مطالب
تجزیه یک رشته به کلمات تشکیل دهنده آن توسط Recursive CTE
برای پردازش یک عبارت در بسیاری از موارد نیاز هست که عبارت به کلمات تشکیل دهنده اش تجزیه شود. روش‌های متنوعی برای انجام این عمل وجود دارد که یکی از شناخته شده‌ترین آنها استفاده از جدول اعداد می‌باشد (البته از بین روش‌های مجموعه گرا/set -based).
روشهایی که قرار هست در ادامه توضیح داده شوند بر اساس کوئری بازگشتی می‌باشند. الگوریتم‌های متنوعی بر اساس recursive CTE برای حل این مساله خلق شده اند. که من تنها به دو روش آن اکتفا می‌کنم.

Recursive CTE در نسخه‌ی 2005 به SQL Server اضافه شده است. توسط این تکنیک مسائل پیچیده و گوناگونی را میتوان بسادگی حل نمود. مخصوصا مسائلی که ماهیت بازگشتی دارند مثل پیمایش یک درخت یا پیمایش یک گراف وزن دار.

روش اول:

یک کوئری بازگشتی دارای دو بخش هست به نام‌های Anchor و recursive. در بخش دوم کوئری باز خودش را فراخوانی می‌کند تا به داده هایی که در مرحله قبل تولید شده اند دسترسی پیدا کند در اولین فراخوانی توسط عضو recursive، داده‌های تولید شده در قسمت Anchor قابل دسترسی هستند. در قسمت دوم، کوئری آنقدر خود را فراخوانی می‌کند تا دیگر سطری از مرحله قبل وجود نداشته باشد که به آن مراجعه کند.

توضیح تکنیک:
در گام اول اندیس شروع و پایان کلمه اول را بدست می‌آوریم.
سپس در گام بعدی از اندیس پایان کلمه قبلی به عنوان اندیس شروع کلمه جدید استفاده می‌کنیم.
و اندیس پایان کلمه توسط تابع charindex بدست می‌آید.
کوئری تا زمانی ادامه پیدا میکند که کلمه برای تجزیه کردن در رشته باقی مانده باشد. فقط فراموش نکنید که حتما باید آخر عبارت یک کارکتر space داشته باشید.
DECLARE @S VARCHAR(50)='I am a student I go to school ';
WITH CTE AS 
(
     SELECT 1 rnk,
            1 start,
            CHARINDEX(' ', @s) - 1 ed

     UNION ALL
 
     SELECT rnk + 1,
            ed + 2,
            CHARINDEX(' ', @s, ed + 2) - 1
       FROM CTE
      WHERE CHARINDEX(' ', @s, ed + 2) > 0
)
SELECT rnk, SUBSTRING(@s, start, ed - start + 1) AS word
FROM CTE
  
/* Result
rnk         word
----------- -------
1           I
2           am
3           a
4           student
5           I
6           go
7           to
8           school
*/



روش دوم:
در این روش در همان CTE عبارت تجزیه می‌شود و عمل تفکیک به مرحله بعدی واگذار نمی‌شود،
در گام اول، اولین کلمه انتخاب می‌شود. و سپس آن کلمه از رشته حذف می‌شود. با این روش همیشه اندیس شروع کلمه برابر با 1 خواهد بود و اندیس پایان کلمه توسط تابع charindex بدست خواهد آمد.
در گام بعدی اولین کلمه موجود در رشته ای که قبلا اولین کلمه از آن جدا شده است بدست می‌آید و باز مثل قبلی کلمه انتخاب شده از رشته جدا شده و رشته برش یافته به مرحله بعد منتقل می‌شود.
در این روش مثل روش قبلی آخر عبارتی که قرار هست تجزیه شود باید یک کارکتر خالی وجود داشته باشد.
DECLARE @a VARCHAR(50)='I am a student I go to school ';
 
WITH MyWords(ranking, word, string) AS(
 
    SELECT 1,
           CAST(SUBSTRING(@a, 1, CHARINDEX(' ', @a) - 1) AS VARCHAR(25)),
           STUFF(@a, 1, CHARINDEX(' ', @a), '')
  
    UNION ALL
  
    SELECT ranking + 1,
           CAST(SUBSTRING(string, 1, CHARINDEX(' ', string) - 1) AS VARCHAR(25)),
           STUFF(string, 1, CHARINDEX(' ', string), '')
      FROM MyWords
     WHERE CHARINDEX(' ', string) > 0
)
SELECT ranking, word FROM MyWords;
و خروجی:
ranking     word
----------- -------------------------
1           I
2           am
3           a
4           student
5           I
6           go
7           to
8           school

مطالب
تغییرات Logging در ASP.NET Core 6x
فرض کنید با استفاده از روش متداول زیر، کار ثبت یک واقعه را انجام داده‌اید:
public class TestController
{
    private readonly ILogger<TestController> _logger;
    public TestController(ILogger<TestController> logger)
    {
        _logger = logger;
    }

   [HttpGet("/")]
    public string Get()
    {
        _logger.LogInformation("hello world");
          return "Hello world!";
    }
}
در یک برنامه‌ی متداول ASP.NET Core، زیرساخت کار با ILogger از پیش تنظیم شده‌است. برای کار با آن فقط کافی است به نمونه‌های ILogger و یا <ILogger<T از طریق سیستم تزریق وابستگی‌ها دسترسی یافت و سپس متدهای الحاقی آن‌را مانند LogInformation فراخوانی کرد.

اگر یک چنین برنامه‌ای را به دات نت 6 ارتقاء دهید، با پیام اخطار زیر مواجه خواهید شد:
CA1848: For improved performance, use the LoggerMessage delegates instead of calling LogInformation
به صورت خلاصه، تمام متدهای پیشین LogInformation، LogDebug و امثال آن در دات نت 6 منسوخ شده درنظر گرفته می‌شوند! دلیل آن‌را در ادامه بررسی خواهیم کرد.


استفاده‌ی گسترده از source generators در دات نت 6

source generators، امکان مداخله در عملیات کامپایل برنامه را میسر کرده و امکان تولید کدهای پویایی را در زمان کامپایل، فراهم می‌کنند. هرچند این قابلیت به همراه دات نت 5 ارائه شدند، اما تا زمان دات نت 6 استفاده‌ی گسترده‌ای از آن در خود دات نت صورت نگرفت. موارد زیر، تغییراتی است که بر اساس source generators در دات نت 6 رخ داده‌اند:
- source generators مخصوص ILogger (موضوع این بحث؛ یعنی LoggerMessage source generator)
- source generators مخصوص System.Text.Json تا سربار تبدیل به JSON و یا برعکس کمتر شود.
- بازنویسی مجدد پروسه‌ی کامپایل Blazor/Razor بر اساس source generators، بجای روش دو مرحله‌ای قبلی که امکان Hot Reload را فراهم کرده‌است.

