
        public string Password { get; set; }

        [DataType(DataType.Password)]
        [Display(Name = "Confirm password")]
        public string ConfirmPassword { get; set; }

        [DataType(DataType.EmailAddress)]
        [Display(Name = "Email")]
        public string Email { get; set; }

        [Display(Name = "Age")]
        public int Age { get; set; }
    }
}


تعریف پیام‌های سفارشی اعتبارسنجی

روش تعریف پیام‌های سفارشی شکست اعتبارسنجی اطلاعات را توسط متد WithMessage در ادامه مشاهده می‌کنید:
using FluentValidation;

namespace FluentValidationSample.Models
{
    public class RegisterModelValidator : AbstractValidator<RegisterModel>
    {
        public RegisterModelValidator()
        {
            RuleFor(x => x.UserName)
                .NotNull()
                    .WithMessage("Your first name is required.")
                .MaximumLength(20)
                    .WithMessage("Your first name is too long!")
                .MinimumLength(3)
                    .WithMessage(registerModel => $"Your first name `{registerModel.UserName}` is too short!");

            RuleFor(x => x.Password)
                .NotNull()
                    .WithMessage("Your password is required.")
                .Length(6, 100);

            RuleFor(x => x.ConfirmPassword)
                .NotNull()
                    .WithMessage("Your confirmation password is required.")
                .Equal(x => x.Password)
                    .WithMessage("The password and confirmation password do not match.");

            RuleFor(x => x.Email).EmailAddress();
            RuleFor(x => x.Age).InclusiveBetween(18, 60);
        }
    }
}
به ازای هر متد تعریف یک قاعده‌ی اعتبارسنجی جدید، بلافاصله می‌توان از متد WithMessage نیز استفاده کرد. همچنین این متد می‌تواند به اطلاعات اصل model دریافتی نیز همانند پیام سفارشی مرتبط با MinimumLength نام کاربری، دسترسی پیدا کند.


روش تعریف اعتبارسنجی‌های سفارشی خواص مدل

فرض کنید می‌خواهیم یک کلمه‌ی عبور وارد شده‌ی معتبر، حتما از جمع حروف کوچک، بزرگ، اعداد و symbols تشکیل شده باشد. برای این منظور می‌توان از متد Must استفاده کرد:
using System.Text.RegularExpressions;
using FluentValidation;

namespace FluentValidationSample.Models
{
    public class RegisterModelValidator : AbstractValidator<RegisterModel>
    {
        public RegisterModelValidator()
        {
            RuleFor(x => x.Password)
                .NotNull()
                    .WithMessage("Your password is required.")
                .Length(6, 100)
                .Must(password => hasValidPassword(password));
            //...

        }

        private static bool hasValidPassword(string password)
        {
            var lowercase = new Regex("[a-z]+");
            var uppercase = new Regex("[A-Z]+");
            var digit = new Regex("(\\d)+");
            var symbol = new Regex("(\\W)+");
            return lowercase.IsMatch(password) &&
                    uppercase.IsMatch(password) &&
                    digit.IsMatch(password) &&
                    symbol.IsMatch(password);
        }
    }
}
متد Must، می‌تواند مقدار خاصیت متناظر را نیز در اختیار ما قرار دهد و بر اساس آن مقدار می‌توان خروجی true/false ای را بازگشت داد تا نشان شکست و یا موفقیت آمیز بودن اعتبارسنجی اطلاعات باشد.

البته lambda expression نوشته شده را می‌توان توسط method groups، به صورت زیر نیز خلاصه نوشت:
RuleFor(x => x.Password)
    .NotNull()
        .WithMessage("Your password is required.")
    .Length(6, 100)
    .Must(hasValidPassword);


انتقال تعاریف اعتبارسنج‌های سفارشی خواص به کلاس‌های مجزا

اگر نیاز به استفاده‌ی از متد hasValidPassword در کلاس‌های دیگری نیز وجود دارد، می‌توان اینگونه اعتبارسنجی‌های سفارشی را به کلاس‌های مجزایی نیز تبدیل کرد. برای مثال فرض کنید که می‌خواهیم ایمیل دریافت شده، فقط از یک دومین خاص قابل قبول باشد.
using System;
using FluentValidation;
using FluentValidation.Validators;

namespace FluentValidationSample.Models
{
    public class EmailFromDomainValidator : PropertyValidator
    {
        private readonly string _domain;

        public EmailFromDomainValidator(string domain)
            : base("Email address {PropertyValue} is not from domain {domain}")
        {
            _domain = domain;
        }

        protected override bool IsValid(PropertyValidatorContext context)
        {
            if (context.PropertyValue == null) return false;
            var split = context.PropertyValue.ToString().Split('@');
            return split.Length == 2 && split[1].Equals(_domain, StringComparison.OrdinalIgnoreCase);
        }
    }
}
برای این منظور یک کلاس جدید را با ارث‌بری از PropertyValidator تعریف شده‌ی در فضای نام FluentValidation.Validators، ایجاد می‌کنیم. سپس متد IsValid آن‌را بازنویسی می‌کنیم تا برای مثال ایمیل‌ها را صرفا از دومین خاصی بپذیرد.
PropertyValidatorContext امکان دسترسی به نام و مقدار خاصیت در حال اعتبارسنجی را میسر می‌کند. همچنین مقدار کل model جاری را نیز به صورت یک object در اختیار ما قرار می‌دهد.