نوشتن یک source generator هرچند ساده نیست، اما چون نیاز به reflection را به حداقل می‌رساند، می‌تواند تغییرات کارآیی بسیار مثبتی را به همراه داشته باشد.


توصیه به استفاده از LoggerMessage.Define در دات نت 6

ILogger به همراه قابلیت‌هایی مانند structural logging نیز هست که امکان فرمت بهتر پیام‌های ثبت شده را میسر می‌کند تا توسط برنامه‌های جانبی که قرار است این لاگ‌ها را پردازش کنند، به سادگی قابل خواندن باشند. برای مثال رکورد زیر را در نظر بگیرید:
public record Person (int Id, string Name);
به همراه نمونه‌ای از آن:
var person = new Person(123, "Test");
خروجی لاگ زیر در این حالت:
_logger.LogInformation("hello to {Person}", person);
به صورت زیر خواهد بود:
info: TestController[0]
hello world to Person { Id = 123, Name = Test }
دقت کنید که رشته‌ی ارسالی به LogInformation به همراه $ نیست. یعنی از string interpolation استفاده نشده‌است و نام پارامتر تعریف شده (placeholder name) با حروف بزرگ شروع شده‌است.

اگر در اینجا مانند مثال زیر از string interpolation استفاده شود:
_logger.LogInformation($"hello world to {person}"); // Using interpolation instead of structured logging
هرچند کار با آن ساده‌تر است از string.Format، اما برای عملیات ثبت وقایع با کارآیی بالا توصیه نمی‌شود؛ به این دلایل:
- ویژگی «لاگ‌های ساختار یافته» را از دست می‌دهیم و دیگر توسط نرم افزارهای ثالث لاگ خوان، به سادگی پردازش نخواهند شد.
- ویژگی «قالب ثابت» پیام را نیز از دست خواهیم داد که باز هم یافتن پیام‌های مشابه را در بین انبوهی از لاگ‌های رسیده مشکل می‌کند.
-  کار serialization شیء ارسالی به آن، پیش از عملیات ثبت وقایع رخ می‌دهد. اما ممکن است سطح لاگ سیستم در این حد نباشد و اصلا این پیام لاگ نشود. در این حالت یک کار اضافی صورت گرفته و بر روی کارآیی برنامه تاثیر منفی خواهد گذاشت.

برای جلوگیری از serialization و همچنین تخصیص حافظه‌ی اضافی و مشکلات عدم ساختار یافته بودن لاگ‌ها، توصیه شده‌است که ابتدا سطح لاگ مدنظر بررسی شود و همچنین از string interpolation استفاده نشود:
if (_logger.IsEnabled(LogLevel.Information))
{
   _logger.LogInformation("hello world to {Person}", person);
}
البته مشکل این روش، تکرار این if/else‌ها در تمام برنامه‌است و همچنین باید دقت داشت که LogLevel انتخابی، با متد لاگ، هماهنگی دارد.
مشکل دیگر لاگ‌های ساختار یافته، امکان فراموش کردن یکی از پارامترها است که با یک خطای زمان اجرا گوشزد خواهد شد؛ مانند مثال زیر:
_logger.LogInformation("hello world to {Person} because {Reason}", person);
اکنون در دات نت 6 با پیام اخطار CA1848 که در ابتدای بحث مشاهده کردید، توصیه می‌کنند که اگر قالب نهایی خاصی را مدنظر دارید، آن‌را توسط متد LoggerMessage.Define دقیقا مشخص کنید:
private static readonly Action<ILogger, Person, Exception?> _logHelloWorld =
    LoggerMessage.Define<Person>(
        logLevel: LogLevel.Information,
        eventId: 0,
        formatString: "hello world to {Person}");
در این روش جدید باید یک Action را برای لاگ کردن پیام‌ها تهیه کرد که از همان ابتدا LogLevel آن مشخص است (و نیازی به بررسی مجزا ندارد؛ یعنی خودش logger.IsEnabled را فراخوانی می‌کند) و همچنین از روش لاگ ساختار یافته استفاده می‌کند. مزیت این روش کش شدن قالب لاگ، در بار اول فراخوانی آن است ( برخلاف متدهای الحاقی مانند LogInformation که هربار باید این قالب‌ها را پردازش کنند) و همچنین در اینجا دیگر خبری از boxing و تبدیل نوع پارامترها نیست.

اکنون روش فراخوانی این Action با کارآیی بالا به صورت زیر است:
[HttpGet("/")]
public string Get()
{
    var person = new Person(123, "Test");
    _logHelloWorld(_logger, person, null);
      return "Hello world!";
}
همانطور که مشاهده می‌کنید اینبار دیگر حتی امکان فراموش کردن پارامتری وجود ندارد (مشکلی که می‌تواند با LogInformation متداول رخ دهد).


معرفی [LoggerMessage] source generator در دات نت 6

هرچند LoggerMessage.Define، مزایای قابل توجهی مانند کش شدن قالب لاگ، عدم نیاز به بررسی ضرورت لاگ شدن پیام و ارسال تعداد پارامترهای صحیح را به همراه دارد، اما ... کار کردن با آن مشکل است و برای کار با آن باید کدهای زیادی را نوشت. به همین جهت با استفاده از قابلیت source generators، امکان تولید خودکار این نوع کدها در زمان کامپایل برنامه پیش‌بینی شده‌است:
public partial class TestController
{
   [LoggerMessage(0, LogLevel.Information, "hello world to {Person}")]
   partial void LogHelloWorld(Person person);
}
این قطعه کد، LoggerMessage.Define را به صورت خودکار برای ما تولید می‌کند. برای اینکار باید یک متد partial را تهیه کرد و سپس آن‌را به ویژگی جدید LoggerMessage مزین کرد. پس از آن source generator، مابقی کارها را در زمان کامپایل برنامه انجام می‌دهد.
ویژگی partial method، امکان تعریف یک متد را در یک فایل و سپس ارائه‌ی پیاده سازی آن‌را در فایلی دیگر میسر می‌کند که البته در اینجا آن فایل دیگر، توسط source generator تولید می‌شود.
باید دقت داشت که در اینجا TestController را نیز باید به صورت partial تعریف کرد تا آن نیز قابلیت بسط در چند فایل را پیدا کند. همچنین متد فوق را به صورت static partial void نیز می‌توان نوشت.

یکی از مزایای کار با source generator که خودش در اصل یک آنالایزر هم هست، بررسی تعداد پارامترهای ارسالی و تعریف شده‌است:
[LoggerMessage(0, LogLevel.Information, "hello world to {Person} with a {Reason}")]
partial void LogHelloWorld(Person person);
برای مثال در اینجا متد LogHelloWorld یک پارامتر دارد اما LoggerMessage آن به همراه دو پارامتر تعریف شده‌است که این مشکل در زمان کامپایل تشخیص داده شده و گوشزد می‌شود (برخلاف روش‌های پیشین که در زمان اجرا این نوع مشکلات نمایان می‌شدند).

در این روش، امکان ذکر پارامتر اختیاری LogLevel هم وجود دارد؛ اگر نیاز است مقدار آن به صورت پویا تغییر کند:
[LoggerMessage(Message = "hello world to {Person}")]
partial void LogHelloWorld(LogLevel logLevel, Person person);
مطالب
مروری بر کاربردهای Action و Func - قسمت دوم
در قسمت قبل از  Func و Actionها برای ساده سازی طراحی‌های مبتنی بر اینترفیس‌هایی با یک متد استفاده کردیم. این مورد خصوصا در حالت‌هایی که قصد داریم به کاربر اجازه‌ی فرمول نویسی بر روی اطلاعات موجود را بدهیم، بسیار مفید است.

مثال دوم) به استفاده کننده از API کتابخانه خود، اجازه فرمول نویسی بدهید

برای نمونه مثال ساده زیر را درنظر بگیرید که در آن قرار است یک سری عدد که از منبع داده‌ای دریافت شده‌اند، بر روی صفحه نمایش داده شوند:
public static void PrintNumbers()
{
    var numbers = new[] { 1,2,3,5,7,90 }; // from a data source
    foreach(var item in numbers)
    {
        Console.WriteLine(item);
    }    
}
قصد داریم به برنامه نویس استفاده کننده از کتابخانه گزارش‌سازی خود، این اجازه را بدهیم که پیش از نمایش نهایی اطلاعات، بتواند توسط فرمولی که مشخص می‌کند، فرمت اعداد نمایش داده شده را تعیین کند.
روال کار اکثر ابزارهای گزارش‌سازی موجود، ارائه یک زبان اسکریپتی جدید برای حل این نوع مسایل است. اما با استفاده از Func و ... روش‌های Code first (بجای روش‌های Wizard first)، خیلی از این رنج و دردها را می‌توان ساده‌تر و بدون نیاز به اختراع و یا آموزش زبان جدیدی حل کرد:
public static void PrintNumbers(Func<int,string> formula)
{
    var numbers = new[] { 1,2,3,5,7,90 };  // from a data source
    foreach(var item in numbers)
    {
        var data = formula(item);
        Console.WriteLine(data);
    }    
}
اینبار با استفاده از Func، امکان فرمول نویسی را به کاربر استفاده کننده از API ساده گزارش ساز فرضی خود داده‌ایم. Func تعریف شده در اینجا یک عدد int را در اختیار استفاده کننده قرار می‌دهد. در این بین، برنامه نویس می‌تواند هر نوع تغییر یا هر نوع فرمولی را که مایل است بر روی این عدد به کمک دستور زبان جاری مورد استفاده، اعمال کند و در آخر تنها باید نتیجه این عملیات را به صورت یک string بازگشت دهد. برای مثال:
 PrintNumbers(number => string.Format("{0:n0}",number));
البته سطر فوق ساده شده فراخوانی زیر است:
 PrintNumbers((number) =>{ return string.Format("{0:n0}",number); });
به این ترتیب اعداد نهایی با جدا کننده سه رقمی نمایش داده خواهند شد.
از این نوع طراحی، در ابزارها و کتابخانه‌های جدید گزارش سازی مخصوص ASP.NET MVC زیاد مشاهده می‌شوند.


مثال سوم) حذف کدهای تکراری برنامه

فرض کنید قصد دارید در برنامه وب خود مباحث caching را پیاده سازی کنید:
using System;
using System.Web;
using System.Web.Caching;
using System.Collections.Generic;

namespace WebToolkit
{
    public static class CacheManager
    {
        public static void CacheInsert(this HttpContextBase httpContext, string key, object data, int durationMinutes)
        {
            if (data == null) return;
            httpContext.Cache.Add(
                key,
                data,
                null,
                DateTime.Now.AddMinutes(durationMinutes),
                TimeSpan.Zero,
                CacheItemPriority.AboveNormal,
                null);
        }
    }
}
در هر قسمتی از برنامه که قصد داشته باشیم اطلاعاتی را در کش ذخیره کنیم، الگوی تکراری زیر باید طی شود:
var item = httpContext.Cache[key];
if (item == null)
{
    item = ReadDataFromDataSource();
    if (item == null)
          return null;

    CacheInsert(httpContext, key, item, durationMinutes);
}
ابتدا باید وضعیت کش جاری بررسی شود؛ اگر اطلاعاتی در آن موجود نبود، ابتدا از منبع داده‌ای مورد نظر خوانده شده و سپس در کش درج شود.
می‌توان در این الگوی تکراری، خواندن اطلاعات را از منبع داده، به یک Func واگذار کرد و به این صورت کدهای ما به نحو زیر بازسازی خواهند شد:
using System;
using System.Web;
using System.Web.Caching;
using System.Collections.Generic;

namespace WebToolkit
{
    public static class CacheManager
    {
        public static void CacheInsert(this HttpContextBase httpContext, string key, object data, int durationMinutes)
        {
            if (data == null) return;
            httpContext.Cache.Add(
                key,
                data,
                null,
                DateTime.Now.AddMinutes(durationMinutes),
                TimeSpan.Zero,
                CacheItemPriority.AboveNormal,
                null);
        }

        public static T CacheRead<T>(this HttpContextBase httpContext, string key, int durationMinutes, Func<T> ifNullRetrievalMethod)
        {
            var item = httpContext.Cache[key];
            if (item == null)
            {
                item = ifNullRetrievalMethod();
                if (item == null)
                    return default(T);

                CacheInsert(httpContext, key, item, durationMinutes);
            }
            return (T)item;
        }
    }
}
و استفاده از آن نیز به نحو زیر خواهد بود:
var user = HttpContext.CacheRead(
                            "Key1",
                            15,
                            () => _usersService.FindUser(userId));
پارامتر سوم متد CacheRead به صورت خودکار تنها زمانیکه اطلاعات کش متناظری با کلید Key1 وجود نداشته باشند، اجرا شده و نتیجه در کش ثبت می‌گردد. در اینجا دیگر از if و else و کدهای تکراری بررسی وضعیت کش خبری نیست.
 