اکنون برای استفاده‌ی از آن می‌توان از متد SetValidator استفاده کرد:
RuleFor(x => x.Email)
    .SetValidator(new EmailFromDomainValidator("gmail.com"));
و یا حتی می‌توان یک متد الحاقی fluent را نیز برای آن طراحی کرد تا SetValidator را به صورت خودکار فراخوانی کند:
    public static class CustomValidatorExtensions
    {
        public static IRuleBuilderOptions<T, string> EmailAddressFromDomain<T>(
            this IRuleBuilder<T, string> ruleBuilder, string domain)
        {
            return ruleBuilder.SetValidator(new EmailFromDomainValidator(domain));
        }
    }
سپس تعریف قاعده‌ی اعتبارسنجی ایمیل‌ها به صورت زیر تغییر می‌کند:
RuleFor(x => x.Email).EmailAddressFromDomain("gmail.com");


تعریف قواعد اعتبارسنجی خواص تو در تو و لیستی

فرض کنید به RegisterModel این قسمت، دو خاصیت آدرس و شماره تلفن‌ها نیز اضافه شده‌است که یکی به شیء آدرس و دیگری به مجموعه‌ای از آدرس‌ها اشاره می‌کند:
    public class RegisterModel
    {
        // ...

        public Address Address { get; set; }

        public ICollection<Phone> Phones { get; set; }
    }

    public class Phone
    {
        public string Number { get; set; }
        public string Description { get; set; }
    }

    public class Address
    {
        public string Location { get; set; }
        public string PostalCode { get; set; }
    }
در یک چنین حالتی، ابتدا به صورت متداول، قواعد اعتبارسنجی Phone و Address را جداگانه تعریف می‌کنیم:
    public class PhoneValidator : AbstractValidator<Phone>
    {
        public PhoneValidator()
        {
            RuleFor(x => x.Number).NotNull();
        }
    }

    public class AddressValidator : AbstractValidator<Address>
    {
        public AddressValidator()
        {
            RuleFor(x => x.PostalCode).NotNull();
            RuleFor(x => x.Location).NotNull();
        }
    }
سپس برای تعریف اعتبارسنجی دو خاصیت پیچیده‌ی اضافه شده، می‌توان از همان متد SetValidator استفاده کرد که اینبار پارامتر ورودی آن، نمونه‌ای از AbstractValidator‌های هرکدام است. البته برای خاصیت مجموعه‌ای اینبار باید با متد RuleForEach شروع کرد:
    public class RegisterModelValidator : AbstractValidator<RegisterModel>
    {
        public RegisterModelValidator()
        {
            // ...

            RuleFor(x => x.Address).SetValidator(new AddressValidator());

            RuleForEach(x => x.Phones).SetValidator(new PhoneValidator());
        }


در قسمت بعد، روش‌های مختلف استفاده‌ی از قواعد اعتبارسنجی تعریف شده را در یک برنامه‌ی ASP.NET Core بررسی می‌کنیم.



برای مطالعه‌ی بیشتر
- «FluentValidation #1»
مطالب
استفاده از فیلدهای XML در NHibernate