نظرات مطالب
بار کردن ساعت و تاریخ فعلی سرور با JQuery Ajax
سلام
همونطور که جناب فتح اللهی فرمودند، بهتر هست که یک بار زمان را از سرور دریافت کنید و سپس بروزرسانی را بوسیله جاوا اسکریپت انجام دهید.
بنده در ارتباط با این بحث، یک کلاس ساده نوشتم که می‌تونه عملیات بروزرسانی را انجام بده.

var MyTime = function () {
    var date;
    var tag;

    var init = function (hour, minute, seconds, tagId) {
        var constructor = getConstructorString(hour, minute, seconds);
        date = new Date(constructor);
        tag = document.getElementById(tagId);
        //console.log('MyTime : Init(%s, %s, %s, %s)', hour, minute, seconds, tagId);
    };

    var run = function () {
        update();
        window.setInterval(update, 1000);
        //console.log('MyTime : Run');
    };

    var update = function updateClock() {
        var h = date.getHours();
        var m = date.getMinutes();
        var s = date.getSeconds();

        s++;
        if (s == 60) { m++; s = 0; };
        if (m == 60) { h++; m = 0; };
        if (h == 13) h = 1;

        var constructor = getConstructorString(h, m, s);
        date = new Date(constructor);

        h = (h < 10) ? ("0" + h) : h;
        m = (m < 10) ? ("0" + m) : m;
        s = (s < 10) ? ("0" + s) : s;

        tag.innerHTML = h + ":" + m + ":" + s;
        //console.log('MyTime : update');
    };

    var getConstructorString = function (hour, minute, seconds) {
        //console.log('MyTime : getConstructorString');
        return '01/01/2000 ' + hour + ':' + minute + ':' + seconds;
    };

    return {
        Init: init,
        Run: run
    };
}


روش کار به این صورت هست که شما یک بار متد Init را به همراه پارامترهای (ساعت، دقیقه، ثانیه، آی‌دی تگ) فراخوانی می‌کنید، در نهایت برای اجرای ساعت، یک بار هم متد Run را فراخوانی می‌کنید.

مثال :
myTime = new MyTime();
myTime.Init(12, 59, 50, 'clock');
myTime.Run();

امیدوارم مفید بوده باشه .
مطالب
نحوه‌ی استخراج شماره سریال سخت افزار برای تولید یک قفل سخت افزاری
شما در حال نوشتن یک نرم افزار هستید و برای این نرم افزار ممکن است ماه‌ها وقت صرف کرده باشید؛ پس باید به دنبال راهی باشید که بتوانید از آن محافظت کنید. راه‌های متعددی برای Trial کردن نرم افزار وجود دارند که یکی از این راه‌ها استفاده از سریال سخت افزارهای کامپیوتر کاربر است. همانطور که می‌دانید هر سخت افزار یک شماره‌ی سریال مخصوص خودش را دارد و بدین طریق میتوان یک شماره سریال منحصر به فرد را تولید کرد. ما در این مقاله برای بدست آوردن کلیه‌ی مشخصات سخت افزار یک کامپیوتر از کلاس ManagementObjectSearcher در فضای نام System.Management استفاده کرده‌ایم. 
using System.Management;
using System.Windows.Forms;
namespace HardwareSerialNumber
{
    class Program
    {
        static void Main()
        {
            string serialNumber = string.Empty;
            ManagementObjectSearcher searcher = new ManagementObjectSearcher("root\\CIMV2", "SELECT * FROM Win32_Processor");
            foreach (var o in searcher.Get())
            {
                var query = (ManagementObject)o;

                serialNumber = serialNumber + query["ProcessorId"];
            }
            MessageBox.Show(string.Format("Processor Serial Number :{0}", serialNumber),"Serial Number",MessageBoxButtons.OK,MessageBoxIcon.Exclamation);

        }
    }
}
خوب. حالا به بررسی کدهای بالا می‌پردازیم. در خط 10 یک شیء از کلاس MangementObjectSearcher ایجاد کرده‌ایم . سازنده‌ی این کلاس 2 پارامتر را می‌پذیرد. اولین پارامتر یک رشته می‌باشد CIMV2 . root\\CIMV2 فضای نام پیش فرض مخصوص کوئری‌های WMI می‌باشد و پارامتر دوم کوئری WMI است. عبارت Win32_Processor اشاره به کلاس Win32_processor دارد. این کلاس بیانگر یک کلاس مدیریتی از نوع CIM (مراجعه کنید به اینجا و اینجا ) است. در خط 11 با استفاده از متد Get، تمامی اطلاعات مربوط به Processor را بارگذاری می‌کنیم و سپس فیلد ProcessorId را در یک رشته قرار می‌دهیم. نکته‌ی دیگر اینکه ارجاعی را به فایل System.Managment.Dll به پروژه‌ی خود اضافه کنید.
نتیجه‌ی کد بالا : 

در این آدرس یک کتابخانه که شامل تمامی مثالها می‌باشد قابل در یافت است.

مطالب
پروژه Microsoft.AspNet.Mvc.Futures و تولید مسیرهای Strongly typed
پیشتر مطلبی را در مورد پروژه‌ی T4MVC در این سایت مطالعه کرد‌ه‌اید. هدف از آن تولید مسیرهای Strongly typed در ASP.NET MVC است. برای مثال بجای اینکه بنویسیم
 @Html.ActionLink("text", "Index", "Home")
می‌توان نوشت:
 @Html.ActionLink("text", result: MVC.Home.Index())
مزیت آن، امکان بررسی در زمان کامپایل مسیرهای تعریف شده‌است؛ بجای اینکه روزی متوجه شویم، مسیر تعریف شده‌ی قسمتی از پروژه، دیگر معتبر نیست و قسمت‌های متعددی تغییر کرده‌اند.
پروژه‌ی T4MVC توسط یکی از اعضای تیم ASP.NET تهیه شده‌است. همچنین مدتی است مایکروسافت پروژه‌ی دیگری را نیز به نام Microsoft.AspNet.Mvc.Futures در حال تهیه و آزمایش دارد که از آن نیز می‌توان برای تولید لینک‌های Strongly typed استفاده کرد.


نصب کتابخانه‌ی Microsoft ASP.NET MVC Futures

برای نصب کتابخانه‌ی آینده‌ی ASP.NET MVC، تنها کافی است دستور ذیل را در کنسول پاورشل نیوگت صادر کنید:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.Mvc.Futures

نحوه‌ی تعریف مسیرهای Strongly typed، توسط کتابخانه‌ی آینده‌ی ASP.NET MVC

پس از نصب بسته‌ی Microsoft.AspNet.Mvc.Futures، جهت سهولت کار نیاز است اسمبلی آن‌را که Microsoft.Web.Mvc.dll نام دارد، به تمام صفحات سایت معرفی کنیم. برای این منظور فایل web.config پوشه‌ی views را گشوده و یک سطر تعریف فضای نام Microsoft.Web.Mvc را به آن اضافه کنید:
  <system.web.webPages.razor>
    <host  />
    <pages pageBaseType="System.Web.Mvc.WebViewPage">
      <namespaces>
        <!-- سایر تعاریف -->
        <add namespace="Microsoft.Web.Mvc"/> <!-- این سطر اضافه شود -->
      </namespaces>
    </pages>
  </system.web.webPages.razor>

یک نکته‌ی مهم
این بسته در حال حاضر هرچند دارای پوشه‌ی دات نت 4 است، اما عملا برای دات نت 4.5 یا به عبارتی ASP.NET MVC 5 کامپایل شده‌است و در ASP.NET MVC 4 قابل استفاده نیست:
 The primary reference "Microsoft.Web.Mvc" could not be resolved because it was built against the
".NETFramework,Version=v4.5" framework. This is a higher version than the currently targeted framework ".NETFramework,Version=v4.0"
 

ActionLink‌های جدید بسته‌ی Microsoft.AspNet.Mvc.Futures

به این ترتیب برای مثال در مورد ActionLink، دو overload جدید را می‌توان در Viewها استفاده کرد:
 public static System.Web.Mvc.MvcHtmlString ActionLink<TController>(this System.Web.Mvc.HtmlHelper helper,
System.Linq.Expressions.Expression<Action<TController>> action, string linkText)

public static System.Web.Mvc.MvcHtmlString ActionLink<TController>(this System.Web.Mvc.HtmlHelper helper,
System.Linq.Expressions.Expression<Action<TController>> action, string linkText, object htmlAttributes)
پارامتر دوم این متدهای الحاقی جدید که به صورت Expression Action تعریف شده‌اند، امکان تعریف مسیرهای Strongly typed را مهیا می‌کنند. برای مثال اینبار خواهیم داشت:
 @(Html.ActionLink<HomeController>(action => action.Index(id: 1), "Test"))
نحوه‌ی تعریف این متد الحاقی اندکی با متد Html.ActionLink اصلی متفاوت است. در اینجا باید کل عبارت داخل پرانتز قرارگیرد تا <>‌های تعریف آرگومان جنریک متد، به صورت تگ HTML تفسیر نشوند (مهم!).
همچنین اگر اکشن متد Index کنترلر HomeController دارای پارامتر نیز باشد، در همینجا قابل مقدار دهی است.


RenderAction و BeginForm‌های جدید بسته‌ی Microsoft.AspNet.Mvc.Futures

از این نوع متدهای الحاقی Expression Action دار، برای RenderAction و BeginForm نیز طراحی شده‌اند:
 public static void RenderAction<TController>(this System.Web.Mvc.HtmlHelper helper,
System.Linq.Expressions.Expression<Action<TController>> action)

public static System.Web.Mvc.Html.MvcForm BeginForm<TController>(this System.Web.Mvc.HtmlHelper helper,
System.Linq.Expressions.Expression<Action<TController>> action, System.Web.Mvc.FormMethod method,
System.Collections.Generic.IDictionary<string,object> htmlAttributes)
برای تعریف RenderAction جدید، ابتدا نوع کنترلر و سپس اکشن متد مرتبط با آن ذکر خواهد شد:
 @{ Html.RenderAction<HomeController>(action => action.Index(id: 1)); }
و نحوه‌ی استفاده از متد BeginForm جدید به نحو ذیل است:
 @using (Html.BeginForm<HomeController>(action => action.Index(null)))
{
}
در اینجا اگر متد Index دارای پارامتر باشد، فقط کافی است آن‌را null وارد کرد.


RedirectToAction جدید بسته‌ی Microsoft.AspNet.Mvc.Futures

به همراه دو متد کمکی Expression Action دار، جهت استفاده در متدهای کنترلرهای سایت؛ برای ساخت Url و همچنین redirect به یک اکشن متد دیگر:
 public static string BuildUrlFromExpression<TController>(System.Web.Routing.RequestContext context,
System.Web.Routing.RouteCollection routeCollection, System.Linq.Expressions.Expression<Action<TController>> action)

public static System.Web.Mvc.RedirectToRouteResult RedirectToAction<TController>(this System.Web.Mvc.Controller
controller, System.Linq.Expressions.Expression<Action<TController>> action)
برای مثال
using System.Web.Mvc;
using Microsoft.Web.Mvc;

namespace MVC5Basic.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            var link = LinkBuilder.BuildUrlFromExpression<HomeController>(
                            this.Request.RequestContext, null, action => action.About());

            this.RedirectToAction<HomeController>(action => action.About());
            return View();
        }

        public ActionResult About()
        {
            ViewBag.Message = "Your application description page.";

            return View();
        }
    }
}
ابتدا باید فضای نام Microsoft.Web.Mvc، جهت دسترسی به متدهای الحاقی جدید تعریف شود. در ادامه نحوه‌ی تولید یک رشته‌ی اشاره کننده به اکشن متدی خاص را مشاهده می‌کنید. همچنین RedirectToAction را نیز می‌توان بر اساس نام متدهای یک کنترلر مفروض بازنویسی کرد.


کدامیک بهتر است؟ T4MVC یا ASP.NET MVC Futures ؟
T4MVC موارد بیشتری را پوشش می‌دهد؛ حتی مسیرهای تصاویر ثابت و فایل‌های js را نیز می‌توان توسط آن تعریف کرد. فقط نگهداری آن هر بار نیاز به اجرای فایل t4 مرتبط با آن دارد و در اینجا کار با ASP.NET MVC Futures ساده‌تر است.


برای مطالعه بیشتر
بررسی که در اینجا صورت گرفت صرفا در مورد امکانات تولید مسیرهای strongly typed این کتابخانه است. سایر امکانات آن‌را در مطلب ذیل می‌توانید پیگیری کنید:
Using the Features of ASP.NET MVC 3 Futures  
نظرات مطالب
inject$ در AngularJs
 به صورت کلی با استفاده از watch$  می‌توان تمامی تغییراتی را که به خواص ViewModel اعمال می‌شوند مشاهده کرد.
تعریف کلی آن به صورت زیر است:
$watch(watchExpression, listener, objectEquality)
»watchExpression : می‌توان نام خاصیت مورد نظر در ViewModel یا یک تابع را که قصد مشاهده تغییرات آن را داریم تعیین کنیم.
»Listener : با تغییر در مقدار watchExpression  اگر  مقدار قبلی این عبارت با مقدار فعلی آن برابر نباشد این تابع فراخوانی می‌شود.
» objectEquality : به صورت پیش فرض Angular مقادیر مورد نظر برای تغییرات را فقط از نظر Reference Equal بودن چک می‌کند. اگر بخواهیم که Angular به صورت عمقی و درختی مقادیر ابجکت‌ها را بررسی کند مقدار این پارامتر باید true شود.
در فریم ورک Angular هر زمان که عمل مقید سازی خواص ViewModel به عناصر DOM انجام می‌گیرد در واقع یک نمونه از watch$ به لیستی به نام watch list $ اضافه می‌شود. دقت کنید که صرفا تعریف در محدوده کنترلر کافی نیست بلکه باید خاصیت مورد نظر حتما مقید شود. برای مثال
app.controller('MainCtrl', function($scope) {
  $scope.foo = "Foo";
  $scope.world = "World";
});
در View نیز
Hello, {{ World }}
در کنترلر بالا دو خاصیت تعریف شده است، در حالی که در View فقط یک خاصیت مقید شده است. درنتیجه فقط یک watch$ به لیست مورد نظر اضافه شده است.
و به عنوان نکته آخر، در Angular نسخه 1.1.4 تابعی به نام watchCollection اضافه شده است که برای ردیابی تغییرات یک مجموعه مورد استفاده قرار می‌گیرد.
یک مثال در این مورد
مطالب دوره‌ها
استفاده از Adobe iFilter برای جستجوی Full Text در فایل‌های PDF
در قسمت‌های قبل، نحوه‌ی کار با فیلترهای FTS آفیس را بررسی کردیم. شرکت Adobe نیز برای جستجوی Full-Text بر روی فایل‌های PDF، یک iFilter خاص را طراحی کرده‌است که نسخه‌ی آخر آن‌را از آدرس ذیل می‌توانید دریافت کنید:
یک تجربه‌ی مهم: نگارش 11 آن را با SQL Server X64 تست کردم کار نکرد. اما نگارش 9 کار می‌کند.
مستندات کامل