در مورد طراحی یک برنامه "فرم ساز" در مطلب قبلی بحث شد ... حدودا سه سال قبل اینکار را برای شرکتی انجام دادم. یک برنامه درخواست خدمات نوشته شده با ASP.NET که مدیران برنامه می‌توانستند برای آن فرم طراحی کنند؛ فرم درخواست پرینت، درخواست نصب نرم افزار، درخواست وام، درخواست پیک، درخواست آژانس و ... فرم‌هایی که تمامی نداشتند! آن زمان برای حل این مساله از فیلدهای XML استفاده کردم.
فیلدهای XML قابلیت نه چندان جدیدی هستند که از SQL Server 2005 به بعد اضافه شده‌اند. مهم‌ترین مزیت آن‌ها‌ هم امکان ذخیره سازی اطلاعات هر نوع شیء‌ایی به عنوان یک فیلد XML است. یعنی همان زیرساختی که برای ایجاد یک برنامه فرم ساز نیاز است. ذخیره سازی آن هم آداب خاصی را طلب نمی‌کند. به ازای هر فیلد مورد نظر کاربر، یک نود جدید به صورت رشته معمولی باید اضافه شود و نهایتا رشته تولیدی باید ذخیره گردد. از دید ما یک رشته‌ است، از دید SQL Server یک نوع XML واقعی؛ به همراه این مزیت مهم که به سادگی می‌توان با T-SQL/XQuery/XPath از جزئیات اطلاعات این نوع فیلدها کوئری گرفت و سرعت کار هم واقعا بالا است؛ به علاوه بر خلاف مطلب قبلی در مورد dynamic components ، اینبار نیازی نیست تا به ازای هر یک فیلد درخواستی کاربر، واقعا یک فیلد جدید را به جدول خاصی اضافه کرد. داخل این فیلد XML هر نوع ساختار دلخواهی را می‌توان ذخیره کرد. به عبارتی به کمک فیلدهایی از نوع XML می‌توان داخل یک سیستم بانک اطلاعاتی رابطه‌ای، schema-less کار کرد (un-typed XML) و همچنین از این اطلاعات ویژه، کوئری‌های پیچیده هم گرفت.
تا جایی که اطلاع دارم، چند شرکت دیگر هم در ایران دقیقا از همین ایده فیلدهای XML برای ساخت برنامه فرم ساز استفاده کرده‌اند ...؛ البته مطلب جدیدی هم نیست؛ برنامه‌های فرم ساز اوراکل و IBM هم سال‌ها است که از XML برای همین منظور استفاده می‌کنند. مایکروسافت هم به همین دلیل (شاید بتوان گفت مهم‌ترین دلیل وجودی فیلدهای XML در SQL Server)، پشتیبانی توکاری از XML به عمل آورده‌ است.
یا روش دیگری را که برای طراحی سیستم‌های فرم ساز پیشنهاد می‌کنند استفاده از بانک‌های اطلاعاتی مبتنی بر key-value‌ مانند Redis یا RavenDb است؛ یا استفاده از بانک‌های اطلاعاتی schema-less واقعی مانند CouchDb.


خوب ... اکنون سؤال این است که NHibernate برای کار با فیلدهای XML چه تمهیداتی را درنظر گرفته است؟
برای این منظور خاصیتی را که قرار است به یک فیلد از نوع XML نگاشت شود، با نوع XDocument مشخص خواهیم ساخت:
using System.Xml.Linq;

namespace TestModel
{
public class DynamicTable
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual XDocument Document { get; set; }
}
}

سپس باید جهت معرفی این نوع ویژه، به صورت صریح از XDocType استفاده کرد؛ یعنی نکته‌ی اصلی، استفاده از CustomType مرتبط است:
using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Automapping.Alterations;
using NHibernate.Type;

namespace TestModel
{
public class DynamicTableMapping : IAutoMappingOverride<DynamicTable>
{
public void Override(AutoMapping<DynamicTable> mapping)
{
mapping.Id(x => x.Id);
mapping.Map(x => x.Document).CustomType<XDocType>();
}
}
}

البته لازم به ذکر است که دو نوع NHibernate.Type.XDocType و NHibernate.Type.XmlDocType برای کار با فیلد‌های XML در NHibernate وجود دارند. XDocType برای کار با نوع System.Xml.Linq.XDocument طراحی شده است و XmlDocType مخصوص نگاشت نوع System.Xml.XmlDocument است.

اکنون اگر به کمک کلاس SchemaExport ، اسکریپت تولید جدول متناظر با اطلاعات فوق را ایجاد کنیم به حاصل زیر خواهیم رسید:
   if exists (select * from dbo.sysobjects
where id = object_id(N'[DynamicTable]') and OBJECTPROPERTY(id, N'IsUserTable') = 1)
drop table [DynamicTable]

create table [DynamicTable] (
Id INT IDENTITY NOT NULL,
Document XML null,
primary key (Id)
)

یک سری اعمال متداول ذخیره سازی اطلاعات و تهیه کوئری نیز در ادامه ذکر شده‌اند:
//insert
object savedId = 0;
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var obj = new DynamicTable
{
Document = System.Xml.Linq.XDocument.Parse(
@"<Doc><Node1>Text1</Node1><Node2>Text2</Node2></Doc>"
)
};
savedId = session.Save(obj);
tx.Commit();
}
}

//simple query
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var entity = session.Get<DynamicTable>(savedId);
if (entity != null)
{
Console.WriteLine(entity.Document.Root.ToString());
}

tx.Commit();
}
}

//advanced query
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var list = session.CreateSQLQuery("select [Document].value('(//Doc/Node1)[1]','nvarchar(255)') from [DynamicTable] where id=:p0")
.SetParameter("p0", savedId)
.List();

if (list != null)
{
Console.WriteLine(list[0]);
}

tx.Commit();
}
}

و در پایان بدیهی است که جهت کار با امکانات پیشرفته‌تر موجود در SQL Server در مورد فیلد‌های XML ( برای نمونه: + و +) باید مثلا رویه ذخیره شده تهیه کرد (یا مستقیما از متد CreateSQLQuery همانند مثال فوق کمک گرفت) و آن‌را در NHibernate مورد استفاده قرار داد. البته به این صورت کار شما محدود به SQL Server خواهد شد و باید در نظر داشت که در کل تعداد کمی بانک اطلاعاتی وجود دارند که نوع‌های XML را به صورت توکار پشتیبانی می‌کنند.