پس از نصب ابتدایی آن، مراحل ذیل را برای فعال سازی آن باید طی کرد:

1) تنظیم مسیر پوشه bin نصب فیلتر (مهم!)
 Start > Control Panel > System > Advanced
Environment Variables -> System Variables -> find PATH
مسیر فوق را در تنظیمات ویندوز یافته و سپس به انتهای Path، آدرس پوشه bin فیلتر نصب شده را اضافه کنید:
 C:\Program Files\Adobe\Adobe PDF iFilter 9 for 64-bit platforms\bin\
دقت داشته باشید که این مسیر باید به \ ختم شود.
سپس کل سیستم را ری استارت کنید.


2) ثبت آن در وهله‌ی جاری SQL Server
برای این منظور ابتدا دستورات ذیل را جرا کنید:
 exec sys.sp_fulltext_service 'load_os_resources', 1;
EXEC sp_fulltext_service 'verify_signature', 0
EXEC sp_fulltext_service 'update_languages'; -- update language list
EXEC sp_fulltext_service 'restart_all_fdhosts'; -- restart daemon
reconfigure with override
گزینه‌ی verify_signature مربوط به فایل‌های iFilter ایی است که امضای دیجیتال ندارند.
سپس در management studio یکبار بر روی وهله‌ی جاری کلیک راست کرده و گزینه‌ی Restart را انتخاب کنید (مهم).

3) پس از ری‌استارت SQL Server، اطمینان حاصل کنید که این فیلتر جدید نصب شده‌است:
 exec sys.sp_help_fulltext_system_components 'filter';


و یا کوئری ذیل نیز برای این منظور مفید است:
 SELECT document_type, path from sys.fulltext_document_types where document_type = '.pdf'

4) در ادامه برای استفاده از آن آزمایش ذیل را ترتیب خواهیم داد.

ایجاد یک جدول جدید که فایل‌های باینری PDF را در خود ذخیره می‌کند:
 CREATE TABLE PdfDocuments
(
id INT IDENTITY(1,1) NOT NULL,
doctype NCHAR(4) NOT NULL,
doccontent VARBINARY(MAX) NOT NULL,
CONSTRAINT PK_PdfDocuments
PRIMARY KEY CLUSTERED(id)
);
ستون‌های doctype معرف نوع سند و doccontent ذخیره کننده‌ی محتوای کامل فایل‌های PDF خواهند بود.
سپس چند رکورد را در آن ثبت می‌کنیم. برای نمونه دو مقاله‌ی خروجی PDF سایت جاری را در این جدول ثبت خواهیم کرد:
 INSERT INTO PdfDocuments(doctype, doccontent)
SELECT
N'PDF',
bulkcolumn FROM OPENROWSET (BULK 'C:\Users\Vahid\Downloads\1732-DotNetTips.pdf', SINGLE_BLOB) AS doc;

INSERT INTO PdfDocuments(doctype, doccontent)
SELECT
N'PDF',
bulkcolumn FROM OPENROWSET (BULK 'C:\Users\Vahid\Downloads\1733-DotNetTips.pdf', SINGLE_BLOB) AS doc;
در ادامه علاقمندیم تا بر روی خواص و متادیتای فایل‌های PDF نیز بتوانیم جستجوی FTS انجام دهیم. به همین منظور search propery list متناظری را نیز تعریف خواهیم کرد. همانطور که در قسمت‌های قبل عنوان شد، نیاز است GUID هر خاصیت را برای تعریف از سازنده‌ی iFilter دریافت کرد. این اطلاعات در سند ذیل مستند شده‌اند:

 -- Search property list
CREATE SEARCH PROPERTY LIST PdfSearchPropertyList;
GO
ALTER SEARCH PROPERTY LIST PdfSearchPropertyList
ADD 'Author'
WITH (PROPERTY_SET_GUID = 'F29F85E0-4FF9-1068-AB91-08002B27B3D9',
PROPERTY_INT_ID = 4,
PROPERTY_DESCRIPTION = 'Author - author of a given item.');
GO

در اینجا اگر علاقمند بودید، stop list معرفی شده در قسمت‌های قبل را نیز می‌توان افزود.
 CREATE FULLTEXT STOPLIST SQLStopList;
GO
-- Add a stopwords
ALTER FULLTEXT STOPLIST SQLStopList ADD N'به' LANGUAGE 'English';
ALTER FULLTEXT STOPLIST SQLStopList ADD N'با' LANGUAGE 'English';
--.....

سپس یک کاتالوگ FTS و ایندکس Full-Text ایی را بر روی این جدول ایجاد می‌کنیم:
 -- Full-text catalog
CREATE FULLTEXT CATALOG PdfDocumentsFtCatalog;
GO

-- Full-text index
CREATE FULLTEXT INDEX ON PdfDocuments
(
  [doccontent] TYPE COLUMN [doctype]
  Language 1033
  STATISTICAL_SEMANTICS
)
KEY INDEX PK_PdfDocuments
ON PdfDocumentsFtCatalog
WITH STOPLIST = SQLStopList,
  SEARCH PROPERTY LIST = PdfSearchPropertyList,
  CHANGE_TRACKING AUTO;
GO

آیا کار می‌کند ؟ چیزی ایندکس شده‌است؟
 SELECT
 I.document_id,
 I.display_term,
 I.occurrence_count
FROM sys.dm_fts_index_keywords_by_document(DB_ID(DB_NAME()), OBJECT_ID(N'dbo.PdfDocuments')) AS I
INNER JOIN dbo.PdfDocuments D
ON D.id = I.document_id;


انجام دو کوئری بر روی آن. یکی برای یافتن متنی ساده و دیگری برای یافتن خواص

 SELECT *
FROM PdfDocuments
WHERE CONTAINS(doccontent, N'است')

SELECT
 I.document_id,
 I.display_term,
 I.property_id
FROM sys.dm_fts_index_keywords_by_property(DB_ID(DB_NAME()), OBJECT_ID(N'dbo.PdfDocuments')) AS I
INNER JOIN dbo.PdfDocuments D
ON D.id = I.document_id;


 
مطالب
ایجاد رشته Alphanumeric تصادفی در سی شارپ
برای ایجاد یک رشته تصادفی Alphanumeric (شامل حرف و عدد) روشهای زیادی وجود دارد ولی در اینجا به تشریح 2 روش آن اکتفا می‌کنیم.

روش کلی: ابتدا بازه رشته تصادفی مورد نظر را تعیین می‌کنیم. سپس به اندازه طول رشته، اندیس تصادفی ایجاد می‌کنیم و بوسیله آنها کاراکتر تصادفی را از بازه بدست می‌آورم و در انتها کاراکترهای تصادفی را با هم ادغام کرده تا رشته نهایی حاصل شود.
  • روش اول:

ابتدا بازه (char) رشته را مشخص می‌کنیم.

var chars = "ABCDEFGHIJKLMNOPQRSTUVWXYZabcdefghijklmnopqrstuvwxyz0123456789";
سپس بوسیله LINQ آن را به اندازه طول رشته دلخواه (در این مثال 8کاراکتر) تکرار می‌کنیم و برای انتخاب تصادفی یک کاراکتر در هر بازه (char) تکرار شده از کلاس Random  جهت بدست آوردن اندیس تصادفی بازه استفاده می‌کنیم.
var random = new Random();
var result = new string(
Enumerable.Repeat(chars, 8)
          .Select(s => s[random.Next(s.Length)])
          .ToArray());
توجه: از این روش برای هیچ کدام از موارد مهم و کلیدی مانند ساخت کلمه عبور و توکن استفاده نکنید.
  • روش دوم:

همانند روش اول ابتدا بازه رشته را تعیین می‌کنیم.

char[] chars = new char[62];
chars="abcdefghijklmnopqrstuvwxyzABCDEFGHIJKLMNOPQRSTUVWXYZ1234567890".ToCharArray();
بعد از تعریف بازه، یک سری اعداد تصادفی غیر صفر را بوسیله کلاس RNGCryptoServiceProvider و متد GetNonZeroBytes آن، در متغیری که قرار است بعدا در ایجاد رشته‌ی تصادفی نیاز است پر می‌کنیم.
byte[] data = new byte[maxSize];
RNGCryptoServiceProvider crypto = new RNGCryptoServiceProvider();
crypto.GetNonZeroBytes(data);
در این مرحله به تعداد طول رشته تصادفی مورد نظر عدد تصادفی بین 0 تا 255 ذخیره شده در متغیر data داریم، برای ایجاد اندیس تصادفی از باقیمانده عدد تصادفی ایجاد شده در مرحله قبل  (byte) به طول بازه (chars.Length) استفاده می‌کنیم سپس کاراکترهای تصادفی را کنار یکدیگر قرار می‌دهیم.
StringBuilder result = new StringBuilder(maxSize);
foreach (byte b in data)
{
  result.Append(chars[b % (chars.Length)]);
}
و در نهایت متد ما جهت ایجاد رشته Alphanumeric در روش دوم به شکل زیر خواهد بود:
public static string GetRandomAlphaNumeric (int maxSize)
{
      char[] chars = new char[62];
      chars ="abcdefghijklmnopqrstuvwxyzABCDEFGHIJKLMNOPQRSTUVWXYZ1234567890".ToCharArray();            
      RNGCryptoServiceProvider crypto = new RNGCryptoServiceProvider();            
      byte[] data = new byte[maxSize];
      crypto.GetNonZeroBytes(data);
      StringBuilder result = new StringBuilder(maxSize);
      foreach (byte b in data)
      {
           result.Append(chars[b % (chars.Length)]);
      }
      return result.ToString();
}
لازم به یادآوری است که رشته ایجاد شده در 2روش بیان شده منحصر بفرد نیست بلکه تصادفی است، درواقع تصادفی بودن با منحصر بودن متفاوت است، برای ایجاد رشته‌های منحصر بفرد روشهایی (البته این روشها 100 درصد نیستند ولی از قابلیت اطمینان بالایی برخوردار هستند) وجود دارد که پست‌های بعدی به آنها اشاره خواهم کرد.
مطالب
اشیاء Enumerable و Enumerator و استفاده از قابلیت‌های yield (قسمت دوم)
در مطلب قبل متوجه شدیم که Enumerable و Enumerator چه چیزی هستند و آن‌ها را چگونه می‌سازند. در انتهای آن مطلب نیز قطعه کدی وجود داشت که در آن دیدیم چگونه یک شئ Enumerable می‌تواند در عملیاتی نسبتاً پیچیده یک شئ Enumerator ایجاد کند.
حال می‌خواهیم قابلیت زبانی‌ای را بررسی کنیم که در اصل مشابه همین کاری که ما انجام دادیم یعنی ایجاد شئ جداگانهٔ Enumerator و برگرداندن یک نمونه از آن در زمانی که ما GetEnumerator را از Enumerableمان فراخوانی می‌کنیم را انجام می‌دهد.

yield و نحوهٔ پیاده‌سازی آن

در اینجا قطعه کدی قرار دارد که در اصل جایگزین دو کلاسی‌است که در انتهای مطلب قبل قرار داشت که به کمک قابلیت yield آن را بازنویسی کرده‌ایم:
    public class ArrayEnumerable<T> : IEnumerable<T>
    {
        T[] _array;
        public ArrayEnumerable(T[] array)
        {
            _array = array;
        }


        public IEnumerator<T> GetEnumerator()
        {
            int index = 0;
            while (index < _array.Length)
            {
                yield return _array[index];
                index++;
            }
            yield break;
        }

        System.Collections.IEnumerator System.Collections.IEnumerable.GetEnumerator()
        {
            return GetEnumerator();
        }
    }
(yield break در اینجا مانند return در یک تابع/متد با نوع خروجی void اضافی‌است و فقط برای آشنایی با syntax دومی که yield در سی‌شارپ پشتیبانی می‌کند قرار داده شده‌است)

همانطور که می‌بینیم کد قبلی ما به مقدار بسیاری ساده‌تر و خواناتر شد و برای فهم آن کافی است که مفهوم yield را بدانیم.

yield به معنای برآوردن یا ارائه‌کردن کلید واژه‌ای است که می‌توان آن را اینگونه تصور کرد که با هر با صدا زده‌شدن کد را متوقف می‌کند و نتیجه‌ای را برمی‌گرداند و با درخواست ما برای ادامهٔ کار (با MoveNext) کار خود را از همان جای متوقف شده ادامه می‌دهد.

حالا اگر کمی دقیقتر باشیم سوالی که باید برای ما پیش بیاید این است که آیا CLR خود yield را پشیبانی می‌کند؟
این قطعه کدی است که با کمک بازگردانی مجدد همین کلاس به زبان سی‌شارپ دیده می‌شود:
public class ArrayEnumerable<T> : IEnumerable<T>, IEnumerable
{
    // Fields
    private T[] _array;

    // Methods
    public ArrayEnumerable(T[] array)
    {
        this._array = array;
    }

    public IEnumerator<T> GetEnumerator()
    {
        return new <GetEnumerator>d__0(0);
    }

    IEnumerator IEnumerable.GetEnumerator()
    {
        return this.GetEnumerator();
    }

    // Nested Types
    [CompilerGenerated]
    private sealed class <GetEnumerator>d__0 : IEnumerator<T>, IEnumerator, IDisposable
    {
        // Fields
        private int <>1__state;
        private T <>2__current;
        public ArrayEnumerable<T> <>4__this;
        public int <index>5__1;

        // Methods
        [DebuggerHidden]
        public <GetEnumerator>d__0(int <>1__state)
        {
            this.<>1__state = <>1__state;
        }

        private bool MoveNext()
        {
            switch (this.<>1__state)
            {
                case 0:
                    this.<>1__state = -1;
                    this.<index>5__1 = 0;
                    while (this.<index>5__1 < ArrayEnumerable<T>._array.Length)
                    {
                        this.<>2__current = ArrayEnumerable<T>._array[this.<index>5__1];
                        this.<>1__state = 1;
                        return true;
                    Label_0050:
                        this.<>1__state = -1;
                        this.<index>5__1++;
                    }
                    break;

                case 1:
                    goto Label_0050;
            }
            return false;
        }

        [DebuggerHidden]
        void IEnumerator.Reset()
        {
            throw new NotSupportedException();
        }

        void IDisposable.Dispose()
        {
        }

        // Properties
        T IEnumerator<T>.Current
        {
            [DebuggerHidden]
            get
            {
                return this.<>2__current;
            }
        }

        object IEnumerator.Current
        {
            [DebuggerHidden]
            get
            {
                return this.<>2__current;
            }
        }
    }
}
(توجه: برای خواندن این کد، <...>ها را نادیده بگیرید، اینها هیچ وظیفهٔ خاصی ندارند و کار خاصی نمی‌کنند)
این کد را که البته چندان خوانا نیست اگر با کد انتهای مطلب قبل مقایسه کنید متوجه می‌شوید که دارای اشتراک‌هایی‌است. در آن مثال نیز شئ Enumerable یک شئ جداگانه بود (در اینجا یک کلاس درونی است) که هنگامی که GetEnumerator را صدا می‌زدیم نمونه‌ای از آن ایجاد می‌شد و بازگردانیده می‌شد.

در این کد کامپایلر وضعیت‌های مختلفی که برای توقف و ادامهٔ کار MoveNext که مهم‌ترین بخش کد هست را با کمک ترکیبی از switch case و goto پیاده‌سازی کرده‌است که با کمی دقت می‌توانید متوجه منطق آن شوید :)

ممکن است به نظرتان برسد که این قطعه کد از نظر (حداقل نامگذاری) در سی‌شارپ صحیح نیست. اینگونه نامگذاری‌ها که از نظر CLR (و زبان IL) درست ولی از نظر زبان سطح بالا نادرست هستند باعث می‌شوند که از هرگونه برخورد نامی احتمالی با نام‌های معتبر تعریف شده توسط کاربر جلوگیری شود.

احتمالاً اگر پیش‌زمینه نسبت به این مطلب داشته باشید با خود خواهید گفت که «این که واضح بود، اصلاً وظیفهٔ ماشین در سطح پایین نیست که چنین عملی را پشتیبانی کند». واضح‌بودن این موضوع برای شما شاید به این دلیل باشد که پیاده‌سازی yield را قبلاً جای دیگری ندیده‌اید. برای درک این مطلب در اینجا نحوهٔ پیاده‌سازی yield را در پایتون بررسی می‌کنیم.
def array_iterator(array):
    length = len(array)
    index = 0
    while index < length:
        yield array[index]
        index = index + 1
اگر کد مفسر پایتون را برای این generator بررسی کنیم متوجه می‌شویم که پایتون دارای عملگر خاصی در سطح ماشین برای yield است:
>>> import dis
>>> dis.dis(array_iterator)
  2           0 LOAD_GLOBAL              0 (len)
              3 LOAD_FAST                0 (array)
              6 CALL_FUNCTION            1
              9 STORE_FAST               1 (length)

  3          12 LOAD_CONST               1 (0)
             15 STORE_FAST               2 (index)

  4          18 SETUP_LOOP              35 (to 56)
        >>   21 LOAD_FAST                2 (index)
             24 LOAD_FAST                1 (length)
             27 COMPARE_OP               0 (<)
             30 POP_JUMP_IF_FALSE       55

  5          33 LOAD_FAST                0 (array)
             36 LOAD_FAST                2 (index)
             39 BINARY_SUBSCR
             40 YIELD_VALUE
             41 POP_TOP

  6          42 LOAD_FAST                2 (index)
             45 LOAD_CONST               2 (1)
             48 BINARY_ADD
             49 STORE_FAST               2 (index)
             52 JUMP_ABSOLUTE           21
        >>   55 POP_BLOCK
        >>   56 LOAD_CONST               0 (None)
             59 RETURN_VALUE 
همانطور که می‌بینیم پایتون دارای عملگر خاصی برای پیاده‌سازی yield بوده و به مانند سی‌شارپ از قابلیت‌های قبلی ماشین برای پیاده‌سازی yield استفاده نکرده‌است.
yield و iteratorها قابلیت‌های زیادی را در اختیار برنامه‌نویسان قرار می‌دهند. برنامه‌نویسی async یکی از این قابلیت‌هاست. پیوندهای ابتدای مقالهٔ اول را در این زمینه مطالعه کنید (البته با ورود دات‌نت ۴.۵ شیوهٔ دیگری نیز برای برنامه‌نویسی async ایجاد شده). از قابلیت‌های دیگر طراحی سادهٔ یک ماشین حالت است.
کد زیر ساده‌ترین حالت یک ماشین حالت را نمایش می‌دهد که به کمک قابلیت yield ساده‌تر پیاده‌سازی شده‌است:
    public class SimpleStateMachine : IEnumerable<bool>
    {
        public IEnumerator<bool> GetEnumerator()
        {
            while (true)
            {
                yield return true;
                yield return false;
            }
        }

        System.Collections.IEnumerator System.Collections.IEnumerable.GetEnumerator()
        {
            return GetEnumerator();
        }
    }
(البته استفاده اینگونه از yield (در حلقهٔ بی‌نهایت) خطرناک است و ممکن است برنامه‌تان را در اثر بی‌دقتی قفل کنید، حداقل به همین دلیل بهتر است همیشه چنین اشیائی دارای محدودیت باشند.)
می‌توانید از SimpleStateMachine به این شکل استفاده کنید:
new SimpleStateMachine().Take(20).ToList().ForEach(x => Console.WriteLine(x));
 که ۲۰ حالت از این ماشین حالت را چاپ خواهد کرد که البته اگر Take را قرار نمی‌دادیم برنامه را قفل می‌کرد